بحث:صحابه: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: سید جواد هاشمی==
صحابه یا [[اصحاب]]، جمعِ صاحب، کسی که همراه و هم‌دوره با [[پیامبر خدا]]{{صل}} و مدتی با آن [[حضرت]] بوده و او را دیده و از سخنان او شنیده است. به [[یاران پیامبر]]، [[اصحاب]] و صحابه گفته می‌شود و به کسانی که در [[نسل]] بعد بوده و [[پیامبر]] را ندیده‌اند، "[[تابعین]]" گویند. [[صحابه پیامبر]] بودن یک [[افتخار]] است و [[رسول خدا]]{{صل}} [[اصحاب]] خود را [[ستایش]] کرده است. کسانی همچون [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[بلال]]، [[ابن مسعود]]، [[مقداد]]، [[عمار یاسر]]، [[حمزه]]، از [[اصحاب پیامبر]] بوده‌اند و شمار آنان به هزاران نفر می‌رسد. البته برخی از صحابه، [[کارهای ناپسند]] و خلاف داشتند، و بعضی از [[منافقین]] هم در جمع صحابه بودند، پس نمی‌توان همه صحابه را [[عادل]] و بی‌عیب دانست<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۳۱.</ref>.
==مقدمه==
* [[اصحاب]] و [[یاران پیامبر خاتم|یاران پیامبر]]{{صل}} می‌باشند، اصطلاحاً آنان‌که زمان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] را [[درک]] کرده و او را دیده‌اند. شمار آنان را تا سی‌هزار نفر هم گفته‌اند که البته رقم دقیقی نیست، چون تنها در حجّة [[الوداع]]، بیش از صدهزار نفر با آن [[حضرت]] [[حج]] انجام دادند و سخنان او را در [[غدیر]] شنیدند. برخی هم [[صحابی]] را کسی دانسته‌اند که او را دیده و از او [[حدیث]] [[نقل]] کرده یا مدّتی با او [[مصاحبت]] داشته است. در مقابل صحابه، تابعین‌اند که [[نسل]] پس از صحابه‌اند. بحث از صحابه از آنجا ریشه می‌گیرد که [[اهل سنت]] معتقدند همۀ صحابه [[عادل]] و منزّه‌اند و دلیلشان هم آیاتی است که از [[مؤمنان]] و [[مهاجران]] و [[انصار]] [[ستایش]] می‌کند و این [[اعتقاد]]، برای تصحیح [[خلافت ابوبکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]] و نیز توجیه خلاف‌های عملی آنان است. در حالی که در [[آیات]] متعدّدی از برخی افراد آن زمان [[نکوهش]] شده و به [[گواهی]] [[تاریخ]] نیز خطاهای بزرگی از برخی سرزده و [[اعتقاد]] به [[عدالت]] همۀ صحابه، چیزی جز چشم نهادن بر واقعیات [[تاریخی]] و توجیه [[ظلم]] و [[انحراف]] برخی نیست. آیا [[امام علی|علی]]{{ع}} که در همۀ صحنه‌های [[نبرد]] علیه [[باطل]] و [[شرک]] حضور داشته، و [[ابو سفیان]] که در همۀ توطئه‌ها علیه [[اسلام]] فعالیّت داشته و اواخر [[عمر]] [[پیغمبر]] منافقانه [[مسلمان]] شده است برابرند؟<ref>در این‌باره ر. ک: «نظریة عدالة الصحابه»، احمد حسین یعقوب، «معالم المدرستین»، ج ۱ ص ۸۷، «الصحابة فی القرآن و السنّة و التاریخ» مرکز الرساله</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۶۱.</ref>.
==صحابه در [[قرآن]]==
*در [[قرآن]]، شکل‌های گوناگون این واژه به کار رفته و مترجمان و [[مفسران]] [[قرآن]] در ترجمه و [[تفسیر]] آن، معانی لغوی آن را به کار برده‌اند:
#'''ملازمه و [[همراهی]] دو [[بنده]] [[صالح]] [[خداوند]]:''' {{متن قرآن|قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا}}<ref>«گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.</ref>.
#'''[[معاشرت]] [[مؤمن]] و [[کافر]]:''' {{متن قرآن|وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا}}<ref>«و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش -که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم» سوره کهف، آیه ۳۴.</ref>.
#'''[[معاشرت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[مشرکان]]:''' {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست» سوره اعراف، آیه ۱۸۴.</ref>.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۵-۱۶.</ref>
==آیا [[قرآن]] به [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} تضمین می‌دهد؟==
*ستایشی که [[قرآن کریم]] از [[رفتار]] گذشته [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[پلید]] کرده است، هرگز [[دلیل]] بر [[پاکی]] آنها از هر نوع [[فساد]] و [[انحرافی]] در دوران عمرشان نیست؛ زیرا [[رضایت خداوند]] و [[سعادت ابدی]] [[انسان]] در گرو تداوم [[ایمان]] و استمرار [[عمل صالح]] در طول میداد و خود [[اسوه]] [[فضایل]] [[انسانی]] بود و هرگز به [[شرک]] و [[گناه]] آلود نشد، این‌گونه خطاب می‌کند: {{متن قرآن|لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.</ref>. همچنین در مورد [[پیامبر]] بزرگ [[ابراهیم]] و فرزندانش می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.</ref>.
*از نظر [[تاریخی]] [[بدیهی]] است که همه کسانی که به نام صحابه معرّفی شده‌اند، [[صالح]] و [[پارسا]] نبوده‌اند. [[بخاری]] از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "در [[قیامت]] من بر لب [[حوض کوثر]] ایستاده‌ام و در [[انتظار]] کسانی هستم که نزدم خواهند آمد، در این هنگام گروهی را از کنار من جدا می‌کنند و دور می‌نمایند. می‌پرسم: اینان هم از صحابه من هستند؟ می‌گویند: آری! اما تو خبر نداری اینان (پس از تو) [[عقب‌گرد]] کردند و به قهقرا برگشتند"<ref>صحیح بخاری، کتاب فتن.</ref>.
* [[تفتازانی]] می‌نویسد: "[[جنگ]] و اختلافاتی میان صحابه رخ داده و در کتب [[تاریخ]] [[ثبت]] شده و از طریق افراد موثّق [[نقل]] گردیده است. از همه اینها می‌توان پی برد که گروهی از [[اصحاب]] از راه [[حقّ]] [[منحرف]] شدند و به [[فسق]] و [[ستمکاری]] [[آلوده]] گردیدند، [[انگیزه]] این [[انحراف]] و [[فسق]] و [[ستم]]، [[حس]] [[کینه‌توزی]] عناد و [[حسد]] و سلطنت‌خواهی و [[ریاست‌طلبی]] و [[تمایل]] به لذّات و [[شهوات]] بوده است؛ زیرا چنین نبود که همگی صحابه از [[گناه]] و [[پلیدی]] مبرّا و [[معصوم]] باشند"<ref>شرح المقاصد، ص۴۶.</ref>.
* [[مجتهد]] و معذور، بلکه مأجور دانستن صحابه و [[تنزیه]] آنان از سوی [[اهل سنت]] باعث تجری گروهی [[دنیاطلب]] و [[خودخواه]] گردید. کسانی همچون [[معاویه]]، [[عمرو بن عاص]]، [[خالد بن ولید]]، [[مغیرة بن شعبه]]، [[سعید بن عاص]]، [[بسر بن ارطاة]] و... به هر عمل خلاف و جنایت باری دست زدند و کسی نتوانست زبان به [[اعتراض]] بگشاید. [[رهبر]] [[خوارج نهروان]] - [[حرقوص بن زهیر]]- از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} بود که [[حضرت]] درباره‌اش فرمود: "او [[دین]] خود را رها می‌کند، همچون تیری که از ترکش بیرون می‌رود". همچنین [[عبدالله بن جحش]] - که از [[مهاجرین]] به [[حبشه]] بود- از [[اسلام]] برگشت و به [[آیین مسیحیت]] در آمد.
*بنابراین نه تنها به [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و سایر [[مؤمنان]] تضمینی داده نشده که چنین تضمینی حتّی به شخص [[پیامبر]]{{صل}} نیز - که وجودش سراسر [[ایمان]] و [[تقوی]]، [[رحمت]] و [[برکت]] برای [[انسان]] است- داده نشده است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۲۵-۱۲۶.</ref>.
==سیمای صحابه در [[سخنان پیامبر]]{{صل}} و [[تاریخ]]==
*بر طبق [[تاریخ]]، گروهی از صحابه، در زمان [[زندگانی رسول خدا]]{{صل}} به جای [[خواندن قرآن کریم]] و [[تدبر]] در آن، به سراغ نسخه‌های [[تورات]] [[تحریف]] شده و کتاب‌های [[یهود]] رفته و شیفته [[خواندن]] آنها بودند. وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} از این موضوع [[آگاه]] شد، به آنان فرمود: "با وجود [[کتاب خدا]] - [[قرآن کریم]] - کتاب‌های دیگر را همراه آن نگیرید و از آنها استفاده نکنید. به [[خدا]] اگر [[موسی]] به اینجا می‌آمد، شما از او [[پیروی]] می‌کردید، اما اگر او زنده بود و مرا می‌دید از من [[پیروی]] می‌کرد<ref>سنن دارمی، ج۱، ص۱۱۶؛ مصنف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۳۱۳ و ج۱۱، ص۱۳ - ۱۱۰؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۱۸۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۱، ص۶۶۶؛ الفائق، زمخشری، ج۴، ص۱۱۴.</ref>.
*پسر [[عمر]] می‌گوید: ما در زمان [[زندگی پیامبر]]{{صل}} درباره همسران‌مان و شیوه [[رفتار]] با ایشان نگران بودیم که مبادا سخنی بگوییم که آیه‌ای در [[سرزنش]] ما نازل شود ولی پس از درگذشت [[پیامبر]]{{صل}}، در این باره آسوده خاطر شدیم و نسبت به همسران‌مان به [[راحتی]] صحبت می‌کردیم<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۶، ص۱۴۶.</ref>.
*نتیجه آنکه، صِرف [[صحابی]] بودن و دیدن [[پیامبر]]{{صل}} و [[نقل]] سخنان آن [[حضرت]]، [[شرافت]] نیست بلکه [[پایداری]] بر آن [[اعتقاد]] و [[رفتار]] بر اساس [[آموزه‌های دینی]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} از جمله شروط [[عدالت]] است. در [[زندگی]] [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} مواردی بر خلاف [[دستورها]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} [[اسلام]] [[مشاهده]] می‌شود؛ از جمله:
#[[بدعت‌گذاری]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>صحیح بخاری، بخاری، کتاب التفسیر، باب کنت علیهم شهیدا، ج۵، ص۲۴۰ و باب تفسیر سورة الأنبیاء، باب کما به أنا اول خلق، ج۷، ص۱۲۸ و ۲۰۸، ح۶۵۷۶ و کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛
#[[ارتداد]] گروهی از صحابه پس از [[پیامبر]]{{صل}}<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۴، ص۱۴۲ و ۶۶۴، ح۳۴۴۷، کتاب بدء الخلق و کتاب الفتن، باب ما جاء فی قول الله تعالی "واتقوا فتنة" و کتاب تفسیر، باب تفسیر الانبیاء.</ref>؛
#دوری ایشان از [[حوض]]<ref>صحیح مسلم، مسلم، ج۱، ص۱۵۰، کتاب الطهاره، باب استحباب اطالة العزة و التعجیل فی الوضوء، ح۳۹ و کتاب الفضائل، باب ۹، باب اثبات حوض النبی{{صل}}.</ref>؛
#ورودشان به [[جهنم]]<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.</ref>؛
#[[نفرین]] [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان<ref>صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.</ref>.
*اما امروز به [[شیعیان]] و [[پیروان مکتب اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} [[تهمت]] [[مخالفت]] با صحابه [[رسول خدا]]{{صل}} زده می‌شود؛ در حالی که آنها پیرو بزرگ‌ترین، [[داناترین]] و فاضل‌ترین صحابه [[رسول خدا]]{{صل}}؛ یعنی [[صدیق اکبر]]، [[فاروق]] اعظم، [[یعسوب الدین]] و [[جانشین]] [[راستین]] [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}<ref>تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.</ref> هستند و [[علمای شیعه]] درباره صحابه [[شایسته]]، کتاب‌ها و رساله‌ها نگاشته، بنا به شیوه [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}}، [[عقیده]] خود را گفته‌اند، و گوشه‌های مبهم و تاریک را در [[رفتار]] گروهی از صحابه آشکار، و با استناد به منابع کهن، اهداف آنها را از رفتارهای‌شان بیان کرده‌اند.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۶-۱۱۷.</ref>
==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[اهل سنت]]==
*[[مامقانی]] می‌نویسد: گفته شده، اولین نویسنده کتاب درباره صحابه، [[علی بن مدینی]] با عنوان "معرفة ما نزل فی الصحابه" است. همچنین [[محمد بن عمر واقدی]] نویسنده کتاب‌های "المغازی" و "فتوح الشام" و معاصر [[خلافت]] [[مأمون]]، مفصل‌ترین گزارش را درباره [[زندگی]] صحابه نوشت که هم درباره [[زندگی]] [[رسول خدا]] و هم درباره [[اصحاب]] است. پس از او [[محمد بن سعد کاتب واقدی]]  [[کتاب]] "الطبقات الکبری"، [[بلاذری]] [[کتاب]] "[[انساب الاشراف]]"، [[ابن عبدالبر]] [[کتاب]] "الاستیعاب" و [[ابن حجر عسقلانی]] [[کتاب]] "الاصابه فی معرفة الصحابه" را نوشته‌اند<ref>مقباس الهدایه، ج۳، ص۲۹۷؛ و نیز ر.ک: دانشنامه تشیع، ج۱۰، ص۲۷۵، واژه صحابه.</ref>.
*بنا به مبنای در پیش گفته شده، پرداختن به این موضوع در میان [[اهل سنت]] با توجه به نگرش ایشان درباره صحابه است.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۷-۱۱۸.</ref>
==اهمیت بررسی [[زندگی]] صحابه از دیدگاه [[شیعه]]==
*[[شیعیان]] به [[نص در امامت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} [[معتقد]] بوده و با [[ادله]] محکم برگرفته از [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} بر این دیدگاه [[اسلامی]] تأکید کرده‌اند و از کسانی که [[دین]] را از [[پیامبر]]{{صل}} فرا گرفته، به آیندگان انتقال داده‌اند و نیز در [[نگهداری دین]] [[جان]] فشانی‌ها نموده، [[مشکلات]] [[جان]] فرسا را [[تحمل]] کرده‌اند، [[غفلت]] نورزیده و پیوسته یاد ایشان را زنده نگهداشته و از تلاش‌های ایشان [[ستایش]] کرده و می‌کنند. آنها برای پیراستن سیمای [[اصحاب]] [[راستین]] از گرد و غبار [[مخالفت]] با [[دستورات الهی]] می‌کوشند و به همین جهت، برخی از افراد پیرامون [[پیامبر]]{{صل}} را که به دنبال اغراض خود بودند، [[تأیید]] نمی‌کنند و از [[رفتار]] ایشان در زمان [[پیامبر]] و پس از درگذشت او [[انتقاد]] کرده، به [[پیروی]] از [[قرآن]]، این گروه [[منافق]] را [[سرزنش]] می‌کنند؛ زیرا [[خداوند متعال]]، [[سکوت]] در برابر تلاش‌های [[انحرافی]] ایشان را نمی‌پسندد، و به [[نقل]] [[متقی هندی]]<ref>کنز العمال، ج۱، ص۲۳۸.</ref> [[بهترین]] [[امت]] و مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> زمانی محقق می‌شود که همانند صحابه [[راستین]] مانند [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، [[عمار]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[بلال]] و... [[احکام]] [[حق تعالی]] را پاس داشته، در [[ترویج]] آن بکوشند.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۸.</ref>
==پیشینه [[نگارش]] کتاب درباره صحابه در میان [[شیعیان]]==
*[[شیعه]] نوشته‌های مفصلی در شرح حال صحابه ننوشته است چرا که آن را ضروری نمی‌دانست؛ زیرا با توجه به مبانی [[قرآن]] و [[سنت رسول خدا]]{{صل}} [[استمرار]] [[دین]] بر عهده [[امام علی]]{{ع}} است که [[پیامبر]]{{صل}} [[تعیین]] کرده و [[اصحاب]] نیز همانند دیگران در سایه [[پیروی]] از [[ولایت]] و [[امامت]]، دارای ارج خواهند بود؛ از این رو توجه فراوان به ایشان در مقابل [[قرآن]] و [[پیامبر]]{{صل}} و [[جانشین پیامبر]]{{صل}}، غیر ضروری است ولی مخالفین [[تشیع]] با اتهام‌های ناروا این شیوه معقول و [[استوار]] [[شیعه]] را به عنوان ابزاری برای [[تهمت]] زدن به [[شیعه]] قرار می‌دهند و با [[تحریف]] واقعیت، به [[شیعه]] [[تهمت]] [[مخالفت]] و [[دشمنی]] با صحابه را می‌زنند. [[عالمان]] [[آگاه]] [[شیعه]] برای روشن کردن [[افکار]] و برای [[بزرگداشت]] صحابه بزرگوار، کتاب‌هایی را نوشته‌اند؛ مرحوم [[سید علی خان مدنی شیرازی]] "الدرجات الرفیعه" را نوشت تا هم [[پایبندی]] بسیاری از صحابه به [[دین]] و [[امامت]] و هم حوادث [[صدر اسلام]] را [[یادآوری]] کند، و با همین شیوه، پاسخ بسیاری از [[شبهات]] را داده باشد. سپس مرحوم [[محدث قمی]] "تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب" را نوشت و مرحوم [[عالمی دامغانی]] نیز کتاب "پیغمبر و یاران" را نوشت.<ref>[[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۱۹.</ref>
== [[عدالت صحابه]]==
== [[سنت صحابه]]==
==[[اصحاب پیامبر]]==
[[اصحاب]]، جمع [[صحابه]] است. صحابه در اصطلاح، کسی است که [[پیامبر]]{{صل}} را [[ملاقات]] کرده و به او [[ایمان]] آورده و با [[اعتقاد]] به [[اسلام]] از [[دنیا]] رفته است.
[[اهل سنت]] همه صحابه را بدون استثناء، [[عادل]] می‌دانند و هیچ کسی از آنها را به [[فسق]] و [[گناه]] نمی‌توان متهم کرد. آنها معتقدند [[صحابه پیامبر]]{{صل}} در موارد متعدد به [[اجتهاد]] خود عمل می‌کردند؛ زیرا همه آنها به دلیل [[همنشینی]] با پیامبر{{صل}} [[اهل]] اجتهاد بودند. نیز معتقدند امکان دارد که در برخی از موارد در اجتهاد خود دچار [[اشتباه]] و [[لغزش]] هم شده باشند، ولی هیچگاه آنها از سر عمد و [[علم]]، [[مرتکب گناه]] و خلاف نمی‌شدند. در نگاه اهل سنت، همه صحابه افزون بر [[عدالت]]، دارای اجتهاد نیز بودند. لازمه این اعتقاد این است که صحابه یک نوع مصونیت [[دینی]] دارند و باید درصدد توجیه و [[تأویل]] کارهای آنها باشیم و در صورت عدم توجیه، با [[چشم‌پوشی]] و [[سکوت]] از کنار آن بگذریم.
اما [[شیعه]] می‌گوید با این که [[صحابی پیامبر]] بودن یک [[افتخار]] است و هیچ‌گاه نمی‌توان تمجیدها و تأییدهای [[آیات قرآن]] و خدمات ارزنده و مجاهدت‌های صحابه را در [[تحکیم]] و تثبیت اسلام نادیده گرفت، ولی به هیچ وجه نمی‌توان آنها را هم‌سنگ و هم‌سطح پنداشت؛ همان‌گونه که نمی‌توان [[فضیلت]] عدالت و اجتهاد را برای همه آنها مطلق در نظر گرفت. به نظر شیعه، این اعتقاد نمی‌تواند درست باشد که صرف دیدار پیامبر{{صل}} همچون کیمیایی، شخص را مصونیت دائمی ببخشد و او را از هرگونه [[انتقاد]] برکنار دارد.
درباره جایگاه صحابه از جهت [[زمان]] و مکان [[مسلمان]] شدن و نیز مشارکت در کارهای مهم، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. [[ابن سعد]] در طبقات، آنان را بر پنج طبقه می‌داند:
طبقه اول: اهل [[بدر]] از [[مهاجران]] و [[انصار]].
طبقه دوم: کسانی که در بدر بوده، ولی پیش از بدر مسلمان شده و در [[جنگ احد]] و پس از آن در جنگ‌های دیگر حضور داشته‌اند همانند: [[مهاجران به حبشه]].
طبقه سوم: کسانی که در [[جنگ خندق]] و پس از آن بوده‌اند.
طبقه چهارم: کسانی که در [[فتح مکه]] بوده و پس از آن به [[اسلام]] گرویده‌اند.
طبقه پنجم: کسانی که به هنگام [[رحلت پیامبر]]{{صل}} کم سن بوده‌اند<ref>طبقات ابن سعد، ج۱، ص۸.</ref>.
البته [[حاکم نیشابوری]] در تقسیمی دیگر، [[اصحاب]] را بر ۱۲ طبقه می‌داند.
[[پیروان اهل بیت]] و [[شیعه]] هر چند در مفهوم [[صحابه]] با [[اهل سنت]] اختلافی ندارند، و هر کسی که [[پیامبر]]{{صل}} را دیده و به او [[ایمان]] آورده است از اصحاب آن حضرت می‌دانند، ولی می‌گویند این مفهوم آن چنان فراگیر است که [[مؤمن]] و [[منافق]] و [[عادل]] و [[فاسق]] را دربرمی‌گیرد. از این رونمی‌پذیرند که همه اینان عادل باشند چنان که اهل سنت معتقدند بلکه هر یک از صحابه را با ترازوی کردارش، به‌ویژه پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌سنجند تا ببینند چه اندازه بر [[دین]] پیامبر{{صل}} پایبند مانده و به [[انحراف]] نگراییده است. [[علامه شرف‌الدین]] می‌گوید: [[همنشینی]] پیامبر{{صل}} هر چند [[فضیلت]] است، ولی بی‌شک دلیلی بر [[عصمت]] آنان نیست. بنابراین، صحابه از جهت مصون ماندن از [[خطا]] و [[گناه]]، مانند دیگر مردمان‌اند که افراد مورد [[اعتماد]]، عادل و [[پاکیزه]] از [[گناهان]] در میان آنان فراوان است و [[گناهکار]]، [[متجاوز]] و مجهول‌الحال نیز در میان آنان یافت می‌شود<ref>اجتهاد در مقابل نص، ص۴۹۱.</ref>.
نظریه شیعه درباره صحابه برگرفته از [[کتاب خدا]] و [[سنت نبوی]] است. در [[قرآن]]، [[خداوند]] گروهی از اصحاب را منافق می‌شمارد و جمعی را [[اهل]] [[شک]] و عده‌ای را به نام آزاردهندگان [[رسول خدا]]{{صل}} و برخی را که به [[ارتداد]] خواهند‌گرایید، نام می‌برد. در [[سنت]] نیز آمده است که (به اعتراف [[بخاری]] در صحیح خود) شماری از صحابه به قهقرا و [[عصر جاهلیت]] باز خواهند گشت و شمار آنان آن قدر است که پیامبر{{صل}} فرمود:
«[[روز قیامت]] بر سر [[حوض کوثر]] وارد می‌شوند، ولی آنان را دور می‌کنند. می‌گویم اینان اصحاب من هستند، به من جواب داده می‌شود که تو می‌دانی، پس از تو چه [[بدعت‌ها]] که نکردند و آنان را دور می‌کنند. افراد [[نجات]] یابنده جز به تعداد شترهای جا مانده از کاروان نخواهد بود»<ref>صحیح بخاری، ج۷، ص۲۶۵.</ref>.
درباره [[عدالت]] نداشتن همه [[صحابه]]، بهترین [[شاهد]]، [[تاریخ]] است. مواردی که خود [[اصحاب]] از کرده‌های خویش در [[هراس]] بوده‌اند و اعتراف داشتند که پس از [[پیامبر]]{{صل}} به [[خطا]] و [[انحراف]] رفته‌اند، یا این که برخی از صحابه، دیگری را به [[کذب]] و [[دروغ]] و [[نفاق]] و حتی [[کفر]] متهم کرده‌اند. اشخاصی مانند [[خالد بن ولید]]، [[مغیرة بن شعبه]]، [[معاویة بن ابوسفیان]]، [[براء بن عازب]]، [[انس بن مالک]]، [[ابو درداء]]، [[معاویة بن حدیج]]، [[بسر بن ارطاة]]، [[ولید بن عقبه]]، [[قدامة بن مظعون]]<ref>عدالت صحابه از دیدگاه تشیع و تسنن، علی باقر شیخانی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۳، ص۱۲۰.</ref>.
برخلاف تهمت‌هایی که برخی [[جاهلان]] به [[پیروان اهل بیت]] می‌زنند و آنان را [[دشمن]] [[صحابه پیامبر]]{{صل}} و [[دشنام]] دهنده به آنان می‌دانند، [[شیعه]] برای اصحاب [[مخلص]] و [[وفادار]]، [[احترام]] بسیاری قائل است، به‌ویژه اصحابی که [[پیمان]] خود را با پیامبر{{صل}} نگسستند و پس از او نیز به سیره‌اش وفادار ماندند. کسانی مانند [[ابورافع قبطی]] ([[غلام]] [[رسول الله]])، [[ابوذر غفاری]]، [[ابوایوب انصاری]]، [[بلال بن ریاح حبشی]] (مؤذن پیامبر)، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[حجر بن عدی کندی]]، [[حذیفه بن یمان]]، [[خباب بن ارت]]، [[خزیمه بن ثابت]]، [[سلمان فارسی]]، [[عمار بن یاسر]]، [[عبدالله بن عباس]]، [[عدی بن حاتم طایی]]، [[مقداد بن اسود کندی]] و...<ref>منتهی الامال، ج۱، ص۲۳۱ و ۲۲۲ و ۲۲۹ و ۳۷۰ و ۲۳۰ و ۲۳۳ و ۲۳۹ و ۲۲۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۰۹.</ref>
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']]
{{پایان منابع}}
==پانویس==
{{پانویس}}
==صحابه از دیدگاه شیعه==
==صحابه از دیدگاه شیعه==
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
خط ۹۷: خط ۱۷۳:
# [[جندب بن کعب]]
# [[جندب بن کعب]]
# [[جهیم بن صلت]]
# [[جهیم بن صلت]]
# [[جویریه]]
# جویریه
# [[حارث بن صمه]]
# [[حارث بن صمه]]
# [[حارث بن کلده]]
# [[حارث بن کلده]]
خط ۲۵۸: خط ۳۳۴:
{{فهرست اثر}}
{{فهرست اثر}}
{{ستون-شروع|5}}
{{ستون-شروع|5}}
# ابان بن سعید بن عاص
# [[ابان بن سعید بن عاص]]
# ابو احمد بن جحش
# [[ابراهیم بن محمد]]
# ابو امامة باهلی
# [[ابن ابی رمثة تمیمی]]
# ابو امامة بن سهل بن حنیف
# [[ابن ابی عوجاء سلمی]]
# ابو اخنس بن حذافة
# [[ابو احمد بن جحش]]
# ابو طفیل عامر بن واثلة کنانی
# [[ابو اخنس بن حذافة]]
# ابو عاص بن ربیع
# [[ابو امامة باهلی]]
# ابو برزة اسلمی
# [[ابو امامة بن سهل بن حنیف]]
# ابو بصرة غفاری
# [[ابو برزة اسلمی]]
# ابو بصیر
# [[ابو بصرة غفاری]]
# ابو بکر صدیق
# [[ابو بصیر]]
# ابو ثعلبة خشنی
# [[ابو بکر صدیق]]
# ابو جحیفة سوائی
# [[ابو ثعلبة خشنی]]
# ابو جندل بن سهیل
# [[ابو جحیفة سوائی]]
# ابو حذیفة بن مغیرة
# [[ابو جندل بن سهیل]]
# ابو ذباب مذحجی
# [[ابو حذیفة بن مغیرة]]
# ابو زمعة بلوی
# [[ابو ذباب مذحجی]]
# ابو سروعة عقبة بن حارث
# [[ابو زمعة بلوی]]
# ابو سفیان بن حرب
# [[ابو سروعة عقبة بن حارث]]
# ابو ظبیان اعرج
# [[ابو سفیان بن حرب]]
# ابو عبید ثقفی
# [[ابو طفیل عامر بن واثلة کنانی]]
# ابو عبیدة بن جراح
# [[ابو ظبیان اعرج]]
# ابو عنبة خولانی
# [[ابو عاص بن ربیع]]
# ابو قتادة انصاری
# [[ابو عبید ثقفی]]
# ابو قحافة
# [[ابو عبیدة بن جراح]]
# ابو قیس بن اسلت
# [[ابو عنبة خولانی]]
# ابو محجن ثقفی
# [[ابو قتادة انصاری]]
# ابو محذورة جمحی
# [[ابو قحافة]]
# ابو مسعود بدری
# [[ابو قیس بن اسلت]]
# ابو هاشم بن عتبة بن ربیعة
# [[ابو محجن ثقفی]]
# ابو هند داری
# [[ابو محذورة جمحی]]
# ابی بن قیس نخعی
# [[ابو مسعود بدری]]
# ارطاة فزاری
# [[ابو هاشم بن عتبة بن ربیعة]]
# اسامة بن زید
# [[ابو هند داری]]
# اسامة بن شریک
# [[ابی بن قیس نخعی]]
# اسد بن کرز بجلی
# [[اخنس بن شریق بن عمرو]]
# اسد بن کعب قرظی
# [[اخنس سلمی]]
# اسعد بن زرارة
# [[ارطاة فزاری]]
# اسید بن کعب قرظی
# [[ارقم بن ابی ارقم]]
# ام حبیب بنت عباس
# [[ازرق بن عقبة]]
# ام کلثوم بنت عباس
# [[اسامة بن زید]]
# امامة بنت محرث
# [[اسامة بن شریک]]
# ابراهیم بن محمد
# [[اسد بن کرز بجلی]]
# ابن ابی عوجاء سلمی
# [[اسد بن کعب قرظی]]
# ابن ابی رمثة تمیمی
# [[اسعد بن زرارة]]
# معاویة بن ابی سفیان
# [[اسود بن ابی بختری]]
# اخنس سلمی
# [[اسید بن کعب قرظی]]
# اخنس بن شریق بن عمرو
# [[اشعث بن قیس]]
# ارقم بن ابی ارقم
# [[اصیرم]]
# ازرق بن عقبة
# [[اقرع بن حابس]]
# اسود بن ابی بختری
# [[ام حبیب بنت عباس]]
# اشعث بن قیس
# [[ام کلثوم بنت عباس]]
# اصیرم
# [[امامة بنت محرث]]
# اقرع بن حابس
# [[امرؤ قیس بن اصبغ کلبی]]
# جارود عبدی
# [[امر
# حارث بن ابی ضرار
# حارث بن حسان
# حارث بن عبد عزی
# حارث بن عبد الله بن ابی ربیعة
# حارث بن عبد مطلب
# حارث بن عبد کلال
# حارث بن عقبة
# حارث بن عمیر ازدی
# حارث بن عوف مری
# حارث بن کلدة
# حارث بن معاویة کندی
# حارث بن نوفل
# حارث بن وهبان کنانی
# حباب بن منذر
# حکم بن ابی عاص
# حکم بن عمرو غفاری
# حکم بن عمیر تغلبی
# خرباق بن عمرو من بنی سلیم
# خریت بن راشد ناجی
# زبیر بن عوام
# سائب بن یزید
# ضحاک بن سفیان کلابی
# طفیل بن عمرو دوسی
# عبادلة اربعة
# عباس بن عبد مطلب
# عباس بن مرداس
# عرباض بن ساریة
# علاء بن حضرمی
# علاء بن وهب
# فضل بن عباس
# قعقاع بن معبد تمیمی
# قمبر ابن صبرة قیسی
# مثنی بن لاحق عجلی
# مستظل بن حصین بارقی
# مستورد بن شداد فهری
# مسور بن مخرمة
# مغیرة بن اخنس
# مغیرة بن شعبة
# مقدام بن معد یکرب
# منیذر افریقی
# مهاجر بن ابی امیة
# نعمان بن بشیر
# نعمان بن مقرن مزنی
# نعیمان بن عمرو انصاری
# نواس بن سمعان
# هرماس بن زیاد
# ولید بن ولید بن مغیرة
# ولید بن عقبة
# امرؤ قیس بن اصبغ کلبی
# امرؤ قیس بن عابس بن منذر
# ب
# باذان بن ساسان
# بریدة بن حصیب
# بسبسة بن عمرو
# بسر بن ابی ارطاة
# بشر بن حارث عبسی
# بشر بن ربیعة
# بلال بن حارث مزنی
# بلال بن رباح
# ت
# تمام بن عباس بن عبد مطلب
# تمیم داری
# ث
# ثابت بن قیس بن شماس
# ثمامة بن اثال
# ثوبان مولی نبی محمد
# ج
# جابان ابو میمون
# جابر بن سمرة
# جابر بن عبد الله راسبی
# جبیر بن مطعم
# جریر بن عبد الله بجلی
# جعدة بن هبیرة مخزومی
# جعفر بن زبیر بن عوام
# جلیبیب
# جنادة بن ابی امیة
# جندب ازدی
# جندب بن ضمرة لیثی
# جندب بن عبد الله بجلی
# جیفر بن جلندی
# ح
# حاجب بن زرارة
# حارثة بن شراحیل
# حاطب بن حارث
# حبة بن جوین
# حبیب سلامانی
# حبیب بن زید بن عاصم
# حجاج بن حارث
# حجر شر
# حجر بن عدی
# حذیفة بن یمان
# حذیفة بن محصن
# حرام بن ملحان
# حزام بن خویلد
# حزن بن ابی وهب
# حسان بن ثابت
# حکیم بن جبلة عبدی
# حکیم بن حزام
# حملة بن جویة کنانی
# حمیضة بارقی
# حنظلة بن ربیع
# خ
# خارجة بن حذافة
# خالد سدوسی
# خالد بن عاص
# خالد بن ولید
# خالد بن حزام
# خالد بن سعید
# خالد بن عرفطة
# خالد بن غلاب
# خرشة بن حر
# خزیمة بن ثابت
# خزیمة بن جهم
# د
# دحیة کلبی
# ذ
# ذو کلاع حمیری
# ر
# راشد بن عبد ربه سلمی
# رافع بن عمیرة
# ربعی بن عامر تمیمی
# ربیعة بن امیة بن خلف
# ربیعة بن حارث
# رفاعة بن قرظة قرظی
# ز
# زبرقان بن بدر
# زاهر بن حرام
# زهرة بن حویة تمیمی
# زهیر بن سلیم
# زهیر بن صرد جشمی سعدی
# زهیر بن قیس بلوی
# زید خیر
# زید بن ارقم
# زید بن ثابت
# زینب بنت عوام
# س
# ساریة بن زنیم
# سحبان وائل
# سراقة بن مالک مدلجی
# سعد بن عبادة
# سعد بن مسعود ثقفی
# سعید بن حارث بن قیس
# سعید بن عاص
# سعید بن زید
# سعید بن عامر جمحی
# سعید بن عبد قیس
# سفیان بن عبد الله ثقفی
# سفیان بن عوف
# سفیان بن معمر
# سفینة مولی نبی محمد
# سلمة بن ابی سلمة
# سلمة بن اکوع
# سلمة بن هشام
# سلیمان بن خالد بن ولید
# سلیمان بن صرد
# سمرة بن جندب
# سنان بن سلمة بن محبق هذلی
# سهل ابن حنظلیة انصاری
# سهل بن بیضاء
# سهل بن ثعلبة زبیدی
# سهل بن سعد
# سهیل بن عمرو
# سوید بن مقرن
# ش
# شماخ بن ضرار
# شداد بن اوس
# شداد بن هاد لیثی
# شرحبیل بن سمط
# شرحبیل بن حسنة
# شریک بن حدیر تغلبی
# شیبة بن عثمان اوقص
# ص
# صفوان بن امیة بن خلف
# صفوان بن معطل
# صهیب بن سنان
# ض
# ضرار بن ازور
# ضرار بن عبد مطلب
# ط
# طارق بن شهاب
# طالب بن ابی طالب
# طلحة بن عبید الله
# ع
# عائذ بن سلمة ازدی
# عاصم بن عمرو تمیمی
# عبد جد بن ربیعة حکمی
# عبدالرحمن بن ابی بکر
# عبدالرحمن بن عباس
# عبدالرحمن بن عوام
# عبدالرحمن بن ربیعة باهلی
# عبدالرحمن بن عوف
# عبدالرحمن بن معاذ بن جبل
# عبد الله بن ابی اوفی
# عبد الله بن ابی بکر
# عبد الله بن ابی ربیعة
# عبد الله بن ام مکتوم
# عبد الله بن انیس
# عبد الله بن حارث انصاری
# عبد الله بن حارث سعدی
# عبد الله بن حارث بن جزء
# عبد الله بن زبعری
# عبد الله بن زبیر مطلبی
# عبد الله بن معتم عبسی
# عبد الله بن بدیل
# عبد الله بن بسر
# عبد الله بن جعفر بن ابی طالب
# عبد الله بن حذافة سهمی
# عبد الله بن حنظلة
# عبد الله بن خباب بن ارت
# عبد الله بن ذباب مذحجی
# عبد الله بن سرجس
# عبد الله بن سعد بن ابی سرح
# عبد الله بن سلام
# عبد الله بن سهیل
# عبد الله بن عباس
# عبد الله بن عتیک
# عبد الله بن عثمان بن عفان
# عبد الله بن عکیم
# عبد الله بن عمرو بن عاص
# عبد الله بن محمد
# عبد الله بن مسعدة فزاری
# عبد الله بن مغفل
# عبد الله بن وهب راسبی
# عبد عمرو بن کعب
# عبد یا لیل بن عمرو
# عبید الله بن عباس
# عبید الله بن عدی
# عبید بن خشخاش
# عبید بن خالد سلمی
# عبیدة بن هبان مذحجی
# عتاب بن اسید
# عتبة بن ابی لهب
# عتبة بن ابی وقاص
# عتبة بن فرقد سلمی
# عثمان بن ابی عاص
# عثمان بن ربیعة
# عثمان بن طلحة
# عثمان بن عفان
# عداس
# عدی بن حاتم طائی
# عرفجة بن هرثمة بارقی
# عروة بارقی
# عروة بن اسماء
# عروة بن زید خیل
# عروة بن مسعود ثقفی
# عطیة قرظی
# عفان بن ابی عاص
# عقبة بن عامر جهنی
# عقبة بن نافع
# عقیل بن ابی طالب
# عکرمة بربری
# عکرمة بن ابی جهل
# علقمة بن رمثة بلوی
# علقمة بن مجزز مدلجی
# علی بن ابی عاص بن ربیع
# علی بن ابی طالب
# عمارة بن شهاب
# عمارة بن عقبة
# عمر بن ابی سلمة
# عمر بن خطاب
# عمران بن حصین
# عمرو بن اخطب
# عمرو بن امیة ضمری
# عمرو بن امیة بن حارث
# عمرو بن حمق
# عمرو بن عاص
# عمرو بن منتفق
# عمرو بن بعجة بارقی
# عمرو بن جهم
# عمرو بن حزم انصاری
# عمرو بن سعد
# عمرو بن سلمة جرمی
# عمرو بن عبسة
# عمرو بن عثمان بن کعب
# عمرو بن مرة جهنی
# عمرو بن معد یکرب
# عمیر بن ابی وقاص
# عمیر بن رئاب
# عمیر بن سعد
# عمیر بن وهب
# عنزة بن نقب
# عوف بن مالک
# عویمر بن اخرم کنانی
# عیاش بن ابی ثور
# عیاش بن ابی ربیعة
# عیاض بن حمار تمیمی
# عیاض بن غنم
# غ
# غاضرة بن سمرة تمیمی
# غالب بن بشر اسدی
# غالب بن عبد الله کنانی
# غرقدة بارقی
# غسان عبدی
# غسان بن حبیش اسدی
# غیلان بن سلمة
# ف
# فاتک بن زید
# فرات بن حیان
# فراس بن حابس
# فروة بن عمرو جذامی
# فیروز دیلمی
# ق
# قعقاع بن عمرو تمیمی
# قبیصة بن جابر
# قرة بن هبیرة قشیری
# قریط بن ابی رمثة
# قطبة بن قتادة
# قنفذ بن عمیر
# قیس بن ابی عاص
# قیس بن مکشوح مرادی
# قیس بن حذافة
# قیس بن سعد بن عبادة
# قیس بن عائذ
# قیس عبد رشید
# ک
# کثیر بن عباس
# کرز بن جابر فهری
# کعب بن زهیر
# کعب بن عمیر غفاری کنانی
# کلاب بن امیة بن اسکر کنانی
# کلثوم بن حصین غفاری
# ل
# لبید بن ربیعة
# لقمان بن شبة
# لقیط بن عباد سامی
# لهیب بن مالک لهبی
# لهیعة حضرمی
# لیشرح بن یحیی
# م
# مثنی بن حارثة شیبانی
# مغیرة بن نوفل
# مهاجر بن زیاد
# مازن بن غضوبة
# ماعز بن مالک
# مالک بن حارث اشتر
# مالک بن حویرث لیثی کنانی
# مالک بن زمعة
# مالک بن صعصعة
# مالک بن نویرة
# مالک بن هبیرة کندی
# متمم بن نویرة
# مجاشع بن مسعود سلمی
# مجزاة بن ثور سدوسی
# مجزز مدلجی
# مجمع بن جاریة
# محجن بن ادرع
# محرز بن حارثة
# محمد بن ابی حذیفة
# محمد بن حاطب
# محمد بن عمرو بن عاص
# محمود بن ربیع
# محیصة بن مسعود
# مخربة عبدی
# مخرمة بن نوفل
# مخنف بن سلیم
# مخیریق
# مدرک بن حارث
# مرداس عنبری
# مرداس معلم
# مرداس بن عبد سعد سعدی
# مرداس بن عروة عامری
# مرداس بن قیس دوسی
# مرداس بن مالک غنوی
# مرداس بن مروان
{{پایان}}
{{پایان}}
==ادامه==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۰

نویسنده: سید جواد هاشمی

صحابه یا اصحاب، جمعِ صاحب، کسی که همراه و هم‌دوره با پیامبر خدا(ص) و مدتی با آن حضرت بوده و او را دیده و از سخنان او شنیده است. به یاران پیامبر، اصحاب و صحابه گفته می‌شود و به کسانی که در نسل بعد بوده و پیامبر را ندیده‌اند، "تابعین" گویند. صحابه پیامبر بودن یک افتخار است و رسول خدا(ص) اصحاب خود را ستایش کرده است. کسانی همچون سلمان، ابوذر، بلال، ابن مسعود، مقداد، عمار یاسر، حمزه، از اصحاب پیامبر بوده‌اند و شمار آنان به هزاران نفر می‌رسد. البته برخی از صحابه، کارهای ناپسند و خلاف داشتند، و بعضی از منافقین هم در جمع صحابه بودند، پس نمی‌توان همه صحابه را عادل و بی‌عیب دانست[۱].

مقدمه

صحابه در قرآن

  • در قرآن، شکل‌های گوناگون این واژه به کار رفته و مترجمان و مفسران قرآن در ترجمه و تفسیر آن، معانی لغوی آن را به کار برده‌اند:
  1. ملازمه و همراهی دو بنده صالح خداوند: قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا[۴].
  2. معاشرت مؤمن و کافر: وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا[۵].
  3. معاشرت پیامبر(ص) و مشرکان: أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ[۶].[۷]

آیا قرآن به اصحاب پیامبر(ص) تضمین می‌دهد؟

سیمای صحابه در سخنان پیامبر(ص) و تاریخ

  1. بدعت‌گذاری پس از رسول خدا(ص)[۱۵]؛
  2. ارتداد گروهی از صحابه پس از پیامبر(ص)[۱۶]؛
  3. دوری ایشان از حوض[۱۷]؛
  4. ورودشان به جهنم[۱۸]؛
  5. نفرین رسول خدا(ص) به آنان[۱۹].

پیشینه نگارش کتاب درباره صحابه در میان اهل سنت

اهمیت بررسی زندگی صحابه از دیدگاه شیعه

پیشینه نگارش کتاب درباره صحابه در میان شیعیان


عدالت صحابه

سنت صحابه

اصحاب پیامبر

اصحاب، جمع صحابه است. صحابه در اصطلاح، کسی است که پیامبر(ص) را ملاقات کرده و به او ایمان آورده و با اعتقاد به اسلام از دنیا رفته است. اهل سنت همه صحابه را بدون استثناء، عادل می‌دانند و هیچ کسی از آنها را به فسق و گناه نمی‌توان متهم کرد. آنها معتقدند صحابه پیامبر(ص) در موارد متعدد به اجتهاد خود عمل می‌کردند؛ زیرا همه آنها به دلیل همنشینی با پیامبر(ص) اهل اجتهاد بودند. نیز معتقدند امکان دارد که در برخی از موارد در اجتهاد خود دچار اشتباه و لغزش هم شده باشند، ولی هیچگاه آنها از سر عمد و علم، مرتکب گناه و خلاف نمی‌شدند. در نگاه اهل سنت، همه صحابه افزون بر عدالت، دارای اجتهاد نیز بودند. لازمه این اعتقاد این است که صحابه یک نوع مصونیت دینی دارند و باید درصدد توجیه و تأویل کارهای آنها باشیم و در صورت عدم توجیه، با چشم‌پوشی و سکوت از کنار آن بگذریم. اما شیعه می‌گوید با این که صحابی پیامبر بودن یک افتخار است و هیچ‌گاه نمی‌توان تمجیدها و تأییدهای آیات قرآن و خدمات ارزنده و مجاهدت‌های صحابه را در تحکیم و تثبیت اسلام نادیده گرفت، ولی به هیچ وجه نمی‌توان آنها را هم‌سنگ و هم‌سطح پنداشت؛ همان‌گونه که نمی‌توان فضیلت عدالت و اجتهاد را برای همه آنها مطلق در نظر گرفت. به نظر شیعه، این اعتقاد نمی‌تواند درست باشد که صرف دیدار پیامبر(ص) همچون کیمیایی، شخص را مصونیت دائمی ببخشد و او را از هرگونه انتقاد برکنار دارد. درباره جایگاه صحابه از جهت زمان و مکان مسلمان شدن و نیز مشارکت در کارهای مهم، دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد. ابن سعد در طبقات، آنان را بر پنج طبقه می‌داند:

طبقه اول: اهل بدر از مهاجران و انصار.

طبقه دوم: کسانی که در بدر بوده، ولی پیش از بدر مسلمان شده و در جنگ احد و پس از آن در جنگ‌های دیگر حضور داشته‌اند همانند: مهاجران به حبشه.

طبقه سوم: کسانی که در جنگ خندق و پس از آن بوده‌اند.

طبقه چهارم: کسانی که در فتح مکه بوده و پس از آن به اسلام گرویده‌اند.

طبقه پنجم: کسانی که به هنگام رحلت پیامبر(ص) کم سن بوده‌اند[۲۸].

البته حاکم نیشابوری در تقسیمی دیگر، اصحاب را بر ۱۲ طبقه می‌داند. پیروان اهل بیت و شیعه هر چند در مفهوم صحابه با اهل سنت اختلافی ندارند، و هر کسی که پیامبر(ص) را دیده و به او ایمان آورده است از اصحاب آن حضرت می‌دانند، ولی می‌گویند این مفهوم آن چنان فراگیر است که مؤمن و منافق و عادل و فاسق را دربرمی‌گیرد. از این رونمی‌پذیرند که همه اینان عادل باشند چنان که اهل سنت معتقدند بلکه هر یک از صحابه را با ترازوی کردارش، به‌ویژه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) می‌سنجند تا ببینند چه اندازه بر دین پیامبر(ص) پایبند مانده و به انحراف نگراییده است. علامه شرف‌الدین می‌گوید: همنشینی پیامبر(ص) هر چند فضیلت است، ولی بی‌شک دلیلی بر عصمت آنان نیست. بنابراین، صحابه از جهت مصون ماندن از خطا و گناه، مانند دیگر مردمان‌اند که افراد مورد اعتماد، عادل و پاکیزه از گناهان در میان آنان فراوان است و گناهکار، متجاوز و مجهول‌الحال نیز در میان آنان یافت می‌شود[۲۹]. نظریه شیعه درباره صحابه برگرفته از کتاب خدا و سنت نبوی است. در قرآن، خداوند گروهی از اصحاب را منافق می‌شمارد و جمعی را اهل شک و عده‌ای را به نام آزاردهندگان رسول خدا(ص) و برخی را که به ارتداد خواهند‌گرایید، نام می‌برد. در سنت نیز آمده است که (به اعتراف بخاری در صحیح خود) شماری از صحابه به قهقرا و عصر جاهلیت باز خواهند گشت و شمار آنان آن قدر است که پیامبر(ص) فرمود: «روز قیامت بر سر حوض کوثر وارد می‌شوند، ولی آنان را دور می‌کنند. می‌گویم اینان اصحاب من هستند، به من جواب داده می‌شود که تو می‌دانی، پس از تو چه بدعت‌ها که نکردند و آنان را دور می‌کنند. افراد نجات یابنده جز به تعداد شترهای جا مانده از کاروان نخواهد بود»[۳۰].

درباره عدالت نداشتن همه صحابه، بهترین شاهد، تاریخ است. مواردی که خود اصحاب از کرده‌های خویش در هراس بوده‌اند و اعتراف داشتند که پس از پیامبر(ص) به خطا و انحراف رفته‌اند، یا این که برخی از صحابه، دیگری را به کذب و دروغ و نفاق و حتی کفر متهم کرده‌اند. اشخاصی مانند خالد بن ولید، مغیرة بن شعبه، معاویة بن ابوسفیان، براء بن عازب، انس بن مالک، ابو درداء، معاویة بن حدیج، بسر بن ارطاة، ولید بن عقبه، قدامة بن مظعون[۳۱]. برخلاف تهمت‌هایی که برخی جاهلان به پیروان اهل بیت می‌زنند و آنان را دشمن صحابه پیامبر(ص) و دشنام دهنده به آنان می‌دانند، شیعه برای اصحاب مخلص و وفادار، احترام بسیاری قائل است، به‌ویژه اصحابی که پیمان خود را با پیامبر(ص) نگسستند و پس از او نیز به سیره‌اش وفادار ماندند. کسانی مانند ابورافع قبطی (غلام رسول اللهابوذر غفاری، ابوایوب انصاری، بلال بن ریاح حبشی (مؤذن پیامبر)، جابر بن عبدالله انصاری، حجر بن عدی کندی، حذیفه بن یمان، خباب بن ارت، خزیمه بن ثابت، سلمان فارسی، عمار بن یاسر، عبدالله بن عباس، عدی بن حاتم طایی، مقداد بن اسود کندی و...[۳۲].[۳۳]

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۱.
  2. در این‌باره ر. ک: «نظریة عدالة الصحابه»، احمد حسین یعقوب، «معالم المدرستین»، ج ۱ ص ۸۷، «الصحابة فی القرآن و السنّة و التاریخ» مرکز الرساله
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۶۱.
  4. «گفت: اگر از این پس از تو چیزی پرسیدم همراهیم مکن که از سوی من معذوری» سوره کهف، آیه ۷۶.
  5. «و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش -که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم» سوره کهف، آیه ۳۴.
  6. «آیا نیندیشیده‌اند (تا بدانند) که همنشین آنان به هیچ روی دیوانگی ندارد او جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیست» سوره اعراف، آیه ۱۸۴.
  7. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵-۱۶.
  8. «اگر شرک بورزی بی‌گمان کردارت از میان خواهد رفت و بی‌شک از زیانکاران خواهی بود» سوره زمر، آیه ۶۵.
  9. «و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۸.
  10. صحیح بخاری، کتاب فتن.
  11. شرح المقاصد، ص۴۶.
  12. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۲۵-۱۲۶.
  13. سنن دارمی، ج۱، ص۱۱۶؛ مصنف عبدالرزاق، ج۱۰، ص۳۱۳ و ج۱۱، ص۱۳ - ۱۱۰؛ مجمع الزوائد، هیثمی، ج۱، ص۱۸۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۱، ص۶۶۶؛ الفائق، زمخشری، ج۴، ص۱۱۴.
  14. صحیح بخاری، بخاری، ج۶، ص۱۴۶.
  15. صحیح بخاری، بخاری، کتاب التفسیر، باب کنت علیهم شهیدا، ج۵، ص۲۴۰ و باب تفسیر سورة الأنبیاء، باب کما به أنا اول خلق، ج۷، ص۱۲۸ و ۲۰۸، ح۶۵۷۶ و کتاب رقاق، باب فی الحوض.
  16. صحیح بخاری، بخاری، ج۴، ص۱۴۲ و ۶۶۴، ح۳۴۴۷، کتاب بدء الخلق و کتاب الفتن، باب ما جاء فی قول الله تعالی "واتقوا فتنة" و کتاب تفسیر، باب تفسیر الانبیاء.
  17. صحیح مسلم، مسلم، ج۱، ص۱۵۰، کتاب الطهاره، باب استحباب اطالة العزة و التعجیل فی الوضوء، ح۳۹ و کتاب الفضائل، باب ۹، باب اثبات حوض النبی(ص).
  18. صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۷، کتاب رقاق، باب فی الحوض.
  19. صحیح بخاری، بخاری، ج۷، ص۲۰۶ و ج۸، ص۸۸، کتاب الفتن.
  20. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۴۴، ص۵۱.
  21. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۶-۱۱۷.
  22. مقباس الهدایه، ج۳، ص۲۹۷؛ و نیز ر.ک: دانشنامه تشیع، ج۱۰، ص۲۷۵، واژه صحابه.
  23. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۷-۱۱۸.
  24. کنز العمال، ج۱، ص۲۳۸.
  25. «شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.
  26. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۸.
  27. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۱۹.
  28. طبقات ابن سعد، ج۱، ص۸.
  29. اجتهاد در مقابل نص، ص۴۹۱.
  30. صحیح بخاری، ج۷، ص۲۶۵.
  31. عدالت صحابه از دیدگاه تشیع و تسنن، علی باقر شیخانی، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۳، ص۱۲۰.
  32. منتهی الامال، ج۱، ص۲۳۱ و ۲۲۲ و ۲۲۹ و ۳۷۰ و ۲۳۰ و ۲۳۳ و ۲۳۹ و ۲۲۷.
  33. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۰۹.

صحابه از دیدگاه شیعه

  1. آبان بن سعید بن العاص
  2. ابراهیم فرزند رسول اکرم
  3. ابن ام‌مکتوم
  4. ابوالعاص بن الربیع
  5. ابوامامه باهلی
  6. ابوایوب انصاری
  7. ابوبصیر عتبه بن اسید
  8. ابوبکره بن نفیع بن حارث
  9. ابوجندل بن سهیل
  10. ابودجانه انصاری
  11. ابودرداء
  12. ابوذر غفاری
  13. ابورافع آزادکرده پیامبر
  14. ابوسعید خدری
  15. ابوسفیان بن حارث
  16. ابوطالب بن عبدالمطلب
  17. ابوطلحه انصاری
  18. ابوقتاده انصاری
  19. ابوقیس صیفی
  20. ابولبابه
  21. ابومحجن
  22. ابومسلم خولانی
  23. ابوموسی اشعری
  24. ابوهریره دوسی
  25. ابوهیثم بن تیهان
  26. ابی بن کعب
  27. احنف بن قیس
  28. ارقم بن ابی الارقم
  29. اسامه بن زید
  30. اسعد بن زراره
  31. اسماء ‌بنت عمیس
  32. اسماء دختر نعمان بن ابی‌الجون
  33. اشعث بن قیس کندی
  34. اصحم نجاشی
  35. اصید بن سلمه
  36. اعشی مازنی
  37. اقرع بن حابس
  38. اکثم بن جون
  39. اکثم بن صیفی
  40. ام سلمه همسر رسول خدا
  41. ام عماره
  42. ام معبد خزاعیه
  43. ام‌ایمن
  44. ام‌حبیبه دختر ابوسفیان
  45. امد بن ابد
  46. امرؤالقیس
  47. ام‌سنان اسلمیه
  48. ام‌شریک
  49. ام‌کلثوم دختر امام علی بن ابی‌طالب
  50. ام‌کلثوم دختر رسول خدا
  51. ام‌هانی دختر ابوطالب
  52. ام‌ورقه
  53. امیه بن ابی‌الصلت
  54. امیه دختر قیس
  55. انس بن ابی مرثد
  56. انس بن حارث
  57. انس بن مالک
  58. انس بن نضر بن ضمضم
  59. اوس بن صامت انصاری
  60. أوس بن قیظی
  61. اویس قرنی
  62. باذان
  63. باقوم رومی
  64. بجیر بن زهیر
  65. بدیل بن ورقاء
  66. براء بن عازب
  67. براء بن مالک
  68. براء بن معرور
  69. بریده بن الحصیب
  70. بسر بن ابی ارطأة
  71. بشر بن حارث
  72. بشر بن معاویه
  73. بشیر بن معبد
  74. بکر بن شداخ
  75. بلال مؤذن پیامبر
  76. بهلول بن ذویب
  77. تماضر شاعر
  78. تمیم بن اوس
  79. تمیم بن جراشه
  80. ثابت بن دحداح
  81. ثابت بن قیس بن شماس
  82. ثعلبه بن حاطب
  83. ثعلبه بن عبدالرحمان
  84. ثمامه بن اثال حنفی
  85. ثوبان مولی رسول الله
  86. جابر بن عبدالله انصاری
  87. جارود بن المعلی
  88. جاریه بن قدامه
  89. جعده بن هبیره
  90. جعفر طیار
  91. جلاس بن سوید
  92. جناده بن ابی‌امیه
  93. جندب بن عبدالله
  94. جندب بن کعب
  95. جهیم بن صلت
  96. جویریه
  97. حارث بن صمه
  98. حارث بن کلده
  99. حارثه بن سراقه
  100. حارثه بن نعمان
  101. حاطب بن ابی بلتعه
  102. حباب بن منذر
  103. حجاج بن علاط
  104. حجر بن عدی
  105. حذیفه بن الیمان
  106. حسان بن ثابت
  107. حفصه دختر عمر
  108. حکم بن ابی‌العاص
  109. حکم بن عمرو غفاری
  110. حکیم بن جبله
  111. حکیم بن حزام
  112. حمزه بن عبدالمطلب
  113. حنظله بن ابی‌عامر
  114. حولاء عطاره
  115. حلیمه سعدیه
  116. خالد بن سعید
  117. خالد بن ولید
  118. خباب بن ارت
  119. خبیب بن عدی
  120. خدیجه بنت خویلد
  121. خریم بن اوس
  122. خزاعی بن عبدنهم
  123. خزیمه بن ثابت (ذوالشهادتین)
  124. خوات بن جبیر
  125. دحیه بن خلیفه کلبی
  126. دعثور بن الحارث
  127. رافع بن عمیره
  128. ربیع بن زیاد حارثی
  129. رفاعه بن عبدالمنذر
  130. رقیه دختر رسول خدا
  131. رقیه دختر رسول خدا
  132. ریحانه بنت زید
  133. زاهر بن حرام
  134. زبیر بن عوام بن خویلد
  135. زهیر بن صرد سعدی
  136. زیاد بن سمیه
  137. زید بن ارقم
  138. زید بن ثابت
  139. زید بن حارثه
  140. زید بن خالد الجهنی
  141. زید بن سعنه
  142. زید بن صوحان
  143. زید بن عمرو بن نفیل
  144. زینب بنت جحش
  145. زینب بنت خزیمه
  146. سراقه بن مالک
  147. سعد الاسود
  148. سعد بن ابی وقاص
  149. سعد بن خیثمه
  150. سعد بن ربیع
  151. سعد بن عباده بن دلیم
  152. سعد بن معاذ
  153. سعید بن زید
  154. سعید بن عامر بن حذیم
  155. سفینه مولی رسول الله
  156. سلمان فارسی
  157. سلیمان بن صرد خزاعی
  158. سمره بن جندب فزاری
  159. سهل بن حنیف اوسی
  160. سهل بن سعد ساعدی
  161. سهیل بن عمرو
  162. سواد بن قارب دوسی
  163. سوده بنت زمعه
  164. شریح قاضی
  165. شیبه بن عثمان
  166. صخر بن حرب بن‌امیه
  167. صرمه بن ابی‌انس
  168. صعصعه بن صوحان العبدی
  169. صعصعه بن ناجیه
  170. صفیه دختر حیی بن اخطب
  171. صفیه دختر عبدالمطلب
  172. صهیب بن سنان
  173. ضحاک بن سفیان
  174. ضماد بن ثعلبه
  175. طفیل بن عمرو دوسی
  176. طلحه بن عبیدالله تیمی
  177. طلیب بن عمیر
  178. عاتکه دختر عبدالمطلب
  179. عاصم بن ثابت
  180. عامر بن اکوع
  181. عامر بن فهیره
  182. عامر بن واثله
  183. عایشه (ام‌المؤمنین)
  184. عباد بن بشر بن وقش
  185. عباس بن عبدالمطلب
  186. عبدالله بن ابی‌امیه
  187. عبدالله بن ارقم
  188. عبدالله بن انیس جهنی انصاری
  189. عبدالله بن جحش
  190. عبدالله بن جعفر بن ابی‌طالب
  191. عبدالله بن حنظله
  192. عبدالله بن عباس
  193. عبدالله خزاعی
  194. عبدالله ذوالبجادین
  195. عمار یاسر
  196. عمرو بن حمق خزاعی
  197. فاطمه بنت اسد
  198. قتاده بن نعمان
  199. قثم بن عباس
  200. قدامه بن مظعون
  201. قرظه بن کعب
  202. قیس بن سعد بن عباده
  203. قیس بن عاصم منقری
  204. کعب بن زهیر
  205. کعب بن سور ازادی
  206. کعب بن عجره
  207. کعب بن عمرو
  208. کعب بن مالک
  209. کلثوم بن هدم
  210. ام‌الفضل لبابه الکبری
  211. لبید بن ربیعه
  212. ماعز بن مالک اسلمی
  213. مالک بن عوف نصری
  214. مالک بن قیس
  215. مالک بن نویره
  216. محمد بن ابی حذیفه
  217. محمد بن ابی‌بکر
  218. محمد بن مسلمه
  219. مخنف بن سلیم الازدی الغامدی
  220. مدعم
  221. مرثد بن ابی‌مرثد
  222. مروان بن حکم
  223. مسور بن مخرمه
  224. مصعب بن عمیر
  225. معاذ بن جبل
  226. معاذ بن عفراء
  227. معاویه بن ابی‌سفیان اموی
  228. معاویه بن معاویه المزنی
  229. مغیره بن شعبه
  230. مقداد بن اسود
  231. منذر بن عمرو بن خنیس
  232. میمونه همسر رسول خدا
  233. نابغه جعدی
  234. نعمان بن بشیر
  235. نعمان بن عجلان
  236. نعمان بن مالک
  237. نعمان بن مقرن
  238. نعیم بن مسعود
  239. نوفل بن حارث
  240. هاشم بن عتبه مرقال
  241. هند بن ابی هاله
  242. هند همسر ابوسفیان
  243. وائل بن حجر
  244. وائله بن اسقع
  245. وحشی بن حرب
  246. ورقه بن نوفل
  247. ولید بن عقبه
  248. یسار حبشی
  249. یعلی بن امیه التمیمی
  250. ابوجندل بن سهیل
  251. محمد بن ابی‌بکر

صحابه از دیدگاه اهل سنت

  1. ابان بن سعید بن عاص
  2. ابراهیم بن محمد
  3. ابن ابی رمثة تمیمی
  4. ابن ابی عوجاء سلمی
  5. ابو احمد بن جحش
  6. ابو اخنس بن حذافة
  7. ابو امامة باهلی
  8. ابو امامة بن سهل بن حنیف
  9. ابو برزة اسلمی
  10. ابو بصرة غفاری
  11. ابو بصیر
  12. ابو بکر صدیق
  13. ابو ثعلبة خشنی
  14. ابو جحیفة سوائی
  15. ابو جندل بن سهیل
  16. ابو حذیفة بن مغیرة
  17. ابو ذباب مذحجی
  18. ابو زمعة بلوی
  19. ابو سروعة عقبة بن حارث
  20. ابو سفیان بن حرب
  21. ابو طفیل عامر بن واثلة کنانی
  22. ابو ظبیان اعرج
  23. ابو عاص بن ربیع
  24. ابو عبید ثقفی
  25. ابو عبیدة بن جراح
  26. ابو عنبة خولانی
  27. ابو قتادة انصاری
  28. ابو قحافة
  29. ابو قیس بن اسلت
  30. ابو محجن ثقفی
  31. ابو محذورة جمحی
  32. ابو مسعود بدری
  33. ابو هاشم بن عتبة بن ربیعة
  34. ابو هند داری
  35. ابی بن قیس نخعی
  36. اخنس بن شریق بن عمرو
  37. اخنس سلمی
  38. ارطاة فزاری
  39. ارقم بن ابی ارقم
  40. ازرق بن عقبة
  41. اسامة بن زید
  42. اسامة بن شریک
  43. اسد بن کرز بجلی
  44. اسد بن کعب قرظی
  45. اسعد بن زرارة
  46. اسود بن ابی بختری
  47. اسید بن کعب قرظی
  48. اشعث بن قیس
  49. اصیرم
  50. اقرع بن حابس
  51. ام حبیب بنت عباس
  52. ام کلثوم بنت عباس
  53. امامة بنت محرث
  54. امرؤ قیس بن اصبغ کلبی
  55. [[امر