سوره اعراف در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این سوره مکّی است [۱] و در ترتیب مصحف، پس از سوره انعام و پیش از سوره انفال قرار گرفته و در ترتیب نزول، سی و نهمین سوره است که پس از سوره ص و پیش از سوره جن نازل شده است [۲] و در برخی روایات، ترتیب نزول، ردیف‌های ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸ و حتی ۱۰۸ را به خود اختصاص داده است. [۳]

برخی مفسران آیات وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ [۴] آن را مدنی دانسته‌اند. [۵]

برخی پژوهشگران با استناد به روایتی مرسل [۶] و وجود عبارات و تعبیرات مشابه و مشترک در سوره اعراف و سوره بقره، مدنی بودن این سوره را ترجیح داده‌اند، در حالی که تشابه میان بخش‌های مختلف سوره اعراف با دیگر سوره‌های مکی مانند سوره هود، سوره شعراء، سوره نوح، سوره یونس و... بسیار بیشتر از شباهت این سوره با سوره بقره است، افزون بر آنکه صرف شباهت بخش‌هایی از این سوره با بخش‌هایی از سوره بقره برای مدنی بودن آن کافی نیست.

سوره اعراف دارای ۲۰۶ آیه است [۷] و برخی المص را آیه مستقل ندانسته و شمار آیات آن را ۲۰۵ دانسته‌اند. [۸] این سوره ۳۳۴۱ کلمه [۹] دارد.

در شمار آیات، پس از بقره و در تعداد کلمات و حروف، پس از بقره و سوره نساء بلندترین سوره قرآنی و در سوره‌های مکی طولانی‌ترین آنها و یکی از ۷ سوره طولانی (سبع طوال) قرآن کریم است. [۱۰] در ترتیب نزول، اولین سوره‌ای است که حروف مقطعه آن بیش از یک حرف است؛ زیرا سوره‌های قبل از آن با یک حرف آغاز شده است؛ مانند: «ن»، «ق» و «ص».[۱۱]

نام سوره از واژه «الاَعراف» در آیه وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ[۱۲] آن گرفته شده است، و از آن با نام‌های «المص»، «میقات» (برگرفته از آیه وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ[۱۳]) و «میثاق» (برگرفته از آیه أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ[۱۴]) نیز یاد شده است. [۱۵]

علامه طباطبایی می‌گوید: آغاز شدن سوره اعراف با حروف «المص» نشان آن است که این سوره افزون بر مضامین و موضوعات سوره‌های آغاز شده با «الم» بر مضامین و موضوعات سوره «ص» نیز مشتمل است. [۱۶] مأمور ساختن پیامبر اکرم (ص) به انذار در آیات نخست این سوره، و فرمان به سیره حسنه و رفتار ملایم در آیات پایانی برای نفوذ سخنش در دل‌ها، نشان از ارتباط معنایی میان آغاز و انجام این سوره دارد. [۱۷]

آیه إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ[۱۸]، از آیات سجده‌دار قرآن است که شیعه و نیز شافعی از اهل سنت سجده آن را مستحب و دیگر فرقه‌ها واجب می‌دانند. [۱۹]

برخی از آیات این سوره از شهرت بیشتری برخوردار گشته و به «اعراف» وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ[۲۰]، [۲۱] «عرش»[۲۲] یا «سخره»[۲۳] إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۲۴]، «میثاق»[۲۵] یا «ذر» وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ[۲۶] موسوم شده است.[۲۷]

فضای نزول و غرض سوره

باتوجه به اینکه سوره اعراف بعد از سوره صو قبل از سوره جنّ نازل شده باشد و با توجه به اینکه نزول سوره جنّ پس از بازگشت رسول اکرم (ص) از سفر تبلیغی طائف در سال دهم بعثت [۲۸] بوده می‌توان نتیجه گرفت که نزول اعراف قبل از معراج پیامبر در مکه واقع شده است. [۲۹] در این دوره مشرکان مکه سخت‌ترین مخالفتها را با پیامبر روا داشته و از هیچ کوششی برای جلوگیری از انتشار دعوت توحیدی رسول خدا (ص) کوتاهی نمی‌کردند که یک نمونه آن محاصره اقتصادی سه ساله در شعب ابی‌طالب بود. در چنین شرایطی سوره مبارک اعراف نازل شد تا بار دیگر عهدی را که خداوند از آدمیان گرفته است تا او را بپرستند و چیزی را شریک او قرار ندهند به آنان یادآور شود و سرنوشت امت‌های عهد شکن پیشین و مکذبان پیامبران را خاطرنشان سازد،[۳۰] ازاین‌رو باید گفت سوره اعراف برای تبیین اهمیت پایبندی انسان‌ها به عهدی که با خدا بسته بودند فرود آمد. [۳۱].[۳۲]

محتوای سوره

سوره اعراف با ذکر مقدمه‌ای درباره اهمیت پیروی از دستورات انبیا (ع) آغاز می‌شود و از مردم می‌خواهد از فرمان‌های خدا که به صورت وحی بر انبیا فرود آمده پیروی کنند و از فرجام شوم اقوامی که بر اثر مخالفت با پیامبران نابود شدند عبرت بگیرند و بدانند که حسابرسی اعمال در روز قیامت حتمی و حق است.

آیات المص كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ[۳۳] فصل نخست این سوره با بیان داستان عبرت‌انگیز حضرت آدم (ع) و تلاش‌های شیطان برای اغوای او آغاز می‌گردد و آنگاه به ۴ فرمان الهی که ضامن رشد و سعادت انسان در دنیا و آخرت است اشاره می‌کند. این فرمان‌ها که همگی با خطاب يَا بَنِي آدَمَ آغاز می‌شود پیوند آشکاری با عوامل لغزش آدم و حوّا دارد و بدین‌سان از فرزندان آدم می‌خواهد که با رعایت این نکات از گمراهی و سقوط در امان بمانند. این اصول چهارگانه که همان پیمانهای خداوند با انسان است درباره رعایت تقوا يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۳۴]، پیروی نکردن از شیطان يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ [۳۵]، پیمودن مسیر اعتدال در زندگی و اجتناب از اسراف و زیاده‌روی يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ [۳۶] و پیروی از دستورات انبیای الهی يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۳۷] است.

ادامه آیات این بخش به مقایسه سرانجام پیروان انبیا و متکبران تکذیب کننده آیات خدا می‌پردازد و با ترسیم شرمندگی و پشیمانی منکران انبیا، با تعابیری همچون جاودانگی مستکبران در آتش وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۳۸]، نفرین دوزخیان به یکدیگر قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ[۳۹]، دو چندان شدن عذاب قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ[۴۰]، احاطه عذاب دوزخ از بالا و پایین بر آنان لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ[۴۱]، به فرجام شوم و دردناک کافران اشاره می‌کند. در مقابل، بهشت جاویدانِ مؤمنانِ معتقد به حقانیت پیامبران و نیکوکار را یادآور می‌شود. سپس صحنه عبرت‌آموزی از مکالمه بهشتیان با دوزخیان را که به پشیمانی دوزخیان و اعتراف آنان به نادرستی رفتارهایشان در دنیا می‌انجامد گزارش می‌کند.

در این صحنه به حضور مردانی که در جایگاهی به نام اعراف جای دارند اشاره کرده که بر بهشتیانسلام کرده و از دوزخیان بیزاری می‌جویند. درباره شأن و مقام اصحاب اعراف اختلاف بسیاری میان مفسران وجود دارد،[۴۲] تا آنجا که برخی آنها را برترین بندگان خدا همچون پیامبران و امامان (ع) به شمار می‌آورند [۴۳] و برخی دیگر آنها را از افراد ضعیف الایمان و گناهکاران می‌دانند. [۴۴] پس از بیان فرجام اهل دوزخ به تشریح دلایل گرفتاری آنها به عذاب ابدی می‌پردازد و اموری همچون انکار پیامبران الهی و بی‌توجهی به ربوبیت و خالقیت خداوند را دلایل اصلی این عذاب بر می‌شمارد و از مشرکان مکه می‌خواهد با تضرّع و زاری خدا را بخوانند، در زمین فساد نکنند و به رحمت الهی دل ببندند و شکرگزار نعمت‌های الهی باشند.

فصل دوم سوره (آیات ۵۹ ـ ۱۷۹) به گزارشی تاریخی از مخالفت‌های اقوام پیشین با تعالیم انبیا و چگونگی برخورد آنها با پیمان‌های الهی اختصاص دارد. این نمونه‌ها که به ترتیب تاریخی بیان شده است از داستان حضرت نوح آغاز می‌شود و به قصّه حضرت موسی که از همه مبسوط‌تر است خاتمه می‌یابد.

به گزارش این آیات، نخستین اقدام پیامبران در برابر کافران و گناهکاران این بود که میثاق الهی را خاطرنشان سازند و آنها را از پرستش غیر خدا باز دارند، ازاین‌رو از زبان بیشتر پیامبران این عبارت را نقل می‌کند که يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ[۴۵]. پیامبران با یادآوری نعمت‌های الهی آنان را به توحید و پیروی از فرمانهای خدا دعوت می‌کردند؛ اما انسان‌های سرکش هریک به‌گونه‌ای از این میثاق الهی سر باز می‌زدند و با ارتکاب گناهان و انکار سخنان انبیا به بت‌پرستی و پیروی از هوای نفس می‌پرداختند و به عذابی دردناک دچار شدند؛ قوم نوح او را گمراه خوانده قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴۶] و رسالت وی را تکذیب کردند. خداوند نیز آن مردم نادان و کور دل را در سیلی سهمگین غرق و نابود ساخت فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ[۴۷]. قوم عاد پیامبرشان را نادان و دروغگو نامیدند قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ[۴۸] و رسالت او را انکار کرده و به عبادت آنچه پدرانشان می‌پرستیدند مشغول شدند قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ[۴۹]. قوم ثمود که به نعمت و لطف الهی قدرت ساختن قصرهای عالی در دشتها و تراشیدن خانه‌ها در کوهها را یافته بودند وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ[۵۰] به قدرت خود مغرور شده و ناقه حضرت صالح را که معجزه الهی و نشانه‌ای از سوی او بود پی کردند و خداوند نیز با زلزله‌ای بزرگ شهر آنها را درهم کوبید فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ[۵۱]. قوم لوط که برای نخستین‌بار در تاریخ بشر به عمل زشت لواط روی آورده بودند وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ[۵۲] با بارانی از سنگریزه نابود شدند. وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ[۵۳]؛ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ[۵۴] مردم شهر مدین نیز به مفاسد اخلاقی و اجتماعی دچار شدند و با کم فروشی و بت‌پرستی و آزار و اذیت اهل ایمان به فساد در زمین پرداختند و به نصایح پیامبرشان شعیب بی‌توجهی کرده و او را انکار کردند. خداوند نیز این قوم سرکش را با زلزله‌ای ویرانگر نابود ساخت قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ[۵۵].

پس از بیان سرگذشت انسان‌هایی که عهد الهی را به فراموشی سپرده بودند، سنت الهی در هدایت و عذاب اقوام پیشین طی آیات وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللَّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ وَمَا وَجَدْنَا لأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ [۵۶] بیان می‌شود؛ به گزارش این آیات خداوند قبل از کیفر هر قوم گناهکاری با فزونی نعمت یا نزول مصائب و مشکلات، زمینه بیداری و بازگشت آنان را فراهم می‌کند تا شاید میثاق‌الهی را به یاد آورده و به خداپرستی بگرایند؛ اما بسیاری از آنها عهد خدا را فراموش کرده و به گناه و مخالفت با انبیا می‌پردازند: وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ[۵۷]. پس از این مقدمه کوتاه به داستان حضرت موسی و تلاشهای او برای هدایت قوم فرعون و بنی‌اسرائیل می‌پردازد (آیات ۱۰۲ ـ ۱۷۹). به گزارش این آیات حضرت موسی ابتدا برای دعوت قوم فرعون به توحید و نجات بنی‌اسرائیل از ظلم آنان به سراغ فرعون و سران قومش رفت حَقِيقٌ عَلَى أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ[۵۸] و با ارائه معجزات متعددی همچون تبدیل عصا به اژدها و سفید و درخشنده کردن دستش حجت را بر آنان تمام کرد؛ اما آنان، به موسی تهمت ساحری زده قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ[۵۹] و سپس ساحران را به مبارزه با او فرستادند (آیات ۱۱۰ ـ ۱۲۶) و تصمیم به کشتن مردان جوان بنی‌اسرائیل گرفتند وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ[۶۰] و هنگامی که بر اثر نافرمانی، خداوند بلاها و آفات کشاورزی را بر آنان فرو فرستاد به جای توبه به موسی و یارانش فال بد می‌زدند وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۶۱]، فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۶۲]، آنگاه خداوند عذابهای آشکار و غیر عادی همچون توفان سهمگین، هجوم ملخ‌ها، شپش‌ها و قورباغه‌ها و خون (شدن آبهایشان) [۶۳] را بر آنها نازل کرد فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ[۶۴]. وقوع این بلایا قوم فرعون را وا می‌داشت تا برای رفع آنها به موسی متوسل شوند و به او وعده ایمان و آزادی بنی‌اسرائیل دهند وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ[۶۵]؛ اما پس از برطرف شدن این مصائب عهد خود را می‌شکستند و خداوند نیز آنان را غرق کرد و سرزمین با برکت مصر را در اختیار بنی‌اسرائیل قرار داد.

در آیات ۱۳۸ ـ ۱۶۴ ماجراهای شش‌گانه از چگونگی برخورد قوم بنی‌اسرائیل با موسی و تعالیم او گزارش می‌شود و بهانه‌جویی‌ها، نافرمانی‌ها و خودخواهی آنان در زمان موسی و پس از وی را که سرانجام باعث از میان رفتن قدرت و شوکت قوم بنی‌اسرائیل شد بیان می‌کند. ماجراهای شش‌گانه عبارت است از:

  1. تقاضای نابخردانه گروهی از بنی‌اسرائیل از موسی برای تعیین بتی برای پرستش وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ [۶۶].
  2. پرستش گوساله سامری پس از تأخیر ۱۰ روزه حضرت موسی در بازگشت از سفر خود به کوه طور وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاتِي وَبِكَلامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ [۶۷].
  3. انتخاب ۷۰ نفر از قوم موسی برای حضور در میعادگاه الهی و هلاک شدن آنان به سبب درخواست غیر منطقی، همچون رؤیت خدا وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ[۶۸].
  4. ناسپاسی در برابر نعمت‌های الهی، از جمله جاری شدن ۱۲ چشمه آب، سایه افکندن ابر بر قوم بنی‌اسرائیل در صحرای سوزان و روزی کردن طعام پاک و گوارا وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۶۹].
  5. اجتناب از تواضع و سجده در برابر خدا و دعا برای بخشش گناهان هنگام ورود به بیت‌المقدس وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ[۷۰]، فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ[۷۱].
  6. نافرمانی بنی‌اسرائیل از حکم تعطیل روز شنبه و حرمت ماهیگیری در آن وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۷۲]، وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ[۷۳]

آیه الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷۴] که در میان آیات مورد بحث قرار دارد به یکباره روی سخن را از داستانها و ماجراهای قوم بنی‌اسرائیل به بیان ویژگی‌های ممتاز پیامبر اسلام و دلایل حقانیت ایشان باز می‌گرداند، تا اعلام کند که پیروان رسول اکرم (ص) همان مؤمنان واقعی هستند که مشمول رحمت گسترده الهی می‌شوند و بدین‌سان یهودیان زمان پیامبر را به پیروی از ایشان فرا خواند. [۷۵] خداوند در این آیه پیامبر اسلام را با ۷ خصلت و امتیاز ویژه معرفی کرده و در ضمن آنها، ۵ دلیل بر حقانیت دعوت ایشان اقامه می‌کند و از این جهت آیه الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷۶] از ویژگی منحصر به فردی در قرآن کریم برخوردار است و آیه دیگری همچون آن نمی‌توان یافت. [۷۷] این آیه رسول خدا را پیغمبری درس ناخوانده معرفی می‌کند که امر به معروف و نهی از منکر کرده و هر پاک و پاکیزه‌ای را برای بشر حلال و هر ناپاک و پلیدی را حرام می‌کند و موانع و غل و زنجیرهایی را که مانع سعادت بشر است از دست و پای آنان باز می‌کند. به گزارش این آیه همه این نشانه‌ها که دلیل نبوّت و خاتمیت آن حضرت است قبلاً در تورات و انجیل برای یهود و نصارا بیان شده بود. [۷۸] پس از نقل داستانهایی از نافرمانی و ناسپاسی بنی‌اسرائیل، در آیات فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَمًا مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۷۹] برخی از مجازاتهایی که دامنگیر آنها شده شمرده می‌شود و به مواردی همچون مسخ شدن گروهی از بنی‌اسرائیل به صورت میمون، سلب آرامش و امنیت قوم بنی‌اسرائیل و ذلت آنان تا روز قیامت، و پراکندگی یهود در سراسر جهان اشاره می‌کند.

در ادامه (آیات ۱۶۹ـ۱۷۹) در تبیین فرجام نسلهای بعدی یهود می‌فرماید: آنان کتاب آسمانی تورات را در میان خود داشتند؛ اما به گناه و دنیاپرستی پرداختند و از پیروی احکام الهی و پایبندی به‌عهد الهی که عمل به آنها را پس از مشاهده معجزه بزرگِ «قرار گرفتن کوه طور بر بالای سرشان» تعهد کرده بودند، سر باز زدند. این عهد همان پیمانی است که از همه انسان‌ها در آغاز آفرینش گرفته شده است که به ربوبیت خداوند ایمان آورده و به او شرک نورزند وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ[۸۰].[۸۱] آنان در نافرمانی و برگزیدن گمراهی به جای هدایت همچون عالِمی هستند که در صف مؤمنان واقعی و بلکه حامل آیات الهی بود؛ اما سپس از این مسیر گام بیرون نهاد و پیرو وسوسه شیطان شد وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۸۲] و فرجام کارش به گمراهی و بدبختی کشیده شد.

آیه وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ[۸۳] این سوره از پیمانی خبر می‌دهد که خداوند بر ربوبیت خویش از بنی‌آدم گرفته است. در اینکه آیا این پیمان فطری است یا در عالمی موسوم به عالم ذر از او گرفته شده است و یا... نظرات چندی مطرح شده است. (عالم ذر) با پایان یافتن داستان اقوام پیشین، آیات ۱۸۰ ـ ۱۹۸ به ریشه‌یابی علل انحراف انسان‌ها در طول تاریخ پرداخته و می‌فرماید: همه صفات کمالی و اسمای نیکو از آن خداست؛ اما برخی از انسان‌ها این کمالات را از خدا نفی کرده یا به غیر خدا مانند بتها نسبت می‌دهند [۸۴] و همین امر باعث گمراهی آنان شده و گام به گام از حق دور می‌شوند. در آیات بعد با دلایل محکم ثابت می‌کند که هیچ‌یک از کمالاتی را که به شرکای خداوند نسبت داده‌اند ـ همچون خالقیت، یاری‌رسانی، هدایتگری و توانمندی ـ در آنان یافت نمی‌شود، بلکه آنان موجوداتی مانند دیگر بندگان خدا هستند که حتی قدرت یاری رساندن به خود را هم ندارند، چه رسد به امداد دیگران.

در آیات پایانی سوره (آیات ۱۹۸ ـ ۲۰۶) همچون آغاز، روی سخن را به پیامبر اکرم (ص) کرده و نکاتی را که در تبلیغ دین و رویارویی با مشرکان پیمان‌شکن به او یاری می‌رساند گوشزد می‌کند و از پیامبر می‌خواهد که گذشت پیشه کند، به‌کار پسندیده فرمان دهد، از نادانان رخ برتابد، در برابر وسوسه شیطان به خدا پناه برد و آیات قرآن را بر مردم تلاوت کند و از آنان بخواهد تا به دقت به آن گوش فرا دهند و در دل خویش پروردگار را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس یاد کند، چنان‌که بندگان مقرب درگاه الهی چنین می‌کنند.[۸۵]

اثر تلاوت

در روایتی از امام صادق (ع) زایل شدن هراس و اندوه در قیامت از انسان مؤمن اثر قرائت این سوره در هر ماه بیان شده است[۸۶].[۸۷]

سوره اعراف در دانشنامه معاصر قرآن کریم

هفتمین سوره قرآن و سی و هشتمین سوره بر اساس ترتیب نزول، نازل شده در مکه جهت انذار کافران و تذکر برای مؤمنان و دلداری به پیامبر (ص).

سوره اعراف هفتمین سوره قرآن، دارای ۲۰۶ آیه و ۳۸۲۵ کلمه و ۱۳۸۷۷ حرف است که بعد از سوره ص و قبل از سوره جن در مکه نازل شده است[۸۸]. سوره اعراف یکی از هفت سوره طولانی قرآن و بزرگ‌ترین سوره از سوره‌های مکی و حدود یک جزء از سی جزء قرآن است. از مهم‌ترین و دشوارترین آیات این سوره، آیه ذر یا میثاق با پیمان الست در آیه وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ[۸۹] است. این سوره اولین سوره‌ای است که داستان پیامبران را به تفصیل بیان می‌کند و اولین سوره از چهارده سوره سجده‌دار قرآن است که در آیه آخر آن[۹۰]، سجده مستحب وارد شده است.

نام‌گذاری این سوره به اعراف به خاطر داستان عبرت‌آموز اصحاب اعراف است که فقط در این سوره از قرآن و به تفصیل مطرح شده است. واژه اعراف دو بار در کل قرآن در آیات وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ[۹۱] و وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ[۹۲] این سوره ذکر شده است. نام دیگر این سوره المص (الف، لام، میم، صاد) است؛ زیرا فقط سوره اعراف با این حروف مقطعه شروع شده است.

روایات زیادی در فضیلت این سوره وارد شده است. امام صادق (ع) می‌فرماید: هر کس سوره اعراف را در هر ماه بخواند در روز قیامت از کسانی خواهد بود که نه ترسی بر آنها است و نه غمی دارند و اگر در هر جمعه آن را بخواند در روز قیامت از کسانی خواهد بود که بدون حساب به بهشت می‌روند. آگاه باشید که در این سوره آیات محکمات فراوان ذکر شده است. پس قرائت، عمل به دستورات و قیام به آن را ترک نکنید تا این سوره روز قیامت به نفع شما گواهی دهد[۹۳].

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که فرمود: هر کس این سوره را تلاوت کند، خدا در قیامت بین او و ابلیس فاصله قرار می‌دهد و او رفیق و همنشین حضرت آدم (ع) خواهد بود[۹۴].

بخش‌های شش‌گانه سوره:

  1. آیات ۲ - ۹: انذار و تذکر و اشاره‌ای گذرا به عاقبت بد نپذیرفتن تذکر و انذار.
  2. آیات ۱۰ - ۳۴: خلقت اولین انسان و دشمنی شیطان با نوع انسان و وسوسه‌های او و انذار و تذکر در رابطه با این دشمن،
  3. آیات ۳۵-۵۳: ارسال منذران و تقسیم مردم به اصحاب دوزخ و اصحاب بهشت به اعتبار پذیرش انذار و اصحاب اعراف.
  4. آیات ۵۴ - ۵۸: معرفی خدا و قدرت او بر انجام معاد و زنده کردن مردگان جهت تحقق عذاب و ثواب و آثار انذار.
  5. آیات ۵۹ - ۱۷۱: داستان قوم نوح، عاد، ثمود، لوط، مدین و قوم موسی که منذران را تکذیب نمودند و دچار عذاب شدند.
  6. آیات ۱۷۲ - ۲۰۶: انذار و تذکر مردم و تشویق آنان به ایمان به پیامبر اکرم (ص).

بر اساس رویکرد کل‌نگرانه و روش ساختارشناسی، سوره اعراف متشکل از شش بخش و دو بلوک است. هر بخش متشکل از یک یا چند آیه است که با همدیگر وحدت موضوعی دارند. بلوک اول شامل آیاتی است که به توضیح انذار و تذکر پرداخته و قرآن و پیامبران و کتب آسمانی را منذر و تذکر دهنده معرفی می‌کند.

بخش‌های ۱، ۲، ۴ و ۶ در بلوک اول قرار دارند. این بخش‌ها کاملاً با یکدیگر ارتباط دارند. بلوک دوم مربوط به ارسال رسولان و منذران به سوی امت‌ها و تقسیم آنان به افرادی که انذار میشوند و تذکر را میپذیرند که آنان اصحاب بهشت و گروهی که انذار را نمی‌پذیرند که آنان اصحاب دوزخ هستند و نیز اصحاب اعراف و بیان سرگذشت امت‌های قوم نوح، عاد، ثمود، لوط، مدین و قوم موسی و عاقبت انذار آنان پرداخته است. بخش‌های ۳ و ۵ در بلوک دوم قرار دارد و کاملاً با هم مرتبط هستند.

هدف سوره اعراف چنان که از آیه كِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ[۹۵] به دست می‌آید، انذار کافران و تذکر دادن به مؤمنین و در ضمن دلداری دادن به پیامبر اکرم (ص) است.

در دایره علم معنی شناختی قرآنی، انذار و تذکر نیاز به منذر دارد؛ لذا در این سوره، به تفصیل داستان پیامبران و انذار آنان و عاقبت امت‌هایی که انذار آنان را نپذیرفتند، تبیین شده است. همچنین انذار، نیاز به بیان عذاب دارد؛ لذا در این سوره به تفصیل، اصحاب نار و اصحاب اعراف و اصحاب بهشت بیان شده است. بر این اساس از آیه كِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ[۹۶] تا آیه وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ[۹۷] به بیان کلیاتی در مورد انذار و تذکر پرداخته است و سپس به تفصیل از آیات وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ[۹۸] تا وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ[۹۹] جریان خلقت حضرت آدم و دشمنی ابلیس با نوع انسان و وسوسه‌های او را مطرح نموده تا مؤمنین نسبت به این دشمن آگاهی داشته و مواظب آن باشند. همچنین به منظور انذار از آیه يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۱۰۰] تا هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ[۱۰۱] به بیان اصحاب بهشت و اصحاب دوزخ و اصحاب اعراف پرداخته است.

در فصل دیگری از این سوره، برای انذار و تذکر به مؤمنان و دلداری دادن به پیامبر اکرم (ص) به تفصیل از آیه لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۱۰۲] تا وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۱۰۳] داستان قوم نوح، عاد، ثمود، لوط، مدین و قوم موسی (ع) پرداخته است که آنان، انذارکنندگان را تکذیب می‌کردند و بر اثر تکذیب پیامبران، گرفتار عذاب الهی شدند. پس از آن تا پایان سوره نیز به انذار و تذکر پرداخته است.

محتوای این سوره به طور خلاصه عبارت است از:

  1. عقائد: هدف این سوره انذار و تذکر به مؤمنان می‌باشد؛ بر اساس این اهداف آیات فراوانی از این سوره به مسئله معاد و قیامت پرداخته است[۱۰۴]. همچنین برای دلداری دادن به پیامبر اکرم (ص) که نسبت به کافران بسیار ناراحت و در حرج [تنگنا] بود در آیات فراوانی نسبت به نبوت عامه[۱۰۵] و نبوت پیامبر اکرم (ص) سخن گفته است [۱۰۶].
  2. داستان‌ها: در راستای هدف سوره، داستان‌هایی از اقوام پیشین و برخورد آنان با پیامبران و سپس هلاکت و عذاب آنان بیان شده است تا هم تذکر و هشدار برای مؤمنان و تهدید برای مکذبان و هم دلداری برای پیامبر اکرم (ص) باشد. این داستان‌ها عبارتند از: قصه حضرت آدم (ع) و وسوسه‌های ابلیس [۱۰۷]؛ سرگذشت قوم نوح[۱۰۸]؛ سرگذشت قوم لوط[۱۰۹]؛ سرگذشت قوم عاد[۱۱۰]؛ داستان قوم موسی (ع) و مبارزه او با فرعون و داستان بنی‌اسرائیل و گوساله‌پرستی آنان[۱۱۱]؛ قوم ثمود[۱۱۲]؛ حضرت شعیب و قوم او[۱۱۳]؛ داستان اصحاب «السَبت»[۱۱۴].[۱۱۵]

منابع

پانویس

  1. جامع‌البیان، مج ۵، ج ۸، ص۱۵۲؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۶۰۸؛ التمهید، ج ۱، ص۱۷۹.
  2. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۶۱۳؛ البرهان، ج۱، ص۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص۱۳۶، ۱۳۸.
  3. تاریخ قرآن، ص۶۷۰.
  4. «و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز می‌کردند زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند و روزی که شنبه‌شان نبود نزد آنان نمی‌آمدند، بدین‌گونه آنها را برای آنکه نافرمانی می‌کردند، می‌آزمودیم. و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از ایشان گفتند: چرا قومی را پند می‌دهید که خداوند یا آنان را نابود یا به سختی عذاب خواهد کرد؟ گفتند: تا عذری نزد پروردگارتان گردد و باشد که آنان پرهیزگاری ورزند. آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم. و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:بوزینگانی باشید رانده! و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمی‌انگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بی‌گمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزنده‌ای بخشاینده است. و آنان را در زمین به امّت‌هایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایسته‌اند و برخی، نه چنین‌اند و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند. پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟ و آنان که به کتاب (آسمانی) چنگ می‌زنند و نماز را بر پا می‌دارند، ما پاداش نکوکاران را تباه نمی‌گردانیم. و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود می‌آید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما داده‌ایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید. و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳-۱۷۲.
  5. البرهان، ج ۱،ص ۲۸۸؛ روح‌المعانی، مج ۵، ج ۸، ص۱۰۹؛ المکی والمدنی فی القرآن، ج ۲، ص۶۴۸.
  6. مفاتیح‌الاسرار، ج ۱، ص۱۳۳؛ تاریخ قرآن، ص۶۶۳، ۶۷۰.
  7. جامع البیان، مج ۵، ج ۸، ص۱۵۲؛ الکشاف، ج ۲، ص۸۵؛ لباب النقول، ص۱۰۲.
  8. مجمع‌البیان، ج ۴، ص۶۰۸؛ التحریر و التنویر، ج ۸، ص۷.
  9. المعجم‌الاحصائی، ج ۱، ص۳۰۱.
  10. الاتقان، ج۱، ص۱۳۸؛ مناهل‌العرفان، ج۱، ص۲۴۸.
  11. التفسیر الحدیث، ج ۲، ص۳۶۱ ـ ۳۶۲؛ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۱۵۳.
  12. «و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.
  13. «و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم» سوره اعراف، آیه ۱۴۳.
  14. «یا بگویید: پدران ما بی‌گمان پیش از این شرک می‌ورزیدند و ما فرزندانی از پس ایشان بودیم؛ آیا ما را به (کیفر) آنچه تباه‌اندیشان کرده‌اند، نابود می‌فرمایی؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۳.
  15. التبیان، ج ۴، ص۳۴۰ ـ ۳۴۱؛ روض الجنان، ج ۸، ص۱۲۴ـ۱۲۵؛ بصائرذوی‌التمییز، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۴.
  16. المیزان، ج ۸، ص۵؛ ج ۱۸، ص۸ ـ ۹.
  17. المیزان، ج ۸، ص۳۷۹.
  18. «بی‌گمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند از بندگی او سرکشی نمی‌ورزند و او را پاک می‌خوانند و برای او سجده می‌کنند» سوره اعراف، آیه ۲۰۶.
  19. التبیان، ج ۵، ص۷۰؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۹۳؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج ۱، ص۶۰۴.
  20. «و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.
  21. تتمة المراجعات، ص۵۸.
  22. بحارالانوار، ج ۹۹، ص۲۳۵.
  23. بحارالانوار، ج ۷۸، ص۲۴۱؛ ج ۸۳، ص۴۵.
  24. «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند -که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.
  25. نهج الحق، ص۱۹۱.
  26. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  27. خامه‌گر و درایتی، مقاله «سوره اعراف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 64-66.
  28. حجة التفاسیر، ج ۷، ص۱۰۷.
  29. الموسوعة القرآنیه، ج۳، ص۹۵؛ النظم الفنی فی القرآن، ص۱۱۰.
  30. المیزان، ج ۸، ص۶.
  31. المیزان، ج ۸، ص۶.
  32. خامه‌گر و درایتی، مقاله «سوره اعراف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص 66.
  33. «الف، لام، میم، صاد. (این) کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است تا بدان بیم‌دهی و یادکردی برای مؤمنان باشد پس نباید از آن تنگدل باشی. از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز وی از سرورانی (دیگر) پیروی نکنید؛ اندک پند می‌پذیرید. و بسا شهرا که ما آن را از میان بردیم و عذاب ما شباهنگام یا به نیمروز هنگامی که (مردم) غنوده بودند آن را فرا گرفت. هنگامی که عذاب ما به آنان رسید سخنشان جز این نبود که گفتند ما ستمگر بودیم. به یقین (هم) از کسانی که (پیامبرانی) به سویشان فرستاده شدند و (هم) از پیامبران بازخواست خواهیم کرد. و با دانش برای آنان حکایت خواهیم کرد و غائب نبوده‌ایم. و سنجش در این روز، حق است پس کسانی که ترازوهای (کردار) شان سنگین آید رستگارند. و آن کسان که ترازوهای (کردار) شان سبک آید کسانی هستند که با ستمی که بر آیات ما روا می‌داشتند به خود زیان زدند» سوره اعراف، آیه:۱-۹.
  34. «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.
  35. «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند؛ به راستی او و همگنان وی شما را از جایی که شما آنها را نمی‌بینید می‌بینند؛ بی‌گمان ما شیطان‌ها را سرپرست کسانی کرده‌ایم که ایمان ندارند. و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟ بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است و در هر نمازگاهی روی خود را (به سوی او) راست گردانید و او را در حالی که دین را برای وی ناب می‌سازید بخوانید؛ چنان که شما را در آغاز آفرید (به سوی او) باز می‌گردید. دسته‌ای را رهنمایی کرده است و بر دسته‌ای، گمراهی سزاوار است. بی‌گمان آنها به جای خداوند شیطان‌ها را سرپرستان خویش گزیدند و می‌پندارند که رهیافته‌اند» سوره اعراف، آیه ۲۷-۳۰.
  36. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد. بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم. بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است و (نیز) اینکه برای خداوند چیزی را که برهانی بر آن فرو نفرستاده است شریک آورید و اینکه درباره خداوند چیزی بگویید که نمی‌دانید. و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۱-۳۴.
  37. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  38. «و آنان که آیات ما را دروغ شمرند و از (پذیرش) آنها سرکشی ورزند دمساز آتشند؛ آنها در آن جاودانند» سوره اعراف، آیه ۳۶.
  39. «(خداوند) می‌فرماید: در میان امّت‌هایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بوده‌اند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت می‌کند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان می‌گویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) می‌فرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمی‌دانید» سوره اعراف، آیه ۳۸.
  40. «(خداوند) می‌فرماید: در میان امّت‌هایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بوده‌اند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت می‌کند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان می‌گویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) می‌فرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمی‌دانید» سوره اعراف، آیه ۳۸.
  41. «آنان را از دوزخ بستری و بر فراز آنان پوشش‌هایی است و این‌گونه ستمگران را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۴۱.
  42. التبیان، ج ۴، ص۴۱۱؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۶۵۲ ـ ۶۵۳.
  43. الصافی، ج۲، ص۱۹۸؛ منهج‌الصادقین، ج۴، ص۳۲؛ المیزان، ج ۸، ص۱۳۲ ـ ۱۳۳.
  44. جوامع‌الجامع، ج۱، ص۴۳۸؛ نمونه، ج۶، ص۱۸۸.
  45. «ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید» سوره اعراف، آیه ۵۹.
  46. «سرکردگان قوم او گفتند: بی‌گمان ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم» سوره اعراف، آیه ۶۰.
  47. «پس او را دروغگو شمردند؛ ما هم او و کسانی را که در کشتی با وی بودند رهایی بخشیدیم و کسانی را که آیات ما را دروغ شمردند غرق کردیم؛ بی‌گمان، آنان گروهی کوردل بودند» سوره اعراف، آیه ۶۴.
  48. «سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بی‌گمان ما تو را در نابخردی می‌بینیم و ما تو را از دروغگویان می‌دانیم» سوره اعراف، آیه ۶۶.
  49. «گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا ما تنها خداوند را بپرستیم و آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند وا نهیم؟ اگر راست می‌گویی آنچه را که به ما وعده می‌دهی بر (سر) ما بیاور!» سوره اعراف، آیه ۷۰.
  50. «و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخ‌ها می‌سازید و کوه‌ها را برای خانه‌سازی می‌تراشید پس نعمت‌های خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.
  51. «آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌شان از پا در آمدند» سوره اعراف، آیه ۷۸.
  52. «و لوط را (به پیامبری فرستادیم) آنگاه که به قوم خود گفت: آیا (آن) کار زشت را انجام می‌دهید که پیش از شما هیچ کس از جهانیان انجام نداده است؟!» سوره اعراف، آیه ۸۰.
  53. «و بر آنان بارانی (از سنگ- گل) باراندیم آنک بنگر سرانجام گنهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۴.
  54. «پس چون «امر» ما در رسید آن شهر را زیر و رو گرداندیم و بر آن سنگپارگانی از گل- سنگی پی‌درپی باراندیم؛» سوره هود، آیه ۸۲.
  55. «گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که می‌گویی درنمی‌یابیم و تو را در میان خویش ناتوان می‌بینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار می‌کردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی» سوره هود، آیه ۹۱.
  56. «و ما در هیچ دیاری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند. سپس به جای خشکسالی، فراوانی آوردیم تا بسیار شدند و گفتند: به پدران ما (نیز) رنج و شادی رسیده است؛ ناگاه آنان را در حالی که خود آگاه نبودند فرو گرفتیم. و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم. پس آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما شبانه به آنان فرا رسد و آنها خفته باشند؟ و آیا مردم این شهرها در امانند که عذاب ما میان روز، به آنان فرا رسد و آنان سرگرم بازی (و بازیچه این جهان) باشند؟ آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند. و آیا برای آنان که زمین را پس از (نابودی) مردمش به ارث می‌برند پدیدار نکرده است که اگر بخواهیم آنان را برای گناهانشان فرو می‌گیریم و بر دل‌هایشان مهر می‌نهیم و آنان (چیزی) نمی‌شنوند؟ ما از اخبار این شهرها برای تو باز می‌گوییم و به راستی پیامبرانشان برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر می‌نهد. و در بیشتر آنان پیمانی (استوار) نیافتیم و به راستی بیشتر آنها را نافرمان یافتیم» سوره اعراف، آیه ۹۴-۱۰۲.
  57. «و در بیشتر آنان پیمانی (استوار) نیافتیم» سوره اعراف، آیه ۱۰۲.
  58. «در خور است که درباره خداوند جز حقّ نگویم؛ به راستی برای شما برهانی از پروردگارتان آورده‌ام، از این روی بنی اسرائیل را با من گسیل کن!» سوره اعراف، آیه ۱۰۵.
  59. «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست!» سوره اعراف، آیه ۱۰۹.
  60. «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  61. «و ما فرعونیان را به خشکسالی‌ها و کاستی فرآورده‌ها دچار کردیم باشد که در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۱۳۰.
  62. «پس، هرگاه نیکی به آنان روی می‌آورد می‌گفتند این از آن ماست و اگر بلایی به ایشان می‌رسید به موسی و همراهان وی فال بد می‌زدند؛ آگاه باشید که فالشان نزد خداوند است اما بیشتر آنها نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۱۳۱.
  63. تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۵۳.
  64. «ما هم بر آنان سیلاب و ملخ و شپش و وزغ و خون را به گونه نشانه‌هایی روشن فرستادیم باز سرکشی ورزیدند و قومی گناهکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۳۳.
  65. «و همین که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان! اگر این عذاب را از ما بگردانی سوگند می‌خوریم که به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو گسیل خواهیم داشت» سوره اعراف، آیه ۱۳۴.
  66. «و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم آنگاه آنان به قومی رسیدند که به پرستش بت‌هایی که داشتند رو آورده بودند، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید. بی‌گمان آنچه اینان می‌کنند از هم پاشیده است و آنچه می‌کردند باطل است. (نیز) گفت: آیا خدایی جز خداوند برایتان بجویم در حالی که او شما را بر جهانیان برتری داده است؟ و (یاد کن) آنگاه را که شما را از فرعونیان نجات بخشیدیم که عذابی تلخ را به شما می‌چشاندند؛ پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده باز می‌نهادند و در این، برای شما از سوی پروردگارتان آزمونی سترگ بود» سوره اعراف، آیه ۱۳۸-۱۴۱.
  67. «و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن! و چون موسی به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با وی سخن سر کرد، گفت: پروردگارا! خویش را به من بنمای تا در تو بنگرم، فرمود: مرا هرگز نخواهی دید اما در این کوه بنگر! اگر بر جای خود استوار ماند مرا نیز خواهی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه تجلّی کرد آن را با خاک یکسان ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون به خویش آمد، گفت: پاکا که تویی! به پیشگاهت توبه آوردم و من نخستین مؤمنم. فرمود: ای موسی! بی‌گمان من با پیام‌هایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیده‌ام پس آنچه به تو داده‌ام بگیر و از سپاسگزاران باش! و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ پس (گفتیم) آن را با توانمندی بستان و به قوم خود فرمان ده تا نیکوترین آن را برگزینند؛ به زودی سرای نافرمانان را به شما نشان خواهم داد» سوره اعراف، آیه ۱۴۲-۱۴۵.
  68. «و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۵.
  69. «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  70. «و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!» و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم» سوره اعراف، آیه ۱۶۱.
  71. «اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که می‌کردند عذابی از آسمان فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۲.
  72. «و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز می‌کردند زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند و روزی که شنبه‌شان نبود نزد آنان نمی‌آمدند، بدین‌گونه آنها را برای آنکه نافرمانی می» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.
  73. «و (یاد کن) آنگاه را که گروهی از ایشان گفتند: چرا قومی را پند می‌دهید که خداوند یا آنان را نابود یا به سختی عذاب خواهد کرد؟ گفتند: تا عذری نزد پروردگارتان گردد و باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره اعراف، آیه ۱۶۴.
  74. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  75. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۴.
  76. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  77. نمونه، ج ۶، ص۳۹۹.
  78. المیزان، ج ۸، ص۲۹۲.
  79. «آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم. و چون از (ترک) آنچه از آن باز داشته شده بودند سرپیچیدند به آنان فرمودیم:بوزینگانی باشید رانده! و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت آگاهاند که هنگام رستخیز کسی را بر آنان برمی‌انگیزد تا بدترین عذاب را به آنها بچشاند؛ بی‌گمان پروردگارت زودکیفر است و به راستی او آمرزنده‌ای بخشاینده است. و آنان را در زمین به امّت‌هایی (گوناگون) بخش کردیم، برخی از ایشان شایسته‌اند و برخی، نه چنین‌اند و آنان را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم باشد که (به راه راست) باز گردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۵-۱۶۸.
  80. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  81. احسن االحدیث، ج ۴، ص۳۹ ـ ۴۰.
  82. «و اگر می‌خواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا می‌بردیم اما او به دنیا گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد؛ از این رو داستان او چون داستان سگ است که اگر به او بتازی له‌له می‌زند و اگر او را وانهی (باز) له‌له می‌زند؛ این داستان گروهی است که آیات ما را در» سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
  83. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  84. المیزان، ج ۸، ص۴۷۷.
  85. خامه‌گر و درایتی، مقاله «سوره اعراف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص 66-70.
  86. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۱۳۵؛ ثواب‌الاعمال، ص۱۰۵؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۶۰۸.
  87. خامه‌گر و درایتی، مقاله «سوره اعراف»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 70.
  88. التمهید، ج۱، ص۱۷۹؛ تفسیر قرآن مهر، ج۷، ص۲۳.
  89. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  90. آیه ۲۰۶.
  91. «و میان آن دو پرده‌ای است و بر آن پشته‌ها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهره‌شان باز می‌شناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامده‌اند ولی (آن را) امید می‌برند ندا می‌دهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.
  92. «و اعرافیان به مردانی که آنان را به چهره می‌شناسند بانگ برمی‌دارند که: (مال) اندوختن شما و سرکشی کردنتان به کارتان نیامد» سوره اعراف، آیه ۴۸.
  93. البرهان، ج۲، ص۵۱۵.
  94. البرهان، ج۲، ص۵۱۵.
  95. «(این) کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است تا بدان بیم‌دهی و یادکردی برای مؤمنان باشد پس نباید از آن تنگدل باشی» سوره اعراف، آیه ۲.
  96. «(این) کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است تا بدان بیم‌دهی و یادکردی برای مؤمنان باشد پس نباید از آن تنگدل باشی» سوره اعراف، آیه ۲.
  97. «و آن کسان که ترازوهای (کردار) شان سبک آید کسانی هستند که با ستمی که بر آیات ما روا می‌داشتند به خود زیان زدند» سوره اعراف، آیه ۹.
  98. «و بی‌گمان شما را در زمین توانمند گرداندیم و در آن برایتان توشه‌ها نهادیم؛ اندک سپاس می‌گزارید» سوره اعراف، آیه ۱۰.
  99. «و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند» سوره اعراف، آیه ۳۴.
  100. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  101. «آیا جز فرجام آن را چشم می‌دارند، روزی که فرجام آن برسد آنان که پیش‌تر آن را فراموش کرده بودند می‌گویند: فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند؛ آیا ما میانجی‌هایی داریم تا برای ما میانجیگری کنند یا باز گردانده می‌شویم تا جز آن کنیم که پیش‌تر می‌کردیم؟ بی‌گمان (اینان) به خود زیان رساندند و آنچه دروغ می‌بافتند از (چشم) آنان ناپدید شده است» سوره اعراف، آیه ۵۳.
  102. «همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، من از عذاب روزی سترگ بر شما می‌هراسم» سوره اعراف، آیه ۵۹.
  103. «و (یاد کن) آنگاه را که کوه طور را از جای کندیم و چون سایبانی بر فراز آنان برافراختیم و پنداشتند که بر سرشان فرود می‌آید؛ (و فرمودیم:) آنچه به شما داده‌ایم با توانمندی دریافت دارید و از آنچه در آن است یاد کنید باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره اعراف، آیه ۱۷۱.
  104. آیات ۸، ۹، ۳۸ تا ۵۱، ۵۷ و ۱۷۹ به بعد.
  105. در آیات ۶، ۹۴ ۔ ۱۰۱ و....
  106. مانند آیات ۱۵۷، ۱۵۸ و ۱۹۶.
  107. آیات 11- 24.
  108. ۵۹ - ۶۴.
  109. ۸۰ - ۸۴.
  110. ۶۵ - ۷۳.
  111. در آیات ۱۰۹ - ۱۶۸.
  112. ۷۳ - ۸۴.
  113. آیات ۸۵ - ۹۳.
  114. ۱۶۳ - ۱۶۴.
  115. محققیان، رضا، مقاله «سوره اعراف»، دانشنامه معاصر قرآن کریم