صحابه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صحابه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

صحابه یا اصحاب، جمعِ صاحب، کسی که همراه و هم‌دوره با پیامبر خدا(ص) و مدتی با آن حضرت بوده و او را دیده و از سخنان او شنیده است. به یاران پیامبر، اصحاب و صحابه گفته می‌شود و به کسانی که در نسل بعد بوده و پیامبر را ندیده‌اند، "تابعین" گویند. صحابه پیامبر بودن یک افتخار است و رسول خدا(ص) اصحاب خود را ستایش کرده است. کسانی همچون سلمان، ابوذر، بلال، ابن مسعود، مقداد، عمار یاسر، حمزه، از اصحاب پیامبر بوده‌اند و شمار آنان به هزاران نفر می‌رسد. البته برخی از صحابه، کارهای ناپسند و خلاف داشتند، و بعضی از منافقین هم در جمع صحابه بودند، پس نمی‌توان همه صحابه را عادل و بی‌عیب دانست[۱].

مقدمه

تعریف صحابه از نگاه شیعه

  1. روزی خلیفه دوم از پیامبر اکرم(ص) خواست تا عبد الله بن أبی، منافق مشهور را بکشد. پیامبر(ص) فرمود: "ای عمر! با سخن مردم چه خواهی کرد که بگویند محمد(ص) اصحاب خود را می‌کشد"[۴].
  2. جبیر بن مطعمه می‌گوید: پیامبر(ص) می‌فرمود: "در میان اصحاب من منافقانی هستند"[۵]. مانند این روایت در صحیح مسلم نیز آمده است.
  3. صریح‌ترین روایت، سخن پیامبر(ص) است که فرمود: "در روز قیامت، گروهی از اصحاب را در نزد حوض کوثر می‌آورند؛ آن‌گاه آنان را به سوی آتش می‌برند، می‌گویم اینها از اصحاب من می‌باشند. در جواب گفته می‌شود: تو نمی‌دانی پس از تو چه بدعت‌هایی را پدید آوردند[۶]. در این روایت‌ها پیامبر اکرم(ص) واژه اصحاب را درباره افراد دوزخی به کار برده‌اند.
  • بخاری نقل می‌کند، پیامبر اسلام(ص) فرمود: "من بر حوض کوثر وارد می‌شوم؛ در حالی که گروهی از مردان شما را بیرون برده و از کنار من دور می‌کنند. آن‌گاه می‌گویم: خدایا! اینها اصحاب من هستند. گفته می‌شود: تو نمی‌دانی که اینها پس از تو چه رفتاری کرده‌اند[۷].[۸].
  • نتیجه آنکه واژه صحابی در روایات نیز به معنای لغوی آن است.
  • شرط لازم برای اینکه هر مسلمانی صحابه نامیده شود، ملازمت و هم‌نشینی پیوسته یا هم‌نشینی فراوان او با پیامبر(ص) است و دیدن اندک پیامبر برای نامیده شدن به این عنوان کفایت نمی‌کند و حداقل درباره کسی که اندکی پیامبر را دیده و به این عنوان نامیده شده، باید تردید داشت. بنابراین، مراد از هم‌نشینی فرد مسلمان با پیامبر(ص) به طور مطلق و بدون قید زمان و مکان، همراهی طولانی مدتی است که تصور می‌شود و اگر مصاحبت، مقید به زمان و مکان خاصی باشد؛ مانند ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ[۹] یا ﴿إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ...[۱۰]، در این صورت، مصاحبت، محدود به همان زمان و مکان می‌شود. از این‌رو "مازری"[۱۱] می‌نویسد: ما وقتی می‌گوییم صحابه، عادل هستند مقصود ما همه کسانی که روزی و یا گاه گاهی پیامبر(ص) را دیده‌اند، یا برای عرضی با وی همنشین شده‌اند و فوراً از نزد وی باز گشته‌اند، نیست؛ بلکه مقصود [از صحابه] کسانی هستند که با پیامبر ملازمت داشته و آن حضرت را یاری کرده و از نور نازل شده بر او پیروی کرده‌اند[۱۲].
  • از این تعریف دو مسئله دانسته می‌شود:
  1. طولانی بودن هم‌نشینی با پیامبر(ص)؛
  2. پیروی عملی از آن حضرت.
  1. اصحاب مؤمن و پارسا که در اوج پارسائی و ایمان قرار دارند.
  2. اصحابی که پارسائی آنها در حد معمول بوده است.
  3. اصحاب فاسق و فاجر.
  4. اصحاب منافق.
  1. یاری پیامبران؛
  2. داشتن اخلاص همراه با جهاد و مبارزه در راه دعوت آنان
  3. تحمل سختی‌ها.

[۲۱].

  1. ادعای کسانی که می‌گویند از دیدگاه شیعه تنها سه یا پنج تن از صحابه عادل‌اند، مردود است؛ زیرا روایات فراوانی، دیدگاه شیعه را تأیید می‌کند.
  2. چنین نظری در کتاب‌های اعتقادی و کلامی شیعه نیامده است، بلکه این نظر به صورت خبر واحد در برخی کتاب‌های حدیثی شیعی آمده که درباره سند و دلالت آنها تردید هست و با فرض قبول درستی سند چنین روایاتی، دلالت و محتوای آن پذیرفته نشده است. این روایات، می‌گویند که ارتداد فقط معنای لغوی دارد و در لغت به معنای بازگشت است؛ هر چند در اصطلاح فقها به معنای ارتداد و بازگشت از اسلام به کار رفته است. از این رو، مقصود روایات آن است که پس از درگذشت پیامبر(ص) در بیعت و پایبندی به ولایت علی بن ابی‌طالب(ع) جز گروهی اندک از صحابه باقی نماندند. البته به مرور زمان بر این تعداد افزوده شد، چنانکه در برخی روایات به آن اشاره شده است.

صحابه در قرآن

  • در قرآن، شکل‌های گوناگون این واژه به کار رفته و مترجمان و مفسران قرآن در ترجمه و تفسیر آن، معانی لغوی آن را به کار برده‌اند:
  1. ملازمه و همراهی دو بنده صالح خداوند: ﴿قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا[۳۴].
  2. معاشرت مؤمن و کافر: ﴿وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا[۳۵].
  3. معاشرت پیامبر(ص) و مشرکان: ﴿أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ[۳۶].[۳۷]

آیا قرآن به اصحاب پیامبر(ص) تضمین می‌دهد؟

فهرستی از صحابه پیامبر خاتم

  1. ام سلمه همسر رسول خدا
  2. ابراهیم فرزند رسول اکرم
  3. ابن ام‌مکتوم
  4. ابوالعاص بن الربیع
  5. ابوامامه باهلی
  6. ابوایوب انصاری
  7. ابوبصیر عتبه بن اسید
  8. ابوبکره بن نفیع بن حارث
  9. ابوجندل بن سهیل
  10. ابودجانه انصاری
  11. ابودرداء
  12. ابوذر غفاری
  13. ابورافع آزادکرده پیامبر
  14. ابوسعید خدری
  15. ابوسفیان بن حارث
  16. ابوطالب بن عبدالمطلب
  17. ابوطلحه انصاری
  18. ابوقتاده انصاری
  19. ابوقیس صیفی
  20. ابولبابه
  21. ابومحجن
  22. ابومسلم خولانی
  23. ابوموسی اشعری
  24. ابوهریره دوسی
  25. ابوهیثم بن تیهان
  26. اُبَیِ بنُ کَعْب
  27. احنف بن قیس
  28. ارقم بن ابی الارقم
  29. اسامه بن زید
  30. اسعد بن زراره
  31. اسماء‌ بنت عُمیس
  32. اسماء دختر نعمان بن ابی‎الجون
  33. اشعث بن قیس کِندی
  34. اصحم نجاشی
  35. اُصیَد بن سلمه
  36. اعشی مازنی
  37. اقرع بن حابس
  38. اکثم بن جون
  39. اکثم بن صیفی
  40. ام سلمه همسر رسول خدا
  41. اُم عُماره
  42. ام مَعبد خُزاعیه
  43. ام‌ایمن
  44. ام‌حبیبه دختر ابوسفیان
  45. اَمَد بن اَبد
  46. امرؤالقیس
  47. ام‌سنان اسلمیه
  48. ام‌شُریک
  49. ام‌کلثوم دختر امام علی بن ابیطالب
  50. ام‌ورقه
  51. ام‌هانی دختر ابوطالب
  52. امیه بن ابی‌الصلت
  53. اُمیه دختر قیس
  54. انس بن ابی مرثد
  55. اَنس بن حارث
  56. انس بن مالک
  57. انس بن نضر بن ضمضم
  58. اوس بن صامت انصاری
  59. أَوس بن قیظی
  60. اویس قرنی
  61. آبان بن سعید بن العاص
  62. باذان
  63. باقوم رومی
  64. بُجیر بن زهیر
  65. بُدَیل بن وَرقاء
  66. براء بن عازب
  67. براء بن مالک
  68. براء بن معرور
  69. بُریده بن الحُصیب
  70. بُسر بن أرطاه
  71. بشر بن حارث
  72. بشر بن معاویه
  73. بشیر بن معبد
  74. بکر بن شَداخ
  75. بلال مؤذن پیامبر
  76. بهلول بن ذویب
  77. تماضر شاعر
  78. تمیم بن اوس
  79. تمیم بن جراشه
  80. ثابت بن دحداح
  81. ثابت بن قیس بن شماس
  82. ثعلبه بن حاطب
  83. ثعلبه بن عبدالرحمان
  84. ثُمامه بن اُثال حنفی
  85. ثوبان مولی آزاده کرده رسول الله
  86. جابر بن عبدالله انصاری
  87. جارود بن المعلی
  88. جاریه بن قدامه
  89. جُعده بن هُبیره
  90. جعفر طیار
  91. جُلاس بن سُوَید
  92. جناده بن ابی‌امیه
  93. جندب بن عبدالله
  94. جندب بن کعب
  95. جویریه
  96. جُهیم بن صلت
  97. حارث بن صِمه
  98. حارث بن کَلده
  99. حارثه بن سراقه
  100. حارثه بن نعمان
  101. حاطب بن ابی بلتعه
  102. حُباب بن مُنذر
  103. حَجاج بن عُلاط
  104. حجر بن عدی
  105. حُذَیفه بن الیمان
  106. حسان بن ثابت
  107. حفصه دختر عمر
  108. حکم بن ابی‌العاص
  109. حَکَم بن عمرو غِفاری
  110. حُکیم بن جَبَله
  111. حکیم بن حزام
  112. حمزه بن عبدالمطلب
  113. حنظله بن ابی‌عامر
  114. حَولاء عطاره
  115. حلیمه سعدیه
  116. خالد بن سعید
  117. خالد بن ولید
  118. خباب بن اَرت
  119. خُبَیب بن عَدی
  120. خدیجه بنت خویلد
  121. خریم بن اوس
  122. خزاعی بن عبدنهم
  123. خُزَیمه بن ثابت ذوالشهادتین
  124. خَوات بن جُبَیر
  125. دِحیه بن خلیفه کلبی
  126. ### 313###
  127. رافع بن عُمیره
  128. ربیع بن زیاد حارثی
  129. رفاعه بن عبدالمنذر
  130. رقیه دختر رسول خدا
  131. ام‌کلثوم دختر رسول خدا
  132. ریحانه بنت زید
  133. زاهِر بن حرام
  134. زُبیر بن عَوام بن خُوَیلِد
  135. زُهَیر بن صُرَد سعدی
  136. زیاد بن سُمیه
  137. زید بن ارقم
  138. زید بن ثابت
  139. زید بن حارثه‌
  140. زید بن خالد الجُهنی
  141. زید بن سعنه
  142. زید بن صوحان
  143. زید بن عمرو بن نُفَیل
  144. زینب بنت جحش
  145. زینب بنت خزیمه
  146. سُراقَهُ بنُ مالک
  147. سعد الاسود
  148. سعد بن ابی وقاص
  149. سعد بن خیثمه
  150. سعد بن ربیع
  151. سعد بن عُباده بن دُلیم
  152. سعد بن معاذ
  153. سعید بن زید
  154. سعید بن عامر بن حُذیم
  155. سفینه مولی رسول الله
  156. سلمان فارسی
  157. سلیمان بن صرد خزاعی
  158. سمره بن جندب فزاری
  159. سواد بن قارب دوسی
  160. سوده بنت زمعه
  161. سهل بن حُنیف أوسی
  162. سهل بن سعد ساعدی
  163. سُهَیل بن عمرو
  164. شریح قاضی
  165. شیبه بن عثمان
  166. صخر بن حرب بن‌امیه
  167. صَرمه بن ابی‌انس
  168. صعصعه بن صوحان العبدی
  169. صَعصَعه بن ناجیه
  170. صفیه دختر حُیی بن اخطب
  171. صفیه دختر عبدالمطلب
  172. صهیب بن سنان
  173. ضَحاک بن سُفیان
  174. ضَماد بن ثَعلَبَه
  175. طُفَیل بن عَمرو دَوسی
  176. طلحه بن عُبیدالله تیمی
  177. طلیب بن عمیر
  178. عاتکه دختر عبدالمطلب
  179. عاصم بن ثابت
  180. عامر بن اکوع
  181. عامر بن فهیره
  182. عامر بن واثله
  183. عایشه
  184. عَباد بن بشر بن وقش
  185. عباس بن عبدالمطلب
  186. عبدالله بن ابی‌امیه
  187. عبدالله بن ارقم
  188. عبدالله بن اُنیس جُهَنی انصاری
  189. عبدالله بن جَحش
  190. عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب
  191. عبدالله بن حَنظَله
  192. عبدالله خُزاعی
  193. عبدالله ذوالبجادین
  194. قَتاده بن نعمان
  195. قُثَم بن عباس
  196. قدامه بن مظعون
  197. قَرَظه بن کعب
  198. قیس بن سعد بن عباده
  199. قیس بن عاصم منقری
  200. کعب بن زهیر
  201. کعب بن سور ازادی
  202. کعب بن عُجره
  203. کعب بن عمرو
  204. کعب بن مالک
  205. کلثوم بن هِدم
  206. لبابه الکبری ام‌الفضل
  207. لبید بن ربیعه
  208. ماعز بن مالک اسلمی
  209. مالک بن عَوف نَصری
  210. مالک بن قیس
  211. مالک بن نویره
  212. محمد بن ابی حذیفه
  213. محمد بن مسلمه
  214. محمدبن ابی‌بکر
  215. مخنف بن سلیم الازدی الغامدی
  216. مِدعَم
  217. مرثد بن ابی‌مرثد
  218. مروان بن حَکَم
  219. مِسوَر بن مَخرمَه
  220. مُصعب بن عُمیر
  221. معاذ بن جبل
  222. مُعاذ بن عَفراء
  223. معاویه بن ابی‌سفیان اموی
  224. معاویه بن معاویه المزنی
  225. مغیره بن شعبه
  226. مقداد بن اسود
  227. مُنذر بن عمرو بن خُنَیس
  228. میمونه همسر رسول خدا
  229. نابغه جعدی
  230. نعمان بن بشیر
  231. نُعمان بن عَجلان
  232. نعمان بن مالک
  233. نُعمان بن مُقرِن
  234. نُعیم بن مسعود
  235. نوفل بن حارث
  236. وائل بن حِجر
  237. وائله بن اسقع
  238. وحشی بن حرب
  239. ورقه بن نوفل
  240. ولید بن عقبه
  241. هاشم بن عتبه
  242. هند بن ابی هاله
  243. هند همسر ابوسفیان
  244. یسار حبشی
  245. یَعلی بن اُمیه التمیمی

عدالت صحابه

سنت صحابه

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۱.
  2. در این‌باره ر. ک: «نظریة عدالة الصحابه»، احمد حسین یعقوب، «معالم المدرستین»، ج ۱ ص ۸۷، «الصحابة فی القرآن و السنّة و التاریخ» مرکز الرساله
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶۱.
  4. صحیح مسلم، مسلم، ج۴، باب نصر الاخ ظالماً أو مظلوماً، ح۲۵۸۴. قال عمر: دعني اضرب عنق هذا المنافق. فقال النبيّ(ص): دعه لا يتحدث الناس ان محمّدا يقتل أصحابه؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۳۰۳؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۲۹۹؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۰، ح۱۶۳۲۳؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۲، ص۳۹۹.
  5. «إنّ في أصحابي منافقون»؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۸۳.
  6. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کنز العمال، متقی هندی، ج۱، ص۲۲۱.
  7. «أنا فرطكم على الحوض، و ليرفعنّ رجال منكم ثمّ ليختلجنّ دوني فأقول: يا ربّ أصحابي! فيقال لأنّك لا تدري ما أحدثوا بعدك»؛ صحیح بخاری، کتاب الرقاق، ح۶۰۹۰؛ مسند احمد، کتاب مسند المکثرین من الصحابه، ح۳۹۶۶.
  8. جهت آگاهی بیشتر، ر.ک: صحیح بخاری، ج۴، ص۲۰۶، باب الحوض.
  9. «ای دو یار زندان!» سوره یوسف، آیه ۳۹.
  10. «آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت.».. سوره توبه، آیه ۴۰.
  11. ذهبی درباره مازری می‌نویسد: مازری، استاد، امام، علامه، دریایی از علوم و فنون و آخرین دانشمند صاحب‌نظر از بزرگان آفریقا در فقه و اجتهاد و دقت نظر است (سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۰۴).
  12. لسنا نعني بقولنا الصحابة عدول كل من رآه النبيّ(ص) يوما أو زاره لماما، أو اجتمع به لغرض و انصرف عن كثب، و إنّما نعني به الذين لازموه و نصروه و اتّبعوا النور الذي أنزل معه أولئك هم المفلحون.
  13. از علما و دانشمندان یمن که در اصل زیدی مذهب بود و سرانجام، حق را در تقلید نکردن دانست و مذهب زیدی را رها کرد. شوکانی از او به عنوان مجتهد مطلق یاد کرده است.
  14. العلم الشامخ في تفضيل الحق على الآباء و المشايخ.
  15. «يَرِدُ عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَهْطٌ مِنْ أَصْحَابِي فَيُجْلَوْنَ عَنِ الْحَوْضِ. فَأَقُولُ: يَا رَبِّ أَصْحَابِي! فَيَقُولُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ. مَا زَالُوا يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ»؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۱۴۸.
  16. صحیح مسلم، ج۳، ص۱۱۷۳، باب الامر بلزوم الجماعة.
  17. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ»؛ کلیات مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص۴۳.
  18. «اللَّهُمَّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَ الِاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ، فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى، وَ قَادَةِ أَهْلِ التُّقَى، عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ، فَاذْكُرْهُمْ مِنْكَ بِمَغْفِرَةٍ وَ رِضْوَانٍ، اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ، وَ كَانَفُوهُ، وَ أَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ، وَ سَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ، وَ اسْتَجَابُوا لَهُ حَيْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجَّةَ رِسَالاتِهِ، وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلَادَ فِي إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ، وَ قَاتَلُوا الْآبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِي تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ. وَ مَنْ كَانُوا مُنْطَوِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ فِي مَوَدَّتِهِ. وَ الَّذِينَ هَجَرَتْهُمْ الْعَشَائِرُ إِذْ تَعَلَّقُوا بِعُرْوَتِهِ، وَ انْتَفَتْ مِنْهُمُ الْقَرَابَاتُ إِذْ سَكَنُوا فِي ظِلِّ قَرَابَتِهِ. فَلَا تَنْسَ لَهُمُ اللَّهُمَّ مَا تَرَكُوا لَكَ وَ فِيكَ، وَ أَرْضِهِمْ مِنْ رِضْوَانِكَ، وَ بِمَا حَاشُوا الْخَلْقَ عَلَيْكَ، وَ كَانُوا مَعَ رَسُولِكَ دُعَاةً لَكَ إِلَيْكَ. وَ اشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيكَ دِيَارَ قَوْمِهِمْ، وَ خُرُوجِهِمْ مِنْ سَعَةِ الْمَعَاشِ إِلَى ضِيقِهِ، وَ مَنْ كَثَّرْتَ فِي إِعْزَازِ دِينِكَ مِنْ مَظْلُومِهِمْ. اللَّهُمَّ وَ أَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، الَّذِينَ يَقُولُونَ: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ خَيْرَ جَزَائِكَ. الَّذِينَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ، وَ تَحَرَّوْا وِجْهَتَهُمْ، وَ مَضَوْا عَلَى شَاكِلَتِهِمْ. لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِي بَصِيرَتِهِمْ، وَ لَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكٌّ فِي قَفْوِ آثَارِهِمْ، وَ الِائْتِمَامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ. مُكَانِفِينَ وَ مُوَازِرِينَ لَهُمْ، يَدِينُونَ بِدِينِهِمْ، وَ يَهْتَدُونَ بِهَدْيِهِمْ، يَتَّفِقُونَ عَلَيْهِمْ، وَ لَا يَتَّهِمُونَهُمْ فِيمَا أَدَّوْا إِلَيْهِمْ؛ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ عَلَى ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ عَلَى مَنْ أَطَاعَكَ مِنْهُمْ. صَلَاةً تَعْصِمُهُمْ بِهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ تَفْسَحُ لَهُمْ فِي رِيَاضِ جَنَّتِكَ، وَ تَمْنَعُهُمْ بِهَا مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ، وَ تُعِينُهُمْ بِهَا عَلَى مَا اسْتَعَانُوكَ عَلَيْهِ مِنْ بِرٍّ، وَ تَقِيهِمْ طَوَارِقَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَّا طَارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ. وَ تَبْعَثُهُمْ بِهَا عَلَى اعْتِقَادِ حُسْنِ الرَّجَاءِ لَكَ، وَ الطَّمَعِ فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَرْكِ التُّهَمَةِ فِيمَا تَحْوِيهِ أَيْدِي الْعِبَادِ؛ لِتَرُدَّهُمْ إِلَى الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ تُزَهِّدَهُمْ فِي سَعَةِ الْعَاجِلِ، وَ تُحَبِّبَ إِلَيْهِمُ الْعَمَلَ لِلْآجِلِ، وَ الِاسْتِعْدَادَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ؛ وَ تُهَوِّنَ عَلَيْهِمْ كُلَّ كَرْبٍ يَحِلُّ بِهِمْ يَوْمَ خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا؛ وَ تُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُورَاتِهَا، وَ كَبَّةِ النَّارِ وَ طُولِ الْخُلُودِ فِيهَا؛ وَ تُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ»؛ صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح: فیض الاسلام؛ ص۶۴ – ۵۹.
  19. «وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ(ص) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِنٍ»؛ نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی.
  20. «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا لَقَدْ رَأَيْتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص فَمَا أَرَى أَحَداً يُشْبِهُهُمْ مِنْكُمْ لَقَدْ كَانُوا يُصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِيَاماً يُرَاوِحُونَ بَيْنَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ يَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِكْرِ مَعَادِهِمْ كَأَنَّ بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ رُكَبَ الْمِعْزَى مِنْ طُولِ سُجُودِهِمْ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ هَمَلَتْ أَعْيُنُهُمْ حَتَّى تَبُلَّ جُيُوبَهُمْ وَ مَادُوا كَمَا يَمِيدُ الشَّجَرُ يَوْمَ الرِّيحِ الْعَاصِفِ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ وَ رَجَاءً لِلثَّوَابِ‏»؛ نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، خطبه ۹۷ (با اندکی تصرف).
  21. «هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت ۴۶۵.
  22. «كَانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفاً ثَمَانِيَةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِينَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَكَّةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ وَ لَمْ يُرَ فِيهِمْ قَدَرِيٌّ وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِيٌّ وَ لَا مُعْتَزِلِيٌّ وَ لَا صَاحِبُ رَأْيٍ كَانُوا يَبْكُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ يَقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْكُلَ خُبْزَ الْخَمِيرِ»؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۶۳۹-۶۴۰، باب الواحد الی مئة؛ خاتمه مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱، ص۲۱۲.
  23. «طُوبَى لِمَنْ رَآنِي وَ طُوبَى لِمَنْ رَأَى مَنْ رَآنِي وَ طُوبَى لِمَنْ رَأَى مَنْ رَأَى مَنْ رَآنِي»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۵، ح۳.
  24. «أُوصِيكُمْ بِأَصْحَابِ نَبِيِّكُمْ لَا تَسُبُّوهُمْ وَ هُمُ الَّذِينَ لَمْ يُحْدِثُوا بَعْدَهُ حَدَثاً وَ لَمْ يُؤْوُوا مُحْدِثاً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَوْصَى بِهِمْ»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۵، ح۴.
  25. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۶، ح۶.
  26. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰۶.
  27. «مَا وَجَدْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَالْعَمَلُ لَكُمْ بِهِ لَا عُذْرَ لَكُمْ فِي تَرْكِهِ وَ مَا لَمْ يَكُنْ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَتْ فِيهِ سُنَّةٌ مِنِّي فَلَا عُذْرَ لَكُمْ فِي تَرْكِ سُنَّتِي وَ مَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ سُنَّةٌ مِنِّي فَمَا قَالَ أَصْحَابِي فَقُولُوا بِهِ فَإِنَّمَا مَثَلُ أَصْحَابِي فِيكُمْ كَمَثَلِ النُّجُومِ بِأَيِّهَا أُخِذَ اهْتُدِيَ وَ بِأَيِّ أَقَاوِيلِ أَصْحَابِي أَخَذْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ وَ اخْتِلَافُ أَصْحَابِي لَكُمْ رَحْمَةٌ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَصْحَابُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۷، ح۸.
  28. صحیح بخاری، بخاری، کتاب الفتن، باب ما جاء فی قوله تعالی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً، ص۱۸۷۹.
  29. تأسیس الشیعه، حسن صدر، ص۳۵۱.
  30. ذهبی درباره طبری مینویسد: «ثقة صادق»؛ ر.ک: میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۹۹.
  31. تحقیق مواقف الصحابة فی الفتنة من روایات الامام الطبری و المحدثین، محمد محزون، ج۱، ص۲۵۳.
  32. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۷، ص۳۰۲.
  33. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۵۴-۷۴.
  34. «گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.
  35. «و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش -که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم» سوره کهف، آیه ۳۴.
  36. «آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست» سوره اعراف، آیه ۱۸۴.
  37. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵-۱۶.
  38. «اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
  39. «و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.
  40. صحیح بخاری، کتاب فتن.
  41. شرح المقاصد، ص۴۶.
  42. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۲۵-۱۲۶.