غیرت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

غیرت؛ جایگاه و انواع آن از دیدگاه آموزه‌های دینی

در نخستین بخش از مطلب حاضر، به بررسی ریشه‌های غیرت و دو نوع ارزشی و مثبت و غیرارزشی و منفی آن از نظرگاه قرآن پرداختیم. در ادامه نگاه آموزه‌های اسلامی به مقوله غیرت و اهمیت غیرت سیاسی در قرآن مورد کنکاش قرار گرفته است.

چنانکه قبلا گفته شد، اسلام دین فطری و مطابق فطرت است.[۱] بنابراین، با توجه به تفاوت خاستگاه‌ها و اقسام غیرت، تنها برخی از انواع و اقسام غیرت را پذیرفته و آن را تأیید می‌کند. اقسامی که اسلام پذیرفته و آن را به عنوان یک رفتار شرافتمندانه مورد تأیید قرار‌ داده عبارتند از:

۱- غیرت دینی: غیرت دینی یک غیرت فطری، تعقلی، ارزشی و مثبت است. رسول خدا(ص) فرموده است: «اَلا وَ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الْحَرامَ وَ حَدَّ الحُدودَ وَ‌ ما اَحَدٌ اَغْيَرَ مِنَ اللهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفواحِشَ»؛ آگاه باشید که خداوند، محرمات را حرام و حدود را وضع کرد و هیچ کس غیورتر از خدا نیست که از روی غیرت، زشتی‌ها را حرام کرده است.[۲] همچنین امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ وَ تَعَالَي اللَّهَ تَبَارَكَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ وَ لِغَيْرَتِهِ حَرَّم‌ الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا»؛ همانا خداوند تبارک و تعالی باغیرت است و مردان غیور را دوست دارد و از همین رو، زشتی‌ها را چه آشکار و چه پنهان حرام کرده است.[۳] این غیرت از صفات الهی است و در روایات، خداوند به این نوع غیرت ستوده شده است. خداوند چون غیور است، به مجازات کسانی می‌پردازد که بر حریم حرمت‌ها تجاوز می‌کنند و این گونه به احکام و آموزه‌های آن تعدی می‌شود. خداوند چون خود غیور است بر همین اساس غیرتمندانی را که غیرت دینی می‌ورزند دوست می‌دارد و به نظر لطف و محبت و رحمت به آنان می‌نگرد. با نگاهی به مجموعه‌های احکام قرآنی که در حوزه دفاع از حریم دین و حرمت‌ها وضع شده می‌توان میزان غیرت الهی را دریافت. خداوند احکام جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و مانند آن را در قالب غیرت دینی تبیین و توصیه کرده است. این غیرت دینی انسان را برای مقابله با ظلم و استکبار برمی‌انگیزد و موجب دفاع از مظلوم و مستضعف می‌شود.[۴] از نظر اسلام، غیرت دینی همان معنا و مفهوم حقیقی ایمان است؛ زیرا این غیور با محبتی که به دین و بغضی که به دشمنان دین دارد، به جهاد و امر به معروف و نهی از منکر بر می‌خیزد. از این رو امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرماید: «غَيْرَهُ الرَّجُلِ ايمانٌ»؛ غیرت مرد (عین) ایمان است.[۵] همچنین امام(ع) رسول خدا(ص) را به عنوان الگوی «غیرت دینی» معرفی نموده و می‌فرماید: «پیامبر اکرم(ص) چنان بود که هیچ گاه برای امور دنیایی خشم نمی‌کرد، اما اگر برای حق خشم می‌کرد، کسی او را نمی‌شناخت و چیزی او را آرام نمی‌نمود».[۶] از نظر پیامبر(ص) کسی که غیرت دینی ندارد نشان می‌دهد که اهل نفاق است. رسول اکرم فرموده است: «اَلغَيرَهًُْ مِنَ الايمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ»؛ غیرت از ایمان است و بی‌بند و باری از نفاق.[۷]

۲- غیرت ناموسی: از اقسام غیرت مثبت باید به غیرت ناموسی ‌اشاره کرد. عقل و دین و فطرت به انسان می‌گوید که حریم حرمت‌های خانوادگی را حفظ کند و غیر را از این حریم دور کرده و بزداید. از همین رو دفاع از حریم ناموس همانند دفاع از جان و مال، از واجبات اسلامی است و کسی که در این راه کشته شود، شهید است. غیرت در حفظ حریم خانواده و ناموس دارای مجوز روایی و فتوایی است. از پیامبر خاتم(ص) روایت شده است: «إِنَّ اَللَّهَ لَيُبْغِضُ مَنْ يُدْخَلُ عَلَيْهِ فِي بَيْتِهِ فَلاَ يُقَاتِلُ»؛ همانا خداوند مبغوض می‌دارد آن کسی را که بیگانه‌ای [با زور] وارد خانه‌اش شود و او با آن بیگانه نجنگد».[۸] پیامبر اسلام(ص) مردانی را که به عفت و پاکی دختران و همسرانشان بی‌تفاوتند، لعن کرده و قتل آنان را روا داشته است.[۹] طبق فرموده رسول خدا(ص) نه تنها افراد بی‌غیرت به بهشت نمی‌روند، بلکه حتی بوی آن به مشامشان نمی‌رسد: «همانا بوی خوش بهشت، از فاصله پانصد سال به مشام می‌رسد ولی به مشام عاق والدین و بی‌غیرت نمی‌رسد».[۱۰] رسول خدا(ص) فرموده است: «جَدَعَ اَللَّهُ أَنْفَ مَنْ لاَ يَغَارُ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُسْلِمِينَ». خدای متعال بینی کسی را که (به حریم خویش) غیرت نورزد، قطع می‌کند»[۱۱]و نیز آن حضرت(ص) فرمود: «وَ أَرْغَمَ اللَّهُ أَنْفَ مَنْ لَا يَغَارُ». و خداوند بینی بی‌غیرت را به خاک می‌مالد».[۱۲] امام خمینی[۱۳] نیز فتوا داده و فرموده است: اگر به ناموس کسی – خواه همسرش باشد یا دیگران – به قصد تجاوز حمله شود، واجب است به هر وسیله ممکن آن را دفع کند گرچه به کشتن مهاجم بینجامد، بلکه اگر قصد آبروریزی به کمتر از تجاوز هم داشته باشد، به ظاهر حکمش همین است.[۱۴]

از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: جمعی از اسیران دشمن را به حضور رسول خدا(ص) آوردند. آن حضرت بنا به صلاح و مصلحت، دستور اعدام آنها را صادر کرد؛ ولی از آن جمع یکی از آنان را آزاد کرد. وی که از رفتار پیامبر(ص) به شگفت آمده بود، پرسید: چرا مرا آزاد کردی؟ پیامبر خدا(ص) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا و رسولش آنها را دوست دارند. آن خصلت‌های پنج گانه عبارتند از:

  1. غیرتمندی برای همسر و خانواده؛
  2. سخاوت؛
  3. نیک خلقی؛
  4. راستگویی؛
  5. شجاعت.

وقتی که آن اسیر این مطلب را شنید، به حقانیت دین پیامبر(ص) یقین کرد و اسلام آورد و با تلاش و ایثار توانست خود را به مراتب بالای ایمان برساند. او سرانجام، در یکی از جنگ‌ها در رکاب پیامبر اسلام شهد شهادت نوشید.[۱۵] در روایت است که حکم ابن ابی العاص (پدر مروان و عموی عثمان) بعد از فتح مکه، به ظاهر مسلمان شد. روزی پیامبر(ص) در یکی از حجره‌هایش با حضرت علی(ع) نشسته بود. حکم از شکاف در به داخل آن حجره می‌نگریست و دزدانه به سخنان پیامبر(ص) و دیگر افراد داخل حجره گوش می‌کرد. پیامبر(ص) که متوجه شده بود، به حضرت امیر(ع) فرمود: برو او را بیاور. آن حضرت بیرون آمد و گوش حکم را مثل بز گرفت و کشید و او را به داخل برد. پیامبر(ص) بعد از لعنت کردن حکم، او را به طائف تبعید کرد. او در عصر خلیفه اول و دوم نیز در تبعید بود، ولی در زمان خلیفه سوم و با وساطت وی به مدینه بازگشت.[۱۶]

بدین ترتیب علت حکم تبعید ابن ابی‌العاص را باید غیرت پیامبر(ص) نسبت به حریم حرمت خانه و خانواده دانست. همچنین در زمان خلافت امیر مؤمنان علی(ع) به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راه‌ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی‌کنند، ایشان بسیار ناراحت شد. مردم کوفه را جمع کرد، در ضمن سخنرانی به آنها فرمود: «نُبِّئتُ أنَّ نِساءَكُم يُدافِعنَ الرِّجالَ فِي الطَّريقِ ، أما تَستَحيونَ؟ لَعَنَ اَللَّهُ مَنْ لاَ يَغَار»؛ به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راه‌ها به مردان تنه می‌زنند، آیا حیاء نمی‌کنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمی‌ورزد».[۱۷] نیز روایت شده: به مردم کوفه فرمود: «آیا خجالت نمی‌کشید، و زنان شما غیرت نمی‌ورزند؟ به طوری که در بازارها رفت و آمد می‌کنند، و با مردان بیگانه رخ به رخ شده و به همدیگر تنه می‌زنند؟[۱۸]

۳- غیرت اجتماعی: انسان همان طوری که نسبت به حریم حرمت‌های خانوادگی و ناموسی باید غیرت داشته باشد، نسبت به محیط اجتماعی نیز باید غیرت بورزد. از این روست که در اسلام امر به معروف و نهی از منکر واجب شده است تا این گونه با هر کسی که حریم حرمت‌های اجتماعی را مخدوش می‌سازد، مبارزه می‌شود. امام علی(ع) ارزش و جایگاه غیرت اجتماعی را از زبان رسول خدا(ص) این گونه بیان می‌کرد: «أَمَرَنا رَسُولُ اللهِ(ص) أَنْ نَلْقي أَهْلَ الْمَعاصِي بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ» رسول خدا(ص) ما را مأمور کرد که با روی گرفته و خشمگین با اهل معصیت برخورد کنیم».[۱۹] زمانی که جامعه نسبت به هنجارشکنی بی‌غیرت شود، باید آماده تباهی اجتماعی نیز باشد. امام صادق از پیامبر خاتم(ص) نقل می‌کند که آن حضرت خطاب به مردم فرمود: «چه می‌کنید زمانی که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند و شما امر به معروف و نهی ازمنکر را ترک کرده باشید؟» سؤال شد: یا رسول الله! آیا چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود: «آری، بلکه بدتر نیز خواهد شد». سپس فرمود: «چه خواهید کرد آنگاه که امر به منکر کنید و نهی از معروف؟» سؤال شد آیا چنین چیزی خواهد شد؟ فرمود: «بلکه، بدتر از آن هم خواهد شد».[۲۰]

۴- غیرت ملی: جهاد و دفاع از مرزهای اعتقادی و ایمانی همان دفاع از مرزهای جغرافیایی اسلام و امری واجب است. این گونه است که هم جهاد در قالب دفاع از مرزهای جغرافیایی واجب شده و هم دفاع از مرزهای اعتقادی لازم دانسته شده است. اگر بر این باوریم که باید عدالت از سوی همگان به اجرا در آید[۲۱] و مسلمانان و مؤمنان باید در این امر پیشتاز و برتر و قوی‌تر وارد شده و به تعبیر قرآن قوامین بالقسط باشند، هر کسی که به مرز‌های اعتقادی تجاوز کند و به مردمان حتی غیر مسلمان ظلم و ستم روا دارد باید جنگید و او را سرکوب کرد.[۲۲] امام علی(ع) «اگر از تعصب ورزیدن ناگزیرید، پس در یاری کردن حق و دادخواهی از ستمدیده، تعصب ورزید».[۲۳] اصولا علت و عامل حضور پیامبر(ص) در پیمان حلف الفضول، غیرتمندی گروهی علیه ظالمان و مستکبران بوده است.[۲۴] چنانکه منشاء بوجود آمدن غزوه بنی قینقاع، غیرت است[۲۵] روایات از حفظ مرزهای جغرافیایی اسلام و حفظ وطن و میهن سخن گفته و آن را از مصادیق دفاع از ایمان دانسته است؛ زیرا اگر «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَ الْایمانِ»؛ وطن دوستی از ایمان است»؛ به طور طبیعی دفاع از آن نیز ایمان است[۲۶].[۲۷]

عناصر غیرت

برای تحقق غیرت باید سه مولفه و عنصر تأمین شود:

  1. حرم و حریم‌شناسی؛ زیرا فرد تا حرم و حرمت‌ها را نشناسد و غیرشناس نباشد نمی‌تواند غیرزدایی داشته باشد؛ بر همین اساس است که پیامبر(ص) می‌فرماید: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ وَ مَا أَحَدٌ أَغْيَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش‌»؛ بدانید که خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص کرده است و احدی غیرتمندتر از خدا نیست و از غیرت اوست که زشتی‌ها را حرام فرموده است.[۲۸]
  2. غیرزدایی از حرم و حریم خویش؛ این هم بستگی به حمیت شخص دارد. امیرمؤمنان امام علی(ع) می‌فرماید: «عَلي قَدرِ الحَمِيَّهِ تَكونُ الغَيرَهُ»؛ غیرت به اندازه تعصّب و ننگ داشتن بستگی دارد.[۲۹]انسان غیرتمند شجاعانه از حریم و حرم خویش دفاع می‌کند. آن حضرت(ع) می‌فرماید: «ثَمَرَهُ الشَّجاعَهِ الغیرَهُ»؛ غیرت میوه شجاعت است.
  3. غیرگریزی از حرم و حریم دیگری؛ یعنی همان طوری که کسی را به حریم و حرم خود راه نمی‌دهد؛ خودش نیز به حرم و حریم دیگری وارد نمی‌شود؛ یعنی نه ظالم است نه مظلوم. از این‌رو در روایت آمده است: «مَا زَنَي غَيُورٌ قَطُّ»؛ غیور هرگز زنا نمی‌کند»[۳۰].[۳۱]

غیرت سیاسی از منظر قرآن

حوزه سیاسی بخشی از حوزه اجتماعی است؛ لذا به سادگی می‌توان دیدگاه اسلام و قرآن را در این باره دانست و با توجه به اهمیت این بخش آن را جدای از بخش اجتماعی مورد بررسی قرار می‌دهیم. خداوند نسبت به کسانی که اجازه می‌دهند تا جامعه اسلامی از عزت و اقتدار ساقط شود و دشمنان بر آن تسلط یافته و استقلال سیاسی را از آن سلب کند، به شدت برخورد می‌کند. خداوند در آیات بسیاری بر اینکه باید جلوی نفوذ دشمن را گرفت، تاکید کرده است. از همین‌رو در قالب غیرت سیاسی اجازه نمی‌دهد تا برخی از فعالیت‌ها از سوی مؤمنان و جامعه اسلامی انجام گیرد که از آن جمله است:

  1. عدم دوستی با دشمنان: خداوند می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از غیر خودتان، دوست و همراز مگیرید. آنان‌ از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی‌ورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید. دشمنی از لحن و سخنشان آشکار است و آنچه سینه‌هایشان نهان می‌دارد، بزرگتر است. در حقیقت، ما نشانه‌هادشمنی آنان‌] را برای شما بیان کردیم، اگر تعقل کنید.[۳۲] و نیز می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به جای مؤمنان، کافران را به دوستی خود مگیرید. آیا می‌خواهید علیه خود حجّتی روشن برای خدا قرار دهید؟[۳۳] در این میان فرقی میان کافر یهودی و مسیحی با غیر آن ندارد. نیز می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، یهود و نصاری‌ را دوستانِ [خود] مگیرید [که‌] بعضی از آنان دوستان بعضی دیگرند. و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد، از آنان خواهد بود. آری، خدا گروه ستمگران را راه نمی‌نماید.
  2. عدم پذیرش ولایت و سرپرستی دشمنان: همین آیات بصراحت ولایت به معنای سرپرستی و حاکمیت سیاسی و اقتصادی و قضایی دشمنان را نفی کرده است. اصولا دشمنان نباید سلطه و نفوذی بر مؤمنان و جامعه اسلامی داشته باشند. خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا[۳۴]
  3. نفی جاسوسی برای دشمنان: همچنین هر گونه همکاری مؤمنان با دشمنان در حوزه اطلاعات به‌ویژه اطلاعات امنیتی جایز دانسته نشده است و باید مؤمنان غیرت‌ورزی کنند و دشمن و نیز همکاران جاسوس آنان را رسوا و مجازات نمایند.[۳۵]
  4. نفی تجارت با دشمنان: هر گونه ارتباطی که موجب شود سلطه دشمن آغاز یا تثبیت و تقویت شود حرام است. از همین رو تجارتی که موجب تضعیف جامعه و دولت اسلامی شود ممنوع است.[۳۶]

انسان مؤمن در همه حوزه‌های شخصی و اجتماعی بر اساس فطرت و عقلانیت دارای غیرت بوده و غیرزدایی می‌کند و همان طوری که خود اهل تجاوز و تعدی به حریم حرمت دیگران نیست، اجازه نمی‌دهد تا کسی به حریم حرمت او یا جامعه‌اش وارد شود[۳۷].

بی‌غیرتی سیاسی

بی‌غیرت سیاسی کسی است که بیگانه را به حریم اجتماعی و ملی راه می‌دهد و اجازه می‌دهد تا او از منابع ملی بهره‌مند شود و امکان استفاده افراد جامعه از این منابع را سلب می‌کند. به عنوان نمونه در جایی که افراد جامعه توانایی انجام عملی را دارند به دیگران تکیه می‌کند و استقلال اقتصادی و سیاسی جامعه را تهدید می‌کند. در فرهنگ قرآنی غیرت را معرفت هویت و غیرزدایی تشکیل می‌دهد و غیرزدایی هم به این معناست که اولاً اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند؛ و ثانیاً خودمان هم در کار دیگران تجسس نکنیم. پس بیگانه را در حریم خود راه دادن و همچنین ورود به حریم غیر شدن، با غیرت سازگار نیست. به این معنا که غیور نه خود اهل تعدی و تجاوز و ورود به حریم حرمت دیگران است و نه اجازه می‌دهد تا غیر وارد حریم حرمت او شود. از اینرو در روایات است: ما زنی غیورقط؛ غیور هر گز زنا نمی‌کند[۳۸]؛ یعنی همان طوری که اجازه نمی‌دهد تا کسی با همسرش زنا کند خودش نیز زنا نمی‌کند. بر این اساس کشوری که غنی و برخوردار از نعمات و مواهب الهی است، نباید اجازه دهد تا غیر وارد شود و منابع و ثروت او را به غارت برد و یا بر شبکه بازرگانی او مسلط شود و یا کارهایی انجام دهد که با غیرزدایی و غیرت در تضاد و تنافی است. همچنین با وجود این‌همه منابع غنی در داخل کشور، واردات برخی کالاها که در کشور امکان تولید آن وجود دارد، دلیلی جز سوء مدیریت و در برخی موارد بی‌غیرتی ملی ندارد. غیرت دینی و فطری و عقلی اجازه نمی‌دهد تا کسی بی‌غیرت سیاسی شود. پس کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی یا سیاسی به ‌روی کشور می‌گشایند فاقد غیرت اقتصادی یا سیاسی و ملی هستند[۳۹].

بررسی غیرتمندی از نگاه دین

یکی از حالات نفس انسانی، دفاع از حریم ارزش‌ها و جلوگیری از هرگونه تعرض نسبت به آن است. از این حالت نفس که فضیلتی اخلاقی نیز شمرده می‌‌شود، به عنوان غیرت یاد شده است. هر انسانی اهل غیرت است مگر آنکه از حالت فطری و طبیعی خود بیرون رفته باشد. غیرت درمردان، نماد مردانگی و آزادگی است و تقویت آن به ویژه درحوزه مسائل خانوادگی و ناموسی، امری بایسته و شایسته است و عدم تقویت آن موجب آن می‌‌شود که مرد به عنوان قوام خانواده مطرح نباشد؛ زیرا بی‌غیرتی مرد، توان دفاع از حریم خانه و خانواده و ارزش‌ها را از او می‌‌گیرد. از این رو درآموزه‌های اسلامی بر نقش غیرت تاکید ویژه‌ای شده است[۴۰].

غیرت خداوندی و محبوبیت غیرتمند

غیرت یکی از احوالات نفس انسانی است. غیور کسی است که نسبت به هرگونه تعرض غیر به حریم‌های شخصی و انحصاری خود به شدت واکنش نشان داده و برای حفظ و نگهداری حریم خصوصی خود، همه نوع ایثار و فداکاری بروز می‌‌دهد. طریحی در مجمع البحرین غیرت را تنفر و ناپسند داشتن کسی از شرکت دیگران در امری دانسته که سخت آن را دوست دارد و مورد علاقه‌اش است. شرتونی در اقرب الموارد، غیرت مرد بر زن خود و همچنین غیرت زن بر شوهر خود را از مصادیق حمیت داشتن نسبت به وی و ناپسند شمردن شرکت دیگری درحقی دانسته است که نسبت به او دارد. صاحب قاموس اللغه نیز غیرت را از جمله احساسات بشری دانسته است که در هنگام شک در امانت داری زن، یا هنگام غضب و یا به جهت اهتمام و توجه خاص نسبت به امری ظاهر می‌‌شود.

با توجه به آنچه بیان شد می‌‌توان گفت که تعلق خاطر انسان به امور اختصاصی موجب نوعی تنفر و انزجار نسبت به مشارکت دیگری است و شخص برخود لازم می‌‌داند تا به حفاظت و دفاع از آنها پرداخته و اجازه هرگونه مشارکت را از دیگری سلب نماید. پس می‌‌توان گفت که غیرت به معنای نفرت از شرکت دیگران در امور اختصاصی به ویژه خواستنی‌های اختصاصی است وغیرتمند کسی است که می‌‌کوشد تا از آنچه حفظش از دیگری لازم است، محافظت و دفاع کند. در فرهنگ اخلاق انسانی، این اهتمام ورزی و حساسیت فرد نسبت به آن چیزی که متعلق غیرت‌مندی و اقع شود، از فضائل اخلاقی انسان شمرده می‌‌شود.

چیزی که مورد غیرت واقع می‌‌شود به اندازه‌ای برای صاحبان غیرت ارزشمند و مهم است که حاضرند برای حفظ و نگهداری آن، هر نوع ایثار و فداکاری از خود نشان دهند. البته این چیزها می‌‌تواند امور مادی مانند مال و ثروت باشد یا امور معنوی و اخلاقی و ناموسی یا مقدسات دینی. درعلم اخلاق، غیرت را نوعی حمیت دانسته‌اند و آن را تلاش درنگهداری آن چه دانسته‌اند که حفظش ضروری است. علمای اخلاق خاستگاه این صفت ارزشی را شجاعت، بزرگ‌منشی و قوت نفس انسان دانسته و آن را یکی ازملکه‌های نفسانی انسان گفته‌اند. امیر مؤمنان امام علی(ع) غیرت را میوه شجاعت می‌‌داند و می‌‌فرماید: «ثَمَرَهُ الشَّجاعَهِ الغیرَهُ»؛ غیرت میوه شجاعت است[۴۱].

در بسیاری از تعابیری که درباره غیرتمندی گفته شده، غیرت را از ویژگی‌های مردان و نشانه‌ای از مردانگی دانسته‌اند؛ ولی این هرگز به معنای آن نیست که زنان غیرت نداشته باشند؛ بلکه زنان نیز در امور اختصاصی و محبوب خویش از جمله درحوزه غیرت دینی می‌‌بایست همانند مردان باشند؛ چراکه دفاع از ارزش‌ها همواره مطلوب است. در فرهنگ ایرانی اسلامی، انسان کامل، انسان متعهد، اخلاقی و صاحب درد است از این رو نسبت به هرگونه حریم شکنی پاسخ می‌‌دهد و این گونه مردانگی وغیرت خویش را بروز می‌‌دهد. نظامی می‌‌سراید:

اگر غیرت بری با درد باشی وگر بی‌غیرتی نامرد باشی

همچنین عطار درباره غیرت و غیرتمندی براین باور است که: گرچه غیرت بردن ازعاشق نکوست

غیرت معشوق دایم بیش از اوست

براساس آموزه‌های قرآنی، خداوند غیور و غیرتمند است. امام صادق(ع) دراین باره می‌‌فرماید: «انَّ اللَّهَ غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَ غَيُورٍ وَلِغيرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها»؛ خداوند با غیرت است و مردان غیور را دوست دارد و از همین رو، زشتی‌ها را چه آشکار و چه پنهان حرام کرده است[۴۲]. پس دفاع از ارزش‌های الهی و دینی و اخلاق و هنجارهای اجتماعی که عقل و شرع آن را تأسیس یا امضا کرده‌اند، امری پسندیده و صفتی الهی است. خداوند نسبت به هرگونه تعرض به حوزه حریم‌های اخلاقی و احکام دینی واکنش نشان می‌‌دهد و همان‌گونه که خود غیور است کسانی را که دارای صفت غیرت هستند دوست می‌‌دارد و غیرتمند، محبوب خداوند است.

چنان که گفته شد مسئله غیرت، دامنه گسترده و وسیعی را در برمی گیرد و اختصاص به غیرت نسبت به ناموس و مانند آن ندارد. انسان غیرتمند نسبت به هر چیز ارزشمند، واکنش نشان می‌‌دهد. از این رو نسبت به تجاوزات دشمن به خاک میهن خویش نیز غیور است و به دفاع از آن بر می‌‌خیزد. اگر غیرت در انسان نبود. انسان نسبت به تعرضات دیگران به حریم خصوصی و ارزش‌های مادی و معنوی و فردی و اجتماعی واکنش نشان نمی‌داد و ارزش‌های انسانی از میان می‌‌رفت لذا غیرت را یکی از صفات برجسته و کلیدی در زندگی انسانی دانسته‌اند که موجب جلوگیری از تجاوز دشمنان به حریم خصوصی، خاک میهن، استقلال، عزت و ناموس خود می‌‌شود.

از آنجایی که همه صفات الهی در انسان به ودیعت گذاشته شده، و درفطرت انسانی سرشته شده است[۴۳] هر انسان دارای فطرت سالمی، غیرتمند است و غیرت در چنین انسانی یک واکنش طبیعی و انسانی است. از این رو در روایات کسانی که غیرت ندارند به عنوان افرادی دارای بیماری قلبی و انسان‌های فاقد حالت فطری و طبیعی معرفی شده‌اند. در روایت آمده است: «اذا لم یغر الرجل فهو منکوس القلب؛ اگر انسانی غیرت نداشته باشد، قلب وارونه است.[۴۴] پس غیرتمند نسبت به دخالتهای نابجا و ناروای دیگران به آن چیزی که دوست دارد واکنش نشان می‌‌دهد و هرچه متعلق غیرت، ارزشمندتر و محبوب‌تر باشد، واکنش نیز شدیدتر خواهدبود و اگر کسی واکنش نداشته باشد بیانگر آن است که فطرت سالم و طبیعی خود را از دست داده و به بیماری روحی و روانی (قلبی) دچار شده است که نمی‌تواند احساسات و عواطف واقعی خود را نسبت به محبوب و ارزش‌های خویش نشان دهد.

علامه مجلسی درباره این بیماری می‌‌فرماید: منظور ازقلب وارونه دراینجا این است که همانند ظرف وارونه است که چیزی در آن جای نمی‌گیرد، قلب افراد فاقد غیرت نیز تهی از صفات و اخلاق برجسته انسانی است[۴۵]. غیرت، صفتی درونی و باطنی است که بروز و ظهور آن به اشکال مختلف است. ولی باید توجه داشت که غیرتمندی در انسان، مستلزم اموری چون نفرت از متجاوز به حریم خصوصی و ارزشی است. همچنین باید گفت که غیرت از لوازم محبت انسان به چیزی است؛ چراکه هرکس که چیزی را دوست می‌‌دارد، نسبت به آن محبوب، غیور است. از این رو استاد مطهری می‌‌نویسد: غیرتمند کسی است که نگاهدار عصمت و آبرو و شرف و عزت است و از قبول اهانت برعرض خود ابا دارد[۴۶].[۴۷]

غیرت، شرط ایمان

براساس آموزه‌های وحیانی اسلام، انسان نسبت به محبوب خویش غیرت دارد و به دفاع از آن پرداخته و بر محافظت از آن نسبت به هرگونه تعرض و تجاوز دیگران کوشاست به گونه‌ای که درصورت تعرض، نسبت به ارزشمندی و محبوبیت آن چیز، از خود واکنش نشان می‌‌دهد. انسان‌ها همسر، فرزند، دین، سرزمین، آبرو، مال و ثروت، جان و مانند آن را دوست می‌‌دارند و نسبت به آنها غیرت می‌‌ورزند. پس درصورت هرگونه تعرضی به آنها آرام نمی‌نشینند و به دفاع و مقابله برمی خیزند.

چنان که بیان شد، خداوند غیور است و نسبت به مخلوقات و نیز دین و احکام دینی، غیرت می‌‌ورزد و از هرگونه تعرض به دین و هنجارهای اخلاقی و احکام دینی، واکنش نشان می‌‌دهد. همین غیرت الهی است که فواحش را حرام کرده و به عنوان حریم اجازه نزدیکی به آن را نداده است.[۴۸] خداوند اصولا غیرت و غیرتمند را دوست می‌‌دارد؛ چراکه غیرت نشانه‌ایاز حمیت شخص است و شخصی که امری را چون جان عزیز می‌‌دارد و برای او محبوب است اجازه نمی‌دهد تا بدان تعرض کنند. از این رو امام صادق(ع) فرمودند: ان الله غیور یحب کل غیور؛ خداوند غیور است و هر غیرتمندی را دوست دارد».

پیامبر(ص) ضمن اشاره به غیرت ابراهیم(ع) می‌‌فرماید که خود ایشان از حضرت ابراهیم(ع) هم غیورتر و غیرتمندتر است. آن حضرت می‌‌فرماید: «كانَ إبراهيمُ أبي غَيورا و أنا أغيَرُ مِنهُ، و أرغَمَ اللّه ُ أنفَ مَن لا يَغارُ مِن المؤمنينَ»؛ پدرم ابراهیم با غیرت بود و من با غیرت‌تر از اویم. خدا بینی مؤمنی را که غیرت ندارد، به خاک می‌‌مالد.[۴۹].[۵۰]

غیرت حق و غیرت باطل

باید توجه داشت که نوعی غیرت باطل نیز وجود دارد که در ادبیات قرآنی از آن به حمیت جاهلی نیز یاد شده است[۵۱]؛ چراکه حمیت و غیرت جاهلی، نسبت به اموری است که واقعاً ارزشی و محبوب نیست و به اشتباه و غلط ارزشی و محبوب قرار گرفته است. از جمله کفر و دفاع از بتان به عنوان خدایان است که غیرت درباره آنان غلط است و همچنین غیرت نسبت به ارزش‌های باطلی چون اشرافیت و تبرج جاهلی که در حقیقت ضدارزش است و به عنوان ارزش قرار گرفته است[۵۲].

امام علی(ع) به مؤمنان هشدار می‌‌دهد که از غیرت بیجاو تعصبات و حمیت‌های جاهلی پرهیز کنند و واکنش درست و متناسبی نسبت به مسایل داشته باشند. آن حضرت می‌‌فرماید: «وَ إِیاک وَ التَّغَایرَ فِی غَیرِ مَوْضِعِ غَیرَةٍ فَإِنَّ ذَلِک یدْعُو الصَّحِیحَةَ إِلَی السَّقَمِ وَ الْبَرِیئَةَ إِلَی الرَّیب...»؛ از غیرت نابجا بپرهیز زیرا این کار، زن درستکار را به انحراف و زن پاکدامن را به تردید می‌‌کشاند[۵۳].[۵۴]

غیرت ورزی به میزان ارزش متعلق غیرت

واکنش غیرتمند باید باتوجه به میزان ارزش و اهمیت متعلق غیرت باشد و در این امر زیاده روی نکند؛ چراکه زیاده روی در واکنش می‌‌تواند تأثیرات مثبت غیرت ورزی را کاهش دهد؛ و چنان که از امیرمؤمنان علی(ع) روایت شد، غیرت بیجا یا بی‌تناسب، می‌‌تواند از تأثیر آن بکاهد و تأثیر منفی به جا گذارد. امام صادق(ع) نیز در بیان رعایت تناسب میان غیرت ورزی و ارزش‌ها می‌‌فرماید: مرد در خانه و نسبت به خانواده‌اش نیازمند رعایت سه صفت است هر چند در طبیعت او نباشد: خوشرفتاری، گشاده دستی به اندازه و غیرتی همراه با خویشتن داری[۵۵].

پس نباید غیرت ورزی از حالت اعتدال و تعادل بیرون رود و همواره باید تناسب میان و اکنش غیرتمند و متعلق غیرت مراعات شود تا با غیرت ورزی بیش از حد تناسب، ارزش‌ها کم اهمیت نشود و تأثیر غیرت و واکنش کاهش نیابد.

خداوند نسبت به مسایل مهم و ارزشمند، غیرت نشان می‌‌دهد و مؤمن نیز می‌‌بایست این گونه دارای صفات خدایی باشد و واکنش‌های بجا و متناسبی داشته باشد. به عنوان نمونه، دفاع از مظلوم و قیام برای عدالت بسیار ارزشمند است و حتی فلسفه بعثت پیامبران و ارسال کتب آسمانی، دست یابی به عدالت و رفع و دفع ظلم دانسته شده است.[۵۶] بنابراین، حساسیت شدید نسبت به ظالم روا داشتن امری پسندیده و شایسته است. خداوند در آیه ۷۵سوره نساء غیرت خویش را نسبت به حقوق مظلومان به نمایش می‌‌گذارد و مؤمنان را بازخواست می‌‌کند که چرا به دفاع از مظلومان ناتوانی چون زنان و کودکان نمی‌پردازند و به جنگ و قتال ظالمان و مستکبران نمی‌روند و غیرت نمی‌ورزند.

برای سنجش غیرت فرد می‌‌بایست به میزان حمیت و تعصب شخص نسبت به ارزش‌ها و باورها و هنجارها توجه کرد. هرچه شخص نسبت به ارزش‌ها دارای تعصب بیشتر باشد، غیرت او بیشتر و واکنش شدیدتر خواهد بود. امام علی(ع) در این باره می‌‌فرماید: علی قدر الحمیه تکون الغیره؛ غیرت به اندازه تعصب و ننگ داشتن بستگی دارد[۵۷].[۵۸]

غیرت نسبت به مسایل خصوصی و عمومی جامعه

غیرتمند همان‌گونه که نسبت به حریم‌های عمومی و ارزش‌های دینی و اسلامی حساس است و به جنگ دشمنان اسلام و میهن می‌‌رود، در دفاع از حریم خصوصی و جان و مال و عرض خویش نیز حساس است و به دفاع از حریم خانه و خانواده می‌‌پردازد. رسول اکرم(ص) می‌‌فرماید: ان الله تعالی لیبغض الرجل یدخل علیه فی بیته فلایقاتل؛ خدای متعال، بی‌گمان نفرت دارد از مردی که به زور وارد خانه‌اش شوند و او نجنگد[۵۹].

تجلی غیرت مردان را باید در حمایت از عفت و ناموس خویش جست وجو کرد. اگر کسی بخواهد به عنوان انسان عفیف شناخته شود می‌‌بایست آن را در غیرت خویش به نمایش گذارد و اجازه ندهد که عفت از حریم خود و خانواده‌اش برداشته شود. امام علی(ع) معیار سنجش عفت هر مردی را میزان غیرت او نسبت به ارزش‌ها و حریم‌ها دانسته و می‌‌فرماید: «عِفَّتُهُ (الرجل) عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِه»؛ پاکدامنی مرد به اندازه غیرت اوست[۶۰].

با نگاهی به آیات و روایات می‌‌توان دریافت که غیرت به سبب آنکه از صفات الهی و انسانی و از فضایل برجسته اخلاقی است؛ مورد تشویق و ترغیب قرار گرفته و به عنوان صفت مؤمن و شرط تحقق ایمان معرفی شده است. غیرت مردان در محافظت از ناموس و خانواده تجلی بیشتری دارد. مردان باغیرت کسانی هستند که نسبت به حیا و عفت زنان خویش سخت‌گیری می‌‌کنند و اجازه نمی‌دهند که بی‌دلیل در جامعه حاضر شده و روابط باز و ولنگاری داشته باشند به گونه‌ای که در خیابان‌ها و معابر در میان مردان حرکت کنند و تن به تن مردان بسایند و در میان آنان رفت و آمد کنند و در بازارها در میان مردان بگردند. امیرمؤمنان امام علی(ع) درخصوص غیرت مردان نسبت به ناموس و حیا و عفت زنان خویش می‌‌فرماید: «أَلَمْ يَبْلُغْنِي عَنْ نِسَائِكُمْ أَنَّهُنَّ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوجَ فِي الْأَسْوَاقِ؟ أَلَا تَغَارُونَ؟ مَنْ لَمْ يَغُرْ فَلَا خَيْرَ فِيهِ»؛ به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بی‌ایمان و لاابالی می‌‌خورد آیا غیرت ندارید؟! کسی که غیرت ندارد خیری در او نیست[۶۱].

شیخ حر عاملی می‌‌نویسد که در عصر خلافت حضرت علی(ع) به آن حضرت گزارش می‌‌دهند که در مسیر راه‌ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی‌کنند. آن حضرت بسیار ناراحت شد، مردم کوفه را جمع کرد و در ضمن سخنانش فرمود: به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راه‌ها به مردان تنه می‌‌زنند. آیا حیا نمی‌کنید؟ خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمی‌ورزد![۶۲]. آنچه بیان شد تنها گوشه‌ای از مسایل مربوط به موضوع غیرت و غیرت ورزی به عنوان یک فضیلت انسانی و اسلامی است. بیان همه مباحث و مسایل وقت دیگری می‌‌طلبد که بیرون از حوصله این مقال است[۶۳].

منابع

پانویس

  1. ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  2. بحارالانوار، ج ۷۳، ص۳۳۲.
  3. کافی، الاسلامیه ج۵، ص۵۳۵ و ۵۳۶، ح۱.
  4. نساء، آیه ۷۵.
  5. شرح غررالحکم، ج ۴، ص۳۷۷.
  6. المحجه البیضاء، ج ۵، ص۳۰۳.
  7. نهج الفصاحه ص۵۸۷، ح ۲۰۴۵.
  8. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹۹.
  9. بحارالانوار، ج ۶۷، ص۶۱۱.
  10. من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۲۸۱.
  11. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص۳۲۷، ح ۵۲۵۲۵؛ اصول کافی، ج ۵، ص۵۳۶، ح ۴.
  12. بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص۲۴۸، ح ۳۳.
  13. قدس سرّه.
  14. تحریر الوسیله، امام خمینی، ج ۱، ص۸۷.
  15. خصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص۳۱۳.
  16. سقیفه، علامه سیدمرتضی عسکری، ص۶۵۱.
  17. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۱۷۴؛ الکافی ج ۵ ص۵۳۶.
  18. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۱۵۳ و ۱۵۴؛ الکافی ج ۵ ص۵۳۷.
  19. اصول کافی، ج ۵، ص۹۵، ح ۱۰.
  20. بحارالانوار، ج۹۷، ص۴۷، ح۴۱.
  21. حدید، آیه ۲۵.
  22. نساء، آیه ۷۵.
  23. غررالحکم و دررالکلم، ص۹۶، ح۱۸۹.
  24. فروغ ابدیت، ج ۱، ص۴۸۱: سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج ۱، ص۹۶۱.
  25. سیره رسول خدا، ج ۱، ص۳۰۵.
  26. سفینه‌البحار، قمی، ج ۱۰،ص۳۷۵، و نیز برای اطلاع بیشتر از حدود و مرز میهن اسلامی رجوع کنید: المیزان، ج ۴، ص۲.
  27. منصوری، خلیل، غیرت سیاسی از نگاه قرآن.
  28. امالی، صدوق، ص۴۲۷.
  29. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۲۵۹، ح۵۵۳۳.
  30. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۹، ص۲۱۱.
  31. منصوری، خلیل، غیرت سیاسی از نگاه قرآن.
  32. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ «ای مؤمنان! کسانی از غیر خودتان را محرم راز مگیرید که از هیچ تباهی در حقّ شما کوتاهی نمی‌کنند و دوست می‌دارند شما در سختی به سر برید؛ کینه از گفتارشان هویداست و آنچه دل‌هایشان پنهان می‌دارند، بزرگ‌تر است، بی‌گمان ما آیات (خود) را برای شما روشن گفته‌ایم» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸.
  33. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا «ای مؤمنان! کافران را به جای مؤمنان دوست نگیرید، آیا برآنید تا برای خداوند بر خویش حجّتی روشن قرار دهید؟» سوره نساء، آیه ۱۴۴.
  34. «آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
  35. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱؛ ﴿لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ «اگر در میان شما روانه می‌شدند جز شرّ به شما نمی‌افزودند و در میان شما برای ایجاد آشوب رخنه می‌کردند و آنان میان شما جاسوسانی دارند و خداوند به (حال) ستمگران داناست» سوره توبه، آیه ۴۷.
  36. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بی‌نیاز می‌گرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.
  37. منصوری، خلیل، غیرت سیاسی از نگاه قرآن.
  38. ر.ک غررالحکم و دررالکلم، ص۹۵۲، ح ۴۳۵۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۴۱، ص۱۳۳.
  39. منصوری، خلیل، غیرت سیاسی از نگاه قرآن.
  40. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.
  41. غررالحکم ج ۳ص ۳۲۸، ح ۴۶۲۰.
  42. کافی، ج۵، ص۵۳۵، ح ۱.
  43. ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ «و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.
  44. فروع کافی، جلد۵، ص۵۳۶، باب الغیره، حدیث۲.
  45. مرآت العقول، ذیل حدیث مورد بحث.
  46. مجموعه آثار، فلسفه حجاب، ج۱۹، ص۴۱۴.
  47. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.
  48. کافی، ج۵، ص۵۳۵، ح۱.
  49. بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص۲۴۸، ح ۳۳.
  50. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.
  51. ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا «(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ - ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.
  52. ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  53. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  54. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.
  55. تحف العقول، ص۳۲۲.
  56. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.
  57. غرر الحکم، ج۴، ص۳۱۱، ح۶۱۷۵.
  58. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.
  59. کنزالعمال، ج۳، ص۳۸۷، ح۴۷۰۷.
  60. نهج البلاغه، حکمت۴۷.
  61. کنزالعمال،، ج۳، ص۷۸۰، ح۸۷۳۵.
  62. وسائل الشیعه ج۱۴، ص۱۷۴.
  63. منصوری، خلیل، غیرت فضیلتی اخلاقی در دفاع از حریم‌ها.