(۵۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اخلاق اسلامی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تربیت در لغت]] - [[تربیت در قرآن]] - [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] - [[تربیت در معارف و سیره نبوی]] - [[تربیت در معارف و سیره علوی]] - [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] - [[تربیت در معارف و سیره فاطمی]] - [[تربیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[تربیت در فقه سیاسی]] | پرسش مرتبط = }}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تربیت در قرآن]] | [[تربیت در حدیث]] | [[تربیت در کلام اسلامی]] | [[تربیت در معارف دعا و زیارات]] | [[تربیت در معارف و سیره سجادی]] | [[تربیت در معارف و سیره سجادی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تربیت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==واژهشناسی لغوی==
* تربیت مصدر باب تفعیل از مادّه "ر ـ ب ـ ب" یا "ر ـ ب ـ و" و به معنای پروردن و پرورانیدن<ref>التحقیق، ج۳، ص۲۰، «رب»؛ ص۳۴، «ربو»؛ لغت نامه، ج۴، ص۵۷۷۶، «تربیت».</ref> و [[تهذیب]]<ref>لغتنامه، ج۴، ص۵۷۷۸، «تربیة».</ref> است. [[ابن فارس]] معنای تربیت را به سه اصل بازمیگرداند:
# [[اصلاح]] کردن<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۷/۵۹.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۶۴۹]</ref>.
# [[همراهی]] کردن و ملازم بودن با موضوع تربیت که منظور از آن [[مراقبت]] مداوم از متربّی است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۷/۵۹.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۶۴۹]</ref>.
# [[پیوستگی]] [[مربّی]] و متربّی در فرایند تربیت<ref>مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۸۱ ـ ۳۸۲، «ربو».</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۷/۵۹.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۶۴۹]</ref>.
*از دیدگاه راغب و برخی واژه پژوهان معاصر، تربیت، ایجاد کردن تدریجی چیزی تا رسیدن آن به سر حدّ کمال است<ref>مفردات، ص۳۳۶؛ التحقیق، ج۴، ص۲۰، «ربّ».</ref> در تعریفی دیگر تربیت فراهم ساختن بستری برای [[برانگیختن]] و [[رشد]] استعدادهای نهفته در یک موجود است، به نحوی که بتواند به شکلی مستمرّ او را در راه [[رسیدن به کمال]] وجودی [[یاری]] دهد<ref>شیوههای تعلیم، ص۲۸.</ref>. ترکیب عطفی "[[تعلیم و تربیت]]" در [[فارسی]] به "[[آموزش و پرورش]]" ترجمه شده است<ref>لغت نامه، ج۴، ص۵۹۷۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۷/۵۹.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۶۴۹]</ref>.
*در تفاوت بین [[تعلیم و تربیت]] میتوان گفت "تربیت" معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه "[[تعلیم]]" از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است. تربیت یعنی [[برانگیختن]] و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. [[تعلیم]] با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان [[شاگردان]]<ref>اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۵.</ref>، بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به [[تنهایی]] به کار رود مفهوم [[تعلیم]] را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با [[تعلیم]] همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف [[تعلیم و تربیت]] بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای [[بشر]]، منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی [[علم]] در [[قرآن]]، از سویی [[حلم]] را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر [[معرفت]]، [[فقه]]، [[حکمت]] و [[شعور]] مرتبط میشود<ref>Encyclopedia of lslam: llm.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۷/۵۹.htm دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۶۴۹]</ref>.
* [[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است؛ و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و [[تربیت]] صحیح به هیچ کمالی نمیرسد. البتّه برای رسیدن به هر نوع کمالی لازم است [[انسان]] علاوه بر [[شناخت]] تواناییهای خود آنها را در جهت [[هدف]] خاص خویش قرار دهد و از هدر رفتن آنها جلوگیری کند. منظور از [[تربیت]]، هدفمند کردن تواناییهای [[جسم]] و [[روح]] و متمرکز کردن در جهت و هدفی است که موجب کمال و [[سعادت انسان]] است. [[هدف از خلقت انسان]] [[عبادت]] و [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است. پس باید [[تعلیم و تربیت]] او نیز دور این محور بچرخد. [[انسان]] باید بداند که دوری از آن موجب [[تباهی]] و تیره روزی اوست. و چون این امر اهمیّت فراوانی دارد و ممکن است [[انسان]] به خاطر عدم [[تعلیم و تربیت]] درست از راهِ [[بندگی]] و [[عبادت]] [[خداوند متعال]] [[منحرف]] گردد؛ [[خداوند متعال]] پیامبرانش را پی در پی به سوی بندگانش گسیل داشته تا آنان را از دشواریها و [[مشکلات]] این راه [[آگاه]] سازند، اسباب لازم برای رسیدن به اوج [[کمال انسانی]] را به او یاد آوری کنند و شیوههای [[تربیت]] و [[تزکیه نفس]] را به او بیاموزند. تا او با رام کردن نفس خویش و قرار دادن آن در مسیر [[هدف]] انسانیاش، به سوی آیندهای روشن در حرکت باشد. [[خدای تعالی]] میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّيِّنَ رَسُولًا مِّنهُْمْ يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ وَ إِن كاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِين}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُْمْ يَتْلُواْ عَلَيهِْمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِْكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَْكِيمُ}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> هرچند این [[آیات]] درباره [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} نازل شده اما روشن است این امر اختصاص به ایشان ندارد و در مورد همه [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] صادق است. و شکّی نیست که یکی از [[وظایف]] مهمّ همه آنها [[تعلیم و تربیت]] بوده است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۰۷.</ref>.
==مقدمه==
'''تربیت''' به معنای پروردن و پرورانیدن و [[تهذیب]] است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] برای رسیدن به کمال. [[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد.
*منظور از «آموزههای [[تربیتی]]» [[راهبردها]] و راهکارهای روشن و واضحی است که [[خداوند]] [[پیامبر]] خود را برای اصل انجام [[رسالت]]، حفظ و تداوم آن، مورد خطاب قرار میدهد و اصول و اموری را به صورت کلی و یا خاص بیان و با [[راهنمایی]] خود تربیت میکند. این [[تعالیم]] [[تربیتی]] با روشهای مختلفی همچون یاد دادن [[سیر و سلوک]]، [[ تعلیم]] [[عبادت]]، و [[دعوت]] به [[استقامت]] و [[استغاثه]]، روش [[تبلیغ]]، [[ شیوه]] مردمداری و حتی گاهی با [[توبیخ]] و یا [[انذار]] و یا یادآوری [[تاریخ]] [[پیامبران]] و مسائل و [[مشکلات]] و یا ناکامیهای آنان [[تأدیب]] میکند و وسیله صیانت [[پیامبر]] از [[انحراف]] را فراهم میسازد. چنانکه به صورت کلی میگوید: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>و بگو خدایا بر [[والدین]] من، که مرا در [[کودکی]] تربیت کردند رحم نما. البته گاهی این تربیتها برجسته میشود و با واژه: «رَب» که به [[پیامبر]] اختصاص داده شده، نمایان میگردد؛ به همین [[دلیل]] در [[قرآن کریم]] بعد از لفظ [[جلاله ]]«[[الله]]» بیشترین وصفی که در باره [[خداوند متعال]] بکار رفته، واژه «[[رب]]» است که حدود ۹۰۰ مرتبه تکرار شده است. و گاهی با واژه غیر [[رب]] و معنای [[رب]] همان گونه که در مفردات راغب آمده است،<ref>الرب فی الأصل: التربیة، و هو إنشاء الشیء حالا فحالا إلی حد التمام، یقال رَبهُ، و رباه و رَببَهُ/ (مفردات راغب ص ۳۳۶)</ref> در اصل به معنای تربیت و آن ایجاد شئ به صورت تدریجی تا [[حد]] [[رسیدن به کمال]] است. [[خداوند]]، انسانهایی را که به چنین درجهای نائل شوند، «ربیون» و «ربانیون» نامیده است. «ربی» و «ربانی» هر دو معنی منسوب به «[[رب]]» هستند، با این تفاوت که واژۀ «ربانی» [[مبالغه]] آمیزتر است. اگر به آیاتی که این دو واژه در آنها به کار رفته، توجه کنیم، [[لطف]] این [[مبالغه]] [[آشکار]] میشود، زیرا «ربی» به کسی اطلاق شده که در اصطلاح رایج او را [[شاگرد]] یا متربی میگویند و «ربانی» به کسی که اصطلاحاً استاد و یا مربی نامیده میشود، اطلاق گردیده است و این بدان معنا است که وجه انتساب استاد به «[[رب]]» باید عمیقتر و بارزتر از مربی و [[شاگرد]] باشد. {{متن قرآن|وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ}}<ref>«و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.</ref>و چه بسیار از [[پیامبران]] بودند که ربیون فراوانی به همراه آنها در [[راه خدا]] جنگیدند، یعنی کسانی که تربیت شده [[انبیا]] بودند و در این محضر قرار داشتهاند.
*{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن میگماری که در آن تباهی میکند و خونها میریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی میستاییم و تو را پاک میشمریم؛ فرمود: من چیزی میدانم که» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>
== معناشناسی ==
*{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ}}<ref>«این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستادهاند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتابهایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و میگویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمینهیم و میگویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref>
=== معنای لغوی ===
*{{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«حق از (آن) پروردگار توست پس هیچگاه از دو دلان مباش!» سوره بقره، آیه ۱۴۷.</ref>
{{اصلی|تربیت در لغت}}
واژه «تربیت» در لغت، به معنای [[رشد]]، نمو، زیاد شدن و افزایش یافتن و [[اصلاح]] چیزی آمده است. ابن منظور در لسان العرب میگوید: تربیت از ربو، به معنای زیادتی، رشد، نمو و نگهداری میباشد<ref>لسان العرب (ماده ربو).</ref>. [[راغب اصفهانی]] تربیت را، [[تغییر]] تدریجی امری، به گونهای که آن چیز به حد تمام برسد، میداند<ref>المفردات فی غرایب القرآن، (ماده رب).</ref>.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲؛ [[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[تعلیم و تربیت (مقاله)|تعلیم و تربیت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۶۴۹.</ref>
و نیز مواردی دیگر: {{متن قرآن|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ}}<ref>«بگو: آیا درباره خداوند با ما چون و چرا میکنید با آنکه او پروردگار ما و پروردگار شماست و کردارهای ما از آن ما و کردارهای شما از آن شماست و ما برای او یکرنگیم» سوره بقره، آیه ۱۳۹.</ref> {{متن قرآن|الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}<ref>«حق از (آن) پروردگار توست پس هیچگاه از دو دلان مباش!» سوره بقره، آیه ۱۴۷.</ref>{{متن قرآن|وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و از هرجا بیرون رفتی رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و بیگمان این (فرمان) از سوی پروردگارت، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۹.</ref>{{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref>«بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همانگونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بیگمان پیش از آن از گمراهان بودید» سوره بقره، آیه ۱۹۸.</ref>
در تفاوت بین [[تعلیم و تربیت]] میتوان گفت "تربیت" معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه "[[تعلیم]]" از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون [[انسان]] که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. [[تعلیم]] با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان شاگردان<ref>اسلام و تعلیم و تربیت، ص۱۵.</ref>، بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به تنهایی به کار رود مفهوم تعلیم را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با تعلیم همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف تعلیم و تربیت بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای [[بشر]]، منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی [[علم]] در [[قرآن]]، از سویی [[حلم]] را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر [[معرفت]]، [[فقه]]، [[حکمت]] و شعور مرتبط میشود<ref>[[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷]]، ص ۶۴۹.</ref>.
{{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>
=== معنای اصطلاحی ===
تربیت در اصطلاح، تعریف واحدی ندارد، بلکه دانشمندان، هر کدام بر اساس دیدگاه خود در باب [[هستیشناسی]]، [[انسانشناسی]]، معرفتشناسی و به طور کلی [[فلسفه]] [[تربیتی]] خویش، تعریفی از تربیت ارائه دادهاند. [[شهید مطهری]] تربیت را پرورش استعدادهای درونی بالقوه و به فعلیت رساندن آن دانسته است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۶.</ref>. برخی دیگر، تربیت را پرورش استعدادهای مادی و [[معنوی]] و [[هدایت]] آن به سوی کمالاتی که [[خداوند]] در وجود [[آدمی]] قرار داده، تعریف کردهاند<ref>پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص۱۱.</ref>. تعریف نسبتاً جامع و کامل تربیت، چنین است: «فرایند کمک و یاریرسانی به متربی برای ایجاد [[تغییر]] تدریجی در گستره، [[زمان]]، در یکی از ساحتهای بدنی، ذهنی، [[روحی]] و [[رفتاری]] که به واسطه عامل [[انسانی]] دیگر به منظور دستیابی وی به [[کمال انسانی]] و شکوفاسازی استعدادهای او یا بازدارندگی و [[اصلاح]] صفات و رفتارهای اوست»<ref>فقه تربیتی، ج۱، ص۲۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آن» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref> {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بیگمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و این برهان ماست که آن را به ابراهیم در برابر قومش دادیم. هر کس را بخواهیم به پایههایی فرا میبریم؛ بیگمان پروردگار تو، فرزانهای داناست» سوره انعام، آیه ۸۳.</ref> {{متن قرآن|اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از آنچه به تو از سوی پروردگارت وحی میشود پیروی کن! هیچ خدایی جز او نیست و از مشرکان روی بگردان» سوره انعام، آیه ۱۰۶.</ref> {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}}<ref>«و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای آدمی و پری قرار دادیم که برخی به برخی دیگر یکدیگر، به فریب سخنان آراسته الهام میکنند و اگر پروردگار تو میخواست آن (کار) را نمیکردند پس آنان را با دروغی که میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۱۲.</ref> {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}<ref>«آیا جز خداوند را به داوری بجویم حال آنکه اوست که (این) کتاب را روشن به سوی شما فرو فرستاد و کسانی که به آنان کتاب دادهایم میدانند که آن (قرآن) فرو فرستادهای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش!» سوره انعام، آیه ۱۱۴.</ref>{{متن قرآن|وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۵.</ref> {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بیگمان پروردگار تو خود داناتر است که چه کس راه او را گم میکند و اوست که به رهیافتگان داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه میشود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمیخورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است؛ و بیگمان بسیاری با هوا و هوسهایشان به نادانی (مردم را) گمراه م» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> {{متن قرآن|وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«و این راه راست پروردگار توست؛ بیگمان آیات را برای گروهی که در یاد میگیرند روشن داشتهایم» سوره انعام، آیه ۱۲۶.</ref> {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و روزی که همه آنان را گرد میآورد (میفرماید:) ای گروه پریان! به یقین از انسانها (پیروان) بسیار یافتید و دوستان ایشان از انسانها میگویند: پروردگارا! برخی از ما از برخی دیگر بهرهمند شدیم و به اجلی که برای ما مقرّر فرموده بودی رسیدیم؛ (خداوند) میفرم» سوره انعام، آیه ۱۲۸.</ref> {{متن قرآن|ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ}}<ref>«آن از این روست که (سنّت) پروردگارت (این است که) نابود کننده شهرها به ستم- در حال بیخبری مردم آن (شهر) ها- نبوده است» سوره انعام، آیه ۱۳۱.</ref> {{متن قرآن|وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و برای هر یک بدانچه انجام دادهاند پایههایی است، و پروردگارت از آنچه انجام میدهند غافل نیست» سوره انعام، آیه ۱۳۲.</ref>{{متن قرآن|وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ}}<ref>«و پروردگار تو بینیاز دارای بخشایش است؛ اگر بخواهد شما را باز میبرد و آنچه را بخواهد پس از شما جانشین میگرداند به همانگونه که شما را از نسل گروه دیگری پدید آورد» سوره انعام، آیه ۱۳۳.</ref> {{متن قرآن|قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمییابم که برای خورندهای که آن را میخورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که اف» سوره انعام، آیه ۱۴۵.</ref> {{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«آیا چشمداشتی جز این دارند که فرشتگان نزد آنان بیایند یا پروردگارت آید یا برخی از نشانههای عذاب پروردگارت آید؟ روزی که برخی نشانههای پروردگارت آید کسی که از پیش ایمان نیاورده یا در ایمان خویش کار نیکویی انجام نداده باشد ایمانش او را سودی نخواهد داد؛» سوره انعام، آیه ۱۵۸.</ref> {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمیکند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگردا» سوره انعام، آیه ۱۶۴.</ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اوست که شما را جانشینان (خویش یا گذشتگان) در زمین گمارد و برخی را بر برخی دیگر به پایههایی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید؛ بیگمان پروردگار تو زودکیفر است و به راستی او آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۶۵.</ref> اعراف (۷) ۱۳۷{{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده میشدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش میساختند و آنچه را بر میافراختند زیر و زبر» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و آنان که گناهان را مرتکب شدهاند آنگاه، از پس آن توبه کرده و ایمان آوردهاند بیگمان پروردگارت پس از آن آمرزندهای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۵۳.</ref>{{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمیانگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بیگمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزندهای بخشاینده است» سوره اعراف، آیه ۱۶۷.</ref>{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زادههای آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی میدهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ}}<ref>«و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمیورزند و او را پاک میخوانند و برای او سجده میکنند» سوره اعراف، آیه ۲۰۶.</ref> {{متن قرآن|كَمَا أَخْرَجَكَ رَبُّكَ مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكَارِهُونَ}}<ref>«چنان که پروردگارت تو را از خانهات به درستی بیرون آورد با آنکه بیگمان دستهای از مؤمنان ناخرسند بودند» سوره انفال، آیه ۵.</ref>{{متن قرآن|إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان به فرشتگان وحی میفرمود که من با شمایم پس مؤمنان را استوار دارید؛ من در دل کافران بیم خواهم افکند بنابراین، (با شمشیر) بر فراز گردنها (شان/ بر سرشان) بزنید و دستشان را کوتاه کنید» سوره انفال، آیه ۱۲.</ref>- {{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری میشد» سوره یونس، آیه ۱۹.</ref>{{متن قرآن|كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بدینگونه سخن پروردگارت در مورد نافرمانان درست آمد که آنان ایمان نمیآورند» سوره یونس، آیه ۳۳.</ref>{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهِ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِينَ}}<ref>«و برخی از آنان بدان ایمان میآورند و برخی از آنان بدان ایمان نمیآورند و پروردگار تو به (حال) تبهکاران داناتر است» سوره یونس، آیه ۴۰.</ref>{{متن قرآن|وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ}}<ref>«و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی رو» سوره یونس، آیه ۶۱.</ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّى جَاءَهُمُ الْعِلْمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و به یقین ما بنی اسرائیل را در جایگاهی سزاوار جای دادیم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی بخشیدیم و به اختلاف رو نیاوردند مگر آنگاه که به دانش دست یافتند؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز در آنچه اختلاف میورزیدند میان آنان داوری خواهد کرد» سوره یونس، آیه ۹۳.</ref>{{متن قرآن|فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ}}<ref>«پس اگر در برخی از آنچه به سوی تو فرو فرستادهایم شک داری از آنان که پیش از تو کتاب آسمانی را میخواندند بپرس، به راستی حق از سوی پروردگارت نزد تو آمده است پس هرگز از دودلان مباش!» سوره یونس، آیه ۹۴.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان کسانی که فرمان (عذاب) پروردگارت بر آنان به حقیقت پیوسته است ایمان نمیآورند؛» سوره یونس، آیه ۹۶.</ref>{{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و اگر پروردگارت میخواست، تمام آن کسان که روی زمیناند همگی ایمان میآوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.</ref> {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینشاند) به آن ایمان دارند و از دستهها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>{{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ}}<ref>«آنگاه چون «امر» ما در رسید، صالح و مؤمنان همراه وی را با بخشایشی از نزد خویش (از عذاب) و از خواری آن روز، رهاندیم؛ بیگمان پروردگار توست که توانمند پیروزمند است» سوره هود، آیه ۶۶.</ref>{{متن قرآن|مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ}}<ref>«که (هر یک) نزد پروردگارت نشان داشت و آن (عذاب) از ستمگران دور نیست» سوره هود، آیه ۸۳.</ref>{{متن قرآن|وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَمَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیآمدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذَا أَخَذَ الْقُرَى وَهِيَ ظَالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ}}<ref>«و چنین است فرو گرفتن پروردگارت، چون شهرهایی را که ستمکار باشند فرو گیرد بیگمان فرو گرفتن وی دردناک سخت است» سوره هود، آیه ۱۰۲.</ref>{{متن قرآن|خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ}}<ref>«تا آسمانها و زمین بر جاست در آن (آتش) جاودانند جز آنچه پروردگارت بخواهد، بیگمان پروردگارت هر کاری بخواهد میکند» سوره هود، آیه ۱۰۷.</ref>{{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ}}<ref>«و اما آنان که نیکبخت شدهاند در بهشتند؛ تا آسمانها و زمین برجاست در آن جاودانند جز آنچه پروردگارت به دهشی پایدار بخواهد» سوره هود، آیه ۱۰۸.</ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ}}<ref>«و ما به موسی کتاب دادیم آنگاه در آن اختلاف درافتاد و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنان داوری میشد و به راستی آنان از آن در تردیدی گمانانگیزند» سوره هود، آیه ۱۱۰.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ رَبُّكَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«و بیگمان پروردگارت (پاداش) کارهای هر یک از آنان را تمام خواهد داد که او از آنچه انجام میدهند آگاه است» سوره هود، آیه ۱۱۱.</ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ}}<ref>«و اگر پروردگارت میخواست مردم را امّتی یگانه میکرد؛ و آنان هماره اختلاف میورزند» سوره هود، آیه ۱۱۸.</ref>{{متن قرآن|إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref>«جز کسانی که پروردگارت (بر آنان) بخشایش آورد و آنها را برای همین (بخشایش) آفرید؛ و حکم پروردگارت (بدین قرار) اتمام یافت که: بیگمان دوزخ را از پریان و آدمیان میآکنم» سوره هود، آیه ۱۱۹.</ref>{{متن قرآن|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است و همه کارها بدو باز گردانده میشود پس او را بپرست و بر او توکل کن و پروردگارت از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره هود، آیه ۱۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|ِ المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند» سوره رعد، آیه ۱.</ref>{{متن قرآن|المر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«الف، لام، میم، را؛ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند» سوره رعد، آیه ۱.</ref>{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ}}<ref>«(خداوند) دانای نهان و آشکار، بزرگ والاست» سوره رعد، آیه ۹.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و پروردگارت خود، آنان را (در رستخیز) گرد میآورد؛ بیگمان او فرزانهای داناست» سوره حجر، آیه ۲۵.</ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ}}<ref>«به راستی پروردگار توست که آفریدگار داناست» سوره حجر، آیه ۸۶.</ref>{{متن قرآن|فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ}}<ref>«پس به پروردگارت سوگند که از همه آنان خواهیم پرسید» سوره حجر، آیه ۹۲.</ref>{{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ}}<ref>«پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجدهگزاران باش» سوره حجر، آیه ۹۸.</ref>{{متن قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}<ref>«و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۹.</ref>-؛{{متن قرآن|هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«آیا (کافران) جز این چشم دارند که فرشتگان بر آنان درآیند یا فرمان پروردگارت در رسد؟ پیشینیان ایشان هم همینگونه رفتار کردند و خداوند به آنان ستم نورزید بلکه آنان خود به خویش ستم روا میداشتند» سوره نحل، آیه ۳۳.</ref>{{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.</ref>{{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژدهای باشد» سوره نحل، آیه ۱۰۲.</ref>{{متن قرآن|ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«سپس پروردگارت برای آنان که پس از آزار دیدن هجرت گزیدند آنگاه جهاد کردند و شکیبایی ورزیدند، بیگمان پس از آن آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۰.</ref>{{متن قرآن|ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«سپس بیگمان پروردگارت نسبت به کسانی که از سر نادانی کار بد انجام دادهاند آنگاه پس از آن توبه کرده و به راه آمدهاند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۹.</ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«(احکام روز) شنبه تنها برای آنان که در آن اختلاف میورزیدند مقرّر شد و به راستی پروردگارت روز رستخیز در آنچه در آن اختلاف میورزیدند میان آنان داوری میکند» سوره نحل، آیه ۱۲۴.</ref>{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«و چه بسیار از اقوام بعد از نوح را که نابود کردیم و (همین) بس، که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۱۷.</ref>{{متن قرآن|كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا}}<ref>«به هر یک از آنان و اینان از دهش پروردگارت یاری میرسانیم و دهش پروردگارت بازداشته نیست» سوره اسراء، آیه ۲۰.</ref>{{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا}}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی!» سوره اسراء، آیه ۲۳.</ref>{{متن قرآن|وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا}}<ref>«و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی میگردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«بیگمان پروردگارت روزی را برای هر که بخواهد میگسترد و (یا) تنگ میدارد که او به (حال) بندگانش آگاه بیناست» سوره اسراء، آیه ۳۰.</ref>{{متن قرآن|كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهًا}}<ref>«زشتی همه اینها نزد پروردگارت ناپسند است» سوره اسراء، آیه ۳۸.</ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا}}<ref>«این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref>{{متن قرآن|وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا}}<ref>«و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۶.</ref>{{متن قرآن|وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«و پروردگار تو به هر کس که در آسمانها و زمین است داناتر است و بیگمان ما برخی از پیامبران را بر برخی (دیگر) برتری بخشیدیم و به داود، زبور دادیم» سوره اسراء، آیه ۵۵.</ref>{{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا}}<ref>«آن کسانی که (مشرکان به پرستش) میخوانند خود به سوی پروردگارشان دستاویز میجویند تا کدام یک (به خداوند) نزدیکتر گردند و به بخشایش او امید میبرند و از عذاب وی میهراسند؛ بیگمان عذاب پروردگارت پرهیختنی است» سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا}}<ref>«تو بر بندگان من چیرگی نداری و پروردگارت (آنان را) کارساز، بس» سوره اسراء، آیه ۶۵.</ref>{{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>{{متن قرآن|إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا}}<ref>«مگر به بخشایشی از پروردگارت که بخشش وی بر تو بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۸۷.</ref>- {{متن قرآن|إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}}<ref>«مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۴.</ref>{{متن قرآن|وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا}}<ref>«و آنچه به تو از کتاب پروردگارت وحی شده است بخوان! برای کلمات او هیچ دگرگونکنندهای نیست و هرگز جز وی پناهگاهی نخواهی یافت» سوره کهف، آیه ۲۷.</ref>{{متن قرآن|الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا}}<ref>«دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.</ref>{{متن قرآن|وَعُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا}}<ref>«و آنان را بر پروردگارت به صف بگذرانند؛ بیگمان نزد ما همانگونه (برهنه) آمدهاید که شما را نخست آفریده بودیم؛ بلکه گمان داشتید که هرگز برایتان وعدهگاهی نمینهیم» سوره کهف، آیه ۴۸.</ref>{{متن قرآن|وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا}}<ref>«و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده میشود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان مییابی و میگویند: وای بر ما! این چه کارنامهای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمینهد و آنچه کردهاند پیش چشم مییابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.</ref>{{متن قرآن|وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ لَوْ يُؤَاخِذُهُمْ بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذَابَ بَلْ لَهُمْ مَوْعِدٌ لَنْ يَجِدُوا مِنْ دُونِهِ مَوْئِلًا}}<ref>«و پروردگار توست که آمرزنده دارای بخشایش است؛ اگر آنان را برای کارهایی که کردهاند فرو میگرفت عذابشان را پیش میافکند امّا آنان موعدی دارند که هرگز در برابر آن پناهگاهی نخواهند یافت» سوره کهف، آیه ۵۸.</ref>-؛ {{متن قرآن|ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا}}<ref>«(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بندهاش زکریّاست» سوره مریم، آیه ۲.</ref>{{متن قرآن|وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا}}<ref>«و ما (فرشتگان) جز به فرمان پروردگارت فرود نمیآییم، آینده و گذشته ما و آنچه میان آنهاست، از آن اوست و پروردگارت فراموشکار نیست» سوره مریم، آیه ۶۴.</ref>{{متن قرآن|فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا}}<ref>«سوگند به پروردگارت آنان را با شیطانها گرد میآوریم سپس آنها را دورادور دوزخ در افتاده به زانو حاضر میگردانیم» سوره مریم، آیه ۶۸.</ref>{{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر» سوره مریم، آیه ۷۱.</ref>{{متن قرآن|وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَرَدًّا}}<ref>«و خداوند بر راهیابی رهیافتگان میافزاید و نزد پروردگارت کارهای ماندگار شایسته پاداشی بهتر و فرجامی خوشتر دارند» سوره مریم، آیه ۷۶.</ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى}}<ref>«و اگر سخنی از سوی پروردگارت پیشی نگرفته و اجلی معیّن مقرّر نشده بود بیگمان (آن عذاب، هم اکنون) لازم میشد» سوره طه، آیه ۱۲۹.</ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref>«باری، بر آنچه میگویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاسهایی از شب و پیرامونهای روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.</ref>{{متن قرآن|وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى}}<ref>«و به آنچه با آن دستههایی از آنان را بهرهمند گرداندهایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان دادهایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.</ref> {{متن قرآن|وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«و اگر بویی از عذاب پروردگارت به (مشام) آنان برسد بیگمان خواهند گفت: وای بر ما! که به راستی ستمگر بودهایم» سوره انبیاء، آیه ۴۶.</ref>{{متن قرآن|وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ}}<ref>«و از تو به شتاب، عذاب میخواهند و هرگز خداوند در وعده خود خلاف نمیورزد و همانا یک روز نزد پروردگارت برابر هزار سال است از آنچه شما برمیشمارید» سوره حج، آیه ۴۷.</ref>{{متن قرآن|وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و تا کسانی که دانش یافتهاند بدانند که این (قرآن) راستین، از سوی پروردگار توست پس به آن ایمان آورند آنگاه دلهای آنها در برابر آن فروتن گردد و بیگمان خداوند راهنمای مؤمنان به راهی راست است» سوره حج، آیه ۵۴.</ref>{{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهادهایم که آنان بر همان (آیین) رفتار میکنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بیگمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref>{{متن قرآن|أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«یا مگر از آنان مزدی میخواهی؟ مزد پروردگارت بهتر و او بهترین روزیدهندگان است» سوره مؤمنون، آیه ۷۲.</ref>{{متن قرآن|قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ}}<ref>«بگو: پروردگارا! اگر آنچه به آنان وعده داده میشود به من بنمایانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۹۳.</ref>{{متن قرآن|رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«- پروردگارا!- پس مرا در گروه ستمکاران مگذار!» سوره مؤمنون، آیه ۹۴.</ref>{{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ}}<ref>«و بگو: پروردگارا! از وسوسههای شیطانها به تو پناه میآورم» سوره مؤمنون، آیه ۹۷.</ref>{{متن قرآن|وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ}}<ref>«و به تو پناه میآورم- پروردگارا!- از اینکه آنان نزد من باشند» سوره مؤمنون، آیه ۹۸.</ref>{{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«و بگو: پروردگارا! بیامرز و ببخشای و تو بهترین بخشایندگانی» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۸.</ref> {{متن قرآن|لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْئُولًا}}<ref>«در آن هر چه بخواهند دارند در حالی که جاودانند. (این) وعدهای است درخواست شده بر عهده پروردگارت» سوره فرقان، آیه ۱۶.</ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref>«و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب میورزید؟ و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref>{{متن قرآن|وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا}}<ref>«و پیامبر میگوید: پروردگارا! امّت من این قرآن را کنار نهادند» سوره فرقان، آیه ۳۰.</ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا}}<ref>«و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.</ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا}}<ref>«آیا ندیدهای که پروردگارت چگونه سایه را گسترانده است و اگر بخواهد آن را بیجنبش میگرداند سپس خورشید را بر آن رهنمون گرداندیم» سوره فرقان، آیه ۴۵.</ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا}}<ref>«و اوست که از آب بشری آفرید و او را نسبی و سببی نهاد و پروردگار تو تواناست» سوره فرقان، آیه ۵۴.</ref> {{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه ۹.</ref>{{متن قرآن|وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت موسی را ندا داد که به سوی قوم ستمکار برو!» سوره شعراء، آیه ۱۰.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۶۸.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه ۱۰۴.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۱۲۲.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۱۴۰.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۱۵۹.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۱۷۵.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و بیگمان پروردگار توست که پیروز بخشاینده است» سوره شعراء، آیه۱۹۱.</ref> {{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«و به راستی پروردگارت به مردم بخششی (بزرگ) دارد اما بیشتر آنان سپاس نمیگزارند» سوره نمل، آیه ۷۳.</ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ}}<ref>«و به یقین پروردگارت آنچه دلهاشان پنهان میدارد و آنچه (آنان) آشکار میکنند میداند» سوره نمل، آیه ۷۴.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ}}<ref>«همانا پروردگارت میان آنان به حکم خویش داوری خواهد کرد و اوست که پیروز داناست» سوره نمل، آیه ۷۸.</ref>{{متن قرآن|وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و بگو سپاس خداوند راست؛ به زودی نشانههای خویش را به شما مینمایاند آنگاه آنها را خواهید شناخت و پروردگارت از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره نمل، آیه ۹۳.</ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۶.</ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ}}<ref>«و پروردگارت شهرها را نابود نمیکند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد که بر مردم آیات ما را بخواند و ما نابودکننده شهرها نیستیم مگر آنکه مردم آنها ستمگر باشند» سوره قصص، آیه ۵۹.</ref>{{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند» سوره قصص، آیه ۶۸.</ref>{{متن قرآن|وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ}}<ref>«و پروردگارت آنچه را دلهایشان نهفته میدارند و آنچه را (خود) آشکار میکنند میداند» سوره قصص، آیه ۶۹.</ref>{{متن قرآن|وَمَا كُنْتَ تَرْجُو أَنْ يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«و تو امید نمیداشتی کتاب (آسمانی) را بر تو فرود آورند؛ (این) جز بخشایشی از سوی پروردگارت (نبود) پس هیچگاه پشتیبان کافران مباش» سوره قصص، آیه ۸۶.</ref>
هر چند تعریف اخیر از تربیت، نسبت به دو تعریف پیشین، جامعتر بوده و به جنبههای گوناگون تربیت توجه کرده است، ولی چون به [[اراده]] و تصمیم متربی تصریح نشده و همچنین فرایند تربیت را در مقام اجرا به یکی از ساحتهای آن منوط کرده است، از این رو با نظر به [[آیات]] و یافتههای [[اندیشمندان مسلمان]] میتوان گفت تربیت عبارت است از: «فرایند [[منظم]] و هدفمندی که به منظور فراهم ساختن زمینه [[رشد]] همه جانبه متربی در ساحتهای مختلف انجام میگیرد؛ به گونهای که خود وی با اراده و [[اختیار]] خویش در مسیر [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] گام بردارد و به [[هدف]] نهایی که همان [[تقرب]] به خداست، نائل گردد».
{{متن قرآن|وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و مبادا تو را از آیات خداوند پس از آنکه بر تو فرو فرستاده شده است باز دارند! و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان و هیچ گاه از مشرکان مباش» سوره قصص، آیه ۸۷.</ref> {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و برخی از مردم کسانی هستند که میگویند: به خداوند ایمان آوردهایم آنگاه چون در راه خداوند، آزاری ببینند گزند مردم را همچون عذاب خداوند میانگارند و اگر از سوی پروردگارت امدادی برسد میگویند: بیگمان ما با شما بودهایم؛ آیا خداوند به آنچه جهانیان در دل د» سوره عنکبوت، آیه ۱۰.</ref> {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ}}<ref>«بلکه میگویند که آن را خود بربافته است؛ نه بلکه آن (قرآن) از پروردگار تو، راستین است تا گروهی را که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده بود بیم دهی، باشد که رهیاب گردند» سوره سجده، آیه ۳.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«بیگمان پروردگارت خود در روز رستخیز در آنچه اختلاف میورزیدند میان آنان داوری خواهد کرد» سوره سجده، آیه ۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره احزاب، آیه ۲.</ref> {{متن قرآن|وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«و کسانی که آنان را از دانش بهره دادهاند میبینند که آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده، راستین است و به راه (خداوند) پیروز ستوده، رهنمون میگردد» سوره سبأ، آیه ۶.</ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ}}<ref>«و او را بر آنان چیرگی نبود مگر برای آنکه: آن کس را که به جهان واپسین ایمان دارد از آن کس که بدان در شک است معلوم داریم. و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است» سوره سبأ، آیه ۲۱.</ref>{{متن قرآن|فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ}}<ref>«از آنان بپرس آیا دختران از آن پروردگار توست و پسران از آن آنان؟» سوره صافات، آیه ۱۴۹.</ref>{{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref>«پاکا که پروردگار توست آن پروردگار پیروزمند، از آنچه وصف میکنند» سوره صافات، آیه ۱۸۰.</ref>؛ {{متن قرآن|أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ}}<ref>«یا گنجینههای بخشایش پروردگار پیروز بخشنده تو نزد آنان است؟» سوره ص، آیه ۹.</ref>{{متن قرآن|إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ}}<ref>«آنگاه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم بشری از گل بیافرینم» سوره ص، آیه ۷۱.</ref> {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}}<ref>«و بدینگونه فرمان پروردگارت بر کافران به حقیقت پیوسته است که آنان دوزخیاند» سوره غافر، آیه ۶.</ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ}}<ref>«بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.</ref>{{متن قرآن|فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ}}<ref>«و اگر گردنکشی کنند، آنان که نزد پروردگارت به سر میبرند شب و روز او را به پاکی یاد میکنند و رنجور نمیشوند» سوره فصلت، آیه ۳۸.</ref>{{متن قرآن|مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«به تو چیزی گفته نمیشود مگر آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، بیگمان پروردگارت دارای آمرزش و دارای کیفری دردناک است» سوره فصلت، آیه ۴۳.</ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ}}<ref>«و ما به موسی کتاب دادیم آنگاه در آن اختلاف درافتاد و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنان داوری میشد و به راستی آنان از آن در تردیدی گمانانگیزند» سوره هود، آیه ۱۱۰.</ref>{{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ}}<ref>«هر کس کاری نیک انجام دهد به سود خویش و هر که بد کند به زیان خویش کرده است و پروردگارت بر بندگان ستمکار نیست» سوره فصلت، آیه ۴۶.</ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به زودی نشانههای خویش را در گسترههای بیرون و پیکرههای درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ}}<ref>«و به پراکندگی نیفتادند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود و اگر سخنی از سوی پروردگارت تا زمانی معیّن پیشی نگرفته بود بیگمان میان آنان داوری میشد و آنان که پس از ایشان به کتاب (آسمانی) رسیدند از آن در تردیدی گمانانگیز» سوره شوری، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ}}<ref>«آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کردهایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایههایی برتری دادهایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم میآورند» سوره زخرف، آیه ۳۲.</ref>{{متن قرآن|وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و زیورهایی و همه اینها چیزی جز برخورداری زندگانی این جهان نیست و جهان واپسین نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است» سوره زخرف، آیه ۳۵.</ref>{{متن قرآن|وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ}}<ref>«و فریاد برآورند که ای نگهبان (دوزخ)! کاش پروردگارت کار ما را تمام کند! (او در پاسخ) میگوید: شما (در این عذاب) ماندگار خواهید بود» سوره زخرف، آیه ۷۷.</ref> {{متن قرآن|رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«به بخشایشی از سوی پروردگارت که او شنوای داناست» سوره دخان، آیه ۶.</ref>{{متن قرآن|فَضْلًا مِنْ رَبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«به بخششی از سوی پروردگارت؛ این همان رستگاری سترگ است» سوره دخان، آیه ۵۷.</ref>{{متن قرآن|وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و به آنان از کار (شریعت) برهانهایی (روشن) بخشیدیم پس، اختلاف نورزیدند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند (آن هم) از سر افزونجویی میان خود؛ بیگمان پروردگارت روز رستخیز میان آنان در آنچه اختلاف میورزیدند داوری خواهد کرد» سوره جاثیه، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ}}<ref>«پس بر آنچه میگویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ}}<ref>«که عذاب پروردگارت رویدادنی است» سوره طور، آیه ۷.</ref>{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}<ref>«بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه» سوره طور، آیه ۲۹.</ref>{{متن قرآن|أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ}}<ref>«یا مگر گنجینههای پروردگار تو نزد ایشان است یا آنان چیرهاند؟» سوره طور، آیه ۳۷.</ref>{{متن قرآن|وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ}}<ref>«و بر فرمان پروردگارت شکیب کن که تو را زیر نظر داریم و چون برمیخیزی پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای!» سوره طور، آیه ۴۸.</ref>-؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى}}<ref>«این، نهایت دانش آنهاست؛ بیگمان پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه وی گمراه شده و چه کسی رهیافته است» سوره نجم، آیه ۳۰.</ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى}}<ref>«همانان که از گناهان بزرگ و کارهای زشت- مگر گناهان کوچک- پرهیز میکنند، بیگمان پروردگارت را آمرزشی گسترده است، او آن هنگام که شما را از زمین پدید آورد و آن هنگام که شما جنینهایی در شکم مادرانتان بودید به شما داناتر بود پس خود را به پاکی نستأیید که او ب» سوره نجم، آیه ۳۲.</ref>{{متن قرآن|وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى}}<ref>«و اینکه پایان (هر چیز) به سوی پروردگار توست» سوره نجم، آیه ۴۲.</ref>{{متن قرآن|فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى}}<ref>«پس به کدامیک از نعمتهای پروردگارت شک میورزی؟» سوره نجم، آیه ۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}}<ref>«و (تنها) ذات بشکوه و کرامند پروردگارت ماندگار است» سوره الرحمن، آیه ۲۷.</ref>{{متن قرآن|تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}}<ref>«خجسته باد نام پروردگارت آن (خداوند) بشکوه و کرامند» سوره الرحمن، آیه ۷۸.</ref>؛ {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس نام سترگ پروردگار خویش را به پاکی بستای!» سوره واقعه، آیه ۷۴.</ref>{{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس نام سترگ پروردگار خویش را به پاکی بستای!» سوره واقعه، آیه ۹۶.</ref>؛{{متن قرآن|مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ}}<ref>«تو، به (برکت) نعمت پروردگارت، دیوانه نیستی» سوره قلم، آیه ۲.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>{{متن قرآن|فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ}}<ref>«آنگاه، بلایی از سوی پروردگارت بدان رسید و آنان در خواب بودند» سوره قلم، آیه ۱۹.</ref>{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ}}<ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ}}<ref>«و فرشتگان بر کنارههای آن (آسمان)اند و در آن روز اورنگ (فرمانفرمایی) پروردگارت را هشت تن (از ایشان) بر فراز سر میبرند» سوره حاقه، آیه ۱۷.</ref>{{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ}}<ref>«پس نام سترگ پروردگار خویش را به پاکی بستای!» سوره واقعه، آیه ۷۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده» سوره مزمل، آیه ۱.</ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن» سوره مزمل، آیه ۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ}}<ref>«و پروردگارت را بزرگ بدار،» سوره مدثر، آیه ۳.</ref>{{متن قرآن|وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ}}<ref>«و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن،» سوره مدثر، آیه ۷.</ref>{{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه میخواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref>{{متن قرآن|إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ}}<ref>«در آن روز تنها قرارگاه، نزد پروردگار توست» سوره قیامه، آیه ۱۲.</ref>{{متن قرآن|إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ}}<ref>«در این روز، گسیل به سوی پروردگار توست» سوره قیامه، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا}}<ref>«پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.</ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا}}<ref>«و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن!» سوره انسان، آیه ۲۵.</ref>{{متن قرآن|جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا}}<ref>«به پاداشی از پروردگار تو، به بخششی بیشمار؛» سوره نبأ، آیه ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا}}<ref>«منتهای (دانش) آن با پروردگار توست» سوره نازعات، آیه ۴۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ}}<ref>«به راستی بازخواست پروردگارت بسیار سخت است» سوره بروج، آیه ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى}}<ref>«نام برتر پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره اعلی، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ}}<ref>«آیا درنیافتهای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟» سوره فجر، آیه ۶.</ref>{{متن قرآن|فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ}}<ref>«سرانجام پروردگارت بر (سر) آنان تازیانه عذاب فرو کشید،» سوره فجر، آیه ۱۳.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ}}<ref>«بیگمان پروردگارت در کمینگاه است» سوره فجر، آیه ۱۴.</ref>{{متن قرآن|وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا}}<ref>«و دارایی را بسیار دوست میدارید،» سوره فجر، آیه ۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى}}<ref>«که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است» سوره ضحی، آیه ۳.</ref>{{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref>{{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى}}<ref>«به یقین بازگشت به سوی پروردگار توست» سوره علق، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ}}<ref>«بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید» سوره علق، آیه ۱.</ref>{{متن قرآن|اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ}}<ref>«بخوان و (بدان که) پروردگار تو گرامیترین است» سوره علق، آیه ۳.</ref>{{متن قرآن|إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى}}<ref>«به یقین بازگشت به سوی پروردگار توست» سوره علق، آیه ۸.</ref>{{متن قرآن|بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا}}<ref>«زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است،» سوره زلزال، آیه ۵.</ref>{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟» سوره فیل، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ}}<ref>«پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن!» سوره کوثر، آیه ۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا}}<ref>«آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳.</ref>
ویژگیهای این تعریف عبارت است از اینکه: اولاً، تربیت به این معنا میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی و به شیوههای مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس مبانی، اهداف، اصول، امکانات و ابزار موجود، تعیین میگردد؛ ثانیاً، فرایند تربیت به همه ابعاد وجودی متربّی توجه دارد، نه به بُعد خاصی از وی؛ ثالثاً، تربیت باید دارای [[برنامهریزی]] و [[نظم]] و [[قانون]] باشد تا فعالیتهای تربیت، به نتیجه مطلوب برسد؛ رابعاً، حصول چنین چیزی نمیتواند دفعی باشد؛ بلکه فرایند تربیت نیازمند [[زمان]] نسبتاً طولانی است و تدریجاً به سامان میرسد. خامساً: متربی باید استعدادهای لازم برای تربیتپذیری را داشته باشد، و گرنه تلاش و فعالیت مربی، مؤثر نخواهد بود. افزون بر این، پرورش واقعی در صورتی محقق میشود که جریان تربیت بر اساس [[فطرت]] و [[سرشت]] متربی انجام گیرد<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۲۳۶.</ref>.
'''نکته''': در همه [[آیات]] فوق بر واژه [[رب]] تاکید شده و این که [[خداوند]] [[رب]] [[پیامبر]] و [[مشرکان]] و همه موجودات است و برای [[پیامبر]] این مسئله تاکید بیشتر شده، که [[پیامبر]] نمونه اعلای تربیت [[خداوند]] است و در حالات و زمانهای مختلف به [[پیامبر]] یادآوری شده که [[رب]] را فراموش نکند و به [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] هم اعلان کند که [[خداوند]] [[رب]] آنها هم هست و در [[قرآن]] ۳۴ بار کلمه: «رَب الْعٰالَمِینَ» به کار رفته و ۲۱۷ مورد واژه «رَبک» که مخاطب آن [[پیامبران]] و اکثر [[پیامبر اسلام]] است.
== تربیت در آیات و روایات ==
{{اصلی|تربیت در قرآن}}
ماده «ربب» یا «ربو» در قرآن به شکلهای فراوان دیگر در [[آیات]] مختلف به کار رفته که در اغلب آنها به معنای ربوبیت تکوینی و [[تشریعی]]<ref>مواردی که این ماده درباره خدای تعالی به کار رفته نظیر: {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}}، {{متن قرآن|رَبِّي وَرَبُّكُمْ}}، {{متن قرآن|رَبَّنَا}}....</ref> و زیادت و فزونی در امور مادی<ref>مواردی که ماده مذکور در مورد ربا به کار رفته است، مانند: {{متن قرآن|مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ}}، {{متن قرآن|رَبْوَةٍ}}، {{متن قرآن|رِبَا}}....</ref> میباشد. در تمام قرآن دو مورد به معنای تربیت [[انسان]] آمده است: یکی به شکل فعل ماضی: {{متن قرآن|رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا}}<ref>«پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref>. دوم، در قالب فعل جحد: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ}}<ref>«(فرعون) گفت: آیا در کودکی تو را نزد خود نپروردیم و سالهایی از عمرت را نزد ما نگذراندی؟» سوره شعراء، آیه ۱۸.</ref>.
*{{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref>
تربیت، به همین هیئت، به معنای تربیت [[روحی]] و [[معنوی]] [[انسان]] در [[روایات]] بسیاری به کار رفته است. از جمله [[امام زین العابدین]]{{ع}} در [[صحیفه سجادیه]] با زبان [[دعا]] عرض میکند: {{متن حدیث|وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ}}؛ «[پروردگارا] مرا [[یاری]] فرما که فرزندانم را بپرورم و [[ادب]] نمایم و به آنان [[مهربانی]] کنم»<ref>صحیفه سجادیه، ص۱۳۸.</ref>.
*{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا * إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا * إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا}}<ref>«ای جامه بر خویش پیچیده * نیمی از آن را یا اندکی از آن (نیمه) را کم کن! * شب را- جز اندکی- بپای خیز * یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان * ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو میفرستیم * بیگمان عبادت شبانه در پابرجایی، سختتر و در گفتار، استوارتر است» سوره مزمل، آیه ۱-۶.</ref>
'''نکته''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
[[امام علی]]{{ع}} در [[ستایش]] [[انصار]] میفرماید: {{متن حدیث|هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ}}؛ «به [[خدا]] آنان (انصار)، [[اسلام]] را پروراندند، چنان که کره اسب از شیر گرفته را پرورش میدهند»<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۶۵.</ref>. در [[روایت]] اول تربیت به معنای تربیت معنوی انسان و در روایت دوم تربیت به معنای مطلق پرورش، اعم از مادی و معنوی و انسان و غیر انسان به کار رفته است؛ چراکه در مورد اسلام [[رشد]] و نمو معنوی و در مورد دوم (کره اسب) پرورش مادی و جسمی مراد است؛ یعنی انصار پیامبر{{صل}} کسانی بودند که با تلاش و [[جهاد]] و مبارزهشان، زمینه رشد و [[پیشرفت]] اسلام را فراهم ساختند<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۲۲.</ref>.
#در آیاتی که کلمه: «رَبک» به کار آمده، این معنا به دست میآید که [[محمد]] تحت تربیت خاص [[خداوند]] است.
#[[دستور]] [[نافله]] [[ شب]] به [[محمد]] در جهت پرورش و تربیت او برای رسیدن به [[مقام محمود]]: {{متن قرآن|عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref>«و پارهای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref> است.
#[[دستور خداوند]] به [[عبادت]] شبانه و [[توجه به خدا]]، در جهت پرورش و آماده شدن [[پیامبر]] برای دریافت [[قرآن]]: {{متن قرآن|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا}}<ref>«ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو میفرستیم» سوره مزمل، آیه ۵.</ref> و کسب [[مقامات معنوی]] و اتصال به [[معبود]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۲۸۲-۲۸۴.</ref>.
== پرسشهای وابسته ==
== تعلیم و تربیت یکی از فلسفههای بعثت ==
{{اصلی|تعلیم و تربیت|فلسفه بعثت}}
[[تعلیم و تربیت]] پایه همه [[کمالات انسانی]] است؛ و هیچ [[انسانی]] بدون [[آگاهی]] و [[معرفت]] و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد. البتّه برای رسیدن به هر نوع کمالی لازم است [[انسان]] علاوه بر [[شناخت]] تواناییهای خود آنها را در جهت [[هدف]] خاص خویش قرار دهد و از هدر رفتن آنها جلوگیری کند. منظور از تربیت، هدفمند کردن تواناییهای جسم و [[روح]] و متمرکز کردن در جهت و هدفی است که موجب کمال و [[سعادت انسان]] است. [[هدف از خلقت انسان]] [[عبادت]] و [[بندگی]] [[خداوند متعال]] است. پس باید [[تعلیم و تربیت]] او نیز دور این محور بچرخد. [[انسان]] باید بداند که دوری از آن موجب [[تباهی]] و تیره روزی اوست و چون این امر اهمیّت فراوانی دارد و ممکن است [[انسان]] به خاطر عدم [[تعلیم و تربیت]] درست از راهِ [[بندگی]] و [[عبادت]] [[خداوند متعال]] [[منحرف]] گردد؛ [[خداوند متعال]] پیامبرانش را پی در پی به سوی بندگانش گسیل داشته تا آنان را از دشواریها و [[مشکلات]] این راه [[آگاه]] سازند، اسباب لازم برای رسیدن به اوج [[کمال انسانی]] را به او یاد آوری کنند و شیوههای تربیت و [[تزکیه نفس]] را به او بیاموزند. تا او با رام کردن نفس خویش و قرار دادن آن در مسیر [[هدف]] انسانیاش، به سوی آیندهای روشن در حرکت باشد. [[خدای تعالی]] میفرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّيِّنَ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ إِن كاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِين}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَكِيمُ}}<ref>پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. هرچند این [[آیات]] درباره [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نازل شده، اما روشن است این امر اختصاص به ایشان ندارد و در مورد همه [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] صادق است و شکّی نیست که یکی از [[وظایف]] مهمّ همه آنها [[تعلیم و تربیت]] بوده است<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۱۰۷.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
== اصول تربیتی ==
{{اصلی|اصول تربیتی}}
اصل به معنای بنیاد و پایه در مفاهیم تربیتی عبارت از مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتاً کلی است که در بیشتر موارد [[صادق]] است و باید راهنمای مربیان و اولیای [[فرهنگ]] در همه [[اعمال]] [[تربیتی]] باشد. در زمینه مسائل [[تربیتی]] [[خانواده]] به برخی از اصول اشاره شده است که عبارتاند از: اصل کنترل و [[هدایت]]؛ اصل [[تقوا]]؛ اصل [[تذکر]]؛ اصل [[زهد]]؛ اصل بازگشت یا تغییر [[رفتار]]؛ اصل [[عزت]]؛ اصل [[توکل]]؛ اصل [[اعتدال]]؛ اصل تدرج و تمکّن و اصل تسهیل و تیسیر<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۹۴ ـ ۱۰۲؛ [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی ج۴]]، ص۱۵۱ ـ ۱۵۷.</ref>.
==منابع==
== روشهای تربیتی ==
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']]
روشهای تربیتی، دستورهای جزئی است که مبتنی بر اصولاند و در واقع، شیوههای عملی انجام عمل [[تربیتی]] به شمار میآیند. برخی از روشهای تربیتی عبارتاند از: روش [[الگوگیری]]؛ روش [[محبت]]؛ روش [[تشویق]] و [[تنبیه]]؛ روش [[توبه]]؛ روش تفضل (نه استحقاق [[بنده]])؛ روش [[تبشیر]]؛ روش [[نیکی]] در برابر بدی؛ روش تأخیر در [[کیفر]]؛ روش [[موعظه]]؛ روش یادآوری [[نعمت]]؛ روش شناساندن [[حمد]] و [[ستایش]]؛ روش ابراز تواناییها؛ روش [[حسن ظن]]؛ روش عذرپذیری؛ روش عیبپوشی؛ روش [[رفق و مدارا]] و روش کم شمردن خوبیها و زیاد شمردن بدیها<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۱۰۲ ـ ۱۱۷؛ [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)| سیره نبوی ج۴]]، ص ۱۶۰.</ref>.
==پانویس==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']]
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[محمود کریمی|کریمی، محمود]]، [[تعلیم و تربیت (مقاله)|'''تعلیم و تربیت''']]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷''']]
تربیت به معنای پروردن و پرورانیدن و تهذیب است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون انسان برای رسیدن به کمال. تعلیم و تربیت پایه همه کمالات انسانی است و هیچ انسانی بدون آگاهی و معرفت و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد.
واژه «تربیت» در لغت، به معنای رشد، نمو، زیاد شدن و افزایش یافتن و اصلاح چیزی آمده است. ابن منظور در لسان العرب میگوید: تربیت از ربو، به معنای زیادتی، رشد، نمو و نگهداری میباشد[۱]. راغب اصفهانی تربیت را، تغییر تدریجی امری، به گونهای که آن چیز به حد تمام برسد، میداند[۲].[۳]
در تفاوت بین تعلیم و تربیت میتوان گفت "تربیت" معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه "تعلیم" از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است. تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون انسان که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. تعلیم با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان شاگردان[۴]، بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به تنهایی به کار رود مفهوم تعلیم را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با تعلیم همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف تعلیم و تربیت بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای بشر، منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی علم در قرآن، از سویی حلم را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر معرفت، فقه، حکمت و شعور مرتبط میشود[۵].
معنای اصطلاحی
تربیت در اصطلاح، تعریف واحدی ندارد، بلکه دانشمندان، هر کدام بر اساس دیدگاه خود در باب هستیشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی و به طور کلی فلسفهتربیتی خویش، تعریفی از تربیت ارائه دادهاند. شهید مطهری تربیت را پرورش استعدادهای درونی بالقوه و به فعلیت رساندن آن دانسته است[۶]. برخی دیگر، تربیت را پرورش استعدادهای مادی و معنوی و هدایت آن به سوی کمالاتی که خداوند در وجود آدمی قرار داده، تعریف کردهاند[۷]. تعریف نسبتاً جامع و کامل تربیت، چنین است: «فرایند کمک و یاریرسانی به متربی برای ایجاد تغییر تدریجی در گستره، زمان، در یکی از ساحتهای بدنی، ذهنی، روحی و رفتاری که به واسطه عامل انسانی دیگر به منظور دستیابی وی به کمال انسانی و شکوفاسازی استعدادهای او یا بازدارندگی و اصلاح صفات و رفتارهای اوست»[۸].
هر چند تعریف اخیر از تربیت، نسبت به دو تعریف پیشین، جامعتر بوده و به جنبههای گوناگون تربیت توجه کرده است، ولی چون به اراده و تصمیم متربی تصریح نشده و همچنین فرایند تربیت را در مقام اجرا به یکی از ساحتهای آن منوط کرده است، از این رو با نظر به آیات و یافتههای اندیشمندان مسلمان میتوان گفت تربیت عبارت است از: «فرایند منظم و هدفمندی که به منظور فراهم ساختن زمینه رشد همه جانبه متربی در ساحتهای مختلف انجام میگیرد؛ به گونهای که خود وی با اراده و اختیار خویش در مسیر تکامل مادی و معنوی گام بردارد و به هدف نهایی که همان تقرب به خداست، نائل گردد».
ویژگیهای این تعریف عبارت است از اینکه: اولاً، تربیت به این معنا میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم، رسمی و غیر رسمی و به شیوههای مختلف اجرا شود که روش آن، عمدتاً بر اساس مبانی، اهداف، اصول، امکانات و ابزار موجود، تعیین میگردد؛ ثانیاً، فرایند تربیت به همه ابعاد وجودی متربّی توجه دارد، نه به بُعد خاصی از وی؛ ثالثاً، تربیت باید دارای برنامهریزی و نظم و قانون باشد تا فعالیتهای تربیت، به نتیجه مطلوب برسد؛ رابعاً، حصول چنین چیزی نمیتواند دفعی باشد؛ بلکه فرایند تربیت نیازمند زمان نسبتاً طولانی است و تدریجاً به سامان میرسد. خامساً: متربی باید استعدادهای لازم برای تربیتپذیری را داشته باشد، و گرنه تلاش و فعالیت مربی، مؤثر نخواهد بود. افزون بر این، پرورش واقعی در صورتی محقق میشود که جریان تربیت بر اساس فطرت و سرشت متربی انجام گیرد[۹].
ماده «ربب» یا «ربو» در قرآن به شکلهای فراوان دیگر در آیات مختلف به کار رفته که در اغلب آنها به معنای ربوبیت تکوینی و تشریعی[۱۰] و زیادت و فزونی در امور مادی[۱۱] میباشد. در تمام قرآن دو مورد به معنای تربیت انسان آمده است: یکی به شکل فعل ماضی: ﴿رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا﴾[۱۲]. دوم، در قالب فعل جحد: ﴿قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ﴾[۱۳].
تربیت، به همین هیئت، به معنای تربیت روحی و معنویانسان در روایات بسیاری به کار رفته است. از جمله امام زین العابدین(ع) در صحیفه سجادیه با زبان دعا عرض میکند: «وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ، وَ بِرِّهِمْ»؛ «[پروردگارا] مرا یاری فرما که فرزندانم را بپرورم و ادب نمایم و به آنان مهربانی کنم»[۱۴].
امام علی(ع) در ستایشانصار میفرماید: «هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ»؛ «به خدا آنان (انصار)، اسلام را پروراندند، چنان که کره اسب از شیر گرفته را پرورش میدهند»[۱۵]. در روایت اول تربیت به معنای تربیت معنوی انسان و در روایت دوم تربیت به معنای مطلق پرورش، اعم از مادی و معنوی و انسان و غیر انسان به کار رفته است؛ چراکه در مورد اسلام رشد و نمو معنوی و در مورد دوم (کره اسب) پرورش مادی و جسمی مراد است؛ یعنی انصار پیامبر(ص) کسانی بودند که با تلاش و جهاد و مبارزهشان، زمینه رشد و پیشرفت اسلام را فراهم ساختند[۱۶].
تعلیم و تربیت پایه همه کمالات انسانی است؛ و هیچ انسانی بدون آگاهی و معرفت و تربیت صحیح به هیچ کمالی نمیرسد. البتّه برای رسیدن به هر نوع کمالی لازم است انسان علاوه بر شناخت تواناییهای خود آنها را در جهت هدف خاص خویش قرار دهد و از هدر رفتن آنها جلوگیری کند. منظور از تربیت، هدفمند کردن تواناییهای جسم و روح و متمرکز کردن در جهت و هدفی است که موجب کمال و سعادت انسان است. هدف از خلقت انسانعبادت و بندگیخداوند متعال است. پس باید تعلیم و تربیت او نیز دور این محور بچرخد. انسان باید بداند که دوری از آن موجب تباهی و تیره روزی اوست و چون این امر اهمیّت فراوانی دارد و ممکن است انسان به خاطر عدم تعلیم و تربیت درست از راهِ بندگی و عبادتخداوند متعالمنحرف گردد؛ خداوند متعال پیامبرانش را پی در پی به سوی بندگانش گسیل داشته تا آنان را از دشواریها و مشکلات این راه آگاه سازند، اسباب لازم برای رسیدن به اوج کمال انسانی را به او یاد آوری کنند و شیوههای تربیت و تزکیه نفس را به او بیاموزند. تا او با رام کردن نفس خویش و قرار دادن آن در مسیر هدف انسانیاش، به سوی آیندهای روشن در حرکت باشد. خدای تعالی میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِى بَعَثَ فىِ الْأُمِّيِّنَ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ إِن كاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَالٍ مُّبِين﴾[۱۷]، ﴿رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنهُمْ يَتْلُواْ عَلَيهِمْ ءَايَاتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الحَكِيمُ﴾[۱۸]. هرچند این آیات درباره پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده، اما روشن است این امر اختصاص به ایشان ندارد و در مورد همه پیامبران و رسولان الهی صادق است و شکّی نیست که یکی از وظایف مهمّ همه آنها تعلیم و تربیت بوده است[۱۹].
اصل به معنای بنیاد و پایه در مفاهیم تربیتی عبارت از مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتاً کلی است که در بیشتر موارد صادق است و باید راهنمای مربیان و اولیای فرهنگ در همه اعمالتربیتی باشد. در زمینه مسائل تربیتیخانواده به برخی از اصول اشاره شده است که عبارتاند از: اصل کنترل و هدایت؛ اصل تقوا؛ اصل تذکر؛ اصل زهد؛ اصل بازگشت یا تغییر رفتار؛ اصل عزت؛ اصل توکل؛ اصل اعتدال؛ اصل تدرج و تمکّن و اصل تسهیل و تیسیر[۲۰].
روشهای تربیتی، دستورهای جزئی است که مبتنی بر اصولاند و در واقع، شیوههای عملی انجام عمل تربیتی به شمار میآیند. برخی از روشهای تربیتی عبارتاند از: روش الگوگیری؛ روش محبت؛ روش تشویق و تنبیه؛ روش توبه؛ روش تفضل (نه استحقاق بنده)؛ روش تبشیر؛ روش نیکی در برابر بدی؛ روش تأخیر در کیفر؛ روش موعظه؛ روش یادآوری نعمت؛ روش شناساندن حمد و ستایش؛ روش ابراز تواناییها؛ روش حسن ظن؛ روش عذرپذیری؛ روش عیبپوشی؛ روش رفق و مدارا و روش کم شمردن خوبیها و زیاد شمردن بدیها[۲۱].
↑ اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.
↑پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.