صحابه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
#ورودشان به [[جهنم]]<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛ | #ورودشان به [[جهنم]]<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛ | ||
#[[نفرین]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.</ref>. | #[[نفرین]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.</ref>. | ||
*اما امروز به [[شیعیان]] و [[پیروان مکتب اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[تهمت]] [[مخالفت]] با صحابه [[رسول خدا]]{{صل}} زده میشود؛ در حالی که آنها پیرو بزرگترین، [[داناترین]] و فاضلترین صحابه [[رسول خدا]]{{صل}}؛ یعنی [[صدیق اکبر]]، [[فاروق]] اعظم، [[یعسوب الدین]] و [[جانشین]] [[راستین]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.</ref> هستند و [[علمای شیعه]] درباره صحابه [[شایسته]]، کتابها و رسالهها نگاشته، بنا به شیوه [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[عقیده]] خود را گفتهاند، و گوشههای مبهم و تاریک را در [[رفتار]] گروهی از صحابه | *اما امروز به [[شیعیان]] و [[پیروان مکتب اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[تهمت]] [[مخالفت]] با صحابه [[رسول خدا]]{{صل}} زده میشود؛ در حالی که آنها پیرو بزرگترین، [[داناترین]] و فاضلترین صحابه [[رسول خدا]]{{صل}}؛ یعنی [[صدیق اکبر]]، [[فاروق]] اعظم، [[یعسوب الدین]] و [[جانشین]] [[راستین]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.</ref> هستند و [[علمای شیعه]] درباره صحابه [[شایسته]]، کتابها و رسالهها نگاشته، بنا به شیوه [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[عقیده]] خود را گفتهاند، و گوشههای مبهم و تاریک را در [[رفتار]] گروهی از صحابه آشکار، و با استناد به منابع کهن، اهداف آنها را از رفتارهایشان بیان کردهاند.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۶-۱۱۷.</ref> | ||
==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[اهل سنت]]== | ==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[اهل سنت]]== |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۵۳
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صحابه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
صحابه یا اصحاب، جمعِ صاحب، کسی که همراه و همدوره با پیامبر خدا(ص) و مدتی با آن حضرت بوده و او را دیده و از سخنان او شنیده است. به یاران پیامبر، اصحاب و صحابه گفته میشود و به کسانی که در نسل بعد بوده و پیامبر را ندیدهاند، "تابعین" گویند. صحابه پیامبر بودن یک افتخار است و رسول خدا(ص) اصحاب خود را ستایش کرده است. کسانی همچون سلمان، ابوذر، بلال، ابن مسعود، مقداد، عمار یاسر، حمزه، از اصحاب پیامبر بودهاند و شمار آنان به هزاران نفر میرسد. البته برخی از صحابه، کارهای ناپسند و خلاف داشتند، و بعضی از منافقین هم در جمع صحابه بودند، پس نمیتوان همه صحابه را عادل و بیعیب دانست[۱].
مقدمه
- اصحاب و یاران پیامبر(ص) میباشند، اصطلاحاً آنانکه زمان رسول خدا را درک کرده و او را دیدهاند. شمار آنان را تا سیهزار نفر هم گفتهاند که البته رقم دقیقی نیست، چون تنها در حجّة الوداع، بیش از صدهزار نفر با آن حضرت حج انجام دادند و سخنان او را در غدیر شنیدند. برخی هم صحابی را کسی دانستهاند که او را دیده و از او حدیث نقل کرده یا مدّتی با او مصاحبت داشته است. در مقابل صحابه، تابعیناند که نسل پس از صحابهاند. بحث از صحابه از آنجا ریشه میگیرد که اهل سنت معتقدند همۀ صحابه عادل و منزّهاند و دلیلشان هم آیاتی است که از مؤمنان و مهاجران و انصار ستایش میکند و این اعتقاد، برای تصحیح خلافت ابوبکر و عمر و عثمان و نیز توجیه خلافهای عملی آنان است. در حالی که در آیات متعدّدی از برخی افراد آن زمان نکوهش شده و به گواهی تاریخ نیز خطاهای بزرگی از برخی سرزده و اعتقاد به عدالت همۀ صحابه، چیزی جز چشم نهادن بر واقعیات تاریخی و توجیه ظلم و انحراف برخی نیست. آیا علی(ع) که در همۀ صحنههای نبرد علیه باطل و شرک حضور داشته، و ابو سفیان که در همۀ توطئهها علیه اسلام فعالیّت داشته و اواخر عمر پیغمبر منافقانه مسلمان شده است برابرند؟[۲][۳].
صحابه در قرآن
- در قرآن، شکلهای گوناگون این واژه به کار رفته و مترجمان و مفسران قرآن در ترجمه و تفسیر آن، معانی لغوی آن را به کار بردهاند:
- ملازمه و همراهی دو بنده صالح خداوند: ﴿قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا﴾[۴].
- معاشرت مؤمن و کافر: ﴿وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا﴾[۵].
- معاشرت پیامبر(ص) و مشرکان: ﴿أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۶].[۷]
آیا قرآن به اصحاب پیامبر(ص) تضمین میدهد؟
- ستایشی که قرآن کریم از رفتار گذشته اصحاب پیامبر(ص) پلید کرده است، هرگز دلیل بر پاکی آنها از هر نوع فساد و انحرافی در دوران عمرشان نیست؛ زیرا رضایت خداوند و سعادت ابدی انسان در گرو تداوم ایمان و استمرار عمل صالح در طول میداد و خود اسوه فضایل انسانی بود و هرگز به شرک و گناه آلود نشد، اینگونه خطاب میکند: ﴿لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۸]. همچنین در مورد پیامبر بزرگ ابراهیم و فرزندانش میفرماید: ﴿وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۹].
- از نظر تاریخی بدیهی است که همه کسانی که به نام صحابه معرّفی شدهاند، صالح و پارسا نبودهاند. بخاری از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود: "در قیامت من بر لب حوض کوثر ایستادهام و در انتظار کسانی هستم که نزدم خواهند آمد، در این هنگام گروهی را از کنار من جدا میکنند و دور مینمایند. میپرسم: اینان هم از صحابه من هستند؟ میگویند: آری! اما تو خبر نداری اینان (پس از تو) عقبگرد کردند و به قهقرا برگشتند"[۱۰].
- تفتازانی مینویسد: "جنگ و اختلافاتی میان صحابه رخ داده و در کتب تاریخ ثبت شده و از طریق افراد موثّق نقل گردیده است. از همه اینها میتوان پی برد که گروهی از اصحاب از راه حقّ منحرف شدند و به فسق و ستمکاری آلوده گردیدند، انگیزه این انحراف و فسق و ستم، حس کینهتوزی عناد و حسد و سلطنتخواهی و ریاستطلبی و تمایل به لذّات و شهوات بوده است؛ زیرا چنین نبود که همگی صحابه از گناه و پلیدی مبرّا و معصوم باشند"[۱۱].
- مجتهد و معذور، بلکه مأجور دانستن صحابه و تنزیه آنان از سوی اهل سنت باعث تجری گروهی دنیاطلب و خودخواه گردید. کسانی همچون معاویه، عمرو بن عاص، خالد بن ولید، مغیرة بن شعبه، سعید بن عاص، بسر بن ارطاة و... به هر عمل خلاف و جنایت باری دست زدند و کسی نتوانست زبان به اعتراض بگشاید. رهبر خوارج نهروان - حرقوص بن زهیر- از اصحاب پیامبر(ص) بود که حضرت دربارهاش فرمود: "او دین خود را رها میکند، همچون تیری که از ترکش بیرون میرود". همچنین عبدالله بن جحش - که از مهاجرین به حبشه بود- از اسلام برگشت و به آیین مسیحیت در آمد.
- بنابراین نه تنها به اصحاب پیامبر(ص) و سایر مؤمنان تضمینی داده نشده که چنین تضمینی حتّی به شخص پیامبر(ص) نیز - که وجودش سراسر ایمان و تقوی، رحمت و برکت برای انسان است- داده نشده است[۱۲].
سیمای صحابه در سخنان پیامبر(ص) و تاریخ
- بر طبق تاریخ، گروهی از صحابه، در زمان زندگانی رسول خدا(ص) به جای خواندن قرآن کریم و تدبر در آن، به سراغ نسخههای تورات تحریف شده و کتابهای یهود رفته و شیفته خواندن آنها بودند. وقتی رسول خدا(ص) از این موضوع آگاه شد، به آنان فرمود: "با وجود کتاب خدا - قرآن کریم - کتابهای دیگر را همراه آن نگیرید و از آنها استفاده نکنید. به خدا اگر موسی به اینجا میآمد، شما از او پیروی میکردید، اما اگر او زنده بود و مرا میدید از من پیروی میکرد[۱۳].
- پسر عمر میگوید: ما در زمان زندگی پیامبر(ص) درباره همسرانمان و شیوه رفتار با ایشان نگران بودیم که مبادا سخنی بگوییم که آیهای در سرزنش ما نازل شود ولی پس از درگذشت پیامبر(ص)، در این باره آسوده خاطر شدیم و نسبت به همسرانمان به راحتی صحبت میکردیم[۱۴].
- نتیجه آنکه، صِرف صحابی بودن و دیدن پیامبر(ص) و نقل سخنان آن حضرت، شرافت نیست بلکه پایداری بر آن اعتقاد و رفتار بر اساس آموزههای دینی و سنت پیامبر(ص) از جمله شروط عدالت است. در زندگی اصحاب پیامبر(ص) مواردی بر خلاف دستورها و سنت پیامبر(ص) اسلام مشاهده میشود؛ از جمله:
- بدعتگذاری پس از رسول خدا(ص)[۱۵]؛
- ارتداد گروهی از صحابه پس از پیامبر(ص)[۱۶]؛
- دوری ایشان از حوض[۱۷]؛
- ورودشان به جهنم[۱۸]؛
- نفرین رسول خدا(ص) به آنان[۱۹].
- اما امروز به شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت رسول خدا(ص) تهمت مخالفت با صحابه رسول خدا(ص) زده میشود؛ در حالی که آنها پیرو بزرگترین، داناترین و فاضلترین صحابه رسول خدا(ص)؛ یعنی صدیق اکبر، فاروق اعظم، یعسوب الدین و جانشین راستین پیامبر(ص)، علی بن ابی طالب(ع)[۲۰] هستند و علمای شیعه درباره صحابه شایسته، کتابها و رسالهها نگاشته، بنا به شیوه قرآن و سنت پیامبر(ص)، عقیده خود را گفتهاند، و گوشههای مبهم و تاریک را در رفتار گروهی از صحابه آشکار، و با استناد به منابع کهن، اهداف آنها را از رفتارهایشان بیان کردهاند.[۲۱]
پیشینه نگارش کتاب درباره صحابه در میان اهل سنت
- مامقانی مینویسد: گفته شده، اولین نویسنده کتاب درباره صحابه، علی بن مدینی با عنوان "معرفة ما نزل فی الصحابه" است. همچنین محمد بن عمر واقدی نویسنده کتابهای "المغازی" و "فتوح الشام" و معاصر خلافت مأمون، مفصلترین گزارش را درباره زندگی صحابه نوشت که هم درباره زندگی رسول خدا و هم درباره اصحاب است. پس از او محمد بن سعد کاتب واقدی کتاب "الطبقات الکبری"، بلاذری کتاب "انساب الاشراف"، ابن عبدالبر کتاب "الاستیعاب" و ابن حجر عسقلانی کتاب "الاصابه فی معرفة الصحابه" را نوشتهاند[۲۲].
- بنا به مبنای در پیش گفته شده، پرداختن به این موضوع در میان اهل سنت با توجه به نگرش ایشان درباره صحابه است.[۲۳]
اهمیت بررسی زندگی صحابه از دیدگاه شیعه
- شیعیان به نص در امامت و جانشینی پیامبر(ص) معتقد بوده و با ادله محکم برگرفته از قرآن و سنت پیامبر(ص) بر این دیدگاه اسلامی تأکید کردهاند و از کسانی که دین را از پیامبر(ص) فرا گرفته، به آیندگان انتقال دادهاند و نیز در نگهداری دین جان فشانیها نموده، مشکلات جان فرسا را تحمل کردهاند، غفلت نورزیده و پیوسته یاد ایشان را زنده نگهداشته و از تلاشهای ایشان ستایش کرده و میکنند. آنها برای پیراستن سیمای اصحاب راستین از گرد و غبار مخالفت با دستورات الهی میکوشند و به همین جهت، برخی از افراد پیرامون پیامبر(ص) را که به دنبال اغراض خود بودند، تأیید نمیکنند و از رفتار ایشان در زمان پیامبر و پس از درگذشت او انتقاد کرده، به پیروی از قرآن، این گروه منافق را سرزنش میکنند؛ زیرا خداوند متعال، سکوت در برابر تلاشهای انحرافی ایشان را نمیپسندد، و به نقل متقی هندی[۲۴] بهترین امت و مصداق آیه ﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ﴾[۲۵] زمانی محقق میشود که همانند صحابه راستین مانند علی بن ابی طالب(ع)، عمار، مقداد، سلمان فارسی، بلال و... احکام حق تعالی را پاس داشته، در ترویج آن بکوشند.[۲۶]
پیشینه نگارش کتاب درباره صحابه در میان شیعیان
- شیعه نوشتههای مفصلی در شرح حال صحابه ننوشته است چرا که آن را ضروری نمیدانست؛ زیرا با توجه به مبانی قرآن و سنت رسول خدا(ص) استمرار دین بر عهده امام علی(ع) است که پیامبر(ص) تعیین کرده و اصحاب نیز همانند دیگران در سایه پیروی از ولایت و امامت، دارای ارج خواهند بود؛ از این رو توجه فراوان به ایشان در مقابل قرآن و پیامبر(ص) و جانشین پیامبر(ص)، غیر ضروری است ولی مخالفین تشیع با اتهامهای ناروا این شیوه معقول و استوار شیعه را به عنوان ابزاری برای تهمت زدن به شیعه قرار میدهند و با تحریف واقعیت، به شیعه تهمت مخالفت و دشمنی با صحابه را میزنند. عالمان آگاه شیعه برای روشن کردن افکار و برای بزرگداشت صحابه بزرگوار، کتابهایی را نوشتهاند؛ مرحوم سید علی خان مدنی شیرازی "الدرجات الرفیعه" را نوشت تا هم پایبندی بسیاری از صحابه به دین و امامت و هم حوادث صدر اسلام را یادآوری کند، و با همین شیوه، پاسخ بسیاری از شبهات را داده باشد. سپس مرحوم محدث قمی "تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب" را نوشت و مرحوم عالمی دامغانی نیز کتاب "پیغمبر و یاران" را نوشت.[۲۷]
فهرستی از صحابه پیامبر خاتم
- شماری از اصحاب رسول الله(ص) به ترتیب الفبا:
- ام سلمه همسر رسول خدا
- ابراهیم فرزند رسول اکرم
- ابن اممکتوم
- ابوالعاص بن الربیع
- ابوامامه باهلی
- ابوایوب انصاری
- ابوبصیر عتبه بن اسید
- ابوبکره بن نفیع بن حارث
- ابوجندل بن سهیل
- ابودجانه انصاری
- ابودرداء
- ابوذر غفاری
- ابورافع آزادکرده پیامبر
- ابوسعید خدری
- ابوسفیان بن حارث
- ابوطالب بن عبدالمطلب
- ابوطلحه انصاری
- ابوقتاده انصاری
- ابوقیس صیفی
- ابولبابه
- ابومحجن
- ابومسلم خولانی
- ابوموسی اشعری
- ابوهریره دوسی
- ابوهیثم بن تیهان
- اُبَیِ بنُ کَعْب
- احنف بن قیس
- ارقم بن ابی الارقم
- اسامه بن زید
- اسعد بن زراره
- اسماء بنت عُمیس
- اسماء دختر نعمان بن ابیالجون
- اشعث بن قیس کِندی
- اصحم نجاشی
- اُصیَد بن سلمه
- اعشی مازنی
- اقرع بن حابس
- اکثم بن جون
- اکثم بن صیفی
- ام سلمه همسر رسول خدا
- اُم عُماره
- ام مَعبد خُزاعیه
- امایمن
- امحبیبه دختر ابوسفیان
- اَمَد بن اَبد
- امرؤالقیس
- امسنان اسلمیه
- امشُریک
- امکلثوم دختر امام علی بن ابیطالب
- امورقه
- امهانی دختر ابوطالب
- امیه بن ابیالصلت
- اُمیه دختر قیس
- انس بن ابی مرثد
- اَنس بن حارث
- انس بن مالک
- انس بن نضر بن ضمضم
- اوس بن صامت انصاری
- أَوس بن قیظی
- اویس قرنی
- آبان بن سعید بن العاص
- باذان
- باقوم رومی
- بُجیر بن زهیر
- بُدَیل بن وَرقاء
- براء بن عازب
- براء بن مالک
- براء بن معرور
- بُریده بن الحُصیب
- بُسر بن أرطاه
- بشر بن حارث
- بشر بن معاویه
- بشیر بن معبد
- بکر بن شَداخ
- بلال مؤذن پیامبر
- بهلول بن ذویب
- تماضر شاعر
- تمیم بن اوس
- تمیم بن جراشه
- ثابت بن دحداح
- ثابت بن قیس بن شماس
- ثعلبه بن حاطب
- ثعلبه بن عبدالرحمان
- ثُمامه بن اُثال حنفی
- ثوبان مولی آزاده کرده رسول الله
- جابر بن عبدالله انصاری
- جارود بن المعلی
- جاریه بن قدامه
- جُعده بن هُبیره
- جعفر طیار
- جُلاس بن سُوَید
- جناده بن ابیامیه
- جندب بن عبدالله
- جندب بن کعب
- جویریه
- جُهیم بن صلت
- حارث بن صِمه
- حارث بن کَلده
- حارثه بن سراقه
- حارثه بن نعمان
- حاطب بن ابی بلتعه
- حُباب بن مُنذر
- حَجاج بن عُلاط
- حجر بن عدی
- حُذَیفه بن الیمان
- حسان بن ثابت
- حفصه دختر عمر
- حکم بن ابیالعاص
- حَکَم بن عمرو غِفاری
- حُکیم بن جَبَله
- حکیم بن حزام
- حمزه بن عبدالمطلب
- حنظله بن ابیعامر
- حَولاء عطاره
- حلیمه سعدیه
- خالد بن سعید
- خالد بن ولید
- خباب بن اَرت
- خُبَیب بن عَدی
- خدیجه بنت خویلد
- خریم بن اوس
- خزاعی بن عبدنهم
- خُزَیمه بن ثابت ذوالشهادتین
- خَوات بن جُبَیر
- دِحیه بن خلیفه کلبی
- ### 313###
- رافع بن عُمیره
- ربیع بن زیاد حارثی
- رفاعه بن عبدالمنذر
- رقیه دختر رسول خدا
- امکلثوم دختر رسول خدا
- ریحانه بنت زید
- زاهِر بن حرام
- زُبیر بن عَوام بن خُوَیلِد
- زُهَیر بن صُرَد سعدی
- زیاد بن سُمیه
- زید بن ارقم
- زید بن ثابت
- زید بن حارثه
- زید بن خالد الجُهنی
- زید بن سعنه
- زید بن صوحان
- زید بن عمرو بن نُفَیل
- زینب بنت جحش
- زینب بنت خزیمه
- سُراقَهُ بنُ مالک
- سعد الاسود
- سعد بن ابی وقاص
- سعد بن خیثمه
- سعد بن ربیع
- سعد بن عُباده بن دُلیم
- سعد بن معاذ
- سعید بن زید
- سعید بن عامر بن حُذیم
- سفینه مولی رسول الله
- سلمان فارسی
- سلیمان بن صرد خزاعی
- سمره بن جندب فزاری
- سواد بن قارب دوسی
- سوده بنت زمعه
- سهل بن حُنیف أوسی
- سهل بن سعد ساعدی
- سُهَیل بن عمرو
- شریح قاضی
- شیبه بن عثمان
- صخر بن حرب بنامیه
- صَرمه بن ابیانس
- صعصعه بن صوحان العبدی
- صَعصَعه بن ناجیه
- صفیه دختر حُیی بن اخطب
- صفیه دختر عبدالمطلب
- صهیب بن سنان
- ضَحاک بن سُفیان
- ضَماد بن ثَعلَبَه
- طُفَیل بن عَمرو دَوسی
- طلحه بن عُبیدالله تیمی
- طلیب بن عمیر
- عاتکه دختر عبدالمطلب
- عاصم بن ثابت
- عامر بن اکوع
- عامر بن فهیره
- عامر بن واثله
- عایشه
- عَباد بن بشر بن وقش
- عباس بن عبدالمطلب
- عبدالله بن ابیامیه
- عبدالله بن ارقم
- عبدالله بن اُنیس جُهَنی انصاری
- عبدالله بن جَحش
- عبدالله بن جعفر بن ابیطالب
- عبدالله بن حَنظَله
- عبدالله خُزاعی
- عبدالله ذوالبجادین
- قَتاده بن نعمان
- قُثَم بن عباس
- قدامه بن مظعون
- قَرَظه بن کعب
- قیس بن سعد بن عباده
- قیس بن عاصم منقری
- کعب بن زهیر
- کعب بن سور ازادی
- کعب بن عُجره
- کعب بن عمرو
- کعب بن مالک
- کلثوم بن هِدم
- لبابه الکبری امالفضل
- لبید بن ربیعه
- ماعز بن مالک اسلمی
- مالک بن عَوف نَصری
- مالک بن قیس
- مالک بن نویره
- محمد بن ابی حذیفه
- محمد بن مسلمه
- محمدبن ابیبکر
- مخنف بن سلیم الازدی الغامدی
- مِدعَم
- مرثد بن ابیمرثد
- مروان بن حَکَم
- مِسوَر بن مَخرمَه
- مُصعب بن عُمیر
- معاذ بن جبل
- مُعاذ بن عَفراء
- معاویه بن ابیسفیان اموی
- معاویه بن معاویه المزنی
- مغیره بن شعبه
- مقداد بن اسود
- مُنذر بن عمرو بن خُنَیس
- میمونه همسر رسول خدا
- نابغه جعدی
- نعمان بن بشیر
- نُعمان بن عَجلان
- نعمان بن مالک
- نُعمان بن مُقرِن
- نُعیم بن مسعود
- نوفل بن حارث
- وائل بن حِجر
- وائله بن اسقع
- وحشی بن حرب
- ورقه بن نوفل
- ولید بن عقبه
- هاشم بن عتبه
- هند بن ابی هاله
- هند همسر ابوسفیان
- یسار حبشی
- یَعلی بن اُمیه التمیمی
عدالت صحابه
سنت صحابه
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۳۱.
- ↑ در اینباره ر. ک: «نظریة عدالة الصحابه»، احمد حسین یعقوب، «معالم المدرستین»، ج ۱ ص ۸۷، «الصحابة فی القرآن و السنّة و التاریخ» مرکز الرساله
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶۱.
- ↑ «گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.
- ↑ «و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش -که با وی گفت و گو میکرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم» سوره کهف، آیه ۳۴.
- ↑ «آیا نیندیشیدهاند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیمدهندهای آشکار نیست» سوره اعراف، آیه ۱۸۴.
- ↑ دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵-۱۶.
- ↑ «اگر شرک بورزی بیگمان کردارت از میان خواهد رفت و بیشک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
- ↑ «و اگر شرک ورزیده بودند آنچه میکردند تباه میشد» سوره انعام، آیه ۸۸.
- ↑ صحیح بخاری، کتاب فتن.
- ↑ شرح المقاصد، ص۴۶.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۲۵-۱۲۶.
- ↑ سنن دارمی، ج۱، ص۱۱۶؛ مصنف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۳۱۳ و ج۱۱، ص۱۳ - ۱۱۰؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۱۸۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۱، ص۶۶۶؛ الفائق، زمخشری، ج۴، ص۱۱۴.
- ↑ صحیح بخاری، بخاری، ج۶، ص۱۴۶.
- ↑ صحیح بخاری، بخاری، کتاب التفسیر، باب کنت علیهم شهیدا، ج۵، ص۲۴۰ و باب تفسیر سورة الأنبیاء، باب کما به أنا اول خلق، ج۷، ص۱۲۸ و ۲۰۸، ح۶۵۷۶ و کتاب رقاق، باب فی الحوض.
- ↑ صحیح بخاری، بخاری، ج۴، ص۱۴۲ و ۶۶۴، ح۳۴۴۷، کتاب بدء الخلق و کتاب الفتن، باب ما جاء فی قول الله تعالی "واتقوا فتنة" و کتاب تفسیر، باب تفسیر الانبیاء.
- ↑ صحیح مسلم، مسلم، ج۱، ص۱۵۰، کتاب الطهاره، باب استحباب اطالة العزة و التعجیل فی الوضوء، ح۳۹ و کتاب الفضائل، باب ۹، باب اثبات حوض النبی(ص).
- ↑ صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.
- ↑ صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.
- ↑ دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۶-۱۱۷.
- ↑ مقباس الهدایه، ج۳، ص۲۹۷؛ و نیز ر.ک: دانشنامه تشیع، ج۱۰، ص۲۷۵، واژه صحابه.
- ↑ دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۷-۱۱۸.
- ↑ کنز العمال، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۸.
- ↑ دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۹.