امام مهدی بعد از ظهور چه اقدامات اصلاحی انجام می‌دهد؟‌ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
امام مهدی بعد از ظهور چه اقدامات اصلاحی انجام می‌دهد؟‌
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر ظهور امام مهدی / رخدادهای عصر ظهور امام مهدی
تعداد پاسخ۵ پاسخ

امام مهدی (ع) بعد از ظهور چه اقدامات اصلاحی انجام می‌دهد؟‌ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

محمد جواد خراسانی

آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:

«حضرت صادق (ع) به مفضل فرمود: "چون مهدی (ع) ظاهر شود، قصر عتیق (دار الاماره) و خانه‌های جبابره را که اطراف مسجد کوفه است خراب کند، ملعون است کسی که او را بنا کند"[۱].

مخفی نیست که مدت‌ها بود که دار الاماره خراب و اطراف مسجد مخروبه بود، این حقیر که مدت ده سال در نجف اشرف مشرف بودم جز مسجد کوفه بنایی نبود و از دیوار مسجد کوفه تا نجف بیابان و تا نزدیک شط نیز قسمتی بیابان بود و قسمتی باغستان متصل به قصبه‌ای که در اطراف به نام کوفه جدید معروف بود و هیچ اثری از آثار دار الاماره نبود ولی در سال ۱۳۸۱ که مشرف شدم دیدم خیابان از کوفه تا نجف کشیده شده و اطراف مسجد خانه‌های بسیار و عمارت‌های دولتی احداث شده و در پشت مسجد دار الأماره را حفر کرده بودند، سرداب‌های او ظاهر بود، پس امید است انشاء الله این بناها از آثار قریبه باشد»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین علی‌پور
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علی‌پور، در مقاله «ظهور» در این‌باره گفته است:

«حضرت ولی عصر (ع) اقدام‌های اصلاحی‌اش را از مکه می‌آغازد؛ برای مثال:

  1. مسجد الحرام را به حدود و جایگاه اصلی‌اش باز می‌گرداند[۳]
  2. مقام ابراهیم را به جایگاه اصلی اش باز می گرداند[۴].
  3. از طواف مستحبی که مانع طواف واجب باشد، جلوگیری می‌کند[۵]
  4. دزدان خانه خدا را کیفر می‌دهد[۶]
۲. حجت الاسلام و المسلمین رضوی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، در کتاب «امام مهدی» در این‌باره گفته است:

«با توجه به احادیثی که در مورد دوران حکومت حضرت مهدی (ع) وارد شده و آن دوران را توصیف کرده‌اند می‌توان اهم اموری که از سوی آن حضرت به اجرا درمی‌آید را در موارد ذیل خلاصه کرد:

  1. حاکمیت اسلام در سراسر هستی‌: بعد از ظهور امام زمان (ع) عده‌ای علیه آن حضرت وارد جنگ می‌شوند و سعی خواهند کرد تا از تشکیل حکومت عدل الهی بر روی زمین - که وعده آن، از سوی انبیا و امامان (ع) داده شده است - جلوگیری کنند. امام (ع) ابتدا، آنان را به راه حق دعوت خواهد کرد و اگر قبول نکردند، با آنان وارد کارزار می‌شود و هرگونه فساد و کژی را نابود خواهد کرد. امام باقر (ع) در تفسیر آیه ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّه[۸]؛ می‌فرماید: تأویل این آیه، هنوز نیامده است ... پس زمانی که تأویل آن فرا رسد، مشرکان کشته می‌شوند، مگر آنکه موحد شوند و شرکی باقی نماند[۹]. و در حدیث دیگری می‌فرماید: "با مشرکان جنگ می‌کنند تا این‌که موحد شوند و شریکی برای خدا قرار ندهند. چنان (امنیتی حاصل) می‌شود که پیرزن‌ کهنسال، از مشرق به مغرب می‌رود، بدون آنکه کسی جلوی او را بگیرد[۱۰]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "زمانی که قائم (ع) قیام کند، هیچ سرزمینی نمی‌ماند، مگر این‌که ندای شهادتین " لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ‏ اللَّهِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" در آن طنین اندازد"[۱۱]؛
  2. احیای قرآن و معارف قرآنی‌: امیر المؤمنین (ع) با اشاره به قیام حضرت مهدی (ع) می‌فرماید: "گویا شیعیان ما اهل بیت (ع) را می‌بینم که در مسجد کوفه گرد آمده‌اند و خیمه‌هایی برافراشته‌اند و در آنها قرآن را آن‌چنان‌که نازل شده است، به مردم یاد می‌دهند"[۱۲]؛ بنابراین، محور حرکت نهضت جهانی امام مهدی، قرآن است و آن حضرت با تعلیم قرآن، آن‌را سرمشق زندگی انسان‌ها قرار خواهند داد. حضرت علی (ع) در بیان احوال زمان ظهور امام مهدی (ع) می‌فرماید: "امام مهدی هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی‌گرداند، زمانی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند، و رأی را به قرآن برمیگرداند، زمانی که مردم قرآن را به رأی و اندیشه مبدل کرده باشند[۱۳].
  3. گسترش عدالت و رفع ستم‌: مهم‌ترین شاخص قیام امام مهدی (ع) که تقریبا در اکثر روایات مربوط به آن حضرت ذکر شده است، ریشه‌کن ساختن ظلم‌ وستم و فراگیر کردن عدل و قسط در سراسر گیتی است، به گونه‌ای که می‌توان ادعا کرد که جمله " يَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْرا‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" که در اکثر احادیث ذکر شده، هم تواتر لفظی دارد و هم تواتر معنوی. پیامبر (ص) می‌فرماید: "قیامت برپا نمی‌شود، مگر این‌که مردی از اهل بیت من که اسمش شبیه اسم من است، حاکم شود و زمین را پر از عدل و قسط کند، همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده بود[۱۴].
  4. گرایش دوباره به اسلام حقیقی‌: بعد از وفات پیامبر اسلام (ص) و واقعه سقیفه بنی ساعده، خلفا سعی کردند با منع نقل و تدوین احادیث پیامبر (ص) از روشن شدن جایگاه اهل بیت (ع) - که به عنوان مفسران دین اسلام و ثقل اصغر نقش هدایت جامعه را داشتند - جلوگیری کنند و همین امر موجب شد تا انحرافات و گمراهی‌هایی که دامن‌گیر سایر ادیان شده بود، در میان مسلمانان نیز شیوع یابد و برخی عناصر یهودی و مسیحی، با کمک دستگاه خلافت، اسلام را مطابق سلیقه خود و مناسب با منافع حاکمان توجیه و تفسیر کنند و موجب جدایی هرچه بیشتر مردم از اهل بیت (ع) شوند. افرادی مانند تمیم‌داری، وهب بن منبه، کعب الاحبار، ابو هریره، عروة بن زبیر، عبد الله بن عمر، ... با تفسیرهایی که بیشتر با هواهای نفسانی و خواسته‌های حاکمان مطابقت داشت از همان آغاز، موجب بروز برخی انحرافات و بعدها ایجاد فرقه‌های کلامی در زمان‌های بعد و ... شدند و مردم را از چشمه علم اهل بیت (ع) محروم ساختند. به همین دلیل، آنگاه که امام زمان (ع) قیام می‌کند، به پیراستن دین اسلام از انحرافات و پیرایه‌هایی خواهد پرداخت که از سوی منحرفان بر دین اسلام تحمیل شده است و مردم را به اسلامی که پیامبر (ص) آن را ابلاغ کرده بود، دعوت خواهد کرد. امام صادق (ع) می‌فرماید: زمانی که حضرت قائم (ع) قیام می‌کند، مردم را مجددا به اسلام فرامی‌خواند و به امری هدایت می‌کند که فراموش شده و جمهور از آن منحرف شده‌اند[۱۵].
  5. فراوان شدن نعمت‌های دنیوی‌: یکی از مطالب مهم که در احادیث مربوط به امام زمان (ع) بر آن تأکید شده است، وفور نعمت‌های مادی در زمان حکومت امام مهدی (ع) است. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: "خداوند، گنج‌های زمین و معادن آن را برای امام مهدی (ع) ظاهر خواهد کرد"[۱۶]. از امیر المؤمنین (ع) نقل شده که فرمود: "هنگامی که قائم ما قیام کند، آسمان، باران خود را فروخواهد ریخت و زمین، گیاهان خود را خواهد رویانید ... به گونه‌ای که زن، میان عراق و شام راه خواهد رفت و همه جا بر روی گیاه پا خواهد گذاشت"[۱۷].
  6. عمران و آبادی‌: امام زمان (ع) علاوه بر هدایت دینی، اجتماعی، سیاسی، به امور دنیوی نیز رسیدگی می‌کند و به عمران و آبادی شهرها و روستاها می‌پردازد. امام باقر (ع) می‌فرماید: "بر روی زمین، هیچ خرابی نخواهد بود، مگر این‌که آباد خواهد شد"[۱۸]؛ مفضل از امام صادق (ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: "هنگامی که قائم آل محمد (ع) قیام کند، در پشت کوفه، مسجدی بنا خواهد کرد که هزار در دارد و خانه‌های کوفه به نهر کربلا متصل خواهد شد[۱۹]. در حدیث دیگری نقل شده که امام مهدی (ع) راه‌ها را وسیع می‌کند، آب‌های ناودان‌ها و فاضلاب‌ها را که به راه‌های عمومی می‌ریزد، قطع‌ می‌کند و چیزهایی را که موجب راه‌بندان می‌شوند، رفع می‌کند. خلاصه، امور شهری را سامان خواهد داد[۲۰].
  7. تکامل علمی و عقلی مردم‌: امام مهدی (ع) با نهضت خود، درهای رحمت را باز می‌کند و موجب تکامل علوم و صنایع خواهد شد و علوم، چنان رشد و گسترش خواهد یافت که همه شگفت‌زده خواهند شد. امام صادق (ع) می‌فرماید: "علم، بیست و هفت حرف است. تمام آن‌چه انبیا آورده‌اند، دو حرف است و مردم، تا امروز، بیش از آن دو حرف نمی‌شناسند. هنگامی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف را می‌آورد و بین مردم توسعه خواهد داد و به دو حرف قبلی اضافه خواهد کرد تا بیست و هفت حرف کامل شود[۲۱]. این حدیث، نشانه سرعت و شتاب‌زدگی و گسترش و توسعه علوم در میان مردم است که به دست امام مهدی (ع) صورت خواهد گرفت، به گونه‌ای که در مدت حکومت آن حضرت، مردم، بیش از ده برابر آن‌چه را از زمان خلقت تا زمان قیام آن حضرت از علم به دست آورده بودند، به دست خواهند آورد. در روایت دیگری امام باقر (ع) می‌فرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر روی سر بندگان‌ خواهد گذاشت و بدین وسیله، عقل‌های آنان جمع می‌شود و اخلاقشان کامل می‌شود[۲۲].
از مجموع احادیث، استنباط می‌شود که در دوره حکومت امام مهدی (ع) تمام ایده‌آل‌ها و آرزوهای به حقی که انسان ممکن است بر آنها دست بیازد، تحقق خواهد یافت و از نظر علمی، اخلاقی، اقتصادی، امنیتی، ... به کمال مطلوب خود، خواهد رسید»[۲۳].
3. حجت الاسلام و المسلمین هدایت‌نیا
حجت الاسلام و المسلمین فرج‌الله هدایت‌نیا، در مقاله «امام مهدی در نگاه امام خمینی» در این‌باره گفته است:
  1. «اجرای احکام اسلام: برخی از احکام اسلام به دلیل موانع خارجی تاکنون اجرا نشده و بر زمین مانده است. این قبیل احکام همانند سایر دستورهای دین به دست تواتمند حضرت مهدی اجرا خواهد شد. امام خمینی حضرت مهدی را "قوه اجرایی اسلام" می‌نامد: "ما که از امام مهدی که قوه اجرایی اسلام است صحبت می‌کنیم ... این بیچاره‌ها برای خدمت به اجانب یا نفهمیده تأویل می‌کنند که فلان گفته است که حضرت مهدی تکمیل می‌کند شریعت را. این بسیار ناگوار است برای ما، ما حضرت مهدی را یکی از افرادی می‌دانیم که تابع اسلام است. تابع پیغمبر اسلام است، لکن تابعی است که نور چشم پیغمبر اسلام است و اجرا می‌کند این مطالبی را که حضرت رسول اکرم (ص) فرموده است"[۲۴]. گرچه مضمون بعضی روایت‌ها آنست که امام زمان با امر جدیدی ظهور می‌کند[۲۵]، لکن مقصود این نیست که آن جناب دین و شریعت تازه‌ای (مغایر با شریعت جدش) می‌آورد، بلکه او همان دین اصیل پیامبر را می‌آورد. از آنجا که دین رسول خدا در طول زمان و در گذر ایام دستخوش تغییرها و تحریفهایی شده است و امام همان دین خالص را می‌آورد، مردم می‌پندارند که این دین جدید است. در روایت‌های زیادی آمده است که حضرت مهدی همان کاری را می‌کند که پیامبر کرده است[۲۶]. به سنت پیامبر عمل می‌کند و شریعت پیامبر را احیا می‌نماید:" قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ اسْمُهُ‏ اسْمِي‏ وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي‏ وَ شَمَائِلُهُ‏ شَمَائِلِي‏ وَ سُنَّتُهُ‏ سُنَّتِي‏ يُقِيمُ‏ النَّاسَ‏ عَلَى‏ مِلَّتِي‏ وَ شَرِيعَتِي‏ وَ يَدْعُوهُمْ‏ إِلَى‏ كِتَابِ‏ رَبِّي عَزَّ وَ جَل‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۲۷]. محتوای دعوت امام زمان همان کتاب خدا است و مردم را به سنت و شریعت جدش امر می‌نماید.
  2. نابودی ستمگران: یکی از اقدام‌های مهدی موعود آنست که زمین را از ستمگران، گردن‌کشان، منافقان و حیله‌گران پاک می‌کند. "چه مبارک است زادروز ابر مردی که جهان را از شر ستمگران و دغل‌بازان تطهیر می‌نماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فرا گرفته پر از عدل و داد می‌نماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض می‌نماید ..."[۲۸]. "چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغل‌بازی‌ها و فتنه‌انگیزی‌ها پاک شود ... و منافقان و حیله‌گران از صحنه خارج شوند ... و کاخ‌های ستم و کنگره‌های بیداد فرو ریزد ... و شیاطین و شیطان‌صفتان به انزوا گرایند و سازمانهای دروغین حقوق بشر از دنیا برچیده شوند ..."[۲۹]. روایت‌های فراوانی وارد شده است مبنی بر اینکه حجة بن الحسن العسکری با دشمنان قتال می‌کند، کفار و منافقین را نابود می‌کند، ناصبی‌ها[۳۰] را هلاک می‌کند، از ظالمین انتقام می‌گیرد و ... از جمله اینکه او با شمشیر قیام می‌کند: " وَ الْقَائِمُ‏ يَسِيرُ بِالْقَتْل‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۱]، زمین را از اهل کفر و انکار پاک می‌کند: " وَ لَكِنَ‏ الْقَائِمَ‏ الَّذِي‏ يُطَهِّرُ اللَّهُ‏ بِهِ‏ الْأَرْضَ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ الْكُفْرِ وَ الْجُحُود‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۲]، تا آنجا که دیگر بجز پیروان دین محمد احدی باقی نماند: " وَ يَقْتُلُ‏ النَّاسَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ إِلَّا دِينُ‏ مُحَمَّدٍ (ص)‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۳] و زمین در اختیار صالحان قرار گیرد[۳۴].
  3. محو ظلم و ستم و گسترش عدل و داد: از اقدام‌های اساسی آن حجت الهی، حضرت مهدی اینست که هرچه ظلم و ستم است، با آن مبارزه می‌کند و با قدرت خدایی هیچ اثری از آن باقی نمی‌گذارد؛ عدل و داد فراگیر می‌شود و در حکومت مهدوی به کسی ستم نمی‌شود: "چه مبارک است زادروز ابر مردی که جهان را از شر ستمگران و دغل‌بازان تطهیر می‌کند و زمین را پس از آنکه ظلم و جور آن را فراگرفته پر از عدل و داد می‌نماید ... و قلم‌های ننگین و زبان‌های نفاقافکن شکسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتوافکن شود"[۳۵]. روایت‌های مربوط به ظلم ستیزی و عدالت گستری حضرت مهدی بیش از آنست که بتوان همه آن را نقل و یا حتی مأخذ آن را ذکر نمود. فقط به یک روایت اشاره می‌شود که از رسول گرامی اسلام نقل شده است:" لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تُمْلَأَ الْأَرْضُ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً، ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتِي- أَوْ قَالَ: مِنْ أَهْلِ بَيْتِي- يَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا، كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۶]»[۳۷].
4. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«اقدامات اصلاحی حضرت در سطوح مختلف علم، فرهنگ، تربیت، اقتصاد، مدیریت، سیاست و... به صورت چشمگیری به اجرا گذارده می‌شود به گونه‌ای که آثار و برکات آن برای مردمان آن زمان، قابل لمس خواهد بود. در روایات به نمودهای ملموس این اصلاحات در زندگی مردمان عصر ظهور اشاره شده است که در اینجا به برخی از مهم‌ترین اقدامات مصلحانه حضرت، اشاره می‌گردد:

  1. مقابله با بدعت‌ها: در طول زمان، در اثر رسوب عادات و خلط باورها و نگرش‌های گونانون با آموزه‌های دینی، پیرایه‌ها و بدعت‌های زیادی به دین افزوده می‌شود. از این‌رو، یکی از اقدامات اصلاحی حضرت، مقابله با انحرافات و زدودن این گونه بدعت‌هایی است که در زمان غیبت پدید آمده و مردم، سخت به آن عادت کرده‌اند. برداشت‌ها و تفسیرهای نادرستی که در دین خدا و اصول و فروع احکام الهی پدید آمده است به گونه‌ای است که برخی قرن‌ها در ذهن جامعه اسلامی نفوذ و رسوخ کرده و دگرگونی‌هایی را در مفاهیم قرآنی و آموزش‌های اسلامی پدید آورده است، اما حضرت، اسلام را آن چنان که هست، معرفی می‌کند و بدعت‌ها و انحرافات تحمیل شده بر دین را از چهره دین می‌زداید. امام باقر (ع) می‌فرماید: "هیچ بدعتی نیست مگر این که مهدی (ع) آن را می‌زداید و هیچ سنت تعطیل شده‌ای نیست مگر آن که آن را برپا می‌کند"[۳۸]؛
  2. احیای دوباره دین: از نمودهای اصلاحی مهم حضرت مهدی (ع) بازگشت به دین و احیای ارزش‌های دینی و سنت‌های اصیل اسلامی است؛ همان اسلام اصیلی که مردم تدریجاً از آن فاصله گرفته‌اند. برپایه گزارش ابن عباس، پیامبر اکرم (ص) فرمود: "دوازدهمین فرزندم از نظرها پنهان می‌گردد و دیده نمی‌شود و زمانی بر امت من خواهد آمد که از اسلام جز نام و از قرآن جز نقشی باقی نماند. در این هنگام، خداوند بزرگ به او اجازه خروج می‌دهد و اسلام را با او آشکار و تجدید می‌کند"[۳۹]؛ در دوران ظهور حضرت مهدی (ع) جهان‌بینی و راه و روش واحدی بر جهان حاکم می‌شود، یک پارچگی و یگانگی واقعی در عقیده و مرام مردم پدید می‌آید و همه یک دل و یک زبان به سوی سعادت و صلاح حرکت می‌کنند. ناسازگاری و دوگانگی از اندیشه‌ها و عقیده‌ها رخت خواهد بست؛ چنان که در راه و روش‌های اجتماعی نیز اختلاف و چندگانگی دیده نمی‌شود. امام مهدی (ع) در حقیقت، بر پایه اصول و چار چوب کلی قرآن و سنت عمل می‌کند و سیره او با سیره رسول خدا (ص) و دیگر ائمه (ع) یکی است؛ اما با توجه به تفاوت‌های اساسی عصر ظهور با دوران صدر اسلام، برخی از شیوه‌های رایج در سیره امامان پیشین (ع) همانند تقیه و تعامل با کفار و امثال آن که بنا به اقتضائات آن زمان به صورت یک رویه ثانوی تحمیل شده بر جامعه آن روز، جزء سیره عملی ائمه (ع) شناخته می‌شد، در عصر ظهور که عصر حاکمیت اهل بیت (ع) است، این رویه تغییر خواهد کرد و بخش زیادی از احکام حکومتی تعطیل شده اسلام، در سیره حکومتی حضرت مهدی (ع) به اجرا گذارده خواهد شد و بسیاری از احکام و معارف دین که دچار تحریف گردیده است دوباره تصحیح و غبار تحریف و خرافات از چهره دین پاک خواهد شد، چرا که در عصر ظهور، به فرموده امام باقر (ع): " دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَل‏"[۴۰] تنها تفکر حاکم بر جهان تفکر اهل بیت (ع) است. در آن زمان که به گفته امام صادق (ع) تقیه برچیده می‌شود: " فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا سَقَطَتْ التَّقِيَّةُ "[۴۱] حضرت مهدی (ع) نه بر اساس مصلحت‌اندیشی، بلکه بر پایه حکم واقعی با طاغیان زمانش رفتار خواهد کرد. بر این اساس، تغییر در شیوه اجرای احکام دین، ناشی از تغییر شرایط زمانی و مکانی عصر ظهور است، همان‌گونه که در دوران ائمه پیشین (ع) نیز هر امامی با تفاوت شرایط، روش متفاوت با امام دیگر را در پیش می‌گرفته است، مانند شرایط سیدالشهدا (ع) که تصمیم بر جنگ و بر شهادت را می‌طلبید در حالی که شرایط امام مجتبی (ع) اقتضای صلح را دارد، در عین حال هر دو بزرگوار با انتخاب این دو روش متضاد صلح و جنگ، طبق سنت پیامبر (ص) عمل کرده‌اند. دیگر امامان (ع) نیز به گونه‌ای سیره‌های گوناگونی داشته‌اند؛ حتی خود پیامبر (ص) در شرایط مختلف، سیره‌اش متفاوت بوده است؛ پیش از فتح مکه و پس از آن یکسان نبوده است، قبل از آیات جهاد به گونه‌ای و پس از آن به گونه‌ای دیگر، در شرایط تقیه، به شکلی و در شرایط بسط ید، به شکل دیگر عمل کرده است؛ چرا که تغییر شرایط، مصالح و آثار متفاوتی را به همراه دارد. تفاوت روش در مقام اجرا بر پایه تفاوت شرایط، هرگز ما را از سنت پیامبر (ص) جدا نمی‌سازد؛ چرا که این تفاوت روش بر پایه واقعیات حاکم بر شرایط زمانی و مکانی است و با اصول ثابت سنت تعارضی نخواهد داشت. تحلیل محتوایی این گونه روایات نیز نشان می‌دهد که این تفاوت‌ها در شیوه اجرایی احکام دین در شرایط مختلف، تا حدی طبیعی نیز هست؛ چراکه با طولانی شدن زمان غیبت و عدم دسترسی مردم به منبع معصوم، عوامل مختلف جهل و هواخواهی مردم سبب ایجاد بدعت‌هایی در دین می‌شود و احکامی از قرآن و اسلام بر طبق میل مردم تأویل و تفسیر می‌شود، بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می‌گردد به گونه‌ای که گویا اصلاً از اسلام نبوده است، لذا وقتی حضرت مهدی (ع) ظهور می‌کند، بدعت‌ها را ابطال و احکام خدا را آن گونه که هست عمل کرده، حدود اسلامی را بدون سهل انگاری اجرا می‌کند، و چون مجموعه نوسازی‌های حضرت مهدی (ع) در عرصه‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی، دگرگون کننده است، درپاره‌ای از روایات از آن به "دین جدید" یا "روش جدید" تعبیر شده است. طبیعی است که چنین برنامه‌ای کاملاً برای مردمانی که با محرمات الهی عادت کرده‌اند، تازگی داشته باشد.
  3. تفسیر معصومانه از آموزه‌های اسلامی: در زمان غیبت، فهم و تفسیر ما از دین، تفسیری ظاهری و خطاپذیر است. چنان که در زمان غیبت، مراجع تقلید، احکام ظاهری را بر اساس اجتهاد خود بیان می‌کنند؛ اما در زمان ظهور، بیان احکام، ظاهری نیست؛ بلکه واقعی است. در عرصه تفسیر نیز هیچ کدام از مفسرین ادعا نکرده‌اند که فهم و دیدگاه شان، تفسیر واقعی قرآن است؛ بلکه معنای تفسیر واقعی قرآن تنها توسط معصوم ممکن است. از این‌رو، در حکومت مهدوی، رویه‌های مفسرمحوری و تعدد قرائت پذیری آموزه‌های قرآنی، پذیرفتنی نیست و اصولاً هدف از ظهور آخرین مصلح الاهی، احیای اسلام ناب محمدی (ص) است؛ زیرا در عصر غیبت، قرآن و نام اسلام از بین نرفته است، بلکه آن چه از بین رفته و دچار تحریف شده، تفسیر صحیح از اسلام است که توسط حضرت، احیا خواهد شد. بدیهی است که همه اقدامات مصلحانه حضرت، با محوریت قرآن انجام خواهند گرفت. آن حضرت گونه‌های مختلف برداشت از قرآن کریم را از میان بر می‌دارد. مردم معارف قرآن را از آن حضرت می‌آموزند و تفسیر و پیام و مفهوم آن را آن گونه که خدا اراده فرموده است می‌شناسند و بر معارف بلند و رازهای شگفت آن که تا آن زمان، ناشناخته و پوشیده مانده آگاهی می‌یابند. امیرمؤمنان (ع) فرمود: "او با محور قرار دادن قرآن، نظرات و خواسته‌های افراد را به سوی قرآن جلب کرده با محک قرآن می‌سنجد، آنگاه که مردم، قرآن را مستمسک و محملی برای پندارها و توجیه خواسته‌ها و تمایلات خود قرار داده‌اند"[۴۲]؛
  4. حاکمیت جهانی اسلام: اجرای احکام دین در همه ابعاد، در واقع، نگاه اجرایی است. احکام الهی باید محقق شوند و این تحقق، مستلزم حاکمیت کامل و فراگیر احکام اسلام در همه عرصه‌های زندگی بشر آن روز است. امام باقر (ع) می‌فرماید: "هنگامی که قائم (ع) ظهور و قیام کند، هر دولت باطلی از بین می‌رود"[۴۳]؛
  5. ترویج فضائل اخلاقی: همان گونه که انسان، محور اصلی برنامه‌ریزی‌ها، قوانین، علوم و دیگر مسائل جامعه بشری است. اصلاحات و تحولات و انقلاب‌ها نیز، نخست باید از درون انسان آغاز شود و در حوزه وجودی او شکل گیرد و سپس به برون جامعه سرایت کند؛ زیرا چگونگی اموری مانند: اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق، ضداخلاق، ارزش، ضد ارزش، خوش بختی، بدبختی، ایثار، خودخواهی، مهرورزی، نظم، بی‌نظمی، همه و همه به چگونگی تعامل و رفتار انسان باز می‌گردد. از این‌رو، بایسته است بهترین برنامه‌ها و آموزش‌ها به دست انسان‌های شایسته اجرا شود و گرنه سودی نمی‌بخشد و تحولی نمی‌آفریند؛ زیرا بهترین قوانین، صالح‌ترین مجریان را می‌طلبد چرا که پرورش و رشد فضائل انسانی و تربیت اصولی افراد، مقدمه اصلی تشکیل هر نظام صالح و انسانی است. امام مهدی (ع) اصلاحات زیربنایی خویش را از این نقطه (تربیت اجتماعی) آغاز می‌کند تا زمینه برای سایر برنامه‌های اصلاحی پدید‌اید و شرایط برای تحقق رفاه، عدالت، دادگری، قانون شناسی، تعهدپذیری، گسترش محبت، ایثار و فداکاری در همه سطوح جامعه، پدیدار گردد. اقدامات اصلاحی حضرت، چون برپایه اخلاق و تربیت برخواسته از تعلیمات سازنده قرآن استوار است، جامعه را به سمت جامعه‌ای برخوردار از آداب و رفتار حسنه و فرهنگ معنوی و دینی سوق می‌دهد؛ رشد آگاهی‌های دینی مردم و ترویج آموزه‌های قرآن و تعلیمات دینی در جامعه، رفتارهای اخلاقی را در میان مردم افزایش می‌دهد و در نتیجه، موازین اخلاقی، تربیت و آداب صحیح، به صورت یک فرهنگ در جامعه نهادینه شده و عوامل ضد اخلاقی زدوده می‌شود. منشأ اغلب ناسازگاری‌های اجتماعی، نابخردی و پایین بودن سطح فرهنگ و تربیت انسانی است. با رشد تربیت و تکامل عقل، کینه‌ها به محبت و دوستی تبدیل می‌شود، روابط اجتماعی بر اصل انسان دوستی و نوع خواهی استوار می‌گردد و مهر و عاطفه در همه سطوح جامعه گسترش می‌یابد. امیرمؤمنان (ع) در این باره می‌فرماید: "چون قائم ما قیام کند، کینه‌ها از دل‌ها بیرون می‌رود"[۴۴]؛
  6. توسعه اقتصاد و معیشت عمومی: در بعد اقتصاد و معیشت، به برکت اقدامات اصلاحی حضرت، گشایش فوق العاده‌ای در وضع معیشت و اقتصاد مردم پدید می‌آید. و چون بخش عمده‌ای از نابسامانی‌ها و جنایات، ناشی از فقر و نیاز و فلاکت اجتماعی بوده و بسیاری از درگیری‌ها و بیماری‌ها نتیجه شوم فقر و بی‌نوایی است، لذا حضرت مهدی (ع) به حل مشکلات اقتصادی خانواده بزرگ بشر و توسعه رفاه و معیشت مردم اقدام می‌کند. با عنایت و مدیریت حضرت، عوامل فقر و نابسامانی از جامعه رخت برمی‌بندد و عمران و آبادانی و بی‌نیازی جایگزین آن می‌شود، خیرات و برکات و نعمت‌ها از هر سو فرو می‌بارد و به همه قشرها و طبقات جامعه می‌رسد. اهمیت توسعه اقتصادی و معیشت مردم، از آن رو است که مسأله اقتصاد و رفاه اجتماعی بستر تحقق سایر تحولات اجتماعی شمرده می‌شود. تا جایی که پیامبر اکرم (ص) در مورد اهمیت کلیدی و تأثیرگذار این موضوع می‌فرماید: "پروردگارا! به نان ما برکت بده و میان ما و نان جدایی مینداز؛ زیرا اگر نان (اشاره به مواد غذایی و دیگر احتیاجات معیشت) نباشد، نه می‌توانیم نماز بخوانیم، نه می‌توانیم روزه بگیریم و نه دیگر واجبات الهی را به جا آوریم"[۴۵]؛ نکته قابل تأمل در بررسی توسعه اقتصاد و رفاه در حکومت مهدوی آن است که ابعاد فرهنگی و روحی دستاوردهای مادی حکومت مهدوی، هرگز نباید مورد غفلت قرار گیرد؛ زیرا در عصر ظهور، بشریت علاوه بر بی‌نیازی ظاهری که در اثر توزیع عادلانه ثروت به دست می‌آید، از نظر روحی و باطنی نیز به بی‌نیازی می‌رسد و روحیه زیاده خواهی او از بین خواهد رفت؛ یعنی همزمان با رشد اقتصاد و معیشت جامعه، ارزش‌های انسانی توسعه یافته و فرهنگ و تربیت در رفتار مردم نهادینه می‌شود، در نتیجه نگرش‌ها نسبت به مال و ثروت تغییر می‌کند و برخورداری از دنیا، رنگ الهی و ارزشی به خود می‌گیرد. از این‌رو در بسیاری از روایات، ضمن اشاره به مظاهر و نمودهای عینی اصلاحات اقتصادی امام مهدی (ع) در عصر ظهور، از اشباع روح غنا و بی‌نیازی مردم توسط آن حضرت، خبر داده است. در این خصوص پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: "آمدن مهدی (ع) برشما بشارت باد... همان کسی که به برکت او، دل‌های امت محمد (ص) از غنا و بی‌نیازی لبریز می‌شود و عدالتش همه را در بر می‌گیرد، تا آنجا که دستور می‌دهد ندا کننده‌ای ندا دهد:‌ای مردم! هرکس نیاز مالی دارد بیاید و هر چه می‌خواهد بگیرد و جز یک نیازمند، کسی نمی‌آید. آن شخص می‌آید و امام مهدی (ع) به او می‌فرماید: "نزد خزانه‌دار برو تا آن چه می‌خواهی به تو بدهد. او نزد خزانه دار می‌رود و می‌گوید: من از سوی امام مهدی (ع) آمده‌ام تا به من کمک کنی و ثروتی به من بدهی. خزانه‌دار می‌گوید: آن چه می‌خواهی برگیر! و او آن قدر زر و سیم برمی‌دارد که نمی‌تواند ببرد، مقداری از آن را برمی‌گرداند و بقیه را می‌برد؛ اما وقتی از خزانه دور می‌شود پشیمان شده و می‌گوید: گویی من حریص‌ترین فرد از امت محمد (ص) هستم. همه برای دریافت مال دعوت شدند، اما جز من کسی نیامد. از این‌رو نزد خزانه‌دار برمی‌گردد و زر و سیم را پس می‌دهد؛ اما خزانه‌دار نمی‌پذیرد و می‌گوید که ما چیزی را که بخشیدیم، دیگر نمی‌پذیریم"[۴۶]؛
  7. استقرار امنیت فراگیر: از دیگر پیامدهای حکومت عدل مهدوی، استقرار ثبات و امنیت عمومی در سطوح مختلف جامعه عصر ظهور است. آرامش و امنیت روحی روانی، از اساسی‌ترین نیازهای بشر است که قبل از همه، قرآن کریم وعده تحقق آن را داده است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۴۷]. روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده است، منظور از آیه را عصر ظهور حضرت مهدی (ع) دانسته است، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: "این آیه در شأن حضرت قائم (ع) و یاران او نازل شده است"[۴۸]؛ این آیه، حامل سه بشارت مهم به مؤمنان است؛ اول حاکمیت بر کل زمین. دوم، تمکین دین و حاکمیت قوانین الهی بر تمامی عرصه‌های زندگی مردم. سوم، برطرف شدن تمامی عوامل ترس و ناامنی و جایگزین شدن امنیت و آرامش همگانی به عنوان بزرگ‌ترین نعمت هدیه شده بر مردمان عصر ظهور. ویژگی منحصر به فرد نظام مهدوی در استقرار امنیت فراگیر، آن است که این ثبات و امنیت بی‌نظیر، نه از سر قهر و غلبه و شیوه نظامی و پلیسی، بلکه ناشی از اجرای دقیق عدالت و وجود وابستگی و پیوند عمیق معنوی و عاطفی مردم با حکومت و امام خویش است. این پیوند و رضایت عمومی سبب جامعه پذیری حد اکثری حکومت مهدوی و نهادینه شدن قوانین و مقررات آن می‌گردد؛ زیرا مردم جهان حضرت مهدی (ع) را مظهر تحقق آرزوهای خود می‌دانند و به او عشق می‌ورزند؛ آن گونه که پیامبر (ص) فرمود: "مردم همانند زنبور عسل نسبت به ملکه خود، به مهدی علاقه مند و دلبسته‌اند و به او پناه می‌آورند"[۴۹]؛ مصداق روشن پیوند عمیق میان امام و امت را در رضایت عمومی مردم می‌توان مشاهده کرد؛ رضایت و پیوندی که ضمانت اجرایی امنیت محسوب می‌شود. در آن دوران، علاقه و دل بستگی مردم به امام مهدی (ع) به گونه‌ای است که با مردم با میل و رغبت به سوی او روی می‌آورند و با جان و دل از آن حضرت رضایت دارند. رسول اکرم (ص) در این مورد می‌فرماید: "مهدی (ع) از فرزندان من است که زمین را پر از عدل می‌کند، همان‌گونه که پر از ظلم شده است. او کسی است که همه اهل آسمان و زمین، حتی پرندگان در هوا، از حکومت او راضی و خشنودند"[۵۰]؛
  8. اجرای عدالت اجتماعی: یکی از دیگر کارکردهای ملموس حکومت جهانی امام مهدی (ع) سلوک دادگرایانه آن حضرت و استقرار عدالت در جامعه است. بسط عدالت نیز، با تشکیل حکومت در یک گوشه جهان میسر نخواهد بود، بلکه مستلزم تشکیل حکومت جهانی است. در عصر ظهور، عدالت فراگیر در همه سطوح جامعه، آثار و برکات خود را نشان خواهد داد. عدالت مهدوی به نیاز‌های فردی، اجتماعی، طبیعی و غریزی انسان‌ها نظر دارد و استعدادهای آدمی را در بستر مناسب رشد می‌دهد. روایاتی که به توصیف عصر ظهور پرداخته‌اند، به سطوح مختلف عدالت در عصر ظهور اشاره کرده‌اند. امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: "مهدی (ع) والیان و فرمانداران خود را به شهرهای جهان اعزام می‌کند تا عدالت را در میان مردم به اجرا گذارند"[۵۱]؛ در حکومت مهدوی، ابعاد و عرصه‌های عدالت، در امور اقتصادی و رفع فقر و تبعیض خلاصه نمی‌شود، بلکه اقامه قسط، شامل تمام عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و... خواهد شد. در پرتو عدالت امام مهدی (ع) کارگزاران و حکمرانان و صاحبان مناصب کلیدی، هرچه به مقام و منزلت اجتماعی بالاتری دست می‌یابند، برخورداری آنها از امکانات و ثروت کمتر می‌شود؛ یعنی در حکومت مهدوی، تکیه زدن بر جایگاه‌های رفیع، همراه با زهد بیشتر است. از این‌رو هنگامی که نزد امام رضا (ع) سخن از ظهور قائم (ع) به میان می‌آید، ایشان می‌فرماید: "و ما لباس القائم (ع) إلا الغلیظ و ما طعامه إلا الجشب"[۵۲]؛ لباس قائم (ع) جز پارچه زبر و خشن و غذای او جز خوراک ناگوار نخواهد بود. دادگری حکومت مهدوی، به پیروان حضرت محدود نخواهد شد؛ بلکه هر کس در برابر ولایت و سرپرستی مهدی (ع) گردن فرازی نکند و ندای استغنا سرندهد، مشمول آن خواهد بود و همگان از سفره تنعم حضرت بهره‌مند خواهند بود. بشر بن غالب از امام حسین (ع) روایت کرده است که حضرت فرمود: "آن گاه که برپا کننده عدل قیام کند، عدالتش، نیکوکار و فاجر را در بر می‌گیرد"[۵۳]؛ عدالت مهدوی، تنها روابط اجتماعی و مناسبات افراد جامعه را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه آثار و برکات آن به تمام روابط انسان در جامعه، تاریخ و هستی تسری می‌یابد و این کاری است که از هیچ رهبر و نظام حکومتی دیگری برنمی‌اید. فضیل بن یسار گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: "مهدی (ع) آنگاه که قیام کند، عدالت را به درون خانه‌های مردم وارد می‌کند، هم چنان که سرما و گرما وارد خانه‌ها می‌شود"[۵۴]؛ وسعت دادگری و عدالت آفرینی امام مهدی (ع) در عصر ظهور، زندگی سرشار از آرامش را برای همه به ارمغان خواهد آورد و چتر حمایت او بر سر هر بی‌پناهی گسترده خواهد بود تا زندگی در کام او شیرین شود و همگان از مواهب حیات بهره‌مند گردند، تا جایی که همه از او راضی و خرسند خواهند بود. به گفته حذیفه، رسول خدا (ص) فرمود: "مهدی (ع) مردی از فرزندان من است. او زمین را از عدل و قسط پر کند چنان که از ستم پر شده است، اهل زمین و آسمان و مرغان هوا از خلافت او راضی هستند"[۵۵]؛
  9. عمران و آبادانی زمین: افزایش نعمات و مواهب زندگی در عصر ظهور، امر غیر طبیعی و معجزه نیست؛ بلکه نتیجه مدیریت معصومانه امام مهدی (ع) و اقدامات آن حضرت در توسعه و عمران جامعه عصر ظهور است. گسترش عمران و آبادانی، فزونی برکات زمینی و آسمانی، خارج شدن گنج‌ها و معادن سرشار زمین و... نشان می‌دهد که کار و تلاش در بخش‌های مختلف زراعت و کشاورزی و غیره به اوج ترقی خود می‌رسد؛ برخلاف وضع کنونی که موانع بسیاری بر سر راه بهره وری صحیح از مواهب زمین، فراروی انسان‌ها قرار دارد. در حقیقت، مهم‌ترین عامل فقر، محرومیت، کمبود، گرسنگی، تورم و بینوایی توده‌ها، دولت‌ها و حکومت‌های بیدادگری هستند که میان انسان و منابع طبیعی و نعمت‌هایی که آفریدگار هستی برای بهره وری بندگان آفریده است، فاصله افکنده‌اند و نتیجه این بیدادگری، مصیبت و فقر، محرومیت و گرسنگی، گرانی و کاهش ثروت و نیروهای انسانی است که بشر همواره از آن رنج می‌برد. اما هنگامی که امام مهدی (ع) ظهور نماید، سیستم زراعی و کشاورزی به طور کامل، دگرگون شده و تمام منابع زیرزمینی، کشف و مورد استفاده قرار می‌گیرند. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا می‌رود که همه به سر حد بی‌نیازی و خودکفایی می‌رسند و در هیچ منطقه‌ای، فقیری یافت نمی‌شود تا کسی زکاتش را به او تحویل دهد! امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: "مهدی (ع) به فرمانداران خود در شهر‌های مختلف دستور می‌دهد که با مردم رفتار عادلانه داشته باشند... در آن روزگار، شر به کلی از بین می‌رود و خیر ماندگار می‌شود. مردم یک مد می‌کارند و هفتصد مد برداشت می‌کنند، چنان که خدوند در قرآن فرموده است: ﴿ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء‏[۵۶]"[۵۷]؛
  10. رشد عقلانیت عمومی:رشد عقلانیت، توجه به شاخص‌های عقلانی و نهادینه شدن فرهنگ عقل گرایی و خردورزی در جامعه، از دیگر دستاوردهای حکومت مهدوی است که در عرصه‌های مختلف زندگی مردمان عصر ظهور، نمود پیدا می‌کند. امام باقر (ع) درباره رشد عقلانیت و خرد جمعی در عصر ظهور می‌فرماید: "هنگامی که قائم ما قیام کند دست خود را (کنایه از عنایت و اشراف حضرت) بر سر بندگان قرار می‌دهد، پس خرد مردم زیاد شده و فهم آنان کامل می‌گردد"[۵۸]؛
  11. شکوفائی علم و فناوری: واژه "علم" با "عقلانیت" دارای دو مفهوم متفاوت است. منظور از عقلانیت، ادراکات معرفتی و شعور باطنی افراد است؛ اما مراد از "علم" دانش و ادراکاتی است که از ره‌آورد تجربیات طولانی در حوزه‌های مختلف زندگی حاصل می‌شود. توسعه حیرت انگیز دانش و آگاهی بشر در عرصه‌های مختلف علوم و فن اوری، از دیگر دستاوردهای مهم حکومت مهدوی در عصر ظهور خواهد بود. جامعه عصر ظهور، علاوه بر شکوفایی عقلانیت و معرفت در حوزه جهان‌بینی، در عرصه علم و فن اوری نیز، به پیشرفت‌های خارق العاده‌ای دست خواهند یافت. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل کرده که فرمود: "دانش، بیست و هفت حرف (درجه و شاخه) دارد. تمامی آن چه پیامبران آورده و بشر تا زمان ظهور بدان دست می‌یابد، دو حرف بیش نیست؛ اما وقتی قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را نیز آشکار کرده، میان مردم منتشر می‌کند"[۵۹]؛ در دوران ظهور، در اثر ترویج و نهادینه شدن فرهنگ قرآن و تعلیمات دینی در جامعه، آگاهی‌های دینی مردم چنان افزایش می‌یابد که حتی زنان در خانه‌های خود بر اساس شرع، حکم می‌کنند و فتوا می‌دهند. امام باقر (ع) می‌فرماید: "تؤتون الحکمه فی زمانه حتی إن المرأه لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنه رسول الله (ص)"[۶۰]؛ در زمان ظهور، دانش و بینشی ارزانی می‌شود که زنان در خانه‌ها بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت می‌کنند.
خلاصه سخن آن که با ظهور حضرت مهدی (ع) و استقرار حکومت عدل مهدوی در جهان، تمدن نوین اسلامی بر پایه آموزه‌های اصیل قرآن و سنت شکل می‌گیرد و پیوند قرآن و عترت با محوریت آخرین وصی پیامبر (ص) تحقق می‌یابد. در فضای عطرآگین دوران ظهور، همه انسان‌ها بدون تبعیض از مواهب طبیعی بهره‌مند شده و جامعه بشری به شکوفایی فرهنگی، اخلاقی، تربیتی و تکامل عقلی خواهند رسید. از این نظر می‌توان عصر ظهور را، دوره شکوفایی مادی و بلوغ معنوی بشر نامید»[۶۱].

پرسش‌های وابسته

  1. مراد از ظهور در روایات چیست؟ (پرسش)
  2. درک زمان ظهور امام مهدی چه فضیلت‌های دارد؟ (پرسش)
  3. برخی از رخدادهای هنگام ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  4. بعد از ظهور امام مهدی نخستین مراسمی که انجام می‌شود چیست؟ (پرسش)
  5. چه کسانی از ظهور امام مهدی خوشحال می‌شوند؟ (پرسش)
  6. وقایع هنگام ظهور چیست؟ (پرسش)
  7. کیفیت ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  8. بعد از ظهور امام مهدی چه‌قدر طول می‌کشد تا جهان اصلاح شود؟ (پرسش)
  9. امام مهدی بعد از ظهور چه اقدامات اصلاحی انجام می‌دهد؟‌ (پرسش)
  10. امام مهدی‏ بعد از ظهور چه عملی انجام می‌‏دهند؟ (پرسش)
  11. اولین سخنانی که امام بعد از ظهور می‌‏فرمایند چیست؟ (پرسش)
  12. امام مهدی چگونه برای خون‌خواهی امام حسین قیام می‌کند؟ (پرسش)
  13. امام مهدی در عصر ظهور با اهل ذمه چه خواهد کرد؟ (پرسش)
  14. امام مهدی‏ بعد از ظهور با انحرافات فکری چگونه برخورد خواهد کرد؟ (پرسش)
  15. آیا امام مهدی‏ بعد از ظهور با اعراب به جنگ برمی‌‏خیزد؟ (پرسش)
  16. امام مهدی با چه پرچمی ظهور می‌کند؟ (پرسش)
  17. تردیدگنندگان در وجود امام مهدی چه می گویند؟ (پرسش)
  18. امام مهدی پس از ظهور چه تغییراتی در مراسم حج به وجود می‌آورد؟ (پرسش)
  19. نقش ترس به عنوان یکی از لشکرهای امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  20. امام مهدی در مقابله با ستمگران و اجرای حدود و احکام الهی چگونه رفتاری دارند؟ (پرسش)
  21. وضعیت امنیت اجتماعی در عصر ظهور چگونه است؟ (پرسش)
  22. آیا حوادث پس از ظهور در ماه جمادی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  23. چه ارتباطی میان تصرف رودخانه‌ها و قیام امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  24. چه گروه‌هایی به یاری امام مهدی می‌شتابند؟ (پرسش)
  25. امام مهدی پس از ظهور کدام سرزمین را به تصرف در می‌آورد؟ (پرسش)
  26. رشد و شکوفایی علم در زمان پس از ظهور به چه معنا است؟ (پرسش)
  27. پس از ظهور چه گروه‌هایی علیه امام مهدی شورش می‌کنند؟ (پرسش)
  28. امام مهدی در قیام خود چه مساجدی را ویران می‌کند؟ (پرسش)
  29. آیا پیش از ظهور امام مهدی در جهان جنگی رخ می‌دهد؟ (پرسش)
  30. آیا امام مهدی پس از ظهور از قاتلان امام حسین انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
  31. امام مهدی وقتی که می‏آید اولین کاری که می‌‏کند چیست؟ (پرسش)
  32. معنای این جمله که می‌گویند هنگام ظهور از اسلام و قرآن چیزی جز نام باقی نمانده است چیست؟ (پرسش)
  33. آیا امام مهدی هنگام ظهور اموال ثروت‏مندان را علی‏رغم میل باطنی آنها بین فقرا تقسیم می‏کند؟ (پرسش)
  34. چگونه امام مهدی بر دولتها پیروز می‌‏شود و این تعداد جمعیت جهان تسلیم او می‌‏شوند؟ (پرسش)
  35. آیا با ظهور امام مهدی همه مردم مسلمان می‌شوند؟ (پرسش)
  36. برخی می‌گویند با توجه به روایات در زمان امام مهدی امکان گناه کردن وجود ندارد آیا این گفته‌ها درست است؟ (پرسش)
  37. اگر امام مهدی شیطان را بکشند مردمان پس از ظهوراز فریب‌های شیطان در امان خواهند ماند این چگونه با عدالت خدا سازگار است؟ (پرسش)
  38. اگر در زمان امام مهدی امکان گناه وجود دارد پس چرا ظلم و گناه صورت نمی‌گیرد و یا بسیار اندک است؟ (پرسش)
  39. آیا پس از ظهور یا قیام یا تشکیل حکومت بقیه الله کسی هم گناه می‌کند؟ اختیار چه می‌شود؟
  40. امام مهدی در منطقه تمارین چه اقدامی انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  41. آیا اصحاب کهف به یاری امام مهدی می‌آیند؟‌ (پرسش)
  42. فرماندهان سپاه امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  43. آیا امام مهدی جهان‌گشایی خواهد داشت؟ (پرسش)
  44. آخرین شورش علیه امام مهدی کدام است؟ (پرسش)
  45. امام مهدی چه شهرهایی را به تصرف در می‌آورد؟ (پرسش)
  46. مردمان کدام شهرها با امام مهدی می‌جنگند؟ (پرسش)
  47. امام مهدی چگونه شهر ارمینیه را به تصرف خود در می‌آورد؟ (پرسش)
  48. آیا شهر ارنون در زمینه سازی برای ظهور امام مهدی نقشی دارد؟ (پرسش)
  49. چه طایفه‌هایی با امام مهدی به نبرد می‌پردازند؟ (پرسش)
  50. آیا امام مهدی هنگام قیام سوار بر اسب است؟‌ (پرسش)
  51. اولین کسی که با امام مهدی بیعت کرده و دست حضرت را می‏‌بوسد کیست؟ (پرسش)
  52. زندگی امام بعد از ظهور چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
  53. رفتار امام مهدی با مجاهدان و شهیدان چگونه است؟ (پرسش)
  54. جهان گشایی امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  55. احیای سنت محمدی پس از ظهور امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  56. احکامی الهی که در زمان ظهور امام مهدی اجرا می‌شوند کدامند؟ (پرسش)
  57. مفهوم چهره‌شناسی امام مهدی به چه معناست؟ (پرسش)
  58. آیه شریفه انا بقية الله فی ارضه توسط امام مهدی خطاب به چه کسی در پاسخ به چه سوالی قرائت گردید؟ (پرسش)
  59. وضعیت مردم در عصر ظهور امام مهدی از نظر فرهنگی، اخلاقی و تربیتی چگونه است؟ (پرسش)
  60. عصر غیبت کبری چه تأثیراتی در دوران پس از ظهور دارد؟ (پرسش)
  61. نقش ترک‌ها در دوران ظهور چیست؟ (پرسش)
  62. منظور از ترک‌ها در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش)
  63. نقش عرب‌ها در دوران ظهور چیست؟ (پرسش)
  64. نقش یمن در دوران ظهور چیست؟ (پرسش)
  65. حوادث مصر در دوران ظهور چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ۱۱.
  2. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۱۷۰.
  3. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۶۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
  4. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۶۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
  5. کافی، ج ۴، ص ۴۲۷ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴.
  6. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۸۳ و شیخ علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ص ۳۸۷.
  7. علی‌پور، مهدی، ظهور، ص ۲۷۶.
  8. انفال: ۳۹.
  9. محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۷۸.
  10. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.
  11. " إِذَا قَامَ‏ الْقَائِمُ‏ لَا يَبْقَى‏ أَرْضٌ‏ إِلَّا نُودِيَ‏ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ‏ اللَّهِ‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰.
  12. " كَأَنِّي‏ أَنْظُرُ إِلَى‏ شِيعَتِنَا بِمَسْجِدِ الْكُوفَةِ وَ قَدْ ضَرَبُوا الْفَسَاطِيطَ يُعَلِّمُونَ‏ النَّاسَ‏ الْقُرْآنَ‏ كَمَا أُنْزِلَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.
  13. شرح نهج البلاغه، علینقی فیض الاسلام، ج ۳، ص ۴۲۴، خ ۱۳۸.
  14. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۸۱.
  15. بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۳۰.
  16. " يُظْهِرُ اللَّهُ‏ لَهُ‏ كُنُوزَ الْأَرْضِ‏ وَ مَعَادِنَهَا‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۳.
  17. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۲.
  18. " فَلَا يَبْقَى‏ فِي‏ الْأَرْضِ‏ خَرَابٌ‏ إِلَّا عُمِر‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۱۹۱.
  19. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.
  20. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۹.
  21. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  22. بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
  23. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۵۴-۱۶۰.
  24. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۸۶.
  25. "أَبُو خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): قَالَ إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) جَاءَ بِأَمْرٍ جَدِيدٍ كَمَا دَعَا رَسُولُ اللَّهِ فِي بَدْوِ الْإِسْلَامِ إِلَى أَمْرٍ جَدِيدٍ" (الحر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۵، ح ۵۹۶).
  26. "...يَصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)..." (الحر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۹، ح ۴۹۹).
  27. الحر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۲، ح ۱۹۰.
  28. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
  29. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
  30. "...إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَى كُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ..." (معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج ۳، ص ۳۰۸ و الحر العاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۰، ح ۵۸).
  31. معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج ۳، ص ۳۰۳.
  32. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۲۸۳ و به همین مضمون: الحر العاملی، [الشیخ‌] محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۸، ح ۱۷۵.
  33. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۹۱.
  34. الانبیاء: ۲۱/ ۱۰۵: ﴿...أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ.
  35. خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۲.
  36. معجم احادیث الامام المهدی، (گردآوری)، ج ۱، ص ۱۰۴، ح ۵۹.
  37. هدایت‌نیا، فرج‌الله؛ امام مهدی در نگاه امام خمینی، ص378- 381.
  38. "وَ لَا يَتْرُكُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَ لَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا "؛ الارشاد، ج۲، ص۳۸۵؛ روضة الواعظین، ص۲۶۴؛ جامع الاحادیث الشیعه، ج۱۸، ص۴۸۱.
  39. "إِنَّ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى وَ يَأْتِي عَلَى أُمَّتِي زَمَنٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوج‏"؛ کفایة الأثر، ص۱۵؛ غایة المرام، ج۲، ص۱۶۳؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۲۸۴.
  40. الغیبة، طوسی، ص ۴۷۲.
  41. اثبات الهداة، ج۵، ص۱۹۱؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۴۷.
  42. " يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْي‏"؛ نهج البلاغه، ج۲، ص۲۱؛ بحار الانوار، ج۳۱، ص۵۴۹؛ میزان الحکمه، ج۱، ص۱۸۷.
  43. "إِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع) ذَهَبَتْ دَوْلَةُ الْبَاطِلِ"؛ الکافی، ج۸، ص۲۷۸.
  44. "وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا... لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ "؛ الخصال، ص۶۲۶؛ تحف العقول، ص۱۱۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۱۶.
  45. " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّيْنَا وَ لَا أَدَّيْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا"؛ المحاسن، ج۲، ص۵۸۶؛ الکافی، ج۵، ص۷۳؛ ج۶، ص۲۸۷؛ وسائل الشیعه، ج۲۴، ص۳۲۳.
  46. " أَبْشِرُوا بِالْمَهْدِي‏... يَمْلَأُ قُلُوبِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ غِنًى وَ يَسَعُهُمْ عَدْلِهِ حَتَّى إِنَّهُ يَأْمُرُ مُنَادِياً فَيُنَادِيَ: مَنْ لَهُ حَاجَةُ إِلَيَّ فَمَا يَأْتِيهِ إِلَّا رَجُلُ وَاحِدُ يَأْتِيهِ فَيَسْأَلُهُ فَيَقُولُ: ائْتِ السادن حَتَّى يُعْطِيكَ فَيَأْتِيهِ فَيَقُولُ: أَنَا رَسُولُ الْمَهْدِيِّ إِلَيْكَ لتعطيني مَالًا فَيَقُولُ: احْثُ فيحثي وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَحْمِلَهُ فَيُلْقِي حَتَّى يَكُونُ قَدْرِ مَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَحْمِلَهُ فَيَخْرُجُ بِهِ فَيَنْدَمُ فَيَقُولُ: أَنَا كُنْتُ أَ جَشِعُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ نَفْساً كُلِّهِمْ دُعِيَ إِلَى هَذَا الْمَالَ فَتَرَكَهُ غَيْرِي فَيَرُدُّ عَلَيْهِ فَيَقُولُ: إِنَّا لَا نَقْبَلُ شَيْئاً أَعْطَيْنَاهُ "؛ الملاحم و الفتن، ص۳۱۸؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۱، ص۹۲.
  47. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: 55.
  48. "نَزَلَتْ فِي الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ"؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۴۰؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۴؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۸۲.
  49. " تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النَّحْلِ إِلَى يعسوبها "؛ الملاحم والفتن، ص۱۴۷؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۱، ص۲۲۰.
  50. " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي لَوْنُهُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ وَ جِسْمُهُ جِسْمٌ إِسْرَائِيلِيٌّ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يَرْضَى فِي خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّيْرُ فِي الْجَوِّ"؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۸۰؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۵۲.
  51. " فَيَبْعَثُ الْمَهْدِيِّ إِلَى أُمَرَائِهِ بِسَائِرِ الْأَمْصَارِ: بِالْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ "؛ حیاة الامام المهدی (ع)، ص۲۹۲.
  52. الغیبة، نعمانی، ص۲۸۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۹.
  53. "إِذَا قَامَ قَائِمُ الْعَدْلِ وَسَّعَ عَدْلَهُ الْبَرَّ وَ الْفَاجِرَ"؛ المحاسن، ج۱، ص۶۱؛ بحار الانوار، ج۲۷، ص۹۱.
  54. "إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ... لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُرُّ"؛ الغیبة، نعمانی، ص۲۹۷؛ الزام الناصب، ج۲، ص۲۳۵.
  55. " الْمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي لَوْنُهُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ وَ جِسْمُهُ جِسْمٌ إِسْرَائِيلِيٌّ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ خَالٌ كَأَنَّهُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يَرْضَى فِي خِلَافَتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ الطَّيْرُ فِي الْجَوِّ"؛ کشف الغمه، ج۲، ص۴۶۹؛ بحار الانوار، ج۱، ص۸۰.
  56. داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: 261.
  57. " فَيَبْعَثُ الْمَهْدِيِّ (ع) إِلَى أُمَرَائِهِ بِسَائِرِ الْأَمْصَارِ بِالْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ، وَ يُذْهِبْ الشَّرِّ وَ يَبْقَى الْخَيْرِ، وَ يَزْرَعُ الْإِنْسَانُ مُدّاً يَخْرُجُ لَهُ سَبْعَمِائَةِ مُدُّ، كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاء "؛ الزام الناصب، ج۲، ص۲۶۱؛ شرح احقاق الحق، ج۲۹، ص۴۴۱.
  58. " إِذَا قَامَ قَائِمُنَا (ع) وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهَا أَحْلَامُهُمْ"؛ الکافی، ج۱، ص۲۵؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۷۵.
  59. " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً، فَجَمِيعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ يَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْيَوْمِ غَيْرَ الْحَرْفَيْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ (ع)أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِينَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِي النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً "؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۶؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۴، ص۵۵.
  60. الغیبة، نعمانی، ص۲۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۵۲.
  61. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص 281 - 303.