کعبه در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معناشناسی

الکعبه جکعاب و کعبات: خانه خدا، کعبه مکرمه، وجه تسمیه‌اش چهار گوش یا برجسته بودن آن است[۱]. از این رو، بیت الله را «کعبه» نامیده‌اند که دارای ارتفاع بوده و هر بنای مرتفع را کعبه گویند و یا به روایتی چون به شکل مربع و مکعب بوده، آن را کعبه خوانده‌اند[۲].[۳].[۴]

کعبه در آیات قرآن

کعبه در قرآن کریم از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که به برخی از ویژگی‌های کعبه در قرآن اشاره می‌کنیم:

۱. مثابه: ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ[۵]. نخستین ویژگی و صفتی که برای بیت الله در قرآن ذکر شده «مثابه» است که خانه خدا به عنوان مرجع و ملجأ و پناهگاه عمومی مطرح شده است.

۲. امنا: ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا[۶]. دومین ویژگی که صاحب خانه برای خانه‌اش آورده، «امنیت» است که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین نعمت برای جوامع انسانی به شمار می‌رود و تحقق محیط و جامعه امن از آرزوهای دیرین بشر است.

۳. خانه مردم: ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ[۷]. ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ[۸]. ویژگی دیگر کعبه آن است که از آن ناس و همه مردم است و اختصاص به شخص یا گروه و نژاد خاصی ندارد؛ هم بنای آن برای مردم است، هم ملجأ. مرجع و مأمن برای آنان، و هم مایه قوام جوامع بشری است.

۴. خانه خدا: ﴿وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ...[۹]. ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ[۱۰]. ویژگی دیگر آنکه بیت الله است؛ تنها خانه‌ای که در قرآن به خدا نسبت داده شده است و جالب این که خداوند منان، در این دو آیه شریفه، آن را به خودش نسبت داده است. از این رو، دو تن از بهترین بندگان خود را مأمور تطهیر خانه‌اش ساخت. اما در جای دیگر، حضرت ابراهیم(ع) این خانه را به خداوند متعال نسبت داده است: ﴿رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ...[۱۱].

و اما جمع میان اینکه کعبه هم خانه خداست و هم خانه مردم، روشن است؛ چه اینکه کعبه خانه خداست اما برای مردم بنا گردیده و برای آنها مأمن و مرجع قرار داده شده است. یعنی آن چه که به نام خدا و برای خداست، باید در خدمت مردم و بندگان قرار گیرد. حضرت آیت‌الله جوادی آملی در فرق میان این دو می‌گوید: از جهت ادبی، فرق این که خانه خدا بدون لام به خداوند نسبت داده شده، اما در ﴿وُضِعَ لِلنَّاسِ با لام به مردم اسناد داده شده است؛ یعنی بیت الله است اما بیت الناس نیست، بلکه برای مردم قرار داده شده؛ از این رو، به وُضِعَ است نه بُنِی؛ یعنی تشریفاً معبد و مطاف و قبله قرار داده شده، اما تفاوت معنوی این است که بیت در اثر اضافه به الله، شرافت پیدا کرد. اما مردم در اثر اضافه کعبه به آنها شریف می‌شوند. پس شرف کعبه به خاطر اضافه به خدا و شرف مردم در اثر ارتباط با کعبه است[۱۲]. دیگر اینکه در آیاتی که در بالا اشاره شد، کعبه با عنوان ﴿بَيْتِيَ آمده، در حالی که خداوند نه جسم است و نه نیاز به خانه دارد. پس منظور از این اضافه، همان اضافه تشریفیه است؛ یعنی برای بیان شرافت و عظمت چیزی، به خدا نسبت داده شده است؛ مثل شهر الله، کتاب الله، بیت و مرحوم آقا میرزا جواد ملکی تبریزی در این باره فرمودند: و من عظائم تلك النعم، جعل الكعبة بيتا لنفسه... و لعمري ان هذا، غاية اللطف و الرفق و الكرم.

۵. بانی آن ابراهیم: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ[۱۳]. کعبه با دست توانای دو پیامبر عظیم الشأن الهی بازسازی و تجدید بنا گردید و به خاطر همین بانی، بر بیت المقدس فضیلت پیدا کرده است؛ زیرا که بانی کعبه، ابراهیم و بانی بیت المقدس سلیمان است.

۶. پایه‌های کعبه بر خلوص نهاده شد: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۱۴]. بالا بردن قواعد و پی‌های کعبه، عبادتی خالصانه به دست حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) بوده؛ به طوری که برای این کار هیچ پاداشی نطلبیدند، بلکه تنها گفتند: ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا[۱۵]. یعنی پاداش از دیدگاه این دو پیامبر عظیم الشأن، پذیرش عمل نزد خداوند است که عمل بدون قبولی خدا، ناچیز و بی‌ارزش است؛ از این رو، خداوند این دو پیامبر را به صفت بندگان مخلص ستود.

۷. نخستین معبد: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ. پیشینه تاریخی، ویژگی دیگر بیت الله الحرام است، تا آنجا که در قرآن، به عنوان نخستین معبد عمومی در روی کره زمین شناسانده می‌شود. بدین‌سان کعبه بر بیت المقدس مقدم و قبله نخست جهانیان بود. این آیه مبارکه، پاسخ به اعتراض یهودیان بر مسلمانان است که می‌گفتند بیت‌المقدس برتر از کعبه و برای قبله بودن سزاوارتر است؛ چون کعبه پیش‌تر بنا شده و قبله برخی از انبیا بوده است.

در پاسخ به این اعتراض بود که خداوند فرمود: نخستین خانه‌ای که برای عبادت بشر بنا شده، کعبه است و هیچ معبدی پیش از آن وجود نداشته است. اگر قبله از بیت المقدس به کعبه برگردانده شد، چیز عجیبی نیست؛ زیرا این بازگشت به قبله نخست است و مؤید آن این است که ابراهیم وقتی هاجر و اسماعیل را در آن سرزمین اسکان داد، گفت: ﴿رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ...[۱۶] هدف و غایت را اقامه نماز در این سرزمین مقدس بیان کرد و شاید از این جهت به کعبه بیت العتیق؛ یعنی خانه قدیم گفته شده است؛ ﴿وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ[۱۷].

۸. مبارک: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا[۱۸] ویژگی دیگر کعبه مبارک بودن آن است؛ یعنی خانه‌ای است پر خیر و برکت و از آنجا که مبارکاً مطلق است؛ از این رو، هم شامل برکات مادی می‌شود و هم برکات معنوی.

۹. ﴿هُدًى لِلْعَالَمِينَ: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۱۹]؛ هدایت‌گری خانه خدا ویژگی دیگر آن است. مردم از راه دور و نزدیک به کنار این خانه می‌آیند و از هدایت‌های آن بهره‌مند می‌شوند. مرحوم علامه طباطبایی در بیان این ویژگی می‌نویسد: «کعبه هم هادی و راهنمای جهانیان برای سعادت اخروی و باعث رسیدن به کرامت و قرب الهی است، هم باعث هدایت مسلمین است به سعادت دنیوی که همان وحدت کلمه و ائتلاف امت و مشاهده منافع‌شان می‌باشد. چنان که نحوه هدایتش هم عمومیت دارد و جمیع مراتب هدایت را شامل می‌شود.

از سوی دیگر هدایتش مربوط به عالم خاص و دسته مخصوص نیست، بلکه شامل تمام جهانیان می‌شود»[۲۰] و دعوت حق به وسیله انبیا از این جا به گوش جهانیان رسیده و می‌رسد؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام(ص) از همین جا ندای توحید را به گوش جهانیان رساند و نیز امام زمان(ع) از همین جا ندای حق را به جهانیان خواهد رساند. به علاوه، وجه ام القری بودن مکه، بی‌مناسبت با هدی للعالمین نیست.

١٠. ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ...[۲۱] وجود نشانه‌های الهی در کنار بیت الله از ویژگی‌های دیگر این خانه است که گام به گام آن، یادآور آیات و نشانه‌های فراوان و روشن الهی است.

۱۱. خانه محترم: ﴿وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ[۲۲]؛ ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ[۲۳]؛ ﴿رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ[۲۴].

کعبه، خانه‌ای است محترم و باید از هر جهت احترام آن نگه داشته شود. حتی کسی نباید خانه خود را بلندتر از کعبه بسازد؛ چنان که امام باقر(ع) فرمود: «وَ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَرْفَعَ بِنَاءً فَوْقَ الْكَعْبَةِ»[۲۵] و احترام آن باید در همه جا حفظ شود؛ حتی در دورترین نقاط جهان، به هنگام تخلیه، نباید به سوی آن و یا پشت به آن نشست.

از این رو فرموده‌اند: حرمت این خانه باعث احترام مسجدالحرام، بلکه مکه شده است و احتمالاً ماه‌های حج به خاطر حرمت خانه خدا موصوف به حرام شده است ﴿الشَّهْرُ الْحَرَامُ...[۲۶] و به خاطر همین احترام، مشرکین حق ورود به آن منطقه را ندارند؛ ﴿إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ...[۲۷].

١٢. ﴿قِيَامًا لِلنَّاسِ: ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ[۲۸]. خانه محترمی که مسلمانان می‌توانند در پناه آن همه کارهای فردی و اجتماعی همچنین مادی و معنوی جامعه خود را سامان ببخشند؛ چنان که پیشوایان معصوم(ع) فرموده‌اند، حیات دین به حیات کعبه است[۲۹].

۱۳. تجلیگاه توحید: ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا[۳۰]. ویژگی دیگر کعبه آن است که بر توحید محض پایه‌گذاری شده و با هیچ شرکی؛ اعم از خفی و جلی، همراه نیست؛ چه این که نکره در سیاق نهی، مفید عموم است و از آنجا که ﴿أَنْ در ﴿أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا مفسره است؛ یعنی ﴿أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا تفسر برای ﴿بَوَّأْ است؛ از این رو چنین برداشت می‌شود که هدف از جا دادن حضرت ابراهیم(ع) در این مکان مقدس، این بوده که کعبه تجلی‌گاه توحید گردد و هیچ چیز دیگر، شریک آن قرار نگیرد و اساس این خانه از اول بر توحید صرف بنیان شود.

۱۴. خانه آزاد: ﴿وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ[۳۱]؛ ﴿ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ[۳۲]. از ویژگی‌های کعبه، با توجه به یکی از معانی عتیق (آزاد شده)، آزاد بودن آن است؛ چنان‌که از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: «فَإِنَّهُ لَا رَبَّ لَهُ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ الْحُرُّ...»[۳۳].

از آنجا که این خانه، خانه آزاد است، پس تا انسان از بند عبودیت و بندگی دیگری آزاد نشود، صلاحیت طواف برگرد آن (بیت العتیق) را نمی‌یابد و هر کس به گرد آن طواف کرد، دیگر نباید سر به بندگی غیر بگذارد[۳۴].[۳۵].

۱۵. کعبه مایه قوام: آیه نود و هفتم به اهمیت کعبه و اثر آن در ساماندهی به زندگی اجتماعی مسلمین اشاره می‌کند: خانه کعبه مایه قوام مردم است چون دنیا و آخرت شما قوامش به کعبه است. این خانه رمز وحدت و مرکزی برای اجتماع دل‌هاست. در پناه این خانه و عمل به احکام حج بسیاری از کارهای مسلمین سامان می‌یابد[۳۶].[۳۷]

۱۶. قدیمی‌ترین عبادتگاه: کعبه «قدیمی‌ترین عبادتگاه اسلامی است که زیارت آن (حج) بر هر مسلمان توانمندی، اعم از زن و مرد، یک بار واجب است. زیارت این مکان به شرط دارا بودن توانایی مالی و بدنی و با آداب خاصی انجام می‌شود. این مکان در وسط مسجدالحرام در شهر مکه، واقع در حجاز است. علاوه بر انجام حج یا زیارت، بر هر مسلمانی واجب است که به سمت کعبه نماز بخواند و به همین علت به آن قبله می‌گویند»[۳۸]. سمت قبله تابع طول و عرض جغرافیایی هر سرزمینی است[۳۹]. آن نخستین خانه‌ای است که برای مردم در مکه مبارکه برپا گردیده است. گفته می‌شود بنای کعبه در زمان حضرت آدم(ع) بوده و طبق نقل قرآن، حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) پایه‌های آن را بالا بردند. چون تمام ساختمان‌هایی که به شکل چهار گوش بنا شود در عربی کعبه خوانده می‌شود از این جهت خانه خدا را کعبه نام نهاده‌اند[۴۰].

در دوران حضرت ابراهیم(ع) ارتفاع کعبه ۹ ذراع، یعنی حدود ۴۳/۴ متر و طول آن ۳۰ ذراع ۷۹/۱۴ متر - و عرض آن ۲۲ ذراع - ۸۵/۱۰ متر - بوده است... ابعاد و اندازه‌های کعبه در حال حاضر عبارت‌اند از: ارتفاع کعبه ۱۴ متر، طول آن از سمت ملتزم (سمت حجر الاسود) ۸۴/۱۲، اول از سمت حجر اسماعیل ۲۸/۱۲، بین رکن یمانی و حجر اسماعیل، یعنی عرض ۱۱/۱۲ و میان دور کن دیگر ۵۲/۱۱ است[۴۱].[۴۲]

کعبه و بیت المقدس

در قرآن کریم از مسجدالحرام و مسجد الاقصی به عنوان مبدأ و منتهای سیر زمینی معراج رسول اکرم(ص) یاد شده است: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ[۴۳].

از آیات قرآن کریم ترجیح کعبه بر بیت المقدس به خوبی دانسته می‌شود:

  1. تنها خانه‌ای که خداوند آن را به خود نسبت داد و فرمود: ﴿بَيْتِيَ کعبه است.
  2. بانی کعبه، ابراهیم خلیل، از انبیای اولوالعزم است، اما بانی بیت المقدس سلیمان از حافظان شریعت پیامبران اولوالعزم می‌باشد.
  3. از آ‌ن‌جا که بنای کعبه پیش از بنای بیت المقدس بوده، پس کعبه از نظر زمان، سبقت بر بیت المقدس دارد و از قدیمی‌ترین معبدها است. پیشینه این خانه از زمان حضرت آدم، بلکه طبق روایاتی، قبل از او بوده و همواره مصاف، معبد و قبله برای مردم بوده است. پس کعبه با این سابقه‌اش (هم سبقت زمانی هم معبد و مطاف و قبله بودن) بر بیت المقدس شرف تقدم یافت و از این رو بر کعبه، ﴿بَيْتِ الْعَتِيقِ[۴۴] اطلاق شده است. عتیق به چیزی می‌گویند که هم دارای پیشینه تاریخی بوده و هم از قداست بهره‌مند باشد.
  4. خداوند متعال وعده داد که کعبه را از خطر دشمنان نگه دارد، اما درباره بیت المقدس چنین وعده‌ای را نداده است. از این رو است که وقتی بخت نصر مسجد الاقصی را خراب کرد، هیچ خطری متوجه او نشد و ماجرای ابرهه، آن‌گاه که می‌خواست کعبه را ویران کند، برایش پیش نیامد.

برای کعبه، علاوه بر امنیت تکوینی، امنیت تشریعی نیز مقرر گردیده است[۴۵].[۴۶]

کعبه و پیامبر اسلام(ص)

منظور آن دسته از آیاتی است که به این عنوان در قرآن مطرح شده و نوعی پاسداشت مقام و موقعیت آن مکان برای حضرت بوده و محوریت برای سمبل تقدس و تداوم رسالت داشته و از برخی رفتارهای او استفاده نوعی فضیلت خاص می‌شود، مانند آن‌چه حضرت در فتح مکه به احترام کعبه که در مسجد الحرام انجام داد و یا علاقه‌ای وافر به جهت‌گیری به سمت آن را در نماز، حج و عبادت واداشت، یا از علاقه مجاوران در اطراف کعبه برای توسعه معنوی و اخلاقی استفاده کرد. این معنا را می‌توان از کلمات دیگری که در این حوزه معنایی جای گرفته و جانشین و همنشین با این کلمه است، مانند بیت الحرام، مسجدالحرام، بیت الله الحرام، و جایگاهی که برای حج در قرآن فرض شده، به دست آورد و در مقایسه با مکان‌های مقدس مانند مسجد الاقصی، هیکل، کوه طور، و دیگر مکان‌های مقدس به دست آورد:

  1. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ[۴۷]؛
  2. ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ذَلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۴۸]؛
  3. ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ[۴۹]. نکته: ﴿وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِچون پیشگاه خضوع و سلم در برابر خداوند و حریم امن او است در آن نجنگید تا همه در حال خضوع و امنیت و مسالمت باشید و از آن الهام گیرید و الهامات آن را گسترش دهید. مگر اینکه آنها به جنگ آغازند و حریم حرمت و امن آن را بشکنند: چون دست به جنگ گشودند شما دست بسته ننشینید. تغییر تعبیر از ﴿عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ به فیه، همین تغییر وضع از جانب دشمنان را می‌نمایاند. و ﴿فَاقْتُلُوهُمْ، در مقابل ﴿قَاتَلُوكُمْ، اشعار به این داردکه تا حد کشتن و برگرداندن امنیت حرم توقف کنید نه ادامه جنگ. جزای کافرین که پاس حرام را نمی‌دارند در این حد است: ﴿كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ[۵۰]؛
  4. ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۵۱]؛
  5. ﴿وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۵۲]؛
  6. ﴿كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ[۵۳]؛
  7. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۵۴]؛
  8. ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۵۵]؛
  9. ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ[۵۶]؛
  10. ﴿هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۵۷]؛
  11. ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا[۵۸]؛
  12. ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ[۵۹]؛
  13. ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۶۰]. نکته: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ الخ، کلمه - قواعد - جمع قاعده است، که به معنای آن قسمت از بنا است که روی زمین قعود دارد، یعنی می‌نشیند، و بقیه قسمت‌های بنا بر روی آن قسمت قرار می‌گیرد، و عبارت بلند کردن قواعد، از باب مجاز است، گویا آن‌چه را که بر روی قاعده قرار می‌گیرد، از خود قاعده شمرده شده، و بلند کردن بنا که مربوط به همه بنا است، به خود قاعده، نسبت داده، و در اینکه فرمود: - از بیت - اشاره به همین عنایت مجازی است. ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ این جمله حکایت دعای ابراهیم و اسماعیل هر دو است، و به همین جهت لازم نیست کلمه - گفتند - و یا نظیر آن را تقدیر بگیریم، تا معنای آن - گفتند: پروردگارا - باشد، بلکه همان‌طور که گفتیم، حکایت خود کلام است، چون جمله: ﴿يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ حکایت حال گذشته است، که با آن، حال آن دو بزرگوار مجسم می‌شود، کانه آن دو بزرگوار در حال چیدن بنای کعبه دیده می‌شوند، و صدایشان هم اکنون به گوش شنونده می‌رسد، که دارند دعا می‌کنند، و چون الفاظ آن دو را می‌شنوند، دیگر لازم نیست حکایت‌کننده به مخاطبین خود بگوید: که آن دو گفتند: - ربنا - الخ، و این‌گونه عنایات در قرآن کریم بسیار است، و این از زیباترین سیاق‌های قرآنی است - هر چند که قرآن همه‌اش زیبا است - و خاصیت این‌گونه سیاق این است که قصه‌ای را که می‌خواهد بیان کند مجسم ساخته، به حس شنونده نزدیک می‌کند، و این خاصیت و این بداعت و شیرینی در صورتی که کلمه: (گفتند) و یا نظیر آن را در حکایت می‌اورد، به هیچ وجه تأمین نمی‌شد. ابراهیم و اسماعیل (ع) در کلام خود نگفتند: خدایا چه خدمتی را از ما قبول کن، تنها گفتند خدایا از ما قبول کن، تا در مقام بندگی رعایت تواضع و ناقابلی خدمت خود یعنی بنای کعبه را برسانند، پس معنای کلامشان این می‌شود، که خدایا این عمل ناچیز ما را بپذیر، که تو شنوای دعای ما، و دانای نیت ما هستی... ﴿رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۶۱]؛
  14. ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۶۲]؛
  15. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۶۳]؛
  16. ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ[۶۴].
  17. ﴿فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ * الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ[۶۵].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. ممنوع بودن شکار در حال احرام ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ و کسی که عمداً صیدی را به قتل برساند، باید کفاره‌ای همانند آن از چهارپایان بدهد یعنی، آن را قربانی کرده و گوشت آن را به مستمندان بدهد ﴿وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ و درباره این که این کفاره در کجا باید ذبح شود، دستور می‌دهد که به صورت - قربانی - و هدی - اهداء به کعبه شود و به سرزمین کعبه برسد ﴿هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ و در شهر مکه جوار کعبه قربانی شود؛
  2. خداوند کعبه، بیت الحرام را وسیله برپایی مردم قرار داده است ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ این خانه مقدس رمز وحدت مردم و مرکزی برای اجتماع دل‌ها، و کنگره عظیم برای استحکام پیوندهای گوناگون می‌باشد، و در پرتو این خانه مقدس و مرکزیت و معنویت آن‌که از ریشه‌های عمیق تاریخی مایه می‌گیرد می‌توانند بسیاری از نابه‌سامانی‌های خود را سامان بخشند و کاخ سعادت خود را بر پایه آن استوار سازند، مسلمانان می‌توانند در پناه این خانه و دستور سازنده حج، همه کار خود را سامان بخشند؛
  3. خداوند می‌فرماید: مسلمانان باید احترام مسجد الحرام را که کعبه در آن قرار گرفته نگهدارند، و این حرم امن الهی باید همیشه محترم شمرده شود، و لذا با مشرکان نزد مسجد الحرام پیکار نکنید، مگر آن‌که آنها در آنجا با شما بجنگند ﴿وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ولی اگر آنها با شما در آنجا جنگ کردند، از خود دفاع کنید و آنها را به قتل برسانید، چنین است جزای کافران ﴿فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ چرا که وقتی آنها حرمت این حرم امن را بشکنند دیگر سکوت در برابر آنان جایز نیست. و باید پاسخ محکم به آنان داده شود تا از قداست و احترام حرم امن خدا هرگز سوء استفاده نکنند[۶۶]؛
  4. خداوند می‌فرماید: از تو درباره جنگ کردن در ماه‌های حرام سؤال می‌کنند ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ به آنها بگو جنگ در آن گناه بزرگی است ﴿قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ و به این ترتیب سنتی را که از زمان‌های قدیم و اعصار انبیای پیشین در میان عرب در مورد تحریم پیکار در ماه‌های حرام - رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم - وجود داشته با قاطعیت امضا می‌کند. سپس می‌فرماید: درست است که جهاد در ماه حرام مهم است ولی جلوگیری از راه خدا و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و خارج کردن و تبعید نمودن ساکنان آن، نزد خداوند از آن مهم‌تر است ﴿وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ سپس می‌افزاید: ایجاد فتنه و منحرف ساختن مردم از دین خدا از قتل هم بالاتر است ﴿وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ چرا که آن، جنایتی است بر جسم انسان و این جنایتی است بر جان و روح و ایمان انسان؛
  5. هرکس مانع عبادت مردم در مسجد الحرام شود مستحق عذاب الهی است ﴿وَمَا لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ و عجیب این که این مشرکان آلوده خود را صاحب اختیار و سرپرست این کانون بزرگ عبادت - کعبه - می‌پنداشتند ولی قرآن اضافه می‌کند: آنها هرگز سرپرستان این مرکز مقدّس نبودند مسجد باید تحت سرپرستی افراد پارسا باشد تا کانون تقوا و شور مذهبی گردد ﴿وَمَا كَانُوا أَوْلِيَاءَهُ تنها کسانی حق این سرپرستی را دارند که موحّد و پرهیزکار باشند ﴿إِنْ أَوْلِيَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ ولی غالب آنها از این واقعیت بی‌خبرند ﴿وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛
  6. خداوند اعلام می‌کند که مشرکین با این اعمال و این همه عهد شکنی و کارهای خلافشان نباید انتظار داشته باشند که پیامبر (ص) به‌طور یک جانبه به پیمان‌های آنها وفادار باشد. ﴿كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ مگر کسانی که با آنها نزد مسجد الحرام پیمان بستید ﴿إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ این گروه مادام که به پیمانشان در برابر شما وفادار باشند شما هم وفادار بمانید ﴿فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ؛
  7. خداوند خطاب به مؤمنان اعلام می‌کند: مشرکان پلیدند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌپس نباید بعد از امسالشان - سال نهم هجرت - نزدیک مسجد الحرام شوند ﴿فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا و اگر از برهم خوردن روابط بازرگانی و فقر می‌ترسید، پس در آینده اگر خدا بخواهد، شما را از بخشش‌اش بی‌نیاز می‌سازد؛ ﴿وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ چرا که خدا دانایی فرزانه است ﴿إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ واژه ﴿نَجَسٌ به معنای هرگونه پلیدی است که گاهی به صورت حسّی و گاهی به صورت باطنی می‌باشد و اساساً به هر چیزی که طبع انسان از آن متنفر است، نَجَس گفته می‌شود، از این رو، این واژه به دردهای مزمن، اشخاص پست و شرور و فرسودگی نیز گفته می‌شود، و از آنجا که واژه “نَجَس” معانی و مصادیق مختلفی دارد، همان‌گونه که بسیاری از مفسران مطرح کرده‌اند نمی‌توان گفت این آیه بر نجاست و آلودگی ظاهری مشرکین دلالت دارد؛
  8. آغاز سیر و سفر شبانه پیامبر از مسجد الحرام به مسجد اقصی - بیت المقدس - که مقدمه‌ای برای معراج بوده است می‌گوید این سفر که در یک شب و مدت کوتاهی صورت گرفت حداقل در شرایط آن زمان از طرق عادی به هیچ وجه امکان‌پذیر نبود، و کاملاً جنبه خارق‌العاده داشت. که خداوند می‌فرماید: منزّه است آن خداوندی که بنده‌اش را در یک شب از مسجد الحرام ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ به مسجد اقصی ﴿إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَىکه گردا گردش را پربرکت ساخته‌ایم برد ﴿الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ این سیر شبانه خارق‌العاده “به خاطر آن بود که بخشی از آیات عظمت خود را به او نشان دهیم” ﴿لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا؛
  9. خداوند میگوید: کسانی که کافر شدند و همواره مردم را از راه خدا، که همان دین اسلام است، باز می‌دارند ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ همچنین مردم با ایمان را از کانون بزرگ توحید مسجد الحرام باز می‌دارند ﴿وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ همان مرکزی که آن را برای همه مردم یکسان قرار داده‌ایم ﴿الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً چه آنها که در آن سرزمین زندگی می‌کنند و چه آنها که از نقاط دور به سوی آن می‌آیند ﴿الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ مستحق عذابی دردناکند و هر کس بخواهد در این سرزمین از طریق حق منحرف گردد، و دست به ظلم و ستم بیالاید ما از عذاب دردناک به او می‌چشانیم ﴿وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ؛
  10. خداوند به نکته‌ای در ارتباط با مسأله صلح حدیبیه و فلسفه آن اشاره کرده، می‌فرماید مشرکین مکه همان‌هایند که به خدا کفر ورزیدند ﴿هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا و نگذاشتند شما داخل مسجد الحرام شوید ﴿وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ و نیز نگذاشتند قربانی‌هایی که با خود آورده بودید به محل قربانی برسد، بلکه آنها را محبوس کردند (﴿وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ چون محل ذبح قربانی و نحر شتران در مکه است که قربانیان عمره باید آنجا قربانی شوند، و قربانیان حج در منی ذبح می‌شوند، و رسول خدا (ص) و مؤمنین که با او بودند به احرام عمره محرم شده و به این منظور قربانی همراه آورده بودند. این گناهان ایجاب می‌کرد که خداوندی آنها را به دست شما کیفر دهد و سخت مجازات کند. اما چرا چنین نکرد در ذیل آیه دلیل آن را روشن ساخته، می‌فرماید: و هر گاه مردان و زنان با ایمانی در این میان بدون آگاهی شما ﴿وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ زیر دست و پا، از بین نمی‌رفتند که از این راه عیب و عاری نا آگاهانه به شما می‌رسید ﴿أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ خداوند هرگز مانع این جنگ نمی‌شد و شما را بر آنها مسلّط می‌ساخت تا کیفر خود را ببینند. اشاره به گروهی از مردان و زنان مسلمان است که به اسلام پیوستند ولی به عللی قادر به مهاجرت نشده، و در مکه مانده بودند. هدف این بود که خدا هر کس را می‌خواهد در رحمت خود وارد کند ﴿لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ؛
  11. خداوند خطاب به پیامبر میگوید: سوگند می‌خورم که خدا آن رؤیایی که قبلاً نشانت داده بود، تصدیق کرد و آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ آن رؤیا این بود که به زودی، شما ای مؤمنین داخل مسجد الحرام خواهید شد ﴿لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ به اراده و خواست خداوند ﴿إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ در نهایت امنیت ﴿آمِنِينَ و در حالی که سرهای خود را تراشیده ﴿مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ یا ناخن‌های خود را کوتاه کرده‌اید ﴿وَمُقَصِّرِينَ و از هیچ‌کس ترس و وحشتی ندارید ﴿لَا تَخَافُونَ؛
  12. خداوند به بیان عظمت خانه کعبه که به دست ابراهیم ساخته و آماده شد پرداخته، می‌فرماید: به خاطر بیاورید هنگامی را که خانه کعبه را - مثابة - محل بازگشت و توجه مردم قرار دادیم چه در حج و عمره و چه هنگام عبادت که بیت - کعبه - قبله عبادت‌کنندگان است از آنجا که خانه کعبه مرکزی بوده است برای موحدان که همه سال به سوی آن رو می‌آوردند، نه تنها از نظر جسمانی که از نظر روحانی نیز بازگشت به توحید و فطرت نخستین می‌کردند، از این رو به عنوان - مثابة - معرفی شده ﴿وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ و مرکز امن و امان ﴿وَأَمْنًا اینکه خانه کعبه از طرف پروردگار به عنوان یک پناهگاه و کانون امن و امان اعلام شده، می‌دانیم: در اسلام مقررات شدیدی برای اجتناب از هر گونه نزاع و کشمکش و جنگ و خونریزی در این سرزمین مقدس وضع شده است، به‌طوری که نه تنها افراد انسان بلکه حیوانات و پرندگان نیز در آنجا در امن و امان به سر می‌برند و این در حقیقت اجابت یکی از درخواست‌هایی است که ابراهیم از خداوند کرد. سپس اشاره به پیمانی که از ابراهیم و فرزندش اسماعیل درباره طهارت خانه کعبه گرفته است می‌فرماید: و می‌گوید: ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان ـ نماز گزاران ـ پاکیزه دارند ﴿وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ منظور از طهارت و پاکیزگی در اینجا پاک ساختن ظاهری و معنوی این خانه توحید از هر گونه آلودگی است. عظمت خانه خدا! بعد از اشاره به مقام والای ابراهیم در آیه بعد، در این آیه اما سپس اضافه می‌کند: “از مقام ابراهیم نمازگاهی برای خود انتخاب کنید” ﴿وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى و آن همان مقام معروف ابراهیم است که محلی است در نزدیکی خانه کعبه و حجّاج بعد از انجام طواف به نزدیک آن می‌روند و نماز طواف به جا می‌آورند. چرا خانه خدا در آیه فوق از خانه کعبه به عنوان ﴿بَيْتِيَ (خانه من) تعبیر شده در حالی که روشن است خداوند نه جسم است و نه نیاز به خانه دارد، منظور از این اضافه همان “اضافه تشریفی” است به این معنی که برای بیان شرافت و عظمت چیزی آن را به خدا نسبت می‌دهند، ماه رمضان را “شهر الله” و خانه کعبه را “بیت اللّه” می‌گویند[۶۷]؛
  13. در بیت‌الله الحرام نشانه‌های روشنی وجود دارد ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ... وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ که عبارت است از اینکه: اولاً: مقام ابراهیم است ﴿مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ ثانیاً: و هر کس داخل آن شود، امنیت دارد ﴿وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا ثالثاً: و حج و زیارتش بر مردم مستطیع واجب است ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا؛
  14. خداوند افراد باایمان را مخاطب قرارداده می‌فرماید: “ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شعائر الهی را نقض نکنید و حریم آنها را حلال نشمرید ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ و نباید کسانی را که برای خشنودی پروردگار و جلب رضای او و حتی به دست آوردن سود تجاری به قصد زیارت خانه خدا حرکت می‌کنند مزاحمت کنید خواه با شما دوست باشند یا دشمن همین اندازه که مسلمانند و زائر خانه خدا مصونیت دارند و در امنیت هستند ﴿وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا تمام زائران خانه خدا باید از آزادی کامل در این مراسم بزرگ اسلامی بهره‌مند باشند و هیچ‌گونه امتیازی در این قسمت در میان قبایل و افراد و نژادها و زبان‌ها نیست؛
  15. خداوند خطاب به پیامبر میگوید: و به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم تا در آن مکان اقدام به بنای خانه کعبه کند ﴿وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ و هنگامی که خانه آماده شد به ابراهیم خطاب کردیم: این خانه را کانون توحید کن، و چیزی را شریک من قرار مده ﴿أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجودکنندگان پاک کن ﴿وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ در حقیقت ابراهیم (ع) مأمور بود خانه کعبه و اطراف آن را از هر گونه آلودگی ظاهری و معنوی و هر گونه بت و مظاهر شرک پاک و پاکیزه دارد، تا بندگان خدا در این مکان پاک جز به خدا نیندیشند، و مهم‌ترین عبادت این سر زمین را که طواف و نماز است در محیطی پیراسته از هر گونه آلودگی انجام دهند؛
  16. خداوند می‌فرماید: که قریش با این همه نعمت الهی که به برکت کعبه پیدا کرده‌اند پس به شکرانه این نعمت بزرگ باید پروردگار این خانه را عبادت کنند نه بت‌ها را ﴿فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت ﴿الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ از یک‌سو به آنها رونق تجارت عطا فرمود، و جلب منفعت نمود، و از سوی دیگر ناامنی را از آنها دور کرد و دفع ضرر فرمود[۶۸].

منابع

پانویس

  1. المنجد، ص۱۵۹۳.
  2. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۳.
  3. اصغر قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه، ص۵۳.
  4. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۱۰۶.
  5. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  6. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  7. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  8. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  9. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  10. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم را در خانه (کعبه) مستقر ساختیم (و گفتیم) که هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار پاکیزه بدار!» سوره حج، آیه ۲۶.
  11. «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه‌ای کشت‌ناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دل‌هایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوه‌ها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
  12. فصلنامه میقات حج، ش۴.
  13. «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  14. «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  15. «پروردگارا! از ما بپذیر» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  16. «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه‌ای کشت‌ناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دل‌هایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوه‌ها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
  17. «سپس باید آلایش‌های خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  18. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  19. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  20. المیزان علامه طباطبایی، ج۳، ص۳۵۱.
  21. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  22. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
  23. «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است» سوره مائده، آیه ۹۷.
  24. «پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه‌ای کشت‌ناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دل‌هایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوه‌ها روزی فرما باشد که سپاس گزارند» سوره ابراهیم، آیه ۳۷.
  25. فروع کافی، ج۴، ص۲۳۰.
  26. «(این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است» سوره بقره، آیه ۱۹۴.
  27. «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  28. «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بی‌نشان) و قربانی‌های دارای گردن‌بند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.
  29. بحارالانوار، ج۹۶، ص۶۹.
  30. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم را در خانه (کعبه) مستقر ساختیم (و گفتیم) که هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار پاکیزه بدار!» سوره حج، آیه ۲۶.
  31. «سپس باید آلایش‌های خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  32. «در آن (چارپایان) برای شما تا زمانی معیّن سودهاست سپس قربانگاه آنها به سوی خانه دیرین (کعبه) است» سوره حج، آیه ۳۳.
  33. فروع کافی، ج۴، ص۱۸۹.
  34. فصلنامه میقات حج، ش۵۵، ص۱۳.
  35. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۹۲.
  36. خلاصه تفاسیر، ص۳۲۷.
  37. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۱۰۷.
  38. سرگذشت سرزمین فلسطین، ص۱۱۰.
  39. اطلاعات قرآنی، ص۴۶۶.
  40. محمد رسول کیانی، اعلام قرآن، ص۵۹؛ و ر.ک: محمد خزائلی، قصص قرآن، ص۴۰۱.
  41. تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۵۶ و۵۷.
  42. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۱۰۸.
  43. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  44. «و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  45. فصلنامه میقات حج، ش۵۵، ص۳۰.
  46. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۷۹۶.
  47. «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانی‌یی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّاره‌ای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.
  48. «خداوند، خانه محترم کعبه را (وسیله) برپایی (امور) مردم کرده است و (نیز) ماه حرام و قربانی (بی‌نشان) و قربانی‌های دارای گردن‌بند را؛ چنین است تا بدانید خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و خداوند به هر چیز داناست» سوره مائده، آیه ۹۷.
  49. «و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همان‌جا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.
  50. پرتوی از قرآن، ج۲، ص۸۳.
  51. «از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  52. «و چرا خداوند عذابشان نکند با آنکه (مردم را) از مسجد الحرام باز می‌دارند در حالی که سرپرست آن نمی‌باشند- که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند- اما بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره انفال، آیه ۳۴.
  53. «چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷.
  54. «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  55. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  56. «بی‌گمان به کسانی که کفر ورزیده‌اند و (مردم را) از راه خداوند و از مسجد الحرام- که آن را برای بومی و غیر بومی یکسان قرار داده‌ایم- باز می‌دارند و (نیز) به هر کس که در آن از سر ستم آهنگ کژروی کند، از عذابی دردناک می‌چشانیم» سوره حج، آیه ۲۵.
  57. «آنانند که کفر ورزیدند و شما را از مسجد الحرام باز داشتند و نگذاشتند قربانی بازداشته به قربانگاه خود برسد و اگر مردان و زنان مؤمنی که آنان را نمی‌شناسید (در میان آنان) نبودند- که بیم می‌رود پایمالشان کنید و ندانسته خونبهایی از ایشان به گردن شما افتد- (فرمان حمله به مکّه را می‌دادیم) تا خداوند هر که را خواهد در بخشایش خویش درآورد؛ اگر (مؤمنان و کافران) از هم جدا می‌بودند، کافران از آنان را عذابی دردناک می‌کردیم» سوره فتح، آیه ۲۵.
  58. «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷.
  59. «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از “مقام ابراهیم” نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
  60. «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  61. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۴۲۷.
  62. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  63. «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانی‌های بی‌نشان و قربانی‌های دارای گردن‌بند و (حرمت) زیارت‌کنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را می‌جویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید می‌توانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
  64. «و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم را در خانه (کعبه) مستقر ساختیم (و گفتیم) که هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار پاکیزه بدار!» سوره حج، آیه ۲۶.
  65. «پس باید پروردگار این خانه را بپرستند * همان که آنان را در گرسنگی خوراک داد و از بیم امان بخشید» سوره قریش، آیه ۳-۴.
  66. برگزیده تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۷۳.
  67. برگزیده تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۲۱.
  68. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۲، ص ۵۲۰.