آیه تطهیر
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾. در این آیه به اراده خداوند بر پاک گردانیدن اهل بیت پیامبر(ص) از پلیدی (رجس) تصریح شده است. هر چند اهل سنت مصداق اهل بیت در آیه را زنان پیامبر(ص) میدانند اما علمای امامیه بر اساس روایات صحیح السند و معتبر در منابع فریقین معتقدند مصداق اهل بیت تنها خمسه طیبه یعنی پیامبراکرم(ص)، امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) بوده و به این آیه برای اثبات عصمت امامان، مرجعیت علمی اهل بیت(ع) و نصب الهی امام استناد میکنند.
مقدمه
آیه تطهیر از گذشته توجه دانشمندان مختلف اسلامی را به خود جلب کرده است. مفسران، محدثان، متکلمان، مورخان و عالمان لغت هر یک به انگیزه و از نگاهی خاص دربارۀ آیه تطهیر سخن گفتهاند که مقصود از اهل بیت (ع) در این آیه چه کسانیاند؟ و مقصود از زدودن رجس از اهل بیت (ع) و تطهیر ویژۀ آنان چیست؟[۱].
آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان میکند. تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ﴾ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیهاست و ﴿الرِّجْسَ﴾ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمیگیرد[۲].
شأن نزول
در شأن نزول آیه تطهیر چنین نقل شده است: «روزی فاطمه زهرا(س) با ظرفی از غذا حضور پیامبر رسید، آن حضرت از دخترش خواست از شوهرش علی(ع) و حسن و حسین(ع) نیز دعوت به عمل آورد. او هم دستور پیامبر را اجابت کرد. هنگامی که همه حضور یافتند و به صرف غذا مشغول شدند، آیه تطهیر نازل شد. آنگاه رسول اکرم(ص) پارچهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و سه بار این جمله را تکرار فرمود: «پروردگارا! اینها اهل بیت من هستند، آلودگی و رجس را از آنها دور کن و پاکشان ساز»[۳]. این جریان به صورتهای مشابه دیگری نیز در منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است.[۴].[۵].
مفردات آیه
اهل البیت
معناشناسی
کلمه «اهل» در لغت بر نوعی رابطه و پیوند میان یک انسان با انسان یا چیز دیگری دلالت میکند. معنای حقیقی و جامع «اهل»، نزدیکی و پیوند افراد یا اشیا با کسی است که اهل او خوانده میشوند و از حیث شدت و ضعف مراتبی دارد. همسر و فرزندان و نوهها و داماد همگی اهل شمرده میشوند. [۶] همچنین امت هر پیامبری اهل او و ساکنان خانه یا شهر نیز اهل خانه یا شهر محسوب میشوند. [۷].
علاوه بر اینها به اعتقاد اهل لغت، امت هر پیامبری اهل او به شمار میروند، پیروان هر دین و آیینی اهل آن دین و آییناند.[۸].
با این حال ملاک «اهل» بودن از منظر قرآن،ایمان و تبعیت از انبیای الهی است نه نسب خانوادگی.شاهد اینکه قرآن کریم خطاب به حضرت نوح(ع) در ماجرای درخواست آن حضرت برای در امان ماندن پسرش از عذاب الهی وقتی به خدای متعال عرضه میدارد که فرزندم از اهل من است، خدا متعال میفرماید: ﴿إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ﴾[۹].
اصطلاح «اهلبیت» اگر به صورت مطلق (بدون قید) به کار رود به خاندان پیامبر(ص) اطلاق میشود و آنها به این اصطلاح شناخته میشوند.[۱۰].
مصداق شناسی
درباره مصداق اهل بیت در آیه تطهیر چند دیدگاه وجود دارد؛ برخی مصداق را تنها همسران پیامبر اکرم (ص) میدانند؛ عدهای علاوه بر همسران، خمسه طیبه را هم داخل اهل بیت قرار دادهاند، دیدگاه سوم، مصداق را تنها پنج تن آل عبا میداند که با بررسی احادیث نبوی؛ سیاق آیه، روایات مفسر آن و دلایل دیگر مانند آیه مباهله و ... همین نظریه اثبات میشود[۱۱].
یرید الله (اراده الهی)
اراده الهی بر دو نوع است. اراده تکوینی و اراده تشریعی. حال باید دید منظور از اراده در این آیه کدام است. اراده تکوینی، ارادهای است که در پی آن، متعلّق اراده الزاماً محقّق میشود، مانند اینکه خداوند اراده کرد آتش بر حضرت ابراهیم(ع) سرد و بیضرر شود و این اراده بیدرنگ محقّق شد: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴾[۱۲] در حالی که اراده تشریعی به ارادهای گفته میشود که با وقوع مقصود ملازم نیست؛ مانند اراده و خواست خداوند در انجام واجبات و پرهیز از محرمات که ممکن است در موارد فراوانی محقّق نشود.[۱۳]. به عبارت دیگر خواست تشریعی خداوند آن است که همه بندگان به اختیار از پلیدیها اجتناب کنند و پاکیزه گردند. پس اراده تشریعی بر پاک بودن بندگان به افراد خاصی اختصاص ندارد و افراد خاصی اراده نشدهاند و مخاطب اراده تشریعی عموم مکلفاناند، در حالی که خداوند سبحان در آیه تطهیر، از اراده خویش بر پاک ساختن اشخاص معین و محدودی خبر میدهد[۱۴]. از اینرو نمیتوان گفت در این آیه اراده تشریعی مورد نظر است؛ بلکه یقیناً مراد آیه، خبر دادن از اراده تکوینی خدای متعال بر پاک گردانیدن اهلبیت (ع) است[۱۵].
قرینۀ دیگری که ارادۀ تکوینی در آیه را نشان میدهد، این است که به استناد روایات فراوانی که در شأن نزول خواهد آمد، این آیه در منقبت و ستایش اهل بیت است و اگر اراده صرفاً تشریعی باشد، دیگر منقبتی نخواهد بود؛ زیرا این اراده برای همه وجود دارد.[۱۶].
با این توضیح باید گفت که اراده در این آیه از نوع اراده تکوینی است نه تشریعی؛ یعنی خداوند اراده کرده اهل بیت پیامبر از هرگونه پلیدی دور باشند و آنان را پاک و پاکیزه قرار داده است و در پی این اراده، دوری از آلودگیها و صفت طهارت برای آنان تحقّق یافته است؛ زیرا ارادۀ تشریعی خداوند مبنی بر دور بودن از پلیدیها و پاکیزگی انسانها با انجام تکالیف، به اهل بیت پیامبر اختصاص ندارد؛ بلکه خداوند اراده کرده است همۀ انسانها از پلیدیها برحذر و به طهارت و پاکیزگی متّصف باشند؛ چنانکه در دستور به غسل و وضو میفرماید: خداوند به این وسیله میخواهد شما مسلمانان را پاک کند: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ﴾[۱۷].
رجس
لغتشناسان رجس را به معنی پلیدی دانستهاند.[۱۸] که گاه بر پلیدی ظاهری و مادی و گاه در پلیدی معنوی اطلاق می شود و گاه در هر دو به کار میرود.[۱۹]. به عقیده ایشان، گاهی طبع یا عقل انسان، گاهی شرع و گاهی همه این موارد چیزی را پلید میدانند.[۲۰].
ذهاب رجس
ذهاب در لغت از ماده «ذهب» و به معنای رفتن است. این واژه گاه به معنای «دفع» یعنی جلوگیری کردن و گاه به معنای «رفع» یعنی برداشتن استعمال میشود. با توجه به مصداق اهل بیت(ع) در آیه و نیز قرائن و تأکیدات موجود در آیه اعم از اراده تکوینی الهی و مراد از طهارت و تأکید بر برداشتن شده رجس از اهل بیت(ع)، میتوان گفت منظور از ذهاب رجس در اینجا همان دفع رجس است بدین معنا که اراده الهی بر این تعلق گرفته تا هرگونه رجس و پلیدی از اهل بیت(ع) برداشته شود به عبارت دیگر خدای متعال اراده کرده تا جلوی ورود هر گونه رجس را به اهل بیت(ع) بگیرد نه اینکه مراد رفع یعنی برداشتن رجس از اهل بیت(ع) باشد؛ چراکه در این صورت معنا چنین میشود که اراده الهی بر این تعلق گرفت تا رجسی که قبلا در اهل بیت(ع) بود را از آنها بردارد. دقیقا شبیه اینکه گاهی پزشک جهت جلوگیری و دفع بیماری از انسان، برخی اقدامات پیشگیرانه مثل واکسن زدن یا زدن ماسک و... را به او توصیه میکند. در این موارد پزشک بیماری را از انسان دفع مینماید و در مواردی که انسان به بیماری مبتلا شده با تجویز برخی داروها، آن را از انسان رفع مینماید. [۲۱].
طهارت (یطهرکم تطهیرا)
برخی اهل لغت معتقدند: «تطهّر (به معنايي) پاكي و تنزه و خويشتن داري از گناه و معصيت است».[۱۵] طهارت دو گونه است: طهارت و پاكي جسم، و طهارت و پاكي نفس كه عامه آيات قرآن كريم بر اين دو معنا حمل ميشود. [۲۲]. کلمه «تطهيراً» كه در پايان آيه تطهير به صورت مصدر ذكر شده، طبق قواعد زبان عربي بيان كننده نوعي تأكيد است و به تطهير اهل بيت(ع) مربوط ميشود. بنابر اين، منظور از «يُطهركُمْ تَطْهِيراً» در آيه مورد بحث، تطهير جسمي و روحي كامل اهل بيت(ع) است.
از این رو آیه شریفه بیان می کند که اراده خداوند بر این امر تعلق گرفته است که «اهل بیت» پیامبر(ص) از هر رجس و پلیدی پاک باشند. تعبیر «یُطهِّركُم» در پى «لِیُذهِبَ عَنكُم الرِّجسَ» تأكیدى بر طهارت و پاكیزگى به دنبال دور شدن پلیدىها است، و «تَطهِیرًا» كه مفعول مطلق است نیز تأكیدى دیگر براى طهارت به شمار مىرود. «الرِجسَ» كه با الف و لام جنس است، مفید عموم است و هر گونه پلیدى فكرى و عملى اعم از شرک، كفر، نفاق و جهل و گناه را دربر مىگیرد. [۲۳].
تعبیر ﴿يُطَهِّرَكُمْ﴾ در پی ﴿يُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیهاست و ﴿الرِّجْسَ﴾ هرگونه پلیدی فکری و عملی اعمّ از شرک، کفر، نفاق، جهل و گناه را در برمیگیرد[۲۴].
تقدیم عنکم بر الرجس
در این آیه مبارکه واژه ﴿عَنْكُمُ﴾ بر ﴿الرِّجْسَ﴾ مقدم شده است؛ از این تقدیم به دست میآید که خدای متعال رجس را از اهلبیت دور کرده، نه ایشان را از رجس؛ مانند آنچه درباره حضرت یوسف (ع) آمده است: ﴿كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ﴾[۲۵] فرمود ما کاری کردیم که بدی به طرف یوسف نرفت، نه اینکه یوسف به طرف بدی نرفت، خدای متعال نفرمود: لنصرفه عن السوء و الفحشاء ما او را از بدی منصرف کردیم و اجازه ندادیم بدی به سوی او برود، بلکه فرمود: ﴿لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ﴾[۲۶].
دلالت آیه
نخست: دلالت بر عصمت اهل بیت
متکلمان و مفسران شیعه با استناد به این آیه قاطعانه حکم به عصمت اهل بیت از گناه و اشتباه کردهاند[۲۷].[۲۸]
بدین بیان که آیه با ﴿إِنَّمَا﴾ که به تصریح لغویان، برای حصر است، آغاز شده و انحصار ارادۀ الهی به آنان را بیان میکند[۲۹]. مراد از ﴿يُرِيدُ اللَّهُ﴾ نیز چنانچه گدشت، اراده تکوینی است. چرا که واژه «اراده» متعلق به خداوند است و او است که طهارت اهلبیت را اراده فرموده و آنها را طاهر قرار داده است، نه اینکه از اهلبیت خواسته که طهارت داشته باشند. دلیل دیگر بر اراده تکوینی در آیه، دلالت آیه بر عصمت اهلبیت (ع) است؛ چراکه عصمت اکتسابی نیست؛ زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ﴾[۳۰] و در جای دیگر میفرماید: ﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا﴾[۳۱]. پس وقتی حقیقت عصمت به لطف و فضل پروردگار عنایتی باشد نه اکتسابی، احتمال اینکه اراده در اینجا اراده تشریعی باشد از میان میرود[۳۲].
به یقین تطهیری که قرآن در این آیه بیان میکند، در درجه اول، تطهیر از آن چیزهایی است که خود قرآن آنها را رجس میداند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن نهی میکند؛ هر چه که گناه شمرده میشود؛ میخواهد گناه اعتقادی باشد یا گناه اخلاقی و یا گناه عملی. اینها رجس و پلیدی است. این است که میگویند مفاد این آیه، دال بر عصمت اهل بیت یعنی منزه بودن آنها از هر نوع آلودگی است[۳۳]. با اثبات طهارت و عصمت اهل بیت (ع)، نتایج مهمی در بحث امامت و ولایت قابل استنباط است. از جمله آنکه اهل بیت (ع) اسوه و مبین احکام الهی و معیار تفصیل حق از باطل محسوب میگردند. چنین فضیلتی ایجاب مینماید که مقام ولایت الهی به اذن خداوند متعین در آنان باشد[۳۴].
آیه تطهیر و اثبات عصمت سایر ائمه (ع)
امام صادق (ع) در روایتی میفرماید: مقصود از اهلبیت (ع) در آیه تطهیر، ائمهاند؛ «وَ قَوْلُهُ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ يَعْنِي الْأَئِمَّةُ»[۳۵].
امام رضا (ع) نیز در تفسیر این آیه از حدیث ثقلین یاد میکنند و مصادیق اهل بیت (ع) را در آیه تطهیر، همان مصادیق اهل بیت در حدیث ثقلین[۳۶] برمی شمارند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ « وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا»[۳۷].[۳۸]
دوم: دلالت بر نصب امام و امامت امامان از اهل بیت (ع)
مفاد آیه این است که عصمت شرط امامت است و از طرفی عصمت هم جز از جانب خدا معلوم نمىشود و دلیلی هم بر عصمت کسی وجود ندارد، مگر اهل بیت (ع) که آیه تطهیر به وضوح دالّ بر عصمت ایشان است و در نتیجه بر امامت ایشان نیز دلالت مىکند.
این مطلب، افزون بر سخنی است که در ذیل آیه: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۳۹] گفته شد و آن اینکه امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با یک کلمه و یک صیغه ﴿أَطِيعُوا﴾ آمده است[۴۰] به این معنا، همان وجوبی که برای اطاعت از رسول ثابت است برای اولی الامر نیز ثابت است. از طرفی اطاعت از رسول، به طور مطلق واجب شده است و به تصریح قرآن کریم، هیچ حد و قیدی ندارد: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[۴۱] که نشان مىدهد هر آنچه رسول خدا (ص) مىگوید وحی بوده و اطاعت از آن بر هر مؤمنی واجب است؛ زیرا او ﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى﴾[۴۲]. پس "از رسول اطاعت کنید" یعنی، به طور مطلق در هر مسئله کوچک و بزرگی و در هر امری از او اطاعت کنید. چنین اطاعتی ممکن نیست برای کسی واجب شود جز برای معصوم که هیچ گناه و خطایی در وجود مطهر او راه ندارد[۴۳].
سوم: دلالت بر مرجعیت علمی و دینی اهل بیت
لازمه تطهیر و طهارت اهل بیت از هر گونه رجس و آلودگی، عصمت آنان از هر گونه گناه و خطا است و آن نیز حجیت و لزوم اطاعت مطلق از آنان را ثابت میکند؛ چراکه در گفتار و فعل آن بزرگوار خطا و معصیت مطابق آیه شریفه نفی شده است. از این آیه مرجعیت علمی و دینی امامان ثابت میشود[۴۴].
نتایج آیه تطهیر
نتایج آیه تطهیر عبارت است از:
- اثبات عصمت پنج تن و دیگر امامان شیعه (ع)؛
- اثبات امامت حضرت علی (ع) و شایستگی انحصاریاش برای جانشینی پیامبر (ص) به دلیل برخورداری از عصمت؛
- استمرار مقام امامت در اهل البیت (ع)؛
- حجیت احادیث اهل البیت (ع)؛
- حجیت فعل و تقریر امامان شیعه و لزوم حضور معصوم (ع) در همه دورهها[۴۵].
پرسشهای وابسته
- شأن نزول آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- مفاد آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- آیا آیه تطهیر به اهل کساء اختصاص دارد؟ (پرسش)
- آیا آیه تطهیر شامل مسلمانانی که در جنگ بدر شرکت میکردند میشود؟ (پرسش)
- مراد از اراده الهی در آیه تطهیر چه ارادهای است؟ (پرسش)
- مراد از رجس در آیه تطهیر چیست؟ (پرسش)
- منظور از اهل بیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ (پرسش)
- آیا اهل بیت همان اهل کساء هستند؟ (پرسش)
- آیه تطهیر چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)
- آیه تطهیر چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)
- آیا همسران پیامبر جزء اهل بیت به شمار میآیند؟ (پرسش)
- آیا معنای لغوی اهل بیت در آیه تطهیر شامل همسران پیامبر میشود؟ (پرسش)
- چرا آیه تطهیر میان آیات مربوط به همسران پیامبر قرار گرفته است؟ (پرسش)
- چگونه با وجود حصر در آیه تطهیر عصمت ائمه دیگر اثبات میشود؟ (پرسش)
منابع
اراکی، محسن، امامت در قرآن
حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین
فاریاب، محمد حسین، عصمت امام
ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت
ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱
فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶
سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱
صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱
قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت
خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱
محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن
علیاحمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱
محمدی، رضا، عصمت در قرآن
عبدالحسین کافی، جواد شفیعیان حیدری، عصمت فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲
صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی
جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر
پانویس
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ ینابیع المودة، ص۱۲۵.
- ↑ از جمله: عمر بن ابیسلمه اینگونه نقل میکند: «آیه تطهیر در منزل امسلمه نازل شد، آنگاه پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را نزد خود فرا خواند و قطعهای را که بر دوش داشت بر سرشان افکند و گفت: اینها اهل بیت من هستند، رجس را از ایشان دور ساز و پاکیزهشان گردان. امسلمه پرسید: یا رسولالله! من هم از جمله ایشانم؟ فرمود: بر جای خود باش تو هم از خوبانی» جامع الاصول، ج۱، ص۱۰۱؛ ریاض النفرة، ج۲، ص۲۶۹؛ عایشه نیز میگوید: «بامداد یکی از روزها در حالی که رسول اکرم(ص) جعبهای بر دوش داشت از منزل خارج شد، آنگاه حسن و حسین و فاطمه و علی(ع) بر آن حضرت وارد شدند، جامه را بر سرشان افکند و آیه تطهیر را تلاوت فرمود» ینابیع المودة، ص۱۲۴؛ابوالحمراء از اصحاب پیامبر نیز میگوید: «مدت هشت ماه در مدینه مراقب پیامبر بودم، هیچگاه برای نماز بیرون نیامد، مگر آنکه اوّل به خانه علی(ع) میآمد، دستش را دو طرف در قرار میداد و میگفت: نماز! نماز! خداوند اراده کرده است پلیدی را از شما اهلبیت دور کند و از هر آلودگی پاکتان کند و از هر آلودگی پاکتان کند» الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۷-۶۸.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۶۹ و ۱۷۰؛ محمدی ریشهری، اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۹۱ش، ص۱۱.
- ↑ ربانی گلپایگانی، «اهلبیت»، ص۵۵۳.
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۹۳؛ المصباح المنیر، ج۱، ص۳۷؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۸۶؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۹؛ أقرب الموارد، ج۱، ص۲۳؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۳۱.
- ↑ «فرمود: ای نوح! او از اهل (خاندان) تو نیست» سوره هود، آیه ۴۶.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۹۶.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۱-۶۳؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم؛ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه امام رضا ج۱، ص ۲۵۷.
- ↑ «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱؛ علیاحمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ ص ۱۶۱.
- ↑ خراسانی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ «خدا نمى خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى خواهد كه شما را پاكيزه سازد» سوره مائده، آیه ۶.
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۵۲؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۱۰
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ص۱۹۴
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۳۴۲.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با محمد هادی فرقانی.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، ص۵۲۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۱۲.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ «بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم» سوره یوسف، آیه ۲۴.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
- ↑ برای نمونه ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۵۶۰؛ محمد بن محمد بن نعمان مفید، الفصول المختارة، ص۵۴؛ سیدمرتضی علی بن حسین علم الهدی، الشافی، ج۳، ص۱۳۹؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۸، ص۳۳۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ سید عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۰۱؛ محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۴۳۶؛ ملافتح الله کاشانی، زبدة التفاسیر، ج۵، ص۳۷۳؛ همو، منهج الصادقین، ج۷، ص۲۸۸؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۳، ص۶۳۱؛ محمد بن مرتضی کاشانی، تفسیر معین، ج۲، ص۱۱۱۸؛ سیدعبدالله شبر، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۵۸؛ سیدمحمدحسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۱۸، ص۳۰۰-۳۰۳؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۱؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۹۰.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص ۳۳۴.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ خراسانی، علی، آیه تطهیر، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱، ص۴۲۲ - ۴۲۵.
- ↑ «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
- ↑ «و اگر ما تو را پابرجا نمیداشتیم نزدیک بود اندکی به آنان گرایش یابی» سوره اسراء، آیه ۷۴.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین ص ۱۳۶-۱۴۱.
- ↑ مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.
- ↑ شفیعیان حیدری، جواد، عصمت فاطمه، ص ۷۳؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۱۹۹-۲۱۳؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۳۳؛ جاودان، محمد علی، جانشین پیامبر، ص ۲۹۵؛ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶، ص ۸۵ و ۱۰۹.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۲۳.
- ↑ سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.
- ↑ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۶۸.
- ↑ «اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر را» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ در این آیه امر به اطاعت از خدا ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ﴾ امری مستقل است و امر به اطاعت از رسول و اولی الامر با تکرار دوباره فعل و با یک امر واحد بیان شده است: ﴿أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾.
- ↑ «آن چه را رسول خدا براى شما آورده، بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهى کرده، خوددارى نمایید» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ «هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگوید، آنچه مىگوید چیزى جز وحى که بر او نازل شده نیست» سوره نجم، آیه ۳-۴.
- ↑ اراکی، محسن، امامت در قرآن، ص ۸۴-۸۷
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «آیه تطهیر»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۱۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵.