ابوایوب انصاری: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*ابوایوب انصاری، مردی از [[قبیله]] بنینجّار بود. آنگاه که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد، [[انتخاب]] محل سکونت خود را به مکان توقف شتر واگذاشت. شتر [[پیامبر]] در کنار خانه ابوایوب ایستاد و [[پیامبر]] در خانه او، که خانهای محقر بود، سکنا گزید. ابوایوب را در آن زمان مادری بود [[نابینا]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دست او را گرفت و بر صورتش نهاد، چشمان او [[بینایی]] خود را بازیافت و از این ماجرا بهعنوان نخستین [[معجزه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یاد میکنند. ابوایوب در [[بیعت]] [[عقبه]] حضور داشت و نیز در تمام [[جنگها]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} حاضر بود. ابوایوب روایتهای بسیاری از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است. وی را در زمره [[راویان حدیث]] [[غدیر]] نام بردهاند. ابوایوب انصاری پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} از وفاداران به [[امام علی]]{{ع}} و از مدافعان [[ولایت]] و [[خلافت]] ایشان بود. در دوران [[خلافت ظاهری]] [[امام]] نیز از [[یاران]] [[شجاع]] ایشان شمرده میشد و در سه [[جنگ جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب [[امام]] حضور داشت. او در [[جنگ نهروان]] جناح راست [[سپاه امام]]{{ع}} بود. پس از [[جنگ نهروان]] از سوی [[امام]] به [[فرمانداری]] [[مدینه]] گماشته شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 79.</ref>. | *ابوایوب انصاری، مردی از [[قبیله]] بنینجّار بود. آنگاه که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد، [[انتخاب]] محل سکونت خود را به مکان توقف شتر واگذاشت. شتر [[پیامبر]] در کنار خانه ابوایوب ایستاد و [[پیامبر]] در خانه او، که خانهای محقر بود، سکنا گزید. ابوایوب را در آن زمان مادری بود [[نابینا]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دست او را گرفت و بر صورتش نهاد، چشمان او [[بینایی]] خود را بازیافت و از این ماجرا بهعنوان نخستین [[معجزه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} یاد میکنند. ابوایوب در [[بیعت]] [[عقبه]] حضور داشت و نیز در تمام [[جنگها]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} حاضر بود. ابوایوب روایتهای بسیاری از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[نقل]] کرده است. وی را در زمره [[راویان حدیث]] [[غدیر]] نام بردهاند. ابوایوب انصاری پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} از وفاداران به [[امام علی]]{{ع}} و از مدافعان [[ولایت]] و [[خلافت]] ایشان بود. در دوران [[خلافت ظاهری]] [[امام]] نیز از [[یاران]] [[شجاع]] ایشان شمرده میشد و در سه [[جنگ جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب [[امام]] حضور داشت. او در [[جنگ نهروان]] جناح راست [[سپاه امام]]{{ع}} بود. پس از [[جنگ نهروان]] از سوی [[امام]] به [[فرمانداری]] [[مدینه]] گماشته شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 79.</ref>. | ||
*[[امام]]{{ع}} پس از آنکه خیرهسریهای [[معاویه]] و حملات او را به بلاد [[مسلمین]] برنتابید، ضمن خطبهای [[مردم]] را به [[جهاد]] ترغیب کرد، سپاهی تشکیل داد و ابوایوب را به [[فرماندهی]] ده هزار نفر برگزید. اما چندی نگذشت که [[امام]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. ابوایوب سرانجام در سال ۵۰ هجری هنگام [[پیکار]] با [[رومیان]]، در منطقه [[قسطنطنیه]] درگذشت و در همانجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 79.</ref>. | *[[امام]]{{ع}} پس از آنکه خیرهسریهای [[معاویه]] و حملات او را به بلاد [[مسلمین]] برنتابید، ضمن خطبهای [[مردم]] را به [[جهاد]] ترغیب کرد، سپاهی تشکیل داد و ابوایوب را به [[فرماندهی]] ده هزار نفر برگزید. اما چندی نگذشت که [[امام]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید. ابوایوب سرانجام در سال ۵۰ هجری هنگام [[پیکار]] با [[رومیان]]، در منطقه [[قسطنطنیه]] درگذشت و در همانجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 79.</ref>. | ||
==اقامت [[پیامبر]]{{صل}} در [[خانه]] [[ابوایوب انصاری]]== | |||
*زمانی که [[حضرت]] به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و به [[مدینه]] رسید، رئیسان و مهتران [[قبایل]] [[مدینه]]، همچون [[قبیله]] [[بنیسالم]]، [[بنیبیاضه]]، [[بنیخزرج]] و [[بنینجار]] به پیشواز ایشان آمدند و از [[حضرت]] خواستند که به منزل آنها بیایید؛ ولی [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "افسار شتر مرا رها کنید، برای اینکه مرا فرمودهاند که کجا بروم"<ref>قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۱، ص۴۷۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۴-۴۹۵.</ref>. | |||
*سرانجام، [[ناقه]] [[پیامبر]]{{صل}} در [[زمین]] وسیعی که مرکز خشک کردن خرما و متعلق به دو [[کودک]] [[یتیم]] بود، در نزدیکی [[خانه]] ابویوب، زانو زد و [[پیامبر]]{{صل}} آن [[زمین]] را خرید و [[مسجدالنبی]] را در آنجا ساخت. سپس [[مردم]] در اطراف [[ناقه]] [[خاتم رسولان]]{{صل}} حلقه زدند و هر کدام درخواست میکردند که [[حضرت]] به منزل آنان بیاید. | |||
*در این هنگام، [[مادر]] [[ابوایوب]] از [[فرصت]] استفاده کرده، اثاثیه [[پیامبر]]{{صل}} را به [[خانه]] خود برد. در این بین که [[اصرار]] و سماجت [[مردم]] برای مهمانداری آن بزرگوار، به اوج رسیده بود. [[حضرت]]، [[نزاع]] آنان را [[قطع]] کرد و فرمود: "أین الرحل؟ لوازم سفر من کجاست؟" بدین ترتیب، [[افتخار]] میزبانی [[پیامبر]]{{صل}} نصیب [[ابوایوب]] شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۵؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۵۵.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[اابوایوب انصاری (مقاله)|ابوایوب انصاری]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref>. | |||
<ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[اابوایوب انصاری (مقاله)|ابوایوب انصاری]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref>. | |||
==ابوایوب انصاری در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین== | ==ابوایوب انصاری در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین== |
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۲
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ابوایوب انصاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- ابوایوب انصاری، مردی از قبیله بنینجّار بود. آنگاه که پیامبر اکرم(ص) به مدینه مهاجرت کرد، انتخاب محل سکونت خود را به مکان توقف شتر واگذاشت. شتر پیامبر در کنار خانه ابوایوب ایستاد و پیامبر در خانه او، که خانهای محقر بود، سکنا گزید. ابوایوب را در آن زمان مادری بود نابینا، پیامبر اکرم(ص) دست او را گرفت و بر صورتش نهاد، چشمان او بینایی خود را بازیافت و از این ماجرا بهعنوان نخستین معجزه پیامبر اکرم(ص) یاد میکنند. ابوایوب در بیعت عقبه حضور داشت و نیز در تمام جنگها در رکاب پیامبر(ص) حاضر بود. ابوایوب روایتهای بسیاری از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است. وی را در زمره راویان حدیث غدیر نام بردهاند. ابوایوب انصاری پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) از وفاداران به امام علی(ع) و از مدافعان ولایت و خلافت ایشان بود. در دوران خلافت ظاهری امام نیز از یاران شجاع ایشان شمرده میشد و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان در رکاب امام حضور داشت. او در جنگ نهروان جناح راست سپاه امام(ع) بود. پس از جنگ نهروان از سوی امام به فرمانداری مدینه گماشته شد[۱].
- امام(ع) پس از آنکه خیرهسریهای معاویه و حملات او را به بلاد مسلمین برنتابید، ضمن خطبهای مردم را به جهاد ترغیب کرد، سپاهی تشکیل داد و ابوایوب را به فرماندهی ده هزار نفر برگزید. اما چندی نگذشت که امام(ع) به شهادت رسید. ابوایوب سرانجام در سال ۵۰ هجری هنگام پیکار با رومیان، در منطقه قسطنطنیه درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد[۲].
اقامت پیامبر(ص) در خانه ابوایوب انصاری
- زمانی که حضرت به مدینه هجرت کرد و به مدینه رسید، رئیسان و مهتران قبایل مدینه، همچون قبیله بنیسالم، بنیبیاضه، بنیخزرج و بنینجار به پیشواز ایشان آمدند و از حضرت خواستند که به منزل آنها بیایید؛ ولی پیامبر(ص) فرمود: "افسار شتر مرا رها کنید، برای اینکه مرا فرمودهاند که کجا بروم"[۳].
- سرانجام، ناقه پیامبر(ص) در زمین وسیعی که مرکز خشک کردن خرما و متعلق به دو کودک یتیم بود، در نزدیکی خانه ابویوب، زانو زد و پیامبر(ص) آن زمین را خرید و مسجدالنبی را در آنجا ساخت. سپس مردم در اطراف ناقه خاتم رسولان(ص) حلقه زدند و هر کدام درخواست میکردند که حضرت به منزل آنان بیاید.
- در این هنگام، مادر ابوایوب از فرصت استفاده کرده، اثاثیه پیامبر(ص) را به خانه خود برد. در این بین که اصرار و سماجت مردم برای مهمانداری آن بزرگوار، به اوج رسیده بود. حضرت، نزاع آنان را قطع کرد و فرمود: "أین الرحل؟ لوازم سفر من کجاست؟" بدین ترتیب، افتخار میزبانی پیامبر(ص) نصیب ابوایوب شد[۴][۵].
[۶].
ابوایوب انصاری در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین
خالد بن زید بن کلیب، که به کنیهاش ابو ایوب انصاری مشهور است، از صحابیان پیامبر خداست که پیامبر(ص) در آغاز ورود به یثرِب، در خانه وی سُکنا گزید. وی در تمام نبردهای پیامبر(ص) شرکت داشت و پس از پیامبر خدا، از پیشتازان به سوی ولایت و راست قامتان در حراست از حق خلافت بود که هرگز از این موضع، روی برنتافت. وی را در زمره دوازده نفری شمردهاند که پس از پیامبر خدا در مسجد به پا خاستند و از حق علی(ع) به صراحتْ دفاع کردند. ابو ایوب، همگامی و همراهی با علی(ع) را هرگز از دست نَهِشت و در تمام نبردهای مولا علیه فتنهانگیزان شرکت جُست. او در جنگ نهروان، فرماندهی سواره نظام را بر عهده داشت و پرچم امان، در دست او بود. علی(ع) او را بر حکومت مدینه گماشت؛ اما او پس از هجوم بُسْر بن ارطات، تاب نیاورد و فرار کرد. در واپسین سال خلافت، امام(ع) او را به فرماندهی گروهی ده هزار نفری برگماشت تا همراه سپاه امام حسین(ع) و قیس بن سعد، برای نبرد با معاویه عازم شام شوند؛ لیکن با شهادت علی(ع) لشکر از هم پاشید و مأموریت به انجامنرسید. ابو ایوب از صحابیانی است که احادیث فراوانی نقل کرده و در فضایل علی(ع) نیز بسیار روایت کرده است. او از جمله راویان حدیث "غدیر" و حدیث "ثقلین"[۷] و این سخن والای پیامبر خداست که علی(ع) را به نبرد با ناکثین و قاسطین ومارقین، امر کرده است و ابو ایوب را نیز به همراهی با امام علی(ع) فرا خوانده است. ابو ایوب به سال ۵۰ هجری، در حالی که عازم نبرد با رومیان بود، در قسطنطنیه زندگی را بدرود گفت و در آن جا دفن شد[۸][۹].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 79.
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 79.
- ↑ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله(ص)، ج۱، ص۴۷۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۴-۴۹۵.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۵؛ شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ ده پهلوانی، طلعت، ابوایوب انصاری، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۵۷-۵۸.
- ↑ ده پهلوانی، طلعت، ابوایوب انصاری، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۵۷-۵۸.
- ↑ ر.ک: اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ج ۱ (بخش سوم: ویژگیهای اهل بیت(ع)/ فصل یکم/ همتای قرآن/ کاوشی پیرامون حدیث ثقلین/ سند حدیث الثقلین).
- ↑ این مقبره هم اکنون به زیارتگاه مسلمانان تبدیل شده است. (م)
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۲۲.