دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره علم غیب چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره علم غیب چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • متکلمین چه دیدگاهی راجع به علم غیب دارند؟
  • فرقه‌های مختلف کلامی چه دیدگاهی راجع به علم غیب و قلمرو آن دارند؟

پاسخ نخست

مکارم شیرازی
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» در این‌باره گفته‌ است:
«تمام فرق اسلامی نمونه‌های فراوانی را از علم غیب درباره پیغمبر اکرم یا ائمه و پیشوایان خود نقل کرده‌اند؛ و این که بعضی از ناآگاهان مساله علم غیب را به شیعه نسبت داده‌اند، و یا گفته‌اند شیعه عقیده دارد که امامان اهل بیت(ع) در این صفت با خدا شریک هستند اشتباه بزرگی است که قابل عفو و بخشش نیست؛ زیرا:
اولاً: هیچ یک از علمای شیعه، هیچ انسانی را نه پیامبر اسلام(ص) و نه امامان(ع) را در هیچ صفت شبیه خدا نمی‌دانند، و اگر اعتقاد به علم غیب درباره آنها دارند همان مصداق «تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْم» یعنی آموختن از صاحب علم امامان(ع) از پیامبر(ص) و پیامبر(ص) از خداوند بزرگ است، و به تعبیر دیگر همان گونه که همه چیز ما از سوی خدا است، و در تمام شئون هستی خود نیازمند و وابسته به او هستیم، همچنین علم غیب پیامبر(ص) و امامان(ع) از سوی خداو وابسته به علم او است.
ثانیاً: آگاهی بر غیب برای انبیاء و اولیاء چیزی است که علاوه بر آیات قرآنی در روایات نیز به طور گسترده به چشم می خورد و در کتب اهل سنت علاوه بر پیامبر اسلام(ص) جمعی از صحابه و غیر صحابه را ذکر کرده‌اند که به تمام اسرار غیب! یا بخشی از آن، آگاهی داشته‌اند. کافی است خلاصه بحث محققانه‌ای را که مرحوم علامه امینی در جلد پنجم الغدیر آورده است بیاوریم:
  1. در حدیثی از حذیفه نقل شده است که می‌گفت: «وَاللهِ اِنّی لاََعْلَمُ النّاسِ بِکُّلِ فِتْنَه هِیَ کَائِنَهٌ فِیمَا بَیْنی وَ بَیْنَ السَّاعَهِ!»[۱]
  2. در حدیث دیگری از صحیح مسلم می‌خوانیم که ابو زید یعنی «عمرو بن اخطب» می‌گوید: پیغمبر اکرم(ص) نماز صبح را خواند سپس بالای منبر رفت و خطبه خواند، خطبه‌ای که تا ظهر ادامه پیدا کرد بعد نماز ظهر را بجا آورد؛ سپس منبر رفت تا موقع نماز عصر؛ سپس پایین آمد و نماز عصر بجا آورد؛ باز منبر رفت و خطبه خواند تا غروب آفتاب، او به ما خبرداد از آنچه واقع شده و واقع خواهد شد، و آگاه‌ترین ما کسی است که حفظ او از همه بیشتر است»[۲]
سپس احادیث دیگری از جمعی از صحابه و مانند آنها نقل می‌کند که آنها نیز گاه از مسائل غیبی خبر می‌دادند؛ از جمله از تاریخ خطیب بغدادی از «ابی الحسین مالکی» نقل می‌کند که من سال‌ها با «محمّد بن اسماعیل» مصاحبت داشتم و کرامات زیادی از او دیدم؛ از جمله این که هشت روز قبل از وفاتش به من گفت: «من روز پنج‌شنبه هنگام مغرب وفات خواهم کرد، و روز جمعه قبل از نماز به خاک سپرده خواهم شد» من این سخن را تا روز جمعه فراموش کردم؛ ولی کسی به من خبر داد که او فوت کرده است؛ من برای تشییع جنازه او حاضر شدم ناگهان دیدم مردم باز می‌گردند، سؤال کردم: چرا باز می‌گردند؟ گفتند: بعد از نماز به خاک سپرده خواهد شد. من گوش به حرف آنها ندادم و دنبال قضیه رفتم دیدم قبل از نماز جنازه را برای دفن می‌برند! سپس مرحوم علامه امینی می‌افزاید: این مختصری از بسیار است که در کتاب‌های «حفّاظ» و شخصیت‌های آنان آمده، و روایات زیادی نقل کرده‌اند که نشان می‌دهد جمعی از آنها آگاهی بر غیب داشتند و عجیب این که همه آن را به عنوان کرامت شمرده‌اند و احدی آن را شرک نمی‌داند[۳][۴].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های مصداقی

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. به خدا سوگند من از همه مردم آگاه‌ترم به هر فتنه‌ای که از امروز تا قیامت واقع می‌شود؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۸.
  2. صحیح مسلم، جلد ۴، صفحه ۲۲۱۷، باب:«اخبار النبی فیما یکون الی قیام الساعة» از کتاب الفتن، از این حدیث معلوم می‌شود یک روز تمام از طلوع فجر تا غروب آفتاب مشغول بیان اخبار غیب برای اصحابش بود.
  3. الغدیر، جلد ۵، صفحه ۵۹ تا ۶۲ (با تلخیص) و تاریخ بغداد، جلد ۲، صفحه ۴۹ آمده است
  4. پیام قرآن، ج۵، ص ۳۸۸.
  5. وسایل الشیعه جلد ۱۳ ص ۹۲.
  6. مناقب جلد ۲ ص ۱۱۲.
  7. رساله علم الامام ص ۶.
  8. اوائل المقالات ص ۳۸.
  9. پرسش‌ها و پاسخ‌های قرآنی جوانان
  10. نک: الشریف المرتضی علی بن الحسین الموسوی، الشافی فی الامامه، تحقیق سید عبد الزهرا حسینی، مؤسسة الصادق للطباعة و النشر، طهران، ۱۴۰۷ هـ - ١٩٨١ م، ج ١٠، ص ۲۶؛ فی علم الکلام، ج١، ص ۲۶۲.
  11. نک: السید محمود الآلوسی البغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن الکریم و السّبع المثانی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا، ج٢٠، ص ١٠-١٢.
  12. نک: میر یوسف علی استرآبادی، اسئله یوسفیه، به کوشش رسول جعفریان، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران، ١٣٨٨؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج٨، ص٣٧٢،ج ١٠، ص٢٠٩؛ ابوالقاسم خویی، البیان فی تفسیر القرآن، مترجمان، محمد صادق نجمی، هاشم هاشم زاده هریسی؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران ١٣٨٨ش، ص۴۱۴؛ مجمع البیان، ج٢، ص۶٢٧، ج۵، ص٢٠٠؛ الفیض الکاشانی، تفسیر الصافی، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۲هـ - ١٩٨٢م، ج٢، ص١٢٢.
  13. علم غیب از نگاه قرآن و وحی، ص٣٢٥.
  14. علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰، ص ۱۲۹ و ۱۳۰ و ۱۳۱.
  15. ابوعبدالله محمد بن محمد بن النعمان العکبری البغدادی، المسائل العکبریة، تحقیق: علی اکبر الهی خراسانی، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ج۶، ص ۶۹-۷۱.
  16. شریف مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء، تحقیق: فارس حسّون کریم، ص۲۷۰؛ ابوجعفر محمد بن الحسن الطوسی؛ تلخیص الشافی، تحقیق و تعلیق سید حسین بحرالعلوم، ج۴، ص۱۹۰.
  17. شیخ طوسی، همان، ج۱، ص۲۵۲. البته مرحوم شیخ طوسی در جلد۴ صفحه۱۹۰ این قول را به سید مرتضی نسبت می‌‏دهد و خود تصریح می‌‏کند که در این مسأله نظر و اشکال دارد:«وهذا المذهب هو الذی اختاره المرتضی ‏رحمه الله فی هذه المسألة ولی فی هذه المسألة نظر»
  18. البته در این میان، برخی از اندیشمندان همانند سید مرتضی و ابن شهر آشوب، پنداشته‏‌اند که حتی می‌‏توان بر نفی ادعای فوق، اقامه دلیل کرد، یعنی افزون بر این که دلیلی بر علم غیب مطلق امام(ع) وجود ندارد، بلکه علم امام(ع) به غیب به تفصیل، مستلزم محذور عقلی است. (ابوجعفر محمد بن علی بن شهر آشوب، متشابه القرآن و مختلفه، ج۱، ص ۲۱۱؛ سید مرتضی، رسائل المرتضی، تحقیق سید احمد حسینی، ج۳، ص۱۳۱).
  19. البته با این تفاوت که علم خداوند ذاتی است، اما علم پیامبر(ص) و امام(ع) به اذن خداوند و ناشی از تعلیم و اعطای الهی است.
  20. بررسی علم امام حسین به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۵۲، ص ۱۰۱.
  21. الاشارات والتبیهات، ج۴، نمط ۱۰، فصل ۷، ص۱۱۹- ۱۲۵.
  22. المباحث المشرقیة فی علم الالهیات والطبیعیات، فصل هفتم، ص۴۲۲.
  23. (و بدین‌گونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم)، سوره مبارکه شوری، آیه ۵۲.
  24. مفاتیح الغیب، ج ۲۳ از ۳۷ جلدی، ص ۲۳۳ – ۲۳۵.
  25. شرح اشارات و التنبیهات، ج ۴، نمط دهم، فصل نهم، ص ۱۲۱.
  26. ر.ک "المبدأ والمعاد"، ص۵۹۴.
  27. ر.ک "المبدأ والمعاد"، ص۵۹۴.
  28. همان ص ۶۰۸ – ۶۱۰ و "الشواهد الربوبیه"، ص۳۴۹.
  29. (و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود)، سوره مبارکه هود، آیه ۳۱.
  30. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص۲۱۲.
  31. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۴۷.
  32. آگاهی سوم یا علم غیب، ص۴۴.
  33. روح المعانی، ج ۲۷، ص ۹۷.
  34. "وفیه دلاله علی جواز اطلاع الولی علی المغیبات باطلاع الله تعالی له"؛ "فتح الباری"، ج ۱۱، ص ۲۹۱.
  35. "لم یؤمن بالغیب من لم یکن له سراج من الغیب. (به نقل از "منهاج‏ الولایة فی‏شرح ‏نهج‏‌البلاغة"، ج ۱، ص ۵۸۵.
  36. "الملل والنحل"، ج ۲، ص ۲۲۹.
  37. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۳۶.
  38. ا«خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹
  39. ا«تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۸
  40. ا«جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد» سوره جن، آیه ۲۷
  41. ا«بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ من جز بیم‌دهنده و مژده‌آور برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم» سوره اعراف، آیه ۱۸۸
  42. ا«بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۵۰
  43. ا«و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند» سوره نمل، آیه ۶
  44. ا«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷
  45. ا«همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم تو پیش از این نمی‏دانستی کتاب و ایمان چیست‏» سوره شوری، آیه ۵۲
  46. علم غیب و علم لدنی پیامبر، فصلنامه حضور، شماره ۸۸ ص ۴۰ تا ۷۰.
  47. «من المعلومات ، وذلک محال. وبینا أن الذی یجب أن یعلمه علوم الدین والشریعة. فأما الغائبات، أو الکائنات الماضیات والمستقبلات، فإن علم بإعلام الله تعالی شیئا فجائز، وإلا فذلک غیر واجب».
  48. «وعلی هذا الأصل لیس من الواجب علم الإمام بوقت وفاته ، أو قتله علی التعیین».
  49. «علم النبی بالکتابة والقراءة، ما الذی یجب أن یعتقد فی النبی(ص) ، هل کان یحسن الکتابة وقراءة الکتب أم لا؟»
  50. «لأن العلم بالکتابة لیس من العلوم التی یقطع علی أن النبی والإمام علیهما السلام لا بد من أن یکون عالما بها وحائزا لها. لأنا إنما نقطع فی النبی والإمام علی أنهما لا بد أن یکون کل واحد عالما بالله تعالی وأحواله وصفاته ، وما یجوز علیه وما لا یجوز ، وبجمیع أحوال الدیانات وبسائر أحکام الشریعة التی یؤدیها النبی صلی الله علیه وآله أن یحفظها الإمام (ع) ویتقدمها ، حتی لا یشذ علی کل واحد منهما من ذلک الشئ یحتاج فیه إلی استفتاء غیره ، کما یذهب المخالفون لنا. أما ما عدی ذلک من الصناعات والحرف ، فلا یجب أن یعلم نبی أو إمام شیئا من ذلک . والکتابة صنعة کالنساجة والصیاغة، فکما لا یجب أن یعلم ضروب الصناعات ، فکذلک الکتابة».
  51. «وقلنا: أن إیجاب ذلک یؤدی إلی إیجاب العلم بسائر المعلومات الغائبات والحاضرات، وأن یکون کل واحد من النبی والإمام محیطا بمعلومات الله تعالی کلها. وبینا أن ذلک یؤدی إلی أن یکون المحدث عالما لنفسه کالقدیم تعالی، لأن العلم الواحد لا یجوز أن یتعلق بمعلوم علی جهة التفصیل، وکل معلوم مفصل لابد له من علم مفرد یتعلق به، وأن المحدث لا یجوز أن یکون عالما لنفسه، ولا یجوز أن یکون أیضا وجود ما لا نهایة له من المعلوم، ویبطل قول من ادعی أن الإمام محیط بالمعلومات»
  52. گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  53. بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام؛ آیه: ۵۰.
  54. بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند؛ سوره نمل؛ آیه ۶۵.
  55. بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند؛ سوره نمل؛ آیه ۶۵.
  56. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۶۴ - ۶۵
  57. و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران؛ آیه ۴۹.
  58. سوگند به خدایی که جان من در اختیار اوست از حوادث آینده خبر دارم و از هرچه بپرسید آگاهتان خواهم کرد.
  59. علم غیب از دیدگاه فریقین؛ ص ۱۰۳ - ۱۰۵
  60. " إن الأئمه من آل محمد قد کانوا یعرفون ضمائر بعض العباد و یعرفون ما یکون قبل کونه و لیس بواجب فی صفاتهم و لا شرطاً فی إمامتهم ... و لیس ذلک بواجب عقلاً ... فأما اطلاق القول علیهم بأنهم یعلمون الغیب فهو منکر بین الفساد لأن الوصف بذلک انما یستحقه من علم الأشیاء بنفسه و هذا لایکون الا لله عزّوجلّ و علی قولی هذا جماعه اهل الإمامه إلا من شذ عنهم من المفوضه و من انتمی‌إلیهم من الغلاه"
  61. ما آگاهی امام به همه احکام دین و کمال عقل ایشان را از زمان تولد لازم نمی‌دانیم، بلکه آن را لازمه دوران امامتش می‌دانیم.
  62. و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم؛ سوره هود، آیه: ۳۱.
  63. و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.
  64. امام در مسند امامت، باید در مسائلی که با شرح وظایف او همخوانی دارد، عالم باشد، اما بیش از آن ضروری نیست. چه لزومی‌ دارد که امیرالمؤمنین(ع) در زمان حیات پیامبر خدا(ص)، و امام حسن و امام حسین(ع) با وجود پدرشان، از همه احکام دینی مطلع باشند؟ بلکه شایستگان به امر امامت، دانش لازم را از امام پیشین خود فرا می‌گیرند؛ به‌طوری که تا پایان عمر امام قبلی به حد کمال ‌رسیده باشند.
  65. بررسی علم اولیای الهی، ص۷۹ - ۹۱.
  66. مکدرموت، ۱۳۷۲، ص ۱۴۵
  67. مفید، ۱۴۱۳ (ج) ، ص ۶۷‌
  68. مفید، ۱۴۱۳، ص ۶۸.
  69. طباطبایی، ۱۴۱۷، ج ۷، ص ۱۲۵ و ۱۲۶
  70. مفید، ۱۴۱۳ (ج) ، پاورقی‌ ۳۸.
  71. مفید‌، بی‌تا (ب) ، ج۱، ص ۲۶ و ۳۵۹.
  72. علم امام از دیدگاه شیخ مفید و علامه طباطبایی، فصلنامه نامه جامعه، شماره ۱۱۶ ص ۷۵-۷۹.
  73. نام فرقه‌ای کلامی که معتقد است خداوند به انسان اختیار تام داده و اراده او هیچ تأثیری در زندگی و کارهای انسان ندارد.
  74. اوائل المقالات: چاپ کنگره شیخ مفید، ص ۷۷.
  75. مصنفات شیخ مفید: ج ۶، ص ۶۹.
  76. در حاشیه کتاب «تلخیص الشافی» آمده است: منظور شیخ مفید و شیخ کلینی هستند. شیخ کلینی در اصول کافی یک باب مستقل به این امر اختصاص داده است و آن را «باب أن الائمه یعلمون متی یموتون» نامیده است و در آن برخی از روایات ائمه(ع) را در اثبات این مطلب آورده است.
  77. تلخیص الشافی: طوسی، ج ۴، ص ۱۹۰-۱۸۸ و در حاشیه آن آمده است، برای توضیح بیشتر مراجعه شود به مرآة العقول، مجلسی: ج ۳،ص ۱۲۳: بحارالانوار: ج ۴۲، ص ۲۵۹؛ الدرة النجفیة، بحرانی: ص ۸۵ و غیر آن.
  78. اجوبة المسائل المهنائیه: ص ۱۴۸.
  79. آگاهی امامان از غیب، ص ۱۰۳.
  80. امامان(ع) گاهی از دل برخی از مردم خبر داشتند و رویدادها را پیش از وقوع می‌دانستند، ولی این از ویژگی‌های ضروری و از شرایط امامت ائمه(ع) نمی‌باشد؛ بلکه بدین وسیله خداوند آنان را گرامی داشته و داناترین مردم قرار داده است تا وسیله پیروی و اطاعت از آنان باشد. امّا شایسته نیست به کسانی که علم آنان به وسیله دیگری آموزش داده شده یا افاضه گردیده است، عالِم به غیب گفته شود؛ زیرا صفت عالم به غیب سزاوار کسی است که ذاتاً و بدون استمداد از دیگری به حقایق امور و جهان هستی دانا و آشنا باشد. این سخن، دیدگاه بسیاری از علمای شیعه است، مگر تعداد کمی از مفوّضه و کسانی که غلوّ کنندگان که به آنان پیوسته‌اند.
  81. من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم؛ سوره هود، آیه: ۳۱.
  82. اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و هیچ بلا به من نمی‌رسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.
  83. دانشنامه موضوعی قرآن
  84. تمهید الاصول فی علم الکلام، شیخ طوسی، ترجمه مشکاة الدینی، ۸۱۳.
  85. تمهید الاصول فی علم الکلام، شیخ طوسی، ترجمه مشکاة الدینی، ۸۱۷.
  86. علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دوفصلنامه حوزه، ش۵۴.
  87. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۳۹.
  88. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۸۹.
  89. شیخ مفید، محمد بن نعمان، اوایل المقالات، ص ۶۷.
  90. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۹۲.
  91. مفید، محمد، اوایل المقالات، ص ۳۹.
  92. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۹۷.
  93. با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۵.
  94. مفید،محمد، المسائل العکبریه، ص ۷۰.
  95. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۹۹.
  96. المسائل العکبریه، ص ۶۹- ۷۰.
  97. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۹۸.
  98. «القول فی معرفه الائمه بجمیع الصنایع و سایر اللغات: اقول: انه لیس بممتنع ذلک منهم (ع) و لا واجب من جهه العقل و القیاس، وقد جائت اخبار عمن یجب تصدیقه بان ائمه آل محمد قد کانوا یعلمون ذلک. فان ثبت، وجب القطع به من جهتها علی الثبات، ولی فی القطع به منها نظر، والله الموافق للصواب».
  99. اوائل المقالات، ص ۶۷.
  100. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۰.
  101. اوائل المقالات، ص ۶۷.
  102. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۰.
  103. سید مرتضی، علی، الشافی، ج ۲، ص ۲۶ - ۲۷.
  104. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۱.
  105. رسائل، ج ۱، ص ۳۹۴ - ۳۹۵.
  106. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۲.
  107. «ان الامام لایجب ان یعلم الغیوب وماکان و مایکون لان ذلک یؤدی الی انه مشارک للقدیم تعالی فی جمیع معلوماته وان معلوماته لایتناهی و انه یوجب ان یکون عالما بنفسه و قد ثبت انه عامل بعلم محدث و العلم لا یتعلق علی التفصیل الابمعلوم واحد ولو علم مالا یتناهی لوجب وجودمالا یتناهی من المعلومات وذلک محال».
  108. و غیب نمی‌دانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.
  109. ابن شهر آشوب، محمد، متشابه القران و مختلفه، ج ۲، ص ۳۴۰.
  110. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۳.
  111. سید مرتضی، علی، رسایل،ج۱، ص ۲۸۳.
  112. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۴.
  113. سید مرتضی، علی، رسایل، ج۱، ص ۲۸۳.
  114. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۰۴.
  115. ابن طاووس، علی، سعد السعود، ص ۲۸۴؛ الطرائف فی معرفه مذاهب الطوایف، ص ۱۳۶.
  116. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۲.
  117. کشف المحجه لثمره المهجه، ص ۹۱.
  118. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۳.
  119. شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۹۶؛ مترجمان، قربان علی محمدی مقدم و علی اصغر نوابی یحیی زاده.
  120. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۵.
  121. «رسول خدا(ص) هزار درب از علم را به من آموخت، که از هر درب، هزار درب را بر من گشود»
  122. «به من جوامع سخنان داده شده است و به علی جوامع علم داده شده است».
  123. بحرانی، میثم بن میثم، شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۲۰۰ – ۲۰۱؛ مترجمان، قربان‌علی محمدی مقدم و علی‌اصغر نوابی یحیی‌زاده.
  124. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۶.
  125. ای مردم هرکس مرگی را که از آن گریزان است به هنگام فرار، خواهد دید. دوران زندگی انسان، میدان رانده شدن اوست در جهان، و گریختن از مرگ، رسیدن است بدان. چند که روزگار از این سوبدان سو راندم و به خاطر دانستن این راز پوشیده‌اش کاواندم، خدا نخواست، جز آنکه آن را بپوشاند، هیهات که این علمی است نهفته که هیچ کس آن را نداند.
  126. فیض الاسلام، علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ذیل خطبه ۱۴۹.
  127. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۶.
  128. طبری، حسن بن علی، کامل بهایی، ص ۷۹.
  129. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۹.
  130. اجوبه المسائل المهنائیه، ص ۱۴۸.
  131. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۲.
  132. تجرید الاعتقاد، ص ۲۸۲؛ کشف المراد، ص ۲۲۵.
  133. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۳.
  134. «والاخبار فی کراماتهم(ع)، من الاخبار بالضمایر و المغیبات والمعرفه بمنطق الطیر و جمیع اللغات و ابراء اصحاب الامراض المزمنه دفعه، و احیاء الاموات، و سایر المعجزات و خوارق العادات تتجاوز عن حد الحصر و الاحصاء وهی مذکوره فی کتب العامه و الخاصه وتصانیفهما‏‏‏».
  135. علم الیقین فی اصول الدین، ج ۲، ص ۷۳۱ - ۷۳۳
  136. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۵.
  137. بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است؛ سوره لقمان، آیه: ۳۴.
  138. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۰۳.
  139. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۶.
  140. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۰۳.
  141. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۷.
  142. مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۲۹.
  143. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۸.
  144. «خداوند متعال بلند مرتبه تر و عزیز تر و بزرگتر و با کرامت تر از آن است که ضرورت اطاعت از بنده‌ای را لازم بداند که علم آسمان و زمینش بر آن پوشیده است».
  145. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۰۹.
  146. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۸.
  147. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۹۳.
  148. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۲۹.
  149. پرندگان گشاده‌بال، خداوند را به پاکی می‌ستایند؟ هر یک نماز و نیایش خود را دانسته است؛ سوره نور، آیه: ۴۱.
  150. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۲۷۳.
  151. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰.
  152. «الحسین صلوات الله علیه کان عالماً بغدر اهل العراق به و انّه یستشهد هناک مع اولاده و اقاربه و اصحابه، و یخبر بذلک مراراً».
  153. «ظاهر روایات این است که ایشان(ع) نسبت به شهادت خود و زمان آن آگاهی داشته و منتظر آن بوده و نیز خبر از رخ دادن آن می‌نمودند»؛ محمد باقر مجلسی، مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۲۴.
  154. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۰.
  155. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۳۱.
  156. غیب، تنها از آن خداوند است؛ سوره یونس، آیه: ۲۰.
  157. برهان رسا از آن خداوند است؛ سوره انعام، آیه: ۱۴۹.
  158. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۶۵.
  159. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۱۳.
  160. ر.ک: مرآة العقول، ج ۳ ص ۱۲۵. این گفتار مفید را مجلسیِ ثانی در بحار الأنوار (ج ۴۲ ص ۲۵۷) نیز نقل کرده است.
  161. امامان آل محمّد(ص) ، گاه ضمائر برخی از بندگان را می دانستند، و گاه از آنچه رُخ می‌داد، پیش از رُخ دادنش باخبر بودند.
  162. «این، نه از صفات لازم برای ایشان بود، نه شرط امامتشان؛ بلکه تنها خدای تعالی از برای آن که لطفی [از برای خلایق]، باشد در اطاعت ایشان و تمسّک به امامتشان، ایشان را بدین موهبت، گرامی داشته و از این نهانی ها آگاهانیده است». (أوائل المقالات، تحقیق: إبراهیم الأنصاری، ص ۶۷؛ همان، تحقیق: مهدی محقق، ص ۲۱ (با ضبطِ «للُطف» به جایِ «للّطف»)؛ همان، تحقیق شیخ الإسلام زنجانی و واعظِ چرندابی، ص ۷۷.
  163. النّبیّ و الإِمام یَجِبُ أَنْ یَعْلَما عُلُومِ الدّینِ وَ الشَّریعَةِ، و لاَ یَجِبُ أَن یَعْلَما الغَیْبَ وَ ما کانَ وَ ما یَکُونُ، لأنَّ ذلِکَ یُؤَدِّی إِلی أنَّهُمَا مُشارِکانِ لِلْقَدِیمِ تَعالی فی جَمِیعِ مَعْلُوماتِهِ وَ مَعْلُوماتُهُ لاَ تَتَناهی...؛ وَ یَجُوزُ أَن یَعْلَما الْغَائِباتِ وَ الکائِناتِ الْماضِیاتِ أَو الْمُسْتَقْبَلاتِ بِإعْلامِ اللّهِ تَعالی لَهُما شَیْئا مِنْها؛ متشابه القرآن و مختلفه، ج ۱ ص ۲۱۱.
  164. ابن شهرآشوب ، تعبیر "علی التّعیین" را به کار برده که در متشابه القرآن چاپی، به نادرست، "علی التعییر" آمده است.
  165. سنج: تراثنا، ش ۳۷، ص ۷۲ (رساله «علم الأئمّة(ع) بالغیب...»)
  166. علم امامان در اصول الکافی، چاپ شده در مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی، ص۴۳۸.
  167. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.
  168. غلاه، کسانی که امامان(ع) را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت می‌دانند.
  169. نهج البلاغه خطبه صدو بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم.
  170. اوائل المقالات ص:۳۸؛ بحار الأنوار؛ ج۱۰، ص ۲۶.
  171. مجمع البیان: ج۳، ص ۲۶۱ و ج۵ ص ۲۰۵.
  172. متشابهات القرآن،ص ۲۱۱.
  173. شرح نهج البلاغه ابن میثم؛ ج ۱، ص۸۴ و ج۳، ص۱۴۰.
  174. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید؛ ج ۱، ص ۴۲۷.
  175. دلائل الصدق مظفر:۳۴۳.
  176. علم الامام: ۴۷.
  177. المیزان: ج۲۰ ص ۱۳۱ - ۱۳۲.
  178. تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.
  179. دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۷.
  180. تفسیر نمونه، ج ۷، ۴۳.
  181. وبگاه پرسمان
  182. وبگاه پرسمان