علم معصوم

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

کلیات

حقیقت علم معصوم

تبیین علم امام(ع) در گرو شناخت ماهیت علم است. از دیدگاه ملاصدرا علم از سنخ وجود و عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی". یکسانی وجود و علم این نتیجه را در پی دارد که علم نیز همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است؛ لذا هر موجودی به اندازه بهره‌مندی که از وجود دارد، از علم نیز بهره‌مند است و خداوند که وجود صرف و مطلق است، دارای علم مطلق نیز هست و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، توان بهره‌مندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست و معصومین(ع) چنین هستند. البته مطلق بودن علم معصومین(ع) بدین معناست که آنان همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و دانش خداوند ذاتی است[۱].

معدن علم بودن معصوم

وجود روایات متعددی که در بردارنده تعبیر «مَعْدِنُ الْعِلْم»اند، نشان از قطعیت صدور این مفهوم از امامان(ع) و معدن علم بودن حضرات معصومین (ع) دارد. امیر المؤمنین(ع) و دیگر امامان(ع) نیز به وسیله این تعبیر به تبیین چیستی مقام امامت پرداخته‌اند. امیر المؤمنین(ع) در روایتی معتبر فرمودند: “همانا ما اهل بیت، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائکه و خانه رحمت و معدن علمیم”[۲]. امام سجاد(ع) نیز در روایتی که به سه طریق نقل شده است، بر سخن جدّشان تأکید فرموده[۳]. مفهوم «مَعْدِنُ الْعِلْمِ» چنان‌که روشن است، به فراوانی و گستردگی علم امام اشاره دارد[۴].

عیبة علم الله بودن معصوم

هر کسی نمی‌تواند دانش الهی را تحمل کند؛ بلکه دانش الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسان‌های باظرفیتی است که دانش الهی را می‌پذیرند و از هم فرو نمی‌ریزند. یکی از ویژگی‌های دانش اهل بیت(ع)، توانایی پذیرش دانش خداوند است. آنان، برگزیده خداوند و ظرف دانش او هستند. امام سجاد(ع)، در توصیف اهل بیت(ع) فرموده است: "ما، درهای خدا هستیم و ما، راه راست اوییم و ما، ظرف دانش او هستیم"[۵] این از عنایات خداوند به اهل بیت(ع) است و چنین ظرفیتی را خداوند، تنها برای ایشان فراهم آورده است[۶].

معجزه علم معصوم

معجزه، کاری است که بشر به ‏طور عادی و معمولی قادر به انجام آن نیست و لذا دلیل ارتباط انسان با خدا و شاهدی محکم بر صحّت ادّعای نبوت یا امامت می‌‌شود. معجزه بودن امور خارق‌العاده پیامبران گذشته، معنایی جز ناتوانی بشر از همانندآوری ندارد[۷]. اگر اثبات رسالت پیامبر نیازمند این باشد که وی از باب اعجاز، علم غیب بداند و از غیب خبر دهد، باید توانایی آن را داشته باشد و چون امامت، خلافت از رسول است، بنابراین اگر لازمۀ اثبات امامت آنان نیز داشتن علم غیب باشد، قطعاً واجد آن خواهند بود. البته این در رسول به عنوان معجزه و در غیر او به عنوان کرامت خواهد بود. علم امام را از این نظر که آن را از منبعی فرا عادی دریافت می‌کند نه از راه حواس و فکر و حدس، یک نوع کرامت و معجزه می‌دانند؛ زیرا از اموری خبر می‌دهند که از دسترس عقل بشری خارج‌اند و جز از راه وحی و الهام به این سنخ از آگاهی نمی‌توان رسید[۸].

اقسام علم معصوم

مراتب علم معصوم

در روایاتی از تفاضل علمی بین ائمه(ع) خبر داده شده است: در روایتی با سند صحیح از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: "همه ما در اطاعت و امر امامت یک حکم داریم و بعضی از ما از برخی دیگر داناترند". در روایتی دیگر، از آن حضرت سؤال شده است که آیا برخی از ائمه(ع) داناتر از برخی دیگرند؟ آن حضرت پاسخ می‌دهد: "آری، ولی علمشان به حلال و حرام و تفسیر قرآن یکسان است". در منبع یاد شده، دو روایت با این محتوا نقل شده است که روایت اول دارای سند صحیح و دومی معتبر است؛ زیرا اگرچه حسین بن زیاد که در این روایت آمده، مجهول است؛ اما ابن‌ ابی‌ عمیر از او این روایت را نقل کرده و چنان‌که مشهور است، ابن‌ ابی‌ عمیر از اصحاب اجماع است و جز از ثقه روایت نقل نمی‌کند[۹].

علم مقضی معصوم

علم ممضی معصوم

علم موقوف (علم مستأثر)

"مستأثر" به معنای برگزیده[۱۰]، از نام‌های الهی است که خداوند آن را برای خویش برگزیده و پنهان کرده است و از این روی، علم مستأثر را "علم مکنون"، "علم مخزونعلم مکفوف و علم موقوف نیز می‌گویند[۱۱]. در مقابل این علم، علم مبذول قرار دارد. علم مستأثر و یا موقوف از علومِ مختص به خداوند است که حتی امامان معصوم هم از آن آگاهی ندارند[۱۲].

علم لدنی معصوم

علم لدنی یا علم موهوبی و یا علم ویژه و خارق العاده و باطنی، افاضۀ بی‌واسطۀ دانش، از ناحیۀ خداوند به برخی از بندگان شایسته مانند معصومین (ع) است. علم لدنی علم به همه چیز است و با علمی که انسان‌های عادی می‌آموزند تفاوت دارد. مانند آنچه به حضرت خضر (ع) داده شد: ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا[۱۳]. این علم به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آن را اثبات می‌کند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمی‌پذیرد و به اصطلاح علم است، به آنچه در لوح محفوظ ثبت شده است و آگاهی است از آنچه قضای حتمی خداوند به آن تعلق گرفته و لذا هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که حتمی‌الوقوع می‌باشد تعلق نمی‌گیرد[۱۴].

علم استقلالی معصوم

علم استقلالی به معنای استقلالی بودن علم امام(ع) بدین معناست که تصور شود امام(ع) دانش‌های خود را به طور غیر وابسته به خداوند و صرف نظر از عطای الهی در ذات خود دارد؛ به عبارت دیگر علم او هیچ ارتباطی با خداوند نداشته و ذات امام(ع) به طور مستقل دارای این علوم باشد. کسی که اندک آشنایی با معارف اسلامی داشته باشد، نادرست بودن چنین فرضی برای او کاملا آشکار است. اساسی‌ترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است که بنابر آن، همه توان‌ها، کمالات و آنچه در جهان ظهور پیدا کرده، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها می‌توان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست و علوم و کمالاتی که در پیامبران و امامان(ع) و دیگر مخلوقات مشاهده می‌شود، از خداوند متعال و مشروط به اذن و اراده اوست: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا[۱۵].[۱۶]

علم غیر استقلالی معصوم

تفسیر دیگری که بر ذاتی بودنِ علم امام(ع) قابل تصور است، آن است که علم امام(ع) اگرچه به معنای غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است؛ اما خداوند، هرگاه امامی را می‌آفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار می‌دهد. بدین معنا علم امام(ع) ذاتی یعنی فطری است و تصور جهل برای امام محال است. علمای امامیه کمتر به چنین معنایی از ذاتی بودن اشاره کرده‌اند. چنین ویژگی برای علم امام(ع) مورد اختلاف است[۱۷].

علم اکتسابی معصوم

علم اکتسابی علمی است که از راه‌های حسی و تجربی و عقلی می‌توان به دست آورد و قابل شدت و ضعف است. بخشی از علوم پیامبران و امامان(ع)، به شیوه‌های عادی مانند حواس یا تعقل کسب می‌شود. در مقابل علم اکتسابی، علم لدنی قرار دارد و آن علمی است که خداوند عنایت می‌کند[۱۸].

علم الیقین معصوم

یقین عبارت است از علم صد در صدی که شک و تردید در آن رخنه نداشته باشد و علم الیقین عبارت است از علم به چیزی غایب از چشم و دل بر اساس دلایل عقلی و نظری. یکی از اوصافی که در قرآن کریم برای امامان(ع) بیان شده است یقین است: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۱۹]. باید دانست علم لدنی که امامان(ع) از آن برخوردار هستند، یقین تام می‌آورد که انسان نمی‌تواند چیز دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است[۲۰].

علم دفعی معصوم

علم دفعی آن است که علم به یکباره به امامان(ع) تعلیم داده شود. دربارۀ علم دفعی معصوم دو دیدگاه کلی وجود دارد: برخی قائل‌اند علوم امامان(ع) به صورت دفعی است هر چند علم به معلومات به صورت تدریجی بوده است. تعلّم و یادگیری پیامبر دفعی بوده است؛ چراکه در آیات قرآن آمده است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْء[۲۱] و برخی دیگر قائل‌اند چنین نیست که همۀ علوم امامان(ع) را دفعی بدانیم زیرا علم‌آموزی به شیوه‌هایی مانند وحی، الهام، شهود و عرضۀ اعمال، به ‌طور طبیعی تدریجی بودن این علوم را می‌رساند. همچنین روایات ازدیاد علم در شب‌های جمعه و یا شب قدر و یا ازدیاد علم ایشان به صورت دائمی در دنیا در آخرت بیانگر تدریجی بودن علم ایشان است[۲۲].

علم تدریجی معصوم

علم حادث معصوم

علم حادث به معنای واقع و وجود یافته عبارت از الهامی است که به معصوم القاء می‌‌شود[۲۳]. براساس روایات این نوع از علم إفاضات دائمی الهی است که همیشه رو به إزدیاد بوده و برترین علم ایشان است. امام صادق(ع) فرمودند: "همانا علم آنی است که در شب و روز، روز به روز و ساعت به ساعت حادث می‌شود"[۲۴].

علم حضوری معصوم

علم حضوری معصوم، آن است که علم، نزد ایشان بالفعل حاضر باشد. مراد از علم در این مقام، آگاهی از موضوعات خارجی جزئی است، نه آگاهی از موضوعات احکام کلی. حال این علم به وسیله وحی حاصل شود یا الهام و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و اوصیا آنها دارد. در مقابلِ علم حضوری و یا فعلی، علم شأنی قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام یعنی امام به برخی موضوعات، علم ندارد؛ اما توان دریافت آنها را به شیوه‌های خاص خود دارد. نافع‌تر بودن علم حضوری برای امت؛ کامل‌تر بودن علم حضوری در رسالت و امامت؛ سزاوارتر بودن انتخاب افضل برای امام و ... از جمله ادله حضوری بودن علم معصوم است[۲۵].

علم فعلی معصوم (علم دائمی)

علم فعلی یا بالفعل معصوم عبارت است از اینکه علم، نزد ایشان حاضر باشد، یعنی علم به اشیاء یا به تعبیر صحیح‌تر اشیاء و حقایق در پیش امام حاضر هستند و امام به همۀ اشیا آگاه است. در مقابلِ علم فعلی، علم شأنی قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام بدین معناست که امام به برخی موضوعات علم ندارد؛ اما توان دریافت آنها را به شیوه‌های خاص خود دارد[۲۶].

علم حصولی معصوم

علم حصولی دارای دو معناست: ۱. علم حصولی در اصطلاح فلسفه و منطق دانشی است که از طریق صورت‌های ذهنی حاصل شده و از راه ابزارهای حسی به‌ دست می‌‏آید، در مقابل علم حضوری؛ ۲. علم حصولی در اصطلاح دانشمندان کلام و امام‌شناسی: به معنای "علم ارادی" که در این صورت مراد از علم حضوری، "علم فعلی" است؛ مراد در اینجا معنای اول است. در اینکه آیا علوم معصومین(ع) حضوری است یا حصولی؟ گفته شده، امام هم مانند همۀ انسان‌های دیگر علومی دارد که از طریق به‌کارگیری حواس ظاهری به دست می‌آید، منتها برخی از راه‌های کسب علوم امامان(ع) حضوری و برخی حصولی هستند مانند: نزول بی‌واسطۀ وحی بر قلب؛ دریافت علوم از فرشتگان؛ نزول وحی در خواب و بهره‌گیری از حواس[۲۷].

علم شأنی معصوم

علم شأنی یا اشائی یا استعدادی یا ارادی یا اختیاری و یا بالقوه امام آن است که ممکن است علم غیب به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود. البته این اراده نیز با اذن و رضای خدا انجام می‌گیرد. در برابر علم شأنی، علم فعلی قرار دارد که مراد از آن علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است. کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به چهار دسته از روایات استدلال کرده‌اند دستۀ اول، روایاتی که می‌گوید "امام هر گاه بخواهد می‌داند؛ دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط علم اهل بیت(ع)را مطرح می‌کنند؛ دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش علوم آنان است و اگر علوم آنان فعلی بود، افزایش آن معنای معقولی نداشت و دستۀ چهارم، روایاتی که بیان‌گر عدم آگاهی اهل بیت(ع)به برخی موضوعات است و چون جهل و نا‌آگاهی با اصل علم اهل بیت(ع)منافات دارد، بنابراین توجیه صحیح اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است[۲۸].

علم ذاتی معصوم (علم فطری)

علم ذاتی معصوم و یا علم فطری دو معنا دارد یکی ذاتی به معنای استقلالی بدان معنا که تصور شود علم امام مستقل و غیروابسته به خداوند است، این معنا با توجه به معارف توحیدی و اسلامی باطل است و تنها علم خداوند ذاتی است. معنای دوم، ذاتی به معنای غیر استقلالی است، یعنی اگر چه علم امام غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است، اما خداوند، هرگاه امامی را می‌آفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار می‌دهد لذا علم امام ذاتی یعنی فطری است[۲۹].

علم غیر ذاتی معصوم

علم غیر ذاتی، در مقابل علم ذاتی علمی است که خداوند متعال به انسان‌های برگزیده تعلیم می‎دهد و چنین علمی تبعی و نسبت به علم خداوند موقتی و محدود است. از این علم در تعبیرات امامان(ع) به علم مستفاد و یا علم غیب اکتسابی نیز یاد شده است[۳۰].

علم عادی معصوم

علم عادی و یا اکتسابی علمی است که از طریق حواس ظاهری و راه‌های اکتسابی به دست می‌آید و سیرۀ اهل بیت (ع) در گفتار و رفتار مبتنی بر علم عادی بوده است. البته این بدان معنا نیست که ایشان از علم غیبی استفاده نمی کردند. فراگیری علم به صورت عادی، امری است همگانی که هرکس به اندازۀ استعداد، تلاش و کوشش خود می‌تواند از آن بهره برد[۳۱].

علم غابر معصوم

براساس برخی روایات، علوم ائمه(ع) به سه دسته‌ "ماضی و غابر و حادث" تقسیم شده است و احتمال دارد علم غابر همان آثاری باشد که از پیامبر(ص) به ائمه (ع) به ارث رسیده است و یا اینکه ممکن است از مجموع روایات چنین برداشت نمود که: معلومات ائمه(ع) ـ که از قبل در لوح سینه‌ آنان و یا در جای دیگری ثبت شده است‌ ـ برخی از این معلومات، در عالم خارج تحقق یافته و برخی دیگر هنوز زمان تحقق آن فرا نرسیده است[۳۲].

علم کامل معصوم

علم تام معصوم

در زمینه گستره علم معصوم اختلاف است که آیا علم ایشان تام است یا محدود؟ همچنین در معنای تام و محدود سه نظریه وجود دارد: تام به معنای فعلی در مقابل شأنی؛ تام به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی و تام به معنای احاطه بر تمام علومی که غیر خداوند می‌تواند به آن احاطه پیدا کند. علم محدود در هر یک از معانی علم تام، معنای خاص همان را خواهد داشت. هر دو گروه برای خود قائلین و ادله‌ای دارند ریشۀ اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است؛ لذا اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است[۳۳].

علم محدود معصوم

در زمینه گستره علم معصوم اختلاف است که آیا علم ایشان تام است یا محدود؟ همچنین در معنای تام و محدود سه نظریه وجود دارد: تام به معنای فعلی در مقابل شأنی؛ تام به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی و تام به معنای احاطه بر تمام علومی که غیر خداوند می‌تواند به آن احاطه پیدا کند. علم محدود در هر یک از معانی علم تام، معنای خاص همان را خواهد داشت. هر دو گروه برای خود قائلین و ادله‌ای دارند ریشۀ اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است؛ لذا اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است[۳۴].

علم کلی معصوم

علم کلی امام یعنی علم تفصیلی به تمام جزئیات. اما در اینکه آیا علم امام کلی است یا اجمالی اختلاف نظر وجود دارد، برخی در این زمینه توقف کرده‌اند و برخی دیگر براساس ادله‌ای قائل به علم کلی و تفصیلی شده‌اند، بدین معنا که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد و گروهی دیگر قول به اجمال را پذیرفته‌اند، این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان(ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام(ع) به همۀ امور جهان به صورت جزئی و تفصیلی آگاه باشد. ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است[۳۵].

علم تفصیلی معصوم

علم تفصیلی امام یعنی علم به تمام جزئیات. اما در اینکه آیا علم امام تفصیلی است یا اجمالی اختلاف نظر وجود دارد، برخی در این زمینه توقف کرده‌اند و برخی دیگر براساس ادله‌ای قائل به علم کلی و تفصیلی شده‌اند، بدین معنا که هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد و گروهی دیگر قول به اجمال را پذیرفته‌اند، این گروه معتقدند تام بودن علوم امامان(ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام(ع) به همۀ امور جهان به صورت جزئی و تفصیلی آگاه باشد. ریشه این اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است، بنابراین اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است[۳۶].

علم اجمالی معصوم

علم احاطی معصوم (علم سعی معصوم)

در زمینه گستره علم معصوم اختلاف است که آیا علم ایشان تام است یا محدود؟ همچنین در معنای تام و محدود سه نظریه وجود دارد: تام به معنای فعلی در مقابل شأنی؛ تام به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی و تام به معنای احاطه بر تمام علومی که غیر خداوند می‌تواند به آن احاطه پیدا کند. علم محدود در هر یک از معانی علم تام، معنای خاص همان را خواهد داشت. هر دو گروه برای خود قائلین و ادله‌ای دارند ریشۀ اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است؛ لذا اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمع‌بندی روایات این موضوع وابسته است[۳۷].

علم مزبور معصوم

علم مستفاد معصوم

علم مستفاد علمی است موهوبی که ابزار آن را خداوند متعال عطا کرده است، به گونه‌ای که اگر معرفی نکرده بود، یا اصلاً قابل کسب نبود و یا به کمال و تمام قابل دسترسی نبود، در مقابل علم اکتسابی که از راه‌های تجربی به دست می‌آید[۳۸].

علم مطلق معصوم

علم مطلق بدین معناست که معصومین (ع) همه چیز را می‌دانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عرضی و دانش خداوند ذاتی است در مقابل علم مشروط که علوم غیبی ایشان به خواست و اراده آنان و مصلحت الهی وابسته است[۳۹].

علم مشروط معصوم

علم مشروط بدین معناست که علوم معصومین به خواست و اراده ایشان و مصلحت الهی وابسته است در مقابل علم مطلق که علم آنها را موهوبی می‌داند. قائلین به مشروط بودن علم معصوم معتقدند علم انبیا و ائمه(ع) به همه حقایق عالم است، ولی در ارتباط با "لوح محو و اثبات" اما علم خداوند به تمام حقایق در ارتباط با لوح محفوظ است[۴۰].

علم وراثتی معصوم

علم وراثتی عبارت از آن است که امام وارث علوم انبیاء و پیامبر اکرم(ص) است. تمام علوم انبیای گذشته به پیامبر اسلام(ص) به ارث رسیده و ایشان هم، همۀ معارف و علوم خود را به امیرالمؤمنین(ع) و ایشان نیز به فرزندانش تا امام زمان(ع) منتقل کرد. حال این وراثت یا از راه عادی و تعلیم و تعلم بوده است و یا از راه القاء و عنایت خداوندی[۴۱].

علم پیامبر

پیامبران الهی به اقتضای مأموریتی که دارند، دارای برخی صفات هستند که یکی از مهم‌ترین آنان علم خدادادی است. تفاوت اصلی فرستادگان الهی با مردم عادی در برخورداری آنان از علوم وحیانی است. منشأ این علم وحی و یا الهام الهی و یا دانش‌های انبیا پیشین است که البته منشأ دانش‌های انبیای گذشته نیز وحی الهی است[۴۲].

علم امام

علم امام یکی از مهم‌ترین خصوصیات اوست. مهم‌ترین وظیفه امام، هدایت مردم به سوی خداست و این، بدون علم الهی دست‌یافتنی نیست. علم امام از برخی راه‌ها به دست می‌آید مانند: قرآن؛ علم نبوی؛ محدَّث بودن و.... از دلایل علم داشتن امام، حافظ شریعت بودن و سیره عقلاست[۴۳].

منابع علم معصوم

وحی به معصوم

یکی از منابع علم غیب پیامبران و معصومین(ع) "وحی" است که از این طریق با عالم غیب ارتباط برقرار می‌کنند. خداوند به پیامبر(ص) دو نوع علم تعلیم داده است، تعلیم از راه وحی: ﴿وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ[۴۴] و دیگری تعلیم از راه القاء و الهام بر قلب ایشان: ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ[۴۵]، یعنی از هر دو راه برای تعلیم پیامبر استفاده شده است. در مورد امامان(ع) باید گفت، علوم امامان(ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم(ص) بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است، بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به صورت الهام و تحدیث به ایشان افاضه می‌شده است[۴۶].

الهام به معصوم

یكی از منابع علم غیب پیامبران و معصومین(ع) "الهام" است كه از این طریق با عالم غیب ارتباط برقرار می‌كنند. خداوند به پیامبر(ص) دو نوع علم تعلیم داده است، تعلیم از راه وحی: ﴿وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ[۴۷] و دیگری تعلیم از راه القاء و الهام بر قلب ایشان: ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ[۴۸]، یعنی از هر دو راه برای تعلیم پیامبر استفاده شده است. در مورد امامان(ع) باید گفت، علوم امامان(ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم(ص) بی‌واسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است، بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهره‌مند بوده‌اند که به صورت الهام و تحدیث به ایشان افاضه می‌شده است[۴۹].

وراثت علوم انبیا

وراثت علوم انبیاء یعنی اینکه علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل می‌شود؛ لذا یکی از منابع علم امامان(ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبران و پیامبر گرامی اسلام(ص) است. این وراثت می‌تواند به صورت اعتباری و در امور ظاهری باشد مانند پیراهن حضرت یوسف (ع) و یا به صورت حقیقی و در علوم، حکمت‌ها و کمالات و سجایای اخلاقی باشد[۵۰].

وراثت از پیامبر

وراثت انبیاء و پیامبر اکرم(ص) یکی از منابع علم امامان(ع) است. امام تالی تلو نبی بوده و امامت با نبوت اتصال و ارتباط بلافصل دارد، لذا امام، وارث انبیاست و اگر این علم به ارث نمی‌رسید مردم جاهل می‌ماندند و خداوند حجّتی بر مردم نداشت[۵۱].

وراثت از امام پیشین

یکی از منابع علم امامان(ع) وراثت از انبیاء و پیامبر اکرم(ص) است؛ تمام علوم انبیای گذشته به پیامبر اسلام (ص) به ارث رسیده و ایشان هم همۀ معارف و علوم خود را به امیرالمؤمنین(ع) تعلیم داده و آن حضرت نیز به فرزندانش تا امام زمان(ع) منتقل کردند. یکی از دلایل به ارث رسیدن علوم آن است که علم از طرف خداوند است و اگر به ارث نرسد مردم جاهل مانده، نظام خلق فاسد می‌گردد و خداوند نیز حجّتی بر مردم نخواهد داشت[۵۲].

علم‌الکتاب

علم الکتاب براساس آیات قرآن کریم، اقیانوسی از دانش است که اسرار هستی در آن نهان است. این علم به گونه‌ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد، تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است. صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند. و آگاهی از علم الکتاب یکی از منابع علوم امامان (ع) است[۵۳].

عمود نور

براساس روایات، عمود نور یکی از منابع علم امامان (ع) بیان شده است. به کمک این ستونِ نوریِ است که امام معصوم (ع) از ایمان و نفاق پنهان در سینه‌ها آگاه می‌شود، بدون آنکه حجابی در کار باشد. عمود نور امری جداپذیر از امام نیست، بلکه ویژگی و توانایی در امام است که خداوند آن را برای احتجاج بر خلقش برای امام فراهم کرده است[۵۴].

جفر

جفر یکی از معروف‌ترین منابع و کتب نزد امامان(ع) است. کتابی است شامل علم منایا و بلایا و مرگ و میرها و آنچه در جهان اتفاق افتاده و آنچه در آینده روی خواهد داد، در این کتاب منعکس گردیده است. این کتاب، هم‌اکنون در دست مبارک حضرت ولی عصر (ع) است[۵۵].

جامعه علی

جامعه علی (ع) کتابی است به طول هفتاد زراع که در آن کلیۀ حوادث عالم تا پایان به طریق رمز نوشته شده است و اولاد آن حضرت به آن کتاب حکم می‌کنند. این کتاب بعد از امیرالمؤمنین(ع) به امامان بعدی یکی پس از دیگری منتقل شده و اکنون نزد امام زمان(ع) است[۵۶].

مصحف فاطمه

یکی از منابع معرفتی اهل بیت(ع) که دربردارندۀ اخبار غیبی و وقایع نسبت به زمان آینده است و توسط جبرئیل بعد از رحلت پیامبر(ص) عرضه و توسط امیرالمؤمنین(ع) نگاشته شده است، مصحف حضرت زهرا(س) است. این کتاب حاوی علوم بسیار است که نزد امامان(ع) موجود است[۵۷].

ام الکتاب

ام الکتاب یا به معنای کتابی است که اصل و اساس همه کتاب‌های آسمانی است و یا همان لوحی است که از آن به لوح محفوظ یاد می‌شود و از هرگونه تغییر و تبدیل و تحریفی محفوظ است و همه حقایق عالم و حوادث آینده و گذشته و همه کتاب‌های آسمانی در آن نوشته شده است. این کتاب یکی از منابع معرفتی ائمه (ع) است[۵۸].

کتاب مبین و امام مبین

تحدیث فرشتگان با معصوم

تعلیم اسماء

الف باب

ارتباط معصوم با ارواح

اسم اعظم

حس

روح القدس

رؤیای صادق معصوم

عرش

عقل

قلب

ویژگی‌های علم معصوم

شهود معصوم

نقر در گوش معصوم

نکت در دل معصوم

افزایش علم معصوم

راسخان در علم

درجات علم معصوم

خزانه‌داری علم الهی

گستره علم معصوم

جامعیت علم معصوم

احاطه علمی معصوم

علم معصوم به غیب

علم معصوم به جزئیات

علم معصوم به قرآن

علم معصوم به تمام موضوعات جهان

علم معصوم به مشاغل و صناعات

علم معصوم به قوانین طبیعی

علم معصوم به همه زبان‌ها

انتفای علم

جهل معصوم

سهو معصوم

غفلت معصوم

محدودیت علم معصوم

اختلاف در علم معصوم

تناقض در علم معصوم

منبع علم معصوم

ویژگی‌های علم معصوم

گستره علم معصوم

منابع علم معصوم

رابطه ایمان و علم

انتفای علم معصوم

منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، بررسی‌های اسلامی
  3. مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام
  4. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری
  5. تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی
  6. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای حسینی
  7. کرباسی‌زاده، علی، رضایی، محمد جعفر؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ (شماره ۶۹، بهار ۱۳۹۲)
  8. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
  9. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره
  10. مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن‌شناسی
  11. مهری، سید مرتضی، آگاهی‌های غیبی
  12. مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن
  13. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت
  14. امیر دیوانی؛ محمد سعیدی مهر؛ علی رضا امینی و محسن جوادی، معارف اسلامی
  15. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
  16. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم
  17. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن
  18. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
  19. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
  20. هاشمی، سید علی، ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  21. هاشمی، سید علی، شهود یکی از روش‌های علم‌آموزی ائمه
  22. حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی
  23. شاکر، محمد تقی، منابع علم امامان در قرآن و روایات
  24. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی
  25. سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه
  26. میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
  27. بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت
  28. غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید
  29. نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات
  30. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی
  31. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل
  32. افقی، داود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات
  33. نادم، محمد حسن، علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه
  34. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
  35. موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
  36. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی
  37. بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه
  38. سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱
  39. بیابانی اسکوئی، محمد، نبوت
  40. رستمی، محمد زمان، آل‌بویه، طاهره، علم امام
  41. وبگاه آشتی با خرد
  42. اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
  43. شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا
  44. بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام
  45. فرهنگ شیعه

پانویس

  1. مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰؛ کرباسی‌زاده، علی، رضایی، محمد جعفر، علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.
  2. «إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱.
  3. «مَا يَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶-۵۸.
  4. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۳۰.
  5. «نحن أبواب الله و نحن الصراط المستقیم و نحن عیبة علمه»؛ معانی الاخبار، ص۳۵، ح۵.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص۷۶ الی ۸۲.
  7. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن‌شناسی، ص۱۳۱؛ مهری، سید مرتضی، آگاهی‌های غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.
  8. ر.ک: مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ ـ ۸۷.
  9. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، ص ۶۱.
  10. المفردات، ص۵.
  11. الکافی‌، ج۱، ص۸۷ و ۱۸۹.
  12. ر.ک: مسعودی، سید محمد علی، تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب، ص ۸؛ فرهنگ شیعه، ص ۷۷-۷۸.
  13. و بنده‌ای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. سوره کهف آیه ۶۵.
  14. ر.ک: مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۵؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۲۴ و ۲۵؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۶۳.
  15. جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید؛ سوره مریم، آیه: ۹۳.
  16. هاشمی، سید علی، ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  17. هاشمی، سید علی، ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  18. ر.ک: حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۴۴؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص ۲۶۹.
  19. «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  20. ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امامان در قرآن و روایات، ص۳۰؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص۴۶؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام‌شناسی، ص۲.
  21. سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
  22. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء، ص۳۳۱؛ فاضل لنکرانی، محمد جواد، سخنرانی با موضوع: تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست، وبگاه خبرگزاری بین‌المللی قرآن؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن.
  23. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰.
  24. وبگاه آشتی با خرد؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  25. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۴۷ ـ ۱۵۰؛ مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص۱۰۸ـ ۱۱۳؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۱۸.
  26. ر.ک: موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۴۸؛ واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل، ص۱۹۰ ـ ۱۹۱؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۱۸.
  27. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۰؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۲۶.
  28. ر.ک: مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص۳۴؛ طباطبایی، سید محمد حسین، بررسی‌های اسلامی؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴.
  29. ر.ک: هاشمی، سید علی، ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه و قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، ص۲۷۶؛ بخارایی‌زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۹.
  30. ر.ک: مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۴؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج ۲، ص۲۷؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص۲۵۰.
  31. ر.ک: نادم، محمد حسن، علم امام از نگاه امیرالمؤمنین با تأکید بر نهج البلاغه؛ افقی، داود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص۲۳ ـ ۲۵؛ موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۶۹.
  32. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
  33. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۳۳۱۱ ـ ۳۳۲؛ رستمی، محمد زمان، آل‌بویه، طاهره، علم امام.
  34. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۳۳۱۱ ـ ۳۳۲؛ رستمی، محمد زمان، آل‌بویه، طاهره، علم امام.
  35. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  36. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۱ ـ ۵۳؛ نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  37. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۳۳۱۱ ـ ۳۳۲؛ رستمی، محمد زمان، آل‌بویه، طاهره، علم امام.
  38. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص ۹۸ و ص ۲۶۹؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۴۴
  39. کرباسی‌زاده، علی، علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.
  40. ر.ک: کرباسی‌زاده، علی، علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص۲۳۵.
  41. ر.ک: مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام۲، ص۷۲؛ مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص۲۹؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ج ۲، ص۳۹۱ و ۳۹۲؛ مروی، احمد، مصطفوی، حسن، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۳۰.
  42. سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ص ۱۸۷-۱۹۲؛ بیابانی اسکوئی، محمد، نبوت.
  43. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی ج۲، ج۲، ص۳۸۸ ـ ۳۹۶؛ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص۶۷-۷۸؛ محمد سعیدی مهر، همکار، معارف اسلامی، ج۲، ص۱۴۸ ـ ۱۴۸.
  44. سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
  45. سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
  46. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۹؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۲۸؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۵۴.
  47. سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
  48. سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
  49. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۹؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۲۸؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۵۴.
  50. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲.
  51. ر.ک: مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص ۲۹؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص ۱۵۰.
  52. ر.ک: مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص ۲۹؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸.
  53. ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟؛ نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد، ص ۶۶؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۶۲؛ بنی‌سعید لنگرودی، سید محمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص ۵۵ ـ ۶۲.
  54. ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامۀ امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ هاشمی، سید علی، شهود یکی از روش‌های علم‌آموزی ائمه، ص ۸۷؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۴ ـ ۱۴۶.
  55. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹ ـ ۱۳۰؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۴۴ ـ ۵۰؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۴۹.
  56. ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹ ـ ۱۳۰؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۴۴ـ ۵۰.
  57. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ج ۲، ص ۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۹۹ ـ ۱۳۰؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۴۴ ـ ۵۰.
  58. ر.ک: دائرةالمعارف قرآن کریم، ج ۴، ص۳۸۰؛ تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص۱۳۸؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و حدیث، ص۱۳۱.
  59. سِفر پیدایش‌، باب ۲/ ۱۶ و ۱۷؛ باب ۳/ ۸- ۱، باب ۳/ ۲۳.
  60. فرهنگ شیعه، ص 148.
  61. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ؛ سوره بقره، آیه ۳۴- ۳۰.
  62. تفسیر نور الثقلین‌، ۱/ ۷۹.
  63. فرهنگ شیعه، ص 148.
  64. فرهنگ شیعه، ص 148.
  65. مجموعه آثار استاد مطهری‌، ۲/ ۳۸- ۲۹.
  66. فرهنگ شیعه، ص 149.