تعزیه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۰: خط ۲۰:


در جریان مهاجرت‌های [[هندیان]] به برخی کشورها، [[تعزیه]] نیز به [[فرهنگ]] آن کشورها راه یافته است. از جمله می‌توان به حضور نمونه تغییریافتهه تعزیه با نام «تجه» در [[مراسم]] «[[حسی]]» ([[عزاداری]] [[عاشورا]]) در جزائر ترینیدادوتوباگو در جنوب دریای کارائیب و نیز به «[[تابوت]]» در اندونزی اشاره کرد. گزارش جیمز موریه در سفرنامه‌اش نشان می‌دهد در دوره قاجار هندی‌های مقیم [[ایران]] هم در عزاداری [[محرم]] در [[تهران]] تعزیه حمل می‌کردند.<ref>[[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «تعزیه»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۱۲۱.</ref>
در جریان مهاجرت‌های [[هندیان]] به برخی کشورها، [[تعزیه]] نیز به [[فرهنگ]] آن کشورها راه یافته است. از جمله می‌توان به حضور نمونه تغییریافتهه تعزیه با نام «تجه» در [[مراسم]] «[[حسی]]» ([[عزاداری]] [[عاشورا]]) در جزائر ترینیدادوتوباگو در جنوب دریای کارائیب و نیز به «[[تابوت]]» در اندونزی اشاره کرد. گزارش جیمز موریه در سفرنامه‌اش نشان می‌دهد در دوره قاجار هندی‌های مقیم [[ایران]] هم در عزاداری [[محرم]] در [[تهران]] تعزیه حمل می‌کردند.<ref>[[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «تعزیه»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۱۲۱.</ref>
== [[تعزیه]] در [[ایران]] ==
[[کتابی]] درباره تعزیه خوانی، اثر همایونی
تعزیه در ایران کتابی درباره [[تاریخ]]، عناصر و ارکان تعزیه اثر صادق همایونی (۱۳۱۳- ۱۳۹۲) – [[مردم]] شناس و تعزیه پژوه [[ایرانی]] - و از نخستین آثار [[پژوهشی]] با موضوع تعزیه است. ویرایش نخست این کتاب در سال ۱۳۵۳ با عنوان تعزیه و تعزیه خوانی و ویرایش دوم آن در سال ۱۳۸۰ همراه با پیوست‌ها و اضافاتی منتشر شد. ویراست دوم، شش فصل را شامل می‌شود: فصل اول، به تاریخ پیدایش و [[حیات]] تعزیه، فصل‌های دوم و چهارم به ارکان، عناصر، ویژگی‌ها و وسایل و ابزار تعزیه و فصل سوم به بررسی و تحلیل تعزیه اختصاص یافته است. در فصل پنجم، ۱۲ مجلس تعزیه نقل شده و در فصل آخر «تعزیه [[قاسم]]» مورد تحلیل قرار گرفته است<ref>[[پیمان اسحاقی|اسحاقی، پیمان]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «تعزیه»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۱۲۴.</ref>


== تعزیه‌خوان ==
== تعزیه‌خوان ==

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲

مقدمه

گونه‌ای تابوت‌واره، مورد استفاده در عزاداری شیعیان عراق و هند

«تعزیه» یا «تعزیت» در لغت به معنای صبر و شکیبایی کردن و تسلی دادن بازماندگان درگذشتگان است و در برخی مناطق ایران از جمله در خراسان در معنای «مجلس ترحیم» به کار می‌رود. در فرهنگ شیعی، تعزیه و تعزیه‌داری، مشابه عزاداری، عنوانی عمومی است که بر مجالس و آیین‌های عزاداری مذهبی شیعیان به ویژه عزاداری عاشورا اطلاق می‌شود. در بین شیعیان ایران، این واژه معنای اصطلاحی رایج‌تری دارد و نام آیین مذهبی - نمایش شبیه‌خوانی است. اما در برخی حوزه‌های فرهنگی - جغرافیایی دیگر، ازجمله در هند و عراق، تعزیه معنای اصطلاحی دیگری دارد و نام گونه‌ای تابوت‌واره است که به عنوان تمثیلی از ضریح و گنبد و بارگاه امام حسین (ع) در مراسم عزاداری همراه دسته‌های عزادار گردانده می‌شود. ساختمان، شکل، جنس، اندازه و نوع آرایه‌ها و نقش و نگارهای تزئینی تابوت‌واره‌های تعزیه در هر کشور، شهر و ناحیه، متأثر از شرایط فرهنگی - اجتماعی هر کدام، تفاوت‌هایی دارد.

تعزیه‌هایی که در عراق و از جمله در شهر کربلا رایج است، معمولاً به شکل صندوقی مکعب یا مکعب مستطیل با سقفی دو شیبی یا تخت و شبیه ضریح است و در اندازه‌های بزرگ و کوچک ساخته می‌شود. استخوان‌بندی، دیواره‌ها و سقف این تعزیه‌ها بیشتر از چوب و ستون‌های آنها گاهی از فلز است. رویه دیواره و سقف آنها کنده‌کاری شده و یا کاغذهای رنگی و گل و بته‌های کاغذی طلایی و نقره‌ای پوشیده شده و روی برخی از آنها شعرهای مذهبی نوشته شده است. برخی از تعزیه‌ها هم ساده و بی‌نقش ونگارند و در محرم آنها را با روکش شال یا زری و پارچه‌های سیاه و سبز می‌پوشانند و با شاخه‌های گل، شمع، چراغ و انواع گوهرها می‌آرایند.

گونه دیگری از تعزیه در بین شیعیان هند و پاکستان رایج است. تعزیه‌های هندی را معمولاً از چوب خیزران و مقوا و کاغذهای رنگی و به صورت خیالی از روی گنبد و بارگاه و ضریح امام حسین (ع) می‌سازند. ارتفاع این تعزیه‌ها، در نمونه‌های بزرگ گاه به پنج تا شش متر می‌رسد. این تعزیه‌ها را با کاغذهای نقره‌ای و طلایی روکش می‌کنند و با آبنوس، عاج، نقره، کاغذهای رنگارنگ و چیزهای دیگر تزئین می‌کنند. در مواردی نیز تعزیه‌ها را با خوشه‌های گندم یا جو نورسیده و گل و گیاه دیگر و انواع چراغ می‌آرایند. در مناطق کوهستانی هند نیز تعزیه‌ها را با چوب شاخه‌های درختان کوهی می‌سازند و با برگ و گل گیاهان کوهی می‌پوشانند. این تعزیه‌ها در مراسم عزاداری شیعیان در شهرهایی مانند لکهنو، حیدرآباد، کلکته و دهلی به کار می‌رود.

به مراسم حمل کردن این تابوت واره هم گاه تعزیه و به سازنده آن نیز «تعزیه دار» گفته می‌شود. در جنوب هند این تابوت‌واره را به جای تعزیه، «تابوت» می‌نامند.

تعزیه‌های هندی را به دو دسته «موقت» و «دائم» می‌توان تقسیم کرد. تعزیه‌های دائم را معمولاً «ضریح» می‌نامند و در امام‌باره‌ها نگهداری می‌کنند. امام‌باره‌های بزرگ هر کدام تعزیه یا ضریح مخصوص به خود دارند. ضریح‌ها، تمثیلی از ضریح امام حسین (ع) در کربلا به شمار می‌روند و شیعیان هند که به جهت دوری مسافت، رفتن به کربلا برایشان دشوار است، از دیرباز این ضریح‌ها را زیارت می‌کنند. تعزیه‌های موقت را هر سال در آستانه محرم می‌سازند و به محل‌های خاص و مورد احترامی می‌برند که «کربلا» نام دارد. این کربلاها، الگویی از گورستان کربلا در جوار مزار امام حسین‌اند که با پاشاندن مقداری از تربت کربلای واقعی، متبرک شده‌اند و شیعیان، مردگان خود را در آن جاها به خاک می‌سپارند. در پایان مراسم عزاداری روز عاشورا یا در روز اربعین، تعزیه‌ها را در گورستان‌های اطراف کربلاها به خاک می‌سپارند یا در چاه یا به رودخانه و دریا می‌اندازند. در مسیر حرکت تعزیه از امام‌باره تا کربلا، در برخی جاها «تعزیه‌گاه» ‌هایی ساخته شده که دسته‌های حامل تعزیه در آن جاها توقف و استراحت می‌کنند.

در جریان مهاجرت‌های هندیان به برخی کشورها، تعزیه نیز به فرهنگ آن کشورها راه یافته است. از جمله می‌توان به حضور نمونه تغییریافتهه تعزیه با نام «تجه» در مراسم «حسی» (عزاداری عاشورا) در جزائر ترینیدادوتوباگو در جنوب دریای کارائیب و نیز به «تابوت» در اندونزی اشاره کرد. گزارش جیمز موریه در سفرنامه‌اش نشان می‌دهد در دوره قاجار هندی‌های مقیم ایران هم در عزاداری محرم در تهران تعزیه حمل می‌کردند.[۱]

تعزیه‌خوان

اجراکننده نقش در تعزیه به افرادی که در آیین تعزیه و شبیه‌خوانی به ایفای نقش می‌پردازند، «شبیه‌خوان» یا تعزیه‌خوان» و گاه «نقش پوش» گفته می‌شود. شبیه‌خوان‌ها به دو دسته «موافق‌خوان» - که نقش شبیه پیامبران، امامان، اولیا و شخصیت‌های نیک را اجرا می‌کنند - و «مخالف‌خوان» - که نقش شبیه دشمنان، مخالفان و اشقیا را ایفا می‌کنند - تقسیم می‌شوند. موافق‌خوانان بسته به نقششان به چهار دسته «امام‌خوان»، «شهادت‌خوان» (یا «شاه نسخه‌خوان»، «نقاب‌خوان» (یا «زن خوان» و «بچه‌خوان»، و مخالف خوانان به سه دسته کلی «شمرخوان»، «تخت‌خوان» و «عرب» تقسیم می‌شوند. تقسیم نقش بین شبیه‌خوان‌ها، بر اساس معیارهای مختلفی از جمله سن، چهره، تجربه و صدا انجام می‌شود. برخی شبیه‌خوان‌ها اشعار مجالس تعزیه را از بر و برخی از روی متن مکتوب قرائت می‌کنند. آنان لازم است در آوازخوانی، انجام حرکات بدنی و رزمی مانند زره پوشی و گاه فن سوارکاری مهارت کسب کنند. شبیه‌خوانی در اغلب موارد شغل اصلی شبیه‌خوان‌ها نیست و اشتغال به آن محدود است به مقاطع مشخصی از سال که در آن مراسم تعزیه برگزار می‌شود[۲]

تعزیه‌خوانی

آیین بازسازی روایت‌های تاریخی، داستانی و مذهبی به ویژه واقعه عاشورا در قالب اجرای نمایش

«تعزیه‌خوانی» یا «تعزیه» (در کاربرد مصطلح) از جمله آیین‌های مهم عزاداری شیعیان و آیینی نمایشی با موضوع مصائب اهل بیت (ع) و وقایع تاریخی است که به واسطه خواندنی زبان حال اهل بیت (ع) در پوشش‌هایی خاص و ظاهر شدن نقش‌آفرینان آن در هیئت اولیا و اشقیا به «شبیه‌خوانی» نیز شهرت یافته است.

تعزیه در نقاط مختلف ایران اجرا می‌شود؛ گرچه به طور کلی در نواحی شمالی ایران از جمله مازندران و نواحی مرکزی ازجمله سمنان و تهران از رواج و اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. امروزه مهم‌ترین مراکز تعزیه‌خوانی در ایران عبارتند از: بوشهر، اصفهان، خوانسار، خمینی شهر، تهران، کاشان، دامغان، قزوین، اراک، کرمان، اردبیل، ارومیه، رشت، تبریز، تفرش، کرج، سیرجان، کازرون، سبزوار، مازندران و گیلان، شوش، میناب، هرمزگان، شیراز، قم، اردبیل، زنجان، خوروبیابانک، گلپایگان، گرگان، علی‌آباد کتول، نائین، دربندسرو میبد. همچنین در مناطق شیعه‌نشین برخی کشورهای دیگر نظیر عراق، لبنان، ترکیه، افغانستان، پاکستان، هند، آذربایجان، نیجریه و سوریه نیز تعزیه‌خوانی با تفاوت‌هایی با تعزیه ایرانی برگزار می‌شود.

موضوع و محتوای تعزیه. مجالس تعزیه موضوعات متنوعی را شامل می‌شوند؛ از جمله: واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش (به عنوان مهمترین و رایج‌ترین موضوع)، داستان زندگی پیامبران، داستان زندگی اهل بیت (ع)، داستان زندگی اصحاب و فرزندان پیامبر (ص) و امامان شیعه، داستان زندگی عالمان بزرگ شیعه، برخی وقایع تاریخی و زندگی پادشاهان، حکایات شیرین و اندرزهای اخلاقی، قیامت و پاداش و جزای اعمال در آخرت و موضوعات متفرقه دیگر.

اقسام تعزیه. تعزیه‌ها از نظر نوع واقعه به دو دسته «اصلی» و «فرعی» تقسیم می‌شوند. تعزیه‌های اصلی، تعزیه‌های مفصل و طولانی‌اند که موضوعشان یک واقعه را به صورت کامل شامل می‌شود. به این تعزیه‌ها «مجلس» گفته می‌شود. در کنار تعزیه‌های اصلی، شماری تعزیه مختصر و کوتاه مدت هم هستند که تعزیه‌های فرعی محسوب می‌شوند. این تعزیه‌ها معمولاً به تنهایی اجرا نمی‌شوند؛ بلکه به تصمیم معین البکا در مقدمه تعزیه‌های اصلی یا در ضمن آنها اجرا می‌شوند و موضوعشان داستانی فرعی اما نوعاً مرتبط و مکمل داستان اصلی است. به این تعزیه‌ها اصطلاحاً «گوشه» گفته می‌شود.

همچنین تعزیه‌ها را از حیث مضامین نمایشی به سه دسته می‌توان تقسیم کرد: تعزیه‌های غم‌انگیز که یک واقعه با داستان مصیبت‌بار مربوط به زندگی بزرگان دینی را روایت می‌کنند؛ مانند تعزیه‌های «شهادت امام» و «وفات حضرت زهرا». تعزیه‌های شادی‌بخش که موضوعات و داستان‌های شاد و طنزآمیز و گاهی انتقادی را روایت می‌کنند و برای رفع خستگی یا سرگرم‌سازی مخاطبان اجرا می‌شوند؛ مانند تعزیه‌های «عروسی دختر قریش» و «مالیات گرفتن جناب معین البکا».

تعزیه‌های حماسی، عاشقانه و اخلاقی که مضامین غیرتاریخی و آموزنده یا سرگرم کننده دارند؛ مانند تعزیه‌های «یوسف و زلیخا» و «عاق والدین».

مجریان تعزیه. حامی و برپادارنده اصلی تعزیه را «بانی» می‌نامند. در تعزیه‌های بزرگ، به جهت هزینه‌های بالای برگزاری تعزیه، بانیان معمولاً از افراد دارای تمکن مالی بوده‌اند؛ از جمله شاهان، حکام، امرا و بزرگان محلی. هزینه تعزیه‌های کوچک هم با مشارکت مردم تأمین می‌شد. مدیر و گرداننده اصلی تعزیه را «تعزیه‌گردان» یا «معین البکا» می‌نامند. انتخاب تعزیه‌خوان‌ها و تعیین نقش و وظایف هر کدام، طرز چیدن اسباب مجلس روی صحنه و یادآوری اشعار و بیان حال و اصلاح حرکت‌ها و گفتار تعزیه‌خوان‌ها هنگام اجرای نقش از مهم‌ترین وظایف معین البکا است. در در دوره قاجار، برخی تعزیه‌گردانان برجسته خود ادیب و شاعر و مقتل‌نویس بوده‌اند. از تعزیه‌گردانان مشهور آن دوره خواجه حسینعلی خان، میرزا محمد تقی و برادرزاده‌اش میرزا محمد باقر و سید مصطفی میرعزا را می‌توان نام برد. برخی از تعزیه‌گردان‌ها در تکیه‌های بزرگ دستیارانی هم داشتند که «ناظم البکا» نامیده می‌شدند. وظیفه ناظم البکا فراهم کردن اسباب مجلس، لباس شبیه‌خوانان، نظم دادن به محیط تعزیه‌خوانی و تعیین محل نشستن گروه‌ها و اقشار مختلف مردم در تکیه بوده است.

به نقش‌آفرینان در تعزیه، «شبیه‌خوان»، «تعزیه‌خوان» یا «نقش‌پوش» گفته می‌شود. شبیه‌خوان‌ها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: «موافق‌خوان» (اولیاخوان یا مظلوم خوان یا مؤالف خوان) که شامل امام‌خوان‌ها، شهادت‌خوان‌ها، زنانه‌خوان‌ها، طفلان، اصحاب، اهل بیت، ملائکه، آوازهای غیبی (سروش و هاتف) و برخی نقش‌های خنثی می‌شود؛ و «مخالف‌خوان» (اشقیاخوان) که شمرخوان‌ها، تخت‌خوان‌ها، مبارزخوان‌ها، سرداران اشقیا، عرب‌ها، ملائکه عذاب و زنان و وابستگان اشقیا را شامل می‌شود. به موازات این دو گروه اصلی، دو گروه فرعی هم در تعزیه ایفای نقش می‌کنند: یکی «میانه‌حال‌خوان» ‌ها و دیگری شبیه جانوران که در برخی تعزیه‌ها در نقش حیواناتی مانند اسب، شیر، شتر، آهو، کبوتر و هدهد نقش‌های کوچکی دارند. تعزیه‌خوان‌ها از فراز سکوی تکیه به روایت تاریخ قدسی وقایع مذهبی و شرح مصائب اهل بیت با زبان شعر و به شیوه نقالی همراه با حرکات متناسب می‌پردازند. شعردانی، درست‌خوانی و بیان صحیح اشعار، داشتن صدای خوش، آگاهی از موسیقی و شناخت دستگاه‌ها، مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی، نکته‌پردازی و بداهه‌گویی و موقع‌شناسی از عمده‌ترین ویژگی‌های یک شبیه‌خوان برجسته به شمار می‌رود. تعزیه‌گردان‌ها معمولاً نقش شخصیت‌های موافق‌خوان به ویژه امام خوان و شهادت‌خوان را به افرادی می‌سپردند که در میان مردم به دینداری و خوشنامی و اخلاق نیک معروف بوده و چهره زیبایی هم داشتند. از تعزیه‌خوانان مشهور دوره قاجار شیخ حسن بزرگ، میرزا غلام حسین، سید عبدالباقی بختیاری، ملا رجب علی، ملاحسین، ملااحمد میقانی و قلی‌خان شاهی را می‌توان نام برد.

معمولاً پیش از آغاز برخی مجالس تعزیه، شماری از بچه‌خوان‌ها کمی جلوتر از تعزیه‌خوان‌ها می‌ایستادند و ابیاتی از ترکیب‌بند محتشم کاشانی یا اشعاری شبیه به نوحه یا تصنیف متناسب با تعزیه‌ای که قرار بود اجرا شود را همخوانی می‌کردند. به این کار «پیش‌خوانی» گفته می‌شد. سپس برای آماده کردن حاضران، همراه تعزیه‌خوان‌ها یک بار گرد محل اجرای تعزیه می‌گردیدند. بعد از پیش‌خوانی، تعزیه‌خوانی شروع می‌شد. در هر مجلس تعزیه به تک‌تک تعزیه‌خوان‌ها با توجه به نقش هر کدام، نسخه یا فرد داده می‌شد. همچنین «سرنسخه»، «جنگ» یا فهرستی نیز در اختیار تعزیه‌گردان بود که به کمک آن نوبت و نقش هر تعزیه‌خوان را تذکر می‌داد. در این فهرست‌ها مثلاً زیر نام امام حسین (ع) یا شمر، یک یا چند کلمه نخستین اشعاری که شبیه او باید می‌خواند، نوشته می‌شد. تعزیه‌خوان با اشاره تعزیه‌گردان اشعار را می‌خواند.

مکان تعزیه. تعزیه‌خوانی معمولاً در میدانگاه‌ها، روی سکو یا صفه میان صحن تکیه‌ها، روی بام مسطح و برجسته آب‌انبار حسینیه‌ها، روی تختگاهی که از الوار و تیرچوبی روی حوض سراها، کاروانسراها و خانه‌ها می‌زدند، در صحن امامزاده‌ها، در فضای گورستان‌ها و در باغچه یا جلوخان قهوه‌خانه‌های بزرگ اجرا می‌شد. این صحنه‌ها همه در فضای باز بودند و زمانی که برگزاری تعزیه با بارش باران یا سرما همزمان می‌شد، در محل تعزیه‌خوانی چادر برمی‌افراشتند. چگونگی اجرای تعزیه در تکیه‌ها، به ویژه تکیه‌های اعیانی و رسمی با اجرای تعزیه در تکیه‌های معمولی فرق می‌کرد. برنامه تعزیه‌خوانی‌های سالانه در تکایای بزرگ، ترتیب ثابت و بدون تغییری داشت که هر ساله تکرار می‌شد. تعزیه‌خوانی، در بعضی از خانواده‌ها به صورت موروثی است و گاه کل یک گروه تعزیه‌خوان از اعضای یک خانواده‌اند. همچنین تعزیه‌خوان‌ها را مردم در ایام معمولی سال هم به همان نقشی که در تعزیه ایفا می‌کردند، می‌شناختند و گاهی در افواه با عنوان با نشانه‌ای از آن نقش نامیده می‌شدند.

تعزیه‌خوانی، به ویژه در دوره معاصر که رونق گذشته خود را از دست داده است، کمتر به عنوان شغلی تمام وقت و منبع امرار معاش برای تعزیه‌خوانان محسوب می‌شود و به جز معدودی از تعزیه‌خوانان حرفه‌ای، دیگران به صورت مناسبتی به این هنر می‌پردازند. در باور عامیانه، تعزیه و تعزیه‌خوانی از حرمت و تقدس برخوردار بوده است و برخی از مردم به لباس‌ها یا ابزار اولیاخوان‌ها تبرک می‌جستند.

عناصر ارتباطی در تعزیه. تعزیه نقش رسانه‌ای قدرتمندی در جهان تشیع ایفا کرده است. عناصر ارتباطی گوناگونی در تعزیه با هم تلفیق شده‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از: ارتباطات کلامی؛ شامل تک‌خوانی با تک‌گویی (مناجات، خطابه، رجزخوانی، مبارزخوانی، حدیث نفس، زبان حال، گفت‌وگو با اشیا و حیوانات) و گفت‌وگو میان دو یا چند نفر به صورت‌های مناظره یا مشاجره، سؤال و جواب، هم‌خوانی یا هم‌سرایی و مکالمه چندنفره.

رنگ؛ بارزترین جلوه‌اش در لباس و پوشش شبیه‌خوانان است. معمولاً لباس اولیاخوان‌ها معمولاً سبز، سفید و آبی، و لباس اشقیاخوان‌ها سرخ و قهوه‌ای است.

حرکت؛ که در تعزیه گاه واقعی است و گاه نمادین.

مشارکت فعال مخاطبان در برگزاری و اجرای تعزیه.

صدا؛ به عنوان عنصری مستقل از کلام و موسیقی.

زمان؛ در تعزیه به سه شکل حضور دارد: زمانی صوری، زمان عملیات نمایشی (مانند کشمکش‌ها) و بی‌زمان (که فرصت وقوع انواع حوادث و حضور قهرمانان متعدد را در یک زمان بر روی صحنه منعکس می‌سازد).

نماد و تمثیل؛ برای بیان مطلبی یا تجسم مکانی یا نشان دادن رفتاری است. مثلاً با تشت آب و چند شاخه گیاه به عنوان نمادی از شط فرات و نخلستان یا چند بار دور زدن گرداگرد صحنه به عنوان نماد پیمودن راهی طولانی بهره گرفته می‌شود.

موسیقی

شعر

تصویر

شعر تعزیه. از عناصر بسیار مهم در تعزیه، شعر است. اشعار تعزیه نوعاً زبان و ساختی ساده و همه فهم دارند و در آنها از واژگان پرتکلف و پیچیده استفاده نشده است. سرایندگان بسیاری از اشعار تعزیه ناشناخته‌اند و تنها نام برخی از آنها در منابع مربوط به تعزیه و تذکره‌ها ذکر شده است. از بین آنها که شناخته شده‌اند، محمدتقی و محمدباقر معین البکا، سید مصطفی میرعزا و برادر و فرزندش میرماتم و میرغم، محمدتقی نوری، محمد علی رجاء زفره‌ای، میرانجم، رضوان، سکوتی، احمد صفایی، ابراهیم دستان، اسماعیل هنر، ملابابای کازرونی و در بین معاصران غلامعلی نادعلی‌زاده (نادی) را می‌توان نام برد. البته از اشعار برخی شاعران مشهور نظیر جودی خراسانی، جوهری، صامت بروجردی، ابن حسام خوسفی و فدائی مازندرانی نیز در مجالس تعزیه استفاده می‌شود. به متونی که حاوی اشعار مجالس تعزیه است «نسخه»، «جنگ»، «فرد» و «تعزیه‌نامه» گفته می‌شود.

هنوز آمار دقیقی از تعداد مجالس تعزیه در دست نیست. مجموعه‌های مشهوری که حاوی مجالس تعزیه‌اند، عبارتند از: واتیکان، لیتن، خودزکو، پلی، چرولی، کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه ملک. در صورت حذف مکررات از فهرست مجموعه‌های یادشده، حدود ۳۰۰ مجلس تعزیه قابل تفکیک است. متن مجالس تعدادی از مجموعه‌های یادشده تاکنون منتشر گردیده است. از آثار منتشر شده می‌توان به کتاب‌های تشنه در میقاتگه و جنگ شهادت اشاره کرد. از دیگر کتاب‌های حاوی مجالس تعزیه می‌توان تعزیه در ایران (اثر صادق همایونی)، جنگ تعزیه (اثر جابر عناصری)، مجموعه دفتر تعزیه (به کوشش داوود فتحعلی بیگی و دیگران)، مجالس تعزیه (اثر حسن صالحی راد) و این رستخیز عام (اثر غلامعلی نادعلی‌زاده) را نام برد.

تعزیه و موسیقی. موسیقی در دو گونه‌سازی و آوازی در تعزیه حضور جدی دارد. همین حضور موجب حفظ و تداوم بسیاری از نغمه‌ها و قطعات موسیقی ایرانی در مقاطعی از تاریخ شده است. به تعبیر ابوالحسن صبا – موسیقی‌دان مشهور دوره پهلوی - «اگر تعزیه نبود، موسیقی ایرانی هم باقی نمی‌ماند». نام برخی از گوشه‌های موسیقی آوازی نیز با الهام از تعزیه برگزیده شده است. به عنوان مثال از آنجا که شبیه عبدالله بن حسن در مجلس عاشورا، اشعار خود را در یکی از پرده‌های «راک» اجرا می‌کند، این گوشه به «راک عبدالله» شهرت یافته است. در هر تعزیه ممکن است اشعار در گوشه‌ها و دستگاه‌های متعددی خوانده شود. تغییر دستگاه‌ها معمولاً ناشی از تغییر صحنه و موضوع وقایع است. به همین جهت لازم است تعزیه‌خوانان با مقام‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی آشنایی داشته باشند. البته آوازخوانی تنها مخصوص اولیاخوان‌ها است و اشقیاخوان‌ها اشعار را به آواز نمی‌خوانند، بلکه به اصطلاح «اُشتُلُم‌خوانی» (رجزخوانی) می‌کنند. علاوه بر آواز، در اجرای تعزیه از سازهای مختلف موسیقی (مانند شیپور، طبل، دهل، کرنا، سرنا، نی‌لبک، نی، قره‌نی، نقاره و سنج) نیز استفاده می‌شود. از جمله گاه پیش از آغاز تعزیه و به جای پیش‌خوانی با نواختن ساز، حاضران را برای شنیدن و دیدن تعزیه آماده می‌کردند. البته در حین اجرای تعزیه معمولاً آوازها با ساز همراهی نمی‌شد؛ ولی در برخی مقاطع طبق نظر تعزیه‌گردان ممکن است‌سازی نواخته شود.

تعزیه و فرهنگ عامه. در فرهنگ و زبان عامیانه مردم نظیر ضرب‌المثل‌ها نیز تعزیه‌خوانی و اصطلاحات مربوط به آن حضور چشمگیری دارد؛ از جمله می‌توان به ضرب‌المثل‌های «تعزیه شیر و فضه راه انداخته است»، «خیلی خوب نعش می‌شود»، «زینب ستم‌کش است»، «مخالف‌خوانی می‌کند» و«نسخه معین البکاست» اشاره کرد.

تعزیه و مذهب. تعزیه‌خوانی که در آغاز با نظر مثبت و حمایت فقهای نامدار شیعه نظیر آقامحمدعلی کرمانشاهی و میرزای قمی رونق گرفته بود، به تدریج و در میانه دوره قاجار در میان گروهی از روحانیان وعلما با مخالفت‌هایی مواجه شد. مخالفان دلایل و انگیزه‌های مختلفی برای مخالفت داشتند که کم رونق شدن مجالس روضه و منبر وعاظ به موازات رشد تعزیه، ورود تحریفات و پیرایه‌هایی به متن تعزیه‌ها و برخی ابهامات فقهی از جمله در موضوع تشبه به اهل بیت (ع)، تشبه به زنان (زن‌خوانی) و استفاده از آلات موسیقی مانند طبل و سنج در تعزیه‌خوانی‌ها از آن جمله بودند. از جمله فقهای مخالف یا منتقد تعزیه در دوره قاجار می‌توان به جعفر شوشتری، هادی نجم آبادی، محمدباقر بیرجندی و محمدتقی برغانی (شهید ثالث) اشاره کرد که البته برغانی بعدها نظر مخالفش را تغییر داد. حتی مشهور است که وقتی ناصرالدین شاه به دیدار شوشتری رفت، اولین تقاضای شیخ از شاه این بود که شبیه‌خوانی را موقوف کند. با این حال حمایت بسیاری از دیگر فقها از این آیین، مخالفت‌های مذکور را تحت‌الشعاع قرار داد. مهم‌ترین حمایت را باید فتوای مشهور محمد حسین نائینی (به تاریخ ۵ ربیع الاول ۱۳۴۵ق) دانست که همه ابهامات درباره حلیت تعزیه را رفع کرد و حکم به جواز تشبه به معصوم، پوشیدن لباس جنس مخالف و استفاده از موسیقی در تعزیه داد. فقهای پس از نائینی تا امروز غالباً به استناد همین فتوا به جواز تعزیه حکم داده‌اند. با این وجود تعزیه بیشتر به دینداری عامه تعلق داشته است و علما و فقها (به ویژه در دوره معاصر) به ندرت به برگزاری آن اهتمام ورزیده یا در مجالس آن شرکت کرده‌اند.

خاستگاه و پیشینه تاریخی. درباره خاستگاه تعزیه‌خوانی نظرات متفاوت و گاه متناقضی مطرح شده است. برخی (ازجمله بهرام بیضایی و علی بلوکباشی) از سنت‌های نمایشی آیینی ایران باستان ازجمله «مصائب میترا»، «یادگار زریران» و مهم‌تر از همه «سیاوشان» به عنوان خاستگاه تعزیه سخن گفته‌اند، برخی پیدایش تعزیه را متأثر از عناصر اساطیری بین‌النهرین و آناتولی و مصر دانسته‌اند، برخی دیگر تأثیر آیین‌هایی چون «مصائب مسیح» و دیگر افسانه‌های تاریخی در فرهنگ‌های هند و اروپایی و سامی در تکوین تعزیه را مطرح کرده‌اند و برخی هم تعزیه‌خوانی را دنباله سنت «شاهنامه‌خوانی» در ایران پیش از اسلام دانسته‌اند. در مورد آغاز تعزیه‌خوانی هم نظرات مختلفی مطرح شده است. برخی از محققان (از جمله نصرت‌الله باستان و جهانگیر نصری اشرفی) دوره آل بویه را مبدأ پیدایش تعزیه‌خوانی دانسته‌اند، اما اسناد کافی برای اثبات چنین مدعایی در دست نیست و به نظر نمی‌رسد برای این آیین بتوان قدمتی چنین دراز قائل شد؛ زیرا آنچه در گزارش‌های تاریخی از برگزاری عزاداری محرم در دوره آل بویه موجود است، صرفاً ناظر به سیاه‌پوش کردن معابر و عزاداری در معابر عمومی و تعطیلی بازارها است و هیچ نشانه‌ای از اجرای تعزیه در آنها نیست.

حتی از دوره صفویه هم سندی دال بر برگزاری این آیین در دست نیست و در سفرنامه‌های جهانگردان و نمایندگان دولت‌های اروپایی در ایران آن دوره اشاره‌ای به برگزاری تعزیه نشده است. تنها برخی ازجمله آدام اولئاریوس به برگزاری مراسم نعش‌گردانی در اردبیل اشاره کرده‌اند که می‌توان آن را در فرآیند تکوین تدریجی تعزیه مؤثر دانست. از سوی دیگر گزارش سفرنامه‌نویسان (ازجمله: کارستن نیبور، ساموئل هملین و ویلیام فرانکلین) از دوره زندیه نشان می‌دهد که در آن دوره تعزیه‌خوانی در گوشه و کنار ایران برگزار می‌شده است. مراجعه به تذکره‌های ادبی هم نشان می‌دهد شعرای پیش از عهد زندیان، اشتغالی به سرودن اشعار تعزیه نداشته‌اند. می‌توان گفت تعزیه‌خوانی در یک فرایند تدریجی و در طی چند قرن، از درون دسته‌گردانی‌ها و نوحه‌سرایی‌های دوره آل بویه تا نعش‌گردانی‌ها و برخی نمایش‌های نمادین در دوره صفوی، تکامل یافته و به شکلی منسجم در حدود اواخر دوره صفوی دست یافته است. بنابراین می‌توان زمان پیدایش آیین تعزیه‌خوانی را بازه تاریخی اواخر صفویه تا ابتدای زندیه دانست.

در دوره قاجار، تعزیه رشد و شکوفایی فوق‌العاده‌ای پیدا کرد. در طول سلطنت آقامحمدخان و جانشین او فتحعلی شاه - که بیش از نیم قرن به درازا کشید - و نیز در دوره ده ساله پادشاهی محمدشاه، تعزیه در سراسر ایران در حال رشد و گسترش بود. با پایتخت شدن تهران در سال ۱۲۰۰ ق به دستور آقامحمدخان قاجار، بسیاری از تعزیه‌خوانان و هنرمندان از شهرهای کاشان، اصفهان، تفرش، قزوین، طالقان و... رهسپار تهران شدند و در تکایای آن شهر به تعزیه‌خوانی پرداختند. فتوای مشهور ابوالقاسم بن حسن گیلانی معروف به «میرزای قمی» (۱۱۵۱-۱۲۳۱ق) - مرجع تقلید شیعیان در آغاز دوره قاجار - با موضوع بلامانع بودن اجرای تعزیه از لحاظ شرعی، نقشی مهم در ترویج و گسترش این آیین داشت. فتوای وی تا سالیانی دراز، پشتوانه‌ای محکم برای برگزاری مجالس تعزیه‌خوانی محسوب می‌شد.

در دوره فتحعلی‌شاه - که ژان کالمار او را «نخستین بانی بزرگ تعزیه» معرفی می‌کند - نیز بر شکوه عزاداری و تعزیه افزوده شد. این را از گزارش‌های برخی مأموران سیاسی و نظامی خارجی (از جمله اندره دوپره، جی. ام تانکوانی، گاسپار دروویل، الکساندر خودزکو و جیمز موریه) در سفرنامه‌هایشان به خوبی می‌توان یافت. در آن دوره، اولین تکیه‌های ثابت برپا گردید و کارگردانی تعزیه تحت ریاست شاه و بعضی شاهزادگان تکامل یافت. فتحعلی شاه، سرپرستی امور مربوط به تعزیه‌خوانی دربار را به چند تن از رجال دربار سپرده بود و خود در برخی مجالس تعزیه به ویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا حضور می‌یافت. همچنین سرودن تعزیه‌نامه‌ها در این دوره فزونی گرفت. به گونه‌ای که حتی از عالمی چون محمدتقی نوری - مجتهد ذی نفوذ معاصر فتحعلی شاه - نیز تعزیه‌نامه‌های متعددی برجا مانده است. محمدشاه نیز متأثر از صدر اعظم درویش مسلکش، حاج میرزا آغاسی، مراسم عزاداری به ویژه اجرای تعزیه را رونق بخشید و تکیه‌های بسیاری ساخت. تدوین متون تعزیه، تکامل دسته‌ها و پیش درآمدهای شبیه‌خوانی و رقابت شاهزادگان و اعیان و اشراف در بنای تکایا را از ویژگی‌های دوره سلطنت محمدشاه برشمرده‌اند.

در دوره سلطنت ناصرالدین شاه و به ویژه با حمایت‌های وی، تعزیه‌خوانی به اوج شکوفایی خود رسید. برگزاری مجالس تعزیه فقط به ایام سوگواری منحصر نمی‌شد، بلکه در اعیاد مذهبی هم تعزیه‌های شاد و مفرح رونق داشت. در نتیجه در بسیاری از روزهای سال تعزیه‌خوانی انجام می‌شد. در آن دوره، تعزیه هم در میادین شهر و هم در خانه‌های اعیان و کوچه و بازار و هم در نمایش خانه‌های ثابتی که بعدها به صورت تکیه درآمدند، اجرا می‌شد. به گفته گوبینو، در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ مکان، شامل تکیه و حسینیه و میدان، برای برگزاری تعزیه در تهران دایربود. مشهورترین و مهم‌ترین تکیه آن دوره، تکیه دولت بود که نقش مؤثری در ترویج مجالس تعزیه‌خوانی داشت و می‌توان آن را به عنوان نماد این آیین در نظر گرفت. ناصرالدین شاه برای ساخت این تکیه و برگزاری تعزیه در آن مبالغ گزافی هزینه می‌کرد. به تعبیر عبدالله مستوفی: «ناصرالدین شاه که از همه چیز، وسیله تفریح می‌تراشید در این کار هم سعی فراوان به خرج داد و شبیه‌خوانی را وسیله اظهار تجمل و نمایش شکوه و جلال سلطنتش کرد». در نتیجه این رویکرد، به مرور زمان خصلت نمایشی تعزیه بر وجه آیینی و مذهبی‌اش غلبه یافت و این امر به بروز مخالفت‌هایی در بین فقها و متدینین منجر شد. علاوه بر برخی علما، عده‌ای از رجال حکومتی هم از منتقدان وضعیت تعزیه‌خوانی در دوره ناصری بودند و گاه از آن به «ابتذال» تعبیر می‌کردند. از جمله این افراد محمد حسن خان اعتماد السطلنه و محمد تقی خان امیرکبیر را می‌توان نام برد. امیرکبیر گرچه در آغاز صدارتش خود از بانیان تعزیه به شمار می‌رفت، اما پس از چندی درصدد برآمد تعزیه‌خوانی را به کلی ممنوع سازد. این اقدام، منجر به بروز اعتراضاتی از جمله در تهران، اصفهان و تبریز شد که در نتیجه آنها، وی از موضع خود عقب‌نشینی کرد و برگزاری تعزیه پرشورتر از گذشته از سرگرفته شد. امیرکبیر پس از آن برای اصلاح در تعزیه گام برداشت و شعرای مشهور آن دوره نظیرشهاب اصفهانی را تشویق به سرودن مجالس تعزیه کرد. در دوره قاجار، دسته‌های تعزیه‌خوان زنانه‌ای هم بودند که در اجرای تعزیه‌ها نقش مردان را زنان ایفا می‌کردند. این نوع تعزیه خوانی‌ها معمولاً در تهران و برخی شهرهای دیگر نظیر سمنان و بوشهر و اغلب در خانه‌های رجال و اعیان برپا می‌شد. ملانبات، ملافاطمه و ملامریم از مشهورترین تعزیه‌خوان‌های زن آن دوره بودند.

در دوره‌های سلطنت مظفرالدین شاه و محمدعلی شاه هم برگزاری تعزیه از جمله در تکیه دولت ادامه یافت؛ گرچه تا حد زیادی از رونق آن کاسته شده بود. پس از مشروطه، این آیین در تهران به افول‌گرایید و در مقاطعی حتی استفاده از تکیه دولت برای تعزیه‌خوانی ممنوع شد. مخالفت علما، متدینین و روشنفکران، رقابت‌های سیاسی و شخصی در برگزاری تعزیه، رواج تجمل‌گرایی و تشریفات زاید در اجرای این آیین، کاهش حمایت رجال و بزرگان مملکتی از تعزیه پس از ناصرالدین شاه به علت تحولات گسترده سیاسی و اجتماعی، بروز ابتذال در تعزیه از جمله در تدوین و اجرای تعزیه‌های مضحک و تأثیرات فکری - فرهنگی جنبش مشروطه‌خواهی را از جمله دلایل افول تعزیه در اواخر دوره قاجار دانسته‌اند.

این افول البته به معنای از بین رفتن تعزیه نبود. بلکه قطع حمایت دربار از برگزاری تعزیه و تعطیلی برخی تکایای بزرگ تهران، سبب شد بسیاری از تعزیه‌خوانان به شهرهای کوچک و روستاها مهاجرت کنند و در آنجا با حمایت‌های مردم به برگزاری تعزیه بپردازند.

در دوره رضاشاه با تخریب تکیه دولت و اعلام ممنوعیت تعزیه‌خوانی و به موازات آن راه‌اندازی و گسترش سینما و گرایش طبقات تحصیل‌کرده به تئاتر، آیین تعزیه به انزوا کشانده شد. این وضعیت در دوره محمدرضاشاه هم کمابیش ادامه یافت و در برخی سال‌ها (ازجمله ۱۳۴۲) پلیس با صدور اعلامیه رسمی تعزیه‌خوانی را ممنوع اعلام می‌کرد. در مقاطع پایانی این دوره، با هدایت مستقیم دفتر فرح پهلوی کوشش‌هایی در راستای احیای تعزیه‌خوانی، به مناسبت برگزاری «جشن هنر شیراز» صورت گرفت؛ کوشش‌هایی که عمدتاً در قالب‌های هنری و علمی نظیر تولید فیلم مستند، تدوین کتاب و برگزاری سمینارهای علمی بودند و به تعزیه بیشتر از منظر وجه نمایشی و ارزش هنری آن به عنوان هنری شرقی و ایرانی توجه می‌کردند تا به عنوان آیینی مذهبی. نمونه شاخص این اقدامات را می‌توان برگزاری «همایش بین‌المللی تعزیه» دانست که در سال ۱۳۵۵ به دبیری علمی پیتر چلکوفسکی – تعزیه‌پژوه مشهور آمریکایی – و با شرکت و سخنرانی بسیاری از صاحب‌نظران و تعزیه‌شناسان ایرانی و خارجی در شیراز برگزار شد و حاصل آن در قالب مجموعه مقالاتی با نام تعزیه: آیین و نمایش در ایران منتشر شد. در آن دوره، همچنین پرویز صیاد چند مجلس تعزیه را به شیوه‌ای جدید روی صحنه نمایش (تئاتر) اجرا کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فضایی مناسبی برای رشد و توسعه تعزیه‌خوانی پدید آمد. تأکید سید روح الله خمینی - رهبر فقید انقلاب - بر حفظ و استمرار عزاداری سنتی، سبب شد آیین‌های عزاداری رونقی تازه بگیرند و تعزیه‌داران و تعزیه‌خوانان در شهرها و روستاها به اجرای برنامه بپردازند. در دوره جنگ تحمیلی هم در برخی جبهه‌های نبرد، مراسم تعزیه اجرا می‌شد که در حفظ و ارتقای روحیه رزمندگان تأثیر بالایی داشت. در سال‌های پس از جنگ، نهادها و سازمان‌های فرهنگی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، اقدامات بسیاری در راستای حمایت و ترویج تعزیه‌خوانی انجام داده‌اند[۳]

منابع

پانویس