انواع فسادهای آخر الزمان در روایات چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
انواع فسادهای آخر الزمان در روایات چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / آخرالزمان / فساد در آخرالزمان
مدخل اصلیمفاسد آخر الزمان
تعداد پاسخ۲ پاسخ

انواع فسادهای آخر الزمان در روایات چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «حکومت جهانی مهدی» در این باره گفته است:

«در روایتی از امام صادق (ع) اشاره به دهها نوع از این مفاسد که قسمتی از آن جنبه اجتماعی و سیاسی و قسمتی جنبه اخلاقی دارد؛ شده است که مطالعه آن انسان را عمیقاً در فکر فرو می‌برد. ما ذیلاً قسمتی از متن روایات مزبور را با تلخیص می‌آوریم: قَالَ‏ الصَّادِقُ‏ (ع) لِبَعْضِ‏ أَصْحَابِهِ‏ :

  1. هنگامی‌که ببینی ظلم و ستم، همه جا فراگیر شده.[۱]
  2. قرآن فرسوده و بدعتهایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده.[۲]
  3. آئین خدا (عملاً) بی‌محتوا شده همانند ظرفی که آن را واژگون سازند.[۳]
  4. هنگامی‌ که ببینی اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته‌اند.[۴]
  5. مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کنند.[۵]
  6. افراد با ایمان سکوت اختیار کرده‌اند.[۶]
  7. کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نمی‌کنند.[۷]
  8. پیوند خویشاوندی بریده شده.[۸]
  9. مداحی و چاپلوسی فراوان شده.[۹]
  10. آشکارا شراب نوشیده شود.[۱۰]
  11. راههای خیر منقطع و راههای شر مورد توجّه قرار گرفته.[۱۱]
  12. حلال تحریم شود؛ و حرام مجاز شمرده شود.[۱۲]
  13. قوانین و فرمانهای دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد.[۱۳]
  14. از افراد با ایمان چنان سلب آزادی شود که جز با دل نتوانند ابراز تنفّر کنند.[۱۴]
  15. سرمایه‌های عظیم در راه خشم خدافساد و ابتذال و ویرانی) صرف گردد.[۱۵]
  16. رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج گردد.[۱۶]
  17. پستهای حسّاس به مزایده گذارده شود.[۱۷]
  18. (بعضی از) مردان از خودفروشی زنان خود، ارتزاق کنند.[۱۸]
  19. قمار آشکار گردد (حتّی در پناه قانون).[۱۹]
  20. سرگرمیهای ناسالم چنان رواج پیدا کند که هیچکس جرات جلوگیری از آن نداشته باشد.[۲۰]
  21. شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید امّا شنیدن باطل سهل و آسان.[۲۱]
  22. هنگامی‌ که ببینی همسایه، همسایه خود را از ترس زبانش احترام می‌کند.[۲۲]
  23. مساجد را به زیورها بیارایند.[۲۳]
  24. برای غیر خدا به حجّ خانه خدا بشتابند.[۲۴]
  25. مردم سنگدل شوند (و عواطف بمیرد).[۲۵]
  26. مردم طرفدار کسی باشند که پیروز است (خواه بر حق باشد یا باطل).[۲۶]
  27. آنها که به دنبال حلال هستند نکوهش شوند و آنها که به دنبال حرامند مدح.[۲۷]
  28. آلات لهو و لعب (حتّی) در مکّه و مدینه آشکار گردد.[۲۸]
  29. اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند به او توصیه می‌کنند که این کار وظیفه تو نیست.[۲۹]
  30. مساجد پر از کسانی است که از خدا نمی‌ترسد.[۳۰]
  31. تمام همّت مردم شکم و فرجشان است.[۳۱]
  32. امکانات مادّی و دنیوی فراوان می‌گردد و دنیا به مردم روی می‌کند.[۳۲]
  33. زنان خود را در اختیار افراد بی ایمان می‌گذارند.[۳۳]
  34. پرچمهای حق پرستی فرسوده و کهنه می‌گردد.[۳۴]
  35. ویرانگری (به وسیله جنگها) بر عمران و آبادی پیشی می‌گیرد.[۳۵]
  36. در آمد زندگی بعضی تنها از طریق کم فروشی می‌شود.[۳۶]
  37. کسانی هستند با سرمایه فراوان در حالی که در عمرشان حتّی یک مرتبه هم زکات نپرداخته‌اند.[۳۷]
  38. مردم عصرها در حال نشئه و صبحگاهان مستند.[۳۸]
  39. هنگامی‌که ببینی مردم همه به یکدیگر نگاه می‌کنند و از فاسدان شرور تقلید می‌نمایند.[۳۹]
  40. هر سال فساد و بدعتی نو، پیدا می‌شود.[۴۰]
  41. مردم و محافل همه پیرو ثروتمندان خود خواه می‌شوند.[۴۱]
  42. در حضور جمع، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسی می‌شوند.[۴۲]
  43. اموال زیاد در غیر راه خدا صرف می‌کنند امّا در راه خدا از کمی‌ مضایقه دارند.[۴۳]
  44. افرادی پیدا می‌شوند که اگر یک روز گناه کبیره ای انجام ندهند غمگینند.[۴۴]
  45. حکومت به دست زنان می‌افتد.[۴۵]
  46. نسیمها به سود منافقان میوزد و هیچ جریانی به سود افراد با ایمان نیست.[۴۶]
  47. دادرسان بر خلاف فرمان خدا قضاوت می‌کنند.[۴۷]
  48. بر فراز منابر دعوت به تقوا می‌شود ولی دعوت کننده خود به آن عمل نمی‌کند.[۴۸]
  49. مردم نسبت به وقت نماز بی اعتنا می‌شوند.[۴۹]
  50. حتّی کمک به نیازمندان با توصیه و پارتی بازی صورت می‌گیرد، نه برای خدا[۵۰]. در چنین زمانی مراقب خویش باش و از خدا تقاضای نجات و رهایی از این وضع ناهنجار کن! (که فرج نزدیک است!)[۵۱]
  • همانطور که گفتیم آنچه در بالا ذکر کردیم خلاصه‌ای از یک حدیث طولانی است که انگشت روی مفاسدی که در آستانه انقلاب بزرگ فراگیر می‌شود گذارده. این مفاسد رنگارنگ را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد:
  1. مفاسد مربوط به مسائل حقوقی و حکومت‌ها مانند گسترش ستم؛ پیروزی حامیان باطل؛ عدم آزادی بیان و عمل؛ تا آنجا که افراد با ایمان گاهی تنها در دل می‌توانند از ظلم و ظالم ابراز تنفّر کنند؛ همچنین صرف سرمایه‌های عظیم در مصارف بیهوده یا زیانبار و ویرانگر؛ توسعه رشوه خواری؛ به مزایده گذاردن پستها و منصبها؛ گرایش مردم ضعیف و فاقد فرهنگ سازنده به هر قدرتی که پیروز گردد (هر کس که باشد)؛ همچنین صرف ثروتها در طریق جنگها و مسابقات تسلیحاتی ویرانگر و اهتمام به این مسائل حتّی بیشتر از عمران و آبادی (تا آنجا که هزینه‌های جنگی بر هزینه‌های عمرانی پیشی خواهد گرفت). و نیز هر سال راههای تازه ای برای فساد و ظلم و استثمار و استعمار ابداع می‌گردد؛ و کمتر کسی در برابر ناهنجاریهای اجتماعی احساس مسؤولیّت می‌کند و حتّی به یکدیگر توصیه می‌کنند که در برابر این مسائل بی‌تفاوت باشند.
  2. بخشی دیگری از این مفاسد مربوط به مسائل اخلاقی است؛ مانند: گسترش تملّق و چاپلوسی؛ چشم و هم چشمی‌ها؛ تن دادن مردان به کارهای بسیار پست (همانند ارتزاق از طریق خود فروشی همسر!) همچنین گسترش شراب و قمار و انواع سرگرمیهای ناسالم؛ گفتار بدون عمل؛ ریا کاری و ظاهر سازی و پارتی بازی حتّی در کمک به نیازمندان؛ ارزیابی شخصیّت افراد به حجم ثروتشان و مانند اینها.
  3. قسمت دیگری از این مفاسد به جنبه‌های صرفاً مذهبی ارتباط دارد مانند تحمیل خواسته‌های هوس آلود خویش بر قرآن و تفسیر به رأی؛ و جهت گیریهای شخصی و مادّی در مسائل مذهبی؛ ازدحام افراد آلوده و گناهکار در مساجد؛ اهمّیّت فوق العاده به تزیین مساجد و خالی شدن آنها از محتوا، کوچک شمردن نماز و عدم توجّه به آن و مانند اینها.
  • اگر خوب دقّت کنیم می‌بینیم بسیاری از این مفاسد بزرگ در مجتمعات کنونی جنبه عینی به خود گرفته است و انتظار بقیّه نیز می‌رود؛ پس ما چه چیز برای فراهم ساختن زمینه آن انقلاب بزرگ کم داریم؟
  • پاسخ این سؤال همان است که سابقاً هم به آن اشاره شد؛ ما آگاهی کم داریم؛ و به تعبیر دیگر، واکنشی سازنده و انقلابی در برابر این گونه مفاسد. به هر حال، ظهور این نشانه‌ها به تنهایی شرط تحقّق یافتن آن انقلاب بزرگ نیست؛ بلکه مقدّمه‌ای است برای بیدار ساختن اندیشه‌ها؛ شلاّقهائی است برای بیداری ارواح خفته و خواب آلود؛ و زمینه‌ای است برای فراهم شدن آمادگیهای اجتماعی و روانی. جهانیان خواه ناخواه مجبور به تجزیه و تحلیل ریشه های این ناهنجاریها و همچنین نتایج و عواقب آنها خواهند شد و این یک خودآگاهی عمومی‌را پایه گذاری می‌کند و در پرتو آن یقین می‌کنند که ادامه وضع کنونی امکان‌پذیر نیست؛ بلکه انقلابی باید کرد. انقلابی در تمام زمینه‌ها برای بنیانگذاری یک نظام عادلانه الهی و مردمی.
  • ذکر این نیز نکته کاملا ضروری است که لزومی‌ ندارد که این مفاسد در تمام نقاط جهان آشکار گردد; و اگر محیطهای کوچکی پاک باشند این شرط حاصل نباشد؛ بلکه معیار چهره نوعی مردم جهان است خواه در شرق باشد یا غرب؛ و به تعبیر دیگر، این حکم مانند بسیاری از احکام بر اساس روش غالب است»[۵۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«مفاسدی که در آستانه انقلاب حضرت مهدی (ع) فراگیر می‌شود، بسیار است. امام صادق (ع) در روایتی، نوع مفاسدی که در آخر الزمان رایج می‌شود و بعضی از آنها جنبه اجتماعی و سیاسی، و بعضی جنبه اخلاقی دارد را پیش‌بینی کرده است. حضرت می‌فرماید:

  1. آن‌گاه که دیدی حق مرده و اهل حق از میان رفتند.
  2. ستم همه‌جا را فراگرفته است.
  3. قرآن فرسوده شده، و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است.
  4. دین بی‌محتوا شده، همانند ظرفی که آن را واژگون می‌سازند.
  5. اهل باطل بر اهل حق بزرگی می‌جویند.
  6. و دیدی که شر آشکار است و از آن نهی نمی‌شود، و هرکه کار زشت انجام دهد، معذورش می‌دارند.
  7. فسق آشکار گردیده و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء می‌کنند.
  8. شخص مؤمن، سکوت اختیار کرده و سخنش را نمی‌پذیرند.
  9. شخص فاسق دروغ می‌گوید، و کسی دروغ و افترایش را بر او باز نمی‌گرداند.
  10. بچه کوچک، مرد بزرگ را خوار می‌شمارد.
  11. پیوند خویشاوندی بریده می‌شود.
  12. هرکه را به کار بد بستایند، خوشحال می‌گردد.
  13. پسربچه همان می‌کند که زن می‌کند.
  14. زنان با زنان تزویج می‌نمایند.
  15. مداحی و چاپلوسی فراوان شده است.
  16. مرد، مال خود را در غیر راه طاعت خدا خرج می‌کند و کسی از او جلوگیری نکند.
  17. چون شخص مؤمنی را ببیند از کوشش و تلاش او به خدا پناه برد.
  18. همسایه، همسایه خود را اذیت می‌کند و مانعی برای او در این کار نباشد.
  19. کافر خوشحال است، از آن‌چه در مؤمن می‌بیند و شاد است از این‌که در روی زمین فساد و تباهی بیند.
  20. آشکارا شراب بنوشند، و برای نوشیدنش گرد هم آیند، کسانی که از خدای عز و جل نمی‌ترسند.
  21. امر به معروف‌کننده خوار است.
  22. فاسق در آن‌چه خدا دوست ندارد، نیرومند و ستوده است.
  23. اهل قرآن و هرکه آنان را دوست دارد، خوار است.
  24. راه خیر بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است.
  25. خانه کعبه تعطیل شده و دستور به ترک آن داده می‌شود.
  26. مرد به زبان می‌گوید، آن‌چه را که عمل به آن نمی‌کند.
  27. مردان خود را برای استفاده مردان فربه می‌کنند و زنان برای زنان.
  28. زندگی مرد از پس او اداره می‌گردد و زندگی زن از فرج او.
  29. زنان مانند مردان برای خود انجمن‌ها ترتیب می‌دهند.
  30. در میان فرزندان عباس کارهای زنانگی آشکار گشته (و خود را مانند زنان زینت می‌کنند، همان‌طور که زن برای جلب‌نظر شوهرش خود را آرایش می‌کند).
  31. به مردها پول می‌دهند که با آنها یا زنانشان عمل نامشروع انجام دهند.
  32. شخص متمول از شخص باایمان عزیزتر است.
  33. رباخواری آشکار است و رباخوار مورد ملامت قرار نمی‌گیرد.
  34. زن‌ها به عمل زنا افتخار می‌کنند.
  35. زن برای نکاح مردان با شوهر خود همکاری می‌کند.
  36. بیشتر مردم و بهترین خانه‌ها آن باشد که به زنان در هرزگی‌شان کمک می‌کنند.
  37. مؤمن به خاطر ایمانش غمناک و پست و خوار می‌گردد.
  38. بدعت و زنا آشکار می‌گردد.
  39. مردم به شهادت ناحق اعتماد می‌کنند.
  40. دستورات دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر می‌گردد.
  41. حلال تحریم شود و حرام مجاز.
  42. مردم چنان در ارتکاب گناه جری شده‌اند که منتظر رسیدن شب نیستند.
  43. مؤمن نمی‌تواند کار بد را نکوهش کند، جز با قلب.
  44. مال کلان در راه غضب الهی خرج می‌شود.
  45. زمامداران به کافران نزدیک می‌شوند و از نیکان دوری می‌گزینند.
  46. والیان در داوری رشوه می‌گیرند.
  47. پست‌های حساس دولتی به مزایده گذارده می‌شود.
  48. مردم با محارم خود نزدیکی می‌کنند.
  49. به تهمت و سوءظن مرد به قتل می‌رسد.
  50. مرد به مرد پیشنهاد عمل زشت می‌کند و خود و اموالش را در اختیار او می‌گذارد.
  51. مرد به خاطر آمیزش با زنان مورد سرزنش قرار می‌گیرد (که چرا با مردان آمیزش نمی‌کند).
  52. مرد از کسب زنش از هرزگی نان می‌خورد و آن را می‌داند و به آن تن می‌دهد.
  53. زن بر مرد خود مسلط‍‌ می‌شود، و کاری را که مرد نمی‌خواهد انجام می‌دهد، و به شوهر خود خرجی می‌دهد.
  54. مرد، زن و کنیزش را (برای زنا) کرایه می‌دهد و به خوراک و نوشیدنی پستی تن در می‌دهد.
  55. سوگندهای به ناحق به نام خدا بسیار می‌گردد.
  56. قمار آشکار می‌گردد.
  57. شراب را بدون مانع علنا می‌فروشند.
  58. زنان مسلمان خود را در اختیار کافران می‌گذارند.
  59. لهو و لعب آشکار می‌گردد و کسی که از کنار آن عبور می‌کند از آن جلوگیری نمی‌کند (و کسی جرأت جلوگیری را ندارد).
  60. مردم شریف را خوار می‌کند، کسی که مردم از تسلط‍‌ و قدرتش ترس دارند.
  61. نزدیک‌ترین مردم به فرمانروایان کسی است که به دشنام‌گویی ما خانواده ستایش شود.
  62. هرکس ما را دوست دارد، دروغ‌گویش می‌دانند و شهادت او را نمی‌پذیرند.
  63. بر گفتن حرف زور و ناحق مردم با همدیگر رقابت می‌کنند.
  64. شنیدن قرآن بر مردم سنگین و گران می‌آید و در عوض، شنیدن سخنان باطل بر مردم آسان است.
  65. همسایه، همسایه را گرامی می‌دارد از ترس زبانش.
  66. حدود خدا تعطیل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل می‌کنند.
  67. مساجد طلاکاری می‌شود.
  68. راستگوترین مردم پیش آن‌ها، مفتریان دروغگو می‌باشند.
  69. شر و سخن‌چینی آشکار می‌گردد.
  70. ستمکاری شیوع یافته.
  71. غیبت را سخن نمکین می‌شمارند و مردم همدیگر را بدان مژده می‌دهند.
  72. برای غیر خدا به حج و جهاد می‌روند.
  73. سلطان به خاطر کافر، مؤمن را خوار می‌کند.
  74. خرابی و ویرانی بیش از عمرانی و آبادی است.
  75. زندگی مرد از کم‌فروشی اداره می‌شود.
  76. خونریزی را آسان می‌شمارند.
  77. مرد برای غرض دنیایی ریاست می‌طلبد و خود را به بدزبانی مشهور می‌سازد تا از او بترسند و کارها را به او واگذار کنند.
  78. نماز را سبک می‌شمارند.
  79. مرد مال بسیار دارد، ولی از وقتی که آن را پیدا کرده زکات آن را نپرداخته است.
  80. قبر مرده‌ها را می‌شکافند و آنها را می‌آزارند و کفن‌های‌شان را می‌فروشند.
  81. آشوب بسیار می‌شود.
  82. مرد روز خود را به نشئه (شراب) به شب می‌برد و شب را به مستی صبح می‌کند.
  83. با حیوانات عمل زشت انجام می‌دهند.
  84. حیوانات همدیگر را می‌درند.
  85. مرد به مصلی می‌رود، ولی چون برمی‌گردد جامه در تن ندارد.
  86. دل مردم سخت و چشمان‌شان خشک شده و یاد خدا بر آنان سنگین می‌آید.
  87. کسب‌های حرام شیوع یافته و بر سر آن رقابت می‌کنند.
  88. نمازخوان برای ریا و خودنمایی نماز می‌خواند.
  89. فقیه برای غیردین فقه می‌آموزد و دنیا و ریاست‌طلب می‌کند.
  90. مردم دور کسی را گرفته‌اند که قدرت دارد.
  91. هرکس روزی حلال می‌جوید، مورد سرزنش قرار می‌گیرد و جوینده حرام، مورد ستایش و تعظیم است.
  92. در مکه و مدینه کارهایی می‌کنند که خداوند دوست ندارد و کسی هم نیست که مانع شود و هیچ‌کس آنها را از این اعمال زشت باز نمی‌دارد.
  93. آلات لهوولعب (حتی) در مکه و مدینه آشکار می‌گردد.
  94. مرد سخن حق می‌گوید و امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؛ دیگران او را نصیحت می‌کنند و می‌گویند: این کار بر تو لازم نیست.
  95. مردم به همدیگر نگاه می‌کنند و به مردم بدکار اقتداء می‌نمایند.
  96. راه خیر به کلی خالی است و کسی از آن راه نمی‌رود.

۹۷. مرده را به مسخره می‌گیرند و کسی برای مرگ او غمگین نمی‌شود.

  1. هرسال بدعت و شرارت بیشتر می‌شود.
  2. مردم و انجمن‌ها پیروی نمی‌کنند مگر از توانگران.
  3. به فقیر چیزی می‌دهند، در حالی که به او می‌خندند و برای غیر خدا به او ترحم می‌نمایند.
  4. نشانه‌های آسمانی پدید می‌آید، ولی کسی از آن هراس ندارد.
  5. مردم در حضور جمع، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسی می‌شوند و هیچ‌کس از ترس، کار زشت را انکار نمی‌کند.
  6. مرد در غیر اطاعت خدا زیاد خرج می‌کند، ولی در مورد اطاعت خدا از کم هم دریغ می‌ورزد.
  7. آزار به پدر و مادر آشکار می‌گردد و مقام آنها را سبک می‌شمارند و حال آنها در پیش فرزند از همه بدتر باشد، و از این‌که به آنها افترا زده شود، خوشحال می‌شوند.
  8. زن‌ها بر حکومت غالب گشته و پست‌های حساس را قبضه می‌کنند، و کاری پیش نمی‌رود، جز آن‌چه طبق دلخواه آنان باشد.
  9. پسر به پدر خود افتراء می‌زند و به پدر و مادر خود نفرین می‌کند و از مرگ‌شان خوشحال می‌شود.
  10. اگر روزی بر مردی بگذرد که در آن روز گناهی بزرگ مرتکب نشده باشد، مانند هرزگی یا کم‌فروشی یا انجام کار حرام یا میخوارگی، آن روز غمگین است و خیال می‌کند که روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بی‌خود تلف شده است.
  11. سلطان مواد غذایی را احتکار می‌کند.
  12. حق خویشاوندان پیامبر (خمس) به ناحق تقسیم می‌شود و بدان قماربازی می‌کنند و میخوارگی می‌نمایند.
  13. با شراب مداوا می‌کنند و بدان بهبودی می‌جویند.
  14. مردم در مورد ترک امر به معروف و نهی از منکر و بی‌عقیدگی یکسان می‌شوند.
  15. منافقان و اهل نفاق سروصدایی دارند و اهل حق بی‌سروصدا و خاموشند.
  16. برای اذان گفتن و نماز خواندن مزد می‌گیرند.
  17. مسجدها پر است از کسانی که ترس از خدا ندارند و برای غیبت و خوردن گوشت اهل حق به مسجد می‌آیند و در مساجد، از شراب مست‌کننده توصیف می‌کنند.
  18. شخص مست که از خرد تهی گشته بر مردم پیشنمازی می‌کند و به مستی او ایراد نمی‌گیرند و چون مست گردد، گرامیش می‌دارند.
  19. هرکه مال یتیمان را بخورد، شایستگی او را می‌ستایند.
  20. قضات به خلاف دستور خدا داوری می‌کنند.
  21. زمامداران از روی طمع خیانتکاران را امین خود می‌سازند.
  22. میراث (یتیمان) را فرمانروایان به دست افراد بدکار و بی‌باک نسبت به خدا داده‌اند، از آنها حق و حساب می‌گیرند و جلوی آنها را رها می‌سازند تا هرچه می‌خواهند انجام دهند.
  23. بر فراز منبرها مردم را به پرهیزکاری دستور می‌دهند، ولی خود گوینده به آن دستور عمل نمی‌کند.
  24. وقت نمازها را سبک می‌شمارند.
  25. صدقه به وساطت دیگران به اهل آن می‌دهند و به خاطر رضای خدا نمی‌دهند، بلکه از روی درخواست مردم و اصرار آنها می‌پردازند.
  26. تمام همّ‌ و غمّ‌ مردم شکم و عورت‌شان است. باکی ندارند که چه بخورند و با چه آمیزش کنند.
  27. دنیا به آنها روی آورده است.
  28. نشانه‌های حق مندرس گشته است.
۲. آقای مهدی لطفی؛
آقای مهدی لطفی، در کتاب «پیامبر و امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«پیامبر اسلام فرموده است: برای مردمان، زمانی می‌رسد که انسان، میان ناتوانی و فساد مخیّر می‌شود. هر کس چنین زمانی را درک کند، ناتوانی را بر فساد و تباهی ترجیح می‌دهد[۵۵]. مرد از همسرش اطاعت می‌کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می‌کند و برای به هلاکت رسانیدن برادرش تلاش می‌کند و به همسایه‌اش ستم می‌کند و پیوند خویشاوندی را قطع می‌کند و صدای فاجران بلند می‌شود [۵۶].

استاد کامل سلیمان درباره این روایت می‌نویسد: شاید منظور از بلند شدن صدای فاجران، طنین انداختن صدای خواننده‌ها و نوازنده‌ها در فضای ممالک اسلامی باشد و شاید منظور این باشد که دوران، دوران فاجر است و صدای آنها، بلند و صدای مؤمنان، کوتاه است[۵۷].

پیامبر اعظم (ص) می‌فرماید: در آخر امت من، مردانی پیدا شود که زن‌هایشان همچون مردها بر روی زین سوار شوند، بر میاثر (تشک‌های نرم) سوار شوند و به مساجد می‌روند. زنانشان در عین لباس پوشیدن، لخت و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان استران لاغر است. آنها عطر بهشت را نمی‌شنوند. آنها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا به دور هستند[۵۸].

همچنین فرمود: برای مردم زمانی می‌آید که برای هیچ دین‌داری دینش سالم نمی‌ماند جز اینکه از کوهی به کوهی بگریزد و همچون روباه، بچه‌اش را بردارد و از لانه‌ای به لانه‌ای دیگر پناه برد. در چنین زمانی، انسان در تأمین معاش خود ناتوان است، مگر اینکه خدا را به غضب آورد. در چنین برهه‌ای، هلاکت انسان به دست همسر و فرزندانش صورت می‌گیرد و اگر زن و فرزندی نداشته باشد، به دست پدر و مادرش کشته می‌شود. اگر پدر و مادر نیز نداشته باشد، به دست خویشان و همسایگانش هلاک می‌شود، او را با تنگی معیشت مورد سرزنش قرار می‌دهند تا خود را به جاهایی وارد کند که موج هلاکت او باشد [۵۹]»[۶۰].

پرسش‌های وابسته

  1. مقصود از آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  2. روایات آخر زمان چگونه دسته‌بندی می‌شوند؟ (پرسش)
  3. اول زمان و آخر زمان به چه معناست؟ (پرسش)
  4. آیا اصطلاح آخر زمان در قرآن آمده است؟ (پرسش)
  5. به چه دلیل این زمان آخرالزمان است؟ (پرسش)
  6. سیمای جهان در دوران پیش از قیام امام مهدی چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  7. آیا قبل از ظهور امام مهدی جنگ‌هایی رخ می‌دهد که حدود دو سوم شیعیان از بین می‌روند؟ (پرسش)
  8. آیا قبل از ظهور امام مهدی کافران از مؤمنان جدا می‌شوند؟ (پرسش)
  9. محدوده زمانی آخرالزمان از چه وقت تا چه وقت است؟ (پرسش)
  10. باورهای دینی مردم در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)
  11. پیشگویی‌های کتاب‌های مقدس درباره آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  12. پیشگویی‌های نوستر آداموس درباره آینده و آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  13. پیشگویی‌هایی که پیش از ظهور تحقق پیدا کرده چیست؟ (پرسش)
  14. امر به معروف کردن در آخرالزمان چه وضعیتی پیدا می‌کند؟‌ (پرسش)
  15. چه کسی در آخرالزمان کعبه را ویران می‌کند؟ (پرسش)
  16. وضعیت معاملات مردم در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)
  17. چه ارتباطی میان ماه رجب و نشانه‌های آخرالزمان وجود دارد؟ (پرسش)
  18. زمامداران آخرالزمان چه صفاتی دارند؟ (پرسش)
  19. ویژگی‌های دانشمندان آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  20. منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  21. در آخرالزمان چه حوادثی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  22. ویژگی‌های زنان در آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  23. ویژگی‌های مردان در آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  24. وضعیت شهر تهران در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)

نشانه‌های آخرالزمان

  1. مراد از آشوب‌های جهانی که از نشانه‌های آخرالزمان است چیست؟ (پرسش)
  2. آتش و دود که از نشانه‌های آخرالزمان است چگونه تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  3. نشانه‌های آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
    1. مفهوم لغوی اشراط الساعه چیست؟ (پرسش)
    2. آیا اشراط الساعه از نشانه‌های ظهور است؟ (پرسش)
  4. آیا در آخرالزمان کفار هم گرفتار ظلم می‌شوند؟ (پرسش)
  5. آتش و دود که از نشانه‌های آخرالزمان است چگونه تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)

زندگی در آخرالزمان

  1. سیمای زندگی در آخرالزمان چگونه است؟ (پرسش)

آخرالزمان در قرآن

  1. آیا در قرآن نشانه‌های آخرالزمان آمده است؟ (پرسش)
  2. آیا مراد "الیوم‌ الآخر" در قرآن آخرالزمان است؟ (پرسش)

آخرالزمان در احادیث

  1. آخرالزمان در احادیث به چه معناست؟ (پرسش)

ویژگی مردم در آخرالزمان

  1. در روایت است که دین‌‏داری در آخر الزمان مثل گرفتن آتش در دست چرا دین‌‏داری در این زمان سخت‌‏تر از زمان‌‏های دیگر است؟ (پرسش)
  2. وضعیت دین در آخر الزمان و حفظ آن توسط مؤمن چگونه خواهد بود؟ (پرسش)

فساد در آخرالزمان

  1. انواع فسادهای آخر الزمان در روایات چیست؟ (پرسش)
  2. فتنه‌هایی که در آخر الزمان شیعیان را تهدید می‌کنند کدامند و راه مقابله با آنها چیست؟ (پرسش)

آخرالزمان و ظهور منجی

  1. چه ارتباطی میان آخرالزمان و ظهور منجی وجود دارد؟ (پرسش)

آخرالزمان و برپایی قیامت

آخرالزمان در آیین‌های دیگر

  1. آیا باور به آخرالزمان در ادیان گوناگون وجود دارد؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های آخرالزمان را از دیدگاه یهود چیست؟ (پرسش)
  3. آخر الزمان از نظر مسیحیان چه دورانی است؟ نظریه پایان دوران و نهایت عالم به چه معناست و چه جایگاهی در کتاب مقدس دارد؟ (پرسش)

آخرالزمان در رسانه‌ها

  1. تفکرات حاکم بر فیلم‌های هالیوود درباره تسخیر جهان و این که کسی می‌آید و جهان را به هم می‌ریزد چگونه تحلیل می‌شود؟ (پرسش)
  2. فیلم‌هایی مانند روز استقلال و نوستراداموس یا بازی جهنم خلیج فارس چه ارتباطی با موضوع مهدویت دارد؟ (پرسش)
  3. چه سیاست‌هایی در فیلم‌سازی هالیوود دنبال می‌شود؟ (پرسش)

آخرالزمان و پایان تاریخ

  1. دیدگاه هانتینگون در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  2. نظر فوکویاما در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  3. نظر تافلر در رابطه با پایان تاریخ چیست؟ (پرسش)
  4. ماجرای کنفرانس تل آویو و مصوبات آن چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. " وَ رَأَيْتَ الْجَوْرَ قَدْ شَمِلَ‏ الْبِلَادَ ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  2. " الْقُرْآنَ قَدْ خَلُقَ وَ أُحْدِثَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ، وَ وُجِّهَ‏ عَلَى‏ الْأَهْوَاء‏‏‏‏‏‏‏‏"
  3. " الدِّينَ‏ قَدِ انْكَفَأَ كَمَا يَنْكَفِئُ الْإِنَاء‏‏‏‏‏‏‏‏"
  4. " أَهْلَ‏ الْبَاطِلِ‏ قَدِ اسْتَعْلَوْا عَلَى أَهْلِ الْحَقِّ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  5. " وَ اكْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  6. " الْمُؤْمِنَ‏ صَامِتاً ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  7. " الصَّغِيرَ يَسْتَحْقِرُ بِالْكَبِير ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  8. " الْأَرْحَامَ قَدْ تَقَطَّعَت‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  9. " الثَّنَاءَ قَدْ كَثُرَ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  10. " الْخُمُورَ تُشْرَبُ‏ عَلَانِيَةً ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  11. " سَبِيلَ‏ الْخَيْرِ مُنْقَطِعاً وَ سَبِيلَ‏ الشَّرِّ مَسْلُوكاً ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  12. " الْحَرَامَ‏ يُحَلَّلُ‏ وَ الْحَلَالَ يُحَرَّمُ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  13. " الدِّينَ بِالرَّأْي‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  14. " الْمُؤْمِنَ‏ لَايَسْتَطِيعُ‏ أَنْ‏ يُنْكِرَ إِلَّا بِقَلْبِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  15. " وَ رَأَيْتَ الْعَظِيمَ‏ مِنَ‏ الْمَالِ‏ يُنْفَقُ‏ فِي‏ سَخَطِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  16. " الْوُلَاةَ يَرْتَشُونَ‏ فِي‏ الْحُكْم‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  17. " الْوِلَايَةَ قَبَالَةً لِمَنْ‏ زَاد! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  18. " الرَّجُلَ‏ يَأْكُلُ‏ مِنْ‏ كَسْبِ‏ امْرَأَتِهِ‏ مِنَ‏ الْفُجُورِ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  19. " الْقِمَارَ قَدْ ظَهَر‏‏‏‏‏‏‏‏"
  20. " الْمَلَاهِيَ‏ قَدْ ظَهَرَتْ‏ يُمَرُّ بِهَا لَا يَمْنَعُهَا أَحَدٌ أَحَداً وَ لَا يَجْتَرِئُ أَحَدٌ عَلَى مَنْعِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  21. " وَ رَأَيْتَ الْقُرْآنَ قَدْ ثَقُلَ عَلَى النَّاسِ اسْتِمَاعُهُ، وَ خَفَ‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ اسْتِمَاعُ‏ الْبَاطِل‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  22. " الْجَارَ يُكْرِمُ‏ الْجَارَ خَوْفاً مِنْ‏ لِسَانِهِ‏ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  23. " الْمَسَاجِدَ قَدْ زُخْرِفَتْ‏ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  24. " طَلَبَ‏ الْحَجِ‏ وَ الْجِهَادِ لِغَيْرِ اللَّه‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  25. " قُلُوبَ النَّاسِ قَدْ قَسَت‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  26. " النَّاسَ مَعَ مَنْ غَلَب‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  27. " طَالِبَ‏ الْحَلَالِ‏ يُذَمُ‏ وَ يُعَيَّرُ وَ طَالِبَ الْحَرَامِ يُمْدَح‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  28. " الْمَعَازِفَ‏ ظَاهِرَةً فِي‏ الْحَرَمَيْنِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  29. " الرَّجُلَ يَتَكَلَّمُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَقِّ وَ يَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ فَيَقُومُ‏ إِلَيْهِ‏ مَنْ‏ يَنْصَحُهُ‏ فِي نَفْسِهِ فَيَقُولُ هَذَا عَنْكَ مَوْضُوعٌ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  30. " الْمَسَاجِدَ مُحْتَشِيَةً مِمَّنْ‏ لَايَخَافُ‏ اللَّه‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  31. " النَّاسَ‏ هَمُّهُمْ‏ بُطُونُهُمْ وَ فُرُوجُهُمْ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  32. " الدُّنْيَا مُقْبِلَةً عَلَيْهِم‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  33. " النِّسَاءَ يَبْذُلْنَ‏ أَنْفُسَهُنَ‏ لِأَهْلِ‏ الْكُفْرِ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  34. " أَعْلَامَ‏ الْحَقِ‏ قَدْ دَرَسَتْ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  35. " الْخَرَابَ قَدْ أُدِيلَ‏ مِنَ‏ الْعُمْرَان‏! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  36. " الرَّجُلَ مَعِيشَتُهُ مِنْ بَخْسِ‏ الْمِكْيَالِ‏ وَ الْمِيزَانِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  37. " الرَّجُلَ‏ عِنْدَهُ‏ الْمَالُ‏ الْكَثِيرُ لَمْ‏ يُزَكِّهِ‏ مُنْذُ مَلَكَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  38. " الرَّجُلَ‏ يُمْسِي‏ نَشْوَانَ‏ وَ يُصْبِحُ‏ سَكْرَان‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  39. " النَّاسَ يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ يَقْتَدُونَ بِأَهْلِ الشُّرُورِ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  40. " كُلَ‏ عَامٍ‏ يَحْدُثُ‏ فِيهِ‏ مِنَ‏ الْبِدْعَةِ وَ الشَّرِّ أَكْثَرُ مِمَّا كَانَ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  41. " وَ رَأَيْتَ‏ الْخَلْقَ‏ وَ الْمَجَالِسَ‏ لَايُتَابِعُونَ‏ إِلَّا الْأَغْنِيَاء‏‏‏‏‏‏‏‏"
  42. " يَتَسَافَدُونَ‏ كَمَا تَتَسَافَدُ الْبَهَائِمُ‏ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  43. " الرَّجُلَ‏ يُنْفِقُ‏ الْكَثِيرَ فِي‏ غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ‏ وَ يَمْنَعُ‏ الْيَسِيرَ فِي‏ طَاعَةِ اللَّه‏‏‏‏‏‏‏‏‏"
  44. " الرَّجُلَ إِذَا مَرَّ بِهِ يَوْمٌ وَ لَمْ‏ يَكْسِبْ‏ فِيهِ‏ الذَّنْبَ‏ الْعَظِيمَ‏ ... حَزِيناً ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  45. " النِّسَاءَ قَدْ غَلَبْنَ عَلَى الْمُلْكِ وَ غَلَبْنَ عَلَى كُلِّ أَمْرٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  46. " رِيَاحَ الْمُنَافِقِينَ وَ أَهْلِ النِّفَاقِ دَائِمَةً وَ رِيَاحَ‏ أَهْلِ‏ الْحَقِ‏ لَا تُحَرَّكُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  47. " الْقُضَاةَ يَقْضُونَ بِخِلَافِ مَا أَمَرَ اللَّهُ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  48. " الْمَنَابِرَ يُؤْمَرُ عَلَيْهَا بِالتَّقْوَى وَ لَا يَعْمَلُ الْقَائِلُ بِمَا يَأْمُرُ ! ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  49. " الصَّلَاةَ قَدِ اسْتُخِفَ‏ بِأَوْقَاتِهَا ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  50. " وَ رَأَيْتَ‏ الصَّدَقَةَ بِالشَّفَاعَةِ لَايُرَادُ بِهَا وَجْهُ‏ اللَّهِ‏ فَكُنْ عَلى‏ حَذَرٍ، وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- النَّجَاةَ ‏‏‏‏‏‏‏‏"
  51. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۶ تا ۲۶۰.
  52. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۶۲ -۱۷۱.
  53. روضه کافی، حدیث ۷، ص ۳۶ و ۴۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۵۴-۲۶۰.
  54. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۶۷۹--۶۸۴.
  55. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه: علی‌اکبر مهدی‌پور، تهران، آفاق، ۱۳۸۱، چ ۴، ج۱، ص۷۰۳.
  56. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶۳.
  57. روزگار رهایی، ج۲، ص۷۳۹.
  58. صحیح مسلم، مصر، بی‌نا، ۱۳۸۴ ه.ق، ج۶، ص۱۶۸.
  59. منتخب الأثر، ص۵۴۲.
  60. لطفی، مهدی، پیامبر و امام مهدی، ص۳۴-۳۶.