جز
جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق'
جز (جایگزینی متن - '\{\{امامت\}\}↵\{\{مدخل مرتبط' به '{{مدخل مرتبط') |
جز (جایگزینی متن - 'ه. ق.' به 'ﻫ.ق') |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = آیات امامت امام علی | | موضوع مرتبط = آیات امامت امام علی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[آیه اعتصام در کلام اسلامی]] - [[آیه اعتصام در معارف و سیره حسینی]] | ||
| پرسش مرتبط = آیه اعتصام | | پرسش مرتبط = | ||
}} | |||
{{جعبه اطلاعات آیات نامدار | |||
| نام آیه = آیه اعتصام | |||
| نام تصویر = آیه ۱۰۳ سوره آل عمران.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| متن آیه = | |||
| معنی آیه = و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و پراکنده نشوید | |||
| شماره آیه = ۱۰۳ | |||
| نام سوره = آل عمران | |||
| شماره جزء = ۴ | |||
| نامهای دیگر = آیه وحدت | |||
| شأن نزول = | |||
| مصداق آیه = خداوند، پیامبر خاتم{{صل}} و اهل بیت ایشان و قرآن کریم | |||
| دلالت آیه = {{فهرست جعبه |تحقق وحدت با تمسک به ریسمان الهی}} | |||
| نتایج آیه = تمسک و توسل به معصومین{{ع}} | |||
}} | }} | ||
==دلالت آیه== | |||
[[خداوند]] در این [[آیات]]، ابتدا بر [[ضرورت]] رسیدن به قله کمال [[بندگی]]، یعنی [[اسلام]] و [[تسلیم]] کامل در [[درگاه الهی]] از طریق [[تقواپیشگی]] تأکید مینماید و سپس نیل به این مقصد را منحصر در [[اعتصام به حبل الهی]] معرفی میکند. در [[روایات]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[ائمه هدی]] {{عم}} مصداق حبل [[اللّه]] معرفی شدهاند. با تحلیل واژههای [[تقوا]]، [[اعتصام]] و حبل نیز به خوبی روشن میشود که [[قرآن]] به [[تنهایی]] نمیتواند مصداق حبل اللّه باشد؛ زیرا، علامت حبل اللّه در [[آیه]] آن است که محور [[وحدت]] [[امت]] قرارگیرد؛ ولی قرآن به تنهایی قابل توجیه و تفسیرهای ناروا است و اگر مبینی در کنار آن نباشد، خود منشأ [[اختلاف]] در میان امت است. | |||
از سوی دیگر، اگر حبل اللّه تنها [[سنت نبوی]] {{صل}} باشد، همان مشکل [[تفسیر]] و توجیههای نادرست و نیز ضرورت وجود [[مبیّن]]، باقی خواهد بود؛ زیرا حبل اللّه برای همه زمانها باید محور وحدت امت باشد، در حالی که با [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} [[اختلافات]] آغاز شد و هر دسته خود را محق و بر سنت نبوی {{صل}} میدانست. | |||
{{ | |||
با توجه به بیان فوق، محور [[اتحاد]] [[امت]] باید مقامی باشد که اولاً، [[قائم]] به فرد نباشد و در نتیجه در کنار [[قرآن]] [[جاودانه]] بماند؛ ثانیاً، [[امین]] [[وحی الهی]] و حبل ممدودی بین [[آسمان]] و [[زمین]] باشد. مصداق چنین مقامی در [[زمان]] [[رسول اکرم]] {{صل}}، وجود [[مبارک]] آن [[حضرت]] است و بعد از [[رحلت]] ایشان، کسانی هستند که نازلمنزله آن حضرت در [[علم]]، [[عصمت]] و [[اتصال به عالم غیب]] باشند و با بیانات صریح و عمل خود، پرده ابهام را از قرآن و [[سنت نبوی]] {{صل}} بزدایند و [[تفسیری]] صحیح از [[دین]] ارائه نمایند؛ تا جایی برای [[تفسیر]] و توجیههای نابهجا باقی نماند و حبل ممدود [[هدایت]] به [[توحید]] و مراتب عالی [[ملکوت]] میان [[خلق]] و خالقند. چنین شخصیتهای مقدسی تنها در اوصیای گرامی آن حضرت {{عم}} خلاصه میگردند.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۹۹.</ref> | |||
با توجه به بیان فوق، محور [[اتحاد]] [[امت]] باید مقامی باشد که اولاً، [[قائم]] به فرد نباشد و در نتیجه در کنار [[قرآن]] [[جاودانه]] بماند؛ ثانیاً، [[امین]] [[وحی الهی]] و حبل ممدودی بین [[آسمان]] و [[زمین]] باشد. مصداق چنین مقامی در [[زمان]] [[رسول اکرم]]{{صل}}، وجود [[مبارک]] آن [[حضرت]] است و بعد از [[رحلت]] ایشان، کسانی هستند که نازلمنزله آن حضرت در [[علم]]، [[عصمت]] و [[اتصال به عالم غیب]] باشند و با بیانات صریح و عمل خود، پرده ابهام را از قرآن و [[سنت نبوی]]{{صل}} بزدایند و [[تفسیری]] صحیح از [[دین]] ارائه نمایند؛ تا جایی برای [[تفسیر]] و توجیههای نابهجا باقی نماند و حبل ممدود [[هدایت]] به [[توحید]] و مراتب عالی [[ملکوت]] میان [[خلق]] و خالقند. چنین شخصیتهای مقدسی تنها در اوصیای گرامی آن حضرت{{عم}} خلاصه میگردند.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۹۹.</ref> | |||
==[[حبل اللّه]] در [[آیه]] مورد [[استدلال]]== | == [[حبل اللّه]] در [[آیه]] مورد [[استدلال]] == | ||
[[سیاق آیات]] [[آل عمران]] نیز [[شاهد]] بر انحصار حبل اللّه در [[مقام ولایت]] است؛ زیرا در آیه ۱۰۱، در عین آنکه [[خداوند]] محور [[وحدت]] را معرفی مینماید و میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> ولی جلوه عملی و [[عینی]] این وحدت را [[قرآن]] و وجود [[مبارک]] [[نبی اکرم]]{{صل}} معرفی میکند و میفرماید: {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ}}<ref>«و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>. در آیه ۱۰۲، برای آنکه کسی [[گمان]] [[نبرد]] که ملاک [[اعتصام]] به [[پروردگار]] تنها [[ایمان]] یا [[احترام]] صوری به [[ظاهر قرآن]] یا شخص [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} است، بلافاصله امر به [[تقوی]] و آن هم در عالیترین مرتبه ممکن مینماید و میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>؛ یعنی محور اصلی اعتصام به پروردگار، [[پذیرش اسلام]]، به معنای [[پاک]] شدن از همه انحای [[شرک]] و خود محوریها است و این مهم جز با اتیان [[حق]] [[تقوا]] حاصل نمیشود. همه سخن در آن است که توان و ایمان افراد مختلف ست و هر کس در حدّ [[استطاعت]] خود میتواند [[متّقی]] باشد. از همین روست که وقتی [[اصحاب]] به [[رسول خدا]]{{صل}} نسبت به اتیان [[حقّ]] تقوا ابزار عجز نمودند، این آیه درباره آنان نازل شد: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref>. | [[سیاق آیات]] [[آل عمران]] نیز [[شاهد]] بر انحصار حبل اللّه در [[مقام ولایت]] است؛ زیرا در آیه ۱۰۱، در عین آنکه [[خداوند]] محور [[وحدت]] را معرفی مینماید و میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> ولی جلوه عملی و [[عینی]] این وحدت را [[قرآن]] و وجود [[مبارک]] [[نبی اکرم]] {{صل}} معرفی میکند و میفرماید: {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ}}<ref>«و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>. در آیه ۱۰۲، برای آنکه کسی [[گمان]] [[نبرد]] که ملاک [[اعتصام]] به [[پروردگار]] تنها [[ایمان]] یا [[احترام]] صوری به [[ظاهر قرآن]] یا شخص [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} است، بلافاصله امر به [[تقوی]] و آن هم در عالیترین مرتبه ممکن مینماید و میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>؛ یعنی محور اصلی اعتصام به پروردگار، [[پذیرش اسلام]]، به معنای [[پاک]] شدن از همه انحای [[شرک]] و خود محوریها است و این مهم جز با اتیان [[حق]] [[تقوا]] حاصل نمیشود. همه سخن در آن است که توان و ایمان افراد مختلف ست و هر کس در حدّ [[استطاعت]] خود میتواند [[متّقی]] باشد. از همین روست که وقتی [[اصحاب]] به [[رسول خدا]] {{صل}} نسبت به اتیان [[حقّ]] تقوا ابزار عجز نمودند، این آیه درباره آنان نازل شد: {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref>. | ||
بنابراین، [[امتثال امر الهی]] در اتیان حقّ تقوی، جز از اولیای [[معصوم]] [[الهی]]{{عم}}، از کس دیگری ساخته نیست؛ زیرا کسی میتواند حقّ [[حریم]] الهی را [[پاسداری]] نماید که حقّ [[معرفت الهی]] را به جا آورده باشد و [[ایمان]] خود را به [[درستی]] از [[شرک]] [[پاک]] نموده باشد. رسیدن به این مرحله تنها از [[عباد]] [[مخلَص]] ساخته است: {{متن قرآن|سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«پاکا که خداوند است از آنچه وصف میکنند * مگر بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>. | بنابراین، [[امتثال امر الهی]] در اتیان حقّ تقوی، جز از اولیای [[معصوم]] [[الهی]] {{عم}}، از کس دیگری ساخته نیست؛ زیرا کسی میتواند حقّ [[حریم]] الهی را [[پاسداری]] نماید که حقّ [[معرفت الهی]] را به جا آورده باشد و [[ایمان]] خود را به [[درستی]] از [[شرک]] [[پاک]] نموده باشد. رسیدن به این مرحله تنها از [[عباد]] [[مخلَص]] ساخته است: {{متن قرآن|سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ}}<ref>«پاکا که خداوند است از آنچه وصف میکنند * مگر بندگان ناب خداوند» سوره صافات، آیه ۱۵۹-۱۶۰.</ref>. | ||
دیگران برای رسیدن به این [[مقام]] چارهای جز [[تمسک]] به عباد مخلَص و [[اولیای الهی]]{{عم}} ندارند. از اینرو [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۰۳ مجدداً امر به [[اعتصام]] به حبل [[اللّه]] مینماید. با توجه به نکات [[آیات]] قبل، خداوند حبل اللّه را آن [[نعمت]] برجسته [[الهی]] معرفی مینماید که برای همیشه [[اختلاف]] را بر محور [[توحید]] از [[امت]] برمیدارد و بذر [[برادری]] و [[محبت]] میافشاند و راه [[تقوی]] را به امت میآموزد. [[بدیهی]] است که ریشه اختلاف در امت از [[هواهای نفسانی]] و [[کجفهمی]] [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] و نداشتن تقوی است. در این [[سیاق]] است که [[عقل]] و نقل حبل اللّه را -که تنها محور [[وحدت امت اسلامی]] است - متعیّن در شخصیتی الهی میداند که دارای ویژگیهای خاصی باشد: | دیگران برای رسیدن به این [[مقام]] چارهای جز [[تمسک]] به عباد مخلَص و [[اولیای الهی]] {{عم}} ندارند. از اینرو [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۰۳ مجدداً امر به [[اعتصام]] به حبل [[اللّه]] مینماید. با توجه به نکات [[آیات]] قبل، خداوند حبل اللّه را آن [[نعمت]] برجسته [[الهی]] معرفی مینماید که برای همیشه [[اختلاف]] را بر محور [[توحید]] از [[امت]] برمیدارد و بذر [[برادری]] و [[محبت]] میافشاند و راه [[تقوی]] را به امت میآموزد. [[بدیهی]] است که ریشه اختلاف در امت از [[هواهای نفسانی]] و [[کجفهمی]] [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] و نداشتن تقوی است. در این [[سیاق]] است که [[عقل]] و نقل حبل اللّه را -که تنها محور [[وحدت امت اسلامی]] است - متعیّن در شخصیتی الهی میداند که دارای ویژگیهای خاصی باشد: | ||
اولاً، از زمره [[مخلَصین]] و خالی از [[هوای نفس]] و در نتیجه، [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] باشد؛ | اولاً، از زمره [[مخلَصین]] و خالی از [[هوای نفس]] و در نتیجه، [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] باشد؛ | ||
خط ۲۹: | خط ۳۹: | ||
ثانیاً، [[آگاه]] به [[باطن]] و [[ظاهر قرآن]] و [[راسخ در علم]] باشد؛ تا [[تفسیری]] صحیح از [[دین]] و قرآن ارائه دهد و ماده اختلاف را از ریشه حل کند؛ | ثانیاً، [[آگاه]] به [[باطن]] و [[ظاهر قرآن]] و [[راسخ در علم]] باشد؛ تا [[تفسیری]] صحیح از [[دین]] و قرآن ارائه دهد و ماده اختلاف را از ریشه حل کند؛ | ||
ثالثاً، این محور [[وحدت]] و [[حبل الهی]]، در همه زمانها برای همه [[آحاد]] [[امت اسلام]] وجود داشته باشد. بدیهی است که چنین نعمت عظمای الهی تنها متعین در وجود [[نبی اکرم]]{{صل}} و اوصیای معصوم آن [[حضرت]]{{عم}} است. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ:، قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}} قُلْ لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرْقاً أَوْ غَرْباً لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>الکافی (ط. دار الکتب الإسلامیة، | ثالثاً، این محور [[وحدت]] و [[حبل الهی]]، در همه زمانها برای همه [[آحاد]] [[امت اسلام]] وجود داشته باشد. بدیهی است که چنین نعمت عظمای الهی تنها متعین در وجود [[نبی اکرم]] {{صل}} و اوصیای معصوم آن [[حضرت]] {{عم}} است. {{متن حدیث|عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْأَنْصَارِيِّ، قَالَ:، قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ {{ع}} قُلْ لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَيْبَةَ شَرْقاً أَوْ غَرْباً لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ}}<ref>الکافی (ط. دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ﻫ.ق)، ج۲، ص۳۲۸.</ref>. | ||
همچنین در [[زیارت جامعه]] آمده است: {{متن حدیث|فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ}}<ref>زیارت جامعه کبیره.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، | همچنین در [[زیارت جامعه]] آمده است: {{متن حدیث|فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ}}<ref>زیارت جامعه کبیره.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵، ص۱۱۴.</ref> | ||
==ولی [[اللّه]]؛ تنها جلوه حبل اللّه== | == ولی [[اللّه]]؛ تنها جلوه حبل اللّه == | ||
[[خداوند]] در [[آیه]] ۱۰۲ همه [[مؤمنین]] را امر به رسیدن به عالیترین مراتب [[اسلام]]، یعنی [[مقام]] [[یقین]] محض، [[اخلاص]] کامل و خروج از همه مراتب [[شرک]] مینماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>. سپس در آیه بعد، خداوند راه آن را با [[توسل]] و [[اعتصام]] به حبل اللّه ([[حقیقت]] ذومراتبی که رابط میان [[حق]] وخلق است) ذکر مینماید. اشاره شد که چنین مقامی از یک سو در [[ملأ اعلی]] و [[ملکوت]] عالم، متصل به [[خزائن]] [[غیب]] و [[لوح محفوظ]] و [[ام الکتاب]] است و در چنین مقامی به [[علوم]] مکنون و [[اسرار]] [[عالم غیب]] و [[تأویل قرآن]] [[آگاه]] میگردد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است، * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۱.</ref>. | [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۰۲ همه [[مؤمنین]] را امر به رسیدن به عالیترین مراتب [[اسلام]]، یعنی [[مقام]] [[یقین]] محض، [[اخلاص]] کامل و خروج از همه مراتب [[شرک]] مینماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>. سپس در آیه بعد، خداوند راه آن را با [[توسل]] و [[اعتصام]] به حبل اللّه ([[حقیقت]] ذومراتبی که رابط میان [[حق]] وخلق است) ذکر مینماید. اشاره شد که چنین مقامی از یک سو در [[ملأ اعلی]] و [[ملکوت]] عالم، متصل به [[خزائن]] [[غیب]] و [[لوح محفوظ]] و [[ام الکتاب]] است و در چنین مقامی به [[علوم]] مکنون و [[اسرار]] [[عالم غیب]] و [[تأویل قرآن]] [[آگاه]] میگردد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ * فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ}}<ref>«که این قرآنی ارجمند است، * در نوشتهای فرو پوشیده * که جز پاکان را به آن دسترس نیست» سوره واقعه، آیه ۷۷-۸۱.</ref>. | ||
او از سوی دیگر، در [[عالم دنیا]] و انزل مراتب [[خلقت]]، با [[مردمان]] در [[ارتباط]] است و به این ترتیب، با زبان آنها و در سطح [[فکر]] ایشان با آنها سخن میگوید و [[معارف توحیدی]] و [[مصالح]] و [[مفاسد]] اخرویشان را به آنان گوشزد مینماید. | او از سوی دیگر، در [[عالم دنیا]] و انزل مراتب [[خلقت]]، با [[مردمان]] در [[ارتباط]] است و به این ترتیب، با زبان آنها و در سطح [[فکر]] ایشان با آنها سخن میگوید و [[معارف توحیدی]] و [[مصالح]] و [[مفاسد]] اخرویشان را به آنان گوشزد مینماید. | ||
[[بدیهی]] است که چنین حقیقت مقدسی در [[زمین]]، آن وجود [[مطهری]] است که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] بوده و از علوم [[لدنّی]] برخوردار باشد. مصداق این حقیقت در [[زمان]] [[حیات]] [[نبی]] مکرم{{صل}} منحصر در وجود ایشان و بعد از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در اوصیای معصوم ایشان{{عم}} است. وجه مشترک همه این مصادیق ارجمند، به تعبیر آیه مورد [[استدلال]]، استقرار در مقام اسلام کامل، [[ایمان]] [[مخلَصین]]، اتیان حق [[تقوی]] و [[ارتباط با عالم غیب]] است که | [[بدیهی]] است که چنین حقیقت مقدسی در [[زمین]]، آن وجود [[مطهری]] است که [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] بوده و از علوم [[لدنّی]] برخوردار باشد. مصداق این حقیقت در [[زمان]] [[حیات]] [[نبی]] مکرم {{صل}} منحصر در وجود ایشان و بعد از [[رحلت]] آن [[حضرت]] در اوصیای معصوم ایشان {{عم}} است. وجه مشترک همه این مصادیق ارجمند، به تعبیر آیه مورد [[استدلال]]، استقرار در مقام اسلام کامل، [[ایمان]] [[مخلَصین]]، اتیان حق [[تقوی]] و [[ارتباط با عالم غیب]] است که وصف مشترک [[مقام ولایت الهی]] است. در طول [[تاریخ]] احدی ادعای چنین مقامی را ننمود؛ زیرا، نمیتوانست به لوازم آن از قبیل [[علم]] و اِخبار از [[غیب]] ملتزم باشد و به سرعت [[رسوا]] میشد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۱۴.</ref>. | ||
[[استدلال]] به [[آیه]] حبل [[اللّه]] از وجوه گوناگون انجام شد و [[حد وسط]] در هر یک متفاوت بود. در این بخش تنها به چند مورد اشاره میکنیم: | [[استدلال]] به [[آیه]] حبل [[اللّه]] از وجوه گوناگون انجام شد و [[حد وسط]] در هر یک متفاوت بود. در این بخش تنها به چند مورد اشاره میکنیم: | ||
بنابر [[آیه شریفه]]، حبل اللّه محور [[وحدت امت اسلام]] است. بنابراین، حد وسط در برهان، [[وحدت امت اسلامی]] است. به این ترتیب، [[قیاس]] اول را به شکل استثنایی تشکیل داده و میگوییم: | |||
اولاً، اگر حبل اللّه، [[قرآن]] به [[تنهایی]] باشد، نمیتواند بنا بر قرائتهای گوناگون، وحدت امت اسلام را تأمین کند. | اولاً، اگر حبل اللّه، [[قرآن]] به [[تنهایی]] باشد، نمیتواند بنا بر قرائتهای گوناگون، وحدت امت اسلام را تأمین کند. | ||
خط ۵۰: | خط ۶۰: | ||
نتیجه آنکه: حبل اللّه، قرآن به تنهایی نیست؛ به بیان روشنتر، قرآن به همراه مبین آن محور وحدت امت اسلامی است؛ چنان که در [[احادیث]] متواتره، از جمله [[حدیث ثقلین]]، به آن اشاره شده است. | نتیجه آنکه: حبل اللّه، قرآن به تنهایی نیست؛ به بیان روشنتر، قرآن به همراه مبین آن محور وحدت امت اسلامی است؛ چنان که در [[احادیث]] متواتره، از جمله [[حدیث ثقلین]]، به آن اشاره شده است. | ||
شکل دیگری از برهان، بنا بر ذومراتب بودن حبل اللّه بوده و اینکه بر اساس تحلیل واژهای، حبل اللّه امرذومراتبی است که در [[امور معنوی]] واسط میان عالم [[ملک]] و [[ملکوت]] و حبل متصل میان عالم [[غیب و شهادت]] است. بدین ترتیب میتوانیم بگوییم: بنا بر [[آیات]] مختلف قرآن<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}} «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند» سوره بقره، آیه ۳؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}} «آنان که نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و به جهان واپسین یقین دارند» سوره نمل، آیه ۳.</ref> [[کمال انسانی]] به واسطه رسیدن به [[مقام]] [[یقین]] و [[ایمان به عالم غیب]] است و [[امام]] [[معصوم]] حبل اللّهی است که با حضور در عالم ملک و اشراف بر [[عالم ملکوت]]، [[هادی]] [[انسانها]] به [[عوالم غیب]] است. شکل منطقی این بیان به صورت [[قیاس]] اقترانی به شکل زیر میتواند باشد: | |||
اولاً، [[سیر]] به [[عوالم ملکوت]] و [[ایمان به غیب]]، تنها با [[تمسک]] به حقیقتی ذومراتب، که اشراف بر [[عوالم]] [[ملک]] و [[ملکوت]] داشته باشد و نیز [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] باشد، میسر است. | اولاً، [[سیر]] به [[عوالم ملکوت]] و [[ایمان به غیب]]، تنها با [[تمسک]] به حقیقتی ذومراتب، که اشراف بر [[عوالم]] [[ملک]] و [[ملکوت]] داشته باشد و نیز [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] باشد، میسر است. | ||
خط ۶۲: | خط ۷۲: | ||
اولاً، حبل اللّه حقیقتی ذومراتب و حبل متصل میان عالم ملک و ملکوت است. | اولاً، حبل اللّه حقیقتی ذومراتب و حبل متصل میان عالم ملک و ملکوت است. | ||
ثانیاً، این حقیقت ذومراتب، تنها [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام]] معصوم است. | ثانیاً، این حقیقت ذومراتب، تنها [[رسول خدا]] {{صل}} و [[امام]] معصوم است. | ||
نتیجه آنکه: حبل اللّه در [[آیه]]، تنها رسول خدا{{صل}} و یا امام معصوم است. | نتیجه آنکه: حبل اللّه در [[آیه]]، تنها رسول خدا {{صل}} و یا امام معصوم است. | ||
با توجه به آنکه [[امت]] در همه زمانها نیازمند [[ارتباط با عالم غیب]] و سیر در مراتب [[قرب الهی]] است، [[وجود امام معصوم]] در همه زمانها در میان امت ضروری است.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۲۲.</ref> | با توجه به آنکه [[امت]] در همه زمانها نیازمند [[ارتباط با عالم غیب]] و سیر در مراتب [[قرب الهی]] است، [[وجود امام معصوم]] در همه زمانها در میان امت ضروری است.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۲۲.</ref> | ||
==پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
*[[آیه اعتصام چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)]] | * [[آیه اعتصام چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسشهای وابسته}} | {{پایان پرسشهای وابسته}} | ||
خط ۸۳: | خط ۹۳: | ||
{{امام علی}} | {{امام علی}} | ||
{{فضائل اهل بیت}} | {{فضائل اهل بیت}} | ||
[[رده:آیات امامت]] | [[رده:آیات امامت]] | ||
[[رده:آیات نامدار]] | [[رده:آیات نامدار]] |