آثار روانشناختی انتظار
|
||
• آثار اجتماعی
|
مقدمه
انتظار ـ بهویژه مؤلفه امیدواری آن ـ یک شیوه پیشگیرانه برای بیماریهای روانی حاد، مثل افسردگی است و از این جهت، میتواند زمینهساز بهداشت روان باشد.
افزون بر این، مروری بر روانشناسی موفقیت ـ که در حقیقت همان مرتبه ارتقا در بهداشت روان است ـ معلوم میسازد که از مهمترین ارکان آن، داشتن بینش مثبت، اهداف بلند و متعالی و نیز برنامهای برای رسیدن به آنها است، مهمتر از اینها، تصحیح و تنظیم فکر و باورها برای رسیدن به اهداف و آرزوهای موردنظر است[۱].
بهطور کلی، در مواجهه با مسائل زندگی و رسیدن به موفقیت ـ بهویژه در مشکلات ـ به دو دسته از عوامل نیازمندیم: فراهم آمدن اسباب طبیعی؛ دوم، شرایط روانی خاصی که بتوانیم با مسائل بهتر روبهرو شویم که معمولا به اولیای الهی فراهم میگردد. گاهی سستی اراده، ترس، غم، اضطراب و عدم اشراف کامل بر موقعیت باعث میشود که نتوانیم از راهحلهای ممکن به شکل مطلوب بهره ببریم. توسل و توکل، باعث تقویت اراده و عدم تأثیر عوامل مخلّ روانی میشود[۲].
بنابراین، انتظار در ابعاد عاطفی آن؛ یعنی اشتیاق، محبت، شور طلب و چشم بهراه بودن که همگی مستلزم نوعی توسل و رابطه قلبی با حضرت است، بهویژه بر بهداشت روان به معنای پیشگیری اولیه و ممانعت از بیماریها و ارتقای توانمندیها در مقابله با استرسها و اضطرابها نقش مؤثّری دارد[۳].
نخست: پیشگیری از بیماری روانی و کسب بهداشت و سلامت روانی
- مثبتاندیشی: مقوله مهدویت، آیندهنگری مثبت اسلام را نشان میدهد. دین اسلام، علاوه بر معرفی کلی مهدویت برای نماد آینده مثبت، به بیان جزئیات آن نیز پرداخته، با ارائه آموزههای روشن و معقول و نیز با تعریف صحیح و روشن از آیندهنگری و از همه مهمتر، با مشخص کردن مصداق منجی و زنده و حاضر بودن او در این دنیا و نیز نظارت ایشان بر اعمال و گفتار انسانها، ایده آیندهنگری را از مقام عقل نظری (ایده مطلق) به جایگاه عقلی عملی (مدینه فاضله مهدوی) سوق داده و آن را برای بشرو جوامع بشری عملی و کاربردی کرده است[۴].
- معنابخشی به زندگی (پیشگیری از پوچگرایی): انتظار و ظهور حضرت مهدی(ع) معنای حیات برای جامعه شیعه در دوران غیبت است. بدون این مفاهیم، زندگی برای شیعه بیمعنا و مفهوم است. حیات اجتماعی شیعه، در گرو اندیشه مهدویت شیعی است. شیعه به خاطر «ظهور» زندگی و به سمت ظهور حرکت میکند و اینجاست که مفهوم «انتظار» شکل میگیرد، معنای حیات، انتظار را به وجود میآورد، به آن «جهت» میدهد و آن را از ایستایی و خمودی به پویایی و تحرک بدل میکند.
- وحدت شخصیت: انتظار از لحاظ فردی، موجب تمرکز افکار و نیروهای آدمی میشود؛ زیرا ناظر به یک هدف، یعنی انتظار ظهور است و این امر به نوبه خود، موجب وحدت شخصیت فرد میشود. از بعد اجتماعی نیز، وحدت قابل تأمل است. وجود هدف مشترک دریک ملت یا جامعه، موجب نوعی پیوند، دلبستگی و وحدت میان معتقدان به آن هدف میشود. در میان جامعهای که بزرگترین آرمانش، ظهور امام عصر(ع) است، نوعی همدلی، همنوایی و هماندیشی پدید میآید[۵].
- ثبات شخصیت: اندیشه مهدویت، میتواند ایفاگر نقش بسیار مهمی در پیشگیری و درمان این اختلال عمیق شخصیتی باشد؛ زیرا با عرضه الگوی کامل، مطمئن و محبوب، شخصیت پایداری در فرد بنا مینهد و به شیوههای گوناگون، راه را بر اثرپذیری از الگوهای سست میبندد. وحدت شخصیت، بستر مناسبی برای شکوفایی فراهم میآورد و آدمی را برای آشنایی با مراحل عالیتر هوشیار و توانا میسازد[۶].
- هویتبخشی: اعتقاد به مهدویت، تأثیر بسزایی در هویتبخشی به فرد و جامعه دارد. هویتبخشی به جامعه، از اینرو که فرهنگ مهدوی مرزهای میان انسانها را مبتنی بر مرزهای عقیدتی دانسته و مرزهای جغرافیایی را تنها به دلیل واقعیتهای موجود به رسمیت میشناسد. قلمروزدایی با از بین بردن این مرزها مسیر پیشروی فرهنگ مهدوی را هموار کرده و راه را برای ترسیم هویت مذهبی میگشاید. هویتبخشی به فرد از این جهت که فرد و جامعهای که در انتظار بهسر میبرد و به آیندهای درخشان که متفاوت از وضع موجود است باور دارد، الگویی از وضع مطلوب دارد و همواره موقعیت و منزلت خود را با آن میسنجد که نتیجه آن، تلاش برای ایجاد جامعهای الهی و انسانی است تا آمادگی لازم انسانها برای قرب الهی نیز فراهم آید و حیاتی با معنویت و به دور از پوچی و بیهویتی حاصل آید؛ پس انتظار با گرایش به معنویت و قرب الهی ترسیم میشود و از اینرو، مهمترین عامل معنابخشی زندگی و رهایی از پوچی و نیستانگاری است. حضور آن حقیقت متعالی در زندگی و توجه به او و رهایی از نیستانگاری، وضعیت مطلوب منتظر حقیقی است. از این نظر، هویت یک شیعه با امام زمان خویش تعریف میشود. ما بدون مهدی(ع)گمشدهای بیش نیستیم[۷].
- احساس نشاط، بالا رفتن انگیزه فعالیت (پیشگیری از کسالت و سستی و بیحالی): فرهنگ انتظار، تأثیر زیادی بر شادابی و نشاط آحاد جامعه دارد؛ زیرا بنابر روایات، روزگاری برای بشر پیش میآید که در سایه حکومت قرآن و معصوم(ع)، امنیت، آرامش و شادی به معنای تام وجود دارد. امام کاظم(ع) میفرماید: « یفرح بِخُرُوجِهِ المؤمون وَ أَهْلِ السَّمَوَاتِ وَ لایبقی کافر وَ لَا مشرک الَّا کره خُرُوجِهِ»؛ مؤمنان و اهل آسمانها با ظهور او خوشحال میشوند و هیچ کافر یا مشرکی نمیماند، جز اینکه ظهور او را ناخوش دارد»[۸]. این شادمانی در وقت ظهور همگانی است. امام علی(ع) میفرماید: « یفرح بِخُرُوجِهِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ سکانها»؛ با قیام او، اهل آسمانها و ساکنین آنها شادمانی میکنند»[۹]. امام صادق(ع) میفرماید: « یفرح بِهِ أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ والطیر فی الْهَوَاءِ وَ الحیتان فی الْبَحْرِ»؛ اهل آسمان و زمین با ظهور او خوشحال میشوند. پرندگان هوا و ماهیان دریا نیز با ظهور او شادی میکنند»[۱۰].[۱۱]
- آرامشبخشی و احساس آرامش (پیشگیری از اضطراب): باور به مهدویت، از چند طریق بر آرامش روحی و روانی اثر میگذارد: نخست: از دیدگاه دین، تنها چیزی که نیاز به آرامش و امنیت روانی را برآورده میکند، یاد خداست. دوم: یکی از عوامل افسردگی، اضطراب و نگرانی در آدمی، بدبینی و ترس از آینده خویش است. عدهای به سرنوشت و آینده بشر نگاه مأیوسانه و بدبینانه دارند؛ ولی رویکرد مهدویت، به آینده بشر بسیار مثبت و درخشان است و از این جهت در ایجاد آرامش مؤثر است. سوم: اصل اعتقاد به مهدویت با ویژگیهای منحصربه فرد آن، در نظام اعتقادی شیعه است که موجب زدودن تردید از فضای زندگی انسان مسلمان و پشتگرمی و خاطرجمعی افراد معتقد به آن میشود. سوم: خداوند برای مؤمنان وعده امنیتی حقیقی، ماندگار و زوالناپذیر داده است؛ نه امنیت ظاهری که سطحی و بسیار شکننده است... انتظار ظهور منجی، مهدیباوری و اعتقاد به حضور امام در میان مردم، به تقویت برخورداری از چنین احساس امنیتی کمک میکند؛ زیرا ما امام عصر(ع) را خلیفه خداوند در زمین و تجلیبخش اسمای الهی میدانیم. چهارم: هرقدر انسان در دنیای پیشرفت فنآوری، در جلوههای زندگی مادی، رفاه ظاهری و ارضای خواستههای جسمانی خود غرق شود و از اندیشههای اصیل و فطری خویش فاصله بگیرد، افقی مبهمتر از گذشته فراروی خود مشاهده خواهد کرد، خود را تنهاتر از همیشه و جدا از واقعیت وجودی و معنوی خویش، در وادی هولناک بیپناهی، رها و سرگردان خواهد یافت. این احساس تنهایی و سردرگمی از یکسو وروبهرو شدن با پوچیهای ناشی از دور بودن از فطرت و طبیعت اصیل بشری، انسانها را در انواع درهمریختگیهای فکری و مشکلات گوناگون روحی و رفتاری گرفتار کرده است؛ بهگونهای که او مهمترین و آشکارترین ویژگی زمان را، حالت اضطراب و تنش عمومی ارائه میکند.
- احساس رضایت و شادی (پیشگیری از افسردگی): افسردگی خلقی یک بیماری و مشکلی است که در تمام روز یا بیشتر اوقات، مشکلات تمرکز ذهنی و اختلال در تصمیم گیری، احساس ناامیدی، کاهش مشخص رغبت یا لذت در تمام یا تقریبا همه ی فعالیتها را با خود دارد. بدیهی است، این علایم در تقابل جدی با امیدواری و داشتن اهداف روشن، بینش مثبت و تفکر پویا و تلاش و برنامهریزی در جهت دست یابی به آن است؛ به عبارت دیگر، انتظار ـ به ویژه ابعاد شناختی آن ـ یک شیوهی پیش گیرانه برای بیماریهای روانی حاد، مثل افسردگی است و از این جهت، میتواند زمینهساز بهداشت روانی باشد؛ زیرا اغلب اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی ریشه شناختی دارند[۱۲].
- احساس امنیت (پیشگیری از ترس و ناامنی): انسان منتظر در برابر اعتقاد به مهدی موعود و امام منتظر(ع) برای خود دو گونه مسئولیت و تکلیف را تعریف و خود را در برابر هردو نوع تکلیف، مکلف میداند: ۱. انجام وظایف و مسئولیتهای متوجه منتظر؛ ۲. زمینهسازی برای ظهور امام منتظر. پس منتظر بودن دو دسته انتظار و به بیانی دو گروه مسئولیت را متوجه شخص منتظر مینماید. او هم باید انتظارات متوجه خودش را برآورد و هم انتظارات متوجه جامعه و اجتماع را با زمینهسازی محقق سازد. بر پایه این اعتقاد با مراجعه به آیات و روایاتی که بیانگر شرح وظایف و اوصاف انسانهای منتظر است و وظایف آنها را بیان میکند و یا با مشاهده افرادی که وی آنها را منتظران واقعی میشمارد، الگوی عینی و تجسمی واقعی از شخص منتظر را در ذهن و دل خود درون فکنی مینماید و لحظهلحظه عمر و زندگی خود را در آرزوی منتظر واقعی بودن سپری میسازد و همیشه در پی تحقق این اوصاف و ویژگیها در رفتار و اعمال و ذهنیات و... خود است. آنگاه که این اوصاف و ویژگیها را در خود محقق میبیند احساس خرسندی و امنیت میکند. خرسند است از اینروی که به آرزوی خویش رسیده است و آنگونه که آن الگوی الهی و آسمانی دوست میدارد و امام و مقتدای او خواسته زندگی میکند و به بیانی همانند انسانی زندگی میکند که انتظارش برآورده شده است. شخص منتظر هم به ندای دل و درون خود جواب داده و توقع درونی شده را برآورده است و خواسته خود را برآورده شده میبیند. این خواسته اگر بیبها باشد، تأمین و تحقق آن برای صاحبش مایه خرسندی و موجب احساس امنیت میگردد تا چه رسد به آن زمان که خواسته و آرزویی پربها و بیبدیل باشد. از جانب دیگر انجام مسئولیت زمینهسازی ظهور که خود انتظار درونی شده دیگر است عامل مستقلی برای تحصیل رضایت محبوب و رسیدن به امنیت خاطر میشود. بنابراین اعتقاد به امام مهدی و ظهور حضرتش(ع) به عنوان انتظار و عقیده درونی شده نهتنها موجب اضطراب نمیشود بلکه امنیت خاطر پایدار را برای افرادی که در مسیر این عقیده گام بردارند به ارمغان میآورد»[۱۳].
- احساس امید (پیشگیری از یأس و ناامیدی): امیدی که از مکتب انتظار ریشه میگیرد با دیگر امیدها تفاوت اساسی دارد. امید و آرزوهای آدمی، گاهی واهی و بیپایه و اساس است و ریشه در جای مستحکمی ندارد. اما امیدی که از انتظار سر چشمه مییابد ریشه در فطرت کمالگرا و عدالت خواه انسان دارد؛ و پشتوانه این امید، نوید حتمی خداوند به پیروزی صالحان و مستضعفان جهان است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۴]، این امید پیام مکتب انتظار است که منتظران به آن ایمان دارند: ﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۵]. امیدواری در جایی است که امکان نومیدی وجود دارد و یا میتواند پدیدار شود. امید، معطوف به نجات است و خروج از تاریکی، ناهنجاری، جدایی، غربت یا بندگی را شامل میشود. امید، توکل به غلبه نهایی حق و عشق الهی است. امیدواری، موجب جلوگیری از یأس و سرخوردگی میشود؛[۱۶] زیرا وعدههای پیروزی حتمی، از منظر روانشناختی در شخص منتظر ثبات روحی و پایداری روانی پدید میآورد[۱۷].
- احساس قوت قلب، اعتماد به نفس و شجاعت (پیشگیری از احساسشکست و ضعف): اعتماد به نفس و خودشکوفایی تا حد زیادی متوقف بر شناخت جنبههای مثبت شخصیتی و آگاهی از استعدادها و تواناییها و قابلیتهاست. عدم اعتماد به نفس غالب افراد، بر اثر فقدان امکانات نیست، بلکه به دلیل عدم شناسایی خویشتن است. مکاتب روانشناسی با دیدگاهی کاملاً محدود به بررسی و مطالعه حقیقت انسان میپردازند و از آن اعتلایی که آدمی میتواند بدان دست یابد، غافل هستند و استعداد انسانی را نادیده میانگارند و با مطالعه جزئینگر محدود بر انسان، به یافتهای ناچیز، کمبها و سطحی درباره او دست مییابند و چه بسا در شناخت وی دچار انحراف میشوند؛ چراکه نهایت همت آنها این است که به دید یک ماشین یا بیمار، ناتوان و درمانده به انسان بنگرند و از این دریچه درصدد شناخت او باشند[۱۸].[۱۹]
- احساس عزت نفس و ارزشمندی (پیشگیری از احساس حقارت): یکی از ملاکهای شخص سالم، داشتن عزت نفس واحترام به خود است؛ بهگونهای که بالابردن آن، میتواند از بسیاری ناراحتیها و بیماریهای روانی جلوگیری کند. عزت نفس (احساس ارزشمندی)، یعنی مقدار ارزشی که انسان به خود، قائل است یا دیگران برای شخصیت او قائلاند. درواقع، عزت نفس از مجموعه افکار، احساسات، عواطف و تجربههای فرد در فرآیند زندگی اجتماعی ناشی میشود»[۲۰].
دوم: رشد شخصیت
در زمینه ارتباط انسان با خدا
- رشد تجربههای معنوی: اندیشه مهدویت برای پیروان مذهب شیعه، بستر مناسبی را جهت کسب تجربههای معنوی فراهم کرده است؛ زیرا ارتباط عمیق عاطفی با امامی که او را حاضر غائب میدانند، وجود دارد. با این احساس حضور، ارتباط عمیق و صمیمی با امام زمان(ع) برقرار میشود. در احادیث شریف آمده است، کسانی که غیبت امام زمان(ع) نزد آنان «به منزله مشاهده» باشد، همیشه امام را حاضر و ناظر میبینند. امام سجاد(ع)) به «ابوخالد کابلی» فرمودند: «مردم زمان غیبت حضرت مهدی(ع) که معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهورش نشستهاند، بافضیلتترین مردم دنیایند؛ زیرا خدا عقل و فهمی به آنان عطا کرده که «غیبت» نزدشان به منزله ظهور و مشاهده است. آنها همانند مجاهدان در رکاب پیامبرند».... به باور شیعیان، در عصر انتظار میتوان شخص منجی را دید و با او سخن گفت که در اصطلاح، آن را ارتباط دیداری و گفتاری با منجی مینامیم. منجی موعود براساس روایات، در عصر انتظار بین مردم است و آنان او را میبینند و نمیشناسند، چنانکه در دعای ندبه میخوانیم: « بِنَفْسِی أَنْتَ مِنْ مُغَیبٍ لَمْ یخْلُ مِنَّا»؛ جانم به فدایت ای کسی که بین ما حضور داری و از نگاهها پنهانی» نه فقط شیعیان، بلکه همه انسانها، به انتظار اویند. او آرمان هر دل باورمند از مرد و زن است که در فراقش مینالد: «بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شَائِقٍ يَتَمَنَّى مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَرَا فَحَنَّا»؛ جانم فدای آنکه آرمان هر مرد و زن مؤمن است که فریادش میکنند». منتظر حقیقی، به هر بهانه دست توسل به دامن پر مهر مولایش میزند و به اشتیاق ظهور مبارک او و دیدن جمال بیمثالش، ناله سر میدهد. رهرو راه انتظار، در مجالسی که به نام آن محبوب دلها، تشکیل میشود، حضور مییابد تا ریشههای محبت او را در دل محکم کند و همه زمانها و مکانها را دنبال او و با یاد گل روی او سپری میکند تا شاید آن مولای مهربان با نیمنگاهی بر او عنایت کند و مس وجودش را زر نماید[۲۱].
در زمینه ارتباط انسان با خود
رشد روحیه خودشکوفایی: خودشکوفایی به معنای آن است، که شخص از همه ظرفیتها و توانمندیهای خویش بهره گیرد. در این حالت، نوعی اعتماد به نفس در آدمی پدید میآید که وی را از دیگران بینیاز میکند. فرهنگ انتظار، با برخورداری از عناصری چون امید، شوق و یاد، میتواند این نیاز روانی انسان را با سازوکارهایی تأمین کند[۲۲].
در بعد شناختی
- رشد روحیه هدفمندی (شامل: رشد روحیه دانشافزایی (از بین رفتن نادانی، بیخردی، فقدان بصیرت)؛ رشد روحیه اخلاقمداری؛ تعدیل غرائز): در اندیشه مهدویت، مؤلفه"پویایی" و "معطوف به هدف بودن" وجود دارد؛ زیرا منتظر به جامعهای میاندیشد که تمامی وعدههای انبیا و اولیا در آن به وقوع خواهد پیوست و از اینرو، تلاش میکند تا به میزان توانایی و مسئولیت خویش، در ساختن چنین جامعهای سهیم باشد. از سوی دیگر، او میداند برای چه تلاش میکند و انگیزهای آشکار، منطقی، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراین تمامی تلاشهایش، معطوف به هدفی والا به نام "انتظار ظهور" میشود و این هدفی معنادار و ارزشمند است. در اینجا به بخشی از اهداف بزرگ اندیشه مهدوی اشاره میکنیم:
- دانشافزایی: یکی از اهداف بزرگ مکتب مهدوی، این است که کسب علم و معرفت و همچنین فرهنگ تفکر و اندیشه در میان مردم جوامع نهادینه شود، انسانها از بُعد شناختی و معرفتی به قلههای تکامل و پیشرفت برسند و حقایق جهان هستی را به خوبی دریابند؛ چنان که امام باقر(ع) میفرمایند: "وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست رحمتاش را بر سر مردم میگذارد و با آن، عقل و اندیشه آنان را منسجم و متکامل میکند و بر حلم و اخلاقشان میافزایند"[۲۳].
- اخلاقمداری: در فرمایش امام صادق(ع) میبینیم: "هرکس دوست دارد از یاران حضرت قائم(ع) باشد، باید در انتظار او باشد و به نیکویی و پرهیزکاری رفتار کند؛ پس اگر به این حال، پیش از قیام او از دنیا برود، پاداش یاران مهدی(ع) را خواهد گرفت؛ بکوشید، جدیث کنید و چشم به راه باشید که بر شما گوارا باد"[۲۴].[۲۵]
- رشد روحیه خلاقیت.
در بعد گرایشی
- رشد روحیه و میل به فضائل اخلاقی: در حقیقت، معنای انتظار و آمادگی برای ظهور، این است که انسان خود را از هر گونه قید و بند (درونی و بیرونی) آزاد سازد و سبکبار و سبکبال آماده حرکت باشد و این امر، مستلزم پارسایی، زهد و تقوا است و شایستگی در پرتو عمل صالح میخواهد[۲۶]. امام صادق(ع) فرمود: برای صاحب الامر، غیبتی طولانی است، در این دوران، هر کس باید تقوا پیشه سازد و به دین خود چنگ زند[۲۷]. همچنین میفرماید: هر کس دوست دارد، در شمار اصحاب حضرت قائم(ع) باشد، باید منتظر باشد و پارسایی پیشه سازد و به اخلاق نیکو رفتار کند[۲۸]. آیات سوره عصر نیز درباره حضرت امام مهدی(ع) تأویل شده است. امام صادق(ع) آیه: ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا...﴾[۲۹] را به «آياتِنا»، ﴿... وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ...﴾[۳۰] را به «مواسات الإخوان»، ﴿... وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ...﴾[۳۱] را به«الْإِمَامَةِ» و ﴿... وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾[۳۲] را به « فِي الْفَتْرَةِ» تأویل کرده است[۳۳]. پارسایان، در "فترة" و فاصله طولانی غیبت، دلسرد و نا امید نمیشوند، بلکه بر آن شکیبایی و پایداری میکنند و دیگران را نیز به صبر و پایداری دعوت میکنند، چنین پارسایی است که به بار مینشیند و سرانجام بر هر چه پلیدی است غلبه کرده و سرنوشت نهایی زمین را رقم میزند: ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۳۴].[۳۵]
- رشد روحیه پرهیز از رذائل اخلاقی:
در بعد کنشی (رفتاری)
- رشد روحیه خودمهارگری و خودکنترلی (مدیریت عواطف و دوری از افراط و تفریط): در مباحث دینی، آنچه به طور مستقیم نیروی خودمهارگری را تقویت کرده، و توسعه میدهد، آموزههای اخلاقی است و آموزههای اعتقتدی به طور غیرمستقیم، به مبحث خودمهارگری میپردازد. «اسلام» به طور عام و «انتظار فرج» به طور خاص، ارزشهای خود را به مردم عرضه میکند تا به صورت هنجار درآید و از طریق تقویت آنها، نقش خود را در کنترل رفتار افراد به شکل مؤثری ایفا کند. انتظار فرج، یکی از مهمترین ابزارهای کنترل اجتماعی غیررسمی است؛ چون مؤمنان بر اساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولیعصر(ع) میبینند و تردید ندارند که امام، شاهد و ناظر ایشان است. حضرت مهدی(ع) میفرماید: «بر اخبار و احوالتان آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست»[۳۶].
- رشد روحیه صبر و استقامت: یکی از مسئولیتهای منتظران در عصر غیبت، آراستگی به بردباری و پایداری است؛ زیرا بر پایه روایت مفصلی که در آن شرایط عصرغیبت و اوضاع پیش از ظهور بیان شده، میتوان این نکته را دریافت که در دوران غیبت، فشار زیادی بر منتظران مخلص وصدیق حضرت مهدی موعود(ع) وارد میشود. مقاومت و پایداری در چنین شرایطی، به توان بالای روحی نیاز دارد[۳۷].
- رشد روحیه قانونمداری (پارسایی و دینمداری):
- رشد روحیه سختکوشی و تلاش مضاعف:
- رشد روحیه جهادی:
- اصلاح سبک زندگی: مکتب انتظار به عنوان یک فرهنگ اصلاحگر در عصری که جهان پر از ظلم، فساد و ناهنجاری است، میتواند از راه تأکید بر ارزشها و ترویج آن، به اصلاح سبْک زندگی انسان بپردازد و از این راه به بهداشت و سلامت جامعه انسانی کمک کند؛ زیرا سبک زندگی یک عامل اساسی در بهداشت روانی است، به گونهای که امروز سلامت و بیماری افراد، برآیند سبک زندگی آنان قلمداد میشود. امروزه یکی از موضوعات محوری در روانشناسی سلامت، نقش رفتارهای بهداشتی یا (عوامل مربوط به سبک زندگی) در رشد بیماری و مرگ و میر زودهنگام و همچنین کارآیی مداخلات پیشگیرانه کاهش خطر است[۳۸]. روشن است که موضوعات مربوط به ایمان و سلامت با مسئله رفتار بهداشتی مرتبطاند»[۳۹].
در زمینه ارتباط انسان با دیگران
در بعد شناختی
- رشد روحیه مسئولیتپذیری اجتماعی (احساس مسئولیت اجتماعی و از بین رفتن بیمسئولیتی و ترک وظایف اجتماعی): مهدویت، یعنی داشتن احساس مسئولیت بینالمللی و جهانی برای انسان امروز و فردا و دغدغه اصلاح بشریت، رنج بشریت را احساس کردن و از قالب «من» درآمدن و به «ما» اندیشیدن. انتظار، باوری نیست که با آن تعهد انسان منتظر، نفی شود. تکلیف و تعهد دینی، در هر زمانی باقی و جاوید است[۴۰].
در بعد گرایشی
- رشد روحیه محبت و عشقورزی (قدرت دوست داشتن): باورهای دینی از جمله مهدویت، در تحقق این مؤلفه، مددکاری نیکوست؛ زیرا از یکسو آتش عشق و عواطف درونی را شعلهور میسازد و از سوی دیگر، بخشی از آن را به سمت عشق به دیگران، به ویژه مؤمنان، هدایت میکند... حضرت مهدی(ع) پیامآور مهرورزی و دوستی است. امیرمؤمنان(ع) از رسول اکرم(ص) پرسیدند: «آیا مهدی(ع)) از ما اهلبیت است؟» حضرت رسول(ص) پاسخ دادند: «آری؛ مهدی(ع) از ماست. خداوند همانگونه که دین را با ما آغاز کرد، با او به پایان میرساند[۴۱].
در بعد کنشی (رفتاری)
- رشد روحیه ظلمستیزی:
- رشد روحیه اصلاح اجتماعی (امربهمعروف و نهی از منکر): یکی از مسئولیتهای مهم در عصر غیبت، امر به معروف و نهی از منکر است. منتظر واقعی امام زمان(ع)، همواره به این فریضه مهم اهمیت میدهد و سبب احیای ارزشها و هنجارهای دینی در جامعه میشود.
- در سیاست: نظام سیاسی عدالتمحور)
- در اقتصاد: بهبود وضع معیشتی
- در اخلاق و تربیت: نظام و اخلاقی و تربیتی
- رشد روحیه انسجام و همگرایی با جامعه (یکدلی و یکپارچگی): یکی از آرزوهای بشر، یکدلی و یکپارچگی است که به معنای واقعی در عصر ظهور محقق خواهد شد. در روایات درباره ویژگی یاران حضرت مهدی(ع) آمده است: «قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ»[۴۲]؛ «قلبهایشان یکپارچه است». و این نیست، مگر به این سبب که هواها و خودخواهیها از جانشان رخت بربسته و به جای آن، خداخواهی و خداپرستی نشسته است[۴۳].
- انطابق سازنده با محیط.
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: علیرضا آزمندیان، تکنولوژی فکر.
- ↑ ام. رابین دیماتئو، روانشناسی سلامت، ج۲، ترجمه سید مهدی موسوی اصل و دیگران، ص۷۵۹- ۷۶۲.
- ↑ آذربایجانی، مسعود، رابطه انتظار و بهداشت روان، ص۷۵.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۳۱.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۳.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۸۲.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ نعمانی، الغیبه، ص۳۲۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۲۰.
- ↑ منتخب الاثر، ص۴۷۲.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۳.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص۱۲۳.
- ↑ زینتی، علی، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقالههای گفتمان نهم ج۲، انتظار و امنیت روانی، ص۳۲۴.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه۱۰۵.
- ↑ «...از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد» سوره یوسف، آیه۸۷.
- ↑ آذربایجانی، مسعود، رابطه انتظار و بهداشت روان، گفتمان مهدویت سخنرانی و مقالههای گفتمان چهارم، ص۶۸.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص۱۲۳.
- ↑ دوان شولتس، روانشناسی کمال، ص۶-۸.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۸۰-۸۱.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۴۸، ۴۹.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»؛ کافی، ج۱، ص۲۵، ح۲۱.
- ↑ نعمانی، غیبت، ص۲۰۰. .
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ . مسعود آذربایجانی، رابطه انتظار و بهداشت روان، ماهنامه موعود، خرداد ۸۶ شماره ۷۶.
- ↑ . محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، مکتبة الصدوق، [بیتا]، ص۲۵۰، باب ۱۴، ح۵.
- ↑ . « قَالَ الْإِمَامُ الصَّادِقُ(ع): مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ» (محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰، باب ۱۱، ح۱۶).
- ↑ "جز آنان که ایمان آوردهاند..." سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ "...و کارهای شایسته کردهاند..." سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ "...و یکدیگر را به راستی پند دادهاند..." سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ "...و همدیگر را به شکیبایی اندرز دادهاند" سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ . محمد بن علی بن بابویه صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج۲، ص۶۵۶، باب ۵۸، ح۱.
- ↑ "بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است" سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص۱۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۳، ص۱۷۵.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ تیموتی دابلیو، اسمیت، دین و معنویت در علم و کاربرد روانشناسی سلامت، مترجم: مبین صالحی، نقد و نظر، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پائیز و زمستان ۱۳۸۳، شماره ۳۵ - ۳۶، ص۱۴۱.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، نقش انتظار در بهداشت روانی، ص۱۲۷.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.
- ↑ الزام الناصب، ج ۲، ص۲۰.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳.