نبوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۵: خط ۲۵:
# '''نبوت از دیدگاه برون‌دینی:'''
# '''نبوت از دیدگاه برون‌دینی:'''


==ادامه [[نبوت]] در [[ولایت]]==
==ادامه نبوت در [[ولایت]]==
*[[ولایت]] اعمّ از [[نبوت]] و [[رسالت]] است و [[نبوّت]] اعمّ از [[رسالت]] و اخصّ از [[ولایت]]. [[ولایت]]، فلک محیط عام است و [[اخبار]] عام دارد و هرگز [[انقطاع]] نمی‌پذیرد، اما [[نبوت]] [[تشریع]] و [[رسالت]] که جهتِ خلقی است منقطع می‌گردد، و ادامه [[نبوت]] در [[ولایت]] جلوه می‌کند<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹.</ref>.
*[[ولایت]] اعمّ از نبوت و [[رسالت]] است و [[نبوّت]] اعمّ از [[رسالت]] و اخصّ از [[ولایت]]. [[ولایت]]، فلک محیط عام است و [[اخبار]] عام دارد و هرگز [[انقطاع]] نمی‌پذیرد، اما نبوت [[تشریع]] و [[رسالت]] که جهتِ خلقی است منقطع می‌گردد، و ادامه نبوت در [[ولایت]] جلوه می‌کند<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹.</ref>.
*[[مذهب]] [[شیعه دوازده امامی]]، جریان [[نبوت]] و هم‌چنین [[امامت]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} را دارای نصاب معیّنی می‌داند که نه افزایش آن ممکن است و نه کاهش آن مقدور. از آنجایی که سلسلۀ [[انبیا]] به نصاب خود رسیده، و با [[انتصاب]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از طرف [[خداوند]]، مُحال است کسی به [[مقام نبوت]] راه یابد، بنابراین بعد از ایشان، گرچه [[ولایت]] [[تشریع]] منقطع می‌گردد، [[خورشید]] [[ولایت]] کلّیه که مشتمل بر [[ولایت عامه]] و [[خاصه]] و مطلقه و مقیده است، [[ائمه]] اطهارند که از مولا [[علی]]{{ع}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[خاتم ولایت]] است، تابش دارد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹؛ برای اطلاع بیشتر از ادله نقلی امامتِ امامان دوازده‌گانه ر.ک: جعفر سبحانی، محاضرات، ص۵۶۵–۵۶۸. </ref>. [[سلسله]] [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز با [[انتصاب]] [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} به نصاب نهایی خود رسیده و محال است بعد از ایشان، احدی به [[مقام]] والای [[امامت]] برسد<ref>عبدالله جوادی آملی، وحی و رهبری، ص۱۳۴.</ref>.
*[[مذهب]] [[شیعه دوازده امامی]]، جریان نبوت و هم‌چنین [[امامت]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} را دارای نصاب معیّنی می‌داند که نه افزایش آن ممکن است و نه کاهش آن مقدور. از آنجایی که سلسلۀ [[انبیا]] به نصاب خود رسیده، و با [[انتصاب]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} از طرف [[خداوند]]، مُحال است کسی به [[مقام نبوت]] راه یابد، بنابراین بعد از ایشان، گرچه [[ولایت]] [[تشریع]] منقطع می‌گردد، [[خورشید]] [[ولایت]] کلّیه که مشتمل بر [[ولایت عامه]] و [[خاصه]] و مطلقه و مقیده است، [[ائمه]] اطهارند که از مولا [[علی]]{{ع}} تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} که [[خاتم ولایت]] است، تابش دارد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹؛ برای اطلاع بیشتر از ادله نقلی امامتِ امامان دوازده‌گانه ر.ک: جعفر سبحانی، محاضرات، ص۵۶۵–۵۶۸. </ref>. [[سلسله]] [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز با [[انتصاب]] [[حضرت بقیة الله]]{{ع}} به نصاب نهایی خود رسیده و محال است بعد از ایشان، احدی به [[مقام]] والای [[امامت]] برسد<ref>عبدالله جوادی آملی، وحی و رهبری، ص۱۳۴.</ref>.
*[[اعتقاد]] کلی [[مسلمانان]] این است که دوره [[نبوت تشریعی]] به وجود [[حضرت]] [[خاتم انبیاء|خاتم الانبیا]]{{صل}} ختم شده است که فرمودند: {{متن حدیث|لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. اما دوره [[نبوت]] تفریعی و [[ولایت]] تکمیلی که ملازم [[امامت]] و [[ولایت]] باشد، در تمام اَدوار و اَزمنه بدون فَترت و [[انقطاع]] تا [[قیام قیامت]]، دوام و استمرار دارد و هیچ عصر و زمانی از جهت [[امام]] و ولیّ‌عصر خالی نباشد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۴۰.</ref>.
*[[اعتقاد]] کلی [[مسلمانان]] این است که دوره [[نبوت تشریعی]] به وجود [[حضرت]] [[خاتم انبیاء|خاتم الانبیا]]{{صل}} ختم شده است که فرمودند: {{متن حدیث|لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. اما دوره نبوت تفریعی و [[ولایت]] تکمیلی که ملازم [[امامت]] و [[ولایت]] باشد، در تمام اَدوار و اَزمنه بدون فَترت و [[انقطاع]] تا [[قیام قیامت]]، دوام و استمرار دارد و هیچ عصر و زمانی از جهت [[امام]] و ولیّ‌عصر خالی نباشد<ref>محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۴۰.</ref>.
*[[شیعه]] [[معتقد]] است اگرچه با [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} [[وحی]] منقطع می‌شود و [[نبوّت]] ختم می‌گردد، از آنجا که بعد از [[پیامبر اکرم]]، [[قرآن کریم]] متکفل خطوط کلی [[اسلام]] است و این خطوط کلی [[نیازمند]] [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] است. هم‌چنین جزئیات و تفاصیل بسیاری از [[احکام الهی]] در زمان [[پیامبر]]{{صل}} بیان نشده است، لذا از جانب [[خداوند متعال]]، کسانی عهده‌دار [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] [[وحی]] و تفصیل [[احکام الهی]] گشته‌اند. این افراد [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] که توسط [[پیامبر]] به [[مردم]] معرفی شده‌اند، در [[کلام شیعه]]، "[[امام]]" یا "[[ولیّ]]" نامیده می‌شوند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۶۶- ۸۵.</ref>. آنها چون دارای [[عصمت]] و [[علم غیب]] هستند، صلاحیت [[تصدی]] [[منصب]] رفیع [[امامت]] و [[ولایت]] را دارند. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت که [[تبیین]] و تشریح [[وحی]]، تفصیل و بیان جزئیات [[تعالیم]] و [[احکام الهی]] از سوی [[عترت طاهره]]{{عم}}، نه از سنخ [[نقل]] و توضیح و [[تفسیر صحابه]] و [[تابعین]] است، نه از قبیل [[اجتهاد]] و [[استنباط]] و [[تفقه]] [[مجتهدان]] و [[فقیهان]] و [[مفسران]]. بلکه بیانات [[اهل بیت]]{{عم}} متن [[دین]] است، عین[[حق]] است و کاملاً منطبق بر واقع. در [[تبیین]] و تشریح [[ائمه]]{{عم}} [[خطا]] راه ندارد، این تفاصیل برگرفته و استمرار [[علم لدنّی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۲.</ref>.
*[[شیعه]] [[معتقد]] است اگرچه با [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} [[وحی]] منقطع می‌شود و [[نبوّت]] ختم می‌گردد، از آنجا که بعد از [[پیامبر اکرم]]، [[قرآن کریم]] متکفل خطوط کلی [[اسلام]] است و این خطوط کلی [[نیازمند]] [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] است. هم‌چنین جزئیات و تفاصیل بسیاری از [[احکام الهی]] در زمان [[پیامبر]]{{صل}} بیان نشده است، لذا از جانب [[خداوند متعال]]، کسانی عهده‌دار [[تبیین]] و تشریح [[معصومانه]] [[وحی]] و تفصیل [[احکام الهی]] گشته‌اند. این افراد [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] که توسط [[پیامبر]] به [[مردم]] معرفی شده‌اند، در [[کلام شیعه]]، "[[امام]]" یا "[[ولیّ]]" نامیده می‌شوند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۶۶- ۸۵.</ref>. آنها چون دارای [[عصمت]] و [[علم غیب]] هستند، صلاحیت [[تصدی]] [[منصب]] رفیع [[امامت]] و [[ولایت]] را دارند. به همین [[دلیل]] می‌توان گفت که [[تبیین]] و تشریح [[وحی]]، تفصیل و بیان جزئیات [[تعالیم]] و [[احکام الهی]] از سوی [[عترت طاهره]]{{عم}}، نه از سنخ [[نقل]] و توضیح و [[تفسیر صحابه]] و [[تابعین]] است، نه از قبیل [[اجتهاد]] و [[استنباط]] و [[تفقه]] [[مجتهدان]] و [[فقیهان]] و [[مفسران]]. بلکه بیانات [[اهل بیت]]{{عم}} متن [[دین]] است، عین[[حق]] است و کاملاً منطبق بر واقع. در [[تبیین]] و تشریح [[ائمه]]{{عم}} [[خطا]] راه ندارد، این تفاصیل برگرفته و استمرار [[علم لدنّی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۲.</ref>.
*به نظر [[شیعه]]، [[معصومان]]{{عم}} صاحب مرتبه‌ای از [[ولایت تکوینی]] بوده که بر [[جهان]] و [[انسان]] [[نفوذ]] [[غیبی]] دارند و ناظر بر [[ارواح]] و [[نفوس]] و [[قلوب]] هستند و به اذن الله وسائط [[فیض الهی]] هستند. معجزه‌های صادر شده از [[معصومان]]، [[مظهر]] این [[ولایت]] است. زمام [[هدایت]] [[معنوی]] [[آدمیان]] به دست [[امام]]{{ع}} است و [[زمین]] هرگز از [[حجت خدا]] – صاحب [[ولایت معنوی]] – خالی نمی‌ماند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۸۱- ۸۳.</ref>.
*به نظر [[شیعه]]، [[معصومان]]{{عم}} صاحب مرتبه‌ای از [[ولایت تکوینی]] بوده که بر [[جهان]] و [[انسان]] [[نفوذ]] [[غیبی]] دارند و ناظر بر [[ارواح]] و [[نفوس]] و [[قلوب]] هستند و به اذن الله وسائط [[فیض الهی]] هستند. معجزه‌های صادر شده از [[معصومان]]، [[مظهر]] این [[ولایت]] است. زمام [[هدایت]] [[معنوی]] [[آدمیان]] به دست [[امام]]{{ع}} است و [[زمین]] هرگز از [[حجت خدا]] – صاحب [[ولایت معنوی]] – خالی نمی‌ماند<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۸۱- ۸۳.</ref>.
خط ۳۷: خط ۳۷:
#بخشی از آن هم بر [[مردم]] لازم است که [[اطاعت]] کنند و [[یاری]] کنند و [[جان]] بر [[کف]] پشتِ سر [[رهبری]] باشند و متأسفانه در زمان [[ائمه]]{{عم}} رکن سوم محقَق نشد و نمونه‌های [[تاریخی]] بسیاری در این باب هست که با [[علی]]{{ع}} آن کردند که فرمود: {{متن حدیث|لَا رَأْيَ لِمَنْ لَايُطَاعُ}} و با [[امام حسن]]{{ع}} در [[جبهه]] [[جنگ]] آن کردند و با [[حسین بن علی]]{{ع}} و اصحابش در [[کربلا]] چه کردند و... پس [[مانع]] از کامل شدن [[لطف]] [[امامت]]، خودِ مردمند نه [[خدا]] و [[امام]]. [[خدا]] و [[امام]] کوتاه نیامده‌اند تا عذر و بهانه برای هیچ‌کس نباشد<ref>علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۱۱.</ref>.
#بخشی از آن هم بر [[مردم]] لازم است که [[اطاعت]] کنند و [[یاری]] کنند و [[جان]] بر [[کف]] پشتِ سر [[رهبری]] باشند و متأسفانه در زمان [[ائمه]]{{عم}} رکن سوم محقَق نشد و نمونه‌های [[تاریخی]] بسیاری در این باب هست که با [[علی]]{{ع}} آن کردند که فرمود: {{متن حدیث|لَا رَأْيَ لِمَنْ لَايُطَاعُ}} و با [[امام حسن]]{{ع}} در [[جبهه]] [[جنگ]] آن کردند و با [[حسین بن علی]]{{ع}} و اصحابش در [[کربلا]] چه کردند و... پس [[مانع]] از کامل شدن [[لطف]] [[امامت]]، خودِ مردمند نه [[خدا]] و [[امام]]. [[خدا]] و [[امام]] کوتاه نیامده‌اند تا عذر و بهانه برای هیچ‌کس نباشد<ref>علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۱۱.</ref>.
*شایان ذکر است هر چند [[متکلمین]]، [[غیبت]] و [[ادله]] آن را مطرح کرده‌اند، درباره [[تکلیف حکومت]] در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} در [[علم کلام]] بحثی به میان نیاورده و نفیاً و اثباتاً از [[ولایت فقیه]] [[سخن]] نگفته‌اند.
*شایان ذکر است هر چند [[متکلمین]]، [[غیبت]] و [[ادله]] آن را مطرح کرده‌اند، درباره [[تکلیف حکومت]] در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} در [[علم کلام]] بحثی به میان نیاورده و نفیاً و اثباتاً از [[ولایت فقیه]] [[سخن]] نگفته‌اند.
*البته نکته قابل توجه درباره [[حکومت]] ولایی [[امامان معصوم]]{{عم}} این است که "[[حکومت]] یکی از شاخه‌های [[امامت]] است، ما هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که تا مسئله [[امامت]] در [[شیعه]] مطرح شد، بگوییم یعنی مسئله [[حکومت]]... مسئله [[حکومت]] از [[فروع]] و یکی از شاخه‌های بسیار کوچک موضوع [[امامت]] است و این دو را نباید با یکدیگر مخلوط کرد"<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۷۰–۷۱.</ref>. لذا ولایت [[زعامت]] [[معصومین]]{{عم}} بر [[انسان‌ها]] هرگز به معنای تحویل [[امامت]]، به عنوان متمّم [[نبوت]] و کارشناسی [[معصومانه]] [[دین]]، به موضوع [[حکومت دنیوی]] نیست<ref>داوود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص۱۹۷.</ref>. اما واضح است که با [[وجود امام معصوم]]{{ع}}، [[حکومت]] هم خودبه‌خود از آنِ اوست و مهم این است که در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} این [[وظیفه]] خطیر بر عهده کیست؟<ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]] ، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۹۴-۹۸.</ref>.
*البته نکته قابل توجه درباره [[حکومت]] ولایی [[امامان معصوم]]{{عم}} این است که "[[حکومت]] یکی از شاخه‌های [[امامت]] است، ما هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که تا مسئله [[امامت]] در [[شیعه]] مطرح شد، بگوییم یعنی مسئله [[حکومت]]... مسئله [[حکومت]] از [[فروع]] و یکی از شاخه‌های بسیار کوچک موضوع [[امامت]] است و این دو را نباید با یکدیگر مخلوط کرد"<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۷۰–۷۱.</ref>. لذا ولایت [[زعامت]] [[معصومین]]{{عم}} بر [[انسان‌ها]] هرگز به معنای تحویل [[امامت]]، به عنوان متمّم نبوت و کارشناسی [[معصومانه]] [[دین]]، به موضوع [[حکومت دنیوی]] نیست<ref>داوود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص۱۹۷.</ref>. اما واضح است که با [[وجود امام معصوم]]{{ع}}، [[حکومت]] هم خودبه‌خود از آنِ اوست و مهم این است که در [[زمان غیبت]] [[معصوم]]{{ع}} این [[وظیفه]] خطیر بر عهده کیست؟<ref>[[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]] ، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۹۴-۹۸.</ref>.


==[[حقیقت نبوت]]==
==[[حقیقت نبوت]]==

نسخهٔ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۶

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

نبوت: مقامی است که از سوی خداوند به برخی افراد یاک و برگزیده عطا می‌شد، تا دین خدا و دستورهای او را به مردم برسانند. به کسی که پیام الهی را به صورت وحی دریافت کند، "نبی" و "پیامبر" گفته می‌‌شود. پیامبرانی که مأمور رساندن پیام آسمانی به مردمند، رسول و فرستاده خدا نامیده می‌‌شوند و چنین مقامی "رسالت" نام دارد. خداوند برای هدایت بشر، صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده است که اولین آنها حضرت آدم(ع) و آخرینشان حضرت محمد(ص) است. نام تعدادی از انبیا و سرگذشت آنان در قرآن کریم آمده است. پیامبر الهی باید معصوم باشد و هیچ گناهی نکند و سابقه شرک و انحراف نداشته باشد. ایمان به نبوت پیامبر اسلام و انبیای بزرگ گذشته از شرایط مسلمانی است و کسی که نبوت پیامبر را انکار کند، کافر است. پس از حضرت محمد(ص) دیگر پیامبری نیامده است و دین او کامل‌ترین آیین تا روز قیامت است[۱].

واژه‌شناسی لغوی

  • نبی یا از "نبأ" به معنای خبر است [۲] یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت. [۳] در صورت اول معنای نبی خبردهنده، خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه. [۴] بنابراین، نبی کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر می‌دهد [۵] و شریف‌تر و بلند مرتبه‌تر از سایر انسان‌هاست [۶].

نبوت در اصطلاح

  1. نبوت در اصطلاح متکلمان: متکلمان امامیه، با استفاده از حسن و قبح ذاتی و عقلی و با کمک صفات الهی همچون عدل و حکمت و لطف الهی، به تعریف نبوت و ضرورت بعثت پیامبران پرداختند. مجموع این تعاریف دارای سه عنصر اصلی است:
    1. نبی، از طرف خداوند است.
    2. مأموریت به اصلاح امور مردم و هدایت‌گری آنان است.
    3. برای اثبات خود از روش اعجاز کمک گرفته‌اند[۷].
  2. نبوت در اصطلاح فیلسوفان: فلاسفه معتقدند، وقتی تمام قوای حسی و خیالی و عقلی انسان رشد کرد، قابلیت ارتباط با ملائکه و امکان دریافت وحی و توانایی صدور معجزه را پیدا می‌کند. در واقع وحی الهی، فعل الهی و تفضلی است به پیامبران، از آن جهت که رشد هستی شناختی داشته و قابلیت دریافت آن را داشته باشند [۸].
  3. نبوت در اصطلاح عارفان: اصطلاحاتی در عرفان مطرح است که شناخت آنها در تبیین نبوت مؤثر است. نبوت، مقام ظهور خلافت و ولایت است و ولایت، مقام بطون نبوت است. مقام نبوت، دو قسم تعریف و تشریع دارد. نبوت تعریف افزون بر تبلیغ احکام، تأدیب به اخلاق، تعلیم به حکمت و قیامِ به سیاست است، این قسم از نبوت را رسالت نیز می‌گویند.
  4. نبوت از دیدگاه برون‌دینی:

ادامه نبوت در ولایت

  1. قسمتی از آن بر خداوند لازم است و آن عبارت است از آفریدن امام و قدرت و علم دادن به او و تصریح به اسم و نَسَب او، که این کار را خدا کرده است.
  2. بخشی از آن بر خود امام لازم است که پذیرفتن این مسئولیت سنگین و امانت الهی باشد، که قبول کرده است.
  3. بخشی از آن هم بر مردم لازم است که اطاعت کنند و یاری کنند و جان بر کف پشتِ سر رهبری باشند و متأسفانه در زمان ائمه(ع) رکن سوم محقَق نشد و نمونه‌های تاریخی بسیاری در این باب هست که با علی(ع) آن کردند که فرمود: «لَا رَأْيَ لِمَنْ لَايُطَاعُ» و با امام حسن(ع) در جبهه جنگ آن کردند و با حسین بن علی(ع) و اصحابش در کربلا چه کردند و... پس مانع از کامل شدن لطف امامت، خودِ مردمند نه خدا و امام. خدا و امام کوتاه نیامده‌اند تا عذر و بهانه برای هیچ‌کس نباشد[۱۹].

حقیقت نبوت

نسبت بین نبوت و رسالت

نسبت بین نبوت و امامت

نیاز بشر به وحی و نبوت

ضرورت نبوت

کارکردهای نبوت (فواید و آثار بعثت انبیا)

اثبات نبوت

راه‌های اثبات نبوت

اقسام نبوت

  • تقسیمات مختلفی برای نبوت وجود دارد مانند:
  1. نبوت مطلق و نبوت مقید.
  2. نبوت عامه و نبوت خاصه.
  3. نبوت تشريعى كه در آن پیامبران از جانب خداوند شريعت خاصى را به بشر عرضه مى كنند؛ و نبوت تبلیغی که در آن پيامبران وظيفه تبليغ و ترويج همان شريعتى را كه پيامبر تشريعى آورده به عهده دارند.

اهداف نبوت (حکمت بعثت)

شؤون نبوت

تکثر نبوت

ختم نبوت

رابطه وحی و نبوت

نبوت پیامبر خاتم

منابع

جستارهای وابسته

الفاظ مترادف

منبع‌شناسی جامع نبوت


الگو:نبوت‌شناسی

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۳۰-۲۳۱.
  2. کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.
  3. لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.
  4. الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.
  5. کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.
  6. مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.
  7. کلام نوین اسلامی، ص ۳۷-۳۹.
  8. کلام نوین اسلامی، ص ۴۰ و ۴۱.
  9. محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹.
  10. محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹؛ برای اطلاع بیشتر از ادله نقلی امامتِ امامان دوازده‌گانه ر.ک: جعفر سبحانی، محاضرات، ص۵۶۵–۵۶۸.
  11. عبدالله جوادی آملی، وحی و رهبری، ص۱۳۴.
  12. محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۴۰.
  13. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۶۶- ۸۵.
  14. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۲.
  15. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۸۱- ۸۳.
  16. عبدالرزاق لاهیجی، گوهرالمراد، مقاله سوم، باب سوم، ص۴۶۰ به بعد.
  17. سید حسن طاهری خرم‌آبادی، ولایت فقیه و حاکمیت ملت، ص۵۴.
  18. وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و عدمه منّا؛ علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۶۱.
  19. علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۱۱.
  20. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۷۰–۷۱.
  21. داوود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص۱۹۷.
  22. اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۴-۹۸.
  23. فرامرز قراملکی، احد، امامت‌پژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
  24. فرامرز قراملکی، احد، امامت‌پژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
  25. فرامرز قراملکی، احد، امامت‌پژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
  26. فرامرز قراملکی، احد، امامت‌پژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
  27. فرامرز قراملکی، احد، امامت‌پژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
  28. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۱۲۴.
  29. الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.