خانواده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==')
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = خانواده
| موضوع مرتبط = خانواده
| عنوان مدخل  = [[خانواده]]
| عنوان مدخل  = خانواده
| مداخل مرتبط = [[خانواده در قرآن]] - [[خانواده در فقه اسلامی]] - [[خانواده در نهج البلاغه]] - [[خانواده در معارف دعا و زیارات]] - [[خانواده در معارف و سیره سجادی]] - [[خانواده در معارف و سیره نبوی]] - [[خانواده در معارف و سیره حسینی]] - [[خانواده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[خانواده در قرآن]] - [[خانواده در نهج البلاغه]] - [[خانواده در معارف دعا و زیارات]] - [[خانواده در فقه سیاسی]] - [[خانواده در فقه اسلامی]] - [[خانواده در معارف و سیره نبوی]] - [[خانواده در معارف و سیره علوی]] - [[خانواده در معارف و سیره سجادی]] - [[خانواده در معارف و سیره امام جواد]] - [[خانواده در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
خانواده مبنای جامعه است و در صورتی که از نظر اخلاقی [[متزلزل]] شود تمام جامعه متزلزل خواهد شد<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۸۰.</ref>. همه ارزش‌های اخلاقی و [[معنوی]] را می‌توان در کانون خانواده جستجو کرد و در سطح [[جامعه]] گستراند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۳/۱۳۸۴.</ref>. در هر [[خانواده]] [[پدر]] در [[رشد اخلاقی]] [[فرزندان]] [[مسئول]] است و نمی‌تواند در مقابل آن بی‌تفاوت باشد<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲؛ [[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.</ref>. چنانکه [[قرآن کریم]] نیز بر این مطلب اشاره کرده است {{متن قرآن|قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست» سوره تحریم، آیه ۶.</ref> که به [[انسان]] سفارش می‌کند خود و خانواده‌اش را از [[دوزخ]] [[حفظ]] کند، و بیانگر آن است که حفظ عناصر اصلی کانون خانواده موجب حفظ خود انسان نیز می‌گردد<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۵/۱۳۸۳؛ ۱۳/۷/۱۳۸۳.</ref>. همچنین [[تربیت کودک]] از دامن [[مادر]] شروع می‌شود از این‌رو [[مادران]] نقش اساسی در پرورش [[اخلاقی]] [[کودکان]] دارند؛ [[انسانی]] که در محیط خانواده [[رشد]] و [[تربیت اخلاقی]] پیدا کند کمتر متأثر از ناهنجاری‌های محیطی می‌شود. اگر محیط خانواده محیطی اخلاقی باشد فرزندان نیز با [[اخلاق]] [[تربیت]] می‌شوند<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۸، ص۳۶۲-۳۶۳؛ [[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۱۹/۲/۱۳۸۶.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی]]، ص ۷۷.</ref>.
"خانواده"؛ [[اهل]] [[خانه]]، گروهی که به دلیل [[قرابت]] یا زوجیت، [[همبستگی]] [[حقوقی]] و [[اجتماعی]] یافته‌اند. خانواده مبنای [[جامعه]] است و در صورتی که از نظر [[اخلاقی]] متزلزل شود تمام جامعه متزلزل خواهد شد<ref>[[امام خمینی]]، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۸۰.</ref>. همه [[ارزش‌های اخلاقی]] و [[معنوی]] را می‌توان در کانون خانواده جستجو کرد و در سطح جامعه گستراند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۲۵/۳/۱۳۸۴.</ref>. در هر خانواده پدر در رشد اخلاقی [[فرزندان]] [[مسئول]] است و نمی‌تواند در مقابل آن بی‌تفاوت باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲؛ سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.</ref>. چنانکه [[قرآن کریم]] نیز بر این مطلب اشاره کرده است {{متن قرآن|قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا}}<ref>«ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست» سوره تحریم، آیه ۶.</ref> که به [[انسان]] سفارش می‌کند خود و خانواده‌اش را از [[دوزخ]] [[حفظ]] کند، و بیانگر آن است که حفظ عناصر اصلی کانون خانواده موجب حفظ خود انسان نیز می‌گردد<ref>ر.ک: سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۵/۵/۱۳۸۳؛ ۱۳/۷/۱۳۸۳.</ref>. همچنین [[تربیت کودک]] از دامن مادر شروع می‌شود از این‌رو مادران نقش اساسی در پرورش اخلاقی کودکان دارند؛ [[انسانی]] که در [[محیط خانواده]] [[رشد]] و [[تربیت اخلاقی]] پیدا کند کمتر متأثر از ناهنجاری‌های محیطی می‌شود. اگر محیط خانواده محیطی اخلاقی باشد فرزندان نیز با [[اخلاق]] [[تربیت]] می‌شوند<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۶۲-۳۶۳؛ سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۹/۲/۱۳۸۶.</ref>.<ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی]]، ص۷۷.</ref>
 
در دوره باستان، [[زندگی]] [[زناشویی]] هسته آغازین خانواده محسوب می‌شد و اهمیت ویژه‌ای داشت. چنان که در [[ادیان آسمانی]] نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. خانواده در اسلام نهادی است که بر مبنای پیوند [[شرعی]] مرد و [[زن]] شکل می‌گیرد، ساماندهی آن بر پایه [[محبت]] است و باید با در نظر گرفتن [[حقوق]] والدین و [[خویشاوندان]]، در جهت بقا، [[تربیت]] نسل [[بشر]] و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.
 
از نگاه [[امام خمینی]] تربیت و پرورش [[انسان‌ها]] [[هدف بعثت انبیا]]{{ع}} به‌شمار می‌رود و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ [[خانواده]] است؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی [[تربیت]] انسان‌ها است، و [[وظیفه]] [[حکومت اسلامی]] در قبال خانواده، تأمین رفاه و [[آسایش]]، از بین‌بردن [[فقر]] و تلاش برای حل مشکلات [[خانواده‌ها]]، ازجمله مشکل [[مسکن]] آنان است. و از نظر ایشان عواملی چون: توقعات بی‌جا، [[عصبانیت]]، [[بدبینی]]، کمبود [[محبت]]، تزلزل [[اخلاقی]] و [[معصیت]] در خانواده موجب گسست روابط خانوادگی است. از اقدامات رژیم پهلوی در تزلزل خانواده‌ها، چنان‌که امام خمینی اشاره کرده‌است، ایجاد تردید در [[احکام]] ضروری [[اسلام]] درباره خانواده بود. ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح [[قانون]] خانواده که در آن [[رژیم]] مطرح شد، [[مخالفت]] کرد. امام خمینی برای خانواده خود یک الگوی [[تربیتی]] بود و حالات و [[رفتار]] ایشان در [[خانه]] بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب می‌آمد. رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمت‌گذاری و شخصیت‌ دادن به افراد بود<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>.
 
== تعریف ==
خانواده به معنای [[دودمان]]، تبار، [[اهل]] خانه، [[خاندان]] و [[اهل بیت]] آمده‌است<ref>دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.</ref>. خانواده، کوچک‌ترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و مادر، [[فرزندان]] و گاه [[خویشان]] نزدیک از قبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس یا داماد می‌شود<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۶۶۵.</ref>. در تعریف [[حقوقی]] خانواده می‌توان گفت خانواده گروهی است که به دلیل [[قرابت]] یا زوجیت (سببی و نسبی)، [[همبستگی]] حقوقی و [[اجتماعی]] یافته‌اند<ref>کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱/۷–۱۰.</ref>.<ref>احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد، خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
== پیشینه ==
[[تشکیل خانواده]] مرحله مهمی از [[زندگی]] فرد و کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده‌اند<ref>منصور، مجموعه قوانین، ۴۳–۴۴.</ref>. همه جامعه‌شناسان، بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی، به عنوان واحدی [[اجتماعی]] با ابعاد گوناگون زیستی، [[اقتصادی]]، [[حقوقی]]، روانی و [[جامعه‌شناختی]] تأکید دارند. در واقع [[خانواده]] نمادی است که مانند آینه، عناصر اصلی [[جامعه]] و انعکاسی از نابسامانی‌های اجتماعی را در خود دارد و خود نیز از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر جامعه است و هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند به [[سلامت]] برسد مگر با داشتن خانواده‌های سالم<ref>ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۱۳۶.</ref>.
 
براساس متون دینی، [[حضرت آدم]]{{ع}} و حضرت [[حوا]]{{س}}، نخستین خانواده هسته‌ای روی [[زمین]] را شکل دادند<ref>استادی و سالاری‌فر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref>. [[نهاد خانواده]] در طول [[تاریخ]]، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشته‌است. با وجودی که در بیشتر دوران‌ها بنا به [[دلایل]] مختلف ازجمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور [[خانواده‌ها]] مردان بوده‌اند یا به عبارت دیگر «مرد سالاری» در خانواده‌ها دیده می‌شود، در نگاشته‌های [[تاریخی]] وجود خانواده‌های اولیه با محوریت [[زنان]] نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادر سالار» یاد می‌شود. در این خانواده‌ها مادران ستون اصلی خانواده بودند و [[رهبری]] در [[امور اقتصادی]]، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشته‌است<ref>رید، پدرسالاری، ۴۷.</ref>.<ref>احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد، خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
==خانواده در دوره باستان ==
در دوره باستان، [[زندگی]] [[زناشویی]] هسته آغازین خانواده محسوب می‌شد و اهمیت ویژه‌ای داشت.<ref>آزاد ارمکی، جامعه‌شناسی خانواده ایرانی، ۶۲.</ref> این معنا در منابع [[زردشتی]] نیز آمده‌است که مقام مردی که [[همسر]] داشته باشد، بالاتر از مقام مرد بدون [[زن]] است<ref>عنبرسوز، زن در ایران باستان، ۹۸؛ اوستا، یسنا، هات ۷.</ref>). [[بزرگداشت]] [[آیین]] نیاکان و همچنین بزرگان خانواده دلیل دیگری برای تشکیل و اهمیت خانواده در دنیای باستان بود؛ زیرا با [[ازدواج]]، تولد [[فرزندی]] که [[وارث]] و مدافع آیین نیاکان باشد ممکن می‌شد.<ref>مظاهری، خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ۱۲.</ref> به‌طور کلی [[ازدواج]] در تمام [[ادیان]] از نوعی [[تقدس]] برخوردار است؛ زیرا بسیاری از ابعاد [[زیستی]]، [[اقتصادی]]، [[عاطفی]] روانی و [[اجتماعی]] [[زندگی]] را [[پوشش]] می‌دهد.<ref>ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۲۳–۲۴.</ref> بسیاری از ادیان و [[جوامع بشری]] [[مراسم ازدواج]] را در عبادتگاه‌ها برگزار می‌کنند. [[زرتشتیان]] در [[آتشکده]]، [[یهودیان]] در [[کنیسه]] و [[مسیحیان]] در [[کلیسا]] [[پیمان]] [[زناشویی]] می‌بندند. در [[عهد عتیق]] و آموزه‌های یهودیان، [[ازدواج]]، [[فرمان خدا]] خوانده شده و از رابطه جنسی در چارچوب ازدواج [[تجلیل]] شده‌است.<ref>اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ۱۹۳–۱۹۸.</ref> در [[دین یهود]] [[تشکیل خانواده]] و ازدواج [[فریضه]] اصلی محسوب می‌شود و ازجمله [[وظایف]] [[انسانی]] است.<ref>آنترمن، باورها و آئین‌های یهودی، ۲۲۴.</ref> از آنجا که [[خانواده]] در [[یهودیت]] کانون فعالیت [[دینی]] به‌شمار می‌رود، نه تنها بخش اساسیِ [[حیات اجتماعی]]، بلکه محیطی مقدماتی برای ظهور [[مناسک دینی]] نیز قلمداد می‌گردد.<ref>بوجاری و پرچم، بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهودیت، ۳۳.</ref> در این [[دین]] از خانواده زیر عنوان نخستین [[فرمان الهی]] به [[آدم]] [[ابوالبشر]]،<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۸.</ref> کامل‌ کننده [[انسان]]<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۵، ۱–۲.</ref> و محل [[اتحاد]] و یکی‌ شدن [[زن]] و مرد<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۲، ۲۴.</ref> نام برده شده‌ است. مسیحیان نیز ازدواج و تشکیل خانواده را صرفاً امر [[دنیوی]] نمی‌دانند و آن را [[نشانه]] [[محبت خدا]] به [[بشریت]] می‌خوانند.<ref>سیف، تئوری رشد خانواده، ۸۶–۸۷.</ref> در برخی گرایش‌های [[مسیحیت]] بیشترین منع دربارهٔ [[طلاق]] وجود دارد.<ref>سیف، تئوری رشد خانواده، ۱۳۶.</ref> از نگاه [[کتاب مقدس]] در آغاز [[خلقت]]، [[خداوند]] مرد و زن را آفرید و به مرددستور داد برای همیشه به زن خود بپیوندد؛ از این‌رو هیچ انسانی[[حق]] ندارد این پیوند خدایی را به جدایی بکشاند.<ref>کتاب مقدس، متی، ب۱۹، ۳–۷.</ref> اساسی‌ترین [[هدف]] تشکیل خانواده نزد مسیحیان [[تربیت فرزندان]] [[پاک]] و [[پارسا]] بوده و تنها راه پیدایش نسل پاک، بنیاد نهادن یک خانواده سالم است<ref>سکری سرور، نظام الزواج فی الشرایع الیهودیة و المسیحیه، ۹۲.</ref>.
 
از سوی دیگر، تا میانه‌های [[قرن]] نوزدهم میلادی، تصور عمومی از [[خانواده]] و شکل مطلوب آن، [[خانواده]] گسترده (پدرسالار) بود. این خانواده، در واقع یک واحد تولیدی ـ مصرفی [[خودکفا]] بود و تمام افرادی که این واحد [[اقتصادی]] را می‌چرخاندند، از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این خانواده به‌شمار می‌رفتند.<ref>اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۹–۱۱.</ref> از اوایل قرن بیستم خانواده هسته‌ای که شامل [[زن]] و شوهر و [[فرزندان]] است، عمومیت یافت و به عنوان واقعیتی [[اجتماعی]] خود را در برابر خانواده گسترده به [[اثبات]] رساند.<ref>اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۱۶.</ref> از آنجا که در طول [[تاریخ]] همراه با دگرگونی‌های اجتماعی، خانواده نیز [[تغییر]] شکل داده و مثلاً جدایی محل کار و [[زندگی]]، سبب پیدایش خانواده هسته‌ای شده‌است؛ پیشرفت‌های [[فناوری]] و [[تغییرات اجتماعی]] در [[آینده]] نیز، شکل‌های جدیدی از خانواده را ایجاد خواهد کرد؛ چنان‌که هم‌اکنون هم در غرب و بسیاری از مناطق [[دنیا]]، خانواده هسته‌ای کاهش یافته‌است؛ اگرچه در کشورهایی مانند [[ایران]]، هنوز با توجه به آمار، خانواده هسته‌ای [[اکثریت]] دارد<ref>اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۹۴–۹۵.</ref>.<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
== خانواده در اسلام ==
در [[آیات قرآن کریم]] و ادبیات صدر اسلام، واژه‌های مختلفی بر مفهوم ساختار [[خانوادگی]] دلالت می‌کنند؛ چنان‌که با در نظر گرفتن تفاوت‌های معنایی آنها، شاید بتوان صورت‌های مختلف خانواده از خانواده هسته‌ای تا گسترده‌ترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در [[آیات قرآن]]، یکی از معانی «[[آل]]»، [[خاندان]] است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل می‌شود: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا}}<ref>«یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.</ref> و واژه‌هایی چون [[اهل]]{{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ}}<ref>«(ابراهیم) گفت: لوط در آن است؛ گفتند: ما بهتر می‌دانیم چه کسی در آن است، ما او و خانواده‌اش را می‌رهانیم جز همسرش را که از بازماندگان (در عذاب) است» سوره عنکبوت، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن برده‌ای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش و آزاد کردن برده‌ای مؤمن (لازم است) و آن کس که (برده‌ای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبه‌ای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲.</ref> و [[بیت]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.<ref>راغب، ۱۵۱–۱۵۲.</ref> به [[خانواده]] در مقیاسی کوچک‌تر اشاره دارد.
 
خانواده از نگاه [[اسلامی]] نهادی است که بر مبنای پیوند [[شرعی]] مرد و [[زن]] شکل می‌گیرد، ساماندهی آن بر پایه [[محبت]] است و باید با در نظر گرفتن [[حقوق]] والدین و [[خویشاوندان]]، در جهت بقا، [[تربیت]] نسل [[بشر]] و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.</ref>[[ازدواج]]، که آیاتی از [[قرآن کریم]]، آن را امری [[تکوینی]] می‌داند،{{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref>«و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسا» سوره فاطر، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> پیمانی است محکم،{{متن قرآن|وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا}}<ref>«و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.</ref> بلکه محکم‌ترین قراردادی است که از [[دوستی]] شدید و [[محبت]] متقابل بین [[زن]] و شوهر ناشی می‌شود{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> و برای این [[قرارداد]]، شرایط ویژه‌ای نیز ذکر شده‌است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/ ۵–۸.</ref> تأکید [[قرآن]] بر [[تشکیل خانواده]] از طریق [[ازدواج]]، با [[هدف]] ادامه نسل<ref>شوری، ۱۱.</ref> و تأمین نیازهای [[عاطفی]] و غریزی{{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.</ref> است. قرآن زن و شوهر را پوشاننده نواقص و [[عیوب]] و مَحرم [[اسرار]] هم می‌داند{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref> و [[مردم]] را به [[تشکیل خانواده]] بر اساس [[ایمان]] [[دعوت]] می‌کند.{{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref>، {{متن قرآن|الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است» سوره نور، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref> [[روایات اسلامی]] نیز [[تولید]] و [[تربیت]] نسل [[مؤمن]] را از ارزشمندترین کارها معرفی می‌کنند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴.</ref>؛ همچنان‌که [[شوهرداری]] را هم‌ردیف [[جهاد]] [[مجاهدان]]<ref>کلینی، الکافی، ۵/۹.</ref> و تلاش مرد برای تأمین [[هزینه زندگی]] را همسان جهاد و [[قتال]] با [[دشمنان دین]]<ref>کلینی، الکافی، ۵/۸۸.</ref> بر می‌شمرند در [[روایات]]، کانون [[خانواده]] محبوب‌ترین کانون نزد [[خداوند]] است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۲۲.</ref> و [[ازدواج]]، [[سنت]] [[رسول‌الله]]{{صل}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۵.</ref> و مایه احراز نصف [[دین]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۳/۲۰۲.</ref> معرفی شده‌ است؛ بنابراین روایات، [[خانواده]] سهم بسزایی در [[تربیت فرزندان]] در پیش، هنگام و پس از تولد دارد<ref>کلینی، الکافی، ۶/۱۷–۵۱؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۳/۴۸۱؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۲۲۲.</ref>.
 
از نگاه [[امام خمینی]] [[تربیت]] و پرورش [[انسان‌ها]] بزرگ‌ترین مسئله و [[هدف بعثت انبیا]]{{ع}} به‌شمار می‌رود <ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۴/۷.</ref> و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲ و ۸/۳۶۳.</ref>؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسان‌ها<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و زیربنای [[مسئولیت‌ها]] و ساختن [[فرزندان]] سالم است<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵.</ref>؛ بنابراین این نهاد نقش مهمی در [[سلامت جامعه]] دارد و مبدأ [[اصلاحات]] یا فسادهای [[جوامع]] به‌شمار می‌رود <ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و اگر [[خانواده‌ها]] (از نظر [[اخلاقی]]) [[متزلزل]] شوند، بنیان [[جامعه]] متزلزل خواهد شد.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> [[امام خمینی]] [[معتقد]] بود [[قوانین بشری]] تنها بُعد مادی را در تدوین [[قوانین]] [[خانواده]] در نظر گرفته‌اند<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ در صورتی که [[اسلام]] به [[انسان‌سازی]] و [[تشکیل خانواده]] توجه ویژه دارد و [[هدف]]، تبدیل افراد به [[انسانی]] [[الهی]] است<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۵/۳۲۷–۳۲۸ و ۶/۴۱–۴۲.</ref>؛ از همین‌رو دربارهٔ ابعاد مادی و [[معنوی]] آن برنامه ارائه کرده‌ است.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۰۰–۲۰۱.</ref> ایشان تأکید می‌کرد [[اصلاح جامعه]] بدون مهیا کردن زمینه تربیتیِ مناسب برای پرورش نسلی خودساخته و [[خداجو]] امکان‌پذیر نیست<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۹۱–۹۲.</ref> و خانواده محلی برای [[تربیت]] [[انسان]] است و در نظر اسلام هم اهمیت ویژه‌ای دارد.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۹/۴۵۷.</ref> از نظر ایشان خانواده باید مانند [[مدرسه]] باشد و [[پدران]] و [[مادران]]، [[معلمان]] این مدرسه، تا با [[آموزش احکام]] اسلام و [[تهذیب اخلاق]] نونهالان، به تربیت صحیح جوانانی [[همت]] گمارند که [[مقدرات]] [[آینده]] [[کشور]] و [[ملت]] به دست آنهاست<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref>.
 
از سوی دیگر، در نگاه امام خمینی [[وظیفه]] [[حکومت اسلامی]] در قبال [[مردم]] جامعه که خانواده، اصلی‌ترین نهاد آن است، [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]]،<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.</ref> از بین‌بردن [[فقر]] و [[نابسامانی]] آنان<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.</ref> و تلاش برای [[حل مشکلات]] خانواده‌ها، ازجمله مشکل [[مسکن]] آنان است.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.</ref> ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت [[تزلزل]] خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسان‌بودن شرایط [[ازدواج]] و مشکل‌ بودن شرایط [[طلاق]] را از عوامل تأثیرگذار در [[تحکیم خانواده]] می‌دانست و به دقت در رعایت آن سفارش می‌کرد.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.</ref> طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، [[خانواده]]، واحد بنیادین و کانون اصلی [[رشد]] و تعالی انسان است که همه [[قوانین]] و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از [[قداست]] آن و [[استواری]] روابط اعضا بر پایه [[اخلاق]] و حقوق اسلامی باشد<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>.
 
== [[نظام]] [[خانواده]] و حقوق زن ==
[[اسلام]] درباره روابط و حقوق خانوادگی [[زن]] و [[مرد]] [[فلسفه]] خاصی دارد و با آنچه پیش از اسلام می‌گذشته، مغایرت دارد و با آنچه در [[جهان]] امروز می‌گذرد نیز مطابقت ندارد. اسلام برای [[زن]] و مرد در همه موارد یک نوع [[حقوق]] و یک نوع [[وظیفه]] و یک نوع [[مجازات]] قائل نشده است؛ پاره‌ای از حقوق و [[تکالیف]] و [[مجازات‌ها]] را برای مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‌ای از آنها را برای زن و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر، وضع نامشابهی در نظر گرفته است.
 
زن و مرد به دلیل اینکه در جهات بسیاری مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یک [[جور]] نیست، [[خلقت]] و [[طبیعت]] آنها را یکنواخت نخواسته است، از نظر اسلام نیز از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات‌ها وضع مشابهی ندارند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۶.</ref>.
 
برخی می‌گویند اسلام [[دین]] مردان است و زن را [[انسان]] تمام عیار ندانسته و برای او [[حقوقی]] که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اینها می‌گویند اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می‌دانست، [[تعدد زوجات]] را تجویز نمی‌کرد؛ [[ریاست]] خانواده را به شوهر نمی‌داد؛ [[ارث]] زن را مساوی با نصف ارث مرد نمی‌کرد؛ برای زن به نام «مهر» قیمت قائل نمی‌شد؛ به زن [[استقلال اقتصادی]] و [[اجتماعی]] می‌داد و او را جیره‌خوار و واجب‌النفقة مرد قرار نمی‌داد؛ اینها می‌رساند که اسلام نسبت به زن نظر تحقیرآمیزی دارد و او را وسیله و مقدمه برای مرد می‌داند. می‌گویند اسلام با اینکه [[دین]] [[مساوات]] است و [[اصل مساوات]] را در جاهای دیگر رعایت کرده، در مورد زن رعایت نکرده است. وضع این [[مقررات]] دلیل بر آن است که اسلام برای مردان امتیاز [[حقوقی]] و ترجیح حقوقی قائل شده است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۸.</ref>.
 
قطعاً [[اسلام]] [[حقوق]] یک‌جور و یکنواختی برای [[زن]] و مرد قائل نشده است، ولی در عین حال هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به [[زنان]] قائل نشده است. [[اصل مساوات]] [[انسان‌ها]] را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با [[تساوی حقوق]] [[زن]] و [[مرد]] مخالف نیست با تشابه حقوق آنها مخالف است<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۰.</ref>.
 
کلمه [[تساوی]] و [[مساوات]] چون مفهوم [[برابری]] و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبۀ «[[تقدس]]» پیدا کرده‌اند، [[جاذبه]] دارند، [[احترام]] شنونده را جلب می‌کنند، به ویژه اگر با کلمۀ «حقوق» توأم گردند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۹.</ref>. تساوی حقوق ترکیب قشنگ و مقدسی است که هر [[وجدان]] و [[فطرت]] [[پاکی]] در مقابل آن [[خاضع]] می‌شود، اما نمی‌دانیم چرا کار ما - که روزی [[پرچم‌دار]] [[علم]] و [[فلسفه]] و [[منطق]] در [[جهان]] بوده‌ایم - باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریه‌های خود را در باب تشابه [[حقوق زن]] و مرد، با نام [[مقدس]] «تساوی حقوق» به ما [[تحمیل]] کنند! آنچه مسلم است این است که اسلام در همه‌جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده، همچنان که در همه موارد برای آنها [[تکالیف]] و مجازات‌های مشابهی نیز وضع نکرده است. اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده [[ارزش]] کمتری از آنچه برای مردان قرارداده دارد؟ البته خیر<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۱۲۹ و ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص۵۷.</ref>
 
== [[ضرورت]] [[حفظ]] حریم ==
آنچه اسلام می‌گوید نه [[محبوس]] کردن زن در [[خانه]] و نه نظامی است که دنیای جدید آن را پذیرفته است و عواقب شوم آن را می‌بیند، یعنی اختلاط زن و مرد در مجامع. اسلام با اختلاط مخالف است نه با شرکت زن در مجامع؛ البته با حفظ حریم. اسلام می‌گوید: نه [[حبس]] و نه اختلاط، بلکه حفظ حریم. [[سنت]] جاری [[مسلمانان]] از زمان رسول خدا{{صل}} همین بوده است که [[زنان]] از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند، ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده است. در [[مساجد]] و مجامع، حتی در کوچه و معبر، [[زن]] با مرد مختلط نبوده است<ref>تفصیل بحث را ببینید: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۵۳۶-۵۵۱ «شرکت زن در مجامع» در بحث مربوط به «حجاب».</ref>.
 
[[اسلام]] در عین آنکه زنان را به [[حقوق]] انسانی‌شان آشنا کرد و به آنان [[شخصیت]] و [[حریت]] و [[استقلال]] داد، هرگز آنها را به تمرد و [[عصیان]] و [[طغیان]] و [[بدبینی]] نسبت به جنس مرد وادار نکرد. [[نهضت]] اسلام زن، سفید بود، نه سیاه و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. [[احترام]] پدران را نزد [[دختران]] و [[احترام]] شوهران را نزد زنان از میان [[نبرد]]. اساس [[خانواده‌ها]] را متزلزل نکرد. زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکرد. برای مردان مجرد و شکارچی [[اجتماع]] که دنبال شکار مفت می‌گردند وسیله درست نکرد. زنان را از آغوش [[پاک]] شوهران و دختران را از دامن پرمهر پدران و مادران تحویل صاحبان [[پست]] [[اداری]] و پولداران نداد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۹۰ و ۲۱۷.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص۵۹.</ref>
 
== [[استقلال اقتصادی]] زن ==
اسلام همانگونه که مردان را در نتایج کار و فعالیتشان ذی‌حق دانسته است، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیتشان صاحب [[حق]] شمرده است<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}} «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست می‌آورند بهره‌ای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف می‌آورند بهره‌ای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.</ref> و [[حق]] برخوردای از [[ارث]] را برای [[زن]] نیز تثبیت کرد<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۷.</ref> و سیزده [[قرن]] قبل از اروپا به زن [[استقلال اقتصادی]] داد. با این تفاوت که اولاً، انگیزه [[اسلام]] در اعطای این حق جنبه [[انسانی]]، عدالت‌دوستی و [[الهی]] بود، اما در اروپا مطامع و منافع کارخانه‌داران بود که به خاطر پر کردن شکم خود این [[قانون]] را گذراندند. ثانیاً، اسلام به زن استقلال اقتصادی داد اما به قول ویل دورانت خانه‌براندازی نکرد. اساس [[خانواده‌ها]] را [[متزلزل]] نکرد. [[زنان]] را علیه شوهران و [[دختران]] را علیه پدران به تمرد و [[عصیان]] وادار نکرد.
 
برخلاف اروپا که غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و [[غل و زنجیر]] دیگری که کمتر از اولی نبود به دست و پای او بست! اسلام[[زن]] را از [[بندگی]] و [[بردگی]] مرد در [[خانه]] و مزارع و غیره رهانید و با [[الزام]] مرد به تأمین [[بودجه]] [[اجتماع]] [[خانوادگی]]، هر نوع [[اجبار]] و الزامی را از دوش زن برای تأمین مخارج خود و [[خانواده]] برداشت. زن از نظر اسلام در عین اینکه حق دارد طبق [[غریزه]] انسانی به تحصیل [[ثروت]] و [[حفظ]] و افزایش آن بپردازد، طوری نیست که [[جبر]] [[زندگی]] او را تحت فشار قرار دهد و [[غرور]] و [[جمال]] و [[زیبایی]] را که همیشه با [[اطمینان]] خاطر باید همراه وی باشد از او بگیرد<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص۶۰.</ref>.
 
== [[ازدواج]] و [[همسرداری]] ==
اسلام رابطه زن و شوهر را رابطهٔ [[شهوانی]] و جنسی نمی‌داند که زن و شوهر به چشم یک ابزار به هم نگاه کنند، بلکه نگاه [[قرآن]] به مسئله زوجیت و همسرداری، کانون خانوادگی، [[فلسفه]] ازدواج و [[روح]] خانواده مافوق غریزه جنسی است که میان دو نفر – زن و شوهر - پیدا می‌شود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۲۱.</ref>. به همین دلیل ازدواج در اسلام با اینکه یک امر شهوانی است، جنبه [[اخلاقی]] هم دارد. در میان غرایز انسان هر غریزه‌ای که اشباع شود تأثیری در [[معنویت]] [[انسان]] ندارد جز غریزه جنسی. [[تجربه]] نشان داده است که افرادی در تمام عمر به خاطر هدف‌های [[معنوی]] مجرد [[زندگی]] کرده و نخواسته‌اند [[زن]] و فرزند داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویت شود. در همه آنها یک نوع [[نقص]] گرچه به صورت یک ناپختگی خامی خاصی وجود داشته است.
 
گویی انسان یک نوع [[کمال روحی]] دارد که آن کمال روحی جز در [[مدرسه]] [[خانواده]] در هیچ مدرسه‌ای کسب نمی‌شود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، صص ۶۷۶، ۶۷۷ و ۷۷۸.</ref>. به همین جهت [[ازدواج]] از نظر [[اسلام]]، [[سنت]] و [[مستحب]] است و امری [[مقدس]] و [[عبادت]] تلقی شده است. یکی از علت‌های آن این است که ازدواج اولین قدمی است که انسان از [[خودپرستی]] و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی‌دارد. تا قبل از ازدواج فقط «من» وجود داشت و همه چیز برای «من» بود؛ اولین مرحله‌ای که این حصار شکسته می‌شود یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این «من» قرار می‌گیرد و برای او معنا پیدا می‌کند - کار می‌کند، زحمت می‌کشد، خدمت می‌کند؛ نه برای من بلکه برای او - در ازدواج است؛ البته ازدواجی که با [[عشق]] صورت گرفته باشد نه ازدواج بی‌محبت و عشق<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۷۷۷.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص۶۱.</ref>
 
== التذاذ و کام‌جویی [[حلال]] ==
اسلام، التذاذ و کام‌جویی[[زن]] و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح و [[سرزنش]] نکرده، بلکه ثواب‌هایی هم برای آن قائل شده است. شاید برای یک نفر فرنگی شگفت‌انگیز باشد اگر بشنود اسلام، [[مزاح]] و ملاعبه زن و شوهر، [[آرایش]] کردن زن برای شوهر و [[پاکیزه]] کردن شوهر را برای زن مستحب می‌‌داند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۴۰۲.</ref>.
 
اسلام، التذاذهای جنسی در غیر محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع کرده است، ولی [[لذت]] جنسی در حد [[قانون]] را تحسین کرده است تا جایی که فرموده است [[دوست داشتن]] [[زن]] از صفت‌های [[پیغمبران]] است<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۹؛ کتاب النکاح، باب ۳، حدیث ٢.</ref>. در [[اسلام]] زنی که در [[آرایش]] و [[زینت]] خود برای شوهر کوتاهی کند، نکوهش شده است؛ چنانکه مردانی که در ارضای [[زن]] خود کوتاهی کنند نیز نکوهش شدند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۰۳.</ref>. [[امام کاظم]]{{ع}} که محاسن خود را حنا بسته و رنگ کرده بود، در پاسخ کسی در توجیه این کار فرمود: خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش [[پاکدامنی]] در [[همسر]] او است، برخی از [[زنان]] به این جهت که شوهرانشان خود را نمی‌آرایند [[عفاف]] را از دست می‌دهند<ref>کافی، ج۵، ص۵۶۷.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|تَنَظَّفُوا وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ}}<ref>نهج الفصاحه، ص۱۴۲، احادیث ۷۰۳، ۲۱۳ و۱۰۵۵.</ref>؛ نظیف باشید و خودتان را شبیه به [[یهود]] نکنید.
 
سپس افزودند: زنان [[یهودی]] که زناکار شدند بدان جهت بود که شوهرانشان کثیف بودند و مورد رغبت واقع نمی‌شدند. خودتان را [[پاکیزه]] کنید تا زنانتان به شما راغب گردند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۱۲.</ref>. از نظر اسلام، محدودیت کامیابی‌های جنسی به همسر [[مشروع]] و قانونی از جنبه روانی به بهداشت روانی [[اجتماع]] کمک می‌کند و از جنبه [[خانوادگی]] سبب تحکیم روابط افراد [[خانواده]] و برقراری صمیمیت کامل بین زن و شوهر می‌شود و از جنبه [[اجتماعی]] موجب [[حفظ]] و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‌شود و از نظر وضع زن در برابر مرد سبب می‌شود تا [[ارزش]] او در برابر مرد بالا برود<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۳.</ref>.<ref>[[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|اسلام‌شناسی]] ص۶۲.</ref>
 
== [[خانواده]] در [[زمان]] پهلوی ==
[[تمایل]] شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکل‌دهنده جریان‌های عظیمی از تحولات [[فرهنگی]] و [[تربیتی]] جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،<ref>آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.</ref> هسته [[خانواده]] سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید [[زندگی]] با تکیه بر جنبه‌های مختلف تجدد غربی [[تبلیغ]] شد.<ref>جمعی از مؤلفان، پهلوی‌ها، ۱۰۱–۱۰۳.</ref> این رویگردانی از [[فرهنگ]] سنتی و [[دینی]] باعث شد افراد خانواده که [[باورها]] و آداب دینی را رعایت می‌کردند به حاشیه رانده شوند<ref>صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.</ref>.
 
از نظر [[امام خمینی]] [[وابستگی]] به غرب و شرق در دوران پهلوی موجب شد [[جوانان]] در خانواده از [[تربیت اسلامی]] دور شوند<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۴–۲۴۵.</ref> و یکی از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی در [[تزلزل]] بنیان خانواده و [[انحراف]] جوانان از مسائل اصلی زندگی، ترویج مراکز [[فساد]] و [[فحشا]] و تلاش برای جذب جوانان به این مراکز بود.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۴/۵۱۳؛ ۹/۲۴۱ و ۱۲/۹۰.</ref> همچنین تبلیغ امور غیر [[اخلاقی]] در میان [[بانوان]]، باعث از بین‌رفتن [[عفت]] آنان و در نتیجه سُست‌ شدن بنیان خانوده می‌شد<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۳۷۰؛ ۱۰/۱۸۴؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۸/۴۰۱.</ref> در این دوره نهادهایی برای شکل‌دهی خانواده با الگوی غربی، تأسیس شدند که ازجمله آنها می‌توان به [[سازمان]] [[زنان]] [[ایران]] اشاره کرد. یکی از کارکردهای این نهادها ترویج فرهنگ غربی از راه [[مبارزه]] با مظاهر مذهبی جامعه ایران بود<ref>ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ۱۲۵.</ref>.
 
یکی دیگر از اقدامات [[رژیم]] دراین‌باره، چنان‌که امام خمینی اشاره کرده‌است، ایجاد تردید در [[احکام]] ضروری [[اسلام]] و [[قرآن]] دربارهٔ [[خانواده]] بود.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح [[قانون]] خانواده که در آن [[رژیم]] مطرح شد صریحاً [[مخالفت]] کرد و آن را بر خلاف احکام ضروری اسلام و قرآن دانست.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.</ref> در همین سال مقاله‌ای نیز با عنوان «طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق [[زن]] و مرد»، در مجله اطلاعات [[بانوان]] منتشر شد که [[احکام اسلامی]] در خصوص [[حریم]] خانواده، مانند قانون عده [[طلاق]] یا [[وفات]]، [[قانون ارث]] و سایر [[قوانین]] جزایی اسلام را رد می‌کرد.<ref>منوچهریان، طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد.</ref> این مقاله با مخالفت [[علما]] و [[مردم]] روبه‌رو شد و به تعطیلی [[بازار]] انجامید.<ref>طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۵۲.</ref> [[امام خمینی]] [[دولت]] را به دلیل [[اجازه]] انتشار طرح قانون خانواده محکوم کرد و از محمدتقی فلسفی درخواست کرد دراین‌باره از دولت، توضیح بخواهد.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۳۵۳–۳۵۴.</ref> پس از طرح این قانون تلاش [[رژیم پهلوی]] و فعالان عرصه [[زنان]] برای غربی‌کردن خانواده [[ایرانی]] با استقبال اندکی از مردم روبه‌رو شد<ref>احمدی خراسانی، سناتور، ۳۱۶.</ref> و عملاً به [[شکست]] انجامید. در سال‌های بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای فرهنگی در رژیم پهلوی نقش بسزایی در ترویج الگوی خانواده غربی در [[جامعه]] ایفا کردند که از آن جمله می‌توان به نقش رسانه‌های گروهی به‌خصوص تلویزیون و سینما اشاره کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۰.</ref>.<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
== [[وظایف]] خانواده ==
هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیده‌گرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره می‌افتد. از مهم‌ترین وظایف [[همسران]]، سازگاری و تطابق با شرایط هم،<ref>مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.</ref> برآورده‌ ساختن نیازهای [[عاطفی]] و ایجاد رابطه‌ای مطلوب با یکدیگر<ref>سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، ۷۷.</ref> است. [[امام خمینی]] که [[خانواده]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} و حضرت [[فاطمه]]{{س}} را الگوی خانواده‌ای [[الهی]] شمرده‌ است،<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۸۷–۸۸.</ref> تأکید داشت [[محیط خانواده]] باید محیط [[محبت]] باشد<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و اعضای خانواده باید با [[مهربانی]] و [[عطوفت]] و [[وفاداری]]<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۴۲۸؛ ۳/۲۹۳ و ۱۶/۲۲۶.</ref> با یکدیگر [[رفتار]] کنند و با هم یکدل و یک‌جهت باشند.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref> ایشان خاطرنشان کرده‌است نوع رفتار پدر و مادر با هم، بر تربیت فرزندان اثرگذار است و رفتار توأم با مهر و محبت و [[اخلاق اسلامی]]، به‌طور طبیعی بر [[فرزندان]] تأثیر مثبت دارد<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref>.
 
فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهم‌ترین وظایف والدین، پرورش [[روحی]] و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه [[اسلامی]]، [[امانت]]، [[عطیه]] و موهبتی الهی است.<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.</ref> امام خمینی [[وظیفه]] والدین، به‌ویژه مادر را در تربیت فرزندان بسیار سنگین می‌دانست و بر سالم‌سازی محیط خانواده، تأکید داشت.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.</ref> ایشان به [[تربیت]] عملی، یعنی تأثیرگذاری [[اعمال]] و رفتار پدر و مادر بر فرزندان [[معتقد]] بود<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۵۵.</ref> و [[باور]] داشت والدین همواره نقش [[معلم]] را بر عهده دارند<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.</ref> و خانواده باید محل [[تربیت علمی]]، [[دینی]] و [[تهذیب]] [[اخلاقی]] فرزندان باشد<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.</ref> و زمینه‌های [[رشد اجتماعی]] و [[سیاسی]] فرزندان را آماده کند.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۱۹۹.</ref> ایشان از پدران و مادران می‌خواست مراقب فرزندان نوجوان و [[جوان]] خود باشند تا [[فریب]] افراد [[منافق]] و [[منحرف]] را نخورند.<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵–۲۴۶.</ref> ایشان با در نظر گرفتن [[وظایف]] فرزندان در قبال والدین به‌ویژه مادران، بر احترام به مادر و [[اطاعت]] و جلب رضایت او<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.</ref> و خدمت به مادر<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۷/۷۰.</ref> تأکید می‌کرد و [[رضای خدا]] و سعادت دنیا و [[آخرت]] را در خدمت به مادر می‌دانست<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.</ref>.<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
== عوامل [[استواری]] و گسست ==
بی‌شک [[خانواده]]، اصلی‌ترین نهاد اجتماعی، بنیادی‌ترین عنصر [[جامعه]] و بستر ایجاد و [[رشد]] بسیاری از [[ارزش‌ها]] است؛ چنان‌که عموم اندیشمندان، [[خانواده]] را جزیی از [[نظام]] کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن می‌دانند و [[سیر]] تطور و [[تکامل]] آن را در [[جهان]] پی می‌گیرند<ref>ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.</ref> [[ادیان الهی]] نیز همواره بر [[قداست]] و [[حرمت]] [[نهاد خانواده]] تأکید کرده‌اند و [[احکام]] و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در [[اسلام]]، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از [[آیات]] و [[روایات اسلامی]] با [[هدف]] حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، [[حقوق]] و [[وظایف]] [[فرزندان]] و [[همسران]]، تلاش برای ایجاد [[زندگی]] مشترک و [[پرهیز]] از [[فروپاشی]] آن اختصاص یافته‌است<ref>نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.</ref>؛ چنان‌که [[ایمان]] و فضیلت‌گراییِ اعضای خانواده،{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا}}<ref>«ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref> وجود [[روحیه]] [[صبر]] و [[پایداری]] و [[متانت]] در فراز و فرودهای [[زندگی]]،{{متن قرآن|وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ}}<ref>«و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ}}<ref>«آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.</ref> همچنین وجود [[عشق]] و [[محبت]]،<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.</ref> آشنایی کامل اعضای [[خانواده]] با [[حقوق]] و [[وظایف]] خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.</ref> تفاهم و [[همکاری]] میان اعضای خانواده،<ref>امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.</ref> برخورداری از روحیه گذشت و [[بزرگواری]] و تقویت آن<ref>امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.</ref> و پرهیز از آفت [[حسد]]،<ref>آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۰–۳۰۱.</ref> مهم‌ترین سفارش‌های منابع اسلامی برای تحکیم بنیان خانواده است.
 
جامعه‌شناسان غربی در بررسی عوامل [[تحکیم خانواده]]، عمدتاً به رابطه [[انسان]] با انسان توجه کرده‌اند؛ در حالی‌که در نظریات [[دینی]]، رابطه انسان با [[خدا]] نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون [[حفظ]] کانون خانواده، تعالی است.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.</ref>خانواده متعالی به خانواده‌ای گفته می‌شود که در اثر [[عقاید]] [[استوار]] و [[عمل صالح]]، زندگی خود را به [[حیات طیبه]] تبدیل کرده‌اند.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.</ref> اعضای خانواده [[متعادل]] (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از [[تعادل]] لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیب‌های روانی و [[اجتماعی]] مؤثر و راهگشا هستند. برای [[تشکیل خانواده]] متعالی، عوامل [[عقلی]] و احساسی، مادی و [[معنوی]] همه دخیل‌اند<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.</ref>.
 
از سوی دیگر، [[خانواده]] نیز همچون سایر پدیده‌های مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که می‌تواند افزون بر نابودی [[خانواده]]، [[تباهی]] [[جامعه]] را نیز موجب شود.<ref>سلطانی کوهانستانی، ۷۲.</ref> صنعتی شدن [[جوامع]] و بروز [[تحولات اجتماعی]]، [[مشکلات]] متعددی در اکثر جوامع ازجمله [[ایران]] برای [[خانواده‌ها]] ایجاد کرده‌است.<ref>استادی و سالاری‌فر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.</ref> امروزه عبارت «[[بحران]] [[فروپاشی]] خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از [[اندیشمندان]] را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای [[زیستی]]، اجتماعی، [[شناختی]] و [[عاطفی]] آسیب می‌بیند، خانواده هم دچار مشکل می‌شود. این مشکلات نخست [[گسستگی روانی]]، سپس [[گسستگی اجتماعی]] و در نهایت [[طلاق]] را در پی دارد.<ref>بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.</ref> برخی از مهم‌ترین عوامل گسست [[روابط خانوادگی]] که پاره‌ای از آنها مورد توجه [[امام خمینی]] نیز قرار داشته عبارت‌اند از: توقعات بی‌جا،<ref>امینی، همسرداری، ۶۳.</ref> [[خشم]] و [[عصبانیت]]،<ref>امینی، همسرداری، ۱۴۹.</ref> [[بدبینی]]،<ref>امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.</ref> [[قهر]]،<ref>امینی، همسرداری، ۱۵۸.</ref> کمبود [[محبت]]،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.</ref> بحث و [[جدل]]،<ref>اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.</ref> [[تزلزل]] [[اخلاقی]] در [[محیط خانواده]]،<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.</ref> [[معصیت]] در میان اعضای خانواده<ref>امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.</ref> و [[لجاجت]]<ref>(اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹).</ref>.<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>
 
== [[سیره]] امام خمینی ==
امام خمینی برای خانواده خود یک الگوی [[تربیتی]] بود و حالات و [[رفتار]] ایشان در [[خانه]] بهترین مربی برای اعضای خانواده به [[حساب]] می‌آمد.<ref>میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۳۵، ۸۷ و ۱۲۹.</ref> رفتار ایشان با [[همسر]] خود، توأم با [[خوش‌اخلاقی]]، محبت، [[احترام]]، [[ادب]]، [[ارزش]] قائل‌شدن برای نظر [[همسر]]، <ref>میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۱۳ و ۳۷؛ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰؛ اعرابی، خاطره، ۲۹.</ref> [[تحمیل]] نکردن خواسته‌های خود بر همسر و پابندی به رعایت [[مقررات]] درون [[خانه]] بود؛ به گونه‌ای که همسر ایشان هیچ‌گاه حتی وقتی ایشان در اوج [[عصبانیت]] بود، [[بی‌احترامی]] و [[اسائه ادبی]] از او ندید.<ref>ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰.</ref> [[رفتار]] ایشان با [[خانواده]] و مسائل آن، بر اساس حرمت‌گذاری و شخصیت‌دادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه می‌دانست و [[احترام]] بسیاری برای او قائل بود.<ref>مظهری، فتارشناسی امام خمینی، ۱۱۸.</ref> رفتار ایشان در خانواده با [[فرزندان]] نیز توأم با [[خوشرویی]]، [[خوش‌اخلاقی]]، [[زیبایی]] [[کلام]]، ایجاد [[شخصیت]] در فرزندان، [[تکریم]] و احترام، تلقین و تکرار امور برای [[نفوذ]] و [[رسوخ]] در نفس آنان بود.<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۵۰ و ۵۲–۵۳؛ مصطفوی، فریده، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۵۱–۵۲ و ۵۵؛ بروجردی، خاطره، ۵۵؛ نگارش، حدیث پایداری، ۴۷؛ میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۳۵ و ۸۷.</ref> ایشان در [[وصیت]] به فرزند خود سیداحمد خمینی نیز بر دقت در [[تربیت فرزندان]] تأکید کرده‌است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.</ref>.
 
[[امام خمینی]] در دوره [[تبعید]] نیز در [[نامه]] خود پس از اعلام [[سلامتی]] و احوال‌پرسی از تک‌تک اعضای خانواده، آنان را به [[صبر]] و [[شکیبایی]] و بی‌تابی‌ نکردن، احترام‌ گذاشتن و [[خدمت]] به مادر، کمک و [[حُسن سلوک]] افراد خانواده با یکدیگر توصیه و [[نیازهای مالی]] [[خانواده]] را تا در حد امکان برآورده کرده‌است.<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۲۹–۴۳۰.</ref> ایشان در این دوران، در [[ترکیه]] و در سال‌های طولانی [[نجف]] نامه‌های فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشته‌است و متن [[نامه‌ها]] به‌خوبی نشان می‌دهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تأکید بر [[نامه‌نگاری]] و ابراز علاقه به [[آگاهی]] از وضع آنان، همواره نکات ریز و [[درشتی]] را، حتی چگونگی نام‌گذاری فرزند، به آنان یادآور شده‌است.<ref>به عنوان نمونه: امام خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ۳/۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.</ref> پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز اگرچه [[امام خمینی]] [[مسئولیت]] [[رهبری جامعه اسلامی]] را بر دوش گرفت، اما هیچ‌گاه [[خانواده]] و [[محبت]] به [[فرزندان]] را فراموش نکرد و در برخی از کارهای [[خانه]] کمک می‌کرد.<ref>اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۴۱؛ حدیدچی، خاطره، چاپ‌شده در پرتوی از خورشید، ۲۹۸.</ref> ایشان به افراد خانواده [[وابستگی]] [[عاطفی]] شدید داشت؛ اما این وابستگی به‌هیچ‌وجه مانع از تصمیم‌گیری‌های به‌موقع در امور مختلف خانواده نمی‌شد<ref>نگارش، حدیث پایداری، ۴۶.</ref>.
 
امام خمینی از هر امری که باعث [[تنفر]] فرزندان از [[فرایض دینی]] می‌شد، [[پرهیز]] می‌کرد و آنان را به [[انجام واجبات]] و [[ترک محرمات]] سفارش می‌کرد<ref>مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۹۰؛ مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپ‌شده در پرتوی از خورشید، ۱۴۰.</ref> و [[کلام]] [[حق]] را همراه با [[ملاطفت]] و شیرینی بیان می‌کرد و هیچ‌گاه فرزندانش را به سبب ترک [[امور معنوی]] [[سرزنش]] نمی‌کرد و از سخت و طاقت‌فرسا جلوه‌دادن [[عبادت]] نزد آنان پرهیز می‌کرد.<ref>عزیزی، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امام خمینی، ۴۰.</ref> ایشان سعی داشت فضایی ضد [[گناه]] در خانه [[حاکم]] باشد و دراین‌باره [[آسیب‌شناسی]] می‌کرد و راهکار ارائه می‌داد؛ برای نمونه از غیبت‌کردن [[نهی]] و به جای آن، دربارهٔ خود صحبت‌کردن را پیشنهاد می‌کرد.<ref>اعرابی، خاطره، ۱۰۳؛ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳/۳۰۲؛ مصطفوی، فریده، برداشت‌هایی، ۳۰۲؛ اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳۰۲؛ اشراقی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳۰۳؛ طباطبایی، ۳۰۳–۳۰۴.</ref> ایشان همچنین با افرادی که در خانه ایشان مشغول رسیدگی به امور خانه بودند، با [[لطف]] و محبت برخورد می‌کرد و به آنان [[احترام]] می‌گذاشت<ref>حدیدچی، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۱۵۶–۱۵۷؛ بافقی، ۷۵–۸۰؛ بهاءالدینی، مصاحبه، ۸۱–۸۳؛ فرقانی، مصاحبه، ۳/۷؛ میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۱۴۳.</ref>.<ref>[[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۹۴-۱۰۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009850.jpg|22px]] [[احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد]]، [[خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۵''']]
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌''']]
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌''']]
# [[پرونده:1100621.jpg|22px]] [[محمد صفر جبرئیلی|جبرئیلی، محمد صفر]]، [[اسلام‌شناسی (کتاب)|'''اسلام‌شناسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۹: خط ۱۰۵:


[[رده:خانواده]]
[[رده:خانواده]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل‌های تلخیص شده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۸

مقدمه

"خانواده"؛ اهل خانه، گروهی که به دلیل قرابت یا زوجیت، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافته‌اند. خانواده مبنای جامعه است و در صورتی که از نظر اخلاقی متزلزل شود تمام جامعه متزلزل خواهد شد[۱]. همه ارزش‌های اخلاقی و معنوی را می‌توان در کانون خانواده جستجو کرد و در سطح جامعه گستراند[۲]. در هر خانواده پدر در رشد اخلاقی فرزندان مسئول است و نمی‌تواند در مقابل آن بی‌تفاوت باشد[۳]. چنانکه قرآن کریم نیز بر این مطلب اشاره کرده است ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا[۴] که به انسان سفارش می‌کند خود و خانواده‌اش را از دوزخ حفظ کند، و بیانگر آن است که حفظ عناصر اصلی کانون خانواده موجب حفظ خود انسان نیز می‌گردد[۵]. همچنین تربیت کودک از دامن مادر شروع می‌شود از این‌رو مادران نقش اساسی در پرورش اخلاقی کودکان دارند؛ انسانی که در محیط خانواده رشد و تربیت اخلاقی پیدا کند کمتر متأثر از ناهنجاری‌های محیطی می‌شود. اگر محیط خانواده محیطی اخلاقی باشد فرزندان نیز با اخلاق تربیت می‌شوند[۶].[۷]

در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب می‌شد و اهمیت ویژه‌ای داشت. چنان که در ادیان آسمانی نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. خانواده در اسلام نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و زن شکل می‌گیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.

از نگاه امام خمینی تربیت و پرورش انسان‌ها هدف بعثت انبیا(ع) به‌شمار می‌رود و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسان‌ها است، و وظیفه حکومت اسلامی در قبال خانواده، تأمین رفاه و آسایش، از بین‌بردن فقر و تلاش برای حل مشکلات خانواده‌ها، ازجمله مشکل مسکن آنان است. و از نظر ایشان عواملی چون: توقعات بی‌جا، عصبانیت، بدبینی، کمبود محبت، تزلزل اخلاقی و معصیت در خانواده موجب گسست روابط خانوادگی است. از اقدامات رژیم پهلوی در تزلزل خانواده‌ها، چنان‌که امام خمینی اشاره کرده‌است، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام درباره خانواده بود. ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد، مخالفت کرد. امام خمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب می‌آمد. رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمت‌گذاری و شخصیت‌ دادن به افراد بود[۸].

تعریف

خانواده به معنای دودمان، تبار، اهل خانه، خاندان و اهل بیت آمده‌است[۹]. خانواده، کوچک‌ترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و مادر، فرزندان و گاه خویشان نزدیک از قبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس یا داماد می‌شود[۱۰]. در تعریف حقوقی خانواده می‌توان گفت خانواده گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت (سببی و نسبی)، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافته‌اند[۱۱].[۱۲]

پیشینه

تشکیل خانواده مرحله مهمی از زندگی فرد و کنش متقابل مرد و زنی است که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده‌اند[۱۳]. همه جامعه‌شناسان، بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی، به عنوان واحدی اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اقتصادی، حقوقی، روانی و جامعه‌شناختی تأکید دارند. در واقع خانواده نمادی است که مانند آینه، عناصر اصلی جامعه و انعکاسی از نابسامانی‌های اجتماعی را در خود دارد و خود نیز از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر جامعه است و هیچ جامعه‌ای نمی‌تواند به سلامت برسد مگر با داشتن خانواده‌های سالم[۱۴].

براساس متون دینی، حضرت آدم(ع) و حضرت حوا(س)، نخستین خانواده هسته‌ای روی زمین را شکل دادند[۱۵]. نهاد خانواده در طول تاریخ، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشته‌است. با وجودی که در بیشتر دوران‌ها بنا به دلایل مختلف ازجمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور خانواده‌ها مردان بوده‌اند یا به عبارت دیگر «مرد سالاری» در خانواده‌ها دیده می‌شود، در نگاشته‌های تاریخی وجود خانواده‌های اولیه با محوریت زنان نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادر سالار» یاد می‌شود. در این خانواده‌ها مادران ستون اصلی خانواده بودند و رهبری در امور اقتصادی، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشته‌است[۱۶].[۱۷]

خانواده در دوره باستان

در دوره باستان، زندگی زناشویی هسته آغازین خانواده محسوب می‌شد و اهمیت ویژه‌ای داشت.[۱۸] این معنا در منابع زردشتی نیز آمده‌است که مقام مردی که همسر داشته باشد، بالاتر از مقام مرد بدون زن است[۱۹]). بزرگداشت آیین نیاکان و همچنین بزرگان خانواده دلیل دیگری برای تشکیل و اهمیت خانواده در دنیای باستان بود؛ زیرا با ازدواج، تولد فرزندی که وارث و مدافع آیین نیاکان باشد ممکن می‌شد.[۲۰] به‌طور کلی ازدواج در تمام ادیان از نوعی تقدس برخوردار است؛ زیرا بسیاری از ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی روانی و اجتماعی زندگی را پوشش می‌دهد.[۲۱] بسیاری از ادیان و جوامع بشری مراسم ازدواج را در عبادتگاه‌ها برگزار می‌کنند. زرتشتیان در آتشکده، یهودیان در کنیسه و مسیحیان در کلیسا پیمان زناشویی می‌بندند. در عهد عتیق و آموزه‌های یهودیان، ازدواج، فرمان خدا خوانده شده و از رابطه جنسی در چارچوب ازدواج تجلیل شده‌است.[۲۲] در دین یهود تشکیل خانواده و ازدواج فریضه اصلی محسوب می‌شود و ازجمله وظایف انسانی است.[۲۳] از آنجا که خانواده در یهودیت کانون فعالیت دینی به‌شمار می‌رود، نه تنها بخش اساسیِ حیات اجتماعی، بلکه محیطی مقدماتی برای ظهور مناسک دینی نیز قلمداد می‌گردد.[۲۴] در این دین از خانواده زیر عنوان نخستین فرمان الهی به آدم ابوالبشر،[۲۵] کامل‌ کننده انسان[۲۶] و محل اتحاد و یکی‌ شدن زن و مرد[۲۷] نام برده شده‌ است. مسیحیان نیز ازدواج و تشکیل خانواده را صرفاً امر دنیوی نمی‌دانند و آن را نشانه محبت خدا به بشریت می‌خوانند.[۲۸] در برخی گرایش‌های مسیحیت بیشترین منع دربارهٔ طلاق وجود دارد.[۲۹] از نگاه کتاب مقدس در آغاز خلقت، خداوند مرد و زن را آفرید و به مرددستور داد برای همیشه به زن خود بپیوندد؛ از این‌رو هیچ انسانیحق ندارد این پیوند خدایی را به جدایی بکشاند.[۳۰] اساسی‌ترین هدف تشکیل خانواده نزد مسیحیان تربیت فرزندان پاک و پارسا بوده و تنها راه پیدایش نسل پاک، بنیاد نهادن یک خانواده سالم است[۳۱].

از سوی دیگر، تا میانه‌های قرن نوزدهم میلادی، تصور عمومی از خانواده و شکل مطلوب آن، خانواده گسترده (پدرسالار) بود. این خانواده، در واقع یک واحد تولیدی ـ مصرفی خودکفا بود و تمام افرادی که این واحد اقتصادی را می‌چرخاندند، از ارباب تا برده و مستخدم، جزیی از این خانواده به‌شمار می‌رفتند.[۳۲] از اوایل قرن بیستم خانواده هسته‌ای که شامل زن و شوهر و فرزندان است، عمومیت یافت و به عنوان واقعیتی اجتماعی خود را در برابر خانواده گسترده به اثبات رساند.[۳۳] از آنجا که در طول تاریخ همراه با دگرگونی‌های اجتماعی، خانواده نیز تغییر شکل داده و مثلاً جدایی محل کار و زندگی، سبب پیدایش خانواده هسته‌ای شده‌است؛ پیشرفت‌های فناوری و تغییرات اجتماعی در آینده نیز، شکل‌های جدیدی از خانواده را ایجاد خواهد کرد؛ چنان‌که هم‌اکنون هم در غرب و بسیاری از مناطق دنیا، خانواده هسته‌ای کاهش یافته‌است؛ اگرچه در کشورهایی مانند ایران، هنوز با توجه به آمار، خانواده هسته‌ای اکثریت دارد[۳۴].[۳۵]

خانواده در اسلام

در آیات قرآن کریم و ادبیات صدر اسلام، واژه‌های مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت می‌کنند؛ چنان‌که با در نظر گرفتن تفاوت‌های معنایی آنها، شاید بتوان صورت‌های مختلف خانواده از خانواده هسته‌ای تا گسترده‌ترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن، یکی از معانی «آل»، خاندان است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل می‌شود: ﴿أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا[۳۶] و واژه‌هایی چون اهل﴿فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[۳۷]، ﴿قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ[۳۸]، ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا[۳۹] و بیت ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۴۰]، ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۴۱].[۴۲] به خانواده در مقیاسی کوچک‌تر اشاره دارد.

خانواده از نگاه اسلامی نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و زن شکل می‌گیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود.[۴۳]ازدواج، که آیاتی از قرآن کریم، آن را امری تکوینی می‌داند،﴿فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۴۴]، ﴿وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۴۵]، ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۴۶] پیمانی است محکم،﴿وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا[۴۷] بلکه محکم‌ترین قراردادی است که از دوستی شدید و محبت متقابل بین زن و شوهر ناشی می‌شود﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۴۸] و برای این قرارداد، شرایط ویژه‌ای نیز ذکر شده‌است.[۴۹] تأکید قرآن بر تشکیل خانواده از طریق ازدواج، با هدف ادامه نسل[۵۰] و تأمین نیازهای عاطفی و غریزی﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۵۱] است. قرآن زن و شوهر را پوشاننده نواقص و عیوب و مَحرم اسرار هم می‌داند﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۵۲] و مردم را به تشکیل خانواده بر اساس ایمان دعوت می‌کند.﴿وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۵۳]، ﴿الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ[۵۴]، ﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۵۵] روایات اسلامی نیز تولید و تربیت نسل مؤمن را از ارزشمندترین کارها معرفی می‌کنند[۵۶]؛ همچنان‌که شوهرداری را هم‌ردیف جهاد مجاهدان[۵۷] و تلاش مرد برای تأمین هزینه زندگی را همسان جهاد و قتال با دشمنان دین[۵۸] بر می‌شمرند در روایات، کانون خانواده محبوب‌ترین کانون نزد خداوند است[۵۹] و ازدواج، سنت رسول‌الله(ص)[۶۰] و مایه احراز نصف دین[۶۱] معرفی شده‌ است؛ بنابراین روایات، خانواده سهم بسزایی در تربیت فرزندان در پیش، هنگام و پس از تولد دارد[۶۲].

از نگاه امام خمینی تربیت و پرورش انسان‌ها بزرگ‌ترین مسئله و هدف بعثت انبیا(ع) به‌شمار می‌رود [۶۳] و در این زمینه بیشترین نقش از آنِ خانواده است[۶۴]؛ زیرا خانواده مبدأ اصلی تربیت انسان‌ها[۶۵] و زیربنای مسئولیت‌ها و ساختن فرزندان سالم است[۶۶]؛ بنابراین این نهاد نقش مهمی در سلامت جامعه دارد و مبدأ اصلاحات یا فسادهای جوامع به‌شمار می‌رود [۶۷] و اگر خانواده‌ها (از نظر اخلاقی) متزلزل شوند، بنیان جامعه متزلزل خواهد شد.[۶۸] امام خمینی معتقد بود قوانین بشری تنها بُعد مادی را در تدوین قوانین خانواده در نظر گرفته‌اند[۶۹]؛ در صورتی که اسلام به انسان‌سازی و تشکیل خانواده توجه ویژه دارد و هدف، تبدیل افراد به انسانی الهی است[۷۰]؛ از همین‌رو دربارهٔ ابعاد مادی و معنوی آن برنامه ارائه کرده‌ است.[۷۱] ایشان تأکید می‌کرد اصلاح جامعه بدون مهیا کردن زمینه تربیتیِ مناسب برای پرورش نسلی خودساخته و خداجو امکان‌پذیر نیست[۷۲] و خانواده محلی برای تربیت انسان است و در نظر اسلام هم اهمیت ویژه‌ای دارد.[۷۳] از نظر ایشان خانواده باید مانند مدرسه باشد و پدران و مادران، معلمان این مدرسه، تا با آموزش احکام اسلام و تهذیب اخلاق نونهالان، به تربیت صحیح جوانانی همت گمارند که مقدرات آینده کشور و ملت به دست آنهاست[۷۴].

از سوی دیگر، در نگاه امام خمینی وظیفه حکومت اسلامی در قبال مردم جامعه که خانواده، اصلی‌ترین نهاد آن است، تأمین رفاه و آسایش،[۷۵] از بین‌بردن فقر و نابسامانی آنان[۷۶] و تلاش برای حل مشکلات خانواده‌ها، ازجمله مشکل مسکن آنان است.[۷۷] ایشان با تأکید بر این نکته که خانواده مبنای جامعه است و در صورت تزلزل خانواده، کل جامعه متزلزل خواهد شد، آسان‌بودن شرایط ازدواج و مشکل‌ بودن شرایط طلاق را از عوامل تأثیرگذار در تحکیم خانواده می‌دانست و به دقت در رعایت آن سفارش می‌کرد.[۷۸] طبق اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، خانواده، واحد بنیادین و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است که همه قوانین و مقررات باید در جهت سهولت تشکیل آن، پاسداری از قداست آن و استواری روابط اعضا بر پایه اخلاق و حقوق اسلامی باشد[۷۹].

نظام خانواده و حقوق زن

اسلام درباره روابط و حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد و با آنچه پیش از اسلام می‌گذشته، مغایرت دارد و با آنچه در جهان امروز می‌گذرد نیز مطابقت ندارد. اسلام برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است؛ پاره‌ای از حقوق و تکالیف و مجازات‌ها را برای مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‌ای از آنها را برای زن و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر، وضع نامشابهی در نظر گرفته است.

زن و مرد به دلیل اینکه در جهات بسیاری مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یک جور نیست، خلقت و طبیعت آنها را یکنواخت نخواسته است، از نظر اسلام نیز از لحاظ بسیاری از حقوق و تکالیف و مجازات‌ها وضع مشابهی ندارند[۸۰].

برخی می‌گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار ندانسته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اینها می‌گویند اگر اسلام زن را انسان تمام عیار می‌دانست، تعدد زوجات را تجویز نمی‌کرد؛ ریاست خانواده را به شوهر نمی‌داد؛ ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمی‌کرد؛ برای زن به نام «مهر» قیمت قائل نمی‌شد؛ به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می‌داد و او را جیره‌خوار و واجب‌النفقة مرد قرار نمی‌داد؛ اینها می‌رساند که اسلام نسبت به زن نظر تحقیرآمیزی دارد و او را وسیله و مقدمه برای مرد می‌داند. می‌گویند اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده، در مورد زن رعایت نکرده است. وضع این مقررات دلیل بر آن است که اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است[۸۱].

قطعاً اسلام حقوق یک‌جور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی در عین حال هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نشده است. اصل مساوات انسان‌ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست با تشابه حقوق آنها مخالف است[۸۲].

کلمه تساوی و مساوات چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است جنبۀ «تقدس» پیدا کرده‌اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می‌کنند، به ویژه اگر با کلمۀ «حقوق» توأم گردند[۸۳]. تساوی حقوق ترکیب قشنگ و مقدسی است که هر وجدان و فطرت پاکی در مقابل آن خاضع می‌شود، اما نمی‌دانیم چرا کار ما - که روزی پرچم‌دار علم و فلسفه و منطق در جهان بوده‌ایم - باید به آنجا بکشد که دیگران بخواهند نظریه‌های خود را در باب تشابه حقوق زن و مرد، با نام مقدس «تساوی حقوق» به ما تحمیل کنند! آنچه مسلم است این است که اسلام در همه‌جا برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده، همچنان که در همه موارد برای آنها تکالیف و مجازات‌های مشابهی نیز وضع نکرده است. اما آیا مجموع حقوقی که برای زن قرار داده ارزش کمتری از آنچه برای مردان قرارداده دارد؟ البته خیر[۸۴].[۸۵]

ضرورت حفظ حریم

آنچه اسلام می‌گوید نه محبوس کردن زن در خانه و نه نظامی است که دنیای جدید آن را پذیرفته است و عواقب شوم آن را می‌بیند، یعنی اختلاط زن و مرد در مجامع. اسلام با اختلاط مخالف است نه با شرکت زن در مجامع؛ البته با حفظ حریم. اسلام می‌گوید: نه حبس و نه اختلاط، بلکه حفظ حریم. سنت جاری مسلمانان از زمان رسول خدا(ص) همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند، ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است[۸۶].

اسلام در عین آنکه زنان را به حقوق انسانی‌شان آشنا کرد و به آنان شخصیت و حریت و استقلال داد، هرگز آنها را به تمرد و عصیان و طغیان و بدبینی نسبت به جنس مرد وادار نکرد. نهضت اسلام زن، سفید بود، نه سیاه و نه قرمز و نه کبود و نه بنفش. احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از میان نبرد. اساس خانواده‌ها را متزلزل نکرد. زنان را به شوهرداری و مادری و تربیت فرزندان بدبین نکرد. برای مردان مجرد و شکارچی اجتماع که دنبال شکار مفت می‌گردند وسیله درست نکرد. زنان را از آغوش پاک شوهران و دختران را از دامن پرمهر پدران و مادران تحویل صاحبان پست اداری و پولداران نداد[۸۷].[۸۸]

استقلال اقتصادی زن

اسلام همانگونه که مردان را در نتایج کار و فعالیتشان ذی‌حق دانسته است، زنان را نیز در نتیجه کار و فعالیتشان صاحب حق شمرده است[۸۹] و حق برخوردای از ارث را برای زن نیز تثبیت کرد[۹۰] و سیزده قرن قبل از اروپا به زن استقلال اقتصادی داد. با این تفاوت که اولاً، انگیزه اسلام در اعطای این حق جنبه انسانی، عدالت‌دوستی و الهی بود، اما در اروپا مطامع و منافع کارخانه‌داران بود که به خاطر پر کردن شکم خود این قانون را گذراندند. ثانیاً، اسلام به زن استقلال اقتصادی داد اما به قول ویل دورانت خانه‌براندازی نکرد. اساس خانواده‌ها را متزلزل نکرد. زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران به تمرد و عصیان وادار نکرد.

برخلاف اروپا که غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولی نبود به دست و پای او بست! اسلامزن را از بندگی و بردگی مرد در خانه و مزارع و غیره رهانید و با الزام مرد به تأمین بودجه اجتماع خانوادگی، هر نوع اجبار و الزامی را از دوش زن برای تأمین مخارج خود و خانواده برداشت. زن از نظر اسلام در عین اینکه حق دارد طبق غریزه انسانی به تحصیل ثروت و حفظ و افزایش آن بپردازد، طوری نیست که جبر زندگی او را تحت فشار قرار دهد و غرور و جمال و زیبایی را که همیشه با اطمینان خاطر باید همراه وی باشد از او بگیرد[۹۱].

ازدواج و همسرداری

اسلام رابطه زن و شوهر را رابطهٔ شهوانی و جنسی نمی‌داند که زن و شوهر به چشم یک ابزار به هم نگاه کنند، بلکه نگاه قرآن به مسئله زوجیت و همسرداری، کانون خانوادگی، فلسفه ازدواج و روح خانواده مافوق غریزه جنسی است که میان دو نفر – زن و شوهر - پیدا می‌شود[۹۲]. به همین دلیل ازدواج در اسلام با اینکه یک امر شهوانی است، جنبه اخلاقی هم دارد. در میان غرایز انسان هر غریزه‌ای که اشباع شود تأثیری در معنویت انسان ندارد جز غریزه جنسی. تجربه نشان داده است که افرادی در تمام عمر به خاطر هدف‌های معنوی مجرد زندگی کرده و نخواسته‌اند زن و فرزند داشته باشند که مانع رسیدن آنها به معنویت شود. در همه آنها یک نوع نقص گرچه به صورت یک ناپختگی خامی خاصی وجود داشته است.

گویی انسان یک نوع کمال روحی دارد که آن کمال روحی جز در مدرسه خانواده در هیچ مدرسه‌ای کسب نمی‌شود[۹۳]. به همین جهت ازدواج از نظر اسلام، سنت و مستحب است و امری مقدس و عبادت تلقی شده است. یکی از علت‌های آن این است که ازدواج اولین قدمی است که انسان از خودپرستی و خوددوستی به سوی غیردوستی برمی‌دارد. تا قبل از ازدواج فقط «من» وجود داشت و همه چیز برای «من» بود؛ اولین مرحله‌ای که این حصار شکسته می‌شود یعنی یک موجود دیگری هم در کنار این «من» قرار می‌گیرد و برای او معنا پیدا می‌کند - کار می‌کند، زحمت می‌کشد، خدمت می‌کند؛ نه برای من بلکه برای او - در ازدواج است؛ البته ازدواجی که با عشق صورت گرفته باشد نه ازدواج بی‌محبت و عشق[۹۴].[۹۵]

التذاذ و کام‌جویی حلال

اسلام، التذاذ و کام‌جوییزن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح و سرزنش نکرده، بلکه ثواب‌هایی هم برای آن قائل شده است. شاید برای یک نفر فرنگی شگفت‌انگیز باشد اگر بشنود اسلام، مزاح و ملاعبه زن و شوهر، آرایش کردن زن برای شوهر و پاکیزه کردن شوهر را برای زن مستحب می‌‌داند[۹۶].

اسلام، التذاذهای جنسی در غیر محدوده ازدواج قانونی را به شدت منع کرده است، ولی لذت جنسی در حد قانون را تحسین کرده است تا جایی که فرموده است دوست داشتن زن از صفت‌های پیغمبران است[۹۷]. در اسلام زنی که در آرایش و زینت خود برای شوهر کوتاهی کند، نکوهش شده است؛ چنانکه مردانی که در ارضای زن خود کوتاهی کنند نیز نکوهش شدند[۹۸]. امام کاظم(ع) که محاسن خود را حنا بسته و رنگ کرده بود، در پاسخ کسی در توجیه این کار فرمود: خضاب و آرایش در مرد موجب افزایش پاکدامنی در همسر او است، برخی از زنان به این جهت که شوهرانشان خود را نمی‌آرایند عفاف را از دست می‌دهند[۹۹]. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «تَنَظَّفُوا وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ»[۱۰۰]؛ نظیف باشید و خودتان را شبیه به یهود نکنید.

سپس افزودند: زنان یهودی که زناکار شدند بدان جهت بود که شوهرانشان کثیف بودند و مورد رغبت واقع نمی‌شدند. خودتان را پاکیزه کنید تا زنانتان به شما راغب گردند[۱۰۱]. از نظر اسلام، محدودیت کامیابی‌های جنسی به همسر مشروع و قانونی از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‌کند و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زن و شوهر می‌شود و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‌شود و از نظر وضع زن در برابر مرد سبب می‌شود تا ارزش او در برابر مرد بالا برود[۱۰۲].[۱۰۳]

خانواده در زمان پهلوی

تمایل شدید رژیم پهلوی به گسترش فرهنگ غربی، شکل‌دهنده جریان‌های عظیمی از تحولات فرهنگی و تربیتی جامعه ایران شد. در این فرایند نوسازی به شیوه غربی که در دوران رضاشاه پهلوی آغاز شد و محمدرضا پهلوی آن را ادامه داد،[۱۰۴] هسته خانواده سنتی رو به افول نهاد و شیوه جدید زندگی با تکیه بر جنبه‌های مختلف تجدد غربی تبلیغ شد.[۱۰۵] این رویگردانی از فرهنگ سنتی و دینی باعث شد افراد خانواده که باورها و آداب دینی را رعایت می‌کردند به حاشیه رانده شوند[۱۰۶].

از نظر امام خمینی وابستگی به غرب و شرق در دوران پهلوی موجب شد جوانان در خانواده از تربیت اسلامی دور شوند[۱۰۷] و یکی از اقدامات مهم محمدرضا پهلوی در تزلزل بنیان خانواده و انحراف جوانان از مسائل اصلی زندگی، ترویج مراکز فساد و فحشا و تلاش برای جذب جوانان به این مراکز بود.[۱۰۸] همچنین تبلیغ امور غیر اخلاقی در میان بانوان، باعث از بین‌رفتن عفت آنان و در نتیجه سُست‌ شدن بنیان خانوده می‌شد[۱۰۹] در این دوره نهادهایی برای شکل‌دهی خانواده با الگوی غربی، تأسیس شدند که ازجمله آنها می‌توان به سازمان زنان ایران اشاره کرد. یکی از کارکردهای این نهادها ترویج فرهنگ غربی از راه مبارزه با مظاهر مذهبی جامعه ایران بود[۱۱۰].

یکی دیگر از اقدامات رژیم دراین‌باره، چنان‌که امام خمینی اشاره کرده‌است، ایجاد تردید در احکام ضروری اسلام و قرآن دربارهٔ خانواده بود.[۱۱۱] ایشان در فروردین ۱۳۴۳ با طرح قانون خانواده که در آن رژیم مطرح شد صریحاً مخالفت کرد و آن را بر خلاف احکام ضروری اسلام و قرآن دانست.[۱۱۲] در همین سال مقاله‌ای نیز با عنوان «طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد»، در مجله اطلاعات بانوان منتشر شد که احکام اسلامی در خصوص حریم خانواده، مانند قانون عده طلاق یا وفات، قانون ارث و سایر قوانین جزایی اسلام را رد می‌کرد.[۱۱۳] این مقاله با مخالفت علما و مردم روبه‌رو شد و به تعطیلی بازار انجامید.[۱۱۴] امام خمینی دولت را به دلیل اجازه انتشار طرح قانون خانواده محکوم کرد و از محمدتقی فلسفی درخواست کرد دراین‌باره از دولت، توضیح بخواهد.[۱۱۵] پس از طرح این قانون تلاش رژیم پهلوی و فعالان عرصه زنان برای غربی‌کردن خانواده ایرانی با استقبال اندکی از مردم روبه‌رو شد[۱۱۶] و عملاً به شکست انجامید. در سال‌های بعد تا پیروزی انقلاب اسلامی نهادهای فرهنگی در رژیم پهلوی نقش بسزایی در ترویج الگوی خانواده غربی در جامعه ایفا کردند که از آن جمله می‌توان به نقش رسانه‌های گروهی به‌خصوص تلویزیون و سینما اشاره کرد[۱۱۷].[۱۱۸]

وظایف خانواده

هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیده‌گرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره می‌افتد. از مهم‌ترین وظایف همسران، سازگاری و تطابق با شرایط هم،[۱۱۹] برآورده‌ ساختن نیازهای عاطفی و ایجاد رابطه‌ای مطلوب با یکدیگر[۱۲۰] است. امام خمینی که خانواده امیرالمؤمنین علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را الگوی خانواده‌ای الهی شمرده‌ است،[۱۲۱] تأکید داشت محیط خانواده باید محیط محبت باشد[۱۲۲] و اعضای خانواده باید با مهربانی و عطوفت و وفاداری[۱۲۳] با یکدیگر رفتار کنند و با هم یکدل و یک‌جهت باشند.[۱۲۴] ایشان خاطرنشان کرده‌است نوع رفتار پدر و مادر با هم، بر تربیت فرزندان اثرگذار است و رفتار توأم با مهر و محبت و اخلاق اسلامی، به‌طور طبیعی بر فرزندان تأثیر مثبت دارد[۱۲۵].

فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهم‌ترین وظایف والدین، پرورش روحی و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه اسلامی، امانت، عطیه و موهبتی الهی است.[۱۲۶] امام خمینی وظیفه والدین، به‌ویژه مادر را در تربیت فرزندان بسیار سنگین می‌دانست و بر سالم‌سازی محیط خانواده، تأکید داشت.[۱۲۷] ایشان به تربیت عملی، یعنی تأثیرگذاری اعمال و رفتار پدر و مادر بر فرزندان معتقد بود[۱۲۸] و باور داشت والدین همواره نقش معلم را بر عهده دارند[۱۲۹] و خانواده باید محل تربیت علمی، دینی و تهذیب اخلاقی فرزندان باشد[۱۳۰] و زمینه‌های رشد اجتماعی و سیاسی فرزندان را آماده کند.[۱۳۱] ایشان از پدران و مادران می‌خواست مراقب فرزندان نوجوان و جوان خود باشند تا فریب افراد منافق و منحرف را نخورند.[۱۳۲] ایشان با در نظر گرفتن وظایف فرزندان در قبال والدین به‌ویژه مادران، بر احترام به مادر و اطاعت و جلب رضایت او[۱۳۳] و خدمت به مادر[۱۳۴] تأکید می‌کرد و رضای خدا و سعادت دنیا و آخرت را در خدمت به مادر می‌دانست[۱۳۵].[۱۳۶]

عوامل استواری و گسست

بی‌شک خانواده، اصلی‌ترین نهاد اجتماعی، بنیادی‌ترین عنصر جامعه و بستر ایجاد و رشد بسیاری از ارزش‌ها است؛ چنان‌که عموم اندیشمندان، خانواده را جزیی از نظام کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن می‌دانند و سیر تطور و تکامل آن را در جهان پی می‌گیرند[۱۳۷] ادیان الهی نیز همواره بر قداست و حرمت نهاد خانواده تأکید کرده‌اند و احکام و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در اسلام، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از آیات و روایات اسلامی با هدف حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف فرزندان و همسران، تلاش برای ایجاد زندگی مشترک و پرهیز از فروپاشی آن اختصاص یافته‌است[۱۳۸]؛ چنان‌که ایمان و فضیلت‌گراییِ اعضای خانواده،﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا[۱۳۹]، ﴿وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ[۱۴۰] وجود روحیه صبر و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی،﴿وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۱۴۱]، ﴿ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ[۱۴۲] همچنین وجود عشق و محبت،[۱۴۳] آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود،[۱۴۴] تفاهم و همکاری میان اعضای خانواده،[۱۴۵] برخورداری از روحیه گذشت و بزرگواری و تقویت آن[۱۴۶] و پرهیز از آفت حسد،[۱۴۷] مهم‌ترین سفارش‌های منابع اسلامی برای تحکیم بنیان خانواده است.

جامعه‌شناسان غربی در بررسی عوامل تحکیم خانواده، عمدتاً به رابطه انسان با انسان توجه کرده‌اند؛ در حالی‌که در نظریات دینی، رابطه انسان با خدا نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون حفظ کانون خانواده، تعالی است.[۱۴۸]خانواده متعالی به خانواده‌ای گفته می‌شود که در اثر عقاید استوار و عمل صالح، زندگی خود را به حیات طیبه تبدیل کرده‌اند.[۱۴۹] اعضای خانواده متعادل (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیب‌های روانی و اجتماعی مؤثر و راهگشا هستند. برای تشکیل خانواده متعالی، عوامل عقلی و احساسی، مادی و معنوی همه دخیل‌اند[۱۵۰].

از سوی دیگر، خانواده نیز همچون سایر پدیده‌های مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که می‌تواند افزون بر نابودی خانواده، تباهی جامعه را نیز موجب شود.[۱۵۱] صنعتی شدن جوامع و بروز تحولات اجتماعی، مشکلات متعددی در اکثر جوامع ازجمله ایران برای خانواده‌ها ایجاد کرده‌است.[۱۵۲] امروزه عبارت «بحران فروپاشی خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از اندیشمندان را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی آسیب می‌بیند، خانواده هم دچار مشکل می‌شود. این مشکلات نخست گسستگی روانی، سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت طلاق را در پی دارد.[۱۵۳] برخی از مهم‌ترین عوامل گسست روابط خانوادگی که پاره‌ای از آنها مورد توجه امام خمینی نیز قرار داشته عبارت‌اند از: توقعات بی‌جا،[۱۵۴] خشم و عصبانیت،[۱۵۵] بدبینی،[۱۵۶] قهر،[۱۵۷] کمبود محبت،[۱۵۸] بحث و جدل،[۱۵۹] تزلزل اخلاقی در محیط خانواده،[۱۶۰] معصیت در میان اعضای خانواده[۱۶۱] و لجاجت[۱۶۲].[۱۶۳]

سیره امام خمینی

امام خمینی برای خانواده خود یک الگوی تربیتی بود و حالات و رفتار ایشان در خانه بهترین مربی برای اعضای خانواده به حساب می‌آمد.[۱۶۴] رفتار ایشان با همسر خود، توأم با خوش‌اخلاقی، محبت، احترام، ادب، ارزش قائل‌شدن برای نظر همسر، [۱۶۵] تحمیل نکردن خواسته‌های خود بر همسر و پابندی به رعایت مقررات درون خانه بود؛ به گونه‌ای که همسر ایشان هیچ‌گاه حتی وقتی ایشان در اوج عصبانیت بود، بی‌احترامی و اسائه ادبی از او ندید.[۱۶۶] رفتار ایشان با خانواده و مسائل آن، بر اساس حرمت‌گذاری و شخصیت‌دادن به افراد بود. ایشان همسر خود را همدرد و همراه می‌دانست و احترام بسیاری برای او قائل بود.[۱۶۷] رفتار ایشان در خانواده با فرزندان نیز توأم با خوشرویی، خوش‌اخلاقی، زیبایی کلام، ایجاد شخصیت در فرزندان، تکریم و احترام، تلقین و تکرار امور برای نفوذ و رسوخ در نفس آنان بود.[۱۶۸] ایشان در وصیت به فرزند خود سیداحمد خمینی نیز بر دقت در تربیت فرزندان تأکید کرده‌است[۱۶۹].

امام خمینی در دوره تبعید نیز در نامه خود پس از اعلام سلامتی و احوال‌پرسی از تک‌تک اعضای خانواده، آنان را به صبر و شکیبایی و بی‌تابی‌ نکردن، احترام‌ گذاشتن و خدمت به مادر، کمک و حُسن سلوک افراد خانواده با یکدیگر توصیه و نیازهای مالی خانواده را تا در حد امکان برآورده کرده‌است.[۱۷۰] ایشان در این دوران، در ترکیه و در سال‌های طولانی نجف نامه‌های فراوانی به همسر و فرزندان خود نوشته‌است و متن نامه‌ها به‌خوبی نشان می‌دهد که به مسائل مختلف آنان و اطرافیان آنان توجه داشته و افزون بر تأکید بر نامه‌نگاری و ابراز علاقه به آگاهی از وضع آنان، همواره نکات ریز و درشتی را، حتی چگونگی نام‌گذاری فرزند، به آنان یادآور شده‌است.[۱۷۱] پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اگرچه امام خمینی مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر دوش گرفت، اما هیچ‌گاه خانواده و محبت به فرزندان را فراموش نکرد و در برخی از کارهای خانه کمک می‌کرد.[۱۷۲] ایشان به افراد خانواده وابستگی عاطفی شدید داشت؛ اما این وابستگی به‌هیچ‌وجه مانع از تصمیم‌گیری‌های به‌موقع در امور مختلف خانواده نمی‌شد[۱۷۳].

امام خمینی از هر امری که باعث تنفر فرزندان از فرایض دینی می‌شد، پرهیز می‌کرد و آنان را به انجام واجبات و ترک محرمات سفارش می‌کرد[۱۷۴] و کلام حق را همراه با ملاطفت و شیرینی بیان می‌کرد و هیچ‌گاه فرزندانش را به سبب ترک امور معنوی سرزنش نمی‌کرد و از سخت و طاقت‌فرسا جلوه‌دادن عبادت نزد آنان پرهیز می‌کرد.[۱۷۵] ایشان سعی داشت فضایی ضد گناه در خانه حاکم باشد و دراین‌باره آسیب‌شناسی می‌کرد و راهکار ارائه می‌داد؛ برای نمونه از غیبت‌کردن نهی و به جای آن، دربارهٔ خود صحبت‌کردن را پیشنهاد می‌کرد.[۱۷۶] ایشان همچنین با افرادی که در خانه ایشان مشغول رسیدگی به امور خانه بودند، با لطف و محبت برخورد می‌کرد و به آنان احترام می‌گذاشت[۱۷۷].[۱۷۸]

منابع

پانویس

  1. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۸۰.
  2. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۵/۳/۱۳۸۴.
  3. امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲؛ سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.
  4. «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگ‌هاست» سوره تحریم، آیه ۶.
  5. ر.ک: سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۵/۵/۱۳۸۳؛ ۱۳/۷/۱۳۸۳.
  6. امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۶۲-۳۶۳؛ سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۹/۲/۱۳۸۶.
  7. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص۷۷.
  8. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  9. دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.
  10. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۶۶۵.
  11. کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱/۷–۱۰.
  12. احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد، خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  13. منصور، مجموعه قوانین، ۴۳–۴۴.
  14. ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۱۳۶.
  15. استادی و سالاری‌فر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
  16. رید، پدرسالاری، ۴۷.
  17. احمد فکور افشاگر|فکور افشاگر، احمد، خانواده - فکور افشاگر (مقاله)| مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  18. آزاد ارمکی، جامعه‌شناسی خانواده ایرانی، ۶۲.
  19. عنبرسوز، زن در ایران باستان، ۹۸؛ اوستا، یسنا، هات ۷.
  20. مظاهری، خانواده ایرانی در روزگار پیش از اسلام، ۱۲.
  21. ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۲۳–۲۴.
  22. اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ۱۹۳–۱۹۸.
  23. آنترمن، باورها و آئین‌های یهودی، ۲۲۴.
  24. بوجاری و پرچم، بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهودیت، ۳۳.
  25. کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۸.
  26. کتاب مقدس، پیدایش، ب۵، ۱–۲.
  27. کتاب مقدس، پیدایش، ب۲، ۲۴.
  28. سیف، تئوری رشد خانواده، ۸۶–۸۷.
  29. سیف، تئوری رشد خانواده، ۱۳۶.
  30. کتاب مقدس، متی، ب۱۹، ۳–۷.
  31. سکری سرور، نظام الزواج فی الشرایع الیهودیة و المسیحیه، ۹۲.
  32. اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۹–۱۱.
  33. اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۱۶.
  34. اعزازی، جامعه‌شناسی خانواده، ۹۴–۹۵.
  35. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  36. «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
  37. «پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
  38. «(ابراهیم) گفت: لوط در آن است؛ گفتند: ما بهتر می‌دانیم چه کسی در آن است، ما او و خانواده‌اش را می‌رهانیم جز همسرش را که از بازماندگان (در عذاب) است» سوره عنکبوت، آیه ۳۲.
  39. «هیچ مؤمنی حق ندارد مؤمنی (دیگر) را بکشد جز به خطا و هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش (بر عهده کشنده است) مگر آنان در گذرند پس اگر (کشته) از گروه دشمن شما امّا مؤمن است، آزاد کردن برده‌ای مؤمن (بس است) و اگر از گروهی است که میان شما و ایشان پیمانی هست پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش و آزاد کردن برده‌ای مؤمن (لازم است) و آن کس که (برده‌ای) نیابد روزه دو ماه پیاپی (بر عهده اوست) برای پذیرش توبه‌ای از سوی خداوند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۹۲.
  40. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  41. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  42. راغب، ۱۵۱–۱۵۲.
  43. مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.
  44. «پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  45. «و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسا» سوره فاطر، آیه ۱۱.
  46. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  47. «و چگونه آن را باز می‌ستانید در حالی که با یکدیگر آمیزش کرده‌اید و آنان از شما پیمانی استوار، ستانده‌اند» سوره نساء، آیه ۲۱.
  48. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  49. نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/ ۵–۸.
  50. شوری، ۱۱.
  51. «و از نشانه‌های او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی است برای گروهی که می‌اندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
  52. «آمیزش با زنانتان در شب روزه‌داری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی می‌ورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیده‌دم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (می‌توانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کرده‌اید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن می‌گرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  53. «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.
  54. «مرد زناکار جز زن زناکار یا مشرک را به همسری نگیرد و زن زناکار را نیز جز مرد زناکار یا مشرک به همسری نگزیند و این بر مؤمنان حرام شده است» سوره نور، آیه ۳.
  55. «و بی‌همسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایسته‌تان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بی‌نیازی می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.
  56. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴.
  57. کلینی، الکافی، ۵/۹.
  58. کلینی، الکافی، ۵/۸۸.
  59. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۲۲.
  60. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۵.
  61. مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۳/۲۰۲.
  62. کلینی، الکافی، ۶/۱۷–۵۱؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۳/۴۸۱؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۲۲۲.
  63. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۴/۷.
  64. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲ و ۸/۳۶۳.
  65. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
  66. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵.
  67. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.
  68. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.
  69. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۴۱–۴۲.
  70. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۵/۳۲۷–۳۲۸ و ۶/۴۱–۴۲.
  71. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۰۰–۲۰۱.
  72. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۹۱–۹۲.
  73. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۹/۴۵۷.
  74. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.
  75. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۴/۲۰۱؛ ۶/۴۶۴ و ۷/۴۰۱.
  76. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۴۶۸ و ۵/۱۵۵، ۴۴۸.
  77. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۲۹۷؛ ۱۷/۳۰۲ و ۱۸/۵۲۶.
  78. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۰۷–۱۰۸ و ۲۱/۴۸۵–۴۸۶.
  79. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  80. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۶.
  81. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۸.
  82. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۳۰.
  83. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۲۹.
  84. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۱۲۹ و ۱۳۰.
  85. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص۵۷.
  86. تفصیل بحث را ببینید: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۵۳۶-۵۵۱ «شرکت زن در مجامع» در بحث مربوط به «حجاب».
  87. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، صص ۹۰ و ۲۱۷.
  88. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص۵۹.
  89. ﴿وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست می‌آورند بهره‌ای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف می‌آورند بهره‌ای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.
  90. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۷.
  91. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص۶۰.
  92. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۲۱.
  93. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، صص ۶۷۶، ۶۷۷ و ۷۷۸.
  94. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۷۷۷.
  95. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص۶۱.
  96. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۲، ص۴۰۲.
  97. وسائل الشیعه، ج۷، ص۹؛ کتاب النکاح، باب ۳، حدیث ٢.
  98. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۰۳.
  99. کافی، ج۵، ص۵۶۷.
  100. نهج الفصاحه، ص۱۴۲، احادیث ۷۰۳، ۲۱۳ و۱۰۵۵.
  101. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۱۱۲.
  102. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۴۳۳.
  103. جبرئیلی، محمد صفر، اسلام‌شناسی ص۶۲.
  104. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۷۴–۱۷۵.
  105. جمعی از مؤلفان، پهلوی‌ها، ۱۰۱–۱۰۳.
  106. صفری، الگوی اجتماعی پایگاه و نقش زن مسلمان در جامعه اسلامی، ۱۱.
  107. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۴–۲۴۵.
  108. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۴/۵۱۳؛ ۹/۲۴۱ و ۱۲/۹۰.
  109. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۳۷۰؛ ۱۰/۱۸۴؛ ۱۴/۳۵۵ و ۱۸/۴۰۱.
  110. ساناساریان، جنبش حقوق زنان در ایران، ۱۲۵.
  111. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.
  112. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۲۶۲.
  113. منوچهریان، طرح قانون خانواده بر مبنای اصل تساوی حقوق زن و مرد.
  114. طالبی دارابی، جایگاه ۱۹ دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۵۲.
  115. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۳۵۳–۳۵۴.
  116. احمدی خراسانی، سناتور، ۳۱۶.
  117. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۵۰.
  118. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  119. مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.
  120. سالاری‌فر، خانواده در نگرش اسلام و روان‌شناسی، ۷۷.
  121. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۸۷–۸۸.
  122. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
  123. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱/۴۲۸؛ ۳/۲۹۳ و ۱۶/۲۲۶.
  124. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.
  125. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
  126. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.
  127. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳ و ۱۵/۲۴۵.
  128. امام خمینی، حدیث جنود، ۱۵۵.
  129. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۱۶۲.
  130. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۷/۵۰۴.
  131. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۶/۱۹۹.
  132. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۵/۲۴۵–۲۴۶.
  133. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.
  134. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۱۷/۷۰.
  135. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۳/۲۹۳.
  136. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  137. ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.
  138. نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.
  139. «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند و از خداوند- که با (سوگند بر نام) او، از هم درخواست می‌کنید- و از (بریدن پیوند) خویشان پروا کنید، بی‌گمان خداوند چشم بر شما دارد» سوره نساء، آیه ۱.
  140. «با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.
  141. «و هر آنکه شکیب ورزد و درگذرد بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره شوری، آیه ۴۳.
  142. «آنگاه، از کسانی خواهد بود که ایمان آورده‌اند و یکدیگر را به شکیبایی و یکدیگر را به مهرورزی سفارش می‌کنند» سوره بلد، آیه ۱۷.
  143. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.
  144. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.
  145. امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.
  146. امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.
  147. آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۰–۳۰۱.
  148. بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.
  149. بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.
  150. بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.
  151. سلطانی کوهانستانی، ۷۲.
  152. استادی و سالاری‌فر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
  153. بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.
  154. امینی، همسرداری، ۶۳.
  155. امینی، همسرداری، ۱۴۹.
  156. امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.
  157. امینی، همسرداری، ۱۵۸.
  158. اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.
  159. اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.
  160. امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.
  161. امام‌ خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
  162. (اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹).
  163. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
  164. میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۳۵، ۸۷ و ۱۲۹.
  165. میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۱۳ و ۳۷؛ ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰؛ اعرابی، خاطره، ۲۹.
  166. ثقفی، خاطره، ۲۹–۳۰.
  167. مظهری، فتارشناسی امام خمینی، ۱۱۸.
  168. مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۵۰ و ۵۲–۵۳؛ مصطفوی، فریده، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۵۱–۵۲ و ۵۵؛ بروجردی، خاطره، ۵۵؛ نگارش، حدیث پایداری، ۴۷؛ میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۳۵ و ۸۷.
  169. امام خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۶.
  170. امام خمینی، صحیفه امام، ۱/۴۲۹–۴۳۰.
  171. به عنوان نمونه: امام خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۳۰، ۴۳۱، ۴۴۱، ۴۴۲، ۴۴۵، ۴۴۷، ۴۵۱، ۴۵۲، ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۵، ۴۵۶ و ۳/۱۱، ۳۰، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۳۶، ۴۰، ۴۷، ۵۴، ۵۵.
  172. اشراقی، نعیمه، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۴۱؛ حدیدچی، خاطره، چاپ‌شده در پرتوی از خورشید، ۲۹۸.
  173. نگارش، حدیث پایداری، ۴۶.
  174. مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۹۰؛ مصطفوی، صدیقه، خاطره، چاپ‌شده در پرتوی از خورشید، ۱۴۰.
  175. عزیزی، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امام خمینی، ۴۰.
  176. اعرابی، خاطره، ۱۰۳؛ مصطفوی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳/۳۰۲؛ مصطفوی، فریده، برداشت‌هایی، ۳۰۲؛ اشراقی، عاطفه، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳۰۲؛ اشراقی، زهرا، خاطره، چاپ‌شده دربرداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ۳۰۳؛ طباطبایی، ۳۰۳–۳۰۴.
  177. حدیدچی، خاطره، چاپ‌شده در درس‌هایی از امام خمینی، ۱۵۶–۱۵۷؛ بافقی، ۷۵–۸۰؛ بهاءالدینی، مصاحبه، ۸۱–۸۳؛ فرقانی، مصاحبه، ۳/۷؛ میرزابیگی، خانواده و امام خمینی، ۱۴۳.
  178. فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.