دابة الارض: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{مهدویت}} +{{مهدویت}}))
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مهدویت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''[[امام مهدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = نشانه‌های آخرالزمان
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در نهج البلاغه]] - [[امام مهدی در معارف دعا و زیارات]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
| عنوان مدخل =
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[دابة الارض در قرآن]] - [[دابة الارض در حدیث]] - [[دابة الارض در معارف مهدویت]]
| پرسش مرتبط  =
}}


'''دابة الارض''' به معنای بیرون آمدن [[جنبنده]] [[زمین]] است. این پدیده، هم در [[روایات]] [[شیعه]] و هم در [[روایات]] [[اهل سنت]]، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان "[[اشراط الساعه]] و یکی از نشانه‏‌های نزدیک شدن [[قیامت]] یاد شده است<ref>  ر. ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۲۶۶؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲، و در کتب اهل سنّت ر. ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰</ref>.  
'''دابة الارض''' به معنای بیرون آمدن [[جنبنده]] از [[زمین]] موضوعی است که به عنوان یکی از [[نشانه‌های ظهور]] و [[قیامت]] در [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] بدان پرداخته شده است و [[روایات]] [[شیعی]] آن را بر [[رجعت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} تطبیق داده‌اند.


==[[دابة الارض در قرآن]]==
== معناشناسی ==
*[[قرآن]] با رمز و ابهام از [[خروج]] جنبنده‌ای حکایت می‌کند که هنگام روی‌گردانی [[مردم]] از [[معنویت]]، از [[زمین]] خارج شده، با [[مردم]] سخن می‌گوید<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.</ref>. {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ}}<ref> و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.</ref> در [[تفاسیر]]، مطالب بسیاری درباره این موجود شگفت بیان شده <ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۰، ص۱۸ ـ ۲۰؛ کشف‌الأسرار، ج۷، ص۲۵۶ ـ۲۵۸؛ قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۵۶ ـ ۱۵۸.</ref> که تا حد بسیاری غیر واقعی و بی‌اساس به نظر می‌رسد<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.</ref> و در ظاهر برگرفته از منابع [[اسرائیلی]] است <ref>کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا ۱۳.</ref><ref>[http://maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم: ج۱، ص ۱۲۲.]</ref>.
دابة الارض به معنای بیرون آمدن [[جنبنده]] از [[زمین]] است. این پدیده، هم در [[روایات]] [[شیعه]] و هم در [[روایات]] [[اهل سنت]]، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان "[[اشراط الساعه]] و یکی از نشانه‏‌های نزدیک شدن [[قیامت]] یاد شده است<ref>ر.ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۲۶۶؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲، و در کتب اهل سنّت ر.ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰</ref>.  
==[[دابة الارض در حدیث]]==
*"خُروج دابة الارض"، به معنای بیرون آمدن جنبندۀ [[زمین]] است. این پدیده، هم در [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان [[اشراط الساعه|اَشراط السّاعة]] و یکی از نشانه‌های نزدیک شدن [[قیامت]] یاد شده است <ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ الغیبة للطوسی، ۲۶۶؛ المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲؛ و در کتب اهل سنّت ر.ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۳.]</ref>.
*دربارۀ ماهیت "دابه" و چگونگی [[خروج]] او، سخن‌هایی گفته و گمانه‌هایی زده شده است. برخی نوشته‌اند: "دابه"، به معنای [[جنبنده]] و "ارض" به معنای [[زمین]] است. بر خلاف آنچه برخی می‌پندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر [[انسان]] اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که [[انسان‌ها]] را نیز در بر می‌گیرد؛ چنان که در [[آیه]] ۶ سوره هود می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و خداوند آرامشگاه  و ودیعه‌گاه  او را می‌داند؛ این همه در کتابی روشن آمده است؛ سوره هود، آیه ۶.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۴.]</ref>.
*دربارۀ تطبیق این کلمه، بنای [[قرآن]] بر اجمال و ابهام بوده و یگانه وصفی که برای آن ذکر کرده، این است که با [[مردم]] سخن می‌گوید و افراد [[بی‌ایمان]] را مشخص می‌کند؛ ولی در [[روایات اسلامی]] و سخنان [[مفسران]]، بحث‌های فراوانی در این زمینه دیده می‌شود. در یک جمع بندی می‌توان آن را در دو دیدگاه خلاصه کرد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۴.]</ref>:
#گروهی، آن را یک موجود جاندار و جنبندۀ غیرعادی از غیر جنس [[انسان]]، با شکل عجیب دانسته و برای آن عجایبی [[نقل]] کرده‌اند. این [[جنبنده]] در [[آخر الزمان]] ظاهر می‌شود و از [[کفر]] و [[ایمان]] سخن می‌گوید و [[منافقان]] را رسوا می‌سازد و بر آنها علامت می‌نهد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۴.]</ref>.
#جمعی دیگر به [[پیروی]] از [[روایات]]، او را یک [[انسان]] فوق‌العاده، متحرک، [[جنبنده]] و فعال می‌دانند که یکی از کارهای اصلی‌اش جدا ساختن صفوف [[مسلمین]] از [[کفار]] و [[منافقان]] و علامت گذاری آنان است. حتی از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که عصای [[حضرت موسی]] و [[خاتم سلیمان]]، با او است. می‌دانیم عصای [[حضرت موسی]]، رمز [[قدرت]] و [[اعجاز]]، و [[خاتم سلیمان]] رمز [[حکومت]] و [[سلطه]] الهی است؛ بنابراین او یک [[انسان]] قدرتمند و افشاگر است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۴.]</ref>.
*در روایاتی دابة الارض بر شخص [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} تطبیق شده است. در [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: مردی به [[عمار یاسر]] گفت: "آیه‌ای در [[قرآن]] است که [[فکر]] مرا پریشان ساخته و مرا در [[شک]] انداخته است. عمار گفت: کدام [[آیه]]؟ گفت: {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ}}<ref> و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.</ref>این کدام [[جنبنده]] است؟ عمار گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! روی [[زمین]] نمی‌نشینم، غذا نمی‌خورم و آبی نمی‌نوشم، تا دابة الاَرض را به تو نشان دهم. پس به همراه آن مرد خدمت [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} آمد؛ در حالی که حضرت غذا می‌خورد. هنگامی که چشم [[امام]] به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با [[امام]] غذا خورد. آن مرد سخت در تعجب فرو رفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده و قسم خورده بود تا به وعده‌اش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است!. هنگامی که عمار برخاست و با [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خداحافظی کرد، آن مرد به او گفت: عجیب است! تو [[سوگند]] یاد کردی که غذا نخوری و [[آب]] ننوشی و بر [[زمین]] نشینی، مگر اینکه "دابة الارض" را به من نشان دهی!. عمار در پاسخ گفت: من او را به تو نشان دادم، اگر فهمیدی<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۱ – ۵۵۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۵.]</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود:[[امام علی]]{{ع}} پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: ... من، همان جنبنده‌ای هستم که با [[مردم]] سخن می‌گوید...»<ref>«... إنّی .... وَ الدَّابَّةُ الَّتی تُکَلِّمُ النَّاس»؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA_%D8%AC%DB%B3_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) درسنامه مهدویت: ج۳ ، ص ۱۴۵.]</ref>.


==دابة الارض چیست؟==
== [[دابة الارض در قرآن]] ==
* [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، فرمود: ناگزیر، ده چیز پیش از [[قیامت]] رخ خواهد داد: [[سفیانی]]، [[دجال]]، [[دود]]، دابه، [[خروج قائم]]، طلوع [[خورشید]] از مغربش، [[نزول]] [[عیسی بن مریم]]، [[خسف]] به [[مشرق]]، [[خسف]] به جزیره العرب و آتشی که از قعر عدن خارج می‌‏شود و [[مردم]] را به سوی [[محشر]] می‏‌برد<ref> {{عربی|" عَشْرٌ قَبْلَ‏ السَّاعَةِ لَا بُدَّ مِنْهَا السُّفْيَانِيُّ وَ الدَّجَّالُ وَ الدُّخَانُ وَ الدَّابَّةُ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ نُزُولُ عِيسَى{{ع}} وَ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَرِ‏ ‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶</ref>
[[قرآن]] با رمز و ابهام از [[خروج]] جنبنده‌ای حکایت می‌کند که هنگام روی‌گردانی [[مردم]] از [[معنویت]]، از [[زمین]] خارج شده، با [[مردم]] سخن می‌گوید<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.</ref>: {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ}}<ref>و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.</ref>. در [[تفاسیر]]، مطالب بسیاری درباره این موجود شگفت بیان شده<ref>جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۰، ص۱۸ ـ ۲۰؛ کشف‌الأسرار، ج۷، ص۲۵۶ ـ۲۵۸؛ قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۵۶ ـ ۱۵۸.</ref> که تا حد بسیاری غیر واقعی و بی‌اساس به نظر می‌رسد<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.</ref> و در ظاهر برگرفته از منابع [[اسرائیلی]] است<ref>کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا ۱۳.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دابة الارض (مقاله)|دابة الارض]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲]]، ص ۱۲۲.</ref>
*آنچه این اتفاق را نزد [[شیعه]] مهم ساخته، روایاتی است که از "[[خروج دابة الارض]]" به عنوان [[رجعت]] [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} یاد کرده است.
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: [[امام علی]]{{ع}} پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: "... من، همان جنبنده‌‏ای هستم که با [[مردم]] سخن می‌‏گوید .... "<ref> {{عربی|" إِنِّي ... الدَّابَّةُ الَّتِي‏ تُكَلِّمُ‏ النَّاسَ‏ ‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳</ref>
*درباره ماهیت دابه و چگونگی [[خروج]] او- به ویژه میان [[اهل سنت]]- سخن‏های فراوانی گفته و گمانه‌‏های بسیاری زده شده است. برخی نوشته‌‏اند: دابه، به معنای [[جنبنده]] و ارض به معنای [[زمین]] است. بر خلاف آنچه برخی می‏‌پندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر [[انسان]] اطلاق نمی‌‏شود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسان‏ها را نیز در بر می‏گیرد؛ چنان که در [[آیه]] ۶ سوره هود می‌‏خوانیم: {{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا }}<ref> هیچ جنبنده‏ای در زمین نیست مگر این‏که روزی او بر خدا است؛ سوره هود ، آیه: ۶.</ref>
*درباره تطبیق این کلمه، بنای [[قرآن]] بر اجمال و ابهام بوده و تنها وصفی که برای آن ذکر کرده این است که با [[مردم]] سخن می‏گوید و افراد بی‏‌ایمان را اجمالا مشخص می‏کند؛ ولی در [[روایات اسلامی]] و سخنان [[مفسران]]، بحث‏‌های فراوانی در این زمینه دیده می‏شود. در یک جمع‏‌بندی می‏توان آن را در دو [[تفسیر]] خلاصه کرد:
#گروهی، آن را یک موجود جاندار و [[جنبنده]] غیر عادی از غیر جنس [[انسان]]، با شکل عجیب دانسته‏‌اند و برای آن عجایبی [[نقل]] کرده‏‌اند که شبیه خارق عادات و [[معجزه]] [[انبیا]] است. این [[جنبنده]] در [[آخر الزمان]] ظاهر می‏شود و از [[کفر]] و [[ایمان]] سخن می‏‌گوید و [[منافقان]] را رسوا می‏سازد و بر آن‏ها علامت می‏‌نهد.
#جمعی دیگر به [[پیروی]] از [[روایات]] پرشماری که در این زمینه وارد شده، او را یک [[انسان]] می‏‌دانند؛ یک [[انسان]] فوق العاده، یک [[انسان]] متحرک و [[جنبنده]] و فعال که یکی از کارهای اصلی‌‏اش جدا ساختن صفوف [[مسلمین]] از [[کفار]] و [[منافقان]] و علامت‏گذاری آنان است. حتی از بعضی [[روایات]] استفاده می‏شود که [[عصای موسی]] و [[خاتم سلیمان]]، با او است. می‌‏دانیم [[عصای موسی]]، رمز [[قدرت]] و [[اعجاز]]، و [[خاتم سلیمان]] رمز [[حکومت]] و [[سلطه]] الهی است؛ بنابراین او یک [[انسان]] قدرتمند و افشاگر است.
*در [[روایات]] فراوانی دابة الارض بر شخص [[امام علی|امیر مؤمنان علی]]{{ع}} تطبیق شده است. در [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: مردی به [[عمار یاسر]] گفت: آیه‌‏ای در [[قرآن]] است که [[فکر]] مرا پریشان ساخته و مرا در [[شک]] انداخته است. عمار گفت: کدام [[آیه]]؟ گفت: آیه‏ {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ}}<ref> سوره نمل، آیه: ۸۲.</ref>، این کدام [[جنبنده]] است عمار گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! روی [[زمین]] نمی‌‏نشینم، غذا نمی‌‏خورم و آبی نمی‌‏نوشم، تا دابة الارض را به تو نشان دهم. پس همراه آن مرد خدمت [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} آمد؛ در حالی که حضرت غذا می‌‏خورد. هنگامی که چشم [[امام]]{{ع}} به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با [[امام]]{{ع}} غذا خورد. آن مرد سخت در تعجّب فرورفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده بود و قسم خورده بود تا به وعده‌‏اش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است. هنگامی که عمار برخاست و با [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} خداحافظی کرد، آن مرد رو به او کرد و گفت: عجیب است! تو [[سوگند]] یاد کردی که غذا نخوری و [[آب]] ننوشی و بر [[زمین]] ننشینی، مگر این‏که "دابة الارض" را به من نشان دهی. عمار در پاسخ گفت: من او را به تو نشان دادم اگر فهمیدی<ref> ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۱- ۵۵۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۹۹ - ۲۰۱.</ref>.


==دابة الارض در موعودنامه==
== دابة الارض از نشانه‌های ظهور و قیامت ==
*از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و [[خروج]] آن از [[علائم]] [[آخر الزمان]] است. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[آگاه]] باشید! قسم به [[خداوند]] که دابّة الارض، [[انسان]] است"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>. این واژه، متّخذ از [[آیه مبارکه]] {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...}}<ref>سوره نمل، ۸۲.</ref> می‌باشد. این [[آیه]] و سه [[آیه]] بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع می‌پیوندد خبر می‌دهند. معنی ظاهر [[آیه]] این است: هنگامی که [[مردم]] مستوجب [[عذاب]] شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبنده‌ای) را از [[زمین]] بیرون می‌آوریم که با آن‌ها سخن می‌گوید که [[مردم]] به [[آیات]] ما [[یقین]] نمی‌آورند. مشهور میان شرّاح [[حدیث]] و اغلب [[مفسران]]، این است که دابّة الارض از [[علامات قیامت]] است، یا نخستین علامت است که کوه [[صفا]] منشق می‌شود. در [[اخبار]] [[شیعه]]، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانه‌های [[قیامت]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است. در بیشتر کتب [[حدیث]] [[اهل سنت]] آمده که دابّة الارض، همان [[صاحب]] عصا و میسم (آلت نشان‌گذار) است<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.</ref>. منظور از عصا، عصای [[حضرت موسی]] {{ع}} است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" به‌معنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ می‌زنند و نشان‌دار می‌کنند، چنان‌که در [[آخرت]]، [[امیر مؤمنان]] قسیم الجنّه و النار هستند، در [[رجعت]] نیز [[دوست]] و [[دشمن]] را از یکدیگر جدا می‌کنند و بر روی بینی [[دشمنان]] [[مهر]] باطله می‌زنند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>.
"خُروج دابة الارض" در [[روایات]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان [[اشراط الساعه|اَشراط السّاعة]] و یکی از نشانه‌های نزدیک شدن [[قیامت]] یاد شده است<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ الغیبة للطوسی، ۲۶۶؛ المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲؛ و در کتب اهل سنّت ر.ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، فرمود: ناگزیر، ده چیز پیش از [[قیامت]] رخ خواهد داد: [[سفیانی]]، [[دجال]]، [[دود]]، دابه، [[خروج قائم]]، طلوع [[خورشید]] از مغربش، [[نزول]] [[عیسی بن مریم]]، [[خسف]] به [[مشرق]]، [[خسف]] به جزیره العرب و آتشی که از قعر عدن خارج می‌‏شود و [[مردم]] را به سوی [[محشر]] می‏‌برد<ref>{{متن حدیث|عَشْرٌ قَبْلَ‏ السَّاعَةِ لَا بُدَّ مِنْهَا السُّفْيَانِيُّ وَ الدَّجَّالُ وَ الدُّخَانُ وَ الدَّابَّةُ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ نُزُولُ عِيسَى {{ع}} وَ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَرِ‏}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶.</ref>.
*در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.</ref>.
 
*از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] هیچ تردیدی نیست که منظور از {{عربی|"دَابَّةُ الْأَرْضِ"}} [[رجعت]] وجود مقدّس [[امام علی|حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} می‌باشد که [[احادیث]] فراوانی در این زمینه به دست ما رسیده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] می‌کنند که فرمود: "من تقسیم‌کننده [[بهشت]] و دوزخم، کسی وارد آن‌ها نمی‌شود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم. من گزارشگر گذشتگانم. جز [[رسول اکرم]] {{صل}} کسی بر من پیشی نمی‌گیرد. او و من در یک [[صراط‍‌]] هستیم، جز این‌که این صراط‍‌ به نام اوست. به من شش [[فضیلت]] داده شد:
آنچه این اتفاق را نزد [[شیعه]] مهم ساخته، روایاتی است که از "[[خروج دابة الارض]]" به عنوان [[رجعت]] [[امام علی|امیر مؤمنان علی]] {{ع}} یاد کرده است. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: [[امام علی]] {{ع}} پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: "... من، همان جنبنده‌‏ای هستم که با [[مردم]] سخن می‌‏گوید ...."<ref>{{متن حدیث|إِنِّي ... الدَّابَّةُ الَّتِي‏ تُكَلِّمُ‏ النَّاسَ‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳</ref>.
#[[علم منایا و بلایا]] و وصایا به من داده شد.
 
#سخن فصل (جدا کننده حقّ‌ و [[باطل]]) به من عطا شد.
دربارۀ ماهیت "دابه" و چگونگی [[خروج]] او، سخن‌هایی گفته و گمانه‌هایی زده شده است. برخی نوشته‌اند: "دابه"، به معنای [[جنبنده]] و "ارض" به معنای [[زمین]] است. برخلاف آنچه برخی می‌پندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر [[انسان]] اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که [[انسان‌ها]] را نیز در برمی‌گیرد؛ چنان که در [[آیه]] ۶ سوره هود می‌خوانیم: {{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و خداوند آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ این همه در کتابی روشن آمده است؛ سوره هود، آیه ۶.</ref>.
#من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم.
 
#فرمانروائی کل به من عطا شده.
دربارۀ تطبیق این کلمه، بنای [[قرآن]] بر اجمال و ابهام بوده و یگانه وصفی که برای آن ذکر کرده، این است که با [[مردم]] سخن می‌گوید و افراد [[بی‌ایمان]] را مشخص می‌کند؛ ولی در [[روایات اسلامی]] و سخنان [[مفسران]]، بحث‌های فراوانی در این زمینه دیده می‌شود. در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در دو دیدگاه خلاصه کرد:
#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم.
# گروهی، آن را یک موجود جاندار و جنبندۀ غیرعادی از غیر جنس [[انسان]]، با شکل عجیب دانسته و برای آن عجایبی [[نقل]] کرده‌اند. این [[جنبنده]] در [[آخر الزمان]] ظاهر می‌شود و از [[کفر]] و [[ایمان]] سخن می‌گوید و [[منافقان]] را رسوا می‌سازد و بر آنها علامت می‌نهد.
#من {{عربی|"دَابَّةُ الْأَرْضِ"}} هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت"<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>.
# جمعی دیگر به [[پیروی]] از [[روایات]]، او را یک [[انسان]] فوق‌العاده، متحرک، [[جنبنده]] و فعال می‌دانند که یکی از کارهای اصلی‌اش جدا ساختن صفوف [[مسلمین]] از [[کفار]] و [[منافقان]] و علامت‌گذاری آنان است. حتی از بعضی [[روایات]] استفاده می‌شود که عصای [[حضرت موسی]] و [[خاتم سلیمان]]، با اوست. می‌دانیم عصای [[حضرت موسی]]، رمز [[قدرت]] و [[اعجاز]]، و [[خاتم سلیمان]] رمز [[حکومت]] و [[سلطه]] الهی است؛ بنابراین او یک [[انسان]] قدرتمند و افشاگر است.
*[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: روزی [[رسول اکرم]] {{صل}} وارد [[مسجد]] شدند و مشاهده کردند که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} شن‌های [[مسجد]] را زیر سرش بالش کرده و خوابیده است. با پای مبارک‌شان او را حرکت دادند و فرمودند: "ای دابّة الارض! برخیز". یکی از [[اصحاب]] گفت: ای [[رسول]] گرامی! آیا ما همدیگر را با این نام بخوانیم‌؟ فرمود: نه، به‌خدا [[سوگند]] که این نام به او اختصاص دارد. او همان "دابّة الارض" است که [[خدای تبارک و تعالی]] در کتابش فرموده: "چون سخن بر آن‌ها فرود آید جنبنده‌ای را از [[زمین]] بیرون می‌آوریم و برای [[مردم]] سخن می‌گوید که [[مردم]] به [[آیات]] ما باور نمی‌کردند". سپس خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود:- "ای [[علی]]! چون [[آخر الزمان]] فرارسد [[خداوند]] تو را در زیباترین صورتی ظاهر می‌سازد و در دست تو میسمی (آهنی) هست که دشمنانت را با آن علامت می‌گذاری"<ref>بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۲۴۳؛ تفسیر قمی، ص ۴۷۹؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۴، نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸، تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹.</ref>.
 
*[[رسول اکرم]] {{صل}} در [[وصف]] "دابّة الارض" فرمود: "تیزپائی به او نمی‌رسد، فرارکننده‌ای از او فوت نمی‌شود. [[مؤمن]] را نشان [[مؤمن]]، و [[کافر]] را نشان [[کافر]] می‌زند. عصای [[حضرت موسی]] و انگشتر [[حضرت سلیمان]] با اوست"<ref>بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>.
در روایاتی دابة الارض بر شخص [[امام علی|امیرمؤمنان علی]] {{ع}} تطبیق شده است. در [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: مردی به [[عمار یاسر]] گفت: "آیه‌ای در [[قرآن]] است که [[فکر]] مرا پریشان ساخته و مرا در [[شک]] انداخته است. عمار گفت: کدام [[آیه]]؟ گفت: {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ}}<ref>و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.</ref> این کدام [[جنبنده]] است؟ عمار گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]! روی [[زمین]] نمی‌نشینم، غذا نمی‌خورم و آبی نمی‌نوشم، تا دابة الاَرض را به تو نشان دهم. پس به همراه آن مرد خدمت [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} آمد؛ در حالی که حضرت غذا می‌خورد. هنگامی که چشم [[امام]] به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با [[امام]] غذا خورد. آن مرد سخت در تعجب فرو رفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده و قسم خورده بود تا به وعده‌اش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است! هنگامی که عمار برخاست و با [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} خداحافظی کرد، آن مرد به او گفت: عجیب است! تو [[سوگند]] یاد کردی غذا نخوری و [[آب]] ننوشی و بر [[زمین]] نشینی، مگر اینکه "دابة الارض" را به من نشان دهی! عمار در پاسخ گفت: من او را به تو نشان دادم، اگر فهمیدی<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۱ ـ ۵۵۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: [[امام علی]] {{ع}} پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: ... من، همان جنبنده‌ای هستم که با [[مردم]] سخن می‌گوید...»<ref>«... إنّی .... وَ الدَّابَّةُ الَّتی تُکَلِّمُ النَّاس»؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۱۴۳ ـ ۱۴۵ و [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۹۹ ـ ۲۰۱.</ref>
*[[امام صادق]] {{ع}} از [[رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌کند که در شب [[معراج]] گفته شد: "ای [[محمد]]! [[علی]] اوّل است، زیرا او نخستین امامی است که [[پیمان]] مرا پذیرفته است. [[علی]] آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض می‌کنم. او همان دابّة است که با [[مردم]] سخن می‌گوید"<ref>بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۳۸ و بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.</ref>.
 
*[[رسول اکرم]] {{صل}} در ضمن [[حدیث]] مفصّلی می‌فرماید که "دابّة الارض" سه بار ظاهر می‌شود و هرسه را بیان می‌فرماید<ref>نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴ و بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰.</ref>. از محضر [[امیر مؤمنان]] در مورد "دابّة الارض" پرسیدند، فرمود: -"به [[خدا]] [[سوگند]]، آن جنبنده‌ای نیست که دم داشته باشد، بلکه جنبنده‌ای است که ریش دارد"<ref>تفسیر تبیان، ج ۸، ص ۱۱۹ و نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸.</ref>.
== دابة الارض از القاب [[امام مهدی]] {{ع}} ==
*[[امیر مؤمنان]] در ضمن [[خطبه]] مفصّلی که در مورد "[[دجال]]" ایراد فرموده است، بعد از شرح کشته شدن [[دجّال]] می‌فرماید: "پس از آن (طامّه کبری) است" [[اصحاب]] پرسیدند: "طامه کبری" چیست‌؟ فرمود: "[[خروج]] دابّة الارض است که در نزدیکی ([[صفا]]) ظاهر می‌شود. [[انگشتر حضرت سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست... هنگامی که سرش را بلند می‌کند همه کسانی که در میان [[مشرق]] و [[مغرب]] هستند به [[قدرت الهی]] او را می‌بینند. و آن پس از [[طلوع خورشید از مغرب]] است که در آن هنگام درِ [[توبه]] بسته می‌شود"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵ و [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۲۷.</ref>.
از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و [[خروج]] آن از [[علائم]] [[آخر الزمان]] است. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[آگاه]] باشید! قسم به [[خداوند]] که دابّة الارض، [[انسان]] است"<ref>نجم الثاقب، باب دوم.</ref>. این واژه، متّخذ از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...}}<ref>سوره نمل، ۸۲.</ref> است. این [[آیه]] و سه [[آیه]] بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع می‌پیوندد خبر می‌دهند. معنی ظاهر [[آیه]] این است: هنگامی که [[مردم]] مستوجب [[عذاب]] شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبنده‌ای) را از [[زمین]] بیرون می‌آوریم که با آنها سخن می‌گوید و [[مردم]] به [[آیات]] ما [[یقین]] نمی‌آورند. مشهور میان شرّاح [[حدیث]] و اغلب [[مفسران]]، این است که دابّة الارض از [[علامات قیامت]] است، یا نخستین علامت است که کوه [[صفا]] منشق می‌شود. در [[اخبار]] [[شیعه]]، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانه‌های [[قیامت]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} است. در بیشتر کتب [[حدیث]] [[اهل سنت]] آمده که دابّة الارض، همان [[صاحب]] عصا و میسم (آلت نشان‌گذار) است<ref>معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.</ref>. منظور از عصا، عصای [[حضرت موسی]] {{ع}} است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" به‌معنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ می‌زنند و نشان‌دار می‌کنند، چنان‌که در [[آخرت]]، [[امیر مؤمنان]] قسیم الجنّه و النار هستند، در [[رجعت]] نیز [[دوست]] و [[دشمن]] را از یکدیگر جدا می‌کنند و بر روی بینی [[دشمنان]] [[مهر]] باطله می‌زنند<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۲۷.</ref>.
*از بررسی [[روایات]] [[اهل سنت]] استفاده می‌شود که از نظر آن‌ها نیز، [[روایات]] بسیار مشابه [[روایات]] [[شیعه]] است، جز این‌که به [[رجعت]] و به نام مقدّس [[حضرت علی]] {{ع}} تصریح نکرده‌اند، ولی غالب [[نشانه‌ها]] یکی است. اینک فهرست نشانه‌هائی که در [[احادیث]] [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" آمده است:
#برای دابّة الارض سه [[خروج]] است<ref>تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۷۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۳ و تفسیر الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>.
در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۱۰-۳۱۳.</ref>
#اوّلین نشانه، [[طلوع خورشید از مغرب]] است و [[خروج]] دابّة الارض<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۳ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۳.</ref>.
 
#[[خروج]] دابّة الارض از [[مسجد الحرام]] است<ref>مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۸۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۴ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>.
== دابة الارض و رجعت [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ==
#[[خروج]] دابّة الارض از نزدیکی [[صفا]] است<ref>الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۵؛ عقد الدرر، ص ۳۱۵ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>.
از نظر [[روایات]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] هیچ تردیدی نیست که منظور از {{متن حدیث|دَابَّةُ الْأَرْضِ}} [[رجعت]] وجود مقدّس [[امام علی|حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} است و [[احادیث]] فراوانی در این زمینه به دست ما رسیده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] می‌کنند که فرمود: "من تقسیم‌کننده [[بهشت]] و دوزخم، کسی وارد آنها نمی‌شود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم. من گزارشگر گذشتگانم. جز [[رسول اکرم]] {{صل}} کسی بر من پیشی نمی‌گیرد. او و من در یک [[صراط‍‌]] هستیم، جز این‌که این صراط‍‌ به نام اوست. به من شش [[فضیلت]] داده شد:
#انگشتر [[حضرت سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست<ref>کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶؛ عقد الدرر، ص ۳۱۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref>.
# [[علم منایا و بلایا]] و وصایا به من داده شد.
#سه بار بانگ برمی‌آورد و همه [[مردم]] [[مشرق]] و [[مغرب]] آن را می‌شنوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۵ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۷.</ref>.
# سخن فصل (جدا کننده حقّ‌ و [[باطل]]) به من عطا شد.
#چون دابّة الارض خارج شد در [[توبه]] بسته می‌شود<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۸ و عقد الدرر، ص ۳۲۲.</ref>.
# من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم.
#دابّة الارض [[مؤمن]] و [[کافر]] را نشان می‌گذارد که برای همه شناخته می‌شوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۸؛ تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>.
# فرمانروائی کل به من عطا شده.
#[[طلوع خورشید از مغرب]] ملازم [[خروج]] دابّة الارض است، هرکدام از آن دو جلوتر واقع شود، ان دیگری به دنبال آن واقع می‌شود.
# من [[صاحب]] عصا و میسم هستم.
#[[خروج]] دابّة الارض یکی از اشراط‍‌ [[ساعة]] دهگانه‌ای است که پیش از [[قیامت]] بدون [[تردید]] تحقّق خواهند یافت.
# من {{متن حدیث|دَابَّةُ الْأَرْضِ}} هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت"<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>.
*از بررسی [[احادیث]]، به این نتیجه می‌رسیم که [[روایات]] [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" دقیقاً با [[روایات]] [[شیعه]] منطبق است. جز این‌که تصریح نکرده‌اند که منظور از آن مولای متّقیان [[امیر مؤمنان]] {{ع}} می‌باشد<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۶۵.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۱۰-۳۱۳.</ref>.
 
==پرسش مستقیم==
[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: روزی [[رسول اکرم]] {{صل}} وارد [[مسجد]] شدند و مشاهده کردند که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} شن‌های [[مسجد]] را زیر سرش بالش کرده و خوابیده است. با پای مبارک‌شان او را حرکت دادند و فرمودند: "ای دابّة الارض! برخیز". یکی از [[اصحاب]] گفت: ای [[رسول]] گرامی! آیا ما همدیگر را با این نام بخوانیم‌؟ فرمود: نه، به‌خدا [[سوگند]] که این نام به او اختصاص دارد. او همان "دابّة الارض" است که [[خدای تبارک و تعالی]] در کتابش فرموده: "چون سخن بر آن‌ها فرود آید جنبنده‌ای را از [[زمین]] بیرون می‌آوریم و برای [[مردم]] سخن می‌گوید که [[مردم]] به [[آیات]] ما باور نمی‌کردند". سپس خطاب به [[علی]] {{ع}} فرمود: "ای [[علی]]! چون [[آخر الزمان]] فرارسد [[خداوند]] تو را در زیباترین صورتی ظاهر می‌سازد و در دست تو میسمی (آهنی) هست که دشمنانت را با آن علامت می‌گذاری"<ref>بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۲۴۳؛ تفسیر قمی، ص ۴۷۹؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۴، نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸، تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹.</ref>.
 
[[رسول اکرم]] {{صل}} در وصف "دابّة الارض" فرمود: "تیزپائی به او نمی‌رسد، فرارکننده‌ای از او فوت نمی‌شود. [[مؤمن]] را نشان [[مؤمن]]، و [[کافر]] را نشان [[کافر]] می‌زند. عصای [[حضرت موسی]] و انگشتر [[حضرت سلیمان]] با اوست"<ref>بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>.
 
[[امام صادق]] {{ع}} از [[رسول اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌کند که در شب [[معراج]] گفته شد: "ای [[محمد]]! [[علی]] اوّل است، زیرا او نخستین امامی است که [[پیمان]] مرا پذیرفته است. [[علی]] آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض می‌کنم. او همان دابّة است که با [[مردم]] سخن می‌گوید"<ref>بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۳۸ و بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.</ref>.
 
[[رسول اکرم]] {{صل}} در ضمن [[حدیث]] مفصّلی می‌فرماید "دابّة الارض" سه بار ظاهر می‌شود و هرسه را بیان می‌فرماید<ref>نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴ و بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰.</ref>. از محضر [[امیر مؤمنان]] در مورد "دابّة الارض" پرسیدند، فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]، آن جنبنده‌ای نیست که دم داشته باشد، بلکه جنبنده‌ای است که ریش دارد"<ref>تفسیر تبیان، ج ۸، ص ۱۱۹ و نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸.</ref>.
 
[[امیر مؤمنان]] در ضمن [[خطبه]] مفصّلی که در مورد "[[دجال]]" ایراد فرموده است، بعد از شرح کشته شدن [[دجّال]] می‌فرماید: "پس از آن (طامّه کبری) است" [[اصحاب]] پرسیدند: "طامه کبری" چیست‌؟ فرمود: "[[خروج]] دابّة الارض است که در نزدیکی ([[صفا]]) ظاهر می‌شود. [[انگشتر حضرت سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست... هنگامی که سرش را بلند می‌کند همه کسانی که در میان [[مشرق]] و [[مغرب]] هستند به [[قدرت الهی]] او را می‌بینند. و آن پس از [[طلوع خورشید از مغرب]] است که در آن هنگام درِ [[توبه]] بسته می‌شود"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵ و [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۵۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۱۰-۳۱۳.</ref>
 
== دابة الارض در روایات اهل سنت ==
از بررسی [[روایات]] [[اهل سنت]] استفاده می‌شود که از نظر آنها نیز، [[روایات]] بسیار مشابه [[روایات]] [[شیعه]] است، جز اینکه به [[رجعت]] و به نام مقدّس [[حضرت علی]] {{ع}} تصریح نکرده‌اند، ولی غالب [[نشانه‌ها]] یکی است. اینک فهرست نشانه‌هائی که در [[احادیث]] [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" آمده است:
# برای دابّة الارض سه [[خروج]] است<ref>تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۷۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۳ و تفسیر الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>.
# اوّلین نشانه، [[طلوع خورشید از مغرب]] است و [[خروج]] دابّة الارض<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۳ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۳.</ref>.
# [[خروج]] دابّة الارض از [[مسجد الحرام]] است<ref>مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۸۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۴ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>.
# [[خروج]] دابّة الارض از نزدیکی [[صفا]] است<ref>الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۵؛ عقد الدرر، ص ۳۱۵ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.</ref>.
# انگشتر [[حضرت سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی]] در دست اوست<ref>کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶؛ عقد الدرر، ص ۳۱۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۴۰.</ref>.
# سه بار بانگ برمی‌آورد و همه [[مردم]] [[مشرق]] و [[مغرب]] آن را می‌شنوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۵ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۷.</ref>.
# چون دابّة الارض خارج شد در [[توبه]] بسته می‌شود<ref>کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۸ و عقد الدرر، ص ۳۲۲.</ref>.
# دابّة الارض [[مؤمن]] و [[کافر]] را نشان می‌گذارد که برای همه شناخته می‌شوند<ref>عقد الدرر، ص ۳۱۸؛ تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.</ref>.
# [[طلوع خورشید از مغرب]] ملازم [[خروج]] دابّة الارض است، هرکدام از آن دو جلوتر واقع شود، ان دیگری به دنبال آن واقع می‌شود.
# [[خروج]] دابّة الارض یکی از اشراط‍‌ [[ساعة]] دهگانه‌ای است که پیش از [[قیامت]] بدون [[تردید]] تحقّق خواهند یافت.
 
از بررسی [[احادیث]]، به این نتیجه می‌رسیم که [[روایات]] [[اهل سنت]] در مورد "دابّة الارض" دقیقاً با [[روایات]] [[شیعه]] منطبق است. جز اینکه تصریح نکرده‌اند که منظور از آن مولای متّقیان [[امیر مؤمنان]] {{ع}} است<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۶۵.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۱۰-۳۱۳.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
* [[نشانه‌های دابة الارض در احادیث شیعه و سنی چیست؟ (پرسش)]]
* [[نشانه‌های دابة الارض در احادیث شیعه و سنی چیست؟ (پرسش)]]


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان آخرالزمان}}
{{پرسمان آخرالزمان}}
== جستارهای وابسته ==
{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
# [[پرونده:136865.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۳''']]
*[http://maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=1 دائرة المعارف قرآن کریم، ص ۱۱۴-۱۲۴]
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
*[[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]
# [[پرونده:000063.jpg|22px]] [[سید رضا اسحاق‌نیا تربتی|اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا]]، [[دابة الارض (مقاله)|'''دابة الارض''']]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲]]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{امام مهدی}}
{{قیامت}}
{{قیامت}}
[[رده:امام مهدی]]
 
[[رده:دابة الارض]]
[[رده:نشانه‌های غیرحتمی ظهور]]
[[رده:نشانه‌های آخر الزمان]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۳

دابة الارض به معنای بیرون آمدن جنبنده از زمین موضوعی است که به عنوان یکی از نشانه‌های ظهور و قیامت در روایات شیعه و اهل سنت بدان پرداخته شده است و روایات شیعی آن را بر رجعت امیرالمؤمنین (ع) تطبیق داده‌اند.

معناشناسی

دابة الارض به معنای بیرون آمدن جنبنده از زمین است. این پدیده، هم در روایات شیعه و هم در روایات اهل سنت، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان "اشراط الساعه و یکی از نشانه‏‌های نزدیک شدن قیامت یاد شده است[۱].

دابة الارض در قرآن

قرآن با رمز و ابهام از خروج جنبنده‌ای حکایت می‌کند که هنگام روی‌گردانی مردم از معنویت، از زمین خارج شده، با مردم سخن می‌گوید[۲]: ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ[۳]. در تفاسیر، مطالب بسیاری درباره این موجود شگفت بیان شده[۴] که تا حد بسیاری غیر واقعی و بی‌اساس به نظر می‌رسد[۵] و در ظاهر برگرفته از منابع اسرائیلی است[۶].[۷]

دابة الارض از نشانه‌های ظهور و قیامت

"خُروج دابة الارض" در روایات شیعه و اهل سنت مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان اَشراط السّاعة و یکی از نشانه‌های نزدیک شدن قیامت یاد شده است[۸]. پیامبر اسلام (ص)، فرمود: ناگزیر، ده چیز پیش از قیامت رخ خواهد داد: سفیانی، دجال، دود، دابه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغربش، نزول عیسی بن مریم، خسف به مشرق، خسف به جزیره العرب و آتشی که از قعر عدن خارج می‌‏شود و مردم را به سوی محشر می‏‌برد[۹].

آنچه این اتفاق را نزد شیعه مهم ساخته، روایاتی است که از "خروج دابة الارض" به عنوان رجعت امیر مؤمنان علی (ع) یاد کرده است. امام باقر (ع) فرمود: امام علی (ع) پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: "... من، همان جنبنده‌‏ای هستم که با مردم سخن می‌‏گوید ...."[۱۰].

دربارۀ ماهیت "دابه" و چگونگی خروج او، سخن‌هایی گفته و گمانه‌هایی زده شده است. برخی نوشته‌اند: "دابه"، به معنای جنبنده و "ارض" به معنای زمین است. برخلاف آنچه برخی می‌پندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر انسان اطلاق نمی‌شود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسان‌ها را نیز در برمی‌گیرد؛ چنان که در آیه ۶ سوره هود می‌خوانیم: ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۱۱].

دربارۀ تطبیق این کلمه، بنای قرآن بر اجمال و ابهام بوده و یگانه وصفی که برای آن ذکر کرده، این است که با مردم سخن می‌گوید و افراد بی‌ایمان را مشخص می‌کند؛ ولی در روایات اسلامی و سخنان مفسران، بحث‌های فراوانی در این زمینه دیده می‌شود. در یک جمع‌بندی می‌توان آن را در دو دیدگاه خلاصه کرد:

  1. گروهی، آن را یک موجود جاندار و جنبندۀ غیرعادی از غیر جنس انسان، با شکل عجیب دانسته و برای آن عجایبی نقل کرده‌اند. این جنبنده در آخر الزمان ظاهر می‌شود و از کفر و ایمان سخن می‌گوید و منافقان را رسوا می‌سازد و بر آنها علامت می‌نهد.
  2. جمعی دیگر به پیروی از روایات، او را یک انسان فوق‌العاده، متحرک، جنبنده و فعال می‌دانند که یکی از کارهای اصلی‌اش جدا ساختن صفوف مسلمین از کفار و منافقان و علامت‌گذاری آنان است. حتی از بعضی روایات استفاده می‌شود که عصای حضرت موسی و خاتم سلیمان، با اوست. می‌دانیم عصای حضرت موسی، رمز قدرت و اعجاز، و خاتم سلیمان رمز حکومت و سلطه الهی است؛ بنابراین او یک انسان قدرتمند و افشاگر است.

در روایاتی دابة الارض بر شخص امیرمؤمنان علی (ع) تطبیق شده است. در تفسیر علی بن ابراهیم از امام صادق (ع) آمده است: مردی به عمار یاسر گفت: "آیه‌ای در قرآن است که فکر مرا پریشان ساخته و مرا در شک انداخته است. عمار گفت: کدام آیه؟ گفت: ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لا يُوقِنُونَ[۱۲] این کدام جنبنده است؟ عمار گفت: به خدا سوگند! روی زمین نمی‌نشینم، غذا نمی‌خورم و آبی نمی‌نوشم، تا دابة الاَرض را به تو نشان دهم. پس به همراه آن مرد خدمت حضرت علی (ع) آمد؛ در حالی که حضرت غذا می‌خورد. هنگامی که چشم امام به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با امام غذا خورد. آن مرد سخت در تعجب فرو رفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده و قسم خورده بود تا به وعده‌اش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است! هنگامی که عمار برخاست و با حضرت علی (ع) خداحافظی کرد، آن مرد به او گفت: عجیب است! تو سوگند یاد کردی غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین نشینی، مگر اینکه "دابة الارض" را به من نشان دهی! عمار در پاسخ گفت: من او را به تو نشان دادم، اگر فهمیدی[۱۳]. امام باقر (ع) فرمود: امام علی (ع) پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: ... من، همان جنبنده‌ای هستم که با مردم سخن می‌گوید...»[۱۴].[۱۵]

دابة الارض از القاب امام مهدی (ع)

از القاب حضرت مهدی (ع) شمرده شده و خروج آن از علائم آخر الزمان است. امیر المؤمنین (ع) فرمود: "آگاه باشید! قسم به خداوند که دابّة الارض، انسان است"[۱۶]. این واژه، متّخذ از آیه ﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ...[۱۷] است. این آیه و سه آیه بعد از آن، از واقعه هولناکی که در آینده به وقوع می‌پیوندد خبر می‌دهند. معنی ظاهر آیه این است: هنگامی که مردم مستوجب عذاب شدند (و دوران مهلت پایان پذیرفت)، جانوری (جنبنده‌ای) را از زمین بیرون می‌آوریم که با آنها سخن می‌گوید و مردم به آیات ما یقین نمی‌آورند. مشهور میان شرّاح حدیث و اغلب مفسران، این است که دابّة الارض از علامات قیامت است، یا نخستین علامت است که کوه صفا منشق می‌شود. در اخبار شیعه، مکرر آمده که "دابّة الارض" از نشانه‌های قیامت است و امیر المؤمنین علی (ع) است. در بیشتر کتب حدیث اهل سنت آمده که دابّة الارض، همان صاحب عصا و میسم (آلت نشان‌گذار) است[۱۸]. منظور از عصا، عصای حضرت موسی (ع) است که در دست آن حضرت خواهد بود، و "میسم" به‌معنای چیزی است که به وسیله آن بر پیشانی چارپایان داغ می‌زنند و نشان‌دار می‌کنند، چنان‌که در آخرت، امیر مؤمنان قسیم الجنّه و النار هستند، در رجعت نیز دوست و دشمن را از یکدیگر جدا می‌کنند و بر روی بینی دشمنان مهر باطله می‌زنند[۱۹].

در حدیثی آمده که در روزِ سوم ورود حضرت مهدی (ع) به بیت المقدّس، دابّة الارض خارج می‌شود[۲۰].[۲۱]

دابة الارض و رجعت امیرالمؤمنین (ع)

از نظر روایات اهل بیت عصمت و طهارت هیچ تردیدی نیست که منظور از «دَابَّةُ الْأَرْضِ» رجعت وجود مقدّس حضرت علی بن ابی طالب (ع) است و احادیث فراوانی در این زمینه به دست ما رسیده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) نقل می‌کنند که فرمود: "من تقسیم‌کننده بهشت و دوزخم، کسی وارد آنها نمی‌شود جز براساس تقسیم من. من فاروق اکبرم. من پیشوای آیندگانم. من گزارشگر گذشتگانم. جز رسول اکرم (ص) کسی بر من پیشی نمی‌گیرد. او و من در یک صراط‍‌ هستیم، جز این‌که این صراط‍‌ به نام اوست. به من شش فضیلت داده شد:

  1. علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شد.
  2. سخن فصل (جدا کننده حقّ‌ و باطل) به من عطا شد.
  3. من صاحب رجعت‌ها هستم.
  4. فرمانروائی کل به من عطا شده.
  5. من صاحب عصا و میسم هستم.
  6. من «دَابَّةُ الْأَرْضِ» هستم که با مردم سخن خواهم گفت"[۲۲].

امام صادق (ع) می‌فرماید: روزی رسول اکرم (ص) وارد مسجد شدند و مشاهده کردند که امیر مؤمنان (ع) شن‌های مسجد را زیر سرش بالش کرده و خوابیده است. با پای مبارک‌شان او را حرکت دادند و فرمودند: "ای دابّة الارض! برخیز". یکی از اصحاب گفت: ای رسول گرامی! آیا ما همدیگر را با این نام بخوانیم‌؟ فرمود: نه، به‌خدا سوگند که این نام به او اختصاص دارد. او همان "دابّة الارض" است که خدای تبارک و تعالی در کتابش فرموده: "چون سخن بر آن‌ها فرود آید جنبنده‌ای را از زمین بیرون می‌آوریم و برای مردم سخن می‌گوید که مردم به آیات ما باور نمی‌کردند". سپس خطاب به علی (ع) فرمود: "ای علی! چون آخر الزمان فرارسد خداوند تو را در زیباترین صورتی ظاهر می‌سازد و در دست تو میسمی (آهنی) هست که دشمنانت را با آن علامت می‌گذاری"[۲۳].

رسول اکرم (ص) در وصف "دابّة الارض" فرمود: "تیزپائی به او نمی‌رسد، فرارکننده‌ای از او فوت نمی‌شود. مؤمن را نشان مؤمن، و کافر را نشان کافر می‌زند. عصای حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان با اوست"[۲۴].

امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که در شب معراج گفته شد: "ای محمد! علی اوّل است، زیرا او نخستین امامی است که پیمان مرا پذیرفته است. علی آخر است، زیرا او آخرین امامی است که روحش را قبض می‌کنم. او همان دابّة است که با مردم سخن می‌گوید"[۲۵].

رسول اکرم (ص) در ضمن حدیث مفصّلی می‌فرماید "دابّة الارض" سه بار ظاهر می‌شود و هرسه را بیان می‌فرماید[۲۶]. از محضر امیر مؤمنان در مورد "دابّة الارض" پرسیدند، فرمود: "به خدا سوگند، آن جنبنده‌ای نیست که دم داشته باشد، بلکه جنبنده‌ای است که ریش دارد"[۲۷].

امیر مؤمنان در ضمن خطبه مفصّلی که در مورد "دجال" ایراد فرموده است، بعد از شرح کشته شدن دجّال می‌فرماید: "پس از آن (طامّه کبری) است" اصحاب پرسیدند: "طامه کبری" چیست‌؟ فرمود: "خروج دابّة الارض است که در نزدیکی (صفا) ظاهر می‌شود. انگشتر حضرت سلیمان و عصای حضرت موسی در دست اوست... هنگامی که سرش را بلند می‌کند همه کسانی که در میان مشرق و مغرب هستند به قدرت الهی او را می‌بینند. و آن پس از طلوع خورشید از مغرب است که در آن هنگام درِ توبه بسته می‌شود"[۲۸].[۲۹]

دابة الارض در روایات اهل سنت

از بررسی روایات اهل سنت استفاده می‌شود که از نظر آنها نیز، روایات بسیار مشابه روایات شیعه است، جز اینکه به رجعت و به نام مقدّس حضرت علی (ع) تصریح نکرده‌اند، ولی غالب نشانه‌ها یکی است. اینک فهرست نشانه‌هائی که در احادیث اهل سنت در مورد "دابّة الارض" آمده است:

  1. برای دابّة الارض سه خروج است[۳۰].
  2. اوّلین نشانه، طلوع خورشید از مغرب است و خروج دابّة الارض[۳۱].
  3. خروج دابّة الارض از مسجد الحرام است[۳۲].
  4. خروج دابّة الارض از نزدیکی صفا است[۳۳].
  5. انگشتر حضرت سلیمان و عصای حضرت موسی در دست اوست[۳۴].
  6. سه بار بانگ برمی‌آورد و همه مردم مشرق و مغرب آن را می‌شنوند[۳۵].
  7. چون دابّة الارض خارج شد در توبه بسته می‌شود[۳۶].
  8. دابّة الارض مؤمن و کافر را نشان می‌گذارد که برای همه شناخته می‌شوند[۳۷].
  9. طلوع خورشید از مغرب ملازم خروج دابّة الارض است، هرکدام از آن دو جلوتر واقع شود، ان دیگری به دنبال آن واقع می‌شود.
  10. خروج دابّة الارض یکی از اشراط‍‌ ساعة دهگانه‌ای است که پیش از قیامت بدون تردید تحقّق خواهند یافت.

از بررسی احادیث، به این نتیجه می‌رسیم که روایات اهل سنت در مورد "دابّة الارض" دقیقاً با روایات شیعه منطبق است. جز اینکه تصریح نکرده‌اند که منظور از آن مولای متّقیان امیر مؤمنان (ع) است[۳۸].[۳۹]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

  1. مقصود از آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  2. روایات آخر زمان چگونه دسته‌بندی می‌شوند؟ (پرسش)
  3. اول زمان و آخر زمان به چه معناست؟ (پرسش)
  4. آیا اصطلاح آخر زمان در قرآن آمده است؟ (پرسش)
  5. به چه دلیل این زمان آخرالزمان است؟ (پرسش)
  6. سیمای جهان در دوران پیش از قیام امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  7. آیا قبل از ظهور امام مهدی جنگ‌هایی رخ می‌دهد که حدود دو سوم شیعیان از بین می‌روند؟ (پرسش)
  8. آیا قبل از ظهور امام مهدی کافران از مؤمنان جدا می‌شوند؟ (پرسش)
  9. محدوده زمانی آخرالزمان از چه وقت تا چه وقت است؟ (پرسش)
  10. باورهای دینی مردم در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)
  11. پیشگویی‌های کتاب‌های مقدس درباره آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  12. پیشگویی‌های نوستر آداموس درباره آینده و آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  13. پیشگویی‌هایی که پیش از ظهور تحقق پیدا کرده چیست؟ (پرسش)
  14. امر به معروف کردن در آخرالزمان چه وضعیتی پیدا می‌کند؟‌ (پرسش)
  15. چه کسی در آخرالزمان کعبه را ویران می‌کند؟ (پرسش)
  16. وضعیت معاملات مردم در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)
  17. چه ارتباطی میان ماه رجب و نشانه‌های آخرالزمان وجود دارد؟ (پرسش)
  18. زمامداران آخرالزمان چه صفاتی دارند؟ (پرسش)
  19. ویژگی‌های دانشمندان آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  20. منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  21. در آخرالزمان چه حوادثی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  22. ویژگی‌های زنان در آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  23. ویژگی‌های مردان در آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  24. وضعیت شهر تهران در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)

نشانه‌های آخرالزمان

  1. مراد از آشوب‌های جهانی که از نشانه‌های آخرالزمان است چیست؟ (پرسش)
  2. آتش و دود که از نشانه‌های آخرالزمان است چگونه تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  3. نشانه‌های آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
    1. مفهوم لغوی اشراط الساعه چیست؟ (پرسش)
    2. آیا اشراط الساعه از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  4. آیا در آخرالزمان کفار هم گرفتار ظلم می‌شوند؟ (پرسش)
  5. آتش و دود که از نشانه‌های آخرالزمان است چگونه تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)

زندگی در آخرالزمان

  1. سیمای زندگی در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)

آخرالزمان در قرآن

  1. آیا در قرآن نشانه‌های آخرالزمان آمده است؟ (پرسش)
  2. آیا مراد "الیوم‌ الآخر" در قرآن آخرالزمان است؟ (پرسش)

آخرالزمان در احادیث

  1. آخرالزمان در احادیث به چه معناست؟ (پرسش)

ویژگی مردم در آخرالزمان

  1. در روایت است که دین‌‏داری در آخر الزمان مثل گرفتن آتش در دست چرا دین‌‏داری در این زمان سخت‌‏تر از زمان‌‏های دیگر است؟ (پرسش)
  2. وضعیت دین در آخر الزمان و حفظ آن توسط مؤمن چگونه خواهد بود؟ (پرسش)

فساد در آخرالزمان

  1. انواع فسادهای آخر الزمان در روایات چیست؟ (پرسش)
  2. فتنه‌هایی که در آخر الزمان شیعیان را تهدید می‌کنند کدامند و راه مقابله با آنها چیست؟ (پرسش)

آخرالزمان و ظهور منجی

  1. چه ارتباطی میان آخرالزمان و ظهور منجی وجود دارد؟ (پرسش)

آخرالزمان و برپایی قیامت

آخرالزمان در آیین‌های دیگر

  1. آیا باور به آخرالزمان در ادیان گوناگون وجود دارد؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های آخرالزمان را از دیدگاه یهود چیست؟ (پرسش)
  3. آخر الزمان از نظر مسیحیان چه دورانی است؟ نظریه پایان دوران و نهایت عالم به چه معناست و چه جایگاهی در کتاب مقدس دارد؟ (پرسش)

آخرالزمان در رسانه‌ها

  1. تفکرات حاکم بر فیلم‌های هالیوود درباره تسخیر جهان و این که کسی می‌آید و جهان را به هم می‌ریزد چگونه تحلیل می‌شود؟ (پرسش)
  2. فیلم‌هایی مانند روز استقلال و نوستراداموس یا بازی جهنم خلیج فارس چه ارتباطی با موضوع مهدویت دارد؟ (پرسش)
  3. چه سیاست‌هایی در فیلم‌سازی هالیوود دنبال می‌شود؟ (پرسش)

آخرالزمان و پایان تاریخ

  1. دیدگاه هانتینگون در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  2. نظر فوکویاما در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  3. نظر تافلر در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  4. ماجرای کنفرانس تل آویو و مصوبات آن چیست؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. ر.ک: شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۲۶۶؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲، و در کتب اهل سنّت ر.ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰
  2. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.
  3. و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.
  4. جامع‌البیان، مج۱۱، ج۲۰، ص۱۸ ـ ۲۰؛ کشف‌الأسرار، ج۷، ص۲۵۶ ـ۲۵۸؛ قرطبی، ج‌۱۳، ص‌۱۵۶ ـ ۱۵۸.
  5. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۹۶.
  6. کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا ۱۳.
  7. اسحاق‌نیا تربتی، سید رضا، دابة الارض، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۲، ص ۱۲۲.
  8. علل الشرایع، ج ۱، ص ۷۳؛ الغیبة للطوسی، ۲۶۶؛ المناقب، ج ۳، ص ۱۰۲؛ و در کتب اهل سنّت ر.ک: بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۲۱۰.
  9. «عَشْرٌ قَبْلَ‏ السَّاعَةِ لَا بُدَّ مِنْهَا السُّفْيَانِيُّ وَ الدَّجَّالُ وَ الدُّخَانُ وَ الدَّابَّةُ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ نُزُولُ عِيسَى (ع) وَ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ قَعْرِ عَدَنَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَرِ‏»، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۴۳۶، ح ۴۲۶.
  10. «إِنِّي ... الدَّابَّةُ الَّتِي‏ تُكَلِّمُ‏ النَّاسَ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳
  11. و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و خداوند آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ این همه در کتابی روشن آمده است؛ سوره هود، آیه ۶.
  12. و چون فرمان (عذاب) بر آنان مقرّر شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن سر می‌کند که مردم به نشانه‌های ما یقین نمی‌آوردند؛ سوره نمل، آیه ۸۲.
  13. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۱ ـ ۵۵۳.
  14. «... إنّی .... وَ الدَّابَّةُ الَّتی تُکَلِّمُ النَّاس»؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۸، ح ۳.
  15. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۱۴۳ ـ ۱۴۵ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۹۹ ـ ۲۰۱.
  16. نجم الثاقب، باب دوم.
  17. سوره نمل، ۸۲.
  18. معارف و معاریف، ج ۵، ص ۳۱۵.
  19. بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۲۷.
  20. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵؛ الزام الناصب، ص ۱۷۷ و ۱۸۰.
  21. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۱۰-۳۱۳.
  22. تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.
  23. بحار الانوار، ج ۳۹، ص ۲۴۳؛ تفسیر قمی، ص ۴۷۹؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۴، نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸، تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹.
  24. بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.
  25. بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۳۸ و بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.
  26. نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۳۴ و بحار الانوار، ج ۶، ص ۳۰۰.
  27. تفسیر تبیان، ج ۸، ص ۱۱۹ و نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۸.
  28. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۴؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵ و شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۷.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۱۰-۳۱۳.
  30. تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۷۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۳ و تفسیر الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.
  31. عقد الدرر، ص ۳۱۳ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۵۳.
  32. مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۴۸۴؛ عقد الدرر، ص ۳۱۴ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.
  33. الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۵؛ عقد الدرر، ص ۳۱۵ و کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴.
  34. کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴؛ الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶؛ عقد الدرر، ص ۳۱۶ و سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۴۰.
  35. عقد الدرر، ص ۳۱۵ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۷.
  36. کنز العمال، ج ۱۴، ص ۲۵۸؛ صحیح مسلم، ج ۱، ص ۱۳۸ و عقد الدرر، ص ۳۲۲.
  37. عقد الدرر، ص ۳۱۸؛ تفسیر کشاف، ج ۳، ص ۳۸۴ و الدر المنثور، ج ۵، ص ۱۱۶.
  38. رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۶۵.
  39. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۱۰-۳۱۳.