آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عربی|" ' به 'عربی|"') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در دو کتاب ''«[[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]»'' و ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[بهائیت]]، فرقهای منشعب از [[آیین]] [[بابیه]] است. بنیانگذار [[آیین]] [[بهایی]]، میرزا [[حسین علی نوری]]، معروف به بهاء اللّه است. این [[آیین]] نیز نام خود را از همین [[لقب]] برگرفته است. وی در سال ۱۲۳۳ ق در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد و مانند برادرانش آموزشهای مقدماتی [[ادب]] فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای [[بابیت]] [[سید علی محمد شیرازی]]، در [[جمادی]] الاولی ۱۲۶۰ ق، او [[جوانی]] ۲۸ ساله و ساکن [[تهران]] بود که در پی [[تبلیغ]] نخستین پیرو باب، ملاحسین بشرویهای در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد. از آن پس، همراه برادرش، میرزا یحیی صبح ازل یکی از فعّالترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری - به ویژه در [[نور]] و مازندران - پرداخت. | ::::::«[[بهائیت]]، فرقهای منشعب از [[آیین]] [[بابیه]] است. بنیانگذار [[آیین]] [[بهایی]]، میرزا [[حسین علی نوری]]، معروف به بهاء اللّه است. این [[آیین]] نیز نام خود را از همین [[لقب]] برگرفته است. وی در سال ۱۲۳۳ ق در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد و مانند برادرانش آموزشهای مقدماتی [[ادب]] فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای [[بابیت]] [[سید علی محمد شیرازی]]، در [[جمادی]] الاولی ۱۲۶۰ ق، او [[جوانی]] ۲۸ ساله و ساکن [[تهران]] بود که در پی [[تبلیغ]] نخستین پیرو باب، ملاحسین بشرویهای در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد. از آن پس، همراه برادرش، میرزا یحیی صبح ازل یکی از فعّالترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری - به ویژه در [[نور]] و مازندران - پرداخت. | ||
:::::*'''پیدایش [[فرقه]] بهائیت''': در دوران [[جانشینی]] صبح ازل، [[حسین]] [[علی]] [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو در پی آن بود مقصود نهایی خود را ابراز دارد و خویشتن را همان "من یظهره اللّه" معرفی کند که در کتاب باب ذکرش رفته بود و امور بابیها را یکسره در دست گیرد. وی پس از بازگشت از [[سلیمانیه]] در باغ نجیب پاشا ادعای خود را [[آشکار]] کرد <ref>آیتی، الکواکب الدریة، ج ۱، ص ۲۵۷.</ref> نخستین کسی که به شدت بر او تاخت و ادعایش را [[باطل]] شمرد میرزا یحیی ازل، برادرش بود <ref>موسوی، جمال ابهی، ص ۱۳۶.</ref> رقابت دو برادر بر سر [[رهبری]] [[بابیان]] کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، یحیی صبح ازل به قبرس، و [[حسین]] [[علی]] به عکا در سرزمین [[فلسطین]] تبعید شدند. در همین ایام بود که برای تشخیص طرفداران آن دو، اطرافیان صبح ازل به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] [[میرزا حسین علی]] بهاء، [[فرقه]] "[[بهائی]]" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] یحیی صبح ازل، ازلیه و به تبع آن، [[بابیان]] برای ابد فراموش شدند. سرانجام [[دعوت]] [[میرزا بهاء]]. وقتی [[میرزا حسین علی]] احساس کرد [[دعوت]] او مؤثر افتاد و عدهای گرد او حلقه زدند، نوع دعوتش را در مراحل گوناگون زمانی تغییر داد. وی پس از ادعای "من یظهره اللّه" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای حلول [[روح]] [[خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او با عبارت {{عربی|" انا الهیکل الاعلی"}} از این مطلب یاد میکرد. بهاء در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با [[تقیه]] و تظاهر به [[اسلام]] زندگی میکرد، تا [[خشم]] [[حکومت]] [[عثمانی]] را بر ضد خود بر نینگیزد. وی در [[نماز]] [[جمعه]] عکا شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری تظاهر میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با [[بابیان]] [[ایران]] که بعدها "[[بهائی]]" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، یا تجلّیات [[خدا]] منشآنه خود را برای آنان میفرستاد یا بازمیگفت. وی سرانجام در سال ۱۸۹۲ م ([[حدود]] ۱۳۰۹ ق) پس از سالها سکونت در عکا درگذشت و آنجا به [[خاک]] سپرده شد. | :::::*'''پیدایش [[فرقه]] بهائیت''': در دوران [[جانشینی]] صبح ازل، [[حسین]] [[علی]] [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو در پی آن بود مقصود نهایی خود را ابراز دارد و خویشتن را همان "من یظهره اللّه" معرفی کند که در کتاب باب ذکرش رفته بود و امور بابیها را یکسره در دست گیرد. وی پس از بازگشت از [[سلیمانیه]] در باغ نجیب پاشا ادعای خود را [[آشکار]] کرد <ref>آیتی، الکواکب الدریة، ج ۱، ص ۲۵۷.</ref> نخستین کسی که به شدت بر او تاخت و ادعایش را [[باطل]] شمرد میرزا یحیی ازل، برادرش بود <ref>موسوی، جمال ابهی، ص ۱۳۶.</ref> رقابت دو برادر بر سر [[رهبری]] [[بابیان]] کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، یحیی صبح ازل به قبرس، و [[حسین]] [[علی]] به عکا در سرزمین [[فلسطین]] تبعید شدند. در همین ایام بود که برای تشخیص طرفداران آن دو، اطرافیان صبح ازل به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] [[میرزا حسین علی]] بهاء، [[فرقه]] "[[بهائی]]" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] یحیی صبح ازل، ازلیه و به تبع آن، [[بابیان]] برای ابد فراموش شدند. سرانجام [[دعوت]] [[میرزا بهاء]]. وقتی [[میرزا حسین علی]] احساس کرد [[دعوت]] او مؤثر افتاد و عدهای گرد او حلقه زدند، نوع دعوتش را در مراحل گوناگون زمانی تغییر داد. وی پس از ادعای "من یظهره اللّه" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای حلول [[روح]] [[خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او با عبارت {{عربی|"انا الهیکل الاعلی"}} از این مطلب یاد میکرد. بهاء در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با [[تقیه]] و تظاهر به [[اسلام]] زندگی میکرد، تا [[خشم]] [[حکومت]] [[عثمانی]] را بر ضد خود بر نینگیزد. وی در [[نماز]] [[جمعه]] عکا شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری تظاهر میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با [[بابیان]] [[ایران]] که بعدها "[[بهائی]]" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، یا تجلّیات [[خدا]] منشآنه خود را برای آنان میفرستاد یا بازمیگفت. وی سرانجام در سال ۱۸۹۲ م ([[حدود]] ۱۳۰۹ ق) پس از سالها سکونت در عکا درگذشت و آنجا به [[خاک]] سپرده شد. | ||
::::::پس از [[میرزا حسین علی]]، فرزندش [[عبد البهاء]] [[رهبر]] [[بهائیان]] شد و [[نظام]] جدیدی را در تفکرات [[بهائیت]] پدید آورد. وی در سفرهای خود، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، به ویژه تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. او تعالیم دوازدهگانه [[بهائیت]] را با [[الهام]] از همین آموزهها تدوین و عرضه کرد که عبارتند از: ترک تقلید، تطابق [[دین]] با [[علم]] و [[عقل]]، [[وحدت]] اساس [[ادیان]]، بیت العدل، [[وحدت]] عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و [[محبت]] میان افراد [[بشر]]، تعدیل [[معیشت عمومی]]، تساوی [[حقوق]] زنان و مردان، [[تعلیم و تربیت]] اجباری، [[صلح]] عمومی و [[تحریم]] [[جنگ]] و [[وحدت]] خط و زبان <ref>عباس افندی، رساله دیانت جهانی بهائی، ص ۲۰.</ref> | ::::::پس از [[میرزا حسین علی]]، فرزندش [[عبد البهاء]] [[رهبر]] [[بهائیان]] شد و [[نظام]] جدیدی را در تفکرات [[بهائیت]] پدید آورد. وی در سفرهای خود، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، به ویژه تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. او تعالیم دوازدهگانه [[بهائیت]] را با [[الهام]] از همین آموزهها تدوین و عرضه کرد که عبارتند از: ترک تقلید، تطابق [[دین]] با [[علم]] و [[عقل]]، [[وحدت]] اساس [[ادیان]]، بیت العدل، [[وحدت]] عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و [[محبت]] میان افراد [[بشر]]، تعدیل [[معیشت عمومی]]، تساوی [[حقوق]] زنان و مردان، [[تعلیم و تربیت]] اجباری، [[صلح]] عمومی و [[تحریم]] [[جنگ]] و [[وحدت]] خط و زبان <ref>عباس افندی، رساله دیانت جهانی بهائی، ص ۲۰.</ref> | ||
::::::تعالیم دوازدهگانه یاد شده، در ظاهر بسیار جذاب و زیبا است و از طرفی شعارهای تبلیغاتی مؤثری در جذب افراد [[بهائی]] به این [[آیین]] است؛ اما با عملکرد [[رهبران]] و [[پیروان]] آن در گذشته و حال- به ویژه برنامههای اعمال شده از سوی "بیت العدل اعظم" بهاییان- مغایرت بسیار دارد. پس از [[مرگ]] [[عبدالبهاء]]، نوه دختری او شوقی افندی [[رهبر]] [[بهائیان]] شد. پس از وی، [[هدایت]] [[بهائیان]] به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در [[فلسطین]] اشغالی به [[هدایت]] [[بهائیان]] میپردازد. | ::::::تعالیم دوازدهگانه یاد شده، در ظاهر بسیار جذاب و زیبا است و از طرفی شعارهای تبلیغاتی مؤثری در جذب افراد [[بهائی]] به این [[آیین]] است؛ اما با عملکرد [[رهبران]] و [[پیروان]] آن در گذشته و حال- به ویژه برنامههای اعمال شده از سوی "بیت العدل اعظم" بهاییان- مغایرت بسیار دارد. پس از [[مرگ]] [[عبدالبهاء]]، نوه دختری او شوقی افندی [[رهبر]] [[بهائیان]] شد. پس از وی، [[هدایت]] [[بهائیان]] به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در [[فلسطین]] اشغالی به [[هدایت]] [[بهائیان]] میپردازد. |
نسخهٔ ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۵۱
آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت |
مدخل اصلی | بنیانگذار بهاییت |
آیا بهائیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در دو کتاب «فرهنگنامه مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در اینباره گفته است:
- «بهائیت، فرقهای منشعب از آیین بابیه است. بنیانگذار آیین بهایی، میرزا حسین علی نوری، معروف به بهاء اللّه است. این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. وی در سال ۱۲۳۳ ق در تهران به دنیا آمد و مانند برادرانش آموزشهای مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی، در جمادی الاولی ۱۲۶۰ ق، او جوانی ۲۸ ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیرو باب، ملاحسین بشرویهای در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد. از آن پس، همراه برادرش، میرزا یحیی صبح ازل یکی از فعّالترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری - به ویژه در نور و مازندران - پرداخت.
- پیدایش فرقه بهائیت: در دوران جانشینی صبح ازل، حسین علی مسئول تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو در پی آن بود مقصود نهایی خود را ابراز دارد و خویشتن را همان "من یظهره اللّه" معرفی کند که در کتاب باب ذکرش رفته بود و امور بابیها را یکسره در دست گیرد. وی پس از بازگشت از سلیمانیه در باغ نجیب پاشا ادعای خود را آشکار کرد [۱] نخستین کسی که به شدت بر او تاخت و ادعایش را باطل شمرد میرزا یحیی ازل، برادرش بود [۲] رقابت دو برادر بر سر رهبری بابیان کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به مرگ تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به دستور دولت عثمانی، یحیی صبح ازل به قبرس، و حسین علی به عکا در سرزمین فلسطین تبعید شدند. در همین ایام بود که برای تشخیص طرفداران آن دو، اطرافیان صبح ازل به فرقه "ازلیه" و پیروان میرزا حسین علی بهاء، فرقه "بهائی" نامیده شدند. اما با مرگ یحیی صبح ازل، ازلیه و به تبع آن، بابیان برای ابد فراموش شدند. سرانجام دعوت میرزا بهاء. وقتی میرزا حسین علی احساس کرد دعوت او مؤثر افتاد و عدهای گرد او حلقه زدند، نوع دعوتش را در مراحل گوناگون زمانی تغییر داد. وی پس از ادعای "من یظهره اللّه" ادّعای رسالت و شارعیت و سپس ادعای حلول روح خدا در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او با عبارت "انا الهیکل الاعلی" از این مطلب یاد میکرد. بهاء در بغداد و اسلامبول و ادرنه و نیز در عکا همواره با تقیه و تظاهر به اسلام زندگی میکرد، تا خشم حکومت عثمانی را بر ضد خود بر نینگیزد. وی در نماز جمعه عکا شرکت میجست و در ماه رمضان، به روزهداری تظاهر میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با بابیان ایران که بعدها "بهائی" نام گرفتند، قطع نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، یا تجلّیات خدا منشآنه خود را برای آنان میفرستاد یا بازمیگفت. وی سرانجام در سال ۱۸۹۲ م (حدود ۱۳۰۹ ق) پس از سالها سکونت در عکا درگذشت و آنجا به خاک سپرده شد.
- پس از میرزا حسین علی، فرزندش عبد البهاء رهبر بهائیان شد و نظام جدیدی را در تفکرات بهائیت پدید آورد. وی در سفرهای خود، تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، به ویژه تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. او تعالیم دوازدهگانه بهائیت را با الهام از همین آموزهها تدوین و عرضه کرد که عبارتند از: ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، بیت العدل، وحدت عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومی، تساوی حقوق زنان و مردان، تعلیم و تربیت اجباری، صلح عمومی و تحریم جنگ و وحدت خط و زبان [۳]
- تعالیم دوازدهگانه یاد شده، در ظاهر بسیار جذاب و زیبا است و از طرفی شعارهای تبلیغاتی مؤثری در جذب افراد بهائی به این آیین است؛ اما با عملکرد رهبران و پیروان آن در گذشته و حال- به ویژه برنامههای اعمال شده از سوی "بیت العدل اعظم" بهاییان- مغایرت بسیار دارد. پس از مرگ عبدالبهاء، نوه دختری او شوقی افندی رهبر بهائیان شد. پس از وی، هدایت بهائیان به شورایی با عنوان بیت العدل واگذار شد که تاکنون در فلسطین اشغالی به هدایت بهائیان میپردازد.
- آیینها و باورهای بهائیان: نوشتههای علی محمد باب، میرزا حسین علی بهاء اللّه، عبدالبهاء و تا حدی نیز شوقی افندی از نظر بهائیان مقدس است و در مجالس ایشان قرائت میشود؛ اما کتب باب، به طور عموم در دسترس بهائیان قرار نمیگیرد و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسین علی نوری است که نزد بهائیان از اهمیت خاصی برخورد است. تقویم شمسی بهائی از نوروز آغاز شده به نوزده ماه در هرماه به نوزده روز تقسیم میشود. چهار روز "در سالهای کبیسه، پنج روز" باقیمانده که موسوم به ایام "هاء" است، ایام شکرگزاری و جشن تعیین شده است [۴] بهائیان موظف به نماز خاصی به صورت روزانه، روزه به مدت نوزده روز از طلوع تا غروب آفتاب "در آخرین ماه سال" و زیارت یکی از اماکن مقدس ایشان شامل منزل سید علی محمد باب در شیراز یا منزل میرزا حسین علی نوری در بغدادند. آیین بهائی از ابتدای پیدایی، میان مسلمانان یک انحراف اعتقادی "فرقه ضاله" شناخته شد ادعای قائمیت توسط علی محمد باب با توجه به احادیث قطعی پذیرفته نبود. ویژگیهای مهدی در احادیث اسلامی به گونهای تبیین شده که راه هرگونه ادعای بیجا را بسته است. مخالفت علما با علی محمد به سبب همین ادعا و ادعای بابیت او بود. مشکل بهائیت از این حیث مضاعف است. میرزا حسین علی، علاوه بر قبول قائمیت سید علی محمد باب و اینکه او دین جدیدی آورده است، خود را "من یظهره اللّه" نامید و ادعای شریعت مستقل را مطرح کرد. همه مسلمانان، خاتمیت پیامبر اسلام(ص) را مسلم میدانند و بالطبع هر ادعا که با این اعتقاد سازگار نباشد و هر فرقهای که این اصل را نپذیرد، از نظر مسلمانان از اسلام جدا شده است و به هیچ روی نباید خود را برآمده از اسلام بداند. گذشته از این، اثبات ادعای رسالت برای رهبران آیین بهائی با توجه به مخاطبان اصلی آنها "مسلمانان و به ویژه شیعیان" ممکن نبود. و مبلغان و مدافعان بهائی- با وجود تلاش بسیار برای استدلالی کردن این ادعا- در اثبات مدعا درماندند و غالبا به شیوههای خاص برای تأیید درستی دین جدید روی آوردند. مهمترین برهان ایشان، کثرت آیات و نوشتههای میرزا حسینعلی و نیز گسترش آیین بهائی بود.
- تاریخ پر حادثه رهبران بهائی، نادرست درآمدن پیشگوییهای آنان و منازعات دور از ادب از یکسو، حمایتهای دولتهای استعماری از سران بهائی در مواضع مختلف، به ویژه همراهی آنان با دولت اسرائیل از سوی دیگر، زمینه فعالیت در کشورهای اسلامی به ویژه ایران را از بهائیان گرفت و با وجود فعالیت گسترده تشکیلات بهائی برای تثبیت حضور رسمی پیروان خود در این کشورها، هیچگاه چنین خواستهای تحقق نیافت. مؤلفان بسیاری در نقد این آیین کتاب نوشتند؛ مطبوعات فارسی و عربی، رویکردهای سیاسی آنان را افشا کردند؛ علمای حوزههای علمیه شیعه و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این فرقه از امت شورای اسلامی را اعلام داشتند و سازمانهای بین المللی اسلامی نیز در قبال آیین بهائی همین موضع را گرفتند[۵] بازگشت برخی مقامات و مبلغان بهائی از این آیین و افشای مسائل درونی این فرقه نیز عامل مهم فاصله گرفتن مسلمانان از این آئین بوده است»[۶].
پاسخهای دیگر
۱. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
- ریشههای انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
- چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
- آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
- با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
- آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی دلالت دارد؟ (پرسش)
- چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
- آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا کیسانیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا زیدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا فطحیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا قرامطه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا شیخیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بابیت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا بهاییت از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا سبئیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا عسکریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا مغیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ممطوره از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا نمیریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا واقفه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا باقریه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا موسویه یا موسائیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا محمدیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی تهامه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سوس مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی صومالی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت بود؟ (پرسش)
- مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
- انگیزههای مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
- مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
- راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
- اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
- چه راههایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
- از چه زمانی عدهای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
- چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ آیتی، الکواکب الدریة، ج ۱، ص ۲۵۷.
- ↑ موسوی، جمال ابهی، ص ۱۳۶.
- ↑ عباس افندی، رساله دیانت جهانی بهائی، ص ۲۰.
- ↑ ر. ک: آیتی، کشف الحیل، ج ۲، ص ۲۰۸؛ عبد الحمید اشراق خاوری، رساله گنجینه حدود و احکام، ص ۳۰- ۳۴؛ احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، ص ۹۷- ۹۸.
- ↑ برای نمونه، رجوع کنید به مصوبه شورای مجمع فقه اسلامی در ۱۸ تا ۲۳ بهمن۱۳۶۶ ش تا ۱۱ فوریه ۱۹۸۸ م در سازمان کنفرانس اسلامی و مجمع فقه اسلامی ص ۸۴- ۸۵ که ادعای رسالت بهاء اللّه و نزول وحی بر وی و دیگر باورهای بهائی را مصداق انکار ضروریات دین دانسته است
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۹ - ۱۲۳، درسنامه مهدویت، ص ۱۹۳ - ۱۹۷.
- ↑ در نگارش این مقاله، از کتاب "دانشنامه جهان اسلام"، ج ۱، ص ۱۶-۱۹، ص ۷۳۳-۷۴۳ استفاده شد. (به نقل از نشریه موعود، ش ۲۲).
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.