حدیث کساء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[حدیث]] مفصل کساء، [[متواتر]] نیست، اما [[حدیث]] مختصر کساء، [[متواتر]] است<ref>ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۷.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۷- ۶۸.</ref>. | [[حدیث]] مفصل کساء، [[متواتر]] نیست، اما [[حدیث]] مختصر کساء، [[متواتر]] است<ref>ناصر مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۱۶۷.</ref><ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۶۷- ۶۸.</ref>. | ||
==اعتبار سنجی [[حدیث کساء]] == | |||
== مقدمه== | |||
[[حقانیت]] و [[جایگاه اهل بیت]]{{عم}} در [[آیات قرآن]] و بسیاری از [[روایات]] تأکید شده است. یکی از آن موارد [[حدیث شریف کساء]] است که بیانگر [[عظمت]] [[پنج تن آل عبا]] و سبب یا [[شأن نزول آیه]] [[تطهیر]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> است؛ آیهای که به [[اعتقاد شیعه]] و برخی از [[اهل سنت]]، در وصف [[اهل بیت]]{{عم}} و مهمترین دلیل [[اثبات عصمت]] آنهاست. | |||
گونههای مختلف حدیث کساء در مهمترین [[منابع روایی شیعه]] و اهل سنت با طرق متفاوت وجود دارد. یکی از [[راویان]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]] است که آن را از حضرت [[فاطمه]]{{س}} نقل کرده است. محتوای سرشار از [[معارف]] حدیث کساء باعث شده این [[حدیث]] در قرون اخیر، بیشتر مورد اهتمام [[اندیشمندان]] قرار گرفته و آثار متعددی درباره آن در قالب کتاب، مقاله، پایاننامه و... پدید آید و [[شیعیان]] با برگزاری مجالس [[قرائت]]حدیث کساء، به [[پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] آن حضرت [[تقرب]] جویند. از آنجا که شبهاتی درباره [[اعتبار حدیث]] مذکور به [[روایت]] [[حضرت زهرا]]{{س}} مطرح شده است، نوشتار پیش رو تلاش دارد [[وثاقت سندی]] و صدوری حدیث کساء را بررسد.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
== واژهشناسی== | |||
در ابتدا بایسته است معنای واژه «[[کساء]]» و اصطلاح «حدیث کساء» تبیین گردد. | |||
===کساء=== | |||
کساء واژه ای [[عربی]] و مشتق از ریشه «ک س و» {{عربی|الكِسوَةُ و الكُسوَةُ}}<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۳۹۱؛ ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج۲، ص۸۵۷.</ref> و به معنای [[لباس]]<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ج۱، ص۷۱۱.</ref> و [[پوشیدن]] و پوشاندن لباس است<ref>ر.ک: مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۶۲.</ref>. | |||
از این ریشه، پنج واژه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: {{متن قرآن|كِسْوَتُهُنَّ}}<ref>{{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...}} «و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref>، {{متن قرآن|نَكْسُوهَا}}<ref>{{متن قرآن|...وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}} «... و (این) برای آن (است) که تو را نشانهای برای مردم کنیم- و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا میچینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن میپوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>، {{متن قرآن|اكْسُوهُمْ}}<ref>{{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}} «و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|كِسْوَتُهُمْ}}<ref>{{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ...}} «خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند اما از سوگندهایی که آگاهانه خوردهاید باز میپرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود میدهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده.».. سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|فَكَسَوْنَا}}<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}} «سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپارهای و گوشتپاره را استخوانهایی آفریدیم پس از آن بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>. | |||
از دیدگاه [[مفسران]]، این واژگان نیز در همان معنای لغوی یعنی [[لباس]] و پوشاندن لباس استفاده شده است<ref>ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۸۷؛ طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۱؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۲، ص۳۲۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۰۰؛ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۴۰؛ ج۴، ص۱۷۲؛ فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۷، ص۷۵.</ref>. | |||
در [[ادعیه]] نیز همان معنای لغوی مراد است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ}}<ref>کفعمی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۱۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۹۵، ص۱۲۰.</ref>. {{متن حدیث|فَرِّجْ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ وَ اكْسُ الْعَارِينَ}}<ref>نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۵، ص۶۰.</ref>. | |||
اما در [[روایات]] مشهور به [[حدیث کساء]]، این واژه معنایی فراتر از [[پوشش]] دارد و دارای کاربردهای متفاوتی است، از جمله زیرانداز<ref>ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴۴، ص۱۱۹.</ref>، روانداز<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>، عباء<ref>شیبانی، محمد بن حسن، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ج۴، ص۲۲۲.</ref> و لباسی که روی لباسهای دیگر قرار میگیرد<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref>. بیشتر [[راویان]] این [[حدیث شریف]]، از آن به عنوان [[کساء]] یاد نمودهاند. نوع کساء نیز فدکی<ref>کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۳.</ref>، [[خیبری]]<ref>کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۲.</ref>، [[یمانی]]<ref>بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم، مستدرک حضرت زهرا{{س}} تا امام جواد{{ع}}، ج۱۱، ص۹۳۳.</ref> و جنس آن پشم یا موی سیاه<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۹.</ref> و... ذکر شده که بیانگر دقت راویان و اهمیت این [[حدیث]] و تکرار حدیث به مناسبتهای متفاوت است.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
=== حدیث کساء=== | |||
مراد از حدیث کساء، ماجرای بر سر کشاندن و پوشاندن کساء توسط [[پیامبر]] بر خویشتن و [[حسنین]] و [[علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه زهرا]]{{عم}} و سخنانی است که حضرت در قالب [[دعا]] در این هنگام بیان فرمودند و مصادیق [[خمسه طیبه]] را تعیین کردند. به دلیل کاربست واژه [[کساء]]، این [[روایت]] که گونههای متعدد و نقل مختلفی دارد، به [[حدیث کساء]] معروف است. زنده نگاه داشتن اصطلاح «[[اصحاب کساء]]»، «[[آل عبا]]» و... در [[سیره معصومان]]{{عم}} مشهود است و منابع متعدد [[تاریخی]] و [[روایی]] از اهتمام فراوان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}}<ref>هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۴۶.</ref> به [[حفظ]] و تبیین آن حکایت دارد. از این رو حدیث کساء به طرق مختلفی در بیشتر [[منابع اهل سنت]] وجود دارد<ref>ر.ک: حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ص۱۸ - ۱۴۱ (برخی اسانید)؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۶ – ۲۰۰؛ زمخشری، محمود، الکشاف، ج۱، ص۳۶۹؛ فخرالدین رازی، ابو عبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۸، ص۲۴۷؛ هیثمی، ابن حجر، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۶۷ - ۱۶۸؛ ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴۴، ص۱۱۸ – ۱۱۹؛ ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، ج۵، ص۱۹۲، ۴۷۹ و ۵۱۲؛ نسائی، احمد بن علی، السنن الکبری، ج۵، ص۱۱۳؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۰۳ - ۲۰۷؛ ج۱۴، ص۱۳۸ - ۱۴۴؛ ابن اثیر، أسد الغابة، ج۳، ص۶۰۷ و....</ref>. و همچنین این [[حدیث]] در منابع [[شیعی]] با طرق گوناگون آمده است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۳؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۲ - ۳۴۰؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۷۲؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۵۶۱؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۷۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۶۸، ۵۵۹ و ۵۶۵؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۱۴۸؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب إمام الابرار، ص۳۲ - ۴۶؛ ابن طاووس، سعد السعود للنفوس منضود، ص۱۰۶ و ۲۰۴؛ همو، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۱۲۳ – ۱۲۹؛ حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۲۹.</ref>. | |||
به اختصار آماری از [[احادیث]] [[کساء]] در مهمترین [[کتب حدیثی]] [[فریقین]] بر مبنای محورهای ذیل ارائه میشود<ref>استخراج روایات از نرمافزارهای جامع الاحادیث، کتابخانه احادیث فریقین و مکتبة اهل البیت{{عم}} صورت گرفته است؛ برای جستوجو نیز از واژگانی چون «تطهیراً»، «کساء» و واژگان مترادف «کساء» مانند «عباء»، «مرط»، «خمیصة» و... استفاده شده است.</ref>: | |||
دسته اول، احادیثی که در آنها از [[آیه تطهیر]] یا واژگان [[آیه]] برای معرفی [[اهل بیت]]{{عم}} [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} استفاده شده است. این [[روایات]]، بیشتر در [[ادعیه]] وجود دارد<ref>در برخی کتب، استفاده از یک یا چند واژه از آیه تطهیر یا مضامین آن مانند طهارة، مطهرین و... در وصف اهل بیت{{عم}} جزئی از این آمار قرار گرفته است (نک: موحد ابطحی اصفهانی، علی، آیة التطهیر فی احادیث الفریقین، ج۱) اما در این پژوهش فقط روایاتی مدنظر هستند که واژگان آیه تطهیر در آنها به کار رفته باشد.</ref>. احادیثی که بدون اشاره به کساء، فقط به تبیین مصادیق و [[نزول]] آیه تطهیر اشاره دارند، در دسته دوم قرار دارد. دسته سوم مشتمل بر احادیثی است که [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}}، اهل بیت{{عم}} خویش را ذیل کساء قرار میدهند و برایشان [[دعا]] میفرمایند، ولی در این احادیث از آیه تطهیر و نزول آن سخنی به میان نیامده است. دسته چهارم شامل احادیثی است که هم به آیه تطهیر اشاره نموده و هم گزارش میکند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به وسیله کساء اهل بیت خویش را جدا و برای ایشان دعا فرموده است. دستۀ پنجم به روایاتی اشاره دارد که در [[روز]] [[مباهله]]، [[حضرت رسول]]{{صل}} به وسیله کساء اهل بیت خویش را معرفی نموده و در دسته آخر روایاتی آمده که پس از نزول آیه تطهیر، [[پیامبر]]{{صل}} اهل بیت خویش را اوقات [[نماز]] صدا زده و آیه تطهیر را پشت در [[خانه]] ایشان قرائت میفرمودند. با توجه به این مدل دستهبندی، تمام روایاتِ مرتبط با [[آیه تطهیر]] و [[کساء]]، [[احادیث]] منسوب به «کساء» و به عبارت دیگر قرائتی از مضمون «[[حدیث کساء]]» خواهند بود<ref>شایان ذکر است که احادیث شبیه هم که دارای طرق و راویان مختلف است، در شمارش حساب نشده است، همچنین چینش بر اساس قرن و در دو دسته شیعه و اهل سنت بیان شده است. جدول و دستهبندی روایات را میتوان بر اساس راویان نیز تنظیم نمود؛ برای نمونه کتاب الموسوعة الامامة فی نصوص اهل السنة (مرعشی نجفی، شهاب الدین، الموسوعة الامامة فی نصوص أهل السنة، ص۱۷۲ – ۱۷۴). با توجه به نام راویان اهل سنت احادیث کساء را آورده است.</ref>. | |||
{| class="wikitable" | |||
|- | |||
! نام کتاب !! آیه تطهیر برای معرفی اهل بیت !! تعیین مصادیق آیه تطهیر !! تعیین واقعه کساء بدون ذکر آیه تطهیر !! حدیث کساء(هم آیه تطهیر و هم واقعه کساء) !! روایت مباهله و کساء !! روایات پس از واقعه کساء ونزول آیه تطهیر | |||
|-| کتاب سلیم || ۱ || ۱ || - || ۳ || - || - | |||
|- | |||
| تفسیر قمی || ۱ || ۱ || - || ۱ || - || ۱ || | |||
|- | |||
| تفسیر فرات کوفی || - || ۴ || ۱ || ۶ || ۱ || ۳ || | |||
|- | |||
| تفسیر العیاشی || - || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| المسترشد فی... || ۲ || ۱ || ۱ || - || -||- | |||
|- | |||
| کافی || - || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| الامامة والتبصرة.. || - || ۱ || - || - || - || - | |||
|- | |||
| فضائل امیرالمؤمنین{{ع}} || ۱ || ۳ || ۱ || ۱ || - || ۲ || | |||
|- | |||
| کفایة الاثر || - || ۲ || - || - || - || - | |||
|- | |||
| تحف العقول || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الغیبة || - || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| دعائم الاسلام || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| کامل الزیارات || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| من لا یحضره... || ۴ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الامالی (صدوق) || ۶ || ۱ || - || - || - || - | |||
|- | |||
| خصال || - || ۱ || - || ۲ || - || - | |||
|- | |||
| عیون أخبار الرضا{{ع}} || ۱ || - || - || - || ۱ || - | |||
|- | |||
| کمال الدین و تمام النعمة || - || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| معانی الاخبار || ۱ || - || - || ۳ || - || - | |||
|- | |||
| علل الشرائع || - || ۲ || - ||23|| - || - | |||
|- | |||
| مناجات الهیات حضرت امیر{{ع}} || - || ۳ || ۲ || - || -||۲ || | |||
|- | |||
| الاختصاص || ۱ || - || - || - || ۱ || - | |||
|- | |||
| المزار (مفید) || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الارشاد || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الامالی (مفید) || ۱ || - || - || - || - || ۱ || | |||
|- | |||
| کنز الفوائد || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| تهذیب الاحکام || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| مصباح المتهجد || 13 || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الامالی (طوسی) || ۷ || ۴ || - || - || - || ۲ || | |||
|- | |||
| شواهد التنزیل || ۵ || ۳۲ || 33|| - || - ||27|| | |||
|- | |||
| روضة الواعظین || ۱ || ۱ || - || - || - || - | |||
|- | |||
| اعلام الوری || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| مکارم الاخلاق || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| بشارة المصطفی || ۴ || - || - || - || -|| ۱ || | |||
|- | |||
| الخرائج و الحرائج || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| الاحتجاج || ۴ || - || -|| ۱ || ۱ || - | |||
|- | |||
| الفضائل || ۱ || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| عمدة عیون || ۳ || - || ۴ || 10 || - || ۲ || | |||
|- | |||
| مجموعه ورام || ۱ || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| المزار الکبیر || ۸ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| اقبال الاعمال || ۱ || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| جمال الأسبوع || ۵ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| سعد السعود || - || - || ۱ || ۲ || ۱ || ||- | |||
|- | |||
| الطرائف || ۳ || ۱ || ۴ || ۵ || - || ۲ || | |||
|- | |||
| کشف الغمة || ۷ || - || ۳ || ۴ || - || ۲ || | |||
|- | |||
| کشف الیقین || ۲ || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| نهج الحق و کشف الصدق || ۱ || - || - || ۲ || - || ۲ || | |||
|- | |||
| المزار شهید الأول || ۵ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| ارشاد القلوب || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| غرر الاخبار || ۱ || - || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| اعلام الدین || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| البلد الامین || ۱ || ۳ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| المصباح الکفعمی || ۷ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| تأویل الآیات || ۴ || ۲ || - || ۳ || - || - | |||
|- | |||
| وسائل الشیعه || ۲ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| اثبات الهداة ||16 ||17 || ۴ ||24 || - || ۳ || | |||
|- | |||
| هدایة الامة || ۱ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| البرهان ||19||10|| ۵ ||20|| ۳ || ۸ || | |||
|- | |||
| الانصاف فی النص... || - || ۲ || - || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| مدینة معاجز || ۳ || - || - || - || -||- | |||
|- | |||
| بحار الانوار ||77||25||13||30|| ۳ ||13|| | |||
|- | |||
| تفسیر نور الثقلین || ۴ || ۷ || ۳ || ۷ || ۱ || ۳ || | |||
|- | |||
| مسند الامام احمد بن حنبل || - || - || ۵ || ۳ || - || ۲ || | |||
|- | |||
| صحیح مسلم || - || - || - || - || - || - | |||
|- | |||
| سنن ترمذی || - || - || ۱ || ۲ || - || ۱ || | |||
|- | |||
| مستدرک || ۱ || ۲ || ۱ || ۲ || - || ۱ || | |||
|- | |||
| مجمع الزوائد || - || ۳ || ۶ || ۱ || - || ۳ || | |||
|- | |||
| المعجم الأوسط || ۲ || ۱ || ۲ || ۱ || - || - | |||
|- | |||
| المعجم الکبیر || ۱ || ۶ ||16|| ۴ || - || ۴ || | |||
|- | |||
| تاریخ مدینة دمشق || ۵ ||12||17||10|| - || ۳ || | |||
|- | |||
| أسد الغابه || - || ۱ || ۱ || ۲ || - || ۳ || | |||
|} | |||
چنانکه در جدول بالا نیز ذکر شده، علاوه بر روایات [[شأن نزول آیه]] [[تطهیر]]، [[حضرت رسول]]{{صل}} هنگام [[واقعه مباهله]] نیز قبل از مباهله نمودن [[نجرانیان]]، به وسیله کساء، [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، [[حضرت علی]]{{ع}}، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را میپوشانند <ref>کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۸۷؛ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص۱۱۵.</ref> و اصطلاح حدیث کساء به این واقعه نیز نسبت داده میشود؛ چراکه حضرت با این [[رفتار]] در حال معرفی مصادیق [[اصحاب کساء]] بودند. | |||
به علت وجود [[راویان]] متفاوت، توصیفهای متفاوت از نوع کساء<ref>{{متن حدیث|مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْرٍ أَسْوَدَ}} (حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵۶)؛ {{متن حدیث|كِسَاءٌ خَيْبَرِيٌّ}}. (حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۲۹)</ref>، نحوه [[اجتماع]] [[اصحاب]] ذیل [[کساء]]<ref>{{متن حدیث|... حَتَّى دَخَلُوا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فَأَقْعَدَهُمَا [وَ أقعدهما] فِي حَجْرِهِ وَ [جَلَسَ] عَلِيٌّ عَنْ يَمِينِهِ وَ جَلَسَتْ فَاطِمَةُ عَنْ يَسَارِهِ...}} (کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۵)؛ {{متن حدیث|... فَجَلَسَ عَلِيٌّ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ جَلَسَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ وَ أَجْلَسَ فَاطِمَةَ خَلْفَهُ...}} (کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۴)؛ {{متن حدیث|عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً، وَ حُسَيْناً، فَجَعَلَ حَسَناً عَنْ يَمِينِهِ وَ حُسَيْناً عَنْ يَسَارِهِ وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ تُجَاهَهُمْ ثُمَّ غَشَّاهُمْ بِكِسَاءٍ خَيْبَرِيٍّ}}. (حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵۳)</ref> و مکانهای مختلفی که ذکر شده<ref>مکانهایی مانند خانه ام سلمه (نک: مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۲۸)؛ خانه حضرت زهرا{{س}} (نک: ابن أبیشیبه، مصنف فی الاحادیث و الآثار ابن أبیشیبه، ج۶، ص۳۷۰) و «روایت جابر بن عبدالله انصاری» (بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، مدینة معاجز الائمة الاثنیعشر{{عم}}، ج۱۱، ص۹۳۳)؛ خانه صفیه (نک: نیشابوری، الحاکم، المستدرک، ج۳، ص۱۴۸)؛ خانه زینب (نک: حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۵۳).</ref> میتوان گفت این [[حدیث شریف]] در زمانهای متفاوتی تکرار شده است. همچنان که [[طبری]] [[معتقد]] است وجود [[اختلاف]] در کیفیت گرد آمدن ایشان، وصفهای گوناگون از کساء، کیفیت دعای آن حضرت و پاسخ ایشان به [[ام سلمه]]... همگی دلیل بر تکرار این عمل در [[خانه]] ام سلمه است<ref>طبری، محب الدین، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی، ص۲۲.</ref>. [[ابن حجر]] نیز طبری را [[تأیید]] میکند و میافزاید که گفتار طبری مؤید آن است که آنچه [[روایت]] شده آن حضرت نیز در [[خانه فاطمه]] در [[حق]] آنان بیان نموده<ref>هیثمی، ابن حجر، مجمع الزوائد، ج۲، ص۴۲۴.</ref> که بر اساس روایت نقل شده از جابر، این جریان در [[خانه حضرت فاطمه]]{{س}} هم رخ داده و [[روایات]] [[واثلة بن اسقع]]<ref>«آنچه باعث شد واثله سعادت حضور در خانه حضرت فاطمه{{س}} و در جمع اصحاب کساء را پیدا کند این بود که وی مدت سه سال افتخار خدمتگزاری خاندان رسالت را داشت» (مهدیپور، علیاکبر، حدیث ثقلین با دو قرائت، ص۸۶).</ref>، تنها کسی که در [[روایات اهل سنت]] غیر از [[همسران پیامبر]] هنگام صدور [[حدیث کساء]] در [[خانه حضرت زهرا]]{{س}} حضور داشته است، نیز آن را تثبیت و [[تأیید]] میکند<ref>ر.ک: نیشابوری، الحاکم، المستدرک، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. البته از منظر صاحب [[الکلمة الغراء فی تفضیل الزهرا]]{{س}}، تکرار حدیث کساء [[قطعی]] است تا جایی که [[علما]] از تکرار آن، تکرار [[نزول]] [[آیه تطهیر]] را احتمال دادهاند؛ ولی صحیح این است که [[آیه]] یک بار نازل شده اما حدیث کساء به علت اهمیت فوقالعاده آن همراه با آیه تکرار شده است تا با نهادینه شدن واقعه [[کساء]] [[شبهه]] کجاندیشان دفع شود<ref>نک: شرف الدین موسوی، سید عبدالحسین، الکلمة الغراء فی تفضیل الزهراء{{س}} و عقیلة الوحی، ص۳۸.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
== گونههای اعتبارسنجی [[حدیث]]== | |||
در اعتبارسنجی و پذیرش [[روایات]] دو دیدگاه وجود دارد: [[وثوق]] سندی (وثوق مخبری) و وثوق صدوری (وثوق خبری). از منظر دیدگاه اول، هیچ قرینه و نشانه ای جز [[درستی]] سند [[وثاقت]] نمیآورد و غیر از سند راهی برای سنجه اعتبار [[روایت]] وجود ندارد. بنا بر این مبنا، حتی وجود یک [[راوی]] [[ضعیف]] در سند، روایت را از درجه اعتبار ساقط میکند<ref>ر.ک: برزگر، مهدی، «ملاک پذیرش خبر و تأملی بر دیدگاه آیتالله خویی»، فصلنامه فقه، شماره ۶۸، ص۹۸؛ ربانی بیرجندی، محمدحسن، «وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها»، فصلنامه فقه، شماره ۱۹ و ۲۰، ص۱۴۸.</ref>. [[شهید ثانی]]، [[محقق اردبیلی]]، شیخ حسن عاملی، [[سید محمد عاملی]] و از معاصران [[سید ابوالقاسم خویی]] سرآمد شخصیتهای [[مکتب]] سندیاند<ref>نک: ربانی بیرجندی، محمدحسن، «وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها»، فصلنامه فقه، شماره ۱۹ و ۲۰، ص۱۴۸.</ref>. اما در دیدگاه دوم معیار و تراز عمل به حدیث، [[اطمینان]] به صدور آن از [[معصوم]] است و قوت سند یکی از راههای رسیدن به [[وثاقت]] است. بنابراین در صورت [[ضعف سند]]، به کمک قرینهها و نشانههای همراه با [[حدیث]] میتوان به وثاقت آن دست یافت<ref>نک: برزگر، مهدی، «ملاک پذیرش خبر و تأملی بر دیدگاه آیتالله خویی»، فصلنامه فقه، شماره ۶۸، ص۹۸؛ ربانی بیرجندی، محمدحسن، «وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها»، فصلنامه فقه، شماره ۱۹ و ۲۰، ص۱۴۸.</ref>. | |||
آقا [[جمال خوانساری]]، [[علامه کرکی]]، [[محمد تقی مجلسی]]، [[علامه مجلسی]]، [[شیخ بهایی]]، [[وحید بهبهانی]]، [[بحر العلوم]]، [[نراقی]]، [[میرزای قمی]]، [[شیخ انصاری]]، [[صاحب جواهر]]، [[صاحب ریاض]]، [[حاج آقا رضا همدانی]]، آقای [[بروجردی]] و [[امام خمینی]] از برجستهترین [[اندیشمندان]] [[مکتب]] [[وثاقت صدوری]] هستند<ref>ربانی بیرجندی، محمدحسن، «وثوق صدوری و وثوق سندی و دیدگاهها»، فصلنامه فقه، شماره ۱۹ و ۲۰، ص۱۴۸.</ref>. | |||
به دو دلیل دیدگاه دوم یعنی وثاقت صدوری مورد پذیرش است: | |||
#بنا بر اقوال بزرگان [[علم اصول]] همچون [[محقق حلی]] در [[مقدمة المعتبر فی شرح المختصر]]<ref>محقق حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۹.</ref>، [[محقق اصفهانی]] در [[نهایة الدرایة]]<ref>اصفهانی غروی، محمدحسین، القواعد الفقهیة والاجتهاد والتقلید، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج۲، ص۳۹۹.</ref>، [[محقق همدانی]] در [[مصباح الفقیه]]<ref>همدانی، آقا رضا بن محمد هادی، مصباح الفقیه، مقدمه، ص۳۳.</ref>، [[حسینی سیستانی]] در [[قاعدة لا ضرر ولاضرار]]<ref>حسینی سیستانی، سید علی، قاعدة لا ضرر ولا ضرار، ص۸۷.</ref>، [[وحید بهبهانی]] در [[الفوائد الحائریه]]<ref>وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ص۴۸۷.</ref> و دیگر بزرگان دریافت میشود، بیشتر اندیشمندان وثاقت صدوری را پذیرفتهاند. | |||
#[[اعتقاد]] به [[وثوق]] سندی، دارای پیامدهایی منفی از جمله اسقاط بسیاری از [[روایات شیعیان]] و [[طعن]] به [[عالمان شیعه]] و [[تضعیف]] [[مذهب تشیع]]<ref>محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۹.</ref> و اختلال در اوضاع [[فقه]] و نداشتن دلیل برای صدور [[فتوا]]<ref>بهبهانی، محمدباقر بن محمد اکمل، الاجتهاد و التقلید (الفوائد الحائریه)، ص۲۲۴.</ref> است؛ لذا مبنای [[پژوهش]] پیش رو وثاقت صدوری است.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
== [[حدیث کساء]] در سنجه اعتبار== | |||
از دو منظر میتوان [[اعتبار حدیث]] [[کساء]] را مورد سنجش قرار داد: | |||
=== [[وثاقت سندی]]=== | |||
همان طور که مطرح شد، [[حدیث کساء]] دارای نقلهای متعددی است که در منابع [[عامه]] و [[شیعیان]] وجود دارد. در [[منابع روایی]] و [[تفسیری]] و [[تاریخی]] [[اهل سنت]]، نقلهای زیادی حتی فراتر از [[روایات]] موجود در میان شیعیان از طرق مختلفی بیان شده که دارای اسنادی صحیح است. برای نمونه، [[ابن حنبل]] در [[مسند]] خویش از [[عطاء]] بن ابی [[رباح]] چنین [[روایت]] میکند: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَ أُمَّ سَلَمَةَ تَذْكُرُ أَنَّ النَّبِيَّ{{صل}} كَانَ فِي بَيْتِهَا فَأَتَتْهُ فَاطِمَةُ بِبُرْمَةٍ فِيهَا خَزِيرَةٌ- فَدَخَلَتْ بِهَا عَلَيْهِ فَقَالَ:لَهَا: ادْعِي زَوْجَكِ وَ ابْنَيْكِ- فَجَاءَ عَلِيٌّ وَ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَجَلَسُوا يَأْكُلُونَ مِنْ تِلْكَ الْخَزِيرَةِ وَ هُوَ عَلَى مَنَامَةٍ لَهُ عَلَى دُكَّانٍ تَحْتَهُ كِسَاءٌ خَيْبَرِيٌّ وَ أَنَا فِي الْحُجْرَةِ أُصَلِّي- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> قَالَتْ فَأَخَذَ فَضْلَ الْكِسَاءِ فَغَشَّاهُمْ بِهِ ثُمَّ أَخْرَجَ يَدَهُ فَأَلْوَى بِهَا إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ- اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ خَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً- اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ خَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً قَالَتْ فَأَدْخَلْتُ رَأْسِي الْبَيْتَ فَقُلْتُ وَ أَنَا مَعَكُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ}} از منظر ابن حنبل، روایت صحیح است، از سه طریق وارد شده و در یکی از [[اسناد]] آن، همه [[راویان]] ثقهاند<ref>ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴۴، ص۱۱۸ و ۱۱۹.</ref>. همچنین [[مفسران اهل سنت]] در کتب تفسیری خویش ذیل [[آیه تطهیر]] و [[آیه مباهله]] به حدیث کساء اشاره کردهاند؛ [[حدیثی]] که [[اهل کساء]] را فقط شامل [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}}، و حضرت [[فاطمه]]{{س}} میداند و مهمترین دلیل [[انحصار]] «[[اصحاب کساء]]» به «[[اهل بیت]]»{{عم}}، [[رفتار پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} در [[حدیث کساء]] است که حضرت با عبایی [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} و حضرت [[فاطمه]]{{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را میپوشاند و برای ایشان چنین [[دعا]] مینماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ حَامَّتِي [وَ خَاصَّتِي] فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً...}}<ref>کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۳؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۵، ص۱۹۸.</ref>. | |||
[[رفتار]] [[حضرت رسول]]{{صل}} و استفاده از واژه «[[أهل]]» در نقلهای حدیث کساء از طرق مختلف یا به همین مضمون یا به صورت نقل به معنا در مکانها و زمانهای مختلف در منابع [[فریقین]] تکرار شده است؛ مثلاً از [[عمر بن أبی سلمه]] نقل شده: {{عربی|نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى النَّبِيِّ{{صل}} {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>}}<ref>ابن اثیر، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۱، ص۴۹۰؛ ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، ج۵، ص۱۹۲ و ۴۷۹؛ حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۶۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۲۶.</ref>. حدیث کساء نزد [[شیعیان]] نیز دارای [[منزلت]] خاصی است و از طرق مختلفی نقل شده است. این [[روایات]] هم در کتب [[تفسیری]] [[روایی]] ذیل [[آیه تطهیر]]<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۳؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۲ - ۳۴۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۰؛ بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۴۶.</ref> و [[مباهله]] و هم در کتب روایی اصیل [[شیعه]]<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۷۲؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۵۶۱؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۷۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۶۸، ۵۵۹ و ۵۶۵؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۱۴۸؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب إمام الابرار، ص۳۲ - ۴۶؛ ابن طاووس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، ص۱۰۶ و ۲۰۴؛ همو، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۱۲۳ – ۱۲۹؛ حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۲۹.</ref> به طُرق متفاوت موجود است، از مهمترین نقلهای [[حدیث کساء]] [[احتجاجات]] و استشهادات [[ائمه اطهار]]{{عم}} به حدیث کساء است<ref>هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۴۶۴؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص۱۴۸.</ref>. | |||
یکی از نقلهای حدیث کساء، واقعه [[متواتر]] [[مباهله]] با [[نصارای نجران]] و توجه خاص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به حضور انحصاری [[خمسه طیبه]]{{عم}} در آن جریان [[تاریخی]] و استفاده از واژه «[[أهل]]» درباره ایشان است: {{متن حدیث|... وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> دَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً{{عم}} وَ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ}}<ref>مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱؛ بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۶۳۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۷، ص۲۶۴.</ref>. که همین حضور [[پنج تن آل عبا]]{{عم}} موجب [[مصالحه]] [[نجرانیان]] گردید<ref>نک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۸۱.</ref>. | |||
در برخی نقلهای [[واقعه مباهله]] نیز استفاده از [[عبا]] و جدا نمودن [[اهل بیت]]{{عم}} توسط [[پیامبر]]{{صل}} از بقیه ذکر شده، چنانکه آمده است: فردای روزی که [[رسول خدا]] برای مباهله به سوی نجرانیان رفتند، [[امام علی]]{{ع}} در سمت راستشان، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} در سمت چپ و [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} پشت سرشان بودند؛ و بر کتف [[رسول الله]] کسایی بود: {{متن حدیث| قَطَوَانِيٌ رَقِيقٌ خَشِنٌ لَيْسَ بِكَثِيفٍ وَ لَا لَيِّنٍ}} و قبل از شروع [[مباهله]] [[خمسه طیبه]]{{عم}} ذیل [[کساء]] قرار میگیرند<ref>مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص۱۱۵؛ نک: کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۸۷.</ref>. همچنین [[امام کاظم]]{{ع}} در یکی از [[مناظرات]] خود چنین [[احتجاج]] میفرمایند: {{متن حدیث|... وَ لَمْ يَدَّعِ أَحَدٌ أَنَّهُ أَدْخَلَ النَّبِيُّ{{صل}} تَحْتَ الْكِسَاءِ عِنْدَ الْمُبَاهَلَةِ لِلنَّصَارَى إِلَّا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَكَانَ تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} فَاطِمَةَ وَ {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ{{ع}}...}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۸۵.</ref>. | |||
منابع [[فریقین]] اعم از کتب [[تفسیری]]، [[روایی]] و [[تاریخی]]، [[واقعه مباهله]] را ذیل [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]] نقل کرده و مراد از {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}}، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و مراد از {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}}، [[فاطمه زهرا]]{{س}} و مراد از {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} را [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} دانستهاند<ref>ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۶۶۷؛ زمخشری، محمود، الکشاف، ج۳، ص۳۶۸ – ۳۶۹؛ واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول القرآن، ص۱۰۷؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۴۷؛ ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر والتنویر، ج۳، ص۱۱۴؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۳۹؛ نیشابوری، نظام الدین حسن بن محمد، غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۲، ص۱۷۸؛ ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، ج۵، ص۷۰؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۸۶؛ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۶۵.</ref>. | |||
[[زمخشری]] ذیل این [[آیه]] مینویسد: {{عربی|"و فيه دليل لا شيء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء"}}<ref>زمخشری، محمود، الکشاف، ج۳، ص۳۷۰.</ref>. بیان زمخشری مصادیق [[اصحاب کساء]] را مشخص میکند. | |||
[[حدیث کساء]] معروف در این [[زمان]] به [[روایت]] جناب [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} نیز یکی از این نقلهاست که به اختصار سند آن بررسی میشود. | |||
با بررسی دادههای روایی و منابع متعدد و فهرست نسخههای خطی قابل دسترس، دو سند برای [[حدیث کساء]] یافت شد. سند اول در کتاب [[عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال]]، [[مستدرک حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} تا [[امام جواد]]{{ع}} جلد ۱۱، ص۹۳۰ همراه با حدیث کساء، چاپ شده که محقق این کتاب، آن را از کتابخانه جامع [[تهران]] گرفته است<ref>بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم، مستدرک حضرت زهرا{{س}} تا امام جواد{{ع}}، ص۹۲۷.</ref><ref>این مطلب توسط موحد ابطحی، محقق کتاب نوشته شده است.</ref>. [[مرعشی نجفی]] در ملحقات کتاب [[احقاق الحق و ازهاق الباطل]]، سند و متن حدیث کساء را از رساله «[[بافقی یزدی قمی نجفی]]» آورده است. بافقی یزدی حدیث کساء را از جلد یازدهم عوالم العلوم از میان هفتاد جلد موجود در کتابخانه میرزا سلیمان یزد نقل کرده است اما مشخص ننموده از متن کتاب آن را نوشته یا از حاشیه کتاب، در ادامه مرعشی نجفی از صدوقی یزدی درخواست میکند این [[حدیث]] و سند آن را از کتاب عوالم العلوم در یزد ببیند، اما صدوقی این متن و سند را از حاشیه کتاب برای مرعشی میفرستد، مرعشی با بررسی درمییابد این دو نسخه از حدیث کساء کاملاً منطبق بر یکدیگر هستند. همچنین درباره سند [[حدیث شریف کساء]] مینویسد حدیث یک بار در جلد ۱۱ و یک بار هم در جلد ۶۲ نقل شده است<ref>قاضی شوشتری، نورالله مرعشی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵۵۳ – ۵۵۷.</ref> و<ref>این عبارات چکیدهای از ملحقات آیتالله مرعشی در پاورقی این کتاب است.</ref>. | |||
با بررسی انجام شده، هشت نسخه از جلد یازدهم کتاب عوالم العلوم در کتابخانههای مختلف یافت شد؛ قدیمیترین نسخه در کتابخانه [[آیت الله گلپایگانی]] [[قم]] به شماره ۸۵۷۳ - ۵۸/۲۳ است، دو نسخه به شمارههای ۱۳۲۹ط و ۳۶۲۱، در کتابخانه، موزه و مرکز [[اسناد]] [[مجلس شورای اسلامی]] تهران، یک نسخه به شماره ۲۰۳۱، در کتابخانه مرکز اسناد و مرکز دایرةالمعارف بزرگ [[اسلامی]]، یک نسخه به شماره ۴۰۰، در کتابخانه آیتالله مرعشی و یک نسخه به شماره ۴۸۹ در کتابخانه وزیری یزد<ref>این نسخه خطی، با عنوان «سرور المؤمنین» ترجمه کتاب عوالم العلوم است.</ref> و دو نسخه به شمارههای ۴۰۴۰۰، ۱۷۸۸۴ در مرکز [[اسناد]] [[آستان قدس رضوی]] نگهداری میشود. | |||
از این نسخهها فقط در حاشیه نسخه ۳۶۲۱ کتابخانه مجلس، [[حدیث کساء]] همراه با سند به طور کامل ذکر شده است. | |||
سند دوم نیز در یادداشتهای [[حسینی شیرازی]] وجود دارد که در برخی کتب ایشان چاپ شده است<ref> حسینی شیرازی، سید محمد، أجوبة المسائل العلویه، ص۷۴؛ همو، من فقه الزهراء{{س}}، ج۱، ص۵۳.</ref>. | |||
سندی که [[عبدالله بحرانی]] ذکر کرده به شرح زیر است: {{عربی|رأيت بخط الشيخ الجليل السيد هاشم، عن شيخه السيد ماجد البحراني عن الحسن بن زين الدین الشهيد الثاني، عن شيخه المقدس الاردبيلي، عن شيخه علي بن عبد العالي الكركي، عن الشيخ علي هلال الجزائري عن الشيخ أحمد بن فهد الحلي، عن الشيخ علي بن الخازن الحائري، عن الشيخ ضياء الدين علي بن الشهيد الأول، عن أبيه، عن فخر المحققين، عن شيخه العلامة الحلي، عن شيخه المحقق، عن شيخه ابن نما الحلي، عن شيخه محمد بن إدريس الحلي، عن ابن حمزة الطوسي صاحب «ثاقب المناقب» عن الشيخ الجليل محمد بن شهر آشوب، عن الطبرسي صاحب «الإحتجاج» عن شيخه الجليل الحسن بن محمد ابن الحسن الطوسي، عن أبيه شيخ الطائفة، عن شيخه المفيد، عن شيخه ابن قولويه القمي، عن شيخه الكليني، عن علي بن إبراهيم، [عن أبيه إبراهيم] بن هاشم عن أحمد بن محمد بن أبي نصر البزنطي، عن قاسم بن يحيى الجلاء الكوفي، عن أبي بصير، عن أبان بن تغلب البكري، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن جابر بن عبدالله الانصاري، عن فاطمة الزهراء{{س}} بنت [[رسول الله]]{{صل}}}}. | |||
سلسله [[راویان]] سند حدود سی نفرند که به اختصار احوال [[رجال]] آن به ترتیب بررسی میشود: | |||
#[[سید هاشم بحرانی]] فرزند [[سید سلیمان بن عبدالجواد حسینی بحرانی توبلی]]<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۳۴۱؛ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۱۹، ص۲۴۵.</ref> معروف به [[علامه بحرانی]]<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱۲، ص۴۲۴.</ref> متوفای ۱۱۰۷ق است و در [[کتب رجالی]] [[توثیق]] شده است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱۲، ص۴۲۴؛ افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، تعلیقة أمل الامل، ص۳۳۱.</ref>. | |||
#[[سید ابو علی ماجد بن هاشم بن علی بن المرتضی بن علی بن ماجد حسینی بحرانی]]، متوفای سنه ۱۰۲۸ق، [[ثقه]] وصف شده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۲۶؛ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۱۴، ص۱۵۳.</ref>. در این قسمت از سند اشکال وارد شده است که میان سید ماجد متوفای سال ۱۰۲۸ق و سید هاشم متوفای سال ۱۱۰۷ق حدود ۸۰ سال فاصله است، بنابراین سید ماجد به دلیل [[اختلاف]] طبقه نمیتواند از ایشان نقل کند <ref>بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، عوالم العلوم، مستدرک حضرت زهرا{{س}} تا امام جواد{{ع}}، ج۱۱، ص۹۳۰.</ref> و<ref>حاشیه دوم که توسط محققان مؤسسه امام مهدی{{ع}} نوشته شده است.</ref>، در حالی که با [[معمر]] دانستن ایشان اشکال پاسخ داده میشود. | |||
#[[شهید ثانی]] ([[جمال الدین ابو منصور الحسن بن الشیخ زین الدین بن علی بن الشهید الثانی عاملی جبعی]]) از شاگردان [[مقدس اردبیلی]] و متوفای سنه ۱۰۱۱ق و ثقه است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۱، ص۵۷ و ۶۳؛ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۴، ص۳۳۶.</ref>. | |||
#[[احمد بن محمد]] معروف به «[[مقدس اردبیلی]]» از منظر [[حر عاملی]] هم عصر با [[شیخ بهایی]] متوفای سنه ۹۹۳ق و توثیق شده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۳.</ref>. | |||
#[[علی بن عبد العالی العاملی الکرکی]] متوفای سال ۹۳۷ق نیز از منظر صاحب [[أمل الآمل]] فردی [[موثق]] است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۱، ص۱۲۱ – ۱۲۲.</ref>. | |||
#[[زین الدین علی بن هلال الجزائری]] [[شیخ الاسلام]] و [[فقیه]] [[اهل بیت]]{{عم}} در عصر خود بوده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۱۰.</ref>. | |||
#[[جمال الدین ابو العباس احمد بن شمس الدین محمد بن فهد الاسدی الحلی]] متوفای ۸۴۱ ق<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، تعلیقة أمل الامل، ص۹۶.</ref>، [[فاضل]]، عالم، [[ثقه]]، [[صالح]]، [[زاهد]]، [[عابد]]، [[ورع]]، [[جلیل القدر]]<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۱.</ref> و از جمله راویانی که از ایشان [[اجازه]] داشتند زین الدین [[علی بن الحسن]] بن الخازن الحائری است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۹، ص۶۴.</ref>. | |||
#به گفته [[حر عاملی]] «شیخ [[زین الدین علی بن الخازن الحائری]]»، فاضل، عابد، صالح و از شاگردان [[شهید]] است که از [[احمد بن فهد الحلی]] [[روایت]] میکند<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۱۸۶؛ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۱۲، ص۷.</ref>. | |||
#الشیخ [[ضیاء الدین ابو القاسم علی بن محمد بن مکی العاملی الجزینی]] فرزند شهید اول، به گفته حر عاملی فردی فاضل، محقق، صالح، باورع، جلیل القدر و ثقه بوده است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۱، ص۱۳۴.</ref>. وی عالمی امامی و متوفای ۸۵۶ق است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۹، ص۱۷۱.</ref>. | |||
#مراد از «أبیه»، [[شمس الدین محمد بن جمال الدین مکی بن محمد بن حامد بن احمد العاملی الجزینی]] متوفای ۷۸۶ق است. [[محدث قمی]] ایشان را شیخ الامام، أستاذ [[فقهاء]] الانام، [[رئیس]] المذهب و الملّة و رأس المحققین الاجلّة، محقق حقائق الأولین و الآخرین و... وصف نموده است که جامع [[فنون]] العقلیات و النقلیات و حاوی صنوف الفضائل والکمالات بودهاند<ref>قمی، عباس، الفوائد الرضویة، ج۲، ص۹۸۸ – ۹۸۹.</ref>. | |||
#[[محمد بن العلامة الکبیر]] [[الحسن بن یوسف بن علی بن المطهر الأسدی]]، الفقیه، المجتهد [[فخرالدین أبوطالب الحلی]]، مشهور به [[فخر المحققین]]، متوفای ۷۷۱ق است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۸، ص۱۹۱.</ref>. از منظر [[شیخ حر عاملی]]، فاضل، [[فقیه]]، ثقه و جلیلالقدر بودند که از پدرشان [[علامه حلی]] روایت میکردند<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۶۱.</ref>. | |||
#[[الحسن بن یوسف بن علی بن المطهر الأسدی]]، [[جمال الدین ابو منصور]]، معروف به [[علامه حلّی]] متوفای ۷۲۶ ق<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۸ ص۷۷.</ref> است. [[شهرت]] [[علامه حلی]] و [[وثاقت]] وی مشخص است<ref>نک: حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۸۱-۸۲؛ امین، سید محسن، أعیان الشیعه، ج۵، ص۳۹۷.</ref>. | |||
#مراد از «محقق»، [[[نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن الحسن بن یحیی بن الحسن بن سعید الحلی]]، متوفای سال ۶۷۶ ق<ref>قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۶۲۵.</ref> است و وثاقت و قدر و [[منزلت]] ایشان به قدری روشن است که نیازی به ذکر نیست<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۴۸.</ref>. | |||
#[[ابن نما حلی]]، [[محمد بن جعفر بن محمد بن نما الحلی نجیب الدین]] ابوجعفر یا ابوابراهیم متوفای ۶۴۵ق عالم محقق [[فقیه]] جلیل، صاحب مصنفات از [[مشایخ]] پدر [[علامه]] و جناب [[محقق حلّی]] است و او پدر شیخ جعفر صاحب [[کتاب مثیر الاحزان]] [[مقتل]] معروف، و جد شیخ جلال الدین ابو محمد حسن بن نظام الدین احمد بن محمد بن جعفر بن محمد بن نماست که یکی از مشایخ[[شهید]] اول است<ref>قمی، عباس، الفوائد الرضویة، ج۲، ص۷۲۰.</ref>. همچنین وی از [[ابن ادریس]] و محقق [[جعفر بن الحسن الحلی]] [[روایت]] میکند<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref>. | |||
#[[احمد بن ادریس]] فقیه امامی [[ابو عبدالله عِجلی]]، الحلّی، مصنف السرائر معروف به [[ابن ادریس]]؛ متوفای سال ۵۹۸ق در «حله»<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۶، ص۲۵۰.</ref>. | |||
#[[ابن حمزه طوسی]] صاحب [[الثاقب فی المناقب]]؛ [[عمادالدین ابو جعفر محمد بن علی بن حمزه طوسی مشهدی]]، زنده در سال ۵۶۰ق<ref>{{عربی|لم تعلم سنة وفاة ابن حمزة، لكنه كان حيا في سنة ستين وخمس مائة و هي سنة تأليفه ثاقب المناقب}}. (سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۶، ص۲۸۴)</ref> و متوفای ۵۶۶ق<ref>جمعی از بزرگان، تاریخ الفقه و تطوراته (المنتخب)، ص۱۲.</ref>، فقیه، عالم، [[واعظ]] و نویسنده کتابهای الوسیلة، الواسطة، الرائع فی الشرائع، مسائل فی الفقه است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۸۵</ref>. | |||
#[[محمد بن علی بن شهر آشوب بن ابی نصر بن ابی الجیش]]، [[ابوجعفر السَّروَی المازندرانی]]، الحافظ، ملقب به رشیدالدین، و معروف به [[ابن شهر آشوب]] متوفای ۵۸۸ق<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۶، ص۲۸۶.</ref> جامع [[محاسن]] و مورد [[وثوق]]<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۸۵.</ref> است. وی از ابی علی [[الحسن]] بن [[محمد بن الحسن]] الطوسی [[روایت]] میکرده است<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، تعلیقة أمل الامل، ص۲۰۳.</ref>. | |||
#[[ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی]] صاحب [[الاحتجاج]]، در [[کتب رجالی]] «عالم [[فاضل]] [[فقیه]] [[محدث]] [[ثقه]]، صاحب کتاب الاحتجاج علی [[أهل]] اللجاج حسن کثیر الفوائد» معرفی شدهاند<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۱۷.</ref>. | |||
#[[محمد بن حسن بن علی طوسی]]<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۱۶، ص۲۷۸.</ref> پدر محقق [[خواجه نصیر]] الدین است<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۲۵۹.</ref>. به گفتۀ [[حر عاملی]] «عالم، فاضل، فقیه، محدث، جلیل، ثقه، دارای کتبی مانند الامالی و شرح النهایه<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۷۶.</ref>» است. | |||
#[[محمد بن حسن بن علی]]، شیخ [[ابو جعفر طوسی]]، معروف به [[شیخ الطائفه]]<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۵، ص۲۷۹.</ref>، متوفای ۴۵۸ ق<ref>ابن شهر آشوب، معالم العلماء، ص۱۱۴.</ref> است. در [[رجال ابن داوود]] درباره وی آمده است: {{عربی|لم أوضح من أن يوضح حاله}}<ref>حلی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص۳۰۶.</ref>. [[نجاشی]] ایشان را {{عربی|جليل في أصحاب}} و {{عربی|ثقة عين}} میداند<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۰۳.</ref>. دو کتاب [[تهذیب الاحکام]] والاستبصار که از کتب اصلی [[شیعیان]] است، نوشته شیخ الطائفه است<ref> نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۰۳.</ref>. | |||
#[[محمد بن محمد بن نعمان عبدالسلام حارثی]]، [[ابو عبد الله عکبری]]، [[بغدادی]]، که بعدها به [[شیخ مفید]] مشهور شد<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۵، ص۳۳۴.</ref>، متوفای سال ۴۱۳ق<ref>افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، تعلیقة أمل الامل، ص۳۰۵.</ref> و از منظر [[طوسی]] و حر عاملی، وی موثقترین [[اهل]] زمانش بود<ref>طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۲، ص۱۵۷؛ حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۳۰۴.</ref>. | |||
#[[جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه]]، [[ابوالقاسم قمی]]، صاحب کتاب [[کامل الزیارات]]، متوفای ۳۶۸ ق<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۱۲۲.</ref> است. حر عاملی وی را از موثقترینها در بین [[اصحاب]] و از اجلای در [[فقه]] و [[حدیث]] معرفی میکند <ref>حر عاملی، محمد بن حسن، أمل الامل، ج۲، ص۵۵.</ref>. | |||
#[[محمد بن یعقوب بن اسحاق]]، [[ابوجعفر کلینی]]، رازی، [[بغدادی]]، صاحب [[کتاب الکافی]] یکی از [[کتب اربعه]] [[شیعیان]] [[امامیه]]<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۴۷۸.</ref> متوفای ۳۲۸ق<ref>حلی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص۳۴۱.</ref> است که موثقترین افراد در [[نقل حدیث]] معرفی شده است<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۷۷.</ref>. | |||
# [[علی بن ابراهیم بن هاشم]]، [[أبو الحسن قمّی]]، صاحب [[تفسیر]] معروف به نام [[تفسیر قمّی]]<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۲۶۵.</ref> در [[کتب رجالی]] [[ثقه در حدیث]]، اطمینانآور، قابل [[اعتماد]] با مذهبی صحیح<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی (خلاصة الأقوال)، ص۱۰۰؛ حلی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص۲۳۷؛ مازندرانی، محمد بن اسماعیل حائری، منتهی المقال فی أحوال الرجال، ج۴، ص۳۲۴.</ref> وصف شده است، [[تاریخ]] [[وفات]] ایشان یافت نشد، ولی وی در سال ۳۰۷ زنده بوده است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۴، ص۲۶۵.</ref>. | |||
# [ابراهیم بن هاشم]]، [[محدث]] [[ابو اسحاق قمی]]، والد [[علی بن ابراهیم]] صاحبِ [[تفسیر قمی]]، در اصل [[کوفی]] بود و اولین کسی بود که حدیث [[کوفیان]] را در [[قم]] نشر داد<ref>حلی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص۲۰.</ref>. [[سال]] وفات وی یافت نشد، ولی قبل از [[سال ۲۴۷ق]] زنده بوده است<ref>{{عربی|اعتمدنا في تحديد ذلك على رواية له عن بعض أصحابه، ذكرت فيها قضية الامام الهادي{{ع}} مع المتوكل العباسي، و قد قتل المتوكل سنة (۲۴۷)ه. انظر الكافي، ج۷- كتاب الايمان والنذور، باب النوادر، الحديث ۲۱}}. (سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۳، ص۵۵)</ref>. ذکر شده که ایشان با [[امام رضا]]{{ع}} [[ملاقات]] داشته است. دو کتاب النوادر و قضایا [[أمیر المؤمنین]]{{ع}} از کتب معروف این [[محدث]] است<ref>طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۲، ص۴.</ref>. | |||
#[[احمد بن محمد بن ابی نصر]]، ملقب به [[بزنطی]]<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقی، ص۵۴.</ref> «[[ثقه]] جلیل القدر»<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی - الابواب، ج۳، ص۳۳۲.</ref> متوفای سال ۲۱۰ یا ۲۲۱ق<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۳، ص۱۹.</ref> است. کشّی در [[رجال]] خود روایاتی را در [[توثیق]] [[ابی نصر بزنطی]] ذکر میکند<ref>کشی، محمد بن عمر بن عبدالعزیز، رجال الکشی، ص۵۸۷ – ۵۸۹.</ref>. ابی نصر از [[اصحاب امام کاظم]]، [[امام رضا]] و [[امام جواد]]{{عم}} بوده است، همچنین ایشان از [[اصحاب اجماع]] است و از غیرثقه [[روایت]] نمیکند<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال، ج۱، ص۴۱۴.</ref>. | |||
#[[قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی]]؛ در نسخههایی که ذکر شده نام این شخص «قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی» آمده است، اما فردی با این مشخصات در موسوعات رجالی یافت نشد، البته شخصی با عنوان «قاسم بن یحیی» در رجال [[حدیثی]] موجود است که فقط از جد خود «[[حسن بن راشد]]» نقل میکرده و جد قاسم بن یحیی، استادِ جناب [[برقی]] است و روایاتی از او در [[المحاسن]] ذکر شده است. [[آقا بزرگ تهرانی]] در الذریعه پس از ذکر سلسله سندی که قاسم بن یحیی در آن حضور دارد مینویسد: {{عربی|يظهر من هذا السند أن قاسم بن يحيى من رواه الحديث و من مشائخ البرقي و الحسن بن راشد، كان جده و شيخ روايته}}<ref>آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۱۰، ص۶۲.</ref>. بنابراین قاسم بن یحیی را از [[راویان حدیث]] میداند؛ اگر چنانچه پذیرفته شود، قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی، همان [[قاسم بن یحیی بن حسن بن راشد]] است، میتوان به [[وثاقت]] او پی برد؛ اگر هم پذیرفته نشود که این دو یک نفر هستند، باز هم [[مجهول الحال]] بودن قاسم بن یحیی با توجه به اینکه أبی نصر بزنطی در سند این روایت حضور دارد و اینکه أبی نصر از غیر [[ثقه]] نقل نمیکند و از [[اصحاب اجماع]] است<ref>سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج۳، ص۹۶.</ref>، خدشهای در [[سند حدیث]] ایجاد نمیکند و از [[اعتبار حدیث]] نمیکاهد؛ چراکه اصحاب اجماع فقط از ثقه نقل میکنند و [[علما]] [[حدیثی]] که یکی از اصحاب اجماع در سند آن وجود داشته باشد، به عنوان [[حدیث صحیح]] قبول میکنند و به [[ضعف]] [[راوی]] قبل از آن توجه نمیکنند<ref>نک: خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۸، ص۴۰.</ref>. علاوه بر این برخی معتقدند مراد از «[[قاسم بن یحیی]]»، «قاسم بن یحیی الحذاء کوفی» و همان «أبی بصیر» است<ref>برخی چنین بیان کردند که با دقت در نسخه عوالم العلوم میتوان دریافت کاتب کلمه «عن» را به صورت خاصی مینویسد و این کلمه قبل از «ابی بصیر» وجود ندارد، ولی در این پژوهش این مطلب یافت نشد.</ref>، چنانکه در [[کتاب نور]] الآفاق و شهاب لأهل النفاق نیز به همین شکلی که بیان شد، ذکر شده است<ref>نجفی رازی، نور الآفاق و شهاب لأهل النفاق، ص۵.</ref> و<ref>در صورتی که مراد از «قاسم بن یحیی کوفی» ابیبصیر نباشد، این شخصیت در موسوعات رجالی، با مشخصه دو عنوان دارد: یحیی بن ابیالقاسم ابو بصیر اسدی (نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۴۱) و لیث بن البختری المرادی (طوسی، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ص۱۴۴) که کنیه هر دو ابیبصیر است؛ ولی چون هر دو توثیق شدند فرقی ندارد.</ref>. | |||
#[[أبان بن تغلب بن رباح]] [[ابوسعید البکری الجریری]] متوفای ۱۴۱ق<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی - الابواب، ج۳، ص۱۰۹.</ref> {{عربی|ثقة، جليل القدر}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۲، ص۴۴.</ref> و به [[گواهی]] [[نجاشی]] {{عربی|عظيم المنزلة في أصحابنا لقى أبا محمد علي بن الحسين و أبا جعفر و أبا عبد الله{{عم}} و روى عنهم و كانت له عندهم حظوة و قدم}} است<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۰؛ طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۲، ص۴۴.</ref>. | |||
#[[ابن الحارث بن عبد یغوث بن کعب بن الحارث بن معاویة بن وائل بن مرار بن جعفی]]، متوفی [[سال ۱۲۸ق]]؛ از منظر آیت الله خویی [[ثقه]] است<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۴، ص۳۴۴.</ref>. | |||
#[[جابر بن عبدالله الانصاری]] از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} است و در [[جنگ بدر]] و هجده [[غزوه]] دیگر شرکت داشته؛ ایشان تا [[زمان امام باقر]]{{ع}} را [[درک]] کرده و متوفای ۷۸ق است. جناب جابر [[مقام]] و [[منزلت]] والایی دارد و روایتهای ایشان بیشتر از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و حضرت [[فاطمه]]{{س}} است<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، ج۴، ص۳۳۰ – ۳۳۵.</ref>. همچنین [[جابر بن عبدالله انصاری]] از افرادی است که از [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}، اطلاعات و رازهای [[غیبی]] شنیده است؛ از جمله [[حدیث لوح]] که از حضرت نقل نموده است<ref>ابن بابویه، علی بن حسین، الامامة والتبصرة من الحیرة، ص۱۰۳ – ۱۰۶.</ref>. | |||
با بررسی موقعیت [[راویان]] و تحلیل [[وثاقت]] آنان در موسوعات رجالی، روشن میشود [[راویان موثق]] هستند.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
===[[وثاقت صدوری]]=== | |||
بسیاری از بزرگان سند نقل شده را پذیرفتهاند و در [[بررسی سندی]] ملاحظه شد که با توجه به وثاقت راویان، سند مورد [[تأیید]] و معتبر است اما اگر هم پذیرفته نشود، بازهم نمیتوان [[حدیث]] را کنار گذاشت؛ زیرا عبارات والا و [[معارف]] فوق العاده حدیث و دلالتهای آن [[گواهی]] میدهد که [[کلام]] از جانب [[معصوم]] صادر شده است. | |||
متن و محتوای [[حدیث شریف کساء]] از دو جهت میتواند وثاقت آن را [[اثبات]] کند.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
====عدم [[مخالفت]] و [[تعارض حدیث با آیات]] و [[روایات]]==== | |||
مهمترین دلیلی که میتوان جهت رد اشکالات وارد شده بر این حدیث مطرح کرد، آن است که نه تنها هیچ یک از بندها و عبارات محتوای آن با هیچ [[آیه]] و روایتی در [[تعارض]] نیست، بلکه [[آیات]] و روایات بسیاری در تأیید محتوای شریفش وجود دارد<ref>{{عربی|القول فيما ترويه المتهمون والمضعفون. و إن كان هناك ما يعضد روايتهم و يدل على صحتها وجب العمل به. و إن لم يكن هناك ما يشهد لروايتهم بالصحة وجب التوقف في أخبارهم}}. (طوسی، محمد بن حسن، عدة الأصول، ج۱، ص۱۵۱)</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
==== دارا بودن [[معارف]] عمیق، [[معرفتی]]، [[سیاسی]] [[فقهی]]، [[اجتماعی]]، [[تربیتی]]==== | |||
یکی از دلایلی که در [[تأیید]] وجود [[حدیث کساء]] مطرح است دارا بودن محتوای عمیق آن است<ref>نک: شروح حدیث کساء مانند: مؤید، علی حیدر، فی رحاب حدیث الکساء؛ حسینی شیرازی، سید محمد، من فقه الزهراء{{س}}؛ ارزیده، محمد علی، حدیث شریف کساء آینه معرفت و تربیت.</ref> که میتوان به آموزههای معرفتی، سیاسی فقهی، اجتماعی و تربیتی آن اشاره کرد. | |||
[[جایگاه اهل بیت]]{{عم}}، [[مقام]] ایشان، برخی ویژگیهای ایشان مانند [[عصمت]]، واسطه استجاب الدعوه بودن، [[اهل بیت]] [[نبوت]] بودن از جمله آموزههای معرفتی[[حدیث]]، اهمیت نقش مادر در [[خانواده]]، چگونگی برقراری انواع [[ارتباطات]] [[کلامی]] و غیر کلامی در خانواده از جمله آموزههای تربیتی، [[استحباب]] ابتداء [[سلام]]، استحباب سؤال و تحقیق، [[وجوب اطاعت]] از پدر نیز برخی از آموزههای فقهی آن است. بنابراین معارف والای [[حدیث]] بیان از صدور آن از [[معصوم]] دارد؛ همچنان که ابن ابیالحدید درباره [[خطبه شقشقیه]] مینویسد: این [[خطبه]] [[گواه]] بر صدور آن از جانب [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} است<ref>نک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
== مؤیدات [[وثاقت]] صدور== | |||
در جهت وثاقت صدور حدیث کساء میتوان مؤیداتی را نیز بیان کرد. | |||
===وجود نقلهای متعدد از حدیث کساء در منابع [[فریقین]]=== | |||
همان طور که مطرح شد حدیث کساء با نقلهای متعددی از طرق مختلف بیان شده است. در جدول زیر به اختلافها و شباهتهای این نقلها اشاره میشود: | |||
{| class="wikitable" | |||
|- | |||
! شباهتها !! تفاوتها | |||
|- | |||
| ۱. در نقلهای منسوب به حدیث کساء پیامبر{{صل}} برای حضرت زهرا{{س}} و حضرت علی، امام حسن و امام حسین{{عم}} دعا کرده است. || مضمون دعاهایی که پیامبر در حق اصحاب کساء فرموده، با هم متفاوت است. | |||
|- | |||
| ۲. در تمام نقلهایی که کساء و مانند آن در آن ذکر شده، پیامبر{{صل}} پس از آنکه اهل بیت{{عم}} را با کساء جدا میفرماید، دعا میکند. || به جای واژه کساء، از واژگانی مانند ثوب، عباء، خمیصه، مرط و شمله استفاده شده است و اوصافی مانند خیبری، فدکی، سوداء، قطوانیه، مرحل و ... دارد. | |||
|- | |||
| ۳. در اکثر روایات حضرت جبرئیل، ششمین اصحاب کساء معرفی شده است. || در برخی روایات به جای ام سلمه، از دیگر زنان پیامبر{{صل}} مانند صفیه و زینب نام برده شده است. | |||
|- | |||
| . در تمام روایاتی که ام سلمه اجازه ورود گرفته، به او اجازه داده نشده است<ref>در برخی نقلها از زبان ام سلمه آمده است: بعد از آنکه دعای پیامبر{{صل}} درباره پسر عمویش علی و فرزندان او تمام شد، حضرت مرا داخل کساء کرد: {{عربی|فأدخلني في الكساء بعد ما مضى دعاؤه لابن عمه و ابنيه و ابنته فاطمة}} (کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ص۳۳۵؛ حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۱۲) که طبق تبیین آیتالله جوادی این جمله نشان میدهد رسول اکرم{{صل}} خواسته است با در نظر گرفتن موقعیت و شخصیت ام سلمه، عنایتی در حقّ او کند تا از او دلجویی شده باشد». (جوادی آملی، عبدالله، شمیم ولایت، ج۵، ص۳۵۹)</ref>. || نحوه نشستن اصحاب کساء کنار پیامبر{{صل}} در روایات مختلف ذکر شده است. در برخی روایات آیه تطهیر بعد از دعای پیامبر{{صل}} و برخی قبل از دعای حضرت رسول و برخی همزمان با یکدیگر بیان شده است. | |||
|- | |||
| ۵. در بیشتر روایات، واقعه در خانه ام سلمه رخ داده است. || مثال | |||
|<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref>} | |||
===وجود نسخههایی دیگر از [[حدیث کساء]]=== | |||
یکی از مؤیداتی که میتوان در صدور حدیث کساء مطرح نمود، وجود نسخههای دیگری از حدیث کساء است، برخی از این نسخهها عبارتند از: | |||
==== [[غرر الاخبار و درر الآثار]]==== | |||
کتاب مزبور نوشته شیخ [[حسن ابن الحسن دیلمی]] از علمای [[قرن هشتم]] است. این کتاب اولین مصدری است که فرازهایی از حدیث کساء در آن ذکر شده<ref>{{متن حدیث|حتّى أنّهم ذكروا لمّا دخلوا تحت الكساء قال سبحانه و تعالى للملائكة: «يا ملائكتي و سكّان سماواتي، ما خلقت سماء مبنيّة، و لا أرض مدحيّة، و لا قمر يسري، و لا فلك يجري، إلّا لأجل الخمسة الذين تحت الكساء». فقال جبرئيل{{ع}}: يا إلهي و سيّدي و مولاي، و من تحت الكساء؟ فقال جلّ جلاله: «فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها». فقال: يا ربّ، أ تأذن لي أن أنزل إليهم و أبشّرهم و أكون معهم؟ فقال: «نعم». فنزل، و قال: السلام عليكم يا حبيبي يا محمّد، أ تأذن لي أن أكون معكم فأكون سادسكم؟ فقال: «نعم، قد أذنت لك». فقال: يا حبيبي يا محمّد، ربّك يقرئك السلام و يخصّك بالتحيّة و الإكرام و يقول: «و عزّتي و جلالي و علويّ و ارتفاعي، ما خلقت سماء مبنيّة، و لا أرضا مدحيّة، و لا شمسا، و لا قمرا، و لا نجما، و لا جنّة، و لا نارا إلّا لأجلكم»}}. (دیلمی، حسن بن محمد، غرر الاخبار و درر الآثار فی مناقب أبی الائمة الاطهار{{عم}}، ص۲۹۸ و ۲۹۹)</ref> و طبق بیان [[آقابزرگ تهرانی]] درباره [[حدیث کساء]] موجود در این کتاب، نسخههای متعددی از غرر وجود داشته که در یکی از آنها حدیث کساء[[اختلاف]] بسیار کمی با حدیث کساء موجود در کتاب منتخب طریحی داشته و به دست ما نرسیده است<ref>آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۱۶، ص۳۶.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
==== کتاب المناقب اثر [[علوی]] دمشقی [[حنفی]]==== | |||
دومین مصدری که حدیث کساء در آن وجود دارد، کتاب المناقب نوشته [[علامه]] [[ابو محمد حسین بن محمد بن علوی دمشقی]] از [[خاندان]] نقبای [[شام]] است. آیت الله مرعشی نجفی در شرح [[احقاق الحق]] بیان میکند که حدیث کساء را به خط ایشان در کتاب المناقب که متعلق به [[تاریخ]] ۹۸۷ق بوده و از [[صفیه]] بنت شبیه به نقل از [[عایشه]] [[روایت]] شده، [[مشاهده]] کرده است<ref>{{عربی|... كذا الحسين العلوي الدمشقي الحنفي من اسرة نقباء الشام و قد رأيته بخطه}}. (قاضی شوشتری، نورالله مرعشی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵۵۷) {{عربی|... و منهم العلامة المحدث ابو محمد الحسين بن محمد بن احمد العلوي الدمشقي من اسرة نقباء الشام في كتاب «المناقب» رأيت بخطه الشريف رواية حديث الكساء و قد أنهى سنده إلى صفية بنت شيبة و هي عن عائشة و كان تاريخ الكتاب سنة ۹۷۸}}. (قاضی شوشتری، نورالله مرعشی، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵۲۳)</ref>. صاحب [[الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء]]{{س}} نیز این کتاب را یکی از مصادر [[حدیث کساء]] ذکر میکند<ref>انصاری زنجانی خوئینی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج۱۹، ص۳۷۴.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
==== نسخه خطی (۱۰۳۳ق)==== | |||
نسخهای خطی با عنوان حدیث کساء و [[ترجمه]] آن در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی که [[تاریخ]] [[کتابت]] آن [[قرن دهم]] است<ref>نک: درایتی، مصطفی، فهرستگان نسخههای خطی ایران، ج۱۲، ص۸۰۹.</ref>. به شماره ۸۹۵۴ وجود دارد که حدیث کساء را به طور کامل نقل کرده و نیم [[قرن]] قبل از کتاب منتخب طریحی است.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
====نسخة المنتخب فی جمع المراثی و الخطب طریحی==== | |||
این کتاب تألیف شیخ [[فخرالدین طریحی]] از دیگر کتابهایی است که حدیث کساء در آن ذکر شده است<ref>از منظر صاحب عروة الوثقی این خبر هر چند مرسل است، از جمله اخبار کثیره در خصوص آیه تطهیر است و ضعف آن مضر نیست. (یزدی، سید محمدکاظم، عروة الوثقی، ج۲، ص۴۴۴)</ref>. صاحب این اثر نویسنده [[مجمع البحرین]] و از بزرگان قرن دهم است. برخی این کتاب را به عنوان کتاب [[حدیثی]] قبول ندارند و آن را از خصایص کتاب طریحی میدانند<ref>«حدیث معروف به حدیث شریف کساء که در زمان ما شایع است، به این کیفیت در کتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متقنه محدثین دیده نشده و میتوان گفت از خصایص کتاب منتخب است». (قمی، عباس، منتهی الامال، ج۱، ص۸۲). البته گفته محدث قمی، قبل از دیدن کتاب عوالم العلوم است؛ ایشان پس از دیدن عوالم، نظرشان درباره حدیث کساء تعدیل میشود و الحاق حدیث کساء به مفاتیح نیز در زمان محدث قمی صورت میگیرد. (نک: اشعری، محمدجواد، فاطمه محور حدیث کساء، ص۱۷ - ۲۸؛ سلمانپور، محمدمهدی، پژوهشی در حدیث شریف کساء، ص۴۷ - ۵۸).</ref>. | |||
==== [[نهج المحجة فی فضائل الائمه]] اثر [[احسائی]]==== | |||
چهارمین مصدری که حدیث کساء در آن آمده، کتاب [[نهج المحجة فی فضائل الائمة و اثبات حقهم و غصب غیرهم و بدع الغاصبین المبتدعین]]، اثر [[علی بن نقی احسائی]] متعلق به [[قرن دوازدهم]] است که در ابتدای [[حدیث]] چنین آورده: {{عربی|و روي حديث الكساء من طرقنا مبسوطا مشتملا على فضل شيعة آل محمد}}<ref>نک: آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۲۴، ص۴۲۴.</ref> از این سخن برمیآید که احسائی به طرق و [[اسناد]] متعددی از [[حدیث کساء]] دسترسی داشته است.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
====نسخه خطی التحفة الکسائیه اثر بافقی==== | |||
شیخ [[حسین بن محمد بن علی بن عبدالغفور بن غلام علی بافقی یزدی حائری]] مشهور به «[[شیخ کسائی]]»، متوفای ۱۳۱۰ق، در نسخهٔ خطی با عنوان التحفة الکسائیه، حدیث کساء را از کتاب منتخب طریحی نقل کرده است. ایشان پس از [[حمد]] و [[ثنای الهی]] ابتدا حدیث کساء را آورده، سپس به بسیاری از [[فضایل]] و [[مناقب]] و [[مصائب]] ایشان اشاره کرده است<ref>آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۳، ص۴۶۳.</ref>. | |||
علاوه بر این موارد با توجه به [[احادیث]] من بلغ<ref>برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج۱، ص۲۵؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱، ص۸۱.</ref> نیز میتوان این [[حدیث شریف]] را [[توثیق]] نمود.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
===. توجه [[علما]] و بزرگان به حدیث کساء=== | |||
یکی از دلایلی که در پذیرشِ حدیث در [[اصول فقه]]، هنگام [[ضعف]] سندیِ آن مطرح میشود، عمل [[فقها]] و [[شهرت]] حدیث است که این ضعف را جبران میکند<ref>نائینی، محمدحسین، أجود التقریرات، ج۲، ص۱۰۰؛ مشکینی اردبیلی، علی، اصطلاحات الاصول و معظم أبحاثها، ج۶، ص۱۵۵.</ref>. حدیث کساء نیز میتواند مشمول این قاعده قرار بگیرد، بنابراین بازخورد بزرگان و نوع مواجهه علما و بزرگان در خصوص حدیث کساء بیانگر اهمیت حدیث مزبور نزد ایشان است.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
====اهتمام ایشان به برگزاری مجالس حدیث کساء و قرائت مداوم آن==== | |||
با توجه به اینکه بسیاری از بزرگان ما به خواندن آن توصیه کرده<ref>نک: موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۹۵ - ۱۰۶ و ۲۶۸ - ۲۹۰؛ تلافی داریانی، علی اکبر، بررسی جامع حدیث کسا و پاسخ شبهات.</ref> و خود نیز همواره در عمل از آن استفاده نموده و مجالسی از آن در خانههایشان برگزار میکنند، این [[حدیث شریف]] مورد توجه قرار میگیرد<ref>برای نمونه نک: حدیث شریف کساء از منظر آیت الله بهجت قدس سره، سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت، https://bahjat.ir.</ref>. حتی برخی به دلیل مجرب بودن و فراوانی آثار مترتب بر آن<ref>نک: موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۱۷۸ – ۱۰۹؛ فردوسی، حسین، داستانهایی عجیب و واقعی از توسل به حدیث کساء؛ اکسیر حل مشکلات.</ref>، [[حدیث]] را مستغنی از سند دانستهاند<ref>نک: تبریزی، میرزا جواد، نصایح (درسهای برگرفته از زی طلبگی و آداب تعلیم و تعلم آیت العظمی میرزا جواد تبریزی)، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
==== اهتمام [[علما]] به [[ترجمه]] [[حدیث کساء]] و نشر آن==== | |||
[[سیره]] [[آیات]] عظام و علما نشان از علاقه و توجه ویژه ایشان به حدیث کساء است؛ از جمله ایشان میتوان ملا [[فتح الله]] متخلص به [[حکیم]] وفایی [[شوشتری]]<ref>سجادی، عیسی، حدیث شریف کساء و شاعران شوشتر (به گویشهای فارسی عربی شوشتری)، ص۱۹ - ۳۰.</ref>، [[جعفر شرف الدین]]<ref>سجادی، عیسی، حدیث شریف کساء و شاعران شوشتر (به گویشهای فارسی عربی شوشتری)، ص۷۴ – ۹۵.</ref>، [[سید ابراهیم محمدی]] متخلص به [[رجا]] شوشتری<ref>سجادی، عیسی، حدیث شریف کساء و شاعران شوشتر (به گویشهای فارسی عربی شوشتری)، ص۳۵ – ۴۶.</ref>، [[سید عدنان غریفی]]<ref>غریفی، سید عدنان، نظم حدیث کساء، ص۱۸ – ۳۰.</ref>، [[السید هاشم بن السید محسن اللعیبی الموسوی]] و [[مهدی عبدالکریم جزی]] برخورداری گزی [[اصفهانی]]<ref>جزی برخورداری گزی اصفهانی، ملامهدی عبد الکریم، تذکرة القبور، ص۱۴۴- ۱۵۰.</ref> است. در این میان رجائی زفرهای علاوه بر به [[نظم]] درآوردن حدیث کساء نقل شده از [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} در قالبهای گوناگون، حدیث کساء نقلهای دیگر را نیز در قالبهای مختلف به نظم درآورده است<ref>نک: رجائی زفرهای، محمد علی، گلچین رجاء زفرهای، ص۱۳ – ۱۵.</ref>. | |||
درباره نشر این [[حدیث]] نیز نکاتی مطرح میشود: | |||
#آرزوی مرعشی نجفی بود که [[حدیث کساء]] را در کتاب [[عوالم]] به صورت چاپ شده ببیند<ref>موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۴۹.</ref>. سند دست نوشته بافقی [[یزدی]] دست مرعشی نجفی بوده و ایشان از [[محمد صدوقی]] [[شهید محراب]] میخواهد که از نسخه عوالم سند حدیث کساء و متن آن را برایشان بنویسد. وقتی این دو نوشته را با هم مقابله میکند میبیند حرف به حرف مانند یکدیگرند و هیچ تفاوتی با هم ندارند<ref>موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۵۶.</ref> و آن نسخه سندی عوالم العلوم با عنوان «سند حدیث کساء» توسط حاج ملا علی آقا در تبریز چاپ میشود<ref>مرعشی نجفی، شهاب الدین، سند حدیث کساء.</ref>. | |||
#[[سید محمد باقر موحد ابطحی]] با [[تلاش فراوان]]، نسخه خطی عوالم العلوم را که در کتابخانه [[دانشگاه]] [[تهران]] نگهداری میشده، به چاپ میرساند<ref>موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۵۵.</ref>. | |||
#[[محمد تقی بافقی یزدی]] پس از استنساخ حدیث کساء از نسخه خطی عوالم العلوم در مقدمه آن از [[شیعیان]] درخواست میکند که این [[حدیث]] و کتاب عوالم را به طبع برسانند<ref>موحد ابطحی اصفهانی، علی، حدیث کساء و آثار شگفت، ص۵۵.</ref>. | |||
#پس از [[قرن دوازدهم]] علمایی که درباره [[سیره]] [[حضرت صدیقه طاهره]]{{س}} کتاب نوشتهاند، حدیث کساء و حتی اشعار منظوم آن را نیز در کتبشان ضمیمه کردهاند.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
==== [[پاسخگویی به شبهات]] وارد بر حدیث کساء==== | |||
سیره [[علما]] و بزرگان بیانگر آن است که ایشان هماره از [[حدیث شریف کساء]] [[دفاع]] مینمودند و هنگام ایجاد [[شبهه]] بر این حدیث ایشان همیشه در صحنه حاضر و پاسخگو بودند. آیت الله بهجت در پاسخ به شبهاتی که درباره سند این [[روایت]] مطرح میشد مطالب روشنی بیان میکردند. برای نمونه ایشان [[معتقد]] بود کسانی که [[اهل تعقل]] و [[درایت]] باشند و با دقت به این حدیث بنگرند، [[صحت]] این روایت را درمییابند و دیگر نیازی به سند آن ندارند<ref>نک: حدیث شریف کساء از منظر آیت الله بهجت، سایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت، https:// bahjat.ir.</ref>. همچنین [[ناراحتی]] آیت الله تبریزی از حذف [[حدیث کساء]] در برخی چاپهای [[مفاتیح الجنان]] و شمردن حدیث کساء از مسلمات بین [[مؤمنان]] و آن را از مصادیق {{متن قرآن|وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> دانستن، از موارد [[پاسخ گویی به شبهات]] وارده است<ref>نک: تبریز تبریزی، میرزا جواد، نصایح (درسهای برگرفته از زی طلبگی و آداب تعلیم و تعلم آیت العظمی میرزا جواد تبریزی)، ص۱۶۰ – ۱۶۲.</ref>.<ref>[[محمد هادی منصوری|منصوری]] و [[آمنه قریب دوست|قریب دوست]]، [[اعتبارسنجی حدیث کساء (مقاله)|اعتبارسنجی حدیث کساء]]، [[حدیث پژوهی (نشریه)|دوفصلنامه حدیث پژوهی]].</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۶
حدیث کساء | |
---|---|
متن حدیث | |
«... فَقالَ: يا فاطِمَةُ، ائتِينِي بِالكِساء اليَمانِي فَغَطِّينِي بِهِ، فَأتَيتُهُ بِالكِساءِ اليَمانِي فَغَطَّيتُهُ بِهِ ...» | |
ترجمه حدیث | |
... پیامبر فرمود: ای فاطمه برایم کساء یمانی را بیاور و مرا بدان بپوشان من کساء یمانی را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم ... | |
مشخصات حدیث | |
صادره از | پیامبر خاتم (ص) |
راویان | |
محتوای حدیث | |
سبب صدور | حدیثی درباره فضیلت پنج تن آل عبا (ع) |
دلالت حدیث |
|
منابع حدیث | |
منابع شیعه | |
منابع اهل سنت | |
مقدمه
روزی پیامبر خدا (ص) عبای یمانی خود راطلبید و بر روی خود کشید. امام حسن، امام حسین و سپس علی بن ابی طالب و حضرت زهرا زیر آن ردای پیامبر قرار گرفتند. آنگاه پیامبر دست به آسمان برداشت و چنین دعا کرد: خداوندا! اینان خاندان منند، گوشت آنان گوشت من و خونشان خون من است، آنچه آنان را آزرده میکند مرا میآزارد. من با هرکه با ایشان بجنگد در جنگم و با هرکه با آنان از در صلح درآید در آشتیام، دشمن دشمنشان و دوستدار دوستشان هستم، آنان از منند و من از ایشان، درودها و آمرزش و رضوان خود را بر آنان قرار بده و هرنوع پلیدی را از آنان دور ساز و آنان را به نحو کامل پاک گردان. از سوی خدا ندا آمد که من همۀ هستی را به خاطر این پنج تن که زیر عبا جمع شدهاند آفریدهام، یعنی فاطمه و پدرش و همسرش و فرزندانش، جبرئیل هم نزد آنان رفت و سلام و تحیّت الهی را برایشان نازل کرد و گفت خداوند وحی کرده و فرموده است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱]. این ماجرا که دربارۀ این پنج تن معصوم بهطور خلاصه یاد شد، سبب شده که آنان را اصحاب کساء و آن روز را یوم العباء و یوم الکساء گویند. نیز آل عبا و پنج تن آل عبا هم گفته میشود.
آنچه به شرح مفصّل این واقعه مربوط میشود حدیث کساء نام دارد که خواندن آن فضیلت دارد و از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل شده است. آیهای که در شأن و منقبت این خاندان نازل شد، به آیه تطهیر معروف است، که دلیل عصمت اهل بیت (ع) و از برجستهترین فضیلتهای این خاندان است و بر این آیه جهت امامت] حضرت علی (ع) و ائمه دیگر استدلال شده است. توسل به اصحاب کساء نیز سفارش شده است[۲] علی اللّه فی کلّ الأمور توکّلی و بالخمس اصحاب الکساء توسّلی در روایات، اصحاب کساء به پیامبر و اهل بیت او گفته میشود و احادیث فراوانی در فضیلت و مقام آنان نقل شده است.[۳] گروهی از غلات منحرف به الوهیّت این پنج تن قائلاند که به اصحاب علباء معروفند.[۴]
تجمع اهل بیت در زیر عبا (کسا)
فضیلت برتری خداوند به این خاندان نشان و شایستگی ایشان است و هم این که آنان در بالاترین درجات تقوایند و به حق اعمالشان با این نتیجهگیری هماهنگی دارد و بیانات پیامبر در مورد آنان این شایستگی را آشکارتر میکند.
امام سجاد (ع) ما به مردی از اهل شام فرمود: آیا آیه ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾[۵] را در سوره احزاب خواندهای؟ عرض کرد: مگر مراد این آیه شما هستید؟ فرمود: بله مقصود آیه ما هستیم [۶].
ابوسعید خدری از رسول خدا (ص) نقل کرده است: "آیه تطهیر درباره پنج نفر نازل شده است: درباره من، علی، فاطمه، حسن و حسین"[۷].
فخر رازی در تفسیر آیه مباهله میگوید: هنگامی که پیامبر با آن عبای مویین سیاه بیرون آمد حسن و حسین را داخل آن عبا جا داد، سپس علی و فاطمه آمدند. آنگاه پیامبر فرمود: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۸]. و در مورد صحت این حدیث میگوید این حدیث مورد اتفاق اهل تفسیر و حدیث است[۹].
حدیث کساء به دو شکل نقل شده است:
حدیث مفصل کساء، متواتر نیست، اما حدیث مختصر کساء، متواتر است[۱۲][۱۳].
اعتبار سنجی حدیث کساء
مقدمه
حقانیت و جایگاه اهل بیت(ع) در آیات قرآن و بسیاری از روایات تأکید شده است. یکی از آن موارد حدیث شریف کساء است که بیانگر عظمت پنج تن آل عبا و سبب یا شأن نزول آیه تطهیر[۱۴] است؛ آیهای که به اعتقاد شیعه و برخی از اهل سنت، در وصف اهل بیت(ع) و مهمترین دلیل اثبات عصمت آنهاست.
گونههای مختلف حدیث کساء در مهمترین منابع روایی شیعه و اهل سنت با طرق متفاوت وجود دارد. یکی از راویان، جابر بن عبدالله انصاری است که آن را از حضرت فاطمه(س) نقل کرده است. محتوای سرشار از معارف حدیث کساء باعث شده این حدیث در قرون اخیر، بیشتر مورد اهتمام اندیشمندان قرار گرفته و آثار متعددی درباره آن در قالب کتاب، مقاله، پایاننامه و... پدید آید و شیعیان با برگزاری مجالس قرائتحدیث کساء، به پیامبر(ص) و خاندان آن حضرت تقرب جویند. از آنجا که شبهاتی درباره اعتبار حدیث مذکور به روایت حضرت زهرا(س) مطرح شده است، نوشتار پیش رو تلاش دارد وثاقت سندی و صدوری حدیث کساء را بررسد.[۱۵]
واژهشناسی
در ابتدا بایسته است معنای واژه «کساء» و اصطلاح «حدیث کساء» تبیین گردد.
کساء
کساء واژه ای عربی و مشتق از ریشه «ک س و» الكِسوَةُ و الكُسوَةُ[۱۶] و به معنای لباس[۱۷] و پوشیدن و پوشاندن لباس است[۱۸].
از این ریشه، پنج واژه در قرآن کریم به کار رفته است: ﴿كِسْوَتُهُنَّ﴾[۱۹]، ﴿نَكْسُوهَا﴾[۲۰]، ﴿اكْسُوهُمْ﴾[۲۱]، ﴿كِسْوَتُهُمْ﴾[۲۲]، ﴿فَكَسَوْنَا﴾[۲۳].
از دیدگاه مفسران، این واژگان نیز در همان معنای لغوی یعنی لباس و پوشاندن لباس استفاده شده است[۲۴].
در ادعیه نیز همان معنای لغوی مراد است: «اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ»[۲۵]. «فَرِّجْ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ وَ اكْسُ الْعَارِينَ»[۲۶].
اما در روایات مشهور به حدیث کساء، این واژه معنایی فراتر از پوشش دارد و دارای کاربردهای متفاوتی است، از جمله زیرانداز[۲۷]، روانداز[۲۸]، عباء[۲۹] و لباسی که روی لباسهای دیگر قرار میگیرد[۳۰]. بیشتر راویان این حدیث شریف، از آن به عنوان کساء یاد نمودهاند. نوع کساء نیز فدکی[۳۱]، خیبری[۳۲]، یمانی[۳۳] و جنس آن پشم یا موی سیاه[۳۴] و... ذکر شده که بیانگر دقت راویان و اهمیت این حدیث و تکرار حدیث به مناسبتهای متفاوت است.[۳۵]
حدیث کساء
مراد از حدیث کساء، ماجرای بر سر کشاندن و پوشاندن کساء توسط پیامبر بر خویشتن و حسنین و علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا(ع) و سخنانی است که حضرت در قالب دعا در این هنگام بیان فرمودند و مصادیق خمسه طیبه را تعیین کردند. به دلیل کاربست واژه کساء، این روایت که گونههای متعدد و نقل مختلفی دارد، به حدیث کساء معروف است. زنده نگاه داشتن اصطلاح «اصحاب کساء»، «آل عبا» و... در سیره معصومان(ع) مشهود است و منابع متعدد تاریخی و روایی از اهتمام فراوان پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)[۳۶] به حفظ و تبیین آن حکایت دارد. از این رو حدیث کساء به طرق مختلفی در بیشتر منابع اهل سنت وجود دارد[۳۷]. و همچنین این حدیث در منابع شیعی با طرق گوناگون آمده است[۳۸].
به اختصار آماری از احادیث کساء در مهمترین کتب حدیثی فریقین بر مبنای محورهای ذیل ارائه میشود[۳۹]:
دسته اول، احادیثی که در آنها از آیه تطهیر یا واژگان آیه برای معرفی اهل بیت(ع) عصمت و طهارت(ع) استفاده شده است. این روایات، بیشتر در ادعیه وجود دارد[۴۰]. احادیثی که بدون اشاره به کساء، فقط به تبیین مصادیق و نزول آیه تطهیر اشاره دارند، در دسته دوم قرار دارد. دسته سوم مشتمل بر احادیثی است که حضرت رسول اکرم(ص)، اهل بیت(ع) خویش را ذیل کساء قرار میدهند و برایشان دعا میفرمایند، ولی در این احادیث از آیه تطهیر و نزول آن سخنی به میان نیامده است. دسته چهارم شامل احادیثی است که هم به آیه تطهیر اشاره نموده و هم گزارش میکند پیامبر اکرم(ص) به وسیله کساء اهل بیت خویش را جدا و برای ایشان دعا فرموده است. دستۀ پنجم به روایاتی اشاره دارد که در روز مباهله، حضرت رسول(ص) به وسیله کساء اهل بیت خویش را معرفی نموده و در دسته آخر روایاتی آمده که پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر(ص) اهل بیت خویش را اوقات نماز صدا زده و آیه تطهیر را پشت در خانه ایشان قرائت میفرمودند. با توجه به این مدل دستهبندی، تمام روایاتِ مرتبط با آیه تطهیر و کساء، احادیث منسوب به «کساء» و به عبارت دیگر قرائتی از مضمون «حدیث کساء» خواهند بود[۴۱].
نام کتاب | آیه تطهیر برای معرفی اهل بیت | تعیین مصادیق آیه تطهیر | تعیین واقعه کساء بدون ذکر آیه تطهیر | حدیث کساء(هم آیه تطهیر و هم واقعه کساء) | روایت مباهله و کساء | روایات پس از واقعه کساء ونزول آیه تطهیر | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
تفسیر قمی | ۱ | ۱ | - | ۱ | - | ۱ | |
تفسیر فرات کوفی | - | ۴ | ۱ | ۶ | ۱ | ۳ | |
تفسیر العیاشی | - | - | - | ۱ | - | - | |
المسترشد فی... | ۲ | ۱ | ۱ | - | - | - | |
کافی | - | - | - | ۱ | - | - | |
الامامة والتبصرة.. | - | ۱ | - | - | - | - | |
فضائل امیرالمؤمنین(ع) | ۱ | ۳ | ۱ | ۱ | - | ۲ | |
کفایة الاثر | - | ۲ | - | - | - | - | |
تحف العقول | ۲ | - | - | - | - | - | |
الغیبة | - | - | - | ۱ | - | - | |
دعائم الاسلام | ۲ | - | - | - | - | - | |
کامل الزیارات | ۱ | - | - | - | - | - | |
من لا یحضره... | ۴ | - | - | - | - | - | |
الامالی (صدوق) | ۶ | ۱ | - | - | - | - | |
خصال | - | ۱ | - | ۲ | - | - | |
عیون أخبار الرضا(ع) | ۱ | - | - | - | ۱ | - | |
کمال الدین و تمام النعمة | - | - | - | ۱ | - | - | |
معانی الاخبار | ۱ | - | - | ۳ | - | - | |
علل الشرائع | - | ۲ | - | 23 | - | - | |
مناجات الهیات حضرت امیر(ع) | - | ۳ | ۲ | - | - | ۲ | |
الاختصاص | ۱ | - | - | - | ۱ | - | |
المزار (مفید) | ۱ | - | - | - | - | - | |
الارشاد | ۱ | - | - | - | - | - | |
الامالی (مفید) | ۱ | - | - | - | - | ۱ | |
کنز الفوائد | ۱ | - | - | - | - | - | |
تهذیب الاحکام | ۱ | - | - | - | - | - | |
مصباح المتهجد | 13 | - | - | - | - | - | |
الامالی (طوسی) | ۷ | ۴ | - | - | - | ۲ | |
شواهد التنزیل | ۵ | ۳۲ | 33 | - | - | 27 | |
روضة الواعظین | ۱ | ۱ | - | - | - | - | |
اعلام الوری | ۲ | - | - | - | - | - | |
مکارم الاخلاق | ۱ | - | - | - | - | - | |
بشارة المصطفی | ۴ | - | - | - | - | ۱ | |
الخرائج و الحرائج | ۱ | - | - | - | - | - | |
الاحتجاج | ۴ | - | - | ۱ | ۱ | - | |
الفضائل | ۱ | - | - | ۱ | - | - | |
عمدة عیون | ۳ | - | ۴ | 10 | - | ۲ | |
مجموعه ورام | ۱ | - | - | ۱ | - | - | |
المزار الکبیر | ۸ | - | - | - | - | - | |
اقبال الاعمال | ۱ | ۲ | - | - | - | - | - |
جمال الأسبوع | ۵ | - | - | - | - | - | |
سعد السعود | - | - | ۱ | ۲ | ۱ | - | |
الطرائف | ۳ | ۱ | ۴ | ۵ | - | ۲ | |
کشف الغمة | ۷ | - | ۳ | ۴ | - | ۲ | |
کشف الیقین | ۲ | - | - | ۱ | - | - | |
نهج الحق و کشف الصدق | ۱ | - | - | ۲ | - | ۲ | |
المزار شهید الأول | ۵ | - | - | - | - | - | |
ارشاد القلوب | ۲ | - | - | - | - | - | |
غرر الاخبار | ۱ | - | - | ۱ | - | - | |
اعلام الدین | ۲ | - | - | - | - | - | |
البلد الامین | ۱ | ۳ | - | - | - | - | - |
المصباح الکفعمی | ۷ | - | - | - | - | - | |
تأویل الآیات | ۴ | ۲ | - | ۳ | - | - | |
وسائل الشیعه | ۲ | - | - | - | - | - | |
اثبات الهداة | 16 | 17 | ۴ | 24 | - | ۳ | |
هدایة الامة | ۱ | - | - | - | - | - | |
البرهان | 19 | 10 | ۵ | 20 | ۳ | ۸ | |
الانصاف فی النص... | - | ۲ | - | ۱ | - | - | |
مدینة معاجز | ۳ | - | - | - | - | - | |
بحار الانوار | 77 | 25 | 13 | 30 | ۳ | 13 | |
تفسیر نور الثقلین | ۴ | ۷ | ۳ | ۷ | ۱ | ۳ | |
مسند الامام احمد بن حنبل | - | - | ۵ | ۳ | - | ۲ | |
صحیح مسلم | - | - | - | - | - | - | |
سنن ترمذی | - | - | ۱ | ۲ | - | ۱ | |
مستدرک | ۱ | ۲ | ۱ | ۲ | - | ۱ | |
مجمع الزوائد | - | ۳ | ۶ | ۱ | - | ۳ | |
المعجم الأوسط | ۲ | ۱ | ۲ | ۱ | - | - | |
المعجم الکبیر | ۱ | ۶ | 16 | ۴ | - | ۴ | |
تاریخ مدینة دمشق | ۵ | 12 | 17 | 10 | - | ۳ | |
أسد الغابه | - | ۱ | ۱ | ۲ | - | ۳ |
چنانکه در جدول بالا نیز ذکر شده، علاوه بر روایات شأن نزول آیه تطهیر، حضرت رسول(ص) هنگام واقعه مباهله نیز قبل از مباهله نمودن نجرانیان، به وسیله کساء، حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت علی(ع)، امام حسن و امام حسین(ع) را میپوشانند [۴۲] و اصطلاح حدیث کساء به این واقعه نیز نسبت داده میشود؛ چراکه حضرت با این رفتار در حال معرفی مصادیق اصحاب کساء بودند.
به علت وجود راویان متفاوت، توصیفهای متفاوت از نوع کساء[۴۳]، نحوه اجتماع اصحاب ذیل کساء[۴۴] و مکانهای مختلفی که ذکر شده[۴۵] میتوان گفت این حدیث شریف در زمانهای متفاوتی تکرار شده است. همچنان که طبری معتقد است وجود اختلاف در کیفیت گرد آمدن ایشان، وصفهای گوناگون از کساء، کیفیت دعای آن حضرت و پاسخ ایشان به ام سلمه... همگی دلیل بر تکرار این عمل در خانه ام سلمه است[۴۶]. ابن حجر نیز طبری را تأیید میکند و میافزاید که گفتار طبری مؤید آن است که آنچه روایت شده آن حضرت نیز در خانه فاطمه در حق آنان بیان نموده[۴۷] که بر اساس روایت نقل شده از جابر، این جریان در خانه حضرت فاطمه(س) هم رخ داده و روایات واثلة بن اسقع[۴۸]، تنها کسی که در روایات اهل سنت غیر از همسران پیامبر هنگام صدور حدیث کساء در خانه حضرت زهرا(س) حضور داشته است، نیز آن را تثبیت و تأیید میکند[۴۹]. البته از منظر صاحب الکلمة الغراء فی تفضیل الزهرا(س)، تکرار حدیث کساء قطعی است تا جایی که علما از تکرار آن، تکرار نزول آیه تطهیر را احتمال دادهاند؛ ولی صحیح این است که آیه یک بار نازل شده اما حدیث کساء به علت اهمیت فوقالعاده آن همراه با آیه تکرار شده است تا با نهادینه شدن واقعه کساء شبهه کجاندیشان دفع شود[۵۰].[۵۱]
گونههای اعتبارسنجی حدیث
در اعتبارسنجی و پذیرش روایات دو دیدگاه وجود دارد: وثوق سندی (وثوق مخبری) و وثوق صدوری (وثوق خبری). از منظر دیدگاه اول، هیچ قرینه و نشانه ای جز درستی سند وثاقت نمیآورد و غیر از سند راهی برای سنجه اعتبار روایت وجود ندارد. بنا بر این مبنا، حتی وجود یک راوی ضعیف در سند، روایت را از درجه اعتبار ساقط میکند[۵۲]. شهید ثانی، محقق اردبیلی، شیخ حسن عاملی، سید محمد عاملی و از معاصران سید ابوالقاسم خویی سرآمد شخصیتهای مکتب سندیاند[۵۳]. اما در دیدگاه دوم معیار و تراز عمل به حدیث، اطمینان به صدور آن از معصوم است و قوت سند یکی از راههای رسیدن به وثاقت است. بنابراین در صورت ضعف سند، به کمک قرینهها و نشانههای همراه با حدیث میتوان به وثاقت آن دست یافت[۵۴].
آقا جمال خوانساری، علامه کرکی، محمد تقی مجلسی، علامه مجلسی، شیخ بهایی، وحید بهبهانی، بحر العلوم، نراقی، میرزای قمی، شیخ انصاری، صاحب جواهر، صاحب ریاض، حاج آقا رضا همدانی، آقای بروجردی و امام خمینی از برجستهترین اندیشمندان مکتب وثاقت صدوری هستند[۵۵].
به دو دلیل دیدگاه دوم یعنی وثاقت صدوری مورد پذیرش است:
- بنا بر اقوال بزرگان علم اصول همچون محقق حلی در مقدمة المعتبر فی شرح المختصر[۵۶]، محقق اصفهانی در نهایة الدرایة[۵۷]، محقق همدانی در مصباح الفقیه[۵۸]، حسینی سیستانی در قاعدة لا ضرر ولاضرار[۵۹]، وحید بهبهانی در الفوائد الحائریه[۶۰] و دیگر بزرگان دریافت میشود، بیشتر اندیشمندان وثاقت صدوری را پذیرفتهاند.
- اعتقاد به وثوق سندی، دارای پیامدهایی منفی از جمله اسقاط بسیاری از روایات شیعیان و طعن به عالمان شیعه و تضعیف مذهب تشیع[۶۱] و اختلال در اوضاع فقه و نداشتن دلیل برای صدور فتوا[۶۲] است؛ لذا مبنای پژوهش پیش رو وثاقت صدوری است.[۶۳]
حدیث کساء در سنجه اعتبار
از دو منظر میتوان اعتبار حدیث کساء را مورد سنجش قرار داد:
وثاقت سندی
همان طور که مطرح شد، حدیث کساء دارای نقلهای متعددی است که در منابع عامه و شیعیان وجود دارد. در منابع روایی و تفسیری و تاریخی اهل سنت، نقلهای زیادی حتی فراتر از روایات موجود در میان شیعیان از طرق مختلفی بیان شده که دارای اسنادی صحیح است. برای نمونه، ابن حنبل در مسند خویش از عطاء بن ابی رباح چنین روایت میکند: «حَدَّثَنِي مَنْ سَمِعَ أُمَّ سَلَمَةَ تَذْكُرُ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) كَانَ فِي بَيْتِهَا فَأَتَتْهُ فَاطِمَةُ بِبُرْمَةٍ فِيهَا خَزِيرَةٌ- فَدَخَلَتْ بِهَا عَلَيْهِ فَقَالَ:لَهَا: ادْعِي زَوْجَكِ وَ ابْنَيْكِ- فَجَاءَ عَلِيٌّ وَ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَجَلَسُوا يَأْكُلُونَ مِنْ تِلْكَ الْخَزِيرَةِ وَ هُوَ عَلَى مَنَامَةٍ لَهُ عَلَى دُكَّانٍ تَحْتَهُ كِسَاءٌ خَيْبَرِيٌّ وَ أَنَا فِي الْحُجْرَةِ أُصَلِّي- فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۶۴] قَالَتْ فَأَخَذَ فَضْلَ الْكِسَاءِ فَغَشَّاهُمْ بِهِ ثُمَّ أَخْرَجَ يَدَهُ فَأَلْوَى بِهَا إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ- اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ خَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً- اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ خَاصَّتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً قَالَتْ فَأَدْخَلْتُ رَأْسِي الْبَيْتَ فَقُلْتُ وَ أَنَا مَعَكُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ» از منظر ابن حنبل، روایت صحیح است، از سه طریق وارد شده و در یکی از اسناد آن، همه راویان ثقهاند[۶۵]. همچنین مفسران اهل سنت در کتب تفسیری خویش ذیل آیه تطهیر و آیه مباهله به حدیث کساء اشاره کردهاند؛ حدیثی که اهل کساء را فقط شامل پیامبر اکرم(ص)، امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسن و امام حسین(ع)، و حضرت فاطمه(س) میداند و مهمترین دلیل انحصار «اصحاب کساء» به «اهل بیت»(ع)، رفتار پیامبر اکرم(ص) در حدیث کساء است که حضرت با عبایی امیر مؤمنان علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و امام حسن و امام حسین(ع) را میپوشاند و برای ایشان چنین دعا مینماید: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ حَامَّتِي [وَ خَاصَّتِي] فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً...»[۶۶].
رفتار حضرت رسول(ص) و استفاده از واژه «أهل» در نقلهای حدیث کساء از طرق مختلف یا به همین مضمون یا به صورت نقل به معنا در مکانها و زمانهای مختلف در منابع فریقین تکرار شده است؛ مثلاً از عمر بن أبی سلمه نقل شده: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۶۷][۶۸]. حدیث کساء نزد شیعیان نیز دارای منزلت خاصی است و از طرق مختلفی نقل شده است. این روایات هم در کتب تفسیری روایی ذیل آیه تطهیر[۶۹] و مباهله و هم در کتب روایی اصیل شیعه[۷۰] به طُرق متفاوت موجود است، از مهمترین نقلهای حدیث کساء احتجاجات و استشهادات ائمه اطهار(ع) به حدیث کساء است[۷۱].
یکی از نقلهای حدیث کساء، واقعه متواتر مباهله با نصارای نجران و توجه خاص پیامبر اکرم(ص) به حضور انحصاری خمسه طیبه(ع) در آن جریان تاریخی و استفاده از واژه «أهل» درباره ایشان است: «... وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ﴾[۷۲] دَعَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً(ع) وَ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِيَ»[۷۳]. که همین حضور پنج تن آل عبا(ع) موجب مصالحه نجرانیان گردید[۷۴].
در برخی نقلهای واقعه مباهله نیز استفاده از عبا و جدا نمودن اهل بیت(ع) توسط پیامبر(ص) از بقیه ذکر شده، چنانکه آمده است: فردای روزی که رسول خدا برای مباهله به سوی نجرانیان رفتند، امام علی(ع) در سمت راستشان، امام حسن و امام حسین(ع) در سمت چپ و حضرت فاطمه زهرا(س) پشت سرشان بودند؛ و بر کتف رسول الله کسایی بود: « قَطَوَانِيٌ رَقِيقٌ خَشِنٌ لَيْسَ بِكَثِيفٍ وَ لَا لَيِّنٍ» و قبل از شروع مباهله خمسه طیبه(ع) ذیل کساء قرار میگیرند[۷۵]. همچنین امام کاظم(ع) در یکی از مناظرات خود چنین احتجاج میفرمایند: «... وَ لَمْ يَدَّعِ أَحَدٌ أَنَّهُ أَدْخَلَ النَّبِيُّ(ص) تَحْتَ الْكِسَاءِ عِنْدَ الْمُبَاهَلَةِ لِلنَّصَارَى إِلَّا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَكَانَ تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى ﴿أَبْنَاءَنَا﴾ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ ﴿نِسَاءَنَا﴾ فَاطِمَةَ وَ ﴿أَنْفُسَنَا﴾ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ(ع)...»[۷۶].
منابع فریقین اعم از کتب تفسیری، روایی و تاریخی، واقعه مباهله را ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران نقل کرده و مراد از ﴿أَبْنَاءَنَا﴾، امام حسن و امام حسین(ع) و مراد از ﴿نِسَاءَنَا﴾، فاطمه زهرا(س) و مراد از ﴿أَنْفُسَنَا﴾ را امیرمؤمنان علی(ع) دانستهاند[۷۷].
زمخشری ذیل این آیه مینویسد: "و فيه دليل لا شيء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء"[۷۸]. بیان زمخشری مصادیق اصحاب کساء را مشخص میکند.
حدیث کساء معروف در این زمان به روایت جناب جابر بن عبدالله انصاری از حضرت فاطمه زهرا(س) نیز یکی از این نقلهاست که به اختصار سند آن بررسی میشود.
با بررسی دادههای روایی و منابع متعدد و فهرست نسخههای خطی قابل دسترس، دو سند برای حدیث کساء یافت شد. سند اول در کتاب عوالم العلوم و المعارف و الاحوال من الآیات و الاخبار و الاقوال، مستدرک حضرت فاطمه زهرا(س) تا امام جواد(ع) جلد ۱۱، ص۹۳۰ همراه با حدیث کساء، چاپ شده که محقق این کتاب، آن را از کتابخانه جامع تهران گرفته است[۷۹][۸۰]. مرعشی نجفی در ملحقات کتاب احقاق الحق و ازهاق الباطل، سند و متن حدیث کساء را از رساله «بافقی یزدی قمی نجفی» آورده است. بافقی یزدی حدیث کساء را از جلد یازدهم عوالم العلوم از میان هفتاد جلد موجود در کتابخانه میرزا سلیمان یزد نقل کرده است اما مشخص ننموده از متن کتاب آن را نوشته یا از حاشیه کتاب، در ادامه مرعشی نجفی از صدوقی یزدی درخواست میکند این حدیث و سند آن را از کتاب عوالم العلوم در یزد ببیند، اما صدوقی این متن و سند را از حاشیه کتاب برای مرعشی میفرستد، مرعشی با بررسی درمییابد این دو نسخه از حدیث کساء کاملاً منطبق بر یکدیگر هستند. همچنین درباره سند حدیث شریف کساء مینویسد حدیث یک بار در جلد ۱۱ و یک بار هم در جلد ۶۲ نقل شده است[۸۱] و[۸۲].
با بررسی انجام شده، هشت نسخه از جلد یازدهم کتاب عوالم العلوم در کتابخانههای مختلف یافت شد؛ قدیمیترین نسخه در کتابخانه آیت الله گلپایگانی قم به شماره ۸۵۷۳ - ۵۸/۲۳ است، دو نسخه به شمارههای ۱۳۲۹ط و ۳۶۲۱، در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی تهران، یک نسخه به شماره ۲۰۳۱، در کتابخانه مرکز اسناد و مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، یک نسخه به شماره ۴۰۰، در کتابخانه آیتالله مرعشی و یک نسخه به شماره ۴۸۹ در کتابخانه وزیری یزد[۸۳] و دو نسخه به شمارههای ۴۰۴۰۰، ۱۷۸۸۴ در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
از این نسخهها فقط در حاشیه نسخه ۳۶۲۱ کتابخانه مجلس، حدیث کساء همراه با سند به طور کامل ذکر شده است.
سند دوم نیز در یادداشتهای حسینی شیرازی وجود دارد که در برخی کتب ایشان چاپ شده است[۸۴].
سندی که عبدالله بحرانی ذکر کرده به شرح زیر است: رأيت بخط الشيخ الجليل السيد هاشم، عن شيخه السيد ماجد البحراني عن الحسن بن زين الدین الشهيد الثاني، عن شيخه المقدس الاردبيلي، عن شيخه علي بن عبد العالي الكركي، عن الشيخ علي هلال الجزائري عن الشيخ أحمد بن فهد الحلي، عن الشيخ علي بن الخازن الحائري، عن الشيخ ضياء الدين علي بن الشهيد الأول، عن أبيه، عن فخر المحققين، عن شيخه العلامة الحلي، عن شيخه المحقق، عن شيخه ابن نما الحلي، عن شيخه محمد بن إدريس الحلي، عن ابن حمزة الطوسي صاحب «ثاقب المناقب» عن الشيخ الجليل محمد بن شهر آشوب، عن الطبرسي صاحب «الإحتجاج» عن شيخه الجليل الحسن بن محمد ابن الحسن الطوسي، عن أبيه شيخ الطائفة، عن شيخه المفيد، عن شيخه ابن قولويه القمي، عن شيخه الكليني، عن علي بن إبراهيم، [عن أبيه إبراهيم] بن هاشم عن أحمد بن محمد بن أبي نصر البزنطي، عن قاسم بن يحيى الجلاء الكوفي، عن أبي بصير، عن أبان بن تغلب البكري، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن جابر بن عبدالله الانصاري، عن فاطمة الزهراء(س) بنت رسول الله(ص).
سلسله راویان سند حدود سی نفرند که به اختصار احوال رجال آن به ترتیب بررسی میشود:
- سید هاشم بحرانی فرزند سید سلیمان بن عبدالجواد حسینی بحرانی توبلی[۸۵] معروف به علامه بحرانی[۸۶] متوفای ۱۱۰۷ق است و در کتب رجالی توثیق شده است[۸۷].
- سید ابو علی ماجد بن هاشم بن علی بن المرتضی بن علی بن ماجد حسینی بحرانی، متوفای سنه ۱۰۲۸ق، ثقه وصف شده است[۸۸]. در این قسمت از سند اشکال وارد شده است که میان سید ماجد متوفای سال ۱۰۲۸ق و سید هاشم متوفای سال ۱۱۰۷ق حدود ۸۰ سال فاصله است، بنابراین سید ماجد به دلیل اختلاف طبقه نمیتواند از ایشان نقل کند [۸۹] و[۹۰]، در حالی که با معمر دانستن ایشان اشکال پاسخ داده میشود.
- شهید ثانی (جمال الدین ابو منصور الحسن بن الشیخ زین الدین بن علی بن الشهید الثانی عاملی جبعی) از شاگردان مقدس اردبیلی و متوفای سنه ۱۰۱۱ق و ثقه است[۹۱].
- احمد بن محمد معروف به «مقدس اردبیلی» از منظر حر عاملی هم عصر با شیخ بهایی متوفای سنه ۹۹۳ق و توثیق شده است[۹۲].
- علی بن عبد العالی العاملی الکرکی متوفای سال ۹۳۷ق نیز از منظر صاحب أمل الآمل فردی موثق است[۹۳].
- زین الدین علی بن هلال الجزائری شیخ الاسلام و فقیه اهل بیت(ع) در عصر خود بوده است[۹۴].
- جمال الدین ابو العباس احمد بن شمس الدین محمد بن فهد الاسدی الحلی متوفای ۸۴۱ ق[۹۵]، فاضل، عالم، ثقه، صالح، زاهد، عابد، ورع، جلیل القدر[۹۶] و از جمله راویانی که از ایشان اجازه داشتند زین الدین علی بن الحسن بن الخازن الحائری است[۹۷].
- به گفته حر عاملی «شیخ زین الدین علی بن الخازن الحائری»، فاضل، عابد، صالح و از شاگردان شهید است که از احمد بن فهد الحلی روایت میکند[۹۸].
- الشیخ ضیاء الدین ابو القاسم علی بن محمد بن مکی العاملی الجزینی فرزند شهید اول، به گفته حر عاملی فردی فاضل، محقق، صالح، باورع، جلیل القدر و ثقه بوده است[۹۹]. وی عالمی امامی و متوفای ۸۵۶ق است[۱۰۰].
- مراد از «أبیه»، شمس الدین محمد بن جمال الدین مکی بن محمد بن حامد بن احمد العاملی الجزینی متوفای ۷۸۶ق است. محدث قمی ایشان را شیخ الامام، أستاذ فقهاء الانام، رئیس المذهب و الملّة و رأس المحققین الاجلّة، محقق حقائق الأولین و الآخرین و... وصف نموده است که جامع فنون العقلیات و النقلیات و حاوی صنوف الفضائل والکمالات بودهاند[۱۰۱].
- محمد بن العلامة الکبیر الحسن بن یوسف بن علی بن المطهر الأسدی، الفقیه، المجتهد فخرالدین أبوطالب الحلی، مشهور به فخر المحققین، متوفای ۷۷۱ق است[۱۰۲]. از منظر شیخ حر عاملی، فاضل، فقیه، ثقه و جلیلالقدر بودند که از پدرشان علامه حلی روایت میکردند[۱۰۳].
- الحسن بن یوسف بن علی بن المطهر الأسدی، جمال الدین ابو منصور، معروف به علامه حلّی متوفای ۷۲۶ ق[۱۰۴] است. شهرت علامه حلی و وثاقت وی مشخص است[۱۰۵].
- مراد از «محقق»، [[[نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن الحسن بن یحیی بن الحسن بن سعید الحلی]]، متوفای سال ۶۷۶ ق[۱۰۶] است و وثاقت و قدر و منزلت ایشان به قدری روشن است که نیازی به ذکر نیست[۱۰۷].
- ابن نما حلی، محمد بن جعفر بن محمد بن نما الحلی نجیب الدین ابوجعفر یا ابوابراهیم متوفای ۶۴۵ق عالم محقق فقیه جلیل، صاحب مصنفات از مشایخ پدر علامه و جناب محقق حلّی است و او پدر شیخ جعفر صاحب کتاب مثیر الاحزان مقتل معروف، و جد شیخ جلال الدین ابو محمد حسن بن نظام الدین احمد بن محمد بن جعفر بن محمد بن نماست که یکی از مشایخشهید اول است[۱۰۸]. همچنین وی از ابن ادریس و محقق جعفر بن الحسن الحلی روایت میکند[۱۰۹].
- احمد بن ادریس فقیه امامی ابو عبدالله عِجلی، الحلّی، مصنف السرائر معروف به ابن ادریس؛ متوفای سال ۵۹۸ق در «حله»[۱۱۰].
- ابن حمزه طوسی صاحب الثاقب فی المناقب؛ عمادالدین ابو جعفر محمد بن علی بن حمزه طوسی مشهدی، زنده در سال ۵۶۰ق[۱۱۱] و متوفای ۵۶۶ق[۱۱۲]، فقیه، عالم، واعظ و نویسنده کتابهای الوسیلة، الواسطة، الرائع فی الشرائع، مسائل فی الفقه است[۱۱۳].
- محمد بن علی بن شهر آشوب بن ابی نصر بن ابی الجیش، ابوجعفر السَّروَی المازندرانی، الحافظ، ملقب به رشیدالدین، و معروف به ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ق[۱۱۴] جامع محاسن و مورد وثوق[۱۱۵] است. وی از ابی علی الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی روایت میکرده است[۱۱۶].
- ابو منصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی صاحب الاحتجاج، در کتب رجالی «عالم فاضل فقیه محدث ثقه، صاحب کتاب الاحتجاج علی أهل اللجاج حسن کثیر الفوائد» معرفی شدهاند[۱۱۷].
- محمد بن حسن بن علی طوسی[۱۱۸] پدر محقق خواجه نصیر الدین است[۱۱۹]. به گفتۀ حر عاملی «عالم، فاضل، فقیه، محدث، جلیل، ثقه، دارای کتبی مانند الامالی و شرح النهایه[۱۲۰]» است.
- محمد بن حسن بن علی، شیخ ابو جعفر طوسی، معروف به شیخ الطائفه[۱۲۱]، متوفای ۴۵۸ ق[۱۲۲] است. در رجال ابن داوود درباره وی آمده است: لم أوضح من أن يوضح حاله[۱۲۳]. نجاشی ایشان را جليل في أصحاب و ثقة عين میداند[۱۲۴]. دو کتاب تهذیب الاحکام والاستبصار که از کتب اصلی شیعیان است، نوشته شیخ الطائفه است[۱۲۵].
- محمد بن محمد بن نعمان عبدالسلام حارثی، ابو عبد الله عکبری، بغدادی، که بعدها به شیخ مفید مشهور شد[۱۲۶]، متوفای سال ۴۱۳ق[۱۲۷] و از منظر طوسی و حر عاملی، وی موثقترین اهل زمانش بود[۱۲۸].
- جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ابوالقاسم قمی، صاحب کتاب کامل الزیارات، متوفای ۳۶۸ ق[۱۲۹] است. حر عاملی وی را از موثقترینها در بین اصحاب و از اجلای در فقه و حدیث معرفی میکند [۱۳۰].
- محمد بن یعقوب بن اسحاق، ابوجعفر کلینی، رازی، بغدادی، صاحب کتاب الکافی یکی از کتب اربعه شیعیان امامیه[۱۳۱] متوفای ۳۲۸ق[۱۳۲] است که موثقترین افراد در نقل حدیث معرفی شده است[۱۳۳].
- علی بن ابراهیم بن هاشم، أبو الحسن قمّی، صاحب تفسیر معروف به نام تفسیر قمّی[۱۳۴] در کتب رجالی ثقه در حدیث، اطمینانآور، قابل اعتماد با مذهبی صحیح[۱۳۵] وصف شده است، تاریخ وفات ایشان یافت نشد، ولی وی در سال ۳۰۷ زنده بوده است[۱۳۶].
- [ابراهیم بن هاشم]]، محدث ابو اسحاق قمی، والد علی بن ابراهیم صاحبِ تفسیر قمی، در اصل کوفی بود و اولین کسی بود که حدیث کوفیان را در قم نشر داد[۱۳۷]. سال وفات وی یافت نشد، ولی قبل از سال ۲۴۷ق زنده بوده است[۱۳۸]. ذکر شده که ایشان با امام رضا(ع) ملاقات داشته است. دو کتاب النوادر و قضایا أمیر المؤمنین(ع) از کتب معروف این محدث است[۱۳۹].
- احمد بن محمد بن ابی نصر، ملقب به بزنطی[۱۴۰] «ثقه جلیل القدر»[۱۴۱] متوفای سال ۲۱۰ یا ۲۲۱ق[۱۴۲] است. کشّی در رجال خود روایاتی را در توثیق ابی نصر بزنطی ذکر میکند[۱۴۳]. ابی نصر از اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد(ع) بوده است، همچنین ایشان از اصحاب اجماع است و از غیرثقه روایت نمیکند[۱۴۴].
- قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی؛ در نسخههایی که ذکر شده نام این شخص «قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی» آمده است، اما فردی با این مشخصات در موسوعات رجالی یافت نشد، البته شخصی با عنوان «قاسم بن یحیی» در رجال حدیثی موجود است که فقط از جد خود «حسن بن راشد» نقل میکرده و جد قاسم بن یحیی، استادِ جناب برقی است و روایاتی از او در المحاسن ذکر شده است. آقا بزرگ تهرانی در الذریعه پس از ذکر سلسله سندی که قاسم بن یحیی در آن حضور دارد مینویسد: يظهر من هذا السند أن قاسم بن يحيى من رواه الحديث و من مشائخ البرقي و الحسن بن راشد، كان جده و شيخ روايته[۱۴۵]. بنابراین قاسم بن یحیی را از راویان حدیث میداند؛ اگر چنانچه پذیرفته شود، قاسم بن یحیی الجلاء الکوفی، همان قاسم بن یحیی بن حسن بن راشد است، میتوان به وثاقت او پی برد؛ اگر هم پذیرفته نشود که این دو یک نفر هستند، باز هم مجهول الحال بودن قاسم بن یحیی با توجه به اینکه أبی نصر بزنطی در سند این روایت حضور دارد و اینکه أبی نصر از غیر ثقه نقل نمیکند و از اصحاب اجماع است[۱۴۶]، خدشهای در سند حدیث ایجاد نمیکند و از اعتبار حدیث نمیکاهد؛ چراکه اصحاب اجماع فقط از ثقه نقل میکنند و علما حدیثی که یکی از اصحاب اجماع در سند آن وجود داشته باشد، به عنوان حدیث صحیح قبول میکنند و به ضعف راوی قبل از آن توجه نمیکنند[۱۴۷]. علاوه بر این برخی معتقدند مراد از «قاسم بن یحیی»، «قاسم بن یحیی الحذاء کوفی» و همان «أبی بصیر» است[۱۴۸]، چنانکه در کتاب نور الآفاق و شهاب لأهل النفاق نیز به همین شکلی که بیان شد، ذکر شده است[۱۴۹] و[۱۵۰].
- أبان بن تغلب بن رباح ابوسعید البکری الجریری متوفای ۱۴۱ق[۱۵۱] ثقة، جليل القدر[۱۵۲] و به گواهی نجاشی عظيم المنزلة في أصحابنا لقى أبا محمد علي بن الحسين و أبا جعفر و أبا عبد الله(ع) و روى عنهم و كانت له عندهم حظوة و قدم است[۱۵۳].
- ابن الحارث بن عبد یغوث بن کعب بن الحارث بن معاویة بن وائل بن مرار بن جعفی، متوفی سال ۱۲۸ق؛ از منظر آیت الله خویی ثقه است[۱۵۴].
- جابر بن عبدالله الانصاری از اصحاب رسول خدا(ص) است و در جنگ بدر و هجده غزوه دیگر شرکت داشته؛ ایشان تا زمان امام باقر(ع) را درک کرده و متوفای ۷۸ق است. جناب جابر مقام و منزلت والایی دارد و روایتهای ایشان بیشتر از پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است[۱۵۵]. همچنین جابر بن عبدالله انصاری از افرادی است که از حضرت فاطمه زهرا(س)، اطلاعات و رازهای غیبی شنیده است؛ از جمله حدیث لوح که از حضرت نقل نموده است[۱۵۶].
با بررسی موقعیت راویان و تحلیل وثاقت آنان در موسوعات رجالی، روشن میشود راویان موثق هستند.[۱۵۷]
وثاقت صدوری
بسیاری از بزرگان سند نقل شده را پذیرفتهاند و در بررسی سندی ملاحظه شد که با توجه به وثاقت راویان، سند مورد تأیید و معتبر است اما اگر هم پذیرفته نشود، بازهم نمیتوان حدیث را کنار گذاشت؛ زیرا عبارات والا و معارف فوق العاده حدیث و دلالتهای آن گواهی میدهد که کلام از جانب معصوم صادر شده است.
متن و محتوای حدیث شریف کساء از دو جهت میتواند وثاقت آن را اثبات کند.[۱۵۸]
عدم مخالفت و تعارض حدیث با آیات و روایات
مهمترین دلیلی که میتوان جهت رد اشکالات وارد شده بر این حدیث مطرح کرد، آن است که نه تنها هیچ یک از بندها و عبارات محتوای آن با هیچ آیه و روایتی در تعارض نیست، بلکه آیات و روایات بسیاری در تأیید محتوای شریفش وجود دارد[۱۵۹].[۱۶۰]
دارا بودن معارف عمیق، معرفتی، سیاسی فقهی، اجتماعی، تربیتی
یکی از دلایلی که در تأیید وجود حدیث کساء مطرح است دارا بودن محتوای عمیق آن است[۱۶۱] که میتوان به آموزههای معرفتی، سیاسی فقهی، اجتماعی و تربیتی آن اشاره کرد. جایگاه اهل بیت(ع)، مقام ایشان، برخی ویژگیهای ایشان مانند عصمت، واسطه استجاب الدعوه بودن، اهل بیت نبوت بودن از جمله آموزههای معرفتیحدیث، اهمیت نقش مادر در خانواده، چگونگی برقراری انواع ارتباطات کلامی و غیر کلامی در خانواده از جمله آموزههای تربیتی، استحباب ابتداء سلام، استحباب سؤال و تحقیق، وجوب اطاعت از پدر نیز برخی از آموزههای فقهی آن است. بنابراین معارف والای حدیث بیان از صدور آن از معصوم دارد؛ همچنان که ابن ابیالحدید درباره خطبه شقشقیه مینویسد: این خطبه گواه بر صدور آن از جانب امیرمؤمنان علی(ع) است[۱۶۲].[۱۶۳]
مؤیدات وثاقت صدور
در جهت وثاقت صدور حدیث کساء میتوان مؤیداتی را نیز بیان کرد.
وجود نقلهای متعدد از حدیث کساء در منابع فریقین
همان طور که مطرح شد حدیث کساء با نقلهای متعددی از طرق مختلف بیان شده است. در جدول زیر به اختلافها و شباهتهای این نقلها اشاره میشود:
شباهتها | تفاوتها | |
---|---|---|
۱. در نقلهای منسوب به حدیث کساء پیامبر(ص) برای حضرت زهرا(س) و حضرت علی، امام حسن و امام حسین(ع) دعا کرده است. | مضمون دعاهایی که پیامبر در حق اصحاب کساء فرموده، با هم متفاوت است. | |
۲. در تمام نقلهایی که کساء و مانند آن در آن ذکر شده، پیامبر(ص) پس از آنکه اهل بیت(ع) را با کساء جدا میفرماید، دعا میکند. | به جای واژه کساء، از واژگانی مانند ثوب، عباء، خمیصه، مرط و شمله استفاده شده است و اوصافی مانند خیبری، فدکی، سوداء، قطوانیه، مرحل و ... دارد. | |
۳. در اکثر روایات حضرت جبرئیل، ششمین اصحاب کساء معرفی شده است. | در برخی روایات به جای ام سلمه، از دیگر زنان پیامبر(ص) مانند صفیه و زینب نام برده شده است. | |
. در تمام روایاتی که ام سلمه اجازه ورود گرفته، به او اجازه داده نشده است[۱۶۴]. | نحوه نشستن اصحاب کساء کنار پیامبر(ص) در روایات مختلف ذکر شده است. در برخی روایات آیه تطهیر بعد از دعای پیامبر(ص) و برخی قبل از دعای حضرت رسول و برخی همزمان با یکدیگر بیان شده است. | |
۵. در بیشتر روایات، واقعه در خانه ام سلمه رخ داده است. | مثال | [۱۶۵]}
وجود نسخههایی دیگر از حدیث کساءیکی از مؤیداتی که میتوان در صدور حدیث کساء مطرح نمود، وجود نسخههای دیگری از حدیث کساء است، برخی از این نسخهها عبارتند از: غرر الاخبار و درر الآثارکتاب مزبور نوشته شیخ حسن ابن الحسن دیلمی از علمای قرن هشتم است. این کتاب اولین مصدری است که فرازهایی از حدیث کساء در آن ذکر شده[۱۶۶] و طبق بیان آقابزرگ تهرانی درباره حدیث کساء موجود در این کتاب، نسخههای متعددی از غرر وجود داشته که در یکی از آنها حدیث کساءاختلاف بسیار کمی با حدیث کساء موجود در کتاب منتخب طریحی داشته و به دست ما نرسیده است[۱۶۷].[۱۶۸] کتاب المناقب اثر علوی دمشقی حنفیدومین مصدری که حدیث کساء در آن وجود دارد، کتاب المناقب نوشته علامه ابو محمد حسین بن محمد بن علوی دمشقی از خاندان نقبای شام است. آیت الله مرعشی نجفی در شرح احقاق الحق بیان میکند که حدیث کساء را به خط ایشان در کتاب المناقب که متعلق به تاریخ ۹۸۷ق بوده و از صفیه بنت شبیه به نقل از عایشه روایت شده، مشاهده کرده است[۱۶۹]. صاحب الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء(س) نیز این کتاب را یکی از مصادر حدیث کساء ذکر میکند[۱۷۰].[۱۷۱] نسخه خطی (۱۰۳۳ق)نسخهای خطی با عنوان حدیث کساء و ترجمه آن در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی که تاریخ کتابت آن قرن دهم است[۱۷۲]. به شماره ۸۹۵۴ وجود دارد که حدیث کساء را به طور کامل نقل کرده و نیم قرن قبل از کتاب منتخب طریحی است.[۱۷۳] نسخة المنتخب فی جمع المراثی و الخطب طریحیاین کتاب تألیف شیخ فخرالدین طریحی از دیگر کتابهایی است که حدیث کساء در آن ذکر شده است[۱۷۴]. صاحب این اثر نویسنده مجمع البحرین و از بزرگان قرن دهم است. برخی این کتاب را به عنوان کتاب حدیثی قبول ندارند و آن را از خصایص کتاب طریحی میدانند[۱۷۵]. نهج المحجة فی فضائل الائمه اثر احسائیچهارمین مصدری که حدیث کساء در آن آمده، کتاب نهج المحجة فی فضائل الائمة و اثبات حقهم و غصب غیرهم و بدع الغاصبین المبتدعین، اثر علی بن نقی احسائی متعلق به قرن دوازدهم است که در ابتدای حدیث چنین آورده: و روي حديث الكساء من طرقنا مبسوطا مشتملا على فضل شيعة آل محمد[۱۷۶] از این سخن برمیآید که احسائی به طرق و اسناد متعددی از حدیث کساء دسترسی داشته است.[۱۷۷] نسخه خطی التحفة الکسائیه اثر بافقیشیخ حسین بن محمد بن علی بن عبدالغفور بن غلام علی بافقی یزدی حائری مشهور به «شیخ کسائی»، متوفای ۱۳۱۰ق، در نسخهٔ خطی با عنوان التحفة الکسائیه، حدیث کساء را از کتاب منتخب طریحی نقل کرده است. ایشان پس از حمد و ثنای الهی ابتدا حدیث کساء را آورده، سپس به بسیاری از فضایل و مناقب و مصائب ایشان اشاره کرده است[۱۷۸]. علاوه بر این موارد با توجه به احادیث من بلغ[۱۷۹] نیز میتوان این حدیث شریف را توثیق نمود.[۱۸۰] . توجه علما و بزرگان به حدیث کساءیکی از دلایلی که در پذیرشِ حدیث در اصول فقه، هنگام ضعف سندیِ آن مطرح میشود، عمل فقها و شهرت حدیث است که این ضعف را جبران میکند[۱۸۱]. حدیث کساء نیز میتواند مشمول این قاعده قرار بگیرد، بنابراین بازخورد بزرگان و نوع مواجهه علما و بزرگان در خصوص حدیث کساء بیانگر اهمیت حدیث مزبور نزد ایشان است.[۱۸۲] اهتمام ایشان به برگزاری مجالس حدیث کساء و قرائت مداوم آنبا توجه به اینکه بسیاری از بزرگان ما به خواندن آن توصیه کرده[۱۸۳] و خود نیز همواره در عمل از آن استفاده نموده و مجالسی از آن در خانههایشان برگزار میکنند، این حدیث شریف مورد توجه قرار میگیرد[۱۸۴]. حتی برخی به دلیل مجرب بودن و فراوانی آثار مترتب بر آن[۱۸۵]، حدیث را مستغنی از سند دانستهاند[۱۸۶].[۱۸۷] اهتمام علما به ترجمه حدیث کساء و نشر آنسیره آیات عظام و علما نشان از علاقه و توجه ویژه ایشان به حدیث کساء است؛ از جمله ایشان میتوان ملا فتح الله متخلص به حکیم وفایی شوشتری[۱۸۸]، جعفر شرف الدین[۱۸۹]، سید ابراهیم محمدی متخلص به رجا شوشتری[۱۹۰]، سید عدنان غریفی[۱۹۱]، السید هاشم بن السید محسن اللعیبی الموسوی و مهدی عبدالکریم جزی برخورداری گزی اصفهانی[۱۹۲] است. در این میان رجائی زفرهای علاوه بر به نظم درآوردن حدیث کساء نقل شده از حضرت فاطمه زهرا(س) در قالبهای گوناگون، حدیث کساء نقلهای دیگر را نیز در قالبهای مختلف به نظم درآورده است[۱۹۳]. درباره نشر این حدیث نیز نکاتی مطرح میشود:
پاسخگویی به شبهات وارد بر حدیث کساءسیره علما و بزرگان بیانگر آن است که ایشان هماره از حدیث شریف کساء دفاع مینمودند و هنگام ایجاد شبهه بر این حدیث ایشان همیشه در صحنه حاضر و پاسخگو بودند. آیت الله بهجت در پاسخ به شبهاتی که درباره سند این روایت مطرح میشد مطالب روشنی بیان میکردند. برای نمونه ایشان معتقد بود کسانی که اهل تعقل و درایت باشند و با دقت به این حدیث بنگرند، صحت این روایت را درمییابند و دیگر نیازی به سند آن ندارند[۲۰۰]. همچنین ناراحتی آیت الله تبریزی از حذف حدیث کساء در برخی چاپهای مفاتیح الجنان و شمردن حدیث کساء از مسلمات بین مؤمنان و آن را از مصادیق ﴿وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾[۲۰۱] دانستن، از موارد پاسخ گویی به شبهات وارده است[۲۰۲].[۲۰۳] جستارهای وابستهمنابعپانویس
|