معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=120%' به '{{عربی') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | [[پرونده:11760.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی حسینی خامنهای]]]] | ||
::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[آیتالله]] '''[[سید علی حسینی خامنهای]]'''، در کتاب ''«[[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت [[عالم]] ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] تعدی میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این [[عالم]] و طبیعت این [[عالم]] است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی گشایش. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک [[عمل]] است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک [[عمل]] است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: | :::::«[[انتظار فرج]] یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک [[انتظار]]، [[انتظار فرج]] نهایی است؛ یعنی اینکه [[بشریت]] اگر میبیند که طواغیت [[عالم]] ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به [[حق]] [[انسانها]] تعدی میکنند، نباید خیال کند که [[سرنوشت]] [[دنیا]] همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -{{عربی|"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"}}- و آن چیزی که متعلق به این [[عالم]] و طبیعت این [[عالم]] است، عبارت است از استقرار [[حکومت]] [[عدل]]؛ و او خواهد آمد. [[انتظار فرج]] و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و [[بشریت]] دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از [[انتظار فرج]] است، لکن [[انتظار فرج]] مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند [[منتظر فرج]] باشید، فقط این نیست که [[منتظر فرج]] نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. [[فرج]]، یعنی این؛ [[فرج]]، یعنی گشایش. [[مسلمان]] با درسِ [[انتظار]]، [[فرج]] میآموزد و [[تعلیم]] میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی [[بشر]] وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که [[انسان]] ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ [[انسان]]، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ [[فرج]] [[ظهور]] خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین [[فرج]] متوقع و مورد [[انتظار]] است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس [[انتظار]] واقعی به همه انسانهاست؛ لذا [[انتظار فرج]] را [[افضل]] [[اعمال]] دانستهاند؛ معلوم میشود [[انتظار]]، یک [[عمل]] است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که [[انتظار]] یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و [[منتظر]] بمانیم تا یک کاری بشود. [[انتظار]] یک [[عمل]] است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در [[دل]] و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع [[تفسیر]] این [[آیات]] کریمه قرآنی است که: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.</ref> یا {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.</ref>. یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند<ref>بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]؛ [[انتظار فرج امام زمان (کتاب)|انتظار فرج امام زمان]]، ص95-96.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۵۵
معنای انتظار چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل اصلی | مفهوم انتظار |
مدخل وابسته | ؟ |
معنای انتظار چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- تعریف لغوی و اصطلاحی «انتظار» چیست؟
- مقصود از انتظار چیست؟
- مفهوم حقیقی انتظار چیست؟
- انتظار فرج به چه معناست؟ و جایگاه آن در فرهنگ شیعه و ویژگیهای آن کدامند؟
پاسخ نخست
- آیتالله سید علی حسینی خامنهای، در کتاب «انتظار فرج امام زمان» در اینباره گفته است:
- «انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گستردهیی است. یک انتظار، انتظار فرج نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چارهیی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -"لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ"- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بنبستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بیعملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنی است که: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱] یا ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲]. یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند[۳]»[۴].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله صدر؛ |
---|
|
۲. آیتالله شهید مطهری؛ |
---|
|
۳. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۴. آیتالله حکیم؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام والمسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین حسینی گرگانی؛ |
---|
|
۱۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۱۷. آقای باقریزاده اشعری؛ |
---|
|
۱۸. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۱۹. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛ |
---|
|
۲۰. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۲۱. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه:۵.
- ↑ موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره اعراف، آیه:۱۲۸.
- ↑ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان ۲۹/۰۶/۱۳۸۴
- ↑ حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص95-96.
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۱۴.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، ج۹، ص۳۹۴.
- ↑ چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵.
- ↑ مکیال المکارم ۲، ۱۵۲- ۱۵۳.
- ↑ النجم الثاقب، ۴۲۸ چاپ علمیه اسلامیه.
- ↑ مائده، ۲۴.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۳۴۲.
- ↑ شهید مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید، ۶۱- ۶۸ با تلخیص.
- ↑ کمال الدین، ۳۱۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۵.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ - ۶۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.
- ↑ الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.
- ↑ نهج الفصاحة، ص۷۸؛ ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.
- ↑ «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد» کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ التحقیق فى کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶.
- ↑ ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۸۱؛ عزیز اللّه حیدرى، انسان معاصر، ص ۳۲.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱.
- ↑ ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه «انتظار».
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۰۷، ح ۱۶.
- ↑ معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۱، ۲۴۲.
- ↑ در انتظار امام، عبد الهادی فضلی، ص ۷۸
- ↑ مکیال المکارم، موسوی اصفهانی، ج ۲، ص ۲۱۹
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ تا ۲۴۲.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار.
- ↑ ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵.
- ↑ فصلنامه انتظار، ج ۶، محمّد مهدی آصفی، مقاله انتظار پویا.
- ↑ ر. ک: سید رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۱۰۱؛ شیخ طوسی، أمالی، ص ۴۰۵.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷. همچنین ر. ک: سنن الترمذی، ج ۵، ص ۵۶۵.
- ↑ " أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ"؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص ۳۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۴.
- ↑ در این باره امام سجّاد(ع) فرمود:" انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ"؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۱۷؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ رسول گرامی اسلام(ص) فرمود:" أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ"؛ حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۳۷.
- ↑ ر. ک: سوره یوسف، آیه:۸۷.
- ↑ " وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا "؛ شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳.
- ↑ " عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ وَ الرَّدِّ إِلَيْنَا وَ انْتِظَارِ أَمْرِنَا وَ أَمْرِكُمْ وَ فَرَجِنَا وَ فَرَجِكُمْ "؛ رجال کشی، ص ۱۳۸.
- ↑ " هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ كَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ كَمَنْ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) "؛ برقی، محاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
- ↑ علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۸۲- ۸۱.
- ↑ " كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ "؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸.
- ↑ محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیه، ترجمه: علیرضا مسجدجامعی، ص ۱۱۸.
- ↑ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴،( با تصرّف).
- ↑ روح اللّه موسوی، صحیفه نور، ج ۲۱، ۱۴ فروردین ۱۳۶۷.
- ↑ " اللّهمّ أرنا الّطلعة الرّشيدة و الغرّة الحميدة "
- ↑ محمّد تقی جعفری، شرح نهج البلاغه، ص ۲۹۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۱۵۹-۱۶۸.
- ↑ ر. ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، کلمه انتظار
- ↑ ر.ک: محمدتقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
- ↑ محمد مهدی آصفی، «انتظار پویا»، فصلنامه انتظار، ش۶
- ↑ ر.ک: محمدامیر ناصری، الامام المهدي في الأحاديث المشتركة بين السنة والشيعة.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، انتظار و منتظران، ص: ۱۸۸-۱۸۹.
- ↑ "النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین"؛ (الصحاح، ج۲، ص۸۳۰).
- ↑ " نَظَرتُهُ و انْتَظَرْتُه إِذا ارْتَقَبْتَ حضورَه"؛ (تاج العروس، ج۷، ص۵۳۹).
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص:۱۱۷.
- ↑ المنجد، (عربی به فارسی)، ترجمه محمد بندر ریگی، ج ۲، ص ۱۹۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۶.
- ↑ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۰-۱۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۷.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص:۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ همان.
- ↑ جزوه درسهای استاد مکارم شیرازی پیرامون انگیزه پیدایش مذهب، ص ۴۷.
- ↑ همان، ص ۴۶.
- ↑ سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ بامداد بشریت، ص ۶۵-۶۸.
- ↑ "بگو: به من بگویید اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟؛ سوره ملک، آیه ۳۰.
- ↑ در حدیثهای فراوانی گفته شده است که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا" -سلیمان حسینی بلخی قندوزی، ینابیع المودة، ج۳، ص١۴۵؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۵٢، ص١٩۵؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج٢، صص۵٢٧ و ۵٢٨- یعنی مهدی (ع) خود همان خورشیدی است که از مغرب (محل غروب خورشید) طلوع میکند. برخی گفتهاند: از جمله نشانههای ظهور امام زمان (ع) طلوع خورشید از مغرب است؛ برخی دیگر میگویند: محل طلوع آن حضرت مغرب زمین است. شاید توجیهش آن باشد که امام زمان بعد از فتح انطاکیه، قسطنطنیه، روم و فرنگ، به سوی بیتالمقدس باز میگردد، و مسیح برای هلاکت دجال و یهودیان عنود حقپوش هبوط میکند؛ یعنی آغاز حرکت اصلاحی و عدالتگستر موعود منتظر همین طلوع خورشید از مغرب خواهد بود؛ خدا داند. به انتظار روزی که مفسر راستین دین ظهور کند، تا آنرا به معنای واقعی کلمه تفسیر نماید. بله، در برخی از روایتها چنین ذکر شده است: "أَوَّلُ الْآيَاتِ طُلُوعُ الشَّمْسِ" -إعلامالوری، ج٢، ص٢٧٩- و نیز آمده: "لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ أَمِنَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونُ". این حدیثها، طلوع شمس را از نشانههای قیامت میدانند. ملاحظه میکنید که طلوع به خود شمس نسبت داده شده است، ولی آنچه که ما پیشتر نقل نمودیم، این بود که: "هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِهَا"؛ مرجع ضمیر "هو"، وجود مقدس مهدی موعود (ع) است؛ و این، منافات ندارد که طلوع خورشید از مغرب، از نشانههای نزدیکی قیامت باشد؛ و در برخی روایتها، تعبیر شده که مهدی فاطمه همان شمس بوده، و از علائم و اشراط الساعة، خود ظهور مهدی و آنچه که پیش و پس از ظهور اتفاق میافتد، باشد. چندی پیش، یکی از ستارهشناسان روسی پیشبینی کرده بود که در اواخر سال ١٩٨٢ میلادی فاجعهای برای خورشید پیش خواهد آمد و خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد. حضرت باقر(ع) میفرماید: "نَعَمْ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا مِنَ الْمَحْتُومِ..." -إلزام الناصب، ج٢، ص١۴۶- یعنی: آری، ندای آسمانی و طلوع خورشید از مغرب حتمی خواهد بود. وقوع چنین پدیدهای که از نشانههای ظهور است، اگر معنای ظاهریاش مراد باشد، مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت و چرخش منظومه شمسی است؛ و این، با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگاری ندارد. بدیهی است که امام زمان(ع) بر روی همین زمین بدون هیچگونه تغییر قبل از قیامت، حکومت جهانی تشکیل میدهند. بر این اساس، تحقق چنین نشانهای به صورت معجزه هم امکان ندارد؛ زیرا، معجزه در محدوده نظام حاکم بر جهان صورت میگیرد. -دادگستر جهان، ص۲۲۰- به همینخاطر، نظریهای که ما در اول بحث ارائه دادیم تقویت میگردد. محدث، حکیم و فقیه بزرگوار، فیض کاشانی میگوید: گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از ظهور حضرت مهدی(ع) است؛ همانگونه که از برخی اخبار نیز استفاده میشود. -وافی، ج۲، ص۴۴۶-؛ در ذیل روایتِ صعصعه نیز جملهای است که نشانگر همین معناست. صعصعه در پاسخ نزال بن سبره گفت: کسی که حضرت عیسی (ع) پشت سر وی نماز میگزارد، دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی (ع) است؛ و هم اوست خورشیدی که از غروبگاهش طلوع میکند. - بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۵-. و این همان معنای کنائی است که از "طلوع خورشید از غروبگاهش" برداشت میشود؛ و ظهور حضرت حجت بن الحسن (ع) به طلوع خورشید از مغربش تشبیه شده است.
- ↑ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ١٠٣٣.
- ↑ اینان اولیای حقیقی من هستند؛ به سبب اینها هر فتنه کور و تاریک را دفع میکنم؛ و به سبب آنها شدائد و سختیها را برطرف میکنم و از آنها غُل و زنجیر را بر میدارم؛ و برهمینان صلوات و درود خداوند باد؛ زیرا، هدایت یافتهاند و انتظار را به کردار و رفتارشان تفسیر کرده، و میگویند: انتظار، یعنی عبرتِ عبرتانگیز و صبر بیصبرانه کشیدن؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۱.
- ↑ حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص 35-38.
- ↑ موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳.
- ↑ انشراح، آیه ۶.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۵، ص ۳۰۵–۳۰۹.
- ↑ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ سوره اسراء، ۷۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۱۲۷.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص:۱۳۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۵، ح ۳، ص ۵۴۷.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۱، ح ۱۶، ص ۲۰۷.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۶ - ۱۳۷.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ۱۲، ص ۱۶۶
- ↑ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و انتظار الفرج من اعظم العمل؛ کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵
- ↑ انتظار الفرج عبادة. و... همان؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص۹۶، ۱۱۷، ۲۶۳.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۵.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ - ۸۲.