دیدگاه شیعه درباره مهدویت چیست؟ (پرسش)
دیدگاه شیعه درباره مهدویت چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در اسلام / مهدویت از دیدگاه مذاهب اسلامی |
مدخل اصلی | مهدویت از دیدگاه شیعه |
تعداد پاسخ | ۵ پاسخ |
دیدگاه شیعه درباره مهدویت چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «آفتاب ولایت» در اینباره گفته است:
«شیعیان درباره امامان (ع) خویش به حقایقی والاتر معتقدند. به اعتقاد شیعه، امام هر عصر و زمان، نه تنها مرجع علمی و سیاسی مردم است، بلکه کسی است که به خواست خدا در همه مقامهای پیامبر اکرم (ص)، به جز مقام نبوت و رسالت، شریک شده است[۱]. علم امام (ع)، علم خدایی، و قدرت او، قدرت خدادادی است. حکومت او نیز حکومتی ظاهری نیست و فقط جنبه سیاسی و علمی و فرهنگی ندارد؛ بلکه یک نوع "اتصال بین خدا و خلق" است[۲]. خداوند متعال، علم و حکمت را به امام (ع) افاضه میکند و به قدرت خویش، کرامتهایی را به او عطا میفرماید؛ به همین جهت، امام (ع) بدون این که به تحصیل و اکتساب علم نیاز داشته باشد، در سنین کودکی چیزهایی را میداند که عالمان بزرگ در سنین پیری هم به آن نمیرسند. امام (ع) از نظر تکلیف هم مثل مردم دیگر در ۱۵ـ۱۶ سالگی مکلف نمیشود؛ بلکه از ابتدای تولد مکلف است. درک او، مثل درک مردم دیگر نیست. اگر هم در طفولیت به مقام امامت برسد، آن چه را برعهده امام نهاده شده است میداند. حتی زبان طائفههای گوناگون مردم را نیز میداند و با هرکسی به زبان خودش سخن میگوید. بالاتر از همه اینها، امام (ع) بر قلوب مردم ولایت قلبی و روحی، و به بندگان شایسته خدا و پیروان راستین خود عنایت خاصی دارد. دعایی که در حق پیروان واقعی خود میکند، رد نمیشود و به اجابت میرسد. امام (ع) از رفتار مردم، و از نیتها و ویژگیهای قلبی آنها آگاه است. نه تنها امام حاضر، در زمان حضور خود این ویژگیها را دارد، بلکه امام زمان (ع) هم در زمان غیبت خود از تمام رفتار و نیتها و حالات شیعیانش آگاه است. این جزو اعتقادهای ویژه شیعیان است که در وقت درماندگی و قطع امید از همه جا، به امام دوازدهم (ع) متوسل میشوند و حضرت نیز دستگیری میفرماید. از جمله برکات جنگی که بر ملت ما تحمیل شد، یکی این بود که جوانان عزیز ما بسیاری از امدادهای غیبی امام زمان (ع) را با چشم خودشان دیدند. این سرمایههای عظیم را که با قیمت گرانی به دست ما رسیده است، ارزان نفروشیم و آن خاطرههای لذت بخش و ملکوتی را که برای عزیزان ما در جبههها حاصل شده است، فراموش نکنیم. ای کاش این گونه توسلها و کرامتها به طور کامل جمعآوری و ثبت میشد تا برای آیندگان ذخیرهای ارزنده باشد! البته امداد رسانی امام (ع) هیچ گاه دستگاه طبیعی و حکمت الهی را بر هم نمیزند. کار امام (ع) در مسیر حکمت خدا است و او تا جایی میتواند تصرف کند که در مسیر اراده خدا باشد. وجود امامان (ع) و کارهای ایشان مکمل دستگاه حکمت خدا است، نه معارض دستگاه او. اراده امام (ع) همان اراده خدا است: "قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ "[۳]؛ دلهای ما، جلوه گاه خواست خدا است، ظرفی است که مشیت خدا در آن تبلور و تجلی مییابد. قلب امام (ع) هر آن چه را که خدا میخواهد، همان را اراده میکند، نه چیز دیگری غیر از آن را»[۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین صادقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی، در کتاب «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» در اینباره گفته است:
«اگر وجود فرقهای به نام سبائیه[۵] حقیقت داشته باشد و آنان ادعای مهدی بودن امیر مؤمنان علی (ع) را داشتهاند[۶]، خود دلیلی بر سابقه موضوع مهدویت و ذهنیت مسلمانان درباره آن خواهد بود. حتی از فرقهای به نام محمدیه که به حیات رسول الله اعتقاد داشتهاند و فرقهای به نام مفوضه که معتقد به حیات امام حسین (ع) بودهاند نام برده میشود[۷]. پس از آنها، قدیمیترین فرقه منتسب به شیعه که ادعای مهدی بودن افراد را داشتهاند، سبائیه[۸] است. بنا به آنچه در گزارشهای تاریخی میخوانیم مختار و هوادارانش محمد بن حنفیه را مهدی میدانستند و مختار در نامههای خود او را مهدی خطاب کرده است [۹]. گروهی هم به زنده بودن فرزندش ابو هاشم عبدالله بن محمد اعتقاد پیدا کردند[۱۰]. قولی درباره مهدویت امام باقر (ع) هم وجود دارد[۱۱]. عبدالله بن معاویة بن عبدالله بن جعفر طیار در اواخر حکومت بنی امیه قیام کرد و عدهای او را مهدی و قائم دانستند و گفتند زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود[۱۲]. بدین ترتیب از زمان امام صادق (ع) ادعای مهدی بودن بیشتر رواج یافت. برخی تصور کردند آن حضرت زنده و قائم مهدی است و ناووسیه لقب گرفتند [۱۳]. ادعای مهدی بودن فرزندش اسماعیل نیز در اوایل کار اسماعیلیه وجود داشته است[۱۴].محمد بن جعفر صادق (ع) از اینکه یک چشمش معیوب بود خوشحال شد و گفت: امیدوارم من قائم مهدی باشم، چون شنیدهام در یکی از چشمان مهدی اثری وجود دارد و به اکراه وارد قیام میشود. محمد در زمان مأمون قیام کرد و به عنوان امیر المؤمنین با او بیعت کردند[۱۵]. ادعای واقفیه درباره مهدی بودن امام کاظم (ع) از مشهورترین و مهمترین انحرافها در این موضوع است که در ادامه از آن بیشتر سخن خواهیم گفت. پس از آن حضرت گروهی سید محمد فرزند امام هادی (ع) را زنده و مهدی موعود دانستند[۱۶] و گروهی درباره امام عسکری (ع) چنین تصوری نمودند[۱۷]. گروه دیگری که ائمه خود را مهدی دانستهاند زیدیه[۱۸] هستند؛ به خصوص که آنان رهبری را پذیرا بودند که قائم به سیف باشد. شیخ مفید میگوید: زیدیه درباره امامان مقتول خود ادعای زنده بودن داشتند؛ چنانکه درباره یحیی بن عمر چنین اعتقادی داشتند[۱۹]. پیش از یحیی، عنوان مهدی برای محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه) شهرت داشت[۲۰] و پس از محمد نیز بسیاری از امامان زیدی، مهدی خوانده شدند، از جمله درباره حسین بن علی بن حسن مثلث معروف به شهید فخ[۲۱] و درباره محمد بن قاسم علوی صوفی که در طالقان خروج کرد، بسیاری از پیروان او گفتند زنده است و قیام خواهد کرد تا جهان را پر از عدل و داد کند، پس از آنکه از ظلم و جور پر شده است و او مهدی این امت است[۲۲]. درباره یحیی بن عمر علوی هم که در سال ۲۵۰ ق خروج کرد و جمع زیادی از شیعیان به او پیوسته و قیامی عمومی علیه دولت وقت عباسی را شکل دادند، مهدویت جدی بود. برخی شیعیان علائم ظهور را بر او تطبیق داده و افرادی چون ابن عقده - راوی بسیاری از اخبار علائم در کتاب الغیبة نعمانی - انتظار داشت یحیی، مهدی موعود باشد[۲۳]. آخرین حرکت مهمی که پیش از دوران غیبت با بهره برداری از عنوان مهدی آغاز شد و به نتیجه رسید، نهضت پنهانی اسماعیلیه[۲۴] بود که به تشکیل دولت شیعی فاطمیان در مغرب اسلامی منجر شد. عبیدالله ملقب به مهدی، اولین خلیفه فاطمی پس از مدتها دعوت مخفیانه، در اواخر قرن سوم ظهور کرد و اسماعیلیه او را همان مهدی موعود دانستند. قاضی نعمان که رد اسماعیلی بودن او به راحتی امکانپذیر نیست[۲۵] در جایجای کتاب خود شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار و در کتب دیگرش از مهدی فاطمی سخن گفته و نشانههای وارد شده در روایات را بر او تطبیق کرده است»[۲۶].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیبالله طاهری در کتاب «سیمای آفتاب» در اینباره گفتهاست:
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
«باور به مهدویت، از ضروریات مذهب شیعه است. اینان بر این باورند، حضرت مهدی (ع) نهمین فرزند حضرت سیدالشهدا (ع) است که در سال ۲۵۵ متولد شده و از آن زمان تا به حال، زنده و در پس پرده غیبتاند. در کتاب معجم احادیث المهدی، ۱۹۴۱ حدیث در باره مهدویت گردآوردی شده است. این احادیث نبوی به ۵۵ نفر از صحابه میرسد. بسیاری از عالمان شیعه، درباره مهدویت کتاب نوشتهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
|
۴. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
شیعه درباره وجود حضرت مهدی (ع) و ظهور او در آخر الزمان، کتابهای بسیاری تألیف کرده و مقالات و رسالههای بسیاری نوشته است. این نوشتن عمدتا از زمان امام حسن عسکری (ع) شروع شده و تا عصر حاضر ادامه یافته است. برخی از کتابهای شیعه که درباره حضرت مهدی (ع) نوشته شده (چه مستقلا و چه فصلی از کتاب) عبارتند از: "اصول کافی" از کلینی، "اکمال الدین" از صدوق، "ارشاد" از شیخ مفید، "الوجیزه فی الغیبة" از سید مرتضی علم الهدی، "غیبة" از شیخ طوسی، "غیبة نعمانی" از محمد بن ابراهیم نعمانی، "الملاحم و الفتن" از سید بن طاووس، "اعلام الوری" از امین الاسلام طبرسی، "المحجة فیما نزل فی القائم الحجة" از سید هاشم بحرانی، "بحار الانوار" علامه محمد باقر مجلسی، "اثبات الهدی" از شیخ حر عاملی، "نجم الثاقب" از میرزا حسین نوری، "منتخب الاثر" از آیت الله صافی و دهها کتاب دیگر[۳۲].
|
پرسشهای وابسته
- دیدگاه اهل سنت درباره مهدویت چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعه مهدویت را نظریهای مرکب از وجود امام دوازدهم و مهدی موعود بودن او میداند؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به مهدویت اختصاص به شیعه دارد؟ (پرسش)
- آیا عقیده مهدویت مورد اجماع مسلمین است؟ (پرسش)
- آیا مذاهب اسلامی بر اصل ظهور امام مهدی اتفاق نظر دارند؟ (پرسش)
- آیا مذاهب اسلامی بر وجوب اعتقاد به ظهور مهدی اتفاق نظر دارند؟ (پرسش)
- شیعه و اهل سنت در چه موضوعاتی از مهدویت دیدگاههای مشترکی دارند؟ (پرسش)
- دیدگاه مذاهب اسلامی راجع به توسعه حکومت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مذاهب اسلامی درباره لقب منجی چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فریقین درباره مسأله مهدویت چیست؟ (پرسش)
- آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به ویژه شیعیان است؟ (پرسش)
- آیا سنیها نیز به آمدن امام مهدی اعتقاد دارند؟ (پرسش)
- آیا نامی از امام مهدی در صحاح سته آمده است؟ (پرسش)
- دیدگاه مذاهب اسلامی درباره حکومت عدلگستر امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مهدویت از دیدگاه اهل سنت با مهدویت از دیدگاه شیعه چه فرقی دارد؟ (پرسش)
- اسماعیلیان چه کسانی هستند و در مورد مهدویت چه نظری دارند؟ (پرسش)
- اهل تسنن درباره مهدی چه دیدگاهی دارند و مهدویت در بین آنان از چه جایگاهی برخوردار است؟ (پرسش)
- مهدی در نظر اهل تسنن چه ویژگیهایی دارد و مهدی از نسل کیست؟ (پرسش)
- اهل تسنن درباره نزول حضرت عیسی چه نظری دارند؟ آیا این که برخی از آنان مهدی را همان عیسی میدانند صحیح است؟ (پرسش)
- آیا در مذاهب دیگر نامی از امام مهدی برده شده است؟ (پرسش)
- فرقهها و مذاهب بزرگ اسلامی در موضوع مهدویت چه نقاط مشترکی دارند؟ (پرسش)
- فرقهها و مذاهب بزرگ اسلامی در موضوع مهدویت در چه مواردی اختلاف دارند؟ (پرسش)
- در اسلام منجی موعود چه کسی معرفی شده است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک: بخش مقامهای امام زمان.
- ↑ در دعای ندبه چنین نجوا میکنیم: " أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء"؛ کجا است آن وسیله حق که آسمان و زمین را به هم پیوسته است.
- ↑ " قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا وَ اللَّهُ يَقُولُ وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّه"؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۳۳۶، باب ۱۰، ۱۶.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۱۶۵ - ۱۶۶.
- ↑ این نام به گروهی اطلاق میشود که درباره امیر المؤمنین علی (ع) غلوّ کرده او را خدا دانستند و از خلفای نخست و صحابه برائت جستند. رهبر این فرقه را عبد اللّه بن سبأ یهودی تازه مسلمان میدانند و مخالفان شیعه او را اولین کسی میدانند که به غیبت و رجعت معتقد بود و نصّ بر امامت را آشکار کرد (شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۷۴ و نوبختی، همان، ص ۲۲. با آنکه این فرقه هیچ ارتباطی با شیعه ندارد و بزرگان شیعه آن را منحرف میدانند، اهل سنت پیوسته پیدایش تشیع را به این فرد نامعلوم نسبت داده و میگویند یک یهودی تازه مسلمان اعتقادات شیعه را پایهگذاری کرد. امروزه گروهی از محققان شیعه و اهل سنت وجود چنین فردی را انکار کرده، میگویند: عبد اللّه بن سبأ شخصیتی ساختگی است. ر.ک: مرتضی عسکری، عبد اللّه بن سبأ و اساطیر اخری؛ ابراهیم بیضون، عبد اللّه بن سبأ اشکالیة النص و دور الاسطورة (آراء و اصداء حول عبد اللّه بن سبأ و روایات سیف).
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ص ۱۹۲ و شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۷۴.
- ↑ شیخ مفید، الفصول المختارة، ص ۳۱۴.
- ↑ گروهی که پس از امیر مؤمنان و حسنین (ع)، محمد ابن حنفیه را امام دانسته و گفتند او مهدی موعود است و از دنیا نرفته و در کوه رضوی در مدینه پنهان است. در اینکه کیسان نام مختار یا غلام او یا فرد دیگری بوده است، اختلاف نظر وجود دارد (نوبختی، فرق الشیعه، ص ۲۳)
- ↑ تاریخ طبری، ج ۶، ص ۱۴، ۱۶ و ۶۲.
- ↑ نوبختی، همان، ص ۳۳.
- ↑ حبیب الناصری، الواقفیه دراسة تحلیلیه، ص ۴۶ به نقل از: الفرق بغدادی.
- ↑ ابو الحسن اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۲۲ و ۲۳ و قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج ۳، ص ۳۱۷.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۶۶. درباره نام این فرقه ر.ک: حسین مدرسی، مکتب در فرایند تکامل، ص ۷۶- ۷۸.
- ↑ شیخ مفید، الفصول العشره، ص ۱۰۹ و نوبختی، فرق الشیعه، ص ۷۲ و ۷۳.
- ↑ ابو الفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۴۴۰ و ۴۳۸ و قاضی نعمان بن محمد مغربی، شرح الاخبار، ج ۳، ص ۳۳۷.
- ↑ نوبختی، همان، ص ۹۴ و قاضی نعمان، همان، ص ۳۱۳.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ص ۱۹۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ص ۶۹ و شیخ مفید، الفصول المختاره، ص ۳۱۹.
- ↑ طرفداران زید فرزند امام سجاد (ع) که علیه بنی امیه قیام کرد و به شهادت رسید. درباره موضع ائمه نسبت به قیام زید، میان عالمان شیعه اختلاف نظر وجود دارد و اکثریت درصدد تطهیر او و توجیه موافقت امام صادق (ع) با او هستند و میگویند او خود ادعای امامت نداشته است. در عین حال افراد این فرقه و معتقدان به امامت زید، مخالفتهایی با ائمه معصومین (ع) داشتهاند چون امام را کسی میدانستند که دست به شمشیر برد و قیام کند.
- ↑ شیخ مفید، الفصول العشره، ص ۱۰۹.
- ↑ شیخ مفید، الفصول العشره، ص ۱۰۹.
- ↑ جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت، ص ۶۹.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص ۵۲.
- ↑ ر.ک: جاسم حسین، همان، ص ۴۳، ۴۴، ۵۳ و ۸۶ به نقل از: کتاب الملاحم ابن عقده (نسخه خطی). البته تلاش ما برای دستیابی به این نسخه بینتیجه ماند. حتی نام کتاب الملاحم در میان تألیفات ابن عقده نیست!
- ↑ نام گروه زیادی از شیعیان که امروزه نیز طرفدارانی دارند و معتقدند پس از امام صادق (ع) فرزند او اسماعیل امام است. این فرقه از قدیم انشعابات فراوانی داشته و با نامهای متعددی شناخته میشوند (ر.ک: شهرستانی، الملل و النحل، ص ۱۶۷ و ۱۹۱ و نوبختی، فرق الشیعه، ص ۶۷ به بعد).
- ↑ ر.ک: جوان آراسته، "قاضی نعمان و مذهب او"، هفت آسمان، ش ۹، ص ۴۷ و یا مجموعه مقالات "اسماعیلیه"، ص ۳۰۹.
- ↑ صادقی، مصطفی؛ تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص ۷۲- ۷۵.
- ↑ کافی، ج ۱، کتاب الحجة، باب «ان الارض لا تخلو من حجة»، حدیث ۱۰.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۵.
- ↑ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص۳۰ -۳۱.
- ↑ مقامی، مهدی، درسنامه امامشناسی، ص:۱۷۲-۱۷۳.
- ↑ کافی، ج ۱، کتاب الحجة.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۱۲.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۴۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۱۳.