بحث:انتظار سازنده به چه معناست؟ (پرسش)
نویسنده: آقای واثق
پاسخ تفصیلی
انتظار یعنی آماده باش
- از جمله وظائف مهم مردم در زمان غیبت، انتظار فرج و چشم به راه ظهور دولت حق بودن است تا آنجا که این انتظار به عنوان برترین عبادت شمرده شده است[۱].انتظار منجی موعود از یک سو، عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختیها و مشکلات عصر غیبت و از سوی دیگر، عاملی برای پویایی، تحرک و آماده باش همیشگی شیعیان است[۲]. بر اساس آموزههای ائمه معصومین (ع)، منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان، ارادۀ خدا به ظهور تعلق گرفت، بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا حاضر شود. با توجه به این نگرش، انتظار در تکامل فرد و جامعه نقشی سازنده دارد و در صورت شناخت دقیق و درست آن میتواند مبنای نظری مستحکمی برای تحول مادی و معنوی جامعه اسلامی باشد[۳].
- انتظار به معنای فراهم آوردن زمینههای ظهور حضرت، ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت است. یعنی در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیّا کند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر، بلکه بایستی به فکر و به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز بود. در این زمینه گفته شده است: "البته پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم [پُر] بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم. امّا چون نمیتوانیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. شما در یک نقطه در عالم هستید. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم. تکلیفمان است ضرورت اسلام و قرآن[است]... باید چنین کنیم. چون نمیتوانیم باید او بیاید. امّا باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کار را همچو کنیم که عالم مهیّا شود برای آمدن حضرت"[۴].
ارکان انتظار سازنده
- انتظار میتواند هم روحیه امید در انسان را زنده نگه دارد که از آن به انتظار سازنده یاد شده است و هم میتواند ویرانگر نامیده شود؛ اما ارکان و پایههای اساسی مفهوم انتظار که موجب رشد و تعالی شده و امیدواری را در دل شیعیان زنده نگه میدارد عبارت است از:
ناخشنودی از وضعیت موجود، اولین ارکان انتظار سازنده
- انتظار شایسته و سازنده آن است که انسان نسبت به وضعیت ظلم و ستم موجود ناراضی و متعرض باشد و برای وضعیت مناسب و تحقق عدالت راستین گام بردارد[۵]. نقطه شکوفایی و اوج این تفکر (انتظار مثبت)، در عصر پیروزی انقلاب اسلامی ایران نمودار گشت؛ و دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوی را از صفحه تاریخ محو کرد. آگاهی روز افزون علما و عموم شیعیان، زمینه را برای ظهور و بروز آثار و پیامهای اصلی انتظار فراهم ساخت و آن عبارت بود از: عدم پذیرش نظام فاسد حکومتی، عدم تحمل ظلم و ستم فراوان و دینستیزی آشکار[۶].
- انتظاری توانمند است که موجب جنبش، پویایی، حرکت و تلاش میشود و با سکون و رکود و تن دادن به وضع موجود مخالف است. مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمیشود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و همصدا نخواهد شد. این اصل انتظار مانند یک قوه مبقیه و عامل بقا و پایداری، طرفداران حق و عدالت و اسلامخواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استبداد، جهل، شرک، و فسادانگیز، پایدار نگه میدارد. این انتظار است که تمام نظامهای سلطهگر را واپس میزند و همه رژیمهای انحرافی را مطرود میسازد و با ظلم و فساد و انحراف به مبارزه برمیخیزد، و منتظران را به حرکت و جنبش و خیزش وامیدارد، و از آنان مردانی مبارز، مقاوم و ضد سلطه میسازد و آنان را همچون سدی آهنین در برابر جنایتکاران، سلطهجویان و قدرتطلبان ثابت و استوار نگه میدارد. این اصل انتظار است که در مبارزه حق و باطل صفوف طرفداران حق را فشردهتر و مقاومتر میکند، و آنان را به نصرت خدا و فتح و ظفر نوید میدهد، و گوششان همواره با صداهای نویدبخش قرآن آشنا میدارد: ﴿فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ﴾[۷][۸]
- بر این اساس نخستین شرط انتظار این است که انسان به آن حد از آگاهی و شناخت برسد که بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاکم بر آن خشنودکننده نیست و شرایطی که در آن زندگی میکند، با عظمت وجودی انسان و شأن او تناسبی ندارد. این شناخت تنها در صورتی به دست میآید که آدمی ابتدا شرایط موجود جامعه خود و شرایط جامعه موعود را به درستی بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها بپردازد و به داوری بنشیند که واقعا کدام یک از این شرایط، شایسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است[۹].
امید و باور به آینده مطلوب دومین رکن انتظار سازنده
- باور به تحقق وعده الهی در مورد آینده جهان و حاکمیت نهایی دین خدا بر سراسر زمین. کسی که نسبت به وضع موجود خود و شرایطی که در آن به سر میبرد، هیچ احساس ناخوشایندی ندارد، یا آینده روشنی پیش روی خود نمیبیند و نسبت به امکان تغییر شرایط موجود، باور درستی ندارد، و در راه تحقق آیندهای که آن را مطلوب میداند و رسیدن به هدفی که چشم انتظار رسیدن آن است، هیچ تلاشی نمیکند، هرگز نمیتواند در شمار منتظران باشد[۱۰]. مشخصۀ اساسی انتظار سازنده و انتظار بزرگ، خوشبینی به آیندۀ بشریت است؛ آیندهای بس روشن و سعادتبخش و انسانی، که در آن شر و فساد از بیخ و بن برکنده خواهند شد، صلاح و تقوای الهی صلح و عدالت و آزادی و صداقت را بر زور و استکبار در سراسر گیتی میگستراند، حداکثر بهرهگیری از مواهب زمین برده میشود، میان انسانها در امر ثروت مساوات کامل برقرار میشود، مفاسد اخلاقی از قبیل زنا، ربا، شرب خمر بهطور کامل منتفی میشوند و... [۱۱].
- آیاتی که در روایات بدانها استناد شده است؛ نشان میدهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۱۲] ظهور مهدی موعود منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده شدگان، وسیلهای است برای پیشوا و مقتدا شدن آنان و مقدمهای است برای وراثت خلافت الهی آنها در روی زمین: ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱۳] ظهور مهدی موعود، تحققبخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آنِ آنان است و پایان، تنها به متقیان تعلق دارد: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۴]، ﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۵] [۱۶]
تلاش برای تحقق آینده مطلوب مهمترین رکن انتظار سازنده
- تلاش برای تحقق آینده مطلوب: بدون تردید، تحقق شرایط یادشده مستلزم تلاش فراگیر فردی و اجتماعی در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. تلاشی که اگر محقق شود، فرد و جامعه، مصداق روایاتی خواهند شد که در آنها منتظران ظهور را با یاوران امام مهدی (ع) و حاضران در صحنههای نبرد عصر ظهور مقایسه کرده و ثواب و شأن و مرتبه آنها را یکسان دانستهاند[۱۷].
- انتظار همواره جنبشآفرین، سرچشمه قیام و مقاومت و ایثار و حرکت است و حالت فرسایشی و سستکنندگی ندارد؛ زیرا منتظر میتواند با تلاش و زمینهسازی خود، فرج و گشایش را نزدیک کند و امکانات و بسترهای فرهنگی، نظامی، سیاسی و اجتماعی آن را فراهم سازد[۱۸].
- انتظاری که جامعه و فرد را به تحرک و سازندگی و تعهدآفرینی وادار کند و امروزش را نسبت به گذشتهاش بهتر نماید، انتظار مثبت است[۱۹]، به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی بلکه با فضیلتترین عبادات[۲۰] شمرده شود[۲۱]. در مکتب ارزشمند اسلام، کسی که دو روزش مساوی باشد مغبون شمرده شده و آن کسی که روز بعدش نسبت به روز پیشین بدتر باشد ملعون و مطرود است. پیشوایان معصوم (ع) فرمودهاند: «"وَ مَنْ کَانَ فِی نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ"»[۲۲] حال با چنین فرهنگی، افراد و جامعهای که بخواهد برای گسترش عدل به پاخیزد و آن را جایگزین محرومیتها و تجاوزها و ستمها نماید، باید تلاشی خستگیناپذیر و حرکتی مداوم را دنبال کند و در برابر همه ناپاکیها و کجرویها، بایستد. زشتیها و منکرات را دفن کند و قیامی خداپسندانه داشته باشد. این انتظار زمینه اجرای عدالت قائم آل محمد (ع) را فراهم میسازد[۲۳].
- انتظار به این معنا نیست که فرد منتظر در خانه بنشیند و با آرزومندی در انتظار فراهم شدن مقدمات و زمینههای تحقق منتظر به سر ببرد، بلکه راه درست این است که فرد منتظر با سعی و تلاش و با تحرک و جنبش به طرف تحقق مقدمات و تمهید بسترها حرکت کند و با رویکرد عملی، به دنبال رخداد مورد انتظار باشد[۲۴].
- انتظار سازنده، تحرکبخش و تعهد آور است، همان انتظار راستینی است که در روایات از آن به عنوان «با فضیلتترین عبادت» و «برترین جهاد امت پیامبر(ص)» یاد شده است. مرحوم محمد حسین مظفر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار راستین را اینگونه تفسیر کرده است: "معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجاتبخش الهی، حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنان واجب است، مانند یاری حق، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را در دست کند از آنها دست بردارند. هر مسلمان موظف است که خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند، برای شناسایی دین از راه صحیح از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به قدر توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد، همچنان که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) فرمود: «"کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِگ» همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید»[۲۵]. بر این اساس، یک مسلمان نمیتواند به سبب انتظار به ظهور مهدی مصلح از وظایف مسلم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید، چه، انتظار به ظهور نه اسقاط تکلیف میکند و نه به تأخیر انداختن عمل را مجاز میکند و سستی در وظایف دین و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست.[۲۶] با توجه به این امور، به صراحت میتوان گفت که از بهترین رازهای نهفته بقای تشیع، همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامیدارد. میتوان این نوع انتظار را همان انتظار فعال و توانمند دانست[۲۷].
- بر اساس آیات و روایات، ظهور مهدی(ع) حلقهای است از حلقات مبارزۀ اهل حق و باطل که به پیروزی نهایی اهل حق میانجامد و سهیم بودن یک فرد، در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد[۲۸].
- حسن ختام این بخش روایتی از امام صادق(ع) است که با تأمل در آن میتوان همه بایستههای انتظار فرج را دریافت[۲۹]: «برای ما دولتی است که خداوند هر زمان بخواهد، آن را محقق میسازد. آنگاه فرمودند: هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم، باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار کند، در حالی که منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش، قائم به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است. پس کوشش کنید و در انتظار بمانید. گوارا باد بر شما [این پاداش]ای گروه مشمول رحمت خداوند».[۳۰]
تشکیل حکومت رکن دیگر انتظار سازنده
- برخی انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان را از خدا بخواهند. یعنی ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند، إن شاء الله، درست میکنند. یک دستهای میگفتند که خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیایند ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم، تا مردم هر کاری میخواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دستهای از این بالاتر بودند و میگفتند باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از ظلم و جور بشود و حضرت تشریف بیاورند. یک دستهای دیگر بودند که میگفتند: هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است[۳۱]. همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور، ان شاء الله، تهیه شود. ما اگر دستمان میرسید و قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست... ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان، ارواحنا فداه، هموار میکنیم. این انتظار است که تمام نظامهای سلطهگر را واپس میزند و همه رژیمهای انحرافی را مطرود میسازد و با ظلم و فساد و انحراف به مبارزه برمیخیزد، و منتظران را به حرکت و جنبش و خیزش وامیدارد، و از آنان مردانی مبارز، مقاوم و ضد سلطه میسازد و آنان را همچون سدی آهنین در برابر جنایتکاران، سلطهجویان و قدرتطلبان ثابت و استوار نگه میدارد[۳۲].
ادله و شواهد قرآنی و روایی انتظار پویا
- بنابر آنچه گذشت معنای صحیح و دقیق انتظار، احساس مسئولیت در قبال سرنوشت خود و اجتماع و زمینهسازی برای تحقق حکومت عدل است[۳۳]، امری تحرکبخش، سازنده و نیرودهنده و عاملی جهت سوق دادن به حکومت و عدالت و ایمان است و عاملی برای زمینهسازی جهت ایجاد تحول و در نتیجه خودسازی است[۳۴].و به عبارتی دیگر انتظار سازنده یا همان انتظار مثبت است که تعهدآور، مسئولیت آفرین، نیرو بخش و به حرکت در آورنده است[۳۵] و این انتظار شواهد قرآنی و روایی دارد که نوید بخش چنین معنایی از انتظار است، عبارتند از:
- خداوند در قرآن مجید میفرماید: ﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۳۶] و در آیهای دیگر این دو وظیفه بزرگ (امر به معروف و نهی از منکر) را از امتیازات و افتخارات مسلمانان محسوب کرده و میفرماید: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ﴾[۳۷] بدون تردید امر به معروف و نهی از منکر با انتظاری میسازد که تکلیفساز باشد نه با معنایی که تکلیفسوز است[۳۸].
- خداوند در جای دیگر میفرماید: ﴿فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا﴾[۳۹] وقتی از امام کاظم(ع) درباره این آیه سؤال میشود، آن حضرت میفرماید: قسم به خدا! وقتی قائم ما(ع) قیام کند، خداوند، شیعیان ما را از همه شهرها، دور او جمع میکند».[۴۰] پس، عمل به نیکی و خوبی و سبقت گرفتن، شرط شیعه بودن است و چنین شیعهای میتواند جزء یاران امام مهدی (ع) باشد، نه آنکه گناهکار است و برای هیچ کار نیکی تلاش نمیکند. بنابراین، مهدی موعود(ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و صاحبان عمل صالح داده شده است و مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان بر حزب شیطان میباشد[۴۱].
- روایاتی در باب انتظار بیان شده که تصویر روشنی را از انتظار به نمایش میگذارند که به هیچ وجه با برداشت ضد انتظار تناسبی ندارند؛ زیرا در این روایات انتظار با واژههایی چون «بهترین عمل»[۴۲]، «بزرگترین عبادت»[۴۳] و «آمادگی نظامی»[۴۴] قرین شده و هر عقل سالمی میپذیرد که واژههای «عبادت» و «عمل» و «آمادگی نظامی» با رکود و گوشهگیری و بیتفاوتی نسبت به اوضاع جامعه تناسبی ندارد[۴۵]. امامی که مهمترین لقبش «قائم» است و منتظران با شنیدن این لقب، قیام میکنند، و با این کار آمادگی خود را به نمایش میگذراند، چگونه میتوان چشم به راهی منتظرانش را به رکود تفسیر کرد و عاشقانش را به عزلت و ایستایی متهم کرد. قیام در هنگام شنیدن لقب قائم(ع)،.... دستور آمادگی و فراهم کردن مقدمات نهضت جهانی و در صف ایستادن برای پشتیبانی این حقیقت است[۴۶].
- علاوه بر این، دوران دولت مهدی(ع)، به تعبیر قرآن کریم، دوران عباد صالح است، یعنی بندگان صالح وارث زمین میشوند؛ ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۴۷] قرار گرفتن در زمره عباد صالح، نیازمند حرکت در مسیر است. بنابراین انتظار به هیچوجه با رکود سر سازش ندارد. غیبت جریانی بسیار عمیق، و انتظار جریانی بسیار سازنده و مهم است. دوره غیبت و انتظار از یک جهت، مانند مدتی است که معلم از کلاس خارج میشود تا بنگرد که شاگردان در غیاب او چه میکنند؟ و درباره تعالیم و تکالیف خود چسان رفتار مینمایند. انسان منتظر، که شاگرد مکتب پیامبران و حاضر در کلاس دین حق است، باید همواره مراقب خود باشد و در علم و عمل بکوشد، و بداند که معلم از کلاس بیرون رفته است و هر لحظه ممکن است برسد و او را در آن حال که هست ببیند... باید همیشه در حالی باشد که رضای کامل خاطر معلم را فراهم آورد. آری، با نگاهی عمیق به ماهیت دین و تعلیمها و تکلیفهای دینی، و با تأمل و شناخت صحیح زندگی و تکلیف، انسان به این نتیجه میرسد، که روزگار انتظار، نه تنها روزگار رهایی و بیتفاوتی و قعود و تحمل و ظلمپذیری نیست، بلکه دوران انتظار، دوران حساس حضور تکلیفی است، هم در ابعاد تکالیف فردی، هم در ابعاد و تکالیف اجتماعی، دوران انتظار، دوران تکلیف بزرگ است، و آن تکلیف بزرگ نگهبانی دین خدا در سطح فرد و در سطح اجتماع است[۴۸].
- امام علی بن موسی الرضا (ع)، تحقق انتظار فرج را چنین تبیین فرمود: «انتظار فرج [در نزد ما] پایداری و مقاومت [در برابر دشمنیها و کجرویها و ستمها]، مصاحبت زیبا و خوشرفتاری با همسایگان و اعطای خوبیها [به همگان] و جلوگیری و ممانعت از آزار و شکنجه روحی و جسمی دیگران و خوشرویی و پند دادن و نصیحت و مهربانی نسبت به انسانهای مؤمن است».[۴۹] چنین انتظاری را امام جعفر صادق (ع) افضل اعمال دانست و بر آن پافشاری کرد و آن را تکلیف الهی دانست و لحظهای از آن غافل نشد و به دیگران توصیه فرمود».[۵۰]
- تنها کسانی در زمان "ظهور" سربلندند که در زمان غیبت، برای تأمین رضایت مولایشان تلاش کرده باشند. این معنا را به صراحت میتوان از قرآن و روایات استفاده کرد. در قرآن کریم آمده است: ﴿يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ﴾[۵۱] ذیل این آیه، روایات متعددی از شیعه و اهل سنت نقل شده که در آنها عبارت «روزی که برخی نشانههای خدا آشکار شود»، به زمان ظهور حضرت مهدی تفسیر شده است[۵۲]. از جمله در روایتی که از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه وارد شده، چنین آمده است: «مراد از نشانهها امامان هستند و آن نشانهای که انتظار کشیده میشود، قائم - درود خدا بر او باد - است. در آن زمان، ایمان کسی که پیش از قیام آن حضرت با شمشیر، ایمان نیاورده است، برای او سودی نخواهد داشت، اگرچه به پدران آن حضرت که پیش از او بودند، ایمان آورده باشد.»[۵۳] امام صادق (ع) در روایت دیگری، آیه یاد شده را چنین تفسیر میکند: «[مراد از آن روز]، زمان خروج قائم ماست که انتظارش کشیده میشود. آنگاه فرمود:ای ابابصیر! خوشا به حال پیروان قائم ما که در زمان غیبت او چشم به راه ظهور اویند و در زمان ظهورش، او را پیروی میکنند. آنها دوستان خدا هستند که به بیمناک میشوند و نه اندوهگین میگردند.»[۵۴] در زیارت آل یاسین نیز که از ناحیه مقدسه امام عصر (ع) نقل شده، با اشاره به این آیه، خطاب به ائمه معصومین (ع) آمده است: «... رجعت شما امامان حق است و هیچ تردیدی در آن نیست. روزی که ایمان کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، برای او سودی نخواهد داشت.»[۵۵].[۵۶]
دلیل عقلی بر انتظار سازنده
- علاوه بر آیات و روایاتی که معیار انتظار صحیح و سازنده را بیان کردهاند، پیامبر درون یعنی عقل، نیز تکلیف ما را کاملاً مشخص نموده است: آیا میشود همه احکام و دستورهای الهی در دوران غیبت تا زمان ظهور، تعطیل و بدون متولی و مجری بماند؟ بدیهی است کسی بایستی عهدهدار و حافظ شریعت الهی بوده و پناهگاه ایتام آل محمد(ص) باشد. بایستی به قدر توان کوشید و زمینه را فراهم کرد و عالم را برای آمدن حضرت مهیا نمود: «"فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ"»[۵۷] چنانچه مرحوم امام خمینی ره در این باره میفرماید: اکنون که دوران غیبت امام(ع) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید. عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم».[۵۸]
- ایشان در جای دیگر میفرماید: «از غیبت صغرا تا کنون که هزار و چند صد سال میگذرد ـ و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورند ـ در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟! و هر که هر کاری خواست بکند؟! و هرج و مرج است؟! اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچ کس نمیتواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قضا باید تعطیل شود. هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است[۵۹].
- علامه البانی نیز در این باره مطلب بسیار مهمی را گوشزد میکند و مینویسد: «پس اقتضای شرع و عقل این است که مسلمانان مخلص به انتظار عمل کنند تا اینکه امام مهدی(ع) ظهور و مسلمانان را به سوی پیروزی رهبری کند و اگر این حرکت انسانهای مخلص به ظهور منتهی نشد، دستکم به واجب الهی عمل کردهاند؛ زیرا خداوند به پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: ﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ﴾[۶۰] [۶۱]
نتایج و ثمرات انتظار سازنده
- بنابراین اینگونه انتظار به معنای پویایی و حرکت بوده و پایداری و مقاومت را در برابر دشمنان، اصلاح و عدالت را تداوم بخشیده و در نتیجه در تحقق وعدۀ نهایی حضرت حق بسیار مؤثر است[۶۲]. و در حقیقت قراری طرفینی است؛ مانند آنکه شخصی با دیگری قرار میگذارد که فلان روز و فلان ساعت در نقطۀ خاصی منتظر من باش و طرف دیگر ناچار است در آن نقطه برود و بایستد و اگر نرود، هرگز به ملاقات او موفق نمیشود و این گونه نیست که انتظار و عدم انتظار او در تحقق ملاقات بیتأثیر بوده و به هر حال ملاقات حاصل شود، بلکه در حقیقت انتظار نوعی آمادگی برای ملاقات است. پس انتظار واقعی زمانی محقق میشود که آدمی را به حرکت و پایداری و مقاومت در مقابل حقستیزان و همچنین اصلاح خود و جامعه وادارد[۶۳]. در چنین انتظاری، هم فعالیت و حرکت و امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد و هم دعوت به سوی خدا و جهاد. این، از زمینههای اساسی ظهور امام عصر (ع) است؛ زیرا ظهور او با زنجیرهای از سنتهای الهی در جامعه و تاریخ ارتباط دارد و این سنتها جز با فعالیت و حرکت، تحقق نمییابد[۶۴]. بلکه منتظر باید به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز باشد[۶۵].
- جنبه مثبت انتظار سبب میشود که انسان با عوامل فساد و طغیان و بی عدالتی هماهنگی نداشته باشد، بلکه با آنها از سرستیز و مبارزه درآید و خود را از نظر روحی و جسمی آن چنان آماده کند که بتواند در محیط پُر از عدل و قسطی که حضرت مهدی (ع) ایجاد میکند، به زندگی خود ادامه دهد[۶۶].
- با توجه به آنچه گفته شد، انتظار حجت، انتظاری است زنده و پویا که در لحظه لحظه زندگی آدمی جاری میشود و زندگی فردی و اجتماعی او را متحول میسازد. به بیان دیگر، انتظار "حجت" تنها به زمان "آینده" مربوط نمیشود، بلکه زمان "حال" را هم در بر میگیرد و میتواند منشأ تحولی اساسی در زندگی منتظر باشد. نقش ایشان در زندگی فردی و اجتماعی انسانها تنها به آخرالزمان و زمان ظهور منحصر نمیشود و وجود او در لحظه لحظه زندگی ساکنان زمین نقش دارد. به اعتقاد شیعه، حجت خداوند بر روی زمین از یک طرف، دلیل و راهنمای آشکار مردم به سوی صراط مستقیم و از طرف دیگر، ملاک و معیاری است که انسانها میتوانند با رجوع به او، میزان هماهنگی خود را با دین خدا بسنجند با توجه به این مفهوم، آن کس که در انتظار ظهور حجت است، خود را مکلف میکند تا همه مناسبات فردی و جمعیاش بازتاب دهنده انتظارش باشد؛ زیرا در غیر این صورت، انتظار، مفهوم خود را از دست میدهد و به لقلقه زبان تبدیل میشود. منتظر نمیداند حجت خدا کدامین روز میآید، ولی میداند باید چنان زندگی کند که هر زمانی ایشان ظهور کرد، اعمال و شیوه زندگیاش را بپذیرد[۶۷].
نتیجه گیری
- فرج و گشایش همچون نقطۀ روشنی است که انسان با انتظار به آن سو حرکت میکند، پس حرکت باید به سوی نقطه معینی باشد؛ یعنی به سویی که از طرف خدا ترسیم شده است و لذا انتظار فرج، روشنی بخش دلها با نور امید است. امید به رفع ظلم و تلاش در جهت ریشه کن نمودن آن، نه سکون و سکوت در برابر ستمگریهای موجود در جامعه. علتی که وادار کنندۀ همیشگی شیعه برای ستیز با دشمنان است انتظار فرج است و اگر شیعه انتظار فرج را به طور کامل درک کند هیچگاه مظلوم باقی نمیماند زیرا شیعیان در این صورت ظلم را نپذیرفته و خداوند آنها را پیروز میگرداند.
- در مفهوم دوم انتظار فرج سازنده، توجه به سوی مرکز فرماندهی و ولایت الهی یعنی امام مهدی(ع) است.
- مفهوم عمیقتر انتظار فرج این است که ما چون دوستدار امام هستیم باید آن طور که مورد پسند امام است زندگی کنیم و با یافتن الگویی مناسب میتوانیم نفس خود را به نمونه کوچکی از آن الگوی برتر، دگرگون ساخته و این الگوی مناسب که ارزشهای والا در او تجسم یافته، امام مهدی(ع) است. از این رو سعی میکنیم با تهذیب نفس، اعمال خود را مورد رضایت امام قرار دهیم و این معنای والا و حقیقی انتظار فرج است[۶۸].
پانویس
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۳۵ تا ۲۳۹.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین؛ هاشمی، محمد، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص۲۷؛ رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص ؟؟؟
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ، ج ۹ ص ۳۹۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۸، ۳۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲.
- ↑ «پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.
- ↑ ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ، ج ۹ ص ۳۹۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۸، ۳۹.
- ↑ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۹.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۹، ۲۰۲؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۶- ۶۷.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷؛ مطهری، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص ۶ ـ ۸؛ حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۴۰.
- ↑ «کسی که زندگیاش در حال نقصان و نابودی سرمایه باشد، مرگ برای او اولی و برتر از زندگی است»؛ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۲، ح ۵۸۳۳؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۴، ص ۳۸۷، ح۱.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۶- ۶۷.
- ↑ علیبننایف الشحود؛ موسوعة فقه الابتلاء ج ۴، ص ۳۰۷؛ الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۸-۲۹.
- ↑ قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸.
- ↑ مظفر، محمد رضا، عقاید الامامیة، ترجمه علیرضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۵۶؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۸، ۳۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۹؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲-۱۰۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.
- ↑ کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۲۰۰، ح ۱۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰، ح ۵۰: «"إِنَّ لَنَا دَوْلَةً يَجِيءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"»
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. جعفری، محمد صابر، انتظار فرج، ص؟؟؟؛ رجایی، محبوبه، مؤلفههای انتظار توانمند در قرآن کریم و سنت، ص؟؟؟
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹ ؛
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص ۳۷.
- ↑ ر.ک. هاشمی، محمد، فرهنگ انتظار زمینهساز تحقق جامعه مهدوی، ص ۲۷؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۳۹ ـ ۴۱.
- ↑ «و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.
- ↑ «شما بهترین گروهی بودهاید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید و از (کار) ناپسند باز میدارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹.
- ↑ «در کارهای نیک از یکدیگر پیشی گیرید. هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد» سوره بقره، آیه ۱۴۸.
- ↑ «"ذَلِکَ وَ اللَّهِ أَنْ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا یَجْمَعُ اللَّهُ إِلَیْهِ شِیعَتَنَا مِنْ جَمِیعِ الْبُلْدَان"»؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
- ↑ ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲-۱۰۵.
- ↑ «"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"»، «""انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ"» مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹؛ زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۶- ۶۷؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.
- ↑ «"سَأَلَ عَنْهُ [أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ](ع) رَجُلٌ: أَیُّ الْأَعْمَالِ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ؟ قَالَ: انْتِظَارُ الْفَرَجِ"» مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹.
- ↑ امام صادق(ع) فرمودند: «"لَیُعِدَّنَّ أَحَدُکُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً"» مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۶، ۸۷.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۸۵-۸۹.
- ↑ ر.ک. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص ۲۶۴، به نقل از مجله مجموعه حکمت، شماره ۱ و ۲، سال سوم ؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۲-۱۰۵.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ ر.ک. حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص ۲۷۵.
- ↑ «"انْتِظَارَ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ وَ حُسْنَ الصُّحْبَةِ وَ حُسْنَ الْجِوَارِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ کَفَّ الْأَذَی وَ بَسْطَ الْوَجْهِ وَ النَّصِیحَةَ وَ الرَّحْمَةَ لِلْمُؤْمِنِینَ"» ؛ حرانی، ابن شعبه تحف العقول ص ۴۱۶.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۶- ۶۷.
- ↑ «آیا چشمداشتی جز این دارند که فرشتگان نزد آنان بیایند یا پروردگارت آید یا برخی از نشانههای عذاب پروردگارت آید؟ روزی که برخی نشانههای پروردگارت آید کسی که از پیش ایمان نیاورده یا در ایمان خویش کار نیکویی انجام نداده باشد ایمانش او را سودی نخواهد داد؛» سوره انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، صص ۱۲۱ - ۱۲۳؛ معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، ج ۵، ص ۱۰۰ ـ ۱۰۹
- ↑ صدوق(ابن بابویه)، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، مقدمه مصنف، ص ۱۸: «"الْآيَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الْآيَةُ الْمُنْتَظَرَةُ هُوَ الْقَائِمُ ع فَيَوْمَئِذٍ لَا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلِ قِيَامِهِ بِالسَّيْفِ وَ إِنْ آمَنَتْ بِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ آبَائِهِ ع"»
- ↑ صدوق(ابن بابویه)، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، ص ۳۵۷، ح ۵۴: «"يَعْنِي خُرُوجَ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ مِنَّا ثُمَّ قَالَ ع يَا أَبَا بَصِيرٍ طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون"»
- ↑ ر.ک. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج ۹۹، ص ۸۲، ح ۱؛ مفاتیح الجنان: «"وَ أَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لَا رَيْبَ فِيهَا يَوْمَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمانِها خَيْراً"»
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، باب ۵، ص ۴۷۷ ؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۲۱-۲۷.
- ↑ ر.ک. موسوی خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ص ۵۳ و ۵۴ ؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۲۱-۲۷.
- ↑ ر.ک. موسوی خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ص ۲۶ و ۲۷ ؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۲۱-۲۷.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ ر.ک. ناصرالدین البانی؛ سلسلة الأحادیث الصحیحة، ج ۴، ص ۴۳ ؛ الهینژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۸-۲۹.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ، ج ۹ ص ۳۹۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت، ص۳۸، ۳۹؛ طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۳۹ ـ ۴۱.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار ، ج ۹ ص ۳۹۴؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۸، ۳۹.
- ↑ ر.ک. آصفی، محمدمهدی، انتظار پویا، ص۶۱؛ ربانی خوراسگانی، محمدصادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی درایران معاصر، ص۱۵۹.
- ↑ ر.ک. موسوی خمینی، روح الله، ولایت فقیه، ص ۵۳ و ۵۴ ؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۲۱ ـ ۲۷.
- ↑ ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۱۷.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۷۵-۸۱.
- ↑ ر.ک. طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص ۳۹ ـ ۴۱.