عبادات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عبادات (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

ذکر

دعا‌

آداب دعا در سیره و کلام نبوی(ص)

سادگی الفاظ و پرهیز از سجع پردازی‌

  • رسول خدا(ص) مسلمانان را از پرداختن به سجع گویی و انتخاب الفاظ درشت در دعا برحذر داشته[۵۹]، فرموده‌اند: "کافی است که هر یک از شما بگوید: خدایا! بهشت را و هر گفتار و کرداری را که مرا بدان نزدیک می‌گرداند، از تو می‌خواهم و از آتش و هر گفتار و کرداری که سبب نزدیک شدن من به آن می‌شود، به تو پناه می‌برم"[۶۰][۶۱].
  • بررسی دعاهایی که از پیامبر خدا(ص) و نیز اهل بیت گرامی اش(ع) به ما رسیده است، نشان می‌دهد که این دعاها با آنکه از نظر محتوا بلندترین مفاهیم معرفتی را دربردارند؛ ولی از نظر سادگی و روانی الفاظ نیز غالبا در شمار روان‌ترین و ساده‌ترین دعاها هستند[۶۲].

حال دعا‌

خاکسار بودن در درگاه الهی‌

  1. بلند کردن دست‌ها: از سفارش‌های پیامبر اکرم(ص) به اصحاب و یاران خود، بلند کردن دست‌ها در زمان دعاست و آن بزرگوار، بلند کردن دست‌ها هنگام دعا را نشان فروتنی در درگاه الهی بر شمرده [۶۶]، می‌فرمود: "پروردگار شما با حیا و بزرگوار است و حیا می‌کند از اینکه کسی دست‌های خود را به سوی او بلند کند و او آنها را خالی و ناامید بازگرداند"[۶۷]. روایت شده است: رسول خدا(ص) هنگام نیایش و درخواست از خداوند، دستانش را همچون مستمندی که غذا می‌خواست، بالا می‌آورد[۶۸]؛ آن قدر بالا که سپیدی زیرِ بغل هایش دیده می‌شد[۶۹]. همچنین به امیرالمؤمنین(ع) سفارش می‌فرمود: "بر تو باد بلند کردن دست‌ها به سوی پروردگار و بسیار پشت و رو کردن آنها"[۷۰]. و می‌فرمود: "هرگاه از خداوند عزوجل چیزی خواستید، با نشان دادن کف دستانتان از او درخواست کنید و هر گاه از او پناه جستید، با نشان دادن پشت دستانتان از او پناه جویید"[۷۱]. از دیگر روش‌های پیامبر خدا(ص) در ابراز و اظهار خاکساری در برابر درگاه الهی این بود که هنگام دعا دو انگشتش را نزدیک شانه‌هایش [رو به آسمان] می‌گرفت و دعا می‌کرد[۷۲] و گاه با انگشتش اشاره می‌کرد؛ ولی آن را تکان نمی‌داد[۷۳].
  2. گریستن یا حالت گریه به خود گرفتن: تضرع و زاری در درگاه الهی هم از دیگر مصادیق خاکساری در هنگام دعا به شمار می‌رود. در روایاتی که از پیامبر اکرم(ص) به دست ما رسیده، از گریستن بنده از ترس خدا، با عنوان "کلید رحمت و نشانه پذیرش و در استجابت [[[دعا]]] یاد شده است[۷۴]. رسول خدا(ص) خود نیز هنگام دعا و درخواست از خداوند، بسیار می‌گریست[۷۵] چندان که از شدت تضرع و زاری، نزدیک بود عبا از دوشش بیفتد[۷۶]. از امام صادق(ع) روایت شده است که پیامبر(ص) شبی در منزل ام سلمه بود. پس امّ سلمه متوجه شد که پیامبر(ص) در بستر نیست و از این رو، بنا به خصلت زنانه، اندکی بددل شد. پس برخاست و در اطراف خانه به جستجوی ایشان پرداخت و ناگاه دید که پیامبر خدا(ص) در گوشه‌ای از اتاق ایستاده و دست‌هایش را به طرف آسمان برده است و گریه می‌کند و می‌گوید: "خدایا! خوبی‌هایی را که به من ارزانی داشته‌ای، هرگز از من نگیر...! خدایا! هرگز مرا [به اندازه] چشم بر هم زدنی، به خودم وا نگذار!"‌ ام سلمه برگشت و به گریستن پرداخت تا جایی که از صدای گریه او، پیامبر خدا(ص) به سوی او برگشت و فرمود: "ای امّ سلمه! چرا می‌گریی؟"‌ گفت: "پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا(ص)! چرا گریه نکنم، در حالی که شما با آن مقامی که نزد خدا دارید و خداوند، همه گناهان قبل و بعد تو را آمرزیده است [این گونه‌ای]...؟!"‌ پیامبر(ص) فرمود: "ای امّ سلمه! چه چیز مرا در امان می‌دارد؟ خداوند، یونس بن متّی را یک چشم بر هم زدن، به خودش واگذاشت و در نتیجه، آن شد که شد"[۷۷][۷۸].

آهستگی صدا

  • از دیگر آدابی که رسول خدا(ص) مسلمانان را بدان سفارش می‌فرمود، آهسته خواندن خدا به وقت دعاست. ایشان ‌بلند کردن صدا در دعا را از جمله اموری می‌دانست که خداوند آن را خوش ندارد[۸۱] و می‌فرمود: "صدایتان را پایین بیاورید؛ چرا که شما ناشنوا یا غایبی را صدا نمی‌زنید؛ بلکه شنوای نزدیکی را صدا می‌زنید که همواره با شماست"[۸۲][۸۳].
  • برخی مفسران در تفسیر این آیه از قرآن که خداوند می‌فرماید: "و نمازت را با صدای بلند و یا با صدای بسیار آهسته نخوان"[۸۴] به حدیثی از رسول خدا(ص) استناد جسته، منظور از صلاة را در این آیه دعا دانسته[۸۵] و گفته‌اند: "هنگام دعا کردن، صدایت را بلند نکن که چون گناهانت را یاد کنی، دیگران آنها را می‌شنوند و به خاطر آنها تو را سرزنش می‌کنند"[۸۶][۸۷].

پافشاری در دعا‌

بلندهمتی در دعا

  • بلندهمتی و داشتن طبع بلند در دعا هم از دیگر آدابی است که رسول خدا(ص) در برخی روایات خود بدان پرداخته‌اند. پیامبر خدا(ص) به اصحاب و یاران خود سفارش می‌فرمود: "از خدا بخواهید و [در این خواستن از خداوند] فراوان[۹۶] و بزرگ بخواهید؛ چرا که هیچ چیز برای او سنگین نیست"[۹۷][۹۸].
  • در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است: "عادت پیامبر(ص) این بود که هرگاه چیزی از او خواسته می‌شد، اگر می‌خواست آن را انجام دهد، می‌فرمود: "باشد" و اگر نمی‌خواست آن را انجام دهد، سکوت می‌کرد و هرگز پاسخ "نه" نمی‌داد. روزی، بادیه‌نشینی نزد ایشان آمد و چیزی خواست. پیامبر(ص) سکوت کرد؛ دوباره خواست؛ باز هم سکوت کرد؛ بار سوم خواست؛ پس پیامبر(ص) با حالت تَشَر به او فرمود " ای اعرابی! هرچه می‌خواهی، بخواه!". ما به حال او غبطه خوردیم و گفتیم: الآن، بهشت را تقاضا می‌کند، اما بادیه نشین گفت: " از تو مرکبی می‌خواهم. " پیامبر(ص) فرمود: "باشد"؛ سپس فرمود: "باز هم بخواه"!‌ گفت: "توشه هم می‌خواهم"؛ فرمود: "باشد"؛ ما از این درخواست‌ها تعجب کردیم. اما پیامبر(ص) فرمود: "چقدر فرق است میان درخواست این بادیه‌نشین و درخواست آن پیر زن بنی اسرائیل!"؛ آن گاه فرمود که موسی(ع) از خدا فرمان یافت تا از دریا بگذرد؛ پس چون به دریا رسید، مرکب‌ها باز می‌گشتند و از رفتن خودداری می‌کردند. پس موسی(ع) گفت: "پروردگارا! مرا چه شده است؟"‌ خدا بدو فرمود: "تو نزدیک قبر یوسف هستی؛ استخوان‌های او را هم با خودت ببر!"‌ اما قبر با زمین، یکسان شده بود و موسی(ع) نمی‌دانست که آن کجاست؛ عده‌ای گفتند: " اگر کسی باشد که جای قبر را بداند، آن کس، پیرزنی از بنی اسرائیل است. شاید او بداند که قبر کجاست"؛ موسی(ع) او را احضار کرد و فرمود: "تو می‌دانی قبر یوسف کجاست؟"؛‌ گفت: " آری"؛‌ فرمود: " آن را به من نشان بده!"‌ گفت: "نه به خدا! مگر آنکه آن‌چه از تو می‌خواهم، به من بدهی"؛ فرمود: "باشد"؛‌ گفت: "از تو می‌خواهم که در بهشت با تو در یک درجه باشم"؛ فرمود: "[فقط] بهشت را بخواه"؛ گفت: "نه، فقط با تو باشم"؛ موسی(ع) سعی داشت او را از نظرش منصرف کند که خداوند تبارک و تعالی به او وحی فرمود: "هرچه می‌خواهد به او عطا کن؛ زیرا از [درجه] تو چیزی کم نخواهد کرد"؛ پس موسی(ع) به آن پیرزن قول داد و او جای قبر را به ایشان نشان داد و موسی(ع) استخوان‌ها را بیرون آورد و از دریا گذشت"[۹۹][۱۰۰].

دعا برای عموم

شتاب نورزیدن در استجابت دعا

  • رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: "هیچ کس نیست که از خدا چیزی بخواهد، مگر آنکه خدا خواسته‌اش را اجابت می‌کند و آن را یا در همین دنیا به او می‌دهد، یا گناهانش را به اندازه آن‌چه دعا کرده است، از او می‌زداید، به شرط آنکه برای گناهی یا بریدن پیوند خویشاوندی دعا نکند و یا [برای برآورده شدن دعایش] شتاب نورزیده باشد"؛‌ گفته شد: "ای پیامبر خدا(ص)! شتاب کردن چیست؟"‌ فرمود: "بگوید: "بارها پروردگارم را خواندم؛ اما مرا اجابت نکرد، پس خسته شود و دعا کردن را رها کند"[۱۰۴][۱۰۵].

خوش‌بین بودن به اجابت

آمین گفتن پس از دعا

  • رسول خدا(ص) به آمین گفتن پس از دعا نیز تأکید داشتند[۱۱۰] و آمین را "مُهر پروردگار جهانیان بر [دعای] بندگان مؤمنش" دانسته‌اند[۱۱۱]. همچنین، آن حضرت دعاکننده و آمین گو را در مُزد، شریک یکدیگر دانسته و فرموده‌اند: « الدَّاعِي‌ وَ الْمُؤَمِّنُ‌ فِي‌ الْأَجْرِ شَرِيكَان‌»[۱۱۲][۱۱۳].

شروط اجابت دعا‌

صفای باطن

حضور قلب

رزق حلال‌

رسول خدا(ص) دعا را کلید حاجت و لقمه حلال را دندانه‌های آن کلید دانسته[۱۱۹]، فرموده است: "هر که خوش دارد دعایش مستجاب شود، باید در آمدش را پاک کند"[۱۲۰]. در حدیثی دیگر آمده است: "بنده، دستش را به سوی خدا بر می‌دارد، در حالی که خوراکش حرام است. با چنین وضعی، چگونه دعایش پذیرفته می‌شود؟"[۱۲۱][۱۲۲].

پیامبر خدا(ص) در پاسخ او فرمود: "از حرام دوری کن، دعایت مستجاب می‌شود"[۱۲۳][۱۲۴].

عمل

مقتضای حکمت و مصلحت‌

  • خداوند برخی دعاهای بندگانش را به سبب مصلحت و یا حکمتی برآورده نمی‌سازد. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: "گاهی آدمی حاجتی را از خدا می‌طلبد؛ امّا خداوند به سبب خیر و مصلحتش، آن را از او دور می‌گردانَد و به او نمی‌دهد". [۱۳۱] همچنین ایشان در روایت دیگری فرموده است: "همانا بنده در آستانه رسیدن به حاجتی از حاجت‌های دنیا قرار می‌گیرد؛ امّا خداوند از فراز هفت آسمان، از او یاد می‌کند و می‌فرماید: "فرشتگان من! این بنده‌ام به حاجتی از حاجت‌های دنیا نزدیک شده است؛ اگر در آن را برایش بگشایم، دری به سوی آتش را برایش گشوده‌ام؛ پس، آن را از او دور کنید!"[۱۳۲][۱۳۳].

موانع اجابت دعا

ستم کردن‌

بریدن از خویشاوندان

امید بستن به غیر خدا

  • رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: "هر گاه یکی از شما خواست که آن‌چه را از پروردگارش می‌خواهد، به او بدهد، باید از همه مردم، چشم امید بر کَند و به غیر خدا هرگز امیدی نداشته باشد. پس هرگاه خدا قلب بنده‌ای را این گونه دانست، هر چه را که او از خدا بخواهد، به او عطا می‌کند"[۱۳۸][۱۳۹].

بهترین اوقات دعا

بافضیلت‌ترین حالت‌ها و مکان‌ها برای دعا

استغفار‌

گفته شد: "مقصود چیست؟" ‌فرمود: "بنده‌ای گناه می‌کند و به خاطر آن، ترس از خداوند، وجودش را پر می‌کند و می‌گوید: "پروردگارا!" و خدا می‌فرماید: "منم پروردگار تو. تو را می‌آمرزم، آن گاه که از من آمرزش بطلبی و پاسخت را می‌دهم، آن‌گاه که مرا بخوانی"[۱۶۷][۱۶۸].

نماز

از امام باقر(ع) درباره نماز پیامبر(ص) پرسیده شد؛ فرمود: "پیامبر خدا(ص) از آغاز روز تا زوال خورشید، هیچ نماز نمی‌خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز می‌خواند که همان نماز توبه کنندگان است. در این ساعت، درهای آسمان، گشوده و دعا پذیرفته می‌شود؛ نسیم‌های رحمت می‌وزد و خداوند به آفریده‌هایش می‌نگرد. پس هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع باز می‌گشت، چهار رکعت نماز ظهر می‌گزارد و بعد از ظهر، دو رکعت نماز و سپس دو رکعت دیگر می‌خواند و هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع، باز می‌گشت، چهار رکعت نماز عصر می‌گزارد و بعد از مغرب، چهار رکعت نماز می‌خواند و سپس نمازی نمی‌خواند تا شفق فرو رود و هنگامی که فرو می‌رفت، نماز عشا را می‌گزارد. پیامبر(ص) پس از آن به بسترش می‌رفت و نماز نمی‌خواند تا هنگامی که شب از نیمه می‌گذشت، و آن گاه هشت رکعت نماز می‌گزارد و در پاره چهارم شب، سه رکعت نماز وَتْر می‌گزارد و در آنها "فاتحة الکتاب" و ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ می‌خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن، از هم جدا می‌کرد و سخن می‌گفت و نیازهایش رامی‌طلبید و از نمازگاهش بیرون نمی‌آمد تا اینکه رکعت سوم نماز وَتْر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت می‌خواند. سپس سلام می‌داد و دو رکعت نماز [نافله] فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکی پس و پیش می‌گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح (یعنی سپیده‌دمان) را هنگامی می‌خواند که سپیده، گسترش می‌یافت و به خوبی روشن می‌شد. این شیوه نماز گزاردن پیامبر خدا(ص) تا هنگام قبض روحش بود"[۲۱۱][۲۱۲].

  • نمازهایی که حضرت(ص) به تنهایی اقامه می‌کرد، طولانی‌ترین نمازها در بین مردم بود؛ اما نمازهایی که با مردم اقامه می‌کرد[۲۱۳]، در عین کامل بودن، از نماز همه مردم سبک‌تر بود[۲۱۴] و به یاران خود نیز توصیه می‌فرمود: "هرگاه یکی از شما با مردم به جماعت نماز گزارد، باید نماز را کوتاه بخواند؛ چرا که در میان نماز گزاران، افراد ناتوان و بیمار و کهنسال نیز وجود دارند؛ هرگاه کسی از شما به تنهایی نماز می‌خواند، می‌تواند هر چه می‌خواهد، نماز را طولانی بگزارد"[۲۱۵]. می‌فرمود: "مثل نمازهای پنج گانه مثل نهر گوارایی است که جلو منزلتان جاری است و شما هر روز پنج بار در آن نهر شستشو می‌کنید. پس چنین فردی چگونه باز آلوده است؟"[۲۱۶] از سلمان روایت شده که گفته است: "روزی با رسول خدا(ص) زیر درختی نشسته بودیم. آن حضرت(ص) شاخه‌ای را که برگ‌هایش خشکیده بود، تکان داد و همه برگ‌ها بر زمین ریخت؛ سپس به من فرمود: "ای سلمان! از من نمی‌پرسی چرا چنین کردم؟"‌ گفتم: ای رسول خدا(ص) چرا چنین کردید؟ پیامبر(ص) فرمود: "وقتی مؤمن آن گونه که دستور رسیده است، وضو بگیرد و پس از آن نمازهای پنج گانه را به جا آورد، گناهانش می‌ریزد، همچون برگ‌های این شاخه." آن‌گاه حضرت(ص) این آیه را تلاوت فرمود: "در دو طرف روز و اوائل شب، نماز را به پا دار؛ چرا که حسنات،‌ سیئات و آثار آن را از بین می‌برد[۲۱۷]"[۲۱۸][۲۱۹].

روزه

  1. سلامتی بدن : از اموری که در بیانات پیامبر خاتم(ص) از فواید روزه دانسته شده، سلامتی جسمانی است. رسول خدا(ص) روزه‌داری را مایه سلامت بدن دانسته[۲۲۴]، درباره آن احادیثی را بیان فرموده‌اند. ایشان در روایتی ضمن اشاره به وجود روزه در گذشته، فرموده‌اند: "خداوند به یکی از پیامبران بنی اسرائیل وحی کرد که به قوم خودت بگو که هیچ بنده‌ای برای من روزه نمی‌گیرد، مگر آنکه تنش را سالم می‌سازم و پاداش او را بزرگ می‌دارم"[۲۲۵][۲۲۶].
  2. دریافت حکمت : اجتناب از پرخوری و شکمبارگی از علت‌های اصلی به دست آوردن حکمت است، از این رو، رسول خدا(ص) به مسلمانان چنین توصیه می‌فرمود: "هرگاه اهل گرسنگی و اندیشه را دیدید، به آنان نزدیک شوید؛ زیرا حکمت، با آنها همراه است"[۲۲۷][۲۲۸].
  3. اجابت دعا: فایده دیگری که در روایات رسول خدا(ص) بدان اشاره شده، اجابت دعای روزه‌دار است. پیامبر خدا(ص) دعای روزه‌دار را از دعاهایی برشمرده‌اند که خداوند رد نمی‌کند[۲۲۹]. همچنین فرموده‌اند: "هر روزه‌داری دعا مستجابی دارد"[۲۳۰][۲۳۱].
  4. آسودگی در روز حساب‌: روزه در احادیث نبوی از عوامل آسودگی و آرامش خاطر مؤمنان در روز قیامت دانسته شده و رسول خدا(ص) در روایتی خطاب به یارانش فرموده است: "چون روز قیامت شود، روزه‌داران از گورهای خود بیرون می‌آیند. آنان با بوی روزه‌داری‌شان شناخته می‌شوند و دهان‌هایشان خوشبوتر از بوی مُشک است و [[[فرشتگان]]] همراه سفره‌ها و تُنگ‌های مُهر خورده با مشک، با آنان دیدار می‌کنند و به آنها گفته می‌شود: "بخورید که گرسنگی کشیدید و بنوشید که تشنگی را تحمل کردید؛ مردم را واگذارید و به آسایش بپردازید؛ زیرا آن گاه که آنان آسوده بودند، شما رنج کشیدید". پس می‌خورند، می‌آشامند و می‌آسایند؛ در حالی که مردم در رنج و تشنگی‌اند[۲۳۲]. همچنین ایشان فرموده‌اند: "هرکس برای رضای خدا یک روز را روزه بدارد، به اندازه بیست سال از توقفش در روز قیامت کاسته می‌شود"[۲۳۳][۲۳۴].
  5. شفاعت در آخرت :روزه در روایات رسول خدا(ص) از شفاعت کنندگان در روز محشر برشمرده شده است؛ شافعی که شفاعتش درباره صاحبش رد نمی‌شود[۲۳۵][۲۳۶].
  6. نجات از آتش جهنم :پیامبر خدا(ص) فرمود: "هر کس یک روز برای خدا روزه بگیرد، خداوند، میان او و آتش فاصله‌ای به اندازه فاصله آسمان‌ها تا زمین قرار می‌دهد"[۲۳۷]. همچنین ایشان پاداش یک روز روزه مستحبی را بهشت دانسته‌اند[۲۳۸].‌ از امام باقر(ع) روایت شده است که پیامبر خدا(ص) به اسامة بن زید سفارش کرد و فرمود: "ای اسامه! در راه بهشت باش و مبادا تو را از آن جدا سازند"؛ اسامه گفت: "ای پیامبر خدا(ص)! آسان‌ترین چیزی که با آن می‌توان این راه را پیمود، چیست؟" فرمود: "تشنگی در گرمای سوزان و درهم شکستن نفْس‌ها در برابر لذّت‌های دنیا. ای اسامه! روزه بگیر ! چرا که آن، سپر بازدارنده از آتش است و اگر بتوانی که در حالت گرسنگیِ شکم باشی و مرگت فرا رسد، چنین کن!"[۲۳۹][۲۴۰].

روزه حقیقی‌

روزه ماه رمضان

پیامبر خدا(ص) در روایتی دیگر خطاب به اصحاب فرمود: "ماه رمضان، همچون ماه‌های دیگر نیست؛ زیرا پاداش‌ها در آن، دو برابر می‌شود. آن، ماه روزه‌داری و عبادت، ماه توبه و استغفار، و ماه تلاوت قرآن است. آن، ماهی است که در آن، درهای بهشت، گشوده و درهای آتش، بسته است و ماهی است که اجل‌ها در آن نوشته و روزی‌ها پخش می‌شوند.‌ و در آن، شبی است که هر فرمان حکمت‌آمیزی، در آن مقدّر (جدا) می‌شود و میهمانان خانه خدا در این ماه نوشته می‌شوند. در این ماه، فرشتگان و روح الأمین به اذن پروردگارشان بر مردان و زنان روزه‌دار، درباره هر کاری فرود می‌آیند. آن شب تا دمیدن صبح، سلامت است[۲۴۹].

خطبه پیامبر(ص) هنگام فرا رسیدن ماه رمضان‌

جایگاه روزه در سیره نبوی(ص)

روایت شده است، آن حضرت در آغاز بعثت آن قدر پی در پی روزه می‌گرفت که مردم می‌گفتند، ایشان افطار نمی‌کند. سپس آن قدر افطار می‌کرد که می‌گفتند، ایشان دیگر روزه نمی‌گیرد. آن گاه از این روش دست برداشت و یک روز در میان روزه می‌گرفت. بعد، آن را ترک کرد و سه روز ایام البیض (سیزده و چهارده و پانزدهم هر ماه) را روزه می‌گرفت و سرانجام از آن هم صرف نظر کرد و سه روز را در دهه‌های ماه پخش کرد: پنج شنبه دهه اول، و چهارشنبه دهه دوم، و پنج شنبه دهه سوم: و تا زنده بود این روش را ادامه داد[۲۶۳][۲۶۴].

قرآن

  • از عبادت‌هایی که پیامبر خدا(ص) به آن به طور ویژه توجه داشت، قرائت قرآن بود. ایشان فقیر‌ترین خانه را خانه‌ای می‌دانست که از کتاب خدا تهی باشد[۲۶۹]؛ از این رو، به اصحاب و یارانش توصیه می‌فرمود: "برای خانه‌هایتان بهره‌ای از قرآن قرار دهید که همانا خانه‌ای که در آن قرآن خوانده شود، برای ساکنانش آسایش فراهم می‌آید و خیرش بسیار می‌شود و اهلش از افزونی برخوردار می‌شوند و هرگاه در آن قرآن خوانده نشود، بر ساکنانش، تنگ و خیرش اندک می‌شود و اهلش در کمبود به سر می‌برند"[۲۷۰]. و می‌فرمود: "قرآن دوای دردهاست"[۲۷۱]؛ "قرآن بخوانید؛ به درستی که قرآن در روز قیامت برای شفاعت خواننده‌اش حاضر می‌شود"[۲۷۲][۲۷۳].
  • شدت علاقه ایشان به قرآن به حدی بود که گفته‌اند، روزی عمر بن خطاب به نزد پیامبر(ص) وارد شد و دید که آن حضرت، سخت بیمار است؛ عمر گفت: "ای پیامبر خدا(ص)! چقدر حالتان نامساعد است"؛‌

پیامبر(ص) فرمود: "با این حال، دیشب، سی سوره، که هفت سوره بلند هم جزو آنها بود، قرائت کردم؛ عمر گفت: "ای پیامبر خدا(ص) با آنکه خداوند، گناهان گذشته و آینده شما را آمرزیده است، چرا این چنین خود را به زحمت می‌اندازید؟!" فرمود: "ای عمر! آیا بنده‌ای سپاسگزار نباشم؟!"[۲۷۴][۲۷۵].

گفتم: یا رسول خدا(ص)! برای شما قرآن بخوانم و حال آنکه قرآن بر شما نازل شده است؟‌ فرمود: "دوست دارم که آن را از غیر خودم بشنوم"[۲۷۷][۲۷۸].

فرمود: "سوره‌های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن"[۲۸۴][۲۸۵].

حج و عمره

تعداد حج و عمره‌های رسول خدا(ص) ‌

حجة الوداع

سپس رسول خدا(ص) به زیارت بیت الله رفت و بعد به سوی منی باز گشت و تا آخر روزهای تشریق (سیزدهم ماه) در آنجا ماند و هر روز سه جمره را رمی کرد و از آنجا حرکت کرد تا به بیابان‌های اطراف مکه رسیدند. در این هنگام، عایشه جلو آمد و گفت: "سایر زنان شما حج و عمره را انجام دادند و من حج را انجام داده‌ام." پیغمبر(ص) او را با برادرش، عبدالرحمن بن ابی بکر به "تنعیم" (محلی خارج مکه که برای احرام عمره بدانجا می‌روند) فرستاد و او در آن جا برای عمره مفرده، محرم شد و به سوی کعبه رفت و طواف کرد و دو رکعت نماز طواف خواند، در مقام ابراهیم و بین صفا و مروه سعی کرد و نزد رسول اکرم(ص) آمد و همان روز از مکه حرکت کردند. آن حضرت، به مسجد الحرام داخل نشد و طواف نکرد؛ بلکه از بالای مکه وارد شد و از پایین مکه محله "ذی طوی" خارج شد..."[۳۱۷][۳۱۸].

اعتکاف‌

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۲۰۶ - ۲۰۷ و خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۴۹.
  2. لسان العرب، ص ۲۷۱.
  3. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲.
  4. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص۳۲۸.
  5. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  6. معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸ و لسان العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  7. المفردات الفاظ قرآن، ص۳۲۸.
  8. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲.
  9. شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۴۸؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص ۳۹۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۳۰۲؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر؛ ج ۲، ص ۵۷۳ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  10. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲.
  11. الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۷، ص ۲۵۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۹۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۲
  12. نهج الفصاحه، ص ۳۳۳.
  13. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  14. کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۶.
  15. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۲۸؛ عبداللّه بن عدی، الکامل، ج ۳، ص ۱۸۶، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۱۵۷ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۷ - ۴۱۸.
  16. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۹۹؛ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۳۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۶، الامام مالک، کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۲۱۱ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۵، ص ۱۹۵.
  17. کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
  18. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۲-۴۹۳.
  19. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۴۵۶ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۰۹.
  20. الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۸۰؛ المعجم الاوسط، ج ۸، ص ۱۷۵ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۵.،
  21. کنزالعمال، ج۱، ص۴۴۶.
  22. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۳.
  23. حسن ابن ابی الحسن دیلمی، اعلام الدین، ص ۲۹۳؛ بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۸۹؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۷۵ و کنزالعمال، ج۹، ص۱۴۸.
  24. الکافی، ج ۲، ص ۴۹۷؛ عدة الداعی، ص ۲۴۶ و مکارم الاخلاق، ص ۲۷۶.
  25. نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۳۴۲؛ البخاری، صحیح، ج ۷، ص ۱۶۸ و ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص۱۷۷.
  26. العجلونی ، کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۲۰، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۲ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۳۰.
  27. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۳-۴۹۴.
  28. ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۰.
  29. کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۴۱۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۱۴.
  30. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۱۴۹ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۷، ص ۲۷۹.
  31. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰، المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۸۶؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵.
  32. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۹؛ وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۲۵
  33. پیامبر خدا(ص): خداوند سبحان فرمود: «چون بدانم که یاد من بر جان بنده‌ام چیره شده است، خواست او را سؤال از خود و مناجات با خود قرار می‌دهم: پس چون بنده‌ام چنین شود، هرگاه بخواهد به سهو و غفلت دچار شود، مانع غفلتش می‌شوم. اینان، دوستان حقیقی من و قهرمانان واقعی‌اند». (عدة الداعی، ص ۲۴۹ - ۲۵۰؛ ابن فهد حلی، التحصین، ص ۲۶ و بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۱۶۳)
  34. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۴.
  35. « إِنَّ‌ رَبِّي‌ أَمَرَنِي‌ أَنْ‌ يَكُونَ‌ نُطْقِي‌ ذِكْراً»؛ ابن سلامه، مسند الشهاب ج ۲، ص۱۸۹؛ علی بن حسن طبرسی، مشکاة الانوار، ص ۵۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۹۲.
  36. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۵۰ و شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۱۸.
  37. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۳؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۹۷ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۱.
  38. از ابوسعید خدری روایت شده است که وقتی آیه ۴۱ سوره احزاب نازل شد، رسول خدا(ص) آن قدر به ذکر خدا مشغول شد که کفار به طعنه و استهزا می‌گفتند او جن زده و دیوانه شده است.
  39. ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ج ۱۵، ص ۴۳۲.
  40. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۴-۴۹۵.
  41. معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۳۵۸.
  42. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۵.
  43. وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۱؛ حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۸؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۷۰ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۵.
  44. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۸؛ اعلام الدین، ص ۲۷۸؛ عدة الداعی، ص ۲۹؛ الطبرانی، کتاب الدعاء، ص ۲۴ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۴.
  45. جامع الاخبار، ص ۱۳۱؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۳۶۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۰ و البخاری، الأدب المفرد، ص ۱۵۴.
  46. الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۴ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۲.
  47. مکارم الاخلاق، ص ۲۶۸؛ الکافی، ج ۲، ص ۲۶۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۲۲؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۱۹؛ المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۲؛ مسند ابویعلی، ج ۱، ص ۳۴۴ و مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۱۷.
  48. الاختصاص، ص ۳۳۵.
  49. کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۴۴ و کشف الخلفاء، ج ۱، ص ۳۶۱.
  50. مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۱۲ و شهید ثانی، مسکن الفؤاد، ص ۴۴.
  51. قطب الدین راوندی، الدعوات، ص۱۹؛ مستدرک الوسائل، ج۵، ص۱۸۲؛ ترمذی، سنن، ۱۹۸۳ق، ج۵، ص۱۳۰؛ المستدرک، ج۱،‌ ص۵۴۴ و مسند ابی‌یعلی، ج ۱۱، ص، ج ۲۸۳.
  52. المستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۱۶۷ و الدعوات، ص ۲۰.
  53. الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۲۰۷، کنزالعمال، ج ۲، ص ۶۳ و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳،‌ ص۳۷.
  54. الکافی، ج ۴، ص ۲۱؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۷۰؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۲ و تاریخ مدینه دمشق، ج۶۱،‌ ص۲۰۸.
  55. سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۴۳؛، مجمع الزوائد، ج۱۰،‌ ص۱۵۰ و الجامع الصغیر، ج۲،‌ ص۴۴۹.
  56. ابن ابی شیبه کوفی،‌ المصنّف،‌ ج۸،‌ ص۱۹۲؛ ابن حبان، صحیح،‌ ج۳،‌ ص۱۷۲ و المعجم الاوسط، ج۲،‌ ص۳۰۱.
  57. مستدرک الوسائل، ج۵،‌ص۱۷۵ و النسفی، تفسیر النسفی، ج۱،‌ ص۲۱۹.
  58. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۵-۴۹۶.
  59. ملا محسن فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج۲، ص۲۹۲ و ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج ۶ ص ۱۹۶.
  60. شرح نهج البلاغه، ج۶،‌ ص۱۹۶.
  61. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۶.
  62. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۷.
  63. امالی طوسی، ص۶ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۸.
  64. « اغْتَنِمُوا الدُّعَاءَ عِنْدَ الرِّقَّةِ فَإِنَّهَا رَحْمَة»؛ مسند الشهاب، ج۱، ص ۴۰۲؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۳؛ کنز العمال، ج ۲، ص ۱۰۲ و الدعوات، ص ۳۰.
  65. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۷.
  66. پیامبر خدا(ص) فرمود: بلند کردن دست‌ها [هنگام دعا]، نشان همان خاکساری است که خداوند عزوجل فرموده است: «ولی نسبت به پروردگارشان ، خاکساری نکردند و به و زاری در نیآمدند». (المستدرک، ج۲، ص ۵۳۸: البیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۷۶؛ کنزالعمال، ج۲، ص۸۵ و عوالی اللآلی، ج۲، ص۴۷).
  67. ابن الأشعث السجستانی،سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۳۴؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۱۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱۱ و صحیح ابن حبان، ج۳، ص۱۶۱.
  68. تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۶۲؛ اعلام الدین، ص ۲۱۳ ؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۴ و الدعوات، ص۲۲.
  69. مسند احمد ، ج ۳، ص ۱۸۲ صحیح بخاری، ج۲، ص۲۱؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج۶، ص۱۲ و المستدرک، ج۲، ص۶۱۲.
  70. المحاسن، ج ۱، ص ۱۷ و بحارالانوار ، ج ۶۶، ص ۳۹۲.
  71. الجعفریات، ص ۲۲۶ و المستدرک الوسائل، ج۵،‌ ص۱۸۷.
  72. المستدرک، ج۴،‌ ص۳۲۰
  73. بیهقی، السنن الکبری ج ۲، ص ۱۳۲ و النسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۳۷۶.
  74. ارشاد القلوب، ج۱، ص۹۸ و مستدرک الوسائل، ج۱۱،‌ ص۲۴۷.
  75. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۲۰.
  76. الدعوات، ص ۲۲ و بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۳۹.
  77. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج ۲، ص ۷۵ و بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۷ - ۲۱۸.
  78. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۹-۵۰۰.
  79. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۹۱.
  80. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۰.
  81. عبدالرزاق صنعانی، المصنف، ج۲،‌ ص۲۷۵؛ ۳۹۴؛ الجامع الصغیر ، ج ۱، ص ۲۷۱ و کنزالعمال ،‌ ج۱۶، ص۳۸.
  82. « أَرْبِعُوا عَلَى‌ أَنْفُسِكُمْ‌ إِنَّكُمْ لَا تَدْعُونَ أَصَمَّ وَ لَا غَائِباً إِنَّكُمْ تَدْعُونَ سَمِيعاً قَرِيباً وَ هُوَ مَعَكُم‌»؛مسند احمد،‌ ج۴، ص۳۹۴؛ صحیح بخاری،‌ ج۴، ص۱۶ و سنن ابی داوود، ج۱، ص۳۴۱.
  83. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۰.
  84. سوره اسراء، آیه ۱۱۰.
  85. محمد بن جریر طبری، جامع البیان،‌ ج۱۵، ص۱۲۳؛‌ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، ج ۳، ص ۱۶۹ و قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۱، ص۲۲۴.
  86. فخر الدین رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۱۹.
  87. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۰.
  88. مسند احمد، ج ۳، ص۱۰۱؛ صحیح مسلم، ج ۸، ص ۶۳ - ۶۴؛ کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۲۳ و الأدب المفرد، ص ۱۳۴.
  89. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۰.
  90. عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۲۳؛ جامع الاخبار، ص ۱۳۱؛ الدعوات، ص ۲۰؛ کتاب الدعاء، ص ۲۸ و مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۴۵.
  91. الکافی، ج ۲، ص ۴۷۵ و عدة الداعی، ص ۲۰۲.
  92. سوره مریم، آیه ۴۸.
  93. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۱.
  94. مکارم الاخلاق، ص ۲۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۳۹۴؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۱ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۰۴.
  95. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۱.
  96. عدة الداعی، ص ۴۲ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۵.
  97. عدة الداعی، ص ۴۲ و وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۲۵.
  98. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۱.
  99. الکافی، ج ۸، ص ۱۵۵؛ الدعوات، ص ۴۰ - ۴۱؛ المعجم الاوسط، ج ۷، ص ۳۷۵ و کنز العمال، ج ۲، ص ۶۱۶ - ۶۱۷، و با اندکی تغییر در: من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۹۳ - ۱۹۴؛ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص ۲۸ و المستدرک، ج ۲، ص ۴۰۴ - ۴۰۵.
  100. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۱-۵۰۲.
  101. بیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۱۳۰ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۸۵.
  102. الکافی، ج ۲، ص ۴۸۷؛ اعلام الدین، ص ۳۹۴ و شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۱۶۲.
  103. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۳.
  104. صحیح مسلم، ج ۸، ص ۸۷؛ السنن الکبری، ج ۳، ص ۳۵۳ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۵۷.
  105. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۳.
  106. اعلام الدین، ص ۲۹۵؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۱۷۷ و المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۳.
  107. سوره غافر، آیه ۶۰.
  108. امالی طوسی، ص ۴۵۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۲۰۲؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۸۴ - ۸۵ و کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۸۷۳.
  109. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۳-۵۰۴.
  110. جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۷؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۲۱۳ و الضحاک، الآحاد و المثانی، ج ۳، ص ۱۱۹
  111. کتاب الدعاء، ص ۸۹؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۸ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۵۹.
  112. مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۴۰: الجعفریات، ص ۳۱: الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۵۳ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۷۵.
  113. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۴.
  114. « فَاسْأَلُوا اللَّهَ‌ رَبَّكُمْ‌ بِنِيَّاتٍ‌ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ‌ طَاهِرَةٍ»؛ مقصود از قلب طاهر، به فرموده امام صادق(ع)، دلی است که در آن جز خدا چیزی نباشد « الْقَلْبُ‌ السَّلِيمُ‌ الَّذِي‌ يَلْقَى‌ رَبَّهُ‌ وَ لَيْسَ‌ فِيهِ‌ أَحَدٌ سِوَاه‌». (الکافی، ج ۲، ص ۱۶ و تفسیر القمی، ج ۲، ص ۱۲۳)؛ اقبال الاعمال، ص ۲؛ شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۳؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۴۶ و عیون اخبار الرضا(ع) ، ج ۱، ص ۲۹۵.
  115. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۴.
  116. اعلام الدین، ص ۲۹۵؛ مجموعه ورام، ج ۲، ص ۲۳۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۱۷۷ و المستدرک، ج ۱، ص ۴۹۳.
  117. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۱۸.
  118. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۵.
  119. محمد محمدی ری شهری، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، ج ۱۰، ص ۲۱۱.
  120. الجعفریات، ص ۶۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص ۲۷ و بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۳۷۳.
  121. ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۹.
  122. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۵.
  123. کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۲۹.
  124. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۵.
  125. سوره بقره، آیه ۱۶۸.
  126. مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۲۹۱؛ المعجم الأوسط، ج ۶، ص ۳۱۱ و الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۶۷.
  127. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۵.
  128. الجعفریات، ص ۲۲۴؛ الدعوات، ص ۱۹ و فتح الباری، ج ۲، ص ۸۸.
  129. الجعفریات، ص ۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۲۶۸.
  130. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۶.
  131. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۱،‌ ص۲۸۴ و الجامع الصغیر، ج۱،‌ ص۳۰۵.
  132. حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، ج ۱۰، ص ۲۲۷.
  133. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۶.
  134. مجمع الزوائد،. ج ۵ ص ۲۳۵ و الدر المنثور، ج ۱، ص ۳۲۵.
  135. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۶.
  136. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۳۳۴ و الحلوانی، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، ص ۳۷.
  137. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۷.
  138. ابوطالب یحیی بن حسین، تیسیر المطالب، ص ۳۲۸.
  139. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۷.
  140. سنن ترمذی، ج ۵، ص ۲۲۴؛ المستدرک، ج ۱، ص ۳۶ و کنزالعمال، ج ۲، ص ۵۹.
  141. صنعانی، المصنف، ج ۴، ص ۳۱۷.
  142. اقبال الاعمال، ص ۳۲۵.
  143. صنعانی، المصنف، ج ۴، ص ۳۱۷.
  144. مسند احمد، ج ۵، ص ۲۳۵؛ سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۴۸۵ و نسائی، السنن الکبری، ج ۶، ص ۲۰۱.
  145. مکارم الاخلاق، ص ۲۹۴ و بحار الانوار، ج ۸۴، ص ۱۶۷.
  146. کوفی، المصنف، ج ۷، ص ۳۵؛ المعجم الأوسط، ج ۹، ص ۸۴ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۳۳۴.
  147. الدعوات، ص ۳۶؛ شیخ بهایی، مفتاح الفلاح، ص ۴۶ و بحار الانوار، ج ۱۰، ص ۳۴۹.
  148. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۹ - ۲۱۰ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۱۸ و امالی صدوق، ص ۵۷۵.
  149. سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۲۰۰؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۴۲۱ و صحیح مسلم، ج ۲، ص ۴۹ - ۵۰.
  150. معانی الأخبار، ص ۳۹۹ - ۴۰۰؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۳۰ و صحیح مسلم، ج ۳، ص ۵.
  151. همان.
  152. همان. الکافی، ج ۴، ص ۶۷؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۷ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۹.
  153. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۷.
  154. کوفی، المصنف، ج ۱، ص ۲۶۸؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۲۱ و المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۳۰۵.
  155. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۸.
  156. الکافی، ج ۲، ص ۵۱۷؛ الجعفریات، ص ۲۲۸ و المحاسن، ج ۱، ص ۳۱.
  157. ثواب الاعمال، ص ۱۶۴؛ الجعفریات، ص ۲۲۸ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳.
  158. الکافی، ج ۸، ص، ۹۳؛ المحاسن، ج۱، ص۴۳؛ کنزالعمال، ج۱۵، ص۸۴۷ و تاریخ بغداد، ج۲، ص۵۰.
  159. الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۳۸؛ کنزالعمال، ج۳،‌ ص۲۵۹ و محمد بن اسحاق، مسند ابراهیم بن ادهم، ص۱۹-۲۰.
  160. الشعرانی، العهود المحمدیه، ص ۲۷۵.
  161. الدعوات، ص ۸۶؛ محمد بن یزید القزوینی، ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۲۵۵، سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۰ و المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۲۸۲.
  162. مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۲۰۸؛ کتاب الدعاء، ص ۵۰۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۵۴.
  163. الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۷۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۴۷۵.
  164. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۸.
  165. مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۲۲.
  166. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۳.
  167. مستدرک الوسائل، ج ۵، ص ۳۱۸ - ۳۱۹ و کنزالعمال، ج ۴، ص ۲۲۷.
  168. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۸-۵۰۹.
  169. دلائل النبوة، ج ۱، ص ۳۵۶؛ عبد بن حمید الکسی، منتخب عبد بن حمید، ص ۴۲۷، السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۸؛ صحیح، ابن حبان، ج ۳، ص۲۰۷ - ۲۰۸ و الطبرانی، مسند الشامیین. ۱۹۹۶م، ج۱، ص۱۶۹.
  170. الکافی، ج ۲، ص۴۳۸؛ ارشادالقلوب، ج۱، ص۴۵ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۷۳.
  171. الکافی، ج ۲، ص ۵۰۴؛ عدة الداعی، ص ۲۶۵ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱۳.
  172. سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۳۹؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۱۵۷ و السنن الکبری، ج ۶، ص ۱۱۹.
  173. مکارم الاخلاق، ص ۲۳، مسند احمد، ج ۱، ص ۳۹۴؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۳۴۱ و صحیح ابن حبان، ج ۳، ص ۲۰۴.
  174. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۰۹.
  175. الکافی، ج ۵، ص ۳۲۱؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۲۸ و المستدرک، ج ۲، ص ۱۶۰.
  176. جامع الاخبار، ص ۷۲ - ۷۳.
  177. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۰.
  178. عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۹۵؛ مفتاح الفلاح، ص ۱۸۱ و الدارقطنی، سنن، ج ۱، ص ۲۵۹.
  179. کنزالعمال، ج ۷، ص ۳۶۰.
  180. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۰.
  181. اعلام الدین، ص ۱۹۱؛ امالی طوسی، ص ۵۲۸ و مجموعه ورام، ج ۲، ص ۵۴.
  182. الدارقطنی، علل، ج ۴، ص ۱۲۲ و تاریخ بغداد، ج ۱۰، ص ۴۴۲.
  183. مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۰۳.
  184. مستدرک الوسائل، ج ۶، ص ۳۹۵ و مسکن الفؤاد، ص ۵۰ ٢.
  185. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۰.
  186. سوره طه، آیه ۱۳۲.
  187. صنعانی، المصنّف، ج ۳، ص ۴۹ و الدر المنثور، ج ۴، ص ۳۱۳.
  188. المعجم الکبیر، ج ۱۸، ص ۳۰۰؛ کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۰۰؛ مجمع الزوائد، ج ۲، ص ۲۸۳ و مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۵.
  189. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۰-۵۱۱.
  190. تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۳۱۸؛ مسند ابی یعلی، ج ۱، ص ۲۴۲ و صحیح ابن حبان، ج ۶، ص۳۳.
  191. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۷۱؛ رضی الدین حلی، العدد القویه، ص ۲۲۲ و ابن حاتم عاملی، الدر النظیم، ص ۴۵۳.
  192. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۱.
  193. الکافی، ج ۳، ص ۴۴۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۴؛ همو، الاستبصار، ج ۱، ص ۲۱۸ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۶۵.
  194. اقبال الاعمال، ص ۲۰؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۲۳ و کنزالعمال، ج ۷، ص ۸۲.
  195. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۹۱ و ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۷.
  196. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۱-۵۱۲.
  197. المستدرک، ج ۱، ص ۱۹۰؛ سنن الدارقطنی، ج ۱، ص ۲۵۸ و البیهقی، معرفة السنن والآثار، ج ۱، ص ۴۵۶.
  198. السنن الکبری، ج ۳، ص ۷۴ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۷۶.
  199. عدة الداعی، ص ۱۵۲؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۳۲۴ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۰.
  200. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۲.
  201. سید بن طاووس، فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.
  202. سید بن طاووس، فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.
  203. الخصال، ج ۱، ص ۲۸۲؛ فلاح السائل، ص ۱۶۲ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۹۳.
  204. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۴۰ و بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۹۳.
  205. سوره المدثر، آیه ۱ - ۲.
  206. سوره طه، آیه ۱ – ۲.
  207. سید بن طاووس، فتح الأبواب، ص ۱۷۰؛ مسند احمد، ج ۴، ص ۲۵۵ و صحیح بخاری، ج ۲، ص ۴۴.
  208. الکافی، ج۲،‌ ص۹۵ و وسائل الشیعه، ج۵،‌ ص۴۹۰.
  209. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۲-۵۱۳.
  210. دلائل النبوه، ج ۲، ص ۳۵۴؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۱۵؛ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۴۴ و صحیح مسلم، ج ۸، ص ۱۴۲
  211. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۸ و وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۱.
  212. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۳-۵۱۴.
  213. سبل الهدی و الرشاد، ج ۸، ص ۱۵۸؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۱۸؛ السنن الکبری، ج ۳، ص ۱۱۸ و المعجم الکبیر، ج ۳، ص ۲۵۰.
  214. مکارم الاخلاق، ص ۲۳؛ سنن ترمذی، ج ۱، ص ۱۵۱ و صحیح مسلم، ج ۲، ص ۴۴. در این باره روایت مشابهی نیز از جابر بن سمره روایت شده که گفته است: «با پیامبر اکرم(ص) نماز می‌گزاردم؛ هم نمازهایش میانه بود و هم سخنرانی‌اش». ر.ک. صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۱؛ سنن ترمذی، ج ۲، ص ۹، السنن الکبری، ج ۳، ص ۲۰۷ و مسند احمد، ج۵،‌ص۹۳.
  215. شافعی، کتاب الأم، ج ۱، ص ۱۸۷؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۱؛ صنعانی، المصنّف، ص ۳۶۲ و صحیح ابن‌حبان، ج ۵، ص ۵۷.
  216. مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۳۰۰؛ المعجم الکبیر، ج ۸، ص ۱۶۴ و الدر المنثور، ج ۳، ص ۳۵۴ - ۳۵۵.
  217. سوره هود، آیه ۱۱۴.
  218. المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۵۷؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۴۳۷ و مجمع الزوائد، ج ۱، ص ۲۹۷ - ۲۹۸.
  219. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۴-۵۱۵.
  220. الجوهری، الصحاح، ج ۵، ص ۱۹۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۳۲۳ و المفردات الفاظ القرآن، ص ۵۰۰.
  221. الکافی، ج ۲، ص ۱۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۴؛ صنعانی، المصنّف، ج ۳، ص ۱۵۷ و ابن خزیمه، صحیح، ج۳، ص۱۹۳.
  222. الجامع الصغیر ، ج ۲، ص ۱۰۰ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۴۴۹.
  223. من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۷۵، التهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۱۵۲؛ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۷۰ و صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۹۷.
  224. دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲؛ الدعوات، ص ۷۶؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۲۶۸؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۱۰۳ و العهود المحمدیه، ص ۱۷۳.
  225. تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۳۱۵ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۳۱۵.
  226. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۵.
  227. کنزالعمال، ج ۹، ص ۳۷.
  228. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۶.
  229. عوالی اللآلی، ج ۲، ص ۲۲۳؛ مسند الشهاب، ج ۱، ص ۱۶۳؛ کوفی، المصنّف، ج ۲، ص ۴۲۵ و اسحاق بن راهویه، مسند ابن راهویه، ج۱، ص۳۲۰.
  230. مسند الشهاب، ج ۲ ، ص ۱۲۸؛ الدعوات ص ۲۶ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۴۱۵.
  231. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۶.
  232. الدر المنثور، ج ۳، ص ۱۸۲.
  233. تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۲۳۷ و ابن جوزی، الموضوعات، ج۲، ص۲۲۸.
  234. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۶.
  235. مسند احمد، ج۲، ص۱۷۴؛ مستدرک، ج۱،‌ ص۵۵۴ و الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۳
  236. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۷.
  237. سنن ترمذی، ج ۳، ص ۸۹؛ کوفی، المصنّف، ج ۴، ص ۵۷۲ و المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۱۱۲.
  238. ثواب الاعمال، ص ۵۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۸۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۰۱.
  239. دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۷۰ و بحارالانوار ، ج ۹۳، ص ۲۵۸.
  240. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۷.
  241. کوفی، المصنّف، ج ۲، ص ۴۲۲؛ صحیح ابن حبان، ج ۸، ص ۲۵۶ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۵۰۷
  242. مسند احمد، ج ۲، ص ۴۵۳ - ۴۵۴؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۲۸؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۳۹ و سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۵۲۸ - ۵۲۹.
  243. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۷-۵۱۸.
  244. الکافی، ج ۴، ص ۸۷؛ تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۱۹۴ و اقبال الاعمال، ص ۸۶.
  245. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۸.
  246. شهید ثانی، کشف الریبه، ص ۸ و مسند ابی‌یعلی، ج ۳، ص ۱۴۸.
  247. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۸.
  248. المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۹۰؛ مجمع الزوائد، ج ۳، ص ۱۴۲ و کنزالعمال، ج ۸، ص ۴۸۱.
  249. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۸-۵۱۹.
  250. شیخ صدوق، فضائل الأشهر الثلاثه، ص ۹۵ - ۹۶ و بحارالانوار، ج ۳، ص ۳۴۰.
  251. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۱۹.
  252. امالی صدوق، ص ۹۳ - ۹۵؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۴۵ - ۳۴۷ و عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۲۹۵ – ۲۹۷.
  253. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۰-۵۲۱.
  254. مکارم الاخلاق، ص ۳۴ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۱۹.
  255. مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۰۳.
  256. الکافی، ج ۳، ص ۴۴۳؛ تهذیب الاحکام، ج ۲، ص ۴؛ الاستبصار، ج ۱، ص ۲۱۸ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۶۵
  257. مسند احمد، ج ۵، ص ۲۷۲؛ سنن ابی داوود، ج ۱، ص ۵۴۵ و السنن الکبری، ج ۴، ص ۲۸۵.
  258. همان.
  259. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۸۳؛ مسند احمد، ج ۱، ص ۴۰۶ و سنن ترمذی، ج ۲، ص ۱۲۳.
  260. الشمائل المحمدیه، ص ۱۷۷؛ مسند احمد، ج ۵، ص ۲۰۱ و سنن ترمذی، ج ۲، ص ۱۲۵.
  261. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۱.
  262. فتح الأبواب، ص ۱۷۰؛ بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۵۷ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۱۲۶.
  263. الکافی، ج ۴، ص ۹۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۸۱ و ثواب الاعمال، ص ۷۹ - ۸۰.
  264. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۲.
  265. صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۴۴؛ صحیح ابن حبان، ج ۸، ص ۴۰۹ و العینی، عمدة القاری، ج ۷، ص ۸۳.
  266. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۲.
  267. الکافی، ج ۴، ص ۹۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۲ و الاستبصار، ج ۲، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.
  268. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۲.
  269. کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۹۳.
  270. عدة الداعی، ص ۲۸۷ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۰
  271. مسند الشهاب، ج ۱، ص ۵۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۱۷.
  272. صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۹۶ و مسند الشامیین، ج ۴، ص ۱۰۶.
  273. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۲-۵۲۳.
  274. امالی طوسی، ص ۴۰۴.
  275. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۳.
  276. مانند عبدالله بن عمر، ابن مسعود و.....
  277. مسند احمد، ج ۱، ص ۳۷۴؛ صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۸۰؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۶ و المستدرک، ج ۳، ص ۳۱۹.
  278. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۳.
  279. سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۵؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۰۸.
  280. المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۹۲ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۴.
  281. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص ۴۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۵.
  282. مسند احمد، ج ۶، ص ۳۰۳؛ سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص ۲۴۸؛ المستدرک، ج ۲، ص ۲۳۲ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۸.
  283. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۴؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۲ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۳۰.
  284. مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۹۰ و بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۱۳.
  285. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴.
  286. الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴؛ الجعفریات، ص ۶۶ و مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۱۱۵.
  287. صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۱۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۷۰: کنزالعمال، ج ۵، ص ۱۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۶۵ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۳۴۲.
  288. کتاب الموطأ، ج ۱، ص ۳۴۶؛ مسند احمد، ج ۲، ص ۲۴۶؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۹۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۰۷ و عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۴۲۷.
  289. الکافی، ج ۴، ص ۲۵۳؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۲۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹۶.
  290. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴.
  291. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۰۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۴.
  292. الکافی، ج ۴، ص ۴۲۸؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۱۱ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۳۰۷.
  293. الکافی، ج ۴، ص ۲۵۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۲۴.
  294. الکافی، ج ۴، ص ۴۰۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۹۴.
  295. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۴-۵۲۵.
  296. الکافی، ج ۴، ص ۴۰۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۱۰۵ - ۱۰۶ و الاستبصار، ج ۲، ص ۲۱۷.
  297. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۲۵؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۷؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۵۹ و الجعفریات، ص ۶۴.
  298. فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۷۱.
  299. المستدرک، ج ۳، ص ۵۵.
  300. دلائل النبوه، ج ۵، ص ۴۵۴؛ فتح الباری، ج ۳، ص ۳۴۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۱.
  301. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۹.
  302. مسند ابی‌یعلی، ج ۵، ص ۴۱۱؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳ و فتح الباری، ج ۸، ص ۸۰.
  303. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۵-۵۲۶.
  304. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۳۸ و تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳.
  305. تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۴۳؛ المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶ و الکافی، ج ۴، ص ۲۴۴.
  306. محمد بن ادریس حلی، مستطرفات السرائر، ص ۵۷۵.
  307. بیهقی، السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.
  308. مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۴؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۶۰ و المناقب، ج ۱، ص ۱۷۶.
  309. السنن الکبری، ج ۵، ص ۱۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۲۱۳؛ الکافی، ج ۴، ص ۲۵۱ و من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۵۰ - ۴۵۱.
  310. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۶.
  311. «و در میان مردم به حجّ بانگ بردار..». سوره حج، آیه ۲۷.
  312. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۶-۵۲۷.
  313. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۷-۵۲۸.
  314. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۸.
  315. «سپس از همان‌جا که مردم رهسپار می‌شوند رهسپار شوید» سوره بقره، آیه ۱۹۹.
  316. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۸-۵۲۹.
  317. الکافی، ج ۴، ص ۲۴۵ - ۲۴۸؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۵۴ - ۴۵۷ و وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۳ - ۲۱۷.
  318. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۲۹-۵۳۰.
  319. معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و الصحاح، ج ۴، ص ۱۴۰۶.
  320. لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۱۰۸ و کتاب العین، ج ۱، ص ۲۰۵.
  321. لسان العرب، ج ۹، ص ۲۵۵.
  322. محمدکاظم طباطبایی، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۶۷ و ابوالحسن اصفهانی، وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  323. العروة الوثقی، ج ۲، ص ۶۶۹؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص ۱۹۲ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  324. الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۱ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۸.
  325. الرسائل العشر، ص ۱۹۲، العروة الوثقی، ج ۳، ص ۶۷۴ و وسیلة النجاة، ص ۲۵۹.
  326. عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۸ و دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۸۶.
  327. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۳۰.
  328. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
  329. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۳۰.
  330. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵ و وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۵۳۴.
  331. الکافی، ج ۴، ص ۱۷۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۸۴ و عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۱۴۶.
  332. مسند احمد، ج ۲، ص ۳۳۶؛ سنن الدارمی، ج ۲، ص ۲۷؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۲۶۰ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص۵۶۲.
  333. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۵۳۰-۵۳۱.