تعصب: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تعصب در قرآن]] - [[تعصب در نهج البلاغه]] - [[تعصب در فقه سیاسی]] - [[تعصب در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تعصب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | |||
== مقدمه == | |||
تعصب به معنای [[حمیّت]]، عصبیّت، سخت جانبداری کردن از چیزی و سختگیری و از جمله [[صفات اخلاقی]] است که به دو صورت در افراد بروز مییابد. صورت نخست آن در امور خیر و ارزشهاست که تبدیل به [[فضیلت]] [[اخلاقی]] میشود، [[آدمی]] را از [[گناه]] باز میدارد و بهسوی [[فضیلتها]] سوق میدهد. [[امام علی]] {{ع}} در کلامی فرمود: "فرد با غیرت هرگز خود را به زنا آلوده نمیکند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۰۵: {{متن حدیث|"مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ"}}</ref>. مسلما فرد با غیرت نسبت به [[حریم]] خصوصی و عِرض و ناموس خود، تعصب دارد و به همین [[دلیل]] نسبت به [[حریم]] دیگران نیز [[پاک]] است و غیرت نشان میدهد. صورت دوم مربوط به موضوعهای دیگر است که از آن بهعنوان رذیلت [[اخلاقی]] یاد میشود. تعصب در مفهوم رذیلت اگر در فردی پدید آید، او را به [[گمراهی]] میکشاند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۰۰.</ref>. | |||
{{ | [[امام علی]] {{ع}} علت [[انحراف]] [[ابلیس]] را در [[سرپیچی]] از [[فرمان خداوند]] در تعصب ورزیدن او میداند و میفرماید که او به سبب نوع [[خلقت]] خود بر [[آدم]] {{ع}} تعصب ورزید و خود را [[برتر]] از او پنداشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ"}}</ref>. در گفتاری دیگر، [[حضرت]] تعصب ورزیدن را مایه [[انحطاط]] و فروپاشی افراد میداند و بهطور عام میفرماید: "من ندیدم کسی از جهانیان را که بر کاری تعصب ورزد، مگر در کاری که اشتباهکاری نادانان را در بردارد، یا دلیلی که به [[عقل]] بیخردان درست آید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"وَ لَقَدْ نَظَرْتُ فَمَا وَجَدْتُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ يَتَعَصَّبُ لِشَيْءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ إِلَّا عَنْ عِلَّةٍ تَحْتَمِلُ تَمْوِيهَ الْجُهَلَاءِ أَوْ حُجَّةٍ تَلِيطُ بِعُقُولِ السُّفَهَاءِ غَيْرَكُم"}}</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۰۰.</ref> | ||
اما تعصب ورزیدن در خصلتهای ارزشمند و نیکو از جمله مواردی است که به [[شایستگی]] ایجاد [[فضیلت]] [[اخلاقی]] را در فرد آشکار میسازد. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید:تعصب ورزیدن در صفات ارزشمند و کارهای نیک از مواردی است که با آن میتوان بر دیگران [[برتری]] یافت و مردمان را سفارش میکند که بر تعصب در خویهای [[پسندیده]] پافشارند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"فَإِنْ كَانَ لَا بُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْأَفْعَالِ"}}</ref>. [[امام]] {{ع}} از برخی مواردی که تعصبورزیدن [[ارزش]] تلقی میشود؛ یاد میکند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: رعایت [[حقوق]] همسایگان، [[وفای به عهد]]، فرمانبرداری از [[نیکوکاران]]، دوری از [[کبر]]، [[آموزش]] [[علم]] و [[فضیلت]]، اجتناب از گردنکشی و خونریزی، [[عدل و داد]]، کظم غیظ و خودداری از تبهکاری»<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۰۰- ۲۰۱.</ref>. | |||
== | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[غیرت]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
{{فضیلت}} | {{فضیلت}} | ||
{{مدینه}} | {{مدینه}} | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | |||
[[رده:تعصب]] | [[رده:تعصب]] | ||
[[رده:رذایل اخلاقی]] | [[رده:رذایل اخلاقی]] | ||
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۵
مقدمه
تعصب به معنای حمیّت، عصبیّت، سخت جانبداری کردن از چیزی و سختگیری و از جمله صفات اخلاقی است که به دو صورت در افراد بروز مییابد. صورت نخست آن در امور خیر و ارزشهاست که تبدیل به فضیلت اخلاقی میشود، آدمی را از گناه باز میدارد و بهسوی فضیلتها سوق میدهد. امام علی (ع) در کلامی فرمود: "فرد با غیرت هرگز خود را به زنا آلوده نمیکند"[۱]. مسلما فرد با غیرت نسبت به حریم خصوصی و عِرض و ناموس خود، تعصب دارد و به همین دلیل نسبت به حریم دیگران نیز پاک است و غیرت نشان میدهد. صورت دوم مربوط به موضوعهای دیگر است که از آن بهعنوان رذیلت اخلاقی یاد میشود. تعصب در مفهوم رذیلت اگر در فردی پدید آید، او را به گمراهی میکشاند[۲].
امام علی (ع) علت انحراف ابلیس را در سرپیچی از فرمان خداوند در تعصب ورزیدن او میداند و میفرماید که او به سبب نوع خلقت خود بر آدم (ع) تعصب ورزید و خود را برتر از او پنداشت[۳]. در گفتاری دیگر، حضرت تعصب ورزیدن را مایه انحطاط و فروپاشی افراد میداند و بهطور عام میفرماید: "من ندیدم کسی از جهانیان را که بر کاری تعصب ورزد، مگر در کاری که اشتباهکاری نادانان را در بردارد، یا دلیلی که به عقل بیخردان درست آید"[۴].[۵]
اما تعصب ورزیدن در خصلتهای ارزشمند و نیکو از جمله مواردی است که به شایستگی ایجاد فضیلت اخلاقی را در فرد آشکار میسازد. امام علی (ع) میفرماید:تعصب ورزیدن در صفات ارزشمند و کارهای نیک از مواردی است که با آن میتوان بر دیگران برتری یافت و مردمان را سفارش میکند که بر تعصب در خویهای پسندیده پافشارند[۶]. امام (ع) از برخی مواردی که تعصبورزیدن ارزش تلقی میشود؛ یاد میکند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: رعایت حقوق همسایگان، وفای به عهد، فرمانبرداری از نیکوکاران، دوری از کبر، آموزش علم و فضیلت، اجتناب از گردنکشی و خونریزی، عدل و داد، کظم غیظ و خودداری از تبهکاری»[۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۰۵: «"مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۰۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «"اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ"»
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «"وَ لَقَدْ نَظَرْتُ فَمَا وَجَدْتُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ يَتَعَصَّبُ لِشَيْءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ إِلَّا عَنْ عِلَّةٍ تَحْتَمِلُ تَمْوِيهَ الْجُهَلَاءِ أَوْ حُجَّةٍ تَلِيطُ بِعُقُولِ السُّفَهَاءِ غَيْرَكُم"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۰۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «"فَإِنْ كَانَ لَا بُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْأَفْعَالِ"»
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۰۰- ۲۰۱.