امامت ائمه اثنی عشر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۳: خط ۱۳:
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*از دیدگاه [[امامیه]] آنان کسانی‌اند که [[خداوند]] آنها را به [[مقام امامت]] و [[جانشینی پیامبر اکرم]]{{صل}} [[برگزیده]] و توسط [[پیامبر]]{{صل}} به [[مردم]] معرفی شده‌اند.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
*نخستین [[دلیل]] بر [[امامت]] [[ائمه]] اثنی عشر، [[احادیث]] متواتری است که از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در این خصوص [[نقل]] شده است. این [[احادیث]] دو نوع‌اند: نخست، احادیثی است که در آن تعداد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} منحصر در [[دوازده نفر]] که همگی [[قریش]] تبارند ذکر شده است. این [[احادیث]] علاوه بر [[منابع حدیثی]] [[شیعه]] در مجامع [[حدیثی]] [[اهل سنت]] نظیر [[صحیح مسلم]]، [[صحیح ابن حبان]]، [[جامع ترمذی]]، [[سنن ابن داود]]، [[سنن ابن ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[مسند ابن جعد]]، [[مسند ابویعلی]]، [[کنزالعمال]] و... [[نقل]] شده است.
*در برخی از این [[احادیث]]، [[پیامبر]] از این [[دوازده نفر]] با عنوان اثناعشر خلیفة یاد نموده است، مثل [[حدیث]] {{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۲؛ جوهری بغدادی، علی بن الجعد، مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ صحیح ابن حبان، ج۵، ص۴۴.</ref>، {{متن حدیث| لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزاً مَنِيعاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۶، ص۴؛ مسند ابوداود، ص۱۰۵؛ ضحاک ابن ابوعاصم الضحاک، الآحاد والمثانی، ج۳، ص۱۲۶.</ref>، {{متن حدیث|لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى يَكُونَ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ موصلی تمیمی، احمد بن علی، مسند ابویعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.</ref> و [[احادیث]] مشابه دیگر<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۱۸ .</ref>.
*در برخی از این [[احادیث]]، [[پیامبر]] از این [[دوازده نفر]] با عنوان اثناعشر خلیفة یاد نموده است، مثل [[حدیث]] {{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۲؛ جوهری بغدادی، علی بن الجعد، مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ صحیح ابن حبان، ج۵، ص۴۴.</ref>، {{متن حدیث| لَا يَزَالُ هَذَا الدِّينُ عَزِيزاً مَنِيعاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۶، ص۴؛ مسند ابوداود، ص۱۰۵؛ ضحاک ابن ابوعاصم الضحاک، الآحاد والمثانی، ج۳، ص۱۲۶.</ref>، {{متن حدیث|لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى يَكُونَ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ موصلی تمیمی، احمد بن علی، مسند ابویعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.</ref> و [[احادیث]] مشابه دیگر<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۱۸ .</ref>.
*بعضی از محققان [[اهل سنت]] نیز [[اذعان]] نموده‌اند که مراد از [[احادیث نبوی]] مربوط به [[دوازده خلیفه]]، [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] می‌باشند، زیرا این [[احادیث]] بر کسانی دیگر قابل حمل نیست، نه بر خلفای بعد از [[پیامبر]]{{صل}} چون تعداد آنان کمتر از [[دوازده نفر]] است و نه بر [[حاکمان]] [[بنی امیه]] چون تعداد آنان بیشتر از [[دوازده]] نفراند. علاوه بر اینکه آنان شدیداً [[ظالم]] بوده‌اند و [[هاشمی]] هم نمی‌باشند.
*بعضی از محققان [[اهل سنت]] نیز [[اذعان]] نموده‌اند که مراد از [[احادیث نبوی]] مربوط به [[دوازده خلیفه]]، [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] می‌باشند، زیرا این [[احادیث]] بر کسانی دیگر قابل حمل نیست، نه بر خلفای بعد از [[پیامبر]]{{صل}} چون تعداد آنان کمتر از [[دوازده نفر]] است و نه بر [[حاکمان]] [[بنی امیه]] چون تعداد آنان بیشتر از [[دوازده]] نفراند. علاوه بر اینکه آنان شدیداً [[ظالم]] بوده‌اند و [[هاشمی]] هم نمی‌باشند.
*همچنین بر خلفای [[بنی عباس]] هم قابل حمل نیست، چون تعداد آنان نیز بیشتر از [[دوازده نفر]] است. بنابراین ناگزیر این [[احادیث نبوی]] می‌باید بر [[ائمه دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} تطبیق شود، زیرا آنان از نظر [[علم]] و جلالت و [[ورع]] و [[تقوا]] و علو [[نسب]]، [[برتر]] از همگان بوده‌اند. [[حدیث ثقلین]] و [[احادیث]] مشابه آن نیز مؤید و [[شاهد]] این مدعاست که مراد [[پیامبر]]{{صل}} از [[امامان دوازده‌گانه]]، [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بوده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۲- ۲۹۳.</ref>.
*همچنین بر خلفای [[بنی عباس]] هم قابل حمل نیست، چون تعداد آنان نیز بیشتر از [[دوازده نفر]] است. بنابراین ناگزیر این [[احادیث نبوی]] می‌باید بر [[ائمه دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} تطبیق شود، زیرا آنان از نظر [[علم]] و جلالت و [[ورع]] و [[تقوا]] و علو [[نسب]]، [[برتر]] از همگان بوده‌اند. [[حدیث ثقلین]] و [[احادیث]] مشابه آن نیز مؤید و [[شاهد]] این مدعاست که مراد [[پیامبر]]{{صل}} از [[امامان دوازده‌گانه]]، [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] آن [[حضرت]] بوده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۲- ۲۹۳.</ref>.
*در برخی موارد [[پیامبر]]{{صل}} از [[امامان]] بعد از خود با عنوان اثنا عشر امیراً تعبیر نموده است، مثل [[حدیث]] {{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً ... كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۷؛ ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۴؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. در چند [[حدیث]] دیگر عدد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]] برای [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[تشبیه]] شده‌اند، مثل: {{متن حدیث|أَنَّ عِدَّةَ الْخُلَفَاءِ بَعْدِي عِدَّةُ نُقَبَاءِ مُوسَى}}<ref>سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، ج۶، ص۸۹.</ref> و یا: {{متن حدیث| الْخُلَفَاءُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ كَعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۸۷؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۷۱.</ref>.
*در برخی موارد [[پیامبر]]{{صل}} از [[امامان]] بعد از خود با عنوان اثنا عشر امیراً تعبیر نموده است، مثل [[حدیث]] {{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً ... كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۷؛ ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۴؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. در چند [[حدیث]] دیگر عدد [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]] برای [[حضرت موسی]]{{ع}}، [[تشبیه]] شده‌اند، مثل: {{متن حدیث|أَنَّ عِدَّةَ الْخُلَفَاءِ بَعْدِي عِدَّةُ نُقَبَاءِ مُوسَى}}<ref>سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، ج۶، ص۸۹.</ref> و یا: {{متن حدیث| الْخُلَفَاءُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ كَعَدَدِ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۸۷؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۷۱.</ref>.
*نوع دوم، احادیثی است که [[پیامبر]]{{صل}} ضمن تأکید بر [[دوازده نفر]] بودن [[جانشینان]] خود، به معرفی مصادیق این [[دوازده نفر]] پرداخته و آنان را از [[اهل بیت]] خود ذکر نموده است. در یک دسته از این [[احادیث]]، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، اولین آنان و [[امام مهدی]]{{ع}} آخرین آنان، ذکر شده است؛ چنان که از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند، اولین آنان [[علی]] بن [[ابوطالب]] و آخرین آنان قائم‌اند. [[اطاعت]] از آنان، [[اطاعت]] از من و [[معصیت]] آنان، [[نافرمانی]] از من است، هر کس آنان را [[انکار]] کند مرا [[انکار]] کرده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref>. در جای دیگر می‌فرماید: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفراند، اولین آنان [[علی]] بن [[ابوطالب]] و آخرین آنان [[حضرت قائم]] است، آنان [[جانشینان]] من و [[اوصیا]] و اولیای من‌اند و [[حجت‌های الهی]] بر [[امت]] من بعد از من، [[اقرار]] کنندگان به [[امامت]] آنان، [[مؤمن]] و انکار کنندگان آنان کافرند<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.</ref>.
*نوع دوم، احادیثی است که [[پیامبر]]{{صل}} ضمن تأکید بر [[دوازده نفر]] بودن [[جانشینان]] خود، به معرفی مصادیق این [[دوازده نفر]] پرداخته و آنان را از [[اهل بیت]] خود ذکر نموده است. در یک دسته از این [[احادیث]]، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}}، اولین آنان و [[امام مهدی]]{{ع}} آخرین آنان، ذکر شده است؛ چنان که از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند، اولین آنان [[علی]] بن [[ابوطالب]] و آخرین آنان قائم‌اند. [[اطاعت]] از آنان، [[اطاعت]] از من و [[معصیت]] آنان، [[نافرمانی]] از من است، هر کس آنان را [[انکار]] کند مرا [[انکار]] کرده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۶۲.</ref>. در جای دیگر می‌فرماید: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفراند، اولین آنان [[علی]] بن [[ابوطالب]] و آخرین آنان [[حضرت قائم]] است، آنان [[جانشینان]] من و [[اوصیا]] و اولیای من‌اند و [[حجت‌های الهی]] بر [[امت]] من بعد از من، [[اقرار]] کنندگان به [[امامت]] آنان، [[مؤمن]] و انکار کنندگان آنان کافرند<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.</ref>.
*در دسته دیگر از [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} نه نفر از [[دوازده امام]] بعد از خود را، از صلب [[امام حسین]]{{ع}} ذکر نموده است که آخرین آنان [[حضرت قائم]] است. [[ابوذر]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که فرمود:"[[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند، نه نفر آنان از [[نسل]] حسین‌اند که نهمین آنان [[قائم]] آنان است. [[آگاه]] باشید که داستان [[امامان دوازده‌گانه]] در میان شما همانند قضیه [[کشتی نوح]] است، هر کس بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آن دوری ورزد هلاک می‌شود" <ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ}}؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۳، ص۲۲.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۱۹ .</ref>.
*در دسته دیگر از [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} نه نفر از [[دوازده امام]] بعد از خود را، از صلب [[امام حسین]]{{ع}} ذکر نموده است که آخرین آنان [[حضرت قائم]] است. [[ابوذر]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] می‌کند که فرمود:"[[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند، نه نفر آنان از [[نسل]] حسین‌اند که نهمین آنان [[قائم]] آنان است. [[آگاه]] باشید که داستان [[امامان دوازده‌گانه]] در میان شما همانند قضیه [[کشتی نوح]] است، هر کس بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هر کس از آن دوری ورزد هلاک می‌شود" <ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ}}؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۳، ص۲۲.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۱۹ .</ref>.
*در بخش دیگر از [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} [[اسامی]] [[امامان]] بعد از خود را نیز یادآور شده است. گاهی فقط [[اسامی]] مشترک میان [[امامان]]{{ع}} را [[بیان]] نموده است، مثل [[حدیث]]: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند اولین آنها [[علی]] و چهارمین آنان [[علی]] و هشتمین آنان [[علی]] و دهمین آنان [[علی]] و آخرین آنان [[مهدی]] است<ref>{{متن حدیث| الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ وَ رَابِعُهُمْ عَلِيٍّ وَ ثامِنُهُمْ عَلِيٍّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلَيَّ ، وَ آخِرُهُمْ مَهْدِيٍّ }}؛ سبزواری، محمد بن محمد، معارج الیقین، ص۶۲.</ref>. و یا [[حدیث]]: "[[امامان]] بعد از من [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] من‌اند که اولین آنان [[علی]] و وسط آنان [[محمد]] و آخر آنان [[محمد]] و [[مهدی این امت]] است کسی که [[عیسی بن مریم]] در [[نماز]] بر او [[اقتدا]] می‌کند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي اثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلِيٌّ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ}}؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.</ref> .
*در بخش دیگر از [[احادیث]]، [[پیامبر]]{{صل}} [[اسامی]] [[امامان]] بعد از خود را نیز یادآور شده است. گاهی فقط [[اسامی]] مشترک میان [[امامان]]{{ع}} را [[بیان]] نموده است، مثل [[حدیث]]: [[امامان]] بعد از من [[دوازده]] نفرند اولین آنها [[علی]] و چهارمین آنان [[علی]] و هشتمین آنان [[علی]] و دهمین آنان [[علی]] و آخرین آنان [[مهدی]] است<ref>{{متن حدیث| الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ وَ رَابِعُهُمْ عَلِيٍّ وَ ثامِنُهُمْ عَلِيٍّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلَيَّ ، وَ آخِرُهُمْ مَهْدِيٍّ }}؛ سبزواری، محمد بن محمد، معارج الیقین، ص۶۲.</ref>. و یا [[حدیث]]: "[[امامان]] بعد از من [[دوازده نفر]] از [[اهل بیت]] من‌اند که اولین آنان [[علی]] و وسط آنان [[محمد]] و آخر آنان [[محمد]] و [[مهدی این امت]] است کسی که [[عیسی بن مریم]] در [[نماز]] بر او [[اقتدا]] می‌کند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي اثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلِيٌّ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ}}؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.</ref> .
*در برخی موارد [[پیامبر]]{{صل}} [[امامان دوازده‌گانه]] را با ذکر [[اسامی]] و [[القاب]] هر کدام معرفی نموده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۴۵.</ref>. در [[حدیث]] [[معروف]] به [[حدیث لوح]] نیز [[اسامی]] [[امامان دوازده‌گانه]] با توصیفات خاص هر کدام ذکر شده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸؛ ابن بابویه، علی بن الحسین، الإمامة والتبصره، ص۱۰۴؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۲۱۰.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۰ .</ref>.
*در برخی موارد [[پیامبر]]{{صل}} [[امامان دوازده‌گانه]] را با ذکر [[اسامی]] و [[القاب]] هر کدام معرفی نموده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۴۵.</ref>. در [[حدیث]] [[معروف]] به [[حدیث لوح]] نیز [[اسامی]] [[امامان دوازده‌گانه]] با توصیفات خاص هر کدام ذکر شده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸؛ ابن بابویه، علی بن الحسین، الإمامة والتبصره، ص۱۰۴؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۲۱۰.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۰ .</ref>.
*'''[[عصمت]]:''' در [[احادیث]] دیگر از [[امامان اهل بیت]]{{ع}} با ویژگی [[عصمت]] یاد شده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۸۰؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۶۶؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>.
*'''[[عصمت]]:''' در [[احادیث]] دیگر از [[امامان اهل بیت]]{{ع}} با ویژگی [[عصمت]] یاد شده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۸۰؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۶۶؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.</ref>.
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
*این [[روایات]] در [[حقیقت]] به [[برهان عقلی]] بر [[امامت]] [[ائمه اهل بیت]] نظر دارند، زیرا از نظر [[عقلی]]، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد، و چون در میان [[امت]] کسی جز [[امامان اهل بیت]]{{عم}} از ویژگی [[عصمت]] برخوردار نبوده است، [[امامت]] آنان قطعی خواهد بود.
خط ۲۶: خط ۲۶:
*[[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
*[[فلسفه امامت]] نیز اقتضا می‌کند که [[امام]] به [[دلیل]] [[رسالت]] سنگینی که در مورد [[هدایت]] و [[زعامت دینی]] و [[دنیوی]] [[مردم]] برعهده دارد، از همه [[افضل]] و شایسته‌تر باشد تا [[مردم]] او را در همه [[کمالات]] [[الگو]] بدانند و از او [[تبعیت]] نمایند. لازمه چنین امری، [[پاکی]] و [[آراستگی]] شخص [[امام]] به عالی‌ترین [[آداب]] و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از [[امامان دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، [[کامل‌ترین]] شخص زمان خود بوده‌اند؛ به گونه‌ای که [[عظمت]] شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به [[مناظره]] و محاجه می‌پرداخته‌اند نیز در مقابل [[عظمت]] [[علمی]] و [[معنوی]] آنان، اظهار [[حقارت]] و [[خضوع]] می‌نموده‌اند. [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] نیز بر [[افضلیت]] و [[برتری]] آنان اعتراف کرده‌اند.
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*این اعترافات دو گونه است، برخی بر [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} به طور عام دلالت می‌کند و برخی دیگر بیانگر [[برتری]] هر یک از [[امامان اهل بیت]]{{عم}} بر دیگران است که به چند نمونه اشاره می‌شود:  
*[[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۰.</ref>.
*[[محی الدین عربی]]، در مورد [[برتری]] و [[جایگاه]] [[اهل بیت]]{{ع}} تصریح می‌کند: هیچ مخلوقی در عالم [[آفرینش]]، هموزن [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} پدید نیامده است، آنان سزاوار [[سروری]] و سیادت‌اند، [[دشمنی]] با آنان [[خسران]] واقعی و [[محبت]] آنان [[عبادت]] [[حقیقی]] است<ref>ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۰.</ref>.
*[[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
*[[عبدالله بن مهرشیراوی]] از فقهای [[اهل سنت]] می‌گوید: [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} تمامی [[فضائل]] را یکجا داشتند، هر کس بخواهد [[فضائل]] آنان را بپوشاند گو اینکه می‌خواهد [[نور]] [[آفتاب]] را بپوشاند! هیچ کس از آنان سؤالی نکرد، مگر اینکه جواب [[کافی]] و معقول شنید و کسی با آنان معارضه و محاجه ننمود مگر اینکه مغلوب گردید<ref>شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.</ref>.
*[[امام]] [[شافعی]]، پیشوای [[مذهب]] [[شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
*[[امام]] [[شافعی]]، پیشوای [[مذهب]] [[شافعی]]، خطاب به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: ‌ای [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[دوستی]] شما از سوی [[خداوند]] در [[قرآن]] [[واجب]] گردیده و در [[عظمت]] و [[فضیلت]] شما همین بس که فرستادن [[صلوات]] بر شماها، شرط قبولی [[نماز]] شمرده شده است<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.
خط ۳۴: خط ۳۴:
*[[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
*[[عبدالله بن عطا]] از [[دانشمندان]] بزرگ معاصر با [[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[مقام]] رفیع [[علمی]] [[امام باقر]]{{ع}} می‌گوید: من [[علما]] و [[دانشمندان]] را نزد هیچ کس حقیرتر و کوچک‌تر از آنچه در برابر [[ابوجعفر]] دیدم نیافتم، من عالمی بزرگی مثل [[حکم]] بن عتیبه را با همه مراتب [[علمی]] که در میان [[مردم]] داشت، در برابر [[ابوجعفر]] همانند [[کودکی]] نوآموز دیدم که در برابر استادش زانو زده است<ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.</ref>.
*[[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
*[[ابوحنیفه]]، یکی از [[امامان]] [[مذاهب چهارگانه]] [[اهل سنت]]، وقتی از وی در مورد [[داناترین]] فرد زمان سؤال می‌شود، در پاسخ تصریح می‌کند: "من هرگز عالم و فقیهی داناتر از [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} ندیدم"<ref>{{عربی|مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ{{ع}}}}؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.</ref>.
*[[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۱.</ref>.
*[[مالک بن انس ]] [[رئیس]] [[مذهب]] [[مالکی]]، می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نکرده است کسی که از جهت [[علم]] و [[عبادت]] و [[تقوا]]، [[افضل]] و [[برتر]] از [[جعفر بن محمد صادق]] باشد<ref>{{عربی|مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً}}؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.</ref><ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص:۴۲۱.</ref>.
*[[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
*[[ابوعثمان عمر بن بحر]] می‌گوید: [[جعفر بن محمد]] کسی است که [[دنیا]] را پر از [[علم]] و [[فقه]] خود نمود و اشخاصی مثل [[ابوحنیفه]] و سفیان ثوری ودیگران، مفتخر به شاگردی ایشان بوده‌اند<ref>رسائل جاحظ، ص۱۰۶.</ref> و دیگر اعترافات و تصریحاتی که بزرگان [[اهل سنت]] در مورد [[عظمت]] و [[مقام]] رفیع [[امامان شیعه]] نموده‌اند.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*'''[[معجزات]]:''' [[دلیل]] دیگر بر [[اثبات امامت]] [[ائمه دوازده‌گانه]] [[شیعه]]، معجزه‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این [[معجزات]] از سوی آنان گاهی به صورت [[اخبار غیبی]] درباره وقایعی در عالم کائنات در [[آینده]] بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است، گاهی به صورت [[اخبار]] از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی دیگر از راه عادی بدان راه ندارد و گاهی به صورت اظهار [[علم]] در حال [[کودکی]] بوده است؛ به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و [[حقارت]] می‌کردند و گاهی نیز به صورت تصرفات ولائی و ملکوتی در عالم [[تکوین]] بوده است، مثل به سخن در آمدن حجرالاسود توسط [[امام سجاد]]{{ع}} و [[شهادت]] آن بر [[حقانیت]] ادعای [[امامت]] [[حضرت]] و یا به بارنشستن و میوه دادن چوب خشک خرما توسط [[امام مجتبی]]{{ع}}<ref>حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.</ref> و یا اعطای [[بینایی]] کامل به [[ابوبصیر]] توسط [[امام باقر]]{{ع}} و باز گرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی<ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.</ref> و صدها [[معجزه]] دیگری که از [[امامان معصوم]]{{عم}} حکایت شده و در [[کتب حدیثی]] و [[تاریخی]] معتبر مانند: [[اصول کافی]]، [[مناقب]] ابن [[شهر]] [[آشوب]]، [[اثبات الوصیه]] [[مسعودی]]، دلائل الامامه [[طبری]] و... بسیاری از این [[معجزه‌ها]] ثبت گردیده است.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص: ۴۲۲.</ref>.
*صدور این [[معجزات]] از سوی [[امامان معصوم]]{{عم}} که همراه با ادعای [[امامت]] است، [[دلیل]] [[امامت]] آنان می‌باشد؛ همان گونه که معجزه‌های [[پیامبران]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر صحت [[ادعای نبوت]] آنان بوده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]،[[امامت ائمه اثنی عشر (مقاله)|امامت ائمه اثنی عشر]]،[[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص: ۴۲۲.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت ائمه اثنی عشر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۲؛ جوهری بغدادی، علی بن الجعد، مسند ابن جعد، ص۳۹۰؛ صحیح ابن حبان، ج۵، ص۴۴.
  2. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۶، ص۴؛ مسند ابوداود، ص۱۰۵؛ ضحاک ابن ابوعاصم الضحاک، الآحاد والمثانی، ج۳، ص۱۲۶.
  3. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۸۶؛ موصلی تمیمی، احمد بن علی، مسند ابویعلی، ج۱۳، ص۴۵۶.
  4. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۴۱۸ .
  5. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۲- ۲۹۳.
  6. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۸، ص۱۲۷؛ ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۹۴؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۳، ص۳۴۰.
  7. سیوطی، جلال الدین، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنزالعمال، ج۶، ص۸۹.
  8. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۱۵؛ ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص۳۸۷؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۷۱.
  9. ابن بابویه، محمد بن علی، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ص۱۰۴؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۶۲.
  10. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۰.
  11. «الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
  12. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۴۱۹ .
  13. « الْأَئِمَّةُ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ وَ رَابِعُهُمْ عَلِيٍّ وَ ثامِنُهُمْ عَلِيٍّ وَ عَاشِرُهُمْ عَلَيَّ ، وَ آخِرُهُمْ مَهْدِيٍّ »؛ سبزواری، محمد بن محمد، معارج الیقین، ص۶۲.
  14. «إِنَّ الْأَئِمَّةَ بَعْدِي اثْنَی عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي عَلِيٌّ أَوَّلُهُمْ وَ أَوْسَطُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ وَ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ»؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۲، ص۲۳۸.
  15. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۴۵.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸؛ ابن بابویه، علی بن الحسین، الإمامة والتبصره، ص۱۰۴؛ مفید، محمد بن نعمان، الاختصاص، ص۲۱۰.
  17. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۴۲۰ .
  18. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۸۰؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۶۶؛ بحرانی، سید هاشم، غایة المرام، ج۱، ص۱۹۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۱۳۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۳۱.
  19. حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۳۹.
  20. ابن عربی، محیی الدین، فتوحات مکیه، ج۴، ص۱۳۹.
  21. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۴۲۰.
  22. شبراوی، عبد الله بن محمد، الاتحاف، ص۱۷.
  23. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج۳، ص۱۰۳.
  24. ذهبی، محمدحسین، التفسیر والمفسرون، ج۱، ص۸۹.
  25. مالکی، ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۳۰- ۳۴.
  26. ذهبی، شمس الدین، تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۷۵.
  27. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۲۷۸؛ شافعی، کمال الدین، مطالب السئول، ص۴۳۰.
  28. مَا رَأَيْتُ أَحَداً أَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنُ مُحَمَّدٍ(ع)؛ ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۶، ص۲۵۸؛ ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۸۹.
  29. مَا رَأَتْ عَيْنٌ وَ لا سَمِعَتْ أُذُنٌ وَ لا خَطُرَ على قَلْبِ بَشَرٍ أفضَلَ مِن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عِلماً و عِبادَةً وَ وَرَعاً؛ قسمات التاریخ، ص۱۹۷.
  30. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص:۴۲۱.
  31. رسائل جاحظ، ص۱۰۶.
  32. حلبی، ابوالصلاح، تقریب المعارف فی الکلام، ص۱۱۹- ۱۲۳.
  33. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۵۰۳.
  34. صمدی، قنبر علی،امامت ائمه اثنی عشر،دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص: ۴۲۲.