نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۵ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
انتظار عملی به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
امام صادق(ع) میفرمایند:"هرکس منتظر ظهورحضرت ولی عصر(ع) باشد و در این حال بمیرد، چون کسی است که در خیمهحضرت و یاور ایشان باشد. سپس لحظهای درنگ کرد و فرمود: "نه، بلکه بسان کسی است که با آن حضرتشمشیر زند و سپس فرمود نه به خدا به حتم مانند کسی است که در رکاب رسول خداشهید شده باشد"[۲].
در روایتی در مورد سختیدینداری در عصر غیبت دو تعبیر آمده است: نبی اکرم(ص) فرمود: «... لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا...»؛ هر کدام از آنها بر دین خدا پایدارتر از کسی است که در شب تاریک شاخه پرتیغ قتاد (مغیلان درختچهای است که شاخه آن تیغهای بسیار تیزی دارد) را صاف و تهی از خار کند یا مانند کسی که آتش غضا (درخت گز درختی است که چوب آن محکم و بادوام و آتش آن دیرپا و پرحرارت است) به دست گرفته است[۵]. واژههای «خَرْطِ الْقَتَادِ» و «الْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا» نشاندهنده سختیدینداری در عصر غیبت است.
سختی انتظار مسئولانه:تعابیر ذیل درباره منتظران گویای آن است که انتظار تنها "زبان قال" نیست، بلکه زبان عمل است آن هم در سختترین شرایط آن: منتظر حضرت ولیعصر(ع) مانند رزمنده رکاب رسول الله(ص) است... مانند شمشیرزن در کنار پیامبر(ص) است[۶].
«انتظار عملی؛ یعنی فراهم آوردن مقدمات تحقق آنچه مورد انتظار است. به عنوان مثال، کسی را که منتظر است تا مسافرش از راه برسد، چنانچه در خانه بنشیند و کاری را که برای پذیرایی از مسافرش لازم است انجام ندهد و تنها در اندرون دلش، انتظار قدوم او را بکشد، مقایسه کنید با کسی که علاوه بر انتظار درونی، خانه را برای پذیرایی از میهمان آماده ساخته، غذای مناسب تهیه دیده، وسیله پذیرایی آماده کرده و کارهایی را که برای پذیرایی از میهمان لازم است، انجام داده است. در این مثال، شخص اول، تنها منتظر است به انتظار قلبی و درونی، لکن شخص دوم، علاوه بر انتظار درونی، مقدمات عملی پذیرایی از میهمان مورد انتظار را فراهم ساخته و انتظارش را در صحنه عمل مجسم نموده است. انتظار حقیقی، انتظار نوع دوم است. حال، بار دیگر به مثال یاد شده توجه فرمایید. اگر فرض شود مسافری که در انتظار اویند، مسافر عادی نیست، بلکه مأموری است که از سوی یک مقاممطاع برای انجام مأموریتی ویژه اعزام شده است و از سوی آن مقام، اهداف مأموریت مسافر مذکور، اجمالاً به اطلاع منتظران رسیده، و به آنها دستور داده شده است که به یاری وی بشتابند و او را در اجرای مأموریت مهم و فوقالعادهاش با تمام امکانات کمک کنند. در این صورت، انتظارمنتظران به چه صورت خواهد بود؟
جواب روشن است، منتظران باید آنچه برای اجرای مأموریت آن میهمان عزیز لازم است، فراهم کنند و صرف انتظار درونی و دست روی دست گذاشتن، کافی نیست. منتظرانی که فرمانبردار آن مقام مطاعند و در انتظارشان راستین و صادقند، کمر همّت میبندند و مقدّمات اجرای مأموریت آن مأمور بزرگوار را فراهم و کلیه امکانات و وسائل لازم را آماده میکنند.
اکنون اگر به اصل مطلب برگردیم و مثال مذکور را بر موضوع مورد بحث تطبیق دهیم، بحث روشنتر میشود. خدای متعال که اطاعتش ذاتاً و اصالتاً بر همه آفریدگان واجب است، بندهصالح خود را که ولی عصر (ع) است مأمور کرده تا جهان را پر از عدل و داد کند و حکومتقسط و عدل الهی را در تمام نقاط زمین برپا سازد و مؤمنین را با دستورهای مؤکد، به یاری و نصرت همهجانبهاش فراخوانده است. در این صورت و با توجه به مثالی که بیان شد، معنی انتظار و وظیفه منتظران، روشن است. انتظارامام زمان (ع) با تهیه مقدّمات عملی مأموریتی که امام (ع) برای اقدام به آن ظهور میکند، تحقق میپذیرد و منتظران حقیقی حضرتش آنانند که کمر همت بندند و مقدّمات لازم را برای مأموریت حضرتش آماده کنند نه آنان که دست روی دست گذارند و صرفاً در اندورن دل، ظهورش را آرزو کنند»[۱۳].
«انتظار عملی به اعمال و رفتارانسان جهت میدهد. و باعث میشود که منتظران در بعد فردی و اجتماعی تلاش کنند. از نظر فردی به حیات روحی و روانی و کسب فضائل اخلاقی و تقویت بنیه جسمی و روحی بپردازند و به عبارت دیگر خودسازی را سرلوحه کار خود قرار دهند. و از نظر اجتماعی مراقب حال دیگران بوده، و علاوه بر اصلاح خود در اصلاح دیگران نیز کوشا باشند. چرا که آن نهضت جهانی و برنامه عظیم که همه برنامههای آن مانند امنیت، عدالت و... در حد کمال است یک برنامه فردی نیست بلکه جمعی و همگانی است. از اینرو برای تحقق چنین انقلابی، مردانی بزرگ، مصمّم، شکست ناپذیر و پاک و دارای بینش عمیق و گرایشهای متعالی لازم است.