اقسام و انواع غیب کداماند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' بهدست ') |
||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
::::::'''الف:''' آنچه که از طریق حواس و عقل امکان اگاهی وجود دارد مثل: مکتشفات علمی بشر، مانند قانون جاذبه، وجود سلول، اتم، کهکشانها و امثال آن گرچه امکان آگاهی به این امور از طریق حس و عقل وجود دارد اما روز گاری بود که بشر چیزی از آنها را نمیدانست و مصداق غیب بود و اگر در قرآن و یا سخنان پیشوایان درباره این امور مطالبی گفته شده است نوعی [[اخبار از غیب]] به شمار میرود. | ::::::'''الف:''' آنچه که از طریق حواس و عقل امکان اگاهی وجود دارد مثل: مکتشفات علمی بشر، مانند قانون جاذبه، وجود سلول، اتم، کهکشانها و امثال آن گرچه امکان آگاهی به این امور از طریق حس و عقل وجود دارد اما روز گاری بود که بشر چیزی از آنها را نمیدانست و مصداق غیب بود و اگر در قرآن و یا سخنان پیشوایان درباره این امور مطالبی گفته شده است نوعی [[اخبار از غیب]] به شمار میرود. | ||
::::::'''ب:''' آنچه که از طریق حواس و عقل امکان ندارد بلکه از طریق غیر عادی مثل [[وحی]] و [[الهام]] و مانند آن میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. مانند گزارشهای قرآن از حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. مثل: حوادث بد و خلقت، قیامت و خصوصیات آن، ملائکه و حقیقت آنان. بنابر آنچه گفته شد میتوان [[علم غیب]] را چنین تعریف کرد: | ::::::'''ب:''' آنچه که از طریق حواس و عقل امکان ندارد بلکه از طریق غیر عادی مثل [[وحی]] و [[الهام]] و مانند آن میتوان به آن دسترسی پیدا کرد. مانند گزارشهای قرآن از حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. مثل: حوادث بد و خلقت، قیامت و خصوصیات آن، ملائکه و حقیقت آنان. بنابر آنچه گفته شد میتوان [[علم غیب]] را چنین تعریف کرد: | ||
::::::علم غیب، علم به امور غایب (ممکن الشهود) است که مستند به حس، عقل، علل و اسباب عادی نباشد حال چه متعلق علم غیب (امور غایب) از اموری باشد که امکان دسترسی به آنها به وسیله حواس و عقل وجود دارد و چه از اموری باشدکه چنین امکانی عادتا وجود ندارد. شرط اساسی چنین علمی این استکه از راههای عادی و از طریق حس و عقل حاصل نشده باشد بلکه از طریق غیر عادی و به افاضه خداوند باشد. مطابق این تعریف، پیشبینیهای علمی و سیاسی و کشاورزی و هواشناسی و مانند آن که بر طبق یک سلسله اطلاعات عادی | ::::::علم غیب، علم به امور غایب (ممکن الشهود) است که مستند به حس، عقل، علل و اسباب عادی نباشد حال چه متعلق علم غیب (امور غایب) از اموری باشد که امکان دسترسی به آنها به وسیله حواس و عقل وجود دارد و چه از اموری باشدکه چنین امکانی عادتا وجود ندارد. شرط اساسی چنین علمی این استکه از راههای عادی و از طریق حس و عقل حاصل نشده باشد بلکه از طریق غیر عادی و به افاضه خداوند باشد. مطابق این تعریف، پیشبینیهای علمی و سیاسی و کشاورزی و هواشناسی و مانند آن که بر طبق یک سلسله اطلاعات عادی بهدست میآید و ممکن است درست هم باشند علم غیب شمرده نمیشود همچنین اکتشافات و اختراعات دانشمندان از امور غیر محسوس ظاهری مثل نیروی جاذبه و مانند آن که از راههای عادی بهدست میآید خارج از تعریف [[علم غیب]] مصطلح میباشند. همچنین پیشگوییهای کاهنان و منجمین مرتاضان و امثال آنان که از طریق حرکت ستارگان و مانند آن و یا ریاضتهای شاق که ممکن است برخی مواقع هم درست باشد [[علم غیب]] نخواهد بود»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
::::::'''غیب نسبی:''' یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشود. بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلمانی غیب است. انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعلق و سیر استکمالی بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهره حقیقت الحقایق بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که در عوالم علوی برای ملائکه مورد شهود و علم آنها است برای مردم ساکن در نشاه طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاریه بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته است، با آنکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است: {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ }} <ref> آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است؛ سوره هود، آیه: ۱۰۳.</ref><ref>[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱۲، ص ۲۱.</ref>. | ::::::'''غیب نسبی:''' یعنی اموری هست که نسبت به افرادی و حالاتی غیب نیست اما نسبت به انسانهایی غیب محسوب میشود. بسیاری از فیوضات و مراحل وجودی در سلوک الی الله برای اولیای الهی غیب نیست اما برای ما انسانهای محجوب به حجب ظلمانی غیب است. انسان هر چه بتواند در عوالم وجود به تعلق و سیر استکمالی بپردازد پردههای غیب کنار رفته و چهره حقیقت الحقایق بر او آشکار میگردد. لذا آنچه که در عوالم علوی برای ملائکه مورد شهود و علم آنها است برای مردم ساکن در نشاه طبیعت غیب است، زیرا شهود و غیب باید بر اساس ظروف و نشأتی که مورد بحث قرار گیرد، ملاحظه شود. عالم قیامت و وقایع جاریه بر اموات، طبق نص قرآن غیب است و ایمان به معاد را قرآن ایمان به غیب دانسته است، با آنکه آن حوادث برای مردگان، عین شهود است: {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ }} <ref> آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است؛ سوره هود، آیه: ۱۰۳.</ref><ref>[[سید محمد حسین حسینی طهرانی]]، [[امامشناسی ج۱۲ (کتاب)|امامشناسی]]، ج ۱۲، ص ۲۱.</ref>. | ||
::::::[[علامه طباطبایی]] میفرماید: " غیب خدا مشتمل بر دو گونه غیب است. یکی امور غیبی که پا به عرصه شهود گذاشته و دیگر اموری که در غیب مطلقاند. البته اموری که پا به عرصه وجود و شهود گذاشته و عالم قدر را به وجود آوردهاند بدون در نظر گرفتن حدود و اندازهای که در سیر نزول به خود گرفتهاند، به غیب مطلق بازگشت دارند و همان غیب مطلقاند و اگر به آنها شهود و اموری دارای غیب اطلاق میشود بدلیل این است که در یک اندازه و شکل و قدر خاص ظهور دارند و میتوانند متعلق علم بشر قرار بگیرند. پس موجودات وقتی از امور شهودی هستند که متعلّق علم ما قرار گیرند و گرنه بدون حد و اندازه از امور غیبی محسوب میشوند، البته جا دارد که به موجودات عالم در وقتی که متعلق علم ما قرار نگرفته است غیب نسبی نام گذاریم، چون این گونه "غیب بودن" وصف نسبی است که بر حسب نسبتها مختلف میشود. مثلاً موجودی که در خانه و محسوس برای ماست نسبت به کسی که بیرون خانه است، غیب میباشد، لکن برای کسی که داخل منزل است غیب نیست، و همینطور نور و رنگها برای حاسه بنیایی شهود و برای حاسه شنوایی غیب است. و شنیدنیها برای حاسه شنوایی مشهود و برای حاسه بنیایی غیب است و محسوسات این دو نسبت به انسانی که دارای آندو حاسه است مشهود است و نسبت به انسان کر و کور غیب است و روی این حساب غیبیهایی که خدای متعال در آیه فرموده: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}} <ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. از نوع همین غیبهای نسبی است. برای اینکه همه آنچه در آیه ذکر شده است اموری محدود و دارای قدر است که تعلق علم انسان به آن محال نیست<ref> محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ج ۷، ص۱۲۶</ref>. | ::::::[[علامه طباطبایی]] میفرماید: " غیب خدا مشتمل بر دو گونه غیب است. یکی امور غیبی که پا به عرصه شهود گذاشته و دیگر اموری که در غیب مطلقاند. البته اموری که پا به عرصه وجود و شهود گذاشته و عالم قدر را به وجود آوردهاند بدون در نظر گرفتن حدود و اندازهای که در سیر نزول به خود گرفتهاند، به غیب مطلق بازگشت دارند و همان غیب مطلقاند و اگر به آنها شهود و اموری دارای غیب اطلاق میشود بدلیل این است که در یک اندازه و شکل و قدر خاص ظهور دارند و میتوانند متعلق علم بشر قرار بگیرند. پس موجودات وقتی از امور شهودی هستند که متعلّق علم ما قرار گیرند و گرنه بدون حد و اندازه از امور غیبی محسوب میشوند، البته جا دارد که به موجودات عالم در وقتی که متعلق علم ما قرار نگرفته است غیب نسبی نام گذاریم، چون این گونه "غیب بودن" وصف نسبی است که بر حسب نسبتها مختلف میشود. مثلاً موجودی که در خانه و محسوس برای ماست نسبت به کسی که بیرون خانه است، غیب میباشد، لکن برای کسی که داخل منزل است غیب نیست، و همینطور نور و رنگها برای حاسه بنیایی شهود و برای حاسه شنوایی غیب است. و شنیدنیها برای حاسه شنوایی مشهود و برای حاسه بنیایی غیب است و محسوسات این دو نسبت به انسانی که دارای آندو حاسه است مشهود است و نسبت به انسان کر و کور غیب است و روی این حساب غیبیهایی که خدای متعال در آیه فرموده: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}} <ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>. از نوع همین غیبهای نسبی است. برای اینکه همه آنچه در آیه ذکر شده است اموری محدود و دارای قدر است که تعلق علم انسان به آن محال نیست<ref> محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ج ۷، ص۱۲۶</ref>. | ||
::::::بنابراین امور غیبی بر دو گونه است. غیب مطلق و آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن را ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت احاطه بر آن را دارد. اما بدلیل اینکه شرایط بر او آماده نشده است فعلاً از او غایب است و از بیان علامه | ::::::بنابراین امور غیبی بر دو گونه است. غیب مطلق و آن اموری است که انسان توانایی احاطه علمی بر آن را ندارد و غیب نسبی اموری است که انسان قدرت احاطه بر آن را دارد. اما بدلیل اینکه شرایط بر او آماده نشده است فعلاً از او غایب است و از بیان علامه بهدست میآید که انسان میتواند به اموری که در قوس نزول لباس حد و اندازه به خود پوشیدهاند احاطه علمی پیدا کنند و همه آن امور بر او مشهود و او بر همه شاهد باشد»<ref>[[عسکری امامخان]]، [[منشأ و قلمرو علم امام (پایاننامه)|منشأ و قلمرو علم امام]]، فصل چهارم.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۵ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۴
اقسام و انواع غیب کداماند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اقسام و انواع غیب کداماند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- امور غیبی چه انواعی دارند؟
- امور غیبی چه اقسامی دارند؟
پاسخ نخست
- علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
- «خزینههای غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است:
- یکی غیبهایی که پا به عرصه شهود هم گذاشتهاند؛
- و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارج اند و ما آنها را "غیب مطلق" مینامیم.
- البته آن غیبهایی هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازهای که به خود گرفتهاند، باز به غیب مطلق برمیگردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود میگوییم با حفظ حد و قدری است که دارند، و میتوانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی که متعلق علم ما قرار نگرفتهاند "غیب نسبی" بنامیم، برای اینکه چنین غیبی، وصفی است نسبی، که بر حسب اختلاف نسبتها، مختلف میشود؛ مثلاً: موجودی که در خانه و محسوس برای ما است، نسبت به کسی که بیرون خانه است، غیب است، و لکن برای ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگها برای حس بینایی، شهود و برای حس شنوایی، غیب است و شنیدنیها برای حس شنوایی شهود و برای حس بینایی، غیب است و محسوسات این دو حس نسبت به انسانی که دارای آن حس است شهود و نسبت به انسان کر و کور غیب است»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مغنیه؛ |
---|
|
۲. آیتالله مطهری؛ |
---|
|
۳. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۴. آیتالله مکارم شیرازی؛ |
---|
|
۵. آیتالله مصطفوی؛ |
---|
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
|
۶. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
|
۷. آیتالله مصباح یزدی؛ |
---|
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «معارف قرآن» در اینباره گفته است:
|
۸. آیتالله مصطفوی؛ |
---|
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقی نقوی در کتاب «شرح زیارت جامعه کبیره» در اینباره گفته است:
|
۱۰. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
|
۱۱. حجج الاسلام و المسلمین برنجکار و شاکر؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین سلطانی؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین مهدیفر؛ |
---|
|
۱۵. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین موسوی، در کتاب «گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی» در اینباره گفته است:
|
۱۶. حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور؛ |
---|
|
۱۷. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
|
۱۸. حجت الاسلام و المسلمین مشکی؛ |
---|
شیخ مفید در مورد علم غیب امامان، دیدگاه خود را در کتاب اوائل المقالات چنین بیان کرده است: من میگویم که ائمه آل محمد(ص) از ضمایر بعضی از بندگان آگاه بودند، و از هر چه باید بشود، پیش از تحقق و شدن آن خبر داشتند، ولی این صفتی واجب در آنان، یا شرطی لازم، برای امامت نیست، بلکه تنها بدان جهت چنین میگوید که خدا در حق ایشان اکرام میکند، و این دانش از باب لطف به آنان ارزانی میدارد، که دیگران بهتر فرمان ایشان ببرند، و به امامت آنان متمسک شوند، و این دانش به طریق استدلال عقلی واجب نیست. بلکه برای آنان از جهت وحی و سمع واجب شده است؛ و اما به صورت مطلق گفتن که امامان، از غیب آگاهاند، خطای آشکار است. چه این صفت تنها مخصوص کسی است که علم ذاتی به اشیاء داشته باشد، نه علم مستفاد، و این جز، مخصوص خداوند عزوجل نسیت. همه امامیه با گفته من موافقاند، جز معدودی از ایشان که مفوضه و غلات وابسته به آناناند.[۶۹] از این سخن نکات زیر استنباط میشود:
|
۱۹. حجت الاسلام و المسلمین ردایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ردایی در مقاله «قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل» در اینباره گفته است:
|
۲۰. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
|
۲۱. حجت الاسلام و المسلمین الهی؛ |
---|
|
۲۲. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر معارف و دیگر نویسندگان مقاله «نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن» در اینباره گفتهاند:
|
۲۳. آقای دکتر طاهری (استاد مجتمع آموزش عالى شهید محلاتی)؛ |
---|
آقای دکتر اسحاق طاهری در کتاب «درسهایی پیرامون نبوت و امامت» در اینباره گفته است:
|
۲۴. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛ |
---|
|
۲۵. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۲۶. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ |
---|
|
۲۷. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۲۸. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ |
---|
|
۲۹. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۳۰. آقای کرمزاده؛ |
---|
|
۳۱. آقای زرینجویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛ |
---|
|
۳۲. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» اینباره گفته است:
|
۳۳. خانم اصلانی منفرد (پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی)؛ |
---|
خانم فاطمه اصلانی منفرد در مقاله «آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟» در اینباره گفته است:
|
۳۴. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
«اسرار غیب دوگونه است: قسمتی مخصوص به خداست و هیچ کس جز او نمیداند مانند قیام قیامت و اموری از قبیل آن و قسمتی از آن را به انبیاء و اولیاء میآموزد چنانکه در نهج البلاغه در ذیل همان خطبهای که اشاره کردیم میفرماید: علم غیب تنها علم قیامت و آنچه خداوند در این آیه بر شمرده است میباشد آنجا که میفرماید: آگاهی از زمان قیامت مخصوص خداست و اوست که باران را نازل میکند و آنچه در رحم مادران است میداند و هیچکس نمیداند فردا چه میکند و یا در چه سرزمینی میمیرد سپس امام(ع) در شرح این معنی افزود: خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر یا دختر؟ زشت یا زیبا؟ سخاوتمند است یا بخیل؟ سعادتمند است یا شقی؟ اهل دوزخ است یا بهشت؟ اینها علوم غیبی است که غیر از خدا کسی نمیداند و غیر از آن علومی است که خدا به پیامبرانش تعلیم کرده و او به من آموخته است. ممکن است بعضی از انسانها علم اجمالی به وضع جنین یا نزول باران مانند آن پیدا کند اما علم تفصیلی و آگاهی بر جزئیات این امور مخصوص ذات پاک خداست».[۱۱۹] |
۳۵. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ |
---|
پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی حوزه، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۳۶.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛ |
---|
پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا در کتاب «دانشنامه امام هادی» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۳۷. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۳۸. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۳۹. پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه؛ |
---|
پژوهشگران حوزه علمیه حضرت رقیه، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۴۰. پژوهشگران وبگاه برهان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه برهان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۴۱. پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست؛ |
---|
پژوهشگران مجمع رهروان کوی دوست، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۴۲. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای وابسته
- غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
- غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)
- به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
- اگر برای خدا غیبی وجود ندارد معنای عالم الغیب والشهادة چیست؟ (پرسش)
- آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
- اقسام و انواع علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
- علم غیب فعلی یا دائمی به چه معناست؟ (پرسش)
- علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
- فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
- فرق علم غیب خدا و علم غیب برگزیدگان خدا چیست؟ (پرسش)
- فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
- آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۷۹.
- ↑ او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمیسازد، مگر بر آن پیامبری که از او خشنود باشد.
- ↑ خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند.
- ↑ تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.
- ↑ این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.
- ↑ آشنایی با قرآن ج۶، ص ۱۸۷.
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۶۸.
- ↑ «بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند»سوره نمل آیه۶۵
- ↑ پایگاه اظلاعرسانی دفتر آیت الله مکارم
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵
- ↑ تسنیم، ج ۲۵، ص ۲۶۶.
- ↑ تسنیم، ج ۲۵، ص ۳۷۴.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد» سورۀ جن، آیۀ ۲۶ و ۲۷
- ↑ «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۷۹
- ↑ تسنیم، ج ۳۱، ص ۴۶۷.
- ↑ تسنیم، ج ۲، ص ۱۷۱.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ تفسیر تسنیم]، ج ۲، ص ۱۶۰.
- ↑ سوره انعام، آیه: ۱۰۳.
- ↑ مهج الدعوات ص ۱۵۴.
- ↑ بحار الانوار ج ۸۳ ص۳۳۵.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۱.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۱۷۹.
- ↑ شرح نهج البلاغه، ج ۷، ص ۲۵۳، ذیل خطبه ۱۱۳؛ ج ۱۱، ص ۱۷۹ و ۲۰۲، ذیل خطبه۲۱۷؛ ج ۱۳، ص ۸، ذیل خطبه ۲۲۵.
- ↑ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۱، ذیل آیه ۳ سوره بقره.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۴۶، ذیل آیه ۳ سوره بقره.
- ↑ ادب فنای مقربان ج۳ ص۴۱۴.
- ↑ سوره بقره: ۳.
- ↑ «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی» سوره آل عمران: ۴۴.
- ↑ «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود همداستان شدند و نیرنگ میباختند نزد آنها نبودی» سوره یوسف: ۱۰۲.
- ↑ معارف قرآن ج۱،ص ۳۹۹
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۵
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ -۲۷.
- ↑ شرح زیارت جامعه کبیره؛ ص۲۰۳ و ۲۰۴.
- ↑ چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمیگردد
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢۴.
- ↑ محمد حسین مظفر، علم امام، ص ۲۸ ـ ۲۷؛ عبدالحسین امینی، الغدیر، ج۵، ص ۸۲ ـ ۸۱؛ فخرالدین محمد بن عمر رازی، مفاتیح الغیب ج۲، ص ۲۷۰؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص ۳۵۷.
- ↑ مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۷-۶۶.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ علم پیامبر و ائمه به غیب (پایاننامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص ۸ و ۹.
- ↑ سوره نمل، آیه: ۲۰.
- ↑ مفردات راغب، ص۳۶۶-۳۶۷
- ↑ المیزان، ج۷، ص۱۲۸
- ↑ مرآة العقول، ج۳، ص۱۱۱؛ الغدیر، ج۵، ص۵۲.
- ↑ امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۶-۶۷
- ↑ علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۳.
- ↑ نهجالبلاغه
- ↑ جمع آوری: ابوالحسن محمد سید رضی، ترجمه، سید جعفر شهیدی، ص۱۰۳، انتشارات علمی و فرهنگی/ تهران، ۱۳۷۹ ه ش/ هجدهم "هر رازی پیش تو آشکار و هر نهانی نزد تو حاضر است".
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۷، ص ۱۲۰
- ↑ فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ج۳، ص۴۱۲ .
- ↑ اصول کافی، ابی جعفر محمد کلینی (متوفای ۳۲۹)، ج۱، ص ۱۰۴، دارالکتب الاسلامیة/ تهران، ۱۳۶۵ ه ش، چهارم.
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی (متوفای ۱۱۱۰ﻫ)، ج۴، ص۲۶، مؤسسة الوفاء/ بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص ۱۲۵ و ۱۲۶.
- ↑ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص ۲۷ - ۳۰.]
- ↑ چشمهسار علوم اهل بیت.
- ↑ گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
- ↑ ابنمنظور، ۱۴۱۰، ج۱
- ↑ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴؛ مکدرموت، ۱۳۷۲
- ↑ فاطلاق القول علیهم بانهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد
- ↑ بررسی علم امام از دیدگاه شیخ مفید، فصلنامه فلسفی کلامی، پاییز ۱۳۸۹ (شماره ۴۵) ص ۳۰۷.
- ↑ مجلسی،۱۳۸۲ش، ج۲۶ ،ص۱۶۵ . هر آنچه را که خداوند به تمام پیامبران و تمام فرشتگان داده، اهل بیت یکجا برخوردارند. پس آنچه را که اهل بیت ندانستند یکی از آن دو اموری است که بیان کردیم.
- ↑ جن: ۲۷-۲۶
- ↑ کهف:۶۵
- ↑ نساء: ۱۱۳
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ج۲ ،ص۲۹۳.
- ↑ قرآن و مرجعیت علمی اهل بیت در تأویل؛ ص ۱۳۹۷
- ↑ دانای نهان و آشکار است؛ سوره انعام، آیه: ۷۳.
- ↑ آن روزی است که مردم در آن فراهمند و آن، روز حضور (مردم) است؛ سوره هود، آیه: ۱۰۳.
- ↑ سید محمد حسین حسینی طهرانی، امامشناسی، ج ۱۲، ص ۲۱.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ محمد حسین، طباطبایی، المیزان، ج ۷، ص۱۲۶
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل چهارم.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت؛ سوره مریم، آیه: ۱۷.
- ↑ روزی که فرشتگان را ببینند آن روز، هیچ مژدهای برای گناهکاران نخواهد بود؛ سوره فرقان، آیه: ۲۲.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲، ص ۱۷۱ ـ ۱۷۲.
- ↑ تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.
- ↑ طباطبایی،المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص ۱۲۵؛ حسینی همدانی، انوار درخشان؛ ج۵، ص ۳۳۹ - ۳۴۲.
- ↑ نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)
- ↑ درسهایی پیرامون نبوت و امامت امام، ص۱۷۹ و ۱۸۱.
- ↑ شیعهشناسی و پاسخ به شبهات، ج ۲، ص ۵۴۱ - ۵۵۴.
- ↑ «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.
- ↑ «چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت»، سوره مریم آیه۱۷.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۰۲.
- ↑ «همانا اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و هفتاد و د حرف آن به محمد(ص) داده شد، و یک حرف از او پنهان شد».اصول کافی، ۱، ۳۳۴.
- ↑ «اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است؛ .... و نزد ما هفتاد و دو حرف از آن است و یک حرف نزد خداست که در علم غیب به خود اختصاص داده است.» الکافی، ۱، ۲۳۰ .
- ↑ «همانا اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است و هفتاد و دو حرف آن به محمد(ص) داده شد، و یک حرف از او پنهان شد».اصول کافی، ۱، ۳۳۴.
- ↑ خدای عزوجل را دوگونه علم است: ۱) علمی که نزد خود اوست و هیچکس از مخلوقش را از آن آگاه نساخته است. ۲) علمی که به سوی ملائکه و رسولانش افکنده، آنچه به سوی ملائکه و رسولانش افکنده، به ما رسیده است.
- ↑ خداوند متعال دو گونه علم دارد: ۱) علمی که جز خود او کس دیگری از آن آگاه نیست. ۲) علمی که به ملائکه و رسولانش آموخته است.
- ↑ الکافی، ۲۵۶ .
- ↑ دانشنامه امام علی(ع)، ۳، ۳۸۶.
- ↑ بازاندیشی در علم امام، ص۵۵ الی ۵۷.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۵.
- ↑ « خزائن همه چیز تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمیکنیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.
- ↑ «چنین نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه کند، ولی خداوند از میان فرستادگان خویش هر کس را بخواهد (برای آگاهی از آن) برمی گزیند [و قسمتی از اسرار نهان را در اختیار او می گذارد تا به اطلاع شما برساند»؛ سوره آل عمران، آیه۱۷۹.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند؛ بگو: روح، کار پروردگار من است؛ و شما از دانش آن جز اندکی داده نشدهاید»؛ سوره اسراء، آیه۸۵.
- ↑ علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"
- ↑ این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ سوره هود، آیه ۴۹.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۱۱ و ۱۲.
- ↑ «الغيب مصدر، غابت الشمس و غيرها اذا استترت عن العين، يقال: غاب عني کذا، قال تعالی: "ام کان من الغائبين" و استعمل في کل غائب عن الحاسه و عما يغيب عن علم الانسان بمعنی الغائب قال "ما من غائبة في السماء والارض الا في کتاب مبين"»؛راغب اصفهانی، همان، ص ۳۶۶.
- ↑ علامه طباطبایی، همان، ج ۷، ص ۱۲۶.
- ↑ بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید، ص۲۲.
- ↑ سوره حشر، آیه: ۲۲.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص۱۷.
- ↑ جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآنپژوهی
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است».
- ↑ آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی شماره۷۹
- ↑ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۲.
- ↑ پایگاه اطلاعرسانی حوزه
- ↑ «(سلیمان) گفت: مرا چه شده چرا هدهد را نمیبینم، یا اینکه او از غایبان است» سوره نمل:۲۰.
- ↑ «او (یوسف) را در نهانگاهِ چاه بیفکنید» سوره یوسف:۱۰.
- ↑ «همه اینها سخنانی پنهانی (بیدلیل) است» سوره کهف:۲۲.
- ↑ «دانای غیب اوست...».
- ↑ پایگاه تخصصی عاشورا
- ↑ وبگاه رهروان ولایت
- ↑ همان کسانی که غیب را باور میدارند؛ سوره بقره، آیه:۳.
- ↑ خداوند همان است که آسمانها را بیستونهایی که آنها را ببینید برافراخت؛ سوره رعد، آیه:۲.
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
- ↑ حوزه علمیه حضرت رقیه
- ↑ وبگاه برهان
- ↑ برای خداوند علمی است که کسی جز او نمیداند.
- ↑ و علمی است که ملائکه و پیامبرانش را از آن آگاه کرده.
- ↑ علمی را که خداوند ملائکه و انبیاء رااز آن آگاه کرده ما ائمه هم از آن آگاهیم؛ بحارالانوار ج ۲۶ ص ۱۶۰ .
- ↑ و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ اگر یک آیه در قرآن نبود شما را به آنچه اتفاق میافتاد و تا روز قیامت اتفاق میافتد آگاه میکردم.
- ↑ خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ مجمع رهروان کوی دوست
- ↑ «او را نکشید بلکه در نقطه غایبی از چاه بیندازید»؛ سوره یوسف، آیه ۱۰.
- ↑ «و گفت: چرا هدهد را نمیبینم، یا این که او از غایبان است؟»؛ سوره نمل، آیه ۲۰.
- ↑ «گروهی خواهند گفت: آنها سه نفر بودند، که چهارمین آنها سگشان بود! و گروهی میگویند: پنچ نفر بودند، که ششمین آنها سگشان بود. همه اینها سخنانی بیدلیل است و گروهی میگویند: آنها هفت نفر بودند، و هشتمین آنها سگشان بود. بگو: پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است! جز گروه کمی، تعداد آنها را نمیدانند. پس درباره آنان جز با دلیل سخن مگو و از هیچ کس درباره آنها سؤال مکن!»؛ سوره کهف، آیه ۲۲و۲۶.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند»؛ سوره جن، آیه ۲۶.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند»؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ وبگاه اسلام کوئست