امام مهدی در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
امام مهدی(عج)
نقشامام دوازدهم شیعیان
ناممحمد بن حسن
زادروز۱۵ شعبان، سال ۲۵۵ ق یا ۲۵۶ ق
زادگاهسامرا
مدت امامت۸ ربیع الاول ۲۶۰ ق- هنوز ادامه دارد
لقب(ها)مهدیبقیة الله • قائم • صاحب الزمان • خلف صالح • حجت • منتظَر
پدرامام عسکری علیه السلام
مادرنرجس خاتون
طول عمردر قید حیات هستند

امام مهدی (ع) امام دوازدهم مسلمانان پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ قمری در سامرا متولد شد. پدر ایشان امام عسکری (ع) و مادرشان نرجس خاتون است. از القاب مشهور آن حضرت: حجت، مهدی، خلف صالح، قائم منتظَر، صاحب الزمان و بقیة الله و کنیۀ مبارکش ابوالقاسم است. به علت فشار و مراقبت‌های بسیار خلیفه عباسی برای یافتن آخرین حجت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند. در آیات و روایات بسیاری به موضوع امام مهدی (ع) و مهدویت پرداخته شده است. حضرت دارای دو دورۀ غیبت صغری و غیبت کبری است که در غیبت صغری به‌ واسطۀ نواب اربعه با مردم در ارتباط بود و در غیبت کبری از طریق فقیهان جامع الشرائط.

یکی از مهم‌ترین تکالیف مؤمنان پس از معرفت به خدا و رسول او شناخت نسبت به امام زمان (ع) است برای رهایی از فتنه‌ها و یافتن صراط مستقیم. که از دو طریق معرفت علمی و معرفت قلبی و روحی امکان‌پذیر است.

اعتقاد به مهدی منتظر (ع) موضوعی است که علاوه بر شیعیان، اهل سنت هم به آن قائل هستند لکن آنها می‌گویند هنوز متولد نشده است.

مقدمه

امام دوازدهم شیعه اثناعشریه. حضرت مهدی (ع)، از ابناء الرضا (ع) و پیشوای دوازدهم شیعه، فرزند امام حسن عسکری (ع)[۱] معروف به «امام المنتظر» و «موعود» است. برابر داده‌های شیعی، ایشان همان کسی است که به عنوان «منجی آخرالزمان» و «عدالت‌گستر جهان» ظهور خواهد کرد و بر همین اساس او را مصداق روایت‌هایی می‌دانند که پیامبر اکرم (ص) آمدنش را بشارت داده بود[۲].[۳]

ولادت، نام، القاب و کنیه‌ها

بر اساس برخی از داده‌ها ذکر نام آن حضرت که هم‌نام رسول خدا (ص) است، شایسته نیست[۴]، از این‌رو نام وی را یا به صورت حروف مقطع؛ یعنی «م ح م د» یاد می‌کنند[۵] و یا با ذکر القاب، از ایشان سخن به میان می‌آورند. القاب آن حضرت البته زیاد است، چون: منصور[۶]، منتظر[۷]، صاحب‌الامر[۸]، حجت، قائم، خلف صالح، صاحب‌الزمان[۹]، بقیة‌الله[۱۰] و مهدی[۱۱] که همگی ناظر به زنده و منجی‌بودن ایشان است. دوره حیات آن حضرت به دو بخش پیش از امامت که حدود پنج‌سال بوده و عهد امامت که در خفا سپری شده طبقه‌بندی می‌شود. برابر داده‌های متقن تاریخی، آن حضرت در نیمه دهه ششم قرن سوم به دنیا آمده است و به رغم انتظاری که جامعه شیعی به آمدنش داشت، تاریخ دقیق ولادت ایشان در اختیار نیست و بیشترین اختلاف در سال ولادت آن امام به چشم می‌خورد. مشهور آن است که وی در نیمه شعبان سال ۲۵۵ق به دنیا آمد[۱۲]. ولی برخی روایت‌ها ولادت ایشان را هشتم شعبان ۲۵۶ق[۱۳] و برخی هشتم شعبان ۲۵۷ق[۱۴] و برخی بدون اشاره به روز و ماه، آن را ۲۵۶ق[۱۵] و ۲۵۸ق[۱۶] ذکر کرده‌اند[۱۷].

مادر امام زمان (ع)

مخفی ماندن ولادت امام زمان (ع)

به علت فشار و مراقبت‌های بسیار خلیفه عباسی برای یافتن آخرین حجت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند[۱۸]. این تلاش با جستجوی خانه امام حسن عسکری (ع) بعد از شهادت آن حضرت تشدید شد، تا جایی‌که زنان نیز تحت‌نظر بودند تا معلوم شود کدام‌یک از آنها باردار هستند[۱۹]. به همین دلیل امام حسن عسکری (ع) آن حضرت را از آغاز پنهان داشته و تنها به افراد خاصی ایشان را نشان می‌دادند، چنان‌که در روز سوم تولد، امام ایشان را به اصحابش نشان داد و فرمود او صاحب و خلیفه شما بعد از من و قائمی است که زمین را بعد از پُرشدن از ظلم و جور، آکنده از عدل و داد می‌کند[۲۰]. در روایت دیگری نیز امام حسن عسکری (ع) به چهل‌نفر از شیعیان که محمد بن عثمان عمری و معاویه بن حکیم جزو آنان بودند، فرزندش را نشان داد و او را امام و جانشین بعد از خود معرفی کرد[۲۱]. طبق نقلی امام حسن عسکری (ع) فرزند خود را به مدینه فرستاد چنان‌که ابوهاشم جعفری از امام یازدهم در مورد جانشین سؤال نمود و امام به بودن وی در مدینه اشاره کردند[۲۲].[۲۳]

امامت امام زمان (ع)

غیبت صغری و نواب خاص

غیبت کبری

امام رضا (ع) و ظهور مهدی موعود (ع)

درباره امام قائم (ع)، در سخنان امام رضا (ع) مطالبی دیده می‌شود که شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا (ع) آنها را گرد آورده است؛ بعد از ولایت‌عهدی امام رضا (ع) برخی با این ذهنیت که چون با آن حضرت بیعت شده و سکه به نامشان ضرب گردیده، پس صاحب‌الامر وعده داده شده هموست، به آن حضرت روی کردند، اما امام با انکار آن، صاحب‌الامر را کسی معرفی کردند که مولد و منشأ او مخفی، ولی نسبش آشکار است[۲۴]. ایشان در روایت دیگری آن حضرت را فرزند سرور کنیزان معرفی کرده‌اند[۲۵]، بدون اینکه نامی از مادر ایشان ببرند. روایت‌های امام رضا (ع) تنها در این موارد خلاصه نمی‌شود، بلکه در کلام ایشان، ویژگی‌های صاحب‌الامر نیز بیان شده است: شبیه بودن به خود و موسی بن عمران، هم‌نامی با پیامبر (ص)، داشتن طوق نور که از شعاع نور قدس پرتو گرفته[۲۶]، نیرومند، در سن کهنسال و از نظر چهره و ظاهر جوان[۲۷]. در مورد زمان ظهور نیز حضرت می‌فرماید: اگر از دنیا یک روز باقیمانده باشد خداوند تعالی آن روز را چنان طولانی می‌فرماید تا حجت خروج کند و زمین را از عدل آکنده سازد، همچنان‌که از جور پر شده باشد و در ادامه به حدیثی از پیامبر (ص) اشاره می‌کند که از ایشان در مورد زمان خروج قائم سؤال شد و ایشان مثل آن را مثل قیامت دانست که ﴿لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً[۲۸]. در حدیث دیگری علی بن فضال از امام رضا (ع) علت غیبت امام دوازدهم را می‌پرسد و آن حضرت می‌فرماید: «برای اینکه تا هنگام قیامش با شمشیر، حق کسی بر گردن ایشان نباشد»[۲۹].[۳۰]

مژده به ظهور امام مهدی (ع) از همان سال‌های آغازین ظهور اسلام آغاز شد. پیامبر گرامی اسلام (ص) در هر فرصت و مناسبتی که پیش می‌آمد، مردم را به ظهور عدالت‌گستر موعود در آخر الزمان بشارت می‌دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد و غیبت، ویژگی‌های ظاهری، نشانه ظهور، شاخصه‌های قیام رهایی بخش و مؤلفه‌های حکومت جهانی آن حضرت آگاه می‌ساختند. تا آنجا که امروز ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجه‌ایم[۳۱]. این سیره، پس از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) در میان اهل بیت طاهرین ایشان استمرار یافت و هر یک از ایشان نیز در عصر خود تلاش کردند که باور مهدوی و فرهنگ انتظار را در میان امت اسلامی زنده و پویا نگهدارند[۳۲].

امام رضا (ع)، بیش از همه بر مواریث شیعی در زمینه باور مهدوی و فرهنگ انتظار افزودند و گنجینه‌های گرانبهایی برای امت اسلام به یادگار گذاشتند. افزون بر ۳۰ روایت از امام رضا (ع) در زمینه باور مهدوی و فرهنگ انتظار نقل شده که هر یک از آنها ما را با بعدی از ابعاد بی‌کران شخصیت امام مهدی (ع) و قیام رهایی بخش و عدالت‌گستر آن حضرت آگاه می‌سازد[۳۳].

خالی نبودن زمین از حجت‌های الهی

امام رضا (ع) در مواضع متعددی با تأکید بر اینکه زمین هیچ‌گاه از حجت الهی و امام به حق خالی نمی‌ماند. به طور غیر مستقیم موضوع امامت را تثبیت می‌کردند. از جمله آن حضرت در پاسخ سلیمان جعفری که می‌پرسد: آیا زمین از حجت خدا خالی می‌ماند؟ می‌فرمایند: اگر زمین به اندازه یک چشم برهم زدن از حجت خالی بماند، ساکنانش را در خود می‌برد[۳۴].

بر اساس این روایت، تا آستانه قیامت، زمین از امامی که حجت خداست خالی نخواهد ماند، هر چند که در مقاطعی از تاریخ، این حجت الهی، بنابر ضرورت‌هایی در غیبت به سر برد[۳۵].

نام و نسب امام مهدی (ع)

با توجه به لزوم شناخت امام دوازدهم (ع) و لزوم جلوگیری از حیرت و سرگردانی شیعه در شناسایی منجی موعود (ع)، امام رضا (ع) در احادیث متعددی، گاه به نقل از پدران و اجداد طاهرینش تا رسول گرامی اسلام (ص) و گاه بدون نقل از ایشان، به معرفی سلسله نسب آن امام می‌پرداختند. از جمله در یکی از روایت‌هایی که امام رضا (ع) به واسطه پدران بزرگوار خود از رسول گرامی اسلام (ص) نقل می‌کنند، چنین آماده است: «أَنَا سَيِّدُ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنَا خَيْرٌ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ وَ إِسْرَافِيلَ وَ حَمَلَةِ الْعَرْشِ وَ جَمِيعِ مَلَائِكَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ الْمُرْسَلِينَ وَ أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَةِ وَ الْحَوْضِ الشَّرِيفِ وَ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنَا فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ أَنْكَرَنَا فَقَدْ أَنْكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ عَلِيٍّ سِبْطَا أُمَّتِي وَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةُ أَئِمَّةٍ طَاعَتُهُمْ طَاعَتِي وَ مَعْصِيَتُهُمْ مَعْصِيَتِي تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ وَ مَهْدِيُّهُمْ». (من سرور آفریده‌های خدای عز و جل هستم؛ من از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، حاملان عرش، همه فرشتگان مقرب خدا، و پیامبران مرسل خدا برترم؛ من صاحب شفاعت و حوض شریف کوثر هستم. من و علی دو پدر این امتیم؛ هر کس که ما را شناخت خدای عز و جل را شناخته است و هر که ما را انکار کند، خدای عز و جل را منکر شده است. دو سبط این امت و دو سید جوانان اهل بهشت، حسن و حسین، از فرزندان علی‌اند و از نسل حسین نه امامند که پیروی از آنان پیروی از من و نافرمانی از آنها نافرمانی از من است. نهمین نفر از این امامان، قائم (برپا دارنده) و مهدی آنان است)[۳۶].

آن حضرت در روایت دیگری می‌فرمایند: «آن جانشین صالح از فرزندان ابو محمد حسن بن علی است و او صاحب الزمان و مهدی (ع) است[۳۷].

دعبل بن علی خزاعی شاعر اهل بیت می‌گوید: قصیده معروف خود را که اول آن مَدَارِسُ آيَاتٍ خَلَتْ مِنْ تِلَاوَةٍ... است را برای مولایم امام رضا (ع) خواندم، هنگامی‌که به این دو بیت رسیدم: خُرُوجُ الْإِمَامِ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ / يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَكَاتِ *** يُمَيِّزُ فِينَا كُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ / وَ يُجْزِي عَلَى النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ

آن حضرت گریه شدیدی کردند، سپس رو به من کرده، فرمودند: «ای دعبل! روح القدس این دو بیت را به زبان تو جاری کرده است. آیا این امام را که خروج می‌کند، می‌شناسی؟ گفتم: نه مولای من! همین قدر شنیده‌ام که امامی از شما اهل بیت قیام خواهد کرد تا زمین را از ظلم و فساد پاک کند و از عدل و داد پر گرداند. امام (ع) فرمودند: ای دعبل! امام بعد از من، پسرم محمد و بعد از محمد، پسرش علی و بعد از علی، پسرش حسن است و بعد از حسن پسرش حجت قائم است که در دوران غیبتش، چشم به راهش باشند و در زمان ظهورش، اطاعتش نمایند. اگر از عمر دنیا به جز یک روز باقی نماند، خداوند آن روز را به حدی طولانی می‌سازد تا او ظاهر شود و زمین را از عدل و داد پر نماید چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد»[۳۸].

همچنین نقل شد: «از امام رضا (ع) سؤال شد که کدامیک از شما اهل بیت، قائم است؟ آن حضرت فرمودند: قائم، چهارمین فرزند من است. او پسر بانوی کنیزان است و خداوند به دست او، زمین را از هر گونه ظلم و ستم پاک و پاکیزه می‌گرداند»[۳۹].[۴۰]

صفات و ویژگی‌های امام مهدی (ع)

امام هشتم شیعیان (ع) در موارد متعددی به توصیف ویژگی‌های ظاهری و جسمی امام مهدی (ع) پرداخته‌اند تا باب هر گونه شبهه و اشتباه را بر مردم ببندند؛ از جمله آن حضرت در پاسخ ریان بن صلت که می‌پرسد: أَنْتَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ؟ (آیا صاحب این امر شمایید؟) می‌فرمایند: «أَنَا صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ وَ لَكِنِّي لَسْتُ بِالَّذِي أَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ كَيْفَ أَكُونُ ذَلِكَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ ضَعْفِ بَدَنِي وَ إِنَّ الْقَائِمَ هُوَ الَّذِي إِذَا خَرَجَ كَانَ فِي سِنِّ الشُّيُوخِ وَ مَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِيّاً فِي بَدَنِهِ حَتَّى لَوْ مَدَّ يَدَهُ إِلَى أَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَقَلَعَهَا وَ لَوْ صَاحَ بَيْنَ الْجِبَالِ لَتَدَكْدَكَتْ صُخُورُهَا يَكُونُ مَعَهُ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَيْمَانَ (ع)ذَاكَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي يُغَيِّبُهُ اللَّهُ فِي سِتْرِهِ مَا شَاءَ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً». (من صاحب این امر هستم، اما آنکه زمین را پر از عدل می‌کند، هم چنانکه پر از جور شده بود، من نیستم. و چگونه من با این ناتوانی جسمی که می‌بینی، می‌توانم او باشم. به درستی که قائم کسی است که به هنگام قیامش در سن پیر مردان و با چهره جوانان ظاهر می‌شود. او از چنان قوت بدنی برخوردار است که اگر دستش را به سمت بزرگ‌ترین درختی که بر روی زمین وجود دارد دراز کند، آن را از ریشه بر می‌کند و اگر در بین کوه‌ها فریاد کشد، صخره‌ها متلاشی می‌شوند. عصای موسی و خاتم سلیمان که بر آنها درود باد، با اوست و او چهارمین فرزند من است. خداوند او را تا زمانی که بخواهد در پوشش خود غایب می‌سازد، سپس او را آشکار می‌سازد تا زمین را به وسیله او از قسط و عدل آکنده سازد آن چنانکه پیش از آن از جور و ستم پر شده بود)»[۴۱].

همچنین آن حضرت در پاسخ ابا صلت هروی که می‌پرسد: مَا عَلَامَاتُ الْقَائِمِ مِنْكُمْ إِذَا خَرَجَ؟ (نشانه‌های قائم شما به هنگام ظهور چیست؟) می‌فرمایند: «عَلَامَتُهُ أَنْ يَكُونَ شَيْخَ السِّنِّ شَابَّ الْمَنْظَرِ حَتَّى إِنَّ النَّاظِرَ إِلَيْهِ لَيَحْسَبُهُ ابْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْ دُونَهَا وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِهِ أَنْ لَا يَهْرَمَ بِمُرُورِ الْأَيَّامِ وَ اللَّيَالِي حَتَّى يَأْتِيَهُ أَجَلُهُ». (نشانه او این است که سن پیران و چهره جوانان دارد، تا آنجا که وقتی کسی او را مشاهده می‌کند گمان می‌برد که چهل سال یا کمتر سن دارد. به درستی که از نشانه‌های او این است که گذر شب و روز او را پیر و سالخورده نمی‌سازد تا زمانی که اجل او فرا رسد)»[۴۲].

آن حضرت در روایت دیگری به توصیف جمال نورانی امام دوازدهم (ع) پرداخته، می‌فرمایند: «بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيُّ جَدِّي (ص) وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (ع) عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّورِ يَتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِيَاءِ الْقُدْسِ». (پدر و مادرم به فدای او که همنام جدم، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است. بر او نوارهای نورانی است که از پرتو نور قدس روشنایی می‌گیرد)[۴۳].[۴۴]

غیبت و نهان‌زیستی امام مهدی (ع)

امام رضا (ع) چون دیگر اجداد طاهرینش، موضوع غیبت آخرین حجت حق را پیش بینی و شیعیان را برای برخورد با این پدیده آماده نموده است. در یکی از روایاتی که حسن بن علی بن فضال از آن حضرت نقل کرده، چنین می‌خوانیم: «كَأَنِّي بِالشِّيعَةِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِي كَالنَّعَمِ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ؛ قُلْتُ لَهُ: وَ لِمَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: لِأَنَّ إِمَامَهُمْ يَغِيبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّيْفِ» (گویا شیعیان را می‌بینم که به هنگام فقدان چهارمین فرزند من، مانند گوسفندانی که به دنبال چوپان خود می‌گردند، سرگردانند و او را نمی‌یابند. گفتم: چرا این گونه است، ای پسر رسول خدا (ص)؟ فرمود: زیرا امامشان از آنها غایب شده است. پرسیدم: چرا؟ فرمودند: برای این که به هنگام قیامش با شمشیر، بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد)»[۴۵].

آن حضرت در روایت دیگری به نقل از رسول گرامی اسلام (ص) می‌فرمایند: «بِأَبِي ابْنُ خِيَرَةِ الْإِمَاءِ ابْنُ النُّوبِيَّةِ الطَّيِّبَةِ الْفَمِ الْمُنْتَجَبَةِ الرَّحِمِ... وَ هُوَ الطَّرِيدُ الشَّرِيدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ وَ جَدِّهِ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ يُقَالُ مَاتَ أَوْ هَلَكَ أَيَّ وَادٍ سَلَكَ؟» (پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان، فرزند آن کنیز اهل نوبه‌[۴۶] که دهانی خوشبو و رحمی نیک‌نژاد دارد... او رانده شاه (دور افتاده)، بی‌خانمان و کسی است که انتقام خون پدر و جدش گرفته نشده و صاحب غیبت است. گفته می‌شود: او مرده یا هلاک شده است، در چه سرزمینی سیر می‌کند؟)[۴۷].

همچنین امام هشتم شیعیان (ع) در زمینه غیبت آخرین امام، به نقل از پدران بزرگوار خود از رسول اکرم (ص) چنین روایت می‌کنند: «وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ بَشِيراً لَيَغِيبَنَّ الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيْهِ مِنِّي حَتَّى يَقُولَ أَكْثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَةٌ وَ يَشُكُّ آخَرُونَ فِي وِلَادَتِهِ فَمَنْ أَدْرَكَ زَمَانَهُ فَلْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ وَ لَا يَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ إِلَيْهِ سَبِيلًا بِشَكِّهِ فَيُزِيلَهُ عَنْ مِلَّتِي وَ يُخْرِجَهُ مِنْ دِينِي فَقَدْ أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ». (سوگند به آنکه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، امام قائم از فرزندان من، بر اساس پیمانی که از جانب من بر عهده اوست، از دیده‌ها پنهان می‌شود تا آنجا که بیشتر مردم می‌گویند: خدا نیازی به خاندان محمد ندارد. و گروهی دیگر در ولادت او شک می‌کنند. پس هر کس زمان او را در یابد بایستی به دین او در آویزد و به واسطه شک خود برای شیطان راهی به سوی خود باز نسازد، تا شیطان او را از آئین من زائل و از دین من بیرون نکند. هم چنانکه پیش از این پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. به درستی که خداوند عز و جل شیطان را سرپرست کسانی که ایمان ندارند، قرار داده است)[۴۸].[۴۹]

فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدی (ع)

موضوع دیگری که در زمینه باور مهدوی در کلام امام رضا (ع) یافت می‌شود، موضوع «انتظار فرج» یا چشم به راه گشایش بودن است. آن حضرت در روایات متعددی به موضوع فضیلت انتظار فرج اشاره کرده‌اند. از جمله در روایتی خطاب به حسن بن جهم که از ایشان در مورد فرج می‌پرسد، می‌فرمایند: «أَ وَ لَسْتَ تَعْلَمُ أَنَّ انْتِظَارَ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ؟ قُلْتُ: لَا أَدْرِي إِلَّا أَنَّ تُعَلِّمَنِي؛ فَقَالَ: نَعَمْ، انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ». (آیا می‌دانی که انتظار فرج، جزیی از فرج است؟ گفتم: نمی‌دانم مگر این که شما به من بیاموزید. فرمودند: آری انتظار فرج، جزیی از فرج است)[۵۰].

و در روایت بسیار زیبایی فضیلت انتظار را این‌گونه بیان می‌کنند: «أَ مَا يَرْضَى أَحَدُكُمْ أَنْ يَكُونَ فِي بَيْتِهِ يُنْفِقُ عَلَى عِيَالِهِ يَنْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَكَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بَدْراً وَ إِنْ لَمْ يُدْرِكْهُ كَانَ كَمَنْ كَانَ مَعَ قَائِمِنَا فِي فُسْطَاطِهِ...» (آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده‌اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالی از دنیا برود مانند کسی است که به همراه رسول خدا (ص) در نبرد بدر به شهادت رسیده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید مانند کسی است که به همراه قائم ما و در خیمه او باشد)[۵۱].[۵۲]

ظهور امام مهدی (ع)

موضوع دیگری که در روایات رضوی به آن پرداخته شده، موضوع «ظهور امام مهدی (ع)» و آثار و پیامدهای آن است. از جمله در روایتی که حسین بن خالد آن را نقل می‌کند که آن حضرت در پاسخ این پرسش که پرسیده شد: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَنِ الْقَائِمُ مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ؟ (ای فرزند رسول خدا (ص)! قائم شما اهل بیت کیست؟) می‌فرمایند: «قَالَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي يَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِي يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَسْمَعُهُ جَمِيعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَيْهِ يَقُولُ أَلَا إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِيهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ[۵۳]». (چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، کسی است که خداوند به واسطه وی زمین را از هر ستمی پاک و از هر ظلمی پیراسته می‌سازد و او کسی است که مردم در ولادتش شک می‌کنند و او کسی است که پیش از خروجش غیبت می‌کند و آن‌گاه که خروج کند زمین به نورش (نور پروردگارش) روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچکس به دیگری ستم نکند و او کسی است که زمین برای او در هم پیچیده می‌شود و سایه‌ای برای او نباشد و او کسی است که از آسمان ندا کننده‌ای او را به نام ندا کند و به وی دعوت نماید به گونه‌ای که همه اهل زمین آن ندا را بشنوند، می‌گوید: آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرده است پس او را پیروی کنید که حق با او و در اوست؛ و این همان سخن خدای تعالی است که فرمود: اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتی نازل می‌کنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند)[۵۴]. در جایی دیگر، امام رضا (ع) فرمودند: «بخدا قسم قائم ما قیام فرماید و خداوند شیعیان ما را از همه بلاد به سوی او جمع می‌کند»[۵۵].[۵۶]

دعا به امام مهدی (ع)

میان امام رضا (ع) و امام مهدی (ع) آن‌چنان پیوند قلبی وجود داشته که آن حضرت از سال‌ها پیش از تولد نسل چهارم خود با بیان‌های متعدد و متفاوت او را دعا کرده و نصرت و یاریش را از خداوند طلب کرده است. در یکی از این دعاها چنین می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَلِيفَتَكَ بِمَا أَصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِيَاءَكَ وَ رُسُلَكَ وَ حُفَّهُ بِمَلَائِكَتِكَ وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِكَ وَ اسْلُكْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً يَحْفَظُونَهُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً يَعْبُدُكَ لَا يُشْرِكُ بِكَ شَيْئاً وَ لَا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ عَلَى وَلِيِّكَ سُلْطَاناً وَ أْذَنْ لَهُ فِي جِهَادِ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ». (خداوندا! امور بنده و جانشینت را اصلاح کن، آن چنانکه امور پیامبران و رسولانت را اصلاح کردی، او را با فرشتگانت در بر گیر و با روح القدس از جانب خودت یاری کن؛ در پشت سر و پیش روی نگهبانانی قرار ده که او را از بدی در امان دارند؛ بیم و نگرانی او را تبدیل به امنیت و آرامش کن تا تنها تو را بپرستد و کسی را برای تو شریک نگیرد؛ هیچ یک از آفریدگانت را بر ولی‌ات مسلط مساز؛ اجازه جهاد با دشمان تو و دشمنان خودش را به او عطا کن و مرا از یاران او قرار ده؛ چراکه تو بر همه چیز توانایی)[۵۷].[۵۸]

منابع

پانویس

  1. الارشاد، ج۲، ص۳۳۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۷۴.
  2. کشف الغمة، ج۲، ص۴۳۷.
  3. واسعی، شریفی، مقاله «امام مهدی»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۲۹-۵۳۷.
  4. الکافی، ج۱، ص۳۳۲؛ الهدایة الکبری، ص۳۶۴.
  5. الکافی، ج۱، ص۵۱۴.
  6. تفسیر فرات الکوفی، ص۲۴۰.
  7. کشف الغمة، ج۲، ص۴۳۷.
  8. الإمامة و التبصرة، ص۱۱۵.
  9. إعلام الوری، ص۴۱۸.
  10. إثبات الوصیة، ص۲۵۷.
  11. إعلام الوری، ص۴۱۸.
  12. الکافی، ج۱، ص۵۱۴؛ الارشاد، ج۲، ص۳۳۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۷۴؛ کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳۴؛ وفیات الأعیان. ج۴، ص۱۷۶.
  13. کتاب الغیبة، طوسی، ص۳۹۳.
  14. دلائل الإمامة، ص۵۰۱.
  15. الکافی، ج۱، ص۳۲۹، ۵۱۴.
  16. تاریخ أهل البیت (ع)، ص۸۸.
  17. واسعی، شریفی، مقاله «امام مهدی»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۲۹-۵۳۷.
  18. الارشاد، ج۲، ص۳۳۶.
  19. الکافی، ج۱، ص۵۰۵.
  20. کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۳۱.
  21. کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۳۵.
  22. الکافی، ج۱، ص۳۲۸.
  23. واسعی، شریفی، مقاله «امام مهدی»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۲۹-۵۳۷.
  24. الکافی، ج۱، ص۳۴۱.
  25. کفایة الأثر، ص۲۷۵.
  26. کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۱.
  27. کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۶.
  28. «از تو از برپا شدن رستخیز می‌پرسند که چه هنگام است؟ بگو: دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمی‌دارد؛ (بار آن) در آسمان‌ها و زمین، سنگین است، جز ناگهان به سراغتان نمی‌آید؛ از تو می‌پرسند گویی تو از آن نیک آگاهی بگو:» سوره اعراف، آیه ۱۸۷؛ ر. ک: عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۶۶.
  29. کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۸۰.
  30. واسعی، شریفی، مقاله «امام مهدی»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۵۲۹-۵۳۷.
  31. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۱ و ۲.
  32. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۳ و ۴.
  33. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۱.
  34. کمال الدین و اتمام النعمه، ص۳۱۱؛ بصائر الدرجات، ص۴۸۹ و ۴۸۸؛ أصول کافی، ج۱، ص۱۷۹.
  35. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۱.
  36. کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۱؛ مسند الامام الرضا، ج۱، ص۲۲۱.
  37. بحارالانوار، ج۵۱، ص۴۳، ح۳۱.
  38. الیواقیت و الجواهر، ج۲، ص۵۶۲ و ۵۶۳، مبحث ۵۶.
  39. مسند الامام الرضا (ع)، ص۲۲۰، ح۳۸۴، ص۲۲۱، ح۳۸۶؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۲.
  40. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۲.
  41. کمال الدین و تمام النعمة، ح۷، ص۳۷۶.
  42. کمال الدین و تمام النعمة، ح۱۲، ص۶۵۲.
  43. کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۰.
  44. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۳.
  45. کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۸۰، ح۴.
  46. نوبه، ولایتی از بلاد سودان از اقلیم اول، به جنوبی مصر بر کنار رود نیل - هم اکنون نیمی از سرزمین نوبه، جزو مملکت مصر و نیم دیگر جزو سودان است (فرهنگ لغت دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۱۵۸ - ۲۰۱۵۷). مراد از کنیز اهل نوبه (نوبیه) همسر امام رضا (ع) و مادر امام جواد (ع) است.
  47. اصول کافی، ج۱، ص۲۲۲ و ۳۲۳.
  48. کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۵۱.
  49. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۴.
  50. الغیبة، ص۲۷۶؛ بحارالانوار، ج۵۲، ح۲۹، ص۱۳۰.
  51. اصول کافی، ج۴، ح۳۴، ص۲۶۰.
  52. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۵.
  53. «اگر بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه‌ای فرو می‌فرستیم تا فروتنانه بدان گردن نهند» سوره شعراء، آیه ۴.
  54. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ح۵، ص۳۷۲.
  55. بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۹۱.
  56. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۶.
  57. مصباح المتهجد، ص۳۲۶؛ به نقل از: معجم أحادیث الامام المهدی (ع)، ح۴، ص۱۷۱.
  58. محمدی، حسین، رضانامه ص ۱۱۶.