افضلیت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:مدخل‌های اصلی دانشنامه ' به 'رده:مدخل ')
 
(۱۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۱ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{امامت}}
| موضوع مرتبط = افضلیت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[امامت]]''' است. "'''[[افضلیت امام]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[افضلیت امام در قرآن]] - [[افضلیت امام در حدیث]] - [[افضلیت امام در کلام اسلامی]] - [[افضلیت امام در معارف و سیره فاطمی]] - [[افضلیت امام از دیدگاه زیدیه]] - [[افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه]] - [[افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت]] - [[افضلیت امام از دیدگاه معتزله]] - [[افضلیت امام از دیدگاه اشاعره]] - [[افضلیت امام از دیدگاه اباضیه]] - [[افضلیت امام از دیدگاه ظاهریه]] - [[افضلیت امام از دیدگاه ماتریدیه]] - [[افضلیت امام از دیدگاه وهابیت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[افضلیت امام در قرآن]] | [[افضلیت امام در حدیث]] | [[افضلیت امام در کلام اسلامی]] | [[افضلیت امام در فلسفه اسلامی]] | [[افضلیت امام در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[افضلیت امام (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''افضلیت [[امام]]''' یکی از شروط [[امامت]] [[امام معصوم]]{{ع}} از نظر شیعه است.
'''[[افضلیت امام]]'''، به معنای [[برتری امام]] نسبت به دیگران در دو امر است: نخست در زیادی [[ثواب]] و [[قرب به خداوند]] و دیگری در صفات کمال انسانی. این سوال که "آیا [[امام]] باید [[افضل]] از دیگران باشد یا [[خیر]]؟" از دیرباز مورد [[نزاع]] میان [[شیعه امامیه]] و [[اهل سنت]] بوده و در باب [[شروط امامت]]، بدان پرداخته شده است. [[شیعه]] شرط لازم [[امامت]] را "[[افضلیت]]" می‌‌داند و در مقابل، [[اکثریت]] اهل سنت تقدیم فرد عادی ([[مفضول]]) بر افضل را جائز می‌‌دانند.


گستره افضلیت امام از نظر شیعه دو معنای" [[برتری]] در [[پاداش اخروی]] و برتری در کمالات انسانی" را شامل می‌‌شود. علمای شیعه به دلیل عقلی (قبح [[تقدیم مفضول بر افضل]]) و [[نقلی]] ([[سوره یونس]] [[آیه]] ۳۵ و...) استناد کرده‌اند و اشکالاتی که از سوی علمای اهل سنت مطرح شده را پاسخ داده‌اند.


==افضلیت ==
== معناشناسی ==
*[[امام]] در هر چه که به آرمان‌ها و اهداف امامت مربوط می‌شود باید افضل باشد که بالاترین این صفات، [[عصمت]] است که برای تبیین معارف و احکام ضرورت دارد. هر یک از [[ائمه]]{{عم}} در عصر خود کامل‌ترین مصداق در این صفات بوده‌اند و از نظر عقلی، [[امامت]] غیر افضل بر افضل قبیح است. افضلیت به معنای برتری [[امام]]{{ع}} در صفات و کمالات نفسانی و پاداش اخروی نسبت به دیگران است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
=== معنای افضلیت ===
*دانشمندان شیعی افضلیت را یکی از شروط امامت می دانند آن هم افضلیت مطلق در تمام جوانب <ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
{{اصلی|افضلیت}}
*افضلیت [[امام]] در سخنان متکلمان شیعه [[امامیه]] در دو معنا به کار رفته است: یکی افضلیت در صفات کمال نفسانی مانند: علم، عدالت، شجاعت، پارسایی؛ و دیگری افضلیت در بهره‌مندی از پاداش الهی، <ref>المسلک فی أُصول الدین، ص ۲۰۵؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶؛ تلخیص المحصل، ص ۴۳۱ و تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
افضلیت از ریشه «ف ض ل» به معنای زیاده و برتری است و «افضل» به معنای برتری کسی یا چیزی نسبت به دیگری است<ref>کتاب العین ج ۷ ص ۴۴.</ref>. افضلیت بنابر یک تقسیم در دو مورد به کار می‌رود:
*از طریق دلیل عقلی و [[وحی]] به لزوم افضلیت امام به معنای برتری در کمالات نفسانی استدلال شده است.
# افضلیت در [[امور دنیوی]] مانند: برخوردای از نَسب و حَسب، مقام اجتماعی، مال و ثروت و...؛
# افضلیت در امور [[اخروی]] و صفات انسانی مانند [[علم]]، [[تقوا]] و ورع، [[شجاعت]] و [[زهد]]<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۹۳.</ref>.


==افضلیت اخروی [[امام]]==
=== معنای امام ===  
*جهت اثبات برتری امام در برخورداری از پاداش اخروی به وجوه ذیل استدلال شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
{{اصلی|امام در لغت}}
*۱. '''[[عصمت امام]] و [[افضلیت]]:''' [[امام]] رهبری امت اسلامی‌ را در همه امور دینی برعهده دارد، مقتضای عمومیت [[امامت]] و افضلیت امام بر مأموم این  است که او در همه شئون رهبری از جمله عبادت بر دیگران برتری داشته باشد، و چون امام صفت عصمت دارد از عالی ترین درجه اخلاص در اعمال از جمله در عبادت نیز برخوردار خواهد بود، لازمه برتری در عبادت و اخلاص در آن برتری در استحقاق پاداش اخروی است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۶.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
امام در لغت به معنای "[[پیشوا]]"، "پیشرو"<ref>فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».</ref> و [[راهنما]]ست<ref>لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».</ref>. با وجود اندک اختلافی پیرامون اصطلاح‌شناسی [[امامت]] در [[علم کلام]]<ref>جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی، ص۴۱-۵۷؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی، ص۲۳-۳۳.</ref>، [[متکلمان]] در مجموع، آن را به [[ریاست]] فراگیر در تمام مسائل [[دینی]] و [[دنیایی]]، به [[نیابت]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تعریف کرده‌اند<ref>مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیة، ص۳۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۱۰۳؛ ابن‌میثم بحرانی، میثم، النجاة فی القیامة، ص۴۱؛ سیوری، فاضل مقداد، إرشاد الطالبین، ص۳۲۵.</ref>. در مباحث [[معرفتی]]، گاهی سخن از امامت به معنایی فراگیر است که حتی [[پیامبران]] را هم در بر می‌گیرد و بار دیگر، تنها سخن از [[جانشینی پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌باشد. در این صورت نیز، گاه سخن راجع به امامت [[جانشینان پیامبر]] {{صل}} به صورت مطلق است، اما گاه بحث ناظر به اشخاص ایشان می‌باشد<ref>[[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت]]، ص ۲۱.</ref>.
*۲. '''[[تکلیف سنگین‌تر]] و [[پاداش بیشتر]]:''' [[امام]] در همه تکالیف دینی با دیگر مکلفان شریک است، ولی تکلیف ویژه‌ای نیز دارد، چرا که او لطف است  در حق دیگران و مسئولیت هدایت آنان را در عالی ترین سطوح برعهده دارد. پرداختن به این مسئولیت عظیم، مجاهدت ویژه ای لازم دارد. به مقتضای افضل الأعمال أحمزها اما در برخورداری از پاداش الهی شایستگی بیشتری خواهد داشت. حاصل آن که تکلیف بیشتر و سنگین تری که برعهده امام گذاشته شده است، مقتضی استحقاق پاداش اخروی بیشتری خواهد بود<ref>المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۵.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
*۳. '''[[حجت بودن امام]] و افضلیت:''' [[امامت]] ادامه [[نبوت]] است و به جز آوردن شریعت، با [[نبوت]] تفاوتی ندارد، چنان که در برخورداری از عصمت و سایر کمالات با [[پیامبر]] یک سان است، از آنجا که [[پیامبر]]{{صل}} بر دیگران برتری داشته و از پاداش بیشتری برخوردار است، امام نیز چنین است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۵ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص  ۲۸۶.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
*۴. '''[[تعظیم ویژه امام]] و افضلیت:''' [[امام]] به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه ای است که او  را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.
*ممکن است گفته شود: تعظیم و تکریم آن گاه پاداش به شمار می‌رود که از سوی خداوند و در آخرت باشد در حالی که تکریم مورد بحث از طرف مؤمنان و مربوط به دنیاست. در پاسخ می‌توان گفت تعظیم امام اگر چه از سوی مؤمنان و وظیفه آنهاست ولی به دستور خداوند صورت می‌گیرد و پاداش الهی در دنیا نیز می‌تواند بروز و نمود داشته باشد آن چه به آخرت اختصاص دارد پاداش کامل و بی نقص است که از هرگونه سختی و رنجی پیراسته است چنان که قرآن کریم درباره مجاهدان راه حقّ می‌فرماید: خداوند پاداش دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۴۸.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>.


==برتری امامان شیعه بر دیگر پیامبران==
البته تعریف کامل‌تر [[امامت]] در مکتب اهل‌بیت {{عم}} طبق کتاب و سنت، این است که گفته شود: امامت، ولایت‌الامر است و اساساً تقابل [[دین]] و [[دنیا]] در این [[مکتب]] معنا و مفهوم ندارد؛ آن [[دینی]] که [[قرآن کریم]] معرفی می‌کند همین [[شریعت]] است و [[شریعت]] شامل همه امور دنیاست و [[رسول اکرم]] {{صل}} [[مبعوث]] شد تا [[مردم]] را در [[دنیا]] [[هدایت]] کند تا بتوانند در [[دنیا]] و [[آخرت]] [[سعادتمند]] باشند. [[شیخ صدوق]] در "[[معانی الأخبار]]" در تعریف امام گفته است: {{عربی|سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ، مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ الله - تَعَالَى ذِكْرُهُ - مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ}}<ref>ابن‌بابویه (صدوق)، محمد بن علی، معانی الأخبار، ص۶۴-۶۵.</ref> حاصل این تعریف، اشاره به سه رکن مهم [[امامت]] در استعمالات شرعیه است؛ یکی: "[[قدوه]]" بودن؛ دومی: "[[منصوب]]" بودن از طرف [[خدا]] و رکن سوم: "[[واجب الاطاعه]]" بودن امام است. این تعریفِ دقیق، جامع‌ترین سخن در تعریف امام را آورده است<ref>مرحوم [[صدوق]] این قیود مذکور در متن خود را از [[روایات]] استفاده کرده است. در روایات بسیاری به قدوه بودن، منصوب بودن و واجب‌الاطاعه بودن امامان تصریح شده است؛ از جمله: روایت از پیامبر اکرم {{صل}}: {{متن حدیث|إنَّ أئِمَّتَكُم قادَتُكُم إلَى الله؛ فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم}}؛ پيشوايان شما زمام داران شما به سوى خدايند؛ پس بنگريد از چه كسانى در نماز و دينتان پيروى مى‌كنيد. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين، ص۵؛ و روایت امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً}}؛ چرا كه خداى تبارك و تعالى امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّت قرار داد. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۲۰۳؛ و روايت مفصّل امام رضا {{ع}} در معرفی امام و امامت: {{متن حدیث|هَل يَعرِفونَ قَدرَ الإِمامَةِ ومَحَلَّها مِنَ الاُمَّةِ فَيَجوزَ فيهَا اختِيارُهُم؟ إنَّ الإِمامَةَ أجَلُّ قَدراً، وأَعظَمُ شَأناً وأَعلى مَكاناً، وأَمنَعُ جانِباً، وأبعَدُ غَوراً مِن أن يَبلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِم، أو يَنالوها بِآرائِهِم، أو يُقيموا إماماً بِاختِيارِهِم... فَكَيفَ لَهُم بِاختِيارِ الإِمامِ؟! وَالإِمامُ عالِمٌ لا يَجهَلُ... مُضطَلِعٌ بِالإِمامَةِ، عالِمٌ بِالسِّياسَةِ، مَفروضُ الطّاعَةِ}}؛ آيا مردم، مقام امامت و جايگاه آن در ميان امّت را مى‌دانند تا در نتيجه، انتخاب آنان در اين باره، روا باشد؟! امامت، مقامش بزرگ‌تر و شأنش والاتر و جايگاهش بلندتر و دست‌نيافتنى‌تر و ژرف‌تر از آن است كه مردم، با خردهايشان بدان برسند، يا با انديشه‌هايشان آن را دريابند، يا با انتخاب خود، امامى را برگمارند... پس مردم را چه رسد به انتخاب امام؟! امامى كه داناست و نادانى ندارد... در پيشوايى و رهبرى، نيرومند، و به سياست داناست. فرمان بردارى از او واجب است. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳. او در جای دیگری نیز گفته است: {{عربی|الإمامة إنّما هي مشتقّة من الإيتمام بالإنسان، والإيتمام هو الاتّباع، والاقتداء، والعمل بعمله، والقول بقوله}} ر. ک: صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، ص۶۹. {{عربی|ويجب أن يُعتقد أنّه يلزمنا من طاعة الإمام ما يلزمنا من طاعة النبيّ {{صل}}، وأنّ كلّ [[فضل]] آتاه [[الله]] عَزَّ وَجَلَّ نبيَّه فقد آتاه الإمامَ إلا النبوّة}}. صدوق، محمد بن علی، الهداية في الأصول و الفروع، ج۲، ص۲۷. [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv0?playlist=376197 درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»].</ref>.
*با توجّه به مبنای [[قرآن|قرآنی]] [[امامیه]] از تعریف [[امامت]]؛ [[امامت]] [[مقام الهی]] مافوق [[نبوت]] است و به تبع آن [[امامان]] [[شیعه]] نیز به عنوان [[امام]] از دیگر [[پیامبران]] - جز [[پیامبر اسلام]] - [[افضل]] و [[برتر]] خواهند بود.  [[اهل سنت]] نیز با توجّه به مبنای خود از [[امامت]] "تعریف سطحی و نازل از [[امامت]] و تطبیق آن بر [[حکومت]] و [[حاکم دینی]]" عقیده [[شیعه]] مبنی بر [[برتری]] [[امامان]] از [[پیامبران]] جز [[حضرت محمد]]{{صل}} را منکر و بر آن خدشه وارد می‌‌کنند<ref>ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷. </ref>.
* در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل قابل تأمل است:
# '''عنوان [[امامت]] مثبت [[افضلیت]]:''' بعد از اینکه [[شیعه]] با دلیل [[قرآن|قرآنی]] ثابت نمود که [[مقام امامت]] از [[مقام]] نبود بالاتر است و از سوی دیگر [[نصوص دینی]] "آیات و [[روایات نبوی]]" بر [[تعیین]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[امام]] دیگر به عنوان [[امام]] و [[جانشین]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} دلالت می‌‌کنند، رهاورد دو مقدمه فوق (برتری [[امامت]] بر [[نبوت]] و [[نصب]] دوازده [[معصوم]] به [[مقام امامت]] توسط [[قرآن]] و سنت) [[برتری]] و [[افضلیت امامان]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] می‌‌شود که دارای [[مقام امامت]] صرف و فاقد [[مقام امامت]] بودند. آنچه قابل بحث است نه نتیجه، بلکه دو مقدمه فوق است که مقدمه اوّل "برتری [[مقام امامت]] بر [[نبوت]]" در تحلیل [[شبهه]] اخیر و مقدمه دوم "[[نصب]] [[حضرت علی]]{{ع}} به [[مقام امامت]]" نیز به تفصیل در فصل بعدی ذیل [[شبهه]] عدم [[نصب]] در [[قرآن]] و [[روایات]] اثبات خواهد شد. باری این دلیل تنها [[برتری]] [[ائمه]] [[شیعه]] بر [[پیامبر|پیامبرانی]] را ثابت می‌‌کند که به [[مقام امامت]] نائل نیامدند، اما ادعای [[افضلیت امامان]] بر تمامی‌ [[پیامبران]] جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را دلیل بعدی روشن می‌‌کند.
# '''وجود [[نصوص]] خاص بر [[افضلیت ائمه]]{{عم}}:''' علاوه بر دو نکته [[برتری]] [[امامت]] بر [[نبوت]] و وجود [[نص]] بر [[امامت]] [[امامان]] [[شیعه]] می‌‌توان از طریق [[آیات]] و [[روایات]] [[افضلیت امامان]] [[شیعه]] و به شکل بارز [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر سایر [[پیامبران]] را ثابت نمود. به دیگر سخن اگر فرضاَ در صحت و [[صدق]] دلیل پیشین بر مدعای [[شیعه]] شک و تردید نمود، باز می‌‌توان از طریق [[نصوص]] خاص آن را تنقیح و اثبات نمود؛ چراکه [[نصوص]] خاصی از [[قرآن]] و [[روایات]] بر [[افضلیت امامان]] بر [[پیامبران]] وجود دارد که اینک به اختصار به آن می‌‌پردازیم: در جریان مباهله<ref>مباهله آن است که [[پیروان]] دو [[دین]] مختلف بعد از ناامی‌دی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت [[مکتب]] خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از [[خداوند]] بخواهند که عذاب خود را بر پیرو [[دین]] رقیب نازل کند</ref> [[خداوند]] از پیامبرش خواست با [[اهل‌ بیت]] خود به مباهله و دعا دست بزنند{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>. همه [[مفسران]] و اهل تاریخ بالاتفاق ذکر کرده‌اند که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در مباهله تنها دختر خویش [[حضرت زهرا]]{{س}} و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] و [[امام علی]]{{عم}} را به همراه خود به مباهله برد<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱. </ref>[[حضرت زهرا]]{{س}} مصداق فراز آیه {{متن قرآن|نِسَاءنَا}}. [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} مصداق فراز {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} و [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مصداق {{متن قرآن|أَنفُسَنَا}} است. از اینجا معلوم می‌‌شود که آن حضرت هم نفس و هم ردیف [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است و به تعبیر دقیق‌تر [[مقام]] و مرتبه [[حضرت علی]]{{ع}} پیش [[خداوند]] چنان بلند مرتبه است که [[خداوند]] و [[رسول|رسولش]] وی را هم نفس [[پیامبر]] ذکر می‌‌کند و این دلیل بر این است که غیر از [[حضرت علی]]{{ع}} احدی در [[صفات]] و کمالات مانند وی برای [[پیامبر]] نیست و چون [[پیامبر اسلام]] برترین [[انسان]]‌ها و [[پیامبران]] است، هم ردیف و هم نفس وی یعنی [[حضرت علی]]{{ع}} نیز مانند [[پیامبر]] بردیگر [[پیامبران]] [[برتر]] خواهد بود<ref>ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.</ref> [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در موارد مختلف به [[افضلیت دوازده امام]] [[معصوم]] و در موارد خاص به [[برتری]] [[حضرت علی]]{{ع}} نسبت به همه [[انسان]]‌ها و [[پیامبران]] تأکید و تصریح داشته است که به برخی در فصل کلیات در بحث اثبات [[نظریه انتصاب]] ذیل عنوان [[امامان]] [[واسطه فیض الهی]] اشاره شد و اینک به گزارش بعضی دیگر می‌‌پردازیم.
## '''[[اهل البیت]] اولین مخلوق الهی:''' در [[نصوص]] [[روایت|روایی]] تأکید شده است [[روح]] انسانها پیش از عالم دنیا در عالمی‌ دیگر به نام [[عالم ذر]]، [[عالم الست|الست]] یا [[نور]] تحقق داشته است که اولین [[روح]] مخلوق در آن عالم [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[حضرت علی]]{{ع}} و سایر [[ائمه]]{{عم}} می‌‌باشد. در [[احادیث]] به اتحاد [[نور]] [[حضرت علی]]{{ع}} با [[نور]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تأکید شده است: "من و علی بن ابی طالب از [[نور]] [[خدا]] و از عین عرش آفریده شده‌ایم چهارده هزار سال پیش از آن‌که [[خداوند]] آدم را بیافریند، ما [[خداوند]] را تسبیح و تقدیس می‌‌کردیم"<ref>{{عربی|" خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"}}؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.</ref> [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} با این بیان در [[مقام]] تمجید و معرفی [[مقام]] حقیقی [[حضرت علی]]{{ع}} است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی چند از [[اهل سنت]] گزارش‌ شده است <ref>ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.</ref>. اینکه نفس خلقت اولیه بر [[افضلیت مقام حضرت علی]]{{ع}} دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} همین نکته را بربرتری [[امام]] خود و [[حضرت علی]]{{ع}} بر [[فرشتگان]] می‌‌شمارد: "چگونه ما بر [[ملائکه]] [[افضل]] نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس [[خداوند]] بر آنان سبقت گرفتیم؟ ! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد [[خدا]] به نطق آمدیم <ref>{{عربی|" فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ "}}؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>
## '''درج اسامی [[امامان]] در بهشت و معرفی آنان به پیامبران:''' درروایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا [[دوازده امام]] قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آن‌ها سؤال نموده است و [[خداوند]] نیز [[اوصاف الهی]] آن‌ها را ذکر فرمود. خداوند در بعض [[احادیث]] قدسی و غیر آن مانند [[حدیث معراج]] به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده [[پیامبر]] اسامی داوزده [[امام]] در ساق [[عرش الهی]] از طرف [[خدا]] ندا آمد که:{{عربی|" هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏ "}}<ref>«آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.</ref>. وصی [[حضرت محمد]] {{صل}} صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و [[جانشینی]] در امور [[نبوت]] است. این نکته خوشبختانه در ادامه [[حدیث]] آمده است، چنان‌که [[پیامبر]] بعد از مشاهده دوازده [[نور]] پرسید آیا این‌ها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که: " ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" <ref>{{عربی|" يا محمد هؤلاء أوليائي و أحبّائي و أصفيائي و حججي بعدك على بريّتي، و هم أوصياؤك، و عزّتي و جلالي، لأطهّرن الأرض بآخرهم المهدي من الظلم‏ "}}؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷. </ref>. روشن است اگر در میان انسان‌ها و [[پیامبران]] علاوه بر [[امامان]] انسان‌های [[برتری]] بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آن‌ها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی [[ائمه]] دلیل بر [[برتری]] آنان است.  
## '''[[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] غایت آفرینش:''' در [[روایات]] متعدد از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} نقل شده است که آن حضرت [[فلسفه]] و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و [[اهل بیت]] در بهشت درج و [[حضرت آدم]] آن‌ها را زیارت کرده است، در اکثر همین [[روایات]] [[خداوند]] در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است که اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد {{عربی|" يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم‏ "}} <ref>ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.</ref>
## '''عدم قیاس احدی به [[امامان]]:''' [[مقام]] و [[رتبه]] شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و امامان{{عم}} در عالم امکان چنان بلندمرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد{{عربی|" نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}}<ref>«هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲. </ref>. از [[امام علی]]{{ع}} نیز [[روایات]] مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند:{{عربی|" نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "}} <ref>«احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست»؛ تاریخ [[مدینه]] دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، [[خطبه]] ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴. </ref> بر عین این [[روایت]] [[احمد بن حنبل]] از بزرگان [[اهل سنت]] فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین [[مردم]] پرسید؟ او جواب داد: [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس [[جایگاه]] [[علی بن ابی طالب]] کجاست؟ احمد در جواب گفت: {{عربی|" هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏ "}}<ref>ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸. </ref>
## '''تصریح به [[افضلیت حضرت علی]]{{ع}}:''' روایت‌های پیشین به دلالت التزامی بر [[افضلیت اهل بیت]]{{عم}} دلالت می‌کردند که برخی می‌توانستند در دلالت آن‌ها شک و تردید ایجاد نمایند، لکن خوشبختانه [[روایات]] متعددی وارد شده است که به دلالت مطابقی و شفاف بر [[برتری]] [[اهل بیت]] و [[امامان]] دلالت می‌کنند که اینک به برخی اشاره . [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[عبدالرحمن بن عوف]] فرمود:{{عربی|" إنّكم أصحابي و علي بن أبي طالب أخي و منّي و أنا من علي، فهو باب علمي و وصيّي، و هو و فاطمة و الحسن و الحسين هم خير الأرض عنصراً و شرفاً و كرماً "}}<ref>ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.</ref>. [[عایشه]] از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} [[روایت]] می‌کند که بهترین خلق و بزرگ‌ترین آنان نزد [[خداوند]] در قیامت را خوارج خواهد کشت:{{عربی|" هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً"}} <ref>«آنان، بدترينِ [[مردم]] و آفريده‌ها هستند كه بهترينِ [[مردم]] و آفريدهها و نزديكترين‌شان به خدا، آنان را خواهد كشت» قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.</ref>. حضرت شخص خود و اهل بیتش را [[برگزیده الهی]] بر جمیع مخلوقات توصیف می‌کند:{{عربی|" إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏ ... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"}}<ref>«خداوند تعالى مرا و اهل بيت مرا بر جميع خلق اختيار كرد... پس من و اهل بيت من از ميان خلق او برگزيده او هستيم‏» ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲. </ref>. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در میان جمعی از [[انصار]] و مهاجر خطاب به [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود: "ای علی! اگر احدی [[عبادت]] [[خدا]] را به [[کمال]] انجام دهد، سپس در [[افضلیت]] تو و اهل بیتت بر [[مردم]] شک و تردید نماید، در آتش خواهد بود"{{عربی|" يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏"}}<ref>الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.</ref>. حدیث دیگر معروف به [[حدیث]] {{عربی|" أَكْلِ‏ الطَّيْر"}} است که برخی از [[اهل سنت]] مانند [[حاکم]] نیشابوری در مستدرک و ذهبی در تذکرة الحفاظ به صحت آن تصریح داشتند. [[انس بن مالک]] می‌گوید من پرنده‌های بریان شده برای [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} تقدیم کردم، حضرت لقمه‌ای از آن را میل نمود و فرمود: " خدایا! بهترین و دوست‌داشتنی‌ترین خلقت از اولین تا آخرین را به سوی ما برسان"{{عربی|" أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين"}} <ref>سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.</ref>. [[أنس]] می‌گوید: ناگاه صدای درب به صدا درآمد و دیدم که [[امام علی|علی]]{{ع}} است. بعد از ورود [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} برای اجابت دعایش حمد و سپاس [[خدا]] را نمود. روایت صریح و شفاف که بر [[افضلیت]] [[امامان]] بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران پیشین]] دلالت می‌کند، [[روایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} است که در کتب [[فریقین]] آمده است. آن حضرت از [[پیامبر]] پرسید که شما [[افضل]] هستنید یا [[جبرئیل]]؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} با تصریح به [[افضلیت]] [[پیامبران]] بر [[فرشتگان]] فرمود:{{عربی|" يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا "}} <ref>«اى علىّ! [[خداوند]] - تبارك و تعالى - پيامبران مرسل خود را بر ملائكه مقرّب خود برترى داده است و مرا بر تمام انبياء و مرسلين برترى داده است، و فضيلت، بعد از من براى تو و [[امامان]] بعد از تو مى‏باشد، و ملائكه كمككار ما و دوستان ما هستند» ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.</ref>.
## '''[[روایات]] ولوی:''' علاوه بر [[روایات نبوی]] از خود [[امامان]] [[شیعه]] [[روایات]] متعددی بر [[افضلیت]] خودشان بر همه [[مردم]] حتی [[پیامبران]] وارد شده است. شاید این‌جا [[شبهه]] دور به نظر رسد که ما [[افضلیت امامان]] را با [[احادیث]] خود [[امامان]] ثابت می‌کنیم و این استدلال [[حجت]] نخواهد بود. در پاسخ باید گفت ما بیش از اثبات [[افضلیت امامان]] نخست [[امامت]] و [[صفات]] لازمه آن مانند [[عصمت]]، [[مرجعیت دینی]] و [[حجیت]] اقوالش را ثابت و به عنوان مبنا و پیش‌فرض می‌پذیریم، آن‌گاه با مراجعه به این منبع یعنی منبع [[عصمت]] و [[حجت الهی]] در [[مقام]] سؤال از برترین انسان‌ها جواب خودمان را از آنان دریافت می‌کنیم: [[امام علی]]{{ع}} [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را بهترین عترت‌ها توصیف فرمود:{{عربی|" عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ "}}<ref>«عترت او بهترين عترت‏هاست» نهج البلاغه، خ ۹۴.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمود:{{عربی|" نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه"}} <ref>«ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم» فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>. در [[روایات]] بلندی [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید:{{عربی|" بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ "}} <ref>«بواسطه ما [[خدا]] افتتاح نمود و بما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و [[رهبر]] دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏» بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹. </ref>


===جمع [[روایات]] [[افضلیت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[ابو بکر]]===
[[امام]] [[برترین]] [[انسان‌ها]] در عصر خود است؛ بدین بیان که به طور طبیعی، برای اداره جامعه تنها یک نفر می‌بایست در رأس هرم قرار گیرد وگرنه بروز اخلال در اداره جامعه امری اجتناب‌ناپذیر است. چنین کسی را [[خداوند]] [[منصوب]] می‌کند؛ حال اگرچه ممکن است در هر دوره چند [[پیامبر]] در این عالم وجود داشته باشند، اما روشن است که [[خداوند حکیم]] شایسته‌ترین آنها را برای [[اجرای احکام]] برمی‌گزیند<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۱۲.</ref>.
* از مطالب پیشین روشن شد که [[امام علی|علی]]{{ع}} [[افضل]] [[مردم]] بعد از [[پیامبر]] بود این نکته و اصل با ظاهر [[روایات]] [[اهل سنت]] دال برافضلیت [[ابوبکر]] و [[عمر]] و در بعضی [[روایت]] [[عثمان]] اصطکاک پیدا می‌کند، لکن برای جمع می‌توان این نکته را افزود حداقل پیش [[عالمان]] مختلف [[اهل سنت]]، در [[افضلیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] تردیدی وجود ندارد اما این‌که آنان در عین حال [[ابوبکر]] و [[عمر]] را [[افضل]] شمردند، باید گفت این [[افضلیت]] در بین [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بود که از نظر آنان این سه شخصیت از دیگران [[برتر]] بودند، در این مقایسه [[حضرت علی]]{{ع}} اصلاً زیر مجموعه و جزء افراد مقایسه شده نیست؛ چراکه شخصیت [[امام علی|علی]]{{ع}} مافوق [[صحابه]] و هم‌ردیف [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} بوده است.
* بر این جمع کلام [[احمد بن حنبل]] صریحاً دلالت می‌کند که پیش‌تر گزارش شد. افزون بر وی این نکته در بعضی [[روایات]] و دیدگاه‌های بعضی [[صحابه]] نیز آمده است. مثلاً [[عبدالله]] فرزند [[عمر]] می‌گوید: ما وقتی [[صحابه]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را [از حیث برتری] شمارش می‌کردیم، می‌گفتیم: [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]. در این هنگام شخصی سؤال کرد که پس [[جایگاه]] [[امام علی|علی]]{{ع}} کجاست؟ [[عبدالله بن عمر]] گفت:{{عربی|" عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله{{صل}} وَ فِي دَرَجَتِهِ"}} <ref>«على از اهل بيت است و كسى با او قياس نمى‏شود، على در [[رتبه]] خود همراه با [[رسول الله]] است‏»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.</ref>.
* از گزارش [[عبدالله بن عمر]] چنین استفاده می‌شود که گویا [[افضلیت علی]]{{ع}} بر دیگر [[اصحاب]] مثل آفتاب روشن بوده است، محل بحث تنها بین [[صحابه]] با قطع‌نظر آن حضرت بود که ظاهراً [[اکثریت]] بر س شخص فوق متمایل بودند<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۹۷ - ۱۰۶.</ref>


==افضلیت امام در معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)==
== قلمرو [[افضلیت]] [[امام]] ==
در [[بیان]] [[ویژگی‌های امام]] [[علم خدادادی]]، [[عصمت]] و [[نصب الهی]] را توضیح دادیم اکنون نوبت به ویژگی چهارم یعنی [[افضلیت]] رسیده است در این درس معیار و دلائل [[افضلیت]] [[تبیین]] می‌‌شود.
کسی که [[امامت]] جامعه را بر عهده دارد باید علاوه براینکه در [[امور دنیوی]] بر دیگران [[افضلیت]] دارد، در امور اخروی نیز افضلیت داشته باشد.  
===[[معیار افضلیت]]===
قبل از بررسی [[ادله]] مطرح شده لازم است ملاک و [[میزان]] در [[باب ]][[افضلیت]] را مشخص نماییم به عبارت دیگر [[افضل]] باید در چه وصفی بر دیگران [[برتری]] داشته باشد و [[معیار افضلیت]] چیست؟
دو قلمرو برای [[افضلیت]] می‌‌توان در نظر گرفت: اول) [[تقرب به خداوند]] تعالی و رسیدن به [[پاداش]] و [[ثواب]] بیش تر. دوم) [[برتری]] در [[کمالات انسانی]].
این دو ملاک و قلمرو به نوعی در سخن [[متکلمان امامیه]] مانند [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶)<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۲۹.</ref> و خواجه [[طوسی]] (م ۶۷۲)<ref>تلخیص المحصل، ص ۴۳۱.</ref> و [[علامه حلی]] (م ۷۲۶)<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، ص ۱۸۷ و به مناسبت استدلال بر لزوم نص و بطلان اختیار و انتخاب معیار افضلیت را هم مطرح نموده است: {{عربی| الامام یجب أن یکون افضل أهل زمانه دینا و ورعا و علما و سیاسه فلو ولینا أحدنا باختیارنا لم نأمن أن یکون باطنه کافرا أو فاسقا و یخفی علینا و المقایسه بینه و بین غیره فی هذه الکمالات و إذا جهلنا الشرط کیف یصح أن یناط هذا الامر بنا و یستند إلی اختیارنا؟}} الإلفین ص۴۱.</ref> و [[محقق حلی]] (م ۶۷۶)<ref>المسلک فی أصول الدین و الرسالة الماتعیة، ص ۲۰۵؛ حمصی نیز این دوگانگی در ملاک افضلیت را بیان کرده است: {{عربی|و اما کونه أفضل الرعیه فیدخل تحته معنیان: احدهما کونه أفضلهم بمعنی کونه أکثرهم ثوابا عندالله و ثانیها کونه أفضل منهم فی الظاهر و فیما هو متقدم علیهم فیه المنقذ من التقلید}}. ج ۲، ص ۲۸۶.</ref> مطرح شده است.
[[افضلیت]] مورد نظر [[امامیه]] که از ویژگی‌های لازم و ضروری [[امام]] دانسته شده و به هر دو ملاک می‌‌باشد هر چند می‌‌توان بین دو ملاک مذکور قائل به ملازمه شد همان طور که [[محمد]] [[حسن]] مظفر می‌‌گوید: {{عربی| و أعلم أنّ الإمام إذا كان فاضلا في صفات الكمال، يلزم أن يكون أطوع للّه و أكثر عملا بالبرّ و الخير، فلا بدّ أن يكون أكثر ثوابا.}}<ref>دلائل الصدق لنهج الحق، ج ۴، ص ۲۳۹.</ref>. [[امام]] اگر در [[صفات کمال]] [[فضل]] و [[برتری]] داشته باشد باید اطاعتش از [[خداوند]] بیشتر و کار خوب و پسندیده‌اش بیشتر باشد پس باید [[ثواب]] بیشتری هم ببرد.
===[[دلایل]] [[لزوم]] [[افضلیت]]===
برای [[تبیین]] [[ضرورت]] [[افضلیت امام]] و [[جانشین پیامبر]]{{صل}} دو نوع [[استدلال]] ارایه شده است:


الف) '''[[دلیل عقلی]]'''
برای اثبات برتری امام در برخورداری از [[پاداش اخروی]] به وجوه ذیل [[استدلال]] شده است:
عقلاً و عرف عدم رعایت [[افضلیت]] را قبیح و [[ناپسند]] می‌‌دانند و این [[قبح]] را [[مسلم]] و بی [[نیاز]] از [[استدلال]] می‌‌دانند<ref>تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۱۶.</ref>. هر چند بعض از [[متکلمان]] برای اثبات [[قبح]] و ناپسندی رعایت نکردن [[افضلیت]] در [[امامت]] چنین [[استدلال]] کرده‌اند: [[امام]] درکمالات نسبت به سایر [[مردم]] یا مساوی و یا از آنان پایین‌تر است و یا [[برتر]]. فرض اول محال است زیرا در این صورت برای [[امامت]]، بر دیگران ترجیحی ندارد فرض دوم نیز محال است زیرا [[تقدیم مفضول بر فاضل]] عقلاً قبیح است بنابراین فرض سوم متعین است<ref>کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الالهیات، ص ۱۸۷.</ref>.
# '''[[عصمت امام]] و [[افضلیت]]:''' [[امام]] [[رهبری]] [[امت اسلامی]] را در همه [[امور دینی]] برعهده دارد، مقتضای عمومیت [[امامت]] و افضلیت امام بر مأموم این است که او در همه شئون رهبری از جمله [[عبادت]] بر دیگران [[برتری]] داشته باشد و چون [[امام]] دارای صفت [[عصمت]] است لذا از عالی ترین [[درجه]] [[اخلاص]] در [[اعمال]] از جمله در [[عبادت]] نیز برخوردار خواهد بود، لازمه [[برتری]] در [[عبادت]] و [[اخلاص]] در آن، [[برتری]] در [[استحقاق]] [[پاداش اخروی]] است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۶.</ref>.
# '''تکلیف سنگین‌تر و پاداش بیشتر:''' [[امام]] در همه تکالیف دینی با دیگر [[مکلفان]] شریک است، ولی [[تکلیف]] ویژه‌ای نیز دارد، چراکه [[مسئولیت]] [[هدایت]] دیگران را در عالی ترین سطوح برعهده دارد. پرداختن به این [[مسئولیت]] عظیم، [[مجاهدت]] ویژه‌ای لازم دارد. به مقتضای {{متن حدیث|افضل الأعمال أحمزها}} در برخورداری از [[پاداش الهی]] شایستگی بیشتری خواهد داشت<ref>المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۵.</ref>.
# '''[[حجت بودن امام]] و [[افضلیت]]:''' [[امامت]] ادامه [[نبوت]] است و به جز آوردن شریعت، با [[نبوت]] تفاوتی ندارد، چنان که در برخورداری از [[عصمت]] و سایر [[کمالات]] با [[پیامبر]] یک سان است، از آنجا که [[پیامبر]] {{صل}} بر دیگران [[برتری]] داشته و از [[پاداش]] بیشتری برخوردار است، [[امام]] نیز چنین است<ref>الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۵ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶.</ref>.
# '''تعظیم ویژه امام و [[افضلیت]]:''' [[امام]] به خاطر [[افضلیت]] در کمالات نفسانی و برخورداری از [[مقام عصمت]]، شایسته [[تعظیم]] و [[تکریم]] ویژه‌ای است که او را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. [[تعظیم]] و [[تکریم]] نوعی از [[پاداش الهی]] است، بنابراین [[امام]] از [[برترین]] [[پاداش]] برخوردار است<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۰-۳۴۶.</ref>


ب) '''[[دلیل نقلی]] بر [[افضلیت امام]]'''
== ضرورت افضلیت امام ==
[[لزوم]] [[افضلیت]] در [[قرآن]]: [[امام]] به معنای مقتدا و [[پیشوای امت]] [[اسلامی]] و [[جانشین]] [[نبی]] مکرم{{صل}} باید [[برتری]] و امتیاز نسبت به سایر آحاد [[مردم]] داشته باشد و بدون داشتن [[برتری]] و [[افضلیت]] [[امامت]] و [[پیشوایی]] معنا پیدا نمی‌کند.
{{اصلی|ضرورت افضلیت امام}}
قران [[کریم]] قیمومیت و [[سرپرستی]] [[خانواده]] را به ملاک [[فضل]] و [[برتری]] قرار داده است {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌‌بخشند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>.
برای تبیین [[ضرورت]] افضلیت امام و [[جانشین پیامبر]] {{صل}} دو نوع [[استدلال]] ارائه شده است:
حال که [[سرپرستی]] [[خانواده]] باید معیار داشته باشد آیا [[سرپرستی]] در [[جامعه اسلامی]] می‌‌تواند بدون ملاک باشد؟ [[آیه شریفه]] دربردارنده یک [[پیام]] مهم و [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] است زیرا نزد عقلا هیچ [[منصب]] و مقامی نمی‌تواند جزاف و بدون معیار و ملاک به شخصی واگذار شود. [[تولی]] امر و [[سرپرستی]] [[جامعه اسلامی]] آن هم به عنوان [[خلافت]] و [[جانشینی]] از سوی [[رسول خدا]] نیز از این قاعده مستثنا نیست<ref>ر.ک: امامت پژوهی، ص ۲۶۲. ابوبکر در سقیفه به قرشیت و قرابت استناد کرده و این خود دلیل بر این است که تولی امر بدون ملاک و برتری بر دیگران ناتمام است عمر نیز در وجه انتخاب اعضای شورای ۶ نفره گفت: {{متن حدیث|إِنَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: مَاتَ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْ هَذِهِ السِّتَّةِ مِنْ قُرَيْشٍ عَلِيٍّ، وَ عُثْمَانَ، وَ طَلْحَةَ، وَ الزُّبَيْرِ، وَ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ، وَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ، وَ قَدْ رَأَيْتُ أَنْ أَجْعَلَهَا شُورَى بَيْنَهُمْ لِيَخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ}}. ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>.
=== ضرورت عقلی شرط افضلیت در امامت ===
[[قرآن کریم]] به [[قبح]] [[تقدیم مفضول]] اشاره می‌‌کند: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref> این [[آیه]]- به سبک استفهام تقریری- [[بیان]] می‌‌کند که کسی سزاوار [[رهبری]] و [[هدایت]] دیگران است که خود، راه [[هدایت]] را یافته و دیگران را به آن می‌‌کند؛ نه این که محتاج به [[هدایت]] دیگران باشد. [[افضل]] است که احتیاج به [[هدایت]] دیگران ندارد و الا [[مفضول]] محتاج [[هدایت]] دیگران است و [[آیه]]، صلاحیت او را برای [[رهبری]]، نفی می‌‌کند<ref>ر.ک: امامت پژوهی (بررسی دیدگاه‌های امامیه، معتزله و اشاعره)، ص ۱۶۶ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۷۵.</ref>.
{{اصلی|اثبات عقلی افضلیت امام}}
درباره [[برتری]] یا عدم [[برتری امام]] در مقایسه با افراد دیگر از نظر [[کمالات انسانی]] سه فرض قابل تصویر است:
# [[امام]] در کمالات انسانی بر دیگران [[برتر]] است؛
# امام در کمالات انسانی از دیگران (همه یا برخی از آنان) در مرتبه پایین‌تری قرار دارد؛
# امام در کمالات انسانی با دیگران (همه یا برخی از آنان) برابر است.  


برخی [[آیه]] را دال بر [[افضلیت پیامبر]]{{صل}} می‌‌دانند نه [[امام]] زیرا [[پیامبر]]{{صل}} است که [[مبعوث]] از سوی [[خداوند تعالی]] است و [[خداوند]] [[حکیم]] او را [[شایسته]] چنین جایگاهی دانسته است لذا یقیناً [[افضل]] است و اشتراط [[افضلیت]] مختص [[نبی]] است نه [[امام]]<ref>شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۴۶.</ref>.
فرض دوم و سوم از نظر [[عقل]] [[باطل]] است، زیرا لازمه فرض دوم این است که [[مفضول]] بر [[افضل]] مقدم باشد، و [[تقدیم مفضول بر افضل]] از نظر عقل [[قبیح]] است و [[فعل قبیح]] از [[خداوند]] سر نمی‌زند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱.</ref>. فرض سوم نیز از آن جهت باطل است که مستلزم ترجیح بلامرجح است و ترجیح بلامرجح از نظر عقل قبیح و بلکه محال است<ref>کشف المراد، ص۴۹۵.</ref> بنابراین، امام باید بر دیگران برتر باشد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۱ و [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۰-۳۴۶؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]] ص ۱۳۷-۱۴۲؛ [[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۹۰-۹۱؛ [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.</ref>.
در پاسخ می‌‌گوییم: اگر [[حقیقت]] [[مقام]] و [[منصب امامت]] و [[شئون]] و [[صفات امام]] مانند [[علم خدادادی]] و تنزه از خطا  و [[نصب الهی]] مورد دقت و تأمل [[کافی]] قرار گیرد یعنی با این نگاه که [[امامت]] [[منصب الهی]] است [[آیه کریمه]] قطعاً شامل [[مقام امامت]] هم می‌‌گردد<ref>ر.ک: دلائل الصدق، ج ۴، ص ۲۳۷.</ref>.
[[افضلیت]] در [[روایات]]: در [[روایات]] نیز [[افضلیت]] و [[برتری]] مطلق [[امام]] بر احاد [[مردم]] با توجه به [[جایگاه]] و علو [[منصب امامت]] مورد تاکید قرار گرفته است:
از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم أولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین}}<ref>السنن الکبری، ج ۱، ص ۱۱۸؛ کنز العمال، ج ۶، ص ۷۹.</ref>.


و نیز از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده: {{متن حدیث|و من ولی ولیا من المسلمین شیئا من امور المسلمین و هو یعلم أن فی المسلمین من هو خیر للمسلمین منه و اعلم بکتاب الله و سنه رسوله{{صل}} فقد خان [[الله]] و رسوله خان جماعه المسلمین}}<ref>کنز العمال، ج ۱۶، ص ۸۸؛ تاریخ ابن عساکر، ج ۵۳، ص ۲۵۶.</ref>.
=== ضرورت نقلی شرط افضلیت در امامت ===
[[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌‌فرماید: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.</ref>. ای [[مردم]]، سزاوارترین شخص برای [[خلافت]]، تواناترین افراد بر امر و داناترین‌شان به [[فرمان]] خداست.
{{اصلی|ضرورت نقلی افضلیت امام}}
# '''[[لزوم]] [[افضلیت]] در [[قرآن]]''': برخی [[آیات قرآن]] بر [[لزوم]] برتری پیشوای [[دینی]] [[مردم]] دلالت می‌کند مانند: {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>. این [[آیه]] بیان می‌‌کند کسی سزاوار [[رهبری]] و [[هدایت]] دیگران است که خود، راه را یافته و دیگران را به آن [[هدایت]] می‌‌کند؛ نه اینکه محتاج به [[هدایت]] دیگران باشد. [[افضل]] است که احتیاج به [[هدایت]] دیگران ندارد و الا [[مفضول]] محتاج [[هدایت]] دیگران است و [[آیه]]، صلاحیت او را برای [[رهبری]] [[نفی]] می‌‌کند<ref>امامت پژوهی (بررسی دیدگاه‌های امامیه، معتزله و اشاعره)، ص ۱۶۶ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۷۵.</ref> چنان که جمله {{متن قرآن|فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ }} در [[آیه]] بیانگر این مطلب است، یعنی اگر جز این [[داوری]] شود، بر خلاف [[حکم]] [[خرد]] و وجدان است<ref>ارشاد الطالبین فی شرح نهج المسترشدین، ص ۳۳۶؛ نهج الحق وکشف الصدق، ص ۱۶۸۸و کشف المراد، ص ۴۹۵.</ref>.
# '''[[افضلیت]] در [[روایات]]''': در روایات نیز [[افضلیت]] و [[برتری]] مطلق [[امام]] بر آحاد [[مردم]] با توجه به جایگاه و [[علو]] [[منصب امامت]] مورد تاکید قرار گرفته است مانند:
## از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم أولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین}}<ref>السنن الکبری، ج ۱، ص ۱۱۸؛ کنز العمال، ج ۶، ص ۷۹.</ref>.
## [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌‌فرماید: ای [[مردم]]، سزاوارترین شخص برای [[خلافت]]، تواناترین افراد بر امر و داناترین‌شان به [[فرمان]] خداست<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.</ref>.
## [[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} فرمودند: "[[امام]] را علاماتی است: عالم ترین، [[حکیم]] ترین، باتقواتر، بردبارتر، [[شجاع]] تر، سخی‌تر و عابدترین فرد است"<ref>{{متن حدیث|لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)| معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۳۷-۱۴۲</ref>


[[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} در یکی از مکاتبات در [[مقام]] [[احتجاج]] می‌‌نویسد: {{متن حدیث|ثُمَّ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِأَمْرِ هَذِهِ الْأُمَّةِ قَدِيماً وَ حَدِيثاً أَقْرَبُهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَعْلَمُهَا بِالْكِتَابِ وَ أَفْقَهُهَا فِي الدِّينِ وَ أَوَّلُهَا إِسْلَاماً وَ أَفْضَلُهَا جِهَاداً وَ أَشَدُّهَا بِمَا تَحْمِلُهُ الرَّعِيَّةُ مِنْ أُمُورِهَا اضْطِلَاعاً}}<ref>شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج ۳، ص ۲۱۰.</ref>. و همانا سزاوارترین [[مردم]] به [[حکومت]] بر این [[امت]] درگذشته و حال کسی است که از همه به [[رسول خدا]] نزدیک‌تر و به [[احکام]] کتاب داناتر و در [[دین]] فقیه‌تر است؛ نخستین ایشان در [[مسلمان]] شدن و [[برترین]] آنان در [[جهاد]] و قوی‌ترین ایشان در [[تحمل]] [[سختی]] امر [[امت]] است.
== اختلاف مذاهب اسلامی بر افضلیت امام ==
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در ضمن [[نشانه‌های امام]] می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|أَنْ يَكُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِحَلَالِ اللَّهِ وَ حَرَامِهِ وَ ضُرُوبِ أَحْكَامِهِ وَ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ جَمِيعِ مَا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ النَّاسُ فَيَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ وَ يَسْتَغْنِي عَنْهُمْ}}<ref>ر.ک: بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۱۶۵.</ref>.
=== افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت ===
[[صدوق]] از [[امام]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} [[نقل]] می‌‌کند: {{متن حدیث|لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ}}<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۲۱۳.</ref>. [[امام]] را علاماتی است: عالم ترین، [[حکیم]] ترین، باتقواتر، بردبارتر، [[شجاع]] تر، سخی‌تر و عابدترین فرد است.
{{اصلی|افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت}}
اکثر [[اهل سنت]] می‌گویند: [[افضلیت]] معتبر نیست و مَفضُول هم می‌تواند [[خلیفۀ رسول خدا]] شود به [[دلیل]] اینکه خلفای ثُلُث، نسبت به [[علی]] {{ع}} [[مفضول]] بودند<ref>علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۲۱.</ref>. اما دانشمندان [[شیعی]] [[افضلیت]] را یکی از [[شروط امامت]] می‌‌دانند آن هم افضلیت مطلق در تمام جوانب<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۴۰-۳۴۶؛ [[هادی اکبری ملک‌آبادی| اکبری ملک‌آبادی، هادی]] و [[رقیه یوسفی سوته| یوسفی سوته، رقیه]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)| ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی]]، ص۹۰-۹۱.</ref>.


[[امام]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} در ضمن [[خطبه]] مفصل در جامع [[مرو]] [[افضلیت مطلق]] [[امام]] را [[بیان]] می‌‌فرماید: {{متن حدیث|الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَايُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لَايُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَايُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَالَهُ مِثْلٌ وَ لَانَظِيرٌ}}<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج ۱، ص ۲۱۹.</ref>.
=== افضلیت امام از دیدگاه زیدیه ===
{{اصلی|افضلیت امام از دیدگاه زیدیه}}
[[زیدیه]] از فرقه‌های نام آشنای [[جهان اسلام]] است که به [[امامت]] [[زید بن علی]] فرزند [[امام سجاد]] {{ع}} معتقدند. در اغلب کتاب‌های ملل و نحل، زیدیه را [[معتقد]] به جواز [[امامت مفضول]] دانسته‌اند<ref>برای نمونه، ر. ک: ابن حزم اندلسی، الاصول و الفروع، ص۲۳۴.</ref>. در آثار برخی دانشمندان [[زیدی]]، با آنکه در مقام بیان [[شرایط امام]] بوده‌اند، از شرط [[افضلیت]] سخنی به میان نیامده است<ref>محمد بن علی بن احمد یمانی، البدر المنیر، ص۱۹۵-۲۰۸. این دانشمند زیدی قرن یازدهم، تمام شرایط و صفات امام از دیدگاه زیدیه را بیان کرده، اما اشاره‌ای به مسئله افضلیت نکرده است.</ref>. بعضی دیگر از نویسندگان زیدی هرچند [[امام علی]] {{ع}} را [[افضل]] [[مردم]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} دانسته‌اند، از لزوم افضلیت به عنوان [[شرط امامت]] یاد نکرده‌اند<ref>الامام مرتضی محمد بن یحیی الهادی، مجموع کتب و رسائل، ص۷۱۰-۷۱۱.</ref>. هرچند نظریه لزوم افضلیت در میان [[زیدیه]] طرفدارانی دارد؛ چنان که نظریه رقیب هم موافقانی دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۹۴.</ref>.


===دیدگاه [[اهل سنت]] در [[افضلیت]]===
=== افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه ===
بر خلاف [[امامیه]] که بر اشتراط [[افضلیت]] [[اتفاق نظر]] دارند<ref>چنان که علامه حلی می‌‌گوید: {{عربی|المبحث الثانی فی ان الامام یجب ان یکون افضل من رعیته اتفقت الامامیه علی ذلک و خالف فیه الجمهور فجوزوا تقدیم المفضول علی الفاضل}}. نهج الحق و کشف الصدق، ص ۱۶۸.</ref> [[اکثریت]] [[اهل سنت]] [[افضلیت]] را شرط لازم برای [[امامت]] نمی‌دانند در این درس دو وجه [[استدلال]] آنان را بررسی می‌‌کنیم:
{{اصلی|افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه}}
هرچند برخی محققان معتقدند اسماعیلیه [[لزوم افضلیت امام]] را پذیرفته‌اند<ref>مهدی فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۰۲.</ref>، اما عبارتی وجود ندارد که در آن تصریح به لزوم افضلیت امام شده باشد. اما از آنچه ایشان درباره [[امامت]] و جایگاه امام بدان باور دارند، می‌توانیم به این نتیجه روشن برسیم که [[امام]] با ویژگی‌هایی که اسماعیلیه به آن معتقدند، نمی‌تواند جز [[افضل]] باشد. ایشان جایگاهی والا برای امام در نظام هستی قایل‌اند<ref>بعضی محققان اندیشه‌های اسماعیلیه را درباره امامان {{عم}} غالیانه دانسته‌اند (ر.ک: محمد بن احمد جویر، الاسماعیلیة المعاصرة، ص۹۵)، ضمن آنکه عقاید اسماعیلیه معاصر با قدمای خود نیز در این باره تفاوتی ندارد (همان، ص۹۳).</ref> و سخنانی که از [[امام علی]] {{ع}} در معرفی خودش، [[نقل]] می‌کنند، مؤید همین معناست: {{متن حدیث|أنا الأول و أنا الآخر و أنا الظاهر و أنا الباطن و أنا بکل شیء علیم، أنا الذی سمکت سماءها، ...}}<ref>ابراهیم بن حسین حامدی، کنز الولد، ص۲۲۰.</ref>. در باورهای [[اسماعیلیان]]، امامان از چنان مقام و جایگاهی دارد که عناوینی همچون [[وجه‌الله]]، یدالله، جنب‌الله و... بر وی اطلاق می‌شود<ref>مصطفی غالب، تاریخ الدعوة الإسماعیلیة، ص۴۰.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۷۴.</ref>


وجه اول: [[افضلیت]] موجب ارجحیت و [[برتری]] و مقدم داشتن نمی‌شود زیرا آنچه در [[امامت]] مهم است [[تدبیر]] و [[قدرت]] اجرایی است نه کثرت [[دانش]] [[دینی]] و [[عبادت]] زیاد که موجب [[پاداش اخروی]] باشد<ref>ر.ک: شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۷۳.</ref>.
==[[امامت مفضول]]==
 
پاسخ: اگر [[امام]] عبارت باشد از هر حاکمی که بر اریکه [[قدرت]] قرا گیرد - حتی اگر فاقد صلاحیت‌های لازم باشد- و اگر [[وظیفه]] و [[شأن امام]] صرفاً اداره [[جامعه]] باشد، [[افضلیت]] موجب ترجیح نخواهد شد. اما با تعریفی که از [[امام]] و مسؤولیت‌های او [[بیان]] شد - یعنی حاکمی که طبق [[موازین]] [[دینی]] [[جامعه اسلامی]] را اداره می‌‌کند - [[امام]] باید در تمام [[شئون]] مرتبط با [[منصب امامت]] از جمله [[تدبیر]] و [[قدرت]] اجرائی [[افضل]] باشد و احدی بر او مقدم نباشد<ref>ر.ک: الشافی فی الإمامة، ج ۳، ص ۱۷۸. برای مطاله بیشتر ر.ک: امامت در بینش اسلامی ۱۹۵؛ امامت پژوهی، ص ۱۶۶.</ref>.
 
وجه دوم: برخی از [[متکلمان]] [[سنی]] گفته‌اند: روش [[نبی گرامی]]{{صل}} در سپردن [[مناصب]] بر اساس [[افضلیت]] نبوده برای مثال در [[جنگ]] موته [[زید بن حارثه]] را [[فرمانده لشکر]] قرار داد در حالی که [[جعفر بن ابی طالب]] حضور داشت و بدون تردید [[جعفر]] [[برتر]] از [[زید]] بود، در امر [[امامت]] و [[خلافت]] نیز این گونه است بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} نیز رعایت [[افضلیت]] لازم نبوده است<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۴۷؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۱۹۸.</ref>.
 
پاسخ: این [[قیاس]] مع الفارق است زیرا در امر [[امامت]] و [[جانشینی]] [[نبی گرامی]] [[اسلام]]{{صل}} به تناسب [[شئون]] و مسؤولیت‌های [[امام]]، [[افضلیت مطلق]] - یعنی در همه [[شئون امامت]] و [[زعامت]] - لازم است بر خلاف [[فرماندهی]] [[جنگ]] که [[افضلیت]] فقط در [[توان]] اداره [[جنگ]] لازم است. مضافاً بر اینکه که تقدیم [[زید]] بر [[جعفر]] [[مورد اتفاق]] نیست<ref>ر.ک: تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۳۶؛ المنقذ من التقلید، ج ۲، ص ۳۸۹؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۱۹۹.</ref>.
حاصل [[کلام]] این است که اگر [[امامت]] را [[منصب]] و [[جایگاه]] خاص بدانیم سخن از [[افضلیت مطلق]] [[کلامی]] روشن و قابل [[درک]] است همان گونه که در کلمات برخی از [[اهل سنت]] نیز مانند [[جاحظ]] آمده است<ref>{{عربی|صفات الإمام الافضل هی العقل و العلم و الحزم و العزم و بکلمه اخری یجب ان یکون الامام افضل اهل عصره و أن یکون اشبه الناس بالرسول و اشبه الناس بالرسول هو من یأخذ بسیرته}}. رسائل الجاحظ، ص ۲۰۲.</ref>. اما اگر [[امام]] را مرادف با [[امیر]] و [[حاکم]] بدانیم و لو با [[قهر]] و [[غلبه]] بر [[جامعه اسلامی]] مسلط شده باشد بحث از [[افضلیت]] جایی نخواهد داشت<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۳۷-۱۴۲</ref>.
== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش وابسته}}
* [[آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)]]
* [[آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}


==منابع==
== جستارهای وابسته ==
{{ستون-شروع|2}}
{{افضلیت}}
* [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
* [[پرونده:Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']]
* [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
* [[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]
* [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
* [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
 
{{پایان}}
 
==جستارهای وابسته==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}  
* [[هدایت]]
* [[ولایت]] ([[ولایت تکوینی]]؛ [[ولایت تشریعی]]؛ [[ولایت امر]])
* [[خلافت]]
* [[شهادت]]
* [[ملک]]
* [[حکم]]
* [[وراثت]] ([[وراثت زمین]]؛ [[وراثت کتاب]])
* [[حجت]]
* [[تمکین فی الارض]]
* [[امت وسط]]
* [[اصطفا]]
* [[اجتبا]]
* [[امامت در قرآن]]
* [[آیات امامت]]
* [[امامت در حدیث]]
* [[امامت در کلام اسلامی]]
* [[امامت در حکمت اسلامی]]
* [[امامت در عرفان اسلامی]]
* [[امامت از دیدگاه برون‌دینی]]
* [[امامت امامان دوازده‌گانه]]
* [[شؤون امام]]
* [[صفات امام]]
* [[راه تعیین امام]]
* [[امامان دوازده‌گانه]]
* [[امامت امام على]]
* [[امامت امام حسن مجتبى]]
* [[امامت امام حسين]]
* [[امامت امام سجاد]]
* [[امامت امام باقر]]
* [[امامت امام صادق]]
* [[امامت امام كاظم]]
* [[امامت امام رضا]]
* [[امامت امام جواد]]
* [[امامت امام هادى]]
* [[امامت امام حسن عسکری]]
* [[امامت امام مهدى]]
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]]
{{پایان}}
{{پایان}}
 
=='''[[:رده:آثار افضلیت امام|منبع‌شناسی جامع افضلیت امام]]'''==
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های افضلیت امام|کتاب‌شناسی افضلیت امام]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های افضلیت امام|مقاله‌شناسی افضلیت امام]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های افضلیت امام|پایان‌نامه‌شناسی افضلیت امام]].
 


{{امامت شناسی}}
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:291506008.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|'''معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']]
# [[پرونده:1368921.jpg|22px]] [[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسان‌شناسی (کتاب)|'''انسان‌شناسی''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵ ج۱''']]
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
# [[پرونده:1100453.jpg|22px]] [[هادی اکبری ملک‌آبادی|اکبری ملک‌آبادی]] و [[رقیه یوسفی سوته|یوسفی]]، [[ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی (کتاب)|'''ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی''']]
# [[پرونده:1100760.jpg|22px]] [[محمد تقی یارمحمدیان|یارمحمدیان، محمد تقی]]، [[ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت (کتاب)|'''ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:شروط امامت]]
[[رده:افضلیت امام]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:امامت]]
[[رده:صفات امام]]
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]]
[[رده:اختلافات کلامی شیعه و سنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۶

افضلیت امام، به معنای برتری امام نسبت به دیگران در دو امر است: نخست در زیادی ثواب و قرب به خداوند و دیگری در صفات کمال انسانی. این سوال که "آیا امام باید افضل از دیگران باشد یا خیر؟" از دیرباز مورد نزاع میان شیعه امامیه و اهل سنت بوده و در باب شروط امامت، بدان پرداخته شده است. شیعه شرط لازم امامت را "افضلیت" می‌‌داند و در مقابل، اکثریت اهل سنت تقدیم فرد عادی (مفضول) بر افضل را جائز می‌‌دانند.

گستره افضلیت امام از نظر شیعه دو معنای" برتری در پاداش اخروی و برتری در کمالات انسانی" را شامل می‌‌شود. علمای شیعه به دلیل عقلی (قبح تقدیم مفضول بر افضل) و نقلی (سوره یونس آیه ۳۵ و...) استناد کرده‌اند و اشکالاتی که از سوی علمای اهل سنت مطرح شده را پاسخ داده‌اند.

معناشناسی

معنای افضلیت

افضلیت از ریشه «ف ض ل» به معنای زیاده و برتری است و «افضل» به معنای برتری کسی یا چیزی نسبت به دیگری است[۱]. افضلیت بنابر یک تقسیم در دو مورد به کار می‌رود:

  1. افضلیت در امور دنیوی مانند: برخوردای از نَسب و حَسب، مقام اجتماعی، مال و ثروت و...؛
  2. افضلیت در امور اخروی و صفات انسانی مانند علم، تقوا و ورع، شجاعت و زهد[۲].

معنای امام

امام در لغت به معنای "پیشوا"، "پیشرو"[۳] و راهنماست[۴]. با وجود اندک اختلافی پیرامون اصطلاح‌شناسی امامت در علم کلام[۵]، متکلمان در مجموع، آن را به ریاست فراگیر در تمام مسائل دینی و دنیایی، به نیابت از پیامبر اکرم (ص) تعریف کرده‌اند[۶]. در مباحث معرفتی، گاهی سخن از امامت به معنایی فراگیر است که حتی پیامبران را هم در بر می‌گیرد و بار دیگر، تنها سخن از جانشینی پیامبر اکرم (ص) می‌باشد. در این صورت نیز، گاه سخن راجع به امامت جانشینان پیامبر (ص) به صورت مطلق است، اما گاه بحث ناظر به اشخاص ایشان می‌باشد[۷].

البته تعریف کامل‌تر امامت در مکتب اهل‌بیت (ع) طبق کتاب و سنت، این است که گفته شود: امامت، ولایت‌الامر است و اساساً تقابل دین و دنیا در این مکتب معنا و مفهوم ندارد؛ آن دینی که قرآن کریم معرفی می‌کند همین شریعت است و شریعت شامل همه امور دنیاست و رسول اکرم (ص) مبعوث شد تا مردم را در دنیا هدایت کند تا بتوانند در دنیا و آخرت سعادتمند باشند. شیخ صدوق در "معانی الأخبار" در تعریف امام گفته است: سُمِّيَ الْإِمَامُ إِمَاماً لِأَنَّهُ قُدْوَةٌ لِلنَّاسِ، مَنْصُوبٌ مِنْ قِبَلِ الله - تَعَالَى ذِكْرُهُ - مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَى الْعِبَادِ[۸] حاصل این تعریف، اشاره به سه رکن مهم امامت در استعمالات شرعیه است؛ یکی: "قدوه" بودن؛ دومی: "منصوب" بودن از طرف خدا و رکن سوم: "واجب الاطاعه" بودن امام است. این تعریفِ دقیق، جامع‌ترین سخن در تعریف امام را آورده است[۹].

امام برترین انسان‌ها در عصر خود است؛ بدین بیان که به طور طبیعی، برای اداره جامعه تنها یک نفر می‌بایست در رأس هرم قرار گیرد وگرنه بروز اخلال در اداره جامعه امری اجتناب‌ناپذیر است. چنین کسی را خداوند منصوب می‌کند؛ حال اگرچه ممکن است در هر دوره چند پیامبر در این عالم وجود داشته باشند، اما روشن است که خداوند حکیم شایسته‌ترین آنها را برای اجرای احکام برمی‌گزیند[۱۰].

قلمرو افضلیت امام

کسی که امامت جامعه را بر عهده دارد باید علاوه براینکه در امور دنیوی بر دیگران افضلیت دارد، در امور اخروی نیز افضلیت داشته باشد.

برای اثبات برتری امام در برخورداری از پاداش اخروی به وجوه ذیل استدلال شده است:

  1. عصمت امام و افضلیت: امام رهبری امت اسلامی را در همه امور دینی برعهده دارد، مقتضای عمومیت امامت و افضلیت امام بر مأموم این است که او در همه شئون رهبری از جمله عبادت بر دیگران برتری داشته باشد و چون امام دارای صفت عصمت است لذا از عالی ترین درجه اخلاص در اعمال از جمله در عبادت نیز برخوردار خواهد بود، لازمه برتری در عبادت و اخلاص در آن، برتری در استحقاق پاداش اخروی است[۱۱].
  2. تکلیف سنگین‌تر و پاداش بیشتر: امام در همه تکالیف دینی با دیگر مکلفان شریک است، ولی تکلیف ویژه‌ای نیز دارد، چراکه مسئولیت هدایت دیگران را در عالی ترین سطوح برعهده دارد. پرداختن به این مسئولیت عظیم، مجاهدت ویژه‌ای لازم دارد. به مقتضای «افضل الأعمال أحمزها» در برخورداری از پاداش الهی شایستگی بیشتری خواهد داشت[۱۲].
  3. حجت بودن امام و افضلیت: امامت ادامه نبوت است و به جز آوردن شریعت، با نبوت تفاوتی ندارد، چنان که در برخورداری از عصمت و سایر کمالات با پیامبر یک سان است، از آنجا که پیامبر (ص) بر دیگران برتری داشته و از پاداش بیشتری برخوردار است، امام نیز چنین است[۱۳].
  4. تعظیم ویژه امام و افضلیت: امام به خاطر افضلیت در کمالات نفسانی و برخورداری از مقام عصمت، شایسته تعظیم و تکریم ویژه‌ای است که او را کاملاً از دیگران ممتاز می‌سازد. تعظیم و تکریم نوعی از پاداش الهی است، بنابراین امام از برترین پاداش برخوردار است[۱۴].[۱۵]

ضرورت افضلیت امام

برای تبیین ضرورت افضلیت امام و جانشین پیامبر (ص) دو نوع استدلال ارائه شده است:

ضرورت عقلی شرط افضلیت در امامت

درباره برتری یا عدم برتری امام در مقایسه با افراد دیگر از نظر کمالات انسانی سه فرض قابل تصویر است:

  1. امام در کمالات انسانی بر دیگران برتر است؛
  2. امام در کمالات انسانی از دیگران (همه یا برخی از آنان) در مرتبه پایین‌تری قرار دارد؛
  3. امام در کمالات انسانی با دیگران (همه یا برخی از آنان) برابر است.

فرض دوم و سوم از نظر عقل باطل است، زیرا لازمه فرض دوم این است که مفضول بر افضل مقدم باشد، و تقدیم مفضول بر افضل از نظر عقل قبیح است و فعل قبیح از خداوند سر نمی‌زند[۱۶]. فرض سوم نیز از آن جهت باطل است که مستلزم ترجیح بلامرجح است و ترجیح بلامرجح از نظر عقل قبیح و بلکه محال است[۱۷] بنابراین، امام باید بر دیگران برتر باشد[۱۸].

ضرورت نقلی شرط افضلیت در امامت

  1. لزوم افضلیت در قرآن: برخی آیات قرآن بر لزوم برتری پیشوای دینی مردم دلالت می‌کند مانند: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۱۹]. این آیه بیان می‌‌کند کسی سزاوار رهبری و هدایت دیگران است که خود، راه را یافته و دیگران را به آن هدایت می‌‌کند؛ نه اینکه محتاج به هدایت دیگران باشد. افضل است که احتیاج به هدایت دیگران ندارد و الا مفضول محتاج هدایت دیگران است و آیه، صلاحیت او را برای رهبری نفی می‌‌کند[۲۰] چنان که جمله ﴿فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ در آیه بیانگر این مطلب است، یعنی اگر جز این داوری شود، بر خلاف حکم خرد و وجدان است[۲۱].
  2. افضلیت در روایات: در روایات نیز افضلیت و برتری مطلق امام بر آحاد مردم با توجه به جایگاه و علو منصب امامت مورد تاکید قرار گرفته است مانند:
    1. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: «من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم أولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنه نبیه فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین»[۲۲].
    2. امیرالمؤمنین (ع) می‌‌فرماید: ای مردم، سزاوارترین شخص برای خلافت، تواناترین افراد بر امر و داناترین‌شان به فرمان خداست[۲۳].
    3. امام علی بن موسی الرضا (ع) فرمودند: "امام را علاماتی است: عالم ترین، حکیم ترین، باتقواتر، بردبارتر، شجاع تر، سخی‌تر و عابدترین فرد است"[۲۴].[۲۵]

اختلاف مذاهب اسلامی بر افضلیت امام

افضلیت امام از دیدگاه اهل سنت

اکثر اهل سنت می‌گویند: افضلیت معتبر نیست و مَفضُول هم می‌تواند خلیفۀ رسول خدا شود به دلیل اینکه خلفای ثُلُث، نسبت به علی (ع) مفضول بودند[۲۶]. اما دانشمندان شیعی افضلیت را یکی از شروط امامت می‌‌دانند آن هم افضلیت مطلق در تمام جوانب[۲۷].

افضلیت امام از دیدگاه زیدیه

زیدیه از فرقه‌های نام آشنای جهان اسلام است که به امامت زید بن علی فرزند امام سجاد (ع) معتقدند. در اغلب کتاب‌های ملل و نحل، زیدیه را معتقد به جواز امامت مفضول دانسته‌اند[۲۸]. در آثار برخی دانشمندان زیدی، با آنکه در مقام بیان شرایط امام بوده‌اند، از شرط افضلیت سخنی به میان نیامده است[۲۹]. بعضی دیگر از نویسندگان زیدی هرچند امام علی (ع) را افضل مردم بعد از رسول خدا (ص) دانسته‌اند، از لزوم افضلیت به عنوان شرط امامت یاد نکرده‌اند[۳۰]. هرچند نظریه لزوم افضلیت در میان زیدیه طرفدارانی دارد؛ چنان که نظریه رقیب هم موافقانی دارد[۳۱].

افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه

هرچند برخی محققان معتقدند اسماعیلیه لزوم افضلیت امام را پذیرفته‌اند[۳۲]، اما عبارتی وجود ندارد که در آن تصریح به لزوم افضلیت امام شده باشد. اما از آنچه ایشان درباره امامت و جایگاه امام بدان باور دارند، می‌توانیم به این نتیجه روشن برسیم که امام با ویژگی‌هایی که اسماعیلیه به آن معتقدند، نمی‌تواند جز افضل باشد. ایشان جایگاهی والا برای امام در نظام هستی قایل‌اند[۳۳] و سخنانی که از امام علی (ع) در معرفی خودش، نقل می‌کنند، مؤید همین معناست: «أنا الأول و أنا الآخر و أنا الظاهر و أنا الباطن و أنا بکل شیء علیم، أنا الذی سمکت سماءها، ...»[۳۴]. در باورهای اسماعیلیان، امامان از چنان مقام و جایگاهی دارد که عناوینی همچون وجه‌الله، یدالله، جنب‌الله و... بر وی اطلاق می‌شود[۳۵].[۳۶]

امامت مفضول

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. کتاب العین ج ۷ ص ۴۴.
  2. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۹۳.
  3. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  4. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
  5. جمعی از نویسندگان، امامت‌پژوهی، ص۴۱-۵۷؛ ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی، ص۲۳-۳۳.
  6. مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیة، ص۳۹؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۱۰۳؛ ابن‌میثم بحرانی، میثم، النجاة فی القیامة، ص۴۱؛ سیوری، فاضل مقداد، إرشاد الطالبین، ص۳۲۵.
  7. یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت، ص ۲۱.
  8. ابن‌بابویه (صدوق)، محمد بن علی، معانی الأخبار، ص۶۴-۶۵.
  9. مرحوم صدوق این قیود مذکور در متن خود را از روایات استفاده کرده است. در روایات بسیاری به قدوه بودن، منصوب بودن و واجب‌الاطاعه بودن امامان تصریح شده است؛ از جمله: روایت از پیامبر اکرم (ص): «إنَّ أئِمَّتَكُم قادَتُكُم إلَى الله؛ فَانظُروا بِمَن تَقتَدونَ في دينِكُم وصَلاتِكُم»؛ پيشوايان شما زمام داران شما به سوى خدايند؛ پس بنگريد از چه كسانى در نماز و دينتان پيروى مى‌كنيد. صدوق، محمد بن علی، كمال الدين، ص۵؛ و روایت امام صادق (ع): «لِأَنَّ اللهَ تَبارَكَ وتَعالى نَصَبَ الإِمامَ عَلَماً لِخَلقِهِ، وجَعَلَهُ حُجَّةً»؛ چرا كه خداى تبارك و تعالى امام را به عنوان نشانى براى خَلق خويش بر نهاد و او را حجّت قرار داد. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۲۰۳؛ و روايت مفصّل امام رضا (ع) در معرفی امام و امامت: «هَل يَعرِفونَ قَدرَ الإِمامَةِ ومَحَلَّها مِنَ الاُمَّةِ فَيَجوزَ فيهَا اختِيارُهُم؟ إنَّ الإِمامَةَ أجَلُّ قَدراً، وأَعظَمُ شَأناً وأَعلى مَكاناً، وأَمنَعُ جانِباً، وأبعَدُ غَوراً مِن أن يَبلُغَهَا النّاسُ بِعُقولِهِم، أو يَنالوها بِآرائِهِم، أو يُقيموا إماماً بِاختِيارِهِم... فَكَيفَ لَهُم بِاختِيارِ الإِمامِ؟! وَالإِمامُ عالِمٌ لا يَجهَلُ... مُضطَلِعٌ بِالإِمامَةِ، عالِمٌ بِالسِّياسَةِ، مَفروضُ الطّاعَةِ»؛ آيا مردم، مقام امامت و جايگاه آن در ميان امّت را مى‌دانند تا در نتيجه، انتخاب آنان در اين باره، روا باشد؟! امامت، مقامش بزرگ‌تر و شأنش والاتر و جايگاهش بلندتر و دست‌نيافتنى‌تر و ژرف‌تر از آن است كه مردم، با خردهايشان بدان برسند، يا با انديشه‌هايشان آن را دريابند، يا با انتخاب خود، امامى را برگمارند... پس مردم را چه رسد به انتخاب امام؟! امامى كه داناست و نادانى ندارد... در پيشوايى و رهبرى، نيرومند، و به سياست داناست. فرمان بردارى از او واجب است. کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج۱، ص۱۹۸-۲۰۳. او در جای دیگری نیز گفته است: الإمامة إنّما هي مشتقّة من الإيتمام بالإنسان، والإيتمام هو الاتّباع، والاقتداء، والعمل بعمله، والقول بقوله ر. ک: صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، ص۶۹. ويجب أن يُعتقد أنّه يلزمنا من طاعة الإمام ما يلزمنا من طاعة النبيّ (ص)، وأنّ كلّ فضل آتاه الله عَزَّ وَجَلَّ نبيَّه فقد آتاه الإمامَ إلا النبوّة. صدوق، محمد بن علی، الهداية في الأصول و الفروع، ج۲، ص۲۷. اراکی، محسن، درس اول «امامت در اندیشه اسلامی».
  10. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۱۲.
  11. الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۴؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶ و المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۶.
  12. المسلک فی اصول الدین، ص ۲۰۵.
  13. الذخیرة فی علم الکلام، ص ۴۳۵ و المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶.
  14. تقریب المعارف، ص ۱۰۱.
  15. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۶.
  16. شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱.
  17. کشف المراد، ص۴۹۵.
  18. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۲۱ و ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۶؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱ ص ۱۳۷-۱۴۲؛ اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۰-۹۱؛ الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص ۲۱۵ - ۲۱۶.
  19. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  20. امامت پژوهی (بررسی دیدگاه‌های امامیه، معتزله و اشاعره)، ص ۱۶۶ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۹، ص ۱۷۵.
  21. ارشاد الطالبین فی شرح نهج المسترشدین، ص ۳۳۶؛ نهج الحق وکشف الصدق، ص ۱۶۸۸و کشف المراد، ص ۴۹۵.
  22. السنن الکبری، ج ۱، ص ۱۱۸؛ کنز العمال، ج ۶، ص ۷۹.
  23. «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
  24. «لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ يَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱۳.
  25. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۱۳۷-۱۴۲
  26. علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۲۱.
  27. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۳۴۰-۳۴۶؛ اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۰-۹۱.
  28. برای نمونه، ر. ک: ابن حزم اندلسی، الاصول و الفروع، ص۲۳۴.
  29. محمد بن علی بن احمد یمانی، البدر المنیر، ص۱۹۵-۲۰۸. این دانشمند زیدی قرن یازدهم، تمام شرایط و صفات امام از دیدگاه زیدیه را بیان کرده، اما اشاره‌ای به مسئله افضلیت نکرده است.
  30. الامام مرتضی محمد بن یحیی الهادی، مجموع کتب و رسائل، ص۷۱۰-۷۱۱.
  31. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۹۴.
  32. مهدی فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۰۲.
  33. بعضی محققان اندیشه‌های اسماعیلیه را درباره امامان (ع) غالیانه دانسته‌اند (ر.ک: محمد بن احمد جویر، الاسماعیلیة المعاصرة، ص۹۵)، ضمن آنکه عقاید اسماعیلیه معاصر با قدمای خود نیز در این باره تفاوتی ندارد (همان، ص۹۳).
  34. ابراهیم بن حسین حامدی، کنز الولد، ص۲۲۰.
  35. مصطفی غالب، تاریخ الدعوة الإسماعیلیة، ص۴۰.
  36. فاریاب، محمد حسین، افضلیت امام از منظر عقل و نقل، ص ۷۴.