امام مهدی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسب‌شناسی

امام دوازدهم(ع) هم‌نام جد خود پیامبر اکرم(ص) و هم کنیه آن حضرت یعنی «ابوالقاسم» است[۱] و در پاره‌ای روایات از تصریح به نام ایشان بازداشته شده است.[۲] ایشان در نیمه شعبان ۲۵۵ق در سامرا به دنیا آمد.[۳] پدر ایشان امام حسن عسکری(ع) است و مادر ایشان ملیکه نام داشت که بعدها به ریحانه و نرجس شهرت یافت.[۴] وی بانویی پاک و مطهر[۵]و بسیار باادب و حق‌شناس[۶]بود. القاب مشهور آن حضرت بقیةالله،[۷] صاحب، صاحب‌الزمان،[۸] حجت، منتظر، خلف صالح،[۹] قائم،[۱۰] مهدی و صاحب‌الامر[۱۱]است. با آنکه به جهت شرایط نامساعد سیاسی و بیم امام‌ حسن عسکری(ع)[۱۲] از حاکمان بنی‌عباس به‌ویژه معتمد عباسی،[۱۳] ولادت امام زمان(ع) از نامحرمان پنهان داشته می‌شد،[۱۴] ولی امام‌ عسکری(ع) به نزدیکان و افراد مورد اعتماد خود از ولادت آن حضرت خبر داد[۱۵]و حتی گروهی را به مناسبت تولد فرزند خود غذا داد[۱۶]و شماری گوسفند به عنوان عقیقه، ذبح و میان فقرا توزیع کرد.[۱۷] تا سال ۲۶۰ق که امام‌ حسن عسکری(ع) به شهادت رسید، دیدار با فرزند حضرت به عده‌ای از خواص شیعه محدود بود.[۱۸] امام زمان(ع) پس از شهادت پدر تا حدود هفتاد سال [۱۹]به واسطه چند نفر نایب خاص با مردم در ارتباط بود و پس از آن به امر خداوند غیبت اختیار کرد و جز در موارد استثنایی برای کسی ظاهر نمی‌شود[۲۰].[۲۱]

جایگاه

امام زمان(ع) از سوی خداوند متعال و به نص پیامبر اکرم(ص) همچون ائمه دیگر به امامت برگزیده شد[۲۲] و امام یازدهم نیز به جانشینی ایشان برای امامت نزد شیعیان خاص و افراد مورد اعتماد تصریح کرد.[۲۳] در منابع شیعه و سنی، در روایات متواتر از رسول خدا(ص)،[۲۴] به آمدن حضرت مهدی(ع) تصریح شده است[۲۵]؛ از جمله در روایتی، پیامبر اکرم(ص) به آمدن فرزندی از فرزندانش موصوف به «مهدی» که زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد، بشارت داده است[۲۶]و نیز امیرالمؤمنین علی(ع)،[۲۷] امام حسن(ع) و امام‌ حسین(ع)[۲۸]و دیگر ائمه(ع)[۲۹] تا امام حسن عسکری(ع) از آمدن ایشان خبر داده‌اند. صحابه پیامبر(ص) و تابعان نیز به وجود و ظهور حضرت مهدی(ع) از فرزندان امام حسین(ع) تصریح کرده‌اند[۳۰]؛ چنان‌که حدود پنجاه نفر از صحابه و پنجاه نفر از تابعان، احادیث پیامبر اکرم(ص) دربارهٔ ظهور حضرت مهدی(ع) را نقل کرده‌اند[۳۱].

امام‌ مهدی(ع) از اهل بیت پیامبر(ص) است و همانند عیسی بن مریم(ع) و یحیی بن زکریا(ع) به ایشان نیز در کودکی حکمت و توان فصل خصومت داده شده و نشانه خداوند برای جهانیان معرفی شده است.[۳۲] در روایات از امام زمان(ع) به عنوان فرزند قرآن و پیامبر(ص)، از عترت نبی، احیاگر قرآن و سنت، راست‌کننده کجی‌ها، درهم شکننده شوکتِ متجاوزان و مشرکان و منافقان، گسترش دهنده مکارم اخلاق و منتقم خون پیامبران و فرزندان آنان، به‌ویژه شهدای کربلا، یاد شده است[۳۳].[۳۴]

ویژگی‌ها

نقل شده است حضرت در شمایل و خلق و خوی مانند جدّ خود پیامبر اکرم(ص) است[۳۵]و همه ویژگی‌های آن حضرت(ص) همچون بزرگواری، گشاده‌دستی، شرافت، علم و فروتنی و شجاعت و مکارم اخلاق در ایشان گرد آمده است.[۳۶] ایشان و یاران ایشان سرآمد موحدان‌اند و همواره در پی کسب رضایت خداوند و آرزومند شهادت در راه خدایند.[۳۷] امام‌ خمینی، عید ولادت امام زمان(ع) را عید مسلمانان و عید بشریت نامیده است[۳۸]و در اشعار خود در وصف حضرت(ع)، ایشان را دارنده صفات رسول خدا(ص) و همه ائمه پیشین(ع) ازجمله دارنده شمایل پدر خود امام‌ حسن عسکری(ع) دانسته است[۳۹]؛ چنان‌که حضرت را خاتم ولایت محمدی و دارنده فیوضات احمدی و مظهر ربوبیت خدا، خلیفه حق در ملک و ملکوت و گنجینه اسمای الهی، امام غایب و منتظر، ثمره اولیای گذشته[۴۰]و احیاگر دین[۴۱]نامیده است؛ نیز از ایشان به عنوان موعود،[۴۲] خاتم الاوصیا، مفخر اولیا، غایت بعثت،[۴۳] ولیّ‌الله الاعظم، جلوه تام حق‌تعالی،[۴۴] انسان کامل، عصاره همه موجودات،[۴۵] صاحب‌العصر،[۴۶] امام اعظم،[۴۷] امام عصر،[۴۸] وارث نبوت،[۴۹] ولی امر، سلطان عصر[۵۰]و ولی برحق[۵۱]یاد کرده است. همچنین ایشان را ولی کامل، قطب همه زمان‌ها، بقیةالله فی الارضین، سید و مولی، هادی،[۵۲] یدالله،[۵۳] صاحب شریعت مقدسه،[۵۴] صاحب امر و وارث زمین،[۵۵] منجی، مصلح کل، امام مطلق[۵۶]و ولیّ عصر و ناموس دهر[۵۷]شمرده و احتمال داده است چه بسا مقصود از سوگند به عصر در قرآن[۵۸]سوگند به انسان کامل و عصاره همه موجودات و نسخه تمام هستی حضرت مهدی(ع) باشد.[۵۹] ایشان ولیّ عصر(ع) را ثمره بعثت پیامبر اکرم(ص) دانسته است[۶۰].

امام‌ خمینی در اشعار خود حضرت مهدی(ع) را با تعابیر بلند و اوصاف مختلفی ستایش کرده است.[۶۱] نیز در شرح آیه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۶۲] آن حضرت را شارح و بیان کننده قرآن، کلیدهای وجود، مخازن حضرت کبریا، معادن حکمت و وحی و اصول و ریشه همه معارف و عرفان‌ها و صاحب مقام جمع و تفصیل شمرده است.[۶۳] ایشان با اشاره به آیه: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى[۶۴] قیام امام زمان(ع) را بالاترینِ قیام‌ها دانسته که همه قیام‌ها باید با الگوگیری از آن صورت گیرد[۶۵].

امام‌ خمینی، همچنین امام زمان(ع) را نور چشم و پیرو پیامبر(ص) و قوه اجرایی اسلام می‌داند[۶۶]و به استناد روایات[۶۷]بر آن است که ولیّ عصر(ع) دارای ولایت تشریعی است و زمام امور مردم به دست ایشان است و آن حضرت همچون پیامبر اکرم(ص) و دیگر ائمه(ع) وارث افراد بی‌وارث است[۶۸]؛ همچنین حضرت دارای ولایت تکوینی است و به اراده خداوند بر همه تغییرات از جمله زیادی عمر و تقدیر روزی که فرشتگانی موکل و مأمور آن‌اند، نظارت دارد و به اذن خداوند توانایی دارد حرکت هر یک از جزئیات طبیعت را که بخواهد کُند کند یا سرعت بخشد.[۶۹] ایشان تصریح کرده است بنابر آیه تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ[۷۰] فرشتگان خداوند در شب قدر خدمت امام زمان(ع) می‌رسند[۷۱] و لیلة القدر که از زمان پیامبر اکرم(ص) بوده، برای امام زمان(ع) نیز امتداد دارد و در صورت آگاهی به سرّ آن، همه مشکلات مسلمانان آسان می‌شود.[۷۲] به باور ایشان اولیای خدا در همه امور بشر از جمله عبادت و تقرب به خداوند از مردم دستگیری می‌کنند[۷۳].

امام‌ خمینی، امام زمان(ع) را مظهر خداوند می‌دید و دشمنان ایشان را راهزنان راه هدایت و امت شمرده و بر آنان لعنت فرستاده است.[۷۴] امام‌ خمینی بنابر روایاتِ اهل‌بیت(ع)[۷۵]بر آن است که نامه اعمال مردم هفته‌ای دو بار خدمت امام زمان(ع) عرضه می‌شود و همه مردم باید مراقب اعمال خود باشند[۷۶]تا حضرت به واسطه اعمال خلاف شرعِ پیروان خود پیش خدا و فرشتگان خدا به عنوان رهبر و رئیس شیعیان شرمنده نشود.[۷۷] ایشان به طلاب حوزه‌های علمیه توصیه کرده است برای رسیدن به مقصد، به حضرت حجت(ع) توسل بجویند و از او طلب کمک کنند[۷۸]و افزوده است در صورت کمک خواستن از آن حضرت در پیشبرد کارها، شکست نخواهند خورد[۷۹]؛ چنان‌که در وقت مبارزه با رژیم ستم‌شاهی پهلوی، از مبارزان خواست از آن حضرت کمک بگیرند.[۸۰] ایشان همچنین در وصیت‌نامه خود افتخار کرده است ائمه معصوم(ع) از علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) تا منجی بشر حضرت مهدی، صاحب‌الزمان(ع) که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه شیعیان‌اند.[۸۱] ایشان همچنین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جشن‌های برپاشده بزرگ نیمه شعبان به کوشش مردم را ابراز قدرت مذهبی علیه بدخواهان خواند[۸۲].[۸۳]

دوران غیبت

امام زمان(ع) دارای دو نوع غیبت است: غیبت صغرا و غیبت کبرا. غیبت صغرا از روز شهادت پدر ایشان در سال ۲۶۰ق[۸۴]آغاز شد و تا سال ۳۲۹ق پایان یافت.[۸۵] ایشان در این دوران به واسطه چهار نایب خود[۸۶]ابوعمرو عثمان بن سعید، ابوجعفر محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری با مردم در ارتباط بود.[۸۷] حضرت در دوره غیبت صغرا به جز نواب چهارگانه، وکلای دیگری نیز در بغداد و دیگر نقاط داشت. شیعیان در مدت غیبت صغرا از مطالب رسیده از حضرت، به «ناحیه مقدسه» تعبیر می‌کردند.[۸۸] ولیّ عصر(ع) در این دوره با توقیع و نامه، مردم را راهنمایی و به پرسش‌های آنان پاسخ می‌داد[۸۹]و مسائل و مشکلات فکری شیعیان درباره امامت را برطرف می‌کرد.[۹۰] آن حضرت دربارهٔ شبهه‌هایی که مدعیان امامت یا نیابت[۹۱] یا مدعیان مشخص کردن زمان ظهور و نیز درباره کسانی که اموال امام زمان(ع) را بر خود حلال شمرده بودند،[۹۲] روشنگری می‌کرد. ایشان در ضمن نامه‌ها به حکمت غیبت خود از دیده‌ها پاسخ می‌داد و وظایف مردم را در زمان غیبت بیان می‌کرد[۹۳].

مجموعه‌ای از روایات و رهنمودها شامل دعا،[۹۴] تفسیر قرآن،[۹۵] روشن‌گری دربارهٔ غلو و غلات، فلسفه غیبت[۹۶]و احکام شرعی،[۹۷] از ناحیه امام زمان(ع) صادر شده است. همچنین توقیعاتی از حضرت برای برخی علما مانند علی بن بابویه پدر شیخ صدوق در دست است[۹۸]و فقهای شیعه در موارد بسیاری که به بیش از شصت مورد می‌رسد به روایات و توقیعات رسیده از امام زمان(ع) استناد کرده‌اند[۹۹].

امام‌ خمینی نیز از برخی از نواب اربعه از جمله عثمان بن سعید عمری،[۱۰۰] محمد بن عثمان بن سعید[۱۰۱]و حسین بن روح[۱۰۲]یاد کرده است. ایشان در بحث‌های عرفانی، تفسیری، اصولی و فقهی خود به احادیث رسیده از امام زمان(ع) از جمله دربارهٔ دعا،[۱۰۳] به‌ویژه دعای ماه رجب،[۱۰۴] مسح بر پا،[۱۰۵] تکبیرهای آغاز رکعات در وسط نماز،[۱۰۶]سجده،[۱۰۷] یقین به نقصان نماز ظهر پس از ورود در نماز عصر،[۱۰۸] مرجعیت فقها در حوادث واقعه،[۱۰۹] مال غصبی،[۱۱۰] اموال وقفی،[۱۱۱] فوت امام جماعت،[۱۱۲] استفاده از لباس‌های بافته شده به دست زرتشتیان[۱۱۳]و غذا خوردن از سفره فرد بی‌مبالات به مال حرام،[۱۱۴] استناد کرده است. امام زمان(ع) افزون بر ارتباط علمی با مردم در دوره غیبت صغرا، در دیگر امور شیعیان نیز ورود داشته است؛ از جمله شیعیانخمس اموال خود را شامل مسکوکات نقدی یا کالا به امام زمان(ع) و وکلای ایشان در عراق تحویل می‌دادند[۱۱۵]؛ نکته‌ای که امام‌ خمینی نیز به آن تصریح کرده است.[۱۱۶] در سال ۳۲۹ق غیبت کبرا آغاز شد. در روایات شیعه از غیبت امام زمان(ع) به غیبت آفتاب تعبیر و گفته شده مردم از وجود ایشان همچون خورشیدِ پشت ابر بهره می‌برند.[۱۱۷] همچنین از آن حضرت به حجت تعبیر شده است[۱۱۸]و از نگاه امام‌ خمینی، حجت کسی است که خداوند او را در رأس کار قرار داده و همه افعال و اقوال او را قابل استناد دانسته که در برابر خصم می‌توان اقامه برهان کرد؛ از این‌رو در زمان غیبت ایشان فعالیت‌های (دینی) تعطیل نیست.[۱۱۹] امام زمان(ع) در دوره غیبت مردم را به فقهای جامع شرایط، دین‌شناس و دین‌مدار ارجاع داده است.[۱۲۰] امام‌ خمینی با استناد به روایتی، فقهای جامع شرایط را نماینده و حجت بر مردم از جانب امام زمان(ع) شمرده است[۱۲۱]و فقهای جامع شرایط فتوا و قضا برای همه احکام اجرایی اسلام به جز جهاد ابتدایی، از جانب ولیّ عصر نیابت دارند و مردم باید در این مهم آنان را یاری کنند[۱۲۲].

امام‌ خمینی حکم مجتهدان جامع شرایط را در روزگار غیبت، حکم امام زمان(ع) دانسته و در این‌باره به حکم حکومتی میرزای شیرازی در تحریم توتون و استفاده از تنباکو استناد کرده است.[۱۲۳] ایشان افزون بر مجتهدان، طلاب علوم دینی را سربازان ولیّ عصر(ع) و فیضیه را دانشگاه امام زمان(ع) شمرده[۱۲۴]و آنان را نمایندگان و نشانه‌های امام زمان(ع) خوانده و بر آن است که همه حرکات و رفتارهای این گروه باید نمایان‌گر رفتار ولیّ عصر(ع) باشد و انحراف در این گروه به اسلام ضربه می‌زند[۱۲۵]؛ چنان‌که تنها طلابی را که به وظایف خود عمل می‌کنند، مستحق استفاده از سهم امام(ع) دانسته و افراد غیر عامل به وظیفه را مدیون ولی امر و سهم آن حضرت شمرده است.[۱۲۶] ایشان افزون بر روحانیان، دیگر اقشار جامعه را که در خدمت اهداف امام زمان(ع) فعالیت کنند از لشکریان امام زمان(ع) شمرده است[۱۲۷].[۱۲۸]

حکومت مهدی(ع)

قرآن کریم وعده داده است مستضعفان وارث زمین خواهند بود: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۱۲۹] و در برخی از روایات این آیه به ظهور حکومت مهدی(ع) تفسیر شده است.[۱۳۰] امام مهدی(ع) با یاران خود، جهان را فتح و اسلام را در سراسر زمین حکمفرما می‌کند.[۱۳۱] به اعتقاد امام‌ خمینی یکی از ویژگی‌های منجی، تحقق حکومتی است که در آن، مستضعفان وارثان زمین‌اند[۱۳۲] و همه احکام اسلام در آن اجرا می‌شود و این امر در زمان پیامبر اکرم(ص) هم رخ نداده و پیامبر(ص) در اجرای بعضی احکام تقیه می‌کرد. هرچند آن حضرت همه احکام را بیان کرد و در رساندن آنها هیچ قصوری نبود، اما فهمیدن و عمل‌کردن به همه آنها، امری نبود که از عهده کسی برآید[۱۳۳]. دولت حضرت مهدی(ع) ویژگی‌های بسیاری دارد، ازجمله:

  1. دوره و دولت حضرت مهدی(ع) حکومت ولیّ عصر(ع) جهانی خواهد بود و دین اسلام در سراسر گیتی گسترش خواهد یافت.[۱۳۴] در نگاه امام‌ خمینی، انقلاب جهانی در زمان ظهور امام زمان(ع) تحقق پیدا خواهد کرد[۱۳۵]و حکومت ایشان نیز جهانی خواهد بود[۱۳۶].
  2. حکومت امام زمان(ع) که بر محور قرآن است،[۱۳۷]استمرار حرکت پیامبران و دعوت‌های الهی از اول تاریخ تا امروز است و سیره و روش حکومتی آن حضرت سنت و سیره پیامبر(ص) خواهد بود.[۱۳۸] امام‌ خمینی نیز خاطرنشان کرده است که امام زمان(ع) از مکه قیام خواهد کرد و دین اسلام را گسترش خواهد داد[۱۳۹]و بشریت را به توحید فرا می‌خواند.[۱۴۰] ایشان امام زمان(ع) را طبیب واقعی بشر می‌داند که اصلاح کامل بشریت در زمان ظهور ایشان واقع می‌شود.[۱۴۱] ایشان تأکید می‌کند معمولاً پیامبران(ع) موفق به اجرا کردن کامل دین و گسترش آن در همه جهان نشدند؛ اما حضرت مهدی(ع) دین آسمانی اسلام را به همه جهان خواهد شناساند[۱۴۲]و با ظهور حضرت(ع) ریشه الحاد در جهان از میان خواهد رفت.[۱۴۳] به نظر ایشان امام زمان(ع) کامل‌کننده کار پیامبران و مجری عدالت در سراسر جهان اعم از عدالت در افکار و اخلاق و رفتارهای انسان‌ها خواهد بود[۱۴۴]و حقایق احکام و شریعت اسلام را که بر مردم پنهان مانده، به مرحله اجرا در خواهد آورد[۱۴۵].
  3. در حکومت مهدی(ع) سطح خرد و اندیشه انسان‌ها بالا می‌رود[۱۴۶]و علم و دانش گسترش می‌یابد.[۱۴۷] امام‌ خمینی نیز در سروده‌های خود یادآور شده به هنگام ظهور بقیةالله، جهان لبریز از دانش و تهی از نادانی می‌شود[۱۴۸].
  4. در حکومت امام زمان(ع) عدالت همه جهان را پر خواهد کرد و ظلم و ستم[۱۴۹]و بدعت باقی نخواهد ماند و همه مردم جهان در رفاه[۱۵۰]و امنیت[۱۵۱]به‌سر خواهند برد و نیروهای طبیعت و زمین استخراج خواهد شد.[۱۵۲] امام‌ خمینی با استناد به حدیث « يَمْلَأُ اَللَّهُ بِهِ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً »،[۱۵۳] مهدی موعود(ع) را نجات دهنده بشر از سقوط و انحطاط و ایشان را راست‌ کننده کجی‌ها و کامل‌ کننده نفوس ناقص و برگرداننده انحرافات به اعتدال خوانده که زمین به دست ایشان پس از پرشدن از ستم و جور، پر از عدل و داد و عدالت خواهد شد[۱۵۴]و امام عصر(ع) مستضعفان را نجات خواهد داد و مستکبران را درهم خواهد کوبید و انسان‌ها را نجات خواهد داد.[۱۵۵] ایشان در تعبیری دیگر امام زمان(ع) را مروج معروف و مبارزه‌ کننده با منکر دانسته[۱۵۶]و در پیامی به مناسبت نیمه شعبان، مولود نیمه شعبان را آخرین ذخیره امامت، بقیةالله، یگانه دادگستر ابدی، بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار خوانده و بر حضرت و منتظران واقعی او و بر غیبت و ظهور او سلام فرستاده است.[۱۵۷] به اعتقاد ایشان یکی از عوامل غیبت امام زمان(ع) ذخیره‌بودن ایشان از جانب خداوند برای اجرای عدالت در جهان و خروج بشریت از انحطاط و پستی است[۱۵۸].

امام زمان(ع) همان‌گونه که یارانی پاکدامن،[۱۵۹] عبادت‌پیشه،[۱۶۰] با بصیرت،[۱۶۱] شجاع، یکدل، باوفا و شهادت‌طلب دارد،[۱۶۲] دشمنان آن حضرت کینه‌ورز و خطرناک‌اند که در مقدمات نهضت آن حضرت اخلال می‌کنند و پس از ظهور و پیروزی نیز برای نابودی نهضت حضرت خواهند کوشید.[۱۶۳] در روایات عواملی چون جهالت،[۱۶۴] هوای نفس و راحت‌طلبی،[۱۶۵] از علل مخالفت با امام زمان(ع) شمرده شده است.

در نگاه امام‌ خمینی امام زمان(ع) در زمان حکومت و قدرت نیز دارای دشمنان است و کسانی با اهداف ولیّ عصر(ع) مخالفت می‌کنند و بر اثر هوای نفس، امام زمان(ع) را تکفیر می‌کنند و از اطاعت وی سر باز می‌زنند[۱۶۶]و همان دشمنان ایشان را شهید خواهند کرد[۱۶۷]؛ چنان‌که راحت‌طلبان از دیگر مخالفان امام مهدی(ع) هستند. این افراد در برابر ستم ستمگران بی‌توجه‌اند و منطقشان این است که اگر حضرت صاحب(ع) مبارزه با ستمگران را مقتضی بداند، خواهد آمد.[۱۶۸] ایشان ولایت فقیه را تداوم راه رسول خدا(ص) شمرده و تأکید کرده است مخالفان از ولایت پیامبر(ص) نیز در هراس‌اند و در صورت ظهور امام زمان(ع) نیز با آن مخالفت خواهند کرد.[۱۶۹] ایشان با اشاره به فتواهای عالمان وهابی در حمایت از مستکبران و مخالفت با مراسم برائت از مشرکان، این گروه را از مخالفان امام زمان(ع) شمرده و خاطرنشان کرده است این گروه در وقت ظهور، در جهت حمایت از خواسته‌های مستکبران، امام زمان را تکفیر خواهند کرد[۱۷۰].[۱۷۱]

زمینه‌سازی ظهور

در روایات اسلامی برای ظهور ولیّ عصر(ع) مقدماتی بیان شده است[۱۷۲] و آماده‌ بودن مردم در شتاب گرفتن ظهور امام زمان(ع) مؤثر است[۱۷۳]؛ بدین جهت در روایات انتظار فرج از وظایف مردم در زمان غیبت شمرده شده است.[۱۷۴] امام‌ خمینی تقویت ایمان و آگاهی مردم را از (مقدمات) و نشانه‌های ظهور بقیةالله شمرده است.[۱۷۵] ایشان انتظار فرج را انتظار قدرت اسلام می‌داند[۱۷۶]و تأکید می‌کند همه باید منتظر امام زمان(ع) باشند و شرایط را برای ظهور آن حضرت آماده کنند.[۱۷۷] به نظر ایشان انتظار ظهور امام زمان(ع) امید آفرین و سازنده است و انتظار به معنای گوشه‌گیری و عبادت تنها نیست، بلکه با فعالیت‌های عدالت‌طلبانه درست می‌شود[۱۷۸].

امام‌ خمینی در آسیب‌شناسی موضوع انتظار امام زمان(ع) نیز سخنانی دارد؛ ازجمله در نقد فرقه‌های ساختگی بابیت و بهائیت[۱۷۹] و علیه افکاری که موجب تخدیر اذهان مردم از انتظار فرج شدند، مانند سقوط تکالیف اجتماعی و حکومتی اسلام در زمان غیبت.[۱۸۰] ایشان همچنین این منطق را باطل شمرده است که با گسترش مفاسد و ستم در جهان، امام زمان(ع) ظهور می‌کند و باید در رواج ستم کوشید. امام‌ خمینی تأکید کرده است باید در زمان غیبت تلاش کرد و در اجرای احکام اسلام و مبارزه با مفاسد و گناهان کوشید و حقایق را منتشر کرد [۱۸۱]و با مبارزه با ظلم و ستم زمینه ظهور حضرت را فراهم کرد[۱۸۲]؛ چنان‌که در امور مهم از جمله رفع ستم و مقابله با دولت‌های زورگو، در مبارزه با اسلام‌ستیزی باید از امام زمان(ع) یاری جُست.[۱۸۳] ایشان دعای «یا حجة بن‌الحسن عجّل علی ظهورک» را شعاری نیکو می‌شمرد؛ ولی توصیه ایشان آن بود که مؤمنان نباید به این شعار تنها در روز جمعه بسنده کنند، بلکه باید یادآور شوند آنان منتظرند و منتظر باید در زندگی شخصی، خانوادگی، و زندگی اجتماعی حالت انتظار از وی نمایان باشد[۱۸۴].

از سوی دیگر، اهل‌بیت(ع) به‌ویژه امام زمان(ع) به مردم توصیه کرده‌اند برای فرج امام زمان(ع) دعا کنند.[۱۸۵] امام‌ خمینی نیز برای فرج حضرت صاحب دعا می‌کرد[۱۸۶]؛ چنان‌که در روزگار دولت رضاشاه پهلوی با خواندن بخش‌هایی از دعای فرج و دعای افتتاح، از شرایط سخت و دهشتناک زمانه برای دینداران و علمای دین، به امام زمان(ع) پناه برده و از خداوند درخواست کرده است ظهور حضرت را زود برساند[۱۸۷]؛ همچنین از ولیّ‌الله اعظم(ع) می‌خواست از درگاه خداوند تقاضا کند ایشان و همه مقامات و ملت شریف را توفیق عمل به اسلام و قوانین اسلامی عطا فرماید.[۱۸۸] ایشان رضایت ولیّ عصر(ع) را رضایت خداوند شمرده و از مردم خواسته است در کسب رضایت ایشان بکوشند.[۱۸۹] ایشان خدمت به خلق خدا را از موجبات رضایت حضرت حجت(ع) و دعای ایشان را بدرقه راه خدمتگزاران به مردم شمرده است[۱۹۰].[۱۹۱]

امام زمان(ع) و انقلاب اسلامی

امام‌ خمینی شعار بطلان حکومت پیش از ظهور امام زمان(ع) را که از طرف عده‌ای از مخالفان انقلاب مطرح می‌شد، شعاری انحرافی و گمراه کننده می‌شمرد و با آن مقابله می‌کرد.[۱۹۲] روایات اسلامی از وجود قیام‌های مشروع و به‌حق پیش از ظهور خبر داده‌اند.[۱۹۳] برخی با استناد به پاره‌ای روایات، انقلاب اسلامی به رهبری امام‌ خمینی را مصداق دولتی دانسته‌اند که زمینه ظهور را فراهم می‌کند[۱۹۴]و برخی تشکیل نظام جمهوری اسلامی را یکی از مقدمات این حرکت عظیم الهی شمرده‌اند.[۱۹۵] مردم نیز در شعارهای خود پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، این انقلاب را مرتبط با امام زمان(ع) و امام‌ خمینی را فرستاده و نایب آن حضرت می‌دانستند؛ همچنین از امام زمان(ع) می‌خواستند آنان را از دست رژیم پهلوی رهایی بخشد.

امام‌ خمینی انقلاب اسلامی ایران را مقدس و وابسته به امام زمان(ع)[۱۹۶]و سلسله پهلوی را غاصب جایگاه حضرت صاحب(ع)[۱۹۷]معرفی کرده است. ایشان در سیزدهم تیر ۱۳۵۷/ ۲۸ رجب ۱۳۹۸ق در پاسخ به پرسشی دربارهٔ برگزاری جشن و چراغانی سوم و نیمه شعبان یادآور شد با توجه به کشتارها و تبعیدی‌های بسیار به دست رژیم پهلوی، این روزها را روز عزا اعلام کرده است. ایشان روز پیروزی بر ظلم و ستم و نابودی سلسله پهلوی را روز عید امام زمان(ع) شمرده[۱۹۸]و هشدار داده کسانی که از پشتیبانی نهضت شانه خالی کنند، مطرود پیشوای عظیم مسلمانان امام عصر(ع) می‌باشند و بر ملت لازم است، آنان را طرد کنند[۱۹۹].

امام‌ خمینی پیروزی نهضت اسلامی را مدیون توجهات ولیّ عصر(ع) می‌نامید[۲۰۰]و آرزو می‌کرد این انقلاب مقدمه برای ظهور حضرت حجت(ع) باشد[۲۰۱]و نهضت اسلامی ایران به نهضت آن حضرت متصل شود[۲۰۲]و قدرت خود را در خدمت گسترش عدالت جهانی]] [[صاحب الزمان(ع) قرار دهد.[۲۰۳] ایشان توکل کردن مردم به آن حضرت را از رموز پیروزی انقلاب اسلامی شمرده است[۲۰۴]و بر آن است که استقلال کشور در پرتو امام زمان(ع) ارزش پیدا کرده است.[۲۰۵] ایشان پشتیبانی از دولت اسلامی را پشتیبانی از دولت امام زمان(ع) معرفی کرد[۲۰۶]و از مردم خواست با اتحاد و اتفاق، رضایت ایشان را به دست آورند[۲۰۷]و نیز تفرقه مسئولان به‌ویژه جدایی روحانیان از همدیگر را از موجبات نگرانی ولیّ عصر(ع) شمرد.[۲۰۸] ایشان کشور ایران را کشور امام زمان(ع) می‌نامید[۲۰۹]و همه کسانی که در راه پیشبرد انقلاب فعالیت کردند ازجمله طلاب علوم دینی،[۲۱۰] بانوان حاضر در صحنه،[۲۱۱] پلیس‌ها،[۲۱۲] سربازان، پاسداران و نظامیان[۲۱۳]را سربازان امام زمان(ع) و خانواده شهدا و رزمندگان اسلامی را دوستان ایشان[۲۱۴]معرفی می‌کرد و افراد مشغول در اداره اطلاعات را سربازان گمنام امام زمان(ع)[۲۱۵] می‌شمرد.

امام‌ خمینی تحول در مردم و پیروزی نهضت اسلامی را به برکت امام زمان(ع) دانسته[۲۱۶]و وظیفه مردم ایران را سنگین شمرده[۲۱۷]و بر آنان لازم دانسته است در راه برپایی عدالت در کشور خود کوشش کنند.[۲۱۸] ایشان با اشاره به مشکلات فراوان بر سر راه انقلاب، نهضت اسلامی ایران را مشمول عنایات ولیّ عصر(ع) می‌دانست و به مردم امید می‌داد از فشار دشمن، ترسی نداشته باشند[۲۱۹]و همه پیروزی‌های مردم ایران،[۲۲۰] به‌ویژه پیروزی‌های رزمندگان اسلام در جبهه‌های جنگ تحمیلی را از برکت‌های امام زمان(ع) و موجب روسفیدی آن حضرت می‌دانست[۲۲۱]؛ چنان‌که باور رزمندگان اسلام به سربازی امام زمان(ع) و حضور آن حضرت در جایگاه فرماندهی آنان در این معرکه را از موجبات پیروزی آنان می‌شمرد.[۲۲۲] ایشان پیروزی رزمندگان را موجب سرافرازی امام زمان(ع)[۲۲۳]و شهادت رزمندگان و شخصیت‌های بزرگ اسلام و انقلاب را به پیشگاه ولیّ عصر(ع) تسلیت گفته است[۲۲۴].

امام‌ خمینی به همه انقلابیان و کارگزاران کشور توصیه می‌کرد در انجام اعمال خود، رضایت امام زمان(ع) را در نظر داشته باشند و به‌ویژه قوانین مجلس[۲۲۵]و اجرای آن مطابق نظر پیامبر(ص) و امام زمان(ع) باشد[۲۲۶]؛ همچنین به انقلابیان توصیه می‌کرد درست کار کنند و هشدار می‌داد همه موظف‌اند این امانت را صحیح به دست امام زمان(ع) برسانند.[۲۲۷] ایشان در دیدار با جمعی از رزمندگان اسلام، به دلیل انجام نشدن درست برخی از کارها و قوانین، به‌ویژه اصلاح نشدن وزارتخانه‌ها، از پیشگاه ولیّ عصر(ع) عذرخواهی کرد[۲۲۸].[۲۲۹]

آثار درباره امام زمان(ع)

راویانِ حدیث، تذکره‌نگاران و مؤلفان در سده‌های گوناگون تاریخ اسلام صدها کتاب و تحقیق دربارۀ مهدی(ع) نوشته‌اند،[۲۳۰] ازجمله کمال الدین شیخ صدوق، اثبات الوصیه علی بن حسین مسعودی، کفایة الاثر خزاز قمی، المقنع فی الغیبه سید مرتضی علم‌الهدی، الارشاد و الفصول العشره شیخ مفید، کتاب الغیبه شیخ طوسی، کتاب الغیبه محمد بن ابراهیم نعمانی. معاصران نیز آثار بسیاری دربارۀ امام زمان(ع) نگاشته‌اند، ازجمله منتخب الاثر فی الامام الثانی‌عشر اثر لطف‌الله صافی گلپایگانی. سید محمد صدر نیز چندین کتاب نگاشته است مانند تاریخ الغیبة الصغری، تاریخ الغیبة الکبری، تاریخ ما بعد الظهور و الیوم الموعود بین الفکری المادی و الدینی. معجم احادیث الامام المهدی(ع) در پنج جلد از علی کورانی، موسوعة کلمات الامام مهدی(ع) از مؤسسه امام‌هادی(ع)، معجم الاحادیث الامام المهدی(ع) در هشت جلد از مؤسسه معارف اسلامی و نیز دانشنامه امام‌ مهدی(ع) از دارالحدیث، از آثار جدید دربارۀ حضرت مهدی(ع) است[۲۳۱].

منابع

پانویس

  1. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۳۷۸؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۱۰۹۶.
  2. کلینی، الکافی، ۱/۳۳۲–۳۳۳.
  3. اسکافی، منتخب الانوار، ۹۰–۹۱؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۳۹.
  4. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۲۰ و ۴۳۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۳۹.
  5. کلینی، الکافی، ۱/۳۲۳.
  6. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۵۸.
  7. کلینی، الکافی، ۱/۴۱۲.
  8. کلینی، الکافی، ۱/۵۱۴ و ۵۱۶.
  9. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۲۳.
  10. کلینی، الکافی، ۱/۵۳۲ و ۵۳۴.
  11. مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۱۷۱.
  12. مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۵؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۳۴۹–۳۵۱.
  13. ابن‌کثیر، البدایة و النهایه، ۱۱/۲۳–۲۴؛ مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶.
  14. دخیل، ائمتنا، ۲/۳۵۱–۳۵۳.
  15. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۳۵.
  16. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۳۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۲۸.
  17. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۳۱.
  18. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۳۲؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۳.
  19. دوران غیبت صغرا.
  20. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۳–۱۹۴.
  21. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  22. کلینی، الکافی، ۱/۵۲۱–۵۳۴؛ طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۲/۱۶۶ و ۱۸۲.
  23. کلینی، الکافی، ۱/۳۲۸–۳۲۹؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۳۹–۳۴۰؛ طوسی، الغیبه، ۲۳۳.
  24. ابی‌داود، سنن ابی‌داود، ۲/۳۱۰.
  25. کلینی، الکافی، ۱/۵۳۲؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۱۱۰۰؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴/۲۶۱–۲۶۷.
  26. ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ۲/۱۳۶۶؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱/۲۸۶.
  27. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۳۵–۳۶ و ۱۰۹.
  28. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۱۳۲–۱۳۴.
  29. دخیل، ائمتنا، ۲/۳۳۴–۳۳۵.
  30. دخیل، ائمتنا، ۲/۳۴۱–۳۴۹.
  31. دخیل، ائمتنا، ۲/۳۴۱–۳۴۹.
  32. مفید، الارشاد، ۲/۳۳۹.
  33. ابن‌مشهدی، المزار الکبیر، ۵۷۸–۵۷۹.
  34. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  35. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۷۲.
  36. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۹۵.
  37. مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۰۸.
  38. امام‌ خمینی، امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۱.
  39. امام‌ خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
  40. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۷.
  41. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۴.
  42. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰–۴۸۱.
  43. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۲.
  44. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۸.
  45. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۲۷.
  46. امام‌ خمینی، جواهر الاصول، ۱/۲۱.
  47. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۳۱.
  48. امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۶۹.
  49. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۴.
  50. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.
  51. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۰۴.
  52. امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۷.
  53. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۰.
  54. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۳.
  55. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴.
  56. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۴۵.
  57. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۲۷.
  58. عصر، ۱.
  59. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۲۷ و ۱۲/۴۲۳.
  60. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۴–۴۲۵.
  61. امام‌ خمینی، دیوان امام، ۲۵۹–۲۶۰.
  62. «بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
  63. امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴.
  64. «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید » سوره سبأ، آیه ۴۶.
  65. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۸.
  66. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۳/۹۷.
  67. کلینی، الکافی، ۷/۱۶۹.
  68. امام‌ خمینی، حاشیه بر رساله ارث، ۱۲۷.
  69. امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۷.
  70. «فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند» سوره قدر، آیه ۴.
  71. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۵.
  72. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۵.
  73. امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۹.
  74. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۷.
  75. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۱۱۲.
  76. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۲۸۴ و ۳۹۱.
  77. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۹۱.
  78. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۶۸.
  79. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۱.
  80. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۴۰۳.
  81. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.
  82. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۴.
  83. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  84. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳.
  85. مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۷؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۴.
  86. مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶–۱۳۷.
  87. اسکافی، منتخب الانوار، ۹۱؛ طوسی، الغیبه، ۳۵۹–۳۷۰؛ طبرسی، احمد بن‌ علی، الاحتجاج، ۲/۴۷۷–۴۷۸.
  88. طبرسی، احمد بن‌علی، الاحتجاج، ۲/۴۹۲.
  89. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۴۰.
  90. طوسی، الغیبه، ۲۸۷.
  91. طوسی، الغیبه، ۴۰۶ و ۴۰۸–۴۰۹.
  92. نعمانی، الغیبه، ۲۹۴؛ طوسی، الغیبه، ۲۸۷–۲۹۲.
  93. طوسی، الغیبه، ۲۹۲–۲۹۳.
  94. دخیل، ائمتنا، ۲/۳۷۹.
  95. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۵۱۱.
  96. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۸۵–۴۸۷.
  97. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۵۱۹–۵۲۰.
  98. طوسی، الغیبه، ۳۰۸–۳۰۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۳۲۵؛ امام‌ خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۰۱ و ۶۴۷.
  99. مرتضوی، تبیین توقیع‌های فقهی، ۴/۲۴۰–۳۲۱.
  100. امام‌ خمینی، انوار الهدایه، ۱/۲۰۵ و ۲۷۸.
  101. امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۰.
  102. امام‌ خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۲۵.
  103. امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۰.
  104. امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۰۳–۱۰۴.
  105. امام‌ خمینی، الطهاره، تقریر فاضل لنکرانی، ۵۲۱.
  106. امام‌ خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۲۰.
  107. امام‌ خمینی، الخلل، ۳۱۶.
  108. امام‌ خمینی، الرسائل العشره، ۱۴۹–۱۵۰.
  109. امام‌ خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۰۱.
  110. امام‌ خمینی، انوار الهدایه، ۲/۲۶۷.
  111. امام‌ خمینی، البیع، ۳/۲۳۹.
  112. امام‌ خمینی، الطهاره، ۳/۹۴.
  113. امام‌ خمینی، الطهاره، ۳/۳۹۶.
  114. امام‌ خمینی، مکاسب، ۲/۳۳۷.
  115. کلینی، الکافی، ۱/۵۱۷–۵۲۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۶۴–۳۶۵؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ۲/۶۹۹–۷۰۰.
  116. امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۲۶۹.
  117. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۲۸۵؛ طوسی، الغیبه، ۲۹۲.
  118. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۲۴۴.
  119. امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۸۰–۸۱.
  120. طبرسی، احمد بن‌علی، الاحتجاج، ۲/۴۵۸؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۳۱.
  121. امام‌ خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۳۷.
  122. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۵۹.
  123. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۴۵۱.
  124. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۷.
  125. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۱.
  126. امام‌ خمینی، استفتائات، ۳/۶۱۴–۶۱۵.
  127. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۹۸.
  128. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  129. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  130. طوسی، الغیبه، ۱۸۴.
  131. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۶۷۰ و ۶۷۳.
  132. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۲.
  133. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۴۰.
  134. مفید، الارشاد، ۲/۳۴۰؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۳۲۴، ۳۲۶ و ۴۰۰–۴۰۳.
  135. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۲.
  136. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۴۰.
  137. نهج البلاغه، خ۱۳۸، ۱۹۱.
  138. نعمانی، الغیبه، ۳۲۱.
  139. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱.
  140. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۸۷.
  141. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۰.
  142. هاشمی رفسنجانی، امام‌ خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۳۴۴–۳۴۵.
  143. امام‌ خمینی، دیوان امام، ۲۶۱.
  144. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰–۴۸۱ و ۱۶/۱۶۲–۱۶۳.
  145. امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۲۳۳.
  146. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۶۷۵.
  147. مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۳۶.
  148. امام‌ خمینی، دیوان امام، ۲۶۲.
  149. نعمانی، الغیبه، ۲۳۷–۲۳۸ و ۲۳۱.
  150. متقی هندی، کنز العمال، ۱۴/۲۶۲–۲۶۴.
  151. مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۳۸.
  152. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱/۳۳۱.
  153. نعمانی، الغیبه، ۸۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۳/۲۶۸.
  154. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۱–۴۸۲.
  155. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۳۳.
  156. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۲–۳.
  157. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۵.
  158. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۰.
  159. نعمانی، الغیبه، ۲۰۰.
  160. عیاشی، التفسیر، ۲/۵۹.
  161. خویی، منهاج البراعة، ۹/۱۳۲ و ۱۳۶–۱۳۷.
  162. مجلسی، بحارالانوار، ۵۲/۳۰۸.
  163. رضوی، موافقان و مخالفان مهدی، ۳۶۳ و ۳۸۴.
  164. نعمانی، الغیبه، ۲۹۷.
  165. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۲۳۵.
  166. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.
  167. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲.
  168. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹–۳۴۰.
  169. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۸؛ امام‌ خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۳۳.
  170. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵.
  171. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  172. متقی هندی، کنز العمال، ۱۴/۲۶۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۹۲ و ۵۲/۲۱۴–۲۲۰.
  173. مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۵۹۷.
  174. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۶۴۴.
  175. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۳۰.
  176. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۴.
  177. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۲.
  178. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۹.
  179. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۰۴.
  180. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۶–۱۷.
  181. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۳۴؛ امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۶۹.
  182. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶۲ و ۱۸/۲۶۹.
  183. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۴۰۳.
  184. عسکراولادی، امام‌ خمینی و هیئت‌های دینی مبارز، ۱۹۰.
  185. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۸۵.
  186. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۶ و ۲۱/۹۵.
  187. امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۶۰.
  188. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۵–۴۷۶.
  189. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۴۰.
  190. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۶۴.
  191. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  192. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۹.
  193. مجلسی، بحارالانوار، ۵۱/۸۷ و ۵۲/۲۴۳؛ جزائری، ریاض الابرار، ۳/۱۷۴؛ مزینانی، حکومت اسلامی در عصر انتظار، ۱۱۴–۱۱۸.
  194. منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیه، ۱/۲۳۸–۲۳۹؛ فتلاوی، دولة الموطئین للمهدی، ۸۲–۸۶.
  195. خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۴۰۲.
  196. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۹.
  197. امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۶۰–۱۶۱.
  198. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۴۲۶.
  199. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۱۵۴.
  200. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۲۶ و ۲۰/۲۹.
  201. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۳۱.
  202. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۸ و ۱۵/۶۲.
  203. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۰۹.
  204. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۱۰.
  205. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۴۶۱.
  206. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۹.
  207. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۱۳.
  208. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۱۳.
  209. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۰۸؛ ۱۴/۳۳۰ و ۲۱/۳۵۷.
  210. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۷۷–۱۷۸.
  211. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۲۸.
  212. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۷.
  213. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۸ و ۱۳/۴۹۲.
  214. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۹.
  215. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۳.
  216. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۵۴ و ۵۹.
  217. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۵۱۳.
  218. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۳.
  219. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۶۴.
  220. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۹۱.
  221. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۳۶.
  222. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۱.
  223. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۸.
  224. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۳ و ۱۶/۸۶، ۳۶۹.
  225. شورای اسلامی.
  226. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۹.
  227. لبانی، امام‌ خمینی و هیئت‌های دینی مبارز، ۲۵۶.
  228. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۷۸.
  229. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.
  230. آقابزرگ، الذریعة، ۲۳/۲۸۸–۲۹۰؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۴۱۲–۴۱۷.
  231. رضوی، سید عباس، مقاله «حجت بن الحسن»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص۲۹۰ - ۲۹۸.