عزاداری در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون عزاداری است. "عزاداری" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

برپا داشتن مراسمی به یاد سیدالشهدا(ع) در ایام مختلف، به‌ویژه دهۀ محرّم و روز عاشورا. این عمل، که زنده نگهداشتن هدف حسینی و فرهنگ عاشوراست، مورد تشویق بسیار اولیاء دین است و خود معصومین، در راه اقامۀ عزای حسینی، می‌‌کوشیدند[۱]؛ زیرا عزاداری، بصورت گریه، برپایی مجالس ذکر، سرودن مرثیه، گریاندن، نوحه‌خوانی و... احیاء خط ائمه و تبیین مظلومیت آنان است. امام باقر(ع) در زمینۀ برپایی عزا در خانه‌ها برای امام حسین(ع) می‌‌فرماید: «ثُمَّ لْيَنْدُبِ الْحُسَيْنَ(ع) وَ يَبْكِيهِ وَ يَأْمُرُ مَنْ فِي دَارِهِ مِمَّنْ لَا يَتَّقِيهِ بِالْبُكَاءِ عَلَيْهِ وَ يُقِيمُ فِي دَارِهِ مُصِيبَةً بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَيْهِ وَ يَتَلَاقَوْنَ بِالْبُكَاءِ بَعْضُهُمْ بَعْضاً فِي الْبُيُوتِ وَ لْيُعَزِّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً بِمُصَابِ الْحُسَيْنِ(ع)»[۲]. (به کسانی که روز عاشورا نمی‌توانند به زیارت آن حضرت بروند اینگونه دستور می‌دهند) بر حسین(ع)، ندبه و عزاداری و گریه کند و به اهل خانۀ خود دستور دهد که بر او بگریند و در خانه‌اش با اظهار گریه و ناله بر حسین(ع)، مراسم عزاداری برپا کنند و یکدیگر را با گریه و تعزیت و تسلیت‌گویی در سوگ حسین(ع) در خانه‌هایشان ملاقات کنند.

سنّت عزاداری، با برخورداری از عشق و محبّتی که از امام حسین(ع) در دل‌ها بوده و هست، تبدیل به یک برنامۀ گسترده و مردمی و مقدّس شده است و هرگز سستی و خاموشی ندارد و به برکت آن، اقشار بسیاری با امام حسین(ع) و دین و فرهنگ عاشورا آشنا می‌شوند. فراز و نشیب‌های زیادی بر سوگواری بر خامس آل عبا گذشته است و هرگاه که شیعیان، قدرت و حکومتی یافته‌اند، در ترویج و توسعۀ آن کوشیده‌اند. “در زمان پادشاهی آل بویه، در دهۀ اول محرم، شیعیان به عزاداری حضرت سیدالشهدا قیام نمودند... معز الدوله، اولین کسی است که فرمان داد که مردم بغداد در دهۀ اول محرّم، سیاه بپوشند و بازار‌ها را سیاهپوش کنند و به مراسم تعزیه‌داری حضرت سیدالشهدا قیام نمایند. بستن دکان‌ها و منع طبّاخی و تعطیل عمومی در روز عاشورا از طرف معز الدوله دیلمی در شهر بغداد به عمل آمد و تا اوایل سلطنت سلسلۀ سلجوقی در آن شهر معمول بود. این مراسم تا انقراض دولت دیالمه در تمام کشور‌های اسلامی قلمرو آنها مرسوم و برقرار بوده است”[۳]. رمز جاودانگی نهضت حسینی نیز همین احیا و زنده نگهداشتن و تعظیم شعائر بوده است. امام خمینی فرمود: “الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه زنیها، ما را حفظ کرده‌اند، تا حالا آورده‌اند اسلام را... هر مکتبی تا پایش سینه‌زن نباشد، تا پایش گریه‌کن نباشد، تا پایش سر و سینه زن نباشد، حفظ نمی‌شود... ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می‌رود، علم بپاکنیم، نوحه خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم...”[۴]. برپایی عزا برای سیدالشهدا، نوعی اعتراض به ظالمان و حمایت از مظلوم است. اشک ریختن در سوگ اباعبدالله(ع)، عامل تقویت حسّ عدالت‌خواهی و انتقام‌جویی از ستمگران و زمینه‌سازی برای تجمّع نیرو‌های پیرو حسین(ع) در خطّ دفاع از حق است. عزاداری برای شهید، انتقال فرهنگ “شهادت” به نسل‌های آینده است. به تعبیر شهید مطهری: “در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینی‌ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا، نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه باطل و در حقیقت، نوعی از خودگذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزۀ اجتماعی است”[۵]. عزاداری، سبب می‌شود که شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ایمان را در ذهن جامعۀ هوادار، زنده نگهدارد و “مکتب عاشورا” بعنوان یک فکر سازنده و حادثۀ الهام‌بخش، همواره تأثیر خود را حفظ کند. عزاداری، احیاء خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلومیّت آل علی به گوش تاریخ است. عزاداران حسینی، پروانگانی شیفتۀ نورند که شمع محفل آرای خویش را یافته، از شعلۀ شمع، پیراهن عشق پوشیده‌اند و آمادۀ جان باختن و پر سوختن و فداشدن‌اند. نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهمّ است. عمیق‌ترین پیوند‌ها را از طریق آمیختگی عقل و عشق و برهان و عاطفه که در کربلا تجسّم یافته است، انتقال می‌دهد. هم بر مظلومیت امام گریه می‌شود و هم در سایۀ آن هدف امام حسین از نهضت و حرکت، شناخته می‌شود. روضه‌های خانگی و دسته‌های عزاداری و هیئت‌های زنجیر زنی، پوشیدن لباس مشکی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپایی مجالس و نوحه‌خوانی و سینه‌زنی و... هر یک به نوعی سربازگیری جبهۀ حسینی است و این پیوند قلبی را عمق و غنا می‌بخشد[۶].

منزلت و جایگاه عزاداری در سخن و سیره پیشوایان

بر پایه روایات این بخش، برپا داشتنِ عزا برای سالار شهیدان و یارانش، مرثیه سرایی برای آنان و گریه بر مصائبی که بر ایشان گذشته است، به‌ویژه در دهه اول محرم و خصوصا در روز عاشورا، مورد تأکید اهل بیت(ع) بوده است. عزاداری برای سید الشهدا(ع)، در حقیقت، اظهار محبّت به خاندان پیامبر خدا(ص) است که قرآن، مودّت آنها را واجب کرده است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۷]. عزاداری برای سید الشهدا(ع)، اظهار همدردی در بزرگ‌ترینِ مصائبی است که برای اهل بیت(ع) و در واقع برای اسلام، پیش آمده است. امامانِ اهل بیت(ع)، جز تأکیدهای مستقیم قولی، به گونه‌های دیگری نیز بر اهمّیت عزاداری برای امام حسین(ع) و زنده نگه داشتن آن، تأکید داشته‌اند که به مواردی اشاره می‌گردد:

مرثیه‌سرایان سید الشهدا(ع)، پیش از واقعه کربلا

بر پایه آموزه‌های حدیثی، نخستین کسی که قبل از واقعه کربلا برای سید الشهدا(ع) مرثیه‌سرایی کرده، خداوند متعال است که آدم ابو البشر(ع)، ابراهیم خلیل(ع) و خاتم انبیا(ص) را از مصائبی که برای حسین(ع) پیش خواهد آمد، آگاه فرموده است، و آنان، بر این مصیبت، گریسته‌اند. همچنین عیسی(ع)، هنگام عبور از کربلا، به مصیبت حسین(ع) اشاره کرده و همراه با حواریان خود، بر مصائب او گریسته است. پیامبر خدا(ص) و امیر مؤمنان(ع) نیز بارها به حوادث خونبار کربلا، اشاره کرده و همراه با فاطمه زهرا(س)، برای فرزند عزیز خود، اشک ریخته‌اند.[۸]

نخستین مرثیه‌سرایان سید الشهدا(ع)، پس از واقعه کربلا

پس از واقعه عاشورا، نخستین مرثیه‌سرایان سید الشهدا(ع) و یارانش، فرزندش امام زین العابدین(ع)، خواهر بزرگوارش زینب کبرا(س)، دختران امام(ع) (اُمّ کلثوم و فاطمه صغرا)، و همسرش رَباب بوده‌اند که در کربلا، کوفه و شام، با مرثیه‌سرایی‌های هدفمند خود، راه سالار شهیدان را ادامه دادند. اما در مدینه، نخستین مرثیه‌سرا پس از شهادت امام حسین(ع)، اُمّ سَلَمه، همسر بزرگوار پیامبر خدا(ص) بود. یعقوبی، در این باره می‌نویسد: نخستین ضجّه‌زننده‌ای که در مدینه، ضجّه‌اش [بر حسین(ع)] بلند شد، اُمّ سَلَمه، همسر پیامبر خدا(ص) بود.[۹]

پوشیدن لباس سیاه در عزای امام حسین(ع)

نخستین کسانی که در عزای امام حسین(ع) لباس سیاه پوشیدند، اُمّ سَلَمه، همسر پیامبر(ص) و زنان بنی هاشم بودند. این اقدام، نشان می‌دهد که لباس سیاه، از زمان‌های گذشته، علامتِ عزا بوده است. ابو مسلم هم در آغاز قیام خود، برای استفاده تبلیغاتی علیه حکومت بنی امیّه، لباس سیاه را انتخاب کرد، به طوری که او و یارانش، در تاریخ به «سیاه جامگان» شهرت یافتند. آنها می‌گفتند: این لباس سیاه، [در] عزای خاندان محمد(ص) و شهیدان کربلا و زید و یحیی است[۱۰].در زمان معاصر نیز در میان پیروان اهل بیت(ع)، لباس سیاه، نشانه عزاداری است.[۱۱]

تأکید بر زنده نگه داشتن یاد امام حسین(ع)

روایات فصل دوم از این بخش، بر تداوم یاد سید الشهدا(ع) تأکید دارند. در روایتی از امام صادق(ع)، آمده است: «هنگام یاد کردن از امام حسین(ع)، سه بار بگو: «صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» -درود خدا بر تو، ای ابا عبداللّه!-، که این سلام، از نزدیک و دور، به او خواهد رسید»[۱۲]. همچنین، یاد کردن از آن بزرگوار در هنگام نوشیدن آب، توصیه شده است. با عنایت به نیاز مکرّر انسان در شبانه‌روز به نوشیدن آب، توصیه به فرستادنِ سلام بر امام حسین(ع) و لعن بر قاتلانش هنگام نوشیدن، بدین معناست که پیروان اهل بیت(ع)، هیچ گاه نباید ماجرای کربلا را فراموش کنند، و خاطره مبارزه با ظلم و ظالم و شهادت جان‌گداز سلاله پاک پیامبر خدا(ص) در این راه، برای همیشه، باید در تاریخ، زنده بماند.[۱۳]

تأکید بر تداوم عزاداری

تأمّل در توصیه اهل بیت(ع) بر برپا داشتنِ مجالس عزا برای شهدای کربلا و زنده نگاه داشتن خاطره عاشورا، تشویق آنان به سرودن شعر درباره این فاجعه بزرگِ تاریخ اسلام، بشارت به پاداش‌های بزرگ در گریستن بر این مصیبت بزرگ و گریاندن دیگران، تأکید بر اهمّیت عزاداری در دهه اول محرّم، خصوصا در روز عاشورا به روشنی بیانگر این حقیقت است که عزاداری برای سید الشهدا(ع) و یارانش، هدف بزرگی را دنبال می‌کند که تا آن هدف، تحقّق نیافته است، سنّت عزاداری در میان پیروان اهل بیت(ع) باید تداوم یابد. بنا بر این، مسئله مهم، این است که: هدف و حکمت ضرورت تداوم عزاداری برای سید الشهدا(ع)، چه بوده است؟[۱۴]

حکمت عزاداری

بی‌تردید، اظهار محبّت نسبت به خاندان پیامبر(ص) از طریق سوگواری برای سالار شهیدان، همان طور که اشاره شده، پسندیده و در جهت بزرگداشت شعائر الهی است؛ لیکن تأمّل در روایاتی که توصیه و تأکید بر تداوم اقامه ماتم بر سید الشهدا(ع) دارند، ایجاب می‌کند که عزاداری برای ایشان، دلیلی بسیار فراتر از اظهار محبّت به اهل بیت(ع) داشته باشد؛ بلکه از نگاه سید بن طاووس، اگر لزوم پیروی از فرمان قرآن و سنّت نیز نبود، اظهار محبّت نسبت به اهل بیت(ع) ایجاب می‌کرد که به دلیل منزلت والایی که امام حسین(ع) و یارانش به واسطه شهادت بِدان دست یافتند، اظهار مسرّت و شادمانی کنیم[۱۵].بنا بر این، باید دید حکمتِ آن همه تأکید بر عزاداری و گریه برای ابا عبداللّه(ع) چیست؟ حکمت شهادت او، هر چه باشد، حکمت عزاداری برای او نیز هست.[۱۶]

حکمت شهادت امام حسین(ع)

اصلی‌ترین علّت قیام و شهادت امام حسین(ع)، مبارزه با نادانی است. بر پایه آنچه بسیاری از منابع معتبر، در این باره، از امام صادق(ع) گزارش کرده‌اند، ایشان، در دعایش به درگاه خداوند می‌گوید: «و خونش را به خاطر تو بذل کرد تا بندگانت را از نادانی و سرگردانیِ گمراهی، بیرون آورد»[۱۷]. همه آنچه در تبیین هدف قیام و حکمت شهادت امام حسین(ع) بیان شد، در تعبیر «جهل‌زدایی» خلاصه شده است. جهل‌زدایی، نه تنها هدف قیام سید الشهدا(ع)، بلکه هدف بعثت خاتم الأنبیا(ص) و نزول قرآن است: بر این اساس، اصلی‌ترین کار انبیا و اولیای الهی، ریشه کن کردن بیماری جهل از جامعه است؛ زیرا تا این بیماری علاج نگردد، نمی‌توان انتظار داشت که ارزش‌های دینی بر جامعه، حاکم گردد. امام حسین(ع) نیز برای تحقّق این آرمان بلند، خون پاک خود را در راه خدا اهدا کرد و بدین‌سان، اصلی‌ترین دلیل پیروان مکتب اهل بیت(ع) برای «زنده نگه داشتن مکتب شهادت، به وسیله عزاداری بر امام حسین(ع)» نیز جهل‌زدایی از جامعه اسلامی است و تا درمان کامل این بیماری خطرناک اجتماعی و استقرار حاکمیت مطلق ارزش‌های اسلامی در جهان، تداوم این مکتب، ضرورت دارد.[۱۸]

آسیب‌شناسی عزاداری امام حسین(ع)

در عصر حاضر، آشنایی با آفاتی که هدف و حکمت عزاداری سالار شهیدان را تهدید می‌کنند، مهم‌ترین و اساسی‌ترین گام در راه تحقّق اهداف ارزشمند این دستور العمل سازنده اهل بیت عصمت و طهارت است. اکنون باید دید که: چگونه فرهنگ اصیل عاشورا، به وسیله دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه، تحریف می‌شود؟ و چه آفاتی، مجالس عزاداری سالار شهیدان را تهدید می‌کند؟ پاسخ اجمالی این سؤال، این است که: هر چیزی که با هدف عزاداری (یعنی جهل‌زدایی از جامعه اسلامی) و نیز با ویژگی‌های مجالس عزاداری هدفمند (یعنی: خدامحوری، ارائه تحلیل واقع‌بینانه از حادثه عاشورا و بهره‌گیری صحیح از احساسات و عواطف مردم نسبت به اهل بیت(ع)) در تضاد باشد، از آفت‌های مجالس عزاداری سید الشهدا(ع) است. اینک برای توضیح این اجمال، به مهم‌ترینِ این آسیب‌ها، اشاره می‌کنیم:

تحریفِ هدف عزاداری

خطرناک‌ترین آفت عزاداری امام حسین(ع)، تحریف هدف آن است. پیش از این، اشاره کردیم که حکمت عزاداری امام حسین(ع) با حکمت شهادت ایشان، یکی است. بنا بر این، تحریف هدف عزاداری، تحریف هدف شهادت آن بزرگوار نیز هست. این تحریف، به دو گونه می‌تواند تجلّی یابد: یکی آنکه به جای روشنی بخشی و احیاگری، تنها به درخواست آمرزش گناهان و پاک‌سازی معنوی خلاصه گردد؛ و دیگر، آنکه به جای تأکید بر بُعد حماسی آن، به جنایت یزیدیان و ستمگران در این حادثه پرداخته شود. این سخن، بدان معنا نیست که آمرزش گناهان و پاک‌سازی معنوی، از نتایج و فواید عزاداری نیست و یا این که نباید جنایت‌های ستم‌پیشگان را برشمرد؛ بلکه غرض، پرهیز از نگاه تجزیه‌ای است. اگر به جای جهل‌زُدایی و احیای ارزش‌های اسلامی، هدف عزاداری برای سالار شهیدان، در پاک‌سازی گنهکاران از گناه، خلاصه شود، در واقع، هدف شهادت امام(ع) و عزاداری برای ایشان، تحریف شده است؛ یعنی دقیقا همان تحریفی که در آیین مسیحیت، درباره عیسی(ع) تحقق یافت. به عبارت دیگر آنچه تحریف هدف عزاداری برای امام حسین(ع) است، خلاصه کردن این هدف، در پاک‌سازی گناهان، شبیه باور خرافیِ مسیحیان درباره مصلوب شدن عیسی(ع) است. این سخن، البته به معنای نفیِ نقش عزاداری در آمرزش گناهان نیست. از سوی دیگر، حادثه عاشورا، در یک نگاه کلّی و واقع بینانه، دارای دو بُعد است: یکی بُعد جنایت و مظلومیت، و دیگری بُعد حماسه و عزّت و عظمت. از این‌رو، تحلیل و تبیین صحیح این حادثه، در صورتی امکان پذیر است که این دو بُعد، در کنار هم دیده شوند و ارائه گردند. در غیر این صورت، مخاطب، درک درستی از این جریان مهم تاریخ اسلام، پیدا نخواهد کرد.[۱۹]

استناد به منابع غیر معتبر

یکی از آسیب‌هایی که خصوصا در قرن‌های اخیر، عزاداری امام حسین(ع) را تهدید می‌کند، استناد اهل منبر و مرثیه‌سرایان، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است[۲۰]. نکته قابل توجّه، این که تاریخ عاشورا، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و مرثیه‌سرایان متعهّد و آگاه، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند. به گفته شهید مطهّری: اگر کسی تاریخ عاشورا را بخواند، می‌بیند از زنده‌ترین و مستندترین و از پُرمنبع‌ترین تاریخ‌هاست. مرحوم آخوند خراسانی[۲۱]فرموده بود: آنها که به دنبال روضه نشنیده می‌روند، بروند روضه‌های راست را پیدا کنند که آنها را اَحَدی نشنیده است[۲۲].شماری از مرثیه‌سرایان می‌پندارند که هر چه چاپ و منتشر شد، قابل استناد است و کاری با اعتبارِ منبع ندارند. بسیاری از مطالب بی‌اساس و دروغی که موجب وَهْن اهل بیت(ع) است و متأسّفانه به عنوان مرثیه مطرح می‌گردند، ریشه در منابع غیر معتبر دارند و از این‌رو، منبع‌شناسی[۲۳]نخستین شرط ذاکران و مرثیه‌سرایان راستین تاریخ خونبار عاشوراست و کسانی که فاقد این شرط‌اند، هر چه قدر هم که با اخلاص باشند، شایستگی برای ذکر مصیبت اهل بیت(ع) را ندارند.[۲۴]

گزارش‌های ذلّت‌بار

حسین بن علی(ع)، مظهر عزّت الهی و عاشورا، جلوه‌گاه حماسه و عزّت حسینی، و شعار دشمن شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، میراث گران بهای اوست. در منابع معتبر، گزارش شده که امام حسین(ع)، ضمن سخنرانی حماسی‌ای در روز عاشورا، خطاب به سپاه دشمن فرمود: «هان! بی‌نَسَبِ پسر بی‌نَسَب، مرا میان دو چیز، قرار داده است: بین شمشیر و خواری. خواری، از ما دور است و خداوند، آن را برای ما نمی‌پذیرد، و نیز پیامبرش و مؤمنان و دامن‌هایی پاک و پاکیزه و جان‌هایی عزّتمند و نَفْس‌هایی خوددار که اطاعت از فرومایگان را بر مرگی کریمانه، مقدّم نمی‌دارند»[۲۵]. بنا بر این، هر گزارشی از تاریخ عاشورا که حاکی از پذیرش ذلّت توسّط امام حسین(ع) باشد، دروغ بوده و ساخته و پرداخته دشمنان اوست؛ مانند این گزارش که امام(ع) فرموده: «یکی از این سه [پیشنهاد من] را بپذیرید: یا به همان جایی که از آن آمده‌ام، بازگردم، یا دستم را در دستِ یزید بن معاویه بگذارم و او میان من و خود، حکم کند، یا مرا به هر یک از مرزهای مسلمانان که می‌خواهید، بفرستید و من هم مانند یکی از ساکنان آنجا شوم، با همان وظایف و حقوق»[۲۶]. یا طلب آب کردن امام(ع) از شمر ملعون، هنگامی که می‌خواست ایشان را به قتل برساند که در نور العین، به امام(ع) نسبت داده شده و آمده است: [[[حسین]](ع) فرمود:] «حال که مرا می‌کُشی، پس جرعه‌ای آب به من بده». شمر گفت: «هرگز قطره‌ای آب نخواهی چشید؛ بلکه مرگ را به صورت گلوگیر و جرعه جرعه، خواهی چشید!»[۲۷]. این‌گونه گزارش‌ها، علاوه بر این که با مُحکمات تاریخِ عاشورا و موضعگیری‌های امام(ع) در طول زندگی افتخارآمیز او[۲۸]منافات دارد، با اصول باورهای شیعه درباره جایگاه والای خاندان پیامبر خدا(ص) نیز مخالفت دارد و بر این اساس، یکی از آفات مجالس عزاداری سید الشهدا(ع)، مرثیه‌سراییِ ذلّت‌آمیز برای آن امام است. از این‌رو، بر ذاکران مخلص اهل بیت(ع) فرض است که از بیان هر سخن و تعبیری که حاکی از اظهار ذلّت یا عجز آن بزرگوار و خانواده ایشان در حادثه عاشورا باشد، جدّا اجتناب کنند.[۲۹]

غُلُوْ

گزارش‌های ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت(ع) از جایگاه واقعی آنها، و غلو، بالاتر بُردن آنان از جایگاه واقعی آنهاست که متأسّفانه، هر دو آفت، در برخی مجالس مرثیه‌سرایی مشاهده می‌شود. باید دانست، کسانی که در مجالس عزاداری، اهل بیت(ع) را جایگزین خدا می‌کنند و به جای خدامحور کردنِ مجالس امام حسین(ع) و پیوند دادن دل‌ها به خدا از طریق اهل بیت(ع) - که ابواب الهی هستند -، مردم را به «حسینُ اللّهی» و «زینبُ اللّهی» شدن، دعوت می‌نمایند و یا برای بزرگداشت اهل بیت(ع)، انبیای بزرگ الهی را کوچک جلوه می‌دهند، آگاهانه یا ناخودآگاه، در خدمت اهداف دشمنان اهل بیت(ع) قرار گرفته‌اند و سید الشهدا(ع) هم از آنان، بیزار است[۳۰].[۳۱]

دروغ

زشت‌ترین و خطرناک‌ترین دروغ‌ها[۳۲]، دروغ بستن به خداوند متعال، پیامبر خدا(ص) و اهل بیت(ع) است که از گناهان کبیره شمرده شده، موجب بطلان روزه می‌گردد[۳۳].مرثیه‌سرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به خدا و اهل بیت(ع) نسبت می‌دهند، نه تنها خادم و ذاکر امام حسین(ع) نیستند، بلکه باید بدانند که کار آنها، گناه کبیره است. حقیقتاً برای بسیاری از مردم، باور کردن این قضیّه سخت است که روضه‌خوانی، به دروغ مرثیه‌سرایی کند؛ ولی در نهایت تأسّف، باید به این واقعیت تلخ، یعنی دروغ‌پردازی برخی روضه‌خوانان و مرثیه‌سرایان اعتراف کرد؛ بلکه بر این مصیبت بزرگی که تاریخ عاشورا بدان مبتلا گردیده، بیش از مصیبت خودِ عاشورا باید گریست؛ چراکه این مصیبت، موجب پایمال شدن نهضت مقدس حسینی است. برای توضیح این اجمال، علاقه‌مندان می‌توانند به کتاب لؤلؤ و مرجان محدّث نوری - که در سال ۱۳۱۹ هجری قمری تألیف شده - و کتاب حماسه حسینی استاد شهید مرتضی مطهری، مراجعه کنند.[۳۴]

بدعت در نحوه عزاداری

آسیب‌هایی که تاکنون برشمردیم، آفاتی هستند که محتوای مجالس عزاداری سید الشهدا(ع) را تهدید می‌کنند؛ اما شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری می‌شوند. از نظر فقهی، عبادات، اعم از واجب یا مستحب، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل عبادت و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه شرعی اثبات شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام می‌شود، بدعت محسوب می‌گردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و حرام است. استحباب عزاداری برای سالار شهیدان، بر پایه ادلّه قطعی، ثابت است و با عنایت به آثار و برکات فردی و اجتماعی آن، از بزرگ‌ترین عبادات محسوب می‌گردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداری‌های مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه می‌توان گفت: اطلاق این روایات، شامل انواع عزاداری‌های مرسوم در اعصار مختلف نیز می‌گردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری صدق کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت(ع) نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی نامشروع نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگ‌های مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، بدعت در عزاداری محسوب می‌شود، به‌ویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینه‌ساز تبلیغات سوء بر ضدّ پیروان اهل بیت(ع) و موجب وَهْن مکتب تشیّع است. و آخرین سخن در این باب، این که اگر فرهنگ عاشورا، آن گونه که بوده و هست، بدون تحریف به جهانیان عرضه شود، از قدرت اعجازآمیزی برخوردار است که می‌تواند به نظام سلطه و استکبار در جهان، پایان دهد و بدین‌سان، نه تنها امّت مسلمان، بلکه همه مستضعفان جهان را از ستم چپاولگران، زورمداران و غارتگران بین‌المللی رهایی بخشد و به گفته رهبر انقلاب اسلامی آیت اللّه خامنه‌ای: امروز، حسین بن علی(ع) می‌تواند دنیا را نجات دهد، به شرط آنکه با تحریف، چهره او را مغشوش نکنند[۳۵].[۳۶]

مجالس عزاداری هدفمند

با عنایت به اهداف عزاداری امام حسین(ع) و آسیب‌هایی که ممکن است به آن وارد شود و باید از آنها پرهیز داشت، مجالس عزاداری امام(ع)، در صورتی می‌توانند عزاداران را در جهت آن اهداف، هدایت کنند که دارای سه ویژگی باشند:

  1. خدامحوری: مجاهدت‌های سید الشهدا(ع) و همه شهدای راه حق و فضیلت در طول تاریخ، برای آشنا کردن با خداوند متعال و استقرار یگانه پرستی در سایه حکومت دینی در جهان بود. بنا بر این، بدون معرفت صحیح دینی نمی‌توان تحلیل درستی از نهضت عاشورا ارائه کرد و از این‌رو، خدامحوری و پیوند زدن دل‌ها با خدا و ارزش‌های معنوی، باید اساس برنامه‌های مجالس عزاداری و سخنرانی‌ها و مرثیه‌سرایی‌ها باشد.
  2. ارائه تاریخ و تحلیل صحیح از حادثه عاشورا: بدون تحلیلی واقع‌بینانه از نهضت عاشورا، امکان ندارد که عزاداران با اهداف والای عزاداری آشنا شوند و در مسیر آن، گام برداند. از این‌رو، گویندگان و مرثیه‌سرایان، در مجالس عزاداری سید الشهدا(ع) باید بر پایه تحلیل درست واقعه عاشورا، سخنرانی و مرثیه‌سرایی نمایند و بدین منظور، استفاده از منابع معتبر در تبیین این حادثه، و اجتناب از آسیب‌های مجالس عزاداری - که شرح آنها گذشت -، ضروری است و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، خواندن متن مقتل از منابع معتبر است.
  3. تبلور عاطفه و ارادت به اهل بیت(ع): تحلیل صحیح نهضت حسینی توسط سخنوران و ذاکران، نمی‌تواند جایگزین تلاش‌های هنرمندانه و به کار‌گیری اَشکال مختلف هنر در جهت جوشش عواطف و احساسات مردم نسبت به حادثه خونین کربلا گردد. در سازندگی معنوی، عواطف و احساسات، نقش ویژه‌ای دارند که هیچ چیز دیگر نمی‌تواند جای آنها را پُر کند؛ لذا اهل بیت(ع)، تأکید ویژه‌ای بر گریستن و گریاندن بر مصائب سید الشهدا(ع) داشته‌اند و خود نیز با تشویق مرثیه سرایان و استماع مرثیه آنان، زمینه گسترش این فرهنگ را در میان پیروان خود، فراهم می‌کردند.[۳۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. تاریخچه عزاداری حسینی، ترجمه «تاریخ النیاحة علی الامام الشهید» از سید صالح الشهرستانی.
  2. کامل الزیارات، ص۱۷۵. کتاب «زفرات الثقلین فی ماتم الحسین»، محمدباقر محمودی، چند جلد، به مسأله گریه کردن اولیاء خدا بر آن حضرت پرداخته و نیز مجموعه‌ای از مرثیه‌ها در سوگ سیدالشهدا(ع) را آورده است.
  3. موسیقی مذهبی ایران، حسن مشحون، ص۴.
  4. صحیفه نور، ج۸، ص۶۹ و ۷۰.
  5. نهضت‌های اسلامی صد ساله اخیر، شهید مرتضی مطهری، ص۸۹.
  6. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۳۸.
  7. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۱.
  9. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۱.
  10. المناقب، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۰۰.
  11. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۱.
  12. «قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُعِيدُ ذَلِكَ ثَلَاثاً فَإِنَّ السَّلَامَ‏ يَصِلُ‏ إِلَيْهِ‏ مِنْ‏ قَرِيبٍ‏ وَ مِنْ‏ بَعِيدٍ» (الکافی، ج۴، ص۵۷۵، ح۲).
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۲.
  14. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۲.
  15. ر.ک: الملهوف، ص۸۳.
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۵.
  17. «وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِيكَ‏ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ‏ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَةِ» (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۱۳، ح۲۰۱؛ مصباح المتهجد، ص۷۸۸).
  18. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۵.
  19. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۶.
  20. برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر.ک: دانش نامه امام حسین(ع)، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).
  21. آخوند شیخ محمدکاظم بن حسین هروی خراسانی، متولد سال ۱۲۵۵ ق، در مشهد و متوفای سال ۱۳۲۹ ق، در نجف، از علمای بزرگ امامیه و اصولی ای نامی است که در تدریس اصول فقه، یگانه عصر خود بود و به نهضت مشروطه در ایران، کمک‌های شایانی نمود.
  22. حماسه حسینی، ج۱، ص۵۶.
  23. برای آشنایی با منابع معتبر و غیر معتبر تاریخ عاشورا، ر.ک: معرفی و نقد منابع عاشورا؛ عاشوراپژوهی؛ کتاب‌شناسی تاریخی امام حسین(ع)؛ عاشوراشناسی؛ عزاداری - عاشورا - تحریفات. نیز، ر.ک: «سیری در مقتل‌نویسی و تاریخ‌نگاری عاشورا»؛ محسن رنجبر، تاریخ در آینه پژوهش (فصل‌نامه)، ش۱۴ - ۱۶.
  24. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۷.
  25. «أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَ‏ ابْنَ‏ الدَّعِيِ‏ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ‏ اثْنَتَيْنِ‏ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يَأْبَى اللَّهُ لَنَا ذَلِكَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَامِ» (الملهوف، ص۱۵۵).
  26. «إِخْتَارُوا مِنِّى خِصَالاً ثَلاثاً: إِمَّا أَنْ أَرْجِعَ إلَى الْمَكَانِ الَّذِى أَقْبَلْتُ مِنْهُ، وَ إِمَّا أَنْ أَضَعَ يَدى فِى يَدِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ، فَيَرى فِيمَا بَيْنِى وَ بَيْنَهُ رَأْيَهُ، وَ إِمَّا أَنْ تُسَيِّرُونِى إِلَى أَىِّ ثَغْرٍ مِنْ ثُغُورِ الْمُسْلِمِينَ شِئْتُمْ، فَأَكُونَ رَجُلاً مِنْ أَهْلِهِ، لِى مَا لَهُمْ، وَ عَلَىَّ مَا عَلَيْهِمْ» (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۱۳).
  27. «إذاً و لا بدّ من قتلى فَاسقنى شربة ماءٍ. فقال: هيهات أن تذوق الماء بل تذوق الموت غصّة بعد غصّة و جرعة بعد جرعة» (نور العین، ص۵۰).
  28. برای مطالعه‌ای دقیق‌تر و گسترده‌تر درباره محکمات تاریخ عاشورا و موضعگیری‌های امام حسین(ع)، ر.ک: دانشنامه امام حسین(ع) (همین کتاب)؛ نگاهی نو به جریان عاشورا (مجموعه مقالات)؛ نهضت عاشورا (جستارهای کلامی، سیاسی و فقهی)؛ مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا (۸ جلد تاکنون)؛ حماسه حسینی؛ قیام جاودانه؛ نگاهی به حماسه حسینی؛ عاشوراشناسی؛ عاشوراپژوهی.
  29. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۷۸.
  30. برای آگاهی بیشتر درباره خطر غلو درباره اهل بیت(ع) (ر.ک: اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث: بخش سیزدهم: غلو کردن درباره اهل بیت(ع) و جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا).
  31. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۸۰.
  32. برای آشنایی با اقسام دروغ، ر.ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.
  33. الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.
  34. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۸۱.
  35. سخنان ایشان در دیدار روحانیون و وعاظ در آستانه ماه محرم ۱۴۱۶ ق (۳/۳/۱۳۷۴ش).
  36. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۸۱.
  37. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۷۸۳.