نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۱۵ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
امام مهدی کیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پدر و سلسله آباء: الحسن العسکری بن علی الهادی بن محمد الجواد بن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علیزین العابدین بن الحسین الشهید بن علی بن أبی طالب أمیر المومنین (ع)[۳].
مادر: نرجس دختر یشوعا نواده قیصر روم و لقب او ملیکه است از آن جهت که شاهزاده بوده، و به سوسن و صیقل و حکیمه نیز ملقب شده[۴].
سال تولد: بنابر مشهور سال ۲۵۶ (ه.ق) موافق عدد کلمه نور و به قولی سال ۲۵۵[۵].
محل تولد: شهر سامراء در منزل ملکی پدری که الان صحن و حرم عسکریین (ع) است.
خصوصیات حمل و ولادت: حمل او مخفی بود تا هنگام ولادت، مانند حمل موسی بن عمران، یعنی بهطوری بود که تا ساعت تولد هیچ کس اثر حمل در نرجس نمیدید، حتی قابلههای متخصصی که معتمد گماشته بود که هرگاه در خانواده امام عسکری (ع) اثر حمل ببینند فورا اطلاع دهند.
چنانکه فرعون قابلههای بسیار بر زنان بنی اسرائیل گماشته بود و این از جهت خوفی که بنی العباس از دوازدهمی داشتند مطابق اخباری که از پیغمبر (ص) و امیر المؤمنین و حضرت باقر و حضرت صادق (ع) شنیده بودند[۷] مانند خوفی که فرعون از موسی (ع) داشته برحسب اخبار منجمین، چنان مخفی بود که تا آخرین لحظه ولادت حکیمه خاتون اثر حمل در نرجس مشاهده نکرد که گفت: نزدیک بود مرا شک عارض شود که ناگاه صدای برادرزادهام بلند شد: "عمه شک مکن، بخوان سوره انا انزلناه را".
حکیمه خاتون گفت: "شروع کردم به خواندن سوره، ناگاه دیدم از میان رحم با من همآواز شد، چون سوره تمام شد متولد گردید و در هنگام تولد نوری از وی ساطع گردید که چشمهای مرا خیره کرد.
ناگاه او را دیدم که به سجده افتاده و شهادتین و شهادت بر وصایت پدران خود بر زبان جاری کرد و چون به خودش رسید، گفت: ""اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املأ بی الارض قسطا و عدلا"" بار خدایا! وعده مرا سریع و مسلم گردان و امر مرا تمام ساز و قدم مرا ثابت بدار و زمین را به واسطه من پر از عدل و داد گردان!".
دوران تربیت: تا سال دویست و شصت که پنج سال یا چهار سال و کسری از سن شریفش گذشته بود در کفایت پدر بزرگوارش بود و به روح القدس سپرده شده بود و در این مدت مخفی از همه میزیست، مگر بعضی از خواص که از ولادتش مطلع گشته و او را در ایام کودکی مشاهده کردند.
ابتدای امامت: از سال دویست و شصت که پدر بزرگوارش به زهر معتمد عباسی شهید شد امامت به او منتقل گردید.
سن مبارک آن حضرت: تاکنون که از هجرت هزار و سیصد و هشتاد و سه سال قمری میگذرد، هزار و صد و بیست و هفت سال از عمر شریفش میرود[۹].
اما هنگامی که ظاهر شود به سیمای جوانی ظاهر خواهد شد، در سن سی یا چهل نمایش خواهد داد و مرور زمان هیچ در وی تأثیر نکرده تا معلوم شود قدرتخدا، و هم در این امر امتحانی باشد برای خلق که به همین علت گروهی از وی برگردند[۱۰]»[۱۱].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
از القاب ایشان میتوان به امام عصر و صاحب الزمان اشاره کرد. حضرت مهدی (ع) تا سال ۲۶۰ هجری تحت کفالت و تربیت پدر میزیست و از آنجا که خلیفه وقت تصمیم جدی به قطع نسل اماماناهل بیت (ع) و خاتمه دادن به قضیه امامتشیعه گرفته بود به دستور پدر بزرگوارشان ولادت و وجود امام از مردم پنهان و پوشیده بود و جز عدهای از خواصشیعه کسی از ایشان خبر نداشت و به شرف ملاقات وی نائل نمیشد؛ پس از شهادت پدر بزرگوارش امامت در آن حضرت مستقر شد و به امرخداغیبتاختیار کرد و از انظار عمومی غایب گردید و به صورت ظاهری امکان مشاهده و ارتباط با ایشان وجود ندارد؛ البته گاه در موارد خاص و استثنایی برای دیگران ظاهر گردیده است. آن حضرت دارای دو دوره غیبت صغری و کبری میباشد و پس از آن ظهور و حکومت جهانیاسلام را بر پا خواهد نمود[۱۲]»[۱۳].
حضرت مهدی (ع) ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛... معنویاتی در قرآن است که برای هیچکس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کردهاند، کشف نشده است... همانطوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است؛ حضرت مهدی همانطور حاکم بر جمیع موجودات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالأصاله است و این خاتم ولایت کلی به تبعیت است[۱۵].
نکتههای ارزندهای در این گفتار طرح شده است که هرکدام میتواند در شناخت درست امام مهدی (ع) و آگاهی از چند و چون حرکت نجاتبخش آن حضرت تأثیرگذار باشد. بیگمان تا منتظرانموعود، به ژرفای ولایت مهدوی پی نبرند و با رازهای پنهان وجود امام غایب آشنا نگردند نمیتوانند مفهوم شفاف و تعیینکنندهای از ظهور و انتظار او به دست آورند. چنانکه امام خمینی یادآور شده، به رغم گذشت سدهها از میلاد و غیبتحضرت مهدی (ع) هنوز ابعاد ناشناختهای از شخصیت و امامت او ناگفته مانده است. زیرا پارهای از امور مربوط به امامت، فراتر از حوزه فهم و درک مخاطبان بوده و پارهای دیگر هنوز کشف نشده است.
چنین دیدگاهی درباره مهدی موعود، آن حضرت را فراتر از یک رهبر دینی یا سیاسی نشان میدهد؛ زیرا مقام ولایی فراگیر او را مینمایاند که در فرهنگ و منظر انسان شناسانه موجود بشر نمیگنجد. در اینجا است که تمایز انسانشناسی وحی از انسانشناسی بشر؛ به رغم تکامل اندیشهها و دانشهایی که در غرب و شرق صورت گرفته است، هویدا میگردد. افزون بر آن، معنای رهبری و جایگاهرهبر نیز قابل تأمل خواهد بود. آیا میتوان به یکسانی در مفاهیم رهبر و رهبری، در دو منظر و حیانی و بشری قائل بود؟ آنچه پس از هزارهها برای بشر معلوم شده است، مفهوم و گسترهای از رهبری است که به نیازهای مادی و جسمانی نظر دارد و ضرورتهای حیات فردی و جمعی را نشان میدهد. اما در معارف قرآنی و ولایی اهل بیتپیامبر- که گاه در گفتارها یا نیایشها به اشارت آمده است- رهبری و رهبریبشر در معانی ارتقا یافتهای تعلیم داده میشود.
ازاینرو امام خمینی به هنگام شناساندن امام مهدی (ع) سخنی حاکی از حیرت در برابر مقام ولایت آن حضرت دارد و واژههای مأنوس و کاربسته بشر درباره او را نمیپسندد و آنها را فروتر از منزلت ولایی او نزد خداوند میشمارد. من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم؛ بزرگتر از این است. نمیتوانم بگویم که شخص اول است؛ برای اینکه دومی در کار نیست. ایشان را نمیتوانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همینکه مهدی موعود است[۱۶].
امامزین العابدین (ع) میفرماید:"تا روزی که قیامت برپا شود، هرگز روی زمین خالی از حجت نخواهد بود، و اگر حجت خدا روی زمین نباشد، خدا پرستیده نمیشود"[۲۶]. امامزین العابدین (ع) در سخن کوتاه و کوبنده، نقش اساسی امام و حجت خدا را بیان فرموده، آنگاه سنگ زیرین و نکته اساسی آن را در یک حدیث کوتاه دیگری بیان فرموده است: "جز معصوم، احدی شایستهامامت و رهبری نیست، و چون عصمت یک نشان ظاهری نیست که همگان آن را بازشناسند، باید امام از طرف خدا تعیین و اعلام شده باشد"[۲۷].
امام کاظم (ع) میفرماید: "ولادتش بر مردم پوشیده میماند. و بردن نامش تا روزی که خداوندفرمان ظهورش دهد روا نمیباشد"[۳۲].
امام رضا (ع) میفرماید:"خداوند برای این امر مردی را برمیانگیزد که ولادتش بر مردمان پوشیده است ولی نسب و شخصیت او بر کسی پوشیده نیست"[۳۳]. "چهارمین فرزند من، پسر بانوی کنیزان است، که خداوند به وسیله او روی زمین را از هرگونه ظلم و ستمپاک و پاکیزه گرداند. در مورد ولادت او دچار شک و تردید میشوند. او پیش از ظهور، از دیدهها غائب میشود. و به هنگام ظهورش، جهان با نور پروردگارش میدرخشد. او میزان را به عدل در میان مردم قرار دهد. دیگر کسی در حق کسی ستم نمیکند. او کسی است که زمین برای او "طی" میشود. و سایهاش بر زمین نیفتد"[۳۴].
امام جواد (ع) میفرماید:"قائم ما همان مهدی منتظر است که باید در غیبتش انتظار او را کشید، و در موقع ظهورش از او فرمان برد. او سومین فرزند من میباشد"[۳۵]. از امامان معصوم کسی جز او برای تأسیس خلافت اسلامیشمشیر نمیکشد، و او با آن هیبت و شکوه الهی و شمشیر برندهای که در دست مبارکش برق میزند، از طرف هرکسی اطاعت میشود. "هنگامیکه پسرم علی- امام هادی- از دنیا برود، چراغی بعد از او آشکار میشود و سپس مخفی میگردد. وای بر کسیکه در حق او شک و تردید به خود راه دهد. خوشابهحال غریبی که دین خود را برداشته از شهری به شهری فرار میکند"[۳۶]. منظور از چراغ آشکار امام حسن عسکری (ع) و منظور از چراغ مخفیکعبه مقصود و قبلهموعودحضرت بقیة الله (ع) میباشد.
امام هادی (ع) میفرماید:"خلف بعد از من پسرم حسن میباشد، ولکن چگونه است حال شما در مورد خلف بعد از او؟! گفته شد: از چهنظر؟ جان ما فدای تو باد!. فرمود: زیرا شخص او را نخواهید دید. و بازگو کردن نام او بر شما روا نخواهد بود. گفتند: پس چگونه از او یاد بکنیم؟ فرمود: بگوئید: حجت خدا از آل محمد"[۳۷].
حضرت بقیة الله (ع) میفرماید:حضرت ولی عصر (ع) در یکی از توقیعات شریفهای که توسط سفیر اولش از ناحیه مقدسه صادر فرموده است، چنین میفرماید: "شیعیان ما باید بدانند که حق با ماست و حق در میان ماست. به جز ما هرکس این ادعا را بکند دروغگوست. و جز ما هرکس این دعوی را بکند ضال و گمراه است. شیعیان ما باید این جمله را از ما بپذیرند و تفسیر آن را نخواهند. از ما اشاره را قبول کنند و تصریح را نخواهند"[۴۰]»[۴۱].
«او از دودمان ابراهیم(ع) و پیامبر خداست؛ چنان که در حدیث نبوی آمده است: «الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقاً...»[۴۲].
این فرد معین، متولد شده و عمری طولانی دارد و برخلاف پندار برخی مکاتب و مذاهب، ظهور او حساب شده و بنابر خواست خداوند متعال انجام میگیرد و او اکنون در حال حیات است» [۴۳].
↑شیعه در اسلام (طب قدیم)/ ص ۲۳۰/ بررسیهای اسلامی/ ج ۱ صفحه ۲۳۰ / تعالیم اسلام /ص ۱۸۰/ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: ج ۵۱ ص ۲ تا ۳۴ و ۳۴۳ تا ۳۶۶ / الغیبه/ طوسی/ ص ۲۱۴ تا ۲۴۳/ اثبات الهداه/ ج ۶ و ۷.
↑" لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ، ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ مُسْتَتِراً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه"؛ الزام الناصب، ص ۴؛ منتخب الاثر، ص ۲۷۰؛ غیبت نعمانی، ص ۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۴۸؛ و قریب به این مضمون: نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۷.عین همین عبارت از امیر مؤمنان، امام باقر و امام صادق ((ع)) نیز وارد شده است.
↑"الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي، اسْمُهُ اسْمِي، وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقا"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۲؛ اعلام الوری، ص ۳۹۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۶۳ و ۱۶۸؛ المهدی، ص ۱۴۸ و ۲۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۱ و ۲۶۹؛ البیان، ص ۵۷؛ حقایق الایمان، ص ۱۶۲.