خوش‌خلقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۶۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[خوش‌خلقی در لغت]] - [[خوش‌خلقی در قرآن]] - [[خوش‌خلقی در حدیث]] - [[خوش‌خلقی در نهج البلاغه]] - [[خوش‌خلقی در اخلاق اسلامی]] - [[خوش‌خلقی در معارف دعا و زیارات]] - [[خوش‌خلقی در معارف و سیره نبوی]] - [[خوش‌خلقی در معارف و سیره علوی]] - [[خوش‌خلقی در معارف و سیره حسینی]] - [[خوش‌خلقی در معارف و سیره سجادی]] - [[خوش‌خلقی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[خوش‌خلقی در خانواده]]| پرسش مرتبط  = }}
{{سیره معصوم}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[خوش‌خلقی در قرآن]] | [[خوش‌خلقی در حدیث]] | [[خوش‌خلقی در نهج البلاغه]] | [[خوش‌خلقی در معارف دعا و زیارات]] | [[خوش‌خلقی در اخلاق اسلامی]]| [[خوش‌خلقی در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[خوش‌خلقی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
'''خوش‌خلقی''' یا [[حُسن خلق]] به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که در [[آیات]] و [[روایات]] فراوانی به آن توصیه شده است و [[سنت]] [[معصومین]] {{ع}} هم گویای [[حسن خلق]] ایشان در [[زندگی]] است. باتوجه به اینکه خوش‌خلقی از علایم ایمان است لذا نشانه‌های [[حسن خلق]] همان نشانه‌های ایمان است. آثار و فواید [[دنیوی]] و [[اخروی]] زیادی برای خوش‌خلقی بیان شده است مانند نزول [[رحمت الهی]] و افزوده شدن [[رزق]].
* خوش‌خلقی یا حُسن خلق به‌معنای [[خوشرویی]]، [[خوش‌رفتاری]]، [[حسن معاشرت]] و [[برخورد پسندیده با دیگران]]، از [[فضیلت‌های اخلاقی]] و نشأت‌یافته از [[خصلت نیک]] [[ادب]] است. [[فرهنگ دینی]]، [[مردمان]] را به پرورش این [[فضیلت]] فراخوانده و آنان را به [[سبقت]] از یکدیگر در آن فرامی‌خواند<ref>{{متن حدیث|حسن الخلق أفضل الدّين}}؛ غررالحکم ۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>.
*در تعریف حُسن خلق گفته‌اند: حُسن خلق آن ست که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه‌ سازی و برادرت را با [[خوشرویی]] [[دیدار]] کنی. [[فرهنگ دینی]] همواره [[مردمان]] را به نرم‌خویی و [[ملایمت]] سفارش می‌کند. [[قرآن کریم]] در مورد [[اخلاق]] نیک [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: به‌درستی که تو به [[اخلاق پسندیده]] و بزرگی آراسته شده‌ای<ref>{{متن قرآن| وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ }}؛ سوره قلم، آیه ۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۸۸.</ref>.
*دست‌یابی به [[فضیلت]] حسن خلق، ملازمت و [[هم‌بستگی]] ویژه‌ای با [[رفتار]] نیکو دارد، زیرا خلق و خوی [[آدمی]] از [[رفتار]] او نشأت می‌گیرد. [[امام علی]]{{ع}} ریشه [[اخلاق نیکو]] را نشأت‌گرفته از ریشه [[خانوادگی]] و اصل و [[نسب]] او و نشانه‌ای از [[کرامت]] فرد برمی‌شمرد. [[فضیلت]] حُسن خلق در شکل‌گیری رفتارهای [[اجتماعی]] تأثیری شگرف دارد. از این‌رو [[پیامبران الهی]] برای اثربخشی و ترغیب [[مردم]] به پذیرش [[دعوت الهی]] خویش، افرادی خوش‌خلق و گشاده‌رو بودند. [[قرآن کریم]] درباره خوی نیکوی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: در پرتو [[رحمت]] و [[لطف خدا]] با آنان [[مهربان]] و نرم‌خو شده‌ای و اگر [[خشن]] و [[سنگ‌دل]] بودی، از گردت پراکنده می‌شدند<ref>{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ }}؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۸۸- ۲۸۹.</ref>.
*در [[فرهنگ دینی]]، افراد با [[ایمان]] با یکدیگر خوش‌خلقی و [[رفتار پسندیده]] برخورد می‌کنند. این برای [[مؤمنان]] یک [[فضیلت]] به حساب می‌آید. اما در عین‌حال [[خداوند سبحان]] در [[قرآن کریم]] ضمن تأکید بر این امر، [[مؤمنان]] را نسبت به [[کفار]] سرسخت و بسیار جدی قلمداد می‌کند{{متن قرآن|مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا }}<ref> محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است؛ سوره فتح، آیه:۲۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: [[پیامبر خدا]]{{صل}} به ما [[دستور]] داده است که با [[معصیت‌کاران]] با [[چهره‌های عبوس]] روبه‌رو شویم<ref>{{متن حدیث|اَمـَرَنـا رَسـُولُ اللّهِ صـَلَّی اللّهُ عـَلَیـْهِ وَ الِهِ اَنْ نـَلْقـی اَهـْلَ الْمـَعـاصـی بـَوُجـُوهـٍ مُکْفَهِرَّةٍ}}؛ وسائل الشیعه، ج ١١، ص ٤١٣.</ref>. در [[فرهنگ دینی]]، [[حسن]] خلق به این معنا نیست که [[انسان]] در برابر [[منکرات]] ساکت بماند و [[فضیلت]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] را فراموش کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۸۹.</ref>.


==آثار حسن خلق در زندگی==
== معناشناسی ==
*حُسن خلق و [[اخلاق نیکو]] دارای آثار وضعی در زندگی [[آدمی]] است. [[امام علی]]{{ع}} در سخنان خود به برخی از آن‌ها اشاره داشته است. حسن خلق در کنار سه [[فضیلت]] [[راست‌گویی]]، [[امانت‌داری]] و [[پرهیز از حرام]]، خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را در پیش دارد<ref>{{متن حدیث|اربع من اعطیهن فقد اعطی خیرالدنیا و الاخره صدق حدیث و اداء امانه و عفه بطن و حسن خلق}}؛ غررالحکم، ۱</ref>، با وجود حسن خلق چیزی بر [[آدمی]] دشوار نخواهد ماند<ref>{{متن حدیث|لَمْ يَضِقْ شَيْءٌ عَنْ حُسْنِ اَلْخُلْقِ}}؛ غررالحکم، ۱</ref>، زیرا [[آدمی]] که مورد توجه و [[دوستی]] همگان قرار دارد، امداد دیگران را نیز درمی‌یابد. [[اخلاق نیکو]] [[دوستی]] [[انسان‌ها]] را برمی‌انگیزد و روزی [[انسان]] را فزونی می‌بخشد<ref>{{متن حدیث|حُسنُ ألأَخْلاقِ یُدِرُّ الاَرزاقَ وَ یُونِسُ الرِّفاقَ}}؛ غررالحکم، ۱.</ref>؛ حُسن خلق به همراه [[فضیلت]] [[حسن]] [[نیت]] موجب فرود آمدن [[رحمت]] [[خداوند]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌شود؛ حسن خلق از رفتارهای [[خردمندان]] است، زیرا دام [[محبت]] و [[دوستی]] است؛ [[اخلاق نیکو]] ثمره [[ادب]] و یکی از روشن‌ترین نشانه‌های [[دین‌داری]] است؛ خوش‌اخلاقی موجب بهبود [[وضعیت زندگی]] فرد می‌شود. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: [[قناعت]]، گونه‌ای [[پادشاهی]] و حسن خلق، گونه‌ای [[نعمت]] است<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيما}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰</ref>. هم‌چنین در حکمتی دیگر می‌فرماید: هیچ [[هم‌نشینی]] چون [[اخلاق نیکو]] نیست<ref>{{متن حدیث|وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۸۹.</ref>.
{{اصلی|خوش‌خلقی در لغت}}
*[[امام علی]]{{ع}} در تمثیلی زیبا [[انسان]] خوش‌خلق را به درختی سازگار با محیط [[تشبیه]] کرده‌اند که در برابر تندبادها و حوادث، نرمش و سازگاری دارد و لاجرم درختی تنومند خواهد شد. کسی که نرم باشد چوب درخت او، ستبر باشد شاخه‌های او؛ یعنی هر که حسن خلق و خویی [[سیرت]] پیشه کند و با [[مردمان]] طریق [[مسامحه]] پیش گیرد، همه کس با او الفت و [[محبت]] دارند و [[ملایمت]] و [[ملاطفت]] کنند و به واسطه حسن خلق و [[مسامحه]]، [[مال]] و [[جاه]] او زیاده شود و [[قوّت]] گیرد<ref>تنبیه الغافلین، ذیل حکمت ۲۰۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۲۹۰.</ref>.
[[حُسن]] در لغت نقیض قبح<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۳۵؛ ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج۱۳، ص۱۱۴.</ref> به معنی [[نیکی]] و [[جمال]]<ref>لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۳۵.</ref> است و [[خُلق]] به معنی [[سرشت]] و سجیه به کار رفته است<ref>لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۹۴.</ref>؛ بنابراین، [[حسن]] خُلق به معنی [[خوش‌خویی]]، نیکوسیرتی و زیباصفتی است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۷۹.</ref>.
*[[اخلاق نیکو]] دارای آثار اخروی برای [[آدمی]] است؛ آثاری چون: نیل به درجات عالی در عین حال که فرد ممکن است در [[عبادت]] چندان کوشا نباشد؛ موجب تخفیف در [[حسابرسی]] می‌شود؛ [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[اخلاق نیکو]] لغزش‌ها را ذوب می‌کند همان‌گونه که [[آفتاب]]، یخ را."
*از [[پیامبر اکرم]] نیز [[روایت]] است که مهم‌ترین عامل وصول به [[بهشت]]، [[تقوا]] و [[اخلاق]] نیکوست<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۹۰.</ref>.


==[[حسن خلق]] چیست؟==
خوش‌خلقی یا [[حسن خلق]] در اصطلاح به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که از [[فضیلت‌های اخلاقی]] محسوب می‌‌شود. [[اسلام]] [[مردم]] را به متصف شدن به این صفت [[نیک]] فرا می‌خواند. البته در روایات اهل بیت {{ع}}، [[حُسن خُلق]]، گاهی به معنای [[خوش برخوردی]] به کار می‌رود، مانند سخن پیامبر {{صل}}: «[[بهترین]] شما، خوش‌خوترین شماست؛ آنان که اُنس می‌گیرند و با آنها اُنس گرفته می‌شود»<ref>{{متن حدیث|خِیَارُکُمْ أَحَاسِنُکُمْ أَخْلَاقاً الَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ}}؛ تحف العقول، ص۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۲۸۸ ـ ۲۸۹؛ [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۴۸-۴۹.</ref>
*[[حسن خلق]] نام حالتی است که باعث می‌شود [[انسان]] با [[مردم]] به [[نیکی]] [[معاشرت]] می‌کند<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۷۳.</ref> و آمیزش اجتماعی‌اش به [[زیبایی]] کنش‌های [[انسانی]]، چون [[مهرورزی]]، [[مدارا]]، [[دلسوزی]]، نیکی‌رسانی، وصلت و رابطه و [[صبر]] و [[بردباری]] آراسته باشد<ref>محمد صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۸، ص۳۰۳.</ref>. [[حسن خلق]] نتیجه [[اعتدال]] تمامی قوای [[باطنی]] و دست‌کاری اعضای ظاهری است و در صورتی پدید می‌آید که همه [[اخلاق نیک]] [[نفسانی]] [[دست]] در دست هم، صورت [[باطنی]] [[زیبایی]] را برای [[انسان]] [[آفریده]] باشند<ref>ر.ک: محمد بن مرتضی فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، ج۵، ص۹۶.</ref>. مردی از [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[حسن خلق]] پرسید؛ آن [[حضرت]] در پاسخ این [[آیه]] [[قرآن]] را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>.
*و در ادامه فرمود: "[[حسن خلق]] آن است که هرکس با تو [[قطع]] رابطه کرد تو درگذری با او رابطه برقرار کنی، به هرکس محرومت کرد، عطاکنی و از آنکه بر تو [[ستم]] روا داشت درگذری"<ref>{{متن حدیث|هو ان تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عن ظلمک}}؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۵۴.</ref>.
*در [[روایت]] دیگری است: مردی از روبه رو [[خدمت]] [[رسول خدا]] آمد و عرض کرد یا [[رسول الله]] [[دین]] چیست؟ فرمود: [[حسن خلق]]. بار دیگر از سمت راست آمد و گفت: یا [[رسول الله]] [[دین]] چیست؟ فرمود: [[حسن خلق]]. بار سوم از سمت چپ آمد و سؤال خود را تکرار کرد و همان جواب را شنید و چون برای آخرین بار از پشت‌سر آمد و سؤال خود را باز پرسید، [[رسول خدا]] به سوی او برگشت و فرمود: آیا نمی‌فهمی! [[دین]] آن است که [[خشمگین]] نشوی.<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>
*با توجه به اینکه [[روایات]]<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۰۶؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۴، ص۵۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۸۲.</ref> و [[تفسیرها]]<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۰.</ref>، [[عفو]] را به حد وسط [[تفسیر]] کرده‌اند و منظور از عرف هر [[کار نیک]] معروفی است که برخلاف [[زشت]] و منکر باشد<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۳۸۰.</ref>، از مجموع این دو [[روایت]] استفاده می‌شود که [[حسن خلق]] مرکبی است از مراعات [[اعتدال]] در تمامی امور، [[فرمان]] و [[التزام]] به [[نیکی‌ها]]، [[صرف]] نظر از [[انتقام‌گیری]] و مقابله به‌مثل و [[پرهیز]] از [[خشم]].
*هرچند این [[آیه کریمه]] [[توانایی]] بیان همه [[نظام اخلاقی اسلام]] را داراست؛ به نظر می‌رسد این دو [[حدیث]] بخشی از بیاناتی است که حضرات [[معصومین]] در تعریف [[حسن خلق]] فرموده‌اند؛ ولی از سایر خود بیانات در گذر [[تاریخ]] از رفته و اگر چه مفاد آنها از [[نصوص]] دیگر قابل استفاده آنها [[محروم]] مانده‌ایم<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.
==ستودگی [[حسن خلق]]==
*در [[ستایش]] [[حسن خلق]]، [[روایات]] فراوانی از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[دین]] به دست ما رسیده است. تلاش میکنیم بخشی از این مجموعه [[ارزشمند]] را در چند محور گزارش کنیم.
[[حسن خلق]] به عنوان [[اخلاق]]، مایه مشابهت با خداست. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "[[حسن خلق]]، [[خلق]] بشکوه خداست"<ref>{{متن حدیث|حسن الخلق خلق الله الأعظم}}؛ سلیمان بن أحمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.</ref>.
*در [[نظام اعتقادی]]، [[دلیل]] کمال و [[برتری]] [[ایمان]] است. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: کسانی از [[برترین]] [[ایمان]] برخوردارند که [[بهترین]] [[اخلاق]] را دارند<ref>علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.</ref>.
*[[امام باقر]]{{ع}} می‌فرمود: "[[ایمان]] کسانی کامل‌تر است که از [[بهترین]] [[اخلاق]] برخوردارند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول؛ ص۳۹۵؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۲۵.</ref>.
*در مقایسه با [[دین]]، [[زینت]] [[دین]] و بلکه با آن یگانه است. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: "دین‌تان را به [[حسن خلق]] بیارایید<ref>سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.</ref>.
*ایشان در پاسخ مردی که از او می‌پرسید: [[دین]] چیست؟ سه بار فرمود: [[حسن خلق]] است<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>.
در نظام درونی [[انسان]]، [[نشانه]] [[کامل‌ترین]] نیروی [[عقل]] است. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمود: "مردمی که اخلاق‌شان بهتر است [[کامل‌ترین]] [[عقل]] را دارند"<ref>{{متن حدیث|أَكْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیع، ج۸، ص۵۰۴.</ref>
*در [[نظام رفتاری]] [[انسان]]، [[بهترین]] و [[برترین عمل]] و اولین<ref>حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۱۰.</ref> و سنگین‌ترین کرداری است که در [[میزان]] کسی نهاده می‌شود. [[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرمود: "[[روز قیامت]] در [[میزان]] کسی [[برتر]] از [[حسن خلق]] نهاده نمی‌شود"<ref>{{متن حدیث|مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ اِمْرِئٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.</ref>
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[مؤمن]] پس از فرائض، عملی [[برتر]] از [[حسن خلق]] به پیش‌گاه [[خدا]] نمی‌برد" <ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "صاحب [[خلق]] [[نیکو]] همانند کسی که پیوسته در [[نماز]] و [[روزه]] است، [[پاداش]] می‌گیرد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ صَاحِبَ اَلْخُلُقِ اَلْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ }}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
*ایشان در [[حدیثی]] فرمود: "همانند کسی که پیوسته در [[جهاد]] است به او [[پاداش]] می‌دهند"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.</ref>.
*از حیث نتیجه، آبادی [[دنیا]] و [[آخرت]] را در پی دارد. در [[دنیا]] بر [[عمر]] می‌افزاید و [[خانه]] را آباد می‌کند.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[حسن خلق]]، [[خانه‌ها]] را آباد و عمرها را زیاد می‌کند"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۵.</ref> و در [[آخرت]]، [[گناهان]] را می‌زداید و راه [[بهشت]] را باز می‌کند.
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "همچنان که [[خورشید]] یخ را آب می‌کند، [[حسن خلق]] [[گناه]] را می‌زداید"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَلْخُلُقَ اَلْحَسَنَ يَمِيثُ اَلْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ اَلشَّمْسُ اَلْجَلِيدَ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.</ref>
*[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "[[حسن خلق]] از چیزهایی است که بیش از هر چیز [[امت]] مرا به [[بهشت]] می‌برد <ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.</ref>.
*چنین است که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} می‌فرمود: "[[نیک]] خوبی [[انسان]] از [[سعادت]] اوست"<ref>{{متن حدیث|مِنْ سَعَادَةِ اَلْمَرْءِ حُسْنُ اَلْخُلُقِ}}؛ آقا حسین طباطبایی بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ج۱۳، ص۵۲۲؛ محمد بن سلامة ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۱۹۹؛ عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۴.</ref>
*و می‌فرمود: "مبارکی در [[حسن خلق]] است"<ref>{{متن حدیث| اَلْيَمَنِ حسن الخلق}}؛ محمد بن سلامه ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۶۶؛ عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۶۳.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.


==نشانه‌های [[حسن خلق]]==
== خوش‌خلقی در [[قرآن]] ==
*از آنجا که [[انسان]] به اقتضای [[حب نفس]]، [[عیوب]] خود نمی‌بیند، با اندک مجاهده‌ای که به [[ترک گناهان]] بزرگ و [[آشکار]] منتهی شود، [[گمان]] می‌کند نفس خویش را [[پاکیزه]] کرده، به [[حسن خلق]] [[دست]] یافته و از تلاش و [[مجاهدت]] بی‌نیاز شده است؛ از این رو لازم است با نشانه‌های [[حسن خلق]] آشنا شویم که [[فریب]] نفس را نخوریم و بازیچه [[شیطان]] نشویم. پیش از این دانستیم که [[حسن خلق]] مساوی [[دین]] و نشانۀ کمال [[ایمان]] است؛ بنابراین هر چیز که در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] [[پیشوایان معصوم]] نشانه [[ایمان]] است، نشان [[حسن خلق]] نیز به شمار می‌رود. 
[[خداوند متعال]] در [[آیات]] متعدد و از جمله [[آیات]] زیر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به [[حسن خلق]] در برابر همۀ افراد [[جامعه]] سفارش کرده است:
*برخی از صفت‌هایی که [[قرآن کریم]] برای [[اهل]] [[ایمان]] یاد کرده، بدین شرح است:
#{{متن قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.</ref>؛
:*[[اهل]] [[ایمان به خدا]] [[شرک]] نمی‌ورزند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}}<ref> «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.</ref>،
#{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>؛
:*دل‌شان با [[یاد خدا]] می‌لرزد{{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}<ref> «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان می‌افزاید و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند» سوره انفال، آیه ۲.</ref>،
#{{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref> و... .
:*[[خدا]] را [[عبادت]] می‌کنند و [[اهل]] [[روزه]] و [[رکوع]] و سجودند{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>،
:*[[نماز]] را پیوسته{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref> «و آنان که بر نمازهای خویش نگهداشت دارند» سوره مؤمنون، آیه ۹.</ref> به‌پا می‌دارند{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref> «کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره انفال، آیه ۳.</ref> و در [[نماز]] خاشع‌اند{{متن قرآن|الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ}}<ref> «همانان که در نماز خویش فروتنند» سوره مؤمنون، آیه ۲.</ref>، [[شب]] زنده‌دارند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا}}<ref> «و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زنده‌داری کنند» سوره فرقان، آیه ۶۴.</ref>،
:*از کارهای [[زشت]] خود [[توبه]] می‌کنند{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>،
:*[[زکات]] می‌دهند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}<ref> «و آنان که دهنده زکاتند» سوره مؤمنون، آیه ۴.</ref>،
:*[[انفاق]] می‌کنند{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref> «کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره انفال، آیه ۳.</ref>، ولی [[اعتدال]] را ترک نمی‌کنند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref> «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>،
:*از مقابل [[آیات الاهی]] کر و کور نمی‌گذرند، با [[دل]] [[آگاه]] و چشم [[بینا]] به آنها می‌نگرند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا}}<ref> «و آنان که هر گاه آیات پروردگارشان را به یادشان آورند ناشنیده و نادیده بر (پای) آنها نمی‌افتند» سوره فرقان، آیه ۷۳.</ref>،
:*و چون [[آیات]] [[خدا]] را بشنوند ایمان‌شان رو به زیادت می‌نهد{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref> «کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره انفال، آیه ۳.</ref>،
:*دامن [[آلوده]] نمی‌کنند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}} <ref>«و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.</ref>،
:*و بر گرد [[فحشا]] نمی‌گردند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ}}<ref> «و آنان که پاکدامنند» سوره مؤمنون، آیه ۵.</ref>،
:*به ناحق دست به [[خون]] کسی نمی‌آلایند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا}}<ref> «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید» سوره فرقان، آیه ۶۸.</ref>،
:*به ناحق [[شهادت]] نمی‌دهند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref> «و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>،
:*از هر کار لغو و بیهوده‌ای روی‌گردانند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ}}<ref> «و آنان که از یاوه رویگردانند» سوره مؤمنون، آیه ۳.</ref>،
:*و چون با کار ناروایی مواجه شوند بدون [[آلودگی]]، کریمانه از کنارش می‌گذرند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref> «و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>،
:*متواضع‌اند و با [[جاهلان]] خوش‌پاسخ{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}} <ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمی‌دارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>،
:*[[عهد]] و [[امانت]] را پاس می‌دارند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ}}<ref> «و آنان که سپرده‌های نزد خویش و پیمان خود را پاس می‌دارند» سوره مؤمنون، آیه ۸.</ref>.
:*سپاس‌گزار و شاکرند{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>،
:*از [[جهنم]] هراسان‌اند{{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا * إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا}}<ref> «و آنان که می‌گویند: پروردگارا! عذاب دوزخ را از ما بگردان که عذاب آن همیشگی است * بی‌گمان آن بدقرارگاه و (بد) جایگاهی است» سوره فرقان، آیه ۶۵-۶۶.</ref>،
:*به معروف می‌خوانند از منکر باز می‌دارند{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>،
:*بر [[خدا]] [[توکل]] دارند{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref> «کسانی که نماز را بر پا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره انفال، آیه ۳.</ref>
:*و پیوسته از حدود الاهی [[پاسداری]] می‌کنند{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> «آنان توبه‌کنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجده‌کنندگان، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>.
*[[رسول خدا]] نیز در [[مقام]] [[تعیین]] آثار عملی [[ایمان]] با اشاره به ویژگی‌های [[مؤمنان]]، از هر ویژگی نشانی از [[حسن خلق]] ساخته است. از جمله [[نشانه‌ها]] در [[کلام]] [[رسول خدا]] می‌توان [[مهمان‌نوازی]]، [[احترام]] به [[همسایه]]، [[احترام به والدین]]، [[سکوت]]، نیکودرایی، نیکی‌پسندی و زشتی‌ستیزی و [[رازداری]] را نام برد. فرمود:
:*"هرکس به [[خدا]] و [[روز واپسین]] [[ایمان]] دارد باید میهمانش را [[احترام]] کند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷ و ج۶، ص۲۸۵؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید، ص۲۲.</ref>
:*هرکس به [[خدا]] و [[روز واپسین]] [[ایمان]] دارد، باید همسایه‌اش را گرامی بدارد با همسایه‌اش را [[آزار]] ندهد<ref>{{متن حدیث|مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ فَلْيُكْرِمْ اَلْآخِرِ جَارَهُ فَلاَ يُؤْذِي جَارَهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.</ref>
:*هرکس به [[خدا]] و [[روز واپسین]] [[ایمان]] دارد یا سخن خیر تیگوید یا [[سکوت]] می‌کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَسْكُتْ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۵۳.</ref>
:*هرکس به [[خدا]] و روز پایان [[ایمان]] دارد، باید [[پدر]] و مادرش را [[احترام]] کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ وَالِدَيْهِ}}؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید؛ ص۲۲؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۷۶.</ref>
:*هنگامی که مؤمنی را ساکت دیدید به او نزدیک شوید که القای [[حکمت]] می‌کند<ref>{{متن حدیث|إِذَا رَأَيْتُمُ اَلْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي اَلْحِكْمَةَ}}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۷۹.</ref>.
:*هر کسی که [[کار نیک]] شادش می‌کند و کار بد را نمی‌پسندد، [[مؤمن]] است<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَةٌ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَةٌ فَهُوَ مُؤْمِنٌ}}؛ ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۱۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸، ص۳۵۱، این روایت در کافی، ج۲، ص۲۳۳ از امام صادق{{ع}} نقل شده است.</ref>
:*مجلس دو همنشین امانتی است الاهی، پس هیچ‌کدام [[حق]] ندارد [[رازی]] را که برادرش خوش ندارد، افشا کند<ref>{{متن حدیث| إِنَّمَا يَتَجَالَسُ اَلْمُتَجَالِسَانِ بِأَمَانَةِ اَللَّهِ فَلاَ يَحِلُّ لِأَحَدِهِمَا أَنْ يُفْشِيَ عَلَى أَخِيهِ مَا يَكْرَهُ}}؛ شهاب‌الدین عسقلانی، فتح الباری، ج۱۱، ص۶۹؛ عبدالرحمان بن ابی‌بکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹۴.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
در این [[آیات]] اشاره به [[حسن خلق]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} شده و [[خداوند]] [[پیامبر]] را توصیه و سفارش به [[حسن خلق]] کرده است، چه در برابر [[مؤمنان]] و چه در برابر [[اهل کتاب]] و در مجموع در برابر تمام افراد [[جامعه]]<ref>ر.ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص۴۵۳. </ref>.
 
== خوش‌خلقی در [[روایات]] ==
[[روایات]] فراوانی درباره [[اخلاق نیکو]] وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «کسانی از [[برترین]] [[ایمان]] برخوردارند که [[بهترین]] [[اخلاق]] را دارند»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}؛ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶.</ref>.
# همچنین فرمودند: «دین‌تان را به [[حسن خلق]] بیارایید»<ref>سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.</ref>.
# [[حسن خلق]] [[بهترین]] و برترین عمل و اولین و سنگین‌ترین کرداری است که در ترازوی [[اعمال]] کسی قرار داده می‌شود، [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «[[روز قیامت]] در [[میزان]] کسی [[برتر]] از [[حسن خلق]] نهاده نمی‌شود»<ref>{{متن حدیث|مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ اِمْرِئٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.</ref>.
# از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسیدند: یا [[رسول الله]]! [[حسن خلق]] چیست؟ فرمود: «با کسی که از تو [[قطع رحم]] کرده، [[صله رحم]] کنی و از کسی که به تو [[ستم]] کرده است، درگذری و به کسی که تو را [[محروم]] کرده است عطا کنی»<ref>{{متن حدیث|هو ان تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عن ظلمک}}؛ محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۴۷. </ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «مردمی که اخلاق‌شان بهتر است کامل‌ترین [[عقل]] را دارند»<ref>{{متن حدیث|أَکْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳. </ref>
# [[امام سجاد]] {{ع}} درباره [[خوش خلقی]] با والدین می‌فرمایند: «بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته؛ سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها [[مهربان]] کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً}}؛ صحیفه سجادیه، دعای ۲۴. </ref>.<ref>ر.ک: [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۴۹-۵۱؛ [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۲۹.</ref>
 
== اقسام [[حسن خلق]] ==
اقسام حسن خلق به اعتبار کسانی که [[انسان]] با آنها [[خوش‌اخلاقی]] می‌کند، به سه قسم تقسیم می‌شود.
# '''حسن خلق با [[مردم]]:'''  وسیع‌ترین حوزه‌ای که انسان موظف است حسن خلق را مراعات کند، [[جامعه انسانی]] است؛ به این معنی که انسان [[وظیفه]] دارد با همه [[انسان‌ها]] با [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] کند. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً الَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ وَ تُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ‏}}<ref>«برترین شما خوش‌اخلاق‌ترین شماست، آنان که شانه‌هایشان زیر پای دیگران است (کنایه از تواضع)، آنان که با مردم الفت می‌گیرند و فرصت می‌دهند مردم با ایشان الفت گیرند. آنان که خانه‌هایشان با پای مردم آشناست». محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعة (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۵۸.</ref>.
# '''حسن خلق با [[اهل]] [[ایمان]]:''' رعایت اخلاق با اهل ایمان یا [[جامعه]] هم‌کیشان از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل در [[شرع]] [[مقدس]] بر آن تأکید بیشتری شده تا آنجا که یک [[حق]] تلقی شده است. [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده است: حق هم‌کیشان بر تو آن است که با آنها [[مهربان]] باشی با بدکارانشان [[مدارا]] کنی با آنها الفت‌گیری در اصلاحشان بکوشی. از نیکوکارانشان تشکر کنی و آزاری به آنها نرسانی و برای آنها همان را بخواهی که برای خودت می‌خواهی و آنچه را برای خود نمی‌پسندی برای ایشان هم نپسندی. پیرمردان آنها را چون پدر انگاری و پیرزنانشان را چون مادر. [[جوانان]] هم‌کیشت را چون [[برادر]] بدانی و کوچک‌ترها را چون فرزندانت<ref>سید عبدالله شبر، الاخلاق، ص۸۵.</ref>.
# '''[[حسن خلق]] با [[خانواده]]:''' مهم‌ترین حوزه‌ای که [[انسان]] موظف به مراعات حسن خلق است، حوزه خانواده است. در این حوزه نه تنها [[زن]] و مرد به طور یکسان موظف به [[خوش‌اخلاقی]] می‌باشند، بلکه موظفند [[بدخلقی]] [[همسر]] خود را نیز تحمل کنند. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|‏مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ امْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مثل ما اعطی عَلَى ایوب بَلَائِهِ وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا الله مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ امرءة فرعون}}<ref>«هر مردی که بدخلقی همسرش را تحمل کند خداوند پاداشی به او می‌دهد همانند پاداشی که به ایوب به خاطر گرفتاری‌اش داد و هر زنی که بدخلقی شوهرش را تحمل کند خداوند پاداشی همانند پاداش آسیه همسر فرعون به او می‌دهد». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۴۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref>
 
== ریشه‌های [[حسن خلق]] ==
از مطالعه [[روایات]] استفاده می‌شود که حسن خلق از شش منبع ناشی می‌شود:
# '''[[فطرت]]:''' [[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و جز در [[جامعه]] به [[سعادت]] و کمال نمی‌رسد. حسن خلق به معنی [[خوش‌رویی]] و خوش‌گویی، [[ضرورت]] زندگی اجتماعی است؛ بنابراین، [[خداوند متعال]] همان‌طور که سایر نیروهای مورد نیاز انسان را به او عطا کرده، [[خوش‌اخلاقی]] را نیز در وجود او به ودیعت نهاده است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "اخلاقی عطایی است که خداوند عزوجل به آفریدگانش می‌بخشد، برخی از آن به صورت غریزی و فطری داده می‌شود و برخی به نیت و قصد انسان بستگی دارد"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ‏ الْخُلُقَ‏ مِنْحَةٌ يَمْنَحُهَا اللَّهُ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ نِيَّةٌ}}، محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعه (آل‌البیت)، ج۱۲، ص۱۵۱.</ref>؛ به این معنی که با اکتساب و تمرین به دست می‌آید.
# '''[[وراثت]]:''' انسان همان‌طور که ظواهر جسمانی را از والدین و اجداد خود [[ارث]] می‌برد، در خصوصیات [[روحی]] ـ روانی هم تحت تأثیر ایشان است<ref>بعید نیست که تفاوت انسان‌ها در حسن خلق فطری از وراثت متأثر باشد.</ref>. به همین دلیل بخشی از ویژگی‌های اخلاقی هرکس به صورت موروثی به او منتقل می‌شود. [[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "اخلاق نیک نشانه ریشه نیکوست"<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْأَخْلَاقِ‏ بُرْهَانُ‏ كَرَمِ‏ الْأَعْرَاقِ‏}}، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۸.</ref>.
# '''[[عقل]]:''' یکی از سرچشمه‌های حسن خلق در وجود [[آدمی]]، عقل است. به همین دلیل هر چه عقل کامل‌تر می‌شود، [[خلق و خوی]] [[انسان]] بهتر می‌شود. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَكْمَلُ‏ النَّاسِ‏ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«آنکه اخلاق بهتری دارد از عقل کامل‌تری برخوردار است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳.</ref>
# '''[[ایمان]]:''' منشأ دیگر [[حسن خلق]]، ایمان است. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَكْمَلَ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«هر مؤمنی اخلاقش کامل‌تر است، اخلاقش بهتر است». حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف‌العقول عن آل الرسول، ص۴۷.</ref>.
# '''حسن خلق به معنی عام ([[عدالت]] [[نفسانی]]):''' [[برقراری عدالت]] در وجود انسان، موجب [[خوش‌اخلاقی]] می‌شود؛ چراکه [[رفتار]] [[زیبا]] از نفس زیبا ناشی می‌شود، ولی باید توجه داشت که [[زیبایی]] نفس خود به [[اعتدال]] همه قوا منوط است.
# '''امدادهای الهی:''' هیچ یک از [[فضایل]] و [[کمالات]] [[اخلاقی]] بدون [[یاری]] [[پروردگار]] نصیب انسان نمی‌شود. حسن خلق نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی رسول خدا {{صل}} که صاحب خلق عظیم است با عنایت حضرت پروردگار به این مرتبه نائل شد. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۱۹۵ ـ ۱۹۷.</ref>
 
== نشانه‌های [[حسن خلق]] ==
حسن خلق ملکه‌ای درونی است که همانند سایر حالت‌ها و نهادهای درونی مثل [[غم]] و [[شادی]] و [[سخاوت]] و [[شجاعت]]، به وسیله آثار و نشانه‌های ظاهری باز شناخته می‌شود. وقتی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدند: حسن خلق چیست؟ فرمود: اینکه [[فروتن]] و خوش‌سخن باشی و با برادرت با روی گشاده برخورد کنی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۱۶۲.</ref>. طبق این سخن [[شریف]]، نشانه‌های حسن خلق تحت سه عنوان قابل دسته‌بندی است: [[خوش‌رویی]]، خوش‌گویی و [[خوش‌رفتاری]].
# '''[[خوش‌رویی]]:''' دو نفر پیش از آنکه با هم سخنی بگویند یا [[رفتاری]] به هم نشان دهند، با چهره همدیگر مواجه می‌شوند. کیفیت و حالت چهره‌ها به هنگام برخورد اولیه در پیدایش گفتار و [[رفتار]] نقش به‌سزایی دارد؛ به این معنی که می‌تواند باعث [[خوش‌رفتاری]] و خوش‌گفتاری طرف مقابل شود و می‌تواند او را به گفتار [[زشت]] و رفتار ناخوشایند وادارد؛ بنابراین، اولین نماد [[حسن خلق]]، [[خوش‌رویی]] است.
# '''[[خوش‌گویی]]:''' یکی دیگر از نشانه‌های [[حسن خلق]]، خوش‌گویی است. خوش‌گویی عبارت از آن است که با [[مردم]] چنان سخن بگویی که میل داری با تو سخن بگویند. یعنی به جای تحقیر، [[تشویق]] کنی؛ به جای [[عیب‌جویی]]، تشکر و تقدیر و تحسین کنی؛ به جای ملامت و سرزنش پروبال دهی و [[امید]] بیافرینی؛ و به جای زخم‌زبان، مرهم بگذاری و تسلی دهی. امیرالمؤمنین {{ع}} فرمود: «زیبا سخن بگویید تا جواب زیبا بشنوید»<ref>{{متن حدیث|أَجْمِلُوا فِي‏ الْخِطَابِ‏ تَسْمَعُوا جَمِيلَ‏ الْجَوَابِ‏}}، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۱.</ref>.
# '''خوش‌رفتاری:''' نشانه دیگر حسن خلق، خوش‌رفتاری به معنی [[رفتار نیک]] و شایسته است. [[وقار]] و [[طمأنینه]]، [[فروتنی]]، [[بردباری]]، رعایت [[آداب]] و هنجارهای [[اجتماعی]]، [[احترام]] و [[مهربانی]] با دیگران، اعتراف به [[حقوق]] و شایستگی‌ها، صرف‌نظر از اشتباهات و... نمونه‌هایی از خوش‌رفتاری است که مراعات آنها از حسن خلق [[انسان]] حکایت می‌کند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۱۹۷ ـ ۲۰۱.</ref>.
 
== آثار [[حسن خلق]] ==
=== آثار [[دنیوی]] حسن خلق ===
# '''طول عمر و [[آبادانی]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "[[نیکی]] و خوش‌خلقی [[شهرها]] را آباد و عمرها را طولانی می‌کند"<ref>{{متن حدیث|الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ يَعْمُرَانِ الدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ‏ فِي‏ الْأَعْمَارِ}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
# '''[[رفاه]] و روزی:''' امام صادق {{ع}} می‌فرماید: "خوش‌خلقی جزء دین است و روزی را افزایش می‌دهد"<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ الْخُلُقِ مِنَ الدِّينِ وَ هُوَ يَزِيدُ فِي‏ الرِّزْقِ‏}}، حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف‌العقول عن آل الرسول، ص۳۷۳؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الأنوار فی غررالاخبار، ص۳۹۱.</ref>.
# '''[[زندگی]] لذیذ و آسوده:''' [[خوش‌اخلاقی]]، در صورتی که تبدیل به یک نهاد [[نفسانی]] شود و [[انسان]] بدون هیچ زحمت و رنجی خوش‌رفتار و خوش‌گفتار باشد، هم خود [[لذت‌بخش]] و گواراست و هم موجب [[آسایش]] و [[آسانی]] زندگی می‌شود. امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|لَا عَيْشَ‏ أَهْنَأُ مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْخُلُقِ‏}}<ref>«هیچ بهره‌ای در زندگی گواراتر از حسن خلق نیست». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۲۴۴؛ صدوق، علل‌الشرایع، ج۲، ص۵۶۰.</ref>.
# '''پیشرفت اجتماعی:''' امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|كَمْ‏ مِنْ‏ وَضِيعٍ‏ رَفَعَهُ‏ حُسْنُ‏ خُلُقِهِ‏}}<ref>«چه بسا انسان فروقدری که خوش‌اخلاقی او را برکشیده است». علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۴۹.</ref>
# '''جلب [[محبت]] و ایجاد [[انس]]:''' [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْخُلُقِ‏ يُثْبِتُ‏ الْمَوَدَّةَ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُذْهِبُ السَّخِيمَةَ}}<ref>«خوش‌اخلاقی محبت را ثابت می‌کند و کدورت را می‌برد». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۱۳۸؛ بخش اول این حدیث در تحف‌العقول، ص۴۵ و بخش دوم آن در کافی، ج۲، ص۱۰۴ آمده است.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۲۰۲-۲۰۷.</ref>
 
=== آثار [[اخروی]] ===
# '''جلب محبت خدا:''' رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أحبّ‏ عباد اللَّه‏ إلى‏ اللَّه‏ أحسنهم‏ خلقا}}<ref>«محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند متعال، خوش‌اخلاق‌ترین آنهایند». سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹.</ref>.
# '''پاک‌کردن [[گناهان]]:''' رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْخُلُقَ‏ الْحَسَنَ‏ يُذِيبُ‏ الذُّنُوبَ‏ كَمَا تُذِيبُ‏ الشَّمْسُ الْجَمَدَ}}<ref>«اخلاق نیک گناهان را ذوب می‌کند آن چنان که خورشید یخ را». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۹۲.</ref>.
# '''[[پاداش]] الهی:''' [[اخلاق نیک]] به همان [[میزان]] که گناهان را [[پاک]] می‌کند، پاداش الهی را موجب می‌شود؛ به همین دلیل در [[روایات]]، [[پاداش]] [[حسن خلق]] با پاداش برخی [[عبادات]] معادل شمرده شده است؛ از جمله [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «پاداش انسان خوش‌اخلاق همانند پاداش روزه‌داران شب‌زنده‌دار است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ صَاحِبَ‏ الْخُلُقِ‏ الْحَسَنِ‏، لَهُ‏ مِثْلُ‏ أَجْرِ الصَّائِمِ‏ الْقَائِمِ‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعه (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۴۹.</ref>.
# '''درجات [[آخرت]]:''' رسول خدا {{صل}} فرمود: «بنده با حسن خلق به بالاترین درجات و رفیع‌ترین مراتب آخرت می‌رسد با آنکه عبادت زیادی ندارد»<ref>{{متن حدیث|ان العبد لیبلغ بحسن خلقه عظیم درجات الآخره و شرف المنازل و انه ضعیف العبادة}}، ابن ابی الدنیا، التواضع والخمول، ص۲۱۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۲۶۰.</ref>.
# '''[[آسانی]] حساب:''' [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ‏ اللَّهُ‏ حِسَابَكَ}}<ref>«اخلاقت را نیک کن تا خداوند در حساب بر تو آسان گیرد». صدوق، امالی، ص۲۷۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ۳۸۲.</ref>.
# '''سنگینی میزان عمل:''' رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَثْقَلَ‏ فِي‏ الْمِيزَانِ‏ مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْخُلُقِ}}<ref>«هیچ چیز در ترازوی عمل سنگین‌تر از خوش‌اخلاقی نیست». صدوق، عیون اخبارالرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۱؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۲۰۲-۲۰۷.</ref>
 
== راه‌های دست‌یابی به [[حسن خلق]] ==
برای رسیدن به [[خوش اخلاقی]] دو گونه راه [[علمی]] و عملی پیشنهاد شده است.
# '''راه‌های علمی:''' راهکار علمی رسیدن به حسن خلق، تنها [[اندیشه]] و [[تأمل]] است. با اندیشه در زمینه‌های مختلف است که [[انسان]] به [[معرفت]] مجهز می‌شود و خود را به حسن خلق [[نیازمند]] می‌بیند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. راهکار علمی در [[حقیقت]] زمینه‌ساز جهاد عملی است؛ بنابراین [[تفکر]] در دو حوزه پیشنهاد شده است: تفکر در آثار حسن خلق و تفکر در پیامدهای [[بداخلاقی]].
# '''راه‌های عملی:''' راه‌های عملی برای رسیدن به حسن خلق، همه به [[مراقبت]] و تمرین منتهی می‌شود. کسی که در پی کسب [[اخلاق]] خوش است باید در سه زمینه تمرین و از خویش مراقبت کند. [[رفتار]]، گفتار و نهادهای [[نفسانی]].
## '''تمرین [[رفتاری]]:''' در این حوزه لازم است [[انسان]]، چهار خصلت را به طور مداوم تمرین کند:
### '''خوش‌رویی:''' بدون [[شک]] [[گشاده‌رویی]] برای کسی که به [[حسن خلق]] آراسته نشده، بسیار مشکل است؛ ولی در صورتی که آثار و نتایج خوش‌رویی را در نظر داشته باشد و به هنگام [[ملاقات]] با دیگران از خویش مراقبت کند، می‌تواند با چهره گشاده با همه روبه‌رو شود. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|حُسْنُ‏ الْبِشْرِ يَذْهَبُ‏ بِالسَّخِيمَةِ}}<ref>«خوش‌رویی کینه را از دل‌ها می‌برد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۴.</ref>.
### '''احترام به دیگران:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]] احترام به دیگران است. احترام به دیگران هنری است که باید آن را آموخت و با [[مراقبت]]، تمرین و تکرار به ملکه نفسانی تبدیل کرد. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|من اکرم مؤمنا اکرمه الله و من عظم مؤمنا عظمه الله}}<ref>«هر کس مؤمنی را احترام کند، خدا احترامش می‌کند و هر کسی مؤمنی را بزرگ بدارد، خدا بزرگش می‌دارد». سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، ج۳، ص۲۲۲.</ref>.
### '''[[تواضع]] و [[فروتنی]]:''' یکی از رفتارهایی که بر [[خوش‌اخلاقی]] [[انسان]] دلالت می‌کند، فروتنی با [[مردمان]] است. فروتنی در برابر دیگران به ویژه کسانی که در رتبه [[اجتماعی]] فروتری قرار دارند بر نفس گران می‌آید؛ بنابراین، نیاز به توجه و تمرین دارد. کسی می‌تواند تواضع را بر نفس خویش هموار کند که هم آثار و فواید تواضع را در نظر داشته باشد و هم عواقب و پیامدهای [[تکبر]] را، نه تنها بداند، بلکه به یاد داشته باشد که تواضع موجب [[خشنودی خدا]] و منشأ [[عزت]] و سربلندی است و تکبر کلید همه بدی‌هاست؛ چون [[توفیق]] [[تهذیب نفس]] را از انسان سلب می‌کند و او را از کسب [[فضایل]] باز می‌دارد<ref>میرزا محمدتقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|التَّوَاضُعُ‏ أَصْلُ‏ كُلِّ‏ خَيْرٍ نَفِيسٍ‏ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِيعَةٍ}}<ref>«فروتنی ریشه همه خیرات کم‌یاب و مراتب بلند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۳۱.</ref>.
### '''[[حلم]] و [[بردباری]]:''' [[رفتار]] دیگری که بدون [[شک]] [[نشانه]] [[حسن خلق]] است، ولی بدون تمرین و [[تهذیب]] دست‌یافتنی نیست، حلم و بردباری است. [[فروبردن خشم]]، بخشیدن بی‌مهری‌های دیگران و بالاتر از همه مقابله به [[نیکی]]. [[قرآن کریم]] در وصف بندگان خاص [[خدا]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>.
## '''تمرین گفتاری:''' یکی از نمادهای [[حسن خلق]]، گفتار پیراسته از درشتی و رکاکت است؛ بنابراین برای دستیابی به [[فضیلت]] حسن خلق، لازم است در حوزه گفتار از همه شیوه‌های ناپسند گفتاری پرهیز کرد؛ از جمله: پُرحرفی و بیهوده‌گویی؛ فریاد و صدای ناهنجار و [[فحش]] و [[ناسزا]].
## '''تمرین [[نفسانی]]:''' برای رسیدن به [[حسن خلق]]، همزمان با تمرین شیوه‌های [[رفتاری]] و گفتاری لازم است که [[انسان]] نهادهای نفسانی حسن خلق را نیز فراهم کند. تنها در این صورت است که تمرین و [[مراقبت]] از [[رفتار]] و گفتار نتیجه می‌دهد؛ بنابراین، لازم است که قوای تحریکی مثل غضب و [[شهوت]] در حد [[اعتدال]] [[حفظ]] شده، تحت [[فرماندهی]] عقل قرار گیرند. در این صورت [[حسن خلق]] [[نفسانی]] فراهم می‌شود و همه رفتارهایی که پیش از آن تنها با تمرین و [[مراقبت]] برای [[انسان]] میسور می‌شد به صورت طبیعت ثانوی از نفس صادر می‌شود.
### '''[[مبارزه]] با ریشه‌ها و مظاهر [[بداخلاقی]]:''' کسب [[فضایل]] همیشه همراه و دوشادوش درمان [[رذایل]] رخ می‌دهد. بدون درمان یک خصلت ناشایست نمی‌توان محیط نفس را به ضد آن آراست؛ بنابراین کسب حسن خلق باید همزمان و مقارن با درمان بداخلاقی صورت گیرد. برای درمان بداخلاقی نیز دو راه بیشتر وجود ندارد.
### '''مبارزه با ریشه‌های بداخلاقی:''' منظور از ریشه‌های بداخلاقی، سجایا و صفاتی است که انسان را به رفتارهای ناشایست و گفتارهای ناهنجار چون [[ترش‌رویی]]، اخم‌کردن، فریادزدن، [[فحاشی]]، [[کتک زدن]] و زیان‌رسانی وادار می‌کند.
### '''مبارزه با مظاهر بداخلاقی:''' نهادهای نفسانی در مَثَل به ریشه درخت شباهت دارند و [[رفتارها]] و گفتارها به منزله شاخ و برگ و میوه آنهاست. ریشه درخت بدون شاخ و برگ [[ظهور]] و بروزی ندارد و به اندک زمانی در خاک می‌پوسد، چنان که گویی هیچ وقت نبوده است. صفات و سجایای نفسانی با گفتار و کرداری که از آنها ناشی می‌شود، تقویت می‌شوند؛ بنابراین، در صورتی که انسان بتواند از بروز این آثار جلوگیری کند صفات [[زشت]] درونی خود به خود از صحن وجود رخت بر می‌بندند.
### '''تقویت [[ایمان]]:''' [[ایمان]] با حسن خلق رابطه مستقیم دارد. هر چه ایمان قوی‌تر باشد، [[اخلاق]] نیکوتر و صفات نفسانی زیباتر است و هر چه ایمان [[ضعیف]] شود، اخلاق زشت‌تر و [[رفتار]] ناشی از آن ناهنجارتر می‌شود.
### '''پرهیز از همنشین بداخلاق:''' همنشین، بیشترین تأثیر را بر [[انسان]] می‌گذارد؛ بنابراین کسی که در صدد کسب فضیلتی است، باید با کسانی [[معاشرت]] کند که به آن [[فضیلت]] آراسته و از ضد آن پیراسته‌اند. هم‌نشینی با انسان‌های کج‌خلق همه تلاش انسان را در راه کسب [[خوش‌اخلاقی]] به هدر می‌دهد، پس باید از [[دوستان]] بداخلاق دوری کرد و با معاشران خوش‌اخلاق درآمیخت.
### '''[[دعا]] و درخواست از [[خدا]]:''' بدون [[شک]] تلاش انسان در تهذیب نفس و [[مبارزه]] با [[رذایل اخلاقی]]، مؤثرترین عامل در کسب [[فضایل]] و پیراستن [[رذایل]] است، ولی نباید فراموش کرد که تأثیر سعی و تلاش انسان در همه عرصه‌های [[زندگی]] به [[اراده]] حضرت [[پروردگار]]، مربی [[جهان آفرینش]] منوط است؛ به ویژه در زمینه [[تهذیب]] که طبق صریح [[قرآن]] رشحه‌ای از [[رحمت]] الاهی است که فرمود: {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱۴]]، ص۲۰۹-۲۱۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[خوش‌رویی‏]]
* [[خوش‌رویی‏]]
* [[خوش‌گویی‏]]
* [[خوش‌گویی‏]]
* [[نرم‌خویی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==منابع==
== منابع ==
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100246.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱''']]
# [[پرونده:1100254.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱۴''']]
# [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']]
{{پایان منابع}}
== پانویس ==
{{پانویس}}


==پانویس==
{{فضایل اخلاقی}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:خوش‌خلقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۴

خوش‌خلقی یا حُسن خلق به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که در آیات و روایات فراوانی به آن توصیه شده است و سنت معصومین (ع) هم گویای حسن خلق ایشان در زندگی است. باتوجه به اینکه خوش‌خلقی از علایم ایمان است لذا نشانه‌های حسن خلق همان نشانه‌های ایمان است. آثار و فواید دنیوی و اخروی زیادی برای خوش‌خلقی بیان شده است مانند نزول رحمت الهی و افزوده شدن رزق.

معناشناسی

حُسن در لغت نقیض قبح[۱] به معنی نیکی و جمال[۲] است و خُلق به معنی سرشت و سجیه به کار رفته است[۳]؛ بنابراین، حسن خُلق به معنی خوش‌خویی، نیکوسیرتی و زیباصفتی است[۴].

خوش‌خلقی یا حسن خلق در اصطلاح به معنای برخورد پسندیده با دیگران است که از فضیلت‌های اخلاقی محسوب می‌‌شود. اسلام مردم را به متصف شدن به این صفت نیک فرا می‌خواند. البته در روایات اهل بیت (ع)، حُسن خُلق، گاهی به معنای خوش برخوردی به کار می‌رود، مانند سخن پیامبر (ص): «بهترین شما، خوش‌خوترین شماست؛ آنان که اُنس می‌گیرند و با آنها اُنس گرفته می‌شود»[۵].[۶]

خوش‌خلقی در قرآن

خداوند متعال در آیات متعدد و از جمله آیات زیر پیامبر اکرم (ص) را به حسن خلق در برابر همۀ افراد جامعه سفارش کرده است:

  1. ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ[۷]؛
  2. ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ[۸]؛
  3. ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ[۹] و... .

در این آیات اشاره به حسن خلق پیامبر اکرم (ص) شده و خداوند پیامبر را توصیه و سفارش به حسن خلق کرده است، چه در برابر مؤمنان و چه در برابر اهل کتاب و در مجموع در برابر تمام افراد جامعه[۱۰].

خوش‌خلقی در روایات

روایات فراوانی درباره اخلاق نیکو وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. رسول خدا (ص) فرمود: «کسانی از برترین ایمان برخوردارند که بهترین اخلاق را دارند»[۱۱].
  2. همچنین فرمودند: «دین‌تان را به حسن خلق بیارایید»[۱۲].
  3. حسن خلق بهترین و برترین عمل و اولین و سنگین‌ترین کرداری است که در ترازوی اعمال کسی قرار داده می‌شود، رسول خدا (ص) فرمود: «روز قیامت در میزان کسی برتر از حسن خلق نهاده نمی‌شود»[۱۳].
  4. از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: یا رسول الله! حسن خلق چیست؟ فرمود: «با کسی که از تو قطع رحم کرده، صله رحم کنی و از کسی که به تو ستم کرده است، درگذری و به کسی که تو را محروم کرده است عطا کنی»[۱۴].
  5. امام صادق (ع) فرمود: «مردمی که اخلاق‌شان بهتر است کامل‌ترین عقل را دارند»[۱۵]
  6. امام سجاد (ع) درباره خوش خلقی با والدین می‌فرمایند: «بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته؛ سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان»[۱۶].[۱۷]

اقسام حسن خلق

اقسام حسن خلق به اعتبار کسانی که انسان با آنها خوش‌اخلاقی می‌کند، به سه قسم تقسیم می‌شود.

  1. حسن خلق با مردم: وسیع‌ترین حوزه‌ای که انسان موظف است حسن خلق را مراعات کند، جامعه انسانی است؛ به این معنی که انسان وظیفه دارد با همه انسان‌ها با اخلاق نیکو رفتار کند. رسول خدا (ص) فرمود: «أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلَاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً الَّذِينَ يَأْلَفُونَ وَ يُؤْلَفُونَ وَ تُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ‏»[۱۸].
  2. حسن خلق با اهل ایمان: رعایت اخلاق با اهل ایمان یا جامعه هم‌کیشان از اهمیت بیشتری برخوردار است و به همین دلیل در شرع مقدس بر آن تأکید بیشتری شده تا آنجا که یک حق تلقی شده است. امام سجاد (ع) فرموده است: حق هم‌کیشان بر تو آن است که با آنها مهربان باشی با بدکارانشان مدارا کنی با آنها الفت‌گیری در اصلاحشان بکوشی. از نیکوکارانشان تشکر کنی و آزاری به آنها نرسانی و برای آنها همان را بخواهی که برای خودت می‌خواهی و آنچه را برای خود نمی‌پسندی برای ایشان هم نپسندی. پیرمردان آنها را چون پدر انگاری و پیرزنانشان را چون مادر. جوانان هم‌کیشت را چون برادر بدانی و کوچک‌ترها را چون فرزندانت[۱۹].
  3. حسن خلق با خانواده: مهم‌ترین حوزه‌ای که انسان موظف به مراعات حسن خلق است، حوزه خانواده است. در این حوزه نه تنها زن و مرد به طور یکسان موظف به خوش‌اخلاقی می‌باشند، بلکه موظفند بدخلقی همسر خود را نیز تحمل کنند. رسول خدا (ص) فرمود: «‏مَنْ صَبَرَ عَلَى سُوءِ خُلُقِ امْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مثل ما اعطی عَلَى ایوب بَلَائِهِ وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَى سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا الله مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ امرءة فرعون»[۲۰].[۲۱]

ریشه‌های حسن خلق

از مطالعه روایات استفاده می‌شود که حسن خلق از شش منبع ناشی می‌شود:

  1. فطرت: انسان موجودی اجتماعی است و جز در جامعه به سعادت و کمال نمی‌رسد. حسن خلق به معنی خوش‌رویی و خوش‌گویی، ضرورت زندگی اجتماعی است؛ بنابراین، خداوند متعال همان‌طور که سایر نیروهای مورد نیاز انسان را به او عطا کرده، خوش‌اخلاقی را نیز در وجود او به ودیعت نهاده است. امام صادق (ع) می‌فرماید: "اخلاقی عطایی است که خداوند عزوجل به آفریدگانش می‌بخشد، برخی از آن به صورت غریزی و فطری داده می‌شود و برخی به نیت و قصد انسان بستگی دارد"[۲۲]؛ به این معنی که با اکتساب و تمرین به دست می‌آید.
  2. وراثت: انسان همان‌طور که ظواهر جسمانی را از والدین و اجداد خود ارث می‌برد، در خصوصیات روحی ـ روانی هم تحت تأثیر ایشان است[۲۳]. به همین دلیل بخشی از ویژگی‌های اخلاقی هرکس به صورت موروثی به او منتقل می‌شود. علی (ع) می‌فرماید: "اخلاق نیک نشانه ریشه نیکوست"[۲۴].
  3. عقل: یکی از سرچشمه‌های حسن خلق در وجود آدمی، عقل است. به همین دلیل هر چه عقل کامل‌تر می‌شود، خلق و خوی انسان بهتر می‌شود. امام صادق (ع) می‌فرماید: «أَكْمَلُ‏ النَّاسِ‏ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۵]
  4. ایمان: منشأ دیگر حسن خلق، ایمان است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «إِنَّ أَكْمَلَ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۶].
  5. حسن خلق به معنی عام (عدالت نفسانی): برقراری عدالت در وجود انسان، موجب خوش‌اخلاقی می‌شود؛ چراکه رفتار زیبا از نفس زیبا ناشی می‌شود، ولی باید توجه داشت که زیبایی نفس خود به اعتدال همه قوا منوط است.
  6. امدادهای الهی: هیچ یک از فضایل و کمالات اخلاقی بدون یاری پروردگار نصیب انسان نمی‌شود. حسن خلق نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی رسول خدا (ص) که صاحب خلق عظیم است با عنایت حضرت پروردگار به این مرتبه نائل شد. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ[۲۷].[۲۸]

نشانه‌های حسن خلق

حسن خلق ملکه‌ای درونی است که همانند سایر حالت‌ها و نهادهای درونی مثل غم و شادی و سخاوت و شجاعت، به وسیله آثار و نشانه‌های ظاهری باز شناخته می‌شود. وقتی از امام صادق (ع) پرسیدند: حسن خلق چیست؟ فرمود: اینکه فروتن و خوش‌سخن باشی و با برادرت با روی گشاده برخورد کنی[۲۹]. طبق این سخن شریف، نشانه‌های حسن خلق تحت سه عنوان قابل دسته‌بندی است: خوش‌رویی، خوش‌گویی و خوش‌رفتاری.

  1. خوش‌رویی: دو نفر پیش از آنکه با هم سخنی بگویند یا رفتاری به هم نشان دهند، با چهره همدیگر مواجه می‌شوند. کیفیت و حالت چهره‌ها به هنگام برخورد اولیه در پیدایش گفتار و رفتار نقش به‌سزایی دارد؛ به این معنی که می‌تواند باعث خوش‌رفتاری و خوش‌گفتاری طرف مقابل شود و می‌تواند او را به گفتار زشت و رفتار ناخوشایند وادارد؛ بنابراین، اولین نماد حسن خلق، خوش‌رویی است.
  2. خوش‌گویی: یکی دیگر از نشانه‌های حسن خلق، خوش‌گویی است. خوش‌گویی عبارت از آن است که با مردم چنان سخن بگویی که میل داری با تو سخن بگویند. یعنی به جای تحقیر، تشویق کنی؛ به جای عیب‌جویی، تشکر و تقدیر و تحسین کنی؛ به جای ملامت و سرزنش پروبال دهی و امید بیافرینی؛ و به جای زخم‌زبان، مرهم بگذاری و تسلی دهی. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «زیبا سخن بگویید تا جواب زیبا بشنوید»[۳۰].
  3. خوش‌رفتاری: نشانه دیگر حسن خلق، خوش‌رفتاری به معنی رفتار نیک و شایسته است. وقار و طمأنینه، فروتنی، بردباری، رعایت آداب و هنجارهای اجتماعی، احترام و مهربانی با دیگران، اعتراف به حقوق و شایستگی‌ها، صرف‌نظر از اشتباهات و... نمونه‌هایی از خوش‌رفتاری است که مراعات آنها از حسن خلق انسان حکایت می‌کند[۳۱].

آثار حسن خلق

آثار دنیوی حسن خلق

  1. طول عمر و آبادانی: امام صادق (ع) می‌فرماید: "نیکی و خوش‌خلقی شهرها را آباد و عمرها را طولانی می‌کند"[۳۲].
  2. رفاه و روزی: امام صادق (ع) می‌فرماید: "خوش‌خلقی جزء دین است و روزی را افزایش می‌دهد"[۳۳].
  3. زندگی لذیذ و آسوده: خوش‌اخلاقی، در صورتی که تبدیل به یک نهاد نفسانی شود و انسان بدون هیچ زحمت و رنجی خوش‌رفتار و خوش‌گفتار باشد، هم خود لذت‌بخش و گواراست و هم موجب آسایش و آسانی زندگی می‌شود. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «لَا عَيْشَ‏ أَهْنَأُ مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْخُلُقِ‏»[۳۴].
  4. پیشرفت اجتماعی: امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «كَمْ‏ مِنْ‏ وَضِيعٍ‏ رَفَعَهُ‏ حُسْنُ‏ خُلُقِهِ‏»[۳۵]
  5. جلب محبت و ایجاد انس: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْخُلُقِ‏ يُثْبِتُ‏ الْمَوَدَّةَ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُذْهِبُ السَّخِيمَةَ»[۳۶].[۳۷]

آثار اخروی

  1. جلب محبت خدا: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «أحبّ‏ عباد اللَّه‏ إلى‏ اللَّه‏ أحسنهم‏ خلقا»[۳۸].
  2. پاک‌کردن گناهان: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «إِنَّ الْخُلُقَ‏ الْحَسَنَ‏ يُذِيبُ‏ الذُّنُوبَ‏ كَمَا تُذِيبُ‏ الشَّمْسُ الْجَمَدَ»[۳۹].
  3. پاداش الهی: اخلاق نیک به همان میزان که گناهان را پاک می‌کند، پاداش الهی را موجب می‌شود؛ به همین دلیل در روایات، پاداش حسن خلق با پاداش برخی عبادات معادل شمرده شده است؛ از جمله رسول خدا (ص) فرمود: «پاداش انسان خوش‌اخلاق همانند پاداش روزه‌داران شب‌زنده‌دار است»[۴۰].
  4. درجات آخرت: رسول خدا (ص) فرمود: «بنده با حسن خلق به بالاترین درجات و رفیع‌ترین مراتب آخرت می‌رسد با آنکه عبادت زیادی ندارد»[۴۱].
  5. آسانی حساب: امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «حَسِّنْ خُلُقَكَ يُخَفِّفِ‏ اللَّهُ‏ حِسَابَكَ»[۴۲].
  6. سنگینی میزان عمل: رسول خدا (ص) فرمود: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَثْقَلَ‏ فِي‏ الْمِيزَانِ‏ مِنْ‏ حُسْنِ‏ الْخُلُقِ»[۴۳].[۴۴]

راه‌های دست‌یابی به حسن خلق

برای رسیدن به خوش اخلاقی دو گونه راه علمی و عملی پیشنهاد شده است.

  1. راه‌های علمی: راهکار علمی رسیدن به حسن خلق، تنها اندیشه و تأمل است. با اندیشه در زمینه‌های مختلف است که انسان به معرفت مجهز می‌شود و خود را به حسن خلق نیازمند می‌بیند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. راهکار علمی در حقیقت زمینه‌ساز جهاد عملی است؛ بنابراین تفکر در دو حوزه پیشنهاد شده است: تفکر در آثار حسن خلق و تفکر در پیامدهای بداخلاقی.
  2. راه‌های عملی: راه‌های عملی برای رسیدن به حسن خلق، همه به مراقبت و تمرین منتهی می‌شود. کسی که در پی کسب اخلاق خوش است باید در سه زمینه تمرین و از خویش مراقبت کند. رفتار، گفتار و نهادهای نفسانی.
    1. تمرین رفتاری: در این حوزه لازم است انسان، چهار خصلت را به طور مداوم تمرین کند:
      1. خوش‌رویی: بدون شک گشاده‌رویی برای کسی که به حسن خلق آراسته نشده، بسیار مشکل است؛ ولی در صورتی که آثار و نتایج خوش‌رویی را در نظر داشته باشد و به هنگام ملاقات با دیگران از خویش مراقبت کند، می‌تواند با چهره گشاده با همه روبه‌رو شود. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «حُسْنُ‏ الْبِشْرِ يَذْهَبُ‏ بِالسَّخِيمَةِ»[۴۵].
      2. احترام به دیگران: یکی از نمادهای حسن خلق احترام به دیگران است. احترام به دیگران هنری است که باید آن را آموخت و با مراقبت، تمرین و تکرار به ملکه نفسانی تبدیل کرد. رسول خدا (ص) فرمود: «من اکرم مؤمنا اکرمه الله و من عظم مؤمنا عظمه الله»[۴۶].
      3. تواضع و فروتنی: یکی از رفتارهایی که بر خوش‌اخلاقی انسان دلالت می‌کند، فروتنی با مردمان است. فروتنی در برابر دیگران به ویژه کسانی که در رتبه اجتماعی فروتری قرار دارند بر نفس گران می‌آید؛ بنابراین، نیاز به توجه و تمرین دارد. کسی می‌تواند تواضع را بر نفس خویش هموار کند که هم آثار و فواید تواضع را در نظر داشته باشد و هم عواقب و پیامدهای تکبر را، نه تنها بداند، بلکه به یاد داشته باشد که تواضع موجب خشنودی خدا و منشأ عزت و سربلندی است و تکبر کلید همه بدی‌هاست؛ چون توفیق تهذیب نفس را از انسان سلب می‌کند و او را از کسب فضایل باز می‌دارد[۴۷]. امام صادق (ع) فرمود: «التَّوَاضُعُ‏ أَصْلُ‏ كُلِّ‏ خَيْرٍ نَفِيسٍ‏ وَ مَرْتَبَةٍ رَفِيعَةٍ»[۴۸].
      4. حلم و بردباری: رفتار دیگری که بدون شک نشانه حسن خلق است، ولی بدون تمرین و تهذیب دست‌یافتنی نیست، حلم و بردباری است. فروبردن خشم، بخشیدن بی‌مهری‌های دیگران و بالاتر از همه مقابله به نیکی. قرآن کریم در وصف بندگان خاص خدا می‌فرماید: ﴿وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا[۴۹].
    2. تمرین گفتاری: یکی از نمادهای حسن خلق، گفتار پیراسته از درشتی و رکاکت است؛ بنابراین برای دستیابی به فضیلت حسن خلق، لازم است در حوزه گفتار از همه شیوه‌های ناپسند گفتاری پرهیز کرد؛ از جمله: پُرحرفی و بیهوده‌گویی؛ فریاد و صدای ناهنجار و فحش و ناسزا.
    3. تمرین نفسانی: برای رسیدن به حسن خلق، همزمان با تمرین شیوه‌های رفتاری و گفتاری لازم است که انسان نهادهای نفسانی حسن خلق را نیز فراهم کند. تنها در این صورت است که تمرین و مراقبت از رفتار و گفتار نتیجه می‌دهد؛ بنابراین، لازم است که قوای تحریکی مثل غضب و شهوت در حد اعتدال حفظ شده، تحت فرماندهی عقل قرار گیرند. در این صورت حسن خلق نفسانی فراهم می‌شود و همه رفتارهایی که پیش از آن تنها با تمرین و مراقبت برای انسان میسور می‌شد به صورت طبیعت ثانوی از نفس صادر می‌شود.
      1. مبارزه با ریشه‌ها و مظاهر بداخلاقی: کسب فضایل همیشه همراه و دوشادوش درمان رذایل رخ می‌دهد. بدون درمان یک خصلت ناشایست نمی‌توان محیط نفس را به ضد آن آراست؛ بنابراین کسب حسن خلق باید همزمان و مقارن با درمان بداخلاقی صورت گیرد. برای درمان بداخلاقی نیز دو راه بیشتر وجود ندارد.
      2. مبارزه با ریشه‌های بداخلاقی: منظور از ریشه‌های بداخلاقی، سجایا و صفاتی است که انسان را به رفتارهای ناشایست و گفتارهای ناهنجار چون ترش‌رویی، اخم‌کردن، فریادزدن، فحاشی، کتک زدن و زیان‌رسانی وادار می‌کند.
      3. مبارزه با مظاهر بداخلاقی: نهادهای نفسانی در مَثَل به ریشه درخت شباهت دارند و رفتارها و گفتارها به منزله شاخ و برگ و میوه آنهاست. ریشه درخت بدون شاخ و برگ ظهور و بروزی ندارد و به اندک زمانی در خاک می‌پوسد، چنان که گویی هیچ وقت نبوده است. صفات و سجایای نفسانی با گفتار و کرداری که از آنها ناشی می‌شود، تقویت می‌شوند؛ بنابراین، در صورتی که انسان بتواند از بروز این آثار جلوگیری کند صفات زشت درونی خود به خود از صحن وجود رخت بر می‌بندند.
      4. تقویت ایمان: ایمان با حسن خلق رابطه مستقیم دارد. هر چه ایمان قوی‌تر باشد، اخلاق نیکوتر و صفات نفسانی زیباتر است و هر چه ایمان ضعیف شود، اخلاق زشت‌تر و رفتار ناشی از آن ناهنجارتر می‌شود.
      5. پرهیز از همنشین بداخلاق: همنشین، بیشترین تأثیر را بر انسان می‌گذارد؛ بنابراین کسی که در صدد کسب فضیلتی است، باید با کسانی معاشرت کند که به آن فضیلت آراسته و از ضد آن پیراسته‌اند. هم‌نشینی با انسان‌های کج‌خلق همه تلاش انسان را در راه کسب خوش‌اخلاقی به هدر می‌دهد، پس باید از دوستان بداخلاق دوری کرد و با معاشران خوش‌اخلاق درآمیخت.
      6. دعا و درخواست از خدا: بدون شک تلاش انسان در تهذیب نفس و مبارزه با رذایل اخلاقی، مؤثرترین عامل در کسب فضایل و پیراستن رذایل است، ولی نباید فراموش کرد که تأثیر سعی و تلاش انسان در همه عرصه‌های زندگی به اراده حضرت پروردگار، مربی جهان آفرینش منوط است؛ به ویژه در زمینه تهذیب که طبق صریح قرآن رشحه‌ای از رحمت الاهی است که فرمود: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ[۵۰].[۵۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۲۳۵؛ ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج۱۳، ص۱۱۴.
  2. لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۳۵.
  3. لوئیس معلوف، المنجد، ص۱۹۴.
  4. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۷۹.
  5. «خِیَارُکُمْ أَحَاسِنُکُمْ أَخْلَاقاً الَّذِینَ یَأْلِفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ»؛ تحف العقول، ص۴۵.
  6. ر.ک: دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص۲۸۸ ـ ۲۸۹؛ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۸-۴۹.
  7. «و برای مؤمنان افتادگی کن!» سوره حجر، آیه ۸۸.
  8. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  9. «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
  10. ر.ک: سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص۴۵۳.
  11. «أَفْضَلُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶.
  12. سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابی‌بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.
  13. «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ اِمْرِئٍ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
  14. «هو ان تصل من قطعک و تعطی من حرمک و تعفو عن ظلمک»؛ محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۴۷.
  15. «أَکْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳.
  16. «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیْهِمَا قَلْبِی، وَ صَیِّرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیْهِمَا شَفِیقاً»؛ صحیفه سجادیه، دعای ۲۴.
  17. ر.ک: تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۹-۵۱؛ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۹.
  18. «برترین شما خوش‌اخلاق‌ترین شماست، آنان که شانه‌هایشان زیر پای دیگران است (کنایه از تواضع)، آنان که با مردم الفت می‌گیرند و فرصت می‌دهند مردم با ایشان الفت گیرند. آنان که خانه‌هایشان با پای مردم آشناست». محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعة (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۵۸.
  19. سید عبدالله شبر، الاخلاق، ص۸۵.
  20. «هر مردی که بدخلقی همسرش را تحمل کند خداوند پاداشی به او می‌دهد همانند پاداشی که به ایوب به خاطر گرفتاری‌اش داد و هر زنی که بدخلقی شوهرش را تحمل کند خداوند پاداشی همانند پاداش آسیه همسر فرعون به او می‌دهد». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۴۷.
  21. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۸۸ ـ ۱۸۹.
  22. «إِنَّ‏ الْخُلُقَ‏ مِنْحَةٌ يَمْنَحُهَا اللَّهُ خَلْقَهُ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ نِيَّةٌ»، محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعه (آل‌البیت)، ج۱۲، ص۱۵۱.
  23. بعید نیست که تفاوت انسان‌ها در حسن خلق فطری از وراثت متأثر باشد.
  24. «حُسْنُ‏ الْأَخْلَاقِ‏ بُرْهَانُ‏ كَرَمِ‏ الْأَعْرَاقِ‏»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم و المواعظ، ص۲۲۸.
  25. «آنکه اخلاق بهتری دارد از عقل کامل‌تری برخوردار است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳.
  26. «هر مؤمنی اخلاقش کامل‌تر است، اخلاقش بهتر است». حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف‌العقول عن آل الرسول، ص۴۷.
  27. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  28. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۹۵ ـ ۱۹۷.
  29. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۳، ص۱۶۲.
  30. «أَجْمِلُوا فِي‏ الْخِطَابِ‏ تَسْمَعُوا جَمِيلَ‏ الْجَوَابِ‏»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۹۱.
  31. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۱۹۷ ـ ۲۰۱.
  32. «الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ يَعْمُرَانِ الدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ‏ فِي‏ الْأَعْمَارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
  33. «حُسْنُ الْخُلُقِ مِنَ الدِّينِ وَ هُوَ يَزِيدُ فِي‏ الرِّزْقِ‏»، حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف‌العقول عن آل الرسول، ص۳۷۳؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الأنوار فی غررالاخبار، ص۳۹۱.
  34. «هیچ بهره‌ای در زندگی گواراتر از حسن خلق نیست». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۲۴۴؛ صدوق، علل‌الشرایع، ج۲، ص۵۶۰.
  35. «چه بسا انسان فروقدری که خوش‌اخلاقی او را برکشیده است». علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۴۹.
  36. «خوش‌اخلاقی محبت را ثابت می‌کند و کدورت را می‌برد». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۱۳۸؛ بخش اول این حدیث در تحف‌العقول، ص۴۵ و بخش دوم آن در کافی، ج۲، ص۱۰۴ آمده است.
  37. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۲-۲۰۷.
  38. «محبوب‌ترین بندگان نزد خداوند متعال، خوش‌اخلاق‌ترین آنهایند». سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹.
  39. «اخلاق نیک گناهان را ذوب می‌کند آن چنان که خورشید یخ را». ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۹۲.
  40. «إِنَّ صَاحِبَ‏ الْخُلُقِ‏ الْحَسَنِ‏، لَهُ‏ مِثْلُ‏ أَجْرِ الصَّائِمِ‏ الْقَائِمِ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل‌الشیعه (آل البیت)، ج۱۲، ص۱۴۹.
  41. «ان العبد لیبلغ بحسن خلقه عظیم درجات الآخره و شرف المنازل و انه ضعیف العبادة»، ابن ابی الدنیا، التواضع والخمول، ص۲۱۴؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱، ص۲۶۰.
  42. «اخلاقت را نیک کن تا خداوند در حساب بر تو آسان گیرد». صدوق، امالی، ص۲۷۸؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ۳۸۲.
  43. «هیچ چیز در ترازوی عمل سنگین‌تر از خوش‌اخلاقی نیست». صدوق، عیون اخبارالرضا (ع)، ج۱، ص۴۱؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۸.
  44. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۲-۲۰۷.
  45. «خوش‌رویی کینه را از دل‌ها می‌برد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۴.
  46. «هر کس مؤمنی را احترام کند، خدا احترامش می‌کند و هر کسی مؤمنی را بزرگ بدارد، خدا بزرگش می‌دارد». سلیمان بن احمد طبرانی، مسند الشامیین، ج۳، ص۲۲۲.
  47. میرزا محمدتقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۱، ص۴۱۲.
  48. «فروتنی ریشه همه خیرات کم‌یاب و مراتب بلند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۳۱.
  49. «و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.
  50. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  51. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص۲۰۹-۲۱۸.