|
|
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{سیره معصوم}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مواسات در لغت]] - [[مواسات در اخلاق اسلامی]] - [[مواسات در تاریخ اسلامی]] - [[مواسات در معارف دعا و زیارات]] - [[مواسات در معارف و سیره نبوی]] - [[مواسات در معارف و سیره علوی]] - [[مواسات در معارف و سیره حسینی]] - [[مواسات در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = }} |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخلهای وابسته به این بحث:</div>
| |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مواسات در لغت]] - [[مواسات در قرآن]] - [[مواسات در حدیث]] - [[مواسات در نهج البلاغه]] - [[مواسات در اخلاق اسلامی]] - [[مواسات در تاریخ اسلامی]] - [[مواسات در معارف دعا و زیارات]] - [[مواسات در معارف و سیره نبوی]] - [[مواسات در معارف و سیره امام علی]] - [[مواسات در معارف و سیره حسینی]] - [[مواسات در فقه سیاسی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == مقدمه == |
| *مواسات، در لغت، به معنای مساعدت، دستگیری، [[همیاری]]، [[تعاون]]، برابر داشتن، غمخواری، [[یاری]] گری، مددکاری، مشارکت و سهیم ساختن در [[مال]] آمده است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۷۶ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۹، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.</ref>. پس، بنا بر اصل مواسات، [[مسلمانان]] باید [[نیازمندان]] و [[دوستان]] را شریک و سهیم در [[مال]] و معاش خود بدانند و [[نیاز]] آنان را برآورده سازند. همچنین با آنها اظهار [[همدردی]] کرده، خود را شریک در مشکلات آنان بدانند؛ به همین [[دلیل]]، از مفاهیم مهم ارزشی که در [[نظام اخلاقی]] [[دین اسلام]] و [[سیره نبوی]]{{صل}} به آن بسیار توجه و سفارش شده، "مواسات" است<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۰.</ref>.
| | مواسات، در لغت، به معنای مساعدت، دستگیری، [[همیاری]]، [[تعاون]]، برابر داشتن، غمخواری، [[یاری]] گری، مددکاری، مشارکت و سهیم ساختن در [[مال]] آمده است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۴، ص ۳۵؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۷۶ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۹، ص ۱۵۷ - ۱۵۸.</ref>. پس، بنا بر اصل مواسات، [[مسلمانان]] باید [[نیازمندان]] و [[دوستان]] را شریک و سهیم در [[مال]] و معاش خود بدانند و [[نیاز]] آنان را برآورده سازند. همچنین با آنها اظهار [[همدردی]] کرده، خود را شریک در مشکلات آنان بدانند؛ به همین [[دلیل]]، از مفاهیم مهم ارزشی که در [[نظام اخلاقی]] [[دین اسلام]] و [[سیره نبوی]] {{صل}} به آن بسیار توجه و سفارش شده، "مواسات" است<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۰.</ref>. |
|
| |
|
| ==[[پیامبر]]{{صل}}؛ [[اسوه]] مواسات== | | == [[پیامبر]] {{صل}}؛ [[اسوه]] مواسات== |
| *مواسات در [[سیره]] و [[کلام نبوی]]{{صل}} اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد؛ به طوری که [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} [[هدف]] از [[آفرینش]] خود را به کمال رساندن [[انسانها]] دانسته، میفرماید: {{متن حدیث| إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ}}<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۸؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۶؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۸۹؛ ابن سلامه، مسند شهاب، ج ۲، ص ۱۹۳ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۲.</ref>؛ به درستی که من برای به نهایت رسانیدن مکارم و نیکوییهای [[اخلاق]] برانگیخته شدهام<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۰.</ref>.
| | مواسات در [[سیره]] و [[کلام نبوی]] {{صل}} اهمیت و [[جایگاه]] خاصی دارد؛ به طوری که [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} [[هدف]] از [[آفرینش]] خود را به کمال رساندن [[انسانها]] دانسته، میفرماید: {{متن حدیث| إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ}}<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۸؛ المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۶؛ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۸۹؛ ابن سلامه، مسند شهاب، ج ۲، ص ۱۹۳ و البیهقی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۹۲.</ref>؛ به درستی که من برای به نهایت رسانیدن مکارم و نیکوییهای [[اخلاق]] برانگیخته شدهام. |
| *از نظر [[حضرت رسول]]{{صل}} [[یاری]] کردن [[برادران دینی]] و توجه به امور آنان و مواسات با ایشان از والاترین عبادتها و نشانه کمال [[بندگی]] [[حق]] است، به طوری که آن [[حضرت]]، [[ایمان]] [[حقیقی]] را در گرو مواسات دانسته، میفرمایند: هر کس [[فقیر]] را در [[مال]] خویش، شریک و با [[مردم]] به [[انصاف]] [[رفتار]] کند، او [[مؤمن حقیقی]] است<ref>{{متن حدیث| مَنْ وَاسَى الْفَقِيرَ وَ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذَلِكَ الْمُؤْمِنُ حَقّاً}}؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۷ و کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۴۷.</ref>. ایشان همچنین مواسات را شریفترین [[کارها]] برشمرده و فرمودهاند: "سرآمد امور سه چیز است: [[یاد خدا]] در همه حال، رعایت [[انصاف]] و تقسیم [[مال]] با [[برادر دینی]]"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۴۵؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۷۷: محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۱۵ و محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۰.</ref>.
| | |
| *[[پیامبر]]{{صل}} برای توجه بیشتر [[مسلمانان]] به حل مشکلات یکدیگر و بیاعتنا نبودن به مسائل و حوادث ناگواری که برای [[برادران]] دینیشان اتفاق میافتد، پیوسته [[مسلمانان]] را به [[یاری]] مواسات یکدیگر فرا میخواندند. [[روایت]] شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به اهل [[مدینه]] فرمودند: "[[مؤمنان]]، [[دوستان]] و سرپرستان یکدیگرند. [[شایسته]] نیست [[مؤمنان]] شخص عیالمند و قرضدار را به حال خویش واگذارند؛ بلکه باید برای [[یاری]] افراد از پای در آمده برخاسته، به آنان مدد رسانند..."<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۴ - ۲۲۶، ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹.</ref>. همچنین [[پیامبر]]{{صل}} فرمودهاند: هر کس شب را به روز برساند و به امور [[مسلمانان]] توجه نداشته باشد، [[مسلمان]] نیست<ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ...}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ الجعفریات، ص ۸۸؛ فضل الله راوندی، النوادر، ص ۲۱؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۲ و کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۱.</ref> و نیز فرمودهاند: هر کس صدای کمکخواهی مردی را بشنود که فریاد میزند: [[مسلمانان]] به دادم برسید؛ ولی جوابش را ندهد و به او [[کمک]] نکند، [[مسلمان]] نیست<ref>{{متن حدیث| وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۷۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۱.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۱.</ref>.
| | از نظر [[حضرت رسول]] {{صل}} [[یاری]] کردن [[برادران دینی]] و توجه به امور آنان و مواسات با ایشان از والاترین عبادتها و نشانه کمال [[بندگی]] [[حق]] است، به طوری که آن [[حضرت]]، [[ایمان]] [[حقیقی]] را در گرو مواسات دانسته، میفرمایند: هر کس [[فقیر]] را در [[مال]] خویش، شریک و با [[مردم]] به [[انصاف]] [[رفتار]] کند، او [[مؤمن حقیقی]] است<ref>{{متن حدیث| مَنْ وَاسَى الْفَقِيرَ وَ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ فَذَلِكَ الْمُؤْمِنُ حَقّاً}}؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۴۷ و کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۴۷.</ref>. ایشان همچنین مواسات را شریفترین [[کارها]] برشمرده و فرمودهاند: "سرآمد امور سه چیز است: [[یاد خدا]] در همه حال، رعایت [[انصاف]] و تقسیم [[مال]] با [[برادر دینی]]"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۴۵؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۵۷۷: محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۲۱۵ و محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۹۰.</ref>. |
| *[[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در قول و عمل، [[مسلمانان]] را به [[مساوات]] و گشودن گره از کار یکدیگر فرا میخواندند؛ به گونهای که [[روایت]] شده است، کسانی که در راه [[همدردی]] و [[کمک]] به دیگران سعی بیشتری از خود نشان میدادند، در نظر [[رسول خدا]]{{صل}} اجر، [[قرب]] و [[منزلت]] والاتری داشتند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، عمان، ج ۱، ص ۳۱۱؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۹۴؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۱۸ و شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص ۸۲.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۱-۶۲۲.</ref>.
| | |
| *البته [[مساوات]]، در [[احادیث اسلامی]] و [[نبوی]]{{صل}} [[مردم]] فقط به رعایت در [[امور مادی]] سفارش نشدهاند و امور غیر مادی نیز در نظر گرفته شده است. مواسات در [[روایات اسلامی]] و [[نبوی]]{{صل}} گاه به معنی سهیم کردن دیگران با خود در بهرهگیری از مواهب [[زندگی]] و امکانات مادی است و گاه در رعایت [[عدالت]] در برخورد با دیگران و نیز مواسات در امور [[معنوی]] است<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۲.</ref>.
| | [[پیامبر]] {{صل}} برای توجه بیشتر [[مسلمانان]] به حل مشکلات یکدیگر و بیاعتنا نبودن به مسائل و حوادث ناگواری که برای [[برادران]] دینیشان اتفاق میافتد، پیوسته [[مسلمانان]] را به [[یاری]] مواسات یکدیگر فرا میخواندند. [[روایت]] شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} خطاب به اهل [[مدینه]] فرمودند: "[[مؤمنان]]، [[دوستان]] و سرپرستان یکدیگرند. [[شایسته]] نیست [[مؤمنان]] شخص عیالمند و قرضدار را به حال خویش واگذارند؛ بلکه باید برای [[یاری]] افراد از پای در آمده برخاسته، به آنان مدد رسانند..."<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۴ - ۲۲۶، ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹.</ref>. همچنین [[پیامبر]] {{صل}} فرمودهاند: هر کس شب را به روز برساند و به امور [[مسلمانان]] توجه نداشته باشد، [[مسلمان]] نیست<ref>{{متن حدیث| مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ...}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ الجعفریات، ص ۸۸؛ فضل الله راوندی، النوادر، ص ۲۱؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۷۲ و کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۱۱.</ref> و نیز فرمودهاند: هر کس صدای کمکخواهی مردی را بشنود که فریاد میزند: [[مسلمانان]] به دادم برسید؛ ولی جوابش را ندهد و به او [[کمک]] نکند، [[مسلمان]] نیست<ref>{{متن حدیث| وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}؛الکافی، ج ۲، ص ۱۶۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۷۵ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۴۱.</ref>. |
| *[[رسول خدا]]{{صل}} [[جامعه]] [[مؤمنان]] را به پیکر [[انسان]] [[تشبیه]] کردهاند که اعضای آن نمیتوانند به درد و [[رنج]] عضو دیگر بیتفاوت باشند: "مثل [[مؤمنان]] در پیوند و [[دوستی]] و [[محبت]] و [[رحمت]] به هم و اهمیت دادن به [[سرنوشت]] یکدیگر مثل یک پیکر زنده است که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اجزای پیکر با آن اظهار [[همدردی]] میکنند"<ref>{{متن حدیث| مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي توادهم وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ مِثْلَ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٍ تَدَاعَى لَهُ سَائِرِ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى }}؛ احمد بن حنبل ۱۰۲، مسند احمد، السنن، ج ۴، ص ۲۷۰؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۲۰؛ علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص۱۰۲ و بیهقی، السنن الکبری، ج۳، ص ۳۵۳.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۲.</ref>.
| | |
| | [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} در قول و عمل، [[مسلمانان]] را به [[مساوات]] و گشودن گره از کار یکدیگر فرا میخواندند؛ به گونهای که [[روایت]] شده است، کسانی که در راه [[همدردی]] و [[کمک]] به دیگران سعی بیشتری از خود نشان میدادند، در نظر [[رسول خدا]] {{صل}} اجر، [[قرب]] و [[منزلت]] والاتری داشتند<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۹۰؛ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، عمان، ج ۱، ص ۳۱۱؛ عیون الاثر، ج ۲، ص ۳۹۴؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۳۱۸ و شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص ۸۲.</ref>. |
| | |
| | البته [[مساوات]]، در [[احادیث اسلامی]] و [[نبوی]] {{صل}} [[مردم]] فقط به رعایت در [[امور مادی]] سفارش نشدهاند و امور غیر مادی نیز در نظر گرفته شده است. مواسات در [[روایات اسلامی]] و [[نبوی]] {{صل}} گاه به معنی سهیم کردن دیگران با خود در بهرهگیری از مواهب [[زندگی]] و امکانات مادی است و گاه در رعایت [[عدالت]] در برخورد با دیگران و نیز مواسات در امور [[معنوی]] است. |
| | |
| | [[رسول خدا]] {{صل}} [[جامعه]] [[مؤمنان]] را به پیکر [[انسان]] [[تشبیه]] کردهاند که اعضای آن نمیتوانند به درد و [[رنج]] عضو دیگر بیتفاوت باشند: "مثل [[مؤمنان]] در پیوند و [[دوستی]] و [[محبت]] و [[رحمت]] به هم و اهمیت دادن به [[سرنوشت]] یکدیگر مثل یک پیکر زنده است که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اجزای پیکر با آن اظهار [[همدردی]] میکنند"<ref>{{متن حدیث|مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي توادهم وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ مِثْلَ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٍ تَدَاعَى لَهُ سَائِرِ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى}}؛ احمد بن حنبل ۱۰۲، مسند احمد، السنن، ج ۴، ص ۲۷۰؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۸، ص ۲۰؛ علی بن الجعد، مسند ابن الجعد، ص۱۰۲ و بیهقی، السنن الکبری، ج۳، ص ۳۵۳.</ref>.<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۲۰ ـ ۶۲۲.</ref> |
| | | |
| ==مواسات [[انصار]] با مهاجران== | | == مواسات [[انصار]] با مهاجران== |
| *پایههای [[حکومت]] [[اسلام]] در [[مدینه]] با مواسات و [[همکاری]] همه [[مسلمانان]] استقرار یافت و مشکلات آغازین [[جامعه اسلامی]] با احساس [[همدردی]]، مشارکت و سهیم ساختن دیگران در [[مال]] و [[زندگی]] برطرف شد؛ به گونهای که این [[همکاری]] بین [[انصار]] و [[مهاجران]] در [[صدر اسلام]]، زمینههای رشد و بالندگی [[جامعه]] را فراهم آورده، موفقیتها و پیروزیهای [[مسلمانان]] را در آیندهای نزدیک رقم زد. [[رفتار]] [[انصار]] با [[مهاجران]] از [[بهترین]] و زیباترین جلوههای مواسات در [[اسلام]] است مسلمانانی که برای پیوستن به [[رسول خدا]]{{صل}} تمام [[دارایی]] خود را رها و گروه گروه به [[مدینه]] [[هجرت]] میکردند، در این [[شهر]] در [[پناه]] [[لطف]] و [[احسان]] [[انصار]] قرار گرفتند و [[انصار]] آنان را در خانههای خود جای داده، حتی آنان را در خانه و داراییهای خود شریک کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۷۵ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۳، ص ۲۲۷.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۲.</ref>.
| | پایههای [[حکومت]] [[اسلام]] در [[مدینه]] با مواسات و [[همکاری]] همه [[مسلمانان]] استقرار یافت و مشکلات آغازین [[جامعه اسلامی]] با احساس [[همدردی]]، مشارکت و سهیم ساختن دیگران در [[مال]] و [[زندگی]] برطرف شد؛ به گونهای که این [[همکاری]] بین [[انصار]] و [[مهاجران]] در [[صدر اسلام]]، زمینههای رشد و بالندگی [[جامعه]] را فراهم آورده، موفقیتها و پیروزیهای [[مسلمانان]] را در آیندهای نزدیک رقم زد. [[رفتار]] [[انصار]] با [[مهاجران]] از [[بهترین]] و زیباترین جلوههای مواسات در [[اسلام]] است مسلمانانی که برای پیوستن به [[رسول خدا]] {{صل}} تمام [[دارایی]] خود را رها و گروه گروه به [[مدینه]] [[هجرت]] میکردند، در این [[شهر]] در [[پناه]] [[لطف]] و [[احسان]] [[انصار]] قرار گرفتند و [[انصار]] آنان را در خانههای خود جای داده، حتی آنان را در خانه و داراییهای خود شریک کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۷۵ و صالحی دمشقی، سبل الهدی و الرشاد، ج ۳، ص ۲۲۷.</ref>. |
| *در [[مدینه]] خانههای زیادی بودند که [[مهاجران]] با [[انصار]] در آن به صورت مشترک [[زندگی]] میکردند، مانند منازل [[سعد بن خیثمة]] و [[منذر بن محمد بن عقبة]]، منزل [[سعد بن خیثمة]]، به "بیت العزاب" معروف شده بود؛ زیرا افراد مجرد [[مهاجر]] در آنجا سکونت داشتند<ref>ابن کثیر، السیرة النبویة، ج ۲، ص ۲۲۵؛ حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۲۹۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۳۸۲ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref>. در منزل [[منذر بن محمد بن عقبة]] نیز [[زبیر بن عوام]] با همسرش - [[أسماء بنت أبیبکر]]- و [[أبوسیرة بن أبی وهب]] با همسرش - [[أم کلثوم بنت سهیل]] - [[زندگی]] میکردند<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ص ۲۲۴.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۳.</ref>.
| | |
| *[[شکوه]] مواسات [[انصار]] با [[مهاجران]] در خانه "[[سعد بن ربیع انصاری]]" به اوج خود رسید و زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} بین او و "[[عبدالرحمن بن عوف]]" [[پیمان برادری]] بست، سعد پس از مراسم [[اخوت]]، خطاب به عبدالرحمن گفت: "[[برادر]]! من ثروتمندترین فرد انصارم و آمادهام [[مال]] خود را با تو نصف کنم و دو [[همسر]] دارم که حاضرم هر کدام را که بپسندی، [[طلاق]] دهم تا پس از پایان عدّه [[طلاق]]، تو او را به همسری خویش [[انتخاب]] کنی!"<ref>البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۳، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۹۰؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۲۷ - ۳۲۸؛ شافعی، کتاب الام، ج ۵، ص ۶۳ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۶.</ref> پس، عبدالرحمن در [[حق]] او [[دعا]] کرد و گفت: "[[خداوند]] به [[مال]] و خاندانت بر کت دهد! مرا بدانها نیازی نیست؛ تو فقط راه بازار را به من نشان بده تا خود از طریق کسب و کار، روزی خویش را فراهم آورم"<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ص ۲۲۴؛ کتاب الأم، ج ۵، ص ۶۳؛ [[مسند احمد]]، ج ۳، ص ۱۹۰؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۷۸ و المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۶.
| | در [[مدینه]] خانههای زیادی بودند که [[مهاجران]] با [[انصار]] در آن به صورت مشترک [[زندگی]] میکردند، مانند منازل [[سعد بن خیثمة]] و [[منذر بن محمد بن عقبة]]، منزل [[سعد بن خیثمة]]، به "بیت العزاب" معروف شده بود؛ زیرا افراد مجرد [[مهاجر]] در آنجا سکونت داشتند<ref>ابن کثیر، السیرة النبویة، ج ۲، ص ۲۲۵؛ حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۲۹۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۲، ص ۳۸۲ و ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref>. در منزل [[منذر بن محمد بن عقبة]] نیز [[زبیر بن عوام]] با همسرش - [[أسماء بنت أبیبکر]]- و [[أبوسیرة بن أبی وهب]] با همسرش - [[أم کلثوم بنت سهیل]] - [[زندگی]] میکردند<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ص ۲۲۴.</ref>. |
| </ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۳.</ref>.
| | |
| *[[نقل]] شده است، [[انصار]] در هنگام برداشت محصول خرما، آن را به دو بخش تقسیم میکردند و نصف بیشتر آن را به [[برادران]] [[مهاجر]] خود میدادند و از این کار، جز [[رضای خدا]] و [[بهشت]] او به چیز دیگری [[انتظار]] نداشتند<ref>الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۴۰ و تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۲۰۴.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۳.</ref>.
| | [[شکوه]] مواسات [[انصار]] با [[مهاجران]] در خانه "[[سعد بن ربیع انصاری]]" به اوج خود رسید و زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} بین او و "[[عبدالرحمن بن عوف]]" [[پیمان برادری]] بست، سعد پس از مراسم [[اخوت]]، خطاب به عبدالرحمن گفت: "[[برادر]]! من ثروتمندترین فرد انصارم و آمادهام [[مال]] خود را با تو نصف کنم و دو [[همسر]] دارم که حاضرم هر کدام را که بپسندی، [[طلاق]] دهم تا پس از پایان عدّه [[طلاق]]، تو او را به همسری خویش [[انتخاب]] کنی!"<ref>البخاری، صحیح، ج ۳، ص ۳، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۹۰؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۲۷ - ۳۲۸؛ شافعی، کتاب الام، ج ۵، ص ۶۳ و الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۶.</ref> پس، عبدالرحمن در [[حق]] او [[دعا]] کرد و گفت: "[[خداوند]] به [[مال]] و خاندانت بر کت دهد! مرا بدانها نیازی نیست؛ تو فقط راه بازار را به من نشان بده تا خود از طریق کسب و کار، روزی خویش را فراهم آورم"<ref>ابن کثیر، السیرة النبویه، ص ۲۲۴؛ کتاب الأم، ج ۵، ص ۶۳؛ [[مسند احمد]]، ج ۳، ص ۱۹۰؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۶، ص ۱۷۸ و المعجم الکبیر، ج ۶، ص ۲۶.</ref>. |
| | |
| | [[نقل]] شده است، [[انصار]] در هنگام برداشت محصول خرما، آن را به دو بخش تقسیم میکردند و نصف بیشتر آن را به [[برادران]] [[مهاجر]] خود میدادند و از این کار، جز [[رضای خدا]] و [[بهشت]] او به چیز دیگری [[انتظار]] نداشتند<ref>الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۱۰، ص ۴۰ و تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۹، ص ۲۰۴.</ref>.<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۶۲۲ ـ ۶۲۳.</ref> |
|
| |
|
| ==رفع مشکلات [[مردم]] با همکاری== | | == رفع مشکلات [[مردم]] با همکاری== |
| *بر اساس آموزههای [[پیامبر]]{{صل}} بسیاری از مشکلات [[مهاجران]] بیخانمان با جای گرفتن در خانههای [[انصار]] برطرف شد و [[فقر]] آنان با تقسیم [[اموال]] [[انصار]] با آنها به چشم نیامد. آموزهها و رهنمودهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چنان بر [[مسلمانان]] اثر گذاشته بود که آنان داوطلبانه حاضر بودند حتی [[زنان]] خود را [[طلاق]] دهند تا به همسری مهاجرانی در آید که نتوانسته بودند [[همسران]] خود را همراه بیاورند<ref>کتاب الأم، ج ۵، ص ۶۳، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۹۰؛ صحیح بخاری، ج ۳، ص ۳ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۶، ص ۴۱۵.</ref> و [[مهاجران]] که از [[رفتار]] [[انصار]] و مواساتشان در شگفت بودند، به [[پیامبر]]{{صل}} گفتند: "ای [[رسول خدا]]! ما هرگز مانند این [[قوم]] که به نزد آنان وارد شدهایم، ندیدیم که در [[مال]] کمشان، [[بهترین]] مواسات و در [[مال]] زیادشان هم [[بهترین]] بذل را به جا آوردند؛ به گونهای که هزینههای [[زندگی]] ما را [[کفایت]] کرده، در هزینه [[زندگی]] و مسکن با ما شریک شدند"<ref>{{عربی|يَا رَسُولَ اللَّهِ ! مَا رَأَيْنَا : مَثَلُ قَوْمٍ قَدَّمْنَا عَلَيْهِمْ أَحْسَنَ مُوَاسَاةُ فِي قَلِيلُ ، وَ لَا حُسْنُ بَذَلَ فِي كثیر ، لَقَدْ كفونا المؤونة وَ اشركونا فِي الْمُهَنَّا }}إ عیون الأثر ، ج ۱، ص ۲۳۱؛ البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۸؛ سبل الهدی والرشاد، ج ۳، ص ۳۶۴ و ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref><ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۴.</ref>.
| | بر اساس آموزههای [[پیامبر]] {{صل}} بسیاری از مشکلات [[مهاجران]] بیخانمان با جای گرفتن در خانههای [[انصار]] برطرف شد و [[فقر]] آنان با تقسیم [[اموال]] [[انصار]] با آنها به چشم نیامد. آموزهها و رهنمودهای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنان بر [[مسلمانان]] اثر گذاشته بود که آنان داوطلبانه حاضر بودند حتی [[زنان]] خود را [[طلاق]] دهند تا به همسری مهاجرانی در آید که نتوانسته بودند [[همسران]] خود را همراه بیاورند<ref>کتاب الأم، ج ۵، ص ۶۳، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۹۰؛ صحیح بخاری، ج ۳، ص ۳ و ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۶، ص ۴۱۵.</ref> و [[مهاجران]] که از [[رفتار]] [[انصار]] و مواساتشان در شگفت بودند، به [[پیامبر]] {{صل}} گفتند: "ای [[رسول خدا]]! ما هرگز مانند این [[قوم]] که به نزد آنان وارد شدهایم، ندیدیم که در [[مال]] کمشان، [[بهترین]] مواسات و در [[مال]] زیادشان هم [[بهترین]] بذل را به جا آوردند؛ به گونهای که هزینههای [[زندگی]] ما را [[کفایت]] کرده، در هزینه [[زندگی]] و مسکن با ما شریک شدند"<ref>{{عربی|يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا رَأَيْنَا: مَثَلُ قَوْمٍ قَدَّمْنَا عَلَيْهِمْ أَحْسَنَ مُوَاسَاةُ فِي قَلِيلُ، وَ لَا حُسْنُ بَذَلَ فِي كثیر، لَقَدْ كفونا المؤونة وَ اشركونا فِي الْمُهَنَّا }}إ عیون الأثر، ج ۱، ص ۲۳۱؛ البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۸؛ سبل الهدی والرشاد، ج ۳، ص ۳۶۴ و ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.</ref>.<ref>[[گلشاد حیدری|حیدری، گلشاد]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۲۴.</ref> |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
| {{مدخلهای وابسته}} | | {{مدخل وابسته}} |
| * [[مواسات با اهل خیر]] | | * [[مواسات با اهل خیر]] |
| * [[مواسات برادر برای خدا]] | | * [[مواسات برادر برای خدا]] |
خط ۳۴: |
خط ۳۸: |
| * [[مساوات]] | | * [[مساوات]] |
| * [[بخل]] | | * [[بخل]] |
| {{پایان}} | | {{پایان مدخل وابسته}} |
| {{پایان}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۴۸: |
خط ۵۱: |
| {{فضیلت}} | | {{فضیلت}} |
|
| |
|
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:مواسات]]
| |
| [[رده:فضایل اخلاقی]] | | [[رده:فضایل اخلاقی]] |