اصلاح بین مردم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصلاح بین مردم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. اصلاح اندیشه‌ها و توجه به اصل همدردی؛‌
  2. اصلاح پیوندهای اجتماعی؛
  3. ایجاد اصلاح در عرصه قضا[۱].

اصلاح اندیشه‌ها و توجه به اصل همدردی‌

اصلاح روابط اجتماعی‌

  1. سفارش به تقوا : پیغمبر(ص) کوشید تقوا و ایمان به خدا را به جای ثروت و نسب، معیار سنجش ارزش و برتری قرار دهد؛ از این رو، بلال حبشی را مؤذن خویش قرار داد[۱۶]. ایشان فروتنی، سبقت در انجام خیر[۱۷]، وفای به عهد[۱۸]، گذشت و انفاق[۱۹] را سبب بالاتر رفتن ارزش انسانی معرفی می‌کرد[۲۰]
  2. توجه به فعالیت‌های گروهی : پیامبر اکرم(ص) به انجام کارها به صورت گروهی بسیار اهمیت می‌داد تا مسلمانان را برای رسیدن به هدف‌های مشترک در کنار هم قرار دهد و همکاری و همدلی ایشان را برانگیزد. در ساخت مسجد مدینه که از نخستین کارهای خاتم انبیا(ص) در این شهر بود، مهاجر و انصار بدون توجه به ثروت و نسب یکدیگر، در کنار آن حضرت کار می‌کردند[۲۱]. برپایی نماز جماعت[۲۲]، نماز عید فطر[۲۳] و حفر خندق[۲۴] از دیگر مصادیق همدلی میان مسلمانان بود و این کارها در ایجاد روحیه همکاری و فعالیت‌های دسته جمعی اثر بسزایی داشت[۲۵]
  3. تدوین قانون اساسی : رسول گرامی اسلام(ص) برای شکل گیری جامعه اسلامی، قانونی وضع کرد و همگان را به رعایت آن موظف فرمود. از اقدامات مهم ایشان، ساماندهی روابط مردم بود و آن حضرت در این قانون، متعهدان به پیمان را "امت واحد" دانست و تأکید کرد که وابستگی‌های دینی بر پیوندهای خونی برتری دارد. بنابراین، گناه ستمکار، هر چند فرزند شخص بزرگی باشد، پذیرفتنی نیست؛ بلکه مؤمنان در برابر هم مسئول‌اند و باید در حل مشکلات یکدیگر بکوشند. در این قانون، به مسائل اجتماعی، مانند احترام به برخی آداب قبیله‌ای، مسئول‌ دانستن مسلمانان در برابر هم و احترام به حقوق اهل کتاب توجه شده است[۲۶][۲۷]
  4. بستن پیمان برادری بین مهاجر و انصار : جایگزین کردن فرهنگ برادری دینی به جای ارزش‌های قبیله‌ای از دیگر اقدام‌های پیامبر خدا(ص) در مدینه بود. آن حضرت برای جلوگیری از اختلاف مهاجران و انصار و نزدیک‌تر کردن آنان به هم، بین آنان عقد اخوت بست. این پیمان بدون توجه به جایگاه قبیله‌ای و نسبی، بین مهاجر و انصار بسته شد[۲۸][۲۹]

اصلاح در زمینه قضا‌

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۳.
  2. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۳.
  3. هر کس باتقواتر است، نزد خدا گرامی‌تر است؛ سوره حجرات، آیه ۱۳.
  4. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۸، ص ۱۵۰؛ محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج ۱، ص ۳۱۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۰۰ و ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج ۱، ص ۲۱۱.
  5. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۳-۱۳۴.
  6. منوچهر حسن اللهی، نگاهی به سیره پیامبر اعظم، ص ۵.
  7. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۲۶؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۶۶۶؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۹، ص ۵۲.
  8. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۳۶۱ - ۳۷۶ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۴۳.
  9. فضل الله راوندی، النوادر، ص ۱۱؛ الطبرانی، المعجم الاوسط، ج ۶، ص ۱۳۹، کنزالعمال، ج ۶، ص ۴۳۳ و ابن ابی الدنیا، قضاء الحوائج،‌ ص۴۰.
  10. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۴.
  11. الکافی، ج ۲، ص ۶۴۳؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۴۹ و ابوالفتح کراجکی، کنزالفوائد، ج ۲، ص ۱۸۹.
  12. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۱۵؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۱، ص ۳؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۵؛ ابن ابی الشیبه کوفی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۰۲ و ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۴۷.
  13. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۴.
  14. وات مونتگمری، محمد؛ پیامبر و سیاستمدار، ص ۱۱۱ - ۱۱۳.
  15. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۵.
  16. ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۹؛ حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۲۹۹؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج ۱۰، ص ۱۱۸ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۳۲.
  17. ﴿وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً‏؛ و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا او به برنایی خود برسد و به پیمان وفا کنید که از پیمان خواهند پرسید؛ سوره اسراء، آیه: ۳۴.
  18. ﴿الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ؛ آنان که دارایی‌های خود را در شب و روز پنهان و آشکار می‌بخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند ، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند؛ سوره بقره، آیه: ۲۷۴-۲۷۵.
  19. سوره انفال، آیه ۴۶.
  20. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۵.
  21. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۳۶۶ - ۳۹۷؛ السیرة النبویه، ج ۱، ص ۴۹۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۰۹ و ابن جوزی، المنتظم، ج ۳، ص ۶۷ - ۶۸.
  22. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۳، ص ۲۸۳؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۳۴۳؛ ورام ابن ابی‌فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۳۶۶ - ۲۶۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۱۲۲ و حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۱، ص۵۷۳.
  23. تاریخ الطبری، ج ۱، ص ۴۱۸ و الکامل، ج ۲، ص ۱۱۵.
  24. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۴، ص ۷۲؛ الکامل، ج ۲، ص ۱۷۸؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۸۴: السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۱۶ و ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۵۱.
  25. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۵-۱۳۶.
  26. السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴؛ ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹ و نویری، نهایة الارب، ج ۱۶، ص ۳۴۸ – ۳۵۱.
  27. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۶.
  28. السیرة النبویة، ج ۱، ص ۵۰۴.
  29. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۶.
  30. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ؛ ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
  31. برای نمونه، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ؛ ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹ و ﴿إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلاَ تَكُن لِّلْخَائِنِينَ خَصِيمًا؛ ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش؛ سوره نساء، آیه: ۱۰۵.
  32. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۷.
  33. تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۸۹ - ۲۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۹۹ - ۱۰۰؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج۵، ص۵۷ و السیرة النبویه، ج۱، ص ۱۹۷ – ۱۹۸.
  34. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳7.
  35. الکامل، ج۱، ص۴۵۴؛‌ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۵۵۷ و دلائل النبوة، ج ۵، ص ۸۶.
  36. تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۵۵۷، دلائل النبوه، ج ۵، ص۸۶ و صالحی دمشقی، سبل الهدی والرشاد، ج ۵، ص ۲۰۰.
  37. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۵۰ – ۱۵۱.
  38. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۷.
  39. الطبقات الکبری، ج۷، ص۳۴۹؛ الهیثمی، مجمع الزوائد، ج۴، ص۱۴۲ و الضحاک، الآحاد و المثانی، ج ۵، ص ۱۰۸.
  40. ابن طلاع قرطبی، اقضیه رسول الله(ص)، ص۱۲۳.
  41. محمد بن حسن طوسی، المبسوط، ج۳، ص۲۸۳؛ البخاری، صحیح، ج۳، ص۷۶؛ مسلم نیشابوری، صحیح،‌ ج۷، ص۹۱ و ابن حبان، صحیح، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.
  42. مروج الذهب، ج ۲، ص ۱۵۰ – ۱۵۱؛ الکافی، ج ۵، ص۴۹۴ و وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۰۷.
  43. اقضیه رسول الله(ص)، ص ۹۲ و مسند احمد، ج ۵، ص ۲۱۲ - ۲۱۳.
  44. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۷-۱۳۸.
  45. محمدحسین ساکت، نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۵.
  46. مناع قطان، النظام القضائی، ص ۳۱ و ۳۲.
  47. نهاد دادرسی در اسلام، ص ۶۶ - ۶۷.
  48. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۸.
  49. المصنّف (کوفی)، ج ۷، ص ۱۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۱۴۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۶.
  50. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۴؛ الدارقطنی، سنن، ج ۴، ص ۱۳۱؛ کنزالعمال، ج ۶، ص ۱۰۳ و مسند احمد، ج ۵، ص ۳۷.
  51. تاج الدین شعیری، معانی الاخبار، ص ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۷۵، المستدرک، ج ۴، ص ۹۵ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۱۲، ص ۳۲۴ - ۳۲۵.
  52. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۲۸؛ الطبقات الکبری، ج۶، ص ۷۸ و سنن الدارقطنی، ج۴، ص۱۴۸.
  53. البیهقی، السنن الکبری، ج۱۰، ص۱۳۵؛ المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۲۸۵؛ سنن الدار قطنی، ج۴، ص ۱۳۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۴۹؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۱۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۵۱ و بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۲۷۵.
  54. امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۲۰۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۰۳؛ المنتظم، ج ۱۱، ص ۳۱۴ و الاستیعاب، ج۳، ص۱۴۰۳.
  55. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۸-۱۳۹.
  56. انساب الاشراف، ج ۱، ص ۲۷۰ و عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۵.
  57. عمر بن شبه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۲، ص۴۸۹؛ وفاءالوفاء، وفاء الوفاء، ج ۱، ص ۲۳۱ و شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج۱، ص۴۶۳.
  58. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۹.
  59. مسند الشهاب، ج ، ص ۲۴۴؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۹۰ و کنز العمال، ج۳، ص۵۹.
  60. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۹۶- ۳۲۲ و مجمع البیان، ج۴، ص۷۹۶-۷۹۷.
  61. کنزالعمال، ج۳، ص۴۶۰؛ مسند احمد، ج ۶، ص۴۴۵ - ۴۴۶؛ ابن الاشعث السجستانی، سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص۴۶۰ و صحیح ابن حبان، ج۱۱، ص۴۹۰.
  62. اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۳۹.