امام مهدی (ع) بعد از ظهور چه اقدامات اصلاحی انجام میدهد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«حضرت صادق (ع) به مفضل فرمود: "چون مهدی (ع) ظاهر شود، قصر عتیق (دار الاماره) و خانههای جبابره را که اطراف مسجد کوفه است خراب کند، ملعون است کسی که او را بنا کند"[۱].
مخفی نیست که مدتها بود که دار الاماره خراب و اطراف مسجد مخروبه بود، این حقیر که مدت ده سال در نجف اشرف مشرف بودم جز مسجد کوفه بنایی نبود و از دیوار مسجد کوفه تا نجف بیابان و تا نزدیک شط نیز قسمتی بیابان بود و قسمتی باغستان متصل به قصبهای که در اطراف به نام کوفه جدید معروف بود و هیچ اثری از آثار دار الاماره نبود ولی در سال ۱۳۸۱ که مشرف شدم دیدم خیابان از کوفه تا نجف کشیده شده و اطراف مسجد خانههای بسیار و عمارتهای دولتی احداث شده و در پشت مسجد دار الأماره را حفر کرده بودند، سردابهای او ظاهر بود، پس امید است انشاء الله این بناها از آثار قریبه باشد»[۲].
حضرت مهدی (ع) اداره مکه را به فردی موثق و امین میسپارد و خود به سوی مدینه حرکت میکند، تا به اصلاح امور آن شهر بپردازد. حضرت در مدینه اقدامهای مهمی انجام میدهند»[۷].
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در اینباره گفته است:
«با توجه به احادیثی که در مورد دوران حکومتحضرت مهدی (ع) وارد شده و آن دوران را توصیف کردهاند میتوان اهم اموری که از سوی آن حضرت به اجرا درمیآید را در موارد ذیل خلاصه کرد:
حاکمیتاسلام در سراسر هستی: بعد از ظهور امام زمان (ع) عدهای علیه آن حضرت وارد جنگ میشوند و سعی خواهند کرد تا از تشکیل حکومت عدل الهی بر روی زمین - که وعده آن، از سوی انبیا و امامان (ع) داده شده است - جلوگیری کنند. امام (ع) ابتدا، آنان را به راه حقدعوت خواهد کرد و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار میشود و هرگونه فساد و کژی را نابود خواهد کرد. امام باقر (ع) در تفسیرآیه﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه﴾[۸]؛ میفرماید: تأویل این آیه، هنوز نیامده است ... پس زمانی که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته میشوند، مگر آنکه موحد شوند و شرکی باقی نماند[۹]. و در حدیث دیگری میفرماید: "با مشرکان جنگ میکنند تا اینکه موحد شوند و شریکی برای خدا قرار ندهند. چنان (امنیتی حاصل) میشود که پیرزن کهنسال، از مشرق به مغرب میرود، بدون آنکه کسی جلوی او را بگیرد[۱۰]. امام صادق (ع) میفرماید: "زمانی که قائم (ع) قیام کند، هیچ سرزمینی نمیماند، مگر اینکه ندای شهادتین " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ " در آن طنین اندازد"[۱۱]؛
گسترش عدالت و رفع ستم: مهمترین شاخص قیامامام مهدی (ع) که تقریبا در اکثر روایات مربوط به آن حضرت ذکر شده است، ریشهکن ساختن ظلم وستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتی است، به گونهای که میتوان ادعا کرد که جمله " يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا " که در اکثر احادیث ذکر شده، هم تواتر لفظی دارد و هم تواتر معنوی. پیامبر (ص) میفرماید: "قیامت برپا نمیشود، مگر اینکه مردی از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود[۱۴].
فراوان شدن نعمتهای دنیوی: یکی از مطالب مهم که در احادیث مربوط به امام زمان (ع) بر آن تأکید شده است، وفور نعمتهای مادی در زمان حکومتامام مهدی (ع) است. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: "خداوند، گنجهای زمین و معادن آن را برای امام مهدی (ع) ظاهر خواهد کرد"[۱۶]. از امیر المؤمنین (ع) نقل شده که فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کند، آسمان، باران خود را فروخواهد ریخت و زمین، گیاهان خود را خواهد رویانید ... به گونهای که زن، میان عراق و شام راه خواهد رفت و همه جا بر روی گیاه پا خواهد گذاشت"[۱۷].
عمران و آبادی:امام زمان (ع) علاوه بر هدایت دینی، اجتماعی، سیاسی، به امور دنیوی نیز رسیدگی میکند و به عمران و آبادی شهرها و روستاها میپردازد. امام باقر (ع) میفرماید: "بر روی زمین، هیچ خرابی نخواهد بود، مگر اینکه آباد خواهد شد"[۱۸]؛ مفضل از امام صادق (ع) نقل میکند که آن حضرت فرمود: "هنگامی که قائمآل محمد (ع) قیام کند، در پشت کوفه، مسجدی بنا خواهد کرد که هزار در دارد و خانههای کوفه به نهر کربلا متصل خواهد شد[۱۹]. در حدیث دیگری نقل شده که امام مهدی (ع) راهها را وسیع میکند، آبهای ناودانها و فاضلابها را که به راههای عمومی میریزد، قطع میکند و چیزهایی را که موجب راهبندان میشوند، رفع میکند. خلاصه، امور شهری را سامان خواهد داد[۲۰].
تکامل علمی و عقلی مردم:امام مهدی (ع) با نهضت خود، درهای رحمت را باز میکند و موجب تکاملعلوم و صنایع خواهد شد و علوم، چنان رشد و گسترش خواهد یافت که همه شگفتزده خواهند شد. امام صادق (ع) میفرماید: "علم، بیست و هفت حرف است. تمام آنچه انبیا آوردهاند، دو حرف است و مردم، تا امروز، بیش از آن دو حرف نمیشناسند. هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف را میآورد و بین مردم توسعه خواهد داد و به دو حرف قبلی اضافه خواهد کرد تا بیست و هفت حرف کامل شود[۲۱]. این حدیث، نشانه سرعت و شتابزدگی و گسترش و توسعه علوم در میان مردم است که به دست امام مهدی (ع) صورت خواهد گرفت، به گونهای که در مدت حکومت آن حضرت، مردم، بیش از ده برابر آنچه را از زمان خلقت تا زمان قیام آن حضرت از علم به دست آورده بودند، به دست خواهند آورد. در روایت دیگری امام باقر (ع) میفرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر روی سر بندگان خواهد گذاشت و بدین وسیله، عقلهای آنان جمع میشود و اخلاقشان کامل میشود[۲۲].
از مجموع احادیث، استنباط میشود که در دوره حکومتامام مهدی (ع) تمام ایدهآلها و آرزوهای به حقی که انسان ممکن است بر آنها دست بیازد، تحقق خواهد یافت و از نظر علمی، اخلاقی، اقتصادی، امنیتی، ... به کمال مطلوب خود، خواهد رسید»[۲۳].
«اجرای احکاماسلام: برخی از احکاماسلام به دلیل موانع خارجی تاکنون اجرا نشده و بر زمین مانده است. این قبیل احکام همانند سایر دستورهای دین به دست تواتمند حضرت مهدیاجرا خواهد شد. امام خمینیحضرت مهدی را "قوه اجرایی اسلام" مینامد: "ما که از امام مهدی که قوه اجرایی اسلام است صحبت میکنیم ... این بیچارهها برای خدمت به اجانب یا نفهمیده تأویل میکنند که فلان گفته است که حضرت مهدی تکمیل میکند شریعت را. این بسیار ناگوار است برای ما، ما حضرت مهدی را یکی از افرادی میدانیم که تابع اسلام است. تابع پیغمبر اسلام است، لکن تابعی است که نور چشم پیغمبر اسلام است و اجرا میکند این مطالبی را که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده است"[۲۴]. گرچه مضمون بعضی روایتها آنست که امام زمان با امر جدیدی ظهور میکند[۲۵]، لکن مقصود این نیست که آن جناب دین و شریعت تازهای (مغایر با شریعت جدش) میآورد، بلکه او همان دین اصیل پیامبر را میآورد. از آنجا که دینرسول خدا در طول زمان و در گذر ایام دستخوش تغییرها و تحریفهایی شده است و امام همان دین خالص را میآورد، مردم میپندارند که این دین جدید است. در روایتهای زیادی آمده است که حضرت مهدی همان کاری را میکند که پیامبر کرده است[۲۶]. به سنت پیامبر عمل میکند و شریعتپیامبر را احیا مینماید:" قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَل "[۲۷]. محتوای دعوتامام زمان همان کتاب خدا است و مردم را به سنت و شریعت جدش امر مینماید.
نابودی ستمگران: یکی از اقدامهای مهدی موعود آنست که زمین را از ستمگران، گردنکشان، منافقان و حیلهگران پاک میکند. "چه مبارک است زادروز ابر مردی که جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر مینماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد مینماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفانجهان را وارثان ارض مینماید ..."[۲۸]. "چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازیها و فتنهانگیزیها پاک شود ... و منافقان و حیلهگران از صحنه خارج شوند ... و کاخهای ستم و کنگرههای بیداد فرو ریزد ... و شیاطین و شیطانصفتان به انزوا گرایند و سازمانهای دروغین حقوقبشر از دنیا برچیده شوند ..."[۲۹]. روایتهای فراوانی وارد شده است مبنی بر اینکه حجة بن الحسن العسکری با دشمنان قتال میکند، کفار و منافقین را نابود میکند، ناصبیها[۳۰] را هلاک میکند، از ظالمین انتقام میگیرد و ... از جمله اینکه او با شمشیرقیام میکند: " وَ الْقَائِمُ يَسِيرُ بِالْقَتْل "[۳۱]، زمین را از اهل کفر و انکارپاک میکند: " وَ لَكِنَ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ أَهْلِ الْكُفْرِ وَ الْجُحُود "[۳۲]، تا آنجا که دیگر بجز پیرواندینمحمد احدی باقی نماند: " وَ يَقْتُلُ النَّاسَ حَتَّى لَا يَبْقَى إِلَّا دِينُ مُحَمَّدٍ (ص) "[۳۳] و زمین در اختیارصالحان قرار گیرد[۳۴].
محو ظلم و ستم و گسترش عدل و داد: از اقدامهای اساسی آن حجت الهی، حضرت مهدی اینست که هرچه ظلم و ستم است، با آن مبارزه میکند و با قدرت خدایی هیچ اثری از آن باقی نمیگذارد؛ عدل و داد فراگیر میشود و در حکومت مهدوی به کسی ستم نمیشود: "چه مبارک است زادروز ابر مردی که جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر میکند و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فراگرفته پر از عدل و داد مینماید ... و قلمهای ننگین و زبانهای نفاقافکن شکسته و بریده شود و سلطانحق تعالی بر عالم پرتوافکن شود"[۳۵]. روایتهای مربوط به ظلم ستیزی و عدالت گستری حضرت مهدی بیش از آنست که بتوان همه آن را نقل و یا حتی مأخذ آن را ذکر نمود. فقط به یک روایت اشاره میشود که از رسول گرامی اسلامنقل شده است:" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تُمْلَأَ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً، ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي- أَوْ قَالَ: مِنْ أَهْلِ بَيْتِي- يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا، كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً "[۳۶]»[۳۷].
«اقدامات اصلاحی حضرت در سطوح مختلف علم، فرهنگ، تربیت، اقتصاد، مدیریت، سیاست و... به صورت چشمگیری به اجرا گذارده میشود به گونهای که آثار و برکات آن برای مردمان آن زمان، قابل لمس خواهد بود. در روایات به نمودهای ملموس این اصلاحات در زندگی مردمان عصر ظهور اشاره شده است که در اینجا به برخی از مهمترین اقدامات مصلحانه حضرت، اشاره میگردد:
مقابله با بدعتها: در طول زمان، در اثر رسوب عادات و خلط باورها و نگرشهای گونانون با آموزههای دینی، پیرایهها و بدعتهای زیادی به دین افزوده میشود. از اینرو، یکی از اقدامات اصلاحی حضرت، مقابله با انحرافات و زدودن این گونه بدعتهایی است که در زمان غیبت پدید آمده و مردم، سخت به آن عادت کردهاند. برداشتها و تفسیرهای نادرستی که در دین خدا و اصول و فروعاحکام الهی پدید آمده است به گونهای است که برخی قرنها در ذهن جامعه اسلامی نفوذ و رسوخ کرده و دگرگونیهایی را در مفاهیم قرآنی و آموزشهای اسلامی پدید آورده است، اما حضرت، اسلام را آن چنان که هست، معرفی میکند و بدعتها و انحرافات تحمیل شده بر دین را از چهره دین میزداید. امام باقر (ع) میفرماید: "هیچ بدعتی نیست مگر این که مهدی (ع) آن را میزداید و هیچ سنت تعطیل شدهای نیست مگر آن که آن را برپا میکند"[۳۸]؛
احیای دوباره دین: از نمودهای اصلاحی مهم حضرت مهدی (ع) بازگشت به دین و احیای ارزشهای دینی و سنتهای اصیل اسلامی است؛ همان اسلام اصیلی که مردم تدریجاً از آن فاصله گرفتهاند. برپایه گزارش ابن عباس، پیامبر اکرم (ص) فرمود: "دوازدهمین فرزندم از نظرها پنهان میگردد و دیده نمیشود و زمانی بر امت من خواهد آمد که از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشی باقی نماند. در این هنگام، خداوند بزرگ به او اجازه خروج میدهد و اسلام را با او آشکار و تجدید میکند"[۳۹]؛ در دوران ظهور حضرت مهدی (ع) جهانبینی و راه و روش واحدی بر جهانحاکم میشود، یک پارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و مرام مردم پدید میآید و همه یک دل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح حرکت میکنند. ناسازگاری و دوگانگی از اندیشهها و عقیدهها رخت خواهد بست؛ چنان که در راه و روشهای اجتماعی نیز اختلاف و چندگانگی دیده نمیشود. امام مهدی (ع) در حقیقت، بر پایه اصول و چار چوب کلی قرآن و سنت عمل میکند و سیره او با سیره رسول خدا (ص) و دیگر ائمه (ع) یکی است؛ اما با توجه به تفاوتهای اساسی عصر ظهور با دوران صدر اسلام، برخی از شیوههای رایج در سیرهامامان پیشین (ع) همانند تقیه و تعامل با کفار و امثال آن که بنا به اقتضائات آن زمان به صورت یک رویه ثانوی تحمیل شده بر جامعه آن روز، جزء سیره عملی ائمه (ع) شناخته میشد، در عصر ظهور که عصر حاکمیتاهل بیت (ع) است، این رویه تغییر خواهد کرد و بخش زیادی از احکام حکومتی تعطیل شده اسلام، در سیره حکومتی حضرت مهدی (ع) به اجرا گذارده خواهد شد و بسیاری از احکام و معارفدین که دچار تحریف گردیده است دوباره تصحیح و غبار تحریف و خرافات از چهره دینپاک خواهد شد، چرا که در عصر ظهور، به فرموده امام باقر (ع): " دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَل"[۴۰] تنها تفکرحاکم بر جهانتفکراهل بیت (ع) است. در آن زمان که به گفته امام صادق (ع) تقیه برچیده میشود: " فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا سَقَطَتْ التَّقِيَّةُ "[۴۱]حضرت مهدی (ع) نه بر اساس مصلحتاندیشی، بلکه بر پایه حکم واقعی با طاغیان زمانش رفتار خواهد کرد. بر این اساس، تغییر در شیوه اجرای احکامدین، ناشی از تغییر شرایط زمانی و مکانی عصر ظهور است، همانگونه که در دوران ائمه پیشین (ع) نیز هر امامی با تفاوت شرایط، روش متفاوت با امام دیگر را در پیش میگرفته است، مانند شرایط سیدالشهدا (ع) که تصمیم بر جنگ و بر شهادت را میطلبید در حالی که شرایط امام مجتبی (ع) اقتضای صلح را دارد، در عین حال هر دو بزرگوار با انتخاب این دو روش متضاد صلح و جنگ، طبق سنت پیامبر (ص) عمل کردهاند. دیگر امامان (ع) نیز به گونهای سیرههای گوناگونی داشتهاند؛ حتی خود پیامبر (ص) در شرایط مختلف، سیرهاش متفاوت بوده است؛ پیش از فتحمکه و پس از آن یکسان نبوده است، قبل از آیاتجهاد به گونهای و پس از آن به گونهای دیگر، در شرایط تقیه، به شکلی و در شرایط بسط ید، به شکل دیگر عمل کرده است؛ چرا که تغییر شرایط، مصالح و آثار متفاوتی را به همراه دارد. تفاوت روش در مقاماجرا بر پایه تفاوت شرایط، هرگز ما را از سنت پیامبر (ص) جدا نمیسازد؛ چرا که این تفاوت روش بر پایه واقعیات حاکم بر شرایط زمانی و مکانی است و با اصول ثابت سنت تعارضی نخواهد داشت. تحلیل محتوایی این گونه روایات نیز نشان میدهد که این تفاوتها در شیوه اجرایی احکام دین در شرایط مختلف، تا حدی طبیعی نیز هست؛ چراکه با طولانی شدن زمان غیبت و عدم دسترسی مردم به منبع معصوم، عوامل مختلف جهل و هواخواهی مردم سبب ایجاد بدعتهایی در دین میشود و احکامی از قرآن و اسلام بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر میشود، بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش میگردد به گونهای که گویا اصلاً از اسلام نبوده است، لذا وقتی حضرت مهدی (ع) ظهور میکند، بدعتها را ابطال و احکام خدا را آن گونه که هست عمل کرده، حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا میکند، و چون مجموعه نوسازیهای حضرت مهدی (ع) در عرصههای مختلف اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی، دگرگون کننده است، درپارهای از روایات از آن به "دین جدید" یا "روش جدید" تعبیر شده است. طبیعی است که چنین برنامهای کاملاً برای مردمانی که با محرمات الهی عادت کردهاند، تازگی داشته باشد.
تفسیرمعصومانه از آموزههای اسلامی: در زمان غیبت، فهم و تفسیر ما از دین، تفسیری ظاهری و خطاپذیر است. چنان که در زمان غیبت، مراجع تقلید، احکام ظاهری را بر اساس اجتهاد خود بیان میکنند؛ اما در زمان ظهور، بیان احکام، ظاهری نیست؛ بلکه واقعی است. در عرصه تفسیر نیز هیچ کدام از مفسرین ادعا نکردهاند که فهم و دیدگاه شان، تفسیر واقعی قرآن است؛ بلکه معنای تفسیر واقعی قرآن تنها توسط معصوم ممکن است. از اینرو، در حکومت مهدوی، رویههای مفسرمحوری و تعدد قرائت پذیری آموزههای قرآنی، پذیرفتنی نیست و اصولاً هدف از ظهور آخرین مصلح الاهی، احیای اسلام ناب محمدی (ص) است؛ زیرا در عصر غیبت، قرآن و نام اسلام از بین نرفته است، بلکه آن چه از بین رفته و دچار تحریف شده، تفسیر صحیح از اسلام است که توسط حضرت، احیا خواهد شد. بدیهی است که همه اقدامات مصلحانه حضرت، با محوریت قرآن انجام خواهند گرفت. آن حضرت گونههای مختلف برداشت از قرآن کریم را از میان بر میدارد. مردممعارف قرآن را از آن حضرت میآموزند و تفسیر و پیام و مفهوم آن را آن گونه که خدااراده فرموده است میشناسند و بر معارف بلند و رازهای شگفت آن که تا آن زمان، ناشناخته و پوشیده مانده آگاهی مییابند. امیرمؤمنان (ع) فرمود: "او با محور قرار دادن قرآن، نظرات و خواستههای افراد را به سوی قرآن جلب کرده با محک قرآن میسنجد، آنگاه که مردم، قرآن را مستمسک و محملی برای پندارها و توجیه خواستهها و تمایلات خود قرار دادهاند"[۴۲]؛
توسعه اقتصاد و معیشت عمومی: در بعد اقتصاد و معیشت، به برکتاقدامات اصلاحی حضرت، گشایش فوق العادهای در وضع معیشت و اقتصادمردم پدید میآید. و چون بخش عمدهای از نابسامانیها و جنایات، ناشی از فقر و نیاز و فلاکت اجتماعی بوده و بسیاری از درگیریها و بیماریها نتیجه شوم فقر و بینوایی است، لذا حضرت مهدی (ع) به حل مشکلات اقتصادی خانواده بزرگ بشر و توسعه رفاه و معیشت مردماقدام میکند. با عنایت و مدیریت حضرت، عوامل فقر و نابسامانی از جامعه رخت برمیبندد و عمران و آبادانی و بینیازی جایگزین آن میشود، خیرات و برکات و نعمتها از هر سو فرو میبارد و به همه قشرها و طبقات جامعه میرسد. اهمیت توسعه اقتصادی و معیشت مردم، از آن رو است که مسأله اقتصاد و رفاه اجتماعی بستر تحقق سایر تحولات اجتماعی شمرده میشود. تا جایی که پیامبر اکرم (ص) در مورد اهمیت کلیدی و تأثیرگذار این موضوع میفرماید: "پروردگارا! به نان ما برکت بده و میان ما و نان جدایی مینداز؛ زیرا اگر نان (اشاره به مواد غذایی و دیگر احتیاجات معیشت) نباشد، نه میتوانیم نماز بخوانیم، نه میتوانیم روزه بگیریم و نه دیگر واجبات الهی را به جا آوریم"[۴۵]؛ نکته قابل تأمل در بررسی توسعه اقتصاد و رفاه در حکومت مهدوی آن است که ابعاد فرهنگی و روحی دستاوردهای مادی حکومت مهدوی، هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد؛ زیرا در عصر ظهور، بشریت علاوه بر بینیازی ظاهری که در اثر توزیع عادلانه ثروت به دست میآید، از نظر روحی و باطنی نیز به بینیازی میرسد و روحیه زیاده خواهی او از بین خواهد رفت؛ یعنی همزمان با رشد اقتصاد و معیشت جامعه، ارزشهای انسانی توسعه یافته و فرهنگ و تربیت در رفتارمردم نهادینه میشود، در نتیجه نگرشها نسبت به مال و ثروت تغییر میکند و برخورداری از دنیا، رنگ الهی و ارزشی به خود میگیرد. از اینرو در بسیاری از روایات، ضمن اشاره به مظاهر و نمودهای عینی اصلاحات اقتصادی امام مهدی (ع) در عصر ظهور، از اشباع روح غنا و بینیازی مردم توسط آن حضرت، خبر داده است. در این خصوص پیامبر اکرم (ص) میفرماید: "آمدن مهدی (ع) برشما بشارت باد... همان کسی که به برکت او، دلهای امت محمد (ص) از غنا و بینیازی لبریز میشود و عدالتش همه را در بر میگیرد، تا آنجا که دستور میدهد ندا کنندهای ندا دهد:ای مردم! هرکس نیاز مالی دارد بیاید و هر چه میخواهد بگیرد و جز یک نیازمند، کسی نمیآید. آن شخص میآید و امام مهدی (ع) به او میفرماید: "نزد خزانهدار برو تا آن چه میخواهی به تو بدهد. او نزد خزانه دار میرود و میگوید: من از سوی امام مهدی (ع) آمدهام تا به من کمک کنی و ثروتی به من بدهی. خزانهدار میگوید: آن چه میخواهی برگیر! و او آن قدر زر و سیم برمیدارد که نمیتواند ببرد، مقداری از آن را برمیگرداند و بقیه را میبرد؛ اما وقتی از خزانه دور میشود پشیمان شده و میگوید: گویی من حریصترین فرد از امت محمد (ص) هستم. همه برای دریافت مالدعوت شدند، اما جز من کسی نیامد. از اینرو نزد خزانهدار برمیگردد و زر و سیم را پس میدهد؛ اما خزانهدار نمیپذیرد و میگوید که ما چیزی را که بخشیدیم، دیگر نمیپذیریم"[۴۶]؛
استقرار امنیت فراگیر: از دیگر پیامدهای حکومت عدل مهدوی، استقرار ثبات و امنیت عمومی در سطوح مختلف جامعهعصر ظهور است. آرامش و امنیت روحی روانی، از اساسیترین نیازهای بشر است که قبل از همه، قرآن کریم وعده تحقق آن را داده است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۴۷]. روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده است، منظور از آیه را عصر ظهور حضرت مهدی (ع) دانسته است، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: "این آیه در شأنحضرت قائم (ع) و یاران او نازل شده است"[۴۸]؛ این آیه، حامل سه بشارت مهم به مؤمنان است؛ اول حاکمیت بر کل زمین. دوم، تمکین دین و حاکمیتقوانین الهی بر تمامی عرصههای زندگی مردم. سوم، برطرف شدن تمامی عوامل ترس و ناامنی و جایگزین شدن امنیت و آرامش همگانی به عنوان بزرگترین نعمت هدیه شده بر مردمان عصر ظهور. ویژگی منحصر به فرد نظام مهدوی در استقرار امنیت فراگیر، آن است که این ثبات و امنیت بینظیر، نه از سر قهر و غلبه و شیوه نظامی و پلیسی، بلکه ناشی از اجرای دقیق عدالت و وجود وابستگی و پیوند عمیق معنوی و عاطفی مردم با حکومت و امام خویش است. این پیوند و رضایت عمومی سبب جامعه پذیری حد اکثری حکومت مهدوی و نهادینه شدن قوانین و مقررات آن میگردد؛ زیرا مردمجهانحضرت مهدی (ع) را مظهر تحقق آرزوهای خود میدانند و به او عشق میورزند؛ آن گونه که پیامبر (ص) فرمود: "مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکه خود، به مهدی علاقه مند و دلبستهاند و به او پناه میآورند"[۴۹]؛ مصداق روشن پیوند عمیق میان امام و امت را در رضایت عمومی مردم میتوان مشاهده کرد؛ رضایت و پیوندی که ضمانت اجرایی امنیت محسوب میشود. در آن دوران، علاقه و دل بستگی مردم به امام مهدی (ع) به گونهای است که با مردم با میل و رغبت به سوی او روی میآورند و با جان و دل از آن حضرت رضایت دارند. رسول اکرم (ص) در این مورد میفرماید: "مهدی (ع) از فرزندان من است که زمین را پر از عدل میکند، همانگونه که پر از ظلم شده است. او کسی است که همه اهل آسمان و زمین، حتی پرندگان در هوا، از حکومت او راضی و خشنودند"[۵۰]؛
اجرای عدالت اجتماعی: یکی از دیگر کارکردهای ملموس حکومت جهانی امام مهدی (ع) سلوک دادگرایانه آن حضرت و استقرار عدالت در جامعه است. بسط عدالت نیز، با تشکیل حکومت در یک گوشه جهان میسر نخواهد بود، بلکه مستلزم تشکیل حکومت جهانی است. در عصر ظهور، عدالت فراگیر در همه سطوح جامعه، آثار و برکات خود را نشان خواهد داد. عدالت مهدوی به نیازهای فردی، اجتماعی، طبیعی و غریزی انسانها نظر دارد و استعدادهای آدمی را در بستر مناسب رشد میدهد. روایاتی که به توصیف عصر ظهور پرداختهاند، به سطوح مختلف عدالت در عصر ظهور اشاره کردهاند. امیرمؤمنان (ع) میفرماید: "مهدی (ع) والیان و فرمانداران خود را به شهرهای جهان اعزام میکند تا عدالت را در میان مردم به اجرا گذارند"[۵۱]؛ در حکومت مهدوی، ابعاد و عرصههای عدالت، در امور اقتصادی و رفع فقر و تبعیض خلاصه نمیشود، بلکه اقامه قسط، شامل تمام عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و... خواهد شد. در پرتو عدالت امام مهدی (ع) کارگزاران و حکمرانان و صاحبان مناصب کلیدی، هرچه به مقام و منزلت اجتماعی بالاتری دست مییابند، برخورداری آنها از امکانات و ثروت کمتر میشود؛ یعنی در حکومت مهدوی، تکیه زدن بر جایگاههای رفیع، همراه با زهد بیشتر است. از اینرو هنگامی که نزد امام رضا (ع) سخن از ظهور قائم (ع) به میان میآید، ایشان میفرماید: "و ما لباس القائم (ع) إلا الغلیظ و ما طعامه إلا الجشب"[۵۲]؛ لباسقائم (ع) جز پارچه زبر و خشن و غذای او جز خوراک ناگوار نخواهد بود. دادگریحکومت مهدوی، به پیروان حضرت محدود نخواهد شد؛ بلکه هر کس در برابر ولایت و سرپرستی مهدی (ع) گردن فرازی نکند و ندای استغنا سرندهد، مشمول آن خواهد بود و همگان از سفره تنعم حضرت بهرهمند خواهند بود. بشر بن غالب از امام حسین (ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: "آن گاه که برپا کننده عدلقیام کند، عدالتش، نیکوکار و فاجر را در بر میگیرد"[۵۳]؛ عدالت مهدوی، تنها روابط اجتماعی و مناسبات افراد جامعه را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه آثار و برکات آن به تمام روابط انسان در جامعه، تاریخ و هستی تسری مییابد و این کاری است که از هیچ رهبر و نظام حکومتی دیگری برنمیاید. فضیل بن یسار گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: "مهدی (ع) آنگاه که قیام کند، عدالت را به درون خانههای مردم وارد میکند، هم چنان که سرما و گرما وارد خانهها میشود"[۵۴]؛ وسعت دادگری و عدالت آفرینیامام مهدی (ع) در عصر ظهور، زندگی سرشار از آرامش را برای همه به ارمغان خواهد آورد و چتر حمایت او بر سر هر بیپناهی گسترده خواهد بود تا زندگی در کام او شیرین شود و همگان از مواهب حیات بهرهمند گردند، تا جایی که همه از او راضی و خرسند خواهند بود. به گفته حذیفه، رسول خدا (ص) فرمود: "مهدی (ع) مردی از فرزندان من است. او زمین را از عدل و قسط پر کند چنان که از ستم پر شده است، اهل زمین و آسمان و مرغان هوا از خلافت او راضی هستند"[۵۵]؛
عمران و آبادانیزمین: افزایش نعمات و مواهب زندگی در عصر ظهور، امر غیر طبیعی و معجزه نیست؛ بلکه نتیجه مدیریتمعصومانهامام مهدی (ع) و اقدامات آن حضرت در توسعه و عمرانجامعهعصر ظهور است. گسترش عمران و آبادانی، فزونی برکات زمینی و آسمانی، خارج شدن گنجها و معادن سرشار زمین و... نشان میدهد که کار و تلاش در بخشهای مختلف زراعت و کشاورزی و غیره به اوج ترقی خود میرسد؛ برخلاف وضع کنونی که موانع بسیاری بر سر راه بهره وری صحیح از مواهب زمین، فراروی انسانها قرار دارد. در حقیقت، مهمترین عامل فقر، محرومیت، کمبود، گرسنگی، تورم و بینوایی تودهها، دولتها و حکومتهای بیدادگری هستند که میان انسان و منابع طبیعی و نعمتهایی که آفریدگار هستی برای بهره وری بندگان آفریده است، فاصله افکندهاند و نتیجه این بیدادگری، مصیبت و فقر، محرومیت و گرسنگی، گرانی و کاهش ثروت و نیروهای انسانی است که بشر همواره از آن رنج میبرد. اما هنگامی که امام مهدی (ع) ظهور نماید، سیستم زراعی و کشاورزی به طور کامل، دگرگون شده و تمام منابع زیرزمینی، کشف و مورد استفاده قرار میگیرند. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا میرود که همه به سر حد بینیازی و خودکفایی میرسند و در هیچ منطقهای، فقیری یافت نمیشود تا کسی زکاتش را به او تحویل دهد! امیرمؤمنان (ع) میفرماید: "مهدی (ع) به فرمانداران خود در شهرهای مختلف دستور میدهد که با مردمرفتار عادلانه داشته باشند... در آن روزگار، شر به کلی از بین میرود و خیر ماندگار میشود. مردم یک مد میکارند و هفتصد مد برداشت میکنند، چنان که خدوند در قرآن فرموده است: ﴿ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء﴾[۵۶]"[۵۷]؛
شکوفائی علم و فناوری: واژه "علم" با "عقلانیت" دارای دو مفهوم متفاوت است. منظور از عقلانیت، ادراکات معرفتی و شعور باطنی افراد است؛ اما مراد از "علم" دانش و ادراکاتی است که از رهآورد تجربیات طولانی در حوزههای مختلف زندگی حاصل میشود. توسعه حیرت انگیز دانش و آگاهیبشر در عرصههای مختلف علوم و فن اوری، از دیگر دستاوردهای مهم حکومت مهدوی در عصر ظهور خواهد بود. جامعهعصر ظهور، علاوه بر شکوفایی عقلانیت و معرفت در حوزه جهانبینی، در عرصه علم و فن اوری نیز، به پیشرفتهای خارق العادهای دست خواهند یافت. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: "دانش، بیست و هفت حرف (درجه و شاخه) دارد. تمامی آن چه پیامبران آورده و بشر تا زمان ظهور بدان دست مییابد، دو حرف بیش نیست؛ اما وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را نیز آشکار کرده، میان مردم منتشر میکند"[۵۹]؛ در دوران ظهور، در اثر ترویج و نهادینه شدن فرهنگ قرآن و تعلیمات دینی در جامعه، آگاهیهای دینیمردم چنان افزایش مییابد که حتی زنان در خانههای خود بر اساس شرع، حکم میکنند و فتوا میدهند. امام باقر (ع) میفرماید: "تؤتون الحکمه فی زمانه حتی إن المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنه رسول الله (ص)"[۶۰]؛ در زمان ظهور، دانش و بینشی ارزانی میشود که زنان در خانهها بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبرقضاوت میکنند.
↑ خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: 55.
↑ داستان (بخشش) آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند چون دانهای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر میگرداند و خداوند نعمتگستری داناست؛ سوره بقره، آیه: 261.