دنیا در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

دُنْیا مؤنث اَدنی، صیغه تفضیل از مصدر دنوّ و به معنای نزدیک‌تر،[۱] در اصطلاح وصف حیات و مراد از آن زندگی پیش از مرگ است.[۲]

نامیده شدن آن به دنیا، به جهت نزدیک‌تر بودن زندگی این جهان به ما در سنجش با زندگی آخرتی است.[۳] برخی احتمال داده‌اند که دنیا از ریشه دنائت و به معنای پست‌تر بوده و زندگی پیش از مرگ، از آن رو دنیا نامیده شده است که در مقایسه با آخرت، پست‌تر است.[۴] تقابل دنیا با آخرت در آیات، احتمال نخست را تأیید می‌کند.

در اصطلاح علم اخلاق، تعریف دنیا نسبی است؛ بدین معنا که حقیقت و اصل دنیا زمین و هر شی‌ء زمینی است که از آن به جهان مادی یا گیتی تعبیر می‌شود و دنیا در مقایسه با بندگان به معنای وابستگی‌های پیش از مرگ است که وسیله بهره و لذت برای آدمی است[۵].[۶]

دنیا در قرآن

از دیدگاه قرآن، دنیا در برابر آخرت، اسم برای زندگی در این جهان است که قرآن آن را با عنوان ظاهر زندگی دنیا يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۷]، حیات نخست وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۸]، فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَ[۹]، زندگی نزدیک‌تر فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۱۰] و حیات زودگذر مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا[۱۱]؛ كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ[۱۲]؛ إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا[۱۳] می‌شناساند.

در قرآن کریم واژه دنیا ۱۱۵ بار در ۱۱۱ آیه به کار رفته است که در همه موارد به معنای زندگی پیش از مرگ است، مگر در ۴ آیه که در یک مورد صفت عدوه (حاشیه و کنار بیابان) يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا[۱۴] و در سه مورد دیگر وصف آسمان است إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ[۱۵]، فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ[۱۶]، وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ[۱۷].[۱۸]

در بیشتر آیاتی که واژه "دنیا" هست، از آخرت نیز به نوعی سخن است و در ۵۹ مورد واژه "آخرت" در کنار واژه "دنیاگ یاد شده است. درباره دنیا روایات فراوانی از پیامبر (ص) و اهل‌بیت (ع) در دست است که در آنها ابعاد گوناگون دنیا تشریح شده است[۱۹]؛ به ویژه از امیرمؤمنان (ع) مطالب بسیاری درباره دنیا در کتاب نهج البلاغه بازگو شده است[۲۰].[۲۱]

پیوند دنیا و آخرت

دنیا و آخرت، دو مرتبه از مراتب وجودند که با یکدیگر پیوندی محکم داشته و از همدیگر جدا نیستند. قرآن، از دنیا در برابر آخرت و آن را نشئه نخست یاد می‌کند: وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ[۲۲].[۲۳] براساس آیه لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ[۲۴] حقایق آخرتی، هم اکنون نیز موجودند؛ ولی انسان از درک آنها درمانده است، زیرا پرده‌های اعتماد به اسباب ظاهری، آرزوها، علاقه به دنیا، هوس‌های سرکش و... به او اجازه نمی‌دهند که آن حقایق را بنگرد، با اینکه نشانه‌های معاد روشن و ادله آن آشکارند.[۲۵]

دنیا ظاهر و باطنی دارد؛ ظاهرش همان زخارف و تمتعاتی است که جاهلان و غافلان از آخرت می‌شناسند و باطن آن، عالم آخرت است. ظاهر دنیا محل کسب کمالات و راهی برای رسیدن به باطن آن است و کافران و دنیا جویان از درک باطن و حقیقت دنیا درمانده‌اند: يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۲۶].[۲۷]

در نگاه عرفانی نیز دنیا و آخرت دو مرتبه از مراتب وجود انسانی به شمار می‌آیند که ظاهر و قشر آن را دنیای دنی (پست) و لبّ و باطن آن را آخرت تشکیل می‌دهد که نتیجه و غایت حیات دنیایی وجود بشر است.[۲۸]

از دیدگاه قرآن، پیوند تنگاتنگی میان دنیا و آخرت هست، به گونه‌ای که نوع زندگی انسان در آخرت متناسب با اعمال وی در دنیاست: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۲۹].[۳۰] در قیامت، نه توبه و نه هیچ عذر دیگری پذیرفته نیست [۳۱] و هر کسی پاداش عمل دنیایی‌اش را می‌بیند: وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۳۲]؛ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۳۳]؛ يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۳۴] و پاداش هر خیر و شر و صلاح و فسادی را که در دنیا داشته است، بی‌کم و کاست دریافت می‌کند [۳۵] و هر کردار خوب و بدش را در قیامت حاضر می‌یابد: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[۳۶] به اعتقاد برخی، پیوند دنیا و آخرت از نوع رابطه‌های قراردادی نیست، بلکه رابطه‌ای تکوینی میان عمل و نتیجه آن در آخرت است؛ حتی این رابطه را فراتر از رابطه علّی و معلولی دانسته و از آن به رابطه عینیّت و اتّحاد یاد کرده‌اند.[۳۷]

سرای آخرت، خانه زندگی حقیقی است: وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۳۸] و قرآن کسانی را مجاهد واقعی می‌خواند که با آگاهی بتوانند از این دنیای فانی دست برداشته و برای رسیدن به اهداف برتر جانفشانی کنند: فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ[۳۹] در مقابل، به افراد سستی که هنگام جهاد، ترس بر آنها غلبه کرده و به حکم جهاد پرخاش می‌کردند، زود گذر و بی‌ارزش بودن کالای دنیا را یادآور می‌شود: وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۴۰] در آیه وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا [۴۱] به انسان سفارش می‌شود از نعمت‌های الهی‌اش برای آبادانی آخرت بهره گیرد. به دیده برخی مفسّران، سهم انسان از دنیا چیزی جز عمل برای آخرت نیست.[۴۲] مؤمنان، با اعتقاد و اعمال شایسته‌ای مانند ایمان به خدا و معاد و پیامبران، جهاد لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ[۴۳]، زکات لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا[۴۴] در دنیا باید زمینه برخورداری از ثمره آنها در آخرت را فراهم سازند. قرآن از این رابطه با تعبیر حرث یاد می‌کند که به معنای پاشیدن بذر در زمین و آماده ساختن آن برای زراعت است مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۴۵].[۴۶] این تعبیر می‌فهماند که ثواب آخرت بی‌عمل دنیا به دست نمی‌آید.[۴۷]

رسول‌خدا (ص) دنیا را مزرعه آخرت خوانده است.[۴۸] قرآن با بیان واقعیت دنیا و آخرت در نتیجه‌گیری‌ای منطقی، ترجیح آخرت بر زندگی فانی دنیا را برابر حکم عقل وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۴۹] و مقتضای دانش وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۵۰] می‌داند و خشنودان به زندگی دنیا را سرزنش می‌کند: أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ[۵۱] گرچه رابطه میان دنیا و آخرت ناگسستنی است، آن دو با یکدیگر تفاوت ماهوی دارند، در نتیجه تفاوت‌های بسیاری میان آنها هست؛ برای نمونه در دنیا برخلاف آخرت، خیر و شرّ، سعادت و شقاوت، مرگ و زندگی، صدق و کذب و حق و باطل به هم آمیخته‌اند: وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً[۵۲]؛ امّا این امور در آخرت ـ که جهان پاداش و به بار نشستن اعمال است ـ کامل از هم جدا می‌شوند. إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا[۵۳]، هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ[۵۴] (آخرت) مدّت زندگی انسان در دنیا، در سنجش با آخرت بسیار ناچیز است.

قرآن از زبان کافران، درنگ آنان در دنیا را به یک روز یا پاره‌ای از روز مانند می‌کند: قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ[۵۵]، قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ[۵۶].[۵۷] آنان در قیامت به این واقعیت پی می‌برند که عمر دنیا در برابر عمر آخرت یک روز یا ساعتی بیش نیست؛ لکن پرده‌های غفلت و غرور چنان بر قلب و فکر آنان غلبه کرده بود که دنیا را جاودانی پنداشته و آخرت را پنداری بیش نمی‌دانستند.[۵۸] آیه كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا[۵۹] اقامت در دنیا را به اندازه شامگاهی یا چاشتگاهی و آیه كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ[۶۰] بخشی از روز می‌داند. ناچیز بودن عمر دنیا از زبان کافران از آن رو یاد می‌شود که آنان از فرصت دنیایی‌شان بهره نگرفته و توشه‌ای برای آخرت خود فراهم نکرده‌اند. به گفته‌ای، شدت عذاب، مقدار درنگشان در دنیا را از یادشان برده است،[۶۱] از این رو گر چه دنیا در نگاه ایشان طولانی بوده، گویا اصلاً وجود نداشته است.[۶۲].[۶۳]

دنیا ابزار تکامل انسان

قوام حیات بشری در بهره‌وری ـ البته در حد اعتدال ـ از نعمت‌های دنیاست[۶۴] و مواهب جهان مادی که همه از نعمت‌های خدایند و وجودشان در نظام خلقت لازم است، اگر وسیله‌ای برای رسیدن به سعادت و تکامل معنوی انسان قرار گیرند، از هر نظر تحسین برانگیز است،[۶۵] چنان‌که بر اساس آیات قرآن، خدا همه لوازم مورد نیاز برای رسیدن به کمال را از نعمت‌های ظاهری و باطنی به تسخیر انسان در آورده: أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ[۶۶].[۶۷] و همه اشیای روی زمین را ویژه وی دانسته است: هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۶۸]؛ نه تنها استفاده از آنها را ناپسند نمی‌شمارد، همه آنها را در اصل از آنِ مؤمنان می‌خواند، گرچه غیر مؤمنان نیز از آنها بهره می‌برند: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۶۹].[۷۰] بر پایه تقدیر الهی، انسان تنها از راه اعتقاد و عمل می‌تواند به کمال و سعادت شایسته خود برسد، از این رو دلبستگی میان انسان و دنیا ایجاد شده است، تا بشر از این طریق امتحان شود: إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا[۷۱].[۷۲] و با قدرت انتخاب خدایی‌اش در دنیا راه هدایت یا گمراهی را در پیش گیرد: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[۷۳] نیت و نوع نگرش آدمیان، در چگونگی نگاه به مواهب دنیا، در نتیجه اصل قرار دادن دنیا یا آخرت تعیین کننده است وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ[۷۴].[۷۵] و کسانی که دنیا را دارای هدف می‌دانند، می‌کوشند از آن در راه هدف مطلوب استفاده کنند، از این رو در آیات پرشماری از دنیا و امکانات مادی آن ستایش و تمجید شده است؛ برای نمونه برخی آیات، مال را خیر می‌نامند: كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ[۷۶].[۷۷] و بعضی از مواهب مادی به فضل خدا تعبیر می‌کنند: وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ[۷۸]، ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ[۷۹]، إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۸۰].[۸۱] بیشتر مفسران، فضل را به روزی تفسیر کرده‌اند؛[۸۲] همچنین الطَّيِّبَاتِ که در بسیاری از آیات، مؤمنان حتی پیامبران به بهره‌گیری از آنها ترغیب شده‌اند يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ[۸۳]، معنای گسترده‌ای دارد و همه مواهب دنیایی را شامل می‌شود.[۸۴] در همین جهت، برخی، دارالمتقین را در آیه وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۸۵] بدین اعتبار که دنیا جای فراهم کردن توشه برای مؤمنان است، به دنیا تفسیر کرده‌اند.[۸۶] امیرمؤمنان (ع) نیز در واکنش به سخنان کسی که از دنیا بد می‌گفت، دنیا را چنین وصف کرد: جایگاه صدق و راستی است برای کسی که با آن به راستی رفتار کند و خانه تندرستی برای هر که از آن چیزی بفهمد و سرای بی نیازی برای کسی که از آن توشه برگیرد و جای اندرز برای آنکه از آن اندرز گیرد و مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی الهی و تجارتخانه اولیاء حق و... [۸۷]. بر اساس تعالیم اسلامی، میان دنیا و آخرت تقابلی نیست و بحث تقابل دنیا و آخرت، دین و دنیا و تقسیم امور به مقدس و عرفی یا دینی و دنیایی از دیرباز در کلام مسیحیت آمده است که پس از رنسانس کسانی با انگیزه‌های گوناگون برای محدود کردن قلمرو دین و جدایی دین از شئون دنیایی ـ که همان سکولاریزم است ـ این گفتمان را به جوامع اسلامی کشاندند و بعضی از روشنفکران مسلمان نیز به گونه‌ای تفکیک میان دو مقوله دنیا و آخرت معتقد شدند؛ تا جایی که هدف از بعثت پیامبران را جز دعوت به خدا و آخرت ندانستند که این موضوع در حقیقت، پذیرفتن دوگانگی میان دنیا و آخرت است.[۸۸] همان گونه که در شماری از منابع اسلامی تصریح بلکه از مسلّمات دین اسلام شمرده شده است، بهره‌مندی توأمان از دنیا و آخرت شدنی است و برخورداری از نعمت‌های دنیا، مستلزم محرومیّت از آخرت نیست،[۸۹] چنان که قرآن از کسانی مانند سلیمان (ع) یاد می‌کند که در دنیا بهره‌های فراوانی داشته و در آخرت هم سعادت‌مند هستند؛ نیز مؤمنانی را می‌ستاید که در دعای خود، نیکی دنیا و آخرت را می‌خواهند وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۹۰].[۹۱]

دنیازدگی و پیامدهای آن

با اینکه دنیا مقدمه آخرت و راه رسیدن به آن است، برخی تنها به مواهب مادی دنیا دل بسته و خواستار چیزی جز زرق و برق و زینت دنیا نیستند که از آنان به دنیا طلب مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ[۹۲]، دنیا دوست إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا[۹۳] و دنیا زده یاد می‌شود. جذابیت دنیا و دلبستگی بیشتر مردم به لذایذ زود گذر آن به اندازه‌ای است که دنیا برای برخی هدف می‌شود: ِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ[۹۴] و به زندگی دنیایی دل خوش می‌کنند: اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ[۹۵]، إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ[۹۶]؛ تا آنجا که دنیا را جاودان پنداشته و از اندیشه به عاقبت امر و اینکه شاید روزگار سختی در پیش رو داشته باشند، باز می‌مانند: إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا[۹۷]، كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَتَذَرُونَ الآخِرَةَ [۹۸] نتیجه این پندار، اصیل دانستن دنیا و پیش داشتن آن بر آخرت است که جز گرفتاری همیشگی در دوزخ ثمری ندارد: وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى [۹۹] عامل اصلی انحراف بشر از برنامه رستگاری [۱۰۰] و پشت کردن به دعوت پیامبران نیز همین است: بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۱۰۱] مکتب مادی‌گرایی که بنیان آن بر تصادفی پنداشتن دنیا و عدم اعتقاد به زندگی و مسئولیّتی از پسِ آن است، از این تفکر سرچشمه می‌گیرد: وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ[۱۰۲]؛ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ[۱۰۳].[۱۰۴]

ماده گرایان، فاعل حوادث گوناگون دنیا از جمله مرگ و زندگی را دهر (روزگار) دانسته و به هیچ نیروی مؤثر دیگری معتقد نیستند: وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ[۱۰۵] از دیدگاه ماتریالیست‌ها، سعادتمند کسی است که عنان نفس خود را در دنیا رها کرده و هر چه می‌تواند از لذت‌های آن بیشتر بهره گیرد.[۱۰۶]تفکر درباره مبدأ و معاد، جسم و روح و مسائل پیرامونی انسان، از قبیل امور معنوی، روحی و مادی، می‌تواند انسان را در درک فانی بودن دنیا و نعمت‌های آن و این حقیقت که نباید به آنها دلبسته شد، یاری کند،[۱۰۷] از این رو قرآن انسان را به تأمل و تفکر در امور دنیا و آخرت فرا می‌خواند: لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ [۱۰۸] و دلبستگی به زندگی دنیا و مقام‌های مادی و اطمینان و اتکاء به آنها را برخاسته از عدم ایمان به معاد و جهان آخرت می‌خواند: إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ[۱۰۹].[۱۱۰] و مؤمنان را با توجه دادن به روزی برتر و پایدار آخرتی، از چشم دوختن به بهره‌مندی‌های مادی اهل دنیا نهی می‌کند که ابزار آزمایش آنان است: وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۱۱۱] همچنین کسانی را که از یاد خدا غافل‌اند و تفکر و درکشان از لذت‌ها و شهوات دنیا فراتر نمی‌رود، نکوهش می‌کند: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۱۱۲]، ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى[۱۱۳].[۱۱۴] و دلخوشی به کالای کم دنیا را نشانه بی‌اطلاعی از ناچیز بودن دنیا در مقابل آخرت دانسته: اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ[۱۱۵] و آنان را دانا به ظواهر و نمودهای دنیا و ناآگاه به ماهیت جهان آخرت می‌شناساند يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ[۱۱۶] که جز خوردن و لذت مادی چیزی نمی‌فهمند و پرده‌های غرور و غفلت و آرزوهای دور و دراز، چنان بر قلب آنان سیطره یافته‌اند که برای درک واقعیت توانایی ندارند: ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ[۱۱۷].[۱۱۸]

دنیا جویان، فهمشان فراتر از این دنیا نمی‌رود؛ حتی درباره پیامبران الهی نیز که مردم را به مبدأ و معاد می‌خواندند، با معیارهای مادی داوری می‌کنند. وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ[۱۱۹] نگاه استقلالی به دنیا، نگاهی حیوانی و در شأن کافران است، چون آنان به مبدأ و معاد معتقد نبوده و همه چیز را در این دنیا خلاصه می‌کنند و از زندگی این دنیا تنها شهوت و پر کردن شکم را می‌فهمند: وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ [۱۲۰].[۱۲۱] قرآن، دلبستگان به دنیا را در گمراهی دور و درازی دانسته الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ[۱۲۲] و علت کفر ایشان و سرانجام، حلول غضب خدا و عذاب الهی بر آنان را برگزیدن حیات دنیا ـ که زندگی مادی است و جز بهره‌های حیوانی و پرداختن به خواسته‌های نفس، نتیجه دیگری ندارد ـ بر حیات آخرت ـ که حیات همیشگی و زندگی در جوار پروردگار جهانیان است ـ یاد می‌کند: مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ[۱۲۳].[۱۲۴] و فروختن آخرت و خریدن دنیا را سبب عذابی بی‌تخفیف و محرومیت از یاری الهی می‌داند: أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ[۱۲۵] دنیاخواهان در همین جهان، نتیجه دنیایی اعمال خویش را می‌یابند، بی‌آنکه چیزی از آن کم و کاست شود: مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ[۱۲۶]؛ مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۱۲۷] و در آخرت از همه چیز بی‌بهره‌اند: مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا[۱۲۸] آنان که با حرص و ولع به دنبال کالای دنیا بوده و برای رسیدن به آن از هیچ گناه و تضییع حق دیگران باکی ندارند، آن گاه که در آتش جهنم می‌افتند، با این خطاب عتاب‌آلود الهی روبه‌رو می‌شوند که شما در دنیا نعمت‌های پاکیزه‌ای را که خدا ـ برای هدفی بزرگ ـ در اختیار شما نهاده بود، ضایع کردید: أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا [۱۲۹].[۱۳۰]

ویژگی‌های دنیا

زندگی دنیا چیزی جز بازیچه، سرگرمی، تجمّل‌پرستی، فخرفروشی و افزونخواهی در اموال و فرزندان، نیز متاعی فریبنده بیش نیست: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۳۱] به دیده برخی، آغاز آیه بیانگر دوران‌های پنج‌گانه عمر آدمی است که بر یکدیگر مترتب‌اند: در سنین کودکی، انسان حریص در بازی است؛ در آغاز بلوغ به سرگرمی‌ها علاقه‌مند می‌شود؛ پس از آنکه بلوغش به نهایت رسید، بیشتر به آرایش خود و زندگی‌اش پرداخته و همواره به فکر تهیه لباس فاخر، مرکب چشمگیر، منزل زیبا و... است؛ در دوران کهولت، امور یاد شده برایش قانع کننده نیست و بیشتر به فکر تفاخر به حسب و نسب می‌افتد و چون سالخورده شد، همه کوشش او در فراخی مال و اولاد صرف می‌شود.[۱۳۲] به استناد آیه یاد شده و دیگر آیات می‌توان اوصافی برای دنیا برشمرد که در پی می‌آیند.[۱۳۳]

بازیچه و سرگرمی

زندگی دنیا تنها بازیچه و سرگرمی است: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ[۱۳۴] لَعِبٌ عملی است که سود [۱۳۵] و هدف صحیحی [۱۳۶] در آن نباشد و لَهْوٌ هر چیزی است که انسان را از امور مهم باز دارد.[۱۳۷] دنیا بازیچه است، زیرا بر پایه سلسله‌ای از باورهای اعتباری و مقاصد وهمی می‌چرخد؛ نیز سرگرمی است، چون انسان را از پرداختن به زندگی واقعی آخرت به خود سرگرم می‌دارد[۱۳۸].[۱۳۹]

زینت

قرآن کریم با برشمردن مظاهر گوناگون زندگی دنیا، مانند زنان، فرزندان، اموال فراوان از طلا و نقره، اسب‌های نشاندار، دام‌ها و کشتزارها، گوشزد دارد که دوست داشتن آنها برای مردم زینت داده شده است: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ[۱۴۰]، الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا[۱۴۱]، اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۴۲] در آیاتی نیز از دلبستگی به زینت‌های دنیا و نادیده گرفتن فرمان الهی و سعادت آخرتی، نکوهش می‌کند: زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۱۴۳]؛ نیز وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۱۴۴]،يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۱۴۵] خدای متعال دنیا را در چشم انسان‌ها زینت داد تا آنان را بیازماید وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا[۱۴۶]، در نتیجه مؤمنان، دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به آخرت و رضوان الهی قرار داده و از آن به اندازه مطلوب بهره‌وری می‌کنند؛ ولی کافران به زینت‌های دنیا فریفته شده و آخرت را فراموش می‌کنند.[۱۴۷].[۱۴۸]

تفاخر و تکاثر

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۴۹]. تَفَاخُرٌ را به معنای فخر فروختن انسان‌ها بر یکدیگر [۱۵۰] و مباهات کردن هر یک به چیزهایی خارج از وجود وی، مانند مال، جاه، نسب و قدرت، دانسته‌اند [۱۵۱] و تَكَاثُرٌ آن است که شخص به جهت بسیاری اموال و فرزندان و... بر دیگران مباهات کند[۱۵۲].[۱۵۳]

متاع زودگذر

در آیات پرشماری، از زندگی دنیا به متاع تعبیر می‌شود:اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ[۱۵۴]، زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ[۱۵۵]، كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۵۶]، أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ[۱۵۷]، يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ[۱۵۸]. مَتَاعٌ در لغت، منفعت [۱۵۹] و هر چیزی است که انسان بدان نیاز داشته و از آن بهره می‌برد؛ مانند غذا و وسایل منزل.[۱۶۰] به دیده برخی، این واژه در سود اندک و زودگذر به کار می‌رود.[۱۶۱] به هر روی، دنیا را در مقایسه با آخرت به سبب اندک و زودگذر بودنش متاع می‌نامند،[۱۶۲] چنان که در آیات بسیاری، متاع دنیا اندک خوانده می‌شود: قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ[۱۶۳]؛ مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ[۱۶۴]؛ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[۱۶۵]، مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۶۶] در آیاتی نیز با واژه عَرَضَ به شئون ناپایدار دنیا اشاره می‌شود: تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا [۱۶۷]؛ مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[۱۶۸]؛ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۶۹]؛ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۱۷۰] عرَض در لغت به معنای متاع[۱۷۱]و شی‌ء بی‌ثبات [۱۷۲] است. بهره‌های دنیایی به جهت زودگذر بودن عرض نامیده می‌شوند.[۱۷۳] در آیات یاد شده، از زیر پا گذاشتن احکام الهی برای بهره مندی از اموال ناپایدار دنیا نهی شده است[۱۷۴].[۱۷۵]

فریبنده

قرآن کریم انسان‌ها را از افتادن در ورطه فریب دنیا برحذر می‌دارد: فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا [۱۷۶]؛ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ[۱۷۷] و در آیات بسیاری دنیا را فریبنده می‌خواند: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۷۸]، وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ[۱۷۹]، الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۱۸۰]، اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۱۸۱] "غرور" در لغت به معنای فریب دادن و غافل کردن است[۱۸۲] و فریبندگی دنیا از آن روست که انسان‌ها را از یاد خدا غافل و به لذت‌های زودگذر سرگرم می‌کند و به سوی گناه و ترک فرمان خدا می‌کشاند[۱۸۳] و مایه فراموشی آخرت الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۱۸۴].[۱۸۵] و زمینه ساز کفر و گمراهی يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنْفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ[۱۸۶] و ورود به دوزخ ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ[۱۸۷] است، در حالی که دنیا فانی و لذت هایش همراه سختی‌ها و دردهاست.[۱۸۸].[۱۸۹]

لطف و خشم خدا در دنیا

لطف و رحمت الهی، افزون بر آخرت در دنیا نیز شامل مؤمنان است و آنان از نعمت‌های گوناگون خدا در دنیا هم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که خشم و عذاب الهی در دنیا نیز کافران را در بر می‌گیرد.[۱۹۰]

مظاهر لطف خدا به مؤمنان

  1. ثبات در عقیده: خدا مؤمنان را با اعتقاد درست و استوار، در دنیا و آخرت ثابت قدم می‌دارد: يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ[۱۹۱] بسیاری از مفسران، تثبیت یاد شده در دنیا را ثابت نگهداشتن آنان بر عقاید حق ـ مانند توحید ـ و حفظ آنان از گمراهی دانسته‌اند.[۱۹۲] اقوال دیگری نیز مانند ثابت نگهداشتن آنان در کرامت و ثواب الهی، به قدرت رساندن ایشان در زمین، یاری و پیروز کردن آنان، در تفسیر آیه یاد شده‌اند.[۱۹۳]
  2. نصرت و ولایت: خدا سوگند یاد می‌کند که در زندگی دنیا، فرستادگانش و مؤمنان را یاری فرماید: إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۱۹۴] مفسران، نصرت الهی را یاری رساندن به پیامبران و مؤمنان با حجت و برهان، پیروزی بخشیدن در جنگ‌ها، الطاف ویژه و تقویت قلب و با هلاک کردن دشمنان و انتقام گرفتن از آنان دانسته‌اند.[۱۹۵] در آیه‌ای نیز از گمان داشتن به عدم یاری خدا در دنیا و آخرت نکوهش می‌شود: مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۱۹۶] آیاتی از ولایت خدا: أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ [۱۹۷] و فرشتگان الهی: نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ[۱۹۸] بر مؤمنان گزارش می‌دهند. ولایت خدا، به یاری مؤمنان و تدبیر امور آنان [۱۹۹] و ولایت فرشتگان، به دوستی و یاری مؤمنان، الهام کردن حق به آنان، ارشاد ایشان به خیر و صلاح و رساندن خیرات به آنان [۲۰۰] تفسیر شده است.
  3. نیکی‌ها: کسانی که دنیا را ابزاری برای رسیدن به آخرت و قرب الهی می‌دانند، مواهب دنیایی را از خدا به نام حَسَنَةً درخواست می‌کنند: وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۲۰۱]؛ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ[۲۰۲]. آیاتی نیز از اعطای حسنه به مؤمنان از خدا خبر می‌دهند: وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۲۰۳]، وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۲۰۴]، وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۲۰۵]، قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۲۰۶] در تفسیر حسنه در دنیا، اقوال گوناگونی هست؛ مانند روزی بسیار و حلال، علم و عبادت، سلامتی، امنیت، همسر و فرزندان شایسته، پیروزی بر دشمن.[۲۰۷] امام صادق (ع) حسنه دنیا را به گشایش در روزی و خوش خلقی تفسیر فرموده است.[۲۰۸] به نظر، حسنه مفهوم گسترده‌ای داشته و هر گونه نیکی و زیبایی و خوبی را در برمی‌گیرد و آنچه در روایات و تفاسیر آمده است، بیان مصادیق روشن آن است.[۲۰۹]
  4. ثواب و اجر: در آیاتی به ثواب دنیا برای مؤمنان اشاره می‌شود: فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۲۱۰]؛ نیز مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا[۲۱۱] مفسران، ثواب دنیا را به معنای سعادت دنیایی،[۲۱۲] به دست آوردن سود و دفع زیان،[۲۱۳] پیروزی بر دشمن[۲۱۴] و گرفتن غنیمت از وی،[۲۱۵] به نیکی یاد شدن، شرح صدر و پاک شدن گناهان [۲۱۶] دانسته‌اند. در آیه‌ای نیز سخن از داده شدن اجر ابراهیم (ع) به وی در دنیاست: وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا[۲۱۷] مراد از پاداش دنیایی، نیک‌نامی، درود فرستاده شدن به وی، داشتن ذریّه پاک و فراوان، مقام پیامبری، محبوب بودن نزد پیروان همه ادیان، یاری شدن در برابر دشمنانش و گسترش توحید دانسته شده است.[۲۱۸]
  5. فضل و رحمت: خدای متعال در داستان افک که گروهی از منافقان به یکی از همسران پیامبر (ص) تهمت زدند و مؤمنان نیز آن شایعه را تکرار کردند، به مسلمانان اعلام کرد که اگر فضل و رحمت او در دنیا و آخرت نبود، به سبب گناهی که انجام داده بودند، عذاب بزرگی دامنگیرشان می‌شد: وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۱۹].[۲۲۰] فضل و رحمت خدا در دنیا، به عجله نکردن در عقاب و مهلت برای توبه کردن تفسیر شده است.[۲۲۱]
  6. بشارت: برای اولیای خدا در زندگی دنیا و در آخرت مژدگانی است: لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ[۲۲۲] در باره مژدگانی در دنیا اقوالی است؛ مانند خواب‌های خوبی که می‌بینند یا دیگران برای آنها می‌بینند، مردم آنان را دوست دارند و به نیکی یاد می‌کنند، بشارت‌های قرآن به آنان و بشارت فرشتگان در وقت مرگ به ایشان.[۲۲۳]
  7. برگزیدگی: حضرت ابراهیم (ع) در دنیا برگزیده است: وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا [۲۲۴] در تفاسیر، مراد از برگزیدگی آن حضرت، رسیدن وی به مقام عبودیت و تسلیم محض،[۲۲۵] انتخاب او به مقام نبوت و رسالت، به دنیا آمدن فرزندان پاک از صلب وی،[۲۲۶] تضمین مقام نبوت در ذریّه او، دستور به ساختن مسجد برای یکتاپرستی و اجابت خواسته‌های وی [۲۲۷] دانسته شده است.
  8. آبرومندی: عیسی (ع) در دنیا و آخرت آبرومند است: اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۲۲۸] وجیه بودن آن حضرت، به قدر و منزلت وی نزد خدا، مقام نبوت و رسالتش، مستجاب الدعوه بودن او، الگوی مؤمنان و صالحان بودنش و ظاهر شدن معجزات و کرامات به دست وی تفسیر شده است[۲۲۹].[۲۳۰]

مظاهر خشم خدا از کافران

  1. عذاب سخت: آیه فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۲۳۱] به کافران از یهود عذاب شدید در دنیا و آخرت را وعده می‌دهد. برخی از مفسران، عذاب دنیا را اموری چون کشته شدن، اسارت، فرو رفتن در زمین، خواری و پرداخت جزیه دانسته‌اند.[۲۳۲] براساس آیه‌ای نیز عذابی دردناک در دنیا و آخرت در انتظار کسانی است که دوست دارند زشتکاری میان مؤمنان رواج یابد: إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۲۳۳] عذاب دنیا را اجرای حدّ بر آنان دانسته‌اند [۲۳۴].
  2. عذاب با اموال و فرزندان: با اینکه اموال و فرزندان از نعمت‌های خدایند ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا[۲۳۵]؛ ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا[۲۳۶]، وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا[۲۳۷]، مواهب مادی همیشه مایه خوشبختی انسان نیستند، چنان که در آیه‌ای مایه عذاب منافقان و دنیاطلبان دانسته شده‌اند: فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ[۲۳۸]، وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ[۲۳۹]، زیرا این گونه اشخاص معمولاً فرزندانی ناصالح و اموالی بی برکت دارند که مایه درد و رنجشان در زندگی دنیا می‌شود. از سوی دیگر، دلبستگی به اموال و فرزندان که چشمپوشی از آنها دشوار است، سبب می‌شود که ایمانشان را پای آنها گذاشته و با کفر از دنیا می‌روند و به سخت‌ترین وضعی جان می‌دهند.[۲۴۰] هرچه آلودگی انسان در دنیا به مال و اولاد و زینت‌های دنیایی زیادتر باشد، عذاب و اندوهش بیشتر می‌شود؛[۲۴۱] ولی دنیاپرستان از درک این واقعیت غافل‌اند، چنان که با دیدن ثروت قارون، از آخرت غافل شده و آرزو کردند کاش ثروتی مانند وی داشتند: فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ[۲۴۲] براین اساس، تفاوت انسان‌ها در میزان بهره مندی از مواهب مادی هرگز نمی‌تواند دلیل امتیاز آنها در مقامات معنوی باشد، بلکه معیشت و روزی‌شان در دنیا میان آنان قسمت شده و اگر برخی بر بعضی برتری دارند، به سبب مصالحی است که خدا برای آنان در نظر دارد: أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ[۲۴۳]؛ حتی کافران نیز سهم و بهره خود از این دنیا را بر می‌گیرند. وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ[۲۴۴] (رزق) در تفسیر آیه فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ[۲۴۵] با توجه به آیه وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ[۲۴۶]، اقوال دیگری نیز در چگونگی عذاب منافقان با اموال و فرزندان یاد شده است؛ از جمله سختی انفاق از روی ناخرسندی برای زکات یا برای جنگ، دشواری گرد آوردن اموال و تربیت فرزندان و اندوه از دست دادن آنها و ناراحتی از دست دادن اموال و اسیر شدن فرزندان در نبردها و همه اینها در حالی است که هیچ به ثواب آخرتی امید ندارند.[۲۴۷]
  3. خواری: کسانی که با خدا و فرستاده‌اش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، می‌بایست کشته یا بر دار آویخته شوند؛ یا دست‌ها و پاهایشان بریده یا تبعید شوند و این خواری آنان در دنیاست: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۴۸] آیاتی، عوامل خواری را بر می‌شمرند: تبعیض در عمل به کتاب الهی ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۲۴۹]؛ نفاق، جاسوسی و تحریف در دین يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۵۰]؛ جلوگیری از ذکر خدا در مساجد و تلاش برای تخریب آنها وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۵۱]؛ گوساله پرستی إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ[۲۵۲]؛ مجادله درباره خدا بی‌هیچ دلیل و حجّتی معتبر وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ[۲۵۳]، ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ[۲۵۴]؛ تکذیب حق كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ[۲۵۵]، فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۲۵۶]؛ استکبار و انکار آیات الهی. فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ[۲۵۷]، فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ[۲۵۸] در تفاسیر برای خواری مصادیقی مانند کشته، اسیر و تبعید شدن، پرداخت جزیه،[۲۵۹] عقوبت در دنیا [۲۶۰] و انواع گوناگون عذاب [۲۶۱] یاد شده‌اند. آیه فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ[۲۶۲] ایمان به خدا را بر دارنده عذاب خوارکننده از قوم یونس می‌داند.
  4. لعنت: کسانی که خدا و رسولش را آزار می‌دهند، خدا آنان را در دنیا و آخرت نفرین می‌کند: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا[۲۶۳] لعنت الهی به معنای دور کردن آنان از رحمت خویش است.[۲۶۴] در مقابل، رحمت ویژه مؤمنان، هدایت آنان به اعتقاد درست و عمل نیکوست، پس لعنت کردن به معنای محروم کردن از این هدایت یعنی همان مهر شدن دل‌هاست، چنان که در آیات فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۲۶۵]، مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا[۲۶۶]، أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ[۲۶۷] به آن اشاره شده است.[۲۶۸] قرآن کسانی را که زنان پاکدامن را به زنا متهم می‌کنند، لعن می‌کند: إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۶۹] برخی مفسران، لعن در دنیا را اجرای حدّ بر آنان و شلاق خوردن دانسته‌اند.[۲۷۰]
  5. حبط عمل: آیاتی، از حبط اعمال کافران در دنیا و آخرت سخن می‌گویند: وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ [۲۷۱]؛ نیز أُولَئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۲۷۲] گفته شده است: حبط اعمال در دنیا آن است که خدا کفر و نفاق ایشان را بر مردم آشکار می‌کند، تا دیگر آنان را ستایش نکنند[۲۷۳].[۲۷۴]

مثال‌ها و تشبیهات

در قرآن کریم برای روشن شدن چهره واقعی دنیا، مثال‌هایی یاد شده‌اند: در آیه‌ای مَثَل دنیا مانند بارانی دانسته می‌شود که خدا از آسمان فرو می‌فرستد و مایه روییدن گیاهان گوناگون در زمین می‌شود که مردم و دام‌ها از آن می‌خورند؛ تا آنجا که زمین زیبایی خود را یافته و آراسته می‌شود و اهل آن، مطمئن می‌شوند که می‌توانند از آن بهره برند؛ ناگاه فرمان الهی در شب یا روز می‌رسد و همه را به صورت علف‌های درو شده خشک در می‌آورد، به گونه‌ای که گویا اصلاً وجود نداشته‌اند: إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ[۲۷۵] این تشبیه، بیانگر سرعت زوال دنیا و نعمت‌های آن پس از فریفته شدن مردم به مظاهر آن است. [۲۷۶] در آیه وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا[۲۷۷] نیز شبیه همین مَثَل برای متکبرانی یاد می‌شود که به اموال خود فریفته شده و از همنشینی با مؤمنان فقیر ابا داشتند، تا انسان‌ها را از فریفته شدن به دنیا پرهیز دهد و به زهد و عمل برای آخرت تشویق کند.[۲۷۸] همچنین در آیه وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۲۷۹] ناپایداری دنیا به شکوفه درخت مانند می‌شود.[۲۸۰] در آیه‌ای دیگر با تشبیه انسان‌ها به کشاورزانی که اعمالشان، بذرهایشان و نتیجه آن کارها، زراعت ایشان است، بیان می‌دارد که هر کس خواستار زراعت آخرت باشد، خدا به کشتش برکت و افزایش می‌دهد؛ یعنی در برابر اعمالی که برای آخرت انجام داده، به وی چند برابر پاداش می‌دهد و هر کس خواستار زراعت دنیا باشد ـ یعنی تنها هدف از کارهایش رسیدن به دنیا باشد ـ خدا بخشی از دنیا را به وی می‌دهد؛ ولی در آخرت هیچ سهمی نخواهد داشت: مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ[۲۸۱].[۲۸۲] در آیه‌ای نیز انفاق‌های کافران در زندگی دنیا را بیهوده و خالی از سود برای فرد و جامعه دانسته و آن را به باد شدید و سوزان یا بسیار سرد و خشک کننده‌ای مانند می‌کند که به کشت و زرعی بوزد و آن را خشک کند: مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۲۸۳].[۲۸۴].[۲۸۵]

دنیا در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

هشدار به پیامبر خاتم در باره دنیا

دسته‌ای از آیات خطاب به پیامبر است و نوعی هشدار به شخص پیامبر است و یا ناظر به مخاطبانی است که همراهی با پیامبر ندارند و دلیل آن وابستگی به دنیا است.

  1. مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۲۸۶]
  2. وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۲۸۷]
  3. وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ[۲۸۸]
  4. وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرًا[۲۸۹]
  5. فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ[۲۹۰]
  6. أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ[۲۹۱].....مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ[۲۹۲]
  7. إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۲۹۳]

نکات: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۲۹۴] مفسرین گفته‌اند ضمیر در لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ[۲۹۵] به رسول خدا بر می‌گردد چون مشرکین مکه می‌پنداشتند دینی که وی آورده دروغی و نوظهور است که اساس محکمی ندارد و به همین جهت دعوتش منتشر نمی‌شود، و نزد خدا هم منزلتی ندارد تا او پشتیبانش باشد. ولی وقتی که آن جناب به مدینه مهاجرت فرمود و خدا نصرتش داد و دینش عالم‌گیر شد و آوازه‌اش همه جا پیچید، این حادثه غیر منتظره سخت ایشان را به خشم آورد؛ لذا خدا در این آیه ایشان را نکوهش کرده و اشاره می‌کند که یاور او خدا است و چون یاور او خداست، خشم ایشان پایان نمی‌پذیرد هرچند خود را خفه کنند. پس نقشه‌های ایشان هم اثری نخواهد داشت و معنای آیه این است: هر کس از مشرکین خیال کند که خدا او را یاری نمی‌کند و در دنیا نام پیغمبر خود را بلند نمی‌کند و دین او را گسترش نمی‌دهد و در آخرت او را مشمول مغفرت و رحمت خود نمی‌گرداند و گروندگان به وی را نیز وا می‌گذارد، آن گاه به خاطر همین خیال وقتی می‌بیند که خدا او را یاری کرده، دچار خشم می‌شود، چنین کسی طنابی بگیرد. و با آن به بلندی برود - مثل کسی که با طناب به درخت بلندی بالا می‌رود - آن گاه با همان طناب خود را خفه کند، بعد ببیند آیا کید و حیله‌اش خشمش را می‌نشاند یا خیر؟ و این معنا، به جهت بیان تمثیلی است و شیوه ای از ادا را نشان می‌دهد، مثل این که کسی به کسی بگوید خود را خفه کردی و این تمثیل و شیوه بیان عرفی که در آن زمان متعارف بوده است، معنای خوبی است که سیاق آیات قبلی، و نزول این سوره به اندک مدتی بعد از هجرت، یعنی در ایامی که مشرکین هنوز قدرت و شوکت خود را داشتند آن را تأیید[۲۹۶] می‌کند.[۲۹۷]
  2. خداوند پیامبر را از توجه به امکانات کافران نهی کرده و حکمت آن را بیان نموده است: وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ[۲۹۸].
  3. پیامبر مأمور وانهادن و بی‌اعتنائی به فریب خوردگان به حیات و زندگی دنیا: وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا[۲۹۹]
  4. پیامبر وظیفه‌دار استفاده از تمثیل، برای بیان حقیقت زندگی دنیا: وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا[۳۰۰]
  5. پیامبر موظف به رها کردن مشرکان مجرم، در یاوه‌گوئی‌هاو بازی‌های‌شان در زندگی دنیا: فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ[۳۰۱]
  6. دنیا‌طلبی مشرکان، عامل ساختگی پنداشتن قرآن از جانب پیامبر: أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ[۳۰۲]... مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۳۰۳]
  7. اجرای حد بر محاربان با خدا و رسول موجب ذلت و خواری آنان در دنیا: إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا[۳۰۴]... ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا[۳۰۵][۳۰۶].

حیات دنیا: پیامبر و حیات دنیا

در باره حیات دنیا بیش از ۶۰ آیه آمده و مسائل مثبت و منفی آن شرح داده شده و قلمرو استفاده از دنیا بیان گردیده است، اما در این مدخل به مواردی اشاره می‌شود که ناظر به موضع و مسئولیت پیامبر است، از دلایل مخالفت با آن حضرت گرفته تا هشدار به زنان پیامبر که اگر از ازدواج با پیامبر هدف دنیایی دارید، تکلیف خود را معین کنید و بدانید که از این راه چیزی نصیب شما نمی‌شود و یا هشدارهایی که به پیامبر داده شده که در جهت مصون‌سازی آن حضرت است.

  1. قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۳۰۷]
  2. وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا[۳۰۸]
  3. وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى[۳۰۹]
  4. وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ[۳۱۰]
  5. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا[۳۱۱]
  6. اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ[۳۱۲]
  7. إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۳۱۳]
  8. ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ[۳۱۴]
  9. فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۳۱۵]

نکات: از این دسته از آیات فراوان که موارد دیگر آن ناظر به علل مخالفت با پیامبر است، شرح داده شده و در مقابل وضع مردمی‌را حکایت می‌کند که تا یک ساعت قبل دل‌هایی آکنده از هیبت و ابهت فرعون داشتند، و نفوس خود را از زینت و زخارف دنیوی که با او بود - و جز خیال‌های کاذب و موهوماتی باطل نبود - خیره و پست نموده و او را رب اعلی می‌پنداشتند، و به او سوگند می‌خوردند، هم چنان که هنگام انداختن طناب‌ها و چوبه‌دستی‌ها گفتند: بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ[۳۱۶]" و بعد از یک ساعت که حق برایشان روشن گشت، دیدگانشان باز گردید ناگهان آنچه از فرعون در دل داشتند، و آن عزت و سلطنت و آن زینت و زخرفی که برایش قائل بودند یکباره فراموش گشت، ایمان به خدا در عرض یک ساعت آن چنان تحولی در دل‌ها به وجود آورد که رذیله ترس و تملق پیروی هوی و شیفتگی در برابر سراب زینت زندگی دنیا را بکلی نابود کرده، در همین مدت کوتاه عشق به حق و قدم نهادن در تحت ولایت خدا، و اعتزاز به عزت او را جایگزین آن رذایل نمود، دیگر جز آنچه خدا اراده کند اراده‌ای ندارند و دیگر جز از خدا امیدی نداشته و جز از او نمی‌ترسند، از این موارد می‌توان در سوره‌های مکی الاوائل، مشاهده کرد که قرآن شرح حال گذشتگان می‌دهد و یا علل مخالفت حاضران را بیان می‌کند، مانند: وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۳۱۷] دلیل مخالفت برگزیدن دنیا در برابر عقبی است: بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا[۳۱۸] یا در همین آیاتی که به آنها اشاره شد، و مراتب حیات دنیا و مراحل سه گانه حیات دنیایی بازی، تفاخر و تکاثر اموال و دوره پیری را شرح و هشدار می‌دهد که از کسانی نباشید که این دنیا را در برابر آن دنیا و حیات جاویدان برگزینید.

منابع

پانویس

  1. لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۷۲ـ۲۷۳، «دنو»؛ الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۴۱، «دنا»؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۰۳؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص۳۶۲، «دنی».
  2. نک: مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۴۹، «دنو»؛ النهایه، ج ۲، ص ۱۳۷، «دنا»؛ احیاء علوم الدین، ج ۹، ص ۱۹۵.
  3. التبیان، ج ۱، ص ۵۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۱۵.
  4. ر. ک: تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۱۴۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۱۲۳؛ روح البیان، ج ۳، ص ۲۳.
  5. جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳ـ ۱۴.
  6. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  7. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  8. «و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره قصص، آیه ۷۰.
  9. «(هرگز!) زیرا پایان و آغاز از آن خداوند است» سوره نجم، آیه ۲۵.
  10. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  11. «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.
  12. «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست می‌دارید» سوره قیامه، آیه ۲۰.
  13. «بی‌گمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا می‌نهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
  14. «در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.
  15. «ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.
  16. «آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.
  17. «آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
  18. قاموس قرآن، ج ۲، ص ۳۶۲-۳۶۳؛ المعجم الاحصائی، ج ۲، ص ۷۳۲.
  19. الکافی، ج ۲، ص ۱۲۸ـ۱۳۷؛ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱ـ۱۳۵.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۲۸، ۴۵، ۵۲، ۶۳، ۸۲، ۹۹، ۱۱۱، ۱۱۳.
  21. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  22. «و به یقین، شما آفرینش نخستین (خود) را شناخته‌اید، پس چرا پند نمی‌پذیرید؟» سوره واقعه، آیه ۶۲.
  23. المیزان، ج ۱۹، ص ۱۳۳.
  24. «به راستی تو از این غافل بودی پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است» سوره ق، آیه ۲۲.
  25. المیزان، ج ۱۸، ص ۳۵۰ـ۳۵۱؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۵۹ـ۲۶۰.
  26. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  27. الکشاف، ج ۳، ص ۴۶۸؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۱۵۷؛ مخزن‌العرفان، ج ۱۰، ص ۷۶.
  28. مخزن العرفان، ج ۱۱، ص ۸۷.
  29. «ای کافران! امروز پوزش نخواهید که تنها (برای) آنچه می‌کرده‌اید کیفر می‌بینید» سوره تحریم، آیه ۷.
  30. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۷۷؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۳۵۲.
  31. کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۱۶۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۷۲.
  32. «و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره بقره، آیه ۲۸۱.
  33. «هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.
  34. «(یاد کن) روزی را که هر کس می‌آید (تنها) از خویشتن دفاع می‌کند و به هر کس (پاداش) آنچه کرده است تمام داده می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره نحل، آیه ۱۱۱.
  35. کشف الاسرار، ج ۱، ص ۷۶۶.
  36. «روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو می‌یابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصله‌ای دور می‌بود و خداوند شما را از خویش پروا می‌دهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.
  37. مجموعه آثار، ج ۱؛ ص ۲۲۷ ـ ۲۳۰، «عدل الهی».
  38. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  39. «کسانی باید در راه خدا نبرد کنند که زندگی این جهان را به جهان واپسین می‌فروشند» سوره نساء، آیه ۷۴.
  40. «گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
  41. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.
  42. مجمع البیان، ج ۷، ص ۴۱۶؛ مخزن العرفان، ج ۹، ص ۴۵۰.
  43. «آنان که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند برای جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌گیرند و خداوند به (حال) پرهیزگاران داناست» سوره توبه، آیه ۴۴.
  44. «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
  45. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  46. مفردات، ص ۲۲۶، «حرث».
  47. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص ۷۹.
  48. التحفة السنیه، ص ۱۵۲؛ عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۶۷.
  49. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و بی‌گمان برای کسانی که پرهیزگاری می‌ورزند سرای واپسین نیکوتر است؛ آیا نمی‌اندیشید؟» سوره انعام، آیه ۳۲.
  50. «و اگر می‌دانستند زندگانی این جهان جز سرگرمی و بازیچه‌ای نیست و بی‌گمان زندگی سرای واپسین است که زندگی (راستین) است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
  51. «آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟» سوره توبه، آیه ۳۸.
  52. «هر کسی (مزه) مرگ را می‌چشد و شما را با بد و نیک می‌آزماییم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
  53. «بی‌گمان روز داوری وعده‌گاه (ما و شما) است،» سوره نبأ، آیه ۱۷.
  54. «این روز داوری است که شما و پیشینیان را گرد آوردیم» سوره مرسلات، آیه ۳۸.
  55. «می‌فرماید: به شمار سال‌ها، چند در زمین درنگ داشتید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۲.
  56. «می‌گویند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز، اینک از شمارندگان بپرس» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۳.
  57. تفسیر جلالین، ص ۳۵۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۵، ص ۴۳۵.
  58. نمونه، ج ۱۴، ص ۳۴۲ـ۳۴۳.
  59. «آنان روزی که آن را ببینند، چنان است که (در دنیا) جز در پایان روزی یا نیمروزی درنگ نکرده بوده‌اند» سوره نازعات، آیه ۴۶.
  60. «چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  61. روح البیان، ج ۸، ص ۴۹۵.
  62. مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۴۳.
  63. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  64. المیزان، ج ۸، ص ۸۲.
  65. نمونه، ج ۱۲، ص ۶۹.
  66. «آیا ندیده‌اید که خداوند آنچه را در آسمان‌ها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟ و برخی از مردم بی‌هیچ دانش و رهنمود و کتاب روشنی درباره خدا چالش می‌ورزند» سوره لقمان، آیه ۲۰.
  67. جامع البیان، ج ۲۱، ص ۵۰؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۰۱؛ روح البیان، ج ۷، ص ۹۰.
  68. «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.
  69. «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.
  70. مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۳۸؛ کشف الاسرار، ج ۳، ص ۵۹۸؛ روض‌الجنان، ج ۸، ص ۱۷۶.
  71. «ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کرده‌ایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند» سوره کهف، آیه ۷.
  72. المیزان، ج ۱۳، ص ۲۴۰.
  73. «ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
  74. «و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  75. تفسیر لاهیجی، ج۱، ص ۳۹۰.
  76. «بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.
  77. کشف الاسرار، ج ۱، ص ۴۷۶؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ التفسیرالکبیر، ج ۵، ص ۲۳۱.
  78. «از بخشش خداوند فرا جویید» سوره جمعه، آیه ۱۰.
  79. «این، بخشش خداوند است، به هر که خواهد می‌بخشد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره جمعه، آیه ۴.
  80. «بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه می‌دارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمی‌توانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام می‌زنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند می‌جویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگ‌تر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  81. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۳۵؛ غرائب القرآن، ج ۱، ص ۵۵۸؛ روح‌البیان، ج ۱، ص ۳۱۸.
  82. تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۰۸؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۲۸۴.
  83. «ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کاری شایسته کنید که من به آنچه می‌کنید دانایم» سوره مؤمنون، آیه ۵۱.
  84. جوامع الجامع، ج ۳، ص ۷۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۲۸۱؛ روح‌المعانی، ج ۹، ص ۲۴۰.
  85. «سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  86. کشف الاسرار، ج ۵، ص ۳۷۸؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۵۲؛ تفسیرقرطبی، ج ۱۱، ص ۱۰۱.
  87. نهج البلاغه، شرح عبده، ج ۴، ص ۳۱.
  88. نک: آخرت و خدا هدف رسالت انبیاء.
  89. مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۵۸۳ ـ ۵۸۴، «سیری در نهج البلاغه».
  90. «و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  91. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  92. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  93. «بی‌گمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا می‌نهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
  94. «(شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد» سوره انفال، آیه ۶۷.
  95. «خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ می‌دارد یا تنگ می‌گرداند و (آنان) به زندگانی این جهان شادند و زندگانی این جهان در برابر (زندگانی) جهان واپسین جز بهره‌ای (اندک) نیست» سوره رعد، آیه ۲۶.
  96. «به یقین آنان که لقای ما را امید نمی‌برند و به زندگی این جهان خشنود و به آن دلگرمند و آنان که از نشانه‌های ما غافلند؛» سوره یونس، آیه ۷.
  97. «بی‌گمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا می‌نهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
  98. «هرگز! بلکه شما این جهان شتابان را دوست می‌دارید و جهان واپسین را وا می‌گذارید» سوره قیامه، آیه ۲۰-۲۱.
  99. «و زندگی این جهان را برگزیده باشد، تنها دوزخ جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۳۸-۳۹.
  100. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۶۰.
  101. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.
  102. «و گفتند: هیچ (زندگی دیگر) جز همین زندگی نزدیک‌تر ما (در این جهان)، نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره انعام، آیه ۲۹.
  103. «آن (زندگی) جز زندگانی این جهان ما نیست که (برخی) می‌میریم و (برخی دیگر) زنده می‌شویم و ما برانگیخته نخواهیم شد» سوره مؤمنون، آیه ۳۷.
  104. مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۱۸.
  105. «و گفتند: آن (حقیقت زندگی) جز زندگانی ما در این جهان نیست: (دسته‌ای) می‌میریم و (دسته‌ای) زنده می‌شویم و جز روزگار ما را نابود نمی‌کند؛ و آنان را بدان دانشی نیست، آنها جز به پندار نمی‌گرایند» سوره جاثیه، آیه ۲۴.
  106. من هدی القرآن، ج ۱۵، ص ۷۳ـ۷۴.
  107. المیزان، ج ۲، ص ۱۹۷؛ نمونه، ج ۲، ص ۱۲۱ـ۱۲۲.
  108. «باشد که شما بیندیشید در (کار) این جهان و جهان واپسین» سوره بقره، آیه ۲۱۹-۲۲۰.
  109. «به یقین آنان که لقای ما را امید نمی‌برند و به زندگی این جهان خشنود و به آن دلگرمند و آنان که از نشانه‌های ما غافلند» سوره یونس، آیه ۷.
  110. مخزن العرفان، ج ۶، ص ۱۳۳.
  111. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  112. «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
  113. «این، نهایت دانش آنهاست؛ بی‌گمان پروردگار تو بهتر می‌داند چه کسی از راه وی گمراه شده و چه کسی رهیافته است» سوره نجم، آیه ۳۰.
  114. المیزان، ج ۱۹، ص ۴۱.
  115. «خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ می‌دارد یا تنگ می‌گرداند و (آنان) به زندگانی این جهان شادند و زندگانی این جهان در برابر (زندگانی) جهان واپسین جز بهره‌ای (اندک) نیست» سوره رعد، آیه ۲۶.
  116. «نمایی از زندگانی این جهان را می‌شناسند و از جهان واپسین غافلند» سوره روم، آیه ۷.
  117. «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.
  118. نمونه، ج ۱۱، ص ۹.
  119. «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه می‌خورید می‌خورد و از آنچه می‌آشامید می‌آشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
  120. «کافران (از زندگی دنیا) برخوردار می‌شوند و همچون چارپایان می‌خورند» سوره محمد، آیه ۱۲.
  121. مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۵۱.
  122. «آنان که زندگانی این جهان را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند و آن را کج می‌خواهند در گمراهی ژرفی به سر می‌برند» سوره ابراهیم، آیه ۳.
  123. «بر آن کسان که پس از ایمان به خداوند کفر ورزند- نه آن کسان که وادار (به اظهار کفر) شده‌اند و دلشان به ایمان گرم است بلکه آن کسان که دل به کفر دهند- خشمی از خداوند خواهد بود و عذابی سترگ خواهند داشت. آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند. ناگزیر چنین است که آنان در جهان واپسین زیانکارند» سوره نحل، آیه ۱۰۶-۱۰۹.
  124. المیزان، ج ۱۲، ص ۳۵۴-۳۵۵.
  125. «آنان، زندگانی این جهان را به بهای جهان واپسین خریدند؛ پس، نه از عذابشان کاسته می‌شود و نه یاری خواهند شد» سوره بقره، آیه ۸۶.
  126. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  127. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  128. «هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.
  129. «چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید» سوره احقاف، آیه ۲۰.
  130. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  131. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  132. المیزان، ج ۱۹، ص ۱۶۴.
  133. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  134. «و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست» سوره انعام، آیه ۳۲.
  135. لسان العرب، ج ۱، ص ۷۳۹، «لعب».
  136. مفردات، ص ۷۴۱، «لعب».
  137. مفردات، ص ۷۴۸، «لهی».
  138. المیزان، ج ۷، ص ۵۷.
  139. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  140. «دوستداری خواستنی‌ها از زنان و فرزندان و دارایی‌های فراوان انباشته از زر و سیم و اسب‌های نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیک‌تر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۴.
  141. «دارایی و پسران زیور زندگی دنیایند و کارهای ماندگار شایسته در نزد پروردگارت در پاداش و امید (به آینده) بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۶.
  142. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  143. «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.
  144. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  145. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  146. «و ما هر آنچه را بر آن (زمین) است خاکی سترون خواهیم کرد» سوره کهف، آیه ۸.
  147. المیزان، ج ۳، ص ۹۵ ـ ۹۶؛ نمونه، ج ۲، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸.
  148. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  149. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  150. تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۲۴۴؛ لسان العرب، ج ۵، ص ۴۸، «فخر».
  151. مفردات، ص ۶۲۷، «فخر»؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۴۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۲۵۵.
  152. التبیان، ج ۹، ص ۵۳۰؛ مفردات، ص ۷۰۳؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۴۷، «کثر».
  153. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  154. «خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ می‌دارد یا تنگ می‌گرداند و (آنان) به زندگانی این جهان شادند و زندگانی این جهان در برابر (زندگانی) جهان واپسین جز بهره‌ای (اندک) نیست» سوره رعد، آیه ۲۶.
  155. «دوستداری خواستنی‌ها از زنان و فرزندان و دارایی‌های فراوان انباشته از زر و سیم و اسب‌های نشاندار و چارپایان و کشتزاران، برای مردم آراستگی یافته است؛ اینها سرمایه زندگی نزدیک‌تر (در این جهان) است و خداوند است که نکوفرجامی، (تنها) نزد او است» سوره آل عمران، آیه ۱۴.
  156. «هر کسی مرگ را می‌چشد و جز این نیست که در رستخیز پاداش‌هایتان تمام داده خواهد شد؛ آنگاه هر که را از دوزخ دور کنند و به بهشت درآورند به راستی رستگار است و زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
  157. «آیا آنکه بدو وعده‌ای نیکو داده‌ایم و او آن را خواهد دید چون کسی است که او را از کالای زندگانی این جهان برخوردار کرده‌ایم سپس در روز رستخیز از خوانده‌شدگان (به سوی دوزخ) است؟» سوره قصص، آیه ۶۱.
  158. «ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است» سوره غافر، آیه ۳۹.
  159. معجم مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۲۹۳، «متع».
  160. العین، ج ۲، ص ۸۳؛ لسان العرب، ج ۸، ص ۳۳۳، «متع»؛ المصباح، ص ۵۶۲، «المتاع».
  161. الکلیات، ص ۸۰۴.
  162. التبیان، ج ۶، ص ۲۴۸؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۴۶.
  163. «بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.
  164. «(زندگی این جهان) برخورداری اندکی است سپس جایگاه آنان دوزخ خواهد بود و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۷.
  165. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  166. «(که آن مایه) برخورداری کوتاهی است و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره نحل، آیه ۱۱۷.
  167. «کالای ناپایدار این جهان را بجویید» سوره نساء، آیه ۹۴.
  168. «بر هیچ پیامبری روا نیست که اسیرانی داشته باشد تا (آنگاه که) در (سر) زمین (خویش دشمن را) از توان بیندازد؛ (شما از گرفتن اسیر) کالای ناپایدار این جهان را می‌خواهید و خداوند جهان واپسین را (برای شما) می‌خواهد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۷.
  169. «و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.
  170. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  171. الصحاح، ج ۳، ص ۱۰۸۳؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۸۰، «عرض».
  172. مفردات، ص ۵۶۰، «عرض».
  173. مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۵۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۳۴۰.
  174. جامع البیان، ج ۱۰، ص ۳۰؛ الکشاف، ج ۲، ص ۱۷۴؛ روض الجنان، ج ۶، ص ۷۰.
  175. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  176. «زندگانی این جهان شما را نفریبد» سوره لقمان، آیه ۳۳.
  177. «ای مردم! بی‌گمان وعده خداوند راستین است بنابراین زندگانی این جهان شما را نفریبد و (زنهار!) آن فریبکار شما را به (آمرزش) خداوند فریفته نگرداند» سوره فاطر، آیه ۵.
  178. «زندگی دنیا جز مایه نیرنگ نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
  179. «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کرده‌اند نومید و نابود گردیده‌اند؛ آنان را برای کفری که ورزیده‌اند، نوشابه‌ای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود» سوره انعام، آیه ۷۰.
  180. «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۱.
  181. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آمرزش و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و زندگانی این جهان جز مایه فریب نیست» سوره حدید، آیه ۲۰.
  182. لسان العرب، ج ۵، ص ۱۱؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۴۲۲؛ التحقیق، ج ۷، ص ۲۰۷، «غرر».
  183. التبیان، ج ۸، ص ۲۸۹، ۴۱۳؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۷.
  184. «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۱.
  185. جامع البیان، ج ۸، ص ۱۴۴؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۳۶۶.
  186. «ای گروه پریان و آدمیان! آیا پیامبرانی از خودتان نزد شما نیامدند که آیات مرا برایتان می‌خواندند و به دیدار امروزتان شما را هشدار می‌دادند؟ می‌گویند: (چرا،) ما بر (زیان) خود گواهی می‌دهیم و زندگانی این جهان آنان را فریفته بود و بر (زیان) خویش گواهی دادند» سوره انعام، آیه ۱۳۰.
  187. «این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده می‌شوند و نه آشتی‌جویی آنان را می‌پذیرند» سوره جاثیه، آیه ۳۵.
  188. مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۰۲؛ المظهری، ج ۲، ص ۱۹۰؛ نمونه، ج ۳، ص ۲۰۲.
  189. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  190. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  191. «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
  192. روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۱۹۸؛ الجوهر الثمین، ج ۳، ص ۳۵۹.
  193. مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۸۲.
  194. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  195. مجمع البیان، ج ۸، ص ۸۲۰؛ المنیر، ج ۲۴، ص ۱۴۲ـ ۱۴۳؛ الجدید، ج ۶، ص ۲۲۵.
  196. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  197. «تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  198. «ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید» سوره فصلت، آیه ۳۱.
  199. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۷۰؛ الصافی، ج ۳، ص ۵۰؛ الجدید، ج ۴، ص ۹۰.
  200. زبده التفاسیر، ج ۶، ص ۱۸۱؛ روح البیان، ج ۸، ص ۲۵۷؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۳۷۳.
  201. «و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  202. «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
  203. «و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  204. «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
  205. «و به او در این جهان نیکی دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره نحل، آیه ۱۲۲.
  206. «بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  207. روض الجنان، ج ۳، ص ۱۳۳ ـ۱۳۴؛ المنیر، ج ۲، ص ۲۱۶.
  208. نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۹۹.
  209. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۱۶؛ نمونه، ج ۲، ص ۶۶.
  210. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  211. «هر کس پاداش این جهان را بجوید (بداند که) پاداش این جهان و جهان واپسین نزد خداوند است و خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۱۳۴.
  212. المیزان، ج ۵، ص ۱۰۴.
  213. کشف الاسرار، ج ۲، ص ۷۲۰.
  214. التحریر و التنویر، ج ۳، ص ۲۴۶؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۳.
  215. مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۸۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۱۰۲؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۷۴.
  216. التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۳۸۲.
  217. «پاداش وی را در این جهان دادیم» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  218. الکشاف، ج ۳، ص ۴۵۱؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص ۲۴۵؛ التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۱۶۱.
  219. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمی‌بود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما می‌رسید» سوره نور، آیه ۱۴.
  220. نمونه، ج ۱۴، ص ۳۹۴،۳۹۸.
  221. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۳۴۲.
  222. «در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست» سوره یونس، آیه ۶۴.
  223. مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۸۱ـ۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۲۷۷.
  224. «ما او را در این جهان برگزیده‌ایم» سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  225. المیزان، ج ۱، ص ۳۰۰.
  226. کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۶۴.
  227. التحریر و التنویر، ج ۱، ص ۷۰۶.
  228. «نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  229. الکشاف، ج ۱، ص ۳۶۴؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص ۲۸۴.
  230. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  231. «ولی کافران را در این جهان و در جهان واپسین عذابی سخت خواهم کرد و آنان را یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۵۶.
  232. تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۸۳؛ زبدة التفاسیر، ج ۱، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص ۱۷۷.
  233. «بی‌گمان کسانی که دوست دارند درباره مؤمنان، (تهمت) کار زشت شایع شود عذابی دردناک در این جهان و در جهان واپسین خواهند داشت و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره نور، آیه ۱۹.
  234. التبیان، ج ۷، ص ۴۱۹؛ الکشاف، ج ۳، ص ۲۲۱.
  235. «سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.
  236. «سپس پیروزی بر آنان را دوباره بهره شما می‌کنیم و با دارایی‌ها و پسران به شما یاری می‌رسانیم و شمار شما را افزون‌تر می‌گردانیم» سوره اسراء، آیه ۶.
  237. «و شما را با دارایی‌ها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستان‌ها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۱۲.
  238. «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
  239. «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  240. نمونه، ج ۷، ص ۴۴۹ـ۴۵۰.
  241. اطیب البیان، ج ۶، ص ۲۴۲.
  242. «آنگاه با زیورهایش در پیش قوم خویش آشکار شد؛ کسانی که زندگی این جهان را می‌خواستند گفتند: ای کاش ما نیز همانند آنچه به قارون داده شده است می‌داشتیم، بی‌گمان او را بهره‌ای سترگ است» سوره قصص، آیه ۷۹.
  243. «آیا آنان بخشایش پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ماییم که توشه زندگی آنان را در زندگانی این جهان میانشان تقسیم کرده‌ایم و برخی از آنان را بر دیگری به پایه‌هایی برتری داده‌ایم تا برخی، برخی دیگر را به کار گیرند و بخشایش پروردگارت از آنچه آنان فراهم می‌آورند بهتر است» سوره زخرف، آیه ۳۲.
  244. «و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهره‌مند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که می‌کردید با عذاب خواری‌آور کیفر می‌بینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.
  245. «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
  246. «هیچ‌چیز آنان را از پذیرفته شدن بخشش‌هایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمی‌گزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمی‌کنند» سوره توبه، آیه ۵۴.
  247. جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۰۷؛ الجدید، ج ۳، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.
  248. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.
  249. «آنگاه، این شمایید که یکدیگر را می‌کشید و دسته‌ای از خودتان را از خانه‌هاشان بیرون می‌رانید در حالی که با گناه و ستم به زیان آنها از یکدیگر پشتیبانی می‌کنید و (با این حال) اگر به اسیری نزد شما آیند آنان را (بنابر حکم تورات) با دادن سربها آزاد می‌کنید با آنکه بیرون راندنشان بر شما حرام است. آیا به بخشی از کتاب (تورات) ایمان می‌آورید و به بخشی (دیگر) کفر می‌ورزید؟ کیفر کسانی از شما که چنین کنند جز خواری در این جهان چیست؟ و در رستخیز به سوی سخت‌ترین عذاب باز برده می‌شوند؛ و خداوند از آنچه می‌کنید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۸۵.
  250. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  251. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  252. «به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۱۵۲.
  253. «و از مردم کسی است که درباره خداوند بی‌هیچ دانش و رهیافت و کتابی روشنی‌بخش، چالش می‌ورزد» سوره حج، آیه ۸.
  254. «(در حالی که از تکبّر) شانه بالا می‌اندازد تا (مردم را) از راه خداوند گمراه کند؛ او را در این جهان خواری است و در رستخیز عذاب سوزان را به او می‌چشانیم» سوره حج، آیه ۹.
  255. «کسانی که پیش از آنان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند آنگاه عذاب از جایی که در نمی‌یافتند به سراغشان آمد» سوره زمر، آیه ۲۵.
  256. «آنگاه خداوند در زندگانی این جهان به آنان خواری چشانید و اگر می‌دانستند عذاب جهان واپسین بزرگ‌تر است» سوره زمر، آیه ۲۶.
  257. «و اما (قوم) عاد در زمین به نادرستی گردنکشی کردند و گفتند: چه کسی از ما توانمندتر است؟ و آیا ندیدند که خداوندی که آنان را آفریده از آنان توانمندتر است؟ و آنان آیات ما را انکار می‌کردند» سوره فصلت، آیه ۱۵.
  258. «و ما در روزهایی شوم بادی سرد فرستادیم تا عذاب رسواساز را در زندگی این جهان به آنان بچشانیم و بی‌گمان عذاب جهان واپسین رسواسازتر است و آنان یاری نخواهند شد» سوره فصلت، آیه ۱۶.
  259. التبیان، ج ۱، ص ۳۳۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص ۲۳۱.
  260. جامع البیان، ج ۶، ص ۱۴۳.
  261. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸.
  262. «پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهره‌مند ساختیم» سوره یونس، آیه ۹۸.
  263. «خداوند آنان را که خداوند و فرستاده او را می‌آزارند در این جهان و جهان بازپسین لعنت می‌کند و برای آنها عذابی خوارساز آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۵۷.
  264. التبیان، ج ۸، ص ۳۶۰؛ روح البیان، ج ۷، ص ۲۳۸؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۲.
  265. «پس، برای پیمان‌شکنی لعنتشان کردیم و دل‌هاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش می‌کردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند و تو پیوسته از خیانت آنان- جز شمار اندکی از ایشان- آگاهی می‌یابی؛ آنان را ببخشای و درگذر! بی‌گمان خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۱۳.
  266. «برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابه‌جا می‌کنند و با پیچاندن زبانشان و از سر طعنه بر دین می‌گویند: «شنفتیم و نپذیرفتیم» و (یا): «بشنو و باور مکن» و (یا) «راعنا» و اگر می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم» و «بشنو و ما را بنگر» برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود اما خداوند آنان را برای کفرشان لعنت کرده است پس جز اندکی، ایمان نخواهند آورد» سوره نساء، آیه ۴۶.
  267. «آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است» سوره محمد، آیه ۲۳.
  268. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۹.
  269. «به راستی آنان که به زنان پاکدامن بی‌خبر مؤمن، تهمت (زنا) می‌زنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شده‌اند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.
  270. تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۱.
  271. «کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است» سوره بقره، آیه ۲۱۷.
  272. «آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره آل عمران، آیه ۲۲.
  273. روض الجنان، ج ۳، ص ۲۰۲؛ ج ۴، ص ۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۳۹۴؛ ج ۷، ص ۱۷۷.
  274. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  275. «جز این نیست که داستان زندگانی این جهان مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستیم که رستنی (های) زمین- آنچه مردم و چارپایان از آن (ها) می‌خورند- با آن درآمیزد تا چون زمین زیورهای خود را برگیرد و آرایش یابد و مردم گمان کنند که بر آن (در بهره‌گیری) توانایی دارند (ناگهان) «امر» ما شب یا روز در رسد و آن را چنان درویده بر جای نهیم که گویی روز پیش هیچ نبوده است؛ بدین‌گونه نشانه‌های خود را برای گروهی که می‌اندیشند روشن می‌داریم» سوره یونس، آیه ۲۴.
  276. التحریر و التنویر، ج ۱۱، ص ۶۰؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۹۹؛ الجدید، ج، ص ۴۱۶.
  277. «و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره کهف، آیه ۴۵.
  278. جامع البیان، ج ۱۵، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۳۰ ـ ۷۳۱.
  279. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  280. کشف الاسرار، ج ۶، ص ۱۹۸.
  281. «هر کس کشت جهان واپسین را بخواهد به کشت او می‌افزاییم و آنکه کشت این جهان را بخواهد از آن بدو می‌دهیم و در جهان واپسین هیچ بهره‌ای ندارد» سوره شوری، آیه ۲۰.
  282. المیزان، ج ۱۸، ص ۴۰ ـ ۴۱.
  283. «داستان آنچه در زندگی این جهان می‌بخشند همچون داستان بادی است دارای سوز سرما که بر کشتگاه گروهی بر خویش ستم کرده بوزد و آن را نابود سازد و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم می‌ورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷.
  284. نمونه، ج ۳، ص ۵۹ ـ ۶۰.
  285. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  286. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  287. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  288. «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.
  289. «و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره کهف، آیه ۴۵.
  290. «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.
  291. «یا می‌گویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست می‌گویید ده سوره‌ای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم می‌توانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.
  292. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  293. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
  294. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  295. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  296. ر. ک: المیزان ج ۱۴ ص ۴۹۶.
  297. در تفسیر مجمع البیان آمده است: «هاء» ضمیر در لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵». به پیامبر برمی گردد. عن ابن عباس و قتادة و المعنی من کان یظن أن الله لن ینصر نبیه محمدا ص و لا یعینه علی عدوه فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵. أی فلیشدد حبلا فی سقفه «ثُم لْیقْطَعْ» أی لیمدد ذلک الحبل حتی ینقطع فیموت مختنقا و المعنی فلیختنق غیظا حتی یموت فإن الله ناصره و لا ینفعه غیظه. (مجمع البیان ج ۷ ص ۱۲۱).
  298. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  299. «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.
  300. «و برای آنان زندگانی این جهان را مثل بزن که به آبی مانند است که آن را از آسمان فرو فرستیم و گیاه روی زمین با آن در آمیزد آنگاه (خشک و) کوفته گردد و بادها آن را (به هر سو) بردارند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره کهف، آیه ۴۵.
  301. «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.
  302. «یا می‌گویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست می‌گویید سوره‌ای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را می‌توانید فرا خوانید» سوره یونس، آیه ۳۸.
  303. «کسانی که زندگی این جهان و آراستگی آن را بخواهند (بر و بار) کارهایشان را در آن به آنان تمام خواهیم داد و در آن با آنان کاستی نمی‌ورزند» سوره هود، آیه ۱۵.
  304. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
  305. «کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و در زمین به تبهکاری می‌کوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دست‌ها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
  306. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۵۵۰.
  307. «گفتند هرگز تو را بر برهان‌هایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر می‌آید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری می‌توانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.
  308. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش ت» سوره کهف، آیه ۲۸.
  309. «و به آنچه با آن دسته‌هایی از آنان را بهره‌مند گردانده‌ایم چشم مدوز، آراستگی زندگی این جهان را (به آنان داده‌ایم) تا آنان را در آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایاتر است» سوره طه، آیه ۱۳۱.
  310. «و سرکردگان از قوم او که کفر ورزیده و لقای جهان واپسین را دروغ شمرده بودند و ما در زندگانی این جهان به آنها رفاه بخشیده بودیم گفتند: این (پیامبر) جز بشری مانند شما نیست، از آنچه می‌خورید می‌خورد و از آنچه می‌آشامید می‌آشامد» سوره مؤمنون، آیه ۳۳.
  311. «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایه‌های آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوه‌ای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
  312. «بدانید که زندگانی این جهان بازیچه و سرگرمی‌و زیور و نازشی است میان شما و افزون خواهی در دارایی‌ها و فرزندان است؛ چون بارانی که رستنی آن شگفتی کشتکاران را برانگیزد سپس خشک گردد و آن را زرد بینی، آن‌گاه ریز و خرد شود و در جهان واپسین، عذابی سخت و (نیز) آ» سوره حدید، آیه ۲۰.
  313. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  314. «این از آن روست که شما آیات خداوند را به ریشخند گرفتید و زندگانی این جهان، شما را فریفت پس امروز، نه از آن (دوزخ) بیرون آورده می‌شوند و نه آشتی‌جویی آنان را می‌پذیرند» سوره جاثیه، آیه ۳۵.
  315. «پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده و جز زندگی این جهان را نخواسته است روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.
  316. «آنگاه آنان رسن‌ها و چوبه‌دست‌های خود را فرو افکندند و گفتند: سوگند به شکوه فرعون بی‌گمان ماییم که پیروزیم» سوره شعراء، آیه ۴۴.
  317. «و زندگی این جهان را برگزیده باشد،» سوره نازعات، آیه ۳۸.
  318. «بلکه، شما زندگی این جهان را برمی‌گزینید» سوره اعلی، آیه ۱۶.