ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۶: خط ۲۶:
*[[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را به گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوۀ آن دست یافتید و پوسته آن را رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در [[خاندان]] پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما [[اختلاف]] نمی‌کردند. وی سرانجام با اکراه با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۵.</ref> با [[رحلت پیامبر]] {{صل}} [[ابوذر]] بر [[امامت علی]]{{ع}} پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]]{{ع}} یکی از سه تنی بود که بر [[فرمان]] [[رسول خدا]] [[استوار]] ماند<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.</ref> و تا پایان [[عمر]]، دیگران را بدان سفارش می‌کرد<ref>ر.ک: مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۴۲۳.</ref> به همین جهت، [[خلافت ابوبکر]] را [[انکار]] کرد<ref>ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref> و با برخی دیگر از بزرگان [[صحابه]] از [[علی]]{{ع}} ‌خواست تا برای گرفتن [[حق]] خود به پاخیزد و در برخوردی که با [[عمر]] داشت در [[حقانیت]] [[علی]] خطبه‌ای خواند<ref>ر.ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۷۸.</ref> خود با افتخار به این [[استواری]] در جمعی می‌گوید: من در [[روز قیامت]] از همۀ شما به [[پیامبر]]{{صل}} نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از [[حضرت]] شنیده‌ام که می‌فرمود: «نزدیک‌ترین شما در [[قیامت]] به من، کسی است که از این [[دنیا]] به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود». به [[خدا]] [[سوگند]]! جز من هیچ یک از شما نیست که به چیزی از [[دنیا]] دست نیافته باشد<ref>ر.ک: کشف الاسرار، ج ۳، ص ۳۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۵ ـ ۶۶۶.</ref> همین رابطه با [[خاندان پیامبر]] و [[علی]] او را در جمع محدود و خلوت تشییع کنندگان [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} که حتی بسیاری از [[زنان پیامبر]] حضور نداشتند، قرار داد<ref>.ر.ک: قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۶۷؛ غررالتبیان، ص ۴۲۵.</ref>. او از معدود کسانی است که در آن هنگامۀ آمیخته به [[رنج]] و [[غم]] بر پیکر [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[نماز]] خواند. خروش او علیه  [[بیداد]]، شُهره [[تاریخ]] است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۳.</ref>.
*[[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را به گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوۀ آن دست یافتید و پوسته آن را رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در [[خاندان]] پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما [[اختلاف]] نمی‌کردند. وی سرانجام با اکراه با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۲ ـ ۸۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۵.</ref> با [[رحلت پیامبر]] {{صل}} [[ابوذر]] بر [[امامت علی]]{{ع}} پای فشرد و به تعبیر [[امام صادق]]{{ع}} یکی از سه تنی بود که بر [[فرمان]] [[رسول خدا]] [[استوار]] ماند<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.</ref> و تا پایان [[عمر]]، دیگران را بدان سفارش می‌کرد<ref>ر.ک: مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۴۲۳.</ref> به همین جهت، [[خلافت ابوبکر]] را [[انکار]] کرد<ref>ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref> و با برخی دیگر از بزرگان [[صحابه]] از [[علی]]{{ع}} ‌خواست تا برای گرفتن [[حق]] خود به پاخیزد و در برخوردی که با [[عمر]] داشت در [[حقانیت]] [[علی]] خطبه‌ای خواند<ref>ر.ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۷۸.</ref> خود با افتخار به این [[استواری]] در جمعی می‌گوید: من در [[روز قیامت]] از همۀ شما به [[پیامبر]]{{صل}} نزدیک‌تر خواهم بود؛ زیرا از [[حضرت]] شنیده‌ام که می‌فرمود: «نزدیک‌ترین شما در [[قیامت]] به من، کسی است که از این [[دنیا]] به همان صورتی که من او را ترک گفته‌ام، خارج شود». به [[خدا]] [[سوگند]]! جز من هیچ یک از شما نیست که به چیزی از [[دنیا]] دست نیافته باشد<ref>ر.ک: کشف الاسرار، ج ۳، ص ۳۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۵ ـ ۶۶۶.</ref> همین رابطه با [[خاندان پیامبر]] و [[علی]] او را در جمع محدود و خلوت تشییع کنندگان [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} که حتی بسیاری از [[زنان پیامبر]] حضور نداشتند، قرار داد<ref>.ر.ک: قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۶۷؛ غررالتبیان، ص ۴۲۵.</ref>. او از معدود کسانی است که در آن هنگامۀ آمیخته به [[رنج]] و [[غم]] بر پیکر [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[نماز]] خواند. خروش او علیه  [[بیداد]]، شُهره [[تاریخ]] است<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۲۳.</ref>.
==[[ابوذر]] در زمان [[خلفا]]==
==[[ابوذر]] در زمان [[خلفا]]==
*از [[زندگی]] [[ابوذر]] در زمان [[خلافت ابوبکر]]، اطلاعی در دست نیست. در دورۀ [[عمر]] یکی از چهار نفری است که در تقسیم [[دیوان]] به سبب ارجمندی اش، جزو [[بدریون]] قرار گرفت<ref>ر.ک: کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> با آنکه در آن [[جنگ]] شرکت نداشت. او پس از [[وفات]] [[ابوبکر]] به [[شام]] رفت و در آنجا سکنا گزید<ref>ر.ک: روض الجنان، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> و در سال ۱۹ هجری در [[فتح]] [[مصر]] به وسیلۀ [[عمروعاص]] شرکت کرد و گویا بر اقامت در آنجا [[عزم]] داشت<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۸.</ref> اما به [[شام]] بازگشت و در یکی از جنگ‌های تابستانی [[معاویه]] در [[نبرد]] عموریه (۲۳ هجری) حضور یافت<ref>ر.ک: عیاشی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۹.</ref>. وی در زمان [[خلافت عثمان]] همچنان در [[شام]] ماند و در [[فتح]] قبرس به دست [[معاویه]] (۲۷ یا ۲۸ هجری) یکی از [[اصحاب]] حاضر در آن بود<ref>ر.ک: جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۳۲۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۱.</ref>.  
*از [[زندگی]] [[ابوذر]] در زمان [[خلافت ابوبکر]]، اطلاعی در دست نیست. در دورۀ [[عمر]] یکی از چهار نفری است که در تقسیم [[دیوان]] به سبب ارجمندی اش، جزو [[بدریون]] قرار گرفت<ref>ر.ک: کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.</ref> با آنکه در آن [[جنگ]] شرکت نداشت. او پس از [[وفات]] [[ابوبکر]] به [[شام]] رفت و در آنجا سکنا گزید<ref>ر.ک: روض الجنان، ج ۹، ص ۱۰۱.</ref> و در سال ۱۹ هجری در [[فتح]] [[مصر]] به وسیلۀ [[عمرو عاص]] شرکت کرد و گویا بر اقامت در آنجا [[عزم]] داشت<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۸.</ref> اما به [[شام]] بازگشت و در یکی از جنگ‌های تابستانی [[معاویه]] در [[نبرد]] عموریه حضور یافت<ref>ر.ک: عیاشی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۹.</ref>. وی در زمان [[خلافت عثمان]] همچنان در [[شام]] ماند و در [[فتح]] قبرس به دست [[معاویه]] یکی از [[اصحاب]] حاضر در آن بود<ref>ر.ک: جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۳۲۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۱.</ref>.  
*[[ابوذر]] در چگونگی [[مصرف]] [[بیت المال]]، بسیار سخت گیر بود و از [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] می‌خواست [[روش پیامبر]] را دنبال کنند. [[اختلاف]] او با [[معاویه]] و خلیفۀ سوم به چگونگی استفاده آنان از [[بیت المال]] ارتباط داشت<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۶ـ۶۶۷.</ref>.
*[[ابوذر]] در چگونگی [[مصرف]] [[بیت المال]]، بسیار سخت‌گیر بود و از [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] می‌خواست [[روش پیامبر]] را دنبال کنند. [[اختلاف]] او با [[معاویه]] و خلیفۀ سوم به چگونگی استفاده آنان از [[بیت المال]] ارتباط داشت<ref>ر.ک: [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۶۶۶ـ۶۶۷.</ref>.
 
==[[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]]==
==[[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]]==
*[[اعتراض]] او به [[عثمان]] و پافشاری بر حقیقتِ [[دین]] داری و [[پارسایی]]، موجب تبعیدش به [[ربذه]] شد. [[ربذه]] محلی بود که آن را هیچ خوش نداشت<ref>ر.ک: التبیان، ج ۳، ص ۱۴.</ref>. [[نقل]] کرده‌اند هنگامی که [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچ‌کس نباید با [[ابوذر]] سخن بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] [[خودداری]] کردند، جز [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و برادرش عقیل و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]]{{ع}} به او فرمودند: "ای [[ابوذر]]! به [[راستی]] تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به او [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به خاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن را به سینه می‌زنند و می‌ترسند که از دستشان بگیری، به آنها بده و خود به سوی [[خدا]] رو چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن [[نهی]] می‌‌کردی و تو چه [[بی‌نیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن باز می‌داشتند و به ‌زودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آنکه بیشتر بدو [[حسد]] ورزند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] انس و الفت گیر و جز از [[باطل]] از چیزی نترس. اگر دنیای آنان را می‌پذیرفتی، تو را [[دوست]] می‌داشتند و اگر از آن سود می‌جستی، بهره‌ات می‌دادند"<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَاذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَکْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیَاهُمْ لَأَحَبُّوکَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوک‏}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.</ref><ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۳.</ref>. سپس [[علی]]{{ع}} به همراهان خود گفت: با عموی خویش به [[درود]] کنید و به عقیل فرمودند: "با [[برادر]] خویش به [[درود]] کن".  
*[[اعتراض]] او به [[عثمان]] و پافشاری بر حقیقتِ [[دین]] داری و [[پارسایی]]، موجب تبعیدش به [[ربذه]] شد. [[ربذه]] محلی بود که آن را هیچ خوش نداشت<ref>ر.ک: التبیان، ج ۳، ص ۱۴.</ref>. [[نقل]] کرده‌اند هنگامی که [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچ‌کس نباید با [[ابوذر]] سخن بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] [[خودداری]] کردند، جز [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و برادرش عقیل و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]]{{ع}} به او فرمودند: "ای [[ابوذر]]! به [[راستی]] تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به او [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به خاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن را به سینه می‌زنند و می‌ترسند که از دستشان بگیری، به آنها بده و خود به سوی [[خدا]] رو چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن [[نهی]] می‌‌کردی و تو چه [[بی‌نیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن باز می‌داشتند و به ‌زودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آنکه بیشتر بدو [[حسد]] ورزند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] انس و الفت گیر و جز از [[باطل]] از چیزی نترس. اگر دنیای آنان را می‌پذیرفتی، تو را [[دوست]] می‌داشتند و اگر از آن سود می‌جستی، بهره‌ات می‌دادند"<ref>{{متن حدیث|یَا أَبَاذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَکْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیَاهُمْ لَأَحَبُّوکَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوک‏}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.</ref><ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۸۳.</ref>. سپس [[علی]]{{ع}} به همراهان خود گفت: با عموی خویش به [[درود]] کنید و به عقیل فرمودند: "با [[برادر]] خویش به [[درود]] کن".  

نسخهٔ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۳۶

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ابوذر غفاری (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

زندگینامۀ ابوذر

ابوذر در قرآن

  1. ﴿طَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ[۷]. ابن عباس در کنار حضرت علی(ع) یاد کرده که مقصود از آیه ابوذر بوده و همچون پیامبر(ص) نزدیک به دو سوم یا نصف یا یک سوم شب را به بیداری و عبادت می‌گذراندند[۸].
  2. ﴿وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ[۹]. میبدی، این آیه را در شأن موالی و فقیران عرب، از جمله ابوذر دانسته که خداوند به پیامبر (ص) می‌گوید: اینان را که یقین دارند به سوی پروردگارشان محشور می‌شوند از وحی آگاه کند[۱۰].[۱۱]
  3. آیات ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ[۱۲] و ﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ[۱۳] گفته شده دربارۀ سه تن از جمله ابوذر نازل شده که در جاهلیت از بت‌ها دوری جسته، لا إله إلا الله می‌گفتند.[۱۴].

ویژگی‌های ابوذر

ابوذر بعد از پیامبر

ابوذر در زمان خلفا

تبعید ابوذر به ربذه

وفات ابوذر

ابوذر غفاری

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: الطبقات، ج ۲، ص ۱۰۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۵۵.
  2. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۴، ص ۳۹۶ و ۳۹۷؛ الارشاد، ج ۱، ص ۱۳۲ ـ ۱۳۳.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۸؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۲.
  4. ر.ک: مطهری مرتضی، داستان راستان جلد دوم، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۴۲۸.
  5. ر.ک: المغازی، ج ۳، ص ۹۴۴ ـ ۹۴۵.
  6. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  7. «بی‌گمان پروردگارت می‌داند که تو و دسته‌ای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمی‌خیزید» سوره مزمل، آیه ۲۰.
  8. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  9. «و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند» سوره انعام، آیه ۵۱.
  10. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۳۲۶.
  11. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  12. «و آنان را که از پرستیدن بت دوری گزیده‌اند و به درگاه خداوند بازگشته‌اند، مژده باد! پس به بندگان من مژده بده!» سوره زمر، آیه ۱۷.
  13. «کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند، آنانند که خداوند راهنمایی‌شان کرده است و آنانند که خردمندند» سوره زمر، آیه ۱۸.
  14. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۹.
  15. ر.ک: العقدالفرید، ج ۲، ص ۲۷۲.
  16. «مَا أَظَلَّتِ الْخَضْرَاءُ وَ لَا أَقَلَّتِ الْغَبْرَاءُ عَلَی ذِی لَهْجَةٍ أَصْدَقَ مِنْ أَبِی ذَر»؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۸۵، ح ۵۴۶۱.
  17. ر.ک: جامع البیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۵۵ ـ ۱۵۶.
  18. ر.ک: مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۲۸.
  19. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۴، ص ۱۵۹؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۲۳؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۳۹۱.
  20. ر.ک: مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۷۱.
  21. ر.ک: الاستیعاب، ج ۲، ص ۲۷۰.
  22. ر.ک: قاموس الرجال، ج ۵، ص ۴۸۷ و ۴۸۸.
  23. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  24. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  25. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵.
  26. ر.ک: مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۸۳۴.
  27. ر.ک: مبهمات القرآن، ج ۲، ص ۴۲۳.
  28. ر.ک: سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۴۱۷ ـ ۴۱۸.
  29. ر.ک: جامع البیان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۷۸.
  30. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۳، ص ۳۲۶.
  31. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۵ ـ ۶۶۶.
  32. .ر.ک: قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۶۷؛ غررالتبیان، ص ۴۲۵.
  33. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۲۳.
  34. ر.ک: کشف الاسرار، ج ۶، ص ۲۴۷ ـ ۲۴۸.
  35. ر.ک: روض الجنان، ج ۹، ص ۱۰۱.
  36. ر.ک: مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۰۲؛ الدرالمنثور، ج ۴، ص ۲۸.
  37. ر.ک: عیاشی، ج ۲، ص ۶۵؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۹.
  38. ر.ک: جامع البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۳۲۳؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۳۱.
  39. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۶ـ۶۶۷.
  40. ر.ک: التبیان، ج ۳، ص ۱۴.
  41. «یَا أَبَاذَرٍّ إِنَّکَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوکَ عَلَی دُنْیَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَی دِینِکَ فَاتْرُکْ فِی أَیْدِیهِمْ مَا خَافُوکَ عَلَیْهِ وَ اهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَیْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَی مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاکَ عَمَّا مَنَعُوکَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ الرَّابِحُ غَداً وَ الْأَکْثَرُ [حَسَداً] حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لَا یُؤْنِسَنَّکَ إِلَّا الْحَقُّ وَ لَا یُوحِشَنَّکَ إِلَّا الْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْیَاهُمْ لَأَحَبُّوکَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوک‏»؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۰.
  42. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۸۳.
  43. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۸.
  44. ر.ک: الإصابة، ج ۷، ص ۱۰۹، سیره ابن هشام، ج ۳، ص ۹۶؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۲۲؛ الفتوح، ج ۲، ص ۵۵۹؛ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۲۷۱، العقدالفرید، ج ۴، ص ۲۴۰.
  45. ر.ک: الطبقات، ج ۳، ص ۱۸۱؛ انساب الاشراف، ج ۱۰، ص ۲۲۱؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  46. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۲۳.
  47. ر.ک: واسعی، سید علی رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص ۶۶۸.
  48. مطهری مرتضی، داستان راستان جلد دوم، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۴۲۸.
  49. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۷۱.
  50. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج۱۶ ص ۳۰۷.
  51. یادداشت‌ها، ج ۶، ص ۴۱۱.
  52. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۶۴ و سیری در سیره نبوی مجموعه آثار، ج ۴۸۲.