معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | [[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | ||
::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت [[عالم]] ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] تعدی میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این [[عالم]] و طبیعت این [[عالم]] است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی گشایش. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک [[عمل]] است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک [[عمل]] است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: {{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ | :::::«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت [[عالم]] ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] تعدی میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این [[عالم]] و طبیعت این [[عالم]] است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی گشایش. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک [[عمل]] است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک [[عمل]] است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: {{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.</ref> یا {{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.</ref>. یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]، ص95-96.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
::::::[[انتظار]] یعنی: "[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}} در هر آن و ترقیب به روز [[ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهره [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل]] و داد و غالب شدن [[دین]] قویم بر جمیع [[ادیان]] که [[خدای تعالی]] به [[نبی]] اکرم خود خود [[خبر]] داده و وعده فرموده، بلکه [[بشارت]] آن را به جمیع [[پیغمبران]] و امم داده که چنین روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نماند که از بیم احدی در پرده ستر و [[حجاب]] بماند"<ref>النجم الثاقب، ۴۲۸ چاپ علمیه اسلامیه.</ref> | ::::::[[انتظار]] یعنی: "[[انتظار فرج]] [[آل محمد]] {{عم}} در هر آن و ترقیب به روز [[ظهور]] [[دولت]] قاهره و [[سلطنت]] ظاهره [[مهدی]] [[آل محمد]] {{عم}} و پر شدن [[زمین]] از [[عدل]] و داد و غالب شدن [[دین]] قویم بر جمیع [[ادیان]] که [[خدای تعالی]] به [[نبی]] اکرم خود خود [[خبر]] داده و وعده فرموده، بلکه [[بشارت]] آن را به جمیع [[پیغمبران]] و امم داده که چنین روزی خواهد آمد که جز [[خدای تعالی]] کسی را [[پرستش]] نکنند و چیزی از [[دین]] نماند که از بیم احدی در پرده ستر و [[حجاب]] بماند"<ref>النجم الثاقب، ۴۲۸ چاپ علمیه اسلامیه.</ref> | ||
::::::پس [[انتظار]] دربر دارنده حالتی قلبی است که برخاسته از [[اصول اعتقادی]] [[شیعه]] است؛ [[اعتقاد]] به [[حتمیت ظهور مهدی]] [[موعود]] و تحقق اهداف، و رسالتهای [[انبیا]] و آمال و آرزوهای [[بشریت]] به دست آن حضرت. این حالت قلبی به انگیزش حرکتهایی عملی نیز منجر میشود که حول محور [[آمادگی برای ظهور]] [[منتظَر]] دور میزند. و از همین رو است که [[احادیث]] شریف بر [[لزوم]] [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] و حتمیت [[ظهور]] آن حضرت تأکید میکند؛ معرفتی صحیح و مستند به [[ادله]] اعتقادی. | ::::::پس [[انتظار]] دربر دارنده حالتی قلبی است که برخاسته از [[اصول اعتقادی]] [[شیعه]] است؛ [[اعتقاد]] به [[حتمیت ظهور مهدی]] [[موعود]] و تحقق اهداف، و رسالتهای [[انبیا]] و آمال و آرزوهای [[بشریت]] به دست آن حضرت. این حالت قلبی به انگیزش حرکتهایی عملی نیز منجر میشود که حول محور [[آمادگی برای ظهور]] [[منتظَر]] دور میزند. و از همین رو است که [[احادیث]] شریف بر [[لزوم]] [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] و حتمیت [[ظهور]] آن حضرت تأکید میکند؛ معرفتی صحیح و مستند به [[ادله]] اعتقادی. | ||
::::::بنا بر آنچه گذشت: "[[انتظار]] اگر همزمان دارای سه عنصر نباشد صادقانه نخواهد بود: عنصر عقیدتی، عنصر روحی و عنصر رفتاری و بدون این سه عنصر [[انتظار]] دیگر معنی صحیح ایمانی خویش را نخواهد داشت و به نوعی بیتوجهی خودخواهانه بدل خواهد گردید که بر همان منطق [[اصحاب]] [[حضرت موسی]] {{ع}} استوار است که گفتند: {{متن قرآن|فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ | ::::::بنا بر آنچه گذشت: "[[انتظار]] اگر همزمان دارای سه عنصر نباشد صادقانه نخواهد بود: عنصر عقیدتی، عنصر روحی و عنصر رفتاری و بدون این سه عنصر [[انتظار]] دیگر معنی صحیح ایمانی خویش را نخواهد داشت و به نوعی بیتوجهی خودخواهانه بدل خواهد گردید که بر همان منطق [[اصحاب]] [[حضرت موسی]] {{ع}} استوار است که گفتند: {{متن قرآن|فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ}}؛ "پس تو و پروردگارت بروید و بجنگید که ما اینجا به [[انتظار]] نشستهایم..."<ref>مائده، ۲۴.</ref> و نتیجه چنین اعتقادی تنها [[انتظار]] داشتن [[خیر]] و خوبی برای [[بشریت]]، اما بدون انجام هیچ [[عمل]] مثبتی است<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ۳۴۲.</ref>. | ||
::::::از این رو میبینیم در روایاتی که در باره [[انتظار]] بحث کردهاند بر این نکته تأکید کردهاند که باید [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دل]] و [[جان]] [[مؤمنان]] [[رسوخ]] کند و به عنوان جلوهای از انتظارِ [[مؤمنان]]، ارتباط مستمر با آن وجود مقدس در نهاد آنان ریشه بدواند و در [[مقام]] [[عمل]] به [[ولایت]] آن حضرت [[معتقد]] گشته به [[شریعت]] کاملش چنگ زنند. و هر مؤمنی خود را به عنوان یکی از یاوران آن حضرت به حساب آورده، خود را به تمام [[صفات]] جهادی، عقیدتی و اخلاقی که برای شرکت در [[قیام]] بزرگ [[امام زمان]] {{ع}} لازم است بیاراید. که در غیر این صورت [[منتظر]] واقعی نخواهد بود. "[[انتظار فرج]] دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است تعهد آور است، [[عبادت]] است، و بلکه بافضیلتترین [[عبادت]] است و انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی "اباحیگری" محسوب میشود. ... این دو نوع [[انتظار]] معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم تاریخی [[مهدی موعود]] {{ع}} است ... برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[موعود]] {{ع}} این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اخنتاقها، [[حق]] کشیها و تباهیها ناشی میشود ... آن گاه این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] ... از آستین بیرون میآید ... پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه [[فساد]] است ... | ::::::از این رو میبینیم در روایاتی که در باره [[انتظار]] بحث کردهاند بر این نکته تأکید کردهاند که باید [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[دل]] و [[جان]] [[مؤمنان]] [[رسوخ]] کند و به عنوان جلوهای از انتظارِ [[مؤمنان]]، ارتباط مستمر با آن وجود مقدس در نهاد آنان ریشه بدواند و در [[مقام]] [[عمل]] به [[ولایت]] آن حضرت [[معتقد]] گشته به [[شریعت]] کاملش چنگ زنند. و هر مؤمنی خود را به عنوان یکی از یاوران آن حضرت به حساب آورده، خود را به تمام [[صفات]] جهادی، عقیدتی و اخلاقی که برای شرکت در [[قیام]] بزرگ [[امام زمان]] {{ع}} لازم است بیاراید. که در غیر این صورت [[منتظر]] واقعی نخواهد بود. "[[انتظار فرج]] دو گونه است: انتظاری که سازنده است، تحرک بخش است تعهد آور است، [[عبادت]] است، و بلکه بافضیلتترین [[عبادت]] است و انتظاری که ویرانگر است، بازدارنده است، فلج کننده است و نوعی "اباحیگری" محسوب میشود. ... این دو نوع [[انتظار]] معلول دو نوع برداشت از [[ظهور]] عظیم تاریخی [[مهدی موعود]] {{ع}} است ... برداشت قشری از [[مردم]] از [[مهدویت]] و [[قیام]] و [[انقلاب]] [[موعود]] {{ع}} این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اخنتاقها، [[حق]] کشیها و تباهیها ناشی میشود ... آن گاه این انفجار رخ میدهد و دست [[غیب]] برای [[نجات]] [[حقیقت]] ... از آستین بیرون میآید ... پس [[بهترین]] کمک به تسریع در [[ظهور]] و [[بهترین]] شکل [[انتظار]]، ترویج و اشاعه [[فساد]] است ... | ||
::::::از [[آیات]] استفاده میشود که [[ظهور]] [[مهدی موعود]] {{ع}} حلقهای است از حلقات [[مبارزه]] [[اهل حق]] و اهل [[باطل]] که به [[پیروزی]] [[اهل حق]] منتهی میشود؛ سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] موقوف به این است که آن فرد عملًا در گروه [[اهل حق]] باشد ... | ::::::از [[آیات]] استفاده میشود که [[ظهور]] [[مهدی موعود]] {{ع}} حلقهای است از حلقات [[مبارزه]] [[اهل حق]] و اهل [[باطل]] که به [[پیروزی]] [[اهل حق]] منتهی میشود؛ سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]] موقوف به این است که آن فرد عملًا در گروه [[اهل حق]] باشد ... | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
::::::وی مینویسد: "کسانی که [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] را میکشند، [[انتظار]] [[انقلاب]] و دگرگونی و تحولی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول [[تاریخ]] [[بشر]] روی کره [[زمین]] است"<ref>همان، ص ۴۶.</ref>. | ::::::وی مینویسد: "کسانی که [[انتظار]] یک [[مصلح جهانی]] را میکشند، [[انتظار]] [[انقلاب]] و دگرگونی و تحولی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول [[تاریخ]] [[بشر]] روی کره [[زمین]] است"<ref>همان، ص ۴۶.</ref>. | ||
::::::[[حقیقت]] [[انتظار]] از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب یافته است، نفی یعنی از بین بردن نابسامانیهای موجود و عواملی که موجب [[اختلاف]] و از هم پاشیدگی میباشد، و اثبات یعنی [[جانشین]] کردن عوامل رشد و ترقی جای آنها. باید خود را [[اصلاح]] کنیم و اندیشههایمان را از کجنظری، [[حسادت]]، [[کینه]] و صدها [[عیب]] دیگر برهانیم؛ چون اگر این عیبها در ما باشد، چگونه میتوانیم [[منتظر]] تحولی باشیم که اساس آن [[مبارزه]] با همه آن عیبهاست و سرانجام دامان ما را خواهد گرفت. | ::::::[[حقیقت]] [[انتظار]] از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب یافته است، نفی یعنی از بین بردن نابسامانیهای موجود و عواملی که موجب [[اختلاف]] و از هم پاشیدگی میباشد، و اثبات یعنی [[جانشین]] کردن عوامل رشد و ترقی جای آنها. باید خود را [[اصلاح]] کنیم و اندیشههایمان را از کجنظری، [[حسادت]]، [[کینه]] و صدها [[عیب]] دیگر برهانیم؛ چون اگر این عیبها در ما باشد، چگونه میتوانیم [[منتظر]] تحولی باشیم که اساس آن [[مبارزه]] با همه آن عیبهاست و سرانجام دامان ما را خواهد گرفت. | ||
::::::علاوه بر [[اصلاح]] خویش، باید در پی [[اصلاح]] [[جامعه]] هم باشیم. باید [[اصلاح]] [[جامعه]] را جدی بگیریم، تا مشمول [[آیه]] مبارکه {{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ | ::::::علاوه بر [[اصلاح]] خویش، باید در پی [[اصلاح]] [[جامعه]] هم باشیم. باید [[اصلاح]] [[جامعه]] را جدی بگیریم، تا مشمول [[آیه]] مبارکه {{متن قرآن|إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ}}<ref>سوره عصر، آیه ۳.</ref> شویم»<ref>[[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۶۵-۶۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
[[پرونده:152035.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرتقی حسینی گرگانی]]]] | [[پرونده:152035.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[میرتقی حسینی گرگانی]]]] | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[میرتقی حسینی گرگانی]]'''، در کتاب ''«[[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ | ::::::«[[انتظار]]، یعنی آرزومندی برای رسیدن به نیکوترین حال و زمان؛ یعنی لَه لَه زدن برای رسیدن به "[[ماء معین]]": {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ}}<ref>"بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.</ref>؛ یعنی رهایی از ظلمت و تیرگی، و چشم به افق روشن دوختن و برای دیدار خورشید، شب را به صبح آوردن؛ یعنی [[برترین]] [[عبادت]]؛ یعنی [[شناخت]] [[منتظر]]؛ زیرا، لازمه هر عبادتی [[معرفت]] است؛ پس، [[انتظار]] بدون [[شناخت]] [[موعود]] [[منتظر]] معنا و مفهوم نخواهد داشت و تهی از محتوا و [[حقیقت]] است. پس، تنها چیزی که بدان معنا، محتوا و واقعیت میبخشد، [[شناخت]] است؛ و [[شناخت]]، چون هدف آن است. [[انتظار]]، یعنی آمادگی برای رهایی از [[ستم]]، خود را ساختن، چشم به ما بین [[رکن و مقام]] دوختن به امید [[فتح]] و گشوده شدن دروازههای [[قسطنطنیه]]، جبال و دیلم؛ به [[انتظار]] هبوط [[عیسی]] و نظارهگر [[قتل دجال]] به دست او بودن، در تکاپوی زوال فرزندان صهیون بودن و به صلای [[شمشیر]] گوش دادن، مشاهده شکسته شدن پرچمهای [[سفیانی]] و [[دجال]]؛ و خلاصه، ترنم {{عربی|" لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه " }} بر پهنه گیتی گوش را نواختن. [[انتظار]]، یعنی باوری شورآفرین، امیدی روحبخش، مقاومت و صلابت چون {{متن قرآن| هُمُ الْغالِبُون}}، حماسهای شبشکن، شفقی فجرآفرین، [[فتح]] المبین، [[فتح]] الفتوح، مرصادی برای [[منافقان]]، "نه" گفتن به [[باطل]] و [[شیطان]] بزرگ، درفش [[عصیان]] و پایداری، جریان خون در رگ زندگی، در آرزوی روزهای سبز بهاری نشستن، در هالهای از نورِ [[جمال]] [[مهدی]] قرار گرفتن و سپر بلایش شدن، گرمای دستش را لمس نمودن، [[جان]] را به تابش خورشید [[ولایت]]، تابناک ساختن، [[روح]] را در سایه [[حکومت]] [[موعود]] [[صیقل]] دادن، و از شادمانی طلوع طلیعه جهانی، آکنده از داد و دادگری سرشار بودن. [[انتظار]]، یعنی اشتیاق به آرامش بعد از طوفان، امید استقرار صلح و [[عدل]] جاویدان پس از شیوع [[ظلم]] و فسادِ همهگیر و بیپایان بهوسیله [[منجی]] بزرگ، [[موعود]] [[بشریت]] و [[مهدی]] [[قائم]] [[منتظر]] {{ع}}؛ و به گفته [[حافظ]] شیرازی: ایمنی قافلههای [[دل]] و [[دانش]]. [[انتظار]]، یعنی همواره [[منتظر]] طلوع خورشید خونین رهایی از [[مغرب]] بودن<ref>در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}} -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی {{ع}} خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان {{ع}} طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: {{عربی|"أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ"}} -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: {{عربی|"لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ"}}. این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: {{عربی|"هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"}}؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود {{ع}} است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. [[امام باقر|حضرت باقر]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|"نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..."}} -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که [[امام زمان]]{{ع}} بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از [[ظهور امام مهدی|ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی {{ع}} پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی {{ع}} است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن {{ع}} به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.</ref>، در برابر تندبادهای زودگذر زبرالحدید بودن، در برابر مشکلات، کوه مقاوم بودن و برای رهایی از آنها همراه [[سپاه مهدی]] بودن؛ یعنی دیدن طلعت رشیده و سپیده ستوده و در نتیجه، چشم را روشن ساختن و سینه را به [[نور]] [[ایمان]] منور نمودن؛ لحظهشماری برای نامنویسی در حزب [[مهدی]] {{ع}}، و در نهایت، سرسپرده وی شدن؛ چون سرودهاند: {{عربی|" وَ أَنَ حِزْبَكَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَ أَوْلِيَاءَكَ هُمُ الْفَائِزُونَ، وَ أَعْدَاءَكَ هُمُ الْخَاسِرُون " }}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.</ref>؛ {{عربی|" أُولَئِكَ أَوْلِيَائِي حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ كُلَ فِتْنَةٍ عَمْيَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَكْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ- {{متن قرآن| أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ }} " }}<ref>اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر [[فتنه]] کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان [[صلوات]] و [[درود]] [[خداوند]] باد؛ زیرا، [[هدایت]] یافتهاند و [[انتظار]] را به کردار و رفتارشان [[تفسیر]] کرده، و میگویند: [[انتظار]]، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و [[صبر]] بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.</ref>»<ref>[[میرتقی حسینی گرگانی|حسینی گرگانی؛میرتقی]]، [[ نزول مسیح و ظهور موعود (کتاب)|نزول مسیح و ظهور موعود]]، ص 35-38.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "امید به آیندهای روشن و نیکو" و گاه در کتابهای جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد. | ::::::«[[انتظار فرج]]، در [[آیات]] و [[احادیث]]، گاه به معنای "امید به آیندهای روشن و نیکو" و گاه در کتابهای جامع حدیثی [[شیعی]]، به "[[انتظار]] [[انقلاب مهدوی]]" اشاره دارد. | ||
::::::حالت امید به آینده و چشم به راه آیندهای بهتر بودن، از آموزههای اصیل [[قرآن]]ی و حدیثی است. برای نمونه، [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا | ::::::حالت امید به آینده و چشم به راه آیندهای بهتر بودن، از آموزههای اصیل [[قرآن]]ی و حدیثی است. برای نمونه، [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا}}<ref>انشراح، آیه ۶.</ref>؛ "همانا همراه با دشواری، آسانی است" به [[صبر]] و پایداری برای رسیدن به آیندهای بهتر، توصیه میکند. | ||
::::::از منظر آموزههای دینی، حالت [[انتظار فرج]]، همیشه و برای همه افراد، مطلوب و شایسته است وامید به گشایش فردی و عمومی با [[ظهور]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}}، بالاترین و والاترین حالت [[انتظار]] است. | ::::::از منظر آموزههای دینی، حالت [[انتظار فرج]]، همیشه و برای همه افراد، مطلوب و شایسته است وامید به گشایش فردی و عمومی با [[ظهور]] [[امام مهدی|ولی عصر]] {{ع}}، بالاترین و والاترین حالت [[انتظار]] است. | ||
::::::برخی [[احادیث]]، شخص [[منتظر]] را از "اولیاء الله" شمرده و او را از [[برترین]] مردمان، مخلص حقیقی و همانند کسی دانستهاند که همراه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نبرد کرده و یا در [[جنگ]] دشوار [[بدر]]، همراه ایشان بوده است، یا همچون کیس که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} [[حضور]] دارد و همراه ایشان نبرد میکند و حتی همانند کسی که در رکاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیده است.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۵، ص ۳۰۵–۳۰۹.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۳، ۶۴.</ref>. | ::::::برخی [[احادیث]]، شخص [[منتظر]] را از "اولیاء الله" شمرده و او را از [[برترین]] مردمان، مخلص حقیقی و همانند کسی دانستهاند که همراه [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} نبرد کرده و یا در [[جنگ]] دشوار [[بدر]]، همراه ایشان بوده است، یا همچون کیس که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} [[حضور]] دارد و همراه ایشان نبرد میکند و حتی همانند کسی که در رکاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به [[شهادت]] رسیده است.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۵ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۵، ص ۳۰۵–۳۰۹.</ref>»<ref>[[محمد باقریزاده اشعری|باقریزاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۶۳، ۶۴.</ref>. | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۹۶: | ||
::::::[[اصل]] "[[انتظار فرج]]" از یک [[اصل]] کلّی اسلامی مایه میگیرد، و آن، [[اصل]] [[حرمت]] یأس و نومیدی از [[لطف]] و [[رحمت]] [[خداوند]] است. آنچه از [[روایات]] به دست میآید، [[انتظار فرج]]، نوعی [[عبادت]] است، [[ایمان]] به [[غیبت]] است، اقرار به یگانگی [[خدا]] و [[رسالت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[پیشوایی]] [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} است، تلاش و سازندگی است، عامل مقاومت و پایداری است، نوعی فریاد و خروشی از درون، و عدم پذیرش سلطهها و اعتراض به [[زمامداران]] خودسر و خودپرست است. | ::::::[[اصل]] "[[انتظار فرج]]" از یک [[اصل]] کلّی اسلامی مایه میگیرد، و آن، [[اصل]] [[حرمت]] یأس و نومیدی از [[لطف]] و [[رحمت]] [[خداوند]] است. آنچه از [[روایات]] به دست میآید، [[انتظار فرج]]، نوعی [[عبادت]] است، [[ایمان]] به [[غیبت]] است، اقرار به یگانگی [[خدا]] و [[رسالت]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[پیشوایی]] [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} است، تلاش و سازندگی است، عامل مقاومت و پایداری است، نوعی فریاد و خروشی از درون، و عدم پذیرش سلطهها و اعتراض به [[زمامداران]] خودسر و خودپرست است. | ||
::::::[[دلیل]] این [[انتظار]]، همان نویدهای صریح [[قرآن کریم]] و [[روایات]] معتبری است که مسأله [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و امید به آینده را بهعنوان وعده تخلّفناپذیر الهی مطرح کردهاند. [[انتظار]] دارای دو بعد فکری یا اعتقادی، و بعد عملی یا اجتماعی است و [[معرفت]] و [[انتظار فرج]] است که [[منتظر]] را در خیمهگاه [[امام عصر]] {{ع}} آماده به خدمت حفظ میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref>. | ::::::[[دلیل]] این [[انتظار]]، همان نویدهای صریح [[قرآن کریم]] و [[روایات]] معتبری است که مسأله [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و امید به آینده را بهعنوان وعده تخلّفناپذیر الهی مطرح کردهاند. [[انتظار]] دارای دو بعد فکری یا اعتقادی، و بعد عملی یا اجتماعی است و [[معرفت]] و [[انتظار فرج]] است که [[منتظر]] را در خیمهگاه [[امام عصر]] {{ع}} آماده به خدمت حفظ میکند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.</ref>. | ||
::::::و اما [[انتظار]] اعتقادی؛ [[معرفت امام]]، شرط صحت [[انتظار]] است. فضیل بن یسار از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ | ::::::و اما [[انتظار]] اعتقادی؛ [[معرفت امام]]، شرط صحت [[انتظار]] است. فضیل بن یسار از [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>سوره اسراء، ۷۱.</ref>؛ روزی که هرمردمی را با امامشان میخوانیم، پرسید. حضرت چنین فرمود: "ای فضیل! [[امام]] خود را بشناس، زیرا اگر [[معرفت امام]] خود را داشته باشی، جلو افتادن یا به تأخیر افتادن این [[امر]] زیانی به تو نمیرساند"<ref>کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. | ||
::::::[[انتظار]] اجتماعی؛ همان [[انتظار]] در [[مقام]] [[عمل]] است. محصول [[انتظار]] اعتقادی، [[انتظار]] عملی است. برخورداری از [[رحمت]] الهی، شامل حال منتظرانی است که در جهت اجرای [[اوامر]] الهی از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و همواره تلاش میکنند [[وظایف]] اعتقادی خود را بشناسند و با تمام توانشان در جهت تحقق آنها کوشش نمایند. و اما از جمله [[وظایف]] عملکردی منتظران، [[دعا برای تعجیل فرج]]، حفظ [[تقوی]]، [[تسلیم]] محض به [[امام]] و [[زمینهسازی]] برای [[برقراری عدل]] الهی است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۲۷.</ref>. | ::::::[[انتظار]] اجتماعی؛ همان [[انتظار]] در [[مقام]] [[عمل]] است. محصول [[انتظار]] اعتقادی، [[انتظار]] عملی است. برخورداری از [[رحمت]] الهی، شامل حال منتظرانی است که در جهت اجرای [[اوامر]] الهی از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و همواره تلاش میکنند [[وظایف]] اعتقادی خود را بشناسند و با تمام توانشان در جهت تحقق آنها کوشش نمایند. و اما از جمله [[وظایف]] عملکردی منتظران، [[دعا برای تعجیل فرج]]، حفظ [[تقوی]]، [[تسلیم]] محض به [[امام]] و [[زمینهسازی]] برای [[برقراری عدل]] الهی است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۲۷.</ref>. | ||
::::::بهمعنای چشمداشت گشایش گرههای زندگی از جانب [[خداوند]] است<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.</ref>. در اصطلاح به معنای چشمبهراه بودن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۳۰.</ref>. | ::::::بهمعنای چشمداشت گشایش گرههای زندگی از جانب [[خداوند]] است<ref>معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.</ref>. در اصطلاح به معنای چشمبهراه بودن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۱۳۰.</ref>. |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۱۶
معنای انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل اصلی | مفهوم انتظار |
مدخل وابسته | ؟ |
معنای انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- تعریف لغوی و اصطلاحی «انتظار» چیست؟
- مقصود از انتظار چیست؟
- مفهوم حقیقی انتظار چیست؟
- انتظار فرج به چه معناست؟ و جایگاه آن در فرهنگ شیعه و ویژگیهای آن کدامند؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «انتظار فرج امام زمان» در اینباره گفته است:
- «انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک انتظار، انتظار فرج نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنی است که: {{عربی|اندازه=120%| ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱] یا {{عربی|اندازه=120%| ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲]. یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند[۳]»[۴].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله صدر؛ |
---|
|
۲. آیتالله شهید مطهری؛ |
---|
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۴. آیتالله حکیم؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام والمسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛ |
---|
|
۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۷. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
|
۱۸. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱۹. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
۲۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۲۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.
- ↑ موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص95-96.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۱۴.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۴.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵.
- ↑ مکیال المکارم ۲، ۱۵۲- ۱۵۳.
- ↑ النجم الثاقب، ۴۲۸ چاپ علمیه اسلامیه.
- ↑ مائده، ۲۴.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۳۴۲.
- ↑ شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، ۶۱- ۶۸ با تلخیص.
- ↑ کمال الدین، ۳۱۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۵.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ - ۶۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.
- ↑ الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد» کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.
- ↑ ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۸۱؛ عزیز اللّه حیدرى، انسان معاصر، ص ۳۲.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱.
- ↑ ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۰۷، ح ۱۶.
- ↑ معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۱، ۲۴۲.
- ↑ در انتظار امام، عبد الهادی فضلی، ص ۷۸
- ↑ مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۱۹
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ تا ۲۴۲.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.
- ↑ ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.
- ↑ فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.
- ↑ ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.
- ↑ " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ"؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۴.
- ↑ در این باره امام سجّاد(ع) فرمود:" انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ"؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ رسول گرامی اسلام(ص) فرمود:" أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ"؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.
- ↑ ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.
- ↑ " وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا "؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.
- ↑ " عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ انْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ "؛ رجال کشی، ص ۱۳۸.
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) "؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۸۲- ۸۱.
- ↑ " كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ "؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸.
- ↑ محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه: علیرضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸.
- ↑ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴،( با تصرّف).
- ↑ روح اللّه موسوی، صحیفه نور، ج ۲۱، ۱۴ فروردین ۱۳۶۷.
- ↑ " اللّهمّ أرنا الّطلعة الرّشيدة و الغرّة الحميدة "
- ↑ محمّد تقی جعفری، شرح نهج البلاغه، ص ۲۹۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۱۵۹-۱۶۸.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار
- ↑ ر.ک: محمدتقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
- ↑ محمد مهدی آصفی، «انتظار پویا»، فصلنامه انتظار، ش۶
- ↑ ر.ک: محمدامیر ناصری، الامام المهدي في الأحاديث المشتركة بين السنة والشيعة.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص: ۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ "النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).
- ↑ " نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه"؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص:۱۱۷.
- ↑ المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص:۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ همان.
- ↑ جزوه درسهای استاد مکارم شیرازی پیرامون انگیزه پیدایش مذهب، ص ۴۷.
- ↑ همان، ص ۴۶.
- ↑ سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ بامداد بشریت، ص ۶۵-۶۸.
- ↑ "بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.
- ↑ در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا" -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی (ع) خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان (ع) طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: "أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ" -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: "لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ". این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود (ع) است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. حضرت باقر(ع) میفرماید: "نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..." -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که امام زمان(ع) بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از ظهور حضرت مهدی(ع) است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی (ع) پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی (ع) است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن (ع) به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.
- ↑ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.
- ↑ اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر فتنه کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان صلوات و درود خداوند باد؛ زیرا، هدایت یافتهاند و انتظار را به کردار و رفتارشان تفسیر کرده، و میگویند: انتظار، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و صبر بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص 35-38.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳.
- ↑ انشراح، آیه ۶.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۵–۳۰۹.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ سوره اسراء، ۷۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۱۲۷.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۱۳۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۳، ص ۵۴۷.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶
- ↑ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵
- ↑ انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۹۶، ۱۱۷، ۲۶۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ - ۸۲.