نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۹ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
حقوق امام مهدی بر شیعیان چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«حق امام(ع) پس از خدا و رسول از همه حقوق بر تمامی اهل عالم مهمتر است، نظر به مراتبی که خدای تعالی به او اختصاص داده، و او را از سایر خلایق برگزیده است، و او واسطه رسیدن هرگونه فیض به آفریدگان میباشد، و نیز به این مطلب راهنمایی میکند آنچه در بخش پنجم گذشت، که حققرابت و خویشاوندیپیغمبر(ص) از خویشاوندی نَسَبی مهمتر و عظیمتر میباشد. و از امامان (ع) روایت آمده که: هر حقی که برای خدای تعالی هست از آنِ ما میباشد[۱]. و نیز حاصل روایتی چنین است که: قدر و منزلتمؤمن نزد امام (ع) به حسب منزلت امام نزد او است. و شواهد آنچه یاد کردیم بسیار است و بر اهل بصیرت پوشیده نیست، و چون بیان شد که رعایت حقخدای تعالی با رعایت حق آن حضرت (ع) حاصل میگردد، پس رعایت حق آن جناب مایه نزدیک شدن و تقرب یافتن به خدای تعالی است، و سبک شمردن حق آن بزرگوار مایه دوری از خداوند و مبغوض شدن نزد او میباشد، چنان که مولایمان حضرت سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی میگوید: «أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنِي مُسْتَخِفّاً بِحَقِّكَ فَأَقْصَيْتَنِي»[۲]»[۳].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
حق وجود و هستی؛ از توقیعات شریفه آن حضرت است که فرمود: "نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا"[۴] و امام زمان و پدران بزرگوارش (ع) واسطه هستند در رساندن فیضهای الهی به سایر مخلوقات، و به همین معنی در دعای ندبه اشاره شده که: "أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ".
حققرابت و خویشاوندی پیامبر (ص)؛ که در قرآن کریم آمده است: ﴿قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۶]؛ بگو که من از شما بر تبلیغرسالت توقع مزدی ندارم، جز اینکه در مورد خویشاوندانم مودّت ورزید. و در حدیث ندای حضرت قائم (ع) هنگام ظهورش آمده، "از شما میخواهم شما را به حقخدا و حقرسول خدا و حق خودم بر شما که مرا بر شما حققرابت و خویشاوندی پیغمبر هست"[۷].
حق واسطه نعمت؛ در زیارت جامعه درباره امامان (ع) میخوانیم "وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ" و از امام صادق (ع) آمده که: "اگر ما نبودیم، نه نهرها جاری میشد، نه میوهها میرسید و نه درختها سبز میگشت"[۸]. امام سجاد (ع) نیز به ابو حمزه فرمود: "ای ابو حمزه! پیش از طلوع آفتاب نخواب، که برایت خوش ندارم. به تحقیق که خداوند در آن وقت، روزیهای بندگان را تقسیم میکند و بر دست ما آنها را جاری میسازد"[۹].
حق پدر بر فرزند؛ شیعیان از باقیمانده گل خاندانوحی آفریده شدهاند، همانطور که فرزند از پدر به وجود میآید. امام رضا (ع) فرمود: "امام، همدم و رفیق و پدر مهربان است"[۱۰]. از امام باقر (ع) نیز روایت شده است که فرمود: "به تحقیق که خداوند ما را از اعلی علیین خلق فرموده و دلهای شیعیان ما را از مایه خلقت ما و تنشان را از پایینتر از آن آفرید. پس دلهایشان در هوای ما است، زیرا از آنچه ما آفریده شدیم، آنها نیز آفریده شدهاند[۱۱].
«پیشوایان معصومدین (ع) حقوق گوناگونی برعهده ما دارند که بررسی تفصیلی همه این حقوق، مجالی گسترده میطلبد، در این مجال به برخی از مهمترین این حقوق اشاره میکنیم:
احادیث دیگری نیز در این زمینه وارد شده است که به جهت رعایت اختصار به همین مقدار بسنده میکنیم[۲۰].
تمسک جستن: بیتردید در تندباد حوادث روزگار و به هنگام برخاستن توفانهای سهمگین، تنها با چنگ زدن به "دستگیرهای محکم" میتوان از درافتادن به وادی گمراهی در امان ماند و راه هدایت و رستگاری را باز شناخت. قرآن کریم از این دستگیره محکم، گاه با تعبیر "عروة الوثقی: دستاویز استوار"[۲۱] و گاه با تعبیر "حبل الله؛ ریسمان خدا"[۲۲] یاد کرده است. به تصریح روایات، این دستگیره محکم تنها اهل بیتعصمت و طهارت (ع) هستند و به همین دلیل همه اهل ایمان موظف شدهاند که تنها به آنها تمسک جویند.
امام علی (ع) در این باره میفرماید: رسول خدا - درودخدا بر او و خاندانش باد - به من فرمود: "ای علی...! شما حجت خدا بر خلق او و آن دستگیره محکم هستید که هر کس بدان چنگ زند، هدایت شود و هر که رهایش کند، گمراه گردد[۲۳].
از امام صادق (ع) نیز در این باره چنین روایت شده است: دروغ میگوید کسی که مدعی است ما را شناخته، ولی به دامن دیگران چنگ آویخته است[۲۴]. گفتنی است، برخی از اهل تحقیق معتقدند: احادیثی که بر وجوبتمسک به اهل بیت دلالت دارند، بیش از حد تواترند[۲۵].
مقدم داشتن: به دلیل برتریها و ویژگیهای بیمانندی که خدای متعال به اهل بیتعصمت و طهارت (ع) ارزانی داشته، سزاوار است که آنها در همه زمینهها بر همگان مقدم داشته شوند و هیچ کس بر آنها ترجیح داده نشود، به این موضوع نیز به عنوان یکی از حقوقامامان معصوم (ع)، در روایات بسیار آمده توجه است شده و از جمله در روایتی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده، چنین آمده است: خدای متعال ذریه هر پیامبری را از پشت خود او قرار داده است، ولی ذریه مرا از پشت علی بن ابیطالب (ع).... پس آنان را پیشرو قرار دهید و از ایشان جلو نیفتید؛ زیرا آنان در خردسالی، بردبارترین شما هستند و در بزرگی، داناترینتان. بنابراین، از آنها پیروی کنید؛ چرا که ایشان شما را به گمراهی نمیکشانند و از راه راست بیرونتان نمیبرند[۳۰].
پیروی کردن: امامان معصوم (ع) در علم، تقوا، شجاعت، سیاست، سخاوت، کرامت و دیگر صفات پسندیدهاخلاقی، سرآمد اهل روزگار هستند و به همین دلیل، مردم باید آنان را پیشوا و مقتدای خود سازند و در همه امور به آنها اقتدا کنند. پیامبر اکرم (ص) در این باره میفرماید: هر کس خوشحال میشود مانند من زندگی کند و مانند من از دنیا برود و در بهشت برینی که پروردگارم آن را کاشته است، ساکن شود، باید پس از من علی را دوست دارد و به امامان پس از من اقتدا کند؛ زیرا آنان عترت منند، از طینت من آفریده شدهاند و فهم و دانش روزی شدهاند[۳۱].
گرامی داشتن: پیامبر اعظم (ص) همواره بر ضرورت گرامی داشتن اهل بیت طاهرین خود تأکید میکرد و امت خود را از آزار و اذیت آنان برحذر میداشت. به همین دلیل میتوان گفت که یکی از حقوق قطعی و مسلَم امامان معصوم (ع) گرامی داشتن، عزیز شمردن و خوار نساختن آنان است. در روایتی که ابن عباسنقل کرده، در این زمینه چنین آمده است: رسول خدا - درودخدا بر او و خاندانش باد - بر منبر رفت و برایمان سخنرانی کرد و مردم جمع شدند. آن حضرت فرمود: "... ای مردم! ... شما [در روز قیامت گرد آورده خواهید شد و درباره ثقلین از شما خواهند پرسید. پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل میکنید. آنان، اهل بیت من هستند. هر که ایشان را آزار دهد، مرا آزار داده و هر که به ایشان ستم کند، به من ستم کرده است. هر که ایشان را خوار دارد، مرا خوار داشته و هر که ایشان را عزیز شمارد، مرا عزیز شمرده است. هر که ایشان را یاری دهد، مرا یاری داده و هر که ایشان را تنها و بییاور گذراد، مرا تنها و بییاور گذاشته است"[۳۲].
ادا کردن حقوقمالی: خداوند متعال در قرآن کریم، حقوقمالی مشخصی را برای پیامبر اکرم (ص) و خویشاوندان او در نظر گرفته است که در اصطلاح از آن تعبیر به "خمس" میشود: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾[۳۳]. در تفسیر این آیه، روایات متعددی از امامان معصوم (ع) نقل شده که در همه آنها، از خمس، به عنوان یکی از حقوقمالیاهل بیت (ع) یاد شده است. از آن جمله میتوان به این روایات اشاره کرد:
امام عصر (ع) در یکی از توقیعات خود، مردم را از کوتاهی در ادای حقوقمالی اهل بیت (ع) برحذر داشته است و میفرماید: هر کس به ناحق چیزی از اموال ما را تصاحب کند، به راستی درون خویش را از آتش انباشته است و به زودی به رو در آتش افکنده خواهد شد[۳۶].
آن حضرت همچنین درباره فلسفه پرداخت خمس میفرماید: اموال شما را نمیپذیریم مگر به دلیل اینکه پاک شوید، پس هر که میخواهد، بپردازد و هر کس میخواهد، نپردازد. پس آنچه خدا به ما ارزانی داشته از آنچه به شما ارزانی داشته بهتر است[۳۷].
پیشکش کردن مال: چنانکه در مقدمه این مبحث یاد آور شدیم، همه فیضهای مادی و معنوی و همه نعمتهای دنیوی و اخروی که ما از آنها بهرهمندیم، به برکت وجود اهل بیتعصمت و طهارت است و از همین رو شایسته است که ما به هر طریق ممکن سپاس خود را به پیشگاه این بزرگواران عرضه و به هر بهانهای مهر و محبت خود را به آنان اعلام کنیم. اگرچه آنها از سپاس، مهر و محبت ما کاملاً بینیازند. یکی از این راهها، پیشکش کردن مال به پیشگاه حضرات معصومان (ع) است که در اصطلاح از آن به "صله دادن" تعبیر میشود.
در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده در این زمینه چنین آمده است: صله (هدیه) دادن از اموال خود به آل محمد را فرو مگذارید. هرکه داراست به قدر دارایاش [صله دهد] و هر که نادار است به فراخور ناداریاش. هرکه میخواهد خداوند، مهمترین حاجتهایی را که از خدا میخواهد، برآورده سازد، از مال خود، آنچه را بیشتر از همه مورد نیاز اوست، به آل محمد و شیعیان آنان صله دهد[۳۸].
چنانکه از روایت یاد شده هم به دست میآید، مراد از صله دادن، این نیست که مالی را به طور مستقیم به اهل بیت پیشکش کنیم، بلکه منظور این است که ما به قصد خشنودی این خاندان، اموال خود را در راههایی که آنها میپسندند، به ویژه در راه دستگیری از شیعیان درمانده که پیمانآل محمد (ع) به شمار میآیند، هزینه کنیم.
فرستادن صلوات: یکی دیگر از حقوقامامان معصوم (ع) درود و صلوات فرستادن بر آنهاست. در این زمینه نیز روایات فراوانی وارد شده است که در اینجا به دو روایت بسنده میکنیم. از رسول خاتم (ص) روایت شده است که فرمود: هر که نمازی بخواند و در آن بر من و اهل بیتم صلوات نفرستد، نمازش پذیرفته نمیشود[۳۹]. امام صادق (ع) نیز در این باره میفرماید: پدرم مردی را دید که به کعبه آویخته و میگوید: اللهم صل علی محمد. پدرم به او فرمود: "ای بندهخدا! آن را ناقص مگو، حق ما را ضایع مگردان. بگو: اللهم صل محمد و اهل بیته[۴۰].
یاد کردن: از آنجا که یاد کردن از اهل بیتعصمت و طهارت (ع) و بیان فضایل و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن مکتب اهل بیت (ع) و جلا یافتن دلهای ما میشود، در روایات سفارشهای فراوانی به این موضوع شده است. در یکی از این روایات، امام صادق (ع) خطاب به داوود بن سرحان میفرماید: ای داوود! سلام مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را میگویم و به آنان ابلاغ کن، رحمت خدا بر آن بندهای که با دیگری گرد آید و دو نفری درباره امر ما گفت و گو کنند که در این حال، سومین نفر آنان فرشتهای است که برای آن دو آمرزش میطلبد. هیچ دو نفری گرد هم نیامدند و از ما یاد نکردند، مگر اینکه خداوند متعال، به وجود آنان بر فرشتگان بالید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به ذکر مشغول شوید؛ زیرا گردهمآیی و مذاکره شما با یکدیگر باعث زنده شدن ما میشود. بهترینمردم بعد از ما کسی است که درباره امر ما مذاکره کند و به یاد و نام ما، فراخواند[۴۱].
حق وجود و هستی: خدا به یمن و برکت وجود حجت و ولیاش، مخلوقات را میآفریند و امامان واسطه آفرینش و فیض خدا هستند. در توقیعی از امام زمان (ع) میخوانیم: نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا[۴۳].
در توقیع دیگری امام زمان (ع) میفرمایند: امامان از خدا درخواست میکنند و او میآفریند. او به خاطر اجابت درخواست آنها و تعظیم حق ایشان روزی میدهد[۴۴]. در روایتی پیامبر (ص) میفرماید: يَا عَلِيٌّ! لَوْلَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللهُ آدَمَ وَلَا حَوَّاءَ وَلَا الْجَنَّةَ وَلَا النَّارَ وَلَا الْسَّمَاءَ وَلَا الْأَرْضَ[۴۵].
در دعای ندبه میخوانیم: اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَرْضِ وَالسَّماءِ[۴۶]
کجاست کسی که واسطه اتصال فیض میان زمین و آسمان است؟ از این روایات استفاده میشود که ما در آفرینش، مدیون به امام عصر (ع) هستیم و او حق وجود بر ما دارد. ادای این حق در این است که هستی خود را فدای او و راهش کنیم و با تمام وجود برای ظهور او زمینهسازی کنیم. در دعای ندبه با گفتن بنفسی انت، پیمان اهدای جان و شهادت را با امام عصر (ع) میبندیم و هستی خود را به او هدیه مینماییم.
حق بقاء: بقای زمین و آسمان و حیات موجودات روی آن، بستگی به وجود حجت الهی دارد. چنان که اگر حجت خدا روی زمین نباشد، زمین اهلش را در خود میگیرد و از میان میبرد. لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها[۴۷]. امام مهدی (ع) کسی است که به بقای او، دنیا باقی است و به برکت او، مردم رزق و روزی میخورند و به وجود او، آسمان و زمین ثابت و پابرجا هستند. الْمَهْدِیُّ الْمُرْجَى الَّذِی بِبَقَائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ[۴۸]. ادای این حق به این است که روش زندگی مردم مورد رضایت امام زمان (ع) باشد؛ به طوری که اسباب ظهور او را فراهم سازند تا زندگی خود را در کنار امام زمان (ع) خود بگذارند و از وجود او کاملاً بهرهمند گردند.
حقشناسی نسبت به کسی که حق حیات دارد در این است که موجبات حضور و ظهور او در جامعه جهانی فراهم آید. شیعه با دانستن چنین حقی وظیفه سنگینی دارد و نمیتواند به زندگی بی او راضی باشد. منتظر، غیبت او را غربت و تنهایی خود میشمارد و تلاش مینماید باقی عمرش را در زمان ظهور بگذارند، نه این که بدون هیچ احساس غربتی به زندگی روزمره خود ادامه دهد. قدم اول در ادای این حق، بالا بردن معرفت نسبت به دین و امام است. خودسازی و سپس ساخت جامعه منتظر، قدمهای بعدی میباشند.
حق نعمت: خداوند متعال به برکت وجود امام، نعمتهایش را بر جهانیان فرو میریزد. بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری؛ به برکت وجود امام است مردم روزی میخورند. درختان بارور، میوهها رسیده، نهرها جاری، باران از آسمان میبارد و گیاه از زمین میروید. امام ولیّ نعمت ما میباشد. ادای این حق در این است که حقوق مالی خود، مانند خمس و زکات را بپردازیم، از فقرا دستگیری کنیم و به آنان احسان نماییم، و شاکر نعمات بی منتهای الهی باشیم.
به جای پرداختن به زندگی مادی، چشم و هم چشمی و فخرفروشی، تمام امکانات مادی خود را در راستای تحقق بخشیدن به اهداف مهدوی خرج کنیم و با فراهم سازی زمینههای نرم افزاری و سخت افزاری قیام مهدی (ع)، آن را تسریع بخشیم.
حق هدایت و تعلیم: امامان، هدایتگران بشر به حقیقتاند. در زیارت روز جمعه خطاب به امام زمان (ع) میگوییم: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ؛ سلام بر تو ای نور خدا که مردم به و سیله تو هدایت مییابند.
هدایت ظاهری: این هدایت توسط روایات منقول از آنان که به ما رسیده تحقق مییابد و با مراجعه به روایات میتوان از هدایت آنان بهره جست؛
هدایت باطنی: آدمی با ایمان و عمل صالح و دست یابی به مراتب بالا و ویژه نفس خود میتواند به مقامی برسد که از هدایت باطنی امام بهره جوید و امام خود، او را به مقصد برساند. از این گونه هدایت گاه به ایصال الی المطلوب هم یاد میشود.
ادای این حق به آن است که:
دین و روش زندگی را از امامان (ع) بگیریم و فریفته علم و فناوری مدرن نگردیم؛ چراکه علوم انسانی و ابسته به علوم طبیعی و تجربی نیستند؛
علوم بشری غیرمتقن را با معارف والای اهل بیت (ع) درنیامیزیم و علوم بشری را بر معارف رسیده از امامان مقدم نسازیم؛
در فهم معارف اهل بیت (ع) بکوشیم و در تمام شئون زندگی خود اجرا کنیم. در غیر این صورت دچار بلای عظیم میگردیم. امام صادق (ع) فرمودند: بلیة الناس عظیمة، إن دعوناهم لم یجیبونا و إن ترکناهم لم یهتدوا بغیرنا[۴۹]. گرفتاری مردم بزرگ است، اگر آنها را دعوت به حق کنیم، اجابت نمیکنند و اگر آنها را رها کنیم به غیر ما هدایت نمیشوند[۵۰]. زیرا هدایت تنها از طریق آنان امکان پذیر است.
حق رهبری: امام تنها فردی است که پس از پیامبر اعظم (ص) حق رهبری جامعه اسلامی و جهانی را دارد. اوست که همانند پیامبر (ص) از طرف خدا برای رهبری مردم منصوب میگردد. آیات و روایات زیادی همانند آیه اطاعت، ولایت، روایت غدیر، منزلت و ... بر این امر دلالت دارند. ادای این حق در این است که سکان داری رهبری جهانی را به دست با کفایت حضرت امام عصر (ع) بسپاریم و با همدلی، وحدت، و اقبال عمومی و بین المللی، رو به سوی او کنیم و مکاتب غربی و شرقی وایسمهای رنگارنگ جهانی دل ما را نرباید. جامعه شیعی و منتظر باید با تحقق بخشیدن به چند امر، به ظهور و رهبری جهانی امام مهدی (ع) تسریع بخشد:
حق پدری: امام، پدر این امت است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة[۵۲].من و علی پدران این امت هستیم. حق پدر به فرزند، فرمان برداری، احترام ویژه و ... است. ما فرزندان امامت باید حق پدری را که امام عصر (ع) بر ما دارد بشناسیم و به آن جامه عمل بپوشانیم. از او اطاعت کنیم و موجبات رضایت او را فراهم سازیم. در روایات متعددی امام زمان (ع) از ما تقوا، ورع، صفات نیکوی اخلاقی و ولایت پذیری را خواسته است[۵۳]. ما نیز باید با تحقق بخشیدن این امور در سطح فردی و اجتماعی زندگی مان، تکلیف فرزندی مقام امامت را به شایستگی انجام دهیم.
حق خویشاوندی با پیامبر (ص): امام مهدی (ع) هنگام ظهور ندا میدهد: وأسألکم بحق الله و رسوله و بحقی فإنّ لی علیکم حق القربی برسول الله[۵۴]. ادای این حق، دوستی امامان است؛ چنان که در آیه: ﴿قُل لّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾قُل لَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی ،[۵۵]. ثمره این محبت در صورتی که همراه با عمل گردد، دستیابی به حق و راه مستقیم و در نهایت سعادت است. آری شناخت حقوق امام موجب محبت و سپس عمل در راستای خواسته خدا و اهل بیت (ع) میشود.
ما شیعیان، دوست داران و منتظران امام مهدی (ع) وظیفه داریم تا حقوق امام را به خوبی بشناسیم. ما که حداقل برای گذراندن بهتر زندگی مادی خود مراتب گوناگون علم آموزی از دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه را در سالیان متمادی پی گیری میکنیم، آیا شایسته نیست در امام شناسی خود نیز مقداری بیندیشیم و برای شناخت آن مقداری تلاش نماییم؟!»[۵۶].
↑محمدبن محمدبن نعمان (شیخ مفید)، الأمالی، چاپ دوم: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ ه-. ق، ح ۹؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۱، ح ۸۳۴.
↑محمدبن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، چاپ اول: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۶۱، ص ۳۹۹، ح ۵۷؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۵، ح ۸۴۵.
↑محمn بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الأمالی، چاپ پنجم: بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ ه- ق. ص ۸۸، ح ۶۰؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۷، ح ۸۴۹.
↑عبدالواحد الآمدی التمیمی، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق: میر سید جلال الدین المحدث الأرموی، چاپ دوم: تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۰، ج ۵، ص ۱۲۹، ح ۷۶۲۸؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۶۸، ح ۸۵۶.
↑بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۴۴، ح ۹۸؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، م ۵۷۵، ح ۸۶۹.
↑الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۸۸، ح ۶۰؛ بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۱۳۹، ح ۸۵؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۷۷، ح ۸۷۴.
↑الأمالی (شیخ صدوق)، ص ۱۲۱، ح ۱۱۲؛ بحارالأنوار، ج ۳۸، ص ۹۴، ح ۱۰؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، ج ۲، ص ۵۸۳، ح ۸۸۵.
↑«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است» سوره انفال، آیه ۴۱.
↑بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۰۳، ح ۲۱؛ اهل بیت (ع) در قرآن و حدیت، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۱.
↑الکافی، ج ۱، ص ۵۳۹، ح ۲؛ بحارالأنوار، ج ۹۶، ص ۲۰۱، ح ۱۵، اهل بیت (ع) در قرآن و حیث، ج ۲، ص ۵۸۵، ح ۸۹۳.
↑«اگر پیروان ما - که خدا آنان را در فرمان برداری از فرامین الهی توفیق دهد - یک دل بر پیمانی که بر ولایت ما بستند اتفاق میکردند، دیدار ظهور ما به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما با معرفت کامل و راستی زودتر از این نصیب آنان میگشت؛ پس آن چه مانع این دیدار گشته، اعمال زشتی است که ما آنها را ناپسند میشماریم و سزاوار پیروان خود نمیدانیم» الخرائج والجرائح، قطب الدین راوندی، ج۲، ص۹۰۳