بحث:عدالت اجتماعی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موانع و آسیب‌های تحقق عدالت اجتماعی

عدالت به حسب ظاهر مفهومی ساده دارد. همه از عدالت صحبت می‌کنند اما در مصداق و در عمل رسیدن به عدالت بسیار دشوار است؛ چنانکه امیرالمؤمنین در توصیف حق می‌فرمایند: «الْحَقُ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ»[۱]. عدل هم عیناً همانند حق است. به یک معنا، حق همان عدل و عدل همان حق است؛ وصف عدالت آسان است؛ اما در عمل، رسیدن به عدالت مشکل است؛ حتی شناختن موارد عدالت و مصادیق عدالت هم گاهی خیلی مشکل است؛ کجا عدالت است، کجا بی‌عدالتی است[۲]. با تعمق در مباحث مقام معظم رهبری در بحث دلایل و علل عدم تحقق عدالت اجتماعی، می‌توان مطالب آسیب‌شناسی ایشان را ذیل دو محور موانع و آسیب‌های داخلی و موانع خارجی مورد بررسی قرار داد.

موانع و آسیب‌های داخلی

ارائه مفهوم غلط از حقیقت اسلام

رهبر فرزانه انقلاب در خصوص برداشت جاهلانه از مفهوم عدالت می‌فرمایند: «اگر فهم چیستی عدالت، تشخیص مصادیق و تصمیم‌گیری در اختیار کسانی باشد که عالم به مبانی دینی و ارزش‌های اسلامی نباشند، فهم عدالت با مشکل مواجه می‌شود. بی‌تردید اگر فهم عدالت غلط باشد اجرای عدالت و نتیجه اجرای عدالت عکس قضیه اتفاق خواهد افتاد». مقام معظم رهبری تأکید دارند که هر کس از هر گوشه‌ای پیدا می‌شود، راجع به مفاهیم عالی و مذهبی و اسلامی که فهم، ادراک، تشخیص آنها احتیاج به مایه‌های علمی در منابع دین دارد بنا می‌کند به اظهار نظر کردن و از خود عدالت را معنا می‌کند. معلوم هم نیست مستندشان کجاست، کدام اسلام؟! موضوع در جامعه اسلامی تلخ است. انسان‌هایی بدون داشتن صلاحیت‌های لازم وارد در یک مقوله‌ای بشوند و اظهار نظرهایی بکنند که آن اظهار نظرها اگر فرض کنیم که هیچ شائبه غرض و مرضی نباشد، تازه می‌شود جاهلانه از صدر اسلام تا عصر حاضر برداشت‌ها و تفسیرهای مختلفی از اسلام ارائه شده است. عده‌ای اسلام را در امور فردی و اعتقادات شخصی منحصر می‌کنند و عده‌ای دیگر از اسلام چهره‌ای خشونت طلب ارائه می‌دهند. تلاش استکبار جهانی معرفی اسلام با چهره‌ای ارتجاعی و متحجر و یا تندرو و خشونت طلبت است؛ بنابراین جداسازی اسلام از مبارزه با ظلم و ستم در اشکال مختلف آن جزء برنامه آنهاست؛ چنان‌که مقام معظم رهبری می‌فرمایند اسلامی که در آن، تلاش برای عدالت و مبارزه با ظلم نباشد، چه طور می‌تواند اسلام باشد و بشریت به سمت آن حرکت کند؟ این نوع برداشت از اسلام مقبول دنیای استکبار و عدم رغبت مسلمانان و مستضعفان جهان می‌باشد[۳].[۴]

عدم استقلال قوه قضایی

مقام معظم رهبری، عدم استقلال قوه قضائیه را موجب بدبینی جامعه به حاکمیت دانسته و معتقدند روال کلی بایستی بر این باشد که استقلال قوه قضائیه به معنای حقیقی کلمه حفظ شود. اگر این استقلال محقق شد، یعنی معلوم گردید که نفوذ و وجهه و دست داشتن در دستگاه‌ها، هیچ گونه تأثیری بر حکم کسی نمی‌گذارد، مردم خوشحال و امیدوار می‌شوند و مثل بچه‌ای که به دامن مادرش پناه می‌برد، به دامان قوه قضاییه پناه می‌برند.[۵]

عدم اعتماد به قوه قضاییه

نظر به اینکه قوه قضائیه، مأمن و ملجاء مردم برای دادرسی و دادخواهی است؛ بنابراین تخلف در این قوه و تخلف قاضی خطای مضاعف دارد؛ چراکه علاوه بر اینکه قاضی خودش می‌لغزد دیگران هم به دنبال او می‌لغزند. بنابراین، قوه قضائیه باید در بین آحاد مردم از نظر عملکرد قابل اعتماد و مورد وثوق باشد[۶].[۷]

فرصت‌طلبان وسوء استفاده کنندگان

فرصت‌طلبان و سوء استفاده کنندگان از اموال عمومی کسانی هستند که در مقابل تحقق عدالت اجتماعی دست به اعتراض می‌زنند. بی‌تردید این افراد کسانی هستند که امکانات و ثروت لازم جهت مقابله با مجریان عدالت را به کار خواهند بست و برای کارگزاران و مجریان عدالت مسأله‌سازی خواهند کرد[۸].[۹]

ضعف جهت‌گیری در عدالت

اگر جهت‌گیری عدالت اجتماعی در کشور ضعیف شود، هر کاری در کشور انجام گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامه مردم و به سود یک عده معدود زرنگ‌ها، گردن‌کلفت‌ها و قانون‌دان‌های قانون‌شکن که راه‌های قانون را بلدند و قانون‌شکنی را هم می‌دانند تمام خواهد شد؛ بنابراین لازم است جهت‌گیری عدالت دقیق و مبتنی بر موازین ارزش‌های اسلامی باشد[۱۰].[۱۱]

شعاری کردن عدالت

از معضلات مهم سیاسیون کشور، برخورد سیاسی با مقولات و مفاهیم ارزشی به خصوص تحقق عدالت اجتماعی است که متأسفانه عامه مردم به جهت حسن ظنی که به نظام و سیاسیون دارند به شعارها و وعده‌های داده شده اعتماد می‌کنند؛ در حالی که عدالت اجتماعی با شعار، وعده وعید محقق نمی‌شود بلکه نیازمند تلاش و همت سترگ است[۱۲].[۱۳]

رشد و توسعه نامتوازن

‌در دوران سازندگی و رشد و توسعه کشور به جهت اینکه پول در جامعه زیاد است و امکانات نظام برای توسعه کشور بسیج می‌شود، بی‌ملاحظه‌ها، بی‌قانون‌ترها، بی‌خداها، کسانی که دل‌شان به هزاران شهیدی که در راه برپایی این نظام مقدس ریخته شده است، نمی‌تپد در چنین شرایطی سوء استفاده می‌کنند. اما کسانی که بار نظام اسلامی بر دوش آنهاست، سرشان بی‌کلاه می‌ماند؛ یعنی اکثریت کشور، که طبقه مستضعفین، پابرهنه‌ها، کسانی که بار تورم بر روی دوش آنهاست و گرانی‌ها بر آنها فشار می‌آورد؛ یعنی طبقه کارمند، کارگر، کسبه ضعیف، قضات پاکدامن، فشارها روی اینهاست؛ اینها عقب می‌مانند. این خلاف عدالت است و در چنین شرایطی اگر نسبت به امور نظارت قاطع و دقیقی اعمال نشود، عدالت محقق نخواهد شد و رشد و توسعه در راستای ظلم به آحاد جامعه خواهد شد[۱۴].[۱۵]

فقدان معنویت

رهبر معظم انقلاب، گسترش فسادهای اخلاقی و اعتیاد و بی‌بندوباری و ویرانی بنیان خانواده و نیز رشد استثمار و افزایش فاصله میان ملت‌های فقیر و غنی و دوری روزافزون از عدالت اجتماعی و بی‌اعتنایی به کرامت انسان و تولید سلاح‌های مرگ‌بار و افزایش کشتارهای دسته جمعی را نتیجه حذف معنویت و ارزش‌های الهی انسانی در زندگی جوامع بشری می‌دانند که توسط قدرت‌های مستکبر در عصر معاصر بر این جوامع تحمیل شده است. ایشان معتقدند اگر عدالت از معنویت جدا شود و معنویت همراه عدالت نباشد عدالتی که همراه با معنویت و توجه به آفاق معنوی عالم وجود و کائنات نباشد، به ریاکاری و دروغ و انحراف و ظاهرسازی و تصنع تبدیل خواهد شد مثل نظام‌های کمونیستی که شعارشان عدالت بود اما در عمل بین شعار و واقعیت بیرونی شکاف عمیقی وجود داشت. کسانی که علم مبارزه با بی‌عدالتی را برداشته‌اند، باید برای خدا و اجر الهی دنبال عدالت باشند؛ در این صورت می‌توان با دشمنان عدالت مواجهه و مقابله کرد. البته معنویت هم بدون گرایش به عدالت، یک بعدی است. بعضی‌ها اهل معنایند، اما هیچ نگاهی به عدالت ندارند؛ این نمی‌شود. اسلام، معنویت بدون نگاه به مسائل اجتماعی و سرنوشت انسان‌ها ندارد؛ «مَنْ أَصْبَحَ وَ لمْ يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[۱۶]. آدم معنوی‌ای که با ظلم می‌سازد، با طاغوت می‌سازد، با نظام ظالمانه و سلطه می‌سازد، این چطور معنویتی است؟ بنابراین معنویت و عدالت در هم تنیده است[۱۷].[۱۸]

ایجاد تقابل بین مفهوم عدالت و عقلانیت

اگر بخواهیم عدالت به معنای حقیقی خودش در جامعه تحقق پیدا کند، لازم است با دو مفهوم عقلانیت و معنویت به شدت در هم تنیده شود. اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی که دنبالش هستیم، محقق نخواهد شد. اگر محقق شود. اصلاً عدالت مطلوب نخواهد بود. اگر عقل و خرد در تشخیص مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان به گمراهی و اشتباه دچار می‌شود؛ خیال کند چیزهایی عدالت است، در حالی که نیست؛ و چیزهایی را هم که عدالت است، گاهی نمی‌بیند. بنابراین عقلانیت و محاسبه، یکی از شرایط لازم رسیدن به عدالت است[۱۹]. از طرف دیگر، اگر معنویت از عدالت جدا شود به ریاکاری، دروغ، انحراف، ظاهر‌سازی و تصنع تبدیل خواهد شد[۲۰].[۲۱]

اغراض شخصی و هوی و هوس

رهبر معظم انقلاب، افتادن حاکمیت جامعه اسلامی در دست افراد غیر مهذب را از آسیب‌های مهم عدالت می‌دانند که باعث می‌شود عدالت دستخوش هوی و هوس شود. بنابراین شخص یا دستگاهی که اداره امور مردم را به عهده می‌گیرد، باید مظهر قدرت و عدالت و رحمت و حکمت الهی باشد. این خصوصیت، فارق بین جامعه اسلامی و همه جوامع دیگری است که به شکل‌های دیگر اداره می‌شوند. جهالت‌ها، شهوات نفسانی، هوی و هوس و سلایق شخصی متکی به نفع و سود شخصی یا گروهی، این حق را ندارند که زندگی و مسیر امور مردم را دستخوش خود قرار بدهند؛ لذا در جامعه و نظام اسلامی، عدالت و علم و دین و رحمت باید حاکم باشد؛ خودخواهی نباید حاکم بشود، هوی و هوس - از هر کس و در رفتار و گفتار هر شخص و شخصیتی - نباید حکومت کند»[۲۲].[۲۳]

اغراض سیاسی

چنانچه در فهم چیستی عدالت، تشخیص مصادیق و تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری و اجرای عدالت، اغراض شخصی و هوی و هوس و جهل و نادانی حاکم شود، عدالت آسیب می‌بیند؛ اما اگر اغراض سیاسی در میان باشد آسیب وارده به عدالت به مراتب بیشتر می‌شود؛ لذا ایشان در باب کسانی که درباره مفاهیم دینی مثل عدالت اظهار نظر می‌کنند و مفاهیم عالی و ارزشی اسلام را اساس تمایلات و اغراض سیاسی تبیین می‌کنند خطری مهم برای تحقق عدالت می‌دانند و می‌فرمایند اگر شائبه اغراض سیاسی و جناحی و سودجویانه و اغراض خائنانه در تبیین مفاهیم ارزشی باشد بسیار حادثه و پدیده زشتی است که متأسفانه در جامعه ما وجود دارد[۲۴].[۲۵]

حاکمیت طاغوت، مستکبر و آلوده

در فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری، تحقق عدالت اجتماعی بر مبنای ارزش‌های اسلامی ارتباط ناگسستنی با نوع حاکمیت دارد. اگر حاکمیت در دستان حاکمان عادل باشد، پاکیزه‌ترین و زیباترین پدیده بشری رخ خواهد داد، اما اگر حاکمیت در اختیار حاکمان آلوده و مستکبر قرار گیرد، تحقق عدالت امکان پذیر نخواهد بود حاکمان طاغوت و آلوده تمام همت‌شان، ایجاد فساد در زمین است ﴿وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ[۲۶]. بنابراین حاکمیت طاغوت فساد و تباهی است[۲۷].[۲۸]

سرپیچی از قوانین الهی

بر اساس آموزه‌های اسلامی و فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری اگر به قوانین اسلام عمل شود، بی‌عدالتی‌ها، تبعیض‌ها، بی‌صفایی و فقر میان انسان‌ها از بین می‌رود، علم، تحقیق و استعدادهای ذهنی بشر پرورش می‌یابد. از طرفی عوارضی که گریبان دنیای امروز را گرفته است و روش‌های غلطی که بر مردم تحمیل می‌شود از قبل روش‌های غیر اسلامی و غیر دینی و غیر الهی آن دردها بر مردم تحمیل نخواهد شد. حیرت، سرگشتگی، خودخواهی، فردپرستی، خود پرستی‌هایی که امروز بر دنیا حاکم است، اینها ناشی از روش‌های غیر الهی است، از رها کردن راه خدا است که با حاکمیت الهی اصلاح می‌شود.[۲۹]

تبلیغات اغواکننده

واقعیت امروز دنیا این است که تبلیغات اغواکننده یکی از موانع جدی در راه فهم و تحقق عدالت محسوب می‌شود و تا زمانی که چنین قدرت تبلیغاتی وجود دارد، نظم ظالمانه حکم‌فرماست. امور دستگاه‌های تبلیغاتی مراکز استکباری دنیا و روشنفکران وابسته به آنها، آنچنان در سطح عالم تبلیغ می‌کنند که هیچ حرکتی در مقابل نظم ظالمانه کنونی ممکن نیست. با فکر انقلاب و آرمان‌گرایی مبارزه می‌کنند، می‌خواهند ملت‌ها را متقاعد کنند که به همین وضعیت کنونی ظالمانه دنیا بسازند، در مقابل آن هیچ عکس‌العملی نشان ندهند. قبول وضع موجود در حقیقت ادامه حیات استکبار جهانی و ستمگران عالم است.[۳۰]

قوانین غلط

تصویب قوانین غلط در مواقع بسیاری زمینه‌ساز شکاف‌های اجتماعی و ایجاد فاصله طبقاتی می‌شود. در تفکر سیاسی و اجتماعی مقام معظم رهبری این شکاف اجتماعی از موانع جدی تحقق عدالت است. لازم است نمایندگان مجلس از تصویب قوانینی که زمینه ایجاد بی‌عدالت و ظهور شکاف‌های اجتماعی را در جامعه فراهم می‌نماید خودداری نمایند و با تصویب قانونِ ناصواب شکاف بین فقیر و غنی را عمیق‌تر نکنند. نمایندگان مجلس باید دنبال این باشند که فاصله را کم و این شکاف را پر کنند.[۳۱]

غفلت

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به عنوان واعظ و معلم اخلاق جامعه اسلامی ضمن بیان این مطلب که وظیفه مهم انبیاء غفلت‌زدایی از جامعه است می‌فرماید وظیفه انبیاء الهی ایجاد جامعه‌ای الهی، جامعه‌ای با دل انسانی، جامعه‌ای با احساسات و عواطف صحیح و سالم، جامعه‌ای که در آن کسی به کسی و آن جامعه به جوامع دیگر ظلم نکند، هر کاری با احساس اینکه خدا می‌بیند و خدا مؤاخذه می‌کند، با این احساس انجام بگیرد؛ جامعه‌ای که مردم آن جامعه دچار غفلت نباشند، غرق در مادیت نباشند، غرق در خودخواهی و خودپرستی نباشند. کار برای خدا، کار برای رسیدن به آستان لقاء ربوبیت. در چنین جامعه‌ای این انسان کامل است. این جامعه کامل است. انبیاء مبعوث شده‌اند تا چنین جامعه‌ای محقق شود. آن وقت اگر جامعه‌ای که انسان‌هایش و مردمش درست فکر و عمل می‌کنند، دارای رحم و مروت‌اند، دارای احساس مسئولیت در پیش خدای بزرگ‌اند، دارای احساس معنویت‌اند، غرق در مادیات نیستند، وقتی این جامعه قدرت پیدا کند و به ثروت برسد، پیشرفت و رفاه مادی پیدا بکند، آن وقت پول، قدرت، پیشرفت و رفاه مادی، برای بشریت خیر می‌آورد؛ همچنانی که در صدر اسلام، اسلام آمد و چراغ علم را در دنیا روشن کرد. چراغ معنویت را در دنیا روشن کرد. عدالت اجتماعی را در سطح عظیمی از دنیا مستقر کرد، انسان‌ها را در سطح دنیا تربیت کرد، به همان اندازه‌ای که جوامع فاتح صدر اسلام از معنویات اسلام برخوردار بودند، به همان میزان نیز از مواهب دنیوی استفاده می‌کردند. این همه به جهت توجه به خداوند بود غفلت از خداوند ظلم و ستم و و تعدی را به وجود می‌آورد.[۳۲]

نادیده گرفتن جایگاه آرمانی عدالت

در فلسفه سیاسی مقام معظم رهبری، در نظام اسلامی تشکیل حکومت هدف و آرمان نیست بلکه حکومت وسیله‌ای برای تحقق آرمان‌هاست. بنابراین اگر حکومت در جهت تحقق آرمان‌ها پیش نرفت و منحرف شد حکومت ارزشی ندارد سمت‌گیری و شعارهای حاکمیت باید بر اساس متن قرآن و احکام اسلام باشد تا عدالت اجتماعی به وجود بیاید تا نظم متکی بر قانون و مقررات الهی همه جا مستقر بشود[۳۳]. ایشان در توصیه دلسوزان به جوانان و به خصوص دانشجویان تأکید دارند که آرمان‌گرایی جوانان و چالش مسئولان با واقعیت‌ها جریان معتدل و مطلوبی را پیش خواهد آورد. بنابراین نباید جوانان همانند مسئولان گرفتار مصلحت‌گرایی شوند. اگر جوانان هم دنبال مصلحت‌گرایی رفتند و گرایش مصلحت اندیشانه یعنی صددرصد با واقعیت‌ها وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آن وقت بعضی آرمان‌ها از ریشه قطع و گم خواهد شد؛ بنابراین نباید جوانان و دانشجویان آرمان‌گرایی را رها کنند؛ توقع از آنها این است که پایه‌های معرفتی خود را در سه زمینه علم، عدالت‌خواهی و آزاداندیشی بالا برده و با کار تئوریک می‌توانند در زمینه جنبش تولید علم یا در زمینه عدالت‌خواهی حرکت‌های تأثیر‌گذاری انجام دهند[۳۴].

از آسیب‌های دیگر تحقق عدالت اجتماعی در جامعه موضوع فقدان قانون عادلانه فقدان مجری عادل و عدم اجرای عدالت است.؛ چراکه عدالت اجتماعی بر سه پایه استوار است. پایه اول قوانین عادلانه است که به نظر معتقدان به اسلام این قوانین عادلانه فقط قوانین اسلام است زیرا اسلام قوانین خود را از وحی خدا می‌گیرد و خدا که دانای همه اسرار و رموز عالم است، قوانین جامعه اسلامی را منطبق با قوانین فطرت و طبیعت جهان قرار می‌دهد و اگر قوانین الهی اجرا بشود عدل به معنای واقعی در جامعه مستقر خواهد شد. پایه دوم: نیروی اجرا کننده این قوانین است اگر قوانین عادلانه باشد اما نیروی اجرای کننده عادل نداشته باشد از عدل اجتماعی خبری نخواهد بود. بهترین قوانین اگر مجریان شایسته‌ای نداشته باشد همیشه معطل خواهند ماند. همچنانی که قرن‌هایی گذشت و قوانین اسلام در جامعه‌هایی که مسلمان‌ها در آن زندگی می‌کردند اجرا نشد. به همین جهت است که از نظر اسلام مجری قوانین، یعنی آن مقامی که در رأس قوه اجرایی قرار می‌گیرد باید انسانی عادل باشد، با تقوا و مراقبت کامل بر قوانین و اجرای آن نظارت کند. در این دو پایه تقریباً بحثی میان صاحب‌نظران نیست. یعنی همه طرفداران عدل اجتماعی می‌پذیرند که برای اجرای عدالت احتیاج به قوانین عادلانه و به مجریان پرهیزگار و با تقوا هست. اما نکته بسیار مهم در مورد پایه سوم اجرای عدالت است و آن مردم‌اند. اگر بخواهیم در جامعه عدالت به معنای واقعی اجرا بشود باید مردم در صحنه اجتماع حضور کامل داشته باشند، حقوق خود را بفهمند و اجرای عدالت را که تأمین عادلانه آن حقوق است، بخواهند. به همین جهت اسلام بر روی فهم و درک مردم تکیه می‌کند[۳۵].[۳۶]

تقلید از فرهنگ غرب

در اندیشه مقام معظم رهبری دنباله روی فرهنگ غربی در همه عرصه‌های حکومتی و اجتماعی مذموم و مترود است. ایشان بارها تأکید کرده‌اند که لازم است از یافته‌های علمی غرب استفاده کرد اما نباید مقلد بی‌چون و چرای آنها بود. بر همین اساس در خصوص مباحث اقتصادی نیز نظرشان بر این است که علاج این است که ما خودمان را از دنباله‌روی فرهنگ غربی در زمینه مسایل اقتصاد کاملاً خلاص کنیم، نجات ببخشیم. عدالت اجتماعی منبعث از فرهنگ غرب با ماهیت عدالت اجتماعی مبتنی بر آموزهای اسلام هم‌سنخ و همراه نیست و این دو تفاوت ماهوی دارند[۳۷].[۳۸]

تک‌بعدی‌نگری به توسعه اقتصادی

اگر رونق اقتصادی باشد، پیشرفت صنعتی و اقتصادی باشد اما عدالت اجتماعی نباشد، تازه مثل کشورهای صنعتی خواهیم شد که توسعه نامتوازن شکل گرفته و از عدالت اجتماعی خبری نیست. ایشان می‌فرمایند ما رونق اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را می‌خواهیم. البته نمی‌گوییم عدالت اجتماعی باشد، رونق اقتصادی نباشد، عدل اجتماعی همراه با پیشرفت اقتصادی، این دو تا با هم که باشد جامعه شکوفا خواهد شد. نمی‌شود که ما عدالت اجتماعی را رعایت نکنیم. مسئولین که متولی امور اقتصادی جامعه هستند، ضمن اینکه نسبت به سرمایه‌گذاری، صاحبان سرمایه برنامه‌ریزی می‌کنند تا طبق قانون حرکت اقتصادی داشته باشند در عین حال باید نسبت به تحقق عدالت توجه داشته باشند تا کسانی از روش‌های غیرقانونی، استفاده از راه‌های تقلب و خدعه و مکر، سوءاستفاده از ثروت‌های عمومی، نسبت به افزایش سرمایه اقدام نکنند؛ اینها ممنوع است، باید جلوگیری شود تا فاصله بین غنی و فقیر کم شود[۳۹]. بنابراین توسعه اقتصاد و تولید در کشور باید عدالت محور باشد. نباید صرفاً پیرو مدل توسعه غرب باشیم. اینکه توسعه بر اساس اقتصاد غربی طرفداران زیادی دارد دلیل بر پذیرش بی‌چون و چرا نیست. متأسفانه برخی صرفاً به رشد تولیدات و ثروت توجه می‌کنند اما توجهی به عدالت ندارند. نظام اسلامی به رشد و توسعه در کنار عدالت اجتماعی توجه دارد. عدالت اجتماعی در همه امور باید دیده شود؛ در کاهش حجم دولت، در مسأله خصوصی‌سازی، در نگاه کلی به مسائل اقتصادی، در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی[۴۰].[۴۱]

فقدان برنامه اجرایی

نهضت مشروطه برای تحقق عدالت آغاز شد اما فقدان برنامه مناسب این نهضت را با ناکامی مواجه کرد. مقام معظم رهبری در سخنرانی‌های متعددی ضمن اشاره به جریان عدالت‌خواهی در نهضت مشروطیت دو عیب را دلیل ناکامی نهضت بیان می‌کنند؛ یکی این که طرح مشخصی نداشتند. عدالت می‌خواستند اما آن وقتی که بنا بود یک طرحی برود و تثبیت بشود و امضاء بشود، برنامه مدون آماده‌ای نداشتند؛ دوم اینکه سرچیزهای کم اهمیت با هم اختلاف می‌کردند[۴۲].[۴۳]

بخشی‌نگری

از اصول مهم توسعه و رشد متوازن در کشورها همراهی همه بخش‌های جامعه در رسیدن به اهداف است. بخشی نگری در تحقق عدالت امکان تحقق آن را به حداقل می‌رساند. بنابراین اجرای عدالت صرفاً وظیفه قوه قضائیه نیست بلکه همه دست‌اندرکاران حکومت اسلامی به سهم خود در اقامه عدل موظف هستند؛ منتها ضامنش قوه قضائیه است. باید از شخص رهبری تا آحاد مردم و مابین همه مسئولان حکومتی عدالت را هدف اصلی و غیر قابل اغماض دانست[۴۴].[۴۵]

فرهنگ تجملاتی

رهبر معظم انقلاب به مثابه یک کارشناس خبره امور فرهنگی، نقش فرهنگ در رفتارهای فردی و اجتماعی را مورد توجه قرار می‌دهند و از شکل گرفتن فرهنگ و فضای تجملاتی و تجمل‌گرایی و عادت کردن به تجمل در بین مردم را خطر جدی برای کارگزاران و آحاد جامعه می‌دانند و اعلام می‌دارند تجمل‌گرایی و گرایش به اشرافی‌گری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد. بنابراین با این فرهنگ هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد و در نتیجه هیچ وقت روحیه برادری و الفت انس و همدلی پیش نخواهد آمد[۴۶].[۴۷]

ثروت‌اندوزی و رفاه‌طلبی

رهبر معظم انقلاب به سیره مولی و مقتدای خویش همیشه با نگاه تیز بین‌شان ضمن رصد زندگی مسئولان به موضوع رفاه‌طلبی و زندگی مرفه برخی از کارگزاران نظام توجه دارند. ایشان ضمن بیان این مطلب که از شیوع رفاه‌طلبی در بین مسئولان واقعاً رنج می‌برند تذکر می‌دهند روند کار نباید به سمت تنعم روزافزون مسئولان و تظاهر به این معنا باشد؛ این غلط است. معظم له نوع انعکاس مسافرت‌ها، کارها، زندگی‌ها و جلسات کارگزاران برای مردم را مهم می‌دانند به گونه‌ای که موجب دلسرد شدن مردم نسبت به نظام می‌شود و به طور عمیق روی آنها اثر می‌گذارد[۴۸]. مقام معظم رهبری معتقدند در نظام اسلامی، مراکز قدرت و کسانی که دستگاه‌های مختلف و مدیریت‌ها و امضاها را در اختیار دارند، باید به جمع ثروت شخصی برای خود، به عنوان یک گناه نگاه کنند. اگر این طور شد، آن‌گاه دست‌ها و دامن‌ها پاک خواهد ماند؛ والا اگر مسئولی که مناقصه‌های بزرگ تجاری و اقتصادی در اختیار اوست؛ و یا پروژه مهم و پرخرج زیر امضای اوست برای منافع شخصی خود و نزدیکانش به جمع‌آوری ثروت که متعلق به کشور و مردم است اقدام کند، همان چیزی اتفاق خواهد افتاد که در کشورهای دچار سیستم‌های ظالمانه اتفاق می‌افتد؛ یعنی ثروت در یک نقطه متمرکز خواهد شد و جمع کثیری دچار محرومیت و فقر خواهند گردید. این تبعیض است؛ این مسأله‌ای است که اسلام حقیقی با آن مبارز می‌کند ما هم که مدعی اسلام هستیم، باید با آن مبارزه کنیم[۴۹]. معظم له معتقدند در جامعه کسانی هستند که حرف‌شان، اقدام‌شان، عمل‌شان، نوشته‌های‌شان روی مردم اثر می‌گذارد. این نوع افراد باید مراقب باشند؛ چراکه خطر خسته شدن از مبارزه، خطر راحت‌طلبی، خطر میل به سازش، چسبیدن به منافع اینها را در مسیر مبارزه علیه ظلم و بی‌عدالتی تهدید می‌نماید. ایشان ضمن هشدار به خواص جامعه تأکید می‌کنند اگر خواص میل به سازش، راحت‌طلبی، زندگی مرفه و خوش‌گذرانی پیدا کنند و از حضور در میدان‌های خطر خسته شوند، آن وقت خطر تهدید می‌کند؛ لذاست که شما می‌بینید امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافت کوتاه خود، بیشترین خطابش، بیشترین ملامتش، بیشترین توصیه‌اش و بیشترین تذکرش، به کسانی است که به آنها مسئولیت داده بود تا بخش‌های مختلفی را در آن کشور بزرگی که در اختیار آن حضرت بود، اداره کنند. معظم له اشاره می‌کنند که شیوه حضرت امام هم چینین بود. مکرراً به مسئولان کشور، به شاگردان خودش، تذکر می‌داد که مبادا به چرب و شیرین زندگی راحت، خودشان را عادت بدهند و از مجاهدت در راه خدا باز بمانند[۵۰]. علمای اسلامی به جهت نفوذ کلامی که دارند از اثربخشی زیادی در جامعه بهره می‌برند و به خاطر همین نفوذ در جامعه بود که توانستند بزرگ‌ترین انقلاب ظلم ستیز را در عصر حاضر شکل دهند و شعار تحقق عدالت در جامعه و جهان را طرح کنند. رهبر فرزانه انقلاب در جمع علماء، ضمن تذکر و موعظه به قشر معزز روحانیت اعلام می‌دارند سخن علما زمانی در جامعه نافذ خواهد بود که عملاً به زخارف دنیا بی‌اعتنا باشند و آن حرصی که بر دل‌های دنیاداران و دنیامداران حاکم است بر او حاکم نیست. روحانیت در سایه پارسایی بود که این حیثیت و آبرو را پیدا کرد. بنابراین باید پارسایی و بی‌اعتنایی به دنیا و به زخارف دنیا حفظ شود؛ چراکه ساده زیستنی و دوری از تجملات دنیوی، رمز علاقمندی و عشق ملت به روحانیت است[۵۱].[۵۲]

موانع خارجی

برخی از عوامل تحقق عدالت اجتماعی بر می‌گردد به اموری که منشاء خارجی دارد و این کشورهای بیگانه هستند که با ایجاد مزاحمت به نظام اسلامی امکانات و فرصت‌ها را از نظام گرفتند تا حاکمیت نتواند آن گونه که شایسته و بایسته بود به اجرای عدالت اجتماعی، به خصوص در حوزه اقتصاد و رفع شکاف اجتماعی و فاصله طبقاتی اقدام قاطعی انجام دهد. در ذیل به اهم موارد اشاره می‌شود.

تحمیل جنگ توسط استکبار جهانی

استکبار و استعمار جهانی با تحمیل جنگ به انقلاب اسلامی ملت ایران تلاش کردند تا نگذارند ملت ایران به بازسازی و زنده کردن زمینه‌های عمرانی کشور بپردازد؛ چراکه اگر ملت ما به کمک مسئولان و گردانندگان و مدیران دلسوز کشور بتواند ایرانی آباد و آزاد بسازد و آحاد جامعه را کاملاً مرفه و برخوردار از عدالت اجتماعی و سایر ارزش‌های اسلامی کند و در زیر چتر شریعت مقدسه اسلام نگهدارد، در آن صورت انقلاب بزرگ و شکوهمند ما به خودی خود و بدون آنکه کسی تلاش کند، به همه کشورهای اسلامی صادر خواهد شد و الگوی دیگران قرار خواهد گرفت[۵۳].[۵۴]

صف‌آرایی مستکبران

از موانع مهم در تحقق عدالت توسط حاکمیت نظام اسلامی، صف‌آرایی مستکبران و ظالمان در مقابل نظام اسلامی است. انقلاب اسلامی ملت ایران در عصر تسلط ظلم، کفر و الحاد بر سرتاسر عالم؛ در عصری که عدالت خلاف قانون و ظلم، قانون و مقررات بین‌المللی شده است، به حاکمت رسید. اینکه ابرقدرت‌ها زورگویی می‌کنند و می‌خواهند نظام جدیدی را بر دنیا حاکم کنند همان سلطه ظلم است. برای هر آنچه در دنیا ظلم، حق‌کشی و تبعیض می‌شود، اسم‌های قانونی مثل «حقوق بشر»، «دفاع از ارزش‌های انسانی» و از این قبیل می‌گذارند. بدترین نوع سیطره ظلم این است که ظلم به اسم عدل و ناحق به اسم حق، بر دنیا مسلط شود[۵۵]. در بینش مقام معظم رهبری، نظام استکباری غرب و در رأس آن آمریکا علاوه بر اینکه با عدالت مخالف است، بلکه عدالت‌ستیز است. بنابراین اگر قرار باشد عدالت مطرح شود و گریبان کسی گرفته شود، اولین کسانی که زیر تازیانه عدالت قرار خواهند گرفت، سردمداران جهانی و استکبار جهانی خواهند بود[۵۶]. رهبر معظم انقلاب وجود تمام گرفتاری‌ها و مشکلات مسلمانان دنیا را از ناحیه استکبار و قدرت‌های سلطه‌جو می‌دانند که از آن سوی دنیا بر ملت‌های مسلمان حکم می‌رانند و در زندگی آنها دخالت می‌کنند. آنها را در فقر و ضعف و اختلاف نگه می‌دارند؛ از ثروت‌های آنها به شکل نامشروعی استفاده می‌کنند. نداشتن استقلال، نداشتن آزادی، نداشتن حیثیت انسانی، عقب‌ماندگی علمی و عقب‌ماندگی در شئون زندگی، از دیگر گرفتاری‌های ملت‌های مسلمان است. که توسط مستکبرین بر ملت‌های مظلوم تحمیل شده است[۵۷].[۵۸]

پیامدهای عدالت اجتماعی

رهبر فرزانه انقلاب در یکی از بیانات گوهربارشان به متنی از نهج البلاغه اشاره می‌کنند که در آن به آثار رعایت حق و عدالت بین والی و رعیت پرداخته شده است. «فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ الزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَالِيَهَا أَوْ أَجْحَفَ الْوَالِي بِرَعِيَّتِهِ اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ الْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ وَ كَثُرَ الْإِدْغَالُ فِي الدِّينِ». «پس چون رعیت حق والی را بگزارد، و والی حق رعیت را به جای آرد، حق میان آنان بزرگ مقدار بشود، و راه‌های دین پدیدار و نشانه‌های عدالت برجا، و سنت چنان که باید اجرا، پس کار زمانه آراسته گردد و طمع در پایداری دولت پیوسته و چشم از دشمنان بسته، و اگر رعیت بر والی چیره شود و یا والی بر رعیت ستم کند، اختلاف کلمه پدیدار گردد و نشانه‌های جور آشکار و تبهکاری در دین بسیار»[۵۹]. معظم له در تبیین پیامدهای عدالت می‌فرمایند: عدالت اجتماعی بستر اعتماد ملت را به حاکمیت فراهم می‌نماید. در سایه این اعتماد، حاکمیت می‌تواند اصول راهبردی خود را در روابط اجتماعی، اقتصادی جامعه، عملی سازد. استصلاح مردم و تربیت نیروی انسانی مناسب، شکوفایی بخش‌های مهم اقتصادی جامعه از قبیل کشاورزی، صنعت و تجارت را به دنبال دارد. با شکوفایی این حوزه‌های تأثیرگذار از طریق مشارکت بخش خصوصی، درآمد افراد جامعه افزایش یافته و رفاه عمومی به طور نسبی رشد می‌یابد. ایشان به ابعاد و زوایای گوناگون ثمرات تحقق عدالت اجتماعی پرداخته‌اند. ثمرات تحقق عدالت اجتماعی را می‌توان در حوزه‌های فردی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی و حتی بین‌المللی ملاحظه کرد. گستره ثمره عدالت به وسعت هستی و جامعه بشری است. پیامد عدالت اجتماعی در عرصه زندگی اجتماعی بسیار روح‌نواز و آرام‌بخش است. در سایه عدالت جامعه آرمانی انبیاء الهی و به خصوص شیعه محقق شده و حیات طیبه به منصه ظهور می‌رسد. مناسب است در این فصل به اختصار اهم پیامدهای تحقق عدالت اجتماعی را بررسی نماییم.[۶۰]

عدالت وسیله پیشرفت اسلام

منطق و عدالت دو وسیله توسعه، پیشرفت و نفوذ اسلام است. این دو وسیله می‌تواند بر همه ادیان عالم پیروز شود؛ همه دل‌ها را جذب کند و منطق‌های پوشالی مقابل را شکست دهد. منطق قوی و استدلال محکم و دلایل متقن که اسلام از آن برخوردار است و عدالت به معنای حقیقی کلمه و به صورت مطلق تنها در دین مقدس اسلام تبلور دارد[۶۱]. در قطعاتی از تاریخ که حاکمیت اسلام، حاکمیت حقیقی بوده است همانند دوران امیرالمؤمنین(ع)، همان مقدار از عدالت اسلامی که اجرا شده دل‌ها را به خود جذب کرده است. چه بسیار از نویسندگان و دانشمندان غیر مسلمان، درباره امیرالمؤمنین(ع) کتاب نوشته‌اند و راجع به عدالت آن حضرت سخن گفته‌اند؛ آنها به عدالت، علی(ع) را شناخته‌اند. و به او دل باخته‌اند. اگر جامعه‌ای که بر اساس اسلام به وجود می‌آید، در میان خود، عدالت اجتماعی و عدالت حقوقی و عدالت قضایی و عدالت اجزایی داشته باشد، عدالت به معنای مطلق کلمه در میان مردم اجرا شود، این عدالت در جامعه، عاملی برای جذب دل‌های ملت‌ها و مردم در همه جای دنیا به اسلام است؛ چراکه انسان‌ها از بی‌عدالتی رنج می‌برند[۶۲].[۶۳]

تخلق به اخلاق حسنه

پیامبر اسلام(ص) فلسفه بعثت خود را حاکمیت اخلاق بیان فرموده‌اند. رهبر معظم انقلاب معتقدند وقتی عدالت اجتماعی در جامعه محقق و مقررات الهی مستقر شد، مرحله بعد آن است که مردم در این نظام، به آسودگی، بی‌دغدغه و با برخورداری از عدل زندگی کنند، و برای تخلق به اخلاق حسنه، فرصت و شوق پیدا کنند. حاکمیت اخلاق حسنه و مطابق با ارزش‌های الهی همان حیات طیبه خواهد بود. در چنین جامعه‌ای است که آرامش حقیقی حکمفرما می‌شود[۶۴].[۶۵]

امنیت اقتصادی

از دیگر ثمرات عدالت می‌توان به امنیت اقتصادی اشاره کرد. اگر عدالت نباشد دزدها و چپاول‌گران از بی‌عدالتی سود می‌برند. کسی که می‌خواهد سرمایه‌گذاری کند و طبق قانون سود ببرد، از عدالت خوشش می‌آید؛ عدالت پشتوانه و پشتیبان اوست هر چند که برخی گمان می‌کنند وقتی راجع به عدالت بحث می‌شود امنیت اقتصادی از بین می‌رود در حالی که حقیقت عکس آن است[۶۶]. ایشان در بیانی دیگر دارند که اگر در جامعه‌ای عدالت باشد، یعنی قانون، عادلانه؛ قضاوت، عادلانه؛ اجرا، عادلانه و نظر به آحاد ملت، نظر عادلانه باشد. تلاش اجتماعی و اقدام سازنده اقتصادی هم در آن جامعه بهتر خواهد شد و ثروت هم بیشتر به آن جامعه رو خواهد آورد[۶۷]. در نگاه ایشان بین امنیت و عدالت اقتصادی رابطه دو سویه است. اگر امنیت نباشد، فعالیت اقتصادی نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، عدالت اجتماعی هم نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، دانش و پیشرفت علمی هم نخواهد بود. اگر امنیت نباشد، همه رشته‌های یک مملکت به تدریج از هم گسسته خواهد شد؛ لذا امنیت، پایه و اساس است[۶۸].[۶۹]

قوام و استواری جامعه اسلامی

رهبر انقلاب بر اساس روایت وارده قوام جامعه اسلامی را به عدل و قسط پیوند زده، معتقدند جامعه اسلامی زمانی می‌تواند به عنوان شاهد، مبشر، هدایت‌گر، الگو و نمونه برای ملت‌های عالم مطرح شود که در آن عدالت اجرا شود؛ چراکه اسلام بدون عدل، ممکن نیست. ولو همه ارزش‌های مادی و ظاهری و دنیایی هم فراهم شود، اگر عدالت نباشد، در حقیقت هیچ کاری انجام نشده است. اجرای عدالت برجسته‌ترین مسأله در زندگی حکومتی امیرالمؤمنین(ع) بود. پیامبر اسلام(ص) می‌دانستند امیرالمؤمنین(ع) در چه جهتی فکر می‌کنند و حرکت خواهند کرد. آن حضرت دست‌پرورده و شاگرد پیغمبرند؛ مطیع و عمل کننده به فرمان و درس پیغمبرند. پیغمبر با منصوب کردن امیرالمؤمنین(ع)، در حقیقت عدل را در جامعه اسلامی اهمیت بخشیدند و آن حضرت در طول حکومت ظاهری که داشتند، بیشترین اهتمام‌شان بر استقرار عدل در جامعه بود. آن حضرت، عدالت را مایه حیات اسلام و در حقیقت روح مسلمانی و جامعه اسلامی می‌دانستند[۷۰].[۷۱]

عدالت پیام انقلاب اسلامی

از نگاه رهبر معظم انقلاب، پیام انقلاب، «عدالت» است؛ چراکه در دنیا هر جا ندای عدالت‌خواهی بلند شده است، این انقلاب آنجا را با خود و از خود و متناسب با خود یافته است و با حق‌جویان و عدالت‌خواهان عالم، همراهی کرده است. بسیاری از عدالت‌خواهان، آزادی‌خواهان و مبارزان با ظلم و تبعیض در شرق و غرب اعلام می‌کنند «ما از انقلاب شما این درس را آموختیم» و حقیقت همین است، پیام عدالت‌خواهی. پیام بزرگ و مهم انقلاب برای امت اسلامی و دیگر جوامع است. پیام ملت ایران «احیای هویت اسلامی، بازگشت به اسلام، بیداری مسلمانان و بازگشت به نهضت اسلامی» است[۷۲].[۷۳]

الگو شدن ملت ایران

امروز پرچم‌دار عدالت‌طلبی در میان ملل مستضعف، حق‌طلب و عدالت‌جو؛ ملت بزرگ ایران است. همه ملل مستضعف دنیا چشم امیدشان و الگوی مبارزه‌شان ملت ایران است عزتی که ملت ایران به دست آورده است همه از ثمره عدالت‌خواهی است؛ چراکه دنیا امروز تشنه عدالت است. ایشان ملت‌ها را عدالت دوست و تشنه عدالت می‌دانند و معتقدند اگر ملت‌ها ببینند ملتی پرچم عدالت را در دست گرفته است و در مقابل قلدرها و زورگوهای عالم و در راه عدل، فداکاری و ایستادگی می‌کند، دلگرم و امیدوا می‌شوند. بعد از پیروزی انقلاب ملت ایران برای ملل به پاخواسته الگو و محور شده است، ملت‌ها دائم به ملت ایران نگاه می‌کند[۷۴]. رهبر معظم انقلاب تهاجم سنگین کشورهای سلطه‌جو با ابزارهای تبلیغاتی پیشرفته علیه نظام و اهداف اسلامی و علیه اصل اسلام و ملت ایران را به خاطر الگو شدن این ملت دانسته و تأکید دارند که ما باید خیلی هوشیارانه حرکت کنیم. در دنیایی که بر پایه ظلم می‌چرخد، اگر ما بتوانیم علم عدالت را در این جا برافراشته نگه داریم دل‌های ملت‌ها - حتی ملت‌های غیر مسلمان - مجذوب خواهد شد؛ چون همه تشنه عدالت‌اند. امروز دنیا تشنه عدالت است[۷۵]. استکبار جهانی ایستادگی ملت ما را دانستند. این است که ابرقدرت‌ها عصبانی‌اند. ملت‌های ضعیف هم به این ملت نگاه می‌کنند و از او می‌آموزند. ایستادگی شما، دنیایی را وادار کرد که در مقابل ظلم و جور و زورگویی استکبار بایستند. تنها علاج در مقابل ظلم و تعدی و تجاوز و نامردمی استکبار، فقط ایستادگی و پایداری روی همان معیارها و میزان‌هایی که غدیر، سمبل و رمز واقعی آن است؛ یعنی عدالت؛ تلاش برای خدا؛ ارزش دادن به تقوا و جهاد فی سبیل الله. ایستادگی بر روی این معیارهاست که خواهد توانست این راه را در مقابل ملت ایران، بازتر و هموارتر کند و ملت ایران را پرچمدار مبارزه با بی‌عدالتی جهانی سازد[۷۶].[۷۷]

رشد و تعالی انسان

در محیط قسط و عدل است که انسان‌ها می‌توانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را به دست آورند. قسط و عدل، یک مقدمه واجب برای کمال نهایی انسان است چطور می‌شود به این قضیه بی‌اعتنایی کرد؟[۷۸].[۷۹]

حاکمیت توحید

از نشانه‌ها یا ارکان توحید، نبودن ظلم و نبودن بی‌عدالتی است. استقرار عدالت، پیام و کار بزرگ پیغمبران الهی بوده است. انسان‌های والا در طول تاریخ در این راه تلاش نموده‌اند و بشریت را روز به روز به سمت فهمیدن این حقیقت که عدالت، سرآمد همه خواسته‌های انسانی است، دعوت کرده‌اند. حاکمیت توحید حاکمیت ارزش‌های الهی است. توحید و عدالت رابطه دو سویه دارند. استقرار عدالت، حاکمیت توحید و حاکمیت توحید استقرار عدالت اجتماعی را به همراه دارد[۸۰].[۸۱]

پایانی بر مصائب بشریت

ولی امر مسلمن جهان، ظلم عظیم مسلط بر عالم، سلطه‌های ناحق، زورگویی به ملت‌ها در سطح جهان، ریختن خون‌های به ناحق، پایمال کردن شریف‌ترین و عزیزترین ارزش‌های انسانی، دروغ‌ها و تزویرهایی که سردمداران استکبار جهانی هر روز تحویل بشریت می‌دهند، استثمار، و همه مصائب انسانی را نشانه عدم وجود امید به آینده در بشریت می‌دانند. ایشان معتقدند نا امیدی به طور طبیعی مأیوس می‌کند؛ لذاست که نسل جوان در کشورهای غربی، به سوی پوچی کشانده می‌شوند. نسل جوانی که به سنت‌ها خو نگرفته است و خود را پایبند سنت‌ها نکرده است، وقتی که این نابسامانی محیط زندگی بشریت را می‌بیند، ناامید می‌شود؛ بسیاری از دختران و پسران در کشورهای غربی، به سمت بیهودگی و بی‌اعتنایی به مظاهر زندگی و پوچی و غرقه شدن در شهوات آنی کشیده می‌شوند؛ این بر اثر یأس است؛ بسیاری از دانشمندان و نویسندگان و سخن‌گویان بشریت به این حالت دچار می‌شوند؛ اما آن ملتی که به آینده امید دارد، می‌داند که روزگار ظلم و ستم و زورگویی و تجاوز و طغیان و استکبار، با همه حجم عظیمی که امروز در جهان به وجود آورده است، روزی تمام می‌شود و دورانی خواهد رسید که قدرت قاهره حق، همه قله‌های فساد و ظلم را از بین خواهد برد و چشم‌انداز زندگی بشر را با نور عدالت منور خواهد کرد[۸۲].[۸۳]

اعتماد به عدالت

مهاجرین به حبشه را پیغمبر اکرم(ص) خودش به حبشه فرستاد یعنی آنها را در پناه یک پادشاه کافر، به خاطر عدل قرار داد. به تعبیر دیگر، مردم را از خانه و زندگی و محیط زیست‌شان به خاطر ظلمی که به آنها می‌شد، دور کرد. این هم یک نقطه است. یعنی استقرار عدل، تبعیت از عدل، ترویج عدل، تلاش و مجاهدت برای عدل، بزرگداشت عدالت هر جا که باشد - ولو در بلاد غیرمسلم - و تقبیح ظلم در هر نقطه‌ای از دنیا که باشد. این هم یکی از خصوصیات اسلامی است و شما می‌بینید زندگی اسلامی و حیات مبارک پیغمبر(ص) و تاریخ اسلامی در بهترین ازمنه و سالم‌ترین دوران‌هایش، حاکی از عدل‌پروری و عدالت‌جویی است[۸۴].[۸۵]

اصل راهبردی پیشرفت اسلام

اسلام دو وسیله دارد که با کمک این دو وسیله می‌تواند بر همه ادیان عالم پیروز شود؛ همه دل‌ها را جذب کند و همه منطق‌های پوشالی مقابل خود را شکست دهد؛ یکی، عبارت است از منطق قوی و استدلال محکم و دلایل متقن که اسلام از آن برخوردار است. دیگری، عبارت از عدالت به معنای حقیقی کلمه و به صورت مطلق است. این دو ابزار برای پیشرفت اسلام است[۸۶].[۸۷]

امنیت برای همه زیر سایه عدالت

جریان تاریخ درآوردن خلخال از زن یهودی که در ذمه حاکمیت امام علی(ع) زندگی می‌کرد نمونه بسیار زیبا و آموزنده در عین حال الگوی مثال زدنی از رعایت عدالت اجتماعی بر اساس بینش حضرت امیرالمؤمنین(ع) است. چنان‌که خلیفه بزرگ‌ترین حکومت زمان به جهت ظلمی که در حق زن یهودی ساکن سرزمین اسلام شده است، می‌فرماید: اگر به خاطر این تعدی مسلمانی از غصه بمیرد حق دارد. این ثمره و نتیجه اجرای عدالت اجتماعی است. عدالتی که برای همه هست حتی برای اقلیت‌های دینی. این، حکومت و ولایت اسلامی است[۸۸].[۸۹]

حیات طیبه

نظام اسلامی به وعده قرآن کریم، مردم را به سمت حیات طیبه حرکت می‌دهد. آیه قرآن می‌فرماید: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۹۰]. حیات طیبه یعنی یک ملت آن وقتی زندگی گوارا دارد که احساس کند دنیا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پیش می‌رود و به سمت هدف‌های او حرکت می‌کند؛ این زندگی گواراست؛ فقط «دنیا» نیست، فقط هم «آخرت» نیست. آن ملت‌هایی که به زندگی دنیا چسبیده‌اند و موفق شده‌اند که زندگی دنیوی را به مراتب پیشرفته‌ای از کمال برسانند، لزوماً زندگی گوارا ندارند. زندگی گوارا وقتی است که رفاه مادی با عدالت، معنویت و اخلاق همراه شود. این را فقط ادیان الهی می‌توانند برای بشر تأمین کنند. از طرف دیگر، حیات طیبه و زندگی گوارا فقط آخرت هم نیست. اسلام نمی‌گوید من می‌خواهم زندگی اخروی بعد از مرگ مردم را آباد کنم و کاری با دنیای آنها ندارم، این منطق اسلام نیست. در منطق اسلام زندگی جامعه اسلامی باید از مواهب الهی سرشار شود و بشر با بهره‌مندی‌های مادی زندگی خود، راه معنویت را گم نکند و درست حرکت کند. اگر آن زندگی به وجود آمد، آن وقت در جامعه ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض ریشه‌کن می‌شود؛ تجاوز به حقوق انسان‌ها ریشه‌کن می‌شود؛ جنگ‌ها و برادرکشی‌ها از بین می‌رود؛ ناامنی‌ها در زندگی بشر به صفر می‌رسد. انبیاء الهی و بزرگان برگزیده خداوند در تاریخ بشر برای تحقق عدالت جان دادند[۹۱].[۹۲]

منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹.
  2. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  3. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع کثیری از پاسداران، در سالروز میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار، ۱۰/۱۲/۱۳۶۸.
  4. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۲.
  5. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۳.
  6. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار جمعی از قضات و اعضای دستگاه قضایی، ۲۳/۱۰/۱۳۷۱.
  7. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۴.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی، مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  9. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۴.
  10. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  11. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۴.
  12. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  13. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۴.
  14. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی کشور و خانواده‌های شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۷۷.
  15. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۵.
  16. اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳؛ کتاب الایمان و الکفر، باب الاهتمام بامور المسلمین، ح۱.
  17. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  18. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۵.
  19. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  20. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  21. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۶.
  22. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، به مناسبت عید سعید غدیر، ۲۰/۴/۱۳۶۹.
  23. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۷.
  24. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
  25. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۷.
  26. «و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد می‌کوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵.
  27. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۷/۱۲/۱۳۸۰.
  28. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۸.
  29. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۸.
  30. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۹.
  31. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۹.
  32. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۲۹.
  33. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران به مناسبت روز بعثت، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  34. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار تشکل‌ها و نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.
  35. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  36. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۰.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم پرسش و پاسخ در دیدار با سردبیران و نویسندگان نشریات دانشجویی کشور.
  38. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۲.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگران و معلمان، ۱۴/۲/۱۳۷۹.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، ۴/۶/۱۳۸۳.
  41. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۲.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان دانشگاه صنعتی اصفهان، ۲۳/۱۲/۱۳۸۷.
  43. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۳.
  44. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۲۰/۶/۱۳۶۸.
  45. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۴.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۴/۱۰/۱۳۷۸.
  47. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۴.
  48. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت، ۵/۶/۱۳۸۲.
  49. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
  50. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینی، ۱۴/۳/۱۳۷۹.
  51. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از روحانیون، ائمه جماعات و وعاظ نقاط مختلف کشور، در آستانه ماه مبارک رمضان، ۲۲/۱۲/۱۳۶۹.
  52. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۴.
  53. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم بیعت جمع کثیری از اقشار مختلف مردم جهرم و بخش‌های تابعه کاشان، فریمان، سرخس، احمد آباد، نکا، بوشهر، بندر دیلم و خواهران بندر گناوه، ۱۸/۴/۱۳۶۸.
  54. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۷.
  55. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار روحانیون و وعاظ، در آستانه ماه محرم، ۳/۳/۱۳۷۴.
  56. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.
  57. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با میهمانان داخلی و خارجی دهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۲/۳/۱۳۷۸.
  58. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۷.
  59. شریف رضی، نهج البلاغه، قصار ۲۱۶.
  60. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۸.
  61. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  62. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی مشهد مقدس، رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  63. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۳۹.
  64. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران به مناسبت عید سعید مبعث، ۱۹/۹/۱۳۷۵.
  65. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۰.
  66. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی کشور و خانواده‌های شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۷۷.
  67. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار کارگزاران و قشرهای مختلف مردم، در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین(ع)، ۱۷/۱۰/۱۳۷۱.
  68. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا(ع) در مشهد مقدس، ۶/۱/۱۳۷۹.
  69. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۰.
  70. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.
  71. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۱.
  72. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی در مرقد مطهر، ۱۴/۳/۱۳۷۴.
  73. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۲.
  74. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.
  75. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار رئیس، معاونان و کارکنان قوه قضائیه، در آستانه سالروز هفتم تیر، ۵/۴/۱۳۸۱.
  76. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، به مناسبت عید غدیر خم، ۳۰/۳/۱۳۷۱.
  77. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۲.
  78. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل نیروی انتظامی، ۲۵/۴/۱۳۷۶.
  79. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۳.
  80. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفته بسیج و روز ولادت حضرت مهدی(ع)، ۳/۹/۱۳۷۸.
  81. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۴.
  82. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدی(ع)، ۳۰/۱۱/۱۳۷۰.
  83. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۴.
  84. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت عید مبعث، ۱۰/۱۰/۱۳۷۳.
  85. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۵.
  86. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینی، مشهد مقدس رضوی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  87. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۵.
  88. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات به مناسبت عید سعید غدیر، ۱۶/۱/۱۳۷۸.
  89. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۶.
  90. «کسانی از مرد و زن که کار شایسته‌ای کنند؛ و مؤمن باشند، بی‌گمان آنان را با زندگانی پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.
  91. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در صحن جامع رضوی مشهد مقدس، ۲/۱/۱۳۸۳.
  92. زارع قراملکی، محمد، مقاله «عدالت اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۲۴۶.