نبوت
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
نبوت: مقامی است که از سوی خداوند به برخی افراد یاک و برگزیده عطا میشد، تا دین خدا و دستورهای او را به مردم برسانند. به کسی که پیام الهی را به صورت وحی دریافت کند، "نبی" و "پیامبر" گفته میشود. پیامبرانی که مأمور رساندن پیام آسمانی به مردمند، رسول و فرستاده خدا نامیده میشوند و چنین مقامی "رسالت" نام دارد. خداوند برای هدایت بشر، صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده است که اولین آنها حضرت آدم(ع) و آخرینشان حضرت محمد(ص) است. نام تعدادی از انبیا و سرگذشت آنان در قرآن کریم آمده است. پیامبر الهی باید معصوم باشد و هیچ گناهی نکند و سابقه شرک و انحراف نداشته باشد. ایمان به نبوت پیامبر اسلام و انبیای بزرگ گذشته از شرایط مسلمانی است و کسی که نبوت پیامبر را انکار کند، کافر است. پس از حضرت محمد(ص) دیگر پیامبری نیامده است و دین او کاملترین آیین تا روز قیامت است[۱].
واژهشناسی لغوی
- نبی یا از "نبأ" به معنای خبر است [۲] یا از "نَباوه" به معنای ارتفاع و شرافت. [۳] در صورت اول معنای نبی خبردهنده، خبر داده شده یا خبردار است و در صورت دوم به معنای رفیع و بلند مرتبه. [۴] بنابراین، نبی کسی است که خداوند به او خبر داده، یا کسی است که از جانب خداوند خبر میدهد [۵] و شریفتر و بلند مرتبهتر از سایر انسانهاست [۶].
نبوت در اصطلاح
- بررسی تاریخ زندگی بشر نشان میدهد همواره گروهی به نام پیامبران و رسولان اعلام کردهاند، از جانب خداوند متعال به سوی مردم آمدهاند تا تعالیم و فرامین آسمانی را به ایشان ابلاغ نمایند. در واکنش به این دعوتها، گروهی به آنان ایمان آورده و از آموزهها و ارشادهای آنان بهرهمند شدهاند و عدهای نیز نسبت به این مسئله راه انکار در پیش گرفتهاند. از این رو مبحثی تحت عنوان نبوت در کنار سایر اصول اعتقادی شکل گرفته است.
- نبوت در اصطلاح متکلمان: متکلمان امامیه، با استفاده از حسن و قبح ذاتی و عقلی و با کمک صفات الهی همچون عدل و حکمت و لطف الهی، به تعریف نبوت و ضرورت بعثت پیامبران پرداختند. مجموع این تعاریف دارای سه عنصر اصلی است:
- نبوت در اصطلاح فیلسوفان: فلاسفه معتقدند، وقتی تمام قوای حسی و خیالی و عقلی انسان رشد کرد، قابلیت ارتباط با ملائکه و امکان دریافت وحی و توانایی صدور معجزه را پیدا میکند. در واقع وحی الهی، فعل الهی و تفضلی است به پیامبران، از آن جهت که رشد هستی شناختی داشته و قابلیت دریافت آن را داشته باشند [۸].
- نبوت در اصطلاح عارفان: اصطلاحاتی در عرفان مطرح است که شناخت آنها در تبیین نبوت مؤثر است. نبوت، مقام ظهور خلافت و ولایت است و ولایت، مقام بطون نبوت است. مقام نبوت، دو قسم تعریف و تشریع دارد. نبوت تعریف افزون بر تبلیغ احکام، تأدیب به اخلاق، تعلیم به حکمت و قیامِ به سیاست است، این قسم از نبوت را رسالت نیز میگویند.
- نبوت از دیدگاه بروندینی:
ادامه نبوت در ولایت
- ولایت اعمّ از نبوت و رسالت است و نبوّت اعمّ از رسالت و اخصّ از ولایت. ولایت، فلک محیط عام است و اخبار عام دارد و هرگز انقطاع نمیپذیرد، اما نبوت تشریع و رسالت که جهتِ خلقی است منقطع میگردد، و ادامه نبوت در ولایت جلوه میکند[۹].
- مذهب شیعه دوازده امامی، جریان نبوت و همچنین امامت امام معصوم(ع) را دارای نصاب معیّنی میداند که نه افزایش آن ممکن است و نه کاهش آن مقدور. از آنجایی که سلسلۀ انبیا به نصاب خود رسیده، و با انتصاب پیامبر خاتم(ص) از طرف خداوند، مُحال است کسی به مقام نبوت راه یابد، بنابراین بعد از ایشان، گرچه ولایت تشریع منقطع میگردد، خورشید ولایت کلّیه که مشتمل بر ولایت عامه و خاصه و مطلقه و مقیده است، ائمه اطهارند که از مولا علی(ع) تا حضرت مهدی(ع) که خاتم ولایت است، تابش دارد[۱۰]. سلسله امامان معصوم(ع) نیز با انتصاب حضرت بقیة الله(ع) به نصاب نهایی خود رسیده و محال است بعد از ایشان، احدی به مقام والای امامت برسد[۱۱].
- اعتقاد کلی مسلمانان این است که دوره نبوت تشریعی به وجود حضرت خاتم الانبیا(ص) ختم شده است که فرمودند: «لَا نَبِيَّ بَعْدِي». اما دوره نبوت تفریعی و ولایت تکمیلی که ملازم امامت و ولایت باشد، در تمام اَدوار و اَزمنه بدون فَترت و انقطاع تا قیام قیامت، دوام و استمرار دارد و هیچ عصر و زمانی از جهت امام و ولیّعصر خالی نباشد[۱۲].
- شیعه معتقد است اگرچه با رحلت رسول اکرم(ص) وحی منقطع میشود و نبوّت ختم میگردد، از آنجا که بعد از پیامبر اکرم، قرآن کریم متکفل خطوط کلی اسلام است و این خطوط کلی نیازمند تبیین و تشریح معصومانه است. همچنین جزئیات و تفاصیل بسیاری از احکام الهی در زمان پیامبر(ص) بیان نشده است، لذا از جانب خداوند متعال، کسانی عهدهدار تبیین و تشریح معصومانه وحی و تفصیل احکام الهی گشتهاند. این افراد منصوب از جانب خداوند که توسط پیامبر به مردم معرفی شدهاند، در کلام شیعه، "امام" یا "ولیّ" نامیده میشوند[۱۳]. آنها چون دارای عصمت و علم غیب هستند، صلاحیت تصدی منصب رفیع امامت و ولایت را دارند. به همین دلیل میتوان گفت که تبیین و تشریح وحی، تفصیل و بیان جزئیات تعالیم و احکام الهی از سوی عترت طاهره(ع)، نه از سنخ نقل و توضیح و تفسیر صحابه و تابعین است، نه از قبیل اجتهاد و استنباط و تفقه مجتهدان و فقیهان و مفسران. بلکه بیانات اهل بیت(ع) متن دین است، عینحق است و کاملاً منطبق بر واقع. در تبیین و تشریح ائمه(ع) خطا راه ندارد، این تفاصیل برگرفته و استمرار علم لدنّی رسول اکرم(ص) است[۱۴].
- به نظر شیعه، معصومان(ع) صاحب مرتبهای از ولایت تکوینی بوده که بر جهان و انسان نفوذ غیبی دارند و ناظر بر ارواح و نفوس و قلوب هستند و به اذن الله وسائط فیض الهی هستند. معجزههای صادر شده از معصومان، مظهر این ولایت است. زمام هدایت معنوی آدمیان به دست امام(ع) است و زمین هرگز از حجت خدا – صاحب ولایت معنوی – خالی نمیماند[۱۵].
- از طرفی نیز همانگونه که پیامبر اکرم(ص) در عصر خویش از جانب خداوند زعامت سیاسی و قضا در مرافعات مسلمانان را به عهده داشته است، ائمه اطهار(ع) نیز به زعامت سیاسی و قضا از طرف خداوند منصوب شدهاند و اطاعت از آنان به عنوان "ولیّ امر" واجب است. ولایت قضایی و ولایت زعامت، از شئون ولایت اهل بیت(ع) است[۱۶] و لازمه چنین ولایتی تشکیل حکومت است. اما عملاً برای دلیلهای سیاسی، برخی مردم آنان را از تشکیل حکومت بازداشتند و جز چند سال امیرالمؤمنین(ع) و چند ماه امام مجتبی(ع)، معصومین(ع) نتوانستند زمام امور را در دست گیرند و براساس تعالم اسلام نظامِ قسط و عدل را گسترش دهند[۱۷].
- لذا به دلیل سوء اختیار مردم و خویِ عصیان بشر، آخرین امام معصوم شیعه به اذن خداوند در پس پرده غیبت پنهان گشتهاند. خواجه نصیرالدّین طوسی در عبارت کوتاه و مشهور خود، علت غیبت امام زمان(ع) را عدم تمکین مکلفان و تبهکاری جوامع بشری معرفی کرده: "وجود امام لطف است و تصرف او لطف دیگر و غیبتِ او از ماست"[۱۸]. علامه حلّی در توضیح سخن خواجه، لطف بودن امامت را بر سه رکن رَکین استوار دانسته و میگوید:
- قسمتی از آن بر خداوند لازم است و آن عبارت است از آفریدن امام و قدرت و علم دادن به او و تصریح به اسم و نَسَب او، که این کار را خدا کرده است.
- بخشی از آن بر خود امام لازم است که پذیرفتن این مسئولیت سنگین و امانت الهی باشد، که قبول کرده است.
- بخشی از آن هم بر مردم لازم است که اطاعت کنند و یاری کنند و جان بر کف پشتِ سر رهبری باشند و متأسفانه در زمان ائمه(ع) رکن سوم محقَق نشد و نمونههای تاریخی بسیاری در این باب هست که با علی(ع) آن کردند که فرمود: «لَا رَأْيَ لِمَنْ لَايُطَاعُ» و با امام حسن(ع) در جبهه جنگ آن کردند و با حسین بن علی(ع) و اصحابش در کربلا چه کردند و... پس مانع از کامل شدن لطف امامت، خودِ مردمند نه خدا و امام. خدا و امام کوتاه نیامدهاند تا عذر و بهانه برای هیچکس نباشد[۱۹].
- شایان ذکر است هر چند متکلمین، غیبت و ادله آن را مطرح کردهاند، درباره تکلیف حکومت در زمان غیبت معصوم(ع) در علم کلام بحثی به میان نیاورده و نفیاً و اثباتاً از ولایت فقیه سخن نگفتهاند.
- البته نکته قابل توجه درباره حکومت ولایی امامان معصوم(ع) این است که "حکومت یکی از شاخههای امامت است، ما هرگز نباید چنین اشتباهی را مرتکب شویم که تا مسئله امامت در شیعه مطرح شد، بگوییم یعنی مسئله حکومت... مسئله حکومت از فروع و یکی از شاخههای بسیار کوچک موضوع امامت است و این دو را نباید با یکدیگر مخلوط کرد"[۲۰]. لذا ولایت زعامت معصومین(ع) بر انسانها هرگز به معنای تحویل امامت، به عنوان متمّم نبوت و کارشناسی معصومانه دین، به موضوع حکومت دنیوی نیست[۲۱]. اما واضح است که با وجود امام معصوم(ع)، حکومت هم خودبهخود از آنِ اوست و مهم این است که در زمان غیبت معصوم(ع) این وظیفه خطیر بر عهده کیست؟[۲۲].
حقیقت نبوت
نسبت بین نبوت و رسالت
نسبت بین نبوت و امامت
- امام(ع) در جهت با نبی مشترک است[۲۳].
- شیخ الطائفه: "نبی، پیام رسان از جانب خداوند متعال است، بدون واسطه بشری، چنین معنایی، مختص نبی است و لا غیر و ائمه(ع) و راویان حدیث، پیامرسان با واسطه هستند. از لفظ و واژه نبی دو معنی قابل استفاده است: یک معنی مقتدا بودن نبی در افعال و گفتارش است. معنای دیگر آن، کسی است که به تدبیر امت و سیاست آن قیام میکند؛ از حیث معنای نخست، نبی با نبی تفاوتی ندارد اما از حیث معنای دوم باید گفت: قیام به تدبیر و سیاست و به دست گرفتن امور حکومتی جامعه، بر هر نبیای واجب نیست[۲۴].
- از مفاد آیۀ ۲۴۷ سوره بقره نیز مدعای ما استنباط میشود. جمع بین نبوت و حکومت، تنها در خصوص برخی از انبیاء مانند حضرت داوود(ع) و حضرت سلیمان(ع) و پیامبر گرامی اسلام بوده است"[۲۵].
- شیخ مفید، این دیدگاه را مطابق با نظر جمهور شیعه میداند[۲۶].
- در خصوص امامت، اجماع شیعه و اهل سنت بر این است که پرداختن به دین و دنیا و تصرف در امور مسلمانان، در تعریف امامت اخذ میشود اما امام با واسطه بشری است و با نبی که بلا واسطه بشری است تباین خواهد داشت[۲۷].
نیاز بشر به وحی و نبوت
ضرورت نبوت
- به دلیل آنکه انسانها به صورت معمولی به معارف فراعادی دسترسی ندارند لذا انسانهایی باید باشند تا این معارف را از خداوند دریافت کرده و به مردم برسانند، یعنی براساس حکمت الهی، باید رسولانی مبعوث شوند تا راه صحیح و کامل سعادت را در اختیار انسان قرار دهند. [۲۸]. برای این کار لازم است افرادی معصوم این مهم را برعهده بگیرند و در صورت لزوم، مجری احکام الهی باشد.[۲۹].
- از جمله ضرورتهای نبوت موارد زیر را میتوان نام برد: (۱): ضرورت وحیانی؛ (۲): ضرورت کلامی؛ (۳): ضرورت فلسفی؛ (۴): ضرورت عرفانی.
کارکردهای نبوت (فواید و آثار بعثت انبیا)
اثبات نبوت
راههای اثبات نبوت
اقسام نبوت
- تقسیمات مختلفی برای نبوت وجود دارد مانند:
- نبوت مطلق و نبوت مقید.
- نبوت عامه و نبوت خاصه.
- نبوت تشريعى كه در آن پیامبران از جانب خداوند شريعت خاصى را به بشر عرضه مى كنند؛ و نبوت تبلیغی که در آن پيامبران وظيفه تبليغ و ترويج همان شريعتى را كه پيامبر تشريعى آورده به عهده دارند.
اهداف نبوت (حکمت بعثت)
شؤون نبوت
تکثر نبوت
ختم نبوت
رابطه وحی و نبوت
نبوت پیامبر خاتم
منابع
جستارهای وابسته
- اتصال نبوتها
- اثبات نبوت
- اجتبای نبوت
- احادیث نبوت
- احکام نبوت
- ادعای نبوت
- امامت
- انقطاع نبوت
- اهداف نبوت
- آیات نبوت
- بقای نبوت
- پیامبر (نبی)
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- تکثر نبوت
- حقیقت نبوت
- ختم نبوت
- خصایص نبوت
- درجه نبوت
- رسالت
- شأن پیامبر
- شؤون نبوت
- ضرورت نبوت
- ضروریات نبوت
- فعل پیامبر
- فلسفه بعثت
- قدم نبوت
- کارکردهای نبوت
- کثرت پیامبر
- ### 313###
- مدعی نبوت
- معجزه
- مقام نبوت
- مقامهای پیامبر
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- نبوت تبلیغی
- نبوت تشريعى
- نبوت خاصه
- نبوت در حدیث
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت در قرآن
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت زن
- نبوت عامه
- نبوت مشترکه
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوغ عقلی
- وجوب بعثت
- وحی
- ولایت
- ويژگی پیامبر
الفاظ مترادف
منبعشناسی جامع نبوت
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۳۰-۲۳۱.
- ↑ کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۳ و ج۱۵، ص۳۰۲.
- ↑ الفروق اللغویة، ص۵۳، معانی الاخبار، ص۱۱۴.
- ↑ کتاب العین، ج۸، ص۳۸۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۶۲ و ۱۶۳.
- ↑ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۰۵؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۰۲؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۲۱۳.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۳۷-۳۹.
- ↑ کلام نوین اسلامی، ص ۴۰ و ۴۱.
- ↑ محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹.
- ↑ محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۳۹؛ برای اطلاع بیشتر از ادله نقلی امامتِ امامان دوازدهگانه ر.ک: جعفر سبحانی، محاضرات، ص۵۶۵–۵۶۸.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، وحی و رهبری، ص۱۳۴.
- ↑ محمدحسین مختاری مازندرانی، امامت و رهبری، ص۴۰.
- ↑ مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۶۶- ۸۵.
- ↑ مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۲.
- ↑ مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۸۱- ۸۳.
- ↑ عبدالرزاق لاهیجی، گوهرالمراد، مقاله سوم، باب سوم، ص۴۶۰ به بعد.
- ↑ سید حسن طاهری خرمآبادی، ولایت فقیه و حاکمیت ملت، ص۵۴.
- ↑ وجوده لطف، و تصرّفه لطف آخر، و عدمه منّا؛ علی شیروانی، ترجمه و شرح کشف المراد، ج۲، ص۶۱.
- ↑ علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۱۱.
- ↑ مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۷۰–۷۱.
- ↑ داوود فیرحی، نظام سیاسی و دولت در اسلام، ص۱۹۷.
- ↑ اکبری و یوسفی، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۴-۹۸.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
- ↑ فرامرز قراملکی، احد، امامتپژوهی، ص۵۸ - ۶۰.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۱۲۴.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص ۱۴۰ و ۱۴۱.