فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
::::#'''خود [[یاری]] اجتماعی:''' [[منتظران]] راستین در عین حال، نباید تنها به خویش بپردازند، بلکه باید مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید، باید کار به صورت دست جمعی و همگانی باشد کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دست جمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه، موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر ببیند [[اصلاح]] کند، هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست. بنابراین، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه در [[اصلاح]] خویش میکوشند، [[وظیفه]] خود میدانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگر [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] و فسلفه آن همه افتخارات و فضیلتها که برای [[منتظران]] راستین شمرده شده است. | ::::#'''خود [[یاری]] اجتماعی:''' [[منتظران]] راستین در عین حال، نباید تنها به خویش بپردازند، بلکه باید مراقب حال یکدیگر باشند و علاوه بر [[اصلاح]] خویش در [[اصلاح]] دیگران نیز بکوشند، زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحول باید در آن شرکت جوید، باید کار به صورت دست جمعی و همگانی باشد کوششها و تلاشها باید هماهنگ شود و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند. در یک میدان وسیع [[مبارزه]] دست جمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه، موظف است هر نقطه ضعفی را که در هر ببیند [[اصلاح]] کند، هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست. بنابراین، [[منتظران واقعی]] علاوه بر اینکه در [[اصلاح]] خویش میکوشند، [[وظیفه]] خود میدانند که دیگران را نیز [[اصلاح]] کنند. این است اثر سازنده دیگر [[انتظار]] [[قیام]] یک [[مصلح جهانی]] و فسلفه آن همه افتخارات و فضیلتها که برای [[منتظران]] راستین شمرده شده است. | ||
::::#'''منحل شدن در [[فساد]] محیط:''' یکی از اثر مهم و سازنده [[انتظار فرج]]، منحل شدن در [[فساد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. توضیح اینکه، هنگامی که [[فساد]] فراگیر شود و [[اکثریت]] و یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند، بنبستی که از [[یأس]] از [[اصلاحات]] سرچشمه میگیرد. گاهی آنها [[فکر]] میکنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای [[اصلاح]] نیست و تلاش و کوشش برای [[پاک]] نگهداشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجاً به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند، به صورتی که نتوانند خود را به عنوان یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که میتواند در آنها [[روح]] امید بدهد و به [[مقاومت]] و خویشتنداری [[دعوت]] کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به [[اصلاح]] نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و حتی برای [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. لذا میبینیم که در [[دستورات]] اسلامی، [[یأس]] از [[آمرزش]] یکی از بزرگترین [[گناهان]] شمرده شده است، تا حدی که ممکن است افراد ناوارد، تعجب کنند که چرا [[یأس]] از [[رحمت خدا]] این [[قدر]] مهم تلقی شده و مهمتر از بسیاری از [[گناهان]] است، در [[حقیقت]] فسلفهاش همین است که گناهکار مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمیبیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و منطق او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، یا من که رسوای جهانم [[غم]] [[دنیا]] هیچ است، یا بالاتر از سیاهی، رنگ دگری نباشد، آخرش [[جهنم]] است که هم اکنون آن را برای خود خریدهام، دیگر از چه چیز میترسم؟اما هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود و امید به عفو [[پروردگار]] و تغییر وضع موجود پیدا کند، خود نقطه عطفی در زندگی او میشود و چه بسیار او را به توقف کردن در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید. به همین [[دلیل]] امید را همواره میتوان به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند. نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر میشود، امید ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان به وجود میآورد و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط، مأیوستر نمیشوند، بلکه به مقتضای وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبیند و کوششهایشان را برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و حفظ خویشتن با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتر تعقیب میکنند. | ::::#'''منحل شدن در [[فساد]] محیط:''' یکی از اثر مهم و سازنده [[انتظار فرج]]، منحل شدن در [[فساد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. توضیح اینکه، هنگامی که [[فساد]] فراگیر شود و [[اکثریت]] و یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد [[پاک]] در یک بنبست سخت روانی قرار میگیرند، بنبستی که از [[یأس]] از [[اصلاحات]] سرچشمه میگیرد. گاهی آنها [[فکر]] میکنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای [[اصلاح]] نیست و تلاش و کوشش برای [[پاک]] نگهداشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] و [[یأس]] ممکن است آنها را تدریجاً به سوی [[فساد]] و همرنگی با محیط بکشاند، به صورتی که نتوانند خود را به عنوان یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند و همرنگ [[جماعت]] نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که میتواند در آنها [[روح]] امید بدهد و به [[مقاومت]] و خویشتنداری [[دعوت]] کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به [[اصلاح]] نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و حتی برای [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. لذا میبینیم که در [[دستورات]] اسلامی، [[یأس]] از [[آمرزش]] یکی از بزرگترین [[گناهان]] شمرده شده است، تا حدی که ممکن است افراد ناوارد، تعجب کنند که چرا [[یأس]] از [[رحمت خدا]] این [[قدر]] مهم تلقی شده و مهمتر از بسیاری از [[گناهان]] است، در [[حقیقت]] فسلفهاش همین است که گناهکار مأیوس از [[رحمت]]، هیچ دلیلی نمیبیند که به [[فکر]] جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه [[گناه]] بردارد و منطق او این است که [[آب]] از سر من گذشته است، یا من که رسوای جهانم [[غم]] [[دنیا]] هیچ است، یا بالاتر از سیاهی، رنگ دگری نباشد، آخرش [[جهنم]] است که هم اکنون آن را برای خود خریدهام، دیگر از چه چیز میترسم؟اما هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود و امید به عفو [[پروردگار]] و تغییر وضع موجود پیدا کند، خود نقطه عطفی در زندگی او میشود و چه بسیار او را به توقف کردن در مسیر [[گناه]] و بازگشت به سوی [[پاکی]] و [[اصلاح]] [[دعوت]] مینماید. به همین [[دلیل]] امید را همواره میتوان به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد [[شناخت]]، همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند. نتیجه اینکه [[انتظار]] [[ظهور]] مصلحی که [[قدر]] [[دنیا]] فاسدتر میشود، امید ظهورش بیشتر میگردد، اثر فزاینده روانی در معتقدان به وجود میآورد و آنها را در برابر امواج نیرومند [[فساد]] بیمه میکند، آنها نه تنها با گسترش دامنه [[فساد]] محیط، مأیوستر نمیشوند، بلکه به مقتضای وصول به [[هدف]] را در برابر خویش میبیند و کوششهایشان را برای [[مبارزه]] با [[فساد]] و حفظ خویشتن با [[شوق]] و [[عشق]] زیادتر تعقیب میکنند. | ||
::::#'''[[پایداری]] در برابر رهبرهای فاسد و [[مبارزه]] با [[فساد]]:''' یگانه یا مهمترین چیزی که [[مسلمانان]] را در برابر این وضع نگاه داشت و آنها را در حال اعتراض به اوضاع و تقاضای اجرای برنامههای اسلامی، [[شجاع]] و دلیر میکرد، [[وعدههای قرآن]] و [[پیامبر]] {{صل}} بود که: این [[دین]] از بین نمیرود و آینده برای [[اسلام]] است، [[اسلام]] عالمگیر و [[پرچم]] [[حکومت]] [[توحید]] و [[حق]] و [[عدل]] در سراسر [[جهان]] به اهتزار خواهد آمد. این وعدهها بود که [[مسلمانان]] را در برابر حوادثی مثل تسلط بنیامیه، جنگهای صلیبی، هجوم چنگیز و سرانجام، [[استعمار]] قرن اخیر، پایدار و شکیبا نگه داشت و [[مسلمانان]] را علیه آنان به [[جهاد]] و پیکار برانگیخت. این وعدهها که واقعیت آن را حقایق مسلم دینی و تاریخی صد در صد ثابت کرده است، همواره به [[مسلمانان]] نوید میداد که دور [[اسلام]] و روزگار آن به پایان نمیرسد و [[حکومت]]هایی مانند بنیامیه و بنیعباس، مظهر کمال [[پیشرفت]] و نمایش رژیم سیاسی و روش [[رهبری]] [[حق]] وعدالت [[اسلام]] نیستند و باید در [[انتظار]] آینده بود و عقب نشینی نکرد، ازمرزها و سنگرها [[حمایت]] و [[حفاظت]] کرد، تا آن عصر طلایی و دوران [[حکومت]] مطلقه [[حق]] و [[عدالت]] فرا رسد و موعد [[آخرالزمان]] که از دودمان [[پیغمبر اسلام]] و فرزند [[علی]] و [[فاطمه]] و نهمین فرزند سیدالشهداء [[امام حسین|حسین]]{{ع}} و یگانه فرزند بیمانند حضرت [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} است ظاهر شود و تمام برنامههای [[اسلام]] را به [[اجرا]] درآورد. [[دنیا]] از این همه اضطرابات روز افزون، ناامنیها، افکار تضاد و رژیمهای رنگارنگ ظالمانه [[نجات]] یافته و در مهد امن و [[امان]] و [[اطمینان]] و اعتماد و اتحاد قرار بگیرد. [[مسلمان]] همیشه به سوی آینده مینگرد، هر وضعی که موجود باشد اگر چه نسبتاً خوب و عادلانه باشد او را قانع نمیکند و آن را نهایت کار و پایان راه نمیشمارد. در هر صورت و شرایطی، [[مسلمان]] [[ناامید]] نمیشود و [[وظیفه]] دارد که [[ظلم]] و [[فساد]] و تجاوز و [[جهل]] و خودکامگی و [[استضعاف]] را محکوم سازد و برای حصول هدفهای [[اسلام]]، کوشش و تلاش بیشتر نماید تا به سهم خود به [[اسلام]] عزیز به نوع [[بشر]] و [[جوامع]] متحیر و سرگردان و مضطرب، خدمتی انجام دهد. نشستن، [[تسلیم]] بودن، کنارهگیری کردن و تماشاگر صحنههای [[تباهی]] و [[فساد]] و [[فقر]] و [[انحطاط]] اخلاقی شدن، هرگز در [[اسلام]] جایز نبوده و بر [[مسلمان]] [[منتظر]]، [[مؤمن]] و متعهد روا نمیباشد و با [[انتظار]] [[ظهور]] حضرت [[ولی عصر]]{{ع}} و [[فلسفه انتظار]] موافقت ندارد. [[انتظار]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] و [[مهدی]] [[موعود]]، علاوه بر ریشههای استوار مذهبی و اسلامی، دارای عالیترین فسلفه اجتماعی است. [[مسلمانان]] [[عقیده]] دارند که [[انقلاب]] [[اسلام]]، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسمانیهای مدنیت منهای [[شرف]] و [[انسانیت]] [[نجات]] پیدا میکند و بازگشت به عقب و [[ارتداد]] و عقبگرد، خلاف اصل و خلاف [[نهضت]] [[انبیا]] و تعالیم [[اسلام]] است. اگر چه امروزه [[دنیا]] مادی به ظاهر رو به [[جاهلیت]] گذارده و اهداف عالی انسانی و [[حقیقت]] و [[فضلیت]] و ما به الأمتیاز [[بشر]] از حیوان، در بسیاری از [[جوامع]] فراموش شده، طغیان و [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و تجاوز و [[زور]] و استبداد و قلدری و استثمار و شهوترانی و نابکاری روز به روز رایجتر میشود؛ اگر چه الفاظ و کلمات [[صلح]]، [[عدالت]]، آزادی، [[مساوات]]، [[برادری]]، همکاری، تعاون و [[بشر]] [[دوستی]] را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ اگر چه فاصله بین زورمندان و [[فرماندهان]] و زیردستان و فرمانبران هر روز زیادتر و رابطه آنها را با یکدیگر به رابطه دو [[انسان]] برابر هیچ شباهتی ندارد، ولی این توحش تا هر کجا برود و هزاران سال به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی [[بشر]] و سیر کمالی او و خلاف [[عقیده]] و آرمان اوست، پیروز نمیشود و سرانجام، به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشهکن خواهد شد. مسلمانی که با چنین [[فکر]] و [[عقیده]] آیندهنگری زندگی میکند، هرگز با گروههای فاسد و مشرکت خدانشناس همراه نمیشود و تا میتواند تقدم و نوگرایی و آینده بینی خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی [[هدف]] پیش میرود. او [[اطمینان]] دارد و به [[یقین]] میداند که بساط [[ظلم]] و [[فساد]] برچیده میشود، چرا که بر [[جامعه]] و بر [[فطرت]] [[بشر]] تحمیل شده است و آینده برای پرهیزگاران و [[زمین]] از آن شایستگان است: | ::::#'''[[پایداری]] در برابر رهبرهای فاسد و [[مبارزه]] با [[فساد]]:''' یگانه یا مهمترین چیزی که [[مسلمانان]] را در برابر این وضع نگاه داشت و آنها را در حال اعتراض به اوضاع و تقاضای اجرای برنامههای اسلامی، [[شجاع]] و دلیر میکرد، [[وعدههای قرآن]] و [[پیامبر]] {{صل}} بود که: این [[دین]] از بین نمیرود و آینده برای [[اسلام]] است، [[اسلام]] عالمگیر و [[پرچم]] [[حکومت]] [[توحید]] و [[حق]] و [[عدل]] در سراسر [[جهان]] به اهتزار خواهد آمد. این وعدهها بود که [[مسلمانان]] را در برابر حوادثی مثل تسلط بنیامیه، جنگهای صلیبی، هجوم چنگیز و سرانجام، [[استعمار]] قرن اخیر، پایدار و شکیبا نگه داشت و [[مسلمانان]] را علیه آنان به [[جهاد]] و پیکار برانگیخت. این وعدهها که واقعیت آن را حقایق مسلم دینی و تاریخی صد در صد ثابت کرده است، همواره به [[مسلمانان]] نوید میداد که دور [[اسلام]] و روزگار آن به پایان نمیرسد و [[حکومت]]هایی مانند بنیامیه و بنیعباس، مظهر کمال [[پیشرفت]] و نمایش رژیم سیاسی و روش [[رهبری]] [[حق]] وعدالت [[اسلام]] نیستند و باید در [[انتظار]] آینده بود و عقب نشینی نکرد، ازمرزها و سنگرها [[حمایت]] و [[حفاظت]] کرد، تا آن عصر طلایی و دوران [[حکومت]] مطلقه [[حق]] و [[عدالت]] فرا رسد و موعد [[آخرالزمان]] که از دودمان [[پیغمبر اسلام]] و فرزند [[علی]] و [[فاطمه]] و نهمین فرزند سیدالشهداء [[امام حسین|حسین]]{{ع}} و یگانه فرزند بیمانند حضرت [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} است ظاهر شود و تمام برنامههای [[اسلام]] را به [[اجرا]] درآورد. [[دنیا]] از این همه اضطرابات روز افزون، ناامنیها، افکار تضاد و رژیمهای رنگارنگ ظالمانه [[نجات]] یافته و در مهد امن و [[امان]] و [[اطمینان]] و اعتماد و اتحاد قرار بگیرد. [[مسلمان]] همیشه به سوی آینده مینگرد، هر وضعی که موجود باشد اگر چه نسبتاً خوب و عادلانه باشد او را قانع نمیکند و آن را نهایت کار و پایان راه نمیشمارد. در هر صورت و شرایطی، [[مسلمان]] [[ناامید]] نمیشود و [[وظیفه]] دارد که [[ظلم]] و [[فساد]] و تجاوز و [[جهل]] و خودکامگی و [[استضعاف]] را محکوم سازد و برای حصول هدفهای [[اسلام]]، کوشش و تلاش بیشتر نماید تا به سهم خود به [[اسلام]] عزیز به نوع [[بشر]] و [[جوامع]] متحیر و سرگردان و مضطرب، خدمتی انجام دهد. نشستن، [[تسلیم]] بودن، کنارهگیری کردن و تماشاگر صحنههای [[تباهی]] و [[فساد]] و [[فقر]] و [[انحطاط]] اخلاقی شدن، هرگز در [[اسلام]] جایز نبوده و بر [[مسلمان]] [[منتظر]]، [[مؤمن]] و متعهد روا نمیباشد و با [[انتظار]] [[ظهور]] حضرت [[ولی عصر]]{{ع}} و [[فلسفه انتظار]] موافقت ندارد. [[انتظار]] [[مصلح]] [[آخرالزمان]] و [[مهدی]] [[موعود]]، علاوه بر ریشههای استوار مذهبی و اسلامی، دارای عالیترین فسلفه اجتماعی است. [[مسلمانان]] [[عقیده]] دارند که [[انقلاب]] [[اسلام]]، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسمانیهای مدنیت منهای [[شرف]] و [[انسانیت]] [[نجات]] پیدا میکند و بازگشت به عقب و [[ارتداد]] و عقبگرد، خلاف اصل و خلاف [[نهضت]] [[انبیا]] و تعالیم [[اسلام]] است. اگر چه امروزه [[دنیا]] مادی به ظاهر رو به [[جاهلیت]] گذارده و اهداف عالی انسانی و [[حقیقت]] و [[فضلیت]] و ما به الأمتیاز [[بشر]] از حیوان، در بسیاری از [[جوامع]] فراموش شده، طغیان و [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و تجاوز و [[زور]] و استبداد و قلدری و استثمار و شهوترانی و نابکاری روز به روز رایجتر میشود؛ اگر چه الفاظ و کلمات [[صلح]]، [[عدالت]]، آزادی، [[مساوات]]، [[برادری]]، همکاری، تعاون و [[بشر]] [[دوستی]] را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ اگر چه فاصله بین زورمندان و [[فرماندهان]] و زیردستان و فرمانبران هر روز زیادتر و رابطه آنها را با یکدیگر به رابطه دو [[انسان]] برابر هیچ شباهتی ندارد، ولی این توحش تا هر کجا برود و هزاران سال به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی [[بشر]] و سیر کمالی او و خلاف [[عقیده]] و آرمان اوست، پیروز نمیشود و سرانجام، به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشهکن خواهد شد. مسلمانی که با چنین [[فکر]] و [[عقیده]] آیندهنگری زندگی میکند، هرگز با گروههای فاسد و مشرکت خدانشناس همراه نمیشود و تا میتواند تقدم و نوگرایی و آینده بینی خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی [[هدف]] پیش میرود. او [[اطمینان]] دارد و به [[یقین]] میداند که بساط [[ظلم]] و [[فساد]] برچیده میشود، چرا که بر [[جامعه]] و بر [[فطرت]] [[بشر]] تحمیل شده است و آینده برای پرهیزگاران و [[زمین]] از آن شایستگان است: {{متن قرآن|إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>همانا زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث میدهد و عاقبت از آن متقین است؛ اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>؛ بنابراین [[مسلمان]] [[تسلیم]] [[ظلم]] و [[فساد]] نمیشود و با [[ستمگران]] و مفسدان همکار و همراه و همصدا نخواهد شد. این اصل [[انتظار]] مانند یک [[قوه]] مبقیه و عامل بقا و [[پایداری]]، طرفداران [[حق]] وعدالت و [[اسلام]] خواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استعباد، [[جهل]] و [[شرک]]، [[بشر]] پرستی و [[فساد]] انگیزی پایدار نگه میدارد و همواره بر روشنی و چراغ امیدواری [[منتظران]] و ثبات قدم و [[مقاومت]] آنها میافزاید و آنان را در انجام [[وظایف]]، شور و نشاط میدهد. این اصل [[انتظار]] است که در [[مبارزه]] [[حق]] و [[باطل]] صفوف طرفداران [[حق]] را فشردهتر و مقاومتر میکند و آنها را به [[نصرت]] [[خدا]] و [[فتح]] و [[ظفر]] نوید داده و گوش آنها را همواره با صداها نوید بخش [[قرآن]] آشنا میدارد: {{متن قرآن|قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ}}<ref>بگو منتظر باشید که ما هم منتظریم؛ انعام، آیه ۱۵۸.</ref>؛ {{متن قرآن|فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ}}<ref>منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم؛ توبه، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ}}<ref>منتظر باشید که من هم با شما منتظرم؛ اعراف، آیه ۷۱.</ref>؛ خاص و عام و [[شیعه]] و [[سنی]]، از [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] کردهاند که فرمود: {{عربی|"لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"}}<ref>اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال، آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد. </ref>. این [[انتظار]]، ضعف و سستی و مسامحه در انجام [[تکالیف]] و [[وظایف]] نیست، بلکه حرکت، [[نهضت]]، [[فداکاری]]، طرد [[انحراف]] و [[مبارزه]] با بازگشت به عقب و [[ارتداد]] است. اگر نادانان یا مغرضان آن را به طور دیگر [[تفسیر]] کرده و [[مکتب]] کنار رفتهها و کنار گذاشته شدهها، بیچارهها، مأیوسان، تن به [[خواری]] دادگان، چاپلوسان و دینفروشان، معرفی کنند، خود را در ردیف [[یهود]] که مصداق {{متن قرآن|يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ}}<ref> مائده، آیه ۴۱.</ref> هستند، قرار دادهاند. به هر حال، [[منتظر واقعی]] هیچگاه در برابر [[رهبران]] فاسد و [[ستمگر]] خصوع نکرده و سر [[تسلیم]] فرو نمیآورد، بلکه دائم در [[مبارزه]] با [[فساد]] و [[حاکمان]] فاسد بسر میبرد و همیشه [[منتظر]] تشکیل [[حکومت]] [[عدل]] اسلامی و در [[انتظار]] آیندهای روشن است»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری، حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۲۱۱ - ۲۱۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۴
فواید و آثار انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل اصلی | آثار انتظار |
مدخل وابسته | ؟ |
فواید و آثار انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- انتظار فرج چه فوایدی دارد؟
- چه آثاری بر انتظار مترتب است که این چنین مورد تأکید قرار گرفته است؟
- انتظار چه ویژگیهای خاصی دارد؟
پاسخ نخست
- آیتالله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در اين باره گفته است:
- «سازندهترین دستورات و عالیترین مفاهیم هر گاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفادهچی بیفتد ممکن است آن را چنان مسخ کنند که درست نتیجهای بر خلاف هدف اصلی بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند؛ و این نمونههای بسیار دارد و مسأله "انتظار" بهطوری که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است. به هر حال، برای رهایی از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگیهای احتمالی نهرها و کانالهای میان راه در آن اثر نگذارد. به همین دلیل، ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلی اسلامی رفته و لحن گوناگون روایاتی را که روی مسأله "انتظار" تأکید میکند مورد بررسی قرار میدهیم تا از هدف اصلی آگاه شویم. اکنون با دقّت به این چند روایات توجّه کنید: کسی از امام صادق(ع) پرسید چه میگویید درباره کسی که دارای ولایت امامان(ع) است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد سپس کمیسکوت کرد و فرمود مانند کسی است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است[۱]. این مضمون در روایات زیادی با تعبیرات مختلفی نقل شده است: در بعضی " بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَيْفِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ" [۲] و در بعضی دیگر " كَمَنْ قَارَعَ مَعَهُ بِسَيْفِه" [۳] در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ "[۴] و در بعضی دیگر " بمنزلة المجاهد بين يدي رسول اللّه(ص)" [۵] و در بعضی دیگر " بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)" [۶] این تشبیهات که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) در این روایات وارد شده بسیار پر معنی و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله "انتظار" و "جهاد" و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد. در روایات متعدّدی نیز انتظار چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است. این مضمون در بعضی از احادیث، از پیامبر(ص) و در بعضی از حضرت علی(ع) نقل شده است؛ از جمله در حدیثی میخوانیم که پیامبر(ص) فرمود: " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ" [۷] و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) میخوانیم:" أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ" این حدیث اعم از این که انتظار فرج را به معنی وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنی انتظار ظهور مصلح جهانی باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن میسازد.
- این تعبیرات همگی حاکی از این است که انتظار چنان انقلابی همیشه توأم با یک جهاد وسیع دامنه دار است. و اگر اعتقاد و انتظار حکومت جهانی مهدی به صورت ریشهدار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا اعتقادات سطحی ممکن است اثر آن از گفتار و سخن تجاوز نکند امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملی گستردهای به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد، و حتّی مبارزه و درگیری با آنها از یک سو؛ و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگیهای جسمی و روحی و مادّی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی و مردمی، از سوی دیگر. و خوب که دقّت کنیم میبینیم هر دو قسمت آن کاملا سازنده و عامل تحرّک و آگاهی و بیداری است.
- با توجّه به مفهوم اصلی "انتظار"، معنی روایات متعدّدی که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل شده بخوبی درک میشود. اکنون میفهمیم چرا منتظران واقعی گاهی همانند کسانی شمرده شدهاند که در خیمه حضرت مهدی(ع) یا زیر پرچم او است، یا کسی که در راه خدا شمشیر میزند یا به خون آغشته شده یا شهید گشته است.
- همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازی و آمادگی نیز درجات کاملا مختلفی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر "مقدّمات" و "نتیجه" شباهت دارد؛ هر دو جهادند و هر دو آمادگی میخواهند و خودسازی. کسی که در خیمه رهبر چنان حکومتی قرار گرفته یعنی در مرکز ستاد فرماندهی یک حکومت جهانی است، نمیتواند یک فرد غافل و بیخبر و بیتفاوت بوده باشد؛ آنجا جای هر کس نیست؛ جای افرادی است که بحق شایستگی چنان موقعیّت پر اهمّیّتی را دارند. همچنین کسی که سلاح در دست دارد و در کنارِ رهبر این انقلاب با مخالفان حکومت صلح و عدالتش میجنگد، آمادگی فراوان روحی و فکری و رزمی باید داشته باشد.
- اکنون فکر کنید آنها که انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی را میکشند در واقع انتظار انقلاب و دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بشر است. انقلابی که بر خلاف انقلابهای اصلاحی پیشین جنبه منطقهای نداشته و نه اختصاص به یک جنبه از جنبههای مختلف زندگی دارد؛ بلکه علاوه بر این که عمومی و همگانی است، تمام شؤون و جوانب زندگی انسانها را شامل میشود؛ انقلابی است سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اخلاقی.
- "انتظار" همیشه از دو عنصر "نفی" و "اثبات" تشکیل میشود؛ ناراحتی از وضع موجود و عشق و علاقه به وضع بهتر. و در اینجا اضافه میکنیم که در هر انقلاب و تحوّل بنیادی نیز دو جنبه وجود دارد؛ جنبه نفی و جنبه اثبات. جنبه نخستین انقلاب که همان جنبه "نفی" است، از میان بردن عوامل اختلال و فساد و انحطاط و شستشو دادن لوح جامعه از نقشهای مخالف است.
- پس از انجام یافتن این مرحله، نوبت به جنبه اثبات یعنی جانشین ساختن عوامل اصلاح و سازندگی میرسد. ترکیب دو مفهوم "انتظار" و "انقلاب جهانی" آنچه را قبلا گفتیم کاملا روشن میکند؛ یعنی، کسانی که در انتظار چنان انقلابی به سر میبرند اگر در دعوی خود صادق باشند (نه جزء منتظران دروغین خیالی) بهطور مسلم آثار زیر در آنها آشکار خواهد شد:
- خودسازی فردی: حکومت جهانی مهدی(ع) قبل از هر چیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان بدوش بکشند؛ و این در درجه اوّل محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است؛ تنگ نظریها، کوته بینیها، کج فکریها، حسادتها، اختلافات کودکانه و نابخردانه، و بهطور کلّی هر گونه نفاق و پراکندگی با موقعیّت منتظران واقعی سازگار نیست. نکته مهم اینجاست که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد؛ باید حتماً در صف اصلاح طلبان واقعی قرار گیرد. ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی پاک و روحی پاکتر، برخورداری از شهامت و آگاهی کافی است. من اگر ناپاک و آلودهام چگونه میتوانم منتظر تحوّل و انقلابی باشم که شعله اوّلش دامان مرا میگیرد! من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممکن است در انتظار کسی بنشینم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است و من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم! آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان من از لوث آلودگیها کافی نیست! ارتشی که در انتظار جهاد آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باش کامل در میآید؛ سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است به دست میآورد؛ سلاحهای موجود را اصلاح میکند؛ سنگرهای لازم را میسازد؛ آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد؛ روحیه افراد خود را تقویت میکند؛ و شعله عشق و شوق برای چنان مبارزهای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد؛ ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار به سر نمیبرد و اگر بگوید دروغ میگوید؛ انتظار یک مصلح جهانی به معنی آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادّی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است! اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه مظالم و نابسامانیها شوخی نیست! کار سادهای نمیتواند باشد! آماده باش برای چنین هدف بزرگی باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به وسعت و عمق آن باشد. برای تحقّق بخشیدن به چنین انقلابی مردانی بسیار بزرگ و مصمّم و بسیار نیرومند و شکست ناپذیر، فوق العاده، پاک و بلند نظر، کاملا آماده و دارای بینش عمیق، لازم است؛ و خودسازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیقترین برنامههای اخلاقی و فکری و اجتماعی است؛ این است معنی انتظار واقعی؛ آیا هیچ کس میتواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست!
- خودیاریهای اجتماعی: منتظران راستین در عین حال، وظیفه دارند که علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست؛ برنامهای است که تمام عناصر تحوّل باید در آن شرکت جوید؛ باید کار به صورت دستهجمعی و همگانی باشد؛ کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. در یک میدان وسیع مبارزه دستجمعی هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هر کجا ببیند اصلاح کند؛ و هر موضع آسیب پذیری را ترمیم نماید؛ و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست. بنابراین منتظران واقعی علاوه بر این که به اصلاح خویش میکوشند، وظیفه خود میدانند که دیگران را نیز اصلاح کنند. این است اثر سازنده دیگر برای انتظار قیام یک مصلح جهانی! و این است فلسفه آن همه افتخارات و فضیلتها که برای منتظران راستین شمرده شده است.
- حل نشدن در فساد محیط: هنگامی که فساد فراگیر میشود، و اکثریّت و یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند، بن بستی که از یأس از اصلاحات سرچشمه میگیرد. گاهی آنها فکر میکنند، کار از کار گذشته و دیگر امیدی برای اصلاح نیست، و تلاش و کوشش برای پاک نگهداشتن خویش بیهوده است؛ این نومیدی و یأس ممکن است آنها را تدریجاً به سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند، و نتوانند خود را به صورت یک اقلّیّت صالح در برابر اکثریّت ناسالم حفظ کنند، و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند. تنها چیزی که میتواند در آنها روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است؛ تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و حتّی برای اصلاح دگران بر نخواهند داشت. و اگر میبینیم در دستورات اسلامی یأس از آمرزش یکی از بزرگترین گناهان شمرده شده است و ممکن است افراد ناوارد، تعجّب کنند که چرا یأس از رحمت خدا این قدر مهم تلقی شده مهمتر از بسیاری از گناهان فلسفهاش در حقیقت همین است که گناهکار مأیوس از رحمت، هیچ دلیلی نمیبیند که به فکر جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامه گناه بردارد، و منطق او این است: آب از سر من گذشته است، چه یک قامت چه صد قامت من که رسوای جهانم غم دنیا هیچ است بالاتر از سیاهی، رنگ دگر نباشد؛ آخرش جهنّم است من که هم اکنون آن را برای خود خریدهام؛ دیگر از چه چیز میترسم! امّا هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود، امید به عفو پروردگار و امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او پیدا میشود و چه بسیار او را به توقّف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت مینماید. به همین دلیل، امید را میتوان همواره به عنوان یک عامل مؤثّر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت; همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند.
- نتیجه این که، انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر میشود امید ظهورش بیشتر میگردد اثر فزاینده روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند؛ آنها نه تنها با گسترش دامنه فساد محیط مأیوستر نمیشوند، بلکه به مقتضای: وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر گردد وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوششهایشان برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد»[۸].
پاسخهای دیگر
1. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
|
2. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
3. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
4. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
5. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
6. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
7. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
8. خانم شکریان؛ |
---|
|
9. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
10. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص)"
- ↑ همانند شمشیر زنی در راه خدا.
- ↑ همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد
- ↑ همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد
- ↑ همانند کسی است که پیش روی پیامبر(ص) جهاد کند
- ↑ همانند کسی است که با پیامبر شهید شود
- ↑ بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۹۵ -۱۰۴.
- ↑ الخصال، ص۶۱۶.
- ↑ کمال الدین، ج۱، ص ۴۳۷.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۴۲۴.
- ↑ مهج الدعوات، ص۳۳۲.
- ↑ "لَيُعِدَّنَ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً "؛ الغیبه، نعمانی، ص۳۲۰.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ سوره سبأ، آیه ۴۷.
- ↑ "إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم" (الکافی، ج۱، ص ۲۵)؛ " قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ جُزْءاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ جُزْءَانِ لَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمَ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ أَخْرَجَ الْخَمْسَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً" (منتخب الانوار، ص ۲۰۱؛ ر.ک: بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۶).
- ↑ المحاسن، ج۱، ص۳۵۷؛ بحار الانوار، ج۲، ص۵۱ ـ ۵۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص ۱۸۱.
- ↑ کامل الزیارات، ص۱۷۷.
- ↑ سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص 183-188.
- ↑ غیبت نعمانى، چاپ مکتبة الصدوق، ص ۲۰۰.
- ↑ آیت اللّه صافى، انتظار عامل مقاومت، ص ۱۱۲- ۹۵.
- ↑ نهج الفصاحة، ص ۱۸۵، کلمه ۹۳۶.
- ↑ «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید»، از فرمایشات امام خمینى.
- ↑ انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱.
- ↑ خورشید مغرب، محمد رضا حکیمى، نشر فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۷، چاپ ۲۳، ص ۲۷۳.
- ↑ غیبت نعمانى، ص ۲۰۷، ح ۱۶، ناشر انوار الهدى.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۷-۳۲۹.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به برخی از این آثار ر.ک به: مکارم شیرازی، انقلاب جهانی مهدی، مبحث انتظار.
- ↑ همانا زمین از آن خداست و به هر کس از بندگانش بخواهد به ارث میدهد و عاقبت از آن متقین است؛ اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ بگو منتظر باشید که ما هم منتظریم؛ انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ منتظر باشید که ما هم با شما منتظریم؛ توبه، آیه ۵۲.
- ↑ منتظر باشید که من هم با شما منتظرم؛ اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ اگر باقی نماند از دنیا مگر یک روز، خداوند متعال، آن روز را طولانی فرماید تا بیرون آید مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند همچنان که از جور و ظلم پر شده باشد.
- ↑ مائده، آیه ۴۱.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص: ۲۱۱ - ۲۱۸.
- ↑ تفسیر موضوعی پیام قرآن، آیة اللّه مکارم شیرازی، ج ۹، ص ۴۴۷.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۲۵۹، به نقل از: مرجعیت و روحانیت، ص ۱۶۰.
- ↑ " لَيْسَ يَغِيبُ عَنَّا مُؤْمِنٌ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ لَا فِي غَيْرِهَا "؛ بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱۴۰.
- ↑ " إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ وَ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ (ع) أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عَنْهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۱۶۹-۱۷۲.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۲۸۵، ح۲۴۵؛ احتجاج، ج۲، ص۲۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۸، ح۹.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳-۸۵.
- ↑ سیماى آفتاب، حبیب الله طاهرى، ص ۲۱۱.
- ↑ موعودنامه، ص ۲۷.
- ↑ ر.ک: مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ و فراوان کرد بر شما نعمتهای خود را آشکارا و نهان؛ سوره لقمان: ۳۱/ ۲۰.
- ↑ الخراز القمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص ۳۲۳.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۹.
- ↑ سوهر انبیاء: ۲۱/ ۱۰۵.
- ↑ سوره اعراف: ۷/ ۱۲۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۱۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، قیام و انقلاب حضرت مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ سوره نصر: ۱۱/ ۱.
- ↑ العروسی الحویزی، علی بن جمعة، نور الثقلین.
- ↑ چنانچه مردم شهرها، همه ایمان آورده و پرهیزکار میشدند همانا ما برکتهای آسمان و زمین را برای آنها میگشودیم؛ سوره اعراف: ۷/ ۹۶.
- ↑ و برای او تسلیم است هرچه در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه؛ سوره آل عمران: ۳/ ۸۳
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانیعشر، ص ۴۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۵۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۶۶.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ۵، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۴۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج ۱، ص ص ۳۷۷ و ۳۷۸.
- ↑ صافی گلپایگانی، [آیت الله] لطف الله، منتخب الاثر فی الام الثانیعشر، ص ۳۰۸، فصل ۲، باب ۴۳، ح ۲.
- ↑ " حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا"
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۰.
- ↑ الطبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۴۰۱.
- ↑ مطهری، [شهید] مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار، ص ۲۷۱، (نقل از: نهج البلاغه، خ ۱۳۸).
- ↑ شکریان، محترم، مهدویت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری، ص.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۰۹ - ۱۱۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۴۸ - ۱۴۹.