جز
جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
جز (جایگزینی متن - 'دوازده' به 'دوازده') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==وارد شدن به [[کوفه]] و آغاز فتنهای دیگر== | ==وارد شدن به [[کوفه]] و آغاز فتنهای دیگر== | ||
* [[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عمارة بن ربیعه]]، در توصیف [[یاران امام]]{{ع}}-: همراه [[علی]]{{ع}} به [[صِفین]] درآمدند، حال آنکه دوستانه به هم مهر میورزیدند، و [از صِفین] بازگشتند، در حالی که دشمنانه بر هم [[خشم]] میگرفتند. هنوز درون اردوگاه خود در [[صِفین]] بودند که [ماجرای] [[داوری]] میانشان پراکندگی پدید آورد و سراسرِ راه را در حالی بازآمدند که به هم میتاختند ودشنام میدادند و با تازیانه به [[جان]] هم افتاده بودند. [[خوارج]] میگفتند: "ای [[دشمنان]] [[خدا]]! در کار خدای عز و جل [[سازش]] ورزیدید و تن به [[داوری]] دادید" و دیگران میگفتند: "شما از [[امام]] ما جدا شدید و جماعتمان را پراکندید". | * [[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]- به [[نقل]] از [[عمارة بن ربیعه]]، در توصیف [[یاران امام]]{{ع}}-: همراه [[علی]]{{ع}} به [[صِفین]] درآمدند، حال آنکه دوستانه به هم مهر میورزیدند، و [از صِفین] بازگشتند، در حالی که دشمنانه بر هم [[خشم]] میگرفتند. هنوز درون اردوگاه خود در [[صِفین]] بودند که [ماجرای] [[داوری]] میانشان پراکندگی پدید آورد و سراسرِ راه را در حالی بازآمدند که به هم میتاختند ودشنام میدادند و با تازیانه به [[جان]] هم افتاده بودند. [[خوارج]] میگفتند: "ای [[دشمنان]] [[خدا]]! در کار خدای عز و جل [[سازش]] ورزیدید و تن به [[داوری]] دادید" و دیگران میگفتند: "شما از [[امام]] ما جدا شدید و جماعتمان را پراکندید". | ||
آنگاه که [[علی]]{{ع}} به [[کوفه]] درآمد، ایشان با وی درنیآمدند و به [روستای] "حَروراء" رفتند. | آنگاه که [[علی]]{{ع}} به [[کوفه]] درآمد، ایشان با وی درنیآمدند و به [روستای] "حَروراء" رفتند. دوازده هزار تن از ایشان بدان درآمدند و منادی آنان ندا در داد: [[فرمانده]] [[جنگ]]، شَبَث بن رِبْعی تَمیمی است و [[امام]] [[جماعت]]، [[عبد الله بن کواء یشکری]]؛ و پس از [[پیروزی]]، کار به [[شورا]] برگزار میشود و [[بیعت]]، از آنِ خدای عز و جل است؛ و [در میان ما] [[امر به معروف و نهی از منکر]] [جریان خواهد داشت]... چون [[علی]]{{ع}} به [[کوفه]] درآمد و [[خوارج]] از وی جدا شدند، [[شیعیان]] نزد او پایدار مانده، گفتند: بر عهده ما بیعتی دیگر باره است. با هر که تو [[دوستی]] ورزی، دوستیم و با هر که [[دشمن]] باشی، دشمنیم. [[خوارج]] گفتند: شما و [[شامیان]]، همانند اسبانِ مسابقه، به سوی [[کفر]] [[سبقت]] گرفتید. [[شامیان]] بر سرِ هر کار خوشایند و ناخوشایند خود، با [[معاویه]] [[پیمان]] بستند و شما نیز با [[علی]] [[بیعت]] کردید، بر این پایه که دوستارِ [[دوست]] او و [[دشمن]] با [[دشمن]] او باشید. پس [[زیاد بن نضر]] به ایشان گفت: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[علی]] هرگز دست خویش را به [[بیعت]] نگشود و ما با وی [[بیعت]] نکردیم، مگر بر پایه کتاب خدای عز و جل و [[سنت پیامبر]] او؛ اما آنگاه که شما با وی به [[مخالفت]] برخاستید، شیعیانش نزدش آمدند و گفتند: ما دوستار آن کسیم که تو با وی [[دوستی]] و [[دشمن]] آن کسیم که تو با وی [[دشمنی]]. ما نیز چنین هستیم و [[علی]] بر [[حق]] و [[هدایت]] است؛ و هر که با وی [[مخالفت]] ورزد، گمراه و گمراهکننده است<ref>[[تاریخ الطبری (کتاب)|تاریخ الطبری]]، ج ۵، ص ۶۳ و ۶۴.</ref><ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۴۵۸.</ref>. | ||
{{صفین}} | {{صفین}} |