شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شیعه در لغت]] - [[شیعه در قرآن]] - [[شیعه در کلام اسلامی]] - [[شیعه در تاریخ اسلامی]] - [[شیعه در معارف و سیره نبوی]] - [[شیعه در معارف و سیره حسینی]] - [[شیعه در معارف مهدویت]] - [[شیعه در فقه سیاسی]] - [[شیعه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[شیعه از دیدگاه اهل سنت]]| پرسش مرتبط  = }}
{{شیعه}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شیعه در قرآن]] | [[شیعه در حدیث]] | [[شیعه در کلام اسلامی]]| [[شیعه در تاریخ اسلامی]] | [[شیعه در فرق و مذاهب]] | [[شیعه در معارف مهدوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[شیعه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''شیعه:''' [[پیروان]] و هواداران. در اصطلاح [[اعتقادی]] به کسانی گفته می‌شود که به [[امامت]] [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و خلافتِ [[بلافصل]] او پس از [[حضرت محمّد]]{{صل}} [[عقیده]] دارند و [[جانشینی پیامبر]] را [[حقّ]] خاص [[خانواده]] [[رسالت]] میدانند که از سوی [[خداوند]] تعیین شده است و داستان [[غدیر خم]]، [[شاهد]] آن است. نام [[شیعه]] را [[حضرت محمد]]{{صل}} در زمان حیات خویش هم به کار برده و [[علی]]{{ع}} و [[شیعیان]] او را [[رستگاران]] و اهل [[نجات]] معرّفی کرده است. تشیّع، [[عقیده]] به [[امامت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} و [[جانشینی]] [[بلافصل]] [[امام علی]]{{ع}} و [[امامان]] است. هر چند در میان [[پیروان]] این [[عقیده]] هم [[وحدت]] کامل نیست و به فرقه‌هایی چند تقسیم شده‌اند، ولی در اینکه [[امامت]] را با [[انتصاب]] از سوی [[خدا]] میدانند، نه به [[انتخاب مردم]]، همه متفّق‌اند. [[شیعیان]] به خاطر آنکه نسبت به [[حکومت]] و [[خلافت]]، همیشه نظر خاصّی داشته و آن را [[حقّ]] [[امامان]] از [[اهل بیت]] می‌دانسته‌اند، پیوسته مورد [[دشمنی]] و تعرّض از سوی [[حکومت‌ها]] بوده‌اند و در [[تاریخ]]، اغلب میان [[شیعه]] و [[سنّی]]، نزاع‌های [[اعتقادی]] و گاهی کشمکش‌های شدید، جریان داشته است. تشیّع به لحاظ [[اعتقاد به امامت]] و [[پیشوایی]] [[صالح‌ترین]] انسان‌های دودمان [[پیامبر]] که در [[علم]] و [[ایمان]] و [[فضیلت]] و [[جهاد]]، برترند (یعنی [[ائمه]]) مترقّی‌ترین و درست‌ترین جریان [[فکری]] و [[سیاسی]] در [[جهان اسلام]] محسوب می‌شود. امروز نزدیک به دویست میلیون [[شیعه]] در [[جهان]] وجود دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۱۲۸.</ref>.
'''شیعه''' به معنای تابع و پیرو، در اصطلاح به کسانی اطلاق می‌شود که به خلافت بلافصل حضرت [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} معتقدند هرچند معنای خاص آن در برابر اصطلاح [[اهل‌سنت]] قرار دارد. [[پیدایش شیعه]] پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده و پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با [[آیات قرآن]] و آموزه‌های [[نبوی]] درباره [[محبت]]، [[مرجعیت علمی]]، [[دینی]]، [[معنوی]] و [[سیاسی]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} به ویژه مسئله جانشینی پیامبر اکرم{{صل}} دارد و زمینه‌های شکل‌گیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم{{صل}}پدید آمد. براساس [[آیات قرآن کریم]] برخی از ویژگی‌های شیعه عبارت است از: بهترین [[آفریدگان]]؛ برخورداران از [[نعمت الهی]]؛ مصداق [[شجره طیبه]]؛ همراهان [[امام علی]]{{ع}} در [[قیامت]]؛ پیشتازان [[ایمان]] و [[عمل صالح]].


==مقدمه==
== معناشناسی ==
*[[شیعه]] در اصطلاح [[دینی]] به گروهی از [[مسلمانان]] گفته می‌شود که هم به [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[محبت]] و [[عشق]] می‌ورزند، هم آنان را با امر و [[نصّ الهی]] و [[نصب]] [[پیامبر]]، [[جانشینان]] بر [[حق]] و [[بلا]] فصل [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌شناسند و هم به [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[امامان]] [[معصوم]] در همۀ زمینه‌ها گردن می‌نهند. چنین [[اعتقادی]] تشیّع نامیده می‌شود. [[امام خمینی]]، [[احیاگر]] [[شیعه]] در قرن حاضر می‌فرماید: ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} مؤسّس آن به امر [[خداوند تعالی]] بوده و [[امام علی|امیر المؤمنین علی بن طالب]]{{ع}} این بندۀ رها شده از تمام قیود، [[مأمور]] رهاکردن [[بشر]] از تمام اغلال و بردگی‌هاست.<ref>صحیفۀ نور، ج ۲۱ ص ۱۷۱</ref>.
=== معنای لغوی ===
*[[مذهب]] تشیّع، [[مذهب]] [[فداکاری]] بوده است و در ماقبل [[تاریخ]]، [[مردم]] برای [[عدالت]] و [[برابری]] [[حقوق]] از دست‌رفتۀ خود همیشه [[قیام]] کرده‌اند، همیشه [[خون]] داده‌اند.<ref>صحیفۀ نور، ج ۴ ص ۲۲</ref> برخلاف سخن آنان که [[شیعه]] را فرقه‌ای ساختۀ [[افکار]] [[عبداللّه بن سبأ]] می‌دانند، یا پیدایش آن را به زمان فوت [[پیامبر]] و ماجرای [[سقیفه]] یا دورۀ [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت می‌دهند، یا حتی [[شیعه]] را پدیدۀ دورۀ [[آل بویه]] می‌شناسند، بذر تشیّع از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} افشانده شد و در همان روزهای نخست [[بعثت]] که [[مأموریت]] یافت بستگان خویش را به [[دین خدا]] [[دعوت]] کند، صراحتاً فرمود: هرکس به [[اجابت]] [[دعوت]] من [[سبقت]] گیرد، [[وزیر]] و [[جانشین]] و [[وصیّ]] من است؛ [[امام علی|علی]]{{ع}} پیش از همه مبادرت نمود و [[اسلام]] را پذیرفت و [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} او را در همانجا به [[وصایت]] و [[جانشینی]] خویش معرفی کرد<ref>شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص ۵</ref>.
{{اصلی|شیعه در لغت}}
*تعبیر "[[شیعه]] [[علی]]" در زمان [[پیامبر]] از زبان آن [[حضرت]] بارها و بارها به‌کار برده شد<ref> ر. ک: بحار الأنوار، ج ۶۸. از جمله: هذا و شیعته هم الفائزون (بحار الأنوار، ج ۷ ص ۱۷۸)</ref> و در طول ۲۳ سال، [[پیامبر]] در مواقع فراوانی [[حضرت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خویش با تعابیر گوناگونی معرفی فرمود و [[اطاعت]] او را بر همگان لازم دانست و در حادثۀ [[غدیر خم]]، روشن‌تر و صریح‌تر او را به [[ولایت]] و [[رهبری]] همۀ [[مسلمانان]] تعیین کرد. پس تشیّع و [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[جانشینی]] او، از زمان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] مطرح بود و [[شیعه]]، [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[امامان]] بعدی را که برگزیدۀ [[خدا]] و تعیین‌شدۀ از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بودند، به عنوان محور [[دینی]]، [[سیاسی]] و الگوی [[اخلاق]] و عمل و معلّم و مفسّر [[قرآن]] و مبیّن [[احکام]] می‌شناختند و تبعیّت از آنان و پذیرش [[ولایت]] [[ائمه]]{{عم}} را بر خود فرض می‌دانستند.
چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و [[انصار]]<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref>، [[فرقه]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.</ref>، تابع و پیرو<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.</ref> و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref> یا توسّع در امری (مادی یا [[معنوی]]) است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۷۹-۳۸۰؛ [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲.</ref>
*امّا زمینۀ شکل‌گیری خارجی این گروه و [[ظهور]] آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای [[سقیفه]] بود. وقتی بعضی از سران [[قبایل]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] در [[سقیفه]] برای [[انتخاب خلیفه]] گرد آمدند، نام [[امام علی|علی]]{{ع}} هم به عنوان یکی از نامزدهای [[خلافت]] بر سر زبان‌ها بود، ولی نتیجۀ [[سقیفه]] برخلاف [[دستور]] [[پیامبر]] به [[انتخاب]] [[ابوبکر]] انجامید. آنان که به توصیۀ [[پیامبر]] [[وفادار]] ماندند و دستاورد [[سقیفه]] را قبول نداشتند، بر محور [[اعتقاد]] به [[امامت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[شایستگی]] او برای [[خلافت]] گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ [[حضرت فاطمه]] بود و از [[بیعت]] با [[خلیفه]] سرباز می‌زدند. نام کسانی چون [[عباس بن عبد المطلب]]، [[فضل بن عباس]]، [[زبیر]]، [[خالد بن سعید]]، [[مقداد]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]]، [[عمار یاسر]]، [[ابیّ بن کعب]]، در آن میان به چشم می‌خورد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴</ref> همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ [[فاطمه]] {{عم}} به عنوان مرکز تجمع [[مخالفان]] [[خلافت ابوبکر]] بود و آنان چون حاضر نبودند از خانه بیرون آیند، [[عمر]] تصمیم گرفت خانه را به [[آتش]] بکشد.<ref>الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹</ref>
 
*تحزّب و شکل‌گیری [[اجتماعی]] [[سیاسی]] [[شیعه]]، عمدتا در زمان [[خلافت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} سامان یافت و پس از [[شهادت]] [[امام علی]]، بر گرد [[امام حسن]]{{ع}} جمع شده با او [[بیعت]] کردند. پس از [[امام حسن|امام مجتبی]]{{ع}} بر محور [[امامت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} گرد آمدند و از او می‌خواستند که با [[معاویه]] بجنگد. این [[اعتقاد]] نسبت به [[امامان]] [[معصوم]] در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت<ref>به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و. . . هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، [[شیعه]] گفته می‌شود، چون [[امام علی]] و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را قبول دارند</ref> و [[شیعه]] به عنوان گروهی که [[خلافت]] [[امویان]] و [[عباسیان]] را قبول نداشتند و به [[امامت]] [[ائمه]] پای‌بند بودند به رافضیان نامیده شدند. این [[لقب]]، گرچه به عنوان یک توهین به کار می‌رفت، ولی افتخار [[شیعه]] آن بود که [[حکومت]] خلفای [[جائر]] و [[غاصب]] را ردّ می‌کرد و قبول نداشت. اصطلاح [[شیعه]] به عنوان [[پیروان]]، نسبت به [[مخالفان]] هم (با توجّه به معنای لغوی [[شیعه]]) اطلاق می‌شد و در متون [[تاریخی]] و [[روایات]]، هم شیعۀ [[اهل بیت]] دیده می‌شود که [[رهبری]] آنان با [[امامان]] [[معصوم]] بوده است، هم شیعۀ [[آل ابو سفیان]] (در سخن [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]]) و شیعۀ بنی امیّه که به [[پیروان]] [[معاویه]] و [[یزید]] و خلفای [[اموی]] گفته می‌شد و این نشانۀ [[تعارض]] [[فکری]] و [[اختلاف]] مبنایی این دو [[خاندان]] و دو جریان است. تشیّع، غیر از مسألۀ [[امامت]] و [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[امامان]]، در مسائل دیگر [[اعتقادی]]، [[فکری]]، [[فقهی]] هم شاخص‌های دیگری دارد و فرقه‌های متعدّد [[شیعی]] ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون [[توحید]]، [[قرآن]]، [[غلو]]، [[تشبیه]] و تجسیم، [[بداء]]، [[عدل الهی]]، [[عصمت]] [[انبیا]]، [[تقیه]]، [[راه تعیین]] [[امام]]، راه [[استنباط]] [[احکام شرع]]، [[جایگاه]] [[عقل]] و [[اجماع]]، [[اجتهاد]]، تخطئه و تصویب، اصول عملی در [[فقه]]، در [[شناخت]] تشیّع باید مورد توجّه قرار گیرد و به کتاب‌های مبسوط‌تر مراجعه شود.<ref> از جمله در شناخت تشیّع، ر. ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی</ref> [[علامه طباطبایی]] فشرده‌ای از [[اعتقادات]] [[اسلامی]] از نظر شیعۀ [[دوازده امامی]] را در مباحث [[خداشناسی]]، ذات و [[صفات خدا]]، [[قضا و قدر]] و [[جبر و اختیار]]، [[پیغمبرشناسی]]، [[هدایت]] عمومی و خصوصی، [[نبوت]]، [[عصمت]]، [[پیامبر خاتم|پیغمبر اسلام]] و [[قرآن]]، [[معادشناسی]]، [[روح]] و [[حقیقت]] [[مرگ]]، [[عالم برزخ]] و [[قیامت]]، [[امام‌شناسی]]، فرق [[امام]] و [[نبی]] و [[مهدویت]] آورده است.<ref>شیعه در اسلام، ص ۶۷ تا ۱۵۰</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۶۳تا۱۶۶.</ref>
=== معنای اصطلاحی ===
در اصطلاح شیعه کسانی را گویند که به خلافت بلافصل حضرت [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} معتقدند. برای نخستین بار، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بود که پس از نزول آیه ۷ [[سوره بینه]]، پیروان [[علی بن ابی‌طالب]] را "شیعه" خواند و فرمود: "تو و شیعیانت، [[روز قیامت]] [[رستگار]] خواهید بود"<ref>البرهان فی تفسیر القرآن‌، ۴/ ۴۹۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۷؛ [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۳.</ref>
 
شیعه به معنای عام، همه [[دوستداران]] و [[پیروان]] سیاسی [[امام علی]]{{ع}} را دربرمی‌گیرد؛ اما معنای خاص آن در برابر اصطلاح [[اهل‌سنت]] قرار دارد و نامِ خاصِ گروهی از [[مسلمانان]] است که خود را [[دوستدار]] و پیرو [[فکری]]، [[اعتقادی]] و عملی [[امامان معصوم]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} دانسته و تقریباً همه آنها به امامت منصوص و بلافصل امام علی{{ع}} و [[فرزندان]] برگزیده او پس از [[پیامبر اکرم]] معتقدند<ref>اوائل المقالات، ص۳۵؛ الشیعة فی الاسلام، ص۱۵؛ نشوء المذاهب و الفرق، ص۳۹ - ۴۰.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۲۸.</ref>
 
لفظ "شیعه" در قرآن به‌معنای پیرو آمده است<ref>در قرآن ۱۱۲ بار لفظ شیعه و مشتقات آن به‌کار رفته که همه به همان معنای لغوی است.</ref>: {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>؛ همان‌گونه که در روایاتی از [[پیامبر]]{{صل}} نیز مراد از شیعه، علی{{ع}} و [[پیروان]] او بوده است<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۸، ص۵۸۹؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۱.</ref>.<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>
 
== شیعه در [[قرآن]] ==
{{اصلی|شیعه در قرآن}}
واژه شیعه در مجموع ۱۱ بار در قرآن آمده‌اند: ۴ بار به صورت مفرد (شیعه) و به معنای گروهِ همکیش و هم‌مسلک<ref>سوره مریم، آیه ۶۹؛ سوره قصص، آیه ۱۵؛ سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>؛ ۵ بار واژه "شِیَع"<ref>سوره قصص، آیه ۴.</ref>، جمع شیعه به معنای گروه‌ها و فرقه‌های [[دینی]] و دو بار نیز واژه اشیاع<ref>سوره سبأ، آیه ۵۴.</ref> به عنوان جمع یا جمعِ الجمع شیعه<ref>مجاز القرآن، ج۲، ص۱۵۱؛ تفسير قرطبى، ج۱۴، ص۳۱۸.</ref>. هر چند [[مفسران]]، معانی متفاوت و قابل جمعی مانند گروه، [[فرقه]]، پیرو، [[امت]]، همکیش، هم‌عقیده و مانند آن برای شیعه گفته‌اند، [[تأمل]] در [[آیات]] مربوط نشان می‌دهد که [[قرآن کریم]] هر سه واژه شیعه، شِیع و اَشیاع را فقط درباره گروه‌ها و فرقه‌های دینی به معنای عام آن به کار برده است. بنابراین، واژه شیعه به معنای [[فرقه]] [[دینی]]، اعم از [[کافر]] و [[مؤمن]]، کاربرد [[قرآنی]] دارد و به خودی خود فاقد بار معنایی مثبت یا منفی است.
 
واژه شیعه به معنای اصطلاحی آن در [[قرآن]] نیامده است؛ اما [[مفسران]]، شماری از [[آیات]] را ناظر به ویژگی شیعیان امام علی{{ع}} یا آنها را کامل‌ترین مصداق آیات دانسته‌اند. مانند: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص۶۴۲ ـ ۶۴۳.</ref>
 
== پیشینه و پیدایش شیعه ==
{{اصلی|پیدایش شیعه|شیعه در تاریخ اسلامی}}
شیعه به معنای کلی [[دوستداران]] و [[پیروان]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} و به عنوان یک گروه در برابر [[اهل‌سنت]]، مولود طبیعی [[اسلام]] است و پیدایش آن پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با [[آیات قرآن]] و آموزه‌های [[نبوی]] درباره [[محبت]]، [[مرجعیت علمی]]، [[دینی]]، [[معنوی]] و [[سیاسی]] اهل‌بیت{{عم}} به ویژه مسئله [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} دارد و زمینه‌های شکل‌گیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم{{صل}}پدید آمد<ref>فرق الشیعه، ص۱۷؛ اصل الشیعه و اصولها، ص۴۷؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۳ - ۱۶.</ref>. در مقابل، مخالفان، ضمن [[اختلاف]] درباره منشأ پیدایش شیعه، آن را به عبداللّه بن سبأ یا حوادثی مانند [[خلافت امام علی]]{{ع}} و [[شهادت امام حسین]]{{ع}} پیوند می‌دهند<ref>اصول مذهب الشیعه، ج۱، ص۸۴ - ۹۹.</ref>. این دیدگاه از سوی علمای شیعه با چالش‌های جدی روبه‌رو و ناپذیرفتنی خوانده شده است<ref>نک: اصل الشیعه و اصولها، ص۱۷۹ - ۱۸۱؛ و من الحوار اکتشفت الحقیقه، ص۲۷۱ - ۲۷۳؛ شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۱، ص۱۰۸.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص۶۴۳ ـ ۶۴۶.</ref>
 
امّا زمینۀ شکل‌گیری خارجی این گروه و [[ظهور]] آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای [[سقیفه]] بود. وقتی بعضی از سران [[قبایل]] و [[مهاجرین]] و [[انصار]] در سقیفه برای [[انتخاب خلیفه]] گرد آمدند، نام [[امام علی|علی]] {{ع}} هم به عنوان یکی از نامزدهای [[خلافت]] بر سر زبان‌ها بود، ولی نتیجۀ سقیفه برخلاف [[دستور]] [[پیامبر]] به [[انتخاب]] [[ابوبکر]] انجامید. آنان که به توصیۀ پیامبر [[وفادار]] ماندند و دستاورد سقیفه را قبول نداشتند، بر محور [[اعتقاد]] به [[امامت]] امام علی {{ع}} و شایستگی او برای خلافت گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ [[حضرت فاطمه]] بود و از [[بیعت]] با [[خلیفه]] سرباز می‌زدند. نام کسانی چون [[عباس بن عبد المطلب]]، [[فضل بن عباس]]، [[زبیر]]، [[خالد بن سعید]]، [[مقداد]]، [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]]، [[عمار یاسر]]، [[ابیّ بن کعب]]، در آن میان به چشم می‌خورد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴.</ref>. همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ [[فاطمه]] {{عم}} به عنوان مرکز تجمع مخالفان [[خلافت ابوبکر]] بود و آنان چون حاضر نبودند از [[خانه]] بیرون آیند، [[عمر]] تصمیم گرفت خانه را به [[آتش]] بکشد<ref>الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹.</ref>.
 
تحزّب و شکل‌گیری [[اجتماعی]] سیاسی شیعه، عمدتا در زمان خلافت امام علی {{ع}} سامان یافت و پس از [[شهادت]] [[امام علی]]، بر گرد [[امام حسن]] {{ع}} جمع شده با او بیعت کردند. پس از [[امام حسن|امام مجتبی]] {{ع}} بر محور امامت [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} گرد آمدند و از او می‌خواستند که با [[معاویه]] بجنگد. این اعتقاد نسبت به [[امامان]] [[معصوم]] در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت<ref>به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، شیعه گفته می‌شود، چون امام علی و امام حسن و [[امام حسین]] {{عم}} را قبول دارند.</ref> و شیعه به عنوان گروهی که خلافت [[امویان]] و [[عباسیان]] را قبول نداشتند و به امامت [[ائمه]] پای‌بند بودند به رافضیان نامیده شدند. این [[لقب]]، گرچه به عنوان یک توهین به کار می‌رفت، ولی افتخار شیعه آن بود که [[حکومت]] خلفای [[جائر]] و [[غاصب]] را ردّ می‌کرد و قبول نداشت.  
 
اصطلاح شیعه به عنوان [[پیروان]]، نسبت به مخالفان هم (با توجّه به معنای لغوی شیعه) اطلاق می‌شد و در متون [[تاریخی]] و [[روایات]]، هم شیعۀ [[اهل بیت]] دیده می‌شود که [[رهبری]] آنان با [[امامان]] [[معصوم]] بوده است، هم شیعۀ [[آل ابو سفیان]] (در سخن [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]]) و شیعۀ [[بنی امیّه]] که به پیروان [[معاویه]] و [[یزید]] و [[خلفای اموی]] گفته می‌شد و این نشانۀ تعارض [[فکری]] و [[اختلاف]] مبنایی این دو [[خاندان]] و دو جریان است. [[تشیّع]]، غیر از مسألۀ [[امامت]] و [[خلافت امام علی]] {{ع}} و امامان، در مسائل دیگر [[اعتقادی]]، فکری، [[فقهی]] هم شاخص‌های دیگری دارد و فرقه‌های متعدّد [[شیعی]] ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون [[توحید]]، [[قرآن]]، [[غلو]]، تشبیه و تجسیم، [[بداء]]، [[عدل الهی]]، [[عصمت]] [[انبیا]]، [[تقیه]]، [[راه تعیین امام]]، راه [[استنباط]] [[احکام شرع]]، جایگاه [[عقل]] و [[اجماع]]، [[اجتهاد]]، تخطئه و تصویب، اصول عملی در [[فقه]]، در [[شناخت]] تشیّع باید مورد توجّه قرار گیرد<ref>از جمله در شناخت تشیّع، ر.ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۶۳ ـ ۱۶۶.</ref>
 
== شیعه دوازده امامی ==
{{همچنین|مذهب جعفری اثناعشری}}
[[شیعیان]] به فرقه‌هایی انشعاب یافته‌اند که از آن میان، [[شیعه امامیه]] یا [[اثنی عشریه]] ـ شیعه [[جعفری]] ـ پر شمارتر است. شیعیان [[امامیه]] معتقدند که [[پیامبر]]{{صل}} به صراحت، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و یازده فرزند او را خلفای خویش خوانده است. بنابر آموزه‌های [[شیعی]]، [[امامان دوازده‌گانه]] بر [[مسلمانان]] به نیابت از پیامبر{{صل}} در امور [[دین]] و [[دنیا]] [[ولایت]] دارند. [[امامان معصوم]]{{عم}} به [[الهام الهی]] و [[علم لدنی]] و منزلتی آسمانی از دیگر [[انسان‌ها]] تمایز یافته‌اند و دوازدهمین تن از آنان زنده است و در [[غیبت]] به سر می‌برد و روزی ظهور می‌کند و [[جهان]] را سرشار از [[عدالت]] می‌سازد<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۷.</ref>
 
== اصول شیعی ==
{{اصلی|شیعه در کلام اسلامی}}
متکلمان شیعه امامیه درباره شمار [[اصول دین]] به [[اختلاف]] افتاده‌اند. نظریه مشهور آن است که اصول دین، سه اصل است: [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]] و دو اصل [[عدل]] و [[امامت]]، اصول مذهب‌اند. بدین‌سان، [[ایمان]] به سه اصل نخست، شرط مسلمانی است و [[ایمان]] به دو اصل بعدی، شرط ورود به [[مذهب]]<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.</ref>.
 
[[ولایت علی]]{{ع}} و امامان معصوم پس از او، [[عصمت]]، [[بداء]] و [[رجعت]] از باورهای بنیادی‌ شیعه امامیه است. [[فقه]] شیعه امامیه، بر چهار منبع [[استوار]] است: [[قرآن]]، [[سنت]]، [[عقل]] و [[اجماع]]. شیعه امامیه نیز در طول [[تاریخ]] فرقه‌هایی به خود یافته؛ اما این [[فرقه‌ها]] نتوانسته‌اند پیروان پرشماری برای خود بیابند و بدین روی، دوام و قوام نیافته و مورد توجه قرار نگرفته‌اند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.</ref>.
 
== ویژگی‌های شیعه ==
شماری از [[آیات قرآن کریم]] با استناد به [[احادیث اسلامی]]، ناظر به [[امام علی]]{{ع}}و [[شیعیان]] وی و جایگاه و ویژگی‌های آنان [[تفسیر]] یا بر آنان تطبیق شده‌اند. [[تفسیرها]] و تطبیق‌های مورد نظر هر چند با چالش‌هایی به ویژه از سوی [[مفسران اهل‌سنت]] روبه‌رو شده‌اند، با توجه به مستندات فراوان و گوناگون، بر امام علی{{ع}} و شیعیان راستین وی به عنوان مصادیق بارز آنها تطبیق‌ پذیرند. بدیهی است که این ویژگی‌ها و تطبیق‌ها تنها درباره کسانی صادق است که از نظر [[اعتقادی]] و [[رفتاری]] به معنای واقعی کلمه، شیعه و پیرو [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}باشند. این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
# '''بهترین [[آفریدگان]]:''' [[قرآن کریم]] کسانی را که [[ایمان]] آورده و [[عمل صالح]] دارند، بهترین آفریده‌های [[خدا]] شناسانده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref> براساس روایات شیعه<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۹؛ نور الثقلین، ج۵، ص۶۴۴ - ۶۴۵.</ref> و [[سنی]] <ref>جامع البیان، ج۳۰، ص۳۳۵؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵۹ - ۴۷۵؛ الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}}مراد از بهترین آفریده‌ها (خیر البریّة) را امام علی{{ع}} و شیعیان وی معرفی کرد<ref>الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹؛ الصافی، ج۵، ص۳۵۵؛ فتح القدیر، ج۵، ص۵۸۲.</ref>.
# '''برخورداران از [[نعمت الهی]]:''' [[قرآن کریم]] از گروهی یاد می‌کند که [[خداوند]] نعمت‌های خود را به آنان ارزانی داشته است و آنها در شمار [[گمراهان]] و کسانی نیستند که مورد [[خشم الهی]] قرار گرفتند: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>. براساس [[روایات]] [[شیعی]]، گروه یاد شده به شیعیان امام علی{{ع}} اشاره دارد و مراد از [[نعمت]] یاد شده، [[ولایت]] آن حضرت است<ref>الصافی، ج۱، ص۸۷؛ نور الثقلین، ج۱، ص۲۴.</ref>.
# '''مصداق [[شجره طیبه]]:''' قرآن کریم سخنِ [[پاک]] (گواهی به توحید) را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه آن در [[زمین]]، [[استوار]] و شاخه‌هایش در آسمان‌اند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>. در برخی [[روایات]]، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، ریشه، [[امام علی]]{{ع}} تنه، حضرت [[فاطمه]]{{س}} شاخه، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} میوه و [[شیعیان]] و [[محبان]] [[اهل‌بیت]]{{عم}} برگ‌های "شجره طیّبه" معرفی شده‌اند<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۴؛ تفسیر قمی، ج۱؛ ص۳۶۹؛ تفسیر فرات کوفی، ص۲۲۰.</ref>.
# '''همراهان امام علی{{ع}} در [[قیامت]]:''' [[قرآن کریم]]، قیامت را روزی می‌شناساند که در آن هر گروهی با [[پیشوایی]] که برگزیده و از او [[پیروی]] کرده‌اند فراخوانده می‌شوند تا به حساب آنان رسیدگی شود: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> واژه "[[امام]]" در [[آیه]] را به مواردی مانند پیامبرِ هر [[امت]]، [[کتاب آسمانی]]، کتاب اعمال و خود [[اعمال]] [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>معانی القرآن، ج۴، ص۱۷۶؛ جامع البیان، ج۱۵، ص۱۵۷؛ زاد المسیر، ج۵، ص۴۷.</ref>. براساس برخی روایات، شیعیان امام علی{{ع}} نیز همراه آن حضرت فراخوانده می‌شوند<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۳؛ نور الثقلین، ج۳، ص۱۹۲.</ref>.
# '''پیشتازان [[ایمان]] و [[عمل صالح]]:''' قرآن کریم از گروهی به عنوان پیشتازانِ عرصه ایمان و عمل صالح [[سخن]] گفته است که از [[مقربان]] درگاه الهی بوده و از نعمت‌های [[بهشت]] برخوردارند: {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ}}<ref>«و (سوم) پیشتازان پیشتاز آنانند که نزدیکان (به خداوند)‌اند در بهشت‌های پرنعمت» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۲.</ref> برخی [[مفسران]]، روایاتی را در [[تفسیر آیه]] آورده‌اند که امام علی{{ع}} و شیعیان او را مصداق بارز این گروه معرفی کرده‌اند<ref>نور الثقلین، ج۵، ص۲۰۹؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۱۸؛ نمونه، ج۲۳، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]، ص۶۴۶ ـ ۶۴۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[تشیع]]
* [[تشیع]]
* [[متشیع]]
* [[متشیع]]
* [[شیعیان اهل بیت]]
* [[شیعه امام حسین]]
* [[وظایف شیعه]]
* [[ویژگی‌های شیعه]]
* [[وضعیت شیعه در عصر غیبت]]
* [[جایگاه علمای شیعه]]
* [[شیعیان کوفه]]
* [[شیعه در عصر ظهور]]
* [[مذهب جعفری اثناعشری]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
{{منابع}}
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']]
# [[پرونده:1100785.jpg|22px]] [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|'''مقامات امامان''']]
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100410.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶''']]
{{پایان منابع}}


==[[:رده:آثار شیعه|منبع‌شناسی جامع شیعه]]==
== پانویس ==
{{فهرست اثر}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های شیعه|کتاب‌شناسی شیعه]]
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های شیعه|مقاله‌شناسی شیعه]]
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های شیعه|پایان‌نامه‌شناسی شیعه]]
{{پایان}}
{{پایان}}
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


{{شیعه-افقی}}
{{شیعه-افقی}}
خط ۴۳: خط ۸۳:
[[رده:شیعه]]
[[رده:شیعه]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:مقاله‌های اولویت دو]]
[[رده:مذاهب اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸

شیعه به معنای تابع و پیرو، در اصطلاح به کسانی اطلاق می‌شود که به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) معتقدند هرچند معنای خاص آن در برابر اصطلاح اهل‌سنت قرار دارد. پیدایش شیعه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بوده و پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با آیات قرآن و آموزه‌های نبوی درباره محبت، مرجعیت علمی، دینی، معنوی و سیاسی اهل‌بیت(ع) به ویژه مسئله جانشینی پیامبر اکرم(ص) دارد و زمینه‌های شکل‌گیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم(ص)پدید آمد. براساس آیات قرآن کریم برخی از ویژگی‌های شیعه عبارت است از: بهترین آفریدگان؛ برخورداران از نعمت الهی؛ مصداق شجره طیبه؛ همراهان امام علی(ع) در قیامت؛ پیشتازان ایمان و عمل صالح.

معناشناسی

معنای لغوی

چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و انصار[۱]، فرقه[۲]، تابع و پیرو[۳] و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت[۴] یا توسّع در امری (مادی یا معنوی) است[۵].[۶]

معنای اصطلاحی

در اصطلاح شیعه کسانی را گویند که به خلافت بلافصل حضرت علی بن ابی‌طالب(ع) معتقدند. برای نخستین بار، پیامبر اسلام(ص) بود که پس از نزول آیه ۷ سوره بینه، پیروان علی بن ابی‌طالب را "شیعه" خواند و فرمود: "تو و شیعیانت، روز قیامت رستگار خواهید بود"[۷].[۸]

شیعه به معنای عام، همه دوستداران و پیروان سیاسی امام علی(ع) را دربرمی‌گیرد؛ اما معنای خاص آن در برابر اصطلاح اهل‌سنت قرار دارد و نامِ خاصِ گروهی از مسلمانان است که خود را دوستدار و پیرو فکری، اعتقادی و عملی امامان معصوم اهل‌بیت(ع) دانسته و تقریباً همه آنها به امامت منصوص و بلافصل امام علی(ع) و فرزندان برگزیده او پس از پیامبر اکرم معتقدند[۹].[۱۰]

لفظ "شیعه" در قرآن به‌معنای پیرو آمده است[۱۱]: ﴿وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ[۱۲]؛ همان‌گونه که در روایاتی از پیامبر(ص) نیز مراد از شیعه، علی(ع) و پیروان او بوده است[۱۳].[۱۴]

شیعه در قرآن

واژه شیعه در مجموع ۱۱ بار در قرآن آمده‌اند: ۴ بار به صورت مفرد (شیعه) و به معنای گروهِ همکیش و هم‌مسلک[۱۵]؛ ۵ بار واژه "شِیَع"[۱۶]، جمع شیعه به معنای گروه‌ها و فرقه‌های دینی و دو بار نیز واژه اشیاع[۱۷] به عنوان جمع یا جمعِ الجمع شیعه[۱۸]. هر چند مفسران، معانی متفاوت و قابل جمعی مانند گروه، فرقه، پیرو، امت، همکیش، هم‌عقیده و مانند آن برای شیعه گفته‌اند، تأمل در آیات مربوط نشان می‌دهد که قرآن کریم هر سه واژه شیعه، شِیع و اَشیاع را فقط درباره گروه‌ها و فرقه‌های دینی به معنای عام آن به کار برده است. بنابراین، واژه شیعه به معنای فرقه دینی، اعم از کافر و مؤمن، کاربرد قرآنی دارد و به خودی خود فاقد بار معنایی مثبت یا منفی است.

واژه شیعه به معنای اصطلاحی آن در قرآن نیامده است؛ اما مفسران، شماری از آیات را ناظر به ویژگی شیعیان امام علی(ع) یا آنها را کامل‌ترین مصداق آیات دانسته‌اند. مانند: ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ[۱۹].[۲۰]

پیشینه و پیدایش شیعه

شیعه به معنای کلی دوستداران و پیروان اهل‌بیت(ع) و به عنوان یک گروه در برابر اهل‌سنت، مولود طبیعی اسلام است و پیدایش آن پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنی با آیات قرآن و آموزه‌های نبوی درباره محبت، مرجعیت علمی، دینی، معنوی و سیاسی اهل‌بیت(ع) به ویژه مسئله جانشینی پیامبر اکرم(ص) دارد و زمینه‌های شکل‌گیری و هسته نخستین آن به تدریج در زمان پیامبر اکرم(ص)پدید آمد[۲۱]. در مقابل، مخالفان، ضمن اختلاف درباره منشأ پیدایش شیعه، آن را به عبداللّه بن سبأ یا حوادثی مانند خلافت امام علی(ع) و شهادت امام حسین(ع) پیوند می‌دهند[۲۲]. این دیدگاه از سوی علمای شیعه با چالش‌های جدی روبه‌رو و ناپذیرفتنی خوانده شده است[۲۳].[۲۴]

امّا زمینۀ شکل‌گیری خارجی این گروه و ظهور آن به صورت یک مجموعۀ مشخّص، از ماجرای سقیفه بود. وقتی بعضی از سران قبایل و مهاجرین و انصار در سقیفه برای انتخاب خلیفه گرد آمدند، نام علی (ع) هم به عنوان یکی از نامزدهای خلافت بر سر زبان‌ها بود، ولی نتیجۀ سقیفه برخلاف دستور پیامبر به انتخاب ابوبکر انجامید. آنان که به توصیۀ پیامبر وفادار ماندند و دستاورد سقیفه را قبول نداشتند، بر محور اعتقاد به امامت امام علی (ع) و شایستگی او برای خلافت گرد آمدند و محلّ تجمّع آنان، خانۀ حضرت فاطمه بود و از بیعت با خلیفه سرباز می‌زدند. نام کسانی چون عباس بن عبد المطلب، فضل بن عباس، زبیر، خالد بن سعید، مقداد، سلمان، ابوذر، ابن مسعود، عمار یاسر، ابیّ بن کعب، در آن میان به چشم می‌خورد[۲۵]. همین مسأله از عوامل تهاجم به خانۀ فاطمه (ع) به عنوان مرکز تجمع مخالفان خلافت ابوبکر بود و آنان چون حاضر نبودند از خانه بیرون آیند، عمر تصمیم گرفت خانه را به آتش بکشد[۲۶].

تحزّب و شکل‌گیری اجتماعی سیاسی شیعه، عمدتا در زمان خلافت امام علی (ع) سامان یافت و پس از شهادت امام علی، بر گرد امام حسن (ع) جمع شده با او بیعت کردند. پس از امام مجتبی (ع) بر محور امامت حسین بن علی (ع) گرد آمدند و از او می‌خواستند که با معاویه بجنگد. این اعتقاد نسبت به امامان معصوم در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت[۲۷] و شیعه به عنوان گروهی که خلافت امویان و عباسیان را قبول نداشتند و به امامت ائمه پای‌بند بودند به رافضیان نامیده شدند. این لقب، گرچه به عنوان یک توهین به کار می‌رفت، ولی افتخار شیعه آن بود که حکومت خلفای جائر و غاصب را ردّ می‌کرد و قبول نداشت.

اصطلاح شیعه به عنوان پیروان، نسبت به مخالفان هم (با توجّه به معنای لغوی شیعه) اطلاق می‌شد و در متون تاریخی و روایات، هم شیعۀ اهل بیت دیده می‌شود که رهبری آنان با امامان معصوم بوده است، هم شیعۀ آل ابو سفیان (در سخن امام حسین در روز عاشورا) و شیعۀ بنی امیّه که به پیروان معاویه و یزید و خلفای اموی گفته می‌شد و این نشانۀ تعارض فکری و اختلاف مبنایی این دو خاندان و دو جریان است. تشیّع، غیر از مسألۀ امامت و خلافت امام علی (ع) و امامان، در مسائل دیگر اعتقادی، فکری، فقهی هم شاخص‌های دیگری دارد و فرقه‌های متعدّد شیعی ریشه در همین مسائل دارد، مسائلی همچون توحید، قرآن، غلو، تشبیه و تجسیم، بداء، عدل الهی، عصمت انبیا، تقیه، راه تعیین امام، راه استنباط احکام شرع، جایگاه عقل و اجماع، اجتهاد، تخطئه و تصویب، اصول عملی در فقه، در شناخت تشیّع باید مورد توجّه قرار گیرد[۲۸].[۲۹]

شیعه دوازده امامی

شیعیان به فرقه‌هایی انشعاب یافته‌اند که از آن میان، شیعه امامیه یا اثنی عشریه ـ شیعه جعفری ـ پر شمارتر است. شیعیان امامیه معتقدند که پیامبر(ص) به صراحت، علی بن ابی طالب(ع) و یازده فرزند او را خلفای خویش خوانده است. بنابر آموزه‌های شیعی، امامان دوازده‌گانه بر مسلمانان به نیابت از پیامبر(ص) در امور دین و دنیا ولایت دارند. امامان معصوم(ع) به الهام الهی و علم لدنی و منزلتی آسمانی از دیگر انسان‌ها تمایز یافته‌اند و دوازدهمین تن از آنان زنده است و در غیبت به سر می‌برد و روزی ظهور می‌کند و جهان را سرشار از عدالت می‌سازد[۳۰].[۳۱]

اصول شیعی

متکلمان شیعه امامیه درباره شمار اصول دین به اختلاف افتاده‌اند. نظریه مشهور آن است که اصول دین، سه اصل است: توحید، نبوت و معاد و دو اصل عدل و امامت، اصول مذهب‌اند. بدین‌سان، ایمان به سه اصل نخست، شرط مسلمانی است و ایمان به دو اصل بعدی، شرط ورود به مذهب[۳۲].

ولایت علی(ع) و امامان معصوم پس از او، عصمت، بداء و رجعت از باورهای بنیادی‌ شیعه امامیه است. فقه شیعه امامیه، بر چهار منبع استوار است: قرآن، سنت، عقل و اجماع. شیعه امامیه نیز در طول تاریخ فرقه‌هایی به خود یافته؛ اما این فرقه‌ها نتوانسته‌اند پیروان پرشماری برای خود بیابند و بدین روی، دوام و قوام نیافته و مورد توجه قرار نگرفته‌اند[۳۳].

ویژگی‌های شیعه

شماری از آیات قرآن کریم با استناد به احادیث اسلامی، ناظر به امام علی(ع)و شیعیان وی و جایگاه و ویژگی‌های آنان تفسیر یا بر آنان تطبیق شده‌اند. تفسیرها و تطبیق‌های مورد نظر هر چند با چالش‌هایی به ویژه از سوی مفسران اهل‌سنت روبه‌رو شده‌اند، با توجه به مستندات فراوان و گوناگون، بر امام علی(ع) و شیعیان راستین وی به عنوان مصادیق بارز آنها تطبیق‌ پذیرند. بدیهی است که این ویژگی‌ها و تطبیق‌ها تنها درباره کسانی صادق است که از نظر اعتقادی و رفتاری به معنای واقعی کلمه، شیعه و پیرو امیرمؤمنان علی(ع)باشند. این ویژگی‌ها عبارت‌اند از:

  1. بهترین آفریدگان: قرآن کریم کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح دارند، بهترین آفریده‌های خدا شناسانده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ[۳۴] براساس روایات شیعه[۳۵] و سنی [۳۶] رسول خدا(ص)مراد از بهترین آفریده‌ها (خیر البریّة) را امام علی(ع) و شیعیان وی معرفی کرد[۳۷].
  2. برخورداران از نعمت الهی: قرآن کریم از گروهی یاد می‌کند که خداوند نعمت‌های خود را به آنان ارزانی داشته است و آنها در شمار گمراهان و کسانی نیستند که مورد خشم الهی قرار گرفتند: ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ[۳۸]. براساس روایات شیعی، گروه یاد شده به شیعیان امام علی(ع) اشاره دارد و مراد از نعمت یاد شده، ولایت آن حضرت است[۳۹].
  3. مصداق شجره طیبه: قرآن کریم سخنِ پاک (گواهی به توحید) را به درختی پاک تشبیه کرده است که ریشه آن در زمین، استوار و شاخه‌هایش در آسمان‌اند: ﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء[۴۰]. در برخی روایات، پیامبر اکرم(ص)، ریشه، امام علی(ع) تنه، حضرت فاطمه(س) شاخه، امام حسن و امام حسین(ع) میوه و شیعیان و محبان اهل‌بیت(ع) برگ‌های "شجره طیّبه" معرفی شده‌اند[۴۱].
  4. همراهان امام علی(ع) در قیامت: قرآن کریم، قیامت را روزی می‌شناساند که در آن هر گروهی با پیشوایی که برگزیده و از او پیروی کرده‌اند فراخوانده می‌شوند تا به حساب آنان رسیدگی شود: ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۴۲] واژه "امام" در آیه را به مواردی مانند پیامبرِ هر امت، کتاب آسمانی، کتاب اعمال و خود اعمال تفسیر کرده‌اند[۴۳]. براساس برخی روایات، شیعیان امام علی(ع) نیز همراه آن حضرت فراخوانده می‌شوند[۴۴].
  5. پیشتازان ایمان و عمل صالح: قرآن کریم از گروهی به عنوان پیشتازانِ عرصه ایمان و عمل صالح سخن گفته است که از مقربان درگاه الهی بوده و از نعمت‌های بهشت برخوردارند: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ[۴۵] برخی مفسران، روایاتی را در تفسیر آیه آورده‌اند که امام علی(ع) و شیعیان او را مصداق بارز این گروه معرفی کرده‌اند[۴۶].[۴۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.
  3. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.
  4. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.
  5. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.
  6. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۷۹-۳۸۰؛ اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲.
  7. البرهان فی تفسیر القرآن‌، ۴/ ۴۹۰.
  8. فرهنگ شیعه، ص۳۱۷؛ سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۲۳.
  9. اوائل المقالات، ص۳۵؛ الشیعة فی الاسلام، ص۱۵؛ نشوء المذاهب و الفرق، ص۳۹ - ۴۰.
  10. اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۲۸.
  11. در قرآن ۱۱۲ بار لفظ شیعه و مشتقات آن به‌کار رفته که همه به همان معنای لغوی است.
  12. «و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.
  13. نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۸، ص۵۸۹؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۴۱.
  14. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
  15. سوره مریم، آیه ۶۹؛ سوره قصص، آیه ۱۵؛ سوره صافات، آیه ۸۳.
  16. سوره قصص، آیه ۴.
  17. سوره سبأ، آیه ۵۴.
  18. مجاز القرآن، ج۲، ص۱۵۱؛ تفسير قرطبى، ج۱۴، ص۳۱۸.
  19. «راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.
  20. اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۲ ـ ۶۴۳.
  21. فرق الشیعه، ص۱۷؛ اصل الشیعه و اصولها، ص۴۷؛ اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۳ - ۱۶.
  22. اصول مذهب الشیعه، ج۱، ص۸۴ - ۹۹.
  23. نک: اصل الشیعه و اصولها، ص۱۷۹ - ۱۸۱؛ و من الحوار اکتشفت الحقیقه، ص۲۷۱ - ۲۷۳؛ شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج۱، ص۱۰۸.
  24. اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۳ ـ ۶۴۶.
  25. تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۱۲۴.
  26. الامامة و السّیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج ۱ ص ۱۹.
  27. به فرقه‌های دیگری چون زیدیّه و... هم که به امامت دوازده امام معتقد نیستند، شیعه گفته می‌شود، چون امام علی و امام حسن و امام حسین (ع) را قبول دارند.
  28. از جمله در شناخت تشیّع، ر.ک: این است آیین ما، دائرة المعارف تشیّع (واژۀ تشیّ، شیعه چه می‌گوید؟، لماذا انا شیعی؟، الشیعة بین الحقایق و الأوهام، التشیّع نشأته و معالمه، شیعه در اسلام، دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیّه، لماذا اخترت مذهب الشیعه، الشیعه (محمّد صادق صدر)، الشیعة فی موکب التاریخ جعفر سبحانی.
  29. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۶۳ ـ ۱۶۶.
  30. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.
  31. فرهنگ شیعه، ص۳۱۷.
  32. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹/ ۲۸۵.
  33. فرهنگ شیعه، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.
  34. «بی‌گمان آنانکه ایمان آورده‌اند و کردارهایی شایسته کرده‌اند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.
  35. مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۷۱۹؛ نور الثقلین، ج۵، ص۶۴۴ - ۶۴۵.
  36. جامع البیان، ج۳۰، ص۳۳۵؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵۹ - ۴۷۵؛ الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹.
  37. الدرالمنثور، ج۶، ص۳۷۹؛ الصافی، ج۵، ص۳۵۵؛ فتح القدیر، ج۵، ص۵۸۲.
  38. «راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.
  39. الصافی، ج۱، ص۸۷؛ نور الثقلین، ج۱، ص۲۴.
  40. «آیا درنیافته‌ای که خداوند چگونه به کلمه‌ای پاک مثل می‌زند که همگون درختی پاک است، ریشه‌اش پابرجاست و شاخه‌اش سر بر آسمان دارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.
  41. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۲۴؛ تفسیر قمی، ج۱؛ ص۳۶۹؛ تفسیر فرات کوفی، ص۲۲۰.
  42. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  43. معانی القرآن، ج۴، ص۱۷۶؛ جامع البیان، ج۱۵، ص۱۵۷؛ زاد المسیر، ج۵، ص۴۷.
  44. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۳؛ نور الثقلین، ج۳، ص۱۹۲.
  45. «و (سوم) پیشتازان پیشتاز آنانند که نزدیکان (به خداوند)‌اند در بهشت‌های پرنعمت» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۲.
  46. نور الثقلین، ج۵، ص۲۰۹؛ المیزان، ج۱۹، ص۱۱۸؛ نمونه، ج۲۳، ص۲۰۵.
  47. اسدی، علی، مقاله «شیعه»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶، ص۶۴۶ ـ ۶۴۸.