جهاد: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۸]]|سال=[[۱۴۰۱]]|کاربر=Bahmani}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = نصرت
| موضوع مرتبط = نصرت
| عنوان مدخل  = جهاد
| عنوان مدخل  = جهاد
| مداخل مرتبط = [[جهاد در لغت]] - [[جهاد در قرآن]] - [[جهاد در حدیث]] - [[جهاد در نهج البلاغه]] - [[جهاد در کلام اسلامی]] - [[جهاد در معارف دعا و زیارات]] - [[جهاد در فقه اسلامی]] - [[جهاد در فقه سیاسی]] - [[جهاد در معارف و سیره علوی]] - [[جهاد در معارف و سیره فاطمی]] - [[جهاد در معارف و سیره حسینی]] - [[جهاد در معارف و سیره سجادی]] - [[جهاد در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[جهاد از دیدگاه اهل سنت]] - [[جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[جهاد در لغت]] - [[جهاد در قرآن]] - [[جهاد در حدیث]] - [[جهاد در نهج البلاغه]] - [[جهاد در کلام اسلامی]] - [[جهاد در معارف دعا و زیارات]] - [[جهاد در فقه اسلامی]] - [[جهاد در فقه سیاسی]] - [[جهاد در معارف و سیره معصوم]] - [[جهاد در معارف و سیره علوی]] - [[جهاد در معارف و سیره فاطمی]] - [[جهاد در معارف و سیره حسینی]] - [[جهاد در معارف و سیره سجادی]] - [[جهاد در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[جهاد از دیدگاه اهل سنت]] - [[جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
'''جهاد''' به معنای تلاش و کوشش همراه با [[رنج]] و در اصطلاح [[دینی]] نبرد با دشمنان خداست. «جهاد» یکی از فرایض دینی و از [[فروع دین]] است و بر هر کس که [[عقل]] و [[بلوغ]] و توانایی جسمی داشته باشد، هنگام نیاز [[واجب]] است. جهاد، یا بر [[جهاد با کافران|ضدّ کفّار]] و [[جهاد با مشرکان|مشرکین]] است، یا بر [[جهاد با منافقان|ضدّ منافقین]] و [[جهاد با باغیان|متجاوزین داخلی]] صورت می‌گیرد. مسلمانانی که در [[جهاد بر ضدّ کافران]] شرکت می‌کردند «[[مجاهدان]]» نام داشتند. جهاد باید به فرمان پیشوای عادل باشد، هرگاه که دشمنان [[اسلام]]، بر ضدّ [[مسلمانان]] و [[کشور اسلامی]] هجوم آوردند، [[دفاع]] واجب است و این نوع از [[مبارزه]] «[[جهاد دفاعی]]» نام دارد. کشته‌شدگان در جهاد «[[شهید]]» محسوب می‌شوند [[جهاد با نفس]]، اصطلاح دیگری است که در مباحث [[اخلاقی]] و [[مقابله با تمایلات نفسانی]] و مهار خواسته‌های دل و [[شهوات]] است و [[پیامبر خدا]] از آن به عنوان «[[جهاد اکبر]]» یاد کرده است.
'''جهاد''' به معنای تلاش و کوشش همراه با [[رنج]] و در اصطلاح [[دینی]] نبرد با دشمنان خداست. «جهاد» یکی از فرایض دینی و از [[فروع دین]] است و بر هر کس که [[عقل]] و [[بلوغ]] و توانایی جسمی داشته باشد، هنگام نیاز [[واجب]] است. جهاد، یا بر [[جهاد با کافران|ضدّ کفّار]] و [[جهاد با مشرکان|مشرکین]] است، یا بر [[جهاد با منافقان|ضدّ منافقین]] و [[جهاد با باغیان|متجاوزین داخلی]] صورت می‌گیرد. مسلمانانی که در [[جهاد بر ضدّ کافران]] شرکت می‌کردند «[[مجاهدان]]» نام داشتند. جهاد باید به فرمان پیشوای عادل باشد، هرگاه که دشمنان [[اسلام]]، بر ضدّ [[مسلمانان]] و [[کشور اسلامی]] هجوم آوردند، [[دفاع]] واجب است و این نوع از [[مبارزه]] «[[جهاد دفاعی]]» نام دارد. کشته‌شدگان در جهاد «[[شهید]]» محسوب می‌شوند [[جهاد با نفس]]، اصطلاح دیگری است که در مباحث [[اخلاقی]] و [[مقابله با تمایلات نفسانی]] و مهار خواسته‌های دل و [[شهوات]] است و [[پیامبر خدا]] از آن به عنوان «[[جهاد اکبر]]» یاد کرده است.


خط ۱۱: خط ۱۱:
=== معنای لغوی ===
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|جهاد در لغت}}
{{اصلی|جهاد در لغت}}
جهاد به معنی [[جنگیدن]]<ref>صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۳۷۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.</ref>، برگرفته از ریشه «جهد» به فتح جیم به معنی «[[مشقت]]» یا به ضم جیم به معنی «توان» است<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۴۶۰؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸.</ref> و در صورت دوم به معنی به‌کارگیری تمام توان در برابر [[دشمن]] است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸؛ راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۲۰۶؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۱۳-۲۱۴؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۰؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۵.</ref>
جهاد به معنی [[جنگیدن]]<ref>صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۳۷۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.</ref>، برگرفته از ریشه «جهد» به فتح جیم به معنی «[[مشقت]]» یا به ضم جیم به معنی «توان» است<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۴۶۰؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸.</ref> و در صورت دوم به معنی به‌کارگیری تمام توان در برابر [[دشمن]] است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸؛ راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۸.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص۲۰۶؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۱۳-۲۱۴؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۰؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۵.</ref>


=== معنای اصطلاحی ===
=== معنای اصطلاحی ===
جهاد در اصطلاح عبارت است از [[بذل جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] در [[نبرد با کافران]] و [[باغیان]]، یا بذل جان، مال و توان خود در راه اعتلای [[اسلام]] و [[برپا داشتن شعائر]] آن<ref>{{عربی|و شرعاً... فهو بذل النفس والمال لإعلاء كلمة الإسلام وإقامة شعائر الإيمان}}، سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۰؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص۱۱۰.</ref> و به [[رزمنده]] راه خدا و [[جهادگر]]، [[مُجاهد فی‌سبیل‌الله]] اطلاق می‌شود که نزد [[خدا]] از مرتبه و فضیلتی والا برخوردار است: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref>.<ref>مسعود انصاری، جهاد، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۸۶۵-۸۶۷.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۱۳-۲۱۴.</ref>
جهاد در اصطلاح عبارت است از بذل جان و [[مال]] در [[راه خدا]] در [[نبرد با کافران]] و [[باغیان]]، یا بذل جان، مال و توان خود در راه اعتلای [[اسلام]] و [[برپا داشتن شعائر]] آن<ref>{{عربی|و شرعاً... فهو بذل النفس والمال لإعلاء كلمة الإسلام وإقامة شعائر الإيمان}}، سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۰؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص۱۱۰.</ref> و به [[رزمنده]] راه خدا و [[جهادگر]]، [[مُجاهد فی‌سبیل‌الله]] اطلاق می‌شود که نزد [[خدا]] از مرتبه و فضیلتی والا برخوردار است: {{متن قرآن|فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً}}<ref>«خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.</ref>.<ref>مسعود انصاری، جهاد، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۸۶۵-۸۶۷.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۷۴؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۲۱۳-۲۱۴.</ref>
 
[[جهاد در فقه]] به [[جهاد ابتدایی]] با [[کفّار]] و [[جهاد دفاعی]] در برابر تعرّض دیگران تقسیم شده است و در اصطلاح [[شرعی]]، جهاد ابتدایی [[جنگیدن با کفّار]] یا کسانی که در [[حکم]] کفّار باشند، برای [[برافراشتن کلمه اسلام]] و [[شعائر]] [[ایمانی]]<ref>کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۵؛ خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۰.</ref> یا مفاهیمی نزدیک به آن<ref>طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۸، ص۷؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref> تعریف شده است. [[دفاع]] نیز برگرفته از ریشه «دفع»، مصدر باب مفاعله و به معنی منع‌کردن و دورکردن است<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۴۵؛ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۸۸.</ref> و در اصطلاح [[فقهی]] و [[حقوقی]] به معنای مقابله با [[هجوم]] و تعرّض [[دشمن]] به [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و [[کیان مسلمانان]] و [[حمایت]] از آنان است<ref>مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵ - ۲۴۶؛ ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۱۶۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۲۰۶.</ref>
 
=== رابطه با واژگان همسو ===
 
==== [[جنگ]] ([[حرب]] یا [[قتال]]) ====
{{همچنین ببینید|جنگ}}
جنگ به معنای [[پیکار]] و [[کارزار]] است. مقصود از جنگ، مطلق پیکار و درگیری خشونت‌بار بین دو گروه است و چنانچه یکی از این دو گروه، [[خداپرست]] و هدفش [[مقدّس]] باشد، پیکارش جهاد است. جنگ دارای اقسامی است مانند جنگ نظامی و غیرنظامی؛ جنگ [[مشروع]] و غیرمشروع؛ همچنین جنگ دارای آثار منفی مانند: [[اضطراب]] و [[ترس]]؛ [[غم]] و [[اندوه]]؛ [[گرسنگی]]؛ [[سختی]] و [[مشقت]]؛ جراحت‌های بدنی و نیز دارای آثار مثبت مانند: به دست آوردن [[غنایم جنگی]]؛ گرفتن فدیه از [[دشمن]] مغلوب؛ آزادسازی سرزمین و اسرا از دست دشمن؛ [[حفظ]] مظاهر و [[شعائر]] [[دینی]]؛ برخوردار شدن از [[پاداش اخروی]] و... است. شروع جنگ می‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد مانند: [[وسوسه]] [[شیطان]]؛ [[دنیاطلبی]]؛ [[اختلافات]] [[عقیدتی]] و گروهی؛ [[پیمان شکنی]] و [[گناه]] و [[فساد]]<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]، ص۷۳ ـ ۱۰۴.</ref>.


=== [[دفاع]] ===
[[جهاد در فقه]] به [[جهاد ابتدایی]] با [[کفّار]] و [[جهاد دفاعی]] در برابر تعرّض دیگران تقسیم شده است و در اصطلاح [[شرعی]]، جهاد ابتدایی جنگیدن با کفّار یا کسانی که در [[حکم]] کفّار باشند، برای برافراشتن کلمه اسلام و [[شعائر]] [[ایمانی]]<ref>کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۵؛ خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۰.</ref> یا مفاهیمی نزدیک به آن<ref>طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۸، ص۷؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref> تعریف شده است. [[دفاع]] نیز برگرفته از ریشه «دفع»، مصدر باب مفاعله و به معنی منع‌کردن و دورکردن است<ref>فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۴۵؛ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۸۸.</ref> و در اصطلاح [[فقهی]] و [[حقوقی]] به معنای مقابله با هجوم و تعرّض [[دشمن]] به [[جان]]، [[مال]]، [[آبرو]] و کیان مسلمانان و حمایت از آنان است<ref>مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵ - ۲۴۶؛ ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۱۶۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص۲۰۶.</ref>
[[دفاع]] به معنای بازداشتن و مانع شدن از اقسام جهاد و به معنای [[جنگی]] است که [[انسان]] در مقابل [[حمله]] [[دشمن]] و برای جلوگیری و [[پیشگیری]] از [[هجوم]] [[دشمن]] به [[مسلمانان]] و [[اساس اسلام]] انجام می‌دهد. بسیاری از [[پیامبران]] و [[پیروان]] آنها در [[راه خدا]] و [[دفاع]] از [[اهداف الهی]] با [[دشمنان]] به [[نبرد]] برخاسته‌اند و برخی با استناد به [[تاریخ]]، همه [[جنگ‌های پیامبر]] {{صل}} را [[دفاعی]] دانسته‌اند. دفاع در سه حوزه مشروع است: دفاع از کیان [[اسلام]] و سرزمین‌های [[مسلمانان]]؛ [[دفاع از حریم شخصی]] و در [[یاری مظلوم]]<ref>[[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، صص۱۲۲ ـ ۱۳۱.</ref>.


== پیشینه تاریخی ==
== پیشینه تاریخی ==
خط ۳۱: خط ۲۲:
در [[احادیث]]، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} نخستین [[جهادگر]] در [[راه خدا]] به شمار رفته<ref>تهذیب، ج ۶، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.</ref> و در روایاتی دیگر حضرت ابراهیم، [[داود]]، [[موسی]] {{عم}} و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پیامبران]] صاحب [[شمشیر]] خوانده شده‌اند<ref>الخصال، ص۲۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص۳؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۲۵۲.</ref>.
در [[احادیث]]، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} نخستین [[جهادگر]] در [[راه خدا]] به شمار رفته<ref>تهذیب، ج ۶، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.</ref> و در روایاتی دیگر حضرت ابراهیم، [[داود]]، [[موسی]] {{عم}} و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[پیامبران]] صاحب [[شمشیر]] خوانده شده‌اند<ref>الخصال، ص۲۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص۳؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۲۵۲.</ref>.


جهاد و [[دفاع]] و [[احکام]] آن را در برخی [[آیین‌های توحیدی]]، مانند [[یهود]] می‌توان دید. در [[کتاب مقدس]] [[عهد عتیق]]، به مواردی از [[احکام جهاد]]، مانند [[غنایم]] و نوع [[برخورد با اسیران]] اشاره شده است<ref>سفر تثنیه، ب۲۱.</ref>.
جهاد و [[دفاع]] و [[احکام]] آن را در برخی [[آیین‌های توحیدی]]، مانند [[یهود]] می‌توان دید. در [[کتاب مقدس]] [[عهد عتیق]]، به مواردی از [[احکام جهاد]]، مانند [[غنایم]] و نوع برخورد با اسیران اشاره شده است<ref>سفر تثنیه، ب۲۱.</ref>.


جهاد در [[شریعت حضرت عیسی]] {{ع}} نیز [[مشروع]] بوده است. در [[انجیل]] تعبیرهایی آمده که مؤید این نکته‌اند<ref> الکتاب المقدس، لوقا ۱۲: ۴۹.</ref>، از جمله توصیه آن [[حضرت]] به پیروانش درباره تهیه شمشیر برای خود<ref>الکتاب المقدس، لوقا ۲۲: ۳۷.</ref>. گفته‌اند که آن حضرت در پایان [[حیات دنیوی]] خویش آماده جهاد با [[دشمنان]] شد؛ ولی حواریان، آن حضرت را رها کردند<ref>الفرقان، ج ۱۱، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref>. در [[آیین زردشت]] نیز [[جنگ با دشمنان]] [[آیین مزدا]] و [[پرستندگان دیوها]] مشروع به شمار رفته است<ref>اسلام و حقوق بین الملل، ج ۲، ص۳۶۴.</ref>. [[پادشاهان ایران]] باستان که پیرو این [[آیین]] بودند نیز در عمل همواره با [[یونانیان]] به [[جنگ]] می‌پرداختند<ref>تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۳۱.</ref>.
جهاد در [[شریعت حضرت عیسی]] {{ع}} نیز [[مشروع]] بوده است. در [[انجیل]] تعبیرهایی آمده که مؤید این نکته‌اند<ref> الکتاب المقدس، لوقا ۱۲: ۴۹.</ref>، از جمله توصیه آن حضرت به پیروانش درباره تهیه شمشیر برای خود<ref>الکتاب المقدس، لوقا ۲۲: ۳۷.</ref>. گفته‌اند که آن حضرت در پایان حیات دنیوی خویش آماده جهاد با [[دشمنان]] شد؛ ولی حواریان، آن حضرت را رها کردند<ref>الفرقان، ج ۱۱، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲.</ref>. در [[آیین زردشت]] نیز جنگ با دشمنان آیین مزدا و پرستندگان دیوها مشروع به شمار رفته است<ref>اسلام و حقوق بین الملل، ج ۲، ص۳۶۴.</ref>. پادشاهان ایران باستان که پیرو این [[آیین]] بودند نیز در عمل همواره با یونانیان به [[جنگ]] می‌پرداختند<ref>تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۳۱.</ref>.


[[قرآن]] به مواردی از [[جهاد ابتدایی]] در [[زمان]] [[پیامبران پیشین]] {{عم}}، همچون [[جهاد حضرت سلیمان]] {{ع}} با [[بت‌پرستان]]<ref>{{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}} «نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref> اشاره کرده است. [[جهاد دفاعی]] نیز مورد توجه [[انبیای الهی]] {{عم}} بوده است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۲۰۶؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>.
[[قرآن]] به مواردی از [[جهاد ابتدایی]] در [[زمان]] پیامبران پیشین{{عم}}، همچون جهاد [[حضرت سلیمان]] {{ع}} با [[بت‌پرستان]]<ref>{{متن قرآن|ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ}} «نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.</ref> اشاره کرده است. [[جهاد دفاعی]] نیز مورد توجه [[انبیای الهی]] {{عم}} بوده است<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص۲۰۶؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>.


=== جهاد در تاریخ اسلام ===
=== جهاد در تاریخ اسلام ===
در [[آیین اسلام]]، [[احکام جهاد]] در [[سال اول هجری]] [[تشریع]] شد<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، ج۲، ص۷۷.</ref> و [[آیات]] فراوانی به [[لزوم]] جهاد و [[دفاع]]<ref>{{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}} «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>، [[فضیلت جهاد]] و [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}} «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref> و شرایط و [[احکام]] آن<ref>{{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ * وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ * فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است * و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده! * مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد * و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۲-۵.</ref> اشاره کرده است. همچنین در [[منابع روایی شیعه]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱ - ۵۲؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۲۱ – ۱۷۶.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۲۰ – ۹۲۳.</ref>، از [[شئون]] مختلف جهاد و [[دفاع]]، [[روایات]] فراوانی گردآوری شده است.
در [[آیین اسلام]]، [[احکام جهاد]] در [[سال اول هجری]] [[تشریع]] شد<ref>ابن شهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، ج۲، ص۷۷.</ref> و [[آیات]] فراوانی به [[لزوم]] جهاد و [[دفاع]]<ref>{{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}} «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>، [[فضیلت جهاد]] و [[مجاهدان]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}} «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref> و شرایط و [[احکام]] آن<ref>{{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ * وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ * فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است * و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده! * مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد * و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۲-۵.</ref> اشاره کرده است. همچنین در منابع روایی شیعه<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱ - ۵۲؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۲۱ – ۱۷۶.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۲۰ – ۹۲۳.</ref>، از [[شئون]] مختلف جهاد و [[دفاع]]، [[روایات]] فراوانی گردآوری شده است.


بحث از [[جهاد در آثار فقهی]]، بیشتر زیر عنوان کتاب «جهاد»<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۴۶؛ ابن براج، قاضی عبدالعزیز، المهذب، ج۱، ص۲۹۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref> و گاه با عنوان کتاب «السیر»<ref>طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۵۱۷.</ref> یا «الجهاد و سیرة الامام {{ع}}»<ref>ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۳.</ref> مطرح شده است، در برخی [[منابع فقهی]] به ویژه متأخر از جمله به دلیل [[احساس]] عدم نیاز، بخش جهاد نیامده است. با این حال، برخی فقهای معاصر به آن پرداخته‌اند<ref>خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۵۹ – ۴۰۴.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص۲۰۶؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
بحث از [[جهاد در آثار فقهی]]، بیشتر زیر عنوان کتاب «جهاد»<ref>حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۴۶؛ ابن براج، قاضی عبدالعزیز، المهذب، ج۱، ص۲۹۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.</ref> و گاه با عنوان کتاب «السیر»<ref>طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۵۱۷.</ref> یا «الجهاد و سیرة الامام {{ع}}»<ref>ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۳.</ref> مطرح شده است، در برخی منابع فقهی به ویژه متأخر از جمله به دلیل [[احساس]] عدم نیاز، بخش جهاد نیامده است. با این حال، برخی فقهای معاصر به آن پرداخته‌اند<ref>خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۵۹ – ۴۰۴.</ref>.<ref>[[محمد جواد ادرکنی|ادرکنی، محمد جواد]]، [[جهاد و دفاع (مقاله)| مقاله «جهاد و دفاع»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۴]]، ص۲۰۶؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== مراحل تشریع جهاد ==
== مراحل تشریع جهاد ==
{{اصلی|جهاد در قرآن}}
اسلام همانند [[شرایع]] پیشین جهاد را امری [[مشروع]] شمرده است. [[مشروعیت]] این عمل در اسلام از آیاتی پرشمار استفاده می‌شود؛ مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref> که جهاد را بر همگان [[واجب]] شمرده است<ref>المهذب، ج ۱، ص۲۹۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۵؛ المغنی، ج ۱۰، ص۳۶۴.</ref>.
اسلام همانند [[شرایع]] پیشین جهاد را امری [[مشروع]] شمرده است. [[مشروعیت]] این عمل در اسلام از آیاتی پرشمار استفاده می‌شود؛ مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref> که جهاد را بر همگان [[واجب]] شمرده است<ref>المهذب، ج ۱، ص۲۹۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۵؛ المغنی، ج ۱۰، ص۳۶۴.</ref>.


خط ۴۸: خط ۴۰:
# '''[[مباح]] شدن جهاد:''' پس از آزارهای طاقت‌فرسای [[مشرکان]] به [[مسلمانان]] و درخواست مکرر آنان از [[پیامبر]] برای جهاد، در [[آیات]] {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref> [[جهاد با مشرکان]] مباح به شمار رفت<ref>اسباب النزول، ص۲۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص۶۷.</ref>.
# '''[[مباح]] شدن جهاد:''' پس از آزارهای طاقت‌فرسای [[مشرکان]] به [[مسلمانان]] و درخواست مکرر آنان از [[پیامبر]] برای جهاد، در [[آیات]] {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref> [[جهاد با مشرکان]] مباح به شمار رفت<ref>اسباب النزول، ص۲۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص۶۷.</ref>.
# '''تشریع [[جهاد دفاعی]]:''' در مرحله بعد جهاد دفاعی در برابر کسانی که با مسلمانان وارد [[جنگ]] می‌شوند واجب شد: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>حاشیة رد المحتار، ج ۴، ص۲۹۸؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.</ref>
# '''تشریع [[جهاد دفاعی]]:''' در مرحله بعد جهاد دفاعی در برابر کسانی که با مسلمانان وارد [[جنگ]] می‌شوند واجب شد: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>حاشیة رد المحتار، ج ۴، ص۲۹۸؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.</ref>
# '''تجویز [[جهاد ابتدایی]]:''' سپس [[مسلمانان]] اجازه یافتند برای نابود کردن [[شرک]] و [[دعوت]] دیگران به [[اسلام]] با [[مشرکان]] بجنگند. برخی [[فقها]] [[آیات]] متعددی را دالّ بر این امر دانسته‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۷ - ۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.</ref>، مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
# '''تجویز [[جهاد ابتدایی]]:''' سپس [[مسلمانان]] اجازه یافتند برای نابود کردن [[شرک]] و [[دعوت]] دیگران به [[اسلام]] با [[مشرکان]] بجنگند. برخی [[فقها]] [[آیات]] متعددی را دالّ بر این امر دانسته‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۷ - ۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.</ref>، مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== [[فلسفه جهاد]] ([[حکمت تشریع جهاد]]) ==
== فلسفه جهاد ==
{{اصلی|فلسفه جهاد}}
برخی از اهداف جهاد عبارت‌اند از:
برخی از اهداف جهاد عبارت‌اند از:
# '''تقویت و گسترش اسلام:''' از آنجا که [[آیین مقدس اسلام]]، [[ناسخ]] [[ادیان آسمانی]] پیشین، و یگانه [[صراط مستقیم]] است، از همه [[مردم]] [[جهان]] و همچنین از [[پیروان ادیان]] دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در [[صراط]] [[نجات]] و مستقیم و [[تقرب به خداوند متعال]]، رو به [[اسلام]] آورند. اسلام برای [[دعوت]] [[مردم]] به این [[هدف]]، از راه‌کاری منطقی و [[عقلانی]]، مانند گفت‌وگو و [[جدال احسن]] استفاده کرده است و اگر [[حکومت]] ظالمی در مقابل [[آیین حق]]، به [[نبرد]] و [[پیکار]] دست یازد، یا مانع تبیین و [[تبلیغ]] حقانیت آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و [[مشروع]] خواهد بود.
# '''براندازی [[فتنه]] و [[گمراهی]]:''' تقویت و گسترش اسلام در جهاد با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از [[مسلمانان]] [[گمراه]] در ناحیه‌ای دست به [[آشوب]] و [[اغتشاش]] یا تشکیل حکومت خودسر زدند و به [[انحراف]] مسلمانان و ایجاد [[فساد]] و [[بدعت در دین]] و [[احکام]] آن [[همت]] گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی مشروع خواهد بود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد - قدردان قراملکی (مقاله)| جهاد]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.</ref>.
# '''[[دفاع]] و [[دفع تجاوز]] [[دشمن]]:''' یکی از [[اهداف تشریع جهاد]] در اسلام، [[دفاع از اسلام]] و مسلمانان و رویارویی با هجوم دشمن است<ref>{{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}، «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و بیشتر جنگ‌های رخ داده در صدر اسلام میان مسلمانان و غیر مسلمانان، [[دفاعی]] بوده است.
# '''حفظ اماکن عبادی:''' از دیگر اهداف و آثار جهاد [[حفظ]] کلیساها، [[مساجد]] و دیگر معابد [[موحدان]] و بقای [[توحید]] و [[خداپرستی]] است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}، «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ الصافی، ج ۳، ص۳۸۱.</ref>
# '''پیشگیری و [[رفع ظلم]] و [[فساد]]:'''جهاد مانع [[گسترش ظلم و فساد]] بر روی [[زمین]] است<ref>{{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}، «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ المیزان، ج ۲، ص۲۹۵؛ الامثل، ج ۲، ص۲۱۵.</ref>
# '''[[امتحان]] [[مردم]]:''' از جمله مهم‌ترین اغراض [[تشریع]] [[تکالیف الهی]] مانند [[جهاد در راه خدا]]، آزمودن مؤمنان است<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}، «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref> تا [[مؤمنان]] واقعی از [[اهل]] [[نفاق]] باز شناخته شوند<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>.


# '''تقویت و [[گسترش اسلام]]:''' از آنجا که [[آیین مقدس اسلام]]، [[ناسخ]] [[ادیان آسمانی]] پیشین، و یگانه [[صراط مستقیم]] است، از همه [[مردم]] [[جهان]] و همچنین از [[پیروان ادیان]] دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در [[صراط]] [[نجات]] و مستقیم و [[تقرب به خداوند متعال]]، رو به [[اسلام]] آورند. اسلام برای [[دعوت]] [[مردم]] به این [[هدف]]، از راه‌کاری منطقی و [[عقلانی]]، مانند [[گفت‌وگو]] و [[جدال احسن]] استفاده کرده است و اگر [[حکومت]] ظالمی در مقابل [[آیین حق]]، به [[نبرد]] و [[پیکار]] دست یازد، یا مانع تبیین و [[تبلیغ]] [[حقانیت]] آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و [[مشروع]] خواهد بود.
== فضیلت جهاد ==
# '''[[براندازی]] [[فتنه]] و [[گمراهی]]:''' تقویت و [[گسترش اسلام]] در جهاد با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از [[مسلمانان]] [[گمراه]] در ناحیه‌ای دست به [[آشوب]] و [[اغتشاش]] یا [[تشکیل حکومت]] خودسر زدند و به [[انحراف]] مسلمانان و ایجاد [[فساد]] و [[بدعت در دین]] و [[احکام]] آن [[همت]] گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی مشروع خواهد بود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد - قدردان قراملکی (مقاله)| جهاد - قدردان قراملکی]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.</ref>.
{{اصلی|فضیلت جهاد}}
# '''[[دفاع]] و [[دفع تجاوز]] [[دشمن]]:''' یکی از [[اهداف تشریع جهاد]] در اسلام، [[دفاع از اسلام]] و مسلمانان و [[رویارویی با هجوم دشمن]] است<ref>{{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}، «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و بیشتر جنگ‌های رخ داده در [[صدر اسلام]] میان مسلمانان و غیر مسلمانان، [[دفاعی]] بوده است.
جایگاه [[جهاد در نگاه قرآن کریم]] رفیع و ارجمند است و در آیاتی پرشمار، [[مسلمانان]] به آن [[مأمور]] شده‌اند مانند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و به [[مجاهدان در راه خدا]] [[وعده]] پاداشی بزرگ داده شده است و ترک کنندگان آن به شدت نکوهش و به [[عذاب الهی]] [[تهدید]] شده‌اند. در آیه‌ای دیگر، جهاد با [[اموال]] و [[جان‌ها]] از [[اوصاف پیامبر]] {{صل}} و پیروانش به شمار رفته است<ref>{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}، «اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۸۸.</ref>
# '''[[حفظ اماکن عبادی]]:''' از دیگر اهداف و [[آثار جهاد]] [[حفظ]] [[کلیساها]]، [[مساجد]] و دیگر [[معابد]] [[موحدان]] و بقای [[توحید]] و [[خداپرستی]] است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}}، «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ الصافی، ج ۳، ص۳۸۱.</ref>
# '''[[پیشگیری]] و [[رفع ظلم]] و [[فساد]]:'''جهاد مانع [[گسترش ظلم و فساد]] بر روی [[زمین]] است<ref>{{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}، «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ المیزان، ج ۲، ص۲۹۵؛ الامثل، ج ۲، ص۲۱۵.</ref>
# '''[[امتحان]] [[مردم]]:''' از جمله مهم‌ترین اغراض [[تشریع]] [[تکالیف الهی]] مانند [[جهاد در راه خدا]]، [[آزمودن مؤمنان]] است<ref>{{متن قرآن|فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ}}، «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.</ref> تا [[مؤمنان]] [[واقعی]] از [[اهل]] [[نفاق]] باز شناخته شوند<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>.
 
== [[فضیلت جهاد]] (اهمیت و جایگاه) ==
جایگاه [[جهاد در نگاه قرآن کریم]] رفیع و ارجمند است و در آیاتی پرشمار، [[مسلمانان]] به آن [[مأمور]] شده‌اند مانند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref> و به [[مجاهدان در راه خدا]] [[وعده]] پاداشی بزرگ داده شده است و ترک کنندگان آن به شدت [[نکوهش]] و به [[عذاب الهی]] [[تهدید]] شده‌اند. در آیه‌ای دیگر، جهاد با [[اموال]] و [[جان‌ها]] از [[اوصاف پیامبر]] {{صل}} و پیروانش به شمار رفته است<ref>{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}، «اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۸۸.</ref>


در [[قرآن]] جهادگران با عناوینی چون [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>، [[راستگو]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>، [[نیکوکار]]<ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}، «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> و [[پرهیزگار]]<ref>{{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}، «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> وصف شده و جهاد [[مؤمنان]] در [[راه خدا]] به منزله [[تجارت]] با [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}، «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> و این تجارت همواره سودمند به شمار رفته است.
در [[قرآن]] جهادگران با عناوینی چون [[مؤمن]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>، [[راستگو]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.</ref>، [[نیکوکار]]<ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}، «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref> و [[پرهیزگار]]<ref>{{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}، «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref> وصف شده و جهاد [[مؤمنان]] در [[راه خدا]] به منزله [[تجارت]] با [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}، «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.</ref> و این تجارت همواره سودمند به شمار رفته است.


جهاد مایه [[حیات]] [[انسان‌ها]] دانسته و بدان [[ترغیب]] شده است<ref>{{متن قرآن|اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}، «(ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. جهاد از بسیاری از [[کارهای نیک]] مانند [[سیراب کردن]] [[حاجیان]] یا آباد کردن [[خانه خدا]] [[برتر]] به شمار رفته است<ref>{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}، «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.
جهاد مایه [[حیات]] [[انسان‌ها]] دانسته و بدان ترغیب شده است<ref>{{متن قرآن|اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}، «(ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. جهاد از بسیاری از [[کارهای نیک]] مانند سیراب کردن [[حاجیان]] یا آباد کردن [[خانه خدا]] [[برتر]] به شمار رفته است<ref>{{متن قرآن|أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}، «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.</ref>.


در [[احادیث]] نیز جهاد دارای جایگاه و [[ارزش]] بالایی به شمار رفته و از جمله یکی از درهای [[بهشت]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۴؛ مسند احمد، ج ۵، ص۳۱۶، ۳۲۶.</ref>، [[لباس تقوا]] و سپر محکم [[خداوند]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۲۳.</ref>، از [[ارکان اسلام]]<ref>الکافی، ج ۲، ص۵۰؛ الخصال، ص۲۳۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۶.</ref>، از [[برترین]]<ref>الامالی، مفید، ص۹۹؛ کنزالعمال، ج ۱۵، ص۹۵۰.</ref> و محبوب‌ترین<ref>مسند احمد، ج ۵، ص۱۶۳؛ الخصال، ص۵۲۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و شریف‌ترین [[اعمال]]<ref> الکافی، ج ۵، ص۳۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۹۴؛ بحار الانوار، ج ۳۳، ص۴۴۷.</ref> پس از [[اسلام آوردن]] خوانده شده است<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰؛ [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص۸۴.</ref>.
در [[احادیث]] نیز جهاد دارای جایگاه و [[ارزش]] بالایی به شمار رفته و از جمله یکی از درهای [[بهشت]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۴؛ مسند احمد، ج ۵، ص۳۱۶، ۳۲۶.</ref>، [[لباس تقوا]] و سپر محکم [[خداوند]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۲۳.</ref>، از [[ارکان اسلام]]<ref>الکافی، ج ۲، ص۵۰؛ الخصال، ص۲۳۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۶.</ref>، از [[برترین]]<ref>الامالی، مفید، ص۹۹؛ کنزالعمال، ج ۱۵، ص۹۵۰.</ref> و محبوب‌ترین<ref>مسند احمد، ج ۵، ص۱۶۳؛ الخصال، ص۵۲۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۹.</ref> و شریف‌ترین [[اعمال]]<ref> الکافی، ج ۵، ص۳۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۹۴؛ بحار الانوار، ج ۳۳، ص۴۴۷.</ref> پس از اسلام آوردن خوانده شده است<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص۸۴.</ref>.
 
== [[حکم تکلیفی]] جهاد ==


== اقسام جهاد ==
== اقسام جهاد ==
خط ۷۶: خط ۶۷:
=== گونه‌های جهاد از جهت نوع [[دشمن]] ===
=== گونه‌های جهاد از جهت نوع [[دشمن]] ===
جهاد از جهت نوع دشمن به [[جهاد با دشمن ظاهری]] و [[جهاد با دشمن باطنی]] قسمت می‌شود<ref>مصطلحات الفقه، ص۱۹۱؛ فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۰؛ بحار الانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.</ref>.
جهاد از جهت نوع دشمن به [[جهاد با دشمن ظاهری]] و [[جهاد با دشمن باطنی]] قسمت می‌شود<ref>مصطلحات الفقه، ص۱۹۱؛ فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۰؛ بحار الانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.</ref>.
# '''[[جهاد با دشمن ظاهری]] ([[جهاد اصغر]]):''' مراد از [[دشمن ظاهری]]، [[کافران]] و دیگر کسانی است که به [[دشمنی]] با [[اسلام]] یا [[مسلمانان]] می‌پردازند و بیشتر [[آیات جهاد]] در قرآن به این نوع اختصاص دارد.
# '''[[جهاد با دشمن ظاهری]] ([[جهاد اصغر]]):''' مراد از دشمن ظاهری، [[کافران]] و دیگر کسانی است که به [[دشمنی]] با [[اسلام]] یا [[مسلمانان]] می‌پردازند و بیشتر [[آیات جهاد]] در قرآن به این نوع اختصاص دارد.
# '''[[جهاد با دشمن باطنی]] ([[جهاد اکبر]]):''' جهاد با دشمن باطنی را می‌توان بر دو قسم دانست:
# '''[[جهاد با دشمن باطنی]] ([[جهاد اکبر]]):''' جهاد با دشمن باطنی را می‌توان بر دو قسم دانست:
## '''[[جهاد با نفس]]:''' نفس بزرگ‌ترین دشمن [[انسان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص۳۶؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۸.</ref> و به تعبیر قرآن، [[فرمان]] دهنده به [[بدی]] است: {{متن قرآن|إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ}}<ref>«و من نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس به بدی بسیار فرمان می‌دهد» سوره یوسف، آیه ۵۳.</ref> و در [[روایات]] از [[مبارزه]] با آن به [[جهاد اکبر]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۱.</ref>، [[برترین]]<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۳؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳.</ref> و عظیم‌ترین<ref>الامثل، ج ۷، ص۱۸۴؛ الفتوحات، ج ۱، ص۴۶۷.</ref>جهاد تعبیر شده است.
## '''[[جهاد با نفس]]:''' نفس بزرگ‌ترین دشمن [[انسان]]<ref>بحارالانوار، ج ۶۷، ص۳۶؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۸.</ref> و به تعبیر قرآن، [[فرمان]] دهنده به بدی است: {{متن قرآن|إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ}}<ref>«و من نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس به بدی بسیار فرمان می‌دهد» سوره یوسف، آیه ۵۳.</ref> و در [[روایات]] از [[مبارزه]] با آن به [[جهاد اکبر]]<ref>الکافی، ج ۵، ص۱۲؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۱.</ref>، [[برترین]]<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۳؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳.</ref> و عظیم‌ترین<ref>الامثل، ج ۷، ص۱۸۴؛ الفتوحات، ج ۱، ص۴۶۷.</ref>جهاد تعبیر شده است.
## '''[[جهاد با شیطان]]:'''[[شیطان]] [[دشمن]] انسان‌هاست: {{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا}}<ref>«به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید!» سوره فاطر، آیه ۶.</ref> و برخی [[آیات]] که به مطلق جهاد [[فرمان]] داده مانند: {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید» سوره حج، آیه ۷۸.</ref> و {{متن قرآن|َ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ}}<ref>«راه او جهاد کنید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>، شامل [[مبارزه با شیطان]] نیز می‌شوند<ref>الصافی، ج ۳، ص۳۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۷، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
## '''[[جهاد با شیطان]]:'''[[شیطان]] [[دشمن]] انسان‌هاست: {{متن قرآن|إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا}}<ref>«به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید!» سوره فاطر، آیه ۶.</ref> و برخی [[آیات]] که به مطلق جهاد [[فرمان]] داده مانند: {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ}}<ref>«و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید» سوره حج، آیه ۷۸.</ref> و {{متن قرآن|َ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ}}<ref>«راه او جهاد کنید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>، شامل [[مبارزه با شیطان]] نیز می‌شوند<ref>الصافی، ج ۳، ص۳۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۷، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


=== اقسام جهاد از جهت نوع ابزار آن ===
=== اقسام جهاد از جهت نوع ابزار آن ===
خط ۸۵: خط ۷۶:
# '''[[جهاد با جان]]:''' در جهاد با جان، جهاد کننده با حضور در عرصه [[جنگ با دشمن]] [[جان]] خود را در معرض خطر قرار می‌دهد. عمده آیات به این نوع از جهاد مربوط‌اند؛ مانند: {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۶.</ref>
# '''[[جهاد با جان]]:''' در جهاد با جان، جهاد کننده با حضور در عرصه [[جنگ با دشمن]] [[جان]] خود را در معرض خطر قرار می‌دهد. عمده آیات به این نوع از جهاد مربوط‌اند؛ مانند: {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۶.</ref>
# '''[[جهاد با مال]]:''' جهاد با مال عبارت است از تأمین هزینه‌های [[مالی]] جهاد؛ مانند تأمین هزینه [[ابزار جنگی]] و نیز نیازهای جهادگران و خانواده‌های آنان: {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>. [[جهاد مالی]] به تأمین هزینه‌های [[جنگ]] اختصاص ندارد، بلکه تأمین دیگر نیازمندی‌های [[اسلام]] و [[مسلمانان]] را نیز در برمی‌گیرد.
# '''[[جهاد با مال]]:''' جهاد با مال عبارت است از تأمین هزینه‌های [[مالی]] جهاد؛ مانند تأمین هزینه [[ابزار جنگی]] و نیز نیازهای جهادگران و خانواده‌های آنان: {{متن قرآن|انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.</ref>. [[جهاد مالی]] به تأمین هزینه‌های [[جنگ]] اختصاص ندارد، بلکه تأمین دیگر نیازمندی‌های [[اسلام]] و [[مسلمانان]] را نیز در برمی‌گیرد.
# '''[[جهاد با زبان و قلم]]:''' جهاد با زبان و قلم عبارت است از [[اقامه حجت]] و [[برهان]] در برابر [[دشمنان اسلام]] و فراخواندن آنان به [[دین]]<ref>سبل السلام، ج ۴، ص۴۱؛ فیض القدیر، ج ۲، ص۴۹۰.</ref>، مانند [[دعوت]] [[کافران]] به اسلام پیش از آغاز جهاد<ref>سبل السلام، ج ۴، ص۴۱.</ref>. جهاد با زبان و قلم مفهومی عام‌تر از دعوت [[دشمنان]] به دین دارد و شامل هرگونه [[تبلیغ]] و نشر [[معارف دین]] می‌شود<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۶.</ref>.
# '''[[جهاد با زبان و قلم]]:''' جهاد با زبان و قلم عبارت است از [[اقامه حجت]] و [[برهان]] در برابر دشمنان اسلام و فراخواندن آنان به [[دین]]<ref>سبل السلام، ج ۴، ص۴۱؛ فیض القدیر، ج ۲، ص۴۹۰.</ref>، مانند [[دعوت]] [[کافران]] به اسلام پیش از آغاز جهاد<ref>سبل السلام، ج ۴، ص۴۱.</ref>. جهاد با زبان و قلم مفهومی عام‌تر از دعوت [[دشمنان]] به دین دارد و شامل هرگونه [[تبلیغ]] و نشر [[معارف دین]] می‌شود<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۶.</ref>.


=== گونه‌های جهاد از جهت ماهیت و [[هدف]] آن ===
=== گونه‌های جهاد از جهت ماهیت و [[هدف]] آن ===
خط ۹۳: خط ۸۴:
این جهاد تقسیم به دو قسم می‌شود:
این جهاد تقسیم به دو قسم می‌شود:
# '''[[جهاد دفاعی]]:''' جهاد دفاعی عبارت است از [[پیکار]] با هدف [[دفاع از اسلام]] و [[سرزمین‌های اسلامی]] در برابر [[دشمن]] مهاجمی که [[اساس اسلام]] را [[تهدید]] می‌کند یا قصد [[استیلا]] بر سرزمین‌های اسلامی و [[ناموس]] و [[اموال مسلمانان]] و یا کشتن گروهی از [[مسلمانان]] را دارد<ref>المهذب، ج۱، ص۲۹۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۷-۸؛ دلیل تحریر الوسیله، ج۳، ص۱۱۵.</ref>.<ref>فرهنگ فقه، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۴.</ref>. این نوع جهاد در برخی [[آیات]] مطرح شده است: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.
# '''[[جهاد دفاعی]]:''' جهاد دفاعی عبارت است از [[پیکار]] با هدف [[دفاع از اسلام]] و [[سرزمین‌های اسلامی]] در برابر [[دشمن]] مهاجمی که [[اساس اسلام]] را [[تهدید]] می‌کند یا قصد [[استیلا]] بر سرزمین‌های اسلامی و [[ناموس]] و [[اموال مسلمانان]] و یا کشتن گروهی از [[مسلمانان]] را دارد<ref>المهذب، ج۱، ص۲۹۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۷-۸؛ دلیل تحریر الوسیله، ج۳، ص۱۱۵.</ref>.<ref>فرهنگ فقه، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۴.</ref>. این نوع جهاد در برخی [[آیات]] مطرح شده است: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.
# '''[[جهاد ابتدایی]]:''' جهاد ابتدایی آن است که [[حکومت اسلامی]] با یک [[حکومت]] یا [[لشکر]] [[شرک]] و [[کفر]] که مانع [[گسترش اسلام]] است، به [[جنگ]] و جهاد بپردازد تا زمینه [[تبلیغ]] و تبیین [[آیین اسلام]] را برای [[مردم]] آن [[سرزمین]] فراهم آورد، و در صورت [[عناد]] و مقابله [[حکومت جور]] با حکومت [[اسلام]]، جنگ تا مرحله [[تسلیم]] ادامه خواهد داشت. برخی [[آیات قرآن کریم]] به این نوع از جهاد اشاره دارند؛ مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۸، ص۵۸۴۵.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰؛ [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص۶۱۴-۶۱۹؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۵.</ref>
# '''[[جهاد ابتدایی]]:''' جهاد ابتدایی آن است که [[حکومت اسلامی]] با یک [[حکومت]] یا [[لشکر]] [[شرک]] و [[کفر]] که مانع [[گسترش اسلام]] است، به [[جنگ]] و جهاد بپردازد تا زمینه [[تبلیغ]] و تبیین [[آیین اسلام]] را برای [[مردم]] آن [[سرزمین]] فراهم آورد، و در صورت [[عناد]] و مقابله [[حکومت جور]] با حکومت [[اسلام]]، جنگ تا مرحله [[تسلیم]] ادامه خواهد داشت. برخی [[آیات قرآن کریم]] به این نوع از جهاد اشاره دارند؛ مانند: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ}}<ref>«جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.</ref>.<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۸، ص۵۸۴۵.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص۶۱۴-۶۱۹؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۱۵.</ref>


==== [[جهاد سیاسی]] ====
==== [[جهاد سیاسی]] ====
خط ۱۱۰: خط ۱۰۱:
# '''[[جهاد با اهل کتاب]]:''' مراد از [[اهل کتاب]]، [[پیروان ادیان الهی]] به جز مسلمانان است<ref>ر. ک: القاموس الفقهی، ص۳۱۶؛ دائره‌المعارف تشیع، ج ۲، ص۶۱۶.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref> به طور مطلق [[مسلمانان]] به [[جهاد با اهل کتاب]] تا پذیرش [[جزیه]] از سوی آنان فراخوانده شده‌اند.
# '''[[جهاد با اهل کتاب]]:''' مراد از [[اهل کتاب]]، [[پیروان ادیان الهی]] به جز مسلمانان است<ref>ر. ک: القاموس الفقهی، ص۳۱۶؛ دائره‌المعارف تشیع، ج ۲، ص۶۱۶.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ}}<ref>«با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.</ref> به طور مطلق [[مسلمانان]] به [[جهاد با اهل کتاب]] تا پذیرش [[جزیه]] از سوی آنان فراخوانده شده‌اند.
# '''[[جهاد با منافقان]]:''' [[منافقان]] کسانی‌اند که به ظاهر [[اسلام]] را پذیرفته‌اند؛ ولی در [[باطن]]، آن را [[باور]] ندارند<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۹؛ الامثل، ج ۶، ص۱۲۶.</ref>. در برخی [[آیات]] از جهاد با منافقان سخن رفته است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>.
# '''[[جهاد با منافقان]]:''' [[منافقان]] کسانی‌اند که به ظاهر [[اسلام]] را پذیرفته‌اند؛ ولی در [[باطن]]، آن را [[باور]] ندارند<ref>المیزان، ج ۹، ص۳۳۹؛ الامثل، ج ۶، ص۱۲۶.</ref>. در برخی [[آیات]] از جهاد با منافقان سخن رفته است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>.
# '''[[جهاد با باغیان]]:''' [[باغی]] کسی است که به [[سرکشی]] در برابر [[امام]] [[معصوم]] و [[حکومت اسلامی]] و [[جنگ]] با آن بپردازد<ref>مصطلحات الفقه، ص۱۰۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۵۴۷۸ ـ ۵۴۷۹.</ref>. افزون بر آیات عام جهاد<ref>فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۷، ۱۱۰.</ref>، برخی آیات به جهاد با باغیان در صورت دست نکشیدن از [[طغیان]] [[فرمان]] داده‌اند: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>. جواز یا [[وجوب]] جهاد با باغیان در [[فقه]] مشروط به شرایط خاصی است<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>.
# '''[[جهاد با باغیان]]:''' [[باغی]] کسی است که به [[سرکشی]] در برابر [[امام]] [[معصوم]] و [[حکومت اسلامی]] و [[جنگ]] با آن بپردازد<ref>مصطلحات الفقه، ص۱۰۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۵۴۷۸ ـ ۵۴۷۹.</ref>. افزون بر آیات عام جهاد<ref>فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۷، ۱۱۰.</ref>، برخی آیات به جهاد با باغیان در صورت دست نکشیدن از [[طغیان]] [[فرمان]] داده‌اند: {{متن قرآن|فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ}}<ref>«با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>. جواز یا [[وجوب]] جهاد با باغیان در [[فقه]] مشروط به شرایط خاصی است<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>.


== آثار و [[برکات]] شرکت در جهاد ==
== آثار و [[برکات]] شرکت در جهاد ==
خط ۱۲۲: خط ۱۱۳:
# '''[[رحمت الهی]]:''' جهادگران به رحمت الهی امیدوارند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.</ref>.
# '''[[رحمت الهی]]:''' جهادگران به رحمت الهی امیدوارند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.</ref>.
# '''[[نجات]] و [[رستگاری]]:''' [[جهاد در راه خدا]] موجب رستگاری است: {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.
# '''[[نجات]] و [[رستگاری]]:''' [[جهاد در راه خدا]] موجب رستگاری است: {{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.
# '''دستیابی به [[مقام شهادت]]:''' به فرموده [[قرآن]] «[[شهداء]]» ([[شهیدان]]) از میان [[مؤمنان]] خواهند بود: {{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ}}<ref>«و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
# '''دستیابی به [[مقام شهادت]]:''' به فرموده [[قرآن]] «[[شهداء]]» ([[شهیدان]]) از میان [[مؤمنان]] خواهند بود: {{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ}}<ref>«و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== [[انگیزه‌ها]] و اسباب شرکت در جهاد ==
== انگیزه‌ها و اسباب شرکت در جهاد ==
اسباب متعدد [[اخروی]] یا [[دنیوی]] زمینه شرکت افراد در جهاد را فراهم می‌کنند یا [[انگیزه]] [[اقدام]] به جهادند؛ مانند:
اسباب متعدد [[اخروی]] یا [[دنیوی]] زمینه شرکت افراد در جهاد را فراهم می‌کنند یا انگیزه [[اقدام]] به جهادند؛ مانند:
# '''[[ایمان]]:''' ایمان به [[خداوند]] و [[معاد]] از عمده‌ترین انگیزه‌ها و اسباب جهاد در راه خداست: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>.
# '''[[ایمان]]:''' ایمان به [[خداوند]] و [[معاد]] از عمده‌ترین انگیزه‌ها و اسباب جهاد در راه خداست: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا}}<ref>«مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.</ref>.
# '''[[خدا]] [[دوستی]]:''' در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> از جمله ویژگی‌های [[دوستداران]] [[خدا]] که [[خداوند]] نیز آنان را [[دوست]] دارد، [[جهاد در راه خدا]] شناسانده شده است.
# '''[[خدا]] [[دوستی]]:''' در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref> از جمله ویژگی‌های [[دوستداران]] [[خدا]] که [[خداوند]] نیز آنان را [[دوست]] دارد، [[جهاد در راه خدا]] شناسانده شده است.
خط ۱۳۱: خط ۱۲۲:
# '''[[خداترسی]]:''' بنابر آیه {{متن قرآن|قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.</ref>، دو نفر از [[یاران]] [[موسی]] {{ع}} که به خداترسی وصف شده‌اند از [[فرمان]] آن [[حضرت]] در زمینه جهاد با [[ستمگران]] [[پیروی]] کرده و دیگران را نیز به پیروی از این فرمان [[ترغیب]] کردند.
# '''[[خداترسی]]:''' بنابر آیه {{متن قرآن|قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.</ref>، دو نفر از [[یاران]] [[موسی]] {{ع}} که به خداترسی وصف شده‌اند از [[فرمان]] آن [[حضرت]] در زمینه جهاد با [[ستمگران]] [[پیروی]] کرده و دیگران را نیز به پیروی از این فرمان [[ترغیب]] کردند.
# '''آوارگی و ستمدیدگی:''' از دیگر انگیزه‌های شرکت [[مؤمنان]] در جهاد، اشغال [[سرزمین]] آنها از جانب [[دشمنان]] و [[اسارت]] [[فرزندان]] آنهاست، چنان که گروهی از [[موحدان]] [[بنی‌اسرائیل]] به همین سبب درخواست جهاد کردند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۸۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ جامع البیان، ج ۲، ص۸۱۰.</ref>
# '''آوارگی و ستمدیدگی:''' از دیگر انگیزه‌های شرکت [[مؤمنان]] در جهاد، اشغال [[سرزمین]] آنها از جانب [[دشمنان]] و [[اسارت]] [[فرزندان]] آنهاست، چنان که گروهی از [[موحدان]] [[بنی‌اسرائیل]] به همین سبب درخواست جهاد کردند: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref>.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۸۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ جامع البیان، ج ۲، ص۸۱۰.</ref>
# '''به دست آوردن اموال:''' [[انگیزه]] برخی افراد از شرکت در جهاد، دستیابی به [[مال]] دنیاست: {{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمت‌هایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک می‌برید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
# '''به دست آوردن اموال:''' [[انگیزه]] برخی افراد از شرکت در جهاد، دستیابی به [[مال]] دنیاست: {{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمت‌هایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک می‌برید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== موانع جهاد (شرایط ترک جهاد) ==
== موانع جهاد (شرایط ترک جهاد) ==
خط ۱۳۹: خط ۱۳۰:
# '''[[دلبستگی به دنیا]]:''' زمینه دیگر [[تخلف از جهاد]]، [[دنیاطلبی]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>.
# '''[[دلبستگی به دنیا]]:''' زمینه دیگر [[تخلف از جهاد]]، [[دنیاطلبی]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.</ref>.
# '''[[تنبلی]] و سست همتی:''' گاه تنبلی و [[ضعف]] [[همت]] سبب [[امتناع]] از شرکت در جهاد می‌گردد: {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيدًا}}<ref>«و در میان شما کسی هست که پا (از جهاد) سست می‌دارد و اگر بلایی به شما رسد می‌گوید: خداوند بر من نعمت ارزانی داشت که با آنان همراه نبودم!» سوره نساء، آیه ۷۲.</ref> مراد از {{متن قرآن| لَيُبَطِّئَنَّ}} [[سستی]] کردن یا واداشتن دیگران به سستی و تنبلی است<ref>مفردات، ص۵۲، «بطؤ»؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ الصافی، ج ۱، ص۴۶۹.</ref>.
# '''[[تنبلی]] و سست همتی:''' گاه تنبلی و [[ضعف]] [[همت]] سبب [[امتناع]] از شرکت در جهاد می‌گردد: {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيدًا}}<ref>«و در میان شما کسی هست که پا (از جهاد) سست می‌دارد و اگر بلایی به شما رسد می‌گوید: خداوند بر من نعمت ارزانی داشت که با آنان همراه نبودم!» سوره نساء، آیه ۷۲.</ref> مراد از {{متن قرآن| لَيُبَطِّئَنَّ}} [[سستی]] کردن یا واداشتن دیگران به سستی و تنبلی است<ref>مفردات، ص۵۲، «بطؤ»؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ الصافی، ج ۱، ص۴۶۹.</ref>.
# '''بیماردلی و گناهکاری:''' دیگر عامل مهم تخلف از جهاد، بیماردلی و [[آلودگی]] به [[گناه]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰.</ref>
# '''بیماردلی و گناهکاری:''' دیگر عامل مهم تخلف از جهاد، بیماردلی و [[آلودگی]] به [[گناه]] است: {{متن قرآن|وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا}}<ref>«و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]].</ref>


== تخلف از جهاد (پیامدهای جهادگریزی) ==
== تخلف از جهاد (پیامدهای جهادگریزی) ==
[[تخلف]] یا [[فرار از جهاد]] پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] متعددی دارد که آثار آن، گاه علاوه بر متخلفان، بر دیگران نیز [[تحمیل]] می‌شود که عمده‌ترین آنها عبارت‌اند از:
تخلف یا [[فرار از جهاد]] پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] متعددی دارد که آثار آن، گاه علاوه بر متخلفان، بر دیگران نیز [[تحمیل]] می‌شود که عمده‌ترین آنها عبارت‌اند از:
# '''[[غلبه]] [[کفر]] و [[هلاکت]]:''' یکی از پیامدهای رها کردن جهاد، نابودی افراد یا [[جامعه]] است: {{متن قرآن|وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>.
# '''[[غلبه]] [[کفر]] و هلاکت:''' یکی از پیامدهای رها کردن جهاد، نابودی افراد یا [[جامعه]] است: {{متن قرآن|وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>.
# '''[[کیفرهای دنیوی]]:'''[[جرم]] [[تخلف از جهاد]] در [[قرآن]] از مصادیق [[ظُلم]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref> و [[فسق]] {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> به شمار رفته است.
# '''کیفرهای دنیوی:'''[[جرم]] [[تخلف از جهاد]] در [[قرآن]] از مصادیق [[ظُلم]] {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.</ref> و [[فسق]] {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref> به شمار رفته است.
# '''[[محرومیت]] از [[برکات]] دنیوی و اخروی:''' تخلف‌کنندگان از جهاد، در [[دنیا]] و [[آخرت]] زیان‌کارند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref> <ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص۱۶۳؛ ج ۶، ص۲۳۶؛ الصافی، ج ۲، ص۲۵.</ref> این [[زیانکاری]] بدان سبب است که از بسیاری از [[برکات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] جهاد [[محروم]] می‌شوند.
# '''[[محرومیت]] از [[برکات]] دنیوی و اخروی:''' تخلف‌کنندگان از جهاد، در [[دنیا]] و [[آخرت]] زیان‌کارند: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.</ref> <ref>جامع‌البیان، ج ۴، ص۱۶۳؛ ج ۶، ص۲۳۶؛ الصافی، ج ۲، ص۲۵.</ref> این زیانکاری بدان سبب است که از بسیاری از [[برکات]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] جهاد [[محروم]] می‌شوند.
# '''[[کیفر اخروی]]:''' هرچند [[تخلف]] کنندگان از جهاد مدت کوتاهی در [[دنیا]] در [[آسایش]] می‌مانند؛ اما در [[آخرت]] بر [[سرنوشت]] شوم خود می‌گریند: {{متن قرآن|فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ}}<ref>«بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۷۱.</ref>
# '''کیفر اخروی:''' هرچند تخلف کنندگان از جهاد مدت کوتاهی در [[دنیا]] در [[آسایش]] می‌مانند؛ اما در [[آخرت]] بر [[سرنوشت]] شوم خود می‌گریند: {{متن قرآن|فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ}}<ref>«بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۲۷۱.</ref>


== [[احکام جهاد|احکام]] و [[آداب جهاد]] ==
== [[احکام جهاد|احکام]] و [[آداب جهاد]] ==
 
{{اصلی|جهاد در فقه اسلامی}}
=== [[محرمات]] جهاد ===
=== [[آداب جهاد|آداب]] و اخلاق جهاد ===
 
=== [[آداب جهاد|آداب]] و [[اخلاق جهاد]] ===
جهاد و [[جنگ]] در [[اسلام]]، [[آیین]] و مقرراتی دارد که [[مجاهدان]] اسلام باید آنها را فرابگیرند و جزء [[خلق و خوی]] خود قرار دهند. برخی از این [[اخلاق]] و مقررات عبارت‌اند از:
جهاد و [[جنگ]] در [[اسلام]]، [[آیین]] و مقرراتی دارد که [[مجاهدان]] اسلام باید آنها را فرابگیرند و جزء [[خلق و خوی]] خود قرار دهند. برخی از این [[اخلاق]] و مقررات عبارت‌اند از:
# '''[[جهاد با نفس]]:''' شخص [[مجاهد]] قبل از پرداختن به [[جهاد با دشمن]]، باید نخست با نفس خود جهاد کند و [[خودسازی]] نماید و گرنه در معرکه جنگ، [[شکست]] می‌خورد<ref>در کتاب‌های فقهی وحدیثی، مباحث جهاد نفس بیشتر از جهاد با دشمن مطرح شده است. (ر. ک: وسائل‌الشیعه، ج۱۱).</ref>.
# '''[[جهاد با نفس]]:''' شخص [[مجاهد]] قبل از پرداختن به [[جهاد با دشمن]]، باید نخست با نفس خود جهاد کند و [[خودسازی]] نماید و گرنه در معرکه جنگ، [[شکست]] می‌خورد<ref>در کتاب‌های فقهی وحدیثی، مباحث جهاد نفس بیشتر از جهاد با دشمن مطرح شده است. (ر. ک: وسائل‌الشیعه، ج۱۱).</ref>.
# '''[[فرمانبری از امام]]:''' مجاهدان باید از [[امام]] [[معصوم]] و یا [[نایب]] او ([[فقیه جامع الشرایط]]) [[اطاعت]] کنند و رهنمود بگیرند.
# '''[[فرمانبری از امام]]:''' مجاهدان باید از [[امام]] [[معصوم]] و یا [[نایب]] او ([[فقیه جامع الشرایط]]) [[اطاعت]] کنند و رهنمود بگیرند.
# '''[[آموزش نظامی]] و [[آموزش جنگی|جنگی]]:''' مجاهدان باید [[آموزش]] دیده باشند.
# '''آموزش نظامی و جنگی:''' مجاهدان باید [[آموزش]] دیده باشند.
# '''[[قصد قربت]]:''' مجاهدان باید به قصد [[تقرب به خدا]] و جلب [[رضایت]] او [[مجاهده]] و [[قتال]] کنند. جهاد با هر قصد و [[نیت]] دیگری، [[باطل]] می‌باشد و اگر کشته شود، [[شهید]] نیست.
# '''قصد قربت:''' مجاهدان باید به قصد [[تقرب به خدا]] و جلب [[رضایت]] او [[مجاهده]] و [[قتال]] کنند. جهاد با هر قصد و [[نیت]] دیگری، [[باطل]] می‌باشد و اگر کشته شود، [[شهید]] نیست.
# '''[[دعوت]]:''' قبل از شروع [[جنگ]] بدون در نظر گرفتن ضدیت و [[دشمنی]]، باید [[خصم]] را به [[اسلام]] و [[مصالحه]] دعوت کرد، در صورت عدم پذیرش، با او جنگید<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲.</ref>.
# '''[[دعوت]]:''' قبل از شروع [[جنگ]] بدون در نظر گرفتن ضدیت و [[دشمنی]]، باید [[خصم]] را به [[اسلام]] و [[مصالحه]] دعوت کرد، در صورت عدم پذیرش، با او جنگید<ref>نهج البلاغه، نامه ۱۲.</ref>.
# '''[[متانت]] و [[استواری]]:''' [[مجاهد]] باید نترس، [[متین]]، و [[استوار]] باشد {{عربی|المؤمن کالجبل الراسخ لا یحرکه العواصف}}؛ [[مؤمن]] باید همچون [[کوه]] استوار باشد و طوفان‌ها او را نلرزاند. اگر کسی [[ایمان]]، متانت و استواری نداشته باشد [[شایعات]] و [[تبلیغات]] [[دشمن]]، او را شکار خواهد کرد. مانند برخی از افسران و [[سربازان]] [[امام حسن]] {{ع}} که [[خیانت]] کردند.
# '''متانت و [[استواری]]:''' [[مجاهد]] باید نترس، [[متین]]، و [[استوار]] باشد: {{متن حدیث|المؤمن کالجبل الراسخ لا یحرکه العواصف}}؛ [[مؤمن]] باید همچون [[کوه]] استوار باشد و طوفان‌ها او را نلرزاند. اگر کسی [[ایمان]]، متانت و استواری نداشته باشد [[شایعات]] و [[تبلیغات]] [[دشمن]]، او را شکار خواهد کرد. مانند برخی از افسران و [[سربازان]] [[امام حسن]] {{ع}} که [[خیانت]] کردند.
# '''[[صبر]] و [[شکیبایی]]:''' مجاهد باید در سنگرش [[صبور]] و [[امیدوار]] باشد طول [[زمان]] و پایان‌ناپذیری جنگ او را فرسوده نسازد و روحش را خسته نکند. علی {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ}}<ref>«شخص صبور، [[پیروزی]] را از دست نمی‌دهند هر چند زمان طول بکشد» نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.</ref>.
# '''[[صبر]] و [[شکیبایی]]:''' مجاهد باید در سنگرش [[صبور]] و [[امیدوار]] باشد طول [[زمان]] و پایان‌ناپذیری جنگ او را فرسوده نسازد و روحش را خسته نکند. علی {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ}}<ref>«شخص صبور، [[پیروزی]] را از دست نمی‌دهند هر چند زمان طول بکشد» نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.</ref>.
# '''[[خطابه]] و [[پند]] [[فرمانده]]:''' از [[آداب جنگ]] است که [[فرماندهان]]، قبل از شروع جنگ، سربازان را [[موعظه]] و به جهاد و [[مبارزه]] [[تحریض]] و [[ترغیب]] کنند، چنان‌که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} چنین می‌کرد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۷۱.</ref>.
# '''[[خطابه]] و [[پند]] فرمانده:''' از آداب جنگ است که فرماندهان، قبل از شروع جنگ، سربازان را [[موعظه]] و به جهاد و [[مبارزه]] [[تحریض]] و [[ترغیب]] کنند، چنان‌که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} چنین می‌کرد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۷۱.</ref>.
# '''[[حرمت جنگ در ماه‌های حرام]]:''' در [[ماه‌های حرام]] جنگ نکند؛ مگر آن‌گاه که از [[حمله]] دشمن در [[امان]] نباشد.
# '''حرمت جنگ در ماه‌های حرام:''' در [[ماه‌های حرام]] جنگ نکند؛ مگر آن‌گاه که از [[حمله]] دشمن در [[امان]] نباشد.
# '''[[اعطای تأمین]]:''' اگر فردی از [[کفّار]] به [[مسلمانان]] [[پناهنده]] شود، همه می‌توانند به او [[پناهندگی]] بدهند حتی یک سرباز ساده.
# '''اعطای تأمین:''' اگر فردی از [[کفّار]] به [[مسلمانان]] [[پناهنده]] شود، همه می‌توانند به او [[پناهندگی]] بدهند حتی یک سرباز ساده.
# '''[[حرمت فرار]]:''' فرار از میدان و معرکه [[نبرد]]، [[حرام]] است، مگر آنکه بخواهد در جایی که بیشتر به دشمن مشرف است، قرار گیرد<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص۳۷۹؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۱۰؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۷۶ تا ۲۷۹؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۱-۱۴۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۳۵.</ref>.
# '''[[حرمت فرار]]:''' فرار از میدان و معرکه [[نبرد]]، [[حرام]] است، مگر آنکه بخواهد در جایی که بیشتر به دشمن مشرف است، قرار گیرد<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص۳۷۹؛ [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰]]؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۷۶ تا ۲۷۹؛ [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]]، ج۳، ص۱۴۱-۱۴۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص۴۳۵.</ref>.
 
==== مستحبات جهاد ====
 
==== مکروهات جهاد ====
 
==== اخلاق جهاد ====
 
=== مباحات جهاد ===
 
=== جهاد در [[ماه‌های حرام]] ===
 
=== جهاد در [[حرم]] ===
 
=== [[اسارت در فقه اسلامی|احکام اسیر]] ===
 
=== [[شهادت فی سبیل الله در فقه اسلامی|احکام شهید]] ===
 
=== [[غنیمت در فقه اسلامی|احکام غنیمت جنگی]] ===
 
=== [[صلح در فقه اسلامی|احکام صلح]] ===
 
=== [[مرزبانی در فقه اسلامی|احکام مرزبانی]] ===
 
== [[پیروزی و شکست در جهاد]] ==
 
== [[حقوق مادی مجاهدان|حقوق مادی]] و [[حقوق معنوی مجاهدان|معنوی مجاهدان]] ==


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
خط ۳۵۱: خط ۳۱۴:
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']]
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100759.jpg |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[جهاد - رضوی (مقاله)|مقاله «جهاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[جنگ (مقاله)|مقاله «جنگ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:000064.jpg|22px]] [[سید احمد سادات|سادات، سید احمد]]؛ [[دفاع (مقاله)|مقاله «دفاع»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۶۶: خط ۳۲۶:
{{فروع دین}}
{{فروع دین}}


[[رده:بررسی انطباق شئون امامت]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:احکام فقهی]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴

جهاد به معنای تلاش و کوشش همراه با رنج و در اصطلاح دینی نبرد با دشمنان خداست. «جهاد» یکی از فرایض دینی و از فروع دین است و بر هر کس که عقل و بلوغ و توانایی جسمی داشته باشد، هنگام نیاز واجب است. جهاد، یا بر ضدّ کفّار و مشرکین است، یا بر ضدّ منافقین و متجاوزین داخلی صورت می‌گیرد. مسلمانانی که در جهاد بر ضدّ کافران شرکت می‌کردند «مجاهدان» نام داشتند. جهاد باید به فرمان پیشوای عادل باشد، هرگاه که دشمنان اسلام، بر ضدّ مسلمانان و کشور اسلامی هجوم آوردند، دفاع واجب است و این نوع از مبارزه «جهاد دفاعی» نام دارد. کشته‌شدگان در جهاد «شهید» محسوب می‌شوند جهاد با نفس، اصطلاح دیگری است که در مباحث اخلاقی و مقابله با تمایلات نفسانی و مهار خواسته‌های دل و شهوات است و پیامبر خدا از آن به عنوان «جهاد اکبر» یاد کرده است.

معناشناسی

معنای لغوی

جهاد به معنی جنگیدن[۱]، برگرفته از ریشه «جهد» به فتح جیم به معنی «مشقت» یا به ضم جیم به معنی «توان» است[۲] و در صورت دوم به معنی به‌کارگیری تمام توان در برابر دشمن است[۳].[۴]

معنای اصطلاحی

جهاد در اصطلاح عبارت است از بذل جان و مال در راه خدا در نبرد با کافران و باغیان، یا بذل جان، مال و توان خود در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر آن[۵].[۶] و به رزمنده راه خدا و جهادگر، مُجاهد فی‌سبیل‌الله اطلاق می‌شود که نزد خدا از مرتبه و فضیلتی والا برخوردار است: ﴿فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً[۷].[۸].[۹]

جهاد در فقه به جهاد ابتدایی با کفّار و جهاد دفاعی در برابر تعرّض دیگران تقسیم شده است و در اصطلاح شرعی، جهاد ابتدایی جنگیدن با کفّار یا کسانی که در حکم کفّار باشند، برای برافراشتن کلمه اسلام و شعائر ایمانی[۱۰] یا مفاهیمی نزدیک به آن[۱۱] تعریف شده است. دفاع نیز برگرفته از ریشه «دفع»، مصدر باب مفاعله و به معنی منع‌کردن و دورکردن است[۱۲] و در اصطلاح فقهی و حقوقی به معنای مقابله با هجوم و تعرّض دشمن به جان، مال، آبرو و کیان مسلمانان و حمایت از آنان است[۱۳].[۱۴]

پیشینه تاریخی

جهاد در شرایع پیشین

در احادیث، حضرت ابراهیم (ع) نخستین جهادگر در راه خدا به شمار رفته[۱۵] و در روایاتی دیگر حضرت ابراهیم، داود، موسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) پیامبران صاحب شمشیر خوانده شده‌اند[۱۶].

جهاد و دفاع و احکام آن را در برخی آیین‌های توحیدی، مانند یهود می‌توان دید. در کتاب مقدس عهد عتیق، به مواردی از احکام جهاد، مانند غنایم و نوع برخورد با اسیران اشاره شده است[۱۷].

جهاد در شریعت حضرت عیسی (ع) نیز مشروع بوده است. در انجیل تعبیرهایی آمده که مؤید این نکته‌اند[۱۸]، از جمله توصیه آن حضرت به پیروانش درباره تهیه شمشیر برای خود[۱۹]. گفته‌اند که آن حضرت در پایان حیات دنیوی خویش آماده جهاد با دشمنان شد؛ ولی حواریان، آن حضرت را رها کردند[۲۰]. در آیین زردشت نیز جنگ با دشمنان آیین مزدا و پرستندگان دیوها مشروع به شمار رفته است[۲۱]. پادشاهان ایران باستان که پیرو این آیین بودند نیز در عمل همواره با یونانیان به جنگ می‌پرداختند[۲۲].

قرآن به مواردی از جهاد ابتدایی در زمان پیامبران پیشین(ع)، همچون جهاد حضرت سلیمان (ع) با بت‌پرستان[۲۳] اشاره کرده است. جهاد دفاعی نیز مورد توجه انبیای الهی (ع) بوده است[۲۴].

جهاد در تاریخ اسلام

در آیین اسلام، احکام جهاد در سال اول هجری تشریع شد[۲۵] و آیات فراوانی به لزوم جهاد و دفاع[۲۶]، فضیلت جهاد و مجاهدان[۲۷] و شرایط و احکام آن[۲۸] اشاره کرده است. همچنین در منابع روایی شیعه[۲۹] و اهل سنت[۳۰]، از شئون مختلف جهاد و دفاع، روایات فراوانی گردآوری شده است.

بحث از جهاد در آثار فقهی، بیشتر زیر عنوان کتاب «جهاد»[۳۱] و گاه با عنوان کتاب «السیر»[۳۲] یا «الجهاد و سیرة الامام (ع)»[۳۳] مطرح شده است، در برخی منابع فقهی به ویژه متأخر از جمله به دلیل احساس عدم نیاز، بخش جهاد نیامده است. با این حال، برخی فقهای معاصر به آن پرداخته‌اند[۳۴].[۳۵]

مراحل تشریع جهاد

اسلام همانند شرایع پیشین جهاد را امری مشروع شمرده است. مشروعیت این عمل در اسلام از آیاتی پرشمار استفاده می‌شود؛ مانند: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۳۶] که جهاد را بر همگان واجب شمرده است[۳۷].

تشریع جهاد در اسلام به تدریج و در چند مرحله صورت گرفت که عمده‌ترین این مراحل عبارت‌اند از:

  1. مباح شدن جهاد: پس از آزارهای طاقت‌فرسای مشرکان به مسلمانان و درخواست مکرر آنان از پیامبر برای جهاد، در آیات ﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ[۳۸]، ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ[۳۹] جهاد با مشرکان مباح به شمار رفت[۴۰].
  2. تشریع جهاد دفاعی: در مرحله بعد جهاد دفاعی در برابر کسانی که با مسلمانان وارد جنگ می‌شوند واجب شد: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۴۱].[۴۲]
  3. تجویز جهاد ابتدایی: سپس مسلمانان اجازه یافتند برای نابود کردن شرک و دعوت دیگران به اسلام با مشرکان بجنگند. برخی فقها آیات متعددی را دالّ بر این امر دانسته‌اند[۴۳]، مانند: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۴۴].[۴۵]

فلسفه جهاد

برخی از اهداف جهاد عبارت‌اند از:

  1. تقویت و گسترش اسلام: از آنجا که آیین مقدس اسلام، ناسخ ادیان آسمانی پیشین، و یگانه صراط مستقیم است، از همه مردم جهان و همچنین از پیروان ادیان دیگر می‌خواهد برای گام برداشتن در صراط نجات و مستقیم و تقرب به خداوند متعال، رو به اسلام آورند. اسلام برای دعوت مردم به این هدف، از راه‌کاری منطقی و عقلانی، مانند گفت‌وگو و جدال احسن استفاده کرده است و اگر حکومت ظالمی در مقابل آیین حق، به نبرد و پیکار دست یازد، یا مانع تبیین و تبلیغ حقانیت آن گردد، در این فرض، جهاد کارساز و مشروع خواهد بود.
  2. براندازی فتنه و گمراهی: تقویت و گسترش اسلام در جهاد با غیرمسلمانان، هدفی معقول و پذیرفته است؛ اما اگر گروهی از مسلمانان گمراه در ناحیه‌ای دست به آشوب و اغتشاش یا تشکیل حکومت خودسر زدند و به انحراف مسلمانان و ایجاد فساد و بدعت در دین و احکام آن همت گماشتند، جهاد با چنین مسلمانانی مشروع خواهد بود[۴۶].
  3. دفاع و دفع تجاوز دشمن: یکی از اهداف تشریع جهاد در اسلام، دفاع از اسلام و مسلمانان و رویارویی با هجوم دشمن است[۴۷] و بیشتر جنگ‌های رخ داده در صدر اسلام میان مسلمانان و غیر مسلمانان، دفاعی بوده است.
  4. حفظ اماکن عبادی: از دیگر اهداف و آثار جهاد حفظ کلیساها، مساجد و دیگر معابد موحدان و بقای توحید و خداپرستی است[۴۸].[۴۹]
  5. پیشگیری و رفع ظلم و فساد:جهاد مانع گسترش ظلم و فساد بر روی زمین است[۵۰].[۵۱]
  6. امتحان مردم: از جمله مهم‌ترین اغراض تشریع تکالیف الهی مانند جهاد در راه خدا، آزمودن مؤمنان است[۵۲] تا مؤمنان واقعی از اهل نفاق باز شناخته شوند[۵۳].

فضیلت جهاد

جایگاه جهاد در نگاه قرآن کریم رفیع و ارجمند است و در آیاتی پرشمار، مسلمانان به آن مأمور شده‌اند مانند: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ[۵۴] و به مجاهدان در راه خدا وعده پاداشی بزرگ داده شده است و ترک کنندگان آن به شدت نکوهش و به عذاب الهی تهدید شده‌اند. در آیه‌ای دیگر، جهاد با اموال و جان‌ها از اوصاف پیامبر (ص) و پیروانش به شمار رفته است[۵۵]

در قرآن جهادگران با عناوینی چون مؤمن[۵۶]، راستگو[۵۷]، نیکوکار[۵۸] و پرهیزگار[۵۹] وصف شده و جهاد مؤمنان در راه خدا به منزله تجارت با خداوند[۶۰] و این تجارت همواره سودمند به شمار رفته است.

جهاد مایه حیات انسان‌ها دانسته و بدان ترغیب شده است[۶۱]. جهاد از بسیاری از کارهای نیک مانند سیراب کردن حاجیان یا آباد کردن خانه خدا برتر به شمار رفته است[۶۲].

در احادیث نیز جهاد دارای جایگاه و ارزش بالایی به شمار رفته و از جمله یکی از درهای بهشت[۶۳]، لباس تقوا و سپر محکم خداوند[۶۴]، از ارکان اسلام[۶۵]، از برترین[۶۶] و محبوب‌ترین[۶۷] و شریف‌ترین اعمال[۶۸] پس از اسلام آوردن خوانده شده است[۶۹].

اقسام جهاد

فقها در تقسیم‌بندی جهاد، اهداف جهاد را ملاک قرار داده و بر اساس آن اقسام جهاد را مورد بررسی قرار می‌دهند، به طوری که تقسیم‌بندی جهاد مبیّن اهداف و عوامل مشروعیت آن نیز هست.

گونه‌های جهاد از جهت نوع دشمن

جهاد از جهت نوع دشمن به جهاد با دشمن ظاهری و جهاد با دشمن باطنی قسمت می‌شود[۷۰].

  1. جهاد با دشمن ظاهری (جهاد اصغر): مراد از دشمن ظاهری، کافران و دیگر کسانی است که به دشمنی با اسلام یا مسلمانان می‌پردازند و بیشتر آیات جهاد در قرآن به این نوع اختصاص دارد.
  2. جهاد با دشمن باطنی (جهاد اکبر): جهاد با دشمن باطنی را می‌توان بر دو قسم دانست:
    1. جهاد با نفس: نفس بزرگ‌ترین دشمن انسان[۷۱] و به تعبیر قرآن، فرمان دهنده به بدی است: ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ[۷۲] و در روایات از مبارزه با آن به جهاد اکبر[۷۳]، برترین[۷۴] و عظیم‌ترین[۷۵]جهاد تعبیر شده است.
    2. جهاد با شیطان:شیطان دشمن انسان‌هاست: ﴿إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا[۷۶] و برخی آیات که به مطلق جهاد فرمان داده مانند: ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ[۷۷] و ﴿َ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ[۷۸]، شامل مبارزه با شیطان نیز می‌شوند[۷۹].[۸۰]

اقسام جهاد از جهت نوع ابزار آن

جهاد از جهت نوع ابزار و وسیله‌ای که با آن مبارزه صورت می‌گیرد، سه قسم شده است:

  1. جهاد با جان: در جهاد با جان، جهاد کننده با حضور در عرصه جنگ با دشمن جان خود را در معرض خطر قرار می‌دهد. عمده آیات به این نوع از جهاد مربوط‌اند؛ مانند: ﴿انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ[۸۱].[۸۲]
  2. جهاد با مال: جهاد با مال عبارت است از تأمین هزینه‌های مالی جهاد؛ مانند تأمین هزینه ابزار جنگی و نیز نیازهای جهادگران و خانواده‌های آنان: ﴿انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۸۳]. جهاد مالی به تأمین هزینه‌های جنگ اختصاص ندارد، بلکه تأمین دیگر نیازمندی‌های اسلام و مسلمانان را نیز در برمی‌گیرد.
  3. جهاد با زبان و قلم: جهاد با زبان و قلم عبارت است از اقامه حجت و برهان در برابر دشمنان اسلام و فراخواندن آنان به دین[۸۴]، مانند دعوت کافران به اسلام پیش از آغاز جهاد[۸۵]. جهاد با زبان و قلم مفهومی عام‌تر از دعوت دشمنان به دین دارد و شامل هرگونه تبلیغ و نشر معارف دین می‌شود[۸۶].

گونه‌های جهاد از جهت ماهیت و هدف آن

جهاد نظامی

جهاد نظامی، به جهاد ابتدایی و دفاعی، تقسیم شده است[۸۷]. در جهاد ابتدایی نبرد مسلمانان با سران کفر و شرک برای دعوت غیر مسلمان به اسلام و رفع موانع یکتاپرستی و عدالت است[۸۸]؛ درحالی که در جهاد دفاعی نبرد با متجاوزان و مهاجمان برای دفاع از حوزه اسلام و سرزمین‌های آن و حفظ جان، اموال و حیثیت مسلمانان است[۸۹].[۹۰]

این جهاد تقسیم به دو قسم می‌شود:

  1. جهاد دفاعی: جهاد دفاعی عبارت است از پیکار با هدف دفاع از اسلام و سرزمین‌های اسلامی در برابر دشمن مهاجمی که اساس اسلام را تهدید می‌کند یا قصد استیلا بر سرزمین‌های اسلامی و ناموس و اموال مسلمانان و یا کشتن گروهی از مسلمانان را دارد[۹۱].[۹۲]. این نوع جهاد در برخی آیات مطرح شده است: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۹۳].
  2. جهاد ابتدایی: جهاد ابتدایی آن است که حکومت اسلامی با یک حکومت یا لشکر شرک و کفر که مانع گسترش اسلام است، به جنگ و جهاد بپردازد تا زمینه تبلیغ و تبیین آیین اسلام را برای مردم آن سرزمین فراهم آورد، و در صورت عناد و مقابله حکومت جور با حکومت اسلام، جنگ تا مرحله تسلیم ادامه خواهد داشت. برخی آیات قرآن کریم به این نوع از جهاد اشاره دارند؛ مانند: ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ[۹۴].[۹۵].[۹۶]

جهاد سیاسی

یکی از اقسام جهاد در اسلام، جهاد سیاسی است که عبارت از مبارزه سیاسی هدف‌دار در راستای ایجاد حکومت اسلامی است. جهاد سیاسی دارای پشتوانه‌ای غنی در فرهنگ اسلامی است[۹۷].

جهاد اقتصادی

جهاد اقتصادی یا جهاد مالی جهادی است در راستای حمایت از مجاهدان اسلام[۹۸]. یکی از مصادیق جهاد مالی، تلاش در جهت بالابردن قدرت اقتصادی است[۹۹]. میادین جهاد اقتصادی گسترده بوده و به طور کلان شامل سه عرصه تولید، توزیع و مصرف است[۱۰۰] و قالب آن نیز به صورت فردی و جمعی است[۱۰۱].

جهاد علمی و فرهنگی

جهاد علمی و فرهنگی یکی از مصادیق جهاد است. مأموریت پیامبر (ص) در مقابل دشمنان، در پیش گرفتن «رفتار نرم»[۱۰۲] و نیز مبارزه فرهنگی بوده که از سنخ جهاد فرهنگی است[۱۰۳].[۱۰۴]

اقسام جهاد با توجه به جبهه مقابل

جهاد از جهت دشمنان و جبهه مقابل بر چند گونه است:

  1. جهاد با مشرکان: آیاتی از قرآن مسلمانان را به این جهاد فرا خوانده‌اند: ﴿قَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً[۱۰۵].
  2. جهاد با کافران: کافران کسانی‌اند که اسلام را نپذیرفته یا منکر اصول یا ضروریات اسلام باشند و به کافر اصلی و غیر اصلی و نیز کافر حربی و غیر حربی و انواعی دیگر قسمت شده‌اند[۱۰۶]. مراد از کفار در اینجا کافران اصلی و حربی است و بیشتر آیات جهاد درباره این نوع جهادند؛ مانند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ[۱۰۷].
  3. جهاد با اهل کتاب: مراد از اهل کتاب، پیروان ادیان الهی به جز مسلمانان است[۱۰۸]. در آیه ﴿قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ[۱۰۹] به طور مطلق مسلمانان به جهاد با اهل کتاب تا پذیرش جزیه از سوی آنان فراخوانده شده‌اند.
  4. جهاد با منافقان: منافقان کسانی‌اند که به ظاهر اسلام را پذیرفته‌اند؛ ولی در باطن، آن را باور ندارند[۱۱۰]. در برخی آیات از جهاد با منافقان سخن رفته است؛ مانند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۱۱۱].
  5. جهاد با باغیان: باغی کسی است که به سرکشی در برابر امام معصوم و حکومت اسلامی و جنگ با آن بپردازد[۱۱۲]. افزون بر آیات عام جهاد[۱۱۳]، برخی آیات به جهاد با باغیان در صورت دست نکشیدن از طغیان فرمان داده‌اند: ﴿فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ[۱۱۴]. جواز یا وجوب جهاد با باغیان در فقه مشروط به شرایط خاصی است[۱۱۵].

آثار و برکات شرکت در جهاد

جهاد در راه خدا آثار و برکات دنیوی و اُخروی پرشماری دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. امنیت جامعه اسلامی: از جمله برکات جهاد در راه خدا امن شدن جامعه اسلامی از تجاوز و ظلم دشمنان اسلام است: ﴿فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا[۱۱۶].
  2. به دست آوردن غنایم و اموال: از دیگر دستاوردهای جهاد، دستیابی جهادگران به غنایم جنگی است: ﴿وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۱۱۷].
  3. غلبه و پیروزی مؤمنان: از دیگر آثار جهاد، خواری ستمگران و غلبه مؤمنان بر آنان است که مایه شفای قلوب ستمدیدگان و برطرف شدن خشم و ناراحتی آنان می‌گردد: ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ[۱۱۸].
  4. تصفیه و خالص شدن دل‌های مؤمنان:جهاد و دشواری‌های آن سبب رها شدن جهادگران از علایق دنیوی و گناهان می‌گردد و آزمونی برای آنهاست: ﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۱۹].
  5. بصیرت در دین و هدایت الهی:بصیرت در دین از دیگر آثار جهاد به شمار می‌رود: ﴿وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا[۱۲۰].
  6. بخشودگی گناهان: خداوند گناهان جهادگران در راه خدا را می‌پوشاند: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ[۱۲۱].
  7. رحمت الهی: جهادگران به رحمت الهی امیدوارند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۲۲].
  8. نجات و رستگاری: جهاد در راه خدا موجب رستگاری است: ﴿وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۲۳].
  9. دستیابی به مقام شهادت: به فرموده قرآن «شهداء» (شهیدان) از میان مؤمنان خواهند بود: ﴿وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ[۱۲۴].[۱۲۵]

انگیزه‌ها و اسباب شرکت در جهاد

اسباب متعدد اخروی یا دنیوی زمینه شرکت افراد در جهاد را فراهم می‌کنند یا انگیزه اقدام به جهادند؛ مانند:

  1. ایمان: ایمان به خداوند و معاد از عمده‌ترین انگیزه‌ها و اسباب جهاد در راه خداست: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا[۱۲۶].
  2. خدا دوستی: در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۱۲۷] از جمله ویژگی‌های دوستداران خدا که خداوند نیز آنان را دوست دارد، جهاد در راه خدا شناسانده شده است.
  3. تقوا: شرکت در جهاد از ویژگی‌های پرهیزگاران است. آیه ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ[۱۲۸] که جهادگران را با تقوا شمرده، بدین نکته اشعار دارد که تقوا سبب و انگیزه مهم جهاد است.
  4. خداترسی: بنابر آیه ﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۱۲۹]، دو نفر از یاران موسی (ع) که به خداترسی وصف شده‌اند از فرمان آن حضرت در زمینه جهاد با ستمگران پیروی کرده و دیگران را نیز به پیروی از این فرمان ترغیب کردند.
  5. آوارگی و ستمدیدگی: از دیگر انگیزه‌های شرکت مؤمنان در جهاد، اشغال سرزمین آنها از جانب دشمنان و اسارت فرزندان آنهاست، چنان که گروهی از موحدان بنی‌اسرائیل به همین سبب درخواست جهاد کردند: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ[۱۳۰].[۱۳۱]
  6. به دست آوردن اموال: انگیزه برخی افراد از شرکت در جهاد، دستیابی به مال دنیاست: ﴿سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا[۱۳۲].[۱۳۳]

موانع جهاد (شرایط ترک جهاد)

کسانی که از شرکت در جهاد تخلف می‌کنند یا پس از شرکت در جنگ، آن را رها می‌کنند، برای توجیه کار خود بهانه‌هایی می‌آورند؛ مانند اینکه اصلاً جنگ و جهادی واقع نخواهد شد: ﴿وَ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ[۱۳۴]، توانایی جنگ با دشمن را نداریم: ﴿لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ[۱۳۵]، ﴿لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ[۱۳۶] و... ، ولی قرآن کریم این بهانه‌ها را نادرست، دروغ و مخالف با قصد باطنی آنان شمرده: ﴿يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ[۱۳۷] و اسباب و عوامل اصلی تخلف یا فرار از جهاد را امور دیگر دانسته است. این امور عبارت‌اند از:

  1. ترس: متخلفان در جهاد با دشمنان خدا، به همان اندازه که از خدا می‌ترسند یا بیش از آن، از دشمن می‌ترسند و حکم جهاد را نمی‌پذیرند: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۱۳۸].
  2. سست ایمانی و نفاق: عامل مهم دیگر تخلف از جهاد، ایمان نداشتن به خدا و پیامبر یا شک و تردید است، چنان‌که منافقان به همین سبب از پیامبر برای شرکت نکردن در جهاد اجازه می‌خواستند: ﴿إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ[۱۳۹].
  3. دلبستگی به دنیا: زمینه دیگر تخلف از جهاد، دنیاطلبی است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[۱۴۰].
  4. تنبلی و سست همتی: گاه تنبلی و ضعف همت سبب امتناع از شرکت در جهاد می‌گردد: ﴿وَإِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيدًا[۱۴۱] مراد از ﴿ لَيُبَطِّئَنَّ سستی کردن یا واداشتن دیگران به سستی و تنبلی است[۱۴۲].
  5. بیماردلی و گناهکاری: دیگر عامل مهم تخلف از جهاد، بیماردلی و آلودگی به گناه است: ﴿وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا[۱۴۳].[۱۴۴]

تخلف از جهاد (پیامدهای جهادگریزی)

تخلف یا فرار از جهاد پیامدهای دنیوی و اخروی متعددی دارد که آثار آن، گاه علاوه بر متخلفان، بر دیگران نیز تحمیل می‌شود که عمده‌ترین آنها عبارت‌اند از:

  1. غلبه کفر و هلاکت: یکی از پیامدهای رها کردن جهاد، نابودی افراد یا جامعه است: ﴿وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ[۱۴۵].
  2. کیفرهای دنیوی:جرم تخلف از جهاد در قرآن از مصادیق ظُلم ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ[۱۴۶] و فسق ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۱۴۷] به شمار رفته است.
  3. محرومیت از برکات دنیوی و اخروی: تخلف‌کنندگان از جهاد، در دنیا و آخرت زیان‌کارند: ﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ[۱۴۸] [۱۴۹] این زیانکاری بدان سبب است که از بسیاری از برکات دنیوی و اخروی جهاد محروم می‌شوند.
  4. کیفر اخروی: هرچند تخلف کنندگان از جهاد مدت کوتاهی در دنیا در آسایش می‌مانند؛ اما در آخرت بر سرنوشت شوم خود می‌گریند: ﴿فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ[۱۵۰].[۱۵۱]

احکام و آداب جهاد

آداب و اخلاق جهاد

جهاد و جنگ در اسلام، آیین و مقرراتی دارد که مجاهدان اسلام باید آنها را فرابگیرند و جزء خلق و خوی خود قرار دهند. برخی از این اخلاق و مقررات عبارت‌اند از:

  1. جهاد با نفس: شخص مجاهد قبل از پرداختن به جهاد با دشمن، باید نخست با نفس خود جهاد کند و خودسازی نماید و گرنه در معرکه جنگ، شکست می‌خورد[۱۵۲].
  2. فرمانبری از امام: مجاهدان باید از امام معصوم و یا نایب او (فقیه جامع الشرایط) اطاعت کنند و رهنمود بگیرند.
  3. آموزش نظامی و جنگی: مجاهدان باید آموزش دیده باشند.
  4. قصد قربت: مجاهدان باید به قصد تقرب به خدا و جلب رضایت او مجاهده و قتال کنند. جهاد با هر قصد و نیت دیگری، باطل می‌باشد و اگر کشته شود، شهید نیست.
  5. دعوت: قبل از شروع جنگ بدون در نظر گرفتن ضدیت و دشمنی، باید خصم را به اسلام و مصالحه دعوت کرد، در صورت عدم پذیرش، با او جنگید[۱۵۳].
  6. متانت و استواری: مجاهد باید نترس، متین، و استوار باشد: «المؤمن کالجبل الراسخ لا یحرکه العواصف»؛ مؤمن باید همچون کوه استوار باشد و طوفان‌ها او را نلرزاند. اگر کسی ایمان، متانت و استواری نداشته باشد شایعات و تبلیغات دشمن، او را شکار خواهد کرد. مانند برخی از افسران و سربازان امام حسن (ع) که خیانت کردند.
  7. صبر و شکیبایی: مجاهد باید در سنگرش صبور و امیدوار باشد طول زمان و پایان‌ناپذیری جنگ او را فرسوده نسازد و روحش را خسته نکند. علی (ع) می‌فرماید: «لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ»[۱۵۴].
  8. خطابه و پند فرمانده: از آداب جنگ است که فرماندهان، قبل از شروع جنگ، سربازان را موعظه و به جهاد و مبارزه تحریض و ترغیب کنند، چنان‌که علی بن ابی طالب (ع) چنین می‌کرد[۱۵۵].
  9. حرمت جنگ در ماه‌های حرام: در ماه‌های حرام جنگ نکند؛ مگر آن‌گاه که از حمله دشمن در امان نباشد.
  10. اعطای تأمین: اگر فردی از کفّار به مسلمانان پناهنده شود، همه می‌توانند به او پناهندگی بدهند حتی یک سرباز ساده.
  11. حرمت فرار: فرار از میدان و معرکه نبرد، حرام است، مگر آنکه بخواهد در جایی که بیشتر به دشمن مشرف است، قرار گیرد[۱۵۶].

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۳۷۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.
  2. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۴۶۰؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸.
  3. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸؛ راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۸.
  4. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۰۶؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص۷۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۱۳-۲۱۴؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۱۴۰؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۱۵.
  5. و شرعاً... فهو بذل النفس والمال لإعلاء كلمة الإسلام وإقامة شعائر الإيمان، سیوری حلی، کنزالعرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۳۴۰؛ جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.
  6. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۱۴۰؛ مهدوی و کاظمی، کلیات فقه سیاسی، ص۱۱۰.
  7. «خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
  8. مسعود انصاری، جهاد، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۸۶۵-۸۶۷.
  9. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص۷۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۱۳-۲۱۴.
  10. کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۳۶۵؛ خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۶۰.
  11. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۸، ص۷؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.
  12. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۲، ص۴۵؛ ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۸۸.
  13. مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، ص۲۴۵ - ۲۴۶؛ ولیدی، محمدصالح، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۱۶۱.
  14. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۰۶.
  15. تهذیب، ج ۶، ص۱۷۰؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۴۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۹.
  16. الخصال، ص۲۲۵؛ بحارالانوار، ج ۱۲، ص۳؛ نور الثقلین، ج ۱، ص۲۵۲.
  17. سفر تثنیه، ب۲۱.
  18. الکتاب المقدس، لوقا ۱۲: ۴۹.
  19. الکتاب المقدس، لوقا ۲۲: ۳۷.
  20. الفرقان، ج ۱۱، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲.
  21. اسلام و حقوق بین الملل، ج ۲، ص۳۶۴.
  22. تاریخ ملل شرق و یونان، ص۲۳۱.
  23. ﴿ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ «نزد آنان باز گرد (و بگو) بی‌گمان سپاهی به سوی آنان خواهیم آورد که تاب رویارویی با آن را ندارند و آنان را از آنجا با زبونی و خواری بیرون خواهیم راند» سوره نمل، آیه ۳۷.
  24. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۰۶؛ رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  25. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، ج۲، ص۷۷.
  26. ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.
  27. ﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ «و کسانی را که در راه خداوند کشته می‌شوند مرده نخوانید که زنده‌اند امّا شما درنمی‌یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.
  28. ﴿فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ * وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ * إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ * فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است * و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده! * مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد * و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۲-۵.
  29. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۱ - ۵۲؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۲۱ – ۱۷۶.
  30. ابن ماجه قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۹۲۰ – ۹۲۳.
  31. حلبی، ابوالصلاح، الکافی فی الفقه، ص۲۴۶؛ ابن براج، قاضی عبدالعزیز، المهذب، ج۱، ص۲۹۲؛ نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳.
  32. طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، ج۵، ص۵۱۷.
  33. ابن ادریس حلی، محمد بن منصور، السرائر، ج۲، ص۳.
  34. خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۱، ص۳۵۹ – ۴۰۴.
  35. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۰۶؛ رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  36. «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.
  37. المهذب، ج ۱، ص۲۹۲؛ تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۵؛ المغنی، ج ۱۰، ص۳۶۴.
  38. «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.
  39. «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
  40. اسباب النزول، ص۲۰۸؛ جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۲، ص۶۷.
  41. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  42. حاشیة رد المحتار، ج ۴، ص۲۹۸؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.
  43. تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۳۷ - ۳۸؛ جواهرالکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الجهاد، آصفی، ص۱۹.
  44. «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و همان برایتان بدتر است و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.
  45. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  46. قدردان قراملکی، محمد حسن، جهاد، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۲۵ ـ ۴۲۶.
  47. ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ، «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  48. ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ، «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
  49. جامع البیان، ج ۱۷، ص۲۲۹؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ الصافی، ج ۳، ص۳۸۱.
  50. ﴿فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاء وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ، «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.
  51. مجمع البیان، ج ۲، ص۱۵۲؛ المیزان، ج ۲، ص۲۹۵؛ الامثل، ج ۲، ص۲۱۵.
  52. ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ، «پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد» سوره محمد، آیه ۴.
  53. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  54. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  55. ﴿لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، «اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند» سوره توبه، آیه ۸۸.
  56. ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
  57. ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ، «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آورده‌اند سپس تردید نورزیده‌اند و با دارایی‌ها و جان‌هایشان در راه خداوند جهاد کرده‌اند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
  58. ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ، «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
  59. ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ، «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راه‌ماندگان و کمک‌خواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  60. ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ، «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است» سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  61. ﴿اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ، «(ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.
  62. ﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ، «آیا آب دادن به حاجیان و آبادسازی مسجد الحرام را همگون کار آن کس قرار داده‌اید که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ (هرگز این دو) نزد خداوند برابر نیستند و خداوند گروه ستمگران را رهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۱۹.
  63. الکافی، ج ۵، ص۴؛ مسند احمد، ج ۵، ص۳۱۶، ۳۲۶.
  64. الکافی، ج ۵، ص۴؛ تهذیب، ج ۶، ص۱۲۳.
  65. الکافی، ج ۲، ص۵۰؛ الخصال، ص۲۳۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۶.
  66. الامالی، مفید، ص۹۹؛ کنزالعمال، ج ۱۵، ص۹۵۰.
  67. مسند احمد، ج ۵، ص۱۶۳؛ الخصال، ص۵۲۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص۱۹.
  68. الکافی، ج ۵، ص۳۷؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۹۴؛ بحار الانوار، ج ۳۳، ص۴۴۷.
  69. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص۸۴.
  70. مصطلحات الفقه، ص۱۹۱؛ فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۰؛ بحار الانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.
  71. بحارالانوار، ج ۶۷، ص۳۶؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۶۸.
  72. «و من نفس خویش را تبرئه نمی‌کنم که نفس به بدی بسیار فرمان می‌دهد» سوره یوسف، آیه ۵۳.
  73. الکافی، ج ۵، ص۱۲؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۱.
  74. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۱۶۳؛ الامالی، صدوق، ص۵۵۳.
  75. الامثل، ج ۷، ص۱۸۴؛ الفتوحات، ج ۱، ص۴۶۷.
  76. «به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید!» سوره فاطر، آیه ۶.
  77. «و در (راه) خداوند چنان که سزاوار جهاد (در راه) اوست جهاد کنید» سوره حج، آیه ۷۸.
  78. «راه او جهاد کنید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  79. الصافی، ج ۳، ص۳۹۱؛ روح المعانی، ج ۱۷، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج ۶۵، ص۳۷۰.
  80. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  81. «سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید» سوره توبه، آیه ۴۱.
  82. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۱۶.
  83. «سبکبار و گرانبار رهسپار شوید و با مال و جانتان در راه خداوند جهاد کنید؛ این، اگر بدانید برای شما بهتر است» سوره توبه، آیه ۴۱.
  84. سبل السلام، ج ۴، ص۴۱؛ فیض القدیر، ج ۲، ص۴۹۰.
  85. سبل السلام، ج ۴، ص۴۱.
  86. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۱۶.
  87. علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۱۴، ص۲۵؛ امام خمینی، البیع، ج۲، ص۶۶۴.
  88. منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۱۱۵.
  89. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴؛ منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۱۱۵.
  90. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌ ص ۴۲۲.
  91. المهذب، ج۱، ص۲۹۷؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۳۸۱-۳۸۲؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۷-۸؛ دلیل تحریر الوسیله، ج۳، ص۱۱۵.
  92. فرهنگ فقه، ج۳، ص۱۳۹-۱۴۴.
  93. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  94. «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند می‌دارید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.
  95. جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۴؛ الفقه الاسلامی، ج ۸، ص۵۸۴۵.
  96. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۱، ص۶۱۴-۶۱۹؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۱۵.
  97. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌ ص ۴۲۵.
  98. ﴿لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا «مؤمنان جهادگریز که آسیب دیده نباشند با جهادگران در راه خداوند به جان و مال، برابر نیستند، خداوند جهادگران به جان و مال را بر جهادگریزان به پایگاهی (والا) برتری بخشیده و به همگان وعده نیکو داده است و خداوند جهادگران را بر جهادگریزان به پاداشی سترگ، برتری بخشیده است» سوره نساء، آیه ۹۵.
  99. احمدی، مهدی، «تبیین سیستمی رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص جهاد اقتصادی»، مطالعات راهبردی بسیج (فصلنامه)، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج، ش۵۵، ۱۳۹۱ش، ص۴۸.
  100. مهدی‌پور، محمود، «به سوی جهاد اقتصادی»، فرهنگ کوثر (فصلنامه)، قم، مؤسسه زائر، ش۸۵، ۱۳۹۰ش، ص۸.
  101. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌ ص ۴۲۷.
  102. ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  103. اکبری، کمال، «جهاد فرهنگی و آگاهی رسانه‌ای»، بازتاب اندیشه (فصلنامه)، قم، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ش۱۱۷، ۱۳۹۰ش، ص۵۴.
  104. ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌ ص ۴۳۰.
  105. «همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند» سوره توبه، آیه ۳۶.
  106. معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۴۳؛ القواعد الفقهیه، بجنوردی، ج ۱۵، ص۳۲۹.
  107. «ای مؤمنان! با کافرانی که نزدیک شمایند جنگ کنید و باید در شما صلابت بیابند و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره توبه، آیه ۱۲۳.
  108. ر. ک: القاموس الفقهی، ص۳۱۶؛ دائره‌المعارف تشیع، ج ۲، ص۶۱۶.
  109. «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.
  110. المیزان، ج ۹، ص۳۳۹؛ الامثل، ج ۶، ص۱۲۶.
  111. «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
  112. مصطلحات الفقه، ص۱۰۱؛ الفقه الاسلامی، ج ۷، ص۵۴۷۸ ـ ۵۴۷۹.
  113. فقه الصادق علیه ‌السلام، ج ۱۳، ص۱۷، ۱۱۰.
  114. «با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد» سوره حجرات، آیه ۹.
  115. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  116. «در راه خداوند نبرد کن! تو را جز به (وظیفه) خویش مکلّف نکرده‌اند و مؤمنان را (نیز به نبرد) ترغیب کن، باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.
  117. «و نیز به غنیمت ‌های فراوانی که به دست خواهند آورد؛ و خداوند، پیروزمندی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۱۹.
  118. «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.
  119. «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
  120. «و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوراتر می‌بود» سوره نساء، آیه ۶۶.
  121. «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
  122. «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.
  123. «در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  124. «و تا مؤمنان را خداوند معلوم بدارد و از (میان) شما گواهانی بگیرد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.
  125. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  126. «مؤمنان در راه خداوند جنگ می‌کنند و کافران در راه طاغوت پس با یاران شیطان کارزار کنید که نیرنگ شیطان، سست است» سوره نساء، آیه ۷۶.
  127. «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.
  128. «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست» سوره توبه، آیه ۴۴.
  129. «دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.
  130. «آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.
  131. تفسیر قمی، ج ۱، ص۸۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۱۳۷ ـ ۱۳۸؛ جامع البیان، ج ۲، ص۸۱۰.
  132. «چون برای گرفتن غنیمت‌هایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک می‌برید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.
  133. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  134. «اگر می‌دانستیم پیکاری در کار است از شما پیروی می‌کردیم!» سوره آل عمران، آیه ۱۶۷.
  135. «امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست» سوره بقره، آیه ۲۴۹.
  136. «اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم» سوره توبه، آیه ۴۲.
  137. «به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند» سوره فتح، آیه ۱۱.
  138. «آیا به (حال و روز) کسانی ننگریسته‌ای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دسته‌ای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
  139. «تنها کسانی از تو اجازه (ی معاف بودن از جهاد) می‌خواهند که به خداوند و روز بازپسین ایمان ندارند و دل به شک سپرده‌اند و در تردید خود سرگردانند» سوره توبه، آیه ۴۵.
  140. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  141. «و در میان شما کسی هست که پا (از جهاد) سست می‌دارد و اگر بلایی به شما رسد می‌گوید: خداوند بر من نعمت ارزانی داشت که با آنان همراه نبودم!» سوره نساء، آیه ۷۲.
  142. مفردات، ص۵۲، «بطؤ»؛ زاد المسیر، ج ۲، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲؛ الصافی، ج ۱، ص۴۶۹.
  143. «و هنگامی که دو رویان و بیماردلان گفتند: خداوند و پیامبرش به ما جز وعده فریبنده نداده‌اند؛» سوره احزاب، آیه ۱۲.
  144. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
  145. «اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان می‌بود از تو پیروی می‌کردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند می‌خورند که اگر یارایی می‌داشتیم با شما روانه می‌شدیم؛ خود را (با دروغ) نابود می‌کنند و خداوند می‌داند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.
  146. «آیا به (سرگذشت) بزرگان بنی اسرائیل پس از موسی ننگریسته‌ای که به پیامبری که داشتند گفتند: پادشاهی بر ما بگمار تا در راه خداوند کارزار کنیم. گفت: آیا گمان نمی‌کنید که اگر جنگ بر شما مقرّر شود، کارزار نکنید؟ گفتند: چرا در راه خداوند جنگ نکنیم در حالی که ما از سرزمینمان رانده و از فرزندانمان مانده‌ایم؛ اما چون بر آنان جنگ مقرر شد جز تنی چند رو گرداندند و خداوند به (احوال) ستمکاران داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۶.
  147. «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
  148. «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
  149. جامع‌البیان، ج ۴، ص۱۶۳؛ ج ۶، ص۲۳۶؛ الصافی، ج ۲، ص۲۵.
  150. «بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانه‌نشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرم‌تر است اگر در می‌یافتند» سوره توبه، آیه ۸۱.
  151. رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۷۱.
  152. در کتاب‌های فقهی وحدیثی، مباحث جهاد نفس بیشتر از جهاد با دشمن مطرح شده است. (ر. ک: وسائل‌الشیعه، ج۱۱).
  153. نهج البلاغه، نامه ۱۲.
  154. «شخص صبور، پیروزی را از دست نمی‌دهند هر چند زمان طول بکشد» نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.
  155. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۷۱.
  156. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص۳۷۹؛ رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰؛ فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۲۷۶ تا ۲۷۹؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۱۴۱-۱۴۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص۴۳۵.