عمرو بن عبدالله: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==نسب== | ==نسب== | ||
*[[ابواسحاق السُبیعیُّ]] [[عمرو بن عبد الله]] از [[ذریه]] [[سُبیع بن صَعْبِ بن همدان]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲. سبیع بطن من همدان، نه سبیع و قاعده نیز مقتضی خوانش سبیع است؛ مثل حسین و زبیر و کمیل. (یوسفی غروی).</ref>، و [[سبیع]] نیز قبیلهای از [[همدان]] است<ref>الثقات، ابن حبان، ج۵، ص۱۷۷.</ref>. | *[[ابواسحاق السُبیعیُّ]] [[عمرو بن عبد الله]] از [[ذریه]] [[سُبیع بن صَعْبِ بن همدان]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲. سبیع بطن من همدان، نه سبیع و قاعده نیز مقتضی خوانش سبیع است؛ مثل حسین و زبیر و کمیل. (یوسفی غروی).</ref>، و [[سبیع]] نیز قبیلهای از [[همدان]] است<ref>الثقات، ابن حبان، ج۵، ص۱۷۷.</ref>. | ||
*در کتابهای [[رجال]] از وی با عنوانهای زیر نام برده شده است: [[ابواسحاق السبیعی]] اسمه | *در کتابهای [[رجال]] از وی با عنوانهای زیر نام برده شده است: [[ابواسحاق السبیعی]] اسمه عمرو بن عبدالله<ref>مقدمة ابن الصلاح، عثمان بن عبد الرحمن، ص۱۹۶.</ref>؛ [[ابو اسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله همدانی کوفی]]<ref>تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.</ref>، [[ابواسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله بن ذی یحمد]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.</ref>؛ [[ابواسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله]]<ref>المعجم الأوسط، طبرانی، ج۲، ص۳۴۵.</ref>؛ [[ابو اسحاق السبیعی]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.</ref>؛ [[ابواسحاق همدانی سبیعی الکوفی]]<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.</ref>؛ [[عمرو بن عبدالله ابو اسحاق السبیعی]] و [[عمرو بن عبدالله بن أبی شعیرة]]<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.</ref>، [[عمرو بن عبدالله بن علی همدانی کوفی]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.</ref>، [[عمرو بن عبدالله بن علی احمد بن ذی یحمد]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۵؛ وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۲۰۴.</ref> و [[عمرو بن عبدالله بن علی بن کلیب همدانی]]<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.</ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۷۳-۱۷۴. </ref>. | ||
==[[ابواسحاق السبیعی]] در [[منابع شیعه]]== | ==[[ابواسحاق السبیعی]] در [[منابع شیعه]]== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
#[[علی بن المدینی]]: [[ابواسحاق السبیعی]] را هم جزء حافظان [[علم]] [[امت]] دانسته است<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تاریخ أسماء الثقات، عمر بن شاهین، ص۱۴؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ۹، ص۱۱.</ref> و هم وی را از کسانی میداند که سندهای [[احادیث]] حول آنها میچرخد<ref>الجرح و التعدیل، رازی، ج۱، ص۳۴، ۵۹، ۱۲۹، ۱۸۷ و ۲۳۴؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۸، ص۳۰۶ (شرح حال معمر راشد الحدانی) و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۳۶۰ (شرح حال یحیی بن آدم الحافظ).</ref>؛ | #[[علی بن المدینی]]: [[ابواسحاق السبیعی]] را هم جزء حافظان [[علم]] [[امت]] دانسته است<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تاریخ أسماء الثقات، عمر بن شاهین، ص۱۴؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ۹، ص۱۱.</ref> و هم وی را از کسانی میداند که سندهای [[احادیث]] حول آنها میچرخد<ref>الجرح و التعدیل، رازی، ج۱، ص۳۴، ۵۹، ۱۲۹، ۱۸۷ و ۲۳۴؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۸، ص۳۰۶ (شرح حال معمر راشد الحدانی) و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۳۶۰ (شرح حال یحیی بن آدم الحافظ).</ref>؛ | ||
#[[أبوبکر بن عیاش]] میگوید: هیچ وقت نشنیدم که [[ابواسحاق السبیعی]] [[عیب]] کسی را بگوید<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.</ref>؛ | #[[أبوبکر بن عیاش]] میگوید: هیچ وقت نشنیدم که [[ابواسحاق السبیعی]] [[عیب]] کسی را بگوید<ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.</ref>؛ | ||
#[[علائی]] میگوید: | #[[علائی]] میگوید: عمرو بن عبدالله [[ابواسحاق السبیعی]]، از [[ائمه]] [[تابعین]] است که همه به سخنان او [[احتجاج]] کردهاند<ref>المختلطین، أبوسعید العلائی، ص۹۳.</ref>. | ||
#[[ابن خلکان]] [[معتقد]] است، [[ابواسحاق السبیعی]] از اعیان [[تابعین]] و کثیر الروایة است<ref>وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۶. </ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۷۵-۱۷۶. </ref>. | #[[ابن خلکان]] [[معتقد]] است، [[ابواسحاق السبیعی]] از اعیان [[تابعین]] و کثیر الروایة است<ref>وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹.</ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۵۶. </ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۷۵-۱۷۶. </ref>. | ||
===اهتمام به [[عبادات]] و [[تلاوت قرآن]]=== | ===اهتمام به [[عبادات]] و [[تلاوت قرآن]]=== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
====[[فراموشی]] و ضعیف شدن حافظه==== | ====[[فراموشی]] و ضعیف شدن حافظه==== | ||
*بعضیها معتقدند که [[ابواسحاق السبیعی|ابو اسحاق]] در بزرگ سالی به [[ضعف]] حافظه دچار شده، ولی به اختلاط گرفتار نشده بود <ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی ۵: ۳۹۲و إمتاع الأسماع، مقریزی۴: ۳۱۰.</ref>. | *بعضیها معتقدند که [[ابواسحاق السبیعی|ابو اسحاق]] در بزرگ سالی به [[ضعف]] حافظه دچار شده، ولی به اختلاط گرفتار نشده بود <ref>سیر أعلام النبلاء، ذهبی ۵: ۳۹۲و إمتاع الأسماع، مقریزی۴: ۳۱۰.</ref>. | ||
*[[ذهبی]] در [[میزان]] الاعتدال میگوید که | *[[ذهبی]] در [[میزان]] الاعتدال میگوید که عمرو بن عبدالله [[ابو اسحاق السبیعی]]، در [[پیری]] به [[فراموشی]] دچار شده بود، ولی به اختلاط گرفتار نبود <ref>میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰.</ref>. | ||
*بعضی نیز میگویند حافظه او اندکی ضعیف شده بود <ref>میزان الاعتدال، [[ذهبی]] ۳: ۲۷۰ و [[تهذیب]] التهذیب، [[ابن حجر]] ۸: ۵۶.</ref>. | *بعضی نیز میگویند حافظه او اندکی ضعیف شده بود <ref>میزان الاعتدال، [[ذهبی]] ۳: ۲۷۰ و [[تهذیب]] التهذیب، [[ابن حجر]] ۸: ۵۶.</ref>. | ||
*[[ذهبی]] در جای دیگر میگوید: [[ابو اسحاق السبیعی]]، | *[[ذهبی]] در جای دیگر میگوید: [[ابو اسحاق السبیعی]]، عمرو بن عبدالله، [[ثقه]] است ولی قبل از مرگش حافظهاش ضعیف و به [[فراموشی]] دچار شد<ref>ذکر أسماء من تلکم فیه وهو موثق، ذهبی: ۲۰۸.</ref><ref>[[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[عمرو بن عبدالله (مقاله)|عمرو بن عبدالله]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۱۷۸. </ref>. | ||
====دچار شدن به اختلاط در آخر [[عمر]]==== | ====دچار شدن به اختلاط در آخر [[عمر]]==== | ||
*[[فسوی]] از بعضی از [[اهل]] [[علم]] [[نقل]] میکند که [[ابواسحاق السبیعی|ابو اسحاق]] به اختلاط دچار شده بود و به همین سبب، من و [[ابن عیینه]] او را ترک کردیم <ref>میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰ و دعوة إلی سبیل المؤمنین، طارق زین العابدین: ۱۳۸.</ref>. | *[[فسوی]] از بعضی از [[اهل]] [[علم]] [[نقل]] میکند که [[ابواسحاق السبیعی|ابو اسحاق]] به اختلاط دچار شده بود و به همین سبب، من و [[ابن عیینه]] او را ترک کردیم <ref>میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰ و دعوة إلی سبیل المؤمنین، طارق زین العابدین: ۱۳۸.</ref>. |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۰
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عمرو بن عبدالله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
نسب
- ابواسحاق السُبیعیُّ عمرو بن عبد الله از ذریه سُبیع بن صَعْبِ بن همدان[۱]، و سبیع نیز قبیلهای از همدان است[۲].
- در کتابهای رجال از وی با عنوانهای زیر نام برده شده است: ابواسحاق السبیعی اسمه عمرو بن عبدالله[۳]؛ ابو اسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله همدانی کوفی[۴]، ابواسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله بن ذی یحمد[۵]؛ ابواسحاق السبیعی عمرو بن عبد الله[۶]؛ ابو اسحاق السبیعی[۷]؛ ابواسحاق همدانی سبیعی الکوفی[۸]؛ عمرو بن عبدالله ابو اسحاق السبیعی و عمرو بن عبدالله بن أبی شعیرة[۹]، عمرو بن عبدالله بن علی همدانی کوفی[۱۰]، عمرو بن عبدالله بن علی احمد بن ذی یحمد[۱۱] و عمرو بن عبدالله بن علی بن کلیب همدانی[۱۲][۱۳].
ابواسحاق السبیعی در منابع شیعه
- شیخ طوسی در کتاب رجال خود در باب من عرف بكنيته او بقبيلته؛ ابواسحاق همدانی را جزء أصحاب امیر المؤمنین(ع) [۱۴] و در باب الکنی، ابواسحاق همدانی و ابواسحاق السبیعی را جزء اصحاب امام حسن مجتبی(ع) شمرده است[۱۵].
- لازم به یادآوری است، همان طور که در کتاب اختیار معرفة الرجال آمده است: ابواسحاق همدانی و ابواسحاق السبیعی نام یک نفر هستند[۱۶]. همچنین شیخ طوسی در باب العین، در هنگام برشمردن اصحاب ابی عبدالله جعفر بن محمد(ع) ابواسحاق همدانی را از یاران امام صادق(ع) دانسته، درباره او چنین مینویسد: عمرو بن عبدالله بن علی، ابواسحاق همدانی سبیعی کوفی، تابعی[۱۷].
- شیخ مفید نیز به نقل از محمد بن جعفر المؤدب او را از ثقات علی بن الحسین(ع) دانسته، میگوید: ابا اسحاق که اسمش عمرو بن عبدالله سبیعی است، چهل سال نماز صبح خود را با وضوی نماز شبش به جای آورد و هر شب یک ختم قرآن داشت و کسی عابدتر از او و در میان خاص و عام، موثقتر از او نبود [۱۸].
- اما صاحب کتاب معجم رجال الحدیث، ابواسحاق را از علمای اهل سنت دانسته، میگوید: وی ثقه نیست[۱۹]؛ در حالی که شهرستانی، از علماء اهل سنت، در کتاب الملل و النحل، ابواسحاق السبیعی را جزء امامیه و شیعه شمرده است [۲۰][۲۱].
ابواسحاق السبیعی در منابع اهلسنت
- در منابع اهلسنت به ابواسحاق السبیعی بیشتر از منابع شیعه پرداخته شده و او از راویان کتب ششگانه اهلسنت شمرده شده است و بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسائی و ابن ماجه از وی روایت نقل کردهاند. در ادامه، نظرات برخی علمای اهلسنت درباره "ابواسحاق السبیعی" نقل خواهد شد.
تصریح بر وثاقت
- بسیاری از علمای رجال اهلسنت ابواسحاق السبیعی را توثیق کردهاند، مانند افراد زیر:
- یحیی بن معین: ابواسحاق السبیعی ثقه است[۲۲]؛
- العجلی: ابواسحاق السبیعی، کوفی، تابعی و ثقه است[۲۳]؛
- ذهبی: ابواسحاق السبیعی را شیخ، عالم و محدث کوفه دانسته است و میگوید: وی از علماء عامل، و از تابعین و از طالبان علم و دارای شأن بزرگی است[۲۴].
- ابوحاتم معتقد است که ابواسحاق السبیعی، ثقه بوده و أحفظ از أبی إسحاق، شیبانی است و در کثرت روایت نیز شبیه زهری است[۲۵]؛
- شعبه معتقد است که حدیث ابواسحاق السبیعی از مجاهد و حسن و ابن سیرین بهتر است [۲۶]؛
- احمد بن عبده میگوید: از اباداود طیالسی شنیدم که میگفت: ما حدیث را نزد چهار نفر "زهری و قتادة و أبی إسحاق و اعمش" یافتیم[۲۷]؛
- علی بن المدینی: ابواسحاق السبیعی را هم جزء حافظان علم امت دانسته است[۲۸] و هم وی را از کسانی میداند که سندهای احادیث حول آنها میچرخد[۲۹]؛
- أبوبکر بن عیاش میگوید: هیچ وقت نشنیدم که ابواسحاق السبیعی عیب کسی را بگوید[۳۰]؛
- علائی میگوید: عمرو بن عبدالله ابواسحاق السبیعی، از ائمه تابعین است که همه به سخنان او احتجاج کردهاند[۳۱].
- ابن خلکان معتقد است، ابواسحاق السبیعی از اعیان تابعین و کثیر الروایة است[۳۲][۳۳][۳۴].
اهتمام به عبادات و تلاوت قرآن
- أبُو الأحْوَص میگوید: ابواسحاق السبیعی خطاب به جوانان گفته است: "ای گروه جوانان! قدرت و جوانی خود را غنیمت شمارید؛ هیچ شبی بر من نگذشت مگر اینکه در آن شب، هزار آیه از قرآن و در هر رکعت از نماز، سوره بقره را تلاوت کردم و تمام ماههای حرام و سه روز از هر ماه و روزهای دوشنبه و پنجشنبه هر ماه را، روزه گرفتم"[۳۵]؛
- أبُوبکر بنُ عَیَّاش گوید: از ابواسحاق السبیعی شنیدم که میگفت: چهل سال است که در شبها یک لحظه چشمهایم را روی هم نگذاشتهام[۳۶]؛
- یونس، فرزند ابا اسحاق میگوید: "پدرم در هر شب، هزار آیه از قرآن را تلاوت میکرد"[۳۷]؛
- أحمدُ بنُ عمران، میگوید: از ابابکر شنیدم که میگفت: ابواسحاق السبیعی در هنگام پیری میگفت: ضعیف شدهام و توانایی به جا آوردن نماز زیاد را ندارم و من نماز به جای نمیآورم مگر اینکه سوره بقره و آل عمران را در آن تلاوت میکنم[۳۸]؛
- أخْنسیُّ از علاءُ بن سالم العَبدی نقل میکند که ابواسحاق السبیعی در دو سال آخر عمرش چنان پیر شده بود که توان ایستادن را نداشت، مگر اینکه کسی او را بلند کند و زمانی هم که او را از جایش برای نماز خواندن بلند میکردند، در حالی که ایستاده بود، هزار آیه از قرآن را تلاوت میکرد[۳۹]؛
- فضیل بن غزوان میگوید: ابواسحاق السبیعی همیشه در هر سه روز، یک ختم قرآن داشت. و بعضیها نیز گفتهاند که وی همیشه در حال روزه و قیام بود[۴۰]؛
- أبوالأحوص از أبی إسحاق نقل میکند که وی در سن پیری میگفت: به درستی که پیر شدم و قوتی در من نیست، لذا فقط سه روز از هر ماه و روزهای دوشنبه و پنج شنبه و ماههای حرام را روزه میگیرم[۴۱]؛
- ابن فضیل، از پدرش نقل میکند که ابواسحاق السبیعی هر سه روز یک بار قرآن را ختم میکرد [۴۲][۴۳].
تصریح بر جرح و ذم
- گرچه بعضی از رجالشناسان اهل سنت ابواسحاق السبیعی را توثیق کردهاند؛ اما بعضی دیگر نیز وی را به تدلیس در احادیث و فراموشی و اختلاط متهم کردهاند[۴۴].
فراموشی و ضعیف شدن حافظه
- بعضیها معتقدند که ابو اسحاق در بزرگ سالی به ضعف حافظه دچار شده، ولی به اختلاط گرفتار نشده بود [۴۵].
- ذهبی در میزان الاعتدال میگوید که عمرو بن عبدالله ابو اسحاق السبیعی، در پیری به فراموشی دچار شده بود، ولی به اختلاط گرفتار نبود [۴۶].
- بعضی نیز میگویند حافظه او اندکی ضعیف شده بود [۴۷].
- ذهبی در جای دیگر میگوید: ابو اسحاق السبیعی، عمرو بن عبدالله، ثقه است ولی قبل از مرگش حافظهاش ضعیف و به فراموشی دچار شد[۴۸][۴۹].
دچار شدن به اختلاط در آخر عمر
- فسوی از بعضی از اهل علم نقل میکند که ابو اسحاق به اختلاط دچار شده بود و به همین سبب، من و ابن عیینه او را ترک کردیم [۵۰].
- ابن حجر نیز در تقریب التهذیب بعد از توثیق ابواسحاق السبیعی، میگوید: وی در آخر عمر به مرض اختلاط گرفتار شد [۵۱].
- بعضی هم معتقدند که ابن عیینة و أبی خیثمة زهیر بن معاویة بعد از اینکه ابواسحاق السبیعی به اختلاط گرفتار شد، از وی حدیث شنیدهاند[۵۲][۵۳].
مدلس بودن
- ابواسحاق السبیعی به تدلیس هم متهم و با عباراتی همانند: كان يدلس[۵۴]، مكثر من التدليس[۵۵]، مشهور بالتدليس[۵۶] وكان مدلسا[۵۷] از او یاد شده است.
- ابواسحاق الجوزجانی[۵۸]، از علمای اهلسنت در جرح و تعدیل، ابواسحاق السبیعی را جزء محدثان بزرگ کوفه دانسته است و ضمن شیعه دانستن او میگوید: مذهب (تشیع) گروهی از اهل کوفه، همانند أبی إسحاق، الأعمش، منصور، زبید و دیگران را نمیتوان ستود؛ مردم به سبب راستگو بودن آنها حرفشان را میپذیرند و هر جا که آنها حدیثی را به صورت مرسل نقل کرده باشند، توقف میکنند[۵۹].
- جریر از مغیرة نقل میکند که ابو اسحاق و اعمش حدیث اهل کوفه را فاسد کردهاند[۶۰]!
- ابن حجر در توضیح این سخن گفته است: یعنی للتدلیس[۶۱]؛ یعنی علت اینکه مغیره میگوید، ابواسحاق و اعمش باعث فاسد شدن حدیث اهل کوفه شدهاند، مدلس بودن آن دو است. ولی احتمال دارد، به عقیده ابواسحاق الجوزجانی، فاسد شدن حدیث اهل کوفه با حضور ابواسحاق و اعمش، به خاطر شیعه بودن آن دو باشد و نه مدلس بودن آنها؛ زیرا ابواسحاق الجوزجانی به مذهب شام، گرایش و نسبت به حضرت علی(ع) بسیار کینه دارد و دشمن آن حضرت است[۶۲] و با اهل کوفه که به پیروی از اهلبیت(ع) مشهور هستند، نسبت خوبی ندارد و آنها را جرح میکند؛ ابن حجر در این باره مینویسد: زمانی که در عیب گرفتن ابواسحاق الجوزجانی نسبت به اهل کوفه دقت کنی، با جرحهای عجیبی روبهرو خواهی شد، و علت آن هم شدت انحراف و دشمنی او نسبت به حضرت علی(ع) و مشهور بودن اهل کوفه به شیعه بودن است[۶۳][۶۴].
نقل روایت از قاتلان امام حسین(ع)
- از دلایل ذم ابواسحاق آن است که وی از عمر بن سعد، قاتل امام حسین(ع) و از شمر بن ذی الجوشن، کسی که سر امام حسین(ع) را جدا کرد، حدیث نقل کرده است [۶۵][۶۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲. سبیع بطن من همدان، نه سبیع و قاعده نیز مقتضی خوانش سبیع است؛ مثل حسین و زبیر و کمیل. (یوسفی غروی).
- ↑ الثقات، ابن حبان، ج۵، ص۱۷۷.
- ↑ مقدمة ابن الصلاح، عثمان بن عبد الرحمن، ص۱۹۶.
- ↑ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
- ↑ المعجم الأوسط، طبرانی، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۵؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۵۷۱.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۵؛ وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۶، ص۳۱۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ص۲۰۴.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، نمازی شاهرودی، ج۸، ص۳۲۴.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۳-۱۷۴.
- ↑ رجال الطوسی، طوسی، ص۸۷ (باب من عرف بکنیته او بقبیلته).
- ↑ رجال الطوسی، طوسی، ص۹۶ (باب الکنی).
- ↑ الاختصاص، شیخ مفید، ص۸۳.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، طوسی، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ رجال الطوسی، طوسی، ص۲۴۸ (باب العین).
- ↑ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۴، ص۱۲۱.
- ↑ الملل والنحل، شهرستانی، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۴-۱۷۵.
- ↑ تهذیب الکمال، مزی، ج۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
- ↑ معرفة الثقات، عجلی، ج۲، ص۱۷۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ۴۶، ص۲۱۷؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۲، ص۱۰۳؛ عمدة القاری، عینی، ج۱، ص۲۴۱.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ إمتاع الاسماع، مقریزی، ج۴، ص۳۱۰.
- ↑ تهذیب الکمال، مزی، ۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۲۷۰.
- ↑ تهذیب الکمال، مزی، ۲۲، ص۱۰۳؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تاریخ أسماء الثقات، عمر بن شاهین، ص۱۴؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ۹، ص۱۱.
- ↑ الجرح و التعدیل، رازی، ج۱، ص۳۴، ۵۹، ۱۲۹، ۱۸۷ و ۲۳۴؛ تهذیب الکمال، مزی ۲۸، ص۳۰۶ (شرح حال معمر راشد الحدانی) و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۳۶۰ (شرح حال یحیی بن آدم الحافظ).
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲.
- ↑ المختلطین، أبوسعید العلائی، ص۹۳.
- ↑ وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۴۵۹.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۵۶.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۵-۱۷۶.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳ و تهذیب التهذیب، ابن حجر ۸:.۶۵.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ تهذیب التهذیب، ج۸، ص۶۵.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ۴۶، ص۲۱۳.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۳؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.
- ↑ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۲۷۰.
- ↑ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۶۵.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۸.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی ۵: ۳۹۲و إمتاع الأسماع، مقریزی۴: ۳۱۰.
- ↑ میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰.
- ↑ میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰ و تهذیب التهذیب، ابن حجر ۸: ۵۶.
- ↑ ذکر أسماء من تلکم فیه وهو موثق، ذهبی: ۲۰۸.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۸.
- ↑ میزان الاعتدال، ذهبی ۳: ۲۷۰ و دعوة إلی سبیل المؤمنین، طارق زین العابدین: ۱۳۸.
- ↑ تقریب التهذیب، ابن حجر۱: ۷۳۹.
- ↑ المختلطین، علائی، ص۹۳.
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۸-۱۷۹.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۵۶.
- ↑ جامع التحصیل فی أحکام المراسیل، علائی، ص۴۵.
- ↑ تعریف اهل التقدیس بمراتب الموصوفین بالتدلیس، ابن حجر، ص۴۲.
- ↑ الثقات، ابن حبان، ج۵، ص۱۷۷؛ دعوة إلی سبیل المؤمنین، طارق زین العابدین، ص۱۳۸.
- ↑ اسم او «إبراهیم بن یعقوب بن إسحاق السعدی أبو إسحاق الجوزجانی» است. ر.ک: تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۱۵۹
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۵۶.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۳، ص۲۷۰؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۵۶.
- ↑ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۸، ص۵۹.
- ↑ ذهبی در شرح حال وی مینویسد: ... و قال ابن عدي، صكان شديد الميل إلى مذهب أهل دمشق فس المسل على علیّ و قال السلمی عن الدارقطنی بعد ان ذکر توثیقه، صلکن فیه انحراف عن علیّ(ع)، اجتمع علی بابه أصحاب الحدیث، فأخرجت جاریة له فرّوجة لتذبحها، فلم تجد من یذبحها، فقال، صسبحان اللّه!! فرّوجة لا یوجد من یذبحها، و علیّ یذبح فی ضحوة نیفا و عشرین ألف مسلم؛ ابن عدی میگوید، صجوزجانی در انحراف از حضرت علی(ع) به شدت به مذهب اهل شام گرایش داشت؛ سلمی بعد از توثیق جوزجانی به نقل از دار قطنی میگوید، صلکن جوزجانی از حضرت علی(ع) منحرف بود؛ یک روز عدهای از اهل حدیث به در خانه او رفتند، در حالی که جاریه وی قصد داشت جوجهای را بکشد، اما کسی نبود که آن جوجه را بکشد؛ پس جوزجانی گفت، صسبحان الله! کسی نیست که یک جوجه را ببرد، در حالی که علی بن ابی طالب از صبح تا ظهر بیست هزار مسلمان را کشت! (تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۱۵۹).
- ↑ إذا تأمل ثلب أبی إسحاق الجوزجانی لأهل الكوفه رأی العجب و ذلك لشدة انحرافه في النصب و شهرة أهلها بالتشیع؛ (تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱، ص۱۶).
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۷۹-۱۸۰.
- ↑ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۵، ص۳۹۲؛ دعوة إلی سبیل المؤمنین، طارق زین العابدین، ص۱۳۸. شمر بن ذی الجوشن فرمانده چهار هزار پیاده نظام بود که با امام حسین(ع) به مبارزه پرداختند و سنان بن انس کسی بود که امام را به شهادت رساند. (نک: وقعه الطف، یوسفی غروی، ص۲۵۵).
- ↑ سبحانی، سید محمد جعفر، عمرو بن عبدالله، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۱۸۰.