ویژگیهای حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
::::::این نظامها و جریانهای ضد بشری، هنگامی پایان مییابند که [[حکومت]] و [[قدرت سیاسی]] و نظامی [[جامعه]]، به دست طبقات محروم و [[مستضعف]] سپرده شود. [[دفاع]] از [[حقوق]] پایمال شده فرودستان و [[مستضعفان]]، آنگاه امکان دارد که [[حاکمیت]] به دست آنان سپرده شود. هر حکومتی- هرچه [[صالح]] باشد- نمیتواند [[حقوق]] محرومان را به آنان بازگرداند؛ مگر اینکه خود از این طبقه باشد و دردهای این طبقه را با تمام وجود خویش لمس کرده باشد. از اینرو، باید [[مستضعفان]] [[حاکمیت]] یابند و این از شاخههای اصلی [[اجرای عدالت]] مطلق است<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۷۴- ۱۶۵) با تصرف</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۸۸ - ۱۹۱.</ref>. | ::::::این نظامها و جریانهای ضد بشری، هنگامی پایان مییابند که [[حکومت]] و [[قدرت سیاسی]] و نظامی [[جامعه]]، به دست طبقات محروم و [[مستضعف]] سپرده شود. [[دفاع]] از [[حقوق]] پایمال شده فرودستان و [[مستضعفان]]، آنگاه امکان دارد که [[حاکمیت]] به دست آنان سپرده شود. هر حکومتی- هرچه [[صالح]] باشد- نمیتواند [[حقوق]] محرومان را به آنان بازگرداند؛ مگر اینکه خود از این طبقه باشد و دردهای این طبقه را با تمام وجود خویش لمس کرده باشد. از اینرو، باید [[مستضعفان]] [[حاکمیت]] یابند و این از شاخههای اصلی [[اجرای عدالت]] مطلق است<ref> محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۷۴- ۱۶۵) با تصرف</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۸۸ - ۱۹۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۷. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | {{جمع شدن|۷. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛}} | ||
[[پرونده:13681061.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]]] | |||
::::::آقای دکتر '''[[ابراهیم شفیعی سروستانی]]'''، در کتاب ''«[[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«'''[[سادهزیستی کارگزاران حکومت]]''': در این زمینه، روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که توجه به مفاد آن در ترسیم تصویری از شیوه [[زندگی]] کسی که در [[عصر ظهور]]، [[حکمران]] سراسر [[جهان]] خواهد بود، بسیار سودمند است. آن [[حضرت]] بنا بر این [[روایت]]، خطاب به یارانش میفرماید: چه شده است که برای [[خروج قائم]]، شتاب میکنید؟ به [[خدا]] [[سوگند]]، او جامه درشت میپوشد و [[خوراک]] خشک و ناگوار میخورد...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری که مفضَل از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است، آن [[حضرت]]، تصویری جامع از شیوه [[زندگی]] [[حاکمان]] در عصر [[حکومت اهل بیت]] {{عم}} ترسیم میکند: سالی در [[حج]]، هنگام [[طواف]]، [[خدمت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} بودم. در [[طواف]]، [[امام]] نگاهی به من کرد و فرمود: چرا این گونه اندوهگینی و چرا رنگت تغییر کرده است؟ گفتم: فدایت شوم! بنیعباس و حکومتشان را میبینم و این [[مال]] و این تسلط و این [[قدرت]] و جبروت را، اگر همه در دست شما بود، ما هم با شما در آن سهیم بودیم. [[امام]] فرمود: ای [[مفضل]]! بدان، اگر [[حکومت]] در دست ما بود، جز [[سیاست]] شب ([[عبادت]]، [[اقامه حدود]] و [[حقوق الهی]] و حراست [[مردم]]) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات [[مردم]] و [[جهاد]] و رفع [[ستم]] و...) و خوردن خوراکیهای [[خشن]] و نامطبوع و پوشیدن جامههای درشت؛ یعنی همان روش [[امیرمؤمنان]] چیزی در کار نبود که اگر در کار [[حکومت دینی]] جز این عمل شود، [[پاداش]] آن [[دوزخ]] خواهد بود<ref>همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.</ref>. | |||
::::::بنا بر بعضی [[روایات]]، [[حضرت]] [[امام]] [[جعفر صادق]] {{ع}} در زمان امامتشان، از لباسهای [[لطیف]] استفاده میکرد و به همین [[دلیل]]، مورد [[طعن]] و [[انتقاد]] بعضی [[مقدس]] مآبها قرار میگرفت<ref>ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان {{عم}}، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.</ref>. با این حال، در اینجا میفرماید اگر ما به [[حکومت]] برسیم، سهمی جز خوردن خوراکهای ناگوار و پوشیدن جامههای تن [[آزار]] نداریم. این سخن بیانگر اهمیت ویژه [[زمامداری]] و [[حکومت]] پر [[مسلمانان]] و [[وظیفه]] خطیر [[کارگزاران]] [[حکومت اسلامی]] است. این [[روایت]] نشان میدهد که پذیرفتن [[مسئولیت]] [[حکومت]] [[مردم]]، [[تعهد]] مضاعفی را بر عهده پذیرنده این [[مسئولیت]] میآورد و او را ناچار میسازد زندگانی خویش را با ضعیفترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا دردشان را با تمام وجود، احساس و [[همت]] خویش را صرف بهبود آن دردها کند. | |||
::::::توجه به حکایت زیر ما را در یافتن [[رسالت]] سنگین [[پیشوایان]] و [[کارگزاران]] [[جامعه]] [[عدل]] [[اسلامی]]، [[یاری]] میکند: روزی یکی از [[یاران]] [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! از برادرم، عاصم بن زیاد به تو شکایت میکنم. فرمود: چرا؟ گفت: جامههای پشمین به تن کرده و از [[دنیا]] روی برگردانده است. [[امام]] فرمود: او را نزد من آرید. چون نزد ایشان آمد، بدو گفت: "ای دشمنک خویش! [[شیطان]]، سرگشتهات کرده و از راهت به در برده است. بر [[زن]] و فرزندانت [[رحمت]] نمیآری و چنین میپنداری که [[خدا]] آنچه را [[پاکیزه]] است، بر تو روا فرموده است، ولی ناخشنود است که از آن برداری؟ تو نزد [[خدا]] خوارمایهتر از آنی که پنداری؟" گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! و تو در این پوشاک زبر تن [[آزار]] باشی و [[خوراک]] دشوار [[خوار]]؟ [[حضرت]] فرمود: وای بر تو! من نه چون تواَم. [[خدا]] بر [[پیشوایان]] [[دادگر]] [[واجب]] فرموده است خود را با [[مردم]] [[ناتوان]] برابر نهند تا مستمندی، [شخص] تنگ دست را به [[هیجان]] نیارد و به [[طغیان]] وا ندارد<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علینقی فیضالاسلام، بیجا، بینا، بیتا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.</ref>. | |||
:::::*'''[[قاطعیت با کارگزاران]] و [[مهرورزی با زیردستان]]''': یکی از ویژگیهای مهم [[حکومت جهانی امام مهدی]] {{ع}} که در [[روایات]] به آن اشاره شده، سختگیری و [[قاطعیت]] نسبت به [[کارگزاران]] [[حکومت]] و مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است. در روایتی که در این زمینه از [[امام علی]] {{ع}} [[نقل]] شده است، چنین میخوانیم: ... [[امام مهدی]] {{ع}}، قاضیان زشتکار را کنار میگذارد و دست [[مفسدان]] را از سرتان کوتاه میکند و حکمرانان [[ستمپیشه]] را برکنار میکند و [[زمین]] را از هر [[نادرست]] و خاینی [[پاک]] میسازد<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.</ref>. | |||
::::::در [[روایت]] دیگری، [[قاطعیت]] و [[سازشناپذیری]] [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} در مقابل [[کارگزاران]] ناشایست و [[مهربانی]] آن [[حضرت]] با [[بیچارگان]] و [[مستمندان]] چنین توصیف شده است: [[مهدی]] {{ع}}، [[بخشنده]] است. او با [[کارگزاران]] و مأموران [[دولت]] خویش بسیار سختگیر و با [[ناتوانان]] و [[مستمندان]] بسیار [[دل]] رحم و [[مهربان]] است<ref>علی بن موسی بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، چاپ اول: قم، مؤسسة صاحب الأمر {{ع}}، ۱۴۱۶ ه- ق، ص ۳۲۵؛ نجمالدین جعفربن محمد عسکری، المهدی الموعود المنتظر عند علماء السنة والإمامیه، چاپ اول: تهران، مؤسسة الامام المهدی {{ع}} ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۷۷.</ref>. شدت و [[قاطعیت]] در مقابل [[کارگزاران]] [[حکومت]] و [[مهرورزی]] با [[ناتوانان]] و زیردستان از ویژگیهای مهمی هستند که [[حاکم اسلامی]] باید بدانها آراسته باشد. [[امام صادق]] {{ع}} در نامهای خطاب به [[نجاشی]]، یکی از [[یاران]] خود که به سمت استانداری [[اهواز]] [[منصوب]] شده بود، [[رستگاری]] و [[نجات]] او را در گرو داشتن این ویژگیها دانسته و میفرمود: بدان که [[نجات]] و [[رستگاری]] تو در گرو چند چیز است: جلوگیری از ریختن [[خون]] [بیگناهان]، خودداری از [[آزار]] [[دوستان]] [[خدا]]، [[مدارا]] و [[ملاطفت]] با زیردستان و [[حسن]] [[سلوک]] همراه با [[مهربانی]] و رأفتی که برخاسته از [[ناتوانی]] و شدت و قاطعیتی که برخاسته از زورگویی نباشد<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۹۲.</ref>. | |||
::::::[[امام علی]] {{ع}} نیز به یکی از [[فرمانداران]] خود چنین سفارش میکند: شدت و [[قاطعیت]] را با قدری [[نرمی]] و [[ملاطفت]] بیامیز و هر زمان که [[مهربانی]] و [[مدارا]] کردن شایستهتر است، [[مدارا]] کن و آنجا که چارهای جز شدت و [[قاطعیت]] [[نداری]]، شدت و [[قاطعیت]] پیشه کن<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص ۳۲۰ , نامه ۴۶.</ref>. | |||
:::::*'''[[تأمین رفاه اقتصادی مردم]]''': در زمان [[حکومت امام مهدی]] {{ع}}، [[رفاه]] و [[آسایش]] در تمام بخشها و زوایای [[زندگی]] [[بشر]] فراگیر میشود و [[انسانها]] آسودهخاطر از مشکلات روزانه گذران [[زندگی]] میتوانند به [[سازندگی]] [[معنوی]] خود بپردازند. روایتهای بسیاری در این زمینه [[نقل]] شده است که در اینجا به ذکر روایتی از [[امام]] علی {{ع}} بسنده میکنیم: ... بدانید اگر شما از کسی که [[مشرق]] برمیخیزد ([[امام مهدی]] {{ع}})، [[پیروی]] کنید، شما را به [[آیین]] [[پیامبر]] در آورد... تا از [[رنج]] طلب و [[ستم]] [در راه دستیابی به امور [[زندگی]]] آسوده شوید و بار سنگین [[زندگی]] را از شانههاتان بر [[زمین]] نهید...<ref>بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.</ref>. در این [[روایت]]، [[پیروی از امام]] [[عادل]] و درآمدن به [[آیین]] [[پیامبر]]، مقدمهای برای رسیدن به وضع مطلوب [[اقتصادی]]، آسودگی از [[رنج]] طلب و رهایی از بار سنگین [[زندگی]] بیان شده است. نکته ظریفی که از این موضوع به دست میآید، این است که [[تأمین رفاه اقتصادی]] و سامان بخشیدن به وضعیت معیشتی [[مردم]] یک [[جامعه]]، نه تنها با [[اهداف الهی]] و ارزشهای [[معنوی]] آن [[جامعه]] منافات ندارد، بلکه تحقق این اهداف، زمینه و بستر مناسبی برای رسیدن به رشد و [[توسعه اقتصادی]] و [[تأمین رفاه]] و [[آسایش]] عمومی [[مردم]] [[جامعه]] است. | |||
::::::نکته یاد شده را در [[کلام]] دیگری از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} میتوان دید، آنجا که میفرماید: [[سوگند]] به خدایی که دانه را [در [[دل]] [[خاک]]] بشکافت و [[آدمیان]] را آفرید، اگر [[علم]] را از معدن آن اقتباس کرده بودید و خیر را از [[جایگاه]] آن خواسته بودید و از میان راه به رفتن پرداخته بودید و راه [[حق]] را از طریق روشن آن پیموده بودید، راههای شما هموار میگشت و نشانههای [[هدایتگر]] پدید میآمد و فروغ [[اسلام]]، شما را فرا میگرفت و به فراوانی [[غذا]] میخوردید و دیگر هیچ عایلهمندی بیهزینه نمیماند و بر هیچ [[مسلمان]] و غیرمسلمانی [[ستم]] نمیرفت<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۲.</ref>. | |||
:::::*'''[[گسترش عدالت]] و [[مساوات]]''': یکی از مهمترین ویژگیهای [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، [[گسترش عدالت]] در همه [[شئون]] [[زندگی]] [[بشر]] است. بر اساس [[حدیث]] مشهوری که به حد [[تواتر]] از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است. آن [[حضرت]]، "... [[زمین]] را از [[عدل و داد]] لبریز میکند، چنانکه [پیش از آن] از [[ستم]] و [[بیداد]] لبریز شده بود"<ref>ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.</ref>. [[عدالت مهدوی]] چنان فراگیر و گسترده است که حتی به درون خانهها نیز نفوذ میکند و روابط خصوصی افراد [[خانواده]] را تحت تأثیر قرار میدهد؛ کاری که از عهده هیج [[نظام حقوقی]] بر نمیآید. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره میفرماید: به [[خدا]] [[سوگند]]، [[قائم]] ما عدالتش را تا آخرین زوایای خانههای [[مردم]] وارد میکند، همچنان که سرما و گرما وارد خانهها میشود<ref>بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.</ref>. در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]] {{ع}}، شمول دامنه [[عدالت]] آن [[حضرت]] چنین بیان شده است:... هنگامی که [[قائم]] ما به پا خیزد [[اموال]] را برابر تقسیم میکند و میان [همه] [[مردم]]، [[نیکوکار]] و [[بدکار]]، به [[عدالت]] [[رفتار]] میکند...<ref>همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح ۲.</ref>. | |||
::::::[[امام خمینی]] در بیان مفهوم واقعی عدالتی که به دست توانای [[امام مهدی]] {{ع}} تحقق مییابد و سراسر [[زمین]] را فرا میگیرد، میفرماید: قضیه [[غیبت حضرت صاحب]]، قضیه مهمی است که به ما مسائلی میفهماند، من جمله اینکه برای یک همچو کار بزرگی که در تمام [[دنیا]] [[عدالت]] به معنای واقعی [[اجرا]] بشود، در تمام [[بشر]] نبوده کسی الا [[مهدی موعود]] {{ع}} که [[خدای تبارک و تعالی]] او را [[ذخیره]] کرده است برای [[بشر]]. هر یک از [[انبیا]] که آمدند، برای [[اجرای عدالت]] آمدند و مقصدشان هم این بود که [[اجرای عدالت]] را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی [[رسول]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} که برای [[اصلاح]] [[بشر]] آمده بود و برای [[اجرای عدالت]] آمده بود و برای [[تربیت بشر]] آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا... وقتی که ایشان [[ظهور]] کنند - ان شاءالله [[خداوند]] تعجیل کند در [[ظهور]] او - تمام [[بشر]] را از [[انحطاط]] بیرون میآورد، تمام کجیها را راست میکند. {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً}}. همچو نیست که این [[عدالت]] همان که ماها از آن میفهمیم، که به یک [[حکومت]] عادلی باشد که دیگر [[جور]] نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست معنی {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً}}. الان [[زمین]] - و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود - پر از [[جور]] است. تمام نفوسی که هستند [[انحرافات]] در آنها هست، حتی [[نفوس]] اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها، [[انحراف]] هست؛ در [[عقاید]]، [[انحراف]] هست؛ در [[اعمال]]، [[انحراف]] هست و در کارهایی هم که [[بشر]] میکند، انحرافاتی معلوم است و ایشان مأمورند برای اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این [[انحرافات]] را برگردانند به [[اعتدال]] که واقعا [[صدق]] بکند: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ جَوْراً}}<ref>صحیفه نور، ج ۱۲، صص ۲۰۷ - ۲۰۹.</ref>»<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۱۵۴.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | |||
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | [[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | ||
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۹
ویژگیهای حکومت امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / ویژگیهای حکومت امام مهدی |
مدخل اصلی | حکومت مستضعفان |
ویژگیهای حکومت امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- برخی از ویژگیهای حکومت حضرت مهدی را بیان کنید؟
پاسخ نخست
- آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» در اين باره گفته است:
- «کامل شدن نور الهی و برتری یافتن اسلام بر همه ادیان: قرآن مجید در سه سوره مبارک به این مطلب تصریح نموده است:
- ﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنها میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند!* او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشتهباشند[۱].
- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾؛ آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولی خدا نور خود را کامل میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند!* او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند[۲].
- ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا﴾؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز کند؛ و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد[۳].
- مفسران مذاهب مختلف اسلامی تصریح کردهاند که این وعده محققالوقوع فقط در زمان مهدی موعود به تحقق میرسد؛ آنجا که اسلام بر همه ادیان برتری پیدا کرده شرق و غرب را فرا خواهد گرفت[۴]. و دولت جهانی اسلام برپا میشود؛ زیرا مراد از واژه اظهار در آیات قرآن، پیروزی و استیلا است نه اینکه صرفاً با دلایل و براهین تنها در عرصه نظری پیروز میگردد، چرا که چنین پیروزی همیشه برای اسلام فراهم بوده است و بشارت خداوند بر امری تعلق میگیرد که در آینده واقع خواهد شد. فخر رازی هم در تفسیر خود به همین مطلب استدلال کرده است[۵].
- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد[۶].
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند[۷].
- ﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاة وَآتَوُا الزَّكَاة وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَة الأُمُورِ﴾؛ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند، و از کارهای ناپسند باز میدارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست"[۸]. اولین آیه مبارک خبر میدهد که قضای حتمی الهی، پاداش التزام به خط ایمان و نیکی - گذشته از پاداش اخروی - پاداشی دنیوی است که همان وراثت زمین و حکومت بر آن باشد؛ آنجا که همواره در دنیا و آخرت پایان کار را از آن پرهیزگاران دانسته است[۹]، آیه دوم بر این نکته تصریح مینماید که آنان که خداوند متعال حتماً آنان را در زمین جانشین قرار خواهد داد، از میان مسلمانان، کسانی هستند که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند؛ کسانی که در زمین مورد استضعاف واقع شده اجازه عبادت آزادانه به آنها داده نمیشد. آیه مزبور بر این نکته تأیید مینماید که این افراد، به دینی که خداوند متعال برای آنان خواسته است گردن مینهند. چنانکه از تدبر در این دو آیه بر میآید هر دو آیه در باره عصر ظهور مهدوی بحث میکنند[۱۰].
- ایجاد جامعه خالص توحیدی: با استناد به آنچه گذشت روشن میشود که یکی از ویژگیهای عصر مهدی موعود (ع) این است که زمام امور جامعه بشری کاملًا در دست صالحان قرار میگیرد؛ آنان که در زمین مورد استضعاف قرار گرفته و نمایندگان اسلام ناب هستند و چون خداوند متعال آنان را در زمین دارای قدرت و حکومت میکند نماز به پا میدارند و زکات میپردازند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند؛ یعنی جامعهای خالص و توحیدی برپا میکنند که در کمال امنیت فقط خدا در آن پرستیده شود و ترسی از هیچ کافر و منافقی در آن راه نداشته باشد. آنان بدین ترتیب همه شرایطی را که برای تحقق حقیقت عبادت خداوند و تکامل انسانی در سایه آن لازم است، فراهم میکنند.
- در چنین زمانی هیچ حجت و بهانهای برای کسانی که راه کفر را برگزینند باقی نمیماند و به تعبیر آیه: ﴿فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ آنانند که نافرمانند. زیرا با وجود فراهم بودن همه شرایط لازم برای رفتن به راه مستقیم، از آن رویگردان شدهاند و این یکی دیگر از ویژگیهای عصر مهدی منتظر (ع) و توجیه کننده اخباری است که از شدت عمل آن حضرت با منحرفان سخن گفتهاند.
- تحقق هدف مورد نظر از خلقت نوع بشر: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ﴾؛ و جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند[۱۱].
- این آیه شریف بر انحصار هدف از خلقت انسان در عبادت خداوند متعال دارد[۱۲]، این همان چیزی است که از نظر فردی و اجتماعی در سایه دولت مهدی موعود (ع) به کاملترین شکل محقق خواهد شد و در بخش گذشته نیز به آن اشاره کردیم.
- شهید سید محمد صدر بحثی تفسیری عقیدتی را عنوان کرده است که در آن برای اثبات حتمی بودن ظهور دولت مهدی موعود (ع) به همین آیه استناد کرده است[۱۳]. و از آنجا که تخلف مخلوق از هدف خلقتش محال است، تحقق این هدف امری حتمی است. آیه مزبور نیز در رابطه با این هدف، از نوع بشر صحبت کرده است که عبادت حقیقی در عرصه فرد و اجتماع در کل این نوع محقق خواهد گردید و این امری است که در طول تاریخ حیات انسان بر کره زمین یعنی از زمانی که اولین انسان بر این کره نازل گردید تا کنون محقق نشده است. پس باید معتقد باشیم که این امر حتماً در آینده محقق خواهد شد؛ در دولتی الهی که جامعه توحیدی صالحی را ایجاد کند که عبادت کننده خدا باشد؛ خدایی که تنها است و هیچ شریکی ندارد. این همان دولت مهدوی است که آیات کریم و به آن اشاره داشته و روایات شریف منقول از فریقین که پیشتر گذشت بر آن تصریح دارند.
- از میان رفتن ارتداد از دین حق: خداوند متعال میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّة عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَة لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. [اینان] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند. این فضل خداست. آن را به هر که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر دانا است[۱۴].
- مرحوم علامه طباطبایی برای اثبات اینکه این آیه از عصر ظهور مهدوی سخن میگوید و منظور از ارتداد از دین حق در این آیه باقی بودن بر ظواهر اسلام و در عین حال علاقهمندی به یهود و نصاری و پیروی از آنان در نحوه زندگی در شئون مختلف آن است که امروزه شاهد آن هستیم، بحثی تفسیری قرآنی روایی عنوان کرده است با این مضمون که این همان ارتدادی است که آیات قبل از این آیه، از آن نهی کردهاند؛ آیاتی که از انحرافی سخن به میان میآورند که قبل از پیروزی مهدوی دامنگیر جهان اسلام میشود[۱۵].
- بنا بر این از ویژگیهای عصر دولت مهدوی از میان رفتن ارتداد از دین حق یا پیروی از یهود و نصاری در نحوه زندگی و بازگرداندن مسلمانان به طریقه اسلامی در شئون مختلف زندگی است، و این دقیقاً با سایر خصوصیات عصر مهدوی که آیات سابقه بر آن دلالت دارند، تطبیق میکند»[۱۶].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۷. آقای دکتر شفیعی سروستانی؛ |
---|
|
۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ توبه، ۳۲ و ۳۳.
- ↑ صف، ۸ و ۹.
- ↑ فتح، ۲۸.
- ↑ تفسیر قرطبی ۸، ۱۲، تفسیر کبیر ۱۶، ۴۰، روایات از طرق اهل بیت (ع) نیز در رابطه با اختصاص تحقق این وعده به عصر مهدی موعود بسیار زیاد است.
- ↑ تفسیر کبیر ۱۶، ۴۰.
- ↑ انبیا، ۱۰۵.
- ↑ نور، ۵۵.
- ↑ حج، ۴۱.
- ↑ تفسیر المیزان ۱۴، ۳۲۹- ۳۳۱.
- ↑ مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان سایر اقوال را که مفسران در این باب آوردهاند مورد موشکافی قرار داده و ثابت کرده است که این نظریات با دلالات آیهای که نمیتوان جز بر دولت مهدوی تفسیرش کرد هماهنگی ندارد. ر.ک: المیزان ۱۵، ۱۵۱- ۱۵۷.
- ↑ ذاریات، ۵۶.
- ↑ تفسیر المیزان ۱۸، ۳۸۶- ۳۸۹.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ۲۳۳ به بعد.
- ↑ مائدة، ۵۴.
- ↑ تفسیر المیزان ۵، ۳۶۶- ۴۰۰، و ر.ک: تفسیر شیخ اسعد بیوض التمیمی در باره همین آیات در کتاب «زوال اسرائیل حتمیة قرآنیة»، ۱۲۰- ۱۲۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۲۷۹-۲۸۳.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۲.
- ↑ " إِذَا قَامَ الْقَائِمُ(ع) حَكَمَ بِالْعَدْلِ وَ ارْتَفَعَ فِي أَيَّامِهِ الْجَوْرُ وَ آمَنَتْ بِهِ السُّبُلُ وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ بَرَكَاتِهَا "؛ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۴.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۲۹۰.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۳۰.
- ↑ همان کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است؛ سوره حج، آیه: ۴۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۷.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۷۱.
- ↑ " الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً"؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " كَأَنَّنِي بِدِينِكُمْ هَذَا لَا يَزَالُ مُتَخَضْخِضاً يَفْحَصُ بِدَمِهِ ثُمَّ لَا يَرُدُّهُ عَلَيْكُمْ إِلَّا رَجُلٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَيُعْطِيكُمْ فِي السَّنَةِ عَطَاءَيْنِ وَ يَرْزُقُكُمْ فِي الشَّهْرِ رِزْقَيْنِ وَ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ حَتَّى إِنَّ الْمَرْأَةَ لَتَقْضِي فِي بَيْتِهَا بِكِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ الگو:ص"؛ غیبت نعمانی، ص ۲۳۸.
- ↑ " وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَ مَسَحَ جَبْهَتَهُ"؛ غیبت نعمانی، ص ۲۸۴.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۱۱۲ - ۱۱۶.
- ↑ خداوند زمین را پس از مرگش زنده میکند؛ سوره حدید، آیه ۱۷.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۳؛ ۱۳۰.
- ↑ ویژگیهای این زمان در کتاب بحار الانوار، ج ۵۳، از ص ۱؛ ۳۸ آمده است.
- ↑ و العصر (سوره عصر، آیه ۱) که یکی از تفاسیر آن سوگند به عصر درخشان حکومت حضرت مهدی (ع) است.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۶۱، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ منتخب الأثر، ص ۴۷۱ الی ۴۷۳؛ البته در آغاز، امام (ع) براساس دلیل و منطق با مردم برخورد میکند و حجت را بر آنها تمام مینماید. امام باقر(ع) در اینباره فرمود: امام قائم (ع) به یارانش میفرماید: «مردم مکه به سوی من نمیآیند، ولی من میفرستم سراغ آنها و به آنچه که شایسته من است، بر آنها استدلال میکنم»؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۰۷.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۹۶.
- ↑ " إِذَا قَامَ قَائِمُنَا، وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُم "؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " إِنَ الْمُؤْمِنَ فِي زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَيَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ وَ كَذَا الَّذِي فِي الْمَغْرِبِ يَرَى أَخَاهُ الَّذِي فِي الْمَشْرِق "؛ منتخب الاثر، ص ۴۸۳، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ " سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَإِنَ بَيْنَ جَوَانِحِي عِلْماً جَمّاً "؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴.
- ↑ " فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا قَدْ عُمِر "؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۴۰؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۶.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۱۶۸.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۷.
- ↑ " إِذْ قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ يَأْتِي الرَّجُلُ إِلَى كِيسِ أَخِيهِ فَيَأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا يَمْنَعُه "؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۵.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۰۶.
- ↑ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۱۱۰؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۶۵.
- ↑ " يَتَنَعَّمُ فِيهِ أُمَّتِي نِعْمَةً لَمْ يَتَنَعَّمُوا مِثْلَهَا قَطُّ تُؤْتِي الْأَرْضُ أُكُلَهَا وَ لَا تَدَّخِرُ مِنْهُمْ شَيْئاً وَ الْمَالُ يَوْمَئِذٍ كُدُوسٌ يَقُومُ الرَّجُلُ فَيَقُولُ يَا مَهْدِيُّ أَعْطِنِي فَيَقُولُ خُذ "؛ المجالس السنیه، ج ۵، ص ۷۲۲؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۸۲.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۶؛ ۳۹۰.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۵۶ و ۴۴۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۹.
- ↑ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۶۵.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۰۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۳۰؛ کشف الغمه، ج ۳ ص ۳۶۱.
- ↑ منظور، سید حسنی است که شرح قیام او را قبلا ذکر کردیم.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
- ↑ گویا منظور چهار مسجدی است که دشمنان اهل بیت(ع) هریک از آن را برای تشویق به نام یکی از دشمنان یا شرکت کنندگان در خون امام حسین(ع) ساختند که عبارتند از: مسجد ثقیف (به نام مغیرة بن شعبه ثقفی) و مسجد اشعث (به نام اشعث بن قیس، سرکرده منافقین) و مسجد جریر (به نام جریر بن عبد الله، مخالف امام علی (ع)) و مسجد سماک (به نام سماک بن مخزمه اسدی، که از فرمانروایان جنگ صفین است)؛ تهذیب، ج ۲، ص ۲۵۰.
- ↑ اعلام الوری، ص ۴۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۴۶.
- ↑ این روایات در معانی الاخبار، ص ۲۰۰ به بعد آمده است.
- ↑ " الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً فَيَدْخُلُوا فِي الْكُفْرِ وَ لا يَهْتَدُونَ فَيَدْخُلُوا فِي الْإِيمَانِ فَلَيْسَ هُمْ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْإِيمَانِ فِي شَيْءٍ "؛ معانی الاخبار، ص ۲۰۳.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۷۹-۱۸۷.
- ↑ "أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يَمْلَأُ الأَرْضَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً و ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سُكَّانُ السَّمَاءِ وَ الأْرْضِ يُقْسِّمُ الْمَالَ صَحاحاً فَقَالَ رَجُلٌ مَا مَعْنَى صَحَاحاً؟ قالَ: بِالسَّوِيَّةِ بَيْنَ النَّاسِ وَ يَمْلَأُ قُلُوبَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) غِنًى وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ..."؛ منتخب الاثر، ص ۱۴۷.
- ↑ "يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يُوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِي وَ خَلْقُهُ خَلْقِي يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا"؛ منتخب الاثر، ص ۱۷۹.
- ↑ "لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي فَيَمْلَأَهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۳۳۳ - ۳۳۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱.
- ↑ دعای افتتاح؛ کافی، ج ۳، ص ۴۲۴.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۸۳.
- ↑ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۶۰.
- ↑ «خداوند به مومنان و کسانی از شما که اعمال شایسته به جا میآورند وعده داده که آنها را در زمین جانشین کند». نور: ۵۵.
- ↑ «همانا زمین از آن خداوند است و آن را میراث هر کس از بندگانش که بخواهد قرار میدهد و پایانکار، از آن پرهیزکاران است». اعراف: ۱۲۸.
- ↑ «زمین را بندگان شایسته من به ارث میبرند». انبیا: ۱۰۵.
- ↑ «پس پروردگارشان به ایشان وحی فرستاد که به طور قطع ستمکاران را هلاک خواهیم کرد و بعد از ایشان شما را در زمین سکونت خواهیم داد». ابراهیم: ۱۳-۱۴.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۱.
- ↑ «و نیز دینشان را که برای آنها پسندیده است استقرار دهد». نور: ۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲.
- ↑ طریق عرفان (ترجمه و شرح رساله الولایه)، صفحه ۲۳ و ۱۵۵؛انسان و عقیده، صفحه ۲۱۱.
- ↑ از جمله حضرت علی (ع) میفرماید: فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ اَلسِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ اَلْكِتَابِ وَ اَلسُّنَّةِ؛ او روش عادلانه در حکومت را به شما نشان میدهد و کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) را که تا آن روز متروک مانده است، زنده میکند. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۸.
- ↑ مقصود آیه اول تا ششم این سوره میباشد.
- ↑ المیزان، جلد ۱۹، صفحه ۱۴۷؛ به نقل از: اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۹۱.
- ↑ برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به الاحتجاج، جلد ۱، صفحه ۶۸ و ۲۵۲؛ ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۲۸۵ و ۳۱۴؛تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۱۴ و ۶۶؛بحارالانوار، جلد ۳۶، صفحه ۵۱ و ۵۲ و غیره.
- ↑ بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۲۳۰.
- ↑ نور: ۵۵.
- ↑ المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۸؛ به نقل از: مجمع البیان، جلد ۷، صفحه ۱۵۲. این حدیث را امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز فرمودهاند.
- ↑ شیعه در اسلام (طبع قدیم)، صفحه ۲۳۲.
- ↑ «و پس از ترسشان، امنیت روزیشان فرماید». نور: ۵۵.
- ↑ «مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیکنند». همان.
- ↑ ر.ک به: المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۱۵۲؛جلد ۲ صفحه ۳۰۱ و ج ۹، صفحه ۳۹۶؛بررسیهای اسلامی، جلد ۱، صفحه ۱۱۵؛فرازهایی از اسلام، صفحه ۳۷، بند ۱۹۵.
- ↑ ر.ک به: کتاب امام مهدی (ع) موجود موعود، نوشته آیت الله جوادی آملی؛ و موعود شناسی نوشته علی اصغر رضوانی.
- ↑ امامی میبدی، علی رضا، آموزههای مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۶۶-۲۷۲.
- ↑ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیم و ایشان را وارث زمین کنیم؛ سوره قصص ، آیه: ۵.
- ↑ " لَتَعْطِفَنَ الدُّنْيَا عَلَيْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا وَ تَلَا عَقِيبَ ذَلِكَ ﴿وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِين ﴾ "؛ سیّد رضی، نهج البلاغه، ص ۵۰۶
- ↑ " هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُ عَدُوَّهُمْ"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۸۴
- ↑ محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۱۷۴- ۱۶۵) با تصرف
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۸۸ - ۱۹۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴، ح ۱۱۵.
- ↑ همان، ص ۳۵۹، ح ۱۲۷.
- ↑ ر.ک: امین، سید محسن، سیره معصومان (ع)، ترجمه: علی حجتی کرمانی، ۶ ج، چاپ اول: تهران، سروش، ۱۳۷۴، ج ۶، ص ۵۱.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، کلام ۲۰۹، صص ۲۴۱ و ۲۴۲؛ نهج البلاغه، ترجمه و شرح: سید علینقی فیضالاسلام، بیجا، بینا، بیتا، کلام ۲۰۰، صص ۲۰۰ و ۲۰۱.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰، ح ۲۳.
- ↑ علی بن موسی بن طاووس، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، چاپ اول: قم، مؤسسة صاحب الأمر (ع)، ۱۴۱۶ ه- ق، ص ۳۲۵؛ نجمالدین جعفربن محمد عسکری، المهدی الموعود المنتظر عند علماء السنة والإمامیه، چاپ اول: تهران، مؤسسة الامام المهدی (ع) ۱۳۶۰، ج ۱، ص ۲۷۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۹۲.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، ص ۳۲۰ , نامه ۴۶.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۲۳، ح ۲۴.
- ↑ الکافی، ج ۸، ص ۳۲.
- ↑ ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۷، ح ۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، ح ۱۳۱.
- ↑ همان، ج ۵۱، ص ۲۹، ح ۲.
- ↑ صحیفه نور، ج ۱۲، صص ۲۰۷ - ۲۰۹.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۱۵۴.
- ↑ کمال الدین، ج ۱، باب ۳۲، ح ۱۶، ص ۶۰۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۱
- ↑ ابن طاووس، ملاحم، ص ۸۳
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۶
- ↑ همان، ص ۳۹۰، ح ۲۱۲
- ↑ خصال، ج ۲، ص ۴۱۸
- ↑ کمال الدین، ج ۱، باب ۳۰، ح ۴، ص ۵۸۴
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ص ۶۵
- ↑ مفاتیح الجنان، دعای ندبه
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۴۵۴.